eitaa logo
نردبان فقاهت
4.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
43 ویدیو
89 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ عده ای در فرق و گفته اند : "انزال، دفعی است و تنزیل، تدریجی". 🔹 این کلام به صورت مطلق صحیح نیست و باید قرائن را هم سنجید. 🔸 انزال گاهی دفعی و گاهی تدریجی است و کذلک تنزیل. 1⃣ تنزیل تدریجی:"و قرآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرأهُ علی النّاس علی مُکْثٍ و نَزّلْناهُ تنزیلا" (اسراء/١٠۶) 2⃣ تنزیل دفعی : "و قال الّذین کفروا:لولا نُزِّلَ علیه القرآنُ جملةً واحدةً"(فرقان/٣٢) 3⃣ انزال دفعی:"شهرُ رمضانَ الّذی اُنزل فیه القرآن"(بقره/١٨۵) "اِنّا اَنزلناهُ فی لیلةِ القدر"(قدر/١) "اِنّا اَنزلناه فی لیلةٍ مبارکةٍ" (دخان/٣). 4⃣ انزال تدریجی: "اَنزل من السّماء ماءً فسالتْ اَودِیةٌ بقدرها"(رعد/١٧) "و اَنزلنا من السّماء ماءً طَهوراً"(فرقان/۴٨). @Nardebane_feghahat
✳️ (1) 🔸 یکی از دوستان چندی پیش برایم نوشت که : "مدتی است مطالب ادبیاتی کانال کمتر شده!!" (توجه : کانال اصلی در تلگرام است). لذا تصمیم گرفتم امروز مطلبی پیرامون یکی از ابیات الفیه بنویسم ؛ باشد که مقبول اهل نظر افتد. ✅ للرفعِ والنصبِ وجرّ (نا) صَلَح کَاعرِف بِنا فاِنَّنا نِلنا المِنَح 1⃣ این بیتِ در مقام بیان این امر است که ضمیر (نا) صلاحیت دارد که برای هر یک از امور ثلاثه (رفع و نصب و جر) قرار بگیرد و به عبارتی در تنها ضمیری است که مشترک بین رفع و نصب و جر است. اعرِف بِنا : مجرور فاِنَّنا : منصوب نِلنا : مرفوع (نِلتُ نِلنا) 2⃣ اعرف بنا (أي: اعترف بقدرنا) 📚 النحو الوافی ج 2 ص 202 3⃣ (المنح) : جمع مِنْحَة و هى العطية. 📚 شرح المكودى على الالفية فى علمى الصرف والنحو ص ۲۲ 4⃣ نِلنا المِنَح : ما به بخشش ها رسیدیم. 5⃣ و سه مرتبه ضمیر (نا) به صورت مجروری ، منصوبی و مرفوعی (به ترتیب) در دو آیه زیر ذکر شده است : ربنا اننا سمعنا... (آل عمران آیه 193) الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا (آل عمران آیه 16) 6⃣ شاید کسی برایش سوال پیش بیاید که به چه علت در بیت الفیه "رفع" و "نصب" الف ولام گرفته است ولی "جر" نکره و بدون الف و لام ذکر شده است ؟ پاسخ این پرسش را در در پست بعدی بیان خواهیم کرد ⬇️⬇️⬇️ ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✅ للرفعِ والنصبِ وجرّ (نا) صَلَح کَاعرِف بِنا فاِنَّنا نِلنا المِنَح ❓ به چه علت در این بیت الفیه "رفع" و "نصب" الف ولام گرفته است ولی "جر" نکره و بدون الف و لام ذکر شده است ؟ ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ 📚 حاشیه الصبان @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۱) ✅ درس خارج آیت الله 1388/12/09 🔹 روايت اين است كه حضرت مي‌فرمايند «الصائم تطوعاً هو بالخيار فاذا انتصف النهار وجب عليه الصوم» 🔸 نمي‌توانيم استفاده كنيم كه در مسئله جاري عدم جواز افطار به نحو الزام است، بعضي در اينجا جمعاً بين الادله به "استحباب مؤكد روزه" قائل شده‌اند و گفته‌اند مکلف در روزه و افطار به طور کلي مخير است اما بعد از ظهر ، استحباب مؤكد اين است كه افطار نكند .  @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۲) ✅ درس خارج آیت الله ، کتاب الصوم 🔸 صحیحه : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصْبِحُ وَ هُوَ يُرِیدُ الصِّيَامَ ثُمَّ يَبْدُو لَهُ فَيُفْطِرُ قَالَ هُوَ بِالْخِيَارِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ نِصْفِ النَّهَارِ قُلْتُ هَلْ يَقْضِیهِ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ نَعَمْ لِأَنَّهَا حَسَنَةٌ أَرَادَ أَنْ يَعْمَلَهَا فَلْيُتِمَّهَا قُلْتُ فَإِنَّ رَجُلًا أَرَادَ أَنْ يَصُومَ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ أَ يَصُومُ قَالَ نَعَمْ» 📚 الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۴، ص: ۱۲۱،ح۱ روایت هم شامل روزه مستحبی می‌شود و هم شامل روزه واجب غیر معین که شخص می‎تواند آن را در آن روز یا روز دیگری محقق کند و وجهی ندارد که بگوییم این تعبیر به روزه نافله انصراف دارد و شمول آن نسبت به روزه واجب غیر معین، معلوم نیست . 2⃣ «ارتفاع النهار» به معنای اوائل روز است و تنها شامل ساعات اولیه روز یا حداکثر تا زوال می‎شود . @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۳) 🔸 الجعفريات : أخبرنا محمّد ، حدّثني موسى ، حدّثنا أبي ، عن أبيه ، عن جدّه جعفر بن محمّد ، عن أبيه ، عن جدّه علي بن الحسين ، عن أبيه ، عن علي ( عليهم السلام ) ، قال : « قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : أفضل ما على الرجل ، إذا تكلّف [ له ] أخوه المسلم طعاما ، فدعاه وهو صائم ، فأمره أن يفطر ، ما لم يكن صيامه ذلك اليوم فريضة ، أو قضاء ، أو نذراً سماه ، وما لم يمل النّهار » . 📚 مستدرك الوسائل  ج 7 ص 318 @Nardebane_feghahat
✳️ افطار روزه مستحبی (۴) 🔸 مُعَمَّرُ بْنُ خَلاَّدٍ (۱) عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ - آخِرَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ (یعنی یوم الشک نبوده است) فَلَمْ أَرَهُ صَائِماً فَأَتَوْهُ بِمَائِدَةٍ فَقَالَ «اُدْنُ» وَ كَانَ ذَلِكَ بَعْدَ اَلْعَصْرِ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ صُمْتُ اَلْيَوْمَ فَقَالَ لِي «وَ لِمَ» قُلْتُ جَاءَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ أَنَّهُ قَالَ «يَوْمٌ وَفَّقَ اَللَّهُ لَهُ» قَالَ «أَ لَيْسَ تَدْرُونَ أَنَّمَا ذَلِكَ إِذَا كَانَ لاَ يُعْلَمُ أَ هُوَ مِنْ شَعْبَانَ - أَمْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَصَامَهُ اَلرَّجُلُ وَ كَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ كَانَ يَوْماً وَفَّقَ اَللَّهُ لَهُ فَأَمَّا وَ لَيْسَ عِلَّةٌ وَ لاَ شُبْهَةٌ فَلاَ» فَقُلْتُ أُفْطِرُ اَلْآنَ فَقَالَ «لاَ» قُلْتُ وَ كَذَلِكَ فِي اَلنَّوَافِلِ لَيْسَ لِي أَنْ أُفْطِرَ بَعْدَ اَلظُّهْرِ قَالَ «نَعَمْ» (۲) 📚 ج ۴ ص ۱۶۶ 1⃣ معمَّر بن خلاّد بن أبي خلاّد یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام است که روایات زیادی از آن حضرت نقل کرده است . 2⃣ به خاطر جمع بین روایات ، این روایت را حمل می کنیم به کراهت افطار روزه مستحبی بعد از زوال . @Nardebane_feghahat
✳️ آیت اللّه شبیری زنجانی(دام ظلّه): 🔶 آقا سید عبدالعزيز طباطبایی (قدّس سرّه) نقل کرده است: مرحوم (ره) با مرحوم (ره) مدتی هم حجره بود. 🔸 يك وقت این دو همدیگر را می بینند. 🔷 مرحوم آخوند به حاج آقا رضا می گوید : شما خیلی هنرمند هستید که مطالب بسیار سطح بالا را به گونه ای پایین می آورید که همه میفهمند . 🔶 حاج آقا رضا در پاسخ می گوید : هنر شما بیشتر است ؛ زیرا شما مطالب سطح پایین را آنقدر بالا می برید که هیچ کس آن را نمی فهمد ! 📚جرعه ای از دریا ج۱ ص۵۲۵ @Nardebane_feghahat
مشهورترین اشعار کهن عرب است که تعداد ابیات آن‌ به حدود 600 بیت می‌رسد .  🔸 این قصائد در اواخر روزگار توسط ، یکی از روایتگران شعر تازی گردآوری شد و از آن پس جویندگان ادب عرب به خواندن آن‌ها پرداختند و بر سر کلمه کلمۀ هر بیت مناقشات برخاست ، تا بدان‌جا که ، طی تحقیقاتی در صحت صدور و اصالت تاریخی آن‌ها تشکیک کرد. @Nardebane_feghahat
و و و معتقدند که هیچ تعریف جامع و مانعی وجود ندارد و تعاریف از باب شرح اسم (=شرح الإسمی) هستند زیرا که به کنه و بن اشیاء علم نداریم و تنها خداوند است که تعریف حقیقی آن ها را می داند . @Nardebane_feghahat
✳️ تقریرات درس خارج آیت الله سید موسی (کتاب الصوم)، ج1، ص157-158. 🔸 مرحوم آقای بنا بر مبنای خود مرسلات و و صفوان را معتبر نمی‌‌داند. ایشان می‌‌گوید: مرحوم که در عُدّه ادعا نموده که این راویان «لا یروون و لا یرسلون الّا عن ثقة»، در از این مطلب عدول نموده است و در روایتی که بعضی از این‌ها در سند وجود دارند، اشکال نموده است. ✅ اشکال به فرمایش مرحوم خویی 🔹 این فرمایش ایشان به نظر خیلی غریب می‌‌آید. تهذیب از اوّلین کتاب‌‌های شیخ طوسی است و قبل از عُدّة نگاشته شده است. تألیف تهذیب در زمان مرحوم شیخ مفید (وفات 413 ق) شروع شده است و شیخ تا اوایل صلاة را در زمان مرحوم شیخ مفید نگاشته است، به خاطر این که شیخ طوسی در اوایل تهذیب از شیخ مفید با تعبیر «الشیخ ایّده الله» یاد می کند، این‌گونه تعبیر که در نزدیک به 600 مورد در تهذیب به کار رفته تا اوائل جلد دوم (ص 3) ادامه یافته و پس از آن از شیخ مفید با عبارت «الشیخ رحمه الله» یا «الشیخ رحمه الله تعالی» یاد شده است. (اوّلین مورد آن در ج2، ص12). 🔸 از این تعابیر استفاده میشود که شیخ طوسی تهذیب را در حیات آغاز کرده و پس از وفات وی به پایان رسانده است. ولی تألیف عدّه را در زمان مرحوم (وفات 436 ق) شروع و پس از وفات وی به اتمام رسانده است. @Nardebane_feghahat
🔹 این که انسان در تفسیر آیات بتواند تحصیل نماید ، مورد انکار عده ای از علما قرار گرفته است. 🔸 در گذشته اين بحث از ناحیه افرادی که را قبول نداشتند (یعنی ) مطرح گشته است، زیرا آن معتقد بودند که مخاطب قرآن، اهل بیت (علیهم السلام) هستند. 🔹 در زمان ما هم این بحث (یعنی عدم امکان تحصیل قطع در تفسیر) از ناحیه افرادی که معتقد به نسبي بودن شناخت متون و تبعيت آن از فضاي ذهنی مخاطب هستند مطرح شده است. @Nardebane_feghahat
میرزای تعبیر زیبایی دارد. می فرماید : ما یک داریم و یک داریم. حجیت منجعله است که لا تناله ید الجعل لا اثباتا و لا نفیا! و یک حجیت جعلیه داریم شبیه قول قاضی یا یا ... @Nardebane_feghahat
🔸 امروز صبح ذیل آیه "وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا"(نساء ۶۹) به ترجمه نگاه کردم. دیدم ایشان به اشتباه "الشهداء" را به "شهیدان" ترجمه نموده است. البته این اشتباه مختص ترجمه ایشان نیست بلکه بسیاری از مترجمان دچار این خطا گشته اند. 🔹 مقصود از "شهداء" در این آیه، افرادی هستند که در روز حشر گواه اعمال خلائق هستند نه شهید اصطلاحی! در قرآن، شهیدان اصطلاحی با تعابیر دیگری ذکر شده اند؛ نظیر: ✅ وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ (آل عمران ۱۶۹) ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✅ دو نظر متفاوت در برخورد با معنای "شهداء" در آیه شریفه 1⃣ مرحوم در مقصود از "شهداء" در آیه فوق را گواهان اعمال گرفته است و نه شهدای اصطلاحی : "و الشهداء هم شهداء الاعمال یوم القیامه دون الشهداء بمعنی المقتولین فی سبیل الله" 📚 المیزان ج ۱۹ ص ۱۶۳ 2⃣ اما برخی از بزرگان شیعه (رضوان الله علیهم) شهید را به معنای مقتولین در معرکه جنگ گرفته اند والشهداء : جمع شهيد ، و هو المقتول في سبيل الله ، و ليست الشهادة في القتل الذي هو معصية ، لكنها حال المقتول في إخلاص القيام بالحق لله ، مقرا وداعيا إليه ، وهي من أسماء المدح ، ويجوز للمرء أن يتمناها ، ولا يجوز أن يتمنى قتل الكافر إياه لأنه معصية . وقيل : الشهادة هي الصبر على ما أمر الله به من قتال عدوه ، فأما الصبر على الألم بترك الأنين ، فليس بواجب ، وليس الأنين بممنوع عنه ، بل هو مباح ، إذا لم يقل ما يكرهه الله تعالى . 📚 [تفسير مجمع البيان - الشيخ الطبرسي - ج 3 ص 125، نیز: التبيان في تفسير القرآن - الشيخ الطوسي - ج 3 ص 250]. ✅ بنده ادلۀ طرفین را هم ضمیمه می‌کنم «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» 🔸 استدلال علامه طباطبایی(ره): شهداء در قرآن به معنای گواهان است و در هیچ جای قرآن که از ماده (ش-ه-د)کلمه ای به کار رفته به معنای کشته شدن در معرکه جنگ نیامده بلکه مراد از آن افرادی است که گواه بر اعمال مردمند . 📚 ترجمه المیزان ج ۴ ص ۱۵۱ ☑️ دو روایت در این زمینه : 1⃣ عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَا أَبَامُحَمَّدٍ لَقَدْ ذَکَرَکُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً فَرَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی الْآیَهًِْ النَّبِیُّونَ وَ نَحْنُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَدَاءُ وَ أَنْتُمُ الصَّالِحُونَ فَتَسَمَّوْا بِالصَّلَاحِ کَمَا سَمَّاکُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ. 📚 الکافی، ج۸، ص۳۵/ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۵۰ 2⃣ علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- النَّبِیِّینَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الصِّدِّیقِینَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ الشُّهَداءِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (علیها السلام) وَ الصَّالِحِینَ الْأَئِمَّهًُْ (وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ. 📚 بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱/ القمی، ج۱، ص۱۴۲ ✅ با این همه به نظر می‌رسد احادیث یاد شده به اندازۀ کافی صراحت در مدعای ایشان نداشته باشد. @Nardebane_feghahat
(۱۱) 🔸 اولین باری که بحث رؤیت هلال با چشم مسلح (مانند تلسکوپ) در فتاوا طرح گردید، ظاهراً در حدود ۱۰۰ سال پیش یعنی زمان مرحوم نائینی بوده است. 🔹 بزرگانی مانند مرحوم ، ، ، آیت الله ، و ... رویت با چشم مسلح را معتبر نمی دانسته اند. @Nardebane_feghahat
✳️ (۱۲) ✅ مبنای فقهی در رؤیت هلال: 1⃣ لزوم رؤیت هلال با چشم عادی‌. 2⃣ «اشتراط اتّحاد افق». ✅ مبنای فقهی آیت الله در مورد رؤیت هلال: 1⃣ لزوم رؤیت هلال با چشم عادی. 2⃣کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترک‌ هستند. @Nardebane_feghahat
✳️ (۱۳) 🔸 ‌‏رؤیت هلال با وسایل مستحدثه اعتبار ندارد؛ پس اگر با بعضی از وسائل‌‎ ‌‏بزرگ کننده یا نزدیک آورنده مانند تلسکوپ مثلاً ببیند، ولی بدون وسیله، هلال‌‎ ‌‏قابل رؤیت نباشد، حکم به اول ماه نمی شود. پس معیار رؤیت با چشم، بدون وسیلۀ‌‎ ‌‏نزدیک آورنده یا بزرگ کننده است. البته اگر با وسیله ای آن را ببیند و جای آن را‌‎ ‌‏بداند سپس با چشم -بدون وسیله- آن را رؤیت نماید، حکم به اول ماه می شود.‌‎ ‌‏و 📚 ، ج ۲، ص ۶۷۴، م ۱۸ @Nardebane_feghahat
❓ سوال: اخیراً برخی از مردم مطرح می‌کنند که می‌توان در سالروز واقعهٔ عظیم عاشورا، به روایت تاریخ هجری شمسی نیز عزاداری کرد و اعمال مربوط به این روز را انجام داد، خواهشمند است جهت رفع شبهه از مؤمنین، نظر حضرتعالی در این باره را بیان فرمایید.  ✅ آیت‌الله : اقامه عزاداری و ذکر مصائب حضرت سیدالشهداء(ع) در هر روز و هر زمان و مکان اجر و ثواب دارد، ولی به عنوان روز عاشورا که در روایات دستورات خاصی دارد و مراسم و تعظیم برقرار می‌شود،‌‌ همان روز 10 محرم الحرام به سال هجری قمری معتبر است و منشأ آثار و برکات عظیمه می‌باشد. ✅ آیت‌الله : اخیراً برخی‌ها نغمه‌ای ساز کرده‌اند و گفته‌اند که ما می‌خواهیم عاشورای شمسی بگیریم؛ این افراد از روی عشق به سالار شهیدان به این فکر افتاده‌اند که در ماه‌های شمسی بگیرند اما یقیناً این به مصلحت نیست زیرا تمامی امامان معصوم(ع)، عاشورا را در ماه قمری بیان کرده‌اند و این روز را عزاداری می‌کردند و ثانیاً این کارها از ابهت و شور عاشورا می‌کاهد. @Nardebane_feghahat
قِف بالحجاز وقوفَ حائر والدمعُ من عينيك فائر أمسى البقيع وليسَ فيه لسادتي ذِكرى لذاكر ! هشتم شوال ، سالروز تخریب بقیع تسلیت باد @Nardebane_feghahat
✳️ (۱) 🔹 اگر پسری قبل از پدرش از دنیا رفته باشد، فرزندانش (یعنی نوه های میت) از جد خود ارث نمی‌برند، زیرا اگر پدرشان (فرزند میت) زنده باشد، ارث به او می‌رسد و اگر زنده نباشد، ارثی ندارد که آن را به فرزندان او ( یعنی همین نوه‌ها) بدهند. 🔸 نوه‌ها وقتی ارث شامل حالشان می شود که وارثین دسته اول (یعنی فرزندان پدربزرگ) هیچ کدام زنده نباشند. @Nardebane_feghahat
(۱۴) 🔸 آیت الله سید محمد کاظم یزدی در عروه، قول منجّمین را در مورد رؤیت هلال معتبر نمی داند: 🔹 "ولايثبت بقول المنجمين" 📚 ج 2 ص 224 🔸 و همچنین در جای دیگر از همین کتاب وقتی به بحث و می رسد، قول منجّمین را فاقد اعتبار می داند: 🔹 یثبت الکسوف والخسوف وسائر الآیات بالعلم وشهادة العدلین وإخبار الرصدی إذا حصل الاطمئنان بصدقه علی إشکال فی الأخیر وکذا فی وقتها ومقدار مکثها. 📚 العروة الوثقی، ج 3 ص55 🔸 مرحوم آیت الله (ره) بر اشکال می گیرد و می نویسد: 🔹 "بل الإشکال فیه مع الاطمئنان" یعنی: در کلام صاحب عروه اشکال است، در صورتی که خبر رصدی و منجّم موجب اطمینان گردد. ✅ در واقع شاید بتوان گفت بین کلام مرحوم گلپایگانی با صاحب عروه منافاتی نیست؛ فقط مشکل این جاست که مقصودِ صاحب عروه، نفیِ اعتبارِ قولِ منجمین به طور مطلق است ولی مقصود مرحوم گلپایگانی، اثباتِ اعتبارِ قولِ منجّم در جایی است که به مکلف اطمینان می دهد. فتأمّل... ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (۱۵) ☑️ آیت الله : 🔸 "فقیهی که قائل است برای اثبات ماه رؤیت با چشم غیر مسلح ملاک است، منکر پیشرفت و علم روز نیست بلکه می‌گوید ظواهر نصوص شرعی این است که برای اثبات هلال ماه، چشم عادی ملاک قرار داده شده است". ✅ پ.ن: نکته حائز اهمیتی است. این طور نیست که بگوییم فقهایی که روشفکر و مرتبط با علوم روز هستند، حتماً رؤیت با تلسکوپ را قبول دارند و فقیهانی که در جامعه روشفکر تلقی نمی شوند، تسلکوپ را کافی نمی دانند . خیر، اصلاً این گونه نیست. مثلا همان طور در چند پست گذشته اشاره کردم که آیت الله رؤیت با تلسکوپ را معتبر نمی داند با این در جامعه به عنوان یک روشنفکر دینی تلقی می گردد که با علوم روز آشناست، و بالعکس آیت الله زیر بار رؤیت با تلسکوپ می رود. @Nardebane_feghahat
✅ آیت الله : 🔸 آیت اللّه (ره) گاهی خیلی عصبانی می شدند، نقل شد که زمانی در بروجرد نذر کرده بودند که اگر عصبانی شدند، یک سال روزه بگیرند، و تصادفاً روزی عصبانی شدند و یک سال روزه را گرفتند. 🔹 روزی در درس فقه در قم در برابر اشکال یکی از شاگردان که مرد محترمی بود، عصبانی شدند تا جایی که به طرف فرمودند: برو این حرف های لاطائل را در حاشیه أمثله بنویس! 🔸 فردای آن روز روی منبر از طرف عذرخواهی کردند و فرمودند: من از عصبانیت خودم بسیار عصبانی شدم، شما مرا ببخشید! 🔹 و شنیده شد مبلغ دویست تومان - به پول آن روز - برای ایشان فرستادند. 📚 خاطرات ج 1 ص162 @Nardebane_feghahat