eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
90 عکس
15 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72 سایر فیش های مطالعاتی و پراکنده در این کانال گذاشته میشود: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نامه مهم امام صادق(ع) به شیعیان کوفه جهت اصلاح رفتارشان 🔰 در كتاب ذیل ماجرای مفصلی که خواندنی است، نقل میکند: ، پيشواي اهل سنت، نزد (ع) آمد و گفت: ▪️«گروهي از شيعيان از ، به شدت و اعلام مي كنند و مدعي هستند كه شما چنين توصيه اي به آنان كرده ايد و تصور مردم کوفه نیز چنین است.» (إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً بِالْكُوفَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ تَأْمُرُهُمْ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَان‏) ▪️امام صادق(ع) فرمودند: «واي بر تو! من چنين چيزي نگفته ام». ابوحنيفه گفت: «اما آنها بسيار براي اين كار اهميت قائلند!» حضرت فرمودند: «خب از من چه انتظار داري؟» ▪️ابوحنيفه گفت: «اگر نامه ای برايشان بنويسيد و آنها را از این کار نهی کنید و من به آنان برسانم، آنها از اين كار دست بر مي دارند.» ▪️اما حضرت به دلایلی نپذیرفتند که چنین نامه ای بنویسند و به دست ابوحنیفه بدهند تا به دست آنها برساند لذا به او گفتند که این روش جواب نمیدهد و آنها این سخن من را که تو میخواهی به دست آنها برسانی نمیپذیرند. (مطالعه تفصیل این روایت جالب) ▪️ولی از آنجا كه حضرت، از مشی آن عده شیعه در کوفه که تصريح به سنت داشتند، و ناراحت بود لذا شخصاً نامه ای به آنها نوشت و در آن توصیه های فراوانی به شیعیان کردند که در نقل کرده است. ▪️از جمله اينكه بايد با اهل سنت كرده و از تظاهر به خودداري كنند، چراکه چنين رفتارهای ناشايستي جز اينكه طرف مقابل را به مقابله به مثل وادار كند، سودي نخواهد داشت. ▪️حضرت به شیعیان امر کرد که این نامه را به یکدیگر و در آن و کرده و به آن عمل کنند. لذا از آن پس، شيعيان آن نامه را در منزل خویش قرار مي دادند و بعد از نماز مي خواندند و تلاش مي كردند به آن پايبند باشند. (أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا) (مطالعه تفصیل این نامه حضرت به شیعیان) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق ➕ترجمه: ▫️(68) آيا آنها در اين گفتار و نکرده و نينديشيدند؟ يا اينكه اکنون چيزى براى آنان آمده، كه قبلا براى نيامده است؟! ▫️(69) يا اينكه پيامبرشان را نشناختند و از سوابق او آگاه نيستند و از اين رو او را می‏كنند؟! ▫️(70) يا می‏گويند او است؟! ولى او را براى آنان آورده؛ امّا بيشترشان از پذیرش حق، دارند. ▫️(71) اگر حق، از هاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند، می‏شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه (و عزّت و شرف) براى آنهاست، امّا آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است)، رويگردانند! ▫️(72) يا اينكه تو از آنها و هزينه ‏اى در برابر دعوتت می‏خواهى؟ با اينكه مزد پروردگارت بهتر، و او است! 🔺اين آيات شریفه(مومنون: 68 تا 72) به مسئله علل و برای نپذیرفتن حق در برابر اشاره میکند. 🔺چیزی که شاید اگر در آن تأمل و کنیم، همین امروز هم خیلی از ما گرفتار آنها هستیم و به همان علل و بهانه ها، از پذیرفتن حق، سر باز میزنیم. 🔺در ادامه قرآن کریم به پنج علت، بهانه و توجیه، اشاره میکند: 👇👇👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق ➕ترجمه: ▫️(68) آيا آنها در اين گفتار #تفکر و #تدبر نکرده
1️⃣ تدبر و تفکر نکردن(أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ): نخستين عامل بدبختى انسان، ، انديشه و است. چه بسا ، مهمترین عامل در پذیرش حق باشد. 2️⃣ نو و جدید بودن مطالب پیامبر درحالیکه برای نیاکان ما چنین مطالبی نیامده بود(أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ): در گام دوم، کفار، بهانه میکنند که پیامبر مطالبی آورده که قبلا ما نیاورده بودند، لذا اگر اين مطالب پیامبر، حق بود، چرا خداوند كه به همه انسانها نظر لطف و مرحمت دارد، براى گذشتگان چنین چیزی نفرستاد؟ روشن است که چنین بهانه ای غلط است چرا که اصول یعنی توحید، معاد و... همان اصول بود و حرف جدیدی که پیامبر بخواهد از جیب خود تولید کرده باشد، نبود. 3️⃣ عدم شناخت پیامبر(أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ): بهانه سوم، عدم شناخت پیامبر بود. عده ای میخواستند با زیر سوال بردن و اینکه معلوم نیست او چیست، مطالب او را زیر سوال ببرند. درحالیکه همه آنها پیامبر و خانواده و قبیله اش را پیش از بعثتش کاملا میشناختند و او در بین مردم، به «» معروف بود. لذا او، هیچ جوره ممکن نبود. 4️⃣ استفاده از برچسب دیوانه و مجنون بودن(أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ): در گام بعد، کفار شروع کردند به استفاده از . اینکه حرف های پیامبر با و سنت های جاهلی و محیط همخوانی ندارد لذا این ، دلیل بر جنون اوست. در واقع این دست حرف ها، خلاف عقل و منطق است. لذا برای اینکه حرف های او را زیر سوال ببرند، او را متهم به جنون و کردند. قرآن بلافاصله در نفی بهانه جویی کفار، تاکید میکند، پیامبر برای آنها را آورده که ریشه آن، و منطق است(بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ). اما مشکل اکثر کفار این است که اساسا در پذیرش حق، دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند، لذا شروع به تولید و میکنند.(وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِ‏ كارِهُونَ) لذا برای اینکه بخواهند حرف برخواسته از خود را منطقی نشان دهند، شروع به و روپوش های زیبا درباره آن میکنند. اساسا انسان هرگاه براساس خود به نتیجه ای رسید، برای توجیه آن، هرکاری میکند تا سخن حق و را نپذیرد، چون هماهنگ با شهواتش نیست. به همین جهت از برچسب استفاده کردند. این درحالى است كه هيچ لزومى در تبعیت حق از نیست. اگر حق میخواست از تمایلات مردم پیروی کند، آنگاه آسمان و زمین و هرآنچه در آنهاست، تباه میشد(وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ). چراکه هوى و هوس هاى مردم، و ضابطه ‏اى ندارد، گاهی به سمت خوبی هاست و گاهی به سمت زشتی ها. در ادامه خداوند تاکید میکند ما به آنها یک معیار و دادیم که برپایه بنیان شده و برای آنها مایه و است اما آنها چون گرفتار شهوات خود هستند، از آن رویگردانند(بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ). 5️⃣ گرفتن پول و دستمزد از مردم، دربرابر دعوت به حق (أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ): بدون شك اگر يك و روحانى در مقابل دعوتش به حق، از مردم تقاضاى و كند، علاوه بر اينكه بهانه ‏اى به دست بهانه ‏جويان می‏دهد كه به خاطر نداشتن امكانات مالى از او دور شوند، آنها را متهم می‏سازد كه دعوت به سوى حق را دكانى براى جلب قرار داده اند. لذا پیامبر جلو این بهانه کفار را نیز گرفت و تاکید کرد، در مقابل این دعوت به حق، هیچ مزدی از شما نمیخواهم بلکه روزی دهنده، فقط خداست. قرآن کریم، با ذکر این بهانه ها، روشن می‏سازد كه اين كوردلان، تسليم حق نيستند و عذرهايى كه براى توجيه مخالفت خود ذكر می‏كنند، صرفا بهانه ‏هاى بى اساسى بيش نيستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 «پشه های سرگردان» نباشیم! 🔰 امیرالمومنین(ع) در میفرمایند: مردم سه دسته اند: 1️⃣ عالم ربّانی (فَعالِمٌ رَبّانِي) 2️⃣ دانشجوی در مسیر رستگاری (مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة) 3️⃣ پشه های سرگردان (هَمَجٌ رَعاعٌ) 🔺حضرت در توصیف گروه سوم میفرمایند: پشه‌هاى سرگردان، افرادی اند كه پيرو هر صدايند و با هر بادى، به آن سو رفته و از فروغ دانش، پرتو نگرفته‌ و به استوانه‌اى محكم، پناه نبرده‌اند. (هَمَجٌ رَعاعٌ أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ‌، يَمِيلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ‌، لَم يَستَضيئوا بِنورِ عِلمٍ‌، و لَم يَلجَأُوا إِلى رُكنٍ وَثيق) 🔰 یکی از مصادیق دسته سوم، افرادی اند که بواسطه اشخاص، دین دار شده اند. شاخص و ملاک برای آنها، افرادند، نه حق و حقیقت. به نقل از امام صادق(ع) میفرماید: ▪️کسی که به واسطه افراد و ، به دين روى آورد، به واسطه همان افراد و شخصیت ها نيز از دين بيرون مى‌رود اما کسی که به واسطه و سنّت به دين روى آورد، كوه‌ها از پاى در مى‌آيند، ولى او ثابت مى‌ماند. (مَن دَخَلَ في هذَا الدّينِ بِالرِّجالِ، أَخرَجَهُ مِنهُ الرِّجالُ كَما أَدخَلوهُ فيهِ‌، و مَن دَخَلَ فيه بالكتابِ و السنَّةِ، زالَتِ الجبالُ قبلَ أَن يَزول) 🔰 شیخ طوسی در امالی نقل میکند: در نبرد جَمَل، ، وقتی طرفین نبرد را میبیند، به حضرت امیر میگوید: اى اميرمؤمنان! من ، و را نمیبینم، مگر اینکه بر حق هستند! (مَا أَرَى طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرَ وَ عَائِشَةَ أَضْحَوْا [اِحْتَجُّوا] إِلاَّ عَلَى حَقٍّ!) 🔺حضرت امیر در پاسخ میفرمایند: اى حارث! به‌راستى كه اگر زير پايت را بنگرى اما به بالاى سرت نگاه نکنی، از حق، مى‌شوى. به راستى كه حق و باطل با افراد شناخته نمى‌شوند؛ ليكن را با پيروى پيروان حق بشناس، و باطل را با دورى جُستن آنان كه از آن دورى مى‌جويند. (إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ) 🔺حارث گفت: چرا مانند و نباشم‌؟ حضرت پاسخ داد: عبداللّه بن عمر و سعد، از دست کشیدند، هرچند را نيز يارى نرساندند. حالا از كى آن دو، پيشوايان خوبى بوده‌اند تا از آنان پيروى شود؟! (إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ وَ سَعْداً أَخْذَلَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرَا الْبَاطِلَ، مَتَى كَانَا إِمَامَيْنِ فِي الْخَيْرِ فَيُتَّبَعَان‏؟) 🔰 در گزارش دیگری در ، حارث خطاب به حضرت میگوید: آيا مى‌پندارى كه من را بر گمراهى مى‌بينم‌؟! (أتَراني أظُنُّ أصْحابَ الجَملِ كانوا علىٰ ضَلالَةٍ؟!) 🔺حضرت در پاسخ حارث میفرمایند: مشکل تو این است که را نشناخته ای، تا بواسطه آن، را بشناسى و را نشناخته ای، تا بواسطه آن باطل گرايان را بشناسى. (إنّكَ لَم تَعْرِفِ الحقَّ فتَعْرفَ مَن أتاهُ‌، ولَم تَعْرِفِ الباطِلَ فتَعْرِفَ مَن أتاه) 📌پ.ن: برای اینکه دین را بیاموزیم، قطعا یکی از طرق، رجوع به افراد و اساتید این حوزه است. ولی افراد صرفا ای برای فهم حقیقت اند، نه اینکه نقش داشته باشند. نباید در اشخاص متوقف شد. اما نکته مهم آن است که خیلی ها، اینگونه به مسئله نگاه نمیکنند. ▫️اینکه فلان آقای هم حزبی یا فلان سایت هم فکر حرفی زده، لزوما به این معنا نیست که باید بدون تحقیق پذیرفت، آن هم در عصر امروز که نمیشود به هیچ چیز اعتماد کرد، حتی دو چشم خودمان. ▫️توجه به چند نکته میتواند خیلی کمک کارمان باشد: اولا اهل باشیم و حرف هیچ کس را بدون تحقیق، صددرصد تلقی به قبول نکنیم. ثانیا قطعا همه نمیتوانند اهل تحقیق باشند و یا حتی اهل تحقیق نیز نمیتوانند در تمام حیطه ها اهل تحقیق باشند، پس در رجوع به افراد، به کاربلد و کارکشته، و اهل و رجوع کنیم، نه هر کسی که ادعای آن را دارد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9