به قول سهراب سپهری؛
‹‹ به كوتاهی آن لحظه شادی
كه گذشت،
غصه هم ميگذرد ⛅🦋🌲››
#پروف
#انگیزشی💗: )!'
@CafeYadgiry🫂
• چه زمانی درس نخونیم *--*! .🌸.
#توصیه #ایده #درسی
◃. بعد از بیدار شدن .‹'🥛'›.↶
- بلافاصله بعد از اینکه بیدار شدی سراغ درس خوندن نرو اول صبحانه کامل نوش جان کن تا یکم سطح هوشیاریت بالا بیاد بعد شروع به مطالعه کن ⤸.🍉🦋.⿻.⤹
◃. اخر شب .‹'👧🏻☝🏻'›.↶
- وقتی از صبح کلی درس خوندی دیگه توقع نداشته باش آخر شب یادگیری داشته باشی صرفا مطالب همون روز رو مرور کن ⤸.🥤🌿.⿻.⤹
◃. وقتی ناراحتی .‹'🍊'›.↶
- به خاطر هر دلیلی ناراحتی یا عصبانی هستی ، اصلا سراغ درس نرو یکم که آرامش پیدا کردی مطالعه رو شروع کن ⤸.🍐🌸.⿻.⤹
◃. بعد از غذا .‹'🍦💛'›.↶
- چون بعد از غذا بیشتر خون بدن به سمت معده میره تا توی گوارش غذا شرکت کنن و این طبیعی هست که چیزی از درس خوندن متوجه نشین ، پس یه فاصله بین غذا و درس خوندن باشه ⤸.🍨♥️.⿻
@CafeYadgiry😻
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_294 #چهارهفته_بعد #آرام دستی روی شکمم کشیدم و لبخندی به برگه سونو اندا
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_295
کیفمو از روی جاکفشی برداشتم و اخمی کردم !
+گفتم که ! من میرم.!
_آرام !
دستی رو موهاش کشید و روشو برگردوند!
_کارای طلاقت داره انجام میشه !
و تو هیچ صنمی با اونا نداری !
حق هم نداری بری !!!!
کیفمو گذاشتم سرجاش و نشستم رو مبل..
+اوکی ! به سلامت !
سوالی بهم خیره شد که دراز کشیدم ..
بعداز چنددیقه رفت...
کم آورده بودم...!
اونقدر خسته بودم که فقط خدا میدونست و بس!
حوصله بحث و دعوای جدید رو نداشتم!
نقطه ضعفم دست رادین بود !
طلاق !
کلمه ی عمیقی که وجودمو به آتیش میکشید!
دلم هر لحظه به لحظه بیشتر پر میکشید برای دیدنش!
چیکار میکردم؟!
به سرم زده بود زنگ بزنم !
اما...
این آدم همونی بود که هزارتا تهمت و انگ زد!
چقدر باحال بود !
من و حامد اونقدر عاشق هم بودیم که دنیا به گرد پامون نمیرسید!
اما حالا...!:)
نیشم باز شد و قه قه ای زدم !
دیوونه شده بودم!
دیوونه اصیل!
قطره اشکی از گونم چکید که پسش زدم...!
حالم بهم میخورد از کار تکراری!
از گریه کردن!
با درد پهلوم بلند شدم و سمت اتاقم رفتم...
به تاج تخت تکیه دادم که خوابم برد...
~
#روز_ماموریت
#آرام
نگاه اشکیمو به آقا محمد دوختم...
+آقای حسنی ! بخدا هیچ اتفاقی نمیوفته !
_خانوم محترم ! عد روز ماموریت باید بفهمم که شما توانایی رفتن به ماموریتو ندارید؟
رادین: آقا !؟ ببخشید...اما حامد لطفا چیزی نفهمه!
_یعنی چی؟ منظورتون چیه؟
سرمو انداختم پایین ...
+آقامحمد...منو اقای هاشمی داریم ازهم جدامیشیم!
لطفا بهشون نگید !
_مگه بچه شما ....
رادین وسط حرفش پرید :
_نه آقا! تشخیص دکتر اشتباه بوده!
من خیلی جاها جواب دندون شکن دارم اما میدونم ممکنه به جای دندون دل بشکنه واسه همونه که سکوت میکنم !
#توییت
@CafeYadgiry🤓
روتین مرور کردن درسها:
#روتین #توصیه #ایده
•زمانهای مرور:قبل از خواب،فردا صبحش «یا ۲۴ ساعت بعد»،۳روز بعد،۱هفته بعد،۱ماه بعد💕
•مرور یعنی همون مطلبی که خوندی رو دوباره بخونی نه مطلب جدید!🌸🍈
•هر مطلبی که میخونی باید ۲۴ ساعت بعدش مرور کنی🍚🦋
•مرور کردن میتونه با زدن تستهای یه بخش از درس باشه✨☘
•نکات حاشیه نویسی شده توی کتاب و خلاصه های نموداری که نوشتی رو مرور کن🐛💚
•تمرین کن که وسواس رو هر دفعه بذاری کنار و سریع بخونیش🦄✨
🌼@CafeYadgiry🌼
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_295 کیفمو از روی جاکفشی برداشتم و اخمی کردم ! +گفتم که ! من میرم.! _آرا
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_296
اخم کوچیکی کرد و گفت:
_خداروشکر !!!
اما نمیشه شمارو با این وضعیت بفرستیم !
+خواهش میکنم !!!
اگر حامد چیزی نفهمه من میتونم خیلی تمیز وبی سر و صدا کارمو انجام بدم!
_حامد چیزی نمیفهمه !
یعنی.. اگه بخوای بفهمه هم نمیفهمه !
رادین: ینی چی؟ ینی پرونده رو داده به شما؟ ول کرده رفته؟
_دقیقا ! حدود سه چهار هفته ست نیومده !
حتی یه بارم سر نزده بهمون !
شماها ازش خبری ندارید؟
+ی..یعنی چی که نیومده؟
مگه میشه؟
م..مرخصی گرفته؟
_نه ! اصن مرخصی درکار نبوده !
هرچی هم زنگ میزنم گوشیشم خاموشه !
به خانوادش دودل بودم که زنگ بزنم یانه !
+رادین !!
نگاه نگرانمو به رادین دوختم که پوزخندی زد!
_اون مث سگ صدتا جون داره !
_رادین !!
آقامحمد چشم غره ای بهش رفت که ساکت شد!
+خیلی براتون مهمه که اتفاقی برام میوفته یا نه؟
سوالی نگام کردن که گفتم؛
+من یه نفرم !
ولی اون دخترای بیچاره که به دست چندتا مرتیکه فریب میخورن و از آیندشون خبر ندارن، بالای صدنفرن !
آقامحمد گوشیشو به دست دیگش سپرد و گفت:
_به یک شرط!
+هوم؟
_ما وظیفمون این بود که نزاریم برید ماموریت!
اما شما میخوای بری !
پس تمام مسئولیت کارها و همه چی به پای خودت!
_آقا اینجوری که نمیشه !
+میشه رادین!!... باشه ! قبول !
_پس تشیف بیارید اینارو امضا کنید!!
تموم برگه هایی که گفت امضا زدم و نشستم ...
_به خانوم فهیمی الان میگم بیان ...
سری تکون دادم و چشمامو آروم گذاشتم روهم...!
دلهره داشتم!
نه برای خودم!
برای حامد !
حامدی که باید با ذرهبین دنبالش میگشتی!
کجا بود؟
چیکار میکرد؟
با فکری که به ذهنم خطور کرد سریع آقامحمدو صدا زدم!..
" منحیثلایحْتسب🙂"
خدامیگه : یہجور؎ کــمکـــتمیڪنم ؛
كفڪرشمنڪنــی ! دیگہنگــــرانچــــی هســــــتی!
#آیه_گرافی
#انگیزشی
#پروف
@CafeYadgiry💘
هدایت شده از ♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
294.2K
اپهای موبایل برای درس خوندن🤌🏼🥲
۫#ایده #کاربردی #معرفی_برنامه
Forest= 〽️ثبت ساعت مطالعه
Detox= 🔐قفل کامل گوشی
Alarmy= 🥱نمیزاره صبح خواب بمونی
Tahlilgaran= 💜دیکشنری زبان
Ala= 💻پر از فیلم کمک آموزشی
Lernito= 📑کلی سوال تستی داره
@CafeYadgiry🌻
Focus on your goals .
Take action every day.
Youve got one life .
Make the most of it 🌱⛅
روی اهدافت تمرکز کن .
هر روز براش اقدام کن .
تو یه بار زندگی میکنی .
بیشترین بهره رو ازش ببر 🌤🦋🎄 •
#انگیزشی #پروف
@CafeYadgiry😻
فکتهای باحال و جالب‹.💗🥲.›↭.
• · · · · · • ⋅ ✤ ⋅ • · · · · · •
- یک اسب در طول یک سال ۷ برابر وزن بدن خود غذا مصرف می کند🌿🫧 .
- گربهها ميتوانند بيش از يكصد صدا با حنجره خود توليد كنند در حاليكه سگها كمتر از 10 تا🌸😻 .
- تعداد چينيهايي كه انگليسي بلدند، از تعداد آمريكاييهايي كه انگليسي بلدند، بيشتر است💛🫶🏼 .
-⤿'. #فکت🦋⿻◖
#دانستنی
@CafeYadgiry🌹