هفتهنامه زن روز
#سبک_زندگی
فمنیسم با طعم زرشک
گلاب بانو
من نه چاقم و نه سبیل دارم. سرم را بالا نمى بردم، مى دانستم چه خبر است. حتما درباره من صحبت مى کنند؛ نه آن طورى که بشنوم یا بفهمم چه مى گویند. این طورى که یکى تمام دهانش را باز کرده، چشم هایش را به منتهاالیه صورت کشانده و از حدقه درآورده است. این طورى پشت من حرف مى زنند. دست هایشان را مى گذارند روى شکمشان و کمر را به جلو هل مى دهند. یک پا را کوتاه تر مى گیرند و پاى دیگر را بلندتر. این طورى پشت من حرف مى زنند و اداى من را در مى آورند. صداى شان را توى دماغشان مى اندازند و پشت لبشان مداد مى گذارند. با این که پشت لب من مو ندارد جورى وانمود مى کنند که من سبیل دارم فقط چون مثل زن هاى دیگر آرایش نمى کنم و صورتم را هزار قلم رنگ و لعاب نمى زنم. این طورى وانمود مى کنند که من از پشت کوه آمده ام.من محیط کارم را جدا کرده ام، به این شکل که دور تا دور میزم را کتاب چیده ام، مثل آجر هاى یک دیوار تا از دست همکاران مرد در امان باشم. دوست ندارم توى صورتم خیره شوند و مژه هایم را بشمارند. در امان نیستم. احساس بدى دارم و نمى توانم به هیچ کس بگویم. میزم درست وسط میز هاست. امکان جابه جایى را به هر شکل که مى توانستم بررسى کردم. التماس براى امکان جابه جایى را نوشته ام توى یک نامه بلند بالا و داده ام به رئیس. زیرش را با خودکار قرمز امضا کرده که امکان جابه جایى وجود ندارد و برگه را داده به منشى.منشى درباره سوءرفتار همکاران از من پرسش هایى مى کند. مى خواهم برایش توضیح بدهم اما گوشش به توضیحاتم بدهکار نیست. حواسش پیش آینه اى است که در دست دارد. خودش را مرتب در آینه نگاه مى کند. رژ لب قرمز تند چندش آورى روى لب هایش مالیده است که کمى روى دندان ها هم خورده. دندان ها زرد هستند. ته سیگارى روى زمین کنار پایش افتاده، بلند مى شود، سرم را خم مى کنم زیر میزش؛ در باریکه کنار دیوار پر از این ته سیگار هاست که روى هم افتاده اند. مژه هایش مصنوعى است، سنگین و سیاه، خستگى پلک هایش را حس مى کنم. انگار به زحمت بالا مى آیند و چشم ها باز مى شوند. از گوشه خارجى چشم ها خط سیاه پر رنگى تا بیرون کشیده شده است.مى پرسد: مثلا چطورى نگاهتون مى کنن که معذب مى شین؟ شما که فقط کرم دست و صورت مى زنین. مو هاتونم که رنگ نمى کنین؛ تا این جا که از زیر روسرى پیداست و من مى بینم دونه هاى سفید توش دیده مى شه. خیلى هم که لوند و جذاب نیستین خدارو شکر! پس چطور اینقدر نگاهتون مى کنن که درخواست جابه جایى دادین! با لبخند این ها را مى پرسد. پیش خودش فکر مى کند تا وقتى که با چند کیلو آرایش در صف اول جلب توجه است چرا باید کسى به من نگاه کند. برایش حرف هاى من مهم نیست یک جور به دلایل من دهن کجى مى کند که دلش خنک شود. مى گویم شما متوجه نمى شوید بعد دلش را مى سوزانم؛ باید کارمند ارشد باشید تا متوجه این جریانات بشوید.دلش سوخته! مطمئنم! چون بقیه حرف ها را زیر لب مى جود و بلند بلند نمى گوید... شانس آوردیم چادرى نیستید... فقط همین را مى شنوم.
متن کامل سبک زندگی این هفته را می توانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#پزشکی
چگونه مى شود فهمید بدن اسیدى شده است؟
اگر صبح ها مدام احساس خستگى مى کنید یا این که بین ساعت 1 تا 3 صبح از خواب بیدار مى شوید و خوابتان به هم مى ریزد، اگر از سوزش معده رنج مى برید یا این که صبح ها نفستان سنگین است، اگر مدام دست و پایتان یخ مى زند، پاهایتان عرق مى کند و نمى توانید سرما را تحمل کنید؛ یعنى این که بدنتان علائم استرس فیزیولوژیکى را نشان مى دهد که ناشى از حالت اسیدى است. در حالت کلى هر بیمارى مزمن بدن از حالت اسیدى ناشى مى شود که دیابت، بیمارى هاى کلیوى و سرطان ها از این دسته هستند. بیشترین حالت اسیدى مربوط به مصرف قند سفید، آرد سفید و مواد غذایى تهیه شده از آن، پاستاها، شیرینى جات، روغن هاى تصفیه شده، چاى، قهوه، الکل، شکلات و آبگوشت هاى چرب است.
@zane_ruz
#مذهبی
خدا بسیاری از مقدرات ما را بر اساس نگاه ما تنظیم میکند
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
🔸داشتنِ نگاه خوب و درست، آنقدر اهمیت دارد که خداوند خیلی از مقدرات ما را در دنیا و خیلی از ثواب و عقابهای ما را در آخرت، بر اساس نگاه ما تنظیم میکند.
🔸 البته بعضیها دربارۀ «نگاه مثبت» خیلی مبالغهآمیز صحبت میکنند و مثلاً میگویند «نگاه تو هرطور که باشد، همۀ عالم مطابق نگاه تو تغییر میکند!» درحالیکه اینطور هم نیست، خدا از امتحانکردن و از مجازات و پاداشدادن بندهاش در دنیا-هرچند بهصورت پیچیده– دست برنمیدارد، اما بالاخره نگاه انسان خیلی مؤثر است.
🔸چگونگی نگاه و تلقی ما از خدا، در چگونگی رفتار خدا با ما مؤثر است. طبق روایت، خداوند میفرماید: رفتار من با بندهام، در گمان بندهام قرار دارد؛ تو گمانت به من چگونه است؟ من همانطور با تو رفتار میکنم! (فقه منسوب به امامرضا(ع)/٣٦١)
🔸حسنظن ما به خدا، نوع نگاه ما را به خدا، نشان میدهد. بعضیوقتها اگر حسنظن به خدا نداشته باشیم، همین به بزرگترین گناه نابخشودنی تبدیل میشود؛ مثل روز عرفه در صحرای عرفات که خدا در آن روز، همه را میبخشد غیر از کسی که به خدا حسن ظن ندارد.
🔸 نهتنها مقدرات ما در این دنیا، به نگاه ما بستگی دارد، بلکه شاید بتوان گفت که در قیامت، هیچ عملی فایده ندارد الا حسنظن به خداوند! آنجا دیگر نمیتوانی صدقه بدهی، نماز بخوانی، روزه بگیری و... اما بر اساس روایت، یک عمل در آنجا اثر دارد و آن حسنظن است.
