eitaa logo
اینو خوندی
140 دنبال‌کننده
227 عکس
8 ویدیو
6 فایل
﷽ 📚 #اینو_خوندی 📚 تقدیم به ساحت مقدس امام جواد الائمه علیه السلام 📌 تکه کتاب های خواندنی کاری از گروه گرافیکی #مطیع کیفیت اصلی تصاویر در motigraphic.ir 👈🏻 کانال اصلی◀️ @motigraphic 👤 ارتباط با ادمین◀️ @motigraphicAdmin التماس دعا...
مشاهده در ایتا
دانلود
اینو خوندی
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 📖 ۳۲۸صفحه 📝 🖨 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅ 📌تنها کتابی که در این خانواده روشنفکر بود، کتاب «آشپزی آسان» مادرش بود. وقتی ماتیلدا از اول تا آخر را خواند و تمام دستورهای آشپزی‌اش را از بر کرد، فهمید کتاب‌های جالب توجه‌تری می‌خواهد... یک روز به پدرش گفت: «بابا، می‌توانی یک کتاب برایم بخری؟» پدرش گفت: «کتاب؟ کتابِ نکبتی را برای چی می‌خواهی؟» - می‌خوام بخوانمش بابا... - آخر...، مگر تلویزیون چش است؟ ما یک تلویزیون خوشگل ۱۲ اینچی داریم؟ آن‌وقت تو هوس کتاب به سرت زده؟! بچه! دیگر داری لوس می‌شوی‌ها!» ➕ ماتیلدا داستان دختربچه‌ فوق‌العاده باهوشی‌است که توسط خانواده‌اش درک نمی‌شود و او را یک ابله می‌دانند؛ او در چهارسالگی می‌تواند مطالعه کند و جدول ضرب تمام اعداد را سریع حساب کند. تنها کسی که متوجه استعداد او می‌شود خانم هانی، معلم کلاس اول اوست. ماتیلدا علاوه بر همه این توانایی‌ها می‌تواند کارهای عجیب و غریب متفاوتی هم انجام دهد که ماجرای کتاب به همین قضایا می‌پردازد... این کتاب توسط رولد دال نویسنده معروف انگلیسی نوشته شده و برنده جایزه تصویرگری است... ⚠️ نکته مهم این است که در مورد مطالعه این نوع از کتب، به فرزند خود (مخصوصا اگر کودک است) توصیه کنید به این روش مطالعه: حتما یک بار قبل او این کتاب را مطالعه کنید و نکات منفی که در ذهن خود دارید را یکبار به او بگویید تا او هم با نگاه منتقدانه از رفتار سوژه کتاب به مطالعه بپردازد. مثلا روش برخورد انتقام‌جویانه ماتیلدا با پدر و مادرش در آموزه‌های ما نفی شده است و می‌توانید به فرزند خود آموزش لازم برای قرار گرفتن در این شرایط را بدهید. یا مثلا به نظر، اقدام انتهای کتاب ماتیلدا و خانم هانی در برابر خانواده نوعی فرار از شرایط موجود است و بهتر است ماتیلدا با هوش سرشار خود می‌توانست بهتر خانواده را مدیریت کرده و در شرایط موجود هرچقدر غیر قابل تحمل راه حلی پیدا کند... 🔗 🔰 @ino_khundi
📚 ؟ 🥉 ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 📖 ۲۲۴ صفحه 📝 🖨 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «آن روزها الیاس به سن و سالی نرسیده بود که بتواند را درک کند. فکر می‌کرد زندگی در چهار دیواری روستا عین عدالت است. همین که بتواند به برود و درس بخواند و خانی باشد و رعیتی و نان و آبی سر سفره بیاید و پدر از کارش راضی باشد و مادر بعد غذا دست‌هایش را به سمت آسمان بگیرد و بگوید الهی شکر که دو پسر شاخ شمشاد دارد وشوهری این حق است و عین عدالت. اما کشته‌شدن برادرش یوسف، آن هم جلوی چشم خودش و اینکه که پسر خان بود همینطور راست‌راست در آبادی راه برود و کسی جرات نداشته باشد چیزی بگوید، خیلی زور داشت...» ➕ روایتی ساده از ماجرایی پیچیده رمانی جذاب و خواندنی و پرتحرک و خالی از سکون در حال و هوای ویژه گروه سنی به بالا. اگر نوجوانی هستید و می‌خواهید در خود شور و هیجان و حس خودباوری ویژه‌ای ایجاد کنید حتما این رمان جذاب رو کنید. 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ 🥉 ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 ( ترجمه ) 📖 ۱۹۶ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «من هرگز راجع به لباس‌هایم برای شما ننوشته‌ام، این طور نیست؟ شش دست لباس نو و شیک دارم که همه را خریده‌ام، نه این که دست دوم از یک نفر که جثه‌اش از من بزرگ‌تر بوده به من رسیده باشد... شما نمی‌دانید این موضوع در زندگی یک دختر یتیم تا چه حد قابل توجه است. توفیق تحصیل نعمت بزرگی است، ولی شش دست لباس داشتن گیج‌کننده است...» ➕ جودی دختر سرخوش و پرانرژی که در روزهای با خیلی از دهه شصتی‌ها همراه بود و بعد از آن بارها و بارها آن تکرار شد؛ وقتی جودی را بین کتاب‌ها پیدا کنید چقدر خوشحال می‌شوید؟! دوباره همان موهای دوگوشی که بعضی جاها سیخ سیخ بیرون زده، شرایط سخت ، سایه بابالنگ‌دراز، مزرعه لاک‌ویلو و از همه مهم‌تر اتفاق خوبی که در زندگی جودی رخ داد و او راهی شد. فکر نکنید وقتی انیمیشن را دیدید پس دیگر لازم نیست کتاب را بخوانید... 😉 راستش شاید خوب باشد بابالنگ‌دراز را همین روزها بخوانیم. همین روزها که فکر می‌کنیم همه چیز مشکل شده و وای چه روزهای سختی را پشت سر می‌گذاریم. همین روزهایی که حرص می‌خوریم کاش بتوانیم سریع‌تر برای شلوار سورمه‌ای‌مان جوراب آبی سورمه‌ای بخریم وگرنه آن شلوار را نمی‌پوشیم چون فکر می‌کنیم قیافه‌مان یکشنبه دوشنبه می‌شود... * بابالنگ‌دراز بیشتر از هر چیزی حس شکر‌گذاری را در ما تقویت می‌کند.* خوشحالی‌های جودی از داشتن شش دست لباس، داشتن پول توجیبی یا چیزهایی از این دست، اول برای ما عجیب و مسخره‌است ولی کم کم یاد می‌گیریم می‌شود برای داشته‌های معمولی هم خوشحال شده و خدا را شکر کنیم... داخلی و خارجی ندارد، باید یاد داشته باشیم هر کتابی که دست‌مان می‌گیریم درست در همان لحظه‌هایی که شاد و خوشحال بین صفحاتش می‌دویم، روزنه‌هایی برای نقد آن باز بگذاریم و بابالنگ دراز هم از ان قاعده مستثنی نیست... 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۲۹۲ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «خیلی ها عقیده دارند ساخت و انتشار این مرگبار، به عمد صورت گرفته... آنها می‌گویند یک توطئه پشت قضیه است... می‌گویند از زمانی که جهان در آستانه انقلاب بزرگ قرار گرفت، این ویروس مشکوک گسترش یافت. اکنون در سال ۲۰۴۱ بیشتر کشورهای دنیا خطر را حس کرده و با تشکیل گروه‌های بین المللی، برای مبارزه با ویروس زایو در تلاش‌اند... در این میان وزارت‌نور جمهوری‌اسلامی‌ایران از یک ویروس‌شناس خبره به نام دکتر علی‌پارسا دعوت می‌کند تا در یک ماموریت ویژه برای کشف نمونه و خنثی‌سازی ویروس اقدام کند...» . ➕ این روزها که ویروس فراگیر شده گفتیم بهتر است کتابی در حوزه نوجوانان معرفی کنیم که خیلی به داستان این روزها شبیه است (البته این چندسال قبل از شیوع ویروس کرونا منتشر شده‌است.) داستان زایو فضایی خیال‌انگیز دارد و مارا به زمان آینده و سال ۱۴۲۰ شمسی می‌برد. ویروسی عجیب شناسایی شده‌است که گفته می‌شود بیشتر کشورهای دنیا را آلوده کرده و رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که هیچ راهی هم برای ساختن ضدویروس آن نیست... هر چند موضوع خوب است ولی ایرادات فنی غیر قابل چشم پوشی، غیرمعقول و غیر قابل باور همراه با تناقضاتی که دارد و ممکن است شما را راضی نکرده و حوصله‌تان را سرببرد و مجبور شوید خیلی سریع مطالعه آن را به صورت سر‌هم‌بندی با رد شدن از بسیاری از جملات به پایان برسانید... 📗 همچنین شما می‌توانید از طریق آدرس زیر قسمتی از کتاب را مطالعه کرده و کتاب را خریداری کنید: 👉 https://plink.ir/PBO5t 😉 یا کتاب رو به صورت فیزیکی از وبسایت خریداری کنید: 👉 https://plink.ir/sxpkn 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۱۵۰ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 پیرمرد گفت: «دینار طلا؟ برای چه دینار طلا می‌دهی؟ مگر سر گنج نشسته‌ای؟ من قبول نمی‌کنم این را پس بگیر و به من یک پشیز (پولی مسی، سیاه که پایین‌ترین مقدار واحدپول بوده) بده... آقا موسی خندید و گفت: «ما وقتی هدیه‌ای به کسی بدهیم آن‌ را پس نمیگیریم.» پیرمرد یکدفعه از جا بلند شد و گفت: «چه گفتی؟! چه جمله آشنایی! من قبلا هم آن را شنیده بودم؛ پسرجان، تو دیگر که هستی؟ نکند از نسل امامت هستی؟ فقط آن‌ها هستند که چنین پول‌هایی به آدم‌هایی مثل من می‌دهند و چنین حرف‌هایی می‌زنند. معصومه (س) یکی از آن‌ها بود من خیلی کوچک بودم که وارد قم شد...» ➕ زیبای رانده‌شده داستان سفر حضرت موسای مُبرقع فرزند (علیه‌السلام) و برادر تنی (علیه‌السلام)، به ایران است که چهره بسیار زیبایی داشت. این رمان که برای گروه سنی نوشته شده با عقب‌گردهایی بجا به زمان زندگی (علیه‌السلام)، (سلام‌الله‌علیها) و دو امامی که در بالا ذکر شد، به خوبی نوجوان را از وضعیت سیاسی، اجتماعی زمان این بزرگواران آگاه می‌کند... به علاوه قلم روان و گیرای نویسنده و ماجراهایی که در طول داستان خلق می‌شود مخاطب را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند.... ⚠️ انتقاد کوچکی که به شیوه بیان راوی می‌شود وارد کرد این است که در جاهای مختلف کتاب از نام ائمه بدون پیشوند و پسوند استفاده می‌کند که احتمالا برای ارتباط برقرار کردن راحت‌تر عاطفی نوجوان با امام خود است که می‌شد از شیوه‌های دیگری از این مهم استفاده می‌نمود... 📗 همچنین شما می‌توانید از طریق آدرس زیر کتاب را از وبسایت خریداری کنید: 👈 * [مشاهده و خرید](https://plink.ir/CuyV7) * 😉 یا آن را از وبسایت خریداری کنید: 👈 * [مشاهده و خرید](https://plink.ir/OjmLr) * 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
📚 ؟ 📙 📝 📖 166 صفحه 🖨 انتشارات 📌 هر شخص یا گروهی که برای فتح غاری که در دامنه هست رفته سالم برنگشته. مردم دِه می‌گویند این غار طلسم شده و فتح نشدنیست. ولی پدربزرگِ احمد نظر متفاوتی دارد؛ او می‌گوید اینها همش حرف‌های بیهودست و کوه خورشید هم مثل همه کوه‌هاست و هیچ غاری فتح‌نشدنی نیست‌‌. همین سخنان پدربزرگ، احمد نوجوان را قلقلک می‌دهد تا کار نشدنی را شدنی کند و به جنگ غار خورشید برود. اما این کار به همین سادگی ها هم نیست.... ناصر ایرانی در سختون، قصه تلاش و سختکوشی را حتی در سخت‌ترین شرایط برای نوجوانان با قصه نوجوانی از جنس خودشان روایت می‌کند.... ➕ برشی از متن کتاب: سردر نمی‎‌آورم. به خودم گفتم اینکه نمی‌شود همه بترسند اما فقط بعضی‌ها باشند. پرسیدم «مگر هرکی بترسد ترسو نیست؟» پدربزرگ سرش را بلند کرد، با دقت به چشمهایم نگاه کردو گفت: «نه. هرکی بترسد ترسو نیست. مال بشر است. بشر از خیلی‌چیزها می‌ترسد. ترسش هم دست خودش نیست. هرقدر هم باشد بعضی وقتا از بعضی چیزها چه بخواهد چه نخواهد می‌ترسد. اما ترسو بودن یک چیز دیگر است. ترسو بودن این است که آدم تسلیم ترس بشود. بگذارد ترس براو غلبه کند. نداشته باشد ترس را از قلبش بیرون بیندازد و زیر پا لهش کند.» 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir
اینو خوندی
📚 ؟ 🥉 ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📔 📝 📖 188 صفحه 📇 دفتر نشر ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 داستان از آنجا شروع می‌شود که احمد از خود دل کنده و به بالای بلندترین کوهِ پیشِ‌رویش می‌رود تا ببیند آن طرف کوهستان چه خبر است. وقتی که میرود و میرود تا حتی از ابرها هم عبور میکند با منظره‌ای مواجه می‌شود که باعث می‌شود سرجایش خشکش بزند. بله... منظره پیش‌رویش دهکده‌ای آنقدر زیباست که بیشتر به رویا شباهت دارد و این دهکده همان قصه ماست. احمد، قصد می‌کند در آن روستا ساکن شده و به سختی‌های زندگی گذشته‌اش پایان دهد. در ادامه با چوپان روستا آشنا می‌شود و خواسته‌اش را مطرح می‌کند، چوپان و خانواده‌اش هم با روی باز خواسته او را قبول می‌کنند ولی پدر چوپان برای احمد داستانی از نورآباد را تعریف می‌کند که همه چیز را تغییر می‌دهد... ناصر ایرانی در این رمان کوتاه، معنای به خاک و اقلیم و را به خوبی به نشان می‌دهد. در این رمان کوتاه مفاهیم صبر، استقامت، استقلال و خودکفایی، خودباوری به خوبی به نمایش گذاشته شده است... ➕ برشی از متن کتاب: سختی دومش که حقیقتا سخت است و مرد تا مرد نباشد زیربارش نمی‌رود این است که سرمایه‌تان را باید پای چیزی بریزید، پای چیزی باید جان بکنید، که توی خانه شما ساخته نمی‌شود. بیرون دهکده‌تان، ساخته می‌شود... سود این کار با انگشت‌های دست لمس کردنی نیست. سود این کار مثل سود درخت گردو یا توتی است که آدم تو کوچه‌های شهر و دهش می‌کارد. میوه‌اش مال همه می‌شود و هیچ کس. مال هر کسی که به موقع از راه می‌رسد، حتی اگر غریبه باشد... حالا به من بگویید ببینم مردم دهکده شما حاضرند سرمایه و عمرشان را پای یک همچین کاری بریزند؟ 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir