#شیخ_عباس_قمی
🔰 اخلاص مرحوم محدث قمی (قدّس سرّه)
🔸 عدهای علاقهمند بودند که لااقل فریضه خود را با مرحوم حاج #شیخ_عباس_قمی (رحمة الله علیه) به جا آورند و به همین اندازه از فیض وجودش بهره مند شده باشند.
🔹 یکی از عادات این مرد شریف این بود که اغلب اوقات، فریضه خویش را در مساجد متروکه به جا میآورد. اتفاقا به محض اطلاع مردم روز به روز بر کثرت جمعیت افزوده میشد تا به حدی که آن مسجد مورد علاقه مردم و به دست عدهای برومند تعمیر میگردید. پس از انجام مقصدش دیگر به نماز در آن مسجد حاضر نمیشد و یک مسجد متروکه و مخروبه دیگر را انتخاب میکرد و بدون اطلاع مردم چند نوبت اداء فریضه را در آن جا ادامه میداد. پس از چند روزی مردم مطلع شده و از راههای بسیار دور برای درک نماز با ایشان به آن مسجد میشتافتند و به این سبب مساجد مخروبه معمور میشد.
🔸 هر زمان جمعیت کثیری در نماز خود مشاهده میکرد و یا به واسطه کثرت جمعیت، مکبری تکبیر میگفت پس از آن روز دیگر به نماز حاضر نمی شد و پیوسته مراقب احوالات خود بود و شب و روز به وظایف خود اشتغال داشت و أهم شغل او تألیف بود از درک فیض منبر و مواعظ و نصایح ایشان عموم طبقات استفاده میبردند.
📚 مردان علم در میدان عمل ص۱۲۴و۱۲۵.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 الصحاح ذیل ماده « زرف »:
🔶 و الزَّرَافَةُ و الزُّرَافَةُ بفتح الزاى و ضمها مخفَّفُة الفاء: دابّةٌ يقال له بالفارسية: «اشْتُرْ گَاوْ پَلَنْكْ».
📚 الصحاح: ج۴، ص۱۳۶۹.
#لغت
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#رجال_الحدیث
#فقه_الحدیث
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
پرسش:
🔸 آيا شخصيت راويان مىتواند بر نوع استنباط ما از روايت تأثير بگذارد؟ به عبارت ديگر آيا بحثهاى رجال الحديثى مىتواند بر فقه الحديث ما در استنباط فقهى تأثير بگذارد؟
پاسخ:
🔸 بله، به هر حال وقتى كسى از اجلّاء باشد و در زمان جلالتش (نه در ابتداى دوران تحصيلش) از امام سوالى بكند و امام در پاسخ به او مطالبى را بگويند يا امام ابتدائا به او مطلبى بفرمايند، مىتوان اين فرمايشات امام را حمل بر قاعده كرد و آن را تنها بيان وظيفه شخصى آن فرد ندانست. به عبارت ديگر در رابطه با چنين اشخاصى حداقل محتمل است كه امام در مقام بيان حكمى كلّى باشند، امّا در رابطه با افراد عادى، ممكن است امام، از باب اينكه او را مصداق قيود حكم مىديدهاند حكم وى را بيانكردهاند، نه اينكه اين حكم در مورد ديگران كه بعضاً فاقد برخى از قيود هستند نيز صادق باشد.
🔹 هم چنين با توجّه به جلالت راوى، مىتوان مراد او از سؤالش را نيز متوجّه شد كه آيا پرسش از يك مسأله واضح و بديهى است يا اينكه در مقام بيان سؤال از يك فرع دقيق است.
🔸 برخى بزرگان نيز شبيه به همين مطلب را گفتهاند. مثلاً درباره «مسمع بن عبدالملك كردين»، در رجال كشّى آمده است كه محمّد بن مسعود عياشى از على بن حسن بن فضال درباره او سؤال كرده و او پاسخ داده است: «هو ابن مالك من أهل البصره و كان ثقه». درباره اينكه «و كان ثقه» آيا جزء عبارت كشى بوده يا نه بحثى وجود دارد. برخى بدين استناد كه در كتبى مثل خلاصه مرحوم علامه و رجال ابن داود نامى از توثيق نيامده است، مىگويند كه اين توثيق در عبارت كشّى نيست، مرحوم آقاى #خوئى (علیه الرحمة) فرمودهاند كه: «فان من البعيد جدا ان يسأل محمد بن مسعود ابن فضال عن والد مسمع و محله فان مسمع كردين كان رجلاً معروفاً و يبعد من مثل محمد بن مسعودان لايطلع على ذلك فلا محاله ان السؤال كان راجعا إلى حاله من جهه الوثاقه و عدمها». عياشى پدر مسمع و بصرى بودنش را مىدانسته و ظاهراً سؤال درباره وثاقت او بوده است. بنابراين ميزان جلالت و علم راوى، در فهم مرادات سؤالات او و هم چنين فرمايشات امام به او مؤثر است.
📚 مقالات: ص۱۳۶-۱۳۶.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#علامه_مجلسی
🔰 عدد تألیفات علامه مجلسی (رحمة الله علیه)
💠 مرحوم علامه #سید_محسن_امین (رحمة الله علیه) در مورد عدد تألیفات مرحوم #علامه_مجلسی (رحمة الله علیه) چنین آورده است:
🔸 و يقال ان تصانيفه تبلغ ألف ألف و اربعمائة ألف و ألفان و سبعمائة بيتا و البيت في اصطلاح الكتاب عبارة عن خمسين حرفا و إذا وزعت على عمره لحق كل يوم ثلاثة و خمسون بيتا و كسر.
🔹 گفته شده تصنیفات او (علامه مجلسی) یک میلیون و چهارصد و دو هزار و هفتصد بیت است. بیت در اصطلاح نویسندگان یک سطر پنجاه حرفی است. اگر این بر عمر علامه مجلسی تقسیم شود، سهم هر روزی پنجاه و سه بیت و اندی میگردد.
📚 امين، محسن، أعيان الشيعة: ج۹، ص۱۸۴.
📚 عابدی، احمد، آشنایی با بحارالأنوار: ص۶۵.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#علامه_مجلسی
#بحار_الأنوار
🔰 سرنوشت برخی از مطالب کتاب بحار الأنوار
🔸 #علامه_مجلسی (رحمة الله علیه) در مرآة العقول در بحث جواز عمل له اخبار موجود در اصول معتبره میفرماید:
« قد فصّلنا القول في ذلك في المجلّد الآخر من كتاب بحار الانوار ... »
🔹 و از طرفی میبینیم چنین بحثی در مجلّد آخر بحار ذکر نشده است، معلوم میگردد که علامه مجلسی (رحمة الله علیه) برخی از مباحث مربوط به بعضی از مجلدات بحار را نوشته بوده است، امّا در بحارالأنوار کنونی موجود نیست.
📚 مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول: ج۱، ص: ۲۲.
📚 عابدی، احمد، آشنایی با بحارالأنوار: ص۶۰.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 كلمه «ابو» گاهى به معناى كنيه نيست، بلکه به معناى والد است
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله):
🔸 يكى از امورى كه گاهى اشخاصى كه وارد نباشند، به آن توجه ندارند، اين است كه كلمه «ابو» گاهى به معناى كنيه نيست و به معناى والد است.
🔹 در رجال شيخ، عنوان «سنان» هست، شيخ در ذيل آن مىگويد: «سنان ابو عبد الله بن سنان». يعنى پدر عبد الله بن سنان. اين كنيه نيست. پس سنان، ابو عبد الله بن سنان نيست كه سنان بن سنان بشود. اين اشتباه گاهى ديده مىشود.
📚 مقالات: ص۱۳۹.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#اشتراک_روات
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله):
🔸 يكى از امور و اسبابى كه موجب به وجود آمدن اشتباه و اشتراک ميان رُوات براى متأخرين شده، اين است كه گاهى افراد، سندى را از كتابى نقل مىكنند بدون اين كه به قرائن و شواهدى كه در آن كتاب براى تشخيص و تمييز روات آن سند ذكر شده، توجّه كنند.
🔹 مثلاً فرض كنيد كه كلينى در كافى، ۵ روايت كه در سند آنها «محمد بن يحيى» وجود دارد، به ترتيب و پشت سر هم ذكر كرده است. وليكن او در سند روايت اول، مشخصهاى هم براى «محمد بن يحيى» ذكر كرده است. مثلاً محمد بن يحيى العطار. و بعد با اتكا و اعتماد به اين مشخصه، در چهار روايت بعدى، تنها نام «محمد بن يحيى» را آورده و طبعاً مراد او همان محمد بن يحيى العطار است. حال ممكن است كسى بدون توجه به اين قرينه در كلام كلينى، چون فقط به حديث سوم نياز دارد، آن را نقل كند و از اينكه مراد از محمد بن يحيى در سند حديث سوم - به طور مطلق نيست، بلكه مراد محمد بن يحيى العطار است، غفلت شود.
📚 مقالات: ص۱۴۰.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
#حديث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 پیشینه عبارت « علیه السلام » بعد از نام اهل بیت عصمت و طهارت در تاریخ شیعه
💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله):
🔸 اوایل امر، شیعه تحت فشار بود و در تقیه به سر میبرد و تدریجاً عقاید خود را اظهار میکرد، لذا به استحکامی که اکنون هست، نبود و کم کم مستقر شد.
🔹 امروزه اگر کسی نام اهل بیت علیهم السلام را ذکر کند و دنبال آن عبارت علیه السلام را نیاورد، بی احترامی محسوب میشود، امّا گویا اصحاب ائمه، رسم و عادت شیعه چنین نبود که وقتی نام ائمه علیهم السلام را ذکر کنند، عبارات احترام نظیر: «ع» را بیاورند. لذا در بسیاری از روایات، عبارت «ع» ذکر نشده است و این روایات را شیعیان نقل کردهاند، نه سنّیها.
🔸 نسخهای از استبصار شیخ طوسی در اختیار جعفر بن مشهدی پدر صاحب مزار بوده است. کاتب نسخه طبق این عادت شیعه عبارت «ع» را بعد از نام ائمه نوشته بوده ولی بعداً وقتی ابن مشهدی نسخه را با اصل مقابله کرده، متوجه شده که در نسخه اصل این عبارات نیست، لذا وی اکثر «ع» ها را خط کشیده است. من این نسخه را در نجف در کتابخانه شیخ علی کاشف الغطاء دیده بودم. در ایران هم تصویر این نسخه را از کتابخانه آستان قدس گرفتم و نسخه خودم را با آن مقابله کردم.
#حدیث
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#مشایخ_ثلاثه
🔰 مراد از « مشایخ ثلاثة » چه کسانی هستند؟
💠 استاد محمدحسن #ربانی (حفظه الله):
1⃣ اگر در کتب روایی و فقهی گفته شود که این حدیث را « مشایخ ثلاثة » روایت کردهاند، مراد صاحبان کتب اربعه است:
🔸 شیخ کلینی
🔹 شیخ صدوق
🔸 شیخ طوسی
2⃣ اگر در کتب فقهی گفته شود که این فتوا را « مشایخ ثلاثة » دادهاند، مراد این اشخاص است:
🔸 شیخ مفید
🔹 سید مرتضی
🔸 شیخ طوسی
3⃣ اگر بگویند « مشایخ ثلاثة » فلان راوی را توثیق کردهاند، مراد این سه تن است:
🔸 شیخ طوسی
🔹 مرحوم نجاشی
🔸 مرحوم کشی
4⃣ در کتب رجال و فقه هم گاهی گفته میشود « مشایخ ثلاثة » از فلان راوی روایت کردهاند و نقل مشایخ ثلاثة از او موجب وثاقت راوی میشود. در این صورت مراد این سه تن است:
🔸 محمد بن ابی عمیر
🔹 احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی
🔸 صفوان بن یحیی
📚 ربانی، محمدحسن، کافی شناسی: ص۵و۶.
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 وجه نیازمندی به شناخت مذهب راوی
۱. اگر قائل به حجت خبر موثّق هستیم، به شناخت مذهب راوی نیاز داریم تا میزان و درجه اعتبار حدیث را کشف کنیم.
۲. همچنین اگر در مباحث اصولی، منکر حجیت خبر موثّق هستیم (مثل شهید ثانی)، باز هم به شناخت مذهب راوی نیاز داریم تا خبر معتبر را از غیر معتبر بازشناسیم.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#شیخ_طوسی
🔰 عنایت به فتاوای شیخ طوسی (رحمة الله علیه) در کتب سابقین
💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله):
🔸 پس از شیخ طوسی نوعا از فتاوای او تبعیّت میشده و کم کم همان فقهی را که شیخ طراحی کرده بود، به عنوان فقه شیعه شناخته شد.
🔹 مرحوم آقای بروجردی در درس میفرمود که ما برای استنباط یک حکم، باید خودمان را در عصر شیخ قرار دهیم، یعنی زمانی که هنوز فتوایی از ناحیه شیخ وجود نداشته و بعد با توجّه به مدارک، استنباط کنیم.
در کتب سابقین مثل محقّق، علّامه و ابن ادریس فتوایی که اول ذکر میشود، فتوای شیخ طوسی و گویا فتوای امامیه همین است زیرا دیگران فتوای خود را به عنوان حاشیهای بر فتاوای شیخ محسوب می کردهاند.
#فقه
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#علامه_مجلسی
#بحار_الأنوار
🔰 ویژگیهای کار علمی مرحوم مجلسی (رحمة الله علیه) در کتاب شریف بحارالأنوار
🔸 یکی دیگر از ویژگیهای بحارالانوار آن است که چون غالب روایات مربوط به هر مطلبی را در یک جا نقل میکند انسان به راحتی میتواند بفهمد که روایات مربوط به آن موضوع متواتراند یا مستفیض یا خبر واحد است و نیز متحد بودن دو روایت یا متعدد بودن آنها و نیز وحدت یا تعدد مضمون روایات و... همه این امور به سادگی قابل استفاده است.
📚 عابدی، احمد، آشنایی با بحارالأنوار: ص100-101.
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#آیة_الله_بروجردی
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
پرسش:
🔸 تسلط مرحوم آیة الله #بروجردى (قدّس سرّه) بر #حديث چگونه بود؟ اين تسلط چگونه بر فهم و استنباط فقهى ايشان تأثير مىگذاشت؟
پاسخ:
🔸 تسلّط ايشان بر حديث، فوق العاده بود. نمونههاى فراوانى نيز از تأثير اين تسلّط در مستنبطات فقهى ايشان وجود دارد. به عنوان مثال، در موارد اختلاف بين روايات، وقتى در دو روايت، سائل، يك نفر باشد، مسئول هم يك نفر باشد و موضوع سؤال هم يكى باشد، ايشان نوعاً مىفرمودند كه اين دو روايت، واحد است و از جهت نقل معنا بين آنها اختلاف شده است.
🔹 مثلاً يكى از مبانى مرحوم آيتالله بروجردى اين بود كه ايشان مىفرمود: در نقل روايات، اصل اوّلى رُوات بر نقل رواياتى بوده كه به آنها فتوا مىدادهاند، تنها اصحاب الجمع و حشويه بودهاند كه هر روايتى را نقل مىكردهاند. البته در مورد آداب و سنن و مواعظ يك مسامحهاى ممكن است در كار باشد (مثلاً به جهت روايات تسامح در ادلّه سنن)، يا در مواردى كه قرائن عقلى بر صحّت خبر باشد ممكن است عمل به روايت، به استناد صحّت سند آن نباشد؛ بلكه به اعتماد قرائن عقلى باشد. ولى در روايات مفصّلى كه مشتمل بر احكام تعبّدى الزامى است، نقل آن از سوى محدّثين به اين دليل است كه آنها به سند اين روايت اعتماد مىكردهاند، هر چند ما الآن بعض اصحابنا را نمىشناسيم، ولى از اين قرائن مىفهميم كه محدّثين، وى را قابل اعتماد مىدانستهاند و همين مقدار بر اعتبار سند كافى است. خب، اين مبنا خيلى در فتاواى ايشان و حلّ تعارضات روايات تأثير مىگذاشت.
از اين دست مطالب در فرمايشات ايشان زياد است و واقعاً در فتاواى ايشان تأثير گذار بوده است.
📚 مقالات: ص۱۳۸-۱۳۹.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 مراد از تحریف در فرایند اعتبارسنجی احادیث
🔸 مراد از تحریف اشتباهات غیر عمدی است که در مسیر طولانی استنساخ کتابهای حدیثی در عناوین راویان به وقوع پیوسته است.
🔹 پس وقتی لفظ تحریف را به کار میبریم تصور نشود که یک پدیده توطئه آمیز وجود داشته است، بلکه گاه به دلیل رسم الخطهای قدیمی یا بد خط نوشتن و ناخوانا نوشتن در مسیر استنساخ اشتباهاتی رخ میداده که این پدیدهای طبیعی است.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#نسخه_شناسی
🔰 تأثير نسخه شناسی در استنباط و فتوا
💠 حضرت آیة الله سید موسی #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
پرسش:
🔸 #نسخه_شناسى كتب حديث تا چه حد در استنباط و فتوا تأثيرگذار است؟
پاسخ:
🔸 بسيار بسيار مهم است و در استنباط احكام، بارها و بارها پيش آمده است كه مغلوط بودن يك نسخه باعث تغيير حكم مستنبط مىشود. من چند مثال براى شما مىزنم:
1⃣ آقاى #خوئى در كتاب اجاره مى - فرمايند: «صدوق در خصال از محمد بن يحياى عطار نقل كرده و صدوق محمد بن يحيى را درك نكرده است». اينكه ايشان مىفرمايند محمد بن يحياى عطار را درك نكرده، درست است، اما اينكه مىفرمايند در خصال از محمد بن يحيى نقل كرده، اين درست نيست. در خصال، تحريفى شده است. عبارت خصال اين است: محمد بن احمد بن يحيى العطار عن سعد بن عبد الله يا قال حدثنى سعد بن عبد الله، اين پس و پيش شده، احمد بن محمد بن يحيى بايد باشد، اين محمد بن احمد بن يحيى شده، محمد بن يحيى در سند قرار نگرفته، جاى احمد بن محمد بن يحيى، محمد بن احمد بن يحيى شده و اين سهوى است كه از نظر تقديم و تأخير شده و در وسائل هم كه از هر دو كتاب نقل مىكند، صحيحش را نقل مىكند، هم از خصال وهم از توحيد صحيحش را نقل كرده و اين چاپى و بعضى نسخههاى خطى كه ما مقابله كرديم، بلا اشكال غلط است و جلو و عقب شده است.
2⃣ مورد ديگر اينكه على بن ابراهيم بلا واسطه خيلى زياد نقل كرده است. ممكن است اصل همه آنها كه بلاواسطه نقل شده، به وسيله پدر او بوده كه نام وى به خاطر بى توجّهى به نسخه حذف شده است؛ چون گاهى روايات در نقل كلينى معلق مىشود، يعنى اول سند به اعتبار سند قبلى ذكر نمىشود و خيال مىشود كه بلا واسطه نقل شده، با اينكه اگر به نسخه اصلى مراجعه شود معلوم مىشود كه واسطه دارد.
3⃣ يا اينكه در سند روايتى نام «حسين بن على الكلبى» آمده است؛ در حالى كه در هيچ جا ما پيدا نكرديم كه ذكرى از او شده باشد. به نظر ما اين غلط از نسخه است. چون كتاب الزهد و امثال آن مثل كافى نيست كه هميشه مقابله شده باشد. اين از نسخههاى خيلى نادر است. اين، «حسين بن علوان الكلبى» است كه «حسين بن سعيد» از او نقل مىكند.
📚 مقالات: ص۱۳۷-۱۳۸.
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ پرسش هایی از آیة الله شبیری زنجانی.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#فهرست_نویسی
#نجاشی
🔰 انگيزه تدوين فهرست
💠 حضرت آیة الله #خامنهای (حفظه الله):
🔸 انگيزه تدوين فهرست را از آنچه شيخ #نجاشى (رحمة الله علیه) در مقدمه فهرست معتبر و مبسوط خود، كه به «#رجال_نجاشى» اشتهار يافته است، ذكر كرده مىتوان بهدست آورد. وى چنين مىنويسد:
🔹 « فانى وقفت على ما ذكره السيد الشريف- اطال اللّه بقائه و ادام توفيقه- من تعيير قوم من مخالفينا انه لا سلف لكم و لا مصنف. و هذا قول من لا علم له بالناس و لا وقف على اخبارهم و لا عرف منازلهم و تاريخ اخبار اهل العلم و لا لقى احدا فيعرف منه ...»
🔸 به گمان نزديك به يقين، لااقل نيمى يا بخش مهمى از انگيزه ديگر مؤلفان كتابهاى رشته فهرست نيز همين است كه در عبارت بالا بدان اشاره شده، يعنى معرفى سلف شيعه و بازشناساندن آثار گرانبهاى آنان در علوم و فنون مختلف و پاسخ به طنز و ايراد آن دسته از مخالفان كه از اين آثار بی خبر مىبودهاند و شيعه را به نداشتن اثر و سابقه علمى، قدح مىكردهاند.
📚 چهار كتاب اصلى علم رجال ؛ ص۲۰-۲۱.
#رجال
#حدیث
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
#شیخ_انصاری
#آخوند_خراسانی
🔰 هدیه مرحوم شیخ به مرحوم آخوند
🔸 مرحوم #آخوند_خراسانی، صاحب کفایه (رحمة الله علیه) که تشنه درس استادش شیخ #مرتضی_انصاری (رضوان الله علیه) بود روزی یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود.
🔹 چون موقع درس فرا رسید و پیراهن هنوز خشک نشده بود برای آنکه از درس استاد محروم نگردد، قبای خود را در بر کرد و مچهای آستین را بست و در حالی که عبا را به دور خود پیچیده بود وارد مجلس درس شیخ شد و در گوشه ای نشست و به سخنان استاد گوش فرا داد و پس از خاتمه درس به سرعت به سوی محل سکونت خود شتافت زیرا نمی خواست کسی متوجه آن وضع گردد.
🔸 ظهر آن روز کسی درب حجره را کوفت. وقتی آخوند محمد کاظم در را باز کرد، شیخ مرتضی را دم در یافت. استاد به شاگرد خود سلام کرد و بقچه ای از زیر عبای خود بیرون آورد و آن را به دست او داد و با قیافه ولحنی که سرشار از محبت بود گفت:
🔹 «از اینکه در این وقت مزاحم شدهام معذرت میخواهم، من میتوانستم پیراهن نویی تهیه کنم، اما دلم میخواهد پیراهن خود را به شما بدهم و امیدوارم با قبول آن مرا خوشحال کنید».
🔸شیخ آنگاه به سرعت از حجرهی شاگرد خود دور شد، به طوری که آخوند نتوانست از لطف استاد خود سپاسگزاری کند وقتی بقچه را باز کرد دید که شیخ دو دست از پیراهنهای خود را برای او آورده است.
📚 مردان علم در میدان عمل ص ۱۰۹و۱۱۰.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 کفایه را چهارلا بلدند، اما...
💠 شهید مرتضی #مطهری (رحمة الله علیه):
🔸 یا رَبِّ انَّ قَوْمِی اتَّخَذوا هذَا الْقُرْ انَ مَهْجوراً (فرقان: ۳۰)
🔹 یکی از فضلای خودمان در حدود یک ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات. میگفت خدمت آیتالله #خویی (سلّمه الله تعالی) رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس تفسیری که سابقاً داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده). ایشان گفتند: موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر. گفت من به ایشان گفتم: #علامه_طباطبایی در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟
ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» کردهاند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند.
🔸 عجیب است که در حساسترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند، به هزار سختی و مشکل دچار میشود؛ از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز میافتد و اما اگر عمر خود را صرف کتابهایی از قبیل #کفایه بکند صاحب همه چیز میشود. در نتیجه هزارها نفر پیدا میشوند که کفایه را چهارلا بلدند؛ یعنی خودش را بلدند، ردّ کفایه را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمیشود که قرآن را به درستی بداند!! از هرکسی درباره یک آیه قرآن سؤال شود میگوید باید به تفاسیر مراجعه شود.
🔹 عجبتر این که این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند!
📚 ده گفتار: ص۲۲۶.
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 آفات تحریف در فرایند اعتبارسنجی احادیث
🔸 سه آفت تحریف در عناوین اسناد وجود دارد:
۱. اعتبار بخشیدن به حدیث غیر معتبر
۲. از اعتبار انداختن حدیث معتبر
۳. تقلیل درجه اعتبار سند حدیث
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حضرت آیة آلله #شبیری_زنجانی (حفظه الله)
نقل عظمت کار حاج شیخ عبدالکریم حائری از بیان امام خمینی (رحمة الله علیهما)
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
🔰 استدلال به نقل ناصبی برای اثبات فضیلت اهل بیت (سلام الله علیهم)
💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله):
🔸 استدلال به نقل اهل سنّت در اثبات فضائل اهل بیت (سلام الله علیهم) و حقانیت آنان استدلال جدلی نیست، بلکه استدلال برهانی است، چون مخالف داعی ندارد به مطلب مضادّ با عقیده خود اعتراف کند. معروف است اگر زنی به فضیلت هووی خودش اعتراف کند، نشانه فضیلت واقعی آن هوو است.
🔹 کسانی که میگویند مشایخ صدوق معتبر و ثقهاند، منظورشان کسانی است که صدوق برای نقل کتب به آنها اعتماد کرده و به عنوان شیخ خود در نقل کتاب از آنها اجازه گرفته است، نه هر کسی که از او حدیث نقل کند.
🔸 آقای خویی مطلبی را ادّعا میکند که به نظر من قابل مناقشه است. ایشان میفرماید: بعضیها نخواستهاند مشایخ صدوق را جزو ثقات بدانند، در حالی که ایشان در جایی از أبو نصر أحمد بن حسین ضبّی نقل میکند و در وصف او میگوید: «کسی ناصبی تر از او ندیدم و نصب او تا آن حدّ بود که وقتی بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات میفرستاد، از صلوات بر آل او امتناع میورزید».[1]
🔹 این فرمایش آقای خویی قابل مناقشه است، چون صدوق در مقام نقل کرامتی از حضرت رضا (سلام الله علیه) از این شخص ناصبی است. برای نقل کرامت حضرت رضا (سلام الله علیه) هرچه شخص مخالفتر باشد، اعتبار حرفش بیشتر است. چون ناصبی داعی ندارد که مطلبی را در حقانیت اهل بیت (سلام الله علیهم) جعل کند. امکان دارد که علاقه شدید موجب خطای انسان شود، ولی کسی که صدوق انصب از او ندیده، «مالقیتُ أنصب منه»، حاضر نمیشود در مدح اهل بیت (سلام الله علیهم) مطلبی جعل کند.
🔸 صدوق آن ناصبی را به عنوان شیخ خود اتّخاذ نکرده است تا به او اشکال شود، بلکه تنها روایتی که مخالفترین افراد با اهل بیت (سلام الله علیهم) آن را قبول کرده است، نقل میکند. اگر صدّام و یا رئیس دولت امریکا و اسرائیل که دشمنان ایرانند به مطلبی به نفع ایران اعتراف کنند، متّبع خواهد بود؛ چون حرف دشمنی که حاضر نیست به نفع صحبت کند، از حرف دوست معتبرتر است.
🔹 مطلبی که صدوق از آن شخص ناصبی در کرامت حضرت رضا (سلام الله علیه) نقل میکند، این است:
احمد بن حسین از ابو بکر حمامی فرّاء نقل میکند: شخصی ودیعهای به من داد و من آن را در زمین دفن کردم ولی جای آن را فراموش کردم. مدّتی گذشت صاحب ودیعه بری گرفتن آن نزد من آمد. من متحیر بودم که چه کنم. در آن حال گروهی از مردم را دیدم که به زیارت قبر حضرت رضا (سلام الله علیه) میروند. با آنها به زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام رفتم و در آنجا از خداوند خواستم که جای ودیعه را به من نشان دهد. در آن جا حالتی بین خواب و بیداری دیدم کسی آمد و به من گفت: ودیعه را در فلان جا دفن کردهای. من به صاحب ودیعه مراجعه کردم و با تردید گفتم که ودیعه در فلان جا دفن شده است. آن شخص هم به همان جا رفت و زمین را کند و ودیعه را به همان صورت اول در همان جا یافت! از آن به بعد آن شخص این جریان را برای مردم نقل و به زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام تشویق میکرد.[2]
📚 ذی القعده 1431.
[1]. عبارت آیة الله خویی در معجم الرجال الحدیث ج۱، ص 73، این است: «الروایة عن أحد لا تدل علی اعتماد الراوی علی المروی عنه، فهذا احمد بن الحسین بن أحمد بن عبید الضبّی أبو نصر روی عنه الشیخ الصدوق فی کتاب العلل و المعانی و العیون، و قال فیه: مالقیت أنصب منه و بلغ من نصبه أنّه کان یقول: اللّهم صلّ علی محمد و فرداً، و یمنع من الصلاة علی آله». عبارت صدوق در باره وی در عیون أخبار الرضا ع (ج2، ص 279) آمده است.
[2]. داستان دیگری از کرامات حضرت رضا ع در عیون أخبار الرضا ع ج۲، ص 281 نقل شده است. (ش).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
شیخ زینالعابدین مازندرانی و شکلگیری خوجههای اثناعشری
به مناسبت 16 ذیالقعده سالگرد درگذشت این مرجع تقلید
در اوایل دهۀ ۱۸۷۰ گروهی از این خوجهها که در زمرۀ مخالفان آقاخان بودند، برای زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف با یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخ زینالعابدین مازندرانی، دیدار کردند. هنگامی که آنان خود را شیعه معرفی کردند توجه شیخ جلب شد. اما هنگامی که آیتالله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسش کرد، پاسخ دادند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و دیگر عبادتها را نیز به جا نمیآورند. آنان در پاسخ مجتهد بزرگ نجف درباره تشرف به حج یادآور شدند که زیارت ائمۀ اطهار را بر سفر حج مقدم میشمارند.این سخنان موجب نارضایتی آیتالله مازندرانی شد. آنان از شیخ خواستند یکی از روحانیان را برای تعلیم مذهبی به هند بفرستد. آیتالله مازندرانی درخواست آنان را پذیرفت و یکی از شاگردان هندی خود را به نام ملاقادر حسین همراه آنان به بمبئی فرستاد. تعلیمات مذهبی ملاقادر حسین کمکم باعث شد گروهی از خوجههای آقاخانی در زمرۀ یاران ثابت وی درآیند و مذهب اثناعشری را بپذیرند. بدین ترتیب جماعت خوجهها به دو گروه اکثریت (پیروان آقاخان) و اقلیت (اثناعشری) تبدیل شد.
به نقل از کتاب شیعیان خوجۀ اثناعشری در گسترۀ جهان، نوشتۀ امیربهرام عرباحدی، ص 18-19
#مازندرانی #خوجه #آقاخان
@YusufiGharawi
💠 استاد سید علیرضا حسینی شیرازی (حفظه الله)
🔰 اولین کتاب سامان یافته در جامعه شیعه
🔸 در تاریخ حدیث شیعه، برخی از شواهد حکایت از این دارد که اولین کتاب سامان یافته حدیثی شیعه که به تأیید امام صادق (سلام الله علیه) رسید و بعد از آن هم مورد استقبال جامعه فرهنگی شیعه قرار گرفت، کتاب « عبیدالله بن علی حلبی » است.
📚 برگرفته از دروس استاد حسینی شیرازی (حفظه الله).
#رجال
🆔 @Dar_Masire_Feghahat