🔸میفرماید: روز قیامت یک بندهای را میخواهند به سمت عذاب ببرند، او برمیگردد به عقب نگاه میکند و میگوید که «خدایا فکر نمیکردم مرا عذاب بکنی» یعنی نگاهم به تو این نبود! خداوند میفرماید: بندۀ مرا به بهشت ببرید؛ بهخاطر همین نگاهش! (فقه منسوب به امامرضا(ع)/٣٦١)
@zane_ruz
#یار_مهربان
معرفی کتاب «از افغانستان تا لندنستان»
افغانستان تا لندنستان»، خاطرات «عمر الناصرى (ابوامام المغربى)» است، یک جوان اهل مغرب که از کودکى در بلژیک بزرگ شده و بعد از یک زندگى پرفراز و نشیب، به شبکه هاى تکفیرى داخل اروپا متصل مى شود، اما در همان زمان بنا به دلایلى دیگر، به عضویت «دستگاه اطلاعات خارجى فرانسه(DGSE)» نیز درمى آید. کتاب، شرح جذابى است از زندگى پرماجراى عمر الناصرى، کسى که هم مى خواست «مجاهد» باشد، هم مى خواست با «تروریست ها» بجنگد؛ کسى که هم از دستگاه هاى اطلاعاتى غربى مى ترسید، و هم براى نجات جان خود به آن ها پناه برده بود. شرح این ارتباطات، ماجراجویى ها و خطرات سهمگینى که او از سرگذرانده را مى توانید در این کتاب بخوانید، کتابى که از سوى «وحید خضاب» (محقق و مترجم تخصصى جریانات تکفیرى) ترجمه شده و از سوى «نشر شهید کاظمى» روانه بازار گردیده است. کتاب «از افغانستان تا لندنستان» خاطرات جاسوس دستگاه اطلاعاتى فرانسه در شبکه تکفیرى هاى اروپاست که توسط «عمر الناصرى(ابوامام المغرب)» به رشته تحریر درآمده است و به همت «انتشارات شهید کاظمى» به چاپ رسیده است.
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#ینگه_دنیا
ریز و درشت های سرزمین آفتاب
توکیو از لحاظ دارا بودن تعداد رستوران هاى یک شهر، در جهان مقام اول را دارد به نحوى که تعداد رستوران هاى پاریس با همه ادعایش به نصف تعداد رستوران هاى توکیو هم نمى رسد. در نتیجه براى هر سلیقه و درخواستى، مکانى براى پاسخگویى است. بیشتر رستوران ها مربوط به غذاهاى خاور دور (ژاپنى، چینى، کره اى، تایلندى و...) است. اما با کمى جستجو مى توان غذاى دیگر کشورها را هم در توکیو پیدا کرد. حتى رستوران ایرانى براى خوردن چلوکباب و قورمه سبزى! به جز گستره بالاى رستوران ها، در بیشتر مراکز خرید، ایستگاه هاى مهم مترو و خیابان هاى اصلى به راحتى مى توان شعبه اى از فست فود هاى زنجیره اى غربى مانند مک دونالد، KFC، کینگ برگر، ساب وى و... را یافت. ژاپنى ها عاشق ماهى خام هستند. گوشت انواع ماهى خام معمولا بدون هرگونه افزودنى آماده و سرو مى شود ولى در زمان خوردن آن را در سس سویا زده و میل مى کنند.همراه با گوشت ماهى خام معمولا مقدار کمى از ماده اى خمیرى شکل و سبز رنگ بنام «واسابى» سرو مى شود. این ماده در اصل ریشه یک گیاه است که بسیار نرم رنده شده است. معمولا قبل از خوردن ماهى خام مقدارى از واسابى را در پیاله سس سویا حل مى کنند تا ماهى را که در سس سویا مى زنند، طعم واسابى هم بدهد. مزه واسابى قدرى تیز است اما طعمى بسیار متفاوت و منحصر به فرد نسبت به تیزى فلفل یا زنجبیل دارد. حداقل یک بار چشیدن آن خالى از لطف نیست.میوه و صیفى جات در ژاپن بسیار گران است و در خیلى موارد دانه اى فروخته مى شود. انواع میوه نیز عمدتا وارداتى است و قیمت بالایى دارد. هندوانه، خربزه و طالبى جزو میوه هاى وارداتى است و برش هاى کوچک آن در خیابان با قیمت هر برش 100 تا 200 ین فروخته مى شود. دوست ژاپنى من تعریف مى کرد که براى تولد پسرش به او یک عدد خیار بزرگ هدیه داده است چون خیلى خیار دوست دارد! هزینه استفاده از تاکسى در ژاپن بسیار بسیار بالاست! براى مثال کرایه تاکسى از فرودگاه ناریتا تا شهر توکیو حدود 20,000 تا 30,000 ین است که مبلغ کرایه تاکسى حدود 700 هزار تومان تا یک میلیون تومان خواهد بود! کرایه جابجایى در سطح شهر نیز با تاکسى زیاد است. ورودى تاکسى 700 ین براى 2 کیلومتر اول است و بعد به ازاى هر 300 متر 100 ین به کرایه اضافه مى شود. از ساعت 10 شب تا 5 صبح هم کرایه افزایش مى یابد. پیشنهاد مى کنم براى یک مسافرت با صرفه حتما از اتوبوس و مترو براى انتقال به شهر و جابجایى در سطح شهر استفاده کنید.مترو توکیو بسیار گسترده بوده و توسط آن مى توان به اکثر نقاط شهر دسترسى پیدا کرد. ایستگاه مترو در هر دو فرودگاه و در ترمینال هاى آن ها قرار داشته و به راحتى مى توان از داخل سالن اصلى به مترو دسترسى داشت. نقشه مترو در بیشتر ایستگاه ها به زبان انگلیسى و رایگان در اختیار مسافرین قرار مى گیرد. تهیه بلیت از دستگاه هاى مخصوص فروش بلیت در ورودى ایستگاه هاى مترو انجام مى پذیرد.
@zane_ruz
#ایرانگردی
شهر بدون کولر!
از گذشته تا به امروز آوازه یکی از شهرستانهای استان آذربایجان غربی تا اندازهای با مؤلفه خنک بودن سر زبان ها افتاده که بسیاری از افراد، آن را به عنوان شهر بدون کولر میشناسند. این شهرستان امروزه با نام چالدران شناخته میشود. چالدران در شمال غربی استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. این شهرستان از ۲ بخش، ۷ دهستان و ۲ شهر تشکیل شده است؛ شهرهای شهرستان چالدران با نامهای آواجیق و سیه چشمه شناخته میشوند.
@zane_ruz
#شماوما
هیچ چیز تصادفى نیست
یک شب با یکى از دوستان اهل معرفت، سوار ماشین او در جاده در حرکت بودیم. به ناگاه سگى به جلوى ماشین پرید و نتوانست ماشین را کنترل کند و به سگ خورد. سپر ماشین از بین رفت. مدتى درنگ کردیم و بعد ادامه مسیر دادیم، گفتم: ناراحت نباش اتفاقى است که افتاده است و حیوان است و سگ، تقصیر تو چیست؟ آه سردى کشید و حقیقت زیبایى گفت: گفت: هیچ تصادفى، تصادف و شانسى نیست. گیریم قبول کنیم اجل آن سگ رسیده بود و باید مى مرد، و سرنوشت او زیر چرخ ماشینى ماندن، امشب در جاده بود. حال سؤالى که براى من باید پاسخ داده شود این است که، چرا من براى این امر شر و مصیبت انتخاب شدم؟ تو نمى دانى ولى خودم بهتر مى دانم، اتفاق امشب ناشى از گناهى بود که من امروز انجام دادم و خودم مى دانم چه بود!
@zane_ruz
#داستان
انعکاس
معصومه تاوان
سمیرا کلافه و درب و داغان بود. حال و حوصله نداشت، مدام گوش به زنگ بود تا کسى در بزند یا تلفن زنگ بخورد.
ـ نمى دونم، دوباره بابات زده به سرش، همه رو از خونه بیرون کرد و در رو بست.
ـ الان کجایین؟
ـ اومدیم خونه خالت.
دستمال را با حرص مى کشید روى اسباب و لوازم...
ادامه این داستان زیبا را می توانید در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
سپاس خدایی را که طاعت و عبادتش را بر من واجب نمود، و آنچه را پيامبرانش آوردند به من فهماند، و پذيرفتن خشنودي اش را بر من آسان كرد، و در تمام اين امور به ياري و لطفش بر من منّت نهاد...
سلام!🌹✋
صبح تون بخیر
روزتون شاد و پر از موفقیت
@zane_ruz
#حدیث_امروز
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند عز و جل به داود پیامبر - که بر پیامبر ما و خاندانش و بر او درود باد - وحی کرد: ای داود! هرگاه بنده مؤمن من گناهی کند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نماید و به هنگام یاد کردن از آن گناه از من شرم کند، او را بیامرزم و آن گناه را از یاد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نیکی بدل کنم. و از این کار مرا با کی نیست که من مهربانترین مهربانانم.
"بحارالانوار، جلد ۶، صفحه ۲۸"
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نمای_نزدیک
ژن خوب تمام عیار
باران زعیمی
از گران شدن ها ناراحت بود و تمام گونه هاى ثروتمند جامعه را با یک چوب مى نواخت. برایش فرقى نمى کرد طرف حسابش از نوع حاتم طایى هاى نادر و کمیاب باشد یا یکى از سلاطین جزایر بى در و پیکر اقتصاد اعتدال زده! گاهى هم در همراهى با عدالتخواهان نکته سنج، اشرافیت قارونى را که ذوقش از مانور تجمل گذشته و به عملیات انهدام فرهنگ، اخلاق، شرافت و وجدان رسیده همان قدر منفور و مایه سوختن دل ضعفا مى دانست که خانواده هاى لاکچرى لایه هاى میانى طیف توانگر را که از جمله تفریحات سالمشان راه انداختن خیریه و جمع کردن هدایاى نقدى و غیرنقدى براى بخشى از نیازمندانى است که خود مسبب اصلى فقر آن ها بوده اند.اما او جزو یک دسته خاص از طبقه متوسط به پایین جامعه بود. یکى از آن شعبه هاى عجیب و غریب خیل منتقدین اشرافیگرى که صبح تا شب به پولدارها فحش مى دهند و شب تا صبح خواب تبدیل شدن به همان پولدارها را مى بینند! با زبان یا قلم از جلوه هاى متفرعنانه آنان اظهار نفرت مى کند اما تمام هم و غمش شبیه شدن زندگى اش به همان هاست. حاضر است زیر بار انواع وام هاى طویل المدت و ثقیل القسط برود اما حتما ساید باى ساید فلان مارك، ماشین ظرفشویى بهمان مدل و ویترین طرح لویى nام را داشته باشد حتى اگر جاى کافى در خانه 50 ـ 60 مترى اش نباشد! ناسزا مى گوید ولى زودتر از همه فرم اینترنتى پیش خرید خودروهاى اشرافى را پر مى کند. نباید ذره اى از آجیل مجلل شب عیدش کم شود وگرنه شعار مبارزه با فقر را به طاق صفحه مجازیش سنجاق مى کند! ماشین شارژى پسرش باید به راه باشد حتى اگر یک وجب بیشتر در خانه بى حیاط شان جاى حرکت نداشته باشد! این افراد تا وقتى دستشان نرسد خسرالدنیا و الآخره هایى هستند که آدم نمى داند به درجه فلاکت فکریشان بخندد یا گریه کند؟ حرف هاى این آدم ها را نباید شنید، نباید باورشان کرد، نباید به آن ها قدرت داد که اگر دستشان برسد خسران دنیا و آخرتشان را براى آبادى دنیایشان سرایت مى دهند به دنیا و آخرت دیگران. تا یاد نگیریم تقبیح اشرافیگرى را با دکترین قناعت و تقواى مخالفت عملیاتى کنیم نمى توان امید داشت جامعه از شبیخون فرهنگى اشراف، سالم خارج شود. باید بدانیم تنها کسانى حق دارند معترض لاکچرى شدن هاى ظالمانه شوند که زندگى حقیقى خود را با ثروت قناعت و دورى از رؤیاى حریصانه لاکچرى شدن غنى کرده باشند، نه آن مریض دلانى که نمى توانند آلودگى گوشت را ببینند و تنها از سر مهیا نبودن شرایط، مى شوند مصداق گربه اى که دستش به گوشت نمى رسد و مى گوید بو مى دهد! نمونه اش سلبریتى هاى بیسواد و تازه به دوران رسیده با پول ملت است و ژن هاى خوب نمایى که بر موج مطهر و نورانى انقلاب سوار شدند و چون به قدرت رسیدند، نقاب همراهى با انقلاب مستضعفین را کنار زده و ناسزاهایشان به طاغوت اشرافى جاى خود را به تحقیر ملت داد و این یعنى تا در دایره حاکمیت زندگى خود موسى نباشى، فرعون ستیز نخواهى شد؛ این یعنى تا رؤیاى عدالت نداشته باشى، عدالتخواه نخواهى شد.
@zane_ruz
#کدبانوگری
کشک بدون گلوتن
مواد لازم
دوغ یا ماست: به میزان لازم
طرز تهیه:
براى درست کردن این نوع کشک باید دوغ یا ماستى را که انتخاب کردید روى حرارت ملایم قرار دهید و مدام هم بزنید تا یکدست و غلیظ شود. سپس از روى حرارت بردارید تا کاملا سرد شود.در حین سرد شدن آب و املاح آن از هم جدا مى شوند. باید آب را از املاح جدا کنید و املاح مانده همان کشک است که میزان غلظت آن بستگى به مقدار جوشیدن آن دارد. اگر املاح مانده دون دون و بریده شد، بهتر است در داخل مخلوط کن بریزید تا کاملا یکدست شود.سپس همانند خمیر گلوله کنید و در ظرف دردار در یخچال نگهدارید.
@zane_ruz
#مذهبی
خدا چه کسانی را از گناه حفظ میکند؟
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
🔸 کسی که اهل برنامه باشد، وقتی برنامهاش بههم میریزد یا خلاف برنامه عمل میکند، بهلحاظ روحی بههم میریزد. کسی که اهلمنفعتطلبی و رسیدن به منافع عالی باشد، وقتی خلاف منافع عالیِ خودش عمل میکند، بهلحاظ روحی بههم میریزد.
🔸 همچنین کسی که بهعنوان «عبد» فرمان خدا را اطاعت کرده و کمکم یک رابطه و عُلقهای بین او و خدا پدید آمده، وقتی خطا میکند و فرمان خدا را اجرا نمیکند، یک بههمریختگی، دلشکستگی و انکساری پیدا میکند که این وضعیت را آدمهای معمولی که بهخدا معتقدند، در اثر نافرمانی خدا پیدا نمیکنند.
🔸کسی که رابطهاش با خدا، رابطۀ عبد و مولا باشد، وقتی دچار خطا و گناه میشود، از نظر روحی واقعاً بههم میریزد؛ چون فرمان خدا پیش او خیلی حرمت دارد. این احساس گنهکاری و شرمندگیِ عبد پیش مولا، فقط در اثر اطاعت از فرمان خدا و فرمان ولیّ خدا پدید میآید.
🔸وقتی یک مؤمن-بهدلایل فوق- در اثر گناه و خطا، خیلی دچار بههمریختگیِ روحی شود، خدا مراقبت میکند که این بندهاش گناه نکند چون میداند که او واقعاً بههم میریزد. طبق روایت، خدا وقتی ببیند که بندهاش دوست دارد گناه نکند و نیِتش این است، او را در حدّ عصمت، از گناه محافظت میکند. (اعلامالدین/ص۳۰۱)
🔸این بندگان خدا، شادیشان به این است که خطا نکنند؛ اینها خودشان را لبۀ پرتگاه جهنم میبینند لذا حسِ پرهیز از گناه در اینها خیلی شدید است و مراقب هستند که وضع روحیشان در اثر گناه و نافرمانی خدا بههم نریزد.
@zane_ruz
#گفتگو
قصه شنیدنی زندگی یک ستاره
فاطمه اقوامی
درست است که ما آدم ها از نظر داشته هایمان با هم اختلافات و تفاوت هاى اساسى داریم اما اگر با نگاه دقیق ترى به قضیه بنگریم مى توانیم یک دارایى مشترك پیدا کنیم... دارایى که بسیار ارزشمند است و همه ما از روزى که پا در این دنیا مى گذاریم تا وقتى بار سفر مى بندیم در اختیارمان هست و مى توانیم از آن بهره ببریم هرچند متأسفانه خیلى اوقات غافلیم و آن را به فراموشى مى سپاریم و تازه زمانى که از دستش مى دهیم مى فهمیم چه در گرانبهایى را از دست داده ایم... در گرانبهایى به نام زمان و فرصت... اما در بین ما کسانى هستند که استاد استفاده از این دارایى ارزشمند هستن... آن قدر در این کار مهارت دارند و کارنامه شان پربار است که گاهى دهان انسان از تعجب باز مى ماند و با خودش نجوا مى کند مگر چنین چیزى امکان پذیر است؟!... ما این هفته به سراغ یکى از این افراد رفتیم... داستان زندگى «بى بى فاطمه حقیرالسادات» بانوى نخبه شهر بادگیرها نشان مى دهد هیچ چیز ناممکن نیست... مى شود در ابتداى فصل جوانى به خانه بخت بروى، چهار فرزند موفق تربیت کنى، خودت هم بر فراز قله موفقیت بایستى و با غرور چهره واقعى بانوى مسلمان ایرانى را به جهانیان نشان دهى... او که اکنون به عنوان محقق پسادکترا مشغول فعالیت و پژوهش است مهربانانه فرصتى را در اختیار ما قرار داد تا روایت زندگى اش را بشنویم و ازکوله بار تجربه اش بهره بگیریم...
از خواندن موفقیت هاى یک بانوى ایرانى در مجله زن روز لذت وافر ببرید.
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#زیرگذرتاریخ
جوان یزدی را در حج گردن زدند
ابوطالب یزدى، جوانى 22 ساله از یزد بود که همراه همسرش، به قصد انجام عبادت حج با کاروانى عازم مکه شد. آنان از مرز قصرشیرین وارد عراق و سپس کویت شدند و از آن جا به عربستان رفتند و از مسیر شنى با تحمل سختى فراوان در روز دوم یا سوم ذى الحجه به مکه مکرمه رسیدند و اعمال عمره تمتع را آغاز کردند. شب نهم ذى الحجه راهى عرفات شده، به ترتیب اعمال عرفات، مشعر و منا را انجام دادند و روز سیزدهم براى انجام دادن اعمال مکه به طرف مسجدالحرام رفته، مشغول طواف مى شوند. ابوطالب هنگام طواف به خاطر گرمازدگى دچار استفراغ شد و براى آلوده نشدن زمین، آن در دامان احرام خود ریخت و مراقبت کرد تا روى زمین نریزد. برخى مى گویند: اشتباه او این بوده که در این حال از کعبه فاصله نمى گیرد و با حمل این مواد به طواف ادامه مى دهد. عده اى از حجاج که برخى از آن ها مصرى بودند وقتى ابوطالب را با آن حال مشاهده مى کنند، با این تصور که وى به قصد آلوده کردن مسجدالحرام، نجاست به همراه آورده است به وى حمله کرده، او را به سختى کتک مى زنند که به ناچار دامن احرام از دست او رها مى شود و قى روى زمین حرم مى ریزد. پس از آن شرطه هاى حرم وى را دستگیر مى کنند. پس از تشکیل دادگاه، شرطه ها و چند افراطى دو آتشه علیه وى شهادت مى دهند که او قصد آلوده کردن حرم و کعبه را داشته است.از سوى دیگر بسیارى از حجاج ایرانى ، عراقى و دیگران شهادت دادند که وى در نتیجه بیمارى و گرماى هوا حالت استفراغ به وى دست داده ولى قاضى حکم اعدام او را صادر کرد. حکم او در روز دوازدهم ذى الحجه، توسط حکومت آل سعود و توسط 50 نفر پاسبان که ابوطالب را با دست هاى بسته به بازار آورده بودند، اجرا شد.
شرح کامل این ماجرای دلخراش را می توانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#شماوما
روباه و خروس
شنیدم که خروسى بود جهان گردیده و ددام هاى مکر، دریده. روزى پیرامون
ده به تماشاى بوستانى مى گشت، بانگى بکرد. روباهى در آن حوالى بشنید. طمع در خروس کرد و به حرصى تمام دوید تا به نزدیک خروس رسید. خروس از بیم بر دیوار جست. روباه گفت از من چرا مى ترسى، پادشاه وقت فرموده است که هیچ کس مبادا بر کس بیداد کند، چنان که کبوتر هم آشیانه عقاب باشد و سگ در پوستین روباه نیفتد. خروس در میانه سخن او گردن دراز کرد و سوى راه مى نگرید.روباه گفت: چه مى نگرى؟ گفت: جانورى مى بینم که از جانب این دشت مى آید، با دم و گوش هاى بزرگ، چنان مى آید که باد به گردش نرسد. روباه را از این سخن، سنگ نومیدى در دندان آمد، ناپروا و سراسیمه پناهگاهى مى طلبید. خروس گفت: بیا تا بنگریم که این حیوان بارى کیست؟روباه گفت: این علامات که تو شرح مى دهى، دلیل آن مى کند آن سگ تازى است و مرا از دیدار او خرمى نباشد. خروس گفت: پس نه تو مىگویى که پادشاه نددا در داده است که کس را بر کس دشمنى نرسد. روباه گفت بلى، اما امکان دارد که این سگ نشنیده باشد.
مرزبان نامه سعدالدین وراوینی
@zane_ruz
#خانواده
ایدهآل در هیچ کجای عالم نیست!
رهبرانقلاب:
در امر ازدواج، هیچ کس ایده آل نیست. انسان نمیتواند ایده آل خود را پیدا کند. باید بسازند و زندگی کنند. ۱۳۷۶/۹/۶
♨️ آدم، اول که نگاه میکند، همهاش حُسن است. بعد که وارد میشود اخلاقیّاتی هست، نقایص و کمبودهایی هست، ضعفهایی وجود دارد که به تدریج در یکدیگر کشف میکنند.
🌸 اینها نباید موجب سردی بشود. باید با این کمبودها ساخت، چون بالاخره مردِ ایده آل بیعیب و زنِ ایده آل بیعیب در هیچ کجای عالم پیدا نمیشود. ۱۳۷۸/۱/۲۴
@zane_ruz
#داستان
الان وقتش نیست
مریم جهانگیری زرگانی
سپیده توى اتاق استاد جامعه شناسى، پشت میز او نشسته بود و چیزى مى خواند و یادداشت بر مى داشت. یکدفعه در اتاق باز شد و دو نفر داخل آمدند. سپیده سرش را بالا آورد و تازه واردها را نگاه کرد. یکى زنى میانسال بود و دیگرى دخترى عصبانى. چینى به پیشانى سپیده افتاد. یکدفعه زن میانسال را شناخت. استاد درس زبان انگلیسى اش در دوران کارشناسى بود...
ادامه این داستان را می توانید در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz