☀️۳) الف. روایت شده است که امام رضا ع در خراسان یکبار در روز عرفه کل اموالش را در میان نیازمندان پخش کرد.
فضل بن سهل به ایشان گفت: این کار واقعا غرامت [دیدن] است.
فرمود: خیر؛بلکه این غنیمت [بردن] است؛چیزی که با آن درصدد اجر و کرامت برمیآیی هرگز غرامت نخواهد بود.
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص361
فَرَّقَ ٌ أَبوالْحَسَنِ الرِّضَا ع بِخُرَاسَانَ مَالَهُ كُلَّهُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ.
فَقَالَ لَهُ الْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ إِنَّ هَذَا لَمَغْرَمٌ.
فَقَالَ: بَلْ هُوَ الْمَغْنَمُ لَا تَعُدَنَّ مَغْرَماً مَا ابْتَغَيْتَ بِهِ أَجْراً وَ كَرَماً.
☀️ب. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
از کسانی مباش که امید به آخرت دارند بدون عمل ...؛ در طلب آنچه فناشدنی است با دیگران مسابقه میدهد و در طلب آنچه باقی است سستی میورزد؛ غنیمت را غرامت میبیند و غرامت را غنیمت. ...
📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج1، ص: 144
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ: لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ ...
يُنَافِسُ فِيمَا يَفْنَى وَ يُسَامِحُ فِيمَا يَبْقَى يَرَى الْمَغْنَمَ مَغْرَماً وَ الْمَغْرَمَ مَغْنَماً ...
@yekaye
یک آیه در روز
1033) 📖 إِنَّا لَمُغْرَمُونَ 📖 ترجمه 💢که ما واقعا غرامتدیدگانیم! سوره واقعه (56) آیه 66 1399/6/1
.
1️⃣ «إِنَّا لَمُغْرَمُونَ»
اگر خداوند کاری کند که دانههایی که انسان میکارد به نحصول نرسد و خس و خاشاکی شود؛ انسانهایی که منکر نقش خداوند بودند با دهان باز حسرتزده بر جای میمانند و با قاطعیت بسیار (تاکیدات مکرر در متن این کلام در نکات ادبی اشاره شد) میگویند که ما واقعا غرامتدیدگانیم!
💠نکته #انسانشناسی
در نظام زندگی دنیا انسانها را میتوان در دو دسته قرار داد. کسانی که اصل برایشان سعادت اخروی است؛ و لذا در زندگی دنیا وظیفهمحورند؛ و کسانی که اصل برایشان زندگی دنیوی است و در زندگی دنیا دنبال رسیدن به سود و منعت نقد.
خداوند نظام عالم را طوری قرار داده است که وقتی تلاشی انجام میدهیم انتظار داریم اوضاع زمین و آسمان هم حتما همراهیمان کند و تلاش ما حتما به نتیجه دلخواه ما برسد. در اینکه دانه برای اینکه رشد کند باید کاشته شود بحثی نیست؛ اما آیا فقط کاشته شدن تنها علت و عامل رشد و ثمردادن دانه است که اگر دانه به ثمر نرسید حسرتزده بر جای بمانیم و خود را غرامتدیده به حساب آوریم؟
اینجاست که تفاوت این دو دسته آشکار میگردد. کسی که بنای زندگی را بر انجام وظیفه قرار داده بود هرگز در چنین موقعیتی حسرت نخواهد خورد؛ او به وظیفهاش عمل کرده و نتیجه را برعهده خداوند گذاشته است؛ اما کسی که تنها و تنها محصول و منفعت دنیوی را در کارهایش مد نظر داشته همواره در این موقعیتها به پوچی و ناامیدی میرسد.
📝ثمره #اخلاقی
انصافا آیا اگر دانهای کاشتیم و خداوند به هر دلیل صلاح در آن دید که به محصول نرسد باید خود را غرامت دیده به حساب آوریم؟!
@yekaye
یک آیه در روز
1033) 📖 إِنَّا لَمُغْرَمُونَ 📖 ترجمه 💢که ما واقعا غرامتدیدگانیم! سوره واقعه (56) آیه 66 1399/6/1
.
2️⃣ «إِنَّا لَمُغْرَمُونَ»
مقصود اینان از اینکه گفتند «ما واقعا غرامتدیدگانیم!» چه بود؟
🍃الف. ما همه مال و هزینهای که کرده بودیم و وقتی که برای آن گذاشته بودیم از دست رفت و به هیچ محصولی دست نیافتیم. (مجمع البيان، ج9، ص338 )
🍃ب. چهبسا به این معنا باشد که با از دست رفتن روزیمان در شرف گرسنگی و هلاکت قرار گرفتیم. (تفسير الصافي، ج5، ص127 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص422 )
🍃ج. ما در عذابیم؛ حال یا به این معنا که:
🌱ج.۱. دستمان از هرگونه بهره و منفعتی خالی است و دیگر نمیتوانیم کشت و کاری انجام دهیم. (مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص338 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص422 )
🌱ج.۲. در عذابی دائمی گرفتار آمدهایم. (مفاتيح الغيب، ج29، ص422 )
🍃د. چهبسا ناظر به اصل ماده «غرم» باشد که به معنای ملازمت و همراهی است؛ و می خواهند بگویند از این پس ما ملازم و همراه سختیوها و ناملایمات هستیم. (مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص338 ؛ تفسير الصافي، ج5، ص127 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص422 )
🍃ه. به ما چشم طمع دوختهاند. (مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص338 )
🍃و. ما بیچاره و درمانده محض شدهایم (قتاده، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص338 )
🍃ز. ...
@yekaye
✅توجه:
این آیه دقیقا مشابه آیه 27 سوره قلم است که قبلا (جلسه 493 http://yekaye.ir/al-qalam-68-27/) مورد بحث واقع شد. احادیث و تدبرهایی که در آنجا آمده مجددا تکرار نمیشود.
@yekaye
🔹مَحْرُومُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «حرم» در اصل به معنای «منع» (همراه با شدت) است و «حرام» آن چیزی است که ممنوع شده باشد، خواه بر اثر منع الهی، یا منع بشری، ویا به طور قهری، و خواه عقل این منع را پیش آورد یا شرع.
▪️در تفاوت «حرام» و «منع» و «رد» گفتهاند: حرام چیزی است که از اصل و اساس ممنوع باشد (چیزی که حتی قبل از اینکه بخواهند انجامش دهند، حکمش ممنوعیت باشد، مانند حرمت ربا)؛ اما منع و ممنوع، ناظر به بعد از پیدایش و وجود چیزی است [یعنی با اصل آن مساله کاری ندارد، بلکه با وقوعش در موردی خاص کار دارد] (مثلا منع از تحصیل یا سخن گفتنِ کسی) و رد، منع کردنی است که بعد از جریان یافتن و شروع عمل باشد.
▪️«حَرَام» و «حَرَم» و «حَرِيم» همگی صفت مشبهه هستند در معنای چیزی که ممنوع است؛ و در میان آنها «حرم» دلالتش بر ممنوعیت شدیدتر از حرام است؛ و «حرام» نقطه مقابل «حلال» میباشد.
«حرمة» (حرمت) چیزی است که بیاحترامی به آن روا نمیباشد؛ که تنها جمع آن، یعنی «حُرُمات»، در قرآن کریم به کار رفته است (مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّه؛ حج/۳۰)
▪️منطقه مکه و مدینه را «حَرَم» (حَرَماً آمِناً؛ قصص/۵۷) گویند به خاطر اینکه در آنجا بسیاری از چیزهایی حرام است که در غیر آن منطقه بر افراد حلال است ویا همچنین به خاطر حرمت و احترام ویژهای که آن منطقهها دارند و ظاهرا به همین جهت تعابیری مانند الْمَسْجِدِ الْحَرامِ (توبه/۲۸)، الْبَيْتَ الْحَرامَ (مائده/۲)، الشَّهْرُ الْحَرامُ (مائده/۲) ، الْمَشْعَرِ الْحَرامِ (بقره/۱۹۸) نیز به کار رفته است.
▪️«حُرُم» را جمع «حرام» (الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ؛ توبه/۵) دانستهاند ولی به نظر میرسد که جمعِ «مُحرِم» هم میباشد «لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ، مائده/۹۵؛ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً، مائده/۹۶) و وجه تسمیه «مُحرِم» (کسی که وارد حَرَم میشود و تکالیف خاصی دارد)، یا از جهت نسبت دادن وی به «حَرَم» مکه و مدینه است، و یا از جهت اینکه امور خاصی (مانند شکار و نکاح و …) بر او حرام میشود؛ و البته در مورد انسان وقتی وارد ماه حرام شود هم تعبیر «مُحرم» را به کار می برند.
▪️«مَحرَم» هم به خویشاوندانی (ذوی الرحم) میگویند که ازدواج با آنها حرام است؛ که اگر چه این کلمه در قرآن کریم به کار نرفته، اما مصادیق آن در برخی از آیات (مثلا: نساء/۲۳؛ نور/۳۱) مطرح شده است.
▪️«محروم» (معارج/۲۵، قلم/۲۷) هم کسی است که از مال و منال و خیرات بیبهره مانده، و اینها را از او بازداشتهاند.
▪️وقتی ماده «حرم» به باب تفعیل میرود (حَرَّمَ، مُحَرَّم) هم اصل تکلیف (حرام بودن) و هم اهمیت موضوع (حرمت داشتن) مورد توجه قرار میگیرد و تاکید و تشدید آن بیش از کلمه «حرام» است (حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُم، نساء/۲۳؛ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ، ابراهیم/۳۷؛ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ، مائده/۲۶؛ وَ مُحَرَّمٌ عَلى أَزْواجِنا؛ انعام/۱۳۹؛ و …) و ظاهرا ماه «محرّم» را هم از این جهت چنینن نامیدهاند که اولین ماه قمری است که کشتار را در آن حرام می دانستند.
🔖جلسه 493 http://yekaye.ir/al-qalam-68-27/
@yekaye
☀️۱) از امیرالمومنین ع هم روایت شده که فرمودند:
کسی که به دنیا اعتماد کند چنین کسی است که حقیقتا شقاوتمند و محروم است.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۴۰
مَنِ اعْتَمَدَ عَلَى الدُّنْيَا فَهُوَ الشَّقِيُّ الْمَحْرُومُ.
@yekaye
☀️۲) از امام حسن عسکری ع از پدرانشان روایت شده که امير المؤمنين در يكى از خطبههايش فرمودند:
اي مردم به راستى دنيا سرای نيستى و آخرت سرای بقاست؛ پس از گذرگاه خود توشه گيريد براى قرارگاه خويش؛ و پرده خود را نزد كسى كه اسرار شما بر او پنهان نیست ندريد؛ و دلهاى خود را از آن بيرون كنيد پيش از آنكه بدنهاى شما را از آن بيرون برند؛ که در دنيا زنده شديد و براى آخرت آفريده شديد. همانا دنيا چون زهر است، كسى آن را بخورد كه نشناسدش؛ بنده كه بمیرد فرشتگان گويند چه پيش داشت؛ و مردم گويند چه بر جا گذاشت. پس چیزی از پيش فرستيد تا از آن شما باشد و پس نیندازید كه به زيان شما خواهد بود. محروم كسى است كه از خیر و منفعت مالش محروم باشد و رشك بر آن برند كه بارش از صدقات و خيرات سنگين است و در بهشت بستر خود را گسترده و صراط خود به سوی آن را طیب نموده است.
📚الأمالي( للصدوق)، ص110
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ الْأَسْتَرْآبَادِيُّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي بَعْضِ خُطَبِهِ:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ فَنَاءٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ بَقَاءٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ وَ لَا تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ أَسْرَارُكُمْ وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ فَفِي الدُّنْيَا حَيِيتُمْ [حُبِسْتُمْ] وَ لِلْآخِرَةِ خُلِقْتُمْ إِنَّمَا الدُّنْيَا كَالسَّمِّ يَأْكُلُهُ مَنْ لَا يَعْرِفُهُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا مَاتَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّمَ وَ قَالَ النَّاسُ مَا أَخَّرَ فَقَدِّمُوا فَضْلًا يَكُنْ لَكُمْ وَ لَا تُؤَخِّرُوا كُلًّا يَكُنْ عَلَيْكُمْ فَإِنَّ الْمَحْرُومَ مَنْ حُرِمَ خَيْرَ مَالِهِ وَ الْمَغْبُوطَ مَنْ ثَقَّلَ بِالصَّدَقَاتِ وَ الْخَيْرَاتِ مَوَازِينَهُ وَ أَحْسَنَ فِي الْجَنَّةِ بِهَا مِهَادَهُ وَ طَيَّبَ عَلَى الصِّرَاطِ بِهَا مَسْلَكَهُ.
@yekaye
☀️۳) ابواسامه از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که رسول الله ص رحلت کرد؛ شخصی برای عرض تسلیت کسی به در خانه ایشان آمد که صدایش را میشنیدند و خودش را نمی دیدند و گفت:
السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته؛ هر جانی چشنده مرگ است؛ و «جز این نیست که پاداشهایتان را روز قیامت تماماً دریافت میکنید. پس هر که را از آتش برکنار دارند و داخل در بهشت کنند بیشک نجات یافته است؛ و زندگی دنیا جز کالای فریب نیست.» (آل عمران/۱۸۵) همانا خداوند خود تسلیتبخش هر مصیبت و جبرانکننده هر چیز از دست رفته، و جایگزین هر امر ازبینروندهای است؛ پس تنها به خداوند اعتماد کنید و تنها به او دل ببندید؛ که محروم واقعی کسی است که از ثواب محروم شود؛ و السلام علیکم.
ابوالجارود همین مطلب را از امام باقر ع روایت کرده و در پایانش میگوید: به امام ع عرض کردم که در خانه چه کسی بود؟
فرمودند: علی ع و فاطمه و حسن و حسین علیهمالسلام.
📚الكافي، ج3، ص221
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَاءَتِ التَّعْزِيَةُ أَتَاهُمْ آتٍ يَسْمَعُونَ حِسَّهُ وَ لَا يَرَوْنَ شَخْصَهُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ» فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَزَاءٌ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ وَ خَلَفٌ مِنْ كُلِّ هَالِكٍ وَ دَرَكٌ لِمَا فَاتَ فَبِاللَّهِ فَثِقُوا وَ إِيَّاهُ فَارْجُوا فَإِنَّ الْمَحْرُومَ مَنْ حُرِمَ الثَّوَابَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ وَ زَادَ فِيهِ:
قُلْتُ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ؟
قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع.
✅این روایت با سندهای متعدد در کتب شیعه و سنی روایت شده است؛ و در برخی بیان شده که گوینده این کلمات حضرت خضر بوده است؛ که برخی از آنها قبلا اشاره شد
🔖جلسه 908، تدبر۱۴؛حکایت۲ http://yekaye.ir/ale-imran-3-185/
@yekaye
☀️۴) از امام کاظم ع از پدرانشان روایت شده است که:
یکبار امیرالمومنین ع همراه اصحابش نشسته بود و آنان را آماده جنگ میکرد که پیرمردی آمد که غبار سفر بر او نشسته بود و پرسید: امیرالمومنین ع کجاست؟
گفتید: ایشان است. به ایشان سلام کرد و گفت: یا امیرالمومنین! من از ناحیه شام خدمت رسیدهام و پیرمردی هستم که از فضایل شما آن اندازه شنیدهام که به حساب نمیآید؛ و گمانم این است که بزودی شما را ترور خواهند کرد؛پس از آنچه خداوند به تو آموخته به من تعلیم فرما.
حضرت فرمودند: بله ای شیخ!
کسی که دو روزش یکسان باشد زیاندیده است؛
و کسی که همتش دنیا باشد خسرتش در هنگام فراق آن شدید خواهد بود؛
و کسی که فردایش از امروزش بدتر باشد، چنین کسی واقعا محروم است...
📚الأمالي( للصدوق)، ص۳۹۳؛ معاني الأخبار، ص198
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْقَاسِمِ قِرَاءَةً قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْمُعَلَّى قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بَكْرٍ الْمُرَادِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ:
بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ مَعَ أَصْحَابِهِ يُعَبِّيهِمْ لِلْحَرْبِ إِذْ أَتَاهُ شَيْخٌ عَلَيْهِ شَحْبَةُ السَّفَرِ فَقَالَ أَيْنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع؟
فَقِيلَ هُوَ ذَا. فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَتَيْتُكَ مِنْ نَاحِيَةِ الشَّامِ وَ أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ قَدْ سَمِعْتُ فِيكَ مِنَ الْفَضْلِ مَا لَا أُحْصِي وَ إِنِّي أَظُنُّكَ سَتُغْتَالُ فَعَلِّمْنِي مِمَّا عَلَّمَكَ اللَّهُ.
قَالَ نَعَمْ يَا شَيْخُ! مَنِ اعْتَدَلَ يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ؛ وَ مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هِمَّتَهُ اشْتَدَّتْ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِرَاقِهَا؛ وَ مَنْ كَانَ غَدُهُ شَرَّ يَوْمَيْهِ فَمَحْرُوم ...
@yekaye
یک آیه در روز
1034) 📖 بلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ 📖 ترجمه بلکه ما محرومشدگانیم! سوره واقعه (56) آیه 67 1399/6/19
.
1️⃣ «بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ»
اگر خداوند کاری کند که دانههایی که انسان میکارد به محصول نرسد و خس و خاشاکی شود؛ انسانهایی که منکر نقش خداوند بودند با دهان باز حسرتزده بر جای میمانند و میگویند که ما واقعا غرامتدیدگانیم! بلکه ما محرومشدگانیم!
🤔«محروم» بودن چه نکتهای متفاوت از «مُغرم» بودن دارد؛ که اینان با تعبیر «بلکه ...» بر آن تاکید کردهاند؟
🍃الف. ماده «حرم» - چنانکه در نکات ادبی بیان شد – در جایی به کار میرود که چیزی از اصل و اساس ممنوع شده باشد. شاید غرامتدیده بودن اشاره است به اینکه سرمایهشان از دست رفت؛ اما با تعبیر محروم بودن میخواهند به یأس و ناامیدی خود از اینکه این وضعیتشان جبران شود اشاره کنند و بگویند نهتنها سرمایهمان را مفت از دست دادیم بلکه دیگر هرگونه راه جبرانش هم بر ما بسته شده و ما در منع و محرومیت همیشگی قرار گرفتهایم.
🍃ب. با تعبیر «مغرمون» اشاره میکنند که با نابودی زراعت به عذاب گرسنگی گرفتار شدهایم؛ با تعبیر «محرومون» ناتوانی از اینکه بتوانیم این عذاب را از خود دفع کنیم. (مفاتيح الغيب، ج29، ص422 )
🍃ج. این تعبیر که «بلکه ما محرومشدگانیم!» در دو جای قرآن کریم آمده است؛ و جالب اینکه در هر دو جا سخن دنیامدارانی است که زراعت دنیویشان یکدفعه و برخلاف انتظارشان بر باد رفته و تمام محصولشان نابود گردیده است. آنان که دچار چنین وضعیتی شدهاند در اینجا (سوره واقعه) ابتدا میگویند «ما واقعا غرامتدیدگانیم!» و سپس حرف خود را با این عبارت (بلکه ما محرومشدگانیم!) اصلاح و استدارک میکنند؛ اما در سوره قلم (آیات ۲۶-۲۷) ابتدا میگویند «ما قطعا گمراهانیم» و سپس این عبارت را بر زبان میرانند. در واقع در هر دو جا ابتدا به یک ضرر و زیان و ناکامی اشاره میکنند؛ بعد مساله را بیش از این میبینند و به یک محرومیت (منع شدن از یک چیزی از اصل و اساس) اذعان میکنند.
شاید بتوان گفت در هر دو مورد اینان متوجه نقطه ضعف اساسی خود میشوند که مشکلشان این بود که مبنای زندگی خود را با محاسبات دنیوی تنظیم کردهاند؛ در حالی که از اصل و اساس چنین محاسبهای نادرست بوده است؛و دیشه این محرومیتشان این بود که به دنیا اعتماد کردند. (حدیث۱)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
1034) 📖 بلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ 📖 ترجمه بلکه ما محرومشدگانیم! سوره واقعه (56) آیه 67 1399/6/19
.
2️⃣ «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً ... بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ»
برخى انسانها، تا محصولشان خار و خاشاك نشود و سرشان به سنگ نخورد، وجدانشان بيدار نمىشود. (تفسير نور، ج9، ص436)
@yekaye
یک آیه در روز
1034) 📖 بلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ 📖 ترجمه بلکه ما محرومشدگانیم! سوره واقعه (56) آیه 67 1399/6/19
.
3️⃣ «بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ»
این منکران قیامت که محصول دنیویشان خس و خاشاک شد خود را محروم واقعی میپندارند؛
در حالی که اصل و ریشه محرومیت آنها این نبود که اموالشان از دست رفت؛
بلکه این بود که به جای اعتماد به خدا، به دنیا اعتماد کردند (حدیث۱)
و از آخرت غفلت نموده و خود را از ثواب آخرت (حدیث۳) که منفعت اصلی مالشان در آنجا بدانها میرسد (حدیث۲) محروم کردند؛
و امروزشان بدتر از دیروزشان شد (حدیث۴).
@yekaye
🔹الْماءَ
در آیه ۳۱ همین سوره بیان شد که
▪️اغلب قریب به اتفاق اهل لغت بر این باورند که اصل کلمه «ماء» از ماده «موه» بوده است که هاء آن به همزه تبدیل شده است؛ هرچند که معدودی از اهل لغت با این تحلیل مخالفند و اصل این کلمه را برگرفته از زبانهای عبری و سریانی میدانند (آب در عبری «می» و در سریانی «میا» گفته میشود) که این کلمه به صورت «ماء» در زبان عربی تبدیل شده و بر این باورند که همزه آن بوده که در برخی از کلمات به هاء تبدیل شده است و معتقدند آنچه در زبان عربی شایع است تبدیل همزه به هاء است نه بالعکس؛ که البته این سخن اخیر ایشان موارد نقضی دارد.
▪️در هر صورت اصل این ماده را به معنای هر چیزی که مایع باشد و منحصر در آب خالص نیست [که آیاتی مانند «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهينٍ» (مرسلات/۲۰) و «خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ» (طارق/۶) که به منی هم ماء اطلاق شده میتواند موید این برداشت باشد؛ مگر اینکه این اطلاقات را مجازی بگیریم] و به تعبیر دیگر معنای محوری این ماده عبارت است از رقت جرم چیزی همراه با صفای آن و نیز سیلان داشتنش دانستهاند؛
و در قرآن کریم هم از این ماده فقط همین کلمه «ماء» به کار رفته است؛
که اگرچه در اغلب کاربردهایش در خصوص همین آب معمولیای است که میشناسیم،
اما ظاهرا در برخی آیات معانی عمیقتری نیز مد نظر بوده که گویی این آب متعارف صرفا تجلیای از یک حقیقت ماورایی عظیم میباشد؛
چنانکه در جایی عرش خداوند را بر آب می داند و این مساله را در عرض آفرینش آسمانها و زمین مطرح کرده؛ و فلسفه همه اینها را آزمودن انسانها معرفی نموده است «وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (هود/۷)
و در عرصههای آخرت – چه برای بهشتیان و چه جهنمیان «ماء»ای هست: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ … كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» (محمد۱۵) یعنی هم بهشتیان با آبهایی دمخورند همانند این آیه که در وصف جایگاه اصحاب یمین از آبی همواره ریزان سخن میگوید: «وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ» (واقعه/۳۱) و جهنمیان از بهشتیان از آبی که به آنها داده شده طلب میکنند «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ» (اعراف/۵۰) و هم در خود جهنم هم آبهایی هست که با آن نهتنها جهنمیان عذاب میشوند (سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ) بلکه برای رفع عطش خود نیز از آنها مینوشند «مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَديدٍ» (ابراهیم/۱۶) «وَ إِنْ يَسْتَغيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً» (کهف/۲۹) و
اینها نشان میدهد که چه بسا آیهای که آفرینش هر چیز زندهای را از «ماء» معرفی کرده: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُون»َ (انبیاء/۳۰) اگرچه ممکن است به همین آب ظاهری اشارهای داشته باشد اما چهبسا به یک حقیقت دیگر هم اشاره دارد؛ یعنی شاید از جنس همان مائی است که عرش خدا بر آن است؛ یا آن مائی که از مهمترین نعمتها و نقمتهای اخروی است.
🔖جلسه ۹۹۸ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-31/
@yekaye
🔹تَشْرَبُونَ
در آيه ۵۴ همین سوره بیان شد که
▪️ماده «شرب» به معنای نوشیدن کلمه معروفی است، که در مقابل «أکل: خوردن» و برای تناول مایعات (چیزی که خوردنش نیاز به جویدن ندارد) به کار میرود؛ و
▪️ این نوشیدن هم منحصر به آب نیست، بلکه نوشیدن هر چیز مایعی – حتی عسل – را شامل میشود (وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ …. يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ؛ نحل/۶۹) و بر این اساس «شراب» را میتوان به «نوشیدنی» ترجمه کرد.
▪️و این تعبیر هم برای نوشیدنیهای بهشتیان (وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً؛ إنسان/۲۱) و هم جهنمیان (لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ؛ یونس/۴) به کار رفته است.
🔖جلسه ۱۰۲۱ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-54/
@yekaye