eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
است و او روایت این جریان را به صورت مرسل از فردی به نام مصعب بن عثمان بن مصعب بن عروه بن زبیر بن عوام نقل کرده که فردی مجهولی است و در هیچ یک از کتب رجالی نامی از وی برده نشده است . 📚جمهره نسب و اخبارها ج1 ص 77 👌ما می گوییم به فرض این جریان داشته باشد و حکیم بن حزام داخل کعبه تولد یافته باشد ، باز هم بین تولد یافتن علی علیه السلام در کعبه و تولد یافتن حکیم بن حزام تفاوت است ، زیرا بر اساس صریح روایات وارده ، حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در حال طواف خانه خدا و بود که درد زایمان او را گرفت و دیوار کعبه به اذن الهی شکافته شد و او وارد خانه خدا شده و علی علیه السلام را به دنیا آورد . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7837 👌اما مادر حکیم بن و تنی چند از زنان قریش با اختیار خود وارد خانه کعبه شده و به ناگاه حکیم بن حزام در خانه کعبه به دنیا می آید . ❕صرف تولد در خانه کعبه که نیست ، بلکه فضیلت آنجاست که این تولد ماذون به اذن الهی و با معجزه خداوند صورت گیرد چنان که در مورد علی علیه السلام چنین است . ❔آیا اگر امروزه که دار خانه کعبه وهابیون و داعشی مسلکان هستند ، زنی از آنها وارد کعبه شود و به ناگاه فرزندی به دنیا آورد ، این نوع تولد برای وهابیون و داعشیون منحرف و فضیلت است ❗️ 👌از این گذشته بزرگان شیعه و اهل سنت کرده اند که جز علی علیه السلام کسی در خانه کعبه به دنیا نیامده است . ❕شیخ می نویسد ؛ « علی در خانه کعبه متولد شد و نه پیش از امیر مومنان و نه پس از او کسی درون خانه خدا چشم به نگشوده و این نیست جز کرامت و جلالتی که به پاس مقام و جایگاه بلند آن حضرت از سوی خداوند عطا گردیده است » 📚الارشاد ج1 ص5 👌 گنجی می نویسد ؛ « امیر مومنان علی شب جمعه سال 30 رجب پس از عام الفیل داخل خانه خدا به دنیا امد کسی پیش تