eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
449 دنبال‌کننده
131 عکس
96 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 می دانید از بهترین خصلتهای برای بدترین هاست؟🌸🍃🍃 📌امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: بهترين خصلت ها برای زنها بدترین خصلت ها برای مردان است که عبارتند از : تكبر و ترس و بخل 1️⃣ هنگامى كه زن متكبر باشد، بيگانه را به خود راه نمى‌دهد. 2️⃣ و اگر بخيل باشد، مال خود و همسرش را حفظ مى‌كند. 3️⃣ و اگر ترسو باشد، از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى‌ترسد‌ (و از آن فاصله مى‌گيرد). 📚 نهج البلاغه حکمت ۲۳۴ هل تعلم انّ خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ قَالَ اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) : خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ; 1- فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، 2- وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، 3- وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْء يَعْرِضُ لَهَا. نهج البلاغة الحكمة 234 خصائص الرجال والنّساء ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ع) بسيار است گو و كردار سه هستند...🌺🍂🍂 (۱) ۲۹۳- خبر داد به ما ابو حسن على فرزند عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب در سال ۴۳۸ كه خبر داد به ما ابو بكر احمد فرزند جعفر فرزند حمدان فرزند مالك فرزند شبيب قطيعى كه نقل نمود به ما محمد فرزند يونس ابو عباس كديمى كه حديث كرد به ما حسن فرزند عبد الرحمن انصارى كه نقل كرد به ما عمرو فرزند جميع از (محمد فرزند عبد الرحمن فرزند) ابو ليلى از برادرش عيسى از عبد الرحمن فرزند ابو ليلى از پدرش گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: مردان بسيار راستگو و درست كردار سه نفر مى باشند: ۱- حبيب فرزند موسى نجار مؤمن آل ياسين، و حزبيل مؤمن آل فرعون، و على بن ابى طالب و او برترين آنهاست. (۲) ۲۹۴- خبر داد به ما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب (اذنا) كه خبر داد به ما عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب كه نقل كرد به ما محمد فرزند سمعان عدل واسطى حافظ كه نقل نمود به ما محمد فرزند عثمان فرزند ابو شبيه و احمد فرزند عمار فرزند خالد گفتند: نقل كرد به ما حسن فرزند عبد الرحمن فرزند ابو ليلى كه نقل نمود به ما عمرو فرزند جميع بصرى از محمد فرزند عبد الرحمن فرزند ابو ليلى از برادرش از ابو عيسى عبد الرحمن فرزند ابو ليلى از پدرش از پيامبر (ص) 📚 ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۰۶ فرمود: مردان بسيار راستگو و درست كردار سه نفر هستند: حبيب نجار مؤمن آل ياسين، آنكه گفت: (اى گروه من به فرستادگان خدا پيروى كنيد)، و حزبيل مؤمن آل فرعون، آنكه گفت: (آيا مردى را مى كشيد كه ميگويد پروردگار من خدا است)، و على بن ابى طالب، و او برترين آنها است. گفتار (ع) در درجه اى است كه ناميده مى شود... 🌸🍃🍃 (۱) ۲۹۵- خبر داد به ما ابو نصر احمد فرزند موسى طحان (اجازة) كه خبر داد ما قاضى ابو فرج احمد فرزند على خيوطى (اذنا) كه خبر داد به ما ابو عبد اللَّه محمد فرزند حسين زعفرانى كه نقل كرد به ما مصر فرزند محمد كه حديث كرد به ما عبد الحميد ابو سعيد و او فرزند بحر است، (كه نقل نمود بما) شريك از ابو اسحاق از حارث از على كه گفت. پيامبر خدا (ص) فرمود: در بهشت درجه اى است كه وسيله ناميده مى شود، و آن براى پيامبرى است كه اميدوارم من باشم اگر او را بخواهيد براى من بخواهيد، گفتند اى پيامبر خدا كه با تو آنجا ساكن مى شود فرمود فاطمه و شوهرش و حسن و حسين (ع). ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 بر چنین شجاع 🍃🌸🌸 موسی بن بغا از غلامان ترک معتصم (خلیفه عباسی) بود. در میدان جنگ‌های بزرگ می‌جنگید و همیشه سالم از صحنه جنگ بیرون می‌آمد و هیچ وقت برای حفظ بدن خود لباس جنگی نمی پوشید. بعضی او را بر این کار سرزنش می‌کردند. یک وقت از او پرسیدند که چرا بدون لباس رزمی در جنگ شرکت می‌کند؟ در پاسخ گفت: شبی پیغمبر گرامی را با عده ای از یارانش در خواب دیدم، به من فرمود: بغا! درباره یکی از امت‌های من نیکی کردی او برای تو دعا کرد و دعایش مستجاب شد. گفتم: کدام مرد؟ فرمود: همان کسی که او را از درندگان نجات دادی. عرض کردم: از خدا بخواه عمرم طولانی شود. پیامبر صلی الله علیه و آله دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! عمرش را طولانی کن و اجل او را به تأخیر انداز! در آن حال به زبانم آمد عرض کردم: نود و پنج سال؟ فرمود: آری، نود و پنج سال. مردی در کنارش بود، گفت: از آفات نیز محفوظ باشد. پیامبر فرمود: آری، از آفات محفوظ باشد. من از آن شخص پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: من علی بن ابی طالبم. از خواب بیدار شدم در همان حال با خود می‌گفتم: علی بن ابی طالب. بغا برخلاف افراد مقتدر آن زمان به اولاد علی علیه السلام مهربان بود. از او پرسیدند: آن مردی که از درندگان نجاتش دادی، چه کسی بود؟ در جواب گفت: مردی را پیش معتصم آوردند که نسبت بدعت در دین و خلاف عمل به او داده بودند، شب هنگام بین او و معتصم سخنانی رد و بدل شد، معتصم به من دستور داد آن مرد را میان درندگان بیانداز! او را به سوی حیوانات درنده می‌بردم و در دل بر او غضبناک بودم ولی در بین راه شنیدم که می‌گوید: خدایا! تو می‌دانی جز برای تو سخن نگفتم و تنها در راه یاری به دین و یگانگی تو قدم برداشتم و نظرم فقط قرب و نزدیکی تو بود و برای اطاعت از فرمان تو و پایداری حق در مقابل کسی که مخالفت تو را می‌کرد، ایستادگی نمودم. خدایا! اکنون مرا تسلیم آنان می‌کنی؟ از سخنان وی لرزه بر اندامم افتاد، دلم به حالش سوخت. از وضع او ناراحت شدم. با این که چیزی به محل درندگان نمانده بود از بین راه او را برگرداندم و به خانه خود برده، پنهانش نمودم. پیش معتصم رفتم، پرسید: چه کردی، میان درندگان انداختی؟ گفتم: آری! پرسید: در بین راه چه می‌گفت؟ گفتم: من ترک زبانم، عربی را درست نمی فهمم. او عربی سخن می‌گفت، متوجه نشدم چه می‌گوید. سحرگاه در را باز کردم، به او گفتم: اکنون درها را گشودم و تو را آزاد کردم، اما بدان من خود را فدای تو نمودم و از این مرگ نجاتت دادم، سعی کن تا معتصم زنده است خود را آشکار نکنی و خود را به کسی نشان ندهی! او هم پذیرفت. سپس پرسیدم: چه کرده بودی، جریان گرفتاریت چه بود؟ گفت: یک نفر از صاحب منصبان خلیفه در شهر ما از مقام خود سوء استفاده کرده آشکارا فسق و فجور می‌کرد، به ناموس مردم تجاوز می‌نمود، حقوق بیچارگان را پایمال می‌کرد و به هیچ گونه دستورات دین را رعایت نمی نمود. کم کم گروهی را از عقیده مذهبی خارج می‌کرد و افراد مثل خودش را می‌افزود. در این فکر بودم که یک چنین فرد آلوده باید از جامعه ما برداشته شود. ولی کسی را نیافتم از من پشتیبانی کند تا هر چه زودتر کار او را بسازیم. بالاخره یک شب خودم تنها حمله کرده او را کشتم، زیرا کارهای زشت او از نظر دین اسلام همین کیفر را داشت و جزایش فقط مرگ بود و برای این کار مرا دستگیر کرده به اینجا آورده اند. [۱] ---------- [۱]: 📚بحار: ج ۵۰، ص ۲۱۸. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه محبوبتر و بود 🌸🌺🍃 (۲) [صحيح ترمذى ۲/ ۳۱۹] از «ابن بريدة» از پدرش روايت كرده است كه گفت: محبوبترين زنان در پيشگاه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام بود؛ و ارجمندترين مردان هم حضرت على عليه السّلام بوده است. مؤلف گويد: «حاكم» اين حديث را در [📚مستدرك ۳/ ۱۵۵] روايت كرده و مى گويد: اين حديث از احاديث صحيح است و «نسائى» هم در [خصايص ص ۲۹] و «ابن عبد البرّ» در [استيعاب ۲/ ۷۵۱] آنرا آورده اند. (۳) [همان كتاب ۲/ ۳۱۰] به سند خود، از «جميع بن عمير تيمى» روايت مى كند كه همراه با عمه‌ام به ديدار «عايشه» رفتيم. عمه‌ام از وى پرسيد: كداميك از افراد در پيشگاه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله محبوبتر از ديگران بود؟ در پاسخ گفت: محبوبترين افراد در پيشگاه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فاطمه عليها السّلام بود. سؤال شد: از مردان چه كسى محبوبتر بود؟ در پاسخ گفت: شوهر فاطمه عليها السّلام در نزد آن حضرت از ديگران ارجمندتر به شمار مى آمد. آرى، او بود كه روزها را به روزه، و شبها را به عبادت به سر مى برد. مؤلف گويد: 📚«حاكم» اين حديث را در [مستدرك ۳/ ۷۵۱] نقل كرده و صحت آنرا تأييد نموده است و «خطيب بغدادى» در [تاريخ ۱۱/ ۴۳۰]، «ابن عبد البر» در [استيعاب ۲/ ۷۵۱] و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۰] آنرا آورده اند. و «متقى» مى گويد: «خطيب» و «ابن نجار» هم روايت مزبور را نقل كرده اند. (۱) و «محب طبرى» در [ذخائر ص ۳۵] به نقل آن پرداخته و مى گويد: «ابن عبيد» حديث مزبور را نقل نموده و اضافه كرده كه علاوه بر آنكه حضرت على عليه السّلام هميشه روزه دار و شبها در عبادت بود، شايسته ترين افراد براى پذيرش سخن حق بود. (۲) 📚[مستدرك حاكم ۳/ ۱۵۴] به سند خود، از «جميع بن عمير» روايت مى كند كه گفت: باتفاق مادرم به ديدار «عايشه» رفتيم. مادرم از چگونگى احوال على عليه السّلام جويا شد! صداى او را از پشت پرده شنيدم كه مى گفت: جوياى احوال مردى مى شوى كه به خدا سوگند! هيچ مردى مانند على عليه السّلام، در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله محبوبتر نبود و هيچ زنى هم در روى زمين، مانند همسرش حضرت زهرا عليها السّلام محبوبتر نبود. «حاكم» گفته است كه حديث از احاديث صحيح بشمار مى آيد. مؤلف گويد: حديث مزبور را «نسائى» هم در [خصايص ص ۲۹] نقل كرده است. (۳) 📚[خصائص نسائى ص ۲۹] از «جميع بن عمير» نقل كرده است باتفاق پدرم بديدار «عايشه» رفتيم. «عايشه» در پس پرده بود. پدرم چگونگى شخصيت على عليه السّلام را از وى جويا شد. «عايشه» در پاسخ گفت: از مردى مى پرسى كه هيچ مردى در نزد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گرامى تر از او نبود و همسرش، فاطمه عليها السّلام در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه زنان محبوبتر بود. (۱) 📚[مسند امام احمد حنبل ۴/ ۲۵۷] به سند خود، از «نعمان بن بشير» نقل كرده، در يكى از روزها، «ابو بكر» براى تشرّف بحضور رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله اجازه مى خواست كه همزمان صداى «عايشه» را شنيد كه فرياد مى زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه على عليه السّلام از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است- و اين جمله را دو بار يا سه بار تكرار كرد- «ابو بكر» پس از اذن ورود داخل منزل شد و به مجرديكه بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد به «عايشه» حمله برده و گفت: اى دختر فلانه! آگاه باش كه من مى شنوم چگونه صدايت را به فرياد بلند كرده و عليه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داد مى زنى! (۲) «نسائى» همين حديث را در [خصائص ص ۲۸] آورده است كه «ابو بكر» به دخترش «عايشه» حمله برد تا سيلى به رخسارش بزند و به او گفت: اى دختر فلانه! مى بينم كه تو عليه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرياد مى زنى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در اين حالت جلوى «ابو بكر» را گرفت. «ابو بكر» خشمگين شد و از منزل بيرون رفت. «هيثمى» در📚 [مجمع ۹/ ۱۲۶] روايت كرده است و مى گويد: اين روايت را «بزّاز» نقل كرده و سند آن صحيح است و «طبرانى» هم نقل نموده است... (۳) [📚اسد الغابة ابن اثير جزرى ۵/ ۵۴۷] به سند خود، از «معاذه غفارى» نقل كرده كه گفت: من انيس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بودم؛ بطوريكه در سفرها خدمتكارى آن حضرت را به عهده داشتم و از بيماران عيادت به عمل مى آوردم و مجروحان را مداوا مى كردم. در يكى از روزها، بحضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله- كه در خانه «عايشه» تشريف فرما بود- شرفياب شدم... ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه محبوبتر و بود 🌸🌺🍃 در آن روز على عليه السّلام در بيرون خانه تشريف داشت. از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم خطاب به «عايشه»، مى فرمود: اى عايشه! اين شخص (على عليه السّلام)، از محبوبترين و گرامى ترين افراد در نزد من است؛ حق او را بشناس و جايگاه او را گرامى بدار. (۱) مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در [الاصابة ۸/ ۱۸۳] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] نقل كرده است و اضافه مى نمايد: «خجندى» هم اين روايت را آورده است و در [۲/ ۲۱۹] افزوده است كه «معاذ» اظهار داشته: هنگامى كه ماجراى بصره ميان او و على عليه السّلام اتفاق افتاد و «عايشه» به مدينه بازگشت، به ملاقات «عايشه» رفتم و به او بصره را برپا ساختى در حالى كه آنچه را كه لازم بود، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله درباره ات بيان فرموده بود! اكنون با چه دل و جرأتى به جنگ على عليه السّلام رفتى؟! در پاسخ گفت: چگونه دل از على تهى سازم (! ) حال آنكه هر گاه او بر ما وارد مى شد و پدرم حضور داشت، از نظر كردن به على عليه السّلام خسته نمى شد! در اين هنگام به او مى گفتم: از زمانى كه على عليه السّلام بر ما وارد شده، چشم از او برنمى دارى و همچنان به او خيره شده اى؟! در پاسخ من مى گفت: اى دخترم! از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى فرمود: «النّظر الى وجه علىّ، عبادة» ؛ «نگاه كردن به چهره على، عبادت است». «خجندى» اين حديث را روايت كرده است. (۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۳۱۴] به سند خود، از «ابو هاشم» آزاد شده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه گفت: مادرم كنيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود و آن حضرت پدر و مادرم را آزاد كرد. در آله از مسجد به خانه على عليه السّلام وارد شد، در حالى كه على و فاطمه خوابيده بودند و آفتاب بر آنها مى تابيد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عباى خيبرى را كه در اختيار داشت به روى آنها افكند و فرمود: برخيزيد! اى كسانى كه از هر حاضر و غائبى محبوبتريد. اين جمله را رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سه بار تكرار كرد. «ابو موسى» اين حديث را روايت كرده است. (۳)📚 [زمخشرى در كشّاف] ذيل آيه شريفه إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ (سوره بقره، آيه ۱۴۳) ؛... اين حكم (تغيير قبله)، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود! و خدا هرگز ايمان شما را ضايع نمى گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. «زمخشرى» مى نويسد: از «حجّاج» حكايت كرده اند كه از «حسن بصرى»، پرسيد: عقيده تو درباره ابو تراب چيست؟ وى آيه فوق را تلاوت كرد و گفت: على عليه السّلام يكى از مصاديق آيه فوق است و او پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، داماد، نزديكترين و محبوبترين افراد، نزد آن حضرت بود. (۱) [كنز العمال ۶/ ۸۴] راوى گويد: از «عايشه» پرسيدم: محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چه كسى بود؟ در پاسخ گفت: على بن ابيطالب عليه السّلام. پرسيدم: علت خروج تو بر آن حضرت چه بود؟ در پاسخ گفت: علت ازدواج پدر تو با مادرت چه بود؟!! در پاسخ گفتم: قضاى الهى بر اين عمل جارى بود. در جواب گفت: علت خروج من هم بر على عليه السّلام، قضاى الهى بوده است!! «متّقى» مى گويد: «بزّاز» هم اين حديث را روايت كرده است. (۲)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «مجمع» روايت مى كند كه همراه پدرم به ديدار «عايشه» رفتيم. پدرم از وى پرسيد: چرا جنگ جمل را بر پا كردى؟ در پاسخ گفت: علت آن، قضاى الهى بود!! از چگونگى شخصيت على عليه السّلام پرسيد. «عايشه» گفت: از محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، و همسر محبوبترين افراد در نزد آن حضرت، سؤال مى كنى. (۳) 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «عايشه» نقل شده است كه در نزد او سخن از على بن ابيطالب عليه السّلام به ميان آمد. در پاسخ گفت: مردى را محبوبتر از او در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نديدم و زنى را محبوبتر از همسر او (فاطمه عليها السّلام)، در پيش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيافتم. «مخلص» و «حافظ» اين حديث را نقل كرده اند. (۴)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «معاوية بن ثعلبة» نقل كرده است، در يكى از روزها كه «ابوذر» در مسجد رسول خدا صلّى
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 حضرت عليه السّلام در پيشگاه خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه محبوبتر و بود 🌸🌺🍃 در آن روز على عليه السّلام در بيرون خانه تشريف داشت. از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم خطاب به «عايشه»، مى فرمود: اى عايشه! اين شخص (على عليه السّلام)، از محبوبترين و گرامى ترين افراد در نزد من است؛ حق او را بشناس و جايگاه او را گرامى بدار. (۱) مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در [الاصابة ۸/ ۱۸۳] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] نقل كرده است و اضافه مى نمايد: «خجندى» هم اين روايت را آورده است و در [۲/ ۲۱۹] افزوده است كه «معاذ» اظهار داشته: هنگامى كه ماجراى بصره ميان او و على عليه السّلام اتفاق افتاد و «عايشه» به مدينه بازگشت، به ملاقات «عايشه» رفتم و به او بصره را برپا ساختى در حالى كه آنچه را كه لازم بود، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله درباره ات بيان فرموده بود! اكنون با چه دل و جرأتى به جنگ على عليه السّلام رفتى؟! در پاسخ گفت: چگونه دل از على تهى سازم (! ) حال آنكه هر گاه او بر ما وارد مى شد و پدرم حضور داشت، از نظر كردن به على عليه السّلام خسته نمى شد! در اين هنگام به او مى گفتم: از زمانى كه على عليه السّلام بر ما وارد شده، چشم از او برنمى دارى و همچنان به او خيره شده اى؟! در پاسخ من مى گفت: اى دخترم! از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى فرمود: «النّظر الى وجه علىّ، عبادة» ؛ «نگاه كردن به چهره على، عبادت است». «خجندى» اين حديث را روايت كرده است. (۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۳۱۴] به سند خود، از «ابو هاشم» آزاد شده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه گفت: مادرم كنيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود و آن حضرت پدر و مادرم را آزاد كرد. در آله از مسجد به خانه على عليه السّلام وارد شد، در حالى كه على و فاطمه خوابيده بودند و آفتاب بر آنها مى تابيد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عباى خيبرى را كه در اختيار داشت به روى آنها افكند و فرمود: برخيزيد! اى كسانى كه از هر حاضر و غائبى محبوبتريد. اين جمله را رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سه بار تكرار كرد. «ابو موسى» اين حديث را روايت كرده است. (۳)📚 [زمخشرى در كشّاف] ذيل آيه شريفه إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ (سوره بقره، آيه ۱۴۳) ؛... اين حكم (تغيير قبله)، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود! و خدا هرگز ايمان شما را ضايع نمى گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. «زمخشرى» مى نويسد: از «حجّاج» حكايت كرده اند كه از «حسن بصرى»، پرسيد: عقيده تو درباره ابو تراب چيست؟ وى آيه فوق را تلاوت كرد و گفت: على عليه السّلام يكى از مصاديق آيه فوق است و او پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، داماد، نزديكترين و محبوبترين افراد، نزد آن حضرت بود. (۱) [كنز العمال ۶/ ۸۴] راوى گويد: از «عايشه» پرسيدم: محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چه كسى بود؟ در پاسخ گفت: على بن ابيطالب عليه السّلام. پرسيدم: علت خروج تو بر آن حضرت چه بود؟ در پاسخ گفت: علت ازدواج پدر تو با مادرت چه بود؟!! در پاسخ گفتم: قضاى الهى بر اين عمل جارى بود. در جواب گفت: علت خروج من هم بر على عليه السّلام، قضاى الهى بوده است!! «متّقى» مى گويد: «بزّاز» هم اين حديث را روايت كرده است. (۲)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «مجمع» روايت مى كند كه همراه پدرم به ديدار «عايشه» رفتيم. پدرم از وى پرسيد: چرا جنگ جمل را بر پا كردى؟ در پاسخ گفت: علت آن، قضاى الهى بود!! از چگونگى شخصيت على عليه السّلام پرسيد. «عايشه» گفت: از محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، و همسر محبوبترين افراد در نزد آن حضرت، سؤال مى كنى. (۳) 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «عايشه» نقل شده است كه در نزد او سخن از على بن ابيطالب عليه السّلام به ميان آمد. در پاسخ گفت: مردى را محبوبتر از او در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نديدم و زنى را محبوبتر از همسر او (فاطمه عليها السّلام)، در پيش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيافتم. «مخلص» و «حافظ» اين حديث را نقل كرده اند. (۴)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «معاوية بن ثعلبة» نقل كرده است، در يكى از روزها كه «ابوذر» در مسجد رسول خدا صلّى