#فضائل_اهل_بیت_علیهم_السلام
#پرسش
❔این که در روایاتی آمده که اهل بیت نماز و روزه و حج و زکات هستند یعنی چه ❗️آیا باید ما #عبادات را برای اهل بیت به جا بیاریم ❕آیا این روایات بوی شرک نمی دهند ❕
💠#پاسخ💠
👌علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را گشوده است تحت این عنوان ؛
« اهل بیت نماز و زکات و حج و روزه و #بقیه اطاعات هستند ...»
📚بحار الانوار ج 24 ص 286 باب 66
❕داود بن كثير می گوید به حضرت صادق عليه السّلام گفتم شما در قرآن نماز هستيد و شما زكات و حج هستيد؟
👌پاسخ داد ؛ داود ما در قرآن نماز و زكات، روزه، حج، ماه حرام و شهر حرام و كعبه و قبله و وجه اللَّه هستيم ...»
📚تاویل الایات الظاهره ص 801
❕#علی علیه السلام فرمود ؛
« من نماز مومن هستم ، من حی علی الصلاه هستم ، من حی علی الفلاح هستم ، من حی علی خیر العمل هستم ...»
📚الفضائل ،فضل بن شاذان ، ص 84
❕این روایات به آن #معنا نیست که ما عبادات را برای اهل بیت علیهم السلام به جا آوریم ، بلکه به این معنا است که روح تمام عبادات و طاعات و نماز و روزه و حج و ... اهل بیت هستم و بدون شناخت و ولایت آنان ، خداوند هیچ #عبادتی را از بندگان قبول نمی کند .
👌امام باقر علیه السلام فرمود:
« هر کس با عبادت خداوند خود را خسته کند در حالی که معتقد به امامی از جانب خداوند نباشد سعی و تلاش او غیر مقبول است و چنین فردی گمراه و متحیر محسوب می شود .خداوند از بین #برنده اعمالش است و اگر در چنین حالی بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است »
📚الکافی ج1 ص183
📚وسائل الشیعه ج1 ص118
🔷و فرمود:
« اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر #اعمالش را ندارد»
📚الکافی ج2 ص18
👌فلسفه آن هم #روشن است زیرا این امام است که خدا را به مردم معرفی می کند و صفاتش را بیان می کند. در نبوت و معاد عقاید حقه را تبیین می کند . طریق صحیح انجام عبادات و نماز و روزه و ...را برای مردم باز گو می کند .اگر کسی معتقد به امام نباشد در اصول و فروع دین دچار گمراهی شده و از خدا و دین او دور افتاده است و درواقع گویی معتقد به آیین حق نمیباشد و روشن است اعمال کسانی که معتقد به دین حق نمی باشد #ارزشی ندارد زیرا این نیت و اعتقاد است که به عمل روح می دهد .
❕اعمال چنین افرادی ارزشی ندارد زیرا #مطابق واقع انجام نشده و تاثیری در کمال و ترقی آنان نخواهد داشت .هیچگاه طی کردن مسیر باطل به حق و حقانیت منتهی نمی شود و این امام است که راهنمای مسیر برای رسیدن به #حق می باشد.
🔶لذا امام باقر علیه السلام فرمود:
« اسلام بر پایه پنج چیز بنا شده است .نماز و زکات و حج و روزه و ولایت .
👌زراره می گوید از امام سوال کردم که کدام یک از آنان افضل است؟
💠امام فرمود ولایت زیرا #کلید آن ها محسوب می شود و راهنمای بر آنها می باشد »
📚وسائل الشیعه ج1 ص13
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
❓پرسش
❔آیا از دید شما مسلمین اکثریت مردم جهان چون اسلام را قبول نکرده اند اهل جهنم هستند و آتش جهنم منتظر آنان است .❗️
❓آیا چنین آیینی که معتقد است اکثریت مردم در آتش می سوزند آیین خوبی است❕
💠پاسخ💠
👌در این شکی نیست که در زمان کنونی یگانه آیینی که مورد قبول و پسند خداوند می باشد تنها آیین اسلام است.
🔶خداوند می فرماید:
«هرکس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد واو در آخرت از زیانکاران است»
🔷 ال عمران 85
🔷ومی فرماید:
« دین در نزد خدا اسلام است»
🔷 ال عمران 19
👌امیر مومنان فرمود:
"کسی که جز اسلام آیینی را برگزیند شقاوت و بدبختی دامن اورا خواهد گرفت، دستگیره ایمانش از هم گسسته، سقوط او شدید وسر انجام اندوهی طولانی وعذابی مهلک خواهد داشت»
📚نهج البلاغه،خطبه 161
👌بنابراین همگان موظف هستند که تن به آیین اسلام داده و از آیین خود دست بر دارند و اگر عمدا و از روی تعصب و دشمنی ، با اسلام مخالفت کنند شکی نیست که مشمول عذاب خواهند شد .
👌اما باید توجه کرد که هم اکنون بیشتر مردم جهان در عدم پذیرش اسلام مقصر نبوده و مصداق مستضعف می باشند که مشمول لطف الهی واقع می شوند.
🔶خداوند می فرماید:
« مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفته اند و مستضعف بوده اند که نه چاره ای دارند و نه راهی ( برای نجات از محیط آلوده ) می یابند .آنها ممکن است که خداوند مورد عفوشان قرار دهد و خداوند عفو کننده و آمرزنده است»
🔷نسائ 98 - 99
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است:
« از بررسی آیات قرآن و روایات استفاده می شود افرادی که از نظر فکری یا بدنی و یا اقتصادی آن چنان ضعیف باشند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیت هایی که محیط بر آنها تحمیل کرده قادر به انجام وظائف و تدین به دین حق نباشند مستضعف هستند»
📚تفسیر نمونه ج4 ص87
👌با توجه به تعریف بالا روشن می شود که بیشتر مردم جهان را مستضعفین تشکیل می دهند زیرا بیشتر آنان در محیط هایی قرار گرفته اند که یا اسلام به آنها نرسیده است و یا اگر هم خبر اسلام به آنها رسیده با توجه به تبلیغاتی که بر علیه اسلام میشود به هیچ عنوان اسلام به عنوان یک آیین سالم به آنان معرفی نشده است.
👌تکلیف این گونه افراد روشن است؛
1⃣اگر چه به اسلام ایمان نیاورده اند اما انسان هایی هستند که اهل انجام اعمال خیر و کمک به دیگران بوده و از انجام کارهای زشت و پلید مطابق فطرتشان دوری می کنند .این گونه افراد وارد بهشت می شوند.
🔷 امام باقر در مورد این گونه مستضعفان که اهل انجام اعمال نیک بوده اند فرمود:
« خداوند در برزخ آنان را مشمول لطف و نعمات بهشتی می کند تا روز قیامت»
📚تفسیر قمی ج2 ص260
📚الکافی ج3 ص246
👌ودر روز قیامت نیز به بهشت می روند چنان که امام صادق فرمود:
«مستضعفین به سبب انجام اعمال حسنه و دوری از کارهای زشت وارد بهشت می شوند»
📚معانی الاخبار ، صدوق ، ص201
2⃣اما دسته دوم از مستضعفان که اهل انجام اعمال خیر و نیک نبوده اند و احیانا گرفتار برخی از کارهای زشت نیز می شده اند؛
❗️برزخ آنان همانند خواب می گذرد و انان چیزی احساس نمی کنند نه مشمول نعمت می شوند و نه گرفتار عقاب ؛
🔷چنان که امام باقر فرمود:
« آنها به حال خود رها می شوند»
📚بحار الانوار ج6 ص235
👌خداوند نیز می گوید روز قیامت آنان می گویند جز لحظه ای در عالم برزخ توقف نکرده اند ( زیرا چیزی را احساس نکرده اند)
🔷روم 55
❗️و زمانی که قیامت بر پا شود خداوند فرشته ای را به سوی آنان مبعوث می کند همانند آنکه در دنیا برای مردم پیامبرانی را مبعوث ساخت تا حجت را بر آنان تمام کند.
🔶 آن فرشته آنان را دعوت به ایمان به خدا و اطاعت از او می کند و آنان را آزادانه به سوی او فرا می خواند .
اگر ایمان آوردند اهل نجات بوده و الا اگر کفر و عصیان پیشه کنند از نجات دور می باشند.
📚الکافی ج3 ص248
📚الفصول المهمه ، حر عاملی، ج1 ص278 باب 56
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام_تسلیت_باد
🤔#پرسش
❓با توجه به سالروز #شهادت امام باقر علیه السلام لطفا مقام و منزلت ایشان را در نزد علمای اهل سنت بیان کنید و آیا راست است که امام اعظم اهل سنت #ابوحنیفه قبل از شاگردی امام صادق افتخار شاگردی امام باقر علیهما السلام را داشته است❗️❗️
💠#پاسخ💠
🔶علما و بزرگان اهل سنت تصریح به عظمت و بزرگی مقام امام #باقر علیه السلام کرده اند.
1⃣عبدالله بن عطاء مکی می گوید:
« من ندیدم که #دانشمندان هیچگاه در نزد کسی به اندازه ای که در برابر محمد بن علی خضوع و کرنش می کنند ، خضوع و کرنش کرده باشند .من حکم بن عتیبه را با همه بزرگواری که در میان قوم خود داشت دیدم که در پیش روی امام باقر آن چنان نشسته بود که گویا پسر بچه ای در برابر معلم خود نشسته است»
📚روض الریاحین ، یافعی ، ص57 ط قاهره
📚حلیه الاولیاء ، ابونعیم اصفهانی ، ج3 ص185
📚مراه الجنان ج1 ص247
2⃣محمد بن طلحه #شافعی می گوید:
« او شکافنده و جمع آوری کننده دانش هاست .کسی که دانش خود را آشکار کرده و در میان مردم بر افراشته است .او همه اوقات زندگی خود را به فرمانبرداری از خدا آباد ساخته و در مقام تقوی و پرهیزگاری ثابت قدم بود »
📚مطالب السوول ص80
📚صواعق المحرقه ص306
3⃣ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:
« او سرور #فقیهان منطقه حجاز بوده است .مردمان از او و از پسرش جعفر فقه را آموخته اند»
📚حلیه الاولیاء ج3 ص180
4⃣ابن صباغ #مالکی می گوید:
« گذشته از آنچه را که از دانش و آقایی و فضیلت و ریاست و امامت در او جمع آمده بود دارای ویژگی جود و کرم آشکار در میان #عوام و خواص بوده است .کرم او در میان تمام مردم زبانزد بوده است»
📚الفصول المهمه ص201
5⃣ابن #خلکان می گوید:
« او ملقب به باقر و یکی از امامان دوازده گانه شیعه است .او دانشمندی بوده که سیادت و بزرگی داشته است»
📚وفیات الاعیان ج3 ص314
6⃣ابن #حجر می گوید:
« او وارث زین العابدین بود که عبادت و دانش و پارسایی او را به ارث برده بود .او شکافنده دانش و جمع کننده آن و بر افرازنده دانش بوده است .قلبش پاک و علم و عملش مطهر و #جانش مبرا از هر پلیدی بود.همه اوقات زندگی او با فرمانبرداری خدا آباد گشته بود»
📚الصواعق المحرقه ص305
7⃣سبط بن #جوزی می نویسد:
« به او باقر می گفتند زیرا شکافنده علوم مختلف بود و دیگر القاب او شاکر و هادی بوده است»
📚تذکره الخواص ص346
❗️دیگران از بزرگان اهل #سنت نیز فراوان در مدح و تمجید امام سخن گفته اند که جهت آگاهی رجوع شود؛
📚احقاق الحق ج12 ص160 به بعد
👌بزرگان اهل سنت از جمله امام #اعظم آنان ابوحنیفه شاگردی امام #باقر علیه السلام را کرده اند.
🔶علامه شیخ اسماعیل دمشقی از علمای اهل سنت می نویسد:
« امام باقر عظیم القدر و پر آوازه بوده است به قدری که از هیچ کس در زمانش به مانند او علم دین و آثار و سنت و علم به خداوند دیده نشد و بزرگان علمای دین و ائمه تابعین (از اهل سنت) #شاگرد او بوده اند»
📚الروضه الندیه ص12 ط الخیریه مصر
❕علامه #خوارزمی می نویسد:
« ابوحنیفه شاگرد امام باقر بوده و از او روایت می کرده است»
📚جامع مسانید ابی حنیفه ج2 ص349 ط حیدر آباد
❕علامه سبط ابن #جوزی نیز می نویسد:
« امام باقر از طبقه سوم تابعین اهل مدینه بوده است .او عالم و عابد و ثقه بود که ابوحنیفه و دیگران شاگرد او بوده و از او روایت می کرده اند»
📚تذکره الخواص ص347
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#امام_باقر_تیر_اندازی
🤔#پرسش
❔یکی از ملحدین کلیپی برایم فرستاده است که در آن سخنران از قدرت امام باقر در تیر اندازی می گوید ، آنگاه به نحو تمسخر می گوید کارتون ها و فیلمهای هالیودی از روایات ائمه شیعه #کپی برداری شده و برتری تیراندازی امام باقر از رابین هود و زورو ثابت می شود ❗️پاسخ چیست ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که امامان علیهم السلام دارای قدرت خارق العاده و بی نظیری به تعلیم الهی بوده اند ، به گونه ای که آگاه و قادر بر تمام علوم و فنون #دنیوی تلقی می شدند .
❕امام #باقر علیه السلام فرمود:
« اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها #یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن #حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد»
📚بحار الانوار ج27 ص25
❕در مورد تسلط #چشمگیر امام باقر علیه السلام بر تیر اندازی ، در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛
« در سالى از سالها هشام بن عبد الملك به حجّ آمده در آن سال من در خدمت پدرم امام باقر به حجّ رفته بودم ... هشام ما را به مجلس خود طلبيد، چون داخل شديم هشام بر تخت پادشاهى خود نشسته و لشكر خود را مسلّح و مكمّل دو صف در برابر خود بازداشته بود، و آماج خانه (يعنى محلّى كه نشانه تير در آن نصب كرده بودند) در برابر خود ترتيب داده بود و بزرگان قومش در حضور او #تیر می انداختند .
👌چون در خانه او داخل شديم، پدرم پيش مى رفت و من از عقب او مى رفتم، چون به نزديك [او] رسيديم با پدرم گفت كه با بزرگان قوم خود تير بينداز ، پدرم گفت من پير شده ام ...اگر مرا معاف دارى بهتر است.
هشام سوگند ياد كرد كه به حقّ آن خداوندى كه ما را به دين خود و پيغمبر خود عزيز گردانيده تو را معاف نمى گردانم، پس به يكى از مشايخ بنى اميّه اشاره كرد كه كمان و تير خود را به او بده تا بيندازد.
👌پس پدرم كمان را از آن مرد گرفت و يك تير از او بگرفت و در زه كمان گذاشت و به قوّت امامت كشيد و بر ميان نشانه زد، پس تير ديگر بگرفت و بر فاق تير اوّل زد كه آن را تا پيكان به دو نيم كرد و در ميان تير اوّل قرار گرفت، پس تير سيّم را گرفت و بر فاق تير دوّم زد كه آن را نيز به دو نيم كرد و در ميان نشانه محكم شد تا آن كه نه تير چنين پياپى افكند كه هر تير بر فاق تير سابق آمد و آن را به دو #نيم كرد ،و هر تير كه آن حضرت مى افكند بر جگر هشام مى نشست و رنگ شومش متغيّر مى شد. تا آن كه در تير نهم بى تاب شد و گفت #نيك انداختى اى ابو جعفر و تو ماهرترين عرب و عجمى در تيراندازى ... مثل اين كماندارى هرگز نديده بودم، اى ابو جعفر، در اين امر مثل تو کسی هست؟
👌حضرت فرمود ما اهل بيت رسالت علم و كمال و اتمام دين را كه حقّ تعالى در آيه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً، به ما عطا كرده است از يكديگر ميراث مى بريم و هرگز زمين خالى نمى باشد از يكى از ما كه در او كامل باشد آنچه ديگران در آن #قاصرند...
📚بحار الانوار ج46 ص306
📚منتهی الامال ج2 ص 1316
❕چنان که گذشت ، این جریان نشان دهنده قدرت و تسلط بی بدیل امام باقر علیه السلام بر علوم و #فنون دنیوی و موافق عقیده شیعه در مورد امامان است و قابل #تشکیک یا تردید نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#آب_پاشیدن_بر_خورشید
🤔#پرسش
❔شيعيان ميگويند کلمه #باقر يعنى شكافنده علمها
❗️امام باقر ميگويد؛
«فرشته اى روى خورشيد آب مى پاشد وگرنه شعله خورشيد زمين را مى سوزاند»
منبع: فروع كافى ج ٣ ص ٢
💥 قضاوت با خردمندان
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که شیخ کلینی در کافی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛
«هر روز كه خورشيد طلوع مى كند چهار فرشته همراه آن هستند فرشته اى (خطاب به انسانها) ندا مى دهد ؛ اى صاحب نيكى وظيفه خود را انجام ده و بشارت بر تو باد، و فرشته اى صدا مى زند اى صاحب بدى خوددارى كن و دست نگه دار، و فرشته اى (به ثروتمندان) ندا مى دهد انفاق كنيد تا اموال شما برقرار بماند و به سراغ امساك برويد تا اموالتان تلف شود، و فرشته اى آب بر خورشيد مى پاشد و اگر چنين نبود زمين #شعله ور مى شد»
📚الکافی ج 4 ص 42
❕این روایت به صورت #مرسل نقل شده است و تمام راویان آن مشخص نیست . در سند آن آمده است « عن رجل » « روایت را از مردی نقل کردم » .
👌روشن است که این تعبیر نشان دهنده #ضعف سندی روایت است ، لذا علامه مجلسی در ذیل آن می گوید ؛
« این روایت از حیث سندی #مرسل ( و ضعیف ) است »
📚مراه العقول ص 171
❕البته متن روایت مطلبی #شاذ و غیر قابل قبول ندارد .
🔹تعبیر آب پاشیدن بر خورشید تعبیری کنایه ای است که مانند آن در محاورات روزه مره ما #هزاران تعبیر وجود دارد .
👌برخی از علما در #توضیح فراز مذکور می نویسند ؛
« ممكن است منظور از پاشيدن آب بر خورشيد اين باشد كه بادها و بخارهايى از دريا برمى خيزد و حرارت خورشيد را بر زمين #تعديل مى كند »
📚پیام امام امیر المومنین ج 15 ص 659
❕علامه مجلسی در توضیح می نویسد ؛
« بسا باشد که آب پاشى كنايه از پراكندگى اجزاء آب است در هوا به سبب جوي ها و درياها و چاه ها و و غیر آنها که اگر اينها نباشند تاثیر #گرما در هوا و زمین و بدن ها و درختان و گیاهان بيشتر می باشد »
📚بحار الانوار ج 55 ص 144
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش
❔راجع به وقوع معراج پیامبراکرم(ص)میشه توضیح بدین
❓معراج ایشان آیا جسمانی بوده؟ آیا معراج و وارد شدن جسم به ابعاد غیرمادی ممکناست❗️
💠پاسخ💠
👌در تفسیر نمونه در مقام پاسخ به پرسش شما چنین آمده است؛
🔷«علاوه بر اینکه مشهور میان دانشمندان اسلام اعم از شیعه و اهل تسنن این است که این امر در بیداری صورت گرفته ظاهر خود آیات قرآن در آغاز سوره اسراء و همچنین سوره نجم آیات 13 تا 18 نیز وقوع این امر را در بیداری گواهی می دهد.
👌تواریخ اسلام نیز گواه صادقی بر این موضوع است زیرا :
🗯در تاریخ می خوانیم هنگامی که پیامبر مسأله معراج را مطرح کرد مشرکان به شدت آنرا انکار کردند و آنرا بهانه ای برا کوبیدن پیامبر دانستند این به خوبی گواهی میدهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه روحانی نبوده و گرنه این همه سر و صدا نداشت
🔷و اگر در روایتی از حسن بصری میخوانیم که «این امر در خواب واقع شده است» و یا خبری که از عایشه نقل شده «به خدا سوگند بدن پیامبر از میان ما نرفت تنها روح او به آسمانها پرواز کرد» ظاهراً جنبه سیاسی داشته و برای خاموش کردن جنجالی بوده است که درباره مسأله معراج در میان عده ؛ای به وجود آمده بود.
❓حال مسائل تازهای در زمینه معراج مطرح شده و سؤالاتی از این قبیل :
🔶1 - برای اقدام به یک سفر فضائی نخستین مانع نیروی جاذبه است که باید با وسائل فوق العاده بر آن پیروز شد زیرا برای فرار از حوزه جاذبه زمین سرعتی لااقل معادل چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است ❗️
🔶2 - مانع دیگر، فقدان هوا در فضای بیرون جو زمین است که بدون آن انسان نمیتواند زندگی کند❗️
🔶3 - مانع سوم گرمای سوزان آفتاب و سرمای کشنده ای است که در قسمتی که آفتاب مستقیما میتابد و قسمتی که نمیتابد وجود دارد ❗️
🔶4 - مانع چهارم اشعه های خطرناکی است که در ماوراء جو وجود دارد مانند اشعه کیهانی و اشعه ماوراء بنفش و اشعه ایکس، این پرتوها هرگاه به مقدار کم به بدن انسان بتابد زیانی بر ارگانیسم بدن او ندارد ولی در بیرون جو زمین این پرتوها فوق العاده زیاد است و کشنده و مرگبار اما برای ما ساکنان زمین وجود قشر هوای جو مانع از تابش آنها است .❗️
🔶 5- مشکل بی وزنی است گر چه انسان تدریجا میتواند به بی وزنی عادت کند ولی برای ما ساکنان روی زمین اگر بی مقدمه به بیرون جو منتقل شویم و حالت بی وزنی دست دهد تحمل آن بسیار مشکل یا غیر ممکن است .❗️
🔶6- و سرانجام مشکل زمان ششمین مشکل و از مهمترین موانع است چرا که علوم روز میگوید سرعتی بالاتر از سرعت سیر نور نیست و اگر کسی بخواهد در سراسر آسمانها سیر کند باید سرعتی بیش از سرعت سیر نور داشته باشد.❗️
👌در برابر این سؤالات توجه به چند نکته لازم است :
1⃣ ما می دانیم که با آن همه مشکلاتی که در سفر فضائی است بالاخره انسان توانسته است با نیروی علم بر آن پیروز گردد، و غیر از مشکل زمان همه مشکلات حل شده و مشکل زمان هم مربوط به سفر به مناطق دور دست است .
2⃣بدون شک مساله معراج جنبه عادی نداشته بلکه با استفاده از نیرو و قدرت بی پایان خداوند صورت گرفته است و همه معجزات انبیاء همین گونه است.
❗️ به عبارت روشنتر معجزه باید عقلا محال نباشد، و همین اندازه که عقلا امکان پذیر بود بقیه با استمداد از قدرت خداوند حل شدنی است .
👌هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های مرگبار بیرون جو را حل کند، لباسهائی بپوشد که او را در برابر سرما و گرمای فوق العاده حفظ نماید، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔
❗️ما یقین داریم که خدا مرکب سریع السیری که متناسب این سفر فضائی بوده باشد در اختیار پیامبرش گذارده است و او را از نظر خطراتی که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است .
❗️ این مرکب چگونه بوده است و چه نام داشته ؟ براق ؟ رفرف ؟ یا مرکب دیگر؟ در هر حال مرکب مرموز و ناشناخته ای است از نظر ما؟
👌از همه اینها گذشته فرضیه حد اکثر سرعت که در بالا گفته شد، امروز در میان دانشمندان متزلزل شده، هر چند اینشتاین در فرضیه معروف خودش به آن سخت معتقد بوده است .
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ👇👇👇
❗️دانشمندان امروز میگویند امواج جاذبه بدون نیاز به زمان در آن واحد از یکسوی جهان به سوی دیگر منتقل میشود و اثر میگذارد، و حتی این احتمال وجود دارد که در حرکات مربوط به گستردگی جهان (میدانیم جهان در حال توسعه است و ستاره ها و منظومه ها به سرعت از هم دور میشوند) منظومه هائی وجود دارند که با سرعتی بیش از سرعت سیر نور از مرکز جهان دور میشوند دقت کنید.
👌کوتاه سخن اینکه مشکلاتی که گفته شد هیچکدام به صورت یک مانع عقلی در این راه نیست، مانعی که معراج را به صورت یک محال عقلی در آورد، بلکه مشکلاتی است که با استفاده از وسائل و نیروی لازم قابل حل است .
🗯به هر حال مساله معراج نه از نظر استدلالات عقلی غیر ممکن است و نه از نظر موازین علم روز و خارق العاده بودن آن را نیز همه قبول دارند بنا بر این هر گاه با دلیل قاطع نقلی ثابت شود باید آن را پذیرفت
📚تفسیر نمونه ج12 ص15
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال
این کانال های ضد دین راجع به معجزه شق القمر میگویند که روی ماه نشانی از شکاف کمربندی شکل وجود ندارد و ناسا هم چیزی رو اعلام نکرده و شایعست
و یک مشکل دیگری هم که میگیرند این که چرا دونیم شدن ماه رو کسی دیگر در بقیه نقاط کره زمین ندیده است مثلا تو ایران یا مصر که رصد خانه هم داشته اند تا این معجزه رو انها هم ثبت کنند.
و سوال اخر اینکه واقعا این اتفاق افتاده است یا مربوط به روز قیامت است؟؟؟
🔶پاسخ:
❗️در اوّلین آیه سوره قمر مى خوانیم «اقتربت الساعة وانشقّ القمر» قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت.
🔷در این آیه شریفه سخن از معجزه بزرگ شق القمر است.
طبق روایات مشهور که بعضى ادعاى تواتر آن نیز کرده اند مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست مى گوئى و تو پیامبر خدائى ماه را براى ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان مى آورید؟
❗️عرض کردند آرى ـ و آن شب، شب چهاردهم ماه بود ـ پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آنچه را خواسته اند به او بدهد ناگهان ماه دو پاره شد، و رسول اللّه آنها را یک یک صدا مى زد و مى فرمود: ببینید»!
📚مجمع البیان و کتب تفسیر دیگر ذیل ایه
📚بحار الانوار ج17 ص347 باب 3
❗️در اینکه چگونه ممکن است این کره عظیم آسمانى شکافته شود، و وجود چنین حادثه اى چه تأثیراتى بر کره زمین و منظومه شمسى مى گذارد؟ و چگونگى جذب دو نیمه ماه بعد از شکافتن، و اینکه چگونه ممکن است چنین حادثه اى رخ داده باشد و تواریخ جهان ذکرى از آن به میان نیاورند سؤالاتى مطرح است.
🔷پاسخ این سؤالات با توجه به مطالعات و اکتشافات دانشمندان فلکى چندان پیچیده نیست، زیرا اکتشافات مى گوید: چنین چیزى نه تنها محال نیست، بلکه بارها نمونه هاى آن مشاهده شده، هرچند در هر کدام عوامل خاصى مؤثر بوده است.
❗️به تعبیر دیگر: کراراً در دستگاه منظومه شمسى و سایر کرات آسمانى انشقاقها و انفجارهائى روى داده است که براى نمونه موارد زیر را یادآور مى شویم:
🔷الف ـ «پیدایش منظومه شمسى» این نظریه از سوى همه دانشمندان پذیرفته شده است که تمام کرات منظومه شمسى در آغاز جزء خورشید بود که بعداً از آن جدا شده، و هر یک در مدار خود به گردش درآمده است.
منتها درباره عامل این جدائى گفتگو است:
«لاپلاس» معتقد است عامل این جدائى «نیروى گریز از مرکز» منطقه استوائى خورشید بوده، به این معنى که در آن هنگام که خورشید به صورت توده گاز سوزانى بود (و هم اکنون نیز چنین است) و به دور خود گردش مى کرد، سرعت این گردش در منطقه استوائى سبب شد که قطعاتى از آن جدا گردد، و در فضا پراکنده شود، و به دور مرکز اصلى یعنى خورشید به گردش درآید.
ولى تحقیقات بعضى دیگر از دانشمندان بعد از لاپلاس منتهى به فرضیه دیگرى شده که عامل این جدائى را وقوع جزر و مدهاى شدیدى در سطح خورشید بر اثر عبور یک ستاره عظیم از نزدیکى آن مى شمرد.
❗️طرفداران این فرضیه که حرکت وضعى خورشید را در آن روزگار کافى براى توجیه جدائى قطعاتى از آن نمى دانند دست به سوى این فرضیه دراز کرده، مى گویند: این جزر و مد، امواج عظیمى در سطح خورشید به وجود مى آورد، درست همانند سقوط قطعه سنگ عظیمى در یک اقیانوس، و بر اثر آن، قطعاتى از خورشید یکى پس از دیگرى به خارج پرتاب شد، و به گرد کره خورشید به گردش درآمد.
❗️در هر حال عامل جدائى هرچه باشد مانع از این نیست که همه معتقدند پیدایش منظومه شمسى از طریق انشقاق و جدائیها صورت گرفته است.
🔷ب ـ «آستروئیدها» «استروئیدها» قطعات سنگهاى عظیم آسمانى هستند که به دور منظومه شمسى در گردشند، و گاهى از آنها به کرات کوچک و «شبه سیارات» تعبیر مى کنند، بزرگى یکى از آنها چنان است که قطر آن به 25 کیلومتر مى رسد، ولى غالباً از این کوچکترند.
دانشمندان عقیده دارند آستروئیدها بقایاى سیاره عظیمى هستند که در مدارى میان مدار «مریخ» و مدار «مشترى» در حرکت بوده، سپس بر اثر عوامل نامعلومى منفجر و شکافته شده است.
تاکنون بیش از 5 هزار آستروئید کشف و مشاهده شده، و عده زیادى از آنها که بزرگتر هستند نامگذارى، و حجم و مقدار و مدت حرکت آنها به دور خورشید محاسبه شده است، بعضى از فضاشناسان براى آستروئیدها اهمیت خاصى قائلند، و معتقدند احیاناً مى توان از آنها به عنوان پایگاهى براى مسافرت به نقاط دور دست فضا استفاده کرد
❗️این نمونه دیگرى از انشقاق در اجرام آسمانى است.
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🔶ادامه پاسخ 👇👇👇
🔷ج ـ «شهابها» «شهابها» سنگهاى بسیار کوچک آسمانى هستند که گاه از اندازه فندق تجاوز نمى کنند، و به هر حال با سرعت شدیدى در مدار خاصى بر گرد خورشید در گردشند، و گاه که مسیر آنها با مدار کره زمین تقاطع پیدا مى کند، به سوى زمین جذب مى شوند.
این سنگهاى کوچک بر اثر شدت برخورد با هوائى که زمین را احاطه کرده، به خاطر سرعت سرسام آورى که دارند، داغ و برافروخته و مشتعل مى شوند، و ما به صورت یک خط نورانى زیبا در لابلاى جو زمین آنها را مشاهده مى کنیم، و از آن به تیر
شهاب تعبیر مى نمائیم.
و گاه تصور مى کنیم که ستاره دوردستى است که سقوط مى کند، در حالى که شهاب کوچکى است که در فاصله بسیار نزدیکى آتش گرفته، و سپس خاکستر مى شود.
مدار گردش شهابها با مدار زمین در دو نقطه تماس دارد، به همین دلیل در مرداد ماه و آبان ماه که دو نقطه تقاطع دو مدار است شهابها بیشتر دیده مى شوند.
❗️دانشمندان مى گویند: اینها بقایاى ستاره دنباله دارى است که بر اثر حوادث نامعلومى منفجر و از هم
شکافته شده است.
❗️این هم نمونه دیگرى از انشقاق در کرات آسمانى.
به هر حال مسأله انفجار و انشقاق در کرات آسمانى امرى بى سابقه نیست، و هرگز از نظر علم محال نمى باشد، تاگفته شود اعجاز به محال تعلّق نمى گیرد.
اینها همه در مورد انشقاق است ولى بازگشت آن، به حال معمولى، بر اثر نیروى جاذبه اى که میان دو قطعه وجود دارد کاملاً امکان پذیر است.
🔷گرچه در هئیت قدیم که بر محور عقیده «بطلمیوس» و افلاک نه گانه پوست پیازى اش، دور مى زد، چنان این افلاک بلورین به هم پیوسته بودند که خرق و التیام آنها از نظر جمعى محال بود، و لذا پیروان این عقیده هم معراج جسمانى را منکر بودند، و هم شق القمر را، چرا که موجب شکافته شدن و سپس التیام در افلاک بود، ولى امروز که فرضیه هیئت بطلمیوسى به دست افسانه ها و اسطوره هاى خیالى سپرده شده، و اثرى از آن افلاک نه گانه باقى نمانده زمینه اى براى این سخنان باقى نیست.
شاید این نکته نیاز به یادآورى ندارد که شق القمر، تحت یک عامل طبیعى معمولى صورت نگرفت، بلکه جنبه اعجاز داشت، ولى چون اعجاز به محالات تعلق نمى گیرد منظور در اینجا بیان امکان این مطلب بود (دقت کنید).
📚تفسیر نمونه ج23 ص16
❗️ایراد دیگری که بعضی از نا اگاهان به مساله شق القمر دارند این است که اگر این امر حقیقتی داشت با آن همه اهمیتی که دارد باید در تواريخ جهان ثبت گردد، در حالى كه چنين نيست .
🔷 ولى براى اينكه روشن شود اين ايراد تا چه حد قابل اهميت است ، بايد تجزيه و تحليلى روى جهات مختلف اين مساءله صورت گيرد:
🔷الف - بايد توجه داشت كه ماه همواره در نيمى از كره زمين قابل رؤ يت است ، نه در تمام آن ، بنابراين نيمى از مردم روى زمين از اين حساب خارجند.
🔷 ب - در نيمى از همين نيم كره نيز اكثريت قريب به اتفاق آنها در خوابند، زيرا بعد از نيمه شب است ، به اين ترتيب تنها يك چهارم مردم جهان مى توانند از چنين حادثه اى با خبر شوند.
🔷ج - در بخش قابل رؤ يت نيز هيچ مانعى ندارد كه قسمتهاى قابل توجهى از آسمان ابرى ، و چهره ماه با ابر پوشيده شده باشد. د - حوادث آسمانى در صورتى جلب توجه افراد مى كند كه يا مانند صاعقه ها تواءم با سر و صداى شديد باشد، يا مانند خسوف و كسوف كلى نور به طور كامل قطع شود، آن هم براى يك مدت نسبتا طولانى . به همين دليل در خسوفهاى جزئى و ماه گرفتگيهاى مختصر اگر قبلا از طرف منجمين اعلام نشود كمتر كسى با خبر مى گردد، و حتى گاه بسيارى از مردم از خسوف كلى نيز بى خبر مى مانند. تنها دانشمندانى كه اجرام آسمانى و ماه را رصد مى كنند و يا كسانى كه تصادفا چشم آنها به آسمان بيفتد ممكن است از چنين جريانى با خبر شوند، و عده اى ديگر را نيز با خبر سازند.
❗️بنابراين چنين حادثه كوتاه مدتى آنطور كه ابتدا تصور مى شود مايه جلب توجه عمومى مردم جهان نيست ، مخصوصا مردم آن زمان كه اصولا براى اجرام آسمانى اهميت كمترى قائل بودند.
🔷 ه - بعلاوه وسائل ثبت مطالب در تاريخ و نشر آن در آن زمانها محدود بود، و حتى تعداد باسوادها بسيار كم بودند، و كتابها خطى بود، مثل امروز نبود كه حوادث مهم ، برق آسا به وسيله راديوها و تلويزيونها و مطبوعات در سراسر جهان نشر شود. با توجه به اين جهات و جهات ديگر هرگز نمى توان از عدم ذكر اين حادثه در غير تواريخ اسلامى تعجب كرد، و آنرا دليل بر نفى آن گرفت .
📚همان منبع
❗️از انچه گذشت روشن شد که این قضیه در تاریخ واقع شده است نه انکه زمان وقوع آن در آستانه قیامت باشد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❔آیا معجزاتِ غیر قرآن از پیامبر و معصومین، به صورتِ متواتر به ما رسیده یا همه اینها با اخبار واحد برای ما نقل شده ❗️
❔ابن شهر آشوب معجزات زیادی برای پیامبر نقل میکند اما سند قوی ارائه نمی دهد پس ما چگونه به معجزات پیامبر قطع و یقین پیدا کنیم حال آنکه ما در بحث معجزه نیاز به یقین داریم ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌معجزات پیامبر گرامی و امامان طاهر ، به صورت متواتر و قطعی برای ما نقل شده است و جای هیچ گونه شکی در صحت و قطعی بودن آن ها نیست . این معجزات که همراه با ادعای نبوت و امامت می باشد دلیل روشنی و واضحی بر اثبات پیامبری و امامت ،آن هادیان الهی می باشد .
🗯برای اثبات تواتر این معجزات باید توجه کنید ؛
🔶روایت متواتر روایتی است که شمار راویان آن به حدی باشد که عادتا تبانی آنها بر کذب محال باشد . در روایت متواتر وثاقت راوی شرط نیست بلکه باید تعداد راویان به قدری باشند که عادتا تبانی آنان بر کذب را ممتنع سازد .
📚مقباس الهدایه ج1 ص89
🔴محدث بزرگوار شیخ حر عاملی در کتاب شریف « اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات » مفصلا به اثبات نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه اطهار از طریق نص های متواتر و معجزات قطعی می پردازد .
🗯ایشان بیش از 720 معجزه از معجزات پیامبر گرامی را که در کتب معتبر شیعه نقل شده است ، در کتابش ذکر می کند که این مقدار فوق حد تواتر است .
📚اثباه الهداه ج1 ص242 تا ص446
👌و بیش از 500 معجزه از معجزات حضرت علی علیه السلام را از کتب معتبر نقل می کند .
📚همان مدرک ج3 ص430 تا ص563
👌و بیش از 50 معجزه از معجزات قطعی امام حسن مجتبی را در اثبات امامتشان نقل می کنند .
📚همان مدرک ج4 ص20 الی 51
👌و بیش از 86 معجزه از معجزات امام حسین علیه السلام را نقل می کند .
📚همان مدرک ج4 ص36 تا ص57
👌و بیش از هفتاد و سه معجزه از معجزات امام سجاد و نود و سه معجزه از معجزات امام باقر و 268 معجزه از معجزات امام صادق و شصت و هشت معجزه از معجزات امام کاظم و حدود دویست معجزه از معجزات امام رضا و هشتاد و سه معجزه از معجزات امام جواد و هفت معجزه از معجزات امام هادی و نود و نه معجزه از معجزات امام حسن عسکری و صد و هفتاد معجزه از معجزات امام مهدی علیهم السلام را نقل می کند .
❕این مقدار معجزه از پیامبر گرامی و امامان اطهار متواتر و بلکه فوق حد تواتر است.
👌همینطور علامه گرانقدر مجلسی نیز در مجلدات مختلف بحار مفصلا روایات فراوانی در معجزات پیامبر گرامی و ائمه اطهار نقل می کند .
#بحار_الانوار ج17 ص225 به بعد ، ج18 ص1 تا ص 143 - ج41 ص166 به بعد و ج42 تا ص 50 و ج43 ص323 به بعد و ج44 ص180 به بعد و ج46 ص20 به بعد تا ج 51 ص293
❕توجه به این نکته نیز لازم است که معجزه یکی از طرق پی بردن به صحت ادعای نبوت و امامت است که برای پیامبر گرامی و امامان به صورت متواتر معجزات فراوانی نقل شده است .
🗯بیش از هزاران هزار روایت نیز در اثبات امامت هادیان الهی نقل شده است که برای منصفان جای هیچ شکی باقی نماند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛
🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429
👌اگر از تواتر معجزات نیز چشم بپوشیم باید توجه داشت که ملاک ، اطمینان یافتن به صدور معجزه از پیامبر گرامی و ائمه است و این اطمینان با خبر واحدی که یقین به صحت آن داشته باشیم نیز حاصل می شود و ما در گذشته اثبات کرده ایم که بیشتر روایاتی که در کتب روایی معتبر ما نقل شده است صحیح و قابل اطمینان هستند اگر چه ممکن است سند برخی از آنها ضعیف باشد زیرا مبنای صحیح در روایات اعتماد به روایت #موثوق_الصدوری است نه #موثوق_السندی
🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043
❕بنابراین حتی اگر معجزات به صورت خبر واحد یا با سند ضعیف نیز نقل شود باز هم در صحت و قطعیت آنها شکی وارد نمی شود.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#شراب_خوردن_امام_علی_علیه_السلام_معاذ_الله
🤔#پرسش
❔یکی از موضوعاتی که در تاریخ زندگی علی بن ابی طالب وجود دارد مسئله "شراب خواری" ایشان است که نشان می دهد آنچه که امروزه توسط اسلامگرایان و بالخصوص شیعیان درباره ی علی بیان می شود صرفا ساخته ذهنشان است و مبنای تاریخی ندارد.
⚡️بزرگان اسلام با اسناد فراوان پرده از شرابخواری علی بن ابی طالب برداشته اند و در #حدیثی نقل کرده اند :
«: از علی بن ابی طالب نقل شده است که گفت : عبدالرحمن بن عوف برای ما غذایی درست کرد و ما را دعوت نموده و به ما شراب داد؛ وقتی شراب نوشیدیم وقت نماز شد؛ عبدالرحمن من را مقدم کرده و من در نماز سوره کافرون را اینگونه خواندم لا اعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون پس خداوند این آیه را نازل نمود که : ای کسانی که ایمان آوردید مبادا در حال مستی به سراغ نماز بروید تا زمانی که بدانید چه می گویید.» ( سنن ترمذی ج 5 88)
💠پاسخ💠
👌اسلام از روش تحريم #تدريجى و آماده ساختن افكار و اذهان براى ريشه كن كردن ميگسارى كه به صورت يك عادت ثانوى در رگ و پوست جامعه نفوذ كرده بود، استفاده كرد، به اين ترتيب كه نخست در بعضى از سوره هاى مكى اشاراتى به زشتى اين كار نمود، چنان كه در آيه 67 سوره نحل مى خوانيم وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً" از ميوه هاى درخت نخل و انگور، مسكرات و روزيهاى پاكيزه فراهم مى كنيد".
👌در اينجا" سكر" يعنى #مسكر و شرابى را كه از انگور و خرما مى گرفتند، درست در مقابل رزق حسن قرار داده است، و آن را يك نوشيدنى ناپاك و آلوده شمرده است.
❕ولى عادت زشت شرابخورى از آن ريشه دارتر بود، كه با اين اشاره ها ريشه كن شود، بعلاوه شراب بخشى از درآمدهاى اقتصادى آنها را نيز تامين مى كرد لذا هنگامى كه مسلمانان به مدينه منتقل شدند و نخستين حكومت اسلامى تشكيل شد، دومين دستور در زمينه منع شرابخوارى به صورت قاطعترى نازل گشت، تا افكار را براى تحريم نهايى آماده تر سازد، در اين موقع بود كه آيه 219 سوره بقره نازل گرديد يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما- در اين آيه ضمن اشاره به منافع اقتصادى مشروبات الكلى براى بعضى از جوامع همانند جامعه #جاهليت، اهميت خطرات و زيانهاى بزرگ آن را كه به درجات از منافع اقتصادى آن بيشتر است يادآورى مى شود.
👌به دنبال آن در آيه 43 سوره نساء يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ به مسلمانان صريحا دستور داده شد كه در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى گويند.
❕آشنايى مسلمانان به احكام اسلام و آمادگى فكرى آنها براى ريشه كن ساختن اين مفسده بزرگ اجتماعى كه در اعماق وجود آنها نفوذ كرده بود، سبب شد كه دستور نهايى با #صراحت كامل و بيان قاطع كه حتى بهانه جويان نيز نتوانند به آن ايراد گيرند نازل گرديد، لذا فرمود ؛
« اى كسانى كه ايمان آورده ايد شراب و قمار و بتها و از لام (كه يك نوع بخت آزمايى بوده) پليدند و از عمل شيطانند از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد. شيطان مى خواهد در ميان شما بوسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند، و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد آيا (با اينهمه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد » ( مائده 90_92)
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 68
❕از جمله کسانی که تا آخرین #مرحله بیان حرمت شراب خواری ، دست از شراب خواری بر نداشت عمر بن الخطاب بوده است چنان که ابن عمر از قول پدرش نقل می کند که عمر می گفت ؛
«به درستیکه من شراب خوار ترین مردم بودم در #جاهلیت »
📚سنن کبری،ج10 ص214 _ سیره عمر،ابن جوزی، ص68 _کنزالعمال،ج3 ص107
❕علمای اهل سنت نقل می کنند ؛
« عمر علاقه شديد به #نوشيدن شراب داشت ، دعا مى كرد، و مى گفت خدايا بيان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما، هنگامى كه آيه سوره بقره (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ ...) (بقره- 219) نازل شد پيامبر آيه را براى او قرائت كرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى داد، و مى گفت خدايا بيان روشنترى در اين زمينه بفرما، تا اينكه آيه سوره نساء (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى) (نساء 43) نازل شد، پيامبر ص آن را نيز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى داد!، تا اينكه سوره مائده كه صراحت فوق العاده اى در اين موضوع دارد، نازل گرديد، هنگامى كه پيامبر آيه را بر او خواند، گفت: انتهينا انتهينا!" از نوشيدن شراب خوددارى مى کنيم، #خوددارى مى كنيم »
📚المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ص 159_ سنن ترمذی ج 5 ص 236 _ مسند احمد ج 1 ص 53
👌ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
❕ادامه 👇
👌علمای اهل سنت جهت پرده بوشی بر این ننگ عمر در شراب خواری در صدد بر آمده اند تا ساحت #مقدس علی علیه السلام را نیز آلوده کنند و با نقل روایاتی جعلی بگویند علی علیه السلام نیز تا قبل از نزول حکم تحریم کلی شراب ، معاذ الله شراب می خورده است ، لذا جریان و روایت مورد استناد کانال ضد دین را در این باره #جعل کرده اند .
👌یکی از نشانه های کذب بودن جریان فوق تناقض های شدیدی است که اهل سنت در هنگام نقل آن جریان گرفتار آن شده اند ، گاهی می گویند اشخاص حاضر در آن مجلس سه نفر بودند ، گاهی می گویند پنج نفر بودند ، گاهی می گویند عبد الرحمان عوف شراب را تهیه کرد ، گاهی می گویند خود علی علیه السلام تهیه کرد و گاهی می گویند مردی از انصار تهیه کرد ، و تناقض های دیگر که جهت آگاهی رجوع شود ؛
📚الصحیح من سیره الامام علی علیه السلام ، سید جعفر #عاملی ، ج 3 ص 53
❕در روایات ما آمده است که علی علیه السلام از آن مجلس شراب خواری برخاست و #فرمود ؛
« خداوند خمر و شراب را لعنت کرده است ، به خداوند سوگند حتی جرعه ای از آن را نمی خورم ، چرا که شراب خواری عقل را زائل کرده و انسان را #مضحکه دیگران قرار می دهد »
❕در ادامه روایت حسن بصری می گوید ؛
« علی علیه السلام از میان آنها خارج شد و به سوی مسجد رفت ، پس از آن جبرئیل حکم قطعی #تحریم شراب را آورد ، به خدا سوگند علی علیه السلام قبل از تحریم شراب نیز حتی برای یک لحظه شراب نخورد »
📚بحار الانوار ج 38 ص 64_ تفسیر البرهان ج 1 ص 500
👌حاکم نیشابوری از علمای #منصف اهل سنت می نویسد ؛
« جریان شراب خواری علی علیه السلام ساخته دست خوارج است ، خداوند علی علیه السلام را از این نسبت ها منزه ساخته است »
📚مستدرک الحاکم ج 2 ص 307
👌این نسبت های ناروا را چگونه می توان به علی علیه السلام داد در حالی که پیامبر گرامی فرمود ؛
« جبرئیل به من خبر داده است که ملائکه ثبت اعمال علی بر دیگر فرشتگان فخر می فروشند که با علی هستند زیرا از زمانی که با او هستند هیچ گاه مطلبی ناشایست را در #پرونده علی ننوشته اند »
📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 360
👌و یا فرمود ؛
« فرشتگان موکل اعمال علی ، هیچ گاه عملی که خشم خداوند را در پی داشته باشند را به سوی خدا #بالا نبرده اند »
📚علل الشرایع یک جلدی ، ص 14_ الطرائف ابن المغازلی ص 20
❕آری همه این موارد شاهدی روشن و قطعی بر جعلی بودن جریان فوق مبنی بر شراب خواری علی علیه السلام می باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال
🙄آیا قرآن سخنی از قانون جاذبه عمومی به میان آورده است یعنی پیش از آنکه نیوتن این قانون را کشف کند❗️
🗯پاسخ:
❗️شک نیست که وجود نیروی مرموزی در درون زمین که همه اجسام را به سوی خود می کشد همه پیش از نیوتن احساس کرده بودند اما اینکه این قانون یک قانون عمومی در سر تا سر جهان آفرینش و در تمام کرات و سیارات و کواکب و کهکشانهای عظیم و حتی میان دو ذره بسیار کوچک و ناچیز می باشد کسی پیش از نیوتن از آن آگاهی نداشت و تنها او بود که برای نخستین بار در قرن ۱۷میلادی با الهام گرفتن از سقوط یک سیب پرده از روی این قانون بزرگ بر داشت.
❗️او این جمله را اثبات کرد که« هر دو جسم یکدیگر را به نسبت مستقیم جرمها و به نسبت معکوس مجذور فاصله ها جذب می کنند»
👌ولی بیش از هزار سال قبل نیوتن و کشف عظیم او این آیه در قرآن نازل شده بود:
«خدایی که آسمانها (وکرات آسمانی)را با ستون نامرئی و ستونی که بتوانید آن را ببینید بر افراشت سپس بر عرش استیلا یافت و آفتاب و ماه را مسخر (شما) ساخت »
🔷رعد2
🗯قابل توجه این که قرآن نمی گوید آسمان بی ستون است بلکه می گوید«بدون ستونهایی که بتوانید آنها را ببینید»
🗯این تعبیر به خوبی می رساند که ستون مرئی وجود ندارد بلکه ستون نامرئی آسمانها را به پا داشته است .
🔷امام رضا فرمود:
«ستونی وجود دارد اما دیده نمی شود»
📚تفسیر برهان ج2 ص278
❗️آنچه واقعیت دارد این است که کرات آسمان هر کدام در مدار و جایگاه خود معلق و ثابت اند بی آنکه تکیه گاهی داشته باشند و تنها چیزی که آنها را در جای خود ثابت می دارد تعادل قوه جاذبه و دافعه است که یکی ارتباط با جرم این کرات است و دیگری مربوط به حرکت آنها است.
👌این تعادل جاذبه و دافعه به صورت یک ستون نامرئی کرات آسمان را در جای خود نگه داشته است .
🔷امام علی فرمود:
«این ستارگانی که در آسمان هستند شهرهایی هستند روی زمین که هر شهری با شهر دیگر (ستاره ای با ستاره دیگر)با ستونی از نور مربوط است»
📚سفینه البحار ج2 ص574
⁉️آیا تعبیری روشنتر و رساتر از ستون نامرئی یا ستونی از نور در افق ادبیات آن روز برای ذکر امواج جاذبه و تعادل آن با نیروی دافعه پیدا می شد.
⁉️آیا ستون نامرئی که در آیه ذکر شده و آسمانها را نگه داشته است و از پراکندگی کرات آسمانی جلوگیری می کند چیزی جز نیروی حاذبه است.
🗯اگر این نیرو نبود آسمانها به هم می ریختند و هر ستاره ای به گوشه ای پرتاب می شد و در یک ظلمت ابدی فرو می رفت و بدون نیروی جاذبه هیچ سیاره ای در مدار خود گردش نمی کند و این نیرو است که آنها را به این حال نگه داشته است همانطور که ستون عمارت را بر پا و به وضع خاص خود نگه می دارد
📚قرآن و آخرین پیامبر ص166
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#فرا_رسیدن_سالروز_شهادت_امام_هادی_علیه_السلام_تسلیت_باد
⚫️ویژه نامه کانال #پرسمان_اعتقادی پیرامون فرا رسیدن سالروز شهادت امام #هادی علیه السلام ؛
💠دیدگاه #معاصران و علمای #بزرگ اهل سنت و شیعه در مورد امام هادی علیه السلام ؛
1⃣متوکل #عباسی ؛
❕در نامه اى كه متوكّل عبّاسى به امام هادى عليه السّلام نوشته است چنين آمده:
« بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، امّا بعد امير المؤمنين متوكّل قدر تو را مى شناسد و رعايت خويشاوندى تو را نموده و حقّ تو را بر خود واجب مىداند وى همواره و در همه كارها در رابطه با تو و اهل بيت تو آن مى كند كه به صلاح حال تو و اهل بيت تو بوده، سربلندى تو و خاندانت در آن تثبيت گردد و امنيت و بركت بر تو و آنان #داخل گردد، او همه اين كارها را براى جلب رضايت خداوند و به جاى آوردن آنچه را كه خداوند در رابطه تو و خاندانت بر او واجب كرده است به انجام مى رساند.
👌آنگاه در پايان نامه اينگونه آمده است : امير المؤمنين مشتاق ديدن تو مى باشد و خوش مى دارد كه از #نزديك با تو ديدارى تازه كند و با نگاه كردن به چهره ميمون و مباركت تيمّن بجويد .
📚الکافی ج1 ص502
2⃣يحيى بن #هرثمه همان كسى كه متوكّل او را براى بردن امام عليه السّلام از مدينه به سامرا فرستاده بود می گويد: من براى انجام اين مأموريت به شهر مدينه رفتم ، هنگامى كه وارد شهر مدينه شدم مردم شهر كه متوجه مأموريّت من در رابطه با امام هادى عليه السّلام شده بودند و مىترسيدند در اين سفر چشم زخم و گزندى به آن حضرت برسد، ضجّه و ناله عظيمى سر دادند، بدانسان كه تا آنزمان مردم چنين ضجّه و ناله اى در شهر نشنيده بودند تو گويى كه همه دنيا به جوش و خروش آمده بود. چراكه آن حضرت همواره ملازم مسجد و #محراب بوده هميشه به اهل شهر مدينه نيكويى روا مى داشت و هيچگاه به سمت دنيا و زخارف آن ميل و رغبت از خود نشان نمى داد، من منزل آن حضرت را بازرسى كردم. امّا جز كتابهاى قرآن، دعا، و كتابهاى علمى چيزى در آن نيافتم. اينجا بود كه آن حضرت در نظرم بسيار بزرگ آمد و از آن پس خود شخصا خدمتگزارى آن حضرت را به عهده گرفتم و با او بسيار خوب برخورد نمودم، هنگامى كه به بغداد وارد شديم ابتدا به نزد اسحاق طاهرى كه والى بغداد بود رفتم. وى به من گفت: اى يحيى، اين مرد فرزند رسول خدا مىباشد، و تو خود متوكّل را خوب مىشناسى، و مىدانى كه اگر متوكّل را بر ضدّ اين مرد #تحريك كنى او را خواهد كشت، و در اين صورت رسول خدا در روز قيامت دشمن تو خواهد بود، در پاسخ او گفتم: به خدا سوگند كه من در برخورد با اين مرد جز نيكويى از او چيزى نديده ام»
📚تذکره الخواص ص202
3⃣ابو عبد اللّه #جنيدى گويد : به خداوند متعال سوگند كه امام هادى عليه السّلام بهترين فرد از ميان مردمان روى زمين و بافضيلتترين مخلوق خداوند متعال است.
📚ماثر الکبری ج3 ص96
4⃣ابن شهر #آشوب گويد: امام هادى عليه السّلام خوشروترين و راستگوترين مردم بود. هنگامى كه آن حضرت را از نزديك مى ديدى ملاحت او در ميان مردم بى نظير و هنگامى كه از دور با او معاشرت مى كردى، فضل و كمالش در ميان جامعه بى بديل بود، چون سكوت مى كرد هيبت و وقار از وى مى باريد و چون زبان به سخن مى گشود، شكوه و جلالش نمودار مى گرديد، وى از خاندان رسالت و امامت و محلّ استقرار وصايت و جانشينى پيامبر بود. وى شاخه اى از درخت #تناور نبوّت بود، برافراشته و پسنديده، و ميوهاى از درخت رسالت چيده و برگزيده »
📚مناقب ج4 ص432
5⃣كمال الدّين محمّد بن طلحه #شافعى گويد: از ميان مناقب بى شمار آن حضرت منقبتى است كه همچون درّ و گوشواره در گوش مردمان جاى گرفته و گوش جان مردمان همچون درّى گرانبها در صدف آن را دربرگرفته است، كه خود شاهدى است بر اين مطلب كه حضرت ابو الحسن امام هادى عليه السّلام موصوف به #گرانسنگترين اوصاف، بوده و از باشرافتترين شاخه هاى درخت نبوّت نازل گرديده است»
📚مطالب السوول ص88
6⃣ احمد بن محمّد بن ابى بكر بن خلّكان گويد: ابو الحسن علىّ هادى فرزند محمّد جواد فرزند علىّ رضا عليهم السّلام يكى از ائمّه دوازده گانه است، كسانى در نزد متوكّل عبّاسى از او بدگويى كرده، گفتند شيعيان وى برايش اسلحه، نامه، و اسناد ديگرى مىفرستند كه در خانه او موجود است و او را برانگيخته اند تا در طلب حكومت برآيد. متوكّل نيز عدّه اى از مأموران ترك تبار خود را به سمت آن حضرت فرستاد. آنان شبانه و ناگهانى به منزل آن حضرت حمله كردند. امّا تنها صحنه اى كه با آن روبرو شدند اين بود: آنان امام هادى را در اتاقى دربسته يافتند درحالى كه جبّه اى #مويين بر تن و پارچه اى پشمين بر سر داشته، رو به قبله آياتى از قرآن كريم را كه متضمّن وعده و وعيد الهى است زير لب ترنّم مىكرد. و در زير پايش فرشى جز سنگريزه و شن نبود »
📚وفیات الاعیان ج2 ص435
👌#ادامه 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
7⃣عبد اللّه بن اسعد #یافعى گويد:« ابو الحسن علىّ هادى فرزند محمّد الجواد فرزند علىّ رضا فرزند موسى كاظم فرزند جعفر صادق، علوى حسينى، چهل سال زندگى كرد. وى مردى متعبّد و #فقيهى پيشوا بود»
📚مراه الجنان ج2 ص160
8⃣حافظ عماد الدّين اسماعيل بن عمر بن كثير گويد ؛« و امّا ابو الحسن علىّ هادى او مردى عابد و زاهد بود كه متوكّل وى را به سامرا منتقل كرد.
او بيش از بيست سال و چند ماه در آن شهر #سكونت گزيد ودر همان شهر از دنيا رفت. گفته اند كه بدگويان به متوكّل عبّاسى خبر دادند كه در منزل آن حضرت نامه هاى بسيارى از مردم و سلاحهاى زيادى وجود دارد، متوكّل گروهى از سربازان خود را به سمت آن حضرت فرستاد. آنان وى را اين گونه يافتند كه روبروى قبله نشسته، جبّه اى از پشم بر تن دارد و بر روى فرشى از خاك نشسته است. سربازان، آن حضرت را با همين حالت دستگير كرده و به نزد متوكّل عبّاسى بردند ... »
📚البدایه و النهایه ج11 ص15
9⃣احمد بن حجر #هيثمى گويد: « علىّ عسكرى ملقب به هادی به اين دليل عسكرى ناميده شد كه گروهى از جانب حكومت وقت مأمور شدند تا او را از مدينه پيامبر به سامرا آورده در آنجا ساكن كنند منطقه اى كه در آنزمان عسكر ناميده مى شد و بدين جهت امام هادى عليه السّلام به لقب عسكرى ملقّب گرديد. وى از نظر #دانش و سخاوت ميراث دار پدر بزرگوار خويش بود»
📚الصواعق المحرقه ص205
0⃣1⃣. احمد بن يوسف بن احمد دمشقى قرمانى گويد: فصل نهم از كتاب
من درباره خاندان بردبارى، دانش و #نيكوكارى است، امام علىّ بن محمّد هادى- رضى اللّه عنه- در مدينه زاده شد و مادرش كنيزى امّ ولد بود، كنيه مباركش ابو الحسن و لقبش هادى و متوكّل بود. رنگ چهره اش گندمگون و نقش انگشترى او «اللّه ربّى و عصمتى من خلقه» بود. و امّا مناقب او بسيار گرانبها و اوصافش بسيار شريف است»
📚اخبار الدول ص117
1⃣1⃣عبد اللّه شبراوى #شافعى گويد: دهمين امام از پيشوايان علىّ هادى است، وى در ماه رجب سال 214 در مدينه زاده شد و داراى كرامات بسيار مى باشد»
📚الاتحاف بحب الاشراف ص176
2⃣1⃣فضل اللّه بن روزبهان #شافعى گويد: خداوندا سلام و درود بفرست بر امام دهم، مقتداى زندگان و مردگان، سرور حاضران و غايبان، آن كس كه از مقدّمات علوم به نتيجه وصايت و امامت رسيده است، شمشير خشمگين و خروشان بر گردن هر مخالف و دشمن، پناهگاه همه پناه آورندگان در مصائب و دشمنى ها، برطرف كننده #تشنگى از جگرهاى سوخته، آنكس كه دوستان و دشمنان به كمال فضيلتش شهادت داده و در روز ندا دادن منادى يعنى روز قيامت پناهگاه دوستان و مواليان خويش مى باشد، ابو الحسن علىّ نقىّ هادى، فرزند محمّد شهيد، آنكس كه با مكر دشمنان به شهادت رسيد و در «سرّ من رأى» به خاك سپرده گرديد.
📚وسيلة الخادم الى المخدوم/ صلوات الامام الهادى عليه السّلام.
3⃣1⃣خير الدّين #زركلى گويد: ابو الحسن عسكرى على، ملقّب به هادى دهمين امام از پيشوايان دوازده گانه و يكى از پرهيزگاران و صلحا زمان بوده است. وى در شهر مدينه به دنيا آمد. كسانى در نزد متوكّل عبّاسى از او بدگوئى كردند و وى آن حضرت را به #بغداد احضار كرده، سپس در سامرا تبعيد نمود»
📚الاعلام ج5 ص140
4⃣1⃣ محمّد امين غالب طويل گويد: «وى #بسيار خوش اخلاق بود. تا جايى كه هيچكس شكّى در مقام عصمت او نداشت»
📚تاریخ العلویین ص167
5⃣1⃣سيّد عبد الوهاب #بدرى گويد: « امام هادى عليه السّلام در شهر سامرا در مجالس مردم مى گشت و همواره مصيبت ديدگان را دلدارى داده، نيازمندان را يارى رسانده به گدايان و مساكين ترحّم مى نمود. وى با يتيمان مهربانى كرده، شبانگاهان به در خانه بيوه گان و ناتوانان رفته، كيسه هاى درهم و دينار را كه در دامن جامه خود حمل مى كرد به آنان مى داد و مىگفت پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم. آن حضرت روزها به كار و فعّاليت مشغول مى شد. وى در زير اشعه سوزان آفتاب ايستاده در مزرعه خود به كار كشاورزى مشغول مى گشت تا آنجا كه عرق تمام بدن آن حضرت را تر مىكرد و چون سياهى شب آشكار مى شد به سمت پروردگار خود توجّه كرده، در حال ركوع و سجود و خشوع براى پروردگار خويش درمىآمد و پيشانى تابناك خود را بر روى سنگ و شن زمين قرار مىداد، و دعاى مشهور خود را زير لب زمزمه می کرد؛ پروردگارا گامهايى كه به سوى تو برداشته نااميد نگردان، بر وى رحمت آور ...»
📚سیره الامام علی الهادی علیه السلام ص59
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓در کانال معاندین مطلبی از کتاب علل الشرائع مرحوم صدوق مطلبی مطرح شده مبنی بر اینکه یک نفر خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها میرسد و میگوید حضرت علی علیه السلام از دختر ابوجهل خواستگاری کرده و ایشان بخاطر حسادت زنانه ناراحت شدند وبا فرزندان خود به قهر منزل پدر رفتند ایا این مطلب درست است ❓
💠پاسخ؛
❗️شیخ صدوق در علل الشرایع از امام صادق نقل می کند؛
« شقی از اشقیای به نزد فاطمه آمد و به او گفت می دانی که علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است .فاطمه گفت حقیقت را می گویی ؟
❕مرد گفت آری پس غیرت فاطمه تحریک شد به طوری که نتوانست خود را کنترل کند و پیوسته اندوهگین بود...تا به نزد پیامبر رفت و پیامبر را از موضوع آگاه کرد.
❗️پیامبر به علی گفت آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است...
🔶علی گفت آری می دانم .پیامبر از او پرسید پس چرا چنین کاری را کردی ❗️
🔷حضرت علی گفت به خدا سوگند چنین نکرده ام و حتی فکر آن را هم به خود راه نداده ام .پیامبر گفت راست گفتی پس فاطمه خوشحال شد و تبسم کرد...»
📚علل الشرایع ج1 ص185
🔷این روایت تنها در علل الشرایع نقل شده است و علامه مجلسی نیز این روایت را از علل الشرایع نقل میکند
📚بحار الانوار ج43 ص201
👌این روایت از چند جهت دارای اشکال است؛
1⃣از حیث سندی با اشکالات عدیده ای روبه رو است.شیخ صدوق روایت را از افراد زیر نقل می کند؛
🔶1- احمد بن محمد بن یحیی
🔶2- عمروبن ابی المقدام
🔶3- زیاد بن عبدالله
👌احمد بن محمد بن یحیی مجهول است و روایتش از اعتبار ساقط است.
📚معجم رجال الحدیث ،ایت الله خویی ج3 ص122
👌عمروبن ابی المقدام نیز دارای اعتبار قاطع نیست.علامه حلی از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند
📚رجال علامه حلی ص120
❗️واگر از این تضعیف نیز بگذریم در طریق شیخ صدوق به او حکم بن مسکین قرار دارد که مجهول است وطریقه صدوق به عمروبن مقدام ضعیف است
📚معجم رجال الحدیث ج14 ص82
👌زیاد بن عبدالله نیز در هیچ کتاب رجالی عنوان نشده است و مجهول است .
❕حدیثی که سندش چنین باشد از درجه اعتبار ساقط است.
2⃣پیامبر گرامی در مورد حضرت زهرا فرمود:
« خداوند با غضب فاطمه به غضب می آید»
📚امالی طوسی ص95
📚معانی الاخبار ص303
📚بحار الانوار ج43 ص19
❗️این حدیث شریف می رساند که زهرای مرضیه بدون جهت و به ناحق غضبناک و ناراحت نمی شود و هر موقع غضبناک شود چون بحق بوده خداوند نیز غضبناک می شود.
⁉️چگونه قابل قبول است که زهرای اطهر بی جهت بر حضرت علی غضبناک شده و ناراحت شود.این با عصمت ایشان منافات دارد.
3⃣پیامبر گرامی نسبت به حضرت علی فرمود:
«حق با علی است هر کجا که باشد»
📚امالی طوسی ص479
⁉️چگونه ممکن است زهرای اطهر به این مساله توجه نکرده باشد و گمان کند که علی از حق و حقیقت جدا شده باشد❓
❓چگونه ممکن است پیامبر گرامی به این مساله توجه نداشته باشد و به علی مرتضی سوئ ظن ببرد در حالی که خداوند می فرماید:
« از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است»
🔰حجرات 12
🗯با توجه به این نکات کذب و جعلی بودن این روایت روشن میشود.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❓خواستم ببینم شیعه چه دلیل عقلی دارد که خداوند باید بعد از پیامبر امامی را برای مردم معین کند❕❕دلیل عقلی بر لزوم امامت چیست❗️❗️
💠پاسخ💠
👌در این رابطه دلائل متعددی اقامه شده است که ما به برخی اشاره می کنیم ؛
1⃣ امامت جانشینی از نبوت است ؛
🗯پیامبر گرامی در زمان حیات شریفشان چهار وظیفه حساس و مهم را بر عهده داشت ؛
🔶1- قرآن را تفسیر کرده و مقاصد و اهداف و رموز و اسرار آن را برای مردم بیان می کرد چنان که می فرماید:
« قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی »
🔶نحل 44
🔶2- احکام الهی را به مردم می رساند و آن ها را با حلال و حرام و واجبات و محرمات آشنا می ساختند .
🔶3- به شبهات و اشکالات وارده بر تعالیم اسلامی پاسخ می گفت .
🔶4- دین و آیین الهی را از تحریف و زیاده و کم حفظ می کرد .
👌پس از پیامبر اگر خداوند جانشینی برای او معرفی نکند که همانند پیامبر دارای علم و عصمت الهی باشد این وظائف به سر انجام نمی رسد .
👌مردم چون مفسر الهی در میان آنها نمی باشد تا آیات قرآن را تفسیر کند و مقاصد آن را بیان کند در فهم این کتاب شریف گرفتار سر درگمی شده و از هدایت آن بهره نمی گیرند .
🔷پیامبر گرامی فرصت نکردند تا تمام احکام مورد نیاز مردم را به آنها برساند ، زیرا در مکه گرفتار آزار و اذیت مشرکین و در مدینه هم درگیر نبرد با آنان بودند و بسیاری از احکام در زمان پیامبر مورد ابتلاء نبود تا پیامبر حکم آنها را بیان کند و بعد ها هم با گسترش روابط اجتماعی مسائل تازه ای پیش می آمد که نیازمند شناخت حکم الهی بود ، گذشته از آنکه در همان مقدار احکامی هم که پیامبر به مردم رسانید اختلاف شده و مردمان دچار چند دستگی شدند . اگر رهبران الهی در میان مردم نباشند تا بر اساس علوم پیامبر ، مردم را با احکام الهی آشنا نسازند مردم دیگر راهی به دستیابی به احکام الهی نخواهند داشت .
❕از سوی دیگر با نبود پیامبر این احتمال بود که آیین او دچار تحریف و کم و زیاد شود و در تعالیم و روایات پیامبر تغییر و تبدیل صورت گیرد .
🔷 و با فرض نبودن امام ، پس از پیامبر دیگر کسی نمی باشد که دارای علم الهی و عصمت الهی باشد تا بتواند به شبهات و سوالات مردمان پاسخ دهد .
👌همه این نیازها بر خداوند لازم و واجب می کند تا پس از پیامبر امامانی قرار دهد تا بر اساس تعالیم و علوم پیامبر که به آنها رسیده ظائف پیامبر را ادامه داده و بندگان در سایه تعالیم آنان مسیر کمال را در پیش بگیرند .
📚الالهیات ، سبحانی تبریزی ، ج4 ص26
❗️❗️❗️❗️👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇
2⃣دلیل دیگر استدلال هایی است که علامه حلی در بیان لزوم وجود رهبران الهی در جامعه می آورد ؛
🔶1. وجود پیامبر و امام ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه ی بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه ها و تزلزل هایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته های عقلی خود خواهد رفت.
🔶2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.
🔶3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه ی آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده ی پیشوایان الاهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می آید.
🔶4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه ی افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت.
🔶5. انسان ها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوت اند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الاهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می کنند،تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.
🔶6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسان ها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.
🔶7. پیشوایان الاهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الاهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می شود.
📚شرح تجرید ص271
3⃣خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه ی انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا؛
🔶 اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی دهد.
🔶ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الاهی باشند، تا از آن پاسداری کنند و آیین خدا را از تحریف باطل گرایان و دخالت های جاهلان و تفسیر های صاحبان هوی و هوس بر کنار دارند .
🔶ثالثاً: تشکیل حکومت الاهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسان های معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان گونه که بارها آزموده ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرت ها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند.
👌 این سه اصل یعنی ارائه طریق در آنجا که عقل از تشخیص آن عاجز است و حفظ نیراثهای انبیاء و اقامه حکومت عدل در واقع پایه های اصلی وجود امام معصوم را تشکیل می دهد .
📚پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج9 ص40
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
آیا حضور امیرالمومنین در شورای شش نفره بیانگر قبول نظام شورایی در امامت و خلافت نیست؟
🗯پاسخ:
❗️شرکت امام در این شورا حتما نشانه تایید آن نیست؛
آنچه از تاریخ و گفتار امیرالمومنین بر می آید اضطرار ایشان برای شرکت در این شورا است، در توضیح باید گفت:
1⃣این راه می توانست راهی برای احقاق حق باشد و با وجود اندک احتمالی شایسته بود که ایشان در این شورا شرکت کند؛ یعنی حضرت نه برای تایید شورا بلکه برای احقاق حق و اتمام حجّت در آن شورا شرکت کرد .
2⃣روشن نیست که ورود امام به شوراى شش نفره، از روى اختیار بوده باشد، زیرا تهدیدهاى خلیفه دوّم درباره اعضاى شورا حاکى از یک استبداد عجیب و شگفت آور است و هنگامى که عمر هر شش نفر را احضار کرد و مساله خلافت را مطرح نمود، رو به محمد بن مسلمه کرد و گفت:
❗️هنگامى که از مراسم دفن من بازگشتید، با پنجاه مرد مسلّح این شش نفر را براى امر خلافت دعوت کن و همه را در خانه اى گِرد آور و با آن گروه مسلح بر در خانه توقف کن تا آنان یک نفر را از میان خود براى خلافت برگزینند.
🗯 اگر پنج نفر از آنان اتّفاق نظر کردند و یک نفر مخالفت کرد، او را گردن بزن و اگر چهار نفر متحد شدند و دو نفر مخالفت کردند آن دو مخالف را بکُش و اگر این شش نفر به دو دسته مساوى تقسیم شدند، حق با آن گروه خواهد بود که عبد الرحمان در میان آنها باشد.
❗️آنگاه آن سه نفر را براى موافقت با این گروه دعوت کن. اگر توافق حاصل نشد، گروه دوم را از بین ببر. واگر سه روز گذشت و در میان اعضاى شورا اتحاد نظرى پدید نیامد، هر شش نفر را اعدام کن و مسلمانان را آزاد بگذار تا فردى را براى زعامت خود برگزینند.
🗯چون مردم از مراسم دفن عمر باز گشتند، محمّد بن مسلمه با پنجاه تن شمشیر به دست، اعضاى شورا را در خانه اى گِرد آورد و آنان را از دستور عمر آگاه ساخت
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص185
⁉️آیا با این ارعاب و تهدید مى توان تصور کرد که امام از روى میل باطنى در شورا شرکت کرده باشد؟
🗯گفتار امام در خطبه شقشقیه حاکى از نارضایتى وى در این مشارکت است. ایشان در این مورد چنین مى فرماید:
« آن گاه که عمر در گذشت امر خلافت را در قلمرو شورایى قرار داد که تصوّر می کرد من نیز همانند اعضاى آن هستم. خدایا از تو یارى مى طلبم در باره آن شورا.
❗️ کى حقانیت من مورد شک بود آن گاه که با ابوبکربودم، تا آنجا که امروز با این افراد همردیف شده ام؟ولى ناچار در فراز و نشیب با آنان موافقت کردم و در شورا شرکت جستم. ولى یکى از اعضا به سبب کینه اى که با من داشت (مقصود طلحه یا سعد و قّاص است)از من چهره برتافت و به نفع رقیب من کنار رفت و دیگرى (عبد الرحمان) به خاطر پیوند خویشاوندى با خلیفه به نفع او راى داد).
📚خطبه3
3⃣مشارکت امام در شوراى شش نفره از یک اصل کلى سرچشمه مى گرفت و آن این که:
❗️ اکنون که حق از محور خود بیرون رفته، باید کوشش کرد لااقل مصالح اسلام و مسلمین در حد امکان محفوظ بماند، شکاف کمتر شود و فساد مستولى نگردد.
🗯امام در حالى که خود را خلیفه شرعى مى دانست و حق خویش را مغصوب و به غارت رفته مى دید، ولى آنگاه که خلافت خلفا تثبیت گردید، مصلحت را در این دید که تا آنجا که مصالح اسلام و مسلمانان ایجاب کند با آنان همکارى نماید، و لذا خلفا در کارهاى مهم با او مشورت مى کردند، او نیز کمک فکرى مى کرد.
📚نهج البلاغه خطبه146
❗️هییت هاى علمى و تحقیقى از یهود و نصارا وارد مدینه مى شدند تا از برنامه آیین جدید آگاه گردند و یگانه کسى که پاسخگوى مشکلات آنان بود، شخص امام بود.
🗯او احساس کرد که زمزمه الحاد و دعوت به جاهلیت از گوشه و کنار شبه جزیره بلند شده و چه بسا اگر خلافت را یارى نکند، اصلو اساس به خطر بیفتد، چنان که در یکى از نامه هاى خود مى نویسد:
«تا این که با چشم خود دیدم گروهى از اسلام بازگشته و مى خواهند دین محمد را نابود سازند. (در اینجا بود) که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یارى نکنم باید شاهد نابودى و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن براى من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود چرا که این بهره دوران کوتاه زندگى دنیا است، که زایل و تمام مى شود. همان طور که «سراب» تمام مى شود و یا همچون ابرهایى که از هم مى پاشند. پس براى دفع این حوادث به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پا برجا و محکم گردید»
📚نهج البلاغه،نامه62
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#علی_سوزاندن_انسانها
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که حضرت علی افرادی را با #آتش سوزاند ❕آیا این عمل ، کاری ناپسند تلقی نمی شود ❗️
💠#پاسخ💠
👌در طول تاریخ اسلام و تشیع همواره افرادی بودند که نسبت به شان و جایگاه علی علیه السلام و سایر امامان #غلو کرده و معتقد بودند که امامان علیهم السلام اله و رب هستند ، امامان همواره با این افراد برخورد داشتند تا جایی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند غلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین #بدتر هستند »
📚امالی طوسی ص650
❕این غلات در زمان حضرت علی علیه السلام نیز تحرکات خاص خود را داشتند که از جمله آنها عبد الله بن سبا بوده است .
👌مرحوم کشی از امام #باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« عبدالله سبأ ادعای نبوت می کرد و گمان می کرد که امیرالمؤمنین همان خداست ، این خبر به امیرالمؤمنین رسید و حضرت او را خواست و در مورد خبر رسیده از او پرسید و او هم اقرار کرد به ادعای نبوت و الوهیت و گفت: آری، اینچنین در ذهن من القا شده است که تو خدا هستی و من هم پیغمبر خدایم. امیرالمؤمنین به او فرمود: وای بر تو ، شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن ، مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله سبأ قبول نکرد، لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار او را توبه داد ولی او توبه نکرد. سپس حضرت او را با #آتش سوزاند.»
📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323
📚وسائل الشیعه ج28 ص336
👌در نقل دیگری امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« گروهی به نزد امیر مومنان آمدند و گفتند سلام بر تو ای پرودگار ما ، امیر مومنان آنها را توبه داد اما آنها توبه نکردند ، علی علیه السلام چاهی حفر کرد ، و در آن ، آتش قرار داد و چاهی دیگر نیز در کنار آن حفر کرد و بین آنها را خالی گذاشت ، زمانی که توبه نکردند ، آنها را در #چاه انداخت و چاه دیگر را نیز بر افروخت تا آنکه مردند »
📚الکافی ج7 ص257
📚التهذیب ج10 ص138
❕این شدت عمل آن هم پس از توبه دادن ، حاکی از عظمت و بزرگی این #انحراف دارد و علی علیه السلام برای ریشه کن کردن این اعتقاد با شدت عمل با صاحبان آن برخورد کرد ، چنان که امام سجاد علیه السلام فرمود ؛
« خدا #لعنت کند کسی را که بر ما دروغ ببندد، من یاد عبدالله بن سبا افتادم، تمام موهای بدنم سیخ شد ، او ادعای بزرگی کرده بود، او را چه شده بود؟ خدا او را لعنت کند. به خدا قسم که علی بنده صالح خدا بود، برادر پیغمبر بود، به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر با بندگی و اطاعت خداوند و اطاعت از پیامبر، و پیامبر هم به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر از طریق بندگی و اطاعت خداوند.»
📚رجال کشی، اختیار معرفة الرجال، ج1،ص 324
❕آری آتش زدن افراد بی گناه با دلایل واهی و #باطل امری قبیح نزد همگان محسوب می شود ، اما در جایی که پای حدود الهی در میان است و بحث #انحراف بندگان خداوند مطرح است ، باید با تمام توان حدود الهی را اجرا کرد ، چنان که #خداوند می فرماید ؛
« هرگز در دين خدا (و اجرای حدود ) رافت (و محبت كاذب) شما را نگيرد اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد»( نور 2)
👌در روایتی از پیامبر گرامی آمده است که فرمود ؛
« روز قيامت بعضى از زمامداران را كه يك تازيانه از حد الهى كم كرده اند در صحنه محشر مى آورند و به او گفته مى شود چرا چنين كردى؟ مى گويد: براى #رحمت به بندگان تو ، پروردگار به او مى گويدآيا تو نسبت به آنها از من مهربانتر بودى! و دستور داده مىشود او را به آتش بيفكنيد! ديگرى را مىآورند كه يك تازيانه بر حد الهى افزوده، به او گفته مىشود چرا چنين كردى؟ در پاسخ مىگويد: تا بندگانت از معصيت تو خوددارى كنند ، خداوند مىفرمايد: تو از من آگاهتر و حكيمتر بودى؟! سپس دستور داده مىشود او را هم به آتش دوزخ ببرند»
📚تفسیر کبیر ج23 ص148
❕بنابراین در جایی که بحث حدود الهی مطرح است ، باید با شدت عمل و بدون گرفتار شدن در دام #احساسات ، حد الهی را جاری کرد تا گناه وانحراف به تمام جامعه #سرایت نکند ، و به خاطر همین اهمیت موضوع است که در روایات متعددی می خوانیم ؛
« حدّى كه در زمين اجرا شود پر بارتر از #چهل شبانه روز باران است»
📚وسائل الشیعه ج28 ص12
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#موضوع_اعتقادی_تاریخی
#جاریه_علی_کنیز_فاطمه_عصمت
🤔#پرسش
❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی #کنیزی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که #جبرئیل نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای #عصمت بوده اند صحیح است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که شیخ صدوق در #علل الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛
« همراه جعفر بن ابیطالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آنجا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به #جعفر هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آنحضرت باشد. على کنیز را در خانه #فاطمه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن #کنیز است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کردهاى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه میدهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «میتوانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و #نقاب انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت.
🔷قبل از اینکه فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو #سلام میرساند و میفرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمدهاى از على #شکایت کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمدهام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آنحضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن #رضایت و خشنودى تو را میخواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد میگیرم که کنیز را در راه #خدا آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام میرساند و میفرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم #صدقهات دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در اینجا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و #دوزخ تقسیم میکنم»
📚#علل الشرایع ج1 ص163
❕این روایت از حیث سند #ضعیف و مردود است و قابل اعتنا نیست .
🔷یکی از راویان حدیث #حسن بن عرفه است که مجهول است .
📚#مستدرکات_رجال ج2 ص430
👌و احتمال است که حسن بن عرفه #العبدی باشد که سنی بوده و روایتش مردود است .
📚#همان مدرک ج2 ص430
❕راوی دیگر آن #وکیع و راوی دیگر #ابو_صالح و راوی دیگر #محمد_بن_اسرائیل هستند که هر سه #مجهول و ضعیف هستند .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص455
❕مرحوم #طبری نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است .
📚#بشاره المصطفی ص101
👌راوی روایت #یحیی_بن_عبدالحمید است که توثیقی ندارد .
📚#رجال نجاشی ص446
🔷راوی دیگر #شریک_بن_لیث المرادی است که #مجهول و ضعیف است .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج4 ص211
🔷راوی دیگر #حمزه بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
📚#همان مدرک ج3 ص270
🔷و راوی دیگر #احمد بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب #الروح و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست.
📚#مناقب ال ابی طالب ج3 ص342
🔶سایر منابع نیز #عموما این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب #ضعیف است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
کانال ضد اسلامی نقد اسلام وسایر کانال ها به تبع آن هجمه ای اغاز کرده اند که امام حسین رابطه اش با معاویه خوب بوده و حتی از او هدیه نیز دریافت می کرده است و آخوندها سال ها به شما دروغ گفته اند لطفا پاسخ دهید
💭پاسخ:
❗️این که گفته شود رابطه امام با معاویه خوب بوده است سخن غلط و غیر صحیح می باشد .
💎مولف کتاب انساب الاشراف نقل می کند که امام حسین در نامه ای به معاویه چنین نوشت:
❗️"ایا تو حجر بن عدی و یارانش را به ستم نکشتی این قتل را پس از امان دادن به آنها انجام دادی
❗️ایا تو قاتل عمرو بن حمق صحابی پیامبر نیستی که عبادت فرسوده اش کرده بود و رنگش را زرد و بدنش را لاغر کرده بود!
❗️ایا تو زیاد فرزند سمیه را که بر بستر عبید زاده شده بود پسر پدرت نخواندی در حالی که پیامبر فرموده بود فرزند متعلق به بستر وزوجیت است
❗️تو سنت پیامبر خدا را وا نهادی و به عمد با فرمان او مخالفت کردی و از سر تکذیب هوس خود را دنبال کردی بی آن که ره نمودی از جانب خدا داشته باشی
❗️سپس زیاد را بر کوفه و بصره مسلط کردی تا دستان مسلمانان را قطع و چشمان انان را با میله داغ بر کند و به شاخه های نخل بیاویزد
❗️گویی تو از امت نیستی و امت هم از تو نیستند که پیامبر فرمود هر کس بیگانه ای را جزو خاندان قومی حساب کند که خویشاوند انان نیست ملعون است
👌من فتنه ای بزرگتر از فرمانروایی تو بر این امت نمی شناسم و برای خود و دینم رای ای برتر از جهاد با تو نمی دانم
❗️تو خود را تباه کردی و دینت را هلاک کردی و جایگاهی از آتش برای خود بر گرفتی پس دور باد قوم ستمکار از رحمت خداوند
📚انساب الاشراف ج5 ص128
📚الامامه و السیاسه ج1 ص201 و202
❗️سایر بزرگان نیز همین مضمون را نقل کرده اند:
📚رجال کشی ج1 ص250
📚الاحتجاج ج2 ص89
📚بحار الانوار ج44 ص212
❗️وبرای دیدن سایر نامه های توبیخ آمیز امام به معاویه درباره ستم ها و بدعت هایش و رویارویی ها مستقیم امام و انتقاد و تهدید معاویه:
📚الاخبار الطوال ص224
📚انساب الاشراف ج3 ص366
📚 نثر الدرر ج1 ص335
📚نزهه الناظر ص82
📚کشف الغمه ج2 ص242
📚بحار الانوار ج44 ص129
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص231
📚تاریخ دمشق ج59 ص180
❗️و...
💎اما در باره دریافت هدیه امام حسین از معاویه:
❗️امام باقر فرمود:
"حسن و حسین بر معاویه عیب می گرفتند و از او انتقاد می کردند ولی عطایایش را می پذیرفتند"
📚قرب الاسناد ص92
📚تهذیب الاحکام ج6 ص337
❗️شیخ صدوق نقل می کند:
"حسن و حسین آنچه را معاویه می داد می گرفتند اما به اندازه بال مگسی از آن را برای خود و خانواده شان هرینه نمی کردند"
📚علل الشرایع ص218
📚بحار الانوار ج44 ص13
❗️امام باقر فرمود:
"حسن و حسین عطایای کسی مانند معاویه را می پذیرفتند زیرا آن دو سزاوار عطایایی که به دستشان می رسید بودند انچه فرمانروایان به زور مسلط شده در دست دارند بر خود انان حرام است ولی بر مردم رواست اگر از راه درست به انان برسد و آن را به حق بگیرند"
📚دعاءم الاسلام ج2 ص323
❗️نکاتی در مورد این پذیرفتن ها:
1⃣بی تردید کاری که موجب تایید عملی حکومت ال ابی سفیان بر جامعه اسلامی باشد از فرزندان علی علیه السلام سر نمی زده است .
2⃣پذیرفتن هدایای معاویه از سوی امام حسین هنگامی تایید حکومت او به شمار می آمد که امام در مقابل جنایات او سکوت کند ولی از انجا که امام با صراحت از معاویه انتقاد می کرد و نقشه زیرکانه او را نقش بر آب می کرد پذیرش هدیه او باعث تایید حکومت او نبود چنان که در حدیث امام باقر گذشت.
3⃣در جایی که ممکن بود پذیرفتن هدایای معاویه تایید حکومت او محسوب شود و یا نپذیرفتن آن ضربه ای به حکومتش بزند امام هدایا را نمی پذیرفت چنان که مرحوم اربلی نقل می کند:
❗️"روایت شده است هنگامی که معاویه به مکه رسید مالی فراوان و لباس های متعدد و عباهایی کامل به حسین رساند اما او همه را بازگرداند و هیچ کدام را نپذیرفت"
📚کشف الغمه ج2 ص234
📚مطالب السوول ص73
📚الفصول المهمه ص175
❗️اما مصلحت و حکمتی که در پذیرفتن هدایای معاویه در غیر این گونه موارد بود:
💎تشنج زدایی از جامعه اسلامی از یک سو
💎وتامین نیاز جمعی از مستمندان از سوی دیگر بود
💭 زیرا چنان که در روایات بالا آمد امام آن هدایا را به مصرف زندگی شخصی خود نمی رساند و همه را صرف نیازمندان می کرد
📚دانشنامه امام حسین ،ری شهری ج3 ص39
❗️و بدین ترتیب بار دیگر شبهه افکنی ودروغ گویی های آن کانال ها و افراد وطن فروش و بی باک نقش بر آب میشود.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#باز_نشر_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❓می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام #توانست این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امام موسی کاظم علیه السلام در سال 128 هجری به دنیا آمد و در سال 183 هجری به شهادت رسید و سن شریفش در هنگام #شهادت 55 سال بود.
📚منتهی الامال ج3 ص1526
❗️وبه روایت شیخ کلینی در #کافی در 54 سالگی به شهادت رسید.
📚الکافی ج1 ص486
👌مدت زندان ایشان 20 سال نبوده است بلکه ایشان 4 سال آخر عمر #شریفشان را در زندان بودند .
🔶ایشان از سال 179 به دستور هارون زندانی شدند و نهایتا در زندان هارون الرشید در سال 183 به دستور هارون #مسموم شدند و به شهادت رسیدند.
📚عیون الاخبار ج1 ص104
📚بحار الانوار ج48 ص228
📚سیره پیشوایان ص486
👌مرحوم ابن شهر آشوب تعداد فرزندان امام را سی نفر می داند
📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص324
👌اما شیخ #مفید فرزندان ایشان را سی و هفت نفر می داند که از آنان هیجده تن پسر و نوزده تن دختر بوده اند.
📚الارشاد ج2 ص244
🔶فلسفه #کثرت فرزندان ایشان روشن است؛
👌امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ #دین و معارف حقه و الهی نداشتند .
❗️تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند .
❕با توجه به نکات فوق ، روشن می شود شبهاتی که امروزه در فضاهای مجازی پیرامون امام کاظم علیه السلام می شود چقدر بی #پایه می باشد.
#پرسمان_اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#امام_کاظم_باب_الحوائج_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى #شفاى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است»
📚منتهی الامال ج 3 ص 1463
❕محمد بن طلحه #شافعی در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛
« مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و #گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
❕احمد بن یوسف #دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛
« امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او #عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ...»
📚اخبار الدول ص 112
❕ابو علی #خلال که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛
« هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم #مشكل مرا برطرف مى كند»
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120
👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است »
📚تحفه العالم ج 2 ص 20
❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند.
👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد.
زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد »
📚 المناقب ج 4 ص 305
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
⚫️ویژه نامه شهادت امام کاظم علیه السلام ؛
💠جایگاه امام کاظم علیه السلام در نزد مخالفین ایشان و علمای اهل سنت ؛
1⃣ «ابو حاتم» درباره امام كاظم عليه السّلام مى گويد: « مورد وثوق، راستگو و يكى از امامان مسلمين است».
📚تهذیب التهذیب ج 10 ص 240
2⃣«خطيب بغدادى» حضرت را چنين توصيف مى كند: « او بخشنده و بزرگوار بود به او خبر مى رسيد كه شخصى او را [با زبان] آزار مى دهد.
حضرت كيسه اى حاوى هزار دينار براى او مى فرستاد. گاهى مى شد كه كيسه هاى سيصد و چهارصد و دويست دينارى را در [ميان مردم] مدينه توزيع مى كرد. هرگاه مانند كيسه هاى موسى بن جعفر [عليه السّلام] به كسى مى رسيد او را بى نياز مى كرد».
📚تاریخ بغداد ج 13 ص 27
3⃣توصيف حضرت كاظم عليه السّلام را در بيان «ابن صبّاغ مالكى» چنين مى خوانيم: «مناقب و كرامات آشكار و فضايل و صفت هاى خيره كننده او گواهى مى دهند كه او از آسمان شرافت برآمد و از آن فراتر رفت، اوج شايستگى ها را درنورديد و به ستيغ آن رسيد، سرورى در برابر او قد خم كرد و او آن را مركب خود گرداند و در بهره هاى بزرگوارى به داورى نشست و برگزيده آن را انتخاب كرد و نيك برگزيد».
📚الفصول المهمه ص 217
4⃣«سبط ابن الجوزى» حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام را چنين توصيف مى كند:
« موسى فرزند جعفر، فرزند محمد (باقر)، فرزند على بن الحسين، فرزند على بن ابى طالب، كنيه اش «ابو الحسن» و به كاظم، مأمون (به امانت شناخته شده)، پاكيزه و سرور ملقب بود و به دليل عبادت و شب زنده دارى اش، بنده صالح خدا خوانده مى شد».
📚تذکره الخواص ص 312
5⃣«كمال الدين، محمد بن طلحه شافعى» درباره امام كاظم عليه السّلام مى گويد:
« او امام گرانقدر، عظيم الشأن، بزرگ و كوشا در اجتهاد، به عبادت و بندگى خداوند بلند آوازه، بر امر بندگى مواظب و در كرامتها مشهور است. شب را به نماز و عبادت و سجده به درگاه خدا سپرى مىكرد و روز را به صدقه دادن و روزه دارى به شام مىرساند. به سبب بردبارى فوق العاده و چشم پوشى از آنان كه در حق وى ستم روا داشته و دست تطاول به سوى او دراز مىكردند «كاظم» خوانده شده است. او بدكردارى نسبت به خود را با نيكى به بدكردار و ظلم ظالم در حق خود را باگذشت از او جبران مىكرد. «عبد صالح» خوانده مى شد، زيرا بسيار عبادت مىكرد. مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مىديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
6⃣«احمد بن يوسف دمشقى قرمانى» امام را چنين تعريف كرده است:
« او امام گرانقدر، يگانه عصر و حجت [بر مردم] است. شب را به نماز و بندگى صبح نموده و روز را به روزه شام مىكرد. از آنرو «كاظم» خوانده مىشود كه بى حد و حساب بردبار بوده و با كسى كه به حضرتش بدى مىكرد، راه گذشت در پيش مىگرفت. نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ... كرامات آشكارى از او ديده مىشود و مناقب خيره كننده اى دارد. از آسمان شرافت برآمد و از آن فراتر رفت و اوج شايستگى ها را در نورديد و به ستيغ آن رسيد».
📚اخبار الدول ص 112
7⃣«محمد بن احمد ذهبى» در توصيف امام موسى بن جعفر عليه السّلام مى نويسد:
« [امام] موسى از بهترين حكيمان و از بندگان پرهيزگار خدا بود.
مرقد او در بغداد (كاظمين امروز) شناخته شده است. در سال 183 ق. در 55 سالگى زندگى را وداع گفت».
📚میزان الاعتدال ج 3 ص 209
8⃣عبد المؤمن شبلنجى»، امام كاظم را چنين توصيف مى كند:
« موسى كاظم رضى اللّه عنه عابدترين اهل زمان خود، دانشمندترين، بخشنده ترين و بزرگوارترين آنان بود. جوياى احوال فقيران و بينوايان مدينه مى شد و شبانه درهم و دينار و ديگر نيازمندى هاى زندگى را براى آنان مىبرد و آنان منبع اين بخششها را نمىشناختند. پس از وفات آن حضرت بود كه از خاستگاه اين كمكها آگاه شدند»
📚نور الابصار ص 218
9⃣ابن حجر نیز می نویسد ؛
« موسی الکاظم وارث علم و معرفت و کمال و فضل پدرش بود ، به او کاظم می گفتند به خاطر کثرت گذشت او از دیگران و حلم ورزیدن او ، و در نزد اهل عراق به باب قضاء الحوائج در نزد خدا معروف بود و او عابدترین مردم زمان خودش و عالمترین و بخشنده ترین آنها بود »
📚الصواعق المحرقه ص 121 ط البابی بحلب
0⃣1⃣یافعی نیز در مورد امام علیه السلام می گوید ؛
« او صالح و جواد و حلیم و کبیر القدر و مقام بود و به خاطر عبادت و سعی و تلاشش در بندگی خدا ، عبد صالح خوانده می شد و بخشنده و کریم بود »
📚مراه الجنان ج 1 ص 394
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA