eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
🕋 درباره شأن نزول این آیه چند مطلب روایت شده است: 🔹1) از ابن عباس نقل شده که هر گاه مردى فوت مى‏شد، وارثانش خود را اختیاردار زن متوفى هم می‌دانستند؛ اگر مى‏خواستند او را به نكاح خود در مى‏آوردند و اگر مى‏خواستند او را به همسری کسی درمی‌آوردند و اگر هم می‌خواستند اجازه ازدواج به او نمی‌داند؛ و خود از خانواده [پدریِ] زن برای تصمیم‌گری درباره او سزاوارتر می‌دانستند، پس اين آيه درباره این وضعیت نازل شد. 📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص 150-151 ؛ مجمع البيان، ج‏3، ص39 🔹2) گويند: در زمان جاهليت و همچنين در صدر اسلام، اهل مدينه را رسم چنين بود كه اگر مردى از آنان فوت مى‏شد و همسرى داشت يكى از فرزندان آن مرد - که از زنى ديگر بود- يا یکی از عُصبه [= مردان خویشاوند] متوفی مى‏آمد و لباس خود را روى اين زن مى‏انداخت، آنگاه او به اين زن سزاوارتر از ديگران می‌شد، اگر مى‏خواست بدون مهر و به استناد همان مهریه‌ای كه شخص متوفى براى آن زن داده بود، او را همسر خویش قرار می‌داد؛ اگر می‌خواست او را با مهریه‌ای به همسری شخص دیگری درمی‌آورد و مهریه را برای خودش برمی‌داشت و به آن زن نمی داد؛ و اگر می خواست آن زن را در تنگنا قرار دهند تا سهمی که آن زن از متوفی برده را فدیه دهد و خود را رها کند، يا اين كه آن زن آن قدر بى‏شوهر بماند كه بميرد وی ارث او را تصاحب کند. ابو قيس بن اسلت انصارى فوت شد، همسرى از او به نام كبيشة دختر معن انصارى باقى ماند. پسر متوفى كه از زن ديگرى بود (و برخی نام او را حصن یا محصن، و برخی قیس گفته‌اند)، نزد او آمد لباس خود را بر روى او افكند و وارث نكاح او شد، و او را ترك كرد، نه با او نزدیکی می‌کرد؛ و نه نفقه‌ای به او می‌داد و او را در سختی قرار داده بود تا وی با مال خود فدیه‌ای به او بدهد. كبيشة نزد پيامبر خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول اللّه (ص) ابو قيس فوت شد و پسر او ازدواج مرا به ارث بده است؛ مدتى گذشته است و به من زيان مى‏رساند، نه نفقه‏ام را مى‏دهد و نه نزد من مى‏آيد و نه مرا آزاد مى‏گذارد. پيغمبر (ص) به او فرمود: در خانه‏ات بنشين، تا خداوند فرجى در كار تو آرد. زن از خدمت رسول خدا به خانه خود رفت. و برخی دیگر از زنان مدينه نیز نزد حضرت آمدند و اظهار داشتند ما هم با كبيشه همدرد هستيم، جز آن كه نه پسران شوهرانمان، بلکه پسر عموهایش ما را به ازدواج خود درآورده‏اند. پس خداوند تعالى اين آيه را نازل فرمود. 📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص 151 شبیه این مضمون از امام باقر ع نیز روایت شده است. 📚مجمع البيان، ج‏3، ص39 ؛ تفسير القمي، ج‏1، ص134 🔹3) از ابن‌عباس همچنین نقل شده که این آیه در مورد مردی نازل شد که زنی داشت که از او خوشش نمی‌آمد ولی مهریه‌اش را به او بدهکار بود؛ پس زمان را کش می‌داد و او را اذیت می‌کرد تا وی مهریه‌اش را ببخشد؛ و با این آیه از چنین کاری نهی شدند. 📚مجمع البيان، ج‏3، ص39 🔹4) از زهری نقل شده که این آیه درباره مردی نازل شد که زنش را نزد خود حبس کرده بود در حالی که نیازی به او نداشت [= با او رابطه‌ای برقرار نمی‌کرد] و منتظر بود تا بمیرد تا اینکه اموالش را به ارث بردارد؛ و این مضمون هم علاوه بر زهری، از امام باقر ع نیز روایت شده است. 📚مجمع البيان، ج‏3، ص39 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 الف. لا تَعْضُلُوهُنَّ ☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است: زنان نزد مردان‌اند به نحوی که اختیاردار ضرر و نفع خویش نیستند؛ و همانا آنان امانت خداوند نزد شمایند: پس «نه به آنان زیانی رسانید» (طلاق/6) و «نه آنان را در تنگنا قرار دهید» (نساء/19) 📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏14، ص251 الْمَوْلَى سَعِيدٌ الْمَزْيَدِيُّ فِي تُحْفَةِ الْإِخْوَانِ (خطی، ص67)، عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع قَالَ: إِنَّ النِّسَاءَ عِنْدَ الرِّجَالِ لَا يَمْلِكْنَ لِأَنْفُسِهِنَّ ضَرّاً وَ لَا نَفْعاً وَ إِنَّهُنَّ أَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَ«لا تُضآرُّوهُنَّ» وَ «لا تَعْضُلُوهُنَّ». @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 ب. لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ ☀️2) ابراهیم بن میمون می‌گوید: از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که می‌فرماید: «نه برای شما حلال است که زنان را به اکراه وارث شوید، و نه اینکه بر آنان سخت بگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها داده‌اید [از دستشان بیرون] ببرید» فرمودند: در مورد مردی است که سرپرستی دختر یتیمی را برعهده دارد؛ و مانع ازدواج کردن او می‌شود تا به خاطر این که آن دختر به وی نزدیک است وی را به ارث ببرد. پرسیدم: و عبارت: «بر آنان سخت مگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها داده‌اید [از دستشان بیرون] ببرید» فرمود: مردی است که زنش را کتک می‌زند تا آن زن [مهریه‌اش را] به وی فدیه دهد؛ و خداوند از این کار نهی فرمود. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص229 عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ‏» قَالَ: الرَّجُلُ تَكُونُ فِي حَجْرِهِ الْيَتِيمَةُ فَيَمْنَعُهَا مِنَ التَّزْوِيجِ [لِيَرِثَهَا] بِمَا تكُونُ قَرِيبَةً لَهُ. قُلْتُ: «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ‏»؟ قَالَ: الرَّجُلُ تَكُونُ لَهُ الْمَرْأَةُ فَيَضْرِبُهَا حَتَّى تَفْتَدِيَ مِنْهُ فَنَهَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️3) هاشم بن عبدالله سری می‌گوید: [از امام صادق ع] درباره این سخن خداوند سوال کردم که می‌فرماید «بر آنان سخت مگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها داده‌اید [از دستشان بیرون] ببرید» پس حضرت مطالبی را فرمود و سپس گفت: همان طور که در میان عوام می‌گویند: هنگامی که لباسش را روی آن زن بیندازد او را در معضل قرار داده و آن زن دیگر نمی تواند با غیر او ازدواج کند؛ و در دوره جاهلیت چنین بود. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص229 عَنْ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ السَّرِيِّ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ‏» قَالَ فَحَكَى كَلَاماً ثُمَّ قَالَ: كَمَا یقول [يَقُولُونَ] بِالنَّبَطِيَّةِ إِذَا طَرَحَ عَلَيْهَا الثَّوْبَ عَضَلَهَا فَلَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَزَوَّجَ غَيْرَهُ وَ كَانَ هَذَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖ج. لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ☀️4) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: اگر مردی زنش را [از همسری خود] خلع کند، آن زن همچون یک زنی است که طلاق مباین داده شده باشد (طلاقی که امکان رجوع در آن نیست) و آن مرد همچون خواستگاری از خواستگاران او خواهد بود [یعنی اگر بخواهد دوباره با او ازدواج کند، قابل رجوع نیست و از این جهت با سایر خواستگاران آن زن تفاوتی ندارد]؛ و جایز نیست که مردی زنش را خلع کند مگر اینکه یا خود آن زن از وی چنین چیزی را بخواهد بدون اینکه ای مرد ضرر و زیانی به او رسانده باشد و یا اینکه آن زن زنی بوده باشد که [صریحاً یا به زبان حال] به شوهرش بگوید نه برای سوگند تو ارزشی قائلم و نه به خاطر تو غسل جنابت انجام می‌دهم [= ظاهرا کنایه از عدم آمیزش است] و در خانه‌ات کسی را که دوست نداری وارد می‌کنم و در بستر تو با او نزدیکی خواهم کرد و حدود الهی را رعایت نمی‌کنم؛ که اگر اینها از زنی سر بزند، هرچیزی که مرد از زن [از مهریه‌ای که به او داده] پس بگیرد برایش گوارا و بی اشکال خواهد بود. 📚الكافی، ج‏6، ص140 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خَلَعَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ فَهِيَ وَاحِدَةٌ بَائِنَةٌ وَ هُوَ خَاطِبٌ مِنَ الْخُطَّابِ وَ لَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَخْلَعَهَا حَتَّى تَكُونَ هِيَ الَّتِي تَطْلُبُ ذَلِكَ مِنْهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُضِرَّ بِهَا وَ حَتَّى تَقُولَ لَا أُبِرُّ لَكَ قَسَماً وَ لَا أَغْتَسِلُ لَكَ مِنْ جَنَابَةٍ وَ لَأُدْخِلَنَّ بَيْتَكَ مَنْ تَكْرَهُ وَ لَأُوطِئَنَّ فِرَاشَكَ وَ لَا أُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ فَإِذَا كَانَ هَذَا مِنْهَا فَقَدْ طَابَ لَهُ مَا أَخَذَ مِنْهَا. 📝 در همین مضمون، که اگر زنی در حق شوهرش چنین کند آن شوهر حق دارد کاری کند که زن را وادار کند مهریه‌اش را پس بدهد روایات متعددی در همینجا آمده است؛ که اینها توضیحی می‌تواند باشد برای تعبیر «الا ان یاتین بفاحشة مبینة»). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 د. إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ☀️5) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:‌بقدری جبرئیل سفارش همسر را به من کرد که گمان کردم طلاق دادن زن سزاوار نیست مگر اینکه مرتکب فاحشه‌ای آشکار شده باشد! 📚الكافي، ج‏5، ص512 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَوْصَانِي جَبْرَئِيلُ ع بِالْمَرْأَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي طَلَاقُهَا إِلَّا مِنْ فَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 6) از امام باقر ع روایت شده که رسول الله ص [در مذمت مردی که با همسرش رفتار خشن دارد] فرمودند: آیا کسی از شما زنش را کتک می‌زند و آنگاه می خواهد با وی هم‌آغوش ‌شود؟! 📚الكافي، ج‏5، ص509 حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَ يَضْرِبُ أَحَدُكُمُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ يَظَلُّ مُعَانِقَهَا. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️7) اسحاق بن عمار می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست که اگر شوهر آن را ادا کند نیکوکار خواهد بود؟ فرمودند: غذا و لباسش را تهیه کند و اگر آن زن نادانی‌ای کرد بر او ببخشد. و سپس امام صادق ع ادامه دادند: پدر من زنی داشت که وی را اذیت می‌کرد اما پدرم او را می‌بخشید. 📚الكافي، ج‏5، ص510 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَقُّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا الَّذِي إِذَا فَعَلَهُ كَانَ مُحْسِناً؟ قَالَ يُشْبِعُهَا وَ يَكْسُوهَا وَ إِنْ جَهِلَتْ غَفَرَ لَهَا. وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ أَبِي ع تُؤْذِيهِ فَيَغْفِرُ لَهَا. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 8) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: حکایت زن حکایت استخوان خمیده است؛ اگر آن را به حال خود [در همین حالت خمیده] رهایش کنی، از آن بهره‌مند می‌شوی؛ و اگر بخواهی راستش کنی، آن را خواهی شکست! [اشاره است به اینکه انسان باید واقعیت همسرش را همان طور که هست، قبول کند؛ نه اینکه اصرار داشته باشد او کاملا مطابق با دلخواه خودش شود.] 📚الكافي، ج‏5، ص513 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَكْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ كَسَرْتَهُ؛ وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: اسْتَمْتَعْتَ بِهِ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖ه. فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً ☀️9) ستايش خداوندى را سزاست كه در مورد او حالی بر حال دیگری پيشى نگرفته تا اول بودنش پيش از آخر بودنش باشد اوّل است ویا ظاهر بودنش قبل از باطن بودنش باشد. هر چیزی غیر از او که واحد نامیده می‌شود [واقعا واحد نیست بلکه صرفاً] قلیل و اندك است؛ و هر عزيزى جز او ذليل است؛ و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است؛ هر مالكى جز او مملوک است؛ و هر عالمى جز او متعلم است؛ هر قدرتمندى جز او، گاهى توانا و زمانى ناتوان است؛ هر شنونده‏اى جز او از شنيدن صداهاى ضعيف كر است و صداهاى قوى هم او کر می‌کند و صداهایی هم که از او دور است به او نمی‌رسد. هر بيننده‏اى جز خدا، از مشاهده رنگ‏هاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است؛ هر ظاهرى غير از او [در واقع] باطن [=غیرآشکار] است؛ و هر باطنی جز او نیز غیر آشكار است. مخلوقات را براى تقويت فرمانروايى، و يا براى ترس از اموری که در آينده پیش می‌آید، يا يارى