eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
851 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب جمعه ست و دلم رفت به صحن ارباب ڪـاش میشد ڪه ڪمیل در حـرمش میخواندم 🍂🍃
⚜وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است ⚜شب بخیر ای حرمت شرح پریشانی ما 🍃شبتون پر از خدا 🍃 ✨💞✨✨💞✨
به وقت تنهایی به وقت دلتنگی به وقت بی قراری @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺حضرت صاحب الزمان(عج): به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک گرداند💔 🌸دعای فرج هدیه بشهدا بخصوص شهدای عملیات #کربلای۴ 🌹🌾 @Karbala_1365
موضوع:استغاثه به (عج) 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺حضرت صاحب الزمان(عج): به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک
🍃♥️ عمریسـت بِـه هَـربهـانـه خوانـدیـم تو را با شِـعــر، غَـزل، ترانـه خواندیـم تـو را ای ڪاش ڪه امـسال شـود سال حــالا ڪه مُقلِــبانه خواندیــم تــو را اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج عج مبارڪ🌸🌸 @Karbala_1365
✨ اِلهي اِلي مَن تَكِلُني..؟ اِلي قَريبٍ فَيَقطَعُني؟ام اِلي بَعيدٍ فَيَتَجَهَّمُني؟ ام الی المستضعفین خدایا مرا به که واگذار می کنی؟ به نزدیکان که مرا رها کنند یا به بیگانگان که با من به ترش رویی برخورد کنند..؟ یا به انان که مرا ضعیف و ناتوان خواهند .... با ♥️
تصوير ديده نشده از و 🌷 در دوران دفاع مقدس @Karbala_1365
هدایت شده از گمنام
آقا در حال نماز در مسجد مقدس جمکران 🌺🌺🌺🌺 خطاب به رهبر عزیزتر از جانم: او مراد و پیر عرفان من است / نایب خورشید پنهان من است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمان ۱ در روزهایی که ملائکه الله زائر این خاک بهشتی هستند. 🔺به اذن خدا، بعد از شکست کرونا باز هم راهیان نوری می شویم... @Karbala_1365
⭕ دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت ... زندگی بعد تو بر هیچکس ، آسان نگرفت......! یک بار دیگر لبخند بزن و به من بگو:گلم✨ ♥️ 😘 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 نمیذاشت و نمیخواست معروف شود برایشان همایش گرفتیم، گفت نمی‌آیم و تعطیل کنید! 🔺صحبت های حاج در برنامه جام‌جمع …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خوشا آنان که جانان میشناسند طریق عشقو ایمان میشناسند بسی گفتیم و گفتید از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند 📎 سر تابوت …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
جاے شهید بیضائی خالی ڪه😔 رفیقش میگفت: خیلی دلتنگش بود یه شب تو خواب دیدمش پرسیدم الان کجایی؟چیکار میکنی؟ گفت همیشه و همه جا همراه اصحاب اباعبدالله هستم …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به غزل‌خوانی چشمان شما باد هم می‌گذرد از سر زلفان شما نرم نرمڪ بگشا پلڪ ڪه تویی روز روشن شود از چهره‌ی تابان شما …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌹شهیـدی که زندگی و تحصیل در را به عشق اسلام و انقلاب رها ڪرد و به ایران برگشت... 🕊 در اسلام تماشاچـی نداریـم همه مسلمانان باید به هرنحوی در صحنه نبرد بین حـق و باطـل شرکت ڪنند وگرنه خود نیز باطلند ... ۲۷محمـدرســول‌الله …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
از شھـادت لبا لـب پــــُری از مـنِ خستـه دل میبــــُری.....❤️ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
…❣🕊 🕊 👣 ✍خاطرات جذاب و زیبای جانباز ، فرمانده لشکرانصارالحسین ❣🕊❣ 🌷این زیبا در یازده موج به نگارش در آماده که ما در اینجا موج نُهم و دهم ، بنام و ، را بیان میکنیم...✨ باشد که شهدای عملیات ۴ شفاعتمان فرمایند.♥️ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
…❣🕊 #خاطرات_روزهای_عاشقی 🕊 #هفتادو_دومین_غواص👣 ✍خاطرات جذاب و زیبای
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 💧 ۴ ۳ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 🌹سری به پادگان شهیدمدنی زدم که ای کاش نمی رفتم. سر ظهر حدود ۳۵۰ نفر نیروی وظیفه و بسیجی آموزش ندیده، با ۷_۸ دستگاه اتوبوس وارد پادگان شدند. همیشه دیدن صحنه ورود اتوبوس های پراز نیرو ، انرژی بخش بود، اما چون مسئولیت فرماندهی این نیروهای تازه وارد، بنا به دستورفرمانده لشکر ، به گردن من افتاد حس خوبی پیدا نکردم. فرمانده لشکرگفت: این ها آموزش چندانی ندیده اند ببرشان خط و بالای سرشان باش. در جزییات هم با بچه های طرح وعملیات و اطلاعات عملیات هماهنگ باش.😐 یک آن به سرم زد که بپرسم:من فرمانده غواص هستم و اینها نیروهای گردان پیاده و چرا باید نیروی مبتدی را برای حفظ خط مهمی مثل گمرک خرمشهر ببرم؟! لب گزیدم و شَمِّ قوی اطلاعاتی ام بهم گفت که احتمالا این کار مقدمه فریب و دورکردن ذهن دشمن و حتی فریب نیروهای خودی برای نفهمیدن منطقه عملیاتی پیش روست. 🍃وقتی وارد خرمشهر شدیم، بچه های اطلاعات عملیات را دیدم و به گفتم:اینها فقط بلدند از کلاش استفاده کنند. حتی آر پی جی هم به دست نگرفته اند. یعنی باید ضمن حفظ خط خرمشهر، اینجا توی خط آموزش ببینند؟! علی آقا لبخند معناداری زد و گفت:آره ، هیچی مثل آموزش عملی ، اونم توی خط نمیشه.😊 تا آمدم سوال بعدی را بپرسم ، حرفم را برید و زد به گذشته ها:" راستی قول دادی، قولت که یادت نرفته؟ " پس از گذشت چهار سال از شهادت پسردایی امیر ایل گلی و آن گفتگوی هیجانی من و دایی ام، علی آقا باز آن صحنه داغ را به شیطنت، به رخم کشید. بر خلاف گذشته با او یکی به دو نکردم و فقط گفتم:علی هروقت خواستی بچه ها را ببری شناسایی ، منم ببر. بااین درخواست به او فهماندم که می دانم این نیروها را برای ردگم کردن به این منطقه آورده ایم و حتما عملیات بعدی در همین منطقه است. از فردا نیروهای مبتدی را در طول ساحل ، لب در گمرک خرمشهر ، به طور تقریبی هشت کیلومتر با فاصله به شکل پاسگاهی مستقر کردیم. یک خط باز که اگر دشمن از مقابل ما می آمد و پا روی خشکی می گذاشت، می توانست از فاصله بین همین پاسگاه ها عبور کند. این شیوه چند ویژگی داشت: اول اینکه نیروهای خودمان، از حد فاصل نیروی خودی در خط و بی اطلاع آنها به راحتی می توانستند به داخل بروند و خط دشمن را در آن سوی آب شناسایی کنند و بعدازشناسایی بی دغدغه لورفتن توسط نیروهای خودی به راحتی برگردند. دوم اینکه اگر غواص دشمن به سمت خط ما می آمد، چون نیروهای متراکم و خط محکمی مقابلش نمی دید جلوتر می آمد و به خشکی می رسید. دراین صورت احتمال اسارت آنها بیشتر میشد. سوم اینکه خط خودی شلوغ و متراکم نبود که زمینه لو رفتن عملیات برای دشمن فراهم کند. و مهم ترازهمه اینکه این نیروی تازه کار در خط ، در صورت تعویض و رفتن به عقب ، هیچ نیروی اطلاعاتی را ندیده بود تا بخواهد برای دیگران از امکان عملیات در این منطقه تعریف کند. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
…❣🕊 #خاطرات_روزهای_عاشقی 🕊 #هفتادو_دومین_غواص👣 ✍خاطرات جذاب و زیبای
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 💧 ۴ ۴ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 🌹بعداز استقرار نیروها، کار آموزش در خط را شروع کردیم. فاصله ما با دشمن ، رودخانه بود که عرض آن در مقابل خرمشهر به طول تقریبی هشتصدتا نهصد متر می رسید. آنطرف آب بودند و ما اینطرف آب. بین بچه هاهم سیم تلفن قورباغه ای کشیدیم تا حتی الامکان کمتر از بی سیم استفاده کنند.✨ پس از یکی دوهفته دلم هوای بچه های را کرد. محل استقرارم به عنوان فرمانده گردان پیاده_ساختمان سه طبقه ای نزدیک آب در پاسگاه های شماره۷ در نزدیکی محل تلاقی رودخانه و اروند بود. همانجا دیدگاه بچه های اطلاعات عملیات هم بود و گاه و بی گاه به آنجا سر میزد. پس از مدتی، علی اقا را دیدم و پرسیدم:علی جان تو نگفته از قصد و نیت من خبر داری. من آمده ام اینجا کنار این نیروهای پدافندی در گمرک ، اما دلم با بچه های غواصی تو جامانده. وساطتی کن تا من برگردم اونجا.💔 گفت:دوروز دیگه میاد، باهاش جلسه داریم. بیاخودت بهش بگو که گردان غواصی را چکارکنم؟ و همین هم شد. دوروز بعد فرمانده لشکر را دیدم و پرسیدم:حاج آقا غواصی را چکار کنم؟ نگاهم کرد و حرفی نزد و رفت. حتما نمیخواست پیش سایر فرماندهان نظری داده باشد. چون روز بعد، علی آقا پیغام حاج مهدی را به من داد که به آقای بگو بره جایی که دلش اونجاست... معطل نکردم😍 . مثل ماهی که به ساحل افتاده و میخواهد به داخل آب برگردد، پریدم و خط را تحویل معاونم ، دادم و با بچه ها خداحافظی کردم و آمدم سدگتوند. هم زمان حاج محسن جام بزرگ با چند تویوتا داشت می آمد. پشت ماشین ها نیروهای جدید بودند. همه بین سن ۱۵ تا ۲۰ سال. که قیافه یکی از آنها بدجوری توی ذوقم خورد. 😟 کم سن و سال تراز بقیه و شاید ۱۵ ساله که مثل بچه دبستانی ها صورتش صاف بود. ریش و سبیل نداشت. با موهایی بلند، شلوار دم پا گشاد و راه رفتن و حتی حرف زدن لاتی. مثل داملاهای سر گذر بود...😕 به حاج محسن گفتم:این یکی اشتباهی بُرخورده توی ما؛ ردش کن بره پی کارش. بره گردان پیاده. حاج محسن گفت:والا من اینو انتخاب نکردم. اصلا نمیدونم کی و چطور پرید پشت تویوتا و اومد اینجا. دوروز بعد سرظهر میخواستم وضو بگیرم ، دیدم با همان راه رفتن شیلنگ تخته که کلافه ام میکرد، آمد.... … 🍂_____________________ پ.ن: محمدامینی ، در عملیات کربلای۴ به شهادت رسید. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