📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #پانزدهم 🌷 #مفهومی_شهدایی 💠 برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر #ح
📚 #مرد"
✍برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
🍂قسمت 25
✏️دل تو دل رضا نبود. بی تاب و غرق هیجانی ناشناخته، به بسیجیان گردان حبیب بن مظاهر خیره مانده بود. آنها را می دید که چگونه با هم وداع می کنند، وصیت نامه می نویسند و آخرین توصیه ها را به هم می کنند و حلالیت می طلبند. آفتاب در مغرب چشم از جهان می بست و پرده ی سیاه شب می رفت تا بر سراسر آسمان گسترده شود.
محسن وزوایی آخرین توصیه ها را به نیروهایش کرد و بعد زمزمه دعای توسل به گوش ها رسید. رضا دوست داشت همراه آنها بگرید، اما نمی توانست.
همه سر از سجده برداشتند و از زیر قرآن گذشتند و به سوی خط مقدم روانه شدند. شور و هیجان رضا بیشتر شد. دلش شور می زد.
به دامنه ی تپه های "بلتا" رسیدند. به انتظار پشت خاکریز نشستند.
ساعت ده و نیم شب بود که صدای پر صلابت احمد از بی سیم به گوش رضا رسید که فرمان آغاز پیشروی را داد.
رضا می دانست که وزوایی به همراه چند نفر از بچه های واحد اطلاعات و عملیات مسیر حرکت ستون را بارها رفته اند و با چم و خم راه آشنایند. اما یک گروه کوچک شناسایی کجا و یک ستون هزار و دویست نفره کجا؟
فقط صدای برخورد هزار و دویست جفت پوتین پوش بر بستر شنی رودخانه ی "رفائیه" خود غوغایی به پا می کرد که در آن دشت شب زده از مسافت چند کیلومتر هم به خوبی شنیده می شد، و همین مسئله نگرانی رضا را بیشتر می کرد.
یک ساعت بعد، رضا به احمد پیام داد که گردان حبیب از خط اول عراق گذشته است. ساعتی دیگر گذشت. دشت غرق در تاریکی بود و فقط صدای پای آنها به گوش رضا می رسید. نگرانی رضا بیشتر شد. می باید تا حالا به "تپه تانک"، که مقصد آنها بود، می رسیدند. اما هنوز نرسیده بودند. قدم تند کرد و به وزوایی رسید. اما وقتی به وزوایی رسید که یک بسیجی اطلاعاتی می خواست وزوایی را به گوشه ای بکشاند. رضا همراهشان شد. بسیجی جوان به وزوایی گفت: "راه رو گم کرده ایم."
وزوایی مات و متحیر به بسیجی جوان نگاه کرد. بعد به سوی ستون نیروها رفت و ستون از حرکت ایستاد. وزوایی پیام داد که ستون بنشیند. بعد پیامی دهان به دهان از اول تا آخر ستون رفت:
-نترسید. امیدتان به خدا باشد.
رضا کلید گوشی بی سیم را زد و لحظه ای بعد صدای احمد را شنید.
-حاجی ما هدف رو گم کردیم.
-چی؟ حالا کجایید؟
-نمی دونم حاجی. نمی دونم.
-به گوش باش.
رضا به ستون نگاه کرد. وزوایی را دید که مستاصل و نگران به اطراف نگاه می کند. بچه های اطلاعات از ستون جدا شدند و هر کدام به طرفی رفتند.
بی سیم صدا کرد. رضا گوشی را به دهان نزدیک کرد.
-رضا، به محسن بگو من با باقری تماس گرفتم. می خوان عملیات رو لغو کنند.
رضا یخ زد. رفت به سوی وزوایی و گوشی را به او داد.
-نه حاجی نباید لغو بشه. امیدمون به خداست. به حاج حسن بگو ما راه رو پیدا می کنیم.
گردان حبیب، دل شکسته و غمگین، در دشت پهناور تاریک دست به دعا و تضرع برداشت. وزوایی کنار رضا که چهارزانو نشسته بود و صورتش را در میان کف دو دست گذاشته بود، به سجده رفت. رضا صدای وزوایی را شنید.
خداوندا، الان تمام مردم ایران چشم انتظارند. توی این حمله، نه آبروی ما بندگان حقیرت، که آبروی اسلام درمیونه. تو بودی که دریای نیل رو برای موسی شکافتی، تو بودی که حضرت محمد(ص) را توی غار پناه دادی.
بغض رضا ترکید و شانه هایش تکان خورد.
-خداوندا، ما به خونخواهی فرزند زهرا(س) قیام کرده ایم. تو رو قسم به امام زمان، و مظلومیت خاندان اباعبدالله، بندگان ضعیفت رو یاری کن و از این درماندگی نجات بده!
-گریه امان رضا را برید. لحظه ای بعد وزوایی سر بلند کرد و روی زانو نشست. رضا نگاهش کرد. صورتش خیس بود. وزوایی ایستاد. به چهار سمت چرخید. رضا هم ایستاد. زمزمه ی وزوایی را شنید.
-یا اباعبدالله الحسین(ع)!
وزوایی رو به سمتی از حرکت باز ماند. رو به رضا کرد و گفت: "به بچه ها بگو از این سمت می ریم. به حاج احمد هم پیام بده".
رضا بی سیم را روشن کرد.
-حاجی با توکل به خدا و یاری ائمه(ع) ما حرکت کردیم. دعامون کنید.
رضا صدای هق هق احمد را از پشت بی سیم شنید.
ادامه دارد..
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #پانزدهم 🌷 #مفهومی_شهدایی 💠 برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر #ح
📚 #مرد"
✍برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
🍂قسمت 26
✏️یک ساعت از حرکت دوباره ی ستون گردان حبیب می گذشت. رضا می دید که وزوایی حال دیگری دارد. به یکباره شبح تپه ای در برابرشان شکل گرفت. ستون به دستور وزوایی ایستاد. وزوایی بچه های اطلاعات را جلو فرستاد. آنها رفتند و بعد به سرعت برگشتند؛ شادمان و گریان.
-رسیدیم.
وزوایی با آرامش به آسمان نگاه کرد. رضا گریان و غرق در شعف در بی سیم گفت: "حاجی رسیدیم. الله اکبر."
و "الله اکبر" احمد را از آن سوی خط شنید.
-رضا، به محسن بگو تو قرارگاه ولوله شده. دست خدا به همراهتون!
یکی از بچه های اطلاعات کنار وزوایی آمد و گفت: "برادر محسن، یک ساعت زودتر از زمان پیش بینی شده به مقصد رسیدیم. باور کنید ما تا حالا این مسیر رو نیومده بودیم."
رضا به محسن نگاه کرد. آرامش در چهره اش موج می زد. ستون کنار تپه های "علی گره زد" به انتظار نشست.
ساعت چهار صبح بود که بی سیم رضا به کار افتاد.
-بسم الله الرحمن الرحیم. لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه. با نام نامی مظلومه ی شهید، یازهرا(س)، یازهرا(س)، یازهرا(س).
رضا پیشاپیش گردان حبیب به قلب دشمن زد.
نبرد آغاز شد. بسیجی ها به توپخانه ی دشمن در پشت تپه ها یورش بردند. عراقی ها غافلگیر شدند. دشت یکپارچه آتش شد.
ادامه دارد..
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
ضحاک و کاوه اهنگر.amr
1M
داستان ضحاک و کاوه اهنگر
#نوجوانان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
shobahat zanan.apk
2.36M
نرمافزار
شبهات زنان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
زیارت مجازی.apk
2.82M
💥نرم افزار رایگان زیارت مجازی💥
🔸مکه مکرمه
🔸مدینه منوره
🔸کربلای معلی
🔸مشهد مقدس
🔸مسجد جمکران
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐑 سلاااام بچههای نازنینم 🐓
🐰من امدم بادست پر🐰
🐸 #نـــقـاشـــی 🐼
🐱 #کــارتــون 🐰
🐘 #شـعــر 🐷
🐼 #قصه🐥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوراب های کهنه بچه ها را دور نریزید
برایشان این عروسک های زیبا را درست کنید. عاشقشان می شوند
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم کلیپ قرائت سوره قدر
حتما گوش بدین
🙂👂👂👂👂👂
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
4_5965240576600179172.amr
354.4K
داستان کودکانه قدر با صدای سرکار خانم رضوی😊👆👆🌹
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
تصویری از آیه های سوره قدر 👆👆👆😊🌹
شعر سوره قدر ☺️👇👇👇
اول به نام خدا خدای خوب و دانا
که خیلی مهربونه هرکی اینو می دونه
بخشنده و رحیمه خالق این زمینه
گفته خدا محمد(ص) رسول خوب و دانا
بگو به بندگانم این حرف رو از سوی ما
خدای خوب فرستاد قرآن رو تو شب قدر
شبیکه ازهزارماه* هست خیلی خوب وبهتر
شبی که توش آوردند فرشتهها رو زمین
قرآن رو خوب و کامل تا سوره آخرین
این شب خوب پرشده از رحمت خداوند
هرکسی قدر بدونه* همیشه هست سربلند
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اسکار
بفرست برا دوستات😍
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇
♦️☀️ 14 رمان آماده که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30753
💚💚💚💚💚
☑️ لینکها برای راحتی شما 👇👇👇
♦️♦️بیش از 500 #کتابهایpdf و #نرمافزارهای = شامل #رمانها #اعتقادی #اخلاقی #کاربردی و مهم و ارزشمند 🌻و امکانات زیاد دیگر... را در این کانال #دانلود کنید.
🔴🔵🔴 لینک راهنما که تا به الانه در کانال قرار گرفته 👇تماما مذهبی👇اسلامی
🍎لیست اول 👇
https://eitaa.com/zekrabab125/19259
💚 تعداد 51 نرمافزار و کتاب pdf کاربردی , رمان عقیدتی ، سیاسی ، و ..... 👆👆👆
🍎لیست دوم 👇
https://eitaa.com/zekrabab125/20779
💚 تعداد زیادی نرم افزارهای و کتاب pdf کاربردی ، عقیدتی ، حدیثی ، و .....👆👆
🍎لیست سوم👇
https://eitaa.com/zekrabab125/27333
💚 تعداد 130 کتابهای pdf = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🍎لیست چهارم👇
https://eitaa.com/zekrabab125/29115
💚 تعداد 100 کتابهای pdf و نرمافزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🍎لیست پنجم
https://eitaa.com/zekrabab125/30402
💚 تعداد 76 کتابهای pdf و نرمافزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇
♦️☀️ 14 کتاب صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30814
♦️♦️♦️
🔴 👈شروع رمان جدید بنام #مــــرد
🔵✍✍زندگینامه سردار احمد متوسایان 🌷👇👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30725
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 1 تا 7 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30789
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 8 تا 13 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30836
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 14 تا 19 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30876
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 20 تا 26 👆
🔴🔴 کتاب جدید #صوتی همراه با نخسه pdf + ترجمه دعاهای صحیفه سجادیه ، هرکسی گوش نکند ضرر کرده ...!!!!👇👇👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30775
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 1 و 2 👆و کتاب pdf
https://eitaa.com/zekrabab125/30833
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 3 و 4 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30873
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 5 و 6 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30828
داستان کوتا قسمت 1101 تا 1105 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30867
داستان کوتا قسمت 1106 تا 1110 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30846
3 کتاب مجازی = کمالالملک + مدیریت و تنظیم وقت + پرواز تا بینهایت 👆👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30890
3 کتاب مجازی = ضحاک و کاوه آهنگر + شبهات زنان + راهنمای زیارت مجازی 👆
https://eitaa.com/charkhfalak500/28994
🔴 ختم 145 روز دوشنبه 👆 28 رمضان الکریم
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵
💚💚 #توجه کنید👇👇
#بهترین_چله_در_بهترین_ماههای_سال👇شروع از 21 شعبان تا روزعیدفطر 👇حتما دنبال کنید
https://eitaa.com/charkhfalak110/31868
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵
♦️ تا جایی که توان دارید وقت دارید این ختمها را در این ماه عزیز دنبال کنید..!!؟؟ برای آماده کردن جسموروحتان خوب است ، .. انشاءالله ،
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