گرفتن در مبارزه با همتاى خود، و يا با شريك مباهات کننده، و يا با مخالف ستيزه جو نيافريده است. بلكه همگی آفريده‏هاى تحت ربوبیت او هستند و بندگانى ذلیل. نه در چيزى قرار گرفته تا بتوان گفت در آن جاست؛ و نه از اشیاء دور است تا بتوان گفت از آنها جداست. نه آفرينش آنچه آفرینشش را آغاز نمود، او را [از ادامه ربوبیت آن] ناتوان ساخت؛ و نه از تدبير پديده‏هاى آفريده شده درماند؛ نه اگر در کاری بازایستاد ناشی از عجز وی در قبال آفریده‌هایش بوده؛ و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد شد. بلكه فرمانش استوار، و علم او مستحكم، و كارش بى تزلزل است؛ خدايى كه در عین بلا و سختى به او اميدوار می‌رود؛ و در دل نعمت‏ها باید همچنان از او ترسید. 📚نهج البلاغة، خطبه65 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا فَيَكُونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يَكُونَ آخِراً وَ يَكُونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يَكُونَ بَاطِناً؛ كُلُّ مُسَمًّى بِالْوَحْدَةِ غَيْرَهُ قَلِيلٌ وَ كُلُّ عَزِيزٍ غَيْرَهُ ذَلِيلٌ وَ كُلُّ قَوِيٍّ غَيْرَهُ ضَعِيفٌ وَ كُلُّ مَالِكٍ غَيْرَهُ مَمْلُوكٌ وَ كُلُّ عَالِمٍ غَيْرَهُ مُتَعَلِّمٌ وَ كُلُّ قَادِرٍ غَيْرَهُ يَقْدِرُ وَ يَعْجِزُ وَ كُلُّ سَمِيعٍ غَيْرَهُ يَصَمُّ عَنْ لَطِيفِ الْأَصْوَاتِ وَ يُصِمُّهُ كَبِيرُهَا وَ يَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ كُلُّ بَصِيرٍ غَيْرَهُ يَعْمَى عَنْ خَفِيِّ الْأَلْوَانِ وَ لَطِيفِ الْأَجْسَامِ وَ كُلُّ ظَاهِرٍ غَيْرَهُ [غَيْرُ بَاطِنٍ‏] بَاطِنٌ وَ كُلُّ بَاطِنٍ غَيْرَهُ غَيْرُ ظَاهِرٍ؛ لَمْ يَخْلُقْ مَا خَلَقَهُ لِتَشْدِيدِ سُلْطَانٍ وَ لَا تَخَوُّفٍ مِنْ عَوَاقِبِ زَمَانٍ وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى نِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا شَرِيكٍ مُكَاثِرٍ وَ لَا ضِدٍّ مُنَافِرٍ وَ لَكِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ؛ لَمْ يَحْلُلْ فِي الْأَشْيَاءِ فَيُقَالَ هُوَ [فِيهَا] كَائِنٌ وَ لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ؛ لَمْ يَؤُدْهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِيرُ مَا ذَرَأَ وَ لَا وَقَفَ بِهِ عَجْزٌ عَمَّا خَلَقَ وَ لَا وَلَجَتْ عَلَيْهِ شُبْهَةٌ فِيمَا قَضَى وَ قَدَّرَ؛ بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ؛ الْمَأْمُولُ مَعَ النِّقَمِ الْمَرْهُوبُ مَعَ النِّعَمِ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️10) از امام صادق ع از پدرشان حکایتی درباره همراهی فضل بن عباس با پیامبر ص روایت شده است که در فرازی از این حکایت پیامبر ص به ابن‌عباس فرمودند: اگر مردم بکوشند که به تو نفعی رسانند در امری که خداوند آن را برای تو مقدر نفرموده، هرگز توان این کار را نخواهند داشت؛ و اگر بکوشند به تو ضرری زنند در چیزی که خداوند برایت مقدر نفرموده، بر این هم توانا نخواهند بود؛ پس اگر توانستی که کارت را با صبر همراه یقین انجام دهی که چنین کنی؛ و اگر هم نتوانستی [که چنان یقینی را در هنگام عمل داشته باشی] پس صبر را همچنان پیشه کن که همانا صبر بر آنچه ناخوش می‌داری خیر فراوان است؛ و بدان که پیروزی همراه با صبر است و گشایش در دل سختی‌هاست و «همانا با هر سختی‌ای آسانی است؛ که همانا با هر سختی‌ای آسانی است» (انشراح/5-6) 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص413 وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ أُهْدِيَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ.. ثم قال ص: ... فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ لَكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ وَ لَوْ جَهَدُوا أَنْ يَضُرُّوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْيَقِينِ فَافْعَلْ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ «أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً». @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💐💐💐 میلاد باسعادت امام علی النقی سلام الله علیه‌ بر تمامی شیعیان و محبان حضرت هادی علیه‌السلام مبارک باد.🌹🌹🌹 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ» باز پس‏گرفتن مهريه با زور، و با تحت فشار قرار دادن همسر، حرام است. (تفسير نور، ج‏2، ص261) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣ «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ» تنها در صورتى كه زن در مسیر بى‏عفّتى باشد، مرد حقّ سخت‏گيرى دارد. (تفسير نور، ج‏2، ص261) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 9️⃣ «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» مبنای معاشرت با زنان باید بر اساس «معروف» باشد، نه بر اساس «تساوی محض» و نه بر اساس «تعصب‌های سنتی»‼️ 🔖بحث تخصصی : زن و مرد تضییع در بسیاری از جوامع سنتی، و به طور خاص، تضییع فاحش حقوق زنان در غرب تا یک قرن گذشته، که حتی حق مالکیت و استقلال اقتصادی را برای آنان به رسمیت نمی‌شناختند، در کنار منافع نظام سرمایه‌داری برای استخدام زنان هم به عنوان کارگر ارزان‌قیمت، و هم استفاده از ابعاد جنسی او به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر کالا، و نیز به عنوان یک کالای قابل معامله، دست به دست هم داد تا نهضت احیای حقوق زن در غرب، با شعار تساوی زن و مرد، بیش از آنکه در مسیر احیای حقوق زن گام بردارد به سمت استثمار زن، و نابودی کانون خانواده قدم نهد. (نظام حقوق زن در اسلام، (مطهری)، ص12-23) ⛔️در مقابل این جریان، 🔹 برخی مانند شهید مطهری از همان کلمه «تساوی حقوق» استفاده کردند، اما آن را ذیل مفهوم عدالت بازتعریف نمودند؛ و توضیح دادند که تساوی، زمانی واقعا ارزش است که در راستای عدالت باشد. در واقع، اینان هشدار دادند که تساوی در جایی قابل دفاع است که تشابه در کار باشد: اگر بخواهیم ده عدد خودکار را بین دو نفر توزیع کنیم، اقتضای عدالت این است که به هریک 5 خودکار بدهیم؛ اما در جایی که با امور نامتشابه سر و کار داریم، تساوی به معنای عدالت، تنها زمانی میسر می‌شود که مساله را به عنوان سرجمع نهایی درنظر بگیریم نه تساوی جزئی‌نگر: اگر 3 خودکار و 2 ماژیک و 1 روان‌نویس (که قیمت روان‌نویس سه برابر خودکار باشد) داشته باشیم، اقتضای عدالت این نیست که به هریک صرفا 3تا از اینها را بدهیم، بلکه یک روان‌نویس و یک ماژیکی که به یک نفر داده می‌شود معادل 3 خودکار و یک ماژیکی است که به نفر دوم داده می‌شود. اگر زن و مرد واقعا تفاوت‌های جسمی، روان‌شناختی، و جامعه‌شناختی‌ای دارند، اقتضای مساواتی که از جنس عدالت است، این است که حقوق آنان با لحاظ تفاوت‌هایی که بین آنان وجود دارد، طراحی شود. 🔹و برخی مانند علامه طباطبایی، از ابتدا در برابر کلمه «تساوی» ایستادند و به زبان حال گفتند: وقتی مساله اصلی ما عدالت است و عدالت لزوما به معنای تساوی نیست، بگوییم که احیای حقوق زن در گروی تساوی آنها نیست؛ بلکه در گروی آن است که در معیشت و معاشرت، آن گونه که واقعا پسندیده و معروف است عمل شود: انسانها در ابعادی از معیشت‌شان با هم مساوی‌اند، طبیعی است که در این ابعاد از حقوق و جایگاه اجتماعی مساوی برخوردار باشند؛ اما در عین حال، جامعه به طبقات مختلفی تقسیم می‌شود که این طبقات در برخی از ابعاد واقعا با هم تفاوت دارند؛ و نباید اصل مشترک انسانیت را بهانه‌ای برای نادیده گرفتن این تفاوتها قرار داد. این تفاوتها را در عرصه‌های مختلفی همچون قوت و ضعف، علم و جهل، بزرگی و کوچکی، ریاست و مرئوسیت، و ... می توان ملاحظه کرد که هریک اقتضائات خاصی دارد. طبقه‌بندی انسانها در طبقات مردان، زنان، کودکان، از جمله این دسته‌بندی‌هاست: اگر معامله کودکان خردسال ممنوع و غیرقانونی اعلام می‌شود، اقتضای عرفی این طبقه از جامعه است؛ و خطاست که خیال کنیم اقتضای عدالت و تساوی حقوق این است که هیچ فرقی بین افراد در هیچ زمینه‌ای نماند. (الميزان، ج‏4، ص256) به همین ترتیب می‌توان گفت اگر برخی از مشاغل اجتماعی صرفا باید به کسانی که در طبقه عالمان و متخصصان آن عرصه قرار دارند داده شود، به معنای تضییع حقوق دیگران نیست. ویا اینکه اگر کسی در مقام ریاست قرار گرفت امتیازات و امکاناتی باید در اختیارش قرار گیرد که در اختیار دیگران قرار نمی گیرد، ترجیح ظالمانه باشد. البته تردیدی نیست که تفاوت افراد در برخی طبقات بدین معنا نیست که آنها هیچ شباهتی با هم ندارند، اما اینکه به بهانه تساوی زن و مرد، همه تفاوتهای واقعی که عرف هر جامعه‌ای می‌فهمد مورد انکار قرار گیرد، ظلمی مضاعف به زنان را در پی خواهد داشت. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
@yekaye 📝 تکمله مطلب فوق در سال 1979 روانشناس اجتماعی فمینیست، رودا انگر اصطلاحی جدید به نام «جنسیت» «gender» وضع کرد در مقابل کلمه «جنس» «sex» بود. ادعای او این بود که اگرچه به لحاظ بیولوژیکی تفاوتهای غیرقابل انکاری بین زن و مرد وجود دارد (که اینها را در مقوله «sex» قرار می‌داد)، اما تفاوتهایی که به لحاظ اجتماعی بین زن و مرد وجود دارد و مولفه‌های مردانگی را متفاوت از مولفه‌های زنانگی می‌دانند تفاوت‌هایی غیراصیل است تحت تاثیر برساخت‌های فرهنگی و اجتماعی؛ و پیشنهاد کرد که تفاوتهای فرهنگی-اجتماعی زن و مرد تحت عنوان «gender» مورد توجه قرار گیرد که تا از واقعیت بیولوژیکی زن و مرد متمایز شود. با شدت گرفتن رويكردهاي فمينيستي در مطالعات روان‌شناسي، کم‌کم این دیدگاه گسترش یافت كه تمامی آنچه به اسم تفاوتهاي روحیات زنان و مردان معروف است، صرفا ناشي از تربيت‌هاي خارجي و القائات محيطي، و لذا اكتسابي است، و با تغيير الگوهاي تربيتي مي‌توان بر اين تفاوتها فائق آمد. اما تحقیقاتی که بویژه در علوم شناختی (cognitive knowledges) از اوایل دهه 2010 انجام شد، با نشان دادن ارتباط شدید بین فیزیولوژی و ژنتیک با بسیاری از ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان، بار دیگر بر واقعی بودن بسیاری از این تفاوتها صحه گذاشت. (این بحث را به تفصیل در مقاله «هم‌جنس‌گرایی: اختلال یا امر طبیعی» که بزودی منتشر خواهد شد توضیح داده‌ام.) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔟 «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» حتی اگر از زنان بدتان می‌آید، باز با آنان بر اساس معروف معاشرت کنید! چرا که خوشایند و بدآیند شما معیار نیست❗️ 💠نکته تخصصی معنایی که در نظر اول از تعبیر «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ» به ذهن می‌رسد این است که اگر از این زنان که همسرتان هستند خوشتان نمی‌آمد و تمایلی به ادامه زندگی مشترک با آنان نداشتید ...» که در این حالت کلمه‌ای در تقدیر است؛ یعنی: اگر «باقی ماندن در نکاح با» آنان را خوش ندارید. 🤔اما برخی از مفسران یک معنای دیگر هم برای این آیه مطرح کرده‌اند؛ و آن اینکه هیچ کلمه‌ای در تقدیر نگیریم و بد آمدنِ آنان مستقیما ناظر به خود زنان باشد، نه نکاح با آنان؛ که در این صورت اشاره است به تعصبی که در برخی از مردان در جاهلیت وجود داشت و هنوز در میان برخی از افراد وجود دارد که زنان را موجودی ناقص که هیچگاه به حد انسانیت نمی‌رسد و صرفا طفیلی وجود مردان‌اند قلمداد می‌کنند و به همین جهت هرگونه معاشرت و حضور آنان در جامعه را برنمی‌تابند و بر این باورند که زنان باید همواره تحت استیلا و اطاعت محض از مردان زندگی کنند. 🤔آنگاه قرآن کریم به تعبیر «عاشروهن بالمعروف» این تعصب را به چالش کشیده و از مردان خواسته که بر اساس معروف، (یعنی آنچه واقعا در عرف زندگی بشری شایسته است) ‌با زنان معاشرت کنند؛ و اگر زنان را ناخوش می‌دارند، بدانند که معیار صرفا خوشایند و ناخوشایند آنان نیست؛ چه‌بسا چیزهایی که آنان ناخوشایند می‌دانند در حالی که خداوند خیر فراوانی در آن قرار داده است. 📚 (الميزان، ج‏4، ص257 ) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. ⏸ ) «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» ضابطه روابط بین زنان و مردان، باید «عرف جامعه دینی» باشد؛ نه «اختلاط بی‌ضابطه»، و نه «محدودیت از روی تعصب» 💠نکته تخصصی غلبه فضای مدرنیته در کشور ما وضعیت را به گونه‌ای درآورده که 🔻برای بسیاری از مردان و زنان، حتی مردان و زنان مذهبی، برقراری روابط با افراد نامحرم، حتی در حد اختلاط بسیار صمیمانه و عاطفی و شوخی و ...، به صورت امری کاملا عادی و بی‌اشکال درآمده است. 🔻در سوی دیگر برخی گمان می‌کنند که حد مجاز روابط زن و مرد نامحرم در اسلام، بسنده کردن به موارد اضطرار است؛ و هرگونه حتی گفتگو با یک زن نامحرم، در جایی که ضرورت این گفتگو به حد وجوب نرسیده باشد، دور شدن از تعالیم اسلام است. 🤔آن خطایی که در هردوی این نگاهها مشترک است، این است که به تفاوت موقعیت افراد با همدیگر بی‌توجه‌اند و روابط بین افراد نامحرم در همه شرایط را با یک چوب می‌رانند. در این آیه، ضابطه روابط و معاشرت بین زن و مرد را قرار داده است؛ یعنی معیار را در روابط زن و مرد روشی است که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایی عقل و شرع و فطرت می‌پسندد و در جامعه مومنان قابل قبول است؛ و این عرف، در موقعیت‌های مختلف، اقتضائات متعددی دارد: مثلا بحث پر شور و حرارت یک ساعته یک دانشجوی دختر در راهروی دانشگاه با استاد خود خلاف عرف دینداران نیست اما همین سبک گفتگوی همین دختر با همان استاد در داخل یک پاساژ می‌تواند خلاف عرف جامعه متدینان باشد. 🔖(این تحلیل را آقای امیرحسین بانکی‌پور در مقالات و سخنرانی‌های خود به عنوان نظریه رابطه دختر و پسر بر اساس معروف، در مقابل رابطه بر اساس اختلاط ویا اضطرار مطرح کرده است.) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. (تفسير نور، ج‏2، ص261) 💠نکته تخصصی تفاوت در مدرنیته تلقی افراط و تفریطی‌ای از مساله ازدواج پدید آمد که در سست شدن بنیاد خانواده بسیار موثر بود: ⭕️از یکسو، عده‌ای ازدواج را کاملا به عنوان یک نهاد اجتماعی‌ای قلمداد کردند که همچون عموم شرکت‌ها و موسسات اجتماعی، قواعدش فقط به دلخواه و قرارداد موسسان آن وابسته است؛ یعنی صرف یک شراکت برای نفع بیشتر بردن؛ و از این رو، خانواده هیچ تقدسی ندارد، و برهم‌زدن آن همانند پایان دادن به کار هر موسسه و شرکتی است که صرفا به دلخواه موسسان آن وابسته است. 📛از سوی دیگر، با تاکید افراطی بر مفهوم عشق از سویی، و به خاطر تنگنایی که در حقوق کلیسایی وجود داشت (که اگر کسی ازدواج می‌کرد حق طلاقی در کار نبود و طرفین تا آخر عمر باید به پای هم می‌ماندند و می‌سوختند) عده‌ای ازدواج را متوقف بر پیدایش عشق بین دو نفر قلمداد کردند و به جای اینکه زن و مرد با تاسیس زندگی مشترک، بتدریج به افق عشق برسند، با برقراری روابطی با عنوان دوست‌دختر/ دوست‌پسر از تاسیس رسمی خانواده، تا پیش از اینکه به خیال خود به عشق برسند، خودداری نمودند؛ چنانکه امروزه حتی مردان و زنان فراوانی در جوامع غربی پیدا می‌شوند که از همدیگر بچه‌دار هم شده‌اند اما هنوز به این نظر نرسیده‌اند که برای هم مناسبند و هنوز رسما با هم ازدواج نکرده‌اند❗️ 🕋اما در نگاه اسلامی، 🔺از طرفی پیوند ازدواج یک پیوند مقدس، و به تبع آن، خانواده متمایز از تمامی شرکت‌های اجتماعی دل‌بخواهی است؛ پیوندی است که به همه انسانها توصیه شده که در آن درگیر شوند و خودداری از آن، اگر چه حرام نشده، اما بشدت مذمت شده است؛ چرا که تعالی و رشدی برای انسان دارد که در هیچ جای دیگری این نحوه رشد حاصل نمی‌شود (تعلیم و تربیت در اسلام، مطهری، ص165-169) 🔺و از سوی دیگر، اگرچه وضع مطلوب روابط خانوادگی را حصول آرامش و تحقق مودت و رحمت معرفی نموده: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱) و اگرچه راه طلاق را برای افرادی احساس می‌کنند نمی توانند به زندگی مشترک ادامه دهند باز گذاشته، اما این گونه نیست که اگر چنین فضایی همان ابتدا در خانواده شکل نگرفت، آن خانواده را نامطلوب قلمداد کند و ادامه آن را بی‌حاصل بشمارد؛ بلکه از طرفین می‌خواهد در برابر ناملایمات این مسیر و حتی ناخرسندی زن و شوهر از همدیگر صبر پیشه کنند که خداوند خیر فراوانی در آن قرار می‌دهد. 🤔شاید این خیر فراوان آن باشد که با همین صبر و همراهی در سختی‌هاست که کم‌کم روح زن و مرد و افق‌های معرفتی و احساسی آنها به هم نزدیک می‌شود و بتدریج عشق به همدیگر را در خود تجربه خواهند کرد. در واقع، 💢اگرچه رسیدن به عشق یکی از آرمانهای خانواده مطلوب است، اما بسیار خطاست که شروع تشکیل خانواده را در گروی تحقق این آرمان قلمداد کنیم و نرسیدن به این آرمان در هر مرحله‌ای از زندگی مشترک را دلیل بر ناموفق بودن خانواده و بهانه‌ای برای برهم زدن این کانون مقدس قرار دهیم.💢 🔖همچنین به تدبر 17 توجه کنید. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 7️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» در جای دیگر فرمود «عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216) اینجا تعبیر را تغییر داد و حتی نفرمود «وَ هُوَ خَيْرٌ کثیرٌ لَكُمْ» یا اینکه «وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً»؛ بلکه هم بر این تاکید کرد که خداوند این خیر را در آن قرار می دهد ❗️ و هم بر کثیر بودنش اصرار ورزید‼️ 🤔مسائل زندگی انسان پیچیدگی‌هایی دارد که بسیاری از اوقات در حسابهای ما و در حد فهم و تحلیل ما قابل محاسبه نیست؛ از این روست که خداوند فرمود «عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216). اما ظاهرا این آیه به امری فراتر از این اشاره می‌کند🤔 ا🤔 ا🤔 ا🤔 ا🤔 💢در عرصه خانواده وضعیت انسان به نحوی است که گاهی حتی اگر پیچیده‌ترین دستگاه محسباتی را هم داشته باشیم شاید خیری در برقراری این پیوند خانوادگی نیابیم، اما همین که طرفین زندگی مشترک را علی‌رغم ناخرسندی‌ها ادامه دادند، خداوند در آن زندگی خیر فراوانی قرار می‌دهد.💢 این تعبیر «خدا در آن قرار می‌دهد» گویی اشاره است به اینکه این تفضلی اضافی از جانب خداست؛ نه صرفا اینکه در آن رابطه خیری بوده و شما نمی‌دانسته‌اید. 💠نکته تخصصی تقویت تدریجی چنانکه در تدبر 14 اشاره شد پیوند ازدواج ماهیتی متفاوت با سایر شراکتهای اجتماعی دارد. یکی دیگر از تفاوتهای آن این است که چون نیازی فطری و درونی و یک نحوه مکمل بودن زن و مرد را به سوی هم سوق داده است؛ مساله ماهیتی متفاوت پیدا کرده است. عموم شراکتهای ما برای رفع نیازهای عادی فردی‌ای است که آن نیاز در جمع ساده‌تر تامین می‌شود. اما در پیوند ازدواج این گونه نیست که فقط یک نیاز فردی (حتی نیاز جنسی) عامل این پیوند باشد؛ چون یک نیاز روحی متقابل این پیوند را برقرار کرده، با خود ایجاد این پیوند، ارتقایی در زندگی و معرفت و عواطف طرفین حاصل می‌شود که وابستگی خاص و جدیدی را بین آنها رقم می‌زند و آنها را به تجربه عمیق‌تری از زندگی می‌رساند. 🤔 از این رو، یک ازدواج موفق، ازدواجی نیست که لزوما با عشق شروع شود❗️ اما ازدواجی است که حتی اگر در مقاطعی اختلاف و درگیری‌ای بین زن و شوهر وجود دارد، به‌تدریج به افقی وارد می‌شوند که روز به روز پیوند آنها عمیق‌تر می‌شود.🤔 شاید بدین جهت است که در روایات این اندازه بر صبر کردن و مدارا با همسر تاکید شده است: 🌹 گویی اگر کسی بتواند چند سال اول زندگی را با صبر و تحمل هم که شده سپری سازد، روح‌های طرفین چنان سنخیتی می‌یابند که جدایی آنها دیگر از هم ناممکن می‌گردد. 🔅یک شاهد آن این است که هرچه سالهای تحقق پیوند بالاتر می‌رود، آمار طلاق کمتر می‌شود (آمار زوجینی که بعد از دو سال زندگی مشترک به طلاق رو می‌آؤرند بسیار بیشتر است از آمار کسانی که 5 سال به زندگی مشترک را ادامه داده‌اند) 🔅شاهد دیگر بسیاری از پیرمرد و پیرزنهایی است که دائما از همدیگر ایراد می‌گیرند اما به محض اینکه به هر دلیلی (مسافرت، مریضی یا ...) برای مدتی بین آنها جدایی می‌افتد شدت وابستگیِ آنها به هم بر همگان آشکار می‌گردد. 🔅 و شاهد دیگر ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ... فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» ای مومنان! اگر آنان را خوش ندارید، پس چه بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار می‌دهد. 🤔گاهی انسان از چیزی خوشش نمی آید و فعلا واقعا هم آن چیز خوشایند نیست؛ اما کسی که مومن است می‌داند نه‌تنها هر چیزی در عالم به دست خداست، بلکه اثر گذاشتن امور هم کاملا به دست خداست. (این آب و غذا نیست که حقیقتا انسان را سیر و سیراب می‌کند؛ بلکه سیر و سیراب شدن انسان هم به عنایت خداست: «وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني‏ وَ يَسْقين‏» (شعراء/79). پس مومن به خاطر خدا اقدام می کند؛ و خدا در همان چیزی که چه‌بسا واقعیتش ناخوشایندی بود خیر فراوان قرار می دهد‼️ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا