eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
757) 🌺 وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 🌺 💐 ترجمه و یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند. سوره یس (36) آیه10 1397/3/6 11 رمضان 1439 @yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سَواءٌ قبلا بیان شد که ماده «سوی» در اصل دلالت بر استقامت و اعتدال بین دو چیز می‌کند. از این ماده، مشتقات متعددی در قرآن کریم به کار رفته است. ▪️دو کلمه «مساوی» و «متساوی» معروف است (به معنای برابری و هم‌اندازه بودن)؛ که در قرآن به صورت فعل (ساوی، کهف/۹۶) و نیز به صورت مصدر (سواء، آل‌عمران/۶۴) به کار رفته است؛ ▪️کلمه «استوی» نیز در قرآن زیاد به کار رفته، که در حالت عادی در همان معنای برابری است «لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ» (التوبة/ ۱۹)، اما وقتی با حرف «علی» متعدی شود به معنای استیلاء، تسلط و اشراف پیدا کردن است مانند «الرحمن علی العرش استوی» (طه/۵) (که گفته شده استفاده کلمه «استوی» در معنای «استیلاء»، بدین جهت است که نسبت همه آنچه تحت سیطره اوست، با او یکسان است). ▪️کلمه «تسویه» نیز به معنای برابر و یکسان قرار دادن اجزای یک شیء و درواقع، طراحی حکیمانه و نظام‌مند و متعادل یک مخلوق است. 🔖جلسه 134 http://yekaye.ir/ash-shams-091-07/ @yekaye
🔹 أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ همزه ابتدای این جمله را «همزه تسویه» گویند [که یکی از اقسام همزه استفهام است] و تسویه [= مساوی قلمداد کردن] با دو حرف «أ» و «أم» انجام می‌شود که روی هم شبیه حرف «أیّ» [کدامیک] عمل می‌کنند و اگرچه در فارسی ما تعبیر «این یا آن» را به کار می‌بریم اما در اینجا به جای «أم» نمی‌تواند حرف «أو» را گذاشت. 📚(مجمع البيان، ج1، ص127) 🔹درباره معنای کلمه «انذار» و ماده «نذر» نیز در آیه 6 همین سوره توضیحاتی گذشت: 🔖جلسه 753 http://yekaye.ir/ya-seen-36-6/ 📖اختلاف قرائت در قرائت ابن‌محیصن (از قراء اربعه عشر) و برخی قرائتهای غیرمشهور (مانند قرائت زهری) «أنذرتهم» (با یک همزه) آمده که گفته‌اند به لحاظ معنایی تفاوتی نمی‌کند و در این قرائت همزه استفهام برای تخفیف در کلام ساقط شده است. 📚 (مجمع البيان، ج8، ص648-649) @yekaye
🔹لا يُؤْمِنُونَ ▪️عبارت «سَواءٌ» خبر مقدم و ▪️ عبارت «أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ» که به تاویل مصدر می‌رود (= انذرک و عدم انذارک) است مبتدای آن است؛ ▪️ اما اینکه نقش نحوی جمله «لا يُؤْمِنُونَ» چیست چند حالت متصور است: ▫️جمله استینافیه باشد که مضمون جمله قبل را تاکید می‌کند؛ ▫️جمله حالیه باشد برای تاکید مضمون جمله قبل؛ ▫️بدل باشد از جمله قبل. 📚(إعراب القرآن و بيانه، ج8، ص179) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) در جلسه 755 شأن نزولی برای این آیات گذشت که ابوجهل و عده‌ای از قریش قصد اهانت به پیامبر را داشتند و موفق نشدند. https://eitaa.com/yekaye/1085 شبیه آن مطلب در روایتی از امام باقر ع آمده است و در پایان آن اشاره شده است: و فرمود «و یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند» و هیچیک از آن جماعت از بنی‌مخزوم ایمان نیاورد، و منظورش فرزند مغیره بود. 📚تفسير القمي، ج2، ص212 و قوله: سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ فلم يؤمن من أولئك الرهط من بني مخزوم أحد يعني ابن المغيرة. @yekaye
☀️ 2) ذیل آیه قبل حدیث2، روایتی از امام صادق ع گذشت. https://eitaa.com/yekaye/1113 در ادامه آن روایت آمده است: سپس فرمود: ای محمد! «و یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند» به خدا و به ولایت علی ع و کسانی که بعد از اویند ... 📚الكافي، ج1، ص432؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص476 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ... ثُمَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» بِاللَّهِ وَ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ مَنْ بَعْدَهُ ... ✅ادامه روایت ذیل آیه بعد خواهد آمد، ان‌شاءالله. @yekaye
☀️3) ابن اذینه می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم؛ درباره قضا و قدر چه می‌فرمایید؟ فرمود: می‌گویم همانا خداوند تبارک و تعالی هنگامی که بندگان را در روز قیامت جمع می‌کند از آنان از آنچه با آنان عهد کرده سوال می‌کند اما از آنچه بر آنان مقدر کرده است [= در تحقق آن اختیاری نداشته‌اند] سوال نمی کند. 📚التوحيد (للصدوق)، ص365؛ الإرشاد (المفید)، ج2، ص204 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ دُرُسْتَ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ؟ قَالَ أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا جَمَعَ الْعِبَادَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَيْهِمْ وَ لَمْ يَسْأَلْهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَيْهِم. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» گاه انسان بقدری در کفر و لجاجت در برابر حق جلو می‌رود که دیگر انذار کردن و انذار نکردنش، هیچ تفاوتی ندارد و حتی خود پیامبر ص هم بیاید واو را انذار کند، اثری در او ندارد. 💠 ثمره این گونه نیست که روشی برای هدایت دیگران وجود داشته باشد که روی هر انسانی موثر باشد. در جامعه همواره افرادی هستند که هر کاری بکنیم هدایت نخواهند شد. @yekaye
. 2⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» برای اینکه هدایت موثر باشد، باید ظرفیتی در مخاطب باقی باشد و اصطلاحا هنوز نور فطرت کاملا خاموش باشد. وگرنه برخی به وضعیتی رسیده‌اند که خود پیامبر هم هم انذارشان بدهد یا ندهد، ایمان نمی‌آورند. به قول سعدی با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ https://ganjoor.net/saadi/golestan/gbab2/sh19/ @yekaye
. 3⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» 💢شبهه اینکه خداوند خبر داده که آنان در هیچ صورتی ایمان نخواهند آورد آیا مستلزم جبر نیست؟ و اگر همچنان امکان ایمان آوردن برای آنان وجود دارد آیا به معنای این نیست که علم خداوند قطعیت ندارد؟ و اگر خدا می‌داند که اینان ایمان نمی‌آورند آنگاه اینکه پیامبر ص موظف است آنان را - مانند همه مردم دیگر – به ایمان آوردن دعوت می‌کند به معنای جواز «تکلیف ما لا یطاق» [= تکلیف فوق توانایی و طاقت] نیست؟ ⭕️پاسخ خبر دادن به وقوع یا عدم وقوع چیزی، منافاتی با قدرت بر انجام آن کار ندارد 📚(مرآة العقول ، ج5، ص131) به تعبیر دیگر، علم [و از جمله علم خدا] هر چیزی را آن گونه که هست، بیان می‌دارد؛ نه اینکه موجب شود آن چیز را آن گونه که هست قرار دهد [یعنی موجب شود که آن چیز به آن نحو خاصی که الان هست واقع شود] پس محال نیست که علم به چیز کاملا خاصی پیدا شود هرچند که آن چیز مقدور نباشد. 📚(مجمع‌البیان، ج1، ص128) 📝تبیین عدم منافات «علم قبلی خداوند به اشیاء» با علم خداوند به امور علم ذهنی و تصوری نیست، بلکه اصطلاحاً علم حضوری است؛ یعنی خود هر چیزی عین علم خداوند به آن چیز است [از باب تمثیل: اگر ما آدمی را در ذهن خود ایجاد کنیم، علم ما به او عین وجود خود اوست] قبلیت علم خداوند نسبت به اشیاء و عالم، قبلیت زمانی نیست؛ چرا که خداوند فوق زمان است؛ و از منظر فوق زمان، امروز و فردا یکسان است؛ پس وقتی می‌گوییم که مثلا خداوند از قبل می‌داند که اینان ایمان نمی‌آورند، این قبل و بعد از منظر ما و برای ماست. گویی همه عالم یکجا در محضر او حاضرند. پس علم او، هر چیزی را آن گونه که خود آن چیز در عالم رخ می‌دهد بیان می‌کند، نه اینکه علم او عاملی بیرونی باشد که وضعیت آن چیز را به نحو خاص رقم بزند که این سوالات فوق مطرح شود. 🔖تفصیل این بحث را قبلا در کتاب «خدا» (📚جلد اول از مجموعه پرسش‌ها و پاسخهای دینی، ص84-89) توضیح داده‌ام. فایل PDF آن را از لینک زیر می‌توانید دانلود کنید: 🔖http://www.souzanchi.ir/wp-content/uploads/2016/10/God.rar @yekaye
. 4⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» با اینکه بحث درباره عدم تاثیر اقدام پیامبر ص (یکسان بودن انذار دادن یا ندادن توسط پیامبر ص) است، چرا نفرمود «سَواءٌ عَلَيْکَ» و فرمود «سَواءٌ عَلَيْهِمْ»؟ 🍃الف. شاید می‌خواهد تذکر دهد که مساله را از زاویه آنان مورد توجه قرار داده، نه از زاویه وظیفه پیامبر ص. یعنی مقام بحث توصیف حال و روز آنان است، نه بیان وظایف پیامبر؛ چرا که مثلا شاید پیامبرص از باب اتمام حجت، همچنان موظف به انذار آنان باشد. 🍃ب. ... @yekaye
. 5⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» با اینکه پیامبر هم برای انذار فرستاده شده و هم برای تبشیر (بشارت دادن)، چرا فقط از بی‌تفاوت بودن انذار برای آنان سخن گفت و اشاره‌ای به تبشیر نکرد؟ 🍃الف. چون انذار و هشدار اثرش در جان انسان شدیدتر است، زیرا که دقع ضرر برای انسان از جلب منفعت مهمتر است . 📚(مرآة العقول ، ج5، ص131) و اگر انذار و هشدار در انسان اثر نكند، بشارت و وعدهها نيز اثر نخواهند كرد. 📚(تفسیر نور، ج1، ص49) 🍃ب. معنای انذار به گونه‌ای عام است که عملا بشارت و سایر مسئولیتهای پیامبر ص را هم دربرمی‌گیرد. 🔖توضیح بیشتر در جلسه 723 تدبرهای 3 و 4 http://yekaye.ir/al-fater-35-23/ 🍃ج. ... @yekaye
. 6⃣ «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» این سخن خداوند که عده‌ای هستند که «یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند.» مورد اذعان برخی از منکران انبیاء نیز بوده است 🔹چنانکه خداوند از قول قوم عاد نقل می‌کند که به حضرت هود گفتند: «قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظين: گفتند: براى ما يكسان است چه پند و اندرز دهى يا از پنددهندگان نباشى» (شعراء/136) 🔹و خداوند این تعبیر را به نحو خاص، 🔸هم برای کافران به کار برده است: « إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُون: همانا در مورد کافران یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند.» (بقره/6) و 🔸هم برای مشرکان: «أَ يُشْرِكُونَ ما لا يَخْلُقُ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُون ... وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ: آيا موجوداتى را شريك قرار مىدهند كه هيچ چيزى را نمىآفرينند و خودشان آفريده مىشوند؟ ... و اگر آنها را به سوى راه راست فرا خوانيد از شما پيروى نمىكنند، بر شما يكسان است كه آنها را فرا خوانيد يا خاموش بمانيد» (اعراف/191-193) 📚(تفسير نور، ج9، ص525) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
758) 🌺 إنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَريمٍ 🌺 💐ترجمه تنها تو کسی را هشدار می‌دهی که از این ذکر پیروی کند و از پروردگارش در نهان خشیت داشته باشد پس او را به آمرزش و اجری بزرگمنشانه بشارت بده! سوره یس (36) آیه11 1397/3/7 12 رمضان 1439 ✅توجه چون هم احادیث و هم تدبرهای این آیه زیاد است ان شاء الله بخشی از آن امرووز و بقیه موارد فردا تقدیم خواهد شد. @yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الذِّكْرَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «ذکر» در اصل در دو معنای مختلف به کار می‌رود: ▫️یکی در معنای جنس نر در مقابل ماده، یا مذکر در مقابل مؤنث (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى، آل عمران/۳۶) ▫️و دیگری در معنای «یاد و حافظه» که نقطه مقابل «غفلت» (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا، کهف/۲۸) و «نسیان» (وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيت، کهف/۲۴) می‌باشد. در این معنای دوم، «ذِکر» گاه به حالت نفسانی‌ای گفته می‌شود که که انسان به وسیله آن اطلاعاتی را که به دست آورده نگهداری می‌کند و همان «حفظ و حافظه» است با این تفاوت که حفظ و حافظه را از حیث به دست آوردن و در مخزن ذهن نگهداشتن می‌گویند، اما «ذکر» را از حیث احضار [مجدد] آن مطلب در ذهن؛ و گاه به خود حضور چیزی در دل [= ذهن] یا در سخن می‌گویند، و به همین جهت اخیر است که ذکر را به دو قسم «ذکر قلبی» (فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ، کهف/۶۳) و «ذکر زبانی» (لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ، انبیاء/۱۰) تقسیم می‌کنند؛ که هر کدام هم دو قسم دارد: ذکر به معنای به یاد آوردن بعد از فراموشی، و ذکر به معنای تداوم در یادسپاری. 🔖جلسه 465 http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-19/ @yekaye
🔹خَشِيَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «خشی» در اصل دلالت بر نوعی خوف و ترس می‌کند و البته با توجه به اینکه در برخی آیات در کنار «خوف» مطرح شده (لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى؛ طه/۷۷) به هر گونه ترسی گفته نمی‌شود: ▫️برخی «خشیت» را خوفی دانسته‌اند که همراه با نوعی تعظیم نسبت به امر مورد نظر باشد، و شاید بدین جهت است که در این آیه آن را خاص علماء دانسته است (إِنَّما يَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ فاطر/۲۸) ▫️اما دیگران با توجه به برخی از کاربردهای قرآنی این واژه مانند «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً» (کهف/۸۰) «تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/۲۴) «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ منکم» (نساء/۲۵) «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/۳۱) و «خَشْيَةَ الْإِنْفاق» (اسراء/۱۰۰) با این تحلیل مخالفت کرده، و گفته‌اند که ▫️معنای این ماده «مراقبت و محافظت کردنی است که همراه با خوف باشد» و به لحاظ معنایی به ماده «خشع» نیز نزدیک است (خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه؛ حشر/۲۱) ▪️اگرچه مرحوم مصطفوی با توجه به نکات فوق، محور معنای خشیت را «مراقبت» قرار داده که البته همراه با ترس باشد، اما به نظر می‌رسد که این معنا، معنای «اتقاء» است و به نظر می‌رسد تعبیر بهتر این است که بگوییم محور معنای «خشیت» خوف است، و البته خوفی است که شخص را به مراقبت وادارد. در واقع در هر دو کلمه «خشیت» و «اتقاء» دو معنای خوف و مراقبت وجود دارد اما در خشیت محور اصلی خوف است و در اتقاء محور اصلی مراقبت است. 🔖جلسه 728 http://yekaye.ir/al-fater-35-28/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا