eitaa logo
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
532 دنبال‌کننده
63 عکس
62 ویدیو
10 فایل
مؤسسۀ متنوک مجری کارگاه‌های آنلاین ویرایش و درست‌نویسی در ایران نشانی: قم، خ شهدا، کوی ممتاز، پ ۳۲ تلفن: ۰۲۵۳۷۸۳۸۸۹۵ ثبت‌نام، پشتیبانی کارگاه و سفارش ویرایش: zil.ink/matnook_com تلگرام: https://t.me/Matnook_com وبگاه (به‌زودی): Matnook.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فاصله‌گذاری «هر» «هر» با واژﮤ بعد از خود بافاصله نوشته می‌شود: هر آن، هر بار، هر چند وقت یک بار، هر دو تا، هر روز، هر سه نفر، هر کتابی، هر لباسی، هر لحظه، هر هفته، و ... . یادآوری: ۱) تنها این واژه‌های «هر»دار با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند: هرآنچه، هرآینه، هرآیینه، هراَزچندگاه، هراَزچندی، هراَزگاه، هرجا، هرچند، هرچه، هرطور، هرکجا، هرکدام، هرکس، هرکسی، هرکه، هرگاه، هرگونه، هروقت، هریک. ۲)الگوی «هر + اسم + -ه» همیشه با نیم‌فاصله نوشته می‌شود: هرروزه، هرماهه، هرساله. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
سه قاعدۀ املایی ۱) واژۀ پایان‌یافته به «ء» (مانند «شیء» و «جزء») به‌علاوۀ «-ی» چگونه نوشته می‌شود؟ این‌گونه: شیئی، جزئی. ۲) واژۀ پایان‌یافته به «أ» (مانند «خلأ» و «مبدأ») به‌علاوۀ «-ی» چگونه نوشته می‌شود؟ این‌گونه: خلئی، مبدئی. ۳) واژۀ پایان‌یافته به «ی» به‌علاوۀ «-ی» چگونه نوشته می‌شود؟ این‌گونه: قوری‌ای،‌ صندلی‌ای، ایتالیایی‌ای،‌ کائوچویی‌ای، مانتویی‌ای، قهوه‌ای‌ای،‌ تیزپِی‌ای. «سعی» چطور؟ «سعی‌ای» یا «سعیی»؟ اینجا را ببینید. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
نکته‌ای دربارۀ «به‌عنوانِ» می‌دانیم که واژه‌ها در گذر زمان و بر پایۀ نیاز اهل زبان و به‌دست آنان ساخته می‌شوند و رفته‌رفته گسترش می‌یابند. حروف اضافۀ مرکب هم از این قاعده مستثنا نیستند، مانند همین «به‌عنوانِ» که ویراستارانِ ناکاربلد معمولاً آن را نادرست می‌پندارند. این که «به‌عنوانِ» (یا هر واژۀ دیگری) چرا و چگونه ساخته و وارد زبان شده، یک مسئله است و مسئلۀ دیگر این‌ است که: اکنون که به‌عنوان یکی از واژه‌های زبان پذیرفته و رایج شده، کجا می‌توان آن را به کار برد و کجا نباید به کار برد. پس نمی‌توانیم بگوییم چون مثلاً در گذشتۀ زبان سابقه نداشته‌ یا به شیوۀ گرده‌برداری ساخته شده، باید همه‌جا حذف شود (سخن غیرعلمی و نادرستی که متأسفانه در کارگاه‌ها و کتاب‌های ویرایش تکرار و تجویز می‌شود). روشن است هر واژه‌ یا عبارتی اگر نابجا به‌ کار رفته باشد، یا باید حذف شود یا تغییر کند؛ اختصاصی به «به‌عنوانِ» ندارد. اما چگونه می‌توان این بجایی یا نابجایی را تشخیص داد؟ از یک راه: بافت زبانی¹ و غیرزبانی² که همیشه باید چراغ راه اهل قلم (به‌ویژه ویراستاران) باشد تا بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند و اشتباه نکنند. برای مثال، به این جملۀ ترجمه‌ای بنگرید: چه می‌شد اگر می‌توانستیم به هر مانع بر سر راه خود به‌عنوان یک فرصت بنگریم؟ اینجا بافت زبانی به ما می‌گوید طبیعی‌تر و فارسی‌تر آن است که «به‌‌عنوانِ» را تغییر دهیم: چه می‌شد اگر می‌توانستیم به موانع پیشِ‌روی خود به چشم فرصت بنگریم؟ چرا؟ به‌خاطر تناسب و کاربرد «چشم» با «نگریستن»، نه این‌که «به‌عنوانِ» غلط است (عبارت «به هر مانع بر سر راه» نیز برای خوانش آسان‌تر و کوتاه‌تر شدن جمله به «موانع پیشِ‌روی» تغییر داده شد. «یک» هم «اینجا» زائد است). یا حتی می‌‌توان با تغییر بیشتر «به‌عنوانِ» را حذف کرد: چه می‌شد اگر می‌توانستیم موانع پیشِ‌روی خود را فرصت ببینیم؟ ولی نیازی به این‌همه تغییر نیست، چون در ویرایش زبانی همیشه باید سعی کنیم متن را با کمترین تغییر اصلاح کنیم و تغییرمان هم باید ضرورت و توجیه داشته باشد (سلیقه‌ای نباشد). این نکتۀ طلایی را هرگز فراموش نکنید. ۱) «بافت زبانی» (linguistic context) معمولاً به واژه‌ها، عبارت‌ها، و جمله‌هایی گفته می‌شود که در متن قبل و بعد از یک واژه می‌آیند. ۲) «بافت غیرزبانی» (non-linguistic context) یا «بافت موقعیتی» (context of situation) به موقعیت زمانی و مکانی و دیگر قرائن برون‌زبانی گفته می‌شود که در فهم معنای متن تأثیر می‌گذارد (در فقه‌الحدیث، از دیرباز به این اصطلاح زبان‌شناسی «اسباب ورود حدیث» می‌گفته‌اند، ولی امروز معمولاً به آن «فضای صدور» می‌گویند. سه مقولۀ زمان و مکان و اسباب صدور حدیث از قرائن مهم برای فهم حدیث است). سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
فاصله‌گذاری ۱۳۵ عبارت پرکاربرد عبارت‌های زیر کاملاً بافاصله نوشته می‌شوند: از آن به بعد، از آن بین، از آنجا به بعد، از آن پس، از آن جمله، از آن جهت، از آن حیث، از آن سو، از آن قبیل، از آن گذشته، از آن لحاظ، از آن میان، از این بابت، از این به بعد، از اینجا به بعد، از این بین، از این پس، از این جهت، از این حیث، از این دست، از این سو، از این طرف‌، از این قبیل، از این گذشته، از این لحاظ، از این میان، از این نظر، از این نوع، از دیگر سو، از سر اخلاص / لطف / ...، از سوی دیگر، از طرف دیگر، از هر جانب، از هر جهت، از هر حیث، از هر سو، از هر طرف، از هر لحاظ، از هر نظر، از همه جهت، از همه نظر، از همین رو، با استفاده از، با‌ این‌ اوصاف / توصیف / وصف، با‌ این‌ ترتیب، با‌ این‌ تفاسیر، با‌ این‌ تفاصیل، با‌ این‌ حال، با این حساب، با‌ توجه‌ به، با‌ عنایت‌ به، با‌ وجود‌ این، به اندازۀ کافی، به اندازۀ لازم، به این ترتیب، به این جهت، به این خاطر، به این دلیل، به این سبب، به این صورت، به این علت، به این لحاظ، به آن دلیل، به آن سبب، به آن صورت، به آن علت، به زودی زود، به قیاس با، به مقدار کافی، به مقدار لازم، به نقل از، به هر جهت، به هر حال، به هر رو / روی، به هر صورت، به همان ترتیب، به همان جهت، به همان خاطر، به همان دلیل، به همان سبب، به همان صورت، به همان علت، به همین ترتیب، به همین جهت، به همین خاطر، به همین دلیل، به همین سبب، به همین صورت،‌ به همین علت، به هیچ عنوان، به هیچ وجه، به یک سو، به یک مقدار، در ارتباط با، در اعتراض به، در این اثنا، در این ارتباط، در این باب، در این باره، در این بین، در این حال، در این حالت، در این حین، در این خصوص، در این رابطه، در این زمینه، در این صورت، در این مورد، در این میان، در این هنگام، در آن حال، در آن حالت، در آن زمان، در آن صورت، در آن موقع، در آن وقت، در آن هنگام، در رابطه با، در عین حال، در غیر این صورت، در قیاس با، در هر باب، در هر حال، در هر صورت، در هر مورد، در همان حال، در همه حال، در همین باره، در همین حال، در همین حین، در همین خصوص، در همین زمینه، در همین مورد، در همین موقع، در همین هنگام. ببینید: فاصله‌گذاری ۱۵۵ حرف ربط مرکب‌. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
«مأخوذبه‌حیا» به معنای «باشرم‌وحیا و محجوب» است و با نیم‌فاصله نوشته می‌شود. این صفتِ نشان‌دار (= نامتعارف و کم‌کاربرد) در بافت‌های غیررسمی و به دو صورت به کار می‌رود: ۱) مأخوذبه‌حیا بودن: چقد مرد مأخوذبه‌حیاییه (نه *محجوب به حیا که به‌غلط در تصویر آمده‌است). ۲) مأخوذبه‌حیا شدن (= «به رودربایستی افتادن؛ خجالت کشیدن»): «هادی بشارت مأخوذبه‌حیا شد؛ مجال نکرد که جواب ردی بدهد.» (تقی مدرسی، آداب زیارت، ص ۱۶۰) سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
املا چیست؟ «املا» به معنای «صورت نوشتاری واژه‌های زبان با حروف و نشانه‌های قراردادی خط» است. بنابراین در املا با حرف سروکار داریم، نه جدانویسی یا پیوسته‌نویسی. اگر حرف واژه‌ای تغییر کند یا کم‌وزیاد شود، سه حالت پیش می‌آید: - یا املای آن غلط می‌شود، مانند «حاضر» و *حاظر؛ «اولویت» و *الویت؛ «درددل» و *دردودل (در این حالت، تنها یک صورت نوشتاری درست داریم که باید آن را در فرهنگ‌های معتبر، مانند فرهنگ روز سخن، ببینیم)؛ - یا معنای آن تغییر می‌کند، مانند «پیشخان» و «پیشخوان»؛ «حوزه» و «حوضه»؛ «حیات» و «حیاط» (در این حالت نیز تنها باید به فرهنگ‌های معتبر مراجعه کنیم)؛ - یا دواملایی و بیشتر می‌شود، مانند «زغال» و «ذغال»؛ «قرمه» و «قورمه»؛ «ایده‌آل» و «ایدئال»؛ «دکمه» و «دگمه» و «تکمه»؛ «قدغن» و «غدغن» و «غدقن»؛ «هجده» و «هیجده» و «هژده» و «هیژده» (در این حالت، با صورت‌هایی سروکار داریم که همگی «درست»اند، زیرا کمابیش یا با نسبت یکسان در متون به کار رفته‌اند، ولی تنها یکی از آن‌ها ترجیح دارد. یکی از مهم‌ترین ملاک‌های ترجیح نیز «بسامد املایی» است («بسامد» یعنی «تکرار و فراوانی کاربرد»). برای نمونه، «زغال» و «ذغال» هردو درست‌اند، ولی ـ گذشته از ریشه و پیشینۀ آن‌ها ـ بسامد «زغال» (با استناد به پیکرۀ تاریخی دادگان فرهنگستان و جست‌وجوی گوگل) بیشتر از «ذغال» است. پس «زغال» املای معیار و مرجح است. تأکید و تکرار می‌شود که بسامد املایی تنها یکی از ملاک‌هاست و این رشته سر دراز دارد). ببینید: ۱۴۰ غلط‌ املایی رایج. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
مهجور: ۱) دورافتاده، مبتلا به هجران (من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او / ... ــ سعدی)؛ ۲) ویژگی سخنی که ناآشناست و دیگر به کار نمی‌رود (لغات مهجور فارسی و عربی). محجور: در اصطلاح فقه و حقوق، ویژگی آن‌که عقل ندارد یا به بلوغ نرسیده‌است و نمی‌‌تواند در اموال خود دخل‌وتصرف کند (مادۀ ۶۸۷ ق. م.: ضامن شدن از محجور و میت صحیح است). ببینید: املا چیست؟. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
اگر «بلکه» بین دو جمله بیاید، قبل از آن ویرگول می‌گذاریم و اگر بین دو واژه یا عبارت بیاید، هیچ نشانه‌ای نمی‌گذاریم: - قبل از قضاوت کردن باید بفهمی که در برابر واقعیت نباید به سجده افتاد، بلکه باید با دید انتقادی به آن نگریست. (فدریکو فلینی، فیلمنامه‌نویس ایتالیایی) - فیلترینگ نه‌تنها به مردم بلکه به دولت هم آسیب‌ زده‌است. (از اینترنت)؛ جان خواهم از خدا نه یکی بلکه صد هزار / تا صد هزار بار بمیرم برای یار (هلالی جغتایی) یادآوری: تصویر این فرسته از گروه پشتیبانی دورهٔ جامع ستارگان ویرایش متنوک است که در آن به پرسش‌های ویرایش‌آموزان و دانشجویانم پاسخ می‌دهم. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
دو کتاب مفید و خواندنی به مناسبت ۲۵ نوامبر / ۵ آذر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان: ۱) زن در شاهنامه، ترزا باتستی (بهنام)، به کوشش عمار عفیفی، نشر ماهریس (توضیحات بیشتر)؛ ۲) زن در شاهنامه، جلال خالقی مطلق، ترجمه از آلمانی به فارسی: مریم رضایی، انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار (توضیحات بیشتر). سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
دربارهٔ «بلک‌فرایدی» «بلک‌فرایدی» (black friday)، که به معنای «حراج کالاها یا ارائهٔ خدمات با تخفیف‌های استثنایی در آخرین جمعهٔ ماه نوامبر» است، اولین بار در آمریکا به‌ کار رفت. سپس با همین تعبیر و گاهی با اندکی تغییر در دیگر کشورها نیز رواج یافت. ترجمهٔ لفظ‌به‌لفظ آن «جمعهٔ سیاه» یا «سیاه‌جمعه» است. «جمعهٔ سیاه» برای ایرانیان همچنان یادآور کشتار مردم در ۱۷ شهریور ۱۳۵‌۷ در خیابان و میدان ژاله است، چنان‌که برای آمریکاییان یادآور رسوایی بازار طلا در ۲۴ سپتامبر ۱‌۸۶۹ بود. بنابراین، از آنجا که عبارت «جمعهٔ سیاه» ناخوشایند بود و «سیاه‌جمعه / سیاجمعه» نیز به‌لحاظ معنایی شفاف نبود، برخی «حراج جمعه» را به‌ کار بردند و سپس از روی آن، طبق فرایند آمیزه‌سازی (= ادغام دو یا چند واژه و ساختن یک واژهٔ جدید از آن‌ها)، «حراجمعه» را ساختند. برخی نیز به‌تازگی «جمعۀ هیجان‌انگیز» می‌گویند و می‌نویسند که زیباست و نشانهٔ ارج نهادن به زبان ملی‌مان، فارسی. سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com