eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔شما میگید مقام امامت از نبوت بالاتره وحضرت علی بعنوان مثال که امامت داشتن از حضرت موسی که فقط نبوت داشت بالاتره و نه تنها موسی از همه پیامبران خب سوال من اینه حضرت ابراهیم که هم نبوت داشت هم امامت پس قطعا باید از حضرت علی بالاتر باشن پس چرا میگید حضرت علی بالاترن حضرت ابراهیمی که پیامبر اولوالعزم بودن 💠پاسخ💠 ❗️ادله متعدد قرآنی و روایی بر برتری مقام امامان بر انبیا دلالت می کند از جمله: 1⃣آیه مباهله: ❗️خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده باز کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را ،ما زنان خود را دعوت کنیم شما نیز زنان خود را ما از نفوس خود ( وکسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم شما نیز از نفوس خود آنگاه مباهله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» 🔷ال عمران61 👌شیعه و سنی روایت کرده اند که پیامبر گرامی به همراه حضرت علی و زهرا و حسنین به مباهله مسیحیان رفت. ❗️مسلم نقل می کند : «وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند ( و به همراه آنان به مباهله رفت)» 📚صحیح مسلم ج4 ص1871 📚صحیح ترمذی ج5 ص638 📚مسند احمد ج1 ص185 📚مستدرک حاکم ج3 ص150 📚در المنثور ج2 ص38 و ... 👌بنابراین روشن می شود که مراد از « نسائنا» حضرت زهرا است .مراد از « ابناؤنا» حسنین هستند و مراد از « انفسنا» حضرت علی است. ❗️در این آیه خداوند از حضرت علی به عنوان نفس و جان پیامبر یاد می کند و این یعنی حضرت علی به قدری در فضائل و کمالات شبیه و همسان پیامبر بوده است که جان و نفس پیامبر قرار گرفته است و کاملا شبیه پیامبر است. 🗯از سوی دیگر شکی نیست که پیامبر گرامی افضل از همه انبیا بوده است چنان که حاکم روایت می کند: «آقا و افضل پیامبران ،پیامبران اولوالعزم هستند و آقا و سرور پیامبران اولوالعزم پیامبر اسلام است» 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص546 👌متقی هندی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «من سید و آقای همه پیامبران هستم» 📚کنزالعمال ج6 ص108 👌بنابراین حضرت علی نیز که نفس و جان پیامبر است و تمام صفات پیامبر را داراست افضل از همه انبیا است. 2⃣روایات فراوان دیگری نیز که می گوید امامان آگاه به تمام حروف اسم اعظم بوده اند شاهدی بر برتری امامان بر انبیا است. 👌امام صادق فرمود: « اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است .خداوند به عیسی دو حرف از حروف اسم اعظم را تعلیم داد و او با آن دو حرف کارهای خارق العاده انجام می داد و به موسی بن عمران چهار حرف عطا کرد و به ابراهیم هشت حرف عطا کرد و به نوح پانزده حرف عطا کرد اما به محمد و اهل بیتش هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم را عطا کرد و یک حرف از آن را به خودش اختصاص داده است» 📚بحار الانوار ج27 ص25 3⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارث تمام علوم انبیائ گذشته هستند.این روایات نیز شاهد بر برتری امامان بر انبیای سابق است زیرا انان تمام علوم انبیائ گذشته را یکجا دارا هستند. 👌امام باقر فرمود: «برای خداوند علمی است که آن را به کسی تعلیم نمی دهد و علمی است که آن را به فرشتگان مقربش و انبیای مرسلش تعلیم میدهد و ما تمام آن ها را آگاه هستیم» 📚توحید صدوق ص138 4⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارثان سلاح و وسائل و آثار تمام انبیا هستند .این روایات نیز به گونه ای برتری امامان را بر انبیای روشن میکند. 📚بحار الانوار ج26 ص201 باب16 5⃣روایاتی که تصریح می کند امامان عالم تر از انبیائ گذشته هستند نیز صریح در برتری امامان است. 👌امام صادق فرمود: «خداوند انبیای اولوالعزم را آفرید و آنان را با علم برتری داد و به ما علم آنان را داد و به ما در علوم آنان نیز برتری داد و به ما چیزهایی را تعلیم داد که به انبیای گذشته تعلیم نداده بود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص228 6⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که دعای انبیای گذشته با توسل به ذوات نورانی اهل بیت مستجاب می شده است شاهد دیگری بر برتری آنان بر انبیای است. 📚بحار الانوار ج26 ص319 باب7 7⃣روایات متعدد دیگری نیز می گوید که انبیائ اولوالعزم با محبت به اهل بیت به مقام اولوالعزمی رسیدند نیز شاهد بر این مدعاست. 📚بحار الانوار ج26 ص267 باب6 8⃣روایات متعدد دیگری نیز صریحا در برتری امامان بر همگان وارد شده است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «تو ای علی و امامان از ذریه تو برگزیدگان خدا از تمام خلائق هستید» 📚عیون الاخبار ج2 ص58 🔶وفرمود: «خداوند نظری به اهل دنیا کرد و مرا از میان تمام آنان برگزید و دو مرتبه نظر کرد و علی را از میان تمام آنان برگزید و سه مرتبه نظر کرد امامان از ذریه علی را از میان همگان برگزید» 📚الفقیه ج4 ص374 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
📈ادامه پاسخ 👇👇👇 👌خداوند نیز در قرآن تصریح می کند که مقام امامت از مقام نبوت برتر و بالاتر است. 🔷بقره124 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «مقام نبوت یعنی دریافت وحی از خداوند و مقام رسالت یعنی مقام ابلاغ وحی وتبلیغ ونشر احکام خداوند وتربیت نفوس از طریق تعلیم واگاهی بخشیدن و مقام امامت یعنی رهبری وپیشوایی خلق .درواقع امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی وبدست آوردن قدرتهای لازم سعی میکنند احکام خدا را عملا اجرا وپیاده نماید واگر هم نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد.وظیفه امام اجرای دستورات الهی است در حالی که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات می باشد وبه تعبیر دیگر رسول "ارائه طریق" می کند ولی امام "ایصال به مطلوب "می نماید ❗ناگفته پیداست که بسیاری از پیامبران مانند پیامبر اسلام هر سه مقام را داشتند، هم دریافت وحی می کردند، هم تبلیغ فرمانهای الهی وهم در تشکیل حکومت واجرای احکام تلاش می کردند وهم از طریق باطنی به تربیت نفوس می پرداختند» 📚تفسیر نمونه،ج1 ص440 👌به مقتضای ادله بالا مقام امامان اهل بیت از تمام انبیای گذشته برتر و بالاتر است .چه آنانی که به منصب امامت رسیدند و چه آنانی که نرسیدند . ❗️اگر چه آنان مناصب نبوت و رسالت را نداشتند اما مقام و جایگاه آنان از کسانی که این مناصب را داشته اند برتر و بالاتر بوده است . 👌بنابراین اشکال شما وارد نمی شود که چگونه امامان که نبی و رسول نبوده اند بر کسانی که هم نبی بوده اند و هم رسول و هم امام برتری دارند زیرا برتری در مقام است نه در منصب و مقام و جایگاه امامان از کسانی که دارای منصب نبوت و رسالت و حتی امامت بوده اند برتر و بالاتر است به غیر از پیامبر اسلام که سید فرزندان آدم است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مرگ صد ساله و زنده شدن دوباره ؛ ✅سوره البقرة أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [259] ⚡️يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقفهاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زنده‌اش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده‌اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده‌اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى‌خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى‌پيونديم و گوشت بر آن مى‌پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى‌دانم كه خدا بر هر كارى تواناست. (259) 🍃باز هم قصه ای بی نام و بی تاریخ و بی ذکر محل و بی هیچ تایید تاریخی. 🌿جالب اینجاست در آیه گفته شده که تو را نشانه ای برای مردم قرار می دهیم. کجاست و کو این نشانه ؟؟ 🍃در کجای این جهان قرار دارد ؟؟ تا مردم آنرا ببینند و عبرت گیرند. 💠💠 👌داستان هایی که قرآن ذکر می کند از آنجایی که از جانب خداوند حکیم است ، بی هیچ شرط و اشکالی مورد قبول است چرا که گفتن يا از جهل و نادانى و بى‏ خبرى از واقعيت‏ها، سرچشمه مى‏ گيرد، يا از ضعف و ناتوانى و احتياج، و چون هيچ‏يك از اين صفات در ذات پاك خداوند راه ندارد او از همه‏ صادق‏تر است. دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت‏ ترين كارها محسوب مى‏ شود، بلكه سرچشمه غالب زشتى ‏ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصيت است، مسلماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه العياذ باللَّه سخنى به دروغ گويد، يا وعده‏ اى نادرست دهد ، لذا می فرماید ؛ «و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!». ( نساء 87 ) « و كيست كه در گفتار و وعده ه ايش، از خدا راستگوتر باشد؟!» ( نساء 122) 📚پیام قرآن ج 4 ص 442 ❕بنابراین لزومی ندارد که برای یقین به قصص قرآن به دنبال مبنای تاریخی باشیم ، چرا که این قصص از جانب خداوندی صادر شده است که احتمال کذب و دروغگویی در مورد او نمی رود ، و از سوی دیگر نقل های تاریخی همواره خالی از تحریفات و دگرگونی ها و زیاده و ها نمی باشد ، آنچه می تواند تکیه گاه اصلی در این رابطه قرار گیرد ، نقل کسانی است که از کذب و خطا در سخن مصون و معصوم هستند و آنان جز خداوند و معصومین ،کسان دیگری نیستند . 🔸 👇 🔸 👇 ❕با این وجود ، نقل های تاریخی قرآن همواره از جانب تاریخ نیز تایید شده است و در رابطه با قضیه مذکور مسلمان می نویسند ؛ « آيه اشاره به سرگذشت كسى مى‏ كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشاميدنى و خوراكى همراه داشت از كنار يك آبادى گذشت در حالى كه به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده بود و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى ‏خورد هنگامى كه اين منظره وحشت ‏زا را ديد گفت چگونه خداوند اين را زنده مى ‏كند؟ در اين هنگام خداوند جان او را گرفت و يكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سؤال نمود چقدر در اين بيابان بوده ‏اى؟ او كه خيال مى‏ كرد مقدار كمى بيشتر در آنجا درنگ نكرده فورا در جواب عرض كرد: يك روز يا كمتر! به او خطاب شد كه يكصد سال در اينجا بوده ‏اى اكنون به غذا و آشاميدنى خود نظرى بيفكن و ببين چگونه در طول اين مدت به فرمان خداوند هيچگونه تغييرى در آن پيدا نشده است ولى براى اينكه بدانى يكصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببين از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانين عادى گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع ‏آورى كرده و زنده مى‏ كنيم او هنگامى كه اين منظره را ديد گفت مى‏ دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است يعنى هم اكنون آرامش خاطر يافتم و مساله رستاخيز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت . آن «قريه»، طبق بسيارى از نقل ها ، «بيت المقدس» بوده و اين ماجرا بعد از ويرانى آن به «بخت النصر» واقع شد. و همینطور در بسیاری از نقل ها آمده است كه او «عُزَيْر» پيامبر معروف بنى ‏اسرائيل بود، در بعضى نيز آمده است كه او «ارْميا» يكى ديگر از پيامبران بنى ‏اسرائيل بود، بعضى هم نام او را «خِضْر» و بعضى «إشْعيا» ذكر كرده ‏اند.
🔸شما می توانید جریان فوق را در کتب ذیل ببینید ؛ 📚مجمع البیان ج 1 و 2 ص 370 _ تفسیر القمی ج 1 ص 86_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 140_ الاحتجاج ص 343_ تفسیر البرهان ج 1 ص 529 _ تفسیر الطبری ج 1 ص 666_ تفاسیر روح المعانی ، روح البیان ، مفاتیح الغیب ، قرطبی ، نورالثقلین ذیل آیه 259 بقره https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
سوال مبنای تاریخی قصص قرآن چیست؟ چرا قصص قرآنی در تواریخ نیست مثلا ماه،سال،روز و معادل اتفاقات تاریخی قرآن در تاریخ نیست؟ ✅پاسخ به یقین قران یک کتاب تاریخی نیست اما به دلایل مختلفی بحث های تاریخی فراوان دارد .قسمت مهمی از مباحث تربیتی و مواعظ و اندرزها،بشارتها و بیم ها و امیدهای قرانی در قالب مسائل تاریخی بیان شده است ❗️اصولا مباحث تاریخی قران دارای ویژگی های زیر است : 1⃣تکیه بر قسمت های حساس 2⃣خالی بودن از هر گونه حشو و زائد 3⃣خالی بودن از تناقض و تضاد و ناهماهنگی 4⃣جداسازی حقایق تاریخی از افسانه ها ❗️همیشه تاریخ با افسانه هایی دروغین امیخته بوده است از جمله عوامل ان سرگرمی و ارضای عواطف کودکانه و تحریک تخیلات و ایجاد جاذبه های دروغین بوده است بطوریکه افسانه ها و اسطورها بخش مهمی از تواریخ پیشینیان و رکن اصلی آن را تشکیل می دهد 📚پیام قران، ایت الله مکارم ،ج8 ص207 ❗️با این توضیح چگونه می توان توقع داشت که داستان های قرانی با تواریخ کاملا هماهنگ باشد 👌صحت داستان ها و قصص قرانی با اثبات اعجاز قران ثابت می شود .وقتی ثابت شد که قران از ناحیه خداوند است و خداوند راوی قصص موجود در قران است شکی در صحت ان قصص باقی نمی ماند هرچند ان داستان ها در تواریخ نیامده باشد ❗️از سوی دیگر چنان نیست که از قصص قرانی اساسا در تواریخ خبری نباشد 👌نویسندگان مسلمان با تالیف کتب متعدد اقدام به تطبیق داستان های قرانی با تواریخ کرده اند و ریشه قصص قرانی را در تواریخ اثبات کرده اند که از جمله می توان به کتاب « بررسی تاریخی قصص قران» اثر محمد بیومی مهران اشاره کرد که به فارسی در چهار جلد ترجمه شده است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔وحشت الله محمد از رابطه با پدر و برادر؛ ⚡️طبق آیه ۲۳ توبه اسلامگرایان نباید با پدر و برادران خود که اعتقادی به اسلام ندارند دوستی برقرار کنند و اگر اینکار را کنند از ستمکارانند ، آیا چنین چیزی معقول است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هر گاه پدران و برادران شما كفر را بر ايمان ترجيح دهند آنها را ولى (و يار و ياور و تكيه گاه) خود قرار ندهيد و كسانى كه آنها را ولى خود قرار دهند ستمگرند. بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالى كه به دست آورده ‏ايد و كه از كساد شدنش بيم داريد و مساكن مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى ‏كند.» 🔰بقره 23_24 👌آنچه در آيات فوق مى‏ خوانيم مفهومش بريدن پيوندهاى دوستى و محبت با خويشاوندان و ناديده گرفتن سرمايه ‏هاى اقتصادى و سوق دادن به ترك عواطف انسانى نيست، بلكه منظور اين است كه بر سر دوراهي ها نبايد زن و فرزند و مال و مقام و خانه و خانواده مانع از اجراى حكم خدا و گرايش به جهاد گردد و انسان را از هدف مقدسش باز دارد. لذا اگر انسان بر سر دو راهى نباشد هر دو بر او لازم است. ❕در آيه 15 سوره لقمان در باره پدران و مادران بت‏ پرست مى‏ خوانيم ؛ «وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً » « اگر آنها به تو اصرار دارند كه چيزى را كه شريك خدا نمى ‏دانى براى او شريك قرار دهى هرگز از آنها اطاعت مكن ولى در دنيا با آنها به نيكى رفتار كن » ❕معمر بن خلاد می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا می توانم برای پدر و مادر کافرم دعا کنم ؟ امام علیه السلام داد ؛ « برای آنها دعا کن و برایشان صدقه بده و اگر زنده هستند با آنها مدارا و احسان کن ، چرا که پیامبر خدا فرمود من به رحمت شده ام نه به عقوق » 📚الکافی ج 2 ص 159 ❕زكريّا بن ابراهيم می گوید ؛ « من مسيحى بودم و اسلام آوردم و حج گزاردم. آن گاه نزد امام صادق عليه السلام رفتم و گفتم: من بر دين مسيح بوده‏ ام كه حال، اسلام آورده‏ ام ...پدر و مادرم و خانواده‏ ام هستند و مادرم نابيناست. من با آنها هستم‏ ... 👌امام فرمود ؛ «باكى نيست. مراقب مادرت باش و به او نيكى كن، و اگر از دنيا رفت، او را به ديگرى وا مگذار. تو خود، كار [تدفين‏] او را به عهده بگير » ❕زکریا می گوید ؛ « هنگامى كه به كوفه رسيدم، به مادرم محبّت كردم و خودم به او غذا مى‏ دادم و جامه و سرش را از شپش، پاك مى‏ كردم و به او خدمت مى ‏نمودم. مادرم به من گفت: اى پسركم! تو وقتى بر دين من بودى، اين‏چنين با من رفتار نمى‏كردى. اين، چه رفتارى است كه پس از مهاجرتت و پذيرش اسلام در تو مى‏ بينم؟ گفتم: مردى از فرزندان پيامبرمان، مرا به اين رفتار، فرمان داده است...گفت: فرزندم ، دين تو، بهترين دين است. آن را بر من عرضه كن. من آن را بر او عرضه كردم و او_ اسلام را پذيرفت‏...» 📚الکافی ج 2 ص 160 👌همینطور ادله لزوم رعایت صله رحم عام است و دستور به برقراری ارتباط با خویشاوندان حتی در صورتی هم که نباشند را می دهد ؛ 📚بحار الانوار ج 71 ص 87 باب 3 ❕و به صورت کلی اسلام دستور به حسن معاشرت با تمام غیر مسلمین اعم از خویشاوند و غیر آنها را می دهد مگر کسانی از آنها که در حال دشمنی با اسلام و مسلمین باشند که می توانید گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1378 👌بنابراین به هیچ عنوان این ادعا که اسلام دستور به بریدن از اقوام کافر می دهد ، و فرقی بین کافر حربی و غیر حربی نمی گذارد ، نمی باشد ، https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔وقتی قرآن را می خوانیم، درک می‌کنیم که آنچه که داعش امروزه انجام می‌دهند، دقیقا طبق کتاب قرآن می‌باشد ولی بسیاری از مسلمین را مشاهده می شود که بدون کوچکترین اطلاعی می گویند که آنان ارتباطی با اسلام ندارند! آیه ۲۹ سوره توبه : : قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ الهی قمشه ای : (ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده‌اند و آنچه را الله و رسولش حرام کرده حرام نمی‌دانند و به دین حق (اسلام) نمی‌گروند قتال و جنگ کنید تا آن‌گاه که با دست خود با تواضع جزیه دهند. ⚡️طبق این آیه، الله از مسلمین می‌خواهد که با کسانی که به اسلام و روز قیامت اعتقادی ندارند و اسلام را هم قبول نمی‌کنند بجنگند و قتال کنند تا جزیه بدهند. آیا عقلانی و عادلانه است که با کسانی که معتقد به اسلام نیستند، فقط به این علت جنگید؟ امروزه گروه های اسلامی نیز دقیقا با همین دیدگاه بمب‌گذاری می کنند و غیر مسلمانان را به قتل می‌رسانند. آیا اسلام می‌تواند پیام‌آور صلح و عدالت و آرامش برای بشریت باشد؟ 💠💠 👌حکم کلی اسلام رابطه مسالمت آمیز با تمام کسانی است که اسلام را نپذیرفته اند ، مگر کسانی از غیر مسلمین که سعی بر آن دارند که اسلام و مسلمین را از بین برده و با دشمنی کردن ها و توطئه کردن ها اقدامات تخریبی خود را در قبال مسلمین انجام می دهند . آیه یاد شده ناظر به چنین افرادی از اهل کتاب است ، کسانی چون بنی نضیر و بنی قریظه در داخل سرزمین اسلامی زندگی می کردند و در کنار آنکه آموزه های کتاب آسمانی خود را پشت سر انداخته و گرفتار انحرافات عدیده فکری و اعتقادی و عملی شده بودند ، با همکاری مشرکین سعی در نابودی اسلام وضربه زدن به مسلمین داشتند ، خداوند در قبال چنین کسانی از اهل کتاب ، دستور به مقابله به مثل و نبرد دفاعی می دهد تا با دسیسه های آنان ، اسلام دچار زوال نشود . ❕اما کسانی از غیر مسلمین که جزء دشمنان مسلمین نیستند و سعی در براندازی اسلام و نظام مسلمین را ندارند شامل خطاب زیر می شوند که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕و می فرماید ؛ «با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند؛ و (به آنها) بگوييد:" ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده ‏ايم، و معبود ما و شما يكى است و ما در برابر او تسليم هستيم."» ( عنکبوت 46) 🔸علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر مى ‏فرمايد ؛ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند: يا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. ❕ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه: «على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مى‏ دانستى چنين كردى؟" فرمود:" اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: بنابراين كسانى كه از او پيروى مى‏ كنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مى‏ دهم كه به دين توام » 📚بحار الانوار ج 41 ص 53 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بر غیر مسلمانی که
پیمان دوستی و همزیستی با مسلمین دارد ستم کند یا به او بیش از توانش تکلیف نماید در روز قیامت من خودم طرف حساب او هستم و حق او را مطالبه می کنم» 📚فتوح البلدان ص167 ❕هنگامى كه به امام اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داند كه غارت گران سپاه معاويه به شهر مرزى انبار ريخته و نماينده آن حضرت، حسّان بن حسان را كشته و اموال مسلمانان و غير مسلمانان را غارت كرده‏اند، مردم را به جهاد دعوت فرمود، و خطبه معروف جهاد را خواند، و در اثناء اين خطبه چنين بيان كرد ؛ « به من خبر رسیده است که مردان سپاه معاویه به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که معاهد بوده و باید جان و مالش در پناه اسلام محفوظ بماند وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهای انان را از تنشان بیرون کشیده اند اگر به خاطر این حادثه دردناک مسلمانی از روی تاسف دق کند و بمیرد ملامت نخواهد شد بلکه از نظر من سزاوار است» 📚نهج البلاغه خطبه27 🔸در اينجا امام عليه السلام زنان معاهد غير مسلمان را همطراز زنان مسلمان در لزوم دفاع از آنها قرارداده، و از غارت اموال آنان آن چنان ناراحت شده كه مى ‏فرمايد: «اگر كسى اين خبر را بشنود و از اندوه و غصّه بميرد، جاى سرزنش ندارد!»تعبيرى از اين گوياتر درباره دفاع از حيثيّت اهل ذمه و جان و مال و ناموس آنها پيدا نمى‏شود. 🗯در حدیث دیگری آمده است که « در عصر امیر مومنان حضرت پیرمرد نابینایی را دید که در کوچه ها گدایی و تقاضای کمک از مردم می کند . حضرت تعجب کرد که چرا باید در کشور اسلامی چنین صحنه ای مشاهده شود . به حضرت گفتند او یک مسیحی است که مسلمانان از کمک به او دریغ می دارند.علی علیه السلام ناراحت شد و فرمود: « هنگامی که قوی و نیرومند بود از نیروی او استفاده کردید اما اکنون که پیر و ناتوان شده رهایش کردید » از بیت المال مسلمین به او انفاق کنید و برای او حقوقی قرار دهید . 📚التهذیب ج6 ص292 _ وسائل الشیعه ج15 ص66 🔸غیرمسلمین در حقیقت چهار گروه اند ؛ 1⃣ اقليت هايى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى زندگى مى‏ كنند و مشمول قوانين آن كشور اند، و حكومت اسلامى متعهد است جان و مال و ناموس آنها را حفظ كند، و از حقوق آنها دفاع نمايد؛ و آنها مالياتى به حكومت هاى اسلامى مى ‏پردازند كه همان ماليات را مى‏توان به جاى ماليات جزيه حساب كرد، زيرا جزيه از مادّه جزاء به معنى چيزى است كه حكومت اسلامى به عنوان هزينه و پاداش دفاع از آنها مى‏ گيرد، و اينها همان «اهل ذمّه» هستند که توضیحات مفصل تر در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9179 2⃣كشورهايى هستند مانند اسرائيل و آمريكا كه در حال حاضر با مسلمين در حال جنگ‏اند، و از هيچ گونه كارشكنى بر ضدّ آنها كوتاهى نمى‏ كنند، اينها كافران حربى هستند كه ما هيچ گونه تعهّدى در مقابل آنها نداريم. 3⃣ غير مسلمانانى هستند كه با ما مناسبات دوستى دارند، و سفير با ما مبادله كرده ‏اند، و گاه پيمان هاى تجارى و اقتصادى و فرهنگى با آنها داريم، يا از طريق سازمان هاى بين المللى در برابريكديگر تعهدّهايى سپرده‏ايم؛ همه اينها مصداق «معاهد» هستند و بايد طبق تعهّداتى كه با آنها به طور مستقيم يا غير مستقيم- از طريق سازمان هاى بين المللى- داريم رفتار كنيم، و احترام متقابل را رعايت نماييم. (بسيارى از كشورهاى اروپايى و آسيايى را مى‏ توان در اين گروه نام برد). 4⃣ممكن است كشورهايى باشند كه نه در حال جنگ‏اند و نه پيمانى با ما دارند، نه سفير با آنها مبادله كرده‏ ايم، نه معاهده‏اى با آنها داريم؛ ولى نه آنان مزاحم ما هستند و نه ما مزاحم آنها، در برابر چنين كشورهايى نيز ما بايد رعايت اصول انسانى و اخلاقى را داشته باشيم. 💠دستور اسلام به جهاد و نبرد در قبال گروه دوم می باشد که سعی در از بین بردن اسلام را دارند ، جهاد با آنان از نوع جهاد دفاعی و حفاظت از جان و مال و ناموس است که همه عقلا بر وجود و اتقان آن اتفاق دارند . 📚پیام قرآن ج 10 ص 364 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔آیا چشم زدن واقعیت دارد ❕آیا اسفند دود کردن و تخم مرغ شکستن در رفع اثر چشم زخم موثر است❕ 💠پاسخ💠 🔶مساله چشم زخم از جمله مسائلی است که در قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است . 🔶خداوند می فرماید: « نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است» 🔶قلم52 🔶حضرت علی می فرماید: « چشم زخم حق است و تعویذ نیز حق است و سحر نیز حق است و فال ( نیک ) نیز حق است اما فال بد حق نیست » 📚نهج البلاغه حکمت 400 ❕بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی می نگرند ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بشکنند و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند . 🔶این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد .خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است .در دنیایی که اشعه لیزر که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش نیرویی در بعضی از چشمها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود .بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته اند .لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت. 📚تفسیر نمونه ج24 ص427 🔶پیامبر گرامی فرمود: « چشم زدن حق است و شتر و گاو را به تنور کند» 📚بحار الانوار ج60 ص17 🔶وفرمود: « چشم زخم مرد را به گور کند» 📚بحار الانوار ج60 ص20 🔶امام صادق فرمود: « اگر گورها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مرده های شما برای چشم زخم مرده اند زیرا اثر چشم درست است» 📚بحار الانوار ج60 ص25 ❕البته قبول چشم زخم به این معنی نیست که برای رفع آن به کارهای خرافی و عوامانه مانند تخم مرغ شکستن و ... پناه برد زیرا این امور تاثیری در رفع چشم زخم ندارد و کارهایی مانند تخم مرغ شکستن در کنار اثر نداشتن مستلزم تهمت زدن به مومنین و ایذای آنان نیز می باشد . 💠اما دعاها و توسلاتی از اهل بیت در دفع چشم زخم وارد شده است که به فرمان خداوند می تواند جلوی تاثیر نیروی مغناطیسی چشمها را بگیرد؛ 1⃣یاد کردن خداوند؛ 🔶امام صادق فرمود: « هرکس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد خدا را یاد کند زیرا وقتی خداوند را یاد کند ضرری به برادر مومنش نمی رسد» 📚بحارالانوار ج60 ص25 2⃣گفتن تبارک الله احسن الخالقین ؛ 🔶امام صادق فرمود: « کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت این جمله را بگوید زیرا چشم زخم حق است» 📚همان ص26 3⃣گفتن سه مرتبه « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» 🔶چنان که فرمود: « چشم زدن درست است و تو از آن بر خودت و از خودت بر دیگران در امان نیستی و اگر از آن نگرانی سه بار بگو لا حول و لا قوه ...» 📚همان مدرک 4⃣گفتن جمله « آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله» 📚همان مدرک ص18 5⃣ خواندن این تعویذ: « اعیذ فلان بن فلان بکلمات الله التامه من شر کل شیطان و هامه و من شر کل عین لامه» 📚همان مدرک ص18 ❗️یا این تعویذ: « اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلان بن فلان من انفس الجن و اعین الناس» 📚بحار الانوار ج92 ص132 6⃣تکبیر گفتن؛ 📚بحار الانوار ج60 ص25 7⃣نوشتن و همراه داشتن سوره حمد و توحید و ناس و فلق و آیه الکرسی و در جلد شیشه نهادن به دستور امام رضا علیه السلام 📚همان مدرک ص26 8⃣خواندن و نوشتن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی و این جمله :« اللهم انت ربی لا اله الا انت علیک توکلت و انت رب العرش العظیم حسبی الله و نعم الوکیل ما شاء الله کان و ما لم یشا لم یکن اشهد ان الله علی کل شی ء قدیر ...» 📚بحار الانوار ج92 ص128 9⃣خواندن آیه « و ان یکاد الذین کفروا...» 📚همان ص132 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓برخی هستند که برای حل مشکلاتشان و مثلا درمان سحر و چشم زخم و ...به سراغ دعا نویسان می روند❕❕آیا از لحاظ شرعی این عمل صحیح است یا خیر❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌بدون تردید دعا های ماثور از اهل بیت می تواند به اذن الهی در موارد متعددی راهگشا برای گرفتاران باشد اما باید توجه کرد که استفاده از این دعا ها نیاز به رجوع به رمال و دعا نویس ندارد . 👌هر کس می تواند با مراجعه به کتب دعایی از دعاهای ماثور اهل بیت استفاده کند . متاسفانه عده ای از جهالت مردم سوء استفاده می کنند و با نوشتن خطوط کج و معوج و دعاهای بی اساس و بی سند مردم را فریب می دهند و جیب آنها را خالی می کنند و مردم را سر کار می گذارند. ❕باید دعاها و اذکار را از افراد معتبر و مورد وثوق مانند علمای دین و منابع معتبر دریافت کرد نه به افراد شیاد و کلاهبردار و یا غیر متخصص مراجعه کرد . 👌ما در مورد دعاهای موثر در مورد دفع چشم زخم در گذشته توضیح داده ایم ؛ 🔷 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6184 ❕در مورد سحر هم گفتنی است که اگر چه غالب آنچه امروز به عنوان سحر و جادو شناخته می شود بی اساس می باشد و اکثر کسانی که به این امور می پردازند کلاه بردارانی هستند که از این طریق قصد اخاذی و پر کردن جیب خود را دارند اما اگر فرضا جایی سحر محقق شده بود می تواند به دستورات زیر که بر اساس روایات است عمل کند ؛ 1⃣نوشتن و همراه داشتن این حرز؛ ❗️حضرت علی علیه السلام برای دفع سحر این حرز را دستور فرمودند؛ ❗️« بسم الله و بالله بسم الله و ما شاء الله بسم الله لا حول و لا قوه الا بالله « قال موسی ما جئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین» 📚بحار الانوار ج92 ص125 2⃣و دستور به هفت مرتبه خواندن این حرز دادند؛ « بسم الله و بالله سنشد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما بایاتنا انتما و من اتبعکما الغالبون » 📚همان مدرک ص125 3⃣خواندن دو سوره ناس و فلق ؛ 📚بحار الانوار ج92 ص126 4⃣امام صادق نوشتن و همراه داشتن این عوذه را برای دفع سحر بیان داشتند؛ « قال موسی ما جئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله الحق بکلماته و لو کره المجرمون ا انتم اشد خلقا ام السماء بناها رفع سمکها فسواها ...فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین و القی السحره ساجدین قالوا آمنا برب العالمین رب موسی و هارون» 📚بحار الانوار ج92 ص127 5⃣امام رضا علیه السلام برای دفع سحر فرمودند:‌ « دست خود را در برابر صورت بلند کن و بخوان؛ « بسم الله رب العرش الا ذهبت و انقرضت » 📚بحار الانوار ج92 ص129 6⃣پیامبر گرامی فرمود: « هر کس از سحر هراس دارد این آیه را بخواند: « ان ربکم الله الذی خلق السماوات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین»( اعراف 54) 📚بحار الانوار ج92 ص132 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایات آمده است که پیامبر یک نظر غیر کارشناسی در مورد باروری درختان گفت و تمام محصول در آن سال خراب شد ❗️براستی من چگونه بیام از چنین پیامبری تبعیت کنم ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که در مجامع روایی اهل سنت از انس بن مالک نقل شده است که می گوید ؛ « پیامبر از کنار نخلستانی عبور می کرد ، مردانی بر سر درختان خرما مشغول گرد افشانی برای نخل های ماده بودند ، پیامبر به آنها فرمود اگر این کار را نکنید خرمای درختان شما بهتر خواهد بود، مسلمانان نیز به دستور پیامبر عمل کردند و در نتیجه خرمای آن سال مدینه خراب شد و چون پیامبر از این موضوع آگاه شد فرمود شما در کار دنیای خود از من آگاه ترید » 📚صحیح مسلم ج4 ص1836 ❕این روایت از دیدگاه شیعه وباطل است ؛ 1⃣راوی روایت انس بن مالک است که متهم به کذب و است . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « سه تن بودند که بر پیامبر پیوسته دروغ می بستند ، ابو هریره و انس بن مالک و یک » 📚بحار الانوار ج2 ص217 2⃣دلیل می گوید اگر پیامبران در موضوعات و امور دنیوی دچار سهو و نسیان شوند ، طبیعی است که اعتماد مردم نسبت به سخنان آنان سلب می شود زیرا در هر سخن و رفتار آنان احتمال سهو و نسیان داده می شود لذا با گفتار آنان هدایت نمی شوند و غرض از ارسال پیامبران که هدایت مردم بود لغو می شود و چنین چیزی نیز بر خداوند حکیم محال است . 3⃣روایات متعددی نیز تصریح می کند که الهی از هرگونه سهو و نسیان دور هستند . 👌امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 🔶پیامبر گرامی فرمود: «سهو و برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 4⃣بزرگان از علمای شیعه هم سهو و بر پیامبر گرامی را مردود دانسته اند. ❕شیخ مفید می گوید: « احادیثی که دلالت بر سهو پیامبر می کند اخبار آحادی است که موجب علم و عمل نمی شود» 📚التنبیه بالمعلوم من البرهان ص7 🔷علامه حلی می گوید: « اخباری که دلالت بر سهو پیامبر می کند نزد ما شیعیان باطل است زیرا پیامبر معصوم است و سهو نمی کند» 📚تذکره الفقهاء ج1 ص130 5⃣در روایات ما آمده است که پیامبر گرامی و ایشان آگاه به تمام علوم دنیوی و اخروی و آسمانی و زمینی و علم ما کان و ما یکون بوده اند ، بنابراین عالم تر از آنها چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی در میان مردم وجود ندارد . 📚بحار الانوار ج26 ص109 باب 6 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال چرا نام دوازده امام در قرآن نیامده است 🗯پاسخ: ❗️ما در این باره در پاسخ های گذشته کانال مفصلا پاسخ داده ایم .هم اکنون پاسخی را که علامه سبحانی در این زمینه داده اند را برایتان نقل می کنیم: ❗️«روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است. تشریح مصادیق و جزئیات غالباً برعهده پیامبر گرامی می‌باشد. رسول خدا نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که می‌فرماید: «قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند» 📓نحل44 🗯در آیه یاد شده دقت کنید، می‌فرماید:«لتُبَیّن» و نمی‌گوید: «لتقرأ» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند. 🗯 بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اکنون برخی از روش‌های قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان می‌کنیم: 1⃣معرفی به نام: 🗯گاهی وضعیت ایجاب می‌کند که فردی را به نام معرفی کند، چنان‌که می‌فرماید: «(عیسی می‌گوید:) به شما مژدة پیامبری را می‌دهم که پس از من می‌آید و نامش احمد است». 📓صف6 ❗️در این آیه، حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی می‌کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل می‌نماید. 2⃣معرفی با عدد: ❗️گاهی موقعیت ایجاب می‌کند که افرادی را با عدد معرفی کند، چنان که می‌فرماید: «و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختیم». 📓مائده 11 3⃣معرفی با صفت: 🗯بعضی اوقات وضعیت به‌گونه‌ای است که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی کند؛ چنان که پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتی معرفی کرده است: «کسانی که از رسول و نبی درس ناخوانده‌ای پیروی می‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته می‌یابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدی‌ها بازشان می‌دارد، پاکی‌ها را برای آنان حلال کرده و ناپاکی‌ها را تحریم می‌نماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمی‌دارد...». 📓اعراف157 ❗️با توجه به این روش، انتظار این که اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، انتظاری بی جا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف. 🗯اگر این اصل را بپذیریم و بگوییم خداوند باید کلیه مسائل اختلاف آفرین را در قرآن ذکر کند، تا مسلمانان دچار تفرقه نشود در این صورت باید صدها مسألة کلامی و عقیدتی و فقهی و تشریعی در قرآن ذکر شده باشد، مسائلی که قرن‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزی در میان مسلمانان شده است، ولی قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع ـکه ریشه‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند: 1. صفات خدا عین ذات اوست یا زاید بر ذات؟ 2. حقیقت صفات خبری مانند استوای بر عرش چیست؟ 3. قدیم یا حادث بودن کلام خدا. 4. جبر و اختیار. ❗️این مسایل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولی آن‌چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است و حکمت آن در این است که قرآن مردم را به تفکر و دقت در مفاد آیات دعوت می‌کند، بیان قاطع همه مسائل، به گونه‌ای که همه مردم را راضی سازد، بر خلاف این اصل است. ❗️پرسشگر تصور می‌کند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن می‌آمد، اختلاف از بین می‌رفت، در حالی که این اصل کلیت ندارد؛ زیرا در موردی تصریح به نام شده ولی اختلاف نیز حاکم گشته است. 🗯بنی اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایی برای آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‌های غصب شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند: «آنان به یکی از پیامبران خود گفتند: برای ما فرمانروای معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم...». 📓بقره246 🗯پیامبر آنان، به امر الهی فرمانروا را به نام معرفی کرد و گفت: «به راستی که خدا طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است». 📓بقره247 🗯با این‌که نام فرمانروا با صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشی پرداختند و گفتند: «از کجا می‌تواند فرمانروای ما باشد، حال آن که ما به فرمانروایی از او شایسته‌‌تریم، و او توانمندی مالی ندارد؟...». 📓بقره 247 🗯این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام برای رفع اختلاف کافی نیست، بلکه باید موقعیت جامعه، آماده پذیرایی باشد. ❗️چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازده‌گانه، سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل کشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنان که این مسأله درباره حضرت موسی رخ داد 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص293 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال مطالب راجع به برتری امامت درست ولی چرا اسمی از امام توی قران نیس ولی پیامبر هست? ✅پاسخ: 1⃣قرآن کتابی است آسمانی که در آن کلیات اموری که متکفل سعادت بشر در دنیا واخرت است بیان گردیده است وشرح اسرار وجزییات آن به پیامبر گرامی واگذار شده است. ❗همانطور که تفصیل همه ایات در تمام ابواب به عهده پیامبر بوده تشریح ایات امامت هم به او واگذار شده است چنان که فرمود: "ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیاتش را برای مردم تبیین کنی"( نحل 44) ❗وما با مراجعه به روایات شیعه وسنی می بینیم آیات بسیاری را پیامبر گرامی بر اهل بیت وامامت آنان تطبیق داده است. ❗در روایتی آمده است که ابوبصیر از امام صادق پرسید: "مردم ( اهل سنت) می پرسند چرا نام علی وخانواده اش در کتاب خدا نیامده؟ امام پاسخ داد: در جوابشان بگو آیه نماز بر پیامبر نازل شد ولی از سه رکعتی وچهار رکعتی بودن آن در قرآن سخنی گفته نشد، آیه زکات نازل شد اما از این که در هر 40 درهم یک درهم زکات است بیانی آورده نشدهمچنین وجوب حج نازل شد ولی هفت دور بودن طواف بیان نشد تا این که پیامبر برای مردم فرمود ( وایات امامت اهل بیت نیز نازل شد وپیامبر آنان را براهل بیت تطبیق داد) " 📚الکافی،ج1 ص286 ح1 2⃣خداوند وعده فرموده که قرآن را از هرگونه تحریف حفظ کند "ما قرآن را نازل کردیم وآن را حفظ خواهیم کرد"( حجر 9) ❗خداوند نیز از طریق اسباب ومسببات امور را اداره می کند چنان که امام صادق فرمود: "خداوند امور را از طریق اسباب اداره می کند" 📚الکافی،ج1 ص183 ❗یکی از اسباب حفظ قرآن از تحریف آن است که خداوند صراحتا از اهل بیت با ذکر اسامی آنان در قرآن نام نبرد چرا که احتمال بود مخالفین امامت آنان دراین صورت دست به تحریف قرآن وحذف ایات مربوطه بزنند چنان که به روایات نبوی درمورد امامت آنان رحم نکردند که به یک نمونه اشاره می کنیم: طبری در تاریخ خودش نقل می کند که پیامبر در جمع خویشان خود چنین فرمود: "کدامیک از شما مرا براین امر کمک می کند تا برادر ووصی وجانشین من درمیان شما باشد؟ حضرت علی پاسخ مثبت داد. پیامبر درموردش فرمود: "همانا این شخص برادر ووصی وجانشین من در میان شما است" 📚تاریخ طبری،ج2 ص220 ❗اما همین طبری در تفسیرش وقتی این داستان را نقل می کند سخنان پیامبر را تحریف می کند وچنین نقل می کند: "پیامبر گفت کدامیک از شما مرا یاری می کند تا برادر من وچنان وچنان باشد"( لیکون اخی وکذا وکذا) ووقتی علی اعلام آمادگی کرد سخن پیامبر را خطاب به او چنین می آورد: "این شخصی برادر من وچنان وچنان است"( ان هذا اخی وکذا وکذا) 📚جامع البیان،ج19 ص149 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❓آیا بریدن دست یکی از بخاطر دزدی و مدح محب از امیرالمؤمنین بخاطر شماتت منافقین و در نهایت چسباندن دزد درست است❕❕ 💠💠 ❕علامه در کتاب شریف بحار الانوار به نقل از کتاب فضائل ابن شاذان روایت می کند از اصبغ بن نباته که می گوید : « در نزد امیر المومنین علی نشسته بودیم و او در حال بین مردم بود که فردی چهره را به نزدش آوردند و گفتند دزدی کرده است . 🔷حضرت به او گفت آیا کرده ای ؟ فرد سیاه چهره تا سه مرتبه به دزدی اقرار کرد . ❕علی بر او حد را جاری کرد و راستش را قطع کرد و فرد سیاه چهره دست قطع شده را در حالی که خون می ریخت به دست گرفت و از مجلس خارج شد . 🔷در مسیر با فردی برخورد کرد به نام ابن الکواء که از او سوال کرد دستت را چه کسی کرده است❕ 👌فرد سیاه پاسخ داد ؛ « دستم را الوصیین و رهبر سپید چهرگان و ولی مومنان علی ابن ابی طالب قطع کرده است . کسی که امام هدایت و همسر دختر پیامبر ، و به بهشت ، از بین برنده ابطال ، و منتقم از جهال ، و زکات دهنده ، هدایت کننده به صلاح ، شجاع ، کسی که به دو قبله نماز خوانده است ، و برگزیده پیامبران...است قطع کرده است . 🔷ابن الکواء گفت وای بر تو ای سیاه چهره ، علی دست تو را قطع کرده است و تو او را و ثناء می کنی ؟ 👌فرد سیاه چهره گفت چگونه او را مدح نکنم در حالی که محبتش در و آمیخته شده است و او دست من را به حق قطع کرد . ❕ابن الکواء بر علی علیه السلام وارد شد و جریان مذکور را برای بازگو کرد . 🗯علی علیه السلام به فرزندش حسن فرمود برو آن فرد سیاه چهره را به نزد من بیاور . 🔷حسن علیه السلام چنین کرد . علی علیه السلام خطاب به فرد چهره فرمود ؛ « دست تو را کرده ام و تو مدح مرا می گویی ؟ ❕پاسخ داد چگونه مدح شما را نکنم در حالی که محبت شما با گوشت و خون من شده است . دست مرا به حق قطع کردید و مرا از عقاب آخرت نجات دادید . 👌علی علیه السلام دست شده او را گرفت و بر جای خودش گذاشت و عبای خود را بر روی آن افکند و مشغول دعا و نماز شد سپس را برداشت و فرمود ای رگ های قطع شده دو مرتبه پیوند بخورید به همان گونه که بودید و چنین شد . 👌فرد سیاه چهره خود را به علی علیه السلام انداخت و به او گفت پدر و مادرم به فدای شما ای وارث علوم نبوت » 📚 الانوار ج40 ص281 📚 ابن شاذان ص172 ❕فخر از بزرگ مفسران اهل سنت هم جریان مذکور را در تفسیر خودش نقل می کند . 📚 کبیر ( مفاتیح الغیب ) ج21 ص434 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال من در اروپا زندگي ميكنم و سر خيلي از مسائل با دوستان مسلمانم تو اروپا و مسيحيان مشكل دارم و هر وقت سر اين مسائل بحث ميكنيم اونا ميگن چون تو قرآن چنين چيزي نيست ما نبايد رعايتش بكنيم سوال من اينه كه باكدام آيه و يا سوره ميشود استناد به احاديث و يا گفته هاي رسول و امامان كرد؟ ✅پاسخ ایت العظمی مکارم شیرازی در کتابی که در بیان عقاید شیعه نگاشته اند،در اصل 32چنین میاورند: «ما معتقدیم هیچکس نمیتواند بگوید تنها کتاب خدا مارا بس است واحادیث وسنت نبوی که در مورد تفسیر وتبیین حقایق قران وفهم ناسخ ومنسوخ وخاص وعام قران است یا مربوط به تعلیمات اسلام در اصول وفروع دین میباشد،نادیده بگیرد» ❗️زیرا ایات قران سنت پیامبر وکلمات وافعال او را برای مسلمین حجت شمرده وان را از منابع اصلی فهم اسلام واستنباط احکام قرار داده است ❗️خداوند میفرماید: «انچه را رسول خدا برای شما اورده(وبشما دستور داده )بگیرید( وعمل کنید )وانچه را نهی کرده خودداری نمایید. 📓حشر،7 ❗️ومیفرماید: «هیچ مردوزن با ایمانی حق ندارد،هنگامیکه خدا وپیامبرش،امری را لازم بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشند وهرکس نافرمانی خدا ورسولش را کند،گرفتار گمراهی اشکاری شده است. 📓 احزاب،36 انها که به سنت پیامبر بی اعتنا هستند درواقع قران را نادیده گرفته اند ❗️ودر اصل 33بیان میدارند: «ونیز ما معتقدیم احادیث امامان اهل بیت نیز به دستور پیامبر اکرم واجب الاطاعه هستند،زیرا اولا:در حدیث معروف متواتری که در اغلب کتب مشهور حدیث اهل سنت وشیعه نقل شده به این معنی تصریح شده،در صحیح ترمذی امده است که پیامبر فرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی گذارده ام که اگر دست به دامن انها زنید هرگز گمراه نخواهید شد،کتاب خدا وعترتم،یعنی اهل بیتم» 📚صحیح ترمذی،ج5،ص662 ثانیاً:امامان اهل بیت تمام احادیث خود را از پیامبر اکرم نقل کرده اند وگفته اندانچه ما می گوییم از پدرانمان،از پیامبر به ما رسیده است 📚 بحارالانوار،ج2،ص172،باب23 ❗️اری پیامبر اینده مسلمین و مشکلات انها را بخوبی می دیده است و راه حل مشکلات فزاینده انها را تا پایان جهان در پیروی از قران و ائمه اهل بیت شمرده است » 📚اعتقاد ما، ایت الله العظمی مکارم شیرازی ص 54 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔آیا معجزاتِ غیر قرآن از پیامبر و معصومین، به صورتِ متواتر به ما رسیده یا همه اینها با اخبار واحد برای ما نقل شده ❗️ ❔ابن شهر آشوب معجزات زیادی برای پیامبر نقل میکند اما سند قوی ارائه نمی دهد پس ما چگونه به معجزات پیامبر قطع و یقین پیدا کنیم حال آنکه ما در بحث معجزه نیاز به یقین داریم ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌معجزات پیامبر گرامی و امامان طاهر ، به صورت متواتر و قطعی برای ما نقل شده است و جای هیچ گونه شکی در صحت و قطعی بودن آن ها نیست . این معجزات که همراه با ادعای نبوت و امامت می باشد دلیل روشنی و واضحی بر اثبات پیامبری و امامت ،آن هادیان الهی می باشد . 🗯برای اثبات تواتر این معجزات باید توجه کنید ؛ 🔶روایت متواتر روایتی است که شمار راویان آن به حدی باشد که عادتا تبانی آنها بر کذب محال باشد . در روایت متواتر وثاقت راوی شرط نیست بلکه باید تعداد راویان به قدری باشند که عادتا تبانی آنان بر کذب را ممتنع سازد . 📚مقباس الهدایه ج1 ص89 🔴محدث بزرگوار شیخ حر عاملی در کتاب شریف « اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات » مفصلا به اثبات نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه اطهار از طریق نص های متواتر و معجزات قطعی می پردازد . 🗯ایشان بیش از 720 معجزه از معجزات پیامبر گرامی را که در کتب معتبر شیعه نقل شده است ، در کتابش ذکر می کند که این مقدار فوق حد تواتر است . 📚اثباه الهداه ج1 ص242 تا ص446 👌و بیش از 500 معجزه از معجزات حضرت علی علیه السلام را از کتب معتبر نقل می کند . 📚همان مدرک ج3 ص430 تا ص563 👌و بیش از 50 معجزه از معجزات قطعی امام حسن مجتبی را در اثبات امامتشان نقل می کنند . 📚همان مدرک ج4 ص20 الی 51 👌و بیش از 86 معجزه از معجزات امام حسین علیه السلام را نقل می کند . 📚همان مدرک ج4 ص36 تا ص57 👌و بیش از هفتاد و سه معجزه از معجزات امام سجاد و نود و سه معجزه از معجزات امام باقر و 268 معجزه از معجزات امام صادق و شصت و هشت معجزه از معجزات امام کاظم و حدود دویست معجزه از معجزات امام رضا و هشتاد و سه معجزه از معجزات امام جواد و هفت معجزه از معجزات امام هادی و نود و نه معجزه از معجزات امام حسن عسکری و صد و هفتاد معجزه از معجزات امام مهدی علیهم السلام را نقل می کند . ❕این مقدار معجزه از پیامبر گرامی و امامان اطهار متواتر و بلکه فوق حد تواتر است. 👌همینطور علامه گرانقدر مجلسی نیز در مجلدات مختلف بحار مفصلا روایات فراوانی در معجزات پیامبر گرامی و ائمه اطهار نقل می کند . ج17 ص225 به بعد ، ج18 ص1 تا ص 143 - ج41 ص166 به بعد و ج42 تا ص 50 و ج43 ص323 به بعد و ج44 ص180 به بعد و ج46 ص20 به بعد تا ج 51 ص293 ❕توجه به این نکته نیز لازم است که معجزه یکی از طرق پی بردن به صحت ادعای نبوت و امامت است که برای پیامبر گرامی و امامان به صورت متواتر معجزات فراوانی نقل شده است . 🗯بیش از هزاران هزار روایت نیز در اثبات امامت هادیان الهی نقل شده است که برای منصفان جای هیچ شکی باقی نماند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429 👌اگر از تواتر معجزات نیز چشم بپوشیم باید توجه داشت که ملاک ، اطمینان یافتن به صدور معجزه از پیامبر گرامی و ائمه است و این اطمینان با خبر واحدی که یقین به صحت آن داشته باشیم نیز حاصل می شود و ما در گذشته اثبات کرده ایم که بیشتر روایاتی که در کتب روایی معتبر ما نقل شده است صحیح و قابل اطمینان هستند اگر چه ممکن است سند برخی از آنها ضعیف باشد زیرا مبنای صحیح در روایات اعتماد به روایت است نه 🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043 ❕بنابراین حتی اگر معجزات به صورت خبر واحد یا با سند ضعیف نیز نقل شود باز هم در صحت و قطعیت آنها شکی وارد نمی شود. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مگر امام حسین اطلاع نداشت که کوفیان خیانت می کنند ، پس چرا مسلم بن عقیل را برای بیعت به کوفه فرستاد و مسلم در نهایت کشته شد ؟ یا مگر امام حسین ولایت تکوینی و قدرت نداشت ؟ چرا از این قدرت برای نجات خود و یاران استفاده نکرد ❗️❗️ 💠💠 👌امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» . یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،ج 3 ص 455 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕بر همین اساس ، امام حسین علیه السلام مطابق علم عادی و ظاهری خود ، از کوفیان یاری طلبید تا بر آنان اتمام حجت کند و مسلم را به سویشان فرستاد ، زیرا امام مامور به رفتار کردن به همین نحو طبیعی بوده است . 👌این که امام حسین علیه السلام برای حل مشکل کربلا ، از قدرت غیبی استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر ودیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔پیامبر اسلام، زنان را اسیران مردان می‌دانسته و اهانتهای غیر قابل چشم‌پوشی به زنان کرده است: : حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، عَنْ زَائِدَةَ، عَنْ شَبِيبِ بْنِ غَرْقَدَةَ الْبَارِقِيِّ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْأَحْوَصِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، أَنَّهُ شَهِدَ حَجَّةَ الْوَدَاعِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَحَمِدَ اللَّهَ، وَأَثْنَى عَلَيْهِ، وَذَكَّرَ وَوَعَظَ، ثُمَّ قَالَ: «اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا، فَإِنَّهُنَّ عِنْدَكُمْ عَوَانٍ،...» : سنن ابن ماجه (سنن ابن ماجة) (مع أحكام الألباني، ت: مشهور) نویسنده : محمد بن يزيد القزويني الشهير بـ : ابن ماجه، صفحه : ۳۲۲، حدیث ۱۸۵۱ سنن الترمذي - ت شاكر نویسنده : الترمذي، محمد بن عيسى    جلد : ۲ صفحه : ۴۰۴ : پیامبر اسلام در خطبه حجه الواع مردان را سفارش می‌کند و به آنان در مورد زنان می‌گوید: آنها اسیران دست شما هستند. آلبانی این روایت را حسن و ابوعیسی این روایت را حسن صحیح می‌داند و می‌نویسد: مقصود از (عوان عندکم) یعنی: اسیرانی در دست شما ⚡️آیا یک انسان شرافتمند و عاقل، زنان را اسیر و برده معرفی می‌کند؟ ⚡️آیا حقیقتا شخصی از جانب خداوند باشد، بایستی زنان را برده و اسیر یا آزاده معرفی کند؟ ⚡️آیا زنان خرداندیش این مزخرفات را می‌پذیرند و خودشان را اسیر می‌دانند؟ ⚡️اگر اسلام دین الهی و محمد پیام‌آور الهی است، چرا پیام اسلام فقط اسارت و بردگی و امورات ضد بشری است؟ 💠💠 👌ازدواج، سرآغاز زندگى مشترك با همسر و تعامل هميشگى با اوست. بخش مهمى از موفّقيت اين تعامل، بستگى دارد به ديدگاه فرد نسبت به كسى كه با او تعامل دارد. در حقيقت، ما شيوه تعامل خود با ديگران را بر اساس جايگاهى كه نزد ما دارند، تنظيم مى ‏كنيم. از اين رو، اين كه چه ديدى نسبت به همسر داشته باشيم، اهميت زيادى دارد. در آموزه‏ هاى اسلام، از همسر (زن) به عنوان «» ياد شده است. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى مردم! زنان، نزد شما اسيرند. اختيارِ سود و زيانى براى خويش ندارند. آنان را به عنوان امانتِ خداوند گرفته‏ ايد، و با خداوند، بر خويشتن حلال كرده‏ اید » 📚الخصال، ص 487، ح 63؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 349، ح 13. 🔸اگر كسى همسر خود را امانت بشمارد، از هر گونه بدرفتارى، پرهيز خواهد كرد. شخص امين سعى خواهد كرد كه امانت خود را به بهترين شكل نگهدارى كند و سالم به صاحبش باز گرداند. جالب اين كه همسر، امانت خانواده‏ اش شمرده نشده؛ بلكه امانت خدا دانسته شده است. در حقيقت، كسى كه ازدواج مى ‏كند، همسر را به امانت از خداوند متعال تحويل مى ‏گيرد. ❕در اين جا دو نكته وجود دارد: امانت بودن همسر؛ خدايى بودن اين امانت. اين هر دو ويژگى، نقش مهمى در تنظيم روابط ميان همسران دارد. اتّصال همسر به‏ خداوند متعال، ارزش آن را كاملًا دگرگون مى‏ كند و از يك مسئله انسانى و زمينى، به يك مسئله الهى و آسمانى تبديل مى ‏سازد. وقتى انسان بداند صاحب امانت، خداوند متعال است، به جهت قداست خداوند، تقدّس مى‏ يابد و به جهت عظمت خداوند، فكر كژرفتارى را دور مى ‏سازد. بنا بر اين، از عوامل مهم در موفّقيت و كاميابى خانواده، تنظيم ديدگاه نسبت به همسر است. 📚رضایت زناشویی ص 73 👌اسلام می گوید ، همانطور که شیء مورد امانت ، چون در دست امین است و امین موظف به حفاظت و رسیدگی از او می باشد ، زنان هم امانت در دست مردان و چون در دست مردان هستند و مردان حق ندارند در رابطه با آنان هیچ گونه ظلم و اهانت و ضرب و داشته باشند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶و فرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶و فرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 👌بنابراین تعبیر به اسیر بودن زنان در دست مردان ، الزامی برای مرد در جهت رعایت حقوق زنان است نه آنکه بگوییم چون زنان اسیر در دست مردان اند ، مرد می تواند هر طور که با او رفتار کند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا از یکی از مراجع نقل شده است که ایشان مستحب بودن تعدد زوجات را ندارند در حالی که من شنیدم که تعدد زوجات در اسلام مستحب است ❗️لطفا برای ما حول این مساله بیشتر توضیح دهید ❕ 💠💠 👌فقهای شیعه در مورد مستحب بودن یا نبودن تعدد زوجات نظریات مختلفی ارائه داده اند و به صورت کلی به دو دسته تقسیم می شوند ؛ ❕دسته ای که بر پایه زیر بر استحباب تعدد زوجات استدلال می کنند ؛ 1⃣روایاتی که تاکید بر استحباب ازیاد نسل می کند . ❕در مجامع ما بابی گشوده شده است تحت این عنوان ؛ « باب در استحباب اولاد داشتن » 📚وسائل الشیعه ج21 ص355 باب 1 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « فرزندان مسلمین در نزد خداوند به عنوان شفاعت کننده و شفاعت شده شناخته می شوند » 📚الکافی ج6 ص3 ❕در نقل دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « اگر می توانی که ذریه و فرزندانی داشته باشی که به وسیله آنان زمین از تسبیح پرودگار تر شود ، چنین بکن » 📚الکافی ج6 ص2 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « فرزند بیاورید زیرا من به وسیله فرزندان فراوان شما در روز قیامت به امت های دیگر می کنم » 📚الکافی ج6 ص2 ❕مرحوم صاحب می نویسد ؛ « استحباب ازدواج کردن با یک بار ، تزویج زائل نمی شود بلکه تعدد ازواج است » 📚العروه مع تعلیقات ج2 ص 747 👌مراجع و فقهای بزرگی چون آیات بزرگوار ، خویی ، صافی ، امام خمینی ، و ...بر عروه حاشیه زده اند ، نسبت به این مطلب اشکالی وارد نکرده و گویی استحباب آن را پذیرفته اند ، تنها آیت الله دلیل صاحب عروه بر استحباب تعدد را قبول نداشته و می نویسد ؛ « اخباری که دلالت بر استحباب تکثیر نسل می کند ، می تواند دلیل بر استحباب تعدد باشد » 📚همان مدرک ص 748 ❕درست است که انسان در صورت اکتفا به یک همسر هم می تواند نسل خود را افزایش دهد ، اما روشن است که افزایش چشمگیر با تعدد زوجات بهتر امکان پذیر است . 2⃣روایاتی که توجه ویژه به رابطه زناشویی و کثرت بدون افراط همبستری را از ویژگی های می داند نیز می تواند به صورت عموم ، دلیل بر استحباب تعدد زوجات می باشد ، حول این روایات و توضیح مفاد آن در گذشته بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8564 3⃣امام علیه السلام فرمود ؛ « در هر چیزی است مگر در زنان چرا که خداوند می فرماید ؛ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع » 📚وسائل الشیعه ج20 ص 245 📚تفسیر العیاشی ج20 ص 245 ❕این روایت صراحتا بیشتر از یک زوجه اختیار کردن را مذموم و اسراف و نمی داند که نقطه مقابل این تعبیر ، مستحب بودن تعدد زوجات است . 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇 4⃣ائمه گرامی نیز در زندگی خود به یک بسنده نکرده و برای تربیت نسلی پاک که مبلغ شیعه و اسلام باشند ، اقدام به ازدواج های می کردند . ❕شیخ عباس می نویسد ؛ « چون امير المؤمنين عليه السّلام شهيد گشت چهار زن از آن جناب باقى مانده بود و اسامى اين چهار زن چنين به شمار رفته: امامه، و اسماء بنت عميس، و ليلى التّميميّة، و امّ البنين » 📚منتهی الامال ج 1 ص 453 ❕همینطور در بیان زوجات امام علیه السلام می نویسد ؛ « يكى شهربانو يا شاه زنان است كه والده ماجده حضرت امام زين العابدين عليه السّلام است و ديگر رباب دختر امرء القيس است كه مادر حضرت سكينه عليه السّلام بوده، و حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام تعلّق و رعايت تمامى از وى داشت.و ديگر از زوجات آن حضرت، ليلى بنت ابو مرّة بن عروة بن مسعود ثقفيّه است كه مادرش ميمونة بنت ابو سفيان بوده. و او والده ماجده جناب علىّ اكبر است، و ديگر از زوجات حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام زنى بوده كه نام او معلوم نيست و در كربلا همراه بوده و بعد از شهادت اسير شده و حامله بوده و هنگامى كه اهل بيت عليهم السّلام را از كوفه به شام مى ‏بردند در نزديكى به جبل جوشن طفل خود را سقط كرد» 📚همان مدرک ج2 ص 1059 ❕مساله تعدد نسبت به بقیه امامان هم ثابت بوده است که ما به خاطر پرهیز از اطناب از ذکر آن خود داری می کنیم ، در مورد فلسفه تعدد همسران امامان در گذشته تر توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3962 ❕از آنجایی که سیره معصوم برای همگان حجت است و یکی از منابع استنباط احکام ، همین فعل و سیره است ، می توان بر استحباب تعدد همسران ، به سیره معصومین نیز استدلال کرد . ❕البته قائلین به استحباب تعدد همسر در اسلام دلائل دیگری نیز ذکر کرده اند ، اما از آن جایی که دلائل زیاد محکم نبوده از ذکر آن خود داری می کنیم . 👌 جواهر می نویسد ؛ « تعدد همسران در صورت حاجت و نیاز مستحب است و بدون حاجت و نیاز نیز ( بر پایه دلائل فوق الذکر ) مستحب است و این که شیخ طوسی می گوید بیشتر از یک همسر اختیار کردن مکروه است ، است » 📚جواهر الکلام ج29 ص 35 👌روشن است که برخی از فقهای گذشته و معاصر دلائل مذکور را کافی ندانسته و حکم به استحباب تعدد زوجات نمی دهند ، به هر حال چه بگوییم تعدد در اسلام تنها جایز است و چه بگوییم مستحب است ، این جواز یا استحباب روشنی دارد که در گذشته مفصلا در مورد آن توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3878 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در حکمت 124 نهج البلاغه بیان شد که عدم رضایت زنان به ازدواج های بعدی شوهران، کفر به شمار می آید. با توجه به این که تقریباً تمام زنان از چنین خصوصیتی برخوردارند، پس باید تمام آنها کافر و باشند❗️❗️ 💠💠 👌علی علیه السلام می فرماید ؛ « زن کفر است و غیرت مرد ایمان » 📚نهج البلاغه حکمت 24 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز بیان شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص155 باب 78 باب عدم جواز الغیره من النساء ❕کلام علی علیه السلام اشاره به این است که اگر زن نسبت به همسر دیگری برای شوهرش بورزد و عکس العمل تندی نشان دهد در واقع مخالفت با فرمان خداوند کرده است زیرا خداوند روی مصالح متعددی که در جای خود گفته ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3878 👌تعدد را با شرایطی مجاز شمرده است ، ولی اگر مرد نسبت به ارتباط همسرش با مرد بیگانه ای حسادت بورزد و از گام نهادن او در زندگی خانواده اش ناراحت گردد و عکس العمل نشان دهد در واقع اطاعت فرمان خدا را کرده و در مسیر نهی از منکر گام برداشته است در حالی که اگر زن چنین کند در مسیر نهی از قرار گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7442 ❕البته انکار نمی کنیم که تعدد زوجات نیز دارد و نباید وسیله ای برای هوس رانی مردان گردد ولی در صورتی که آن جمع گردد زن باید آن را تحمل کند و به فرمان خدا تن در دهد . ❕تعبیر کفر در این کلام حکمت آمیز اشاره به کفر است نه کفر اعتقادی زیرا کفر و ایمان معانی متعددی دارد که در آیات قرآن نیز منعکس شده است . 👌در آیه 97 ال عمران به کسانی که حج را ترک می کنند و نسبت به آن بی اعتنا باشند واژه به کار رفته است « من کفر فان الله غنی عن العالمین » و این کفر عملی است نه که آثار خود را داشته باشد . 🔰کفر زن در اینجا همان بی اعتنایی به خدا یعنی جواز تعدد زوجات در موارد لازم است . 📚پیام امام امیر المومنین ج13 ص37 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا علمای اهل سنت هم درباره و بزرگی امام عسکری چیزی گفته اند یا خیر ❕اگر گفته اند برایمان بیاورید❗️ 💠💠 👌امام گرامی ما امام حسن عسکری علیه السلام چنان بوده است که نه تنها از فضل و مناقب و شرافت و بزرگی اش نقل های متعددی در مجامع روایی شیعه منقول است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص233 به بعد 👌بلکه بزرگان اهل سنت هم زبان به مدح و ستایش امام عسکری گشوده اند که به برخی اشاره می کنیم؛ 1⃣محمد بن طلحه ؛ 👌او می نویسد: « بدان که بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتی که خداوند به امام عسکری اختصاص داده این است که مهدی از نسل او به دنیا آمده و پسر اوست که به وی منتسب می شود و پاره ای است که از وجود او گرفته شده است» 📚مطالب السوول ج2 ص148 2⃣ابن صباغ ؛ 👌او می نویسد: « او سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . 👌یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای هماوردی با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 3⃣علامه سبط ابن می نویسد: « او دانشمندی راستگو بوده که از پدرش و جدش حدیث روایت کرده است» 📚تذکره الخواص ص362 4⃣علامه شبراوی نیز می نویسد: « یازدهم از پیشوایان حسن خالص می باشد که به لقب عسکری نیز مشهور شده است و در شرافت او همین بس که امام مهدی منتظر از فرزندان او است .مرحبا به چنین خاندان با شرافت و نسب متعالی و همین افتخار در بلندای مقدار و مرتبه او کافی است» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص178 👌علمای اهل سنت ، کراماتی را نیز از امام عسکری علیه السلام نقل می کنند . ❕«از محمد بن حمزه الدوری نقل می کنند که به سوی امام عسکری نامه نوشتم تا برایم دعا کند وضعیت مالی ام خوب شود زیرا در فقر و تنگدستی به سر می بردم . 👌جواب نامه از امام عسکری آمد که غنا به تو روی آورده است ، پسر عم تو یحیی بن حمزه از دنیا رفته و صد هزار درهم از خود باقی گذاشته است و وارثی هم جز تو ندارد ، تو وارث اموال او می شوی اما توجه بکن که میانه رو باشی و اسراف نکنی . ❕محمد بن حمزه می گوید پس از آن خبر مرگ ابن عم در مدت کوتاهی آمد و من وارث مالش شدم و فقرم برطرف شد » 📚الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ، ص267 📚اخبار الدول و آثار الدول ص117 📚نور الابصار شبلنجی ص226 👌همین طور نقل می کنند از خبر دادن غیبی امام عسکری در مورد مردی که حدود 200 را دفن کرده بود و قسم می خورد که من هیچ پولی ندارم و اموالم گم شده است ؛ 📚الفصول المهمه ص268 📚نور الابصار ص226 ❕و کرامات دیگری نیز از امام عسکری مورد نقل علمای اهل سنت قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج12 ص464 نبذه من کراماته علیه السلام https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
‍ ‍ ❔امام حسن عسگری امام از جانب خدا یا شارلاتان و شیاد؟ ✍ در کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است ؛ 📗 الكافي-   جلد : 1  صفحه : 510 🌱ترجمه : على بن زيد گفت: من اسبى داشتم و بدان مى نازيدم و در هر جا از او سخن مى‏ گفتم ، يك روز خدمت امام حسن عسكرى رسيدم، به من گفت : اسبت چه شد؟ گفتم : آن را دارم و هم اكنون بر در خانه شما است و از آن پياده شدم، 👈👈 امام حسن عسگری گفت : تا شب نرسيده اگر خريدارى پيدا كردى آن را عوض كن و تأخير نکن👉👉 ، كسى بر ما وارد شد و رشته سخن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه‏ ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى‏ دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى‏ كرد آمد و گفت: اى آقاى من‏ 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى‏ گفتم : كاش به جاى آن اسبى مى‏ داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى‏ دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA