eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
📝نکته تخصصی : پیچیدگی در حوزه جایی که از جنس و می‌باشد در تحلیل‌های فوق، مدار بحث را روی مساله تجسم اعمال بردیم؛ اما باید توجه داشت که بحث تجسم اعمال حوزه‌های بسیار وسیعی دارد و نباید ظهور این مسائل در آخرت را نباید کاملادر افق تنگناهای عالم ماده که دار تزاحم است فهمید و مثلا پنداشت که چون مساله تجسم اعمال است، همسران بهشتی صرفا تجسم خود همسران دنیوی خود شخص است؛ بلکه اقتضائات و محدودیتهای دنیوی در آنجا نیز برقرار نخواهد بود؛ چنانکه مثلا ظاهر آیات این است که همسران بهشتی مقربان و اصحاب یمین، منحصر به همسرانی که افراد در دنیا داشته‌اند نیست؛ و اینکه برای بهشتیان همسرانی در خود بهشت آفریده می‌شود نیز در بسیاری از روایات مورد تاکید بوده است. علاوه بر این اگر توجه کنیم که هر رابطه‌ای که شخص با دیگری برقرار می‌کند به یک معنای دقیق، عمل خود اوست؛ و اگرچه اصل رابطه، قوامش به طرفین است؛ اما برای هریک ازطرفین آن مقدار که رابطه مستند به خود اوست برای او تجلی می‌کند، آنگاه براحتی می‌توان محتمل دانست که چه‌بسا مرد یا زنی در دنیا نوع مواجهه‌اش با همسر خویش متناسب با مرتبه‌ای باشد و در آخرت به نحو خاصی آن همسر، همسرش باشد؛ ولی چون نوع مواجهه همسرش با وی در دنیا اصلا متناسب با آن مرتبه نبوده، برای این همسر رابطه‌اش با همسر خودش به نحو دیگری متجلی شود. مثلا در دنیا اگر الف همسر ب باشد حتما ب هم همسر الف است؛ اما با توجه به تجلیات و ظهورات پیچیده عوالم اخروی، و مساله تجسم اعمال، کاملا محتمل است که در قیامت الف همسر ب باشد؛ اما برای ب همسری به نام الف در کار نباشد؛ ویا چون در دنیا الف در زمره مقربان و ب در زمره اصحاب یمین بوده، آنگاه در قیامت، ب برای الف همسری در مرتبه مقربان باشد، اما ظهور الف برای ب ظهور همسری در مرتبه اصحاب یمین باشد؛ و ... . @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 9️⃣1️⃣ چنانکه اشاره شد به نظر می‌رسد مطرح شدن «حور عین» و «فرش مرفوعة» برای بهشتیان، در افق لذت همسری است (لذتی که شروعش از لذت جنسی است اما چنانکه در تدبر 18.ب اشاره شد می‌تواند افق‌های معنوی متفاوتی هم داشته باشد). 🚷 با توجه به اینکه دو گروه مقربان و اصحاب یمین منحصر به مردان نمی‌باشند (بی‌تردید حضرت زهرا س در زمره مقربان است و بسیاری از زنان شیعه در زمره اصحاب یمین) چرا در خصوص ، فقط ناظر به مردان سخن گفت و برای زنان سخنی نگفت؟ 🔆 در اینجا به نظر می‌رسد دست کم سه گونه تبیین قابل ارائه است؛ ▫️یکی پاسخی عام است که مساله را با ارجاع به کل قرآن حل می‌کند؛ ▫️دوم ناظر به خصوص تعبیر حور عین است که در ادبیات اسلامی تعبیر خیلی رایجی است؛ ▫️و سوم ناظر به خصوص اصحاب یمین در این سوره است که چگونه برخلاف ادعای شبهه‌کننده، بهره‌مندی از لذت همسری با ظرافت تمام برای طرفین مطرح شده است: 🔅پاسخ اول قرآن کریم در بیان مسائلش بشدت جانب را نگه می‌دارد؛ و به دلایل مختلف، حیایی که در مطرح کردن برای زنان رعایت می‌شود بیش از حیایی است که در خصوص مسائل مردان در نظر گرفته می‌شود؛ و این در فرهنگ دینی جامعه هم انعکاس یافته، مثلا در اعلامیه ترحیم یک مرد جوان مجرد براحتی تعبیر «جوان ناکام» را به کار می‌برند، اما در اعلامیه ترحیم یک زن جوان مجرد از این تعبیر اجتناب می‌شود. بله، فرهنگ جدید غربی که لذت‌جویی ار در فضای بی‌حیایی تعقیب می‌کند، این گونه مولفه‌ها را برنمی‌تابد و با بهانه‌های واهی‌ای مانند تبعیض بین زن و مرد اینها را تخطئه می‌کند؛ اما انسانی که انسانیتش را جدی گرفته، نباید مقهور و مرعوب مشهورات زمانه – بویژه آنجا که برخلاف فطرت پاک الهی انسان است – شود. با این مقدمه، آنگاه چه‌بسا بتوان گفت که قرآن کریم برای مسائل جنسی زنان در بهشت هم مدخلی گشوده، اما ادب خود قرآن و ادب رایج در جوامع اسلامی موجب شده است آن را بیش از آن مقدار که در مسائل جنسی مردان در نظر می‌گیرند در لفافه نگه دارند و پر و بال ندهند. توضیح مطلب اینکه، قرآن کریم برای مومنانی که به بهشت می‌روند هم از زنان جوان بهشتی با تعابیری مانند «حور عین» و «فرش مرفوعة» یاد کرده، و هم از مردان جوان بهشتی‌ با تعابیری مانند «غلمان» و «ولدان»؛ پس، در بهشت برای عموم مومنان، هم زنان و هم مردان بهشتی‌ای آفریده شده است؛ یعنی علی‌القاعده برای هر مومنی که به بهشت می‌رود (اعم از زن یا مرد) از هر دو جنس موجودات بهشتی‌ای که در خدمت او باشند قرار داده شده است؛ و احتمالا آن که هم‌جنس اوست، طبیعتاً فقط خدمتکار و همدم اوست؛ و آن که از جنس مخالف اوست چه‌بسا نقش همسری را هم برای وی ایفا کند. 🔅پاسخ دوم: وجود تعابیر مذکر لزوما دلالت بر این ندارد که اینها نعمتهایی برای مردان است؛ و کاربرد ضمیر مذکر در این آیات شبیه کاربرد ضمیر مذکر «هو» و «اولئک» در آیاتی است مانند «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ: و هر كس، اعم از مرد يا زن، از عمل‏هاى شايسته (چيزى) به جا آورد در حالى كه او مؤمن باشد، پس آنان داخل بهشت مى‏شوند» (نساء/124)، که صراحتا اعم از مذکر و مونث می‌باشد؛ و این احتمال در مورد حور عین می‌تواند قابل قبول باشد؛ و ذیل آیه مربوطه هم اشاره شد که برخی از مفسران با توجه به اینکه خود لغت «حور عین» دلالتی بر زن بودن شخص ندارد («حور» ناظر به سفیدی و سپیداندام بودن است و «عین» ناظر به چشم زیبا) جانب این احتمال را گرفته‌اند که این کلمه معنای عامی داشته باشد و مطلق همسرانی که برای مقربان (زن و مرد) در نظر گرفته شده شامل شود؛ و اکنون می‌افزاییم که اگر مطالب مذکور در تدبر ۱۸ را قبول کنیم که تمرکز معنایی حور عین که همسران مقربان‌اند (در مقایسه با همسران اصحاب یمین)، زیبایی خیره‌کننده و دست‌نیافتنی آنان، و یا ارتباط عاشقانه‌ای است که بسیار فراتر از محدوده لذت جنسی می‌باشد، ‌آنگاه آن احتمال بیشتر تقویت می‌شود؛ زیرا این چنین همسری که زیبایی خیره‌کننده ویا ارتباط روحی و عاشقانه‌اش موضوعیت دارد، صرفا زن برای مرد نیست؛ بلکه به معنای یک شوهر بسیار دلخواه برای یک زن هم می‌تواند باشد. 🔅پاسخ سوم: در خصوص اصحاب یمین در این آیات، تردیدی نیست که آن «فرش مرفوعة»ای که در آیه مورد بحث قرار گرفته از جنس زنان و به نحوی با تاکید بر امر جنسی است؛ و پاسخ دوم در اینجا کارآمد نیست. اما شاید بتوان علاوه بر پاسخ اول، تبیین دیگری داشت که آن تبیین نیازمند چند مقدمه است: @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 19 درباره شبهه تبعیض بین زنان و مردان در بهشت 🔅پاسخ سوم: شاید بتوان علاوه بر پاسخ اول، تبیین دیگری داشت که آن تبیین نیازمند چند مقدمه است: ▪️مقدمه ۱ می‌دانیم که بر طبق آیاتی ازقرآن کریم بسیاری از زنان و مردان مومنی که در دنیا همسر بوده‌اند در بهشت نیز همسر همدیگر خواهند بود؛ چنانکه فرمود: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (رعد/۲۳) یا «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ‏» (یس/56) یا «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي‏ وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ‏» (غافر/8). یعنی هم مرد و هم زن می‌تواند در بهشت در موقعیت همسری قرار گیرد؛ والبته در ذیل تدبر 18 درباره پیچیدگی تجسم اعمال در حوزه روابط طرفینی توضیحاتی گذشت که نباید ازآنها غفلت کرد. ▪️مقدمه ۲ حتی اگر در برخی لذتها – مثلا لذت خوردن – بپذیریم که بُعد جسمانی آن کاملا غلبه دارد، در مورد لذت جنسی واضح است که یک لذت جسمی-روانی است. همچنین در امر جنسی، زن و مرد مکمل یکدیگرند؛ و لذت مربوطه برای هریک از طرفین در صورتی به نحو مطلوب حاصل می‌شود که این نقش مکملیت جدی گرفته شود. یعنی در این لذت هم هم ابعاد روانی دخالت جدی دارند و هم امری دوسویه است؛ پس طرفین باید در این رابطه علاوه بر مشارکت فعال، لذت بردن طرف مقابل را هم لحاظ کنند تا از این رابطه‌ی جسمی-روانیِ طرفینی به نحو مطلوب لذت ببرند. ▪️مقدمه ۳ حتی اگر کسی تحت تاثیر القائات فمینیستی، واقعی بودن تفاوتهای روان‌شناختی زن و مرد را انکار کند و آنها را صرفا برساخته جوامع بپندارد، واقعی بودن تفاوت‌ جنسی زن و مرد جای هیچ تردیدی ندارد. آشکار است که این تفاوت، اقتضائات متفاوتی را به لحاظ رابطه و لذت مربوطه بین زن و مرد رقم می‌زند: واضحترین تفاوت این است که لذتی که مرد از همسرش می‌برد، از نوع فاعلیت است و لذتی که زن از شوهرش می‌برد، ازنوع مفعولی و انفعالی است؛ در واقع لذت مرد از نوع لذت یک شخص طالب، عاشق، شروع کننده و خواستگار است؛ ولی لذت زن از نوع لذت یک شخص مطلوب، معشوقه و پاسخ‌دهنده. به تعبیر دیگر، مرد از اینکه زن جذابی پیش روی او باشد و به آن زن ابراز علاقه کند و به سراغش برود و از او کامجویی کند لذت می‌برد؛‌ ولی زن از اینکه مردی خواهان او باشد و به او ابراز علاقه کند و به سراغش بیاید و وی را به لذت دلخواه برساند. ◾️نتیجه اکنون اگر توجه کنیم که در میان اصحاب یمین هم مرد هست و هم زن، وقتی قرار باشد در بهشت، از نعمت لذت جنسی برای مردان و زنان سخن گفته شود، با توجه به مکملِ هم بودن و در عین حال تفاوت‌های این لذت در مردان و زنان، مطلب باید به نحوی بیان شود که برای هریک مناسب او باشد نه اینکه هردو را با تعابیری که مناسب لذت بردن مردان است تعبیر کنند. آنچه مناسب مردان است این است که به آنها گفته شود: زنان زیبایی در بهشت در اختیار شما قرار خواهد گرفت که زیبارو، خوش‌قامت، باکره، شوهردوست، و ... می‌باشند؛ و آنچه مناسب زنان است این است که: بدانید شما چنان زیبارو، خوش‌قامت و ... هستید که بشدت مورد توجه شوهران بهشتی‌تان خواهید بود؛ پس با توجه به اینکه علی‌القاعده همسران بهشتی هم‌رتبه‌اند (یعنی همسر مقربان در بهشت، در رده مقربان است؛ و همسر اصحاب یمین، در رده اصحاب یمین؛ البته ‌با تبصره‌ها و توضیحاتی که ذیل تدبر 18 گذشت) جماعتی از این «فرش مرفوعة» می‌تواند مصداق زنانی باشند که خودشان در زمره اصحاب یمین وارد بهشت شده‌اند؛ که بهره‌مندی آنها از لذت همسری، از زاویه اینکه مردان بهشتی‌ای در مرتبه اصحاب یمین بشدت به شما علاقمندند، مورد توجه قرار گرفته است. 💢بدین ترتیب، به نظر می‌رسد ریشه این شبهه (که چرا در بهشت از اینکه «به مرد زنی داده می‌شود تا به لذت مطلوب برسد» سخن گفته شده، اما از اینکه «به زن هم مردی داده می‌شود تا به لذت مطلوب برسد» سخن گفته نشده) است که ناشی از قرار گرفتن در یک القای فرهنگی ناصواب است: مطالبه درست این است که هم زنان و هم مردان در بهشت به لذت‌های مربوط به همسری دست پیدا کنند؛ اما فرهنگ جدید غربی با غلبه دادن عناصر برای ، از زنان می‌‌خواهد به جای اینکه به طور طبیعی لذت جنسی خود را در خود (مطلوب بودن) تعقیب کنند، لذت خود را همچون مردان (از موضع طالب؛ نه مطلوب) مطالبه نمایند❗️ و قرآن کریم قرار نیست که در ادبیات خود، مطالبش را متناسب با یک القای فرهنگی ناروا تنظیم کند؛ بلکه به نحوی سخن گفته که ضمن رعایت ادب و حیای مربوطه، هم مردان و هم زنان بدانند در بهشت به لذت مطلوب خود خواهند رسید؛ البته هریک متناسب با روحیات و دلخواه نهایی خود از این همسری.🤔 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔹ه. مواجهه با تکذیب معاد با تذکر به ربوبیت الهی (آیات47-50 و 57 تا 74) 0️⃣2️⃣با اینکه عمده این آیات به توصیف دسته‌بندی سه‌گانه انسانها در قیامت و در لحظه مرگ اختصاص دارد؛ اما در فرازی در میانه این سوره یکدفعه بحث را به سراغ هشدارهایی در خصوص ربوبیت خداوند کشاند. چرا؟ 🍃الف. انسانهای شومی (اصحاب مشئمه) که شومی‌شان به خاطر این است که نامه عملشان را به دست چپشان می‌دهند (اصحاب الشمال) افرادی‌اند گمراه، که ریشه گمراهی‌شان تکذیب‌گری‌شان است (الضالون المکذبون). اینها مطالبی است که ذیل دسته‌بندی سه‌گانه بیان شد. ازطرف دیگر، اینکه تکذیب‌گری انسانها مهمترین عامل جهنمی شدنشان بوده در بسیاری از آیات و سوره‌های قرآن مورد تاکید قرار گرفته است. اکنون به نظر می‌رسد این آیات سوره واقعه می‌خواهد نشان دهد که مهمترین عرصه تکذیب‌گری که انسانها را جهنمی می‌کند، تکذیب قیامت است (چنانکه قبل از خطاب قرار دادن آنان با تعبیر «الضالون المکذبون» ابتدا از مواجهه تکذیب‌گونه آنان در قبال قیامت سخن گفت ) و تکذیب قیامت (= جایی که ربوبیت الهی بر همگان هویدا می‌شود) ریشه در غفلت از ربوبیت الهی دارد. پس اگر محور این سوره جدی گرفتن قیامت است، چه‌بسا بتوان گفت این فراز هم از این زاویه که مهمترین ریشه انکار قیامت را به چالش می‌کشد دغدغه اصلی سوره را تعقیب می‌کند. شاهد دیگری بر این مدعا هم آن است که همان گونه که سوره را با این دستور به پیامبر ص به پایان برد که عظمت ربوبیت خداوند – که اگر باور شود جایی برای انکار و تکذیب معاد نمی‌ماند - را با منزه شمردن اسم ربوبیت او جلوه دهد؛ همین دستور را در پایان این فراز هم آورد. 🍃ب. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣2️⃣ بعد از اینکه گمراهان تکذیب‌گر را مواخذه کرد که چرا روال تکذیب حقیقت در پیش گرفته‌اید و حق را تصدیق نمی‌کنید، با تکرار تعبیر «أَ فَرَأَیتُمْ ...» به چهار مطلب را تذکر می‌دهد؛ که ظاهرا می‌خواهد بفرماید که اگر هریک از این چهار مطلب را جدی مورد توجه قرار می‌دادید باید از تکذیبتان دست برمی‌داشتید: منی‌ای که از خودتان بیرون می‌آید و بچه‌ای شکل می‌گیرد، که آیا واقعا خودتان او را آفریدید؟ کشت و زراعتی که انجام می‌دهید، که آیا واقعا شمایید که آن را به ثمر می‌رسانید؟ آبی که می‌نوشید، که آیا واقعا شمایید که آن را از طریق باران می‌بارانید و در دسترس خود قرار می‌دهید؟ و آتشی که برمی‌افروزید، که آیا واقعا شمایید که آن را شعله ور می‌کنید؟ 🤔اولا وجه مشترک اینها چیست و چرا در میان امور مختلفی که می‌شد برای تذکر دادن مطرح کند اینها را برشمرد؟ و 🤔 ثانیا چه نظمی بین اینها وجود دارد و چرا به این ترتیب اینها را ذکر کرد؟ 🔸الف. وجه مشترک اینها چیست؟ 🍃الف.۱. همه اینها، یعنی ریختن منی، کشت و زرع، نوشیدن آب، افروختن آتش، کارهایی است که همه ما به طور عادی و طبیعی انجام می‌دهیم و در حالت عادی خودمان را فاعل و عامل اصلی در این امور می‌دانیم؛ اما اگر ذره‌ای تامل کنیم بلافاصله متوجه می‌شویم که در خود همین کارهای عادی و روزمره‌مان ویا زمینه‌های اصلی‌ای که امکان دسترسی ما به این اموررا مهیا کرده، واقعا هیچ‌کاره‌ایم؛ ودر همه اینها کاملا تحت ربوبیت خداوندیم؛ آنگاه اگر کسی ربوبیت را جدی بگیرد نمی‌تواند قیامت را (که موضوع اصلی این سوره است) انکار کند. 🍃الف.۲. ... 🔸ب. نظم و ترتیب‌ اینها حاوی چه نکته (یا نکاتی) است؟ 🍃ب.۱. در فراز اول سراغ ابتدا و انتهای زندگی انسان رفت و دست ربوبیت خداوند در اصل زندگی انسان نشان داد. سپس در آیات بعدی سراغ آنچه بقای زندگی انسان بدان وابسته است رفت؛ که نشان دهد نه ‌تنها ابتدا و انتهای زندگی شما کاملا تحت ربوبیت الهی است بلکه در عناصر اصلی زندگی‌تان در این میانه نیز کاملا دست ربوبیت خداوند مشهود است. در این میانه هم، ابتدا سراغ خوردن و نوشیدن رفت، یعنی امری که بین انسان و موجودات زنده‌ای که در زندگی دنیوی در کنار انسان زندگی می‌کنند مشترک است؛ و سپس سراغ آتش افروختن رفت که، چنانکه ذیل آیه مربوطه (جلسه 1038 تدبر۱) توضیح داده شد، استفاده از آتش از اموری است که مایه تمایزبنیادین زندگی انسان از سایر حیوانات شده است. و اگر کسی این تقدیر ابتدا و انتها و نیز این تقدیرهای در میانه (که یکی مشترک بین او و سایر جانداران بود و دیگری مابه‌الامتیاز او از سایر جاندارانی که در دنیا زندگی می‌کنند) را در مورد خود جدی بگیرد واقعا حق دارد این را خداوند مقدر کرده باشد که دوباره او را برگرداند تکذیب کند؟ 📝نکته تخصصی تفسیری در توضیح فوق، با اینکه چهار سوال و هشدار مطرح شده اما دسته‌بندی هشدارهای قرآن عملا در سه دسته رده‌بندی شد؛ یکی ذیل سوال اول این آیات، که در آن به دنیا آمدن و مرگ (= شروع و پایان زندگی) انسان مطرح شد؛ دومی و سومی ذیل مشترکات انسان و سایر جانداران؛ و آخری ذیل مختصات انسان. وجه این دسته‌بندی سه‌گانه این بود که قرآن سوال اول را با پرسش «فلولا تذکرون» ختم کرد؛ سوالات دوم و سوم را با پرسش «فلولا تشکرون» و سوال چهارم را با تعبیر «نحن جعلناها تذکرة و متاعا للمقوین». (که خود همین نکته می‌تواند منشا تاملات دیگری هم باشد که در ادامه اشاره خواهد شد) 🍃ب.۲. اولین مورد (ریختن منی؛ که آفریننده انسان از «منی» شمایید یا ما؟) سراغ جایی رفت که انسان خودش را عامل اصلی می‌دید. دومین مورد (مساله زراعت؛ که رویاندن محصول از دل خاک، کار شماست یا ما؟) جایی است که انسان نقش عوامل دیگر برای رویاندن را قبول دارد؛ اما خودش را هم دارای نقش می‌بیند. سومین (نوشیدن آب؛ که آیا شما آنرا از ابرها نازل کردید یا ما؟) و چهارمین مورد (افروختن آتش؛ که آیا شما در درخت، آتش قرار دادید یا ما؟) مواردی است که زندگی انسان کاملا بدانها گره خورده اما خودش دیگر هیچ نقشی در ایجاد آن ندارد. یعنی گام به گام به سوی مواردی می‌برد که انسان توجه کند که نقش وی در جهان چقدر کم است؛ و اگر آخرت را بعید می‌شمرد به خاطر قیاس به نفس خویش است؛ وگرنه برای خدایی که این گونه همه عالم به دست اوست احیای مردگان در معاد کاری ندارد. 🍃ب.۳. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣2️⃣ در این چهار فرازی که با تعبیر «أفرأیتم» آغاز شد (آفرینش انسان از منی و میراندن وی، رویاندن گیاه از بذر، و باراندن باران از ابر، و پدید آوردن درخت حاوی آتش) در فراز اول، مساله را به این ختم کرد پس چرا متذکر نمی‌شوید؛ در موارد دوم و سوم، به این ختم کرد که اگر می‌خواسیتم آن نعمت را زایل می‌کردیم پس چرا شکر نمی‌کنید؛ و در فراز آخر هم آن را هم مایه تذکر دانست و هم مایه متاع و مایه بهره‌وری. در واقع، ثمره مترتب بر مطرح کردن اینها را متفاوت معرفی کرد. 🤔چه تفاوتی بین خود آنهاست که این تفاوت را رقم زده است؟ 🍃الف. ‌مورد اول (آفرینش و مرگ) یک محدودیت قطعی است که پیش روی همه انسانها واقع می‌شود؛ ‌لذا صریحا از مشیت خداوند برای قرار دادن این محدودیت سخن گفت؛ و گلایه کرد که با دیدن این محدودیت صریح در زندگی چرا متذکر نمی‌شوید که شما تحت ربوبیت مطلقه خداوند هستید. مورد دوم و سوم به ترتیب نیازهای ضروری زندگی است که خداوند نظام عالم را به گونه‌ای آفریده تا انسان بتواند این نیاز را رفع کند؛ و اگر این گونه آفریده نمی‌شد رفع آن نیاز برای انسان متصور نبود؛ پس اقتضای اولیه در قبال این دو آن است که انسان شکرگزار باشد و از این گلایه کرد که چرا شکرگزاری نمی‌کنید. اما مورد آخر، سراغ آتش رفت که آن را هم مایه تذکر دانست، و هم متاع شاید اینکه نظام آفرینش را طوری پیچیده قرار داده که آتش را در درخت قرار داده شده شبیه مواردی است که اقتضایش تذکر به ربوبیت پیچیده الهی است؛ و ازاین جهت که نیازی از نیازهای انسان را دارد رفع می‌کند متاع و لذا سزاوار شکرگزاری است. 🍃ب. آن محدودیتی که همه زندگی‌های ما را فراگرفته و قابل رفع شدن نیست باید ما را به یاد خداوند و اینکه امور عالم و بلکه تمام زندگی و امور ما به دست اوست بیندازد (مورد اول)؛ و آن محدودیت‌های نسبی‌ای که می‌توانست در زندگی رخ می‌دهد ولی رخ نداده باید ما را شاکر نعمتی گرداند که ممکن بود از آن محروم شویم اما خداوند ما را از آن محروم نکرده است (موارد بعدی). 🍃ج. دو گزینه اول و آخر وضعیتی ناظر به خاص انسان است، انسان تنها موجودی است که مرگ‌آگاهی دارد؛ و تنها موجودی است که زندگی‌اش بشدت با آتش گره خورده است؛ و در مورد اینها از انسان تذکر می‌طلبد (که اگر متذکر باشید که خداوند به چه نحوی شما را آفرید وقوع قیامت و حشر برای خود را انکار نمی‌کنید) و البته دومی مایه بهره‌وری انسان هم هست؛ اما گزینه‌های دوم سوم ناظر به نعمتی است که به انسان، به عنوان فردی از عموم جانداران، داده شده و طبیعتا هر نعمتی اقتضای شکرگزاری دارد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹 و. سوگند به قرآن و تعجب از تکذیب آن 3️⃣2️⃣ دیدیم که بعد از شرح دسته‌بندی سه‌گانه به سراغ جهنمیان رفت؛ و پس از اینکه بر مکذب بودن آنان تاکید کرد ریشه‌های تکذیب آنان نسبت به قیامت را با ذکر شواهدی از ربوبیت خداوند به چالش کشید؛ و در پایان سوره نیز دوباره سراغ لحظه مرگ رفت و دسته‌بندی سه‌گانه را در آن مقطع مورد توجه قرار داد. اما در این میان، سوگندی یاد کرد درباره اینکه این مطالب قطعا قرآنی کریم است در کتابی محفوظ که جز مطهران بدان دست نیابند و نازل شده از جانب رب العالمین است؛ و آنگاه تکذیب‌گری آنان نسبت به قرآن را به چالش کشید. این فراز با سایر فرازهای قبل و بعدش چه ارتباطی دارد؟ 🍃الف. مبنای دینداری (اصول دین) که انکار و تکذیب آنها انسان را به وادی کفر می‌کشاند و جهنمی می‌کند در گروی قبول توحید، نبوت و معاد است؛ در این سوره نشان می‌دهد که تکذیب تکذیب‌گران از انکار معاد شروع می‌شود؛ و انکار معاد به نحوی به انکار ربوبیت (توحید) برمی‌گردد؛ و اکنون در این فراز می‌خواهدنسبت به آخرین رکن دینداری که مورد تکذیب آنان قرار گرفته، یعنی انکار نبوت و وحی از جانب خداوند بپردازد. 🍃ب. چنانکه در تدبرهای ۲۰ و۲۱ اشاره شد محوریت این سوره بحث حقانیت قیامت است که وقتی این واقعه قطعی از جانب عده‌ای مورد تکذیب قرار گرفت شواهدی از ربوبیت تکوینی خداوند بیان شد تا غیرمنطقی بودن آن انکار معلوم گردد. این فراز با تذکی به ضرورت تسبیح اسم رب عظیم ختم شد، یعنی منزه دانستن ربوبیت عظیم او از هرگونه نقصی؛ و اگر ربوبیت عظیم خداوند جدی گرفته شود، (بویژه با فراز آخر بحث قبل، که ناظر به آتش بود؛‌و چنانکه قبلا اشاره شد استفاده از آتش، از ممیزات انسان از سایر حیوانات است؛ و در واقع ربوبیت خاص الهی نسبت به انسان مورد توجه قرار گرفت) معلوم می‌شود که این ربوبیت وقتی در خصوص انسان باشد شامل ربوبیت تشریعی و نزول هدایت ازطریق پیام الهی نیز خواهد بود. پس بعد از اینکه ربوبیت خداوند را تثبیت کرد و از پیامبر ص خواست که این ربوبیت عظیم را از هر عیبی منزه بدارد، فرمود پس اگر این ربوبیت جدی گرفته شود دیگر جای شکی نمی‌ماند که قرآن کریمی در کار است نازل شده از جانب همان پروردگار انسانها، که تکذیب آن ناشی از مداهنه و ماست‌مالی کردن امور است. 🍃ج. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم ضیافت ماه رمضان بر همه مومنان مبارک باد. ان شاء الله که در این ماه ضیافت الله، تا حد توان خود از محضر قرآن کریم که مأدبة الله (سفره الهی) است بهره‌مند شویم؛ چنانکه در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری ع از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَةٌ اللَّهِ تَعَالَى فَتَعَلَّمُوا مِنْ مَأْدُبَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا اسْتَطَعْتُم‏ عده‌ای از دوستان می‌پرسیدند که چرا مدتی است در ادامه کار کانال «یک آیه در روز» وقفه افتاده است. حقیقت این است که چندی پیش مسئولیتی بر دوش بنده نهاده شد که ادای آن، عمده وقت بنده را پر کرده است. اوایل امید داشتم با گذر ایام، این بار مقداری سبک شود و مخصوصا با فرارسیدن ماه قرآن، بحث‌های قرآنی را ادامه دهم؛ اما تاکنون ذره‌ای از حجم کارها کم نشده است. البته شخصا کوشیده‌ام برنامه مطالعه روزانه و تدبر در قرآن کریم را رها نکنم؛ اما فرصت این را ندارم که مانند سابق یادداشت‌برداری‌های منظم انجام دهم و در اینجا بارگزاری کنم. البته همچنان به لطف خداوند و عنایات امام زمان ع دل بسته‌ام که توفیقی فراهم آورند که هر چه زودتر بتوانم در کنار ادای آن مسئولیت، این کار قرآنی را نیز ادامه دهم. در این ماه شریف و بویژه در لیالی مبارک قدر از همه عزیزان التماس دعا دارم. حسین سوزنچی جمعه 10 رمضان 1442 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📌 یکی از نخستین پرسش‌ها در مواجهۀ انسان با قرآن ، گسترۀ موضوعات و جامعیت مباحث قرآنی است. فهم، تفسیر و چگونگی تعامل با قرآن، متأثر از پاسخ به این پرسش است. پژوهشگران در این مسئله، سه نگرش حداکثری، حداقلی و اعتدالی را گزارش کرده‌اند. نگرش حداکثری با اعتقاد به جامعیت مطلق، باور دارد که «علوم اولین و آخرین» در ظواهر الفاظ و به صورت بالفعل در کلام خدا آمده است. دیدگاه حداقلی، قرآن را در مقام بیان علوم بشری ندانسته و گسترۀ مباحث قرآنی را در امور معنوی و اخروی محدود کرده است. نگرش میانه ، قرآن را در اهداف خود، کتابی جامع معرفی می‌کند. 📍مسعود دیانی در هفدهمین شب «سوره، فصل قرآن کریم» میزبان حجت‌الاسلام حسین سوزنچی است . «دامنه شمول قرآن» موضوع گفت‌وگوی آنها خواهد بود. ⏰«سوره، فصل قرآن کریم» | امشب (پنج‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰) | ساعت ۲۲ | شبکه چهار سیما @sooreh_tv
28.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دامنه شمول قرآن 📽 سرمقالهٔ سوره در شب هفدهم رمضان | پنج‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ⏰«سوره، فصل قرآن کریم» | هر شب، ساعت ۲۲ | شبکه چهار سیما @sooreh_tv
هدایت شده از حسین سوزنچی
دامنه شمول قرآن.mp3
22.62M
(تفصیل کل شیء) یکی از نخستین پرسش‌ها در مواجهۀ انسان با قرآن ، گسترۀ موضوعات و جامعیت مباحث قرآنی است. فهم، تفسیر و چگونگی تعامل با قرآن، متأثر از پاسخ به این پرسش است. نگرش حداکثری با اعتقاد به جامعیت مطلق، باور دارد که همه چیز در کلام خدا آمده است و کتاب تدوین منطبق بر کتاب تکوین است. دیدگاه دیگر این است که فقط هر آن چیزی که مربوط به هدایت انسان باشد در قرآن آمده است و البته در این زمینه هیچ چیزی فروگذار نشده است. آخرین دیدگاه این است که صرفا کلیاتی درباره هدایت در قرآن آمده و حتی در این زمینه نیز قرآن جامع همه امور نیست. یک مبنای مهم در این دیدگاهها که غالبا مورد غفلت قرار می‌گیرد این است که هریک از این دیدگاهها با دو منطق مطرح می‌شود:‌ این کتاب همراه با معلم یا بدون معلم. دیدگاه حقیر این است که اگر کتاب را با معلمش در نظر بگیریم دیدگاه اول قابل دفاع است؛ و البته معلم صرفا قرار نیست دیکته کند بلکه یاد می‌دهد تا خودمان کم کم بتوایم چنین مراجعه‌ای به قرآن کریم داشته باشیم؛ و البته بین دانش آموز کلاس اول با دانشجوی دکتری بسیار تفاوت است. این بحثی است که در هفدهمین شب از ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ در برنامه «سوره، فصل قرآن کریم» در شبکه ۴ سیما با به گفتگو نشست. 📹برای تماشای فیلم این برنامه می‌توانید از طریق تلویبیون (اینجا) یا آپارات (اینجا) اقدام کنید. @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
قرآن در قرآن.docx
102.1K
قبلا در کانال «یک آیه در روز» به مناسبت بحث از آیه «و انه لقرآن کریم» بحثی درباره قرآن کریم از زبان خود قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام داشتم که در آنجا ادله دیدگاهی که همه چیز در قرآن کریم آمده است را مطرح کرده بودم. بحث تفسیر این آیه را در لینک زیر می‌توانید به تفصیل مطالعه کنید: https://yekaye.ir/al-waqiah-56-77/ فرازی از آن که درباره بحث «قرآن از منظر قرآن» بود را در فایل ضمیمه می‌توانید مطالعه کنید. @yekaye @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
قرآن در قرآن.pdf
857.4K
قبلا در کانال «یک آیه در روز» به مناسبت بحث از آیه «و انه لقرآن کریم» بحثی درباره قرآن کریم از زبان خود قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام داشتم که در آنجا ادله دیدگاهی که همه چیز در قرآن کریم آمده است را مطرح کرده بودم. بحث تفسیر این آیه را در لینک زیر می‌توانید به تفصیل مطالعه کنید: https://yekaye.ir/al-waqiah-56-77/ فرازی از آن که درباره بحث «قرآن از منظر قرآن» بود را در فایل ضمیمه (PDF) می‌توانید مطالعه کنید. @yekaye @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
96. واقعه.docx
2.82M
به پیوست فایل کامل سوره واقعه با فهرست اجمالی در ابتدا و فهرست تفصیلی در پایان در قالب (Word)‌ تقدیم می‌شود. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
96. واقعه.pdf
19.15M
به پیوست فایل کامل سوره واقعه با فهرست اجمالی در ابتدا و فهرست تفصیلی در پایان در قالب PDF تقدیم می‌شود. @yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
انتظار انسان مضطر یا نحوه جهاد فرهنگی در عصر غیبت بسم الله الرحمن الرحیم محرم امسال (۱۴۰۰) شبها (ساعت ۲۱) در هیات انتظار بندرعباس بحثی خواهم داشت درباره «انتظار انسان مضطر»؛ یا به تعبیر ساده‌تر: «نحوه جهاد فرهنگی در عصر غیبت». در واقع این بحث ان شاء الله تکمیل وارتقای دو بحثی است که قبلا داشته ام: یکی در نیمه شعبان امسال (۹ فروردین ۱۴۰۰) سخنرانی‌ای در مسجد جامع همدان داشتم با عنوان «جهاد فرهنگی در عصر غیبت» (لینک داخل کانال) و دیگری در همین هیات انتظار در محرم سال قبل بحثی داشتم با عنوان «انتظار؛ عجله یا صبر» (لینک داخل کانال) با این مضمون که چگونه از سویی به دعا برای تعجیل فرج تشویق شده‌ایم و از سوی دیگر ما را از تعجیل در فرج بازداشته‌اند و کسانی که در مساله فرج تعجیل می‌کنند را مذمت کرده‌اند. مساله این است که یک فرد منتظر در عین حال که می‌فهمد نباید صرفا دست روی دست بگذارد چگونه باید بین صبر کردن و دعا برای تعجیل جمع کند؛ و در واقع صبر یک فرد منتظر چه اقتضائاتی دارد و چگونه بسیاری از اقداماتی که شاید از یک دغدغه‌های دینی و انقلابی سرچشمه گرفته باشد می‌تواند خلاف اقتضای انتظار باشد. در واقع در آن بحث هدفم این بود که مقداری با توضیح پیچیدگی‌های فتنه‌های آخرالزمان، درباره تصمیم‌گیری صحیح در چنان فتنه‌هایی با مراجعه به کتاب و سنت راهی بیابم؛ و بحث امسال هم امتداد همین نحوه شناسایی چگونگی عمل صحیح در عصر غیبت است که از آن با تعبیر «جهاد فرهنگی» یاد می‌کنم؛ اما نه در معنای کلیشه‌ای این واژه؛ بلکه در معنای عمیق کلمه جهاد که اوج جدیت و دشواری را می‌طلبد. به تعبیر دیگر، شرایط انسان در عصر غیبت شرایط انسان مضطر است و آیه ۶۲سوره نمل (أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُون‏) نیز حکایت می‌کند که خداوند دعای انسان مضطر را اجابت می‌کند و آنگاه است که شما را خلیفه در زمین می‌گرداند؛ و اگر خداوند توفیق دهد قصد دارم برای ورود در پیچیدگی‌های این مساله نگاهی داشته باشم به و فراز و فرودهای بسیار پیچیده آن؛ که ان شاء الله هدایتگر ما در این دوره پرفتنه و آماده‌کننده ما برای ظهور باشد. ان شاءالله سعی می‌کنم در اسرع وقت فایلهای بحث را در همینجا ونیز در سایت بارگذاری کنم. لازم به ذکر است بحثها از روز اول محرم (شب دوم) آغاز شده است @souzanchi
هدایت شده از حسین سوزنچی
اطلاعیه برای اینکه دسترسی مخاطبان محترم به نکاتی که درباره آیات سوره نمل در جلسات بحث "انتظار انسان مضطر" مطرح می شود و نیز احادیث مربوط به این آیات تسهیل شود، تلاش می شود این مطالب در ذیل هر آیه در سایت 'یک آیه در روز' به آدرس yekaye.ir بارگذاری شود. @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم آخرین سوره‌ای که در «کانال یک آیه در روز» بحث شد بود که آغازش مصادف بود با شروع کرونا در ایران، که تذکر خوبی بود برای مرگ‌آگاهی انسان؛ و آخرین بارگذاری مباحث این سوره در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۹ انجام شد. چنانکه گذشت در همان ایام مسئولیتی بر دوش حقیر نهاده شد که عملا به خاطر شدت درگیری در کار اجرایی، ادامه تحقیق و نگارش و بارگذاری مطالب در کانال یک آیه میسر نبود؛ و البته می کوشیدم که توقف مذکور، به منزله توقف مطالعه و تامل در قرآن نباشد. 💢 ان شاء الله از فردا که اول رجب سال ۱۴۴۳ قمری (۱۴ بهمن ۱۴۰۰ شمسی) است و حدود یک سال از این توقف سپری شده، با استمداد از امام زمان اروحنا له الفداء به ادامه این کار اقدام می‌کنم.💢 یکی از مشکلات حادی که امروزه در جامعه ما مشاهده می‌شود وضعیت نامطلوب روابط اجتماعی در جامعه است؛ و با توجه به اینکه شاید بتوان گفت از سوره‌هایی است که از صدر تا ذیل ناظر به تنظیم روابط صحیح اجتماعی در جامعه دینی و بلکه بین مطلق انسانهاست؛ از این رو، ان شاء الله سوره حجرات در دستور کار قرار می‌گیرد. از پروردگار متعال خواهانم که مرا جزء مومنان واقعی قرار دهد و از هرگونه اقدام به ظلم و تعدی مصون بدارد و با یاوری خاصی از جانب خود، ورود و خروج مرا در این مسیر، ورود و خروج صدق قرار دهد؛ و حق را بر قلمم چنان جاری سازد که جایی برای سخن باطل یا ورود آن نماند؛ که خودش ما را به چنین دعا کردنی دستور داده، و وعده فرموده که اگر کسی مومن باشد [و این گونه سراغ خدا برود]، از این قرآن یکسره شفا و رحمت بر او نازل شود؛ و اگر در زمره ظالمین باشد، از این قرآن جز خسارت بهره‌ای نبرد: قُلْ رَبِّ أَدْخِلْني‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً؛ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/80-82) 💢با توجه به تخصصی بودن برخی از بحثها به کسانی که فرصت کافی برای مطالعه کل محتویات ارائه شده در اینجا را ندارند یادآوری می‌کنم که کانال دیگری با عنوان «یک آیه در روز- گزیده» @yekAaye در همین پیام‌رسان ایتا راه اندازی کرده‌ام که صرفا گزیده‌ای از این کانال که جنبه کاربردی بیشتری دارد و قیل و قال کمتری در آن است در آنجا بارگذاری می‌شود. ✍️ حسین سوزنچی @yekaye @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۶۵) 📖بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏📖 ترجمه 💢به نام خداوند رحمت گستر رحیم؛ مقدمه سوره حجرات (۴۹) ۱۴۰۰/۱۱/۱۴ ۱ رجب ۱۴۴۳ @yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💢معرفی سوره حجرات ◼️مکی یا مدنی بودن ◾️نظر بسیاری از صحابه و تابعین (ابن‌عباس و ابن‌زبیر و حسن بصری و قتاده و عکرمه و...) و عموم مفسران این است که سوره حجرات و بلکه کل آیات آن مدنی می‌باشد (الدر المنثور، ج‏6، ص83 ؛ سعد السعود، ص295 ؛ التحرير و التنوير، ج‏26، ص178) فقط از ابن عباس نقل شده که آیه سیزدهم (يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ) مکی می‌باشد (مجمع البيان، ج‏9، ص193). البته آلوسی این احتمال را مطرح کرده که چه‌بسا این سخن ابن‌عباس بر اساس این مبنا بیان شده که هر آیه‌ای که حاوی «یا ایها الذین آمنوا» است مدنی و هر آیه‌ای که حاوی «یا ایها الناس» است مکی است؛ که اگر چنین باشد باید گفت که این قاعده عمومیت ندارد (روح المعاني، ج‏13، ص284). ▪️در مقابل سیوطی با اینکه خودش صریحا این سوره را مدنی و [ظاهرا به تبع روایت مشهوری از ابن‌عباس ] آن را نازل شده بین دو سوره مجادله و تحریم می‌داند (الإتقان في علوم القرآن، ج۱، ص۶۰ ) اما از دیدگاهی شاذ یاد می‌کند (بدون اینکه اسم گوینده آن را ببرد) که این سوره را مکی دانسته است (همان، ص۶۵). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
◾️جایگاه سوره حجرات در بین سایر سوره‌ها ▪️این سوره جزء سور «مفصلات» (جدا شده‌ها) است (درباره این تقسیم در ابتدای سوره واقعه توضیحاتی گذشت (جلسه 967 https://yekaye.ir/al-waqiah-56-0/#_ftn2)؛ و برخی آن را اولین سوره از مجموعه سوره‌های «مفصل» دانسته‌اند. (التحرير و التنوير، ج‏26، ص179 ؛ روض الجنان (ابوالفتوح رازی)، ج‏18، ص1) ▪️این سوره را به خاطر کلمه «الحجرات» در آیه چهارمش، سوره حجرات نامیده‌اند؛ و در تمامی مصاحف و کتب حدیثی و تفسیری با همین اسم از آن یاد شده است و اسم دیگری برای این سوره مطرح نشده است (التحرير و التنوير، ج‏26، ص178). ▪️این سوره در ترتیب مصحف 49مین سوره و بنا بر روایت جابر بن یزید در ترتیب نزول 108مین سوره قرآن کریم است و بعد از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم، و در سال نهم هجری نازل شده است (التحرير و التنوير، ج‏26، ص178). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
◾️ تعداد آیات و کلمات و حروف ▪️تعداد آیات این سوره را همگان بدون هیچگونه اختلاف نظری ۱۸ آیه دانسته‌اند؛ و اشاره شد که همگی را مدنی می‌دانند هرچند در خصوص آیه ۱۳ این قول که مکی باشد نیز مطرح شده است (مجمع البيان، ج‏9، ص193 ؛ سعد السعود للنفوس منضود، ص295 ؛ التحرير و التنوير، ج‏26، ص178) که با توجه به اینکه برخی آیات بیش از یکبار نازل شده است شاید هردو قول درباره این آیه درست باشد. ▪️تعداد كلمات این سوره را 343 كلمه؛ اما تعداد حرفهایش را طبرانی و ابوالفتوح رازی 1476حرف (تفسير القرآن العظيم، ج‏6، ص70 ؛ روض الجنان، ج‏18، ص1) ولی ثعلبی 1475حرف (الكشف و البيان، ج‏9، ص69) دانسته‌اند. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا