☀️6) در کتب اهل سنت روایت شده که عبدالرحمن میگوید: چهار نفر از اصحاب رسول الله ص جمع شده بودند.
یکی گفت: از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را یک روز قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
دومی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را نصف روز قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
سومی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را صبحدمی قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
چهارمی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را مادام که به خرخر مرگ نیفتاده، میپذیرد.
📚تفسیر ثعلبی (الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ج3، ص274)
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️7) در کتب اهل سنت، از قول ابوذر از رسول الله روایت شده است:
همانا خداوند توبه بندهاش را میپذیرد یا بندهاش را مورد مغفرت قرار میدهد مادامی که حجاب و پردهای واقع نشده باشد!
گفته شد: واقع شدن حجاب و پرده چیست؟
فرمود: اینکه نفس از بدن بیرون رود در حالی که مشرک باشد.
📚الدر المنثور، ج2، ص131
و أخرج أحمد و البخاري في التاريخ و الحاكم و ابن مردويه عن أبى ذر ان رسول الله صلى الله عليه و [آله و] سلم قال:
ان الله يقبل توبة عبده أو يغفر لعبده ما لم يقع الحجاب؟
قيل و ما وقوع الحجاب؟
قال: تخرج النفس و هي مشركة.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🌹🌹🌹عید سعید قربان، عید قربانی کردن نفس در پیشگاه معبود، مبارک باد
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً»
در آیه قبل، پذیرش توبه را حق کسانی دانست که از روی جهات مرتکب بدی میشوند و زود هم توبه میکنند؛
در این آیه نقطه مقابل را بیان میکند یعنی توبه برای کسانی نیست که مرتکب بدیها میشوند، و وقت ملاقات مرگ به یاد توبه میافتند؛ و یا کسانی که با کفر و توبهنکرده میمیرند و با مشاهده حقیقت در عالم برزخ و قیامت میخواهند توبه کنند.
در واقع،
با این دو آیه خداوند انسان را در میانه خوف و رجا نگه میدارد:
📛نه اگر کار بدی مرتکب شدید، ناامید شوید، بلکه راه توبه باز است؛
📛ونه چنان به راه توبه دل ببندید که به کار زشت خود ادامه دهید و مرگ شما را دریابد.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
به نظر میرسد یکی از ویژگیهای خاص انسان، که نقش مهمی در فهم عمیق انسان و تمایز حقیقی او با حیوان دارد و نقطه مقابل فهم داروینی از انسان است؛ مساله #توبه است.
وجود توبه در انسان، حکایت از یک ممیزات خاص انسانها میکند و آن اینکه به تعبیر اگزیستانسیالیستها، وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست.
در واقع، هر حیوانی، بلکه هر موجودی در عالم طبیعت، ماهیتش از پیش تعیینشده است و اگرچه حیوانات حرکت ارادی دارند، و حتی بعید نیست بهرهای از ذهن و حافظه هم داشته باشند؛ اما توان اینکه بتوانند از ماهیتی که نظام خلقت برای آنها تعیین کرده بیرون آیند، ندارند: یک اسب، از ابتدا تا انتهای عمرش اسب است و یک سگ، سگ؛
🤔 اما انسان موجودی است که گویی بیتعین آفریده شده؛
یعنی ظرفیت بینهایتی در او قرار داده شده؛ و اصل جهتگیریای که او را عمیقا راضی میسازد هم در وی نهاده شده، اما تصمیم برعهده خود او گذاشته شده که خود را چگونه رقم بزند:
💢میتواند برتر از فرشتگان شود یا پستتر از حیوانات.💢
🤔و عجیبتر اینکه این رقم زدن خویش هم، مادامی که در این دنیاست، همچنان قابل تغییر است؛
یعنی میتواند زمانی از حیوانات و درندگان و ... پستتر شده باشد؛ ولی تغییر مسیر دهد و از فرشتگان سبقت بگیرد؛ و بالعکس.
در واقع،
🔺هم تقدم وجود انسان بر ماهیت او؛ و
🔺هم امکان توبه در انسان،
از آن دسته از شواهدی است که بخوبی نگنجیدن انسان در تلقی داروینی (یعنی منحصر دانستن وجود او به اینکه ادامه حیوان باشد، و نه حاوی روح الهی) را نشان میدهد.
💠ثمره #اجتماعی
توجه به وجود واقعیتی به نام توبه در انسان، نه تنها موجب میشود که فرد، هرقدر هم بدی کرده باشد، هیچگاه دچار ناامیدی نشود؛ بلکه نگاه انسان به جوامع را امیدوارکننده می سازد:
🤔هرجامعه ای نیز هرقدر هم که در بدی فرو رفته باشد؛ و حتی علائم عذاب بر سر آن هویدا شده باشد (مانند قوم یونس)؛ باز مادامی که با مرگ قطعی و نابودی نهایی روبرو نشده، امکان توبه و بازگشت دارد؛ و از این رو، در بدترین جوامع هم، نباید از تلاش برای اصلاح، ناامید شد.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ»
در این آیه ابتدای بر نپذیرفته شدن توبه در لحظه مرگ سخن گفت و سپس بر عدم پذیرش توبه کسی که کافر مرده است.
🤔مگر چنین نیست که اگر کسی در لحظه مرگ توبهاش پذیرفته نشود، به طریق اولی اگر کافر و توبهنکرده بمیرد، توبهاش پذیرفته نخواهد شد⁉️
پس آوردن این جمله دوم، چه وجهی دارد❓
🍃الف. این آیه و آیه قبل در واقع سه گروه را با هم مقایسه میکند: آیه قبل وصف حال مومنانی بود که احیاناً گناهی مرتکب میشوند؛ فراز اول این آیه وصف حال منافقان است و فراز دومش وصف حال کافران؛ و با این دو تعبیر میخواهد به تفاوت منافق و کافر اشاره کند. (ابوالعالیه و ربیع، به نقل از الدر المنثور، ج2، ص130)
🍃ب. چهبسا برای بیان شدت و مبالغه در به تاخیر انداختن توبه است، که میخواهد بگوید کسی که توبه را تا لحظه مرگ به تاخیر میاندازد، از این حیث که مورد توجه و مغفرت قرار نمی گیرد همانند کسی است که کافر است و کافر میمیرد. یعنی توبه اینان همانند توبه نکردن آنان است! (تفسير الصافي، ج1، ص432-433)
🍃ج. میدانیم که توبه بنده، محفوف به دو توبه از جانب خداوند است: یعنی ابتدا خداوند باید با رحمتش متوجه بنده شود تا توفیق توبه در بنده پدید آید «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا» (توبه/118) و بعد از اینکه توبه کرد دوباره با رحمت به سوی او برگردد تا با این رحمت، توبه بنده مورد قبول واقع گردد: «إِلاَّ الَّذينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ» (توبه/160). این آیه در مقام توبه خداوند است نه توبه بنده؛ و میخواهد بفرماید کسی که کافر باشد و بمیرد، هیچگاه مشمول توبه خداوند قرار نخواهد گرفت؛ ولی در مورد بنده مومن، در لحظه مرگ است که این توبه خداوند شامل او نمیشود؛ اما ممکن است بعد از مرگ با شفاعت و ... مشمول مغفرت (توبه خدا بر بنده) شود. (الميزان، ج4، ص243)
با این توضیح:
🌱ج.1. شاید همین دو جمله اشاره به دو گونه پذیرش توبه باشد: یعنی، علاوه بر توبهای که خداوند در دنیا میپذیرد، شاید توبهی برخی از افراد در برزخ و دیدن برخی از عذابها پذیرفته شود (آنگاه فراز اول این آیه هشداری است که اگر توبه نکرده به مرگ برسید، دست کم در برزخ برخی از عذابها را خواهید چشید)؛ اما کسی که کافر بمیرد، در هیچ موقفی بعد از مرگ هم توبهاش پذیرفته نخواهد شد.
🌱ج.2. شاید اشاره به اثر شفاعت در مغفرت است؛ یعنی گروه اول توبهشان در لحظه مرگ قبول نیست، اما ممکن است بعدا بر اثر شفاعت بخشیده و از مسیر عذاب برگردانده شوند، اما کسی که کافر بمیرد به هیچ عنوان از مسیر عذاب برگردانده نخواهد شد.
🍃د. برای «وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ» دو معنا متصور است، یکی اینکه مقصود کافرانیاند که به کفر مردهاند؛ و دیگری بر اساس اینکه در مقابل «الذین ... حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ» قرار گرفته [و نیز اینکه فعل مضارع، و نه ماضی، برایشان به کار رفته]، همان معنای در معرض مرگ قرار گرفتن باشد اما در خصوص ایمان، نه عمل؛ یعنی در فراز اول سخن از کسانی است که ایمان داشتند و تا لحظه مرگ از گناهشان توبه نکردند، و در این فراز در خصوص کسانی که کافر بودند و تا لحظه مرگ ایمان نیاوردند و در لحظه مرگ و با دیدن حقایق آن سو، میخواهند ایمان بیاورند [و اشکال تنها در صورتی وارد است که فقط معنای اول را برای آیه قبول داشته باشیم.] (مفاتیح الغیب، ج10، ص10)
🍃ه. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣ «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ .. وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ. ..»
در این دو آیه دو گروه را برشمرد:
🔻افرادی که از روی جهالت گناهی میکنند و زود توبه میکنند و خدا توبهشان را میپذیرد؛
🔻افرادی که تا لحظه مرگ توبه نمیکنند و خداوند توبهشان را نمی پذیرد.
🤔اما میدانیم که بین این دو افراد دیگری هم متصور است:
🔻افرادی که نه از روی جهالت، بلکه از روی عمد و آگاهی گناه میکنند، اما به هر دلیلی بعد از مدتی پشیمان میشوند و توبه میکنند؛ یا افرادی که از روی جهالت گناه میکنند، اما چنان شهوت و غضب بر آنان غلبه دارد که تا مدتهای مدید توبه نمیکنند؛ اما نهایتا پیش از رسیدن مرگ توبه میکنند.
💢برخی از مفسران کوشیدهاند که همه اینها را به دو شق فوق برگردانند، یعنی مثلا یا مفهوم جهالت را به حدی توسعه دهند که هرکس که پشیمان شود و توبه کند را بگویند گناهش از روی جهالت بوده، هرچند هنگام انجام گناه کاملا تعمد و قصد عصیان داشته باشد؛ و یا هرکس که تا پیش از مرگش توبه کرده باشد را در زمره کسانی که زود توبه میکنند قرار دهند ولو فاصله گناه و توبه چند ده سال باشد؛
⭕️ اما به نظر میرسد بعید نیست که حق با مفسرانی باشد که بر این باورند که خداوند دو سر طیف را مطرح کرده، یعنی آنجا که حتما توبهاش قبول یا حتما رد میشود؛ و بقیه گروهها را بین خوف و رجا باقی نگه داشته است؛ تا در عین حال که افراد از اینکه از روی عمد گناه کنند یا توبه را به تاخیر اندازند، برحذر داشته شوند، اما اگر کسی هم چنین کرد، کاملا ناامید نشود و هنوز باب توبه را باز بداند.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً»
کسی که توبه نکند، خواه در لحظه مرگ توبه کند، یا اصلا توبهای نکند و کافر بمیرد، خداوند عذابی دردناک برایش آماده کرده است.
💠بحث تخصصی کلامی
📝#عذاب_دردناک و #رحمت_خدا
برخی گمان میکنند که عذاب کردن با رحمت خداوند سازگار نیست؛ و میپندارند به خاطر گستره رحمت الهی، عذابی رخ نخواهد داد❗️
در این تلقی، نه تنها رحمت خدا به گونهای کاملا عاطفی و احساساتی و غیرحکیمانه قلمداد شده،
بلکه رابطه دنیا و آخرت،رابطه ای قراردادی و فرضی پنداشته شده است؛
اما اگر توجه کنیم که حقیقت عذاب، ظهور و تجلی مسیری است که آنها در دنیا پیمودهاند، در واقع با این گونه حرکت خویش، خودشان عذابی دردناک برای خود آماده میکنند؛ و چون توبه نکرده و از راه ناصواب برنگشتهاند آن عذاب برایشان قطعی و حتمی میشود؛
و اینکه کسی حقیقت و باطن عمل خود را در آخرت مشاهده کند، ربطی ندارد به اینکه خداوند رحمتش چه اندازه گسترده است:
آیا میشود توجیه کرد که چون رحمت خدا گسترده است پس هنگام عبور از خیابان بیدقت عبور کنیم و انتظار داشته باشیم که علیرغم بیمبالاتیمان تصادف نکنیم و اگر هم تصادف کردیم پایمان نشکند و اگر هم شکست درد نداشته باشد و یا اینکه هیچگاه فلج نشویم⁉️
📝تکمله: بحثی با معتزله
برخی از معتزله بر این باورند که این آیه دلالت دارد که کسی که مرتکب گناه کبیره شود و تا لحظه مرگ توبه نکند حتما در قیامت عذاب خواهد شد زیرا علاوه بر اینکه فرمود توبه آنان قبول نیست در پایان هم تاکید کرد که عذابی دردناک برایشان آماده کردهایم.
اما چند پاسخ به اینها میتوان داد.
🍃الف. آیه ظهور صریح ندارد که «اولئک» شامل هر دو گروه (کسانی که تا لحظه مرگ توبه نمیکنند؛ و کافران) باشد، بعید نیست که «اولئک»فقط به گروه دوم برگردد که مرجع نزدیکتری برای اسم اشاره است. (مفاتیح الغیب، ج10، ص10)
🍃ب. آیه در مقام قبولی توبه است و نسبت به امور دیگر از جمله شفاعت ساکت است؛ و اصل شفاعت نهتنها در قرآن کریم مطرح شده، بلکه بر اساس روایات متعدد شیعه و سنی از پیامبر ص نقل شده که شفاعت من به اهل کبائر از امتم خواهد رسید؛ و اینکه توبه کسی در لحظه مرگ پذیرفته نشود و وی مدتی در برزخ و حتی در مواقف قیامت معذب باشد منافاتی ندارد با اینکه نهایتا مورد شفاعت قرار گیرد. آنگاه حتی اگر «اولئک» به هر دوی اینها برگردد، تعبیر آماده کردن عذاب، اولا غیر از عذاب کردن است (یعنی عذاب به خاطر عملشان برایشان آماده شده، اما با توجه به شفاعت، آن عذاب بدانها نمیرسد) و ثانیا آماده کردن عذاب، با اینکه در برزخ عذابی شوند هم سازگار است و ضرورتی ندارد که به معنای عذاب اخروی یا عذاب جاودانه باشد.
🍃ج. ...
@yekaye
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً 📖
💢ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردهاند! نه برای شما حلال است که زنان را به اکراه وارث شوید، و نه اینکه بر آنان سخت بگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها [به عنوان مهریه] دادهاید [از دستشان بیرون] ببرید، مگر اینکه زشتکاریِ آشکاری مرتکب شوند؛ و با آنان به نیکی معاشرت کنید؛ پس اگر آنان را خوش ندارید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.
سوره نساء (4) آیه 19
1398/5/22
11 ذیالحجه 1440
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🕋 درباره شأن نزول این آیه چند مطلب روایت شده است:
🔹1) از ابن عباس نقل شده که هر گاه مردى فوت مىشد، وارثانش خود را اختیاردار زن متوفى هم میدانستند؛ اگر مىخواستند او را به نكاح خود در مىآوردند و اگر مىخواستند او را به همسری کسی درمیآوردند و اگر هم میخواستند اجازه ازدواج به او نمیداند؛ و خود از خانواده [پدریِ] زن برای تصمیمگری درباره او سزاوارتر میدانستند، پس اين آيه درباره این وضعیت نازل شد.
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص 150-151 ؛ مجمع البيان، ج3، ص39
🔹2) گويند: در زمان جاهليت و همچنين در صدر اسلام، اهل مدينه را رسم چنين بود كه اگر مردى از آنان فوت مىشد و همسرى داشت يكى از فرزندان آن مرد - که از زنى ديگر بود- يا یکی از عُصبه [= مردان خویشاوند] متوفی مىآمد و لباس خود را روى اين زن مىانداخت، آنگاه او به اين زن سزاوارتر از ديگران میشد، اگر مىخواست بدون مهر و به استناد همان مهریهای كه شخص متوفى براى آن زن داده بود، او را همسر خویش قرار میداد؛ اگر میخواست او را با مهریهای به همسری شخص دیگری درمیآورد و مهریه را برای خودش برمیداشت و به آن زن نمی داد؛ و اگر می خواست آن زن را در تنگنا قرار دهند تا سهمی که آن زن از متوفی برده را فدیه دهد و خود را رها کند، يا اين كه آن زن آن قدر بىشوهر بماند كه بميرد وی ارث او را تصاحب کند.
ابو قيس بن اسلت انصارى فوت شد، همسرى از او به نام كبيشة دختر معن انصارى باقى ماند. پسر متوفى كه از زن ديگرى بود (و برخی نام او را حصن یا محصن، و برخی قیس گفتهاند)، نزد او آمد لباس خود را بر روى او افكند و وارث نكاح او شد، و او را ترك كرد، نه با او نزدیکی میکرد؛ و نه نفقهای به او میداد و او را در سختی قرار داده بود تا وی با مال خود فدیهای به او بدهد. كبيشة نزد پيامبر خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول اللّه (ص) ابو قيس فوت شد و پسر او ازدواج مرا به ارث بده است؛ مدتى گذشته است و به من زيان مىرساند، نه نفقهام را مىدهد و نه نزد من مىآيد و نه مرا آزاد مىگذارد. پيغمبر (ص) به او فرمود: در خانهات بنشين، تا خداوند فرجى در كار تو آرد. زن از خدمت رسول خدا به خانه خود رفت. و برخی دیگر از زنان مدينه نیز نزد حضرت آمدند و اظهار داشتند ما هم با كبيشه همدرد هستيم، جز آن كه نه پسران شوهرانمان، بلکه پسر عموهایش ما را به ازدواج خود درآوردهاند. پس خداوند تعالى اين آيه را نازل فرمود.
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص 151
شبیه این مضمون از امام باقر ع نیز روایت شده است.
📚مجمع البيان، ج3، ص39 ؛ تفسير القمي، ج1، ص134
🔹3) از ابنعباس همچنین نقل شده که این آیه در مورد مردی نازل شد که زنی داشت که از او خوشش نمیآمد ولی مهریهاش را به او بدهکار بود؛ پس زمان را کش میداد و او را اذیت میکرد تا وی مهریهاش را ببخشد؛ و با این آیه از چنین کاری نهی شدند.
📚مجمع البيان، ج3، ص39
🔹4) از زهری نقل شده که این آیه درباره مردی نازل شد که زنش را نزد خود حبس کرده بود در حالی که نیازی به او نداشت [= با او رابطهای برقرار نمیکرد] و منتظر بود تا بمیرد تا اینکه اموالش را به ارث بردارد؛ و این مضمون هم علاوه بر زهری، از امام باقر ع نیز روایت شده است.
📚مجمع البيان، ج3، ص39
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 الف. لا تَعْضُلُوهُنَّ
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است: زنان نزد مرداناند به نحوی که اختیاردار ضرر و نفع خویش نیستند؛ و همانا آنان امانت خداوند نزد شمایند: پس «نه به آنان زیانی رسانید» (طلاق/6) و «نه آنان را در تنگنا قرار دهید» (نساء/19)
📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص251
الْمَوْلَى سَعِيدٌ الْمَزْيَدِيُّ فِي تُحْفَةِ الْإِخْوَانِ (خطی، ص67)، عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع قَالَ:
إِنَّ النِّسَاءَ عِنْدَ الرِّجَالِ لَا يَمْلِكْنَ لِأَنْفُسِهِنَّ ضَرّاً وَ لَا نَفْعاً وَ إِنَّهُنَّ أَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَ«لا تُضآرُّوهُنَّ» وَ «لا تَعْضُلُوهُنَّ».
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 ب. لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ
☀️2) ابراهیم بن میمون میگوید: از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که میفرماید: «نه برای شما حلال است که زنان را به اکراه وارث شوید، و نه اینکه بر آنان سخت بگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها دادهاید [از دستشان بیرون] ببرید» فرمودند:
در مورد مردی است که سرپرستی دختر یتیمی را برعهده دارد؛ و مانع ازدواج کردن او میشود تا به خاطر این که آن دختر به وی نزدیک است وی را به ارث ببرد.
پرسیدم: و عبارت: «بر آنان سخت مگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها دادهاید [از دستشان بیرون] ببرید»
فرمود: مردی است که زنش را کتک میزند تا آن زن [مهریهاش را] به وی فدیه دهد؛ و خداوند از این کار نهی فرمود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص229
عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ»
قَالَ: الرَّجُلُ تَكُونُ فِي حَجْرِهِ الْيَتِيمَةُ فَيَمْنَعُهَا مِنَ التَّزْوِيجِ [لِيَرِثَهَا] بِمَا تكُونُ قَرِيبَةً لَهُ.
قُلْتُ: «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ»؟
قَالَ: الرَّجُلُ تَكُونُ لَهُ الْمَرْأَةُ فَيَضْرِبُهَا حَتَّى تَفْتَدِيَ مِنْهُ فَنَهَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️3) هاشم بن عبدالله سری میگوید: [از امام صادق ع] درباره این سخن خداوند سوال کردم که میفرماید «بر آنان سخت مگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها دادهاید [از دستشان بیرون] ببرید»
پس حضرت مطالبی را فرمود و سپس گفت: همان طور که در میان عوام میگویند: هنگامی که لباسش را روی آن زن بیندازد او را در معضل قرار داده و آن زن دیگر نمی تواند با غیر او ازدواج کند؛ و در دوره جاهلیت چنین بود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص229
عَنْ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ السَّرِيِّ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَ»
قَالَ فَحَكَى كَلَاماً ثُمَّ قَالَ: كَمَا یقول [يَقُولُونَ] بِالنَّبَطِيَّةِ إِذَا طَرَحَ عَلَيْهَا الثَّوْبَ عَضَلَهَا فَلَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَزَوَّجَ غَيْرَهُ وَ كَانَ هَذَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖ج. لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
اگر مردی زنش را [از همسری خود] خلع کند، آن زن همچون یک زنی است که طلاق مباین داده شده باشد (طلاقی که امکان رجوع در آن نیست) و آن مرد همچون خواستگاری از خواستگاران او خواهد بود [یعنی اگر بخواهد دوباره با او ازدواج کند، قابل رجوع نیست و از این جهت با سایر خواستگاران آن زن تفاوتی ندارد]؛
و جایز نیست که مردی زنش را خلع کند مگر اینکه یا خود آن زن از وی چنین چیزی را بخواهد بدون اینکه ای مرد ضرر و زیانی به او رسانده باشد و یا اینکه آن زن زنی بوده باشد که [صریحاً یا به زبان حال] به شوهرش بگوید نه برای سوگند تو ارزشی قائلم و نه به خاطر تو غسل جنابت انجام میدهم [= ظاهرا کنایه از عدم آمیزش است] و در خانهات کسی را که دوست نداری وارد میکنم و در بستر تو با او نزدیکی خواهم کرد و حدود الهی را رعایت نمیکنم؛
که اگر اینها از زنی سر بزند، هرچیزی که مرد از زن [از مهریهای که به او داده] پس بگیرد برایش گوارا و بی اشکال خواهد بود.
📚الكافی، ج6، ص140
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِذَا خَلَعَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ فَهِيَ وَاحِدَةٌ بَائِنَةٌ وَ هُوَ خَاطِبٌ مِنَ الْخُطَّابِ
وَ لَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَخْلَعَهَا
حَتَّى تَكُونَ هِيَ الَّتِي تَطْلُبُ ذَلِكَ مِنْهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُضِرَّ بِهَا
وَ حَتَّى تَقُولَ لَا أُبِرُّ لَكَ قَسَماً وَ لَا أَغْتَسِلُ لَكَ مِنْ جَنَابَةٍ وَ لَأُدْخِلَنَّ بَيْتَكَ مَنْ تَكْرَهُ وَ لَأُوطِئَنَّ فِرَاشَكَ وَ لَا أُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ
فَإِذَا كَانَ هَذَا مِنْهَا فَقَدْ طَابَ لَهُ مَا أَخَذَ مِنْهَا.
📝 در همین مضمون، که اگر زنی در حق شوهرش چنین کند آن شوهر حق دارد کاری کند که زن را وادار کند مهریهاش را پس بدهد روایات متعددی در همینجا آمده است؛ که اینها توضیحی میتواند باشد برای تعبیر «الا ان یاتین بفاحشة مبینة»).
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖 د. إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
☀️5) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:بقدری جبرئیل سفارش همسر را به من کرد که گمان کردم طلاق دادن زن سزاوار نیست مگر اینکه مرتکب فاحشهای آشکار شده باشد!
📚الكافي، ج5، ص512
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَوْصَانِي جَبْرَئِيلُ ع بِالْمَرْأَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي طَلَاقُهَا إِلَّا مِنْ فَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 6) از امام باقر ع روایت شده که رسول الله ص [در مذمت مردی که با همسرش رفتار خشن دارد] فرمودند:
آیا کسی از شما زنش را کتک میزند و آنگاه می خواهد با وی همآغوش شود؟!
📚الكافي، ج5، ص509
حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَ يَضْرِبُ أَحَدُكُمُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ يَظَلُّ مُعَانِقَهَا.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️7) اسحاق بن عمار میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست که اگر شوهر آن را ادا کند نیکوکار خواهد بود؟
فرمودند: غذا و لباسش را تهیه کند و اگر آن زن نادانیای کرد بر او ببخشد.
و سپس امام صادق ع ادامه دادند: پدر من زنی داشت که وی را اذیت میکرد اما پدرم او را میبخشید.
📚الكافي، ج5، ص510
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَقُّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا الَّذِي إِذَا فَعَلَهُ كَانَ مُحْسِناً؟
قَالَ يُشْبِعُهَا وَ يَكْسُوهَا وَ إِنْ جَهِلَتْ غَفَرَ لَهَا.
وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ أَبِي ع تُؤْذِيهِ فَيَغْفِرُ لَهَا.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 8) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
حکایت زن حکایت استخوان خمیده است؛ اگر آن را به حال خود [در همین حالت خمیده] رهایش کنی، از آن بهرهمند میشوی؛ و اگر بخواهی راستش کنی، آن را خواهی شکست!
[اشاره است به اینکه انسان باید واقعیت همسرش را همان طور که هست، قبول کند؛ نه اینکه اصرار داشته باشد او کاملا مطابق با دلخواه خودش شود.]
📚الكافي، ج5، ص513
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَكْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ كَسَرْتَهُ؛
وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: اسْتَمْتَعْتَ بِهِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖ه. فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً
☀️9) ستايش خداوندى را سزاست كه در مورد او حالی بر حال دیگری پيشى نگرفته تا اول بودنش پيش از آخر بودنش باشد اوّل است ویا ظاهر بودنش قبل از باطن بودنش باشد.
هر چیزی غیر از او که واحد نامیده میشود [واقعا واحد نیست بلکه صرفاً] قلیل و اندك است؛ و هر عزيزى جز او ذليل است؛ و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است؛ هر مالكى جز او مملوک است؛ و هر عالمى جز او متعلم است؛ هر قدرتمندى جز او، گاهى توانا و زمانى ناتوان است؛ هر شنوندهاى جز او از شنيدن صداهاى ضعيف كر است و صداهاى قوى هم او کر میکند و صداهایی هم که از او دور است به او نمیرسد. هر بينندهاى جز خدا، از مشاهده رنگهاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است؛ هر ظاهرى غير از او [در واقع] باطن [=غیرآشکار] است؛ و هر باطنی جز او نیز غیر آشكار است.
مخلوقات را براى تقويت فرمانروايى، و يا براى ترس از اموری که در آينده پیش میآید، يا يارى گرفتن در مبارزه با همتاى خود، و يا با شريك مباهات کننده، و يا با مخالف ستيزه جو نيافريده است. بلكه همگی آفريدههاى تحت ربوبیت او هستند و بندگانى ذلیل. نه در چيزى قرار گرفته تا بتوان گفت در آن جاست؛ و نه از اشیاء دور است تا بتوان گفت از آنها جداست.
نه آفرينش آنچه آفرینشش را آغاز نمود، او را [از ادامه ربوبیت آن] ناتوان ساخت؛ و نه از تدبير پديدههاى آفريده شده درماند؛ نه اگر در کاری بازایستاد ناشی از عجز وی در قبال آفریدههایش بوده؛ و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد شد. بلكه فرمانش استوار، و علم او مستحكم، و كارش بى تزلزل است؛
خدايى كه در عین بلا و سختى به او اميدوار میرود؛ و در دل نعمتها باید همچنان از او ترسید.
📚نهج البلاغة، خطبه65
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا فَيَكُونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يَكُونَ آخِراً وَ يَكُونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يَكُونَ بَاطِناً؛ كُلُّ مُسَمًّى بِالْوَحْدَةِ غَيْرَهُ قَلِيلٌ وَ كُلُّ عَزِيزٍ غَيْرَهُ ذَلِيلٌ وَ كُلُّ قَوِيٍّ غَيْرَهُ ضَعِيفٌ وَ كُلُّ مَالِكٍ غَيْرَهُ مَمْلُوكٌ وَ كُلُّ عَالِمٍ غَيْرَهُ مُتَعَلِّمٌ وَ كُلُّ قَادِرٍ غَيْرَهُ يَقْدِرُ وَ يَعْجِزُ وَ كُلُّ سَمِيعٍ غَيْرَهُ يَصَمُّ عَنْ لَطِيفِ الْأَصْوَاتِ وَ يُصِمُّهُ كَبِيرُهَا وَ يَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ كُلُّ بَصِيرٍ غَيْرَهُ يَعْمَى عَنْ خَفِيِّ الْأَلْوَانِ وَ لَطِيفِ الْأَجْسَامِ وَ كُلُّ ظَاهِرٍ غَيْرَهُ [غَيْرُ بَاطِنٍ] بَاطِنٌ وَ كُلُّ بَاطِنٍ غَيْرَهُ غَيْرُ ظَاهِرٍ؛ لَمْ يَخْلُقْ مَا خَلَقَهُ لِتَشْدِيدِ سُلْطَانٍ وَ لَا تَخَوُّفٍ مِنْ عَوَاقِبِ زَمَانٍ وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى نِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا شَرِيكٍ مُكَاثِرٍ وَ لَا ضِدٍّ مُنَافِرٍ وَ لَكِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ؛ لَمْ يَحْلُلْ فِي الْأَشْيَاءِ فَيُقَالَ هُوَ [فِيهَا] كَائِنٌ وَ لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ؛ لَمْ يَؤُدْهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِيرُ مَا ذَرَأَ وَ لَا وَقَفَ بِهِ عَجْزٌ عَمَّا خَلَقَ وَ لَا وَلَجَتْ عَلَيْهِ شُبْهَةٌ فِيمَا قَضَى وَ قَدَّرَ؛ بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ؛ الْمَأْمُولُ مَعَ النِّقَمِ الْمَرْهُوبُ مَعَ النِّعَمِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️10) از امام صادق ع از پدرشان حکایتی درباره همراهی فضل بن عباس با پیامبر ص روایت شده است که در فرازی از این حکایت پیامبر ص به ابنعباس فرمودند:
اگر مردم بکوشند که به تو نفعی رسانند در امری که خداوند آن را برای تو مقدر نفرموده، هرگز توان این کار را نخواهند داشت؛ و اگر بکوشند به تو ضرری زنند در چیزی که خداوند برایت مقدر نفرموده، بر این هم توانا نخواهند بود؛ پس اگر توانستی که کارت را با صبر همراه یقین انجام دهی که چنین کنی؛ و اگر هم نتوانستی [که چنان یقینی را در هنگام عمل داشته باشی] پس صبر را همچنان پیشه کن که همانا صبر بر آنچه ناخوش میداری خیر فراوان است؛ و بدان که پیروزی همراه با صبر است و گشایش در دل سختیهاست و «همانا با هر سختیای آسانی است؛ که همانا با هر سختیای آسانی است» (انشراح/5-6)
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص413
وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ أُهْدِيَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ.. ثم قال ص:
... فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ لَكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ وَ لَوْ جَهَدُوا أَنْ يَضُرُّوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْيَقِينِ فَافْعَلْ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ «أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً».
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💐💐💐 میلاد باسعادت امام علی النقی سلام الله علیه بر تمامی شیعیان و محبان حضرت هادی علیهالسلام مبارک باد.🌹🌹🌹
@yekaye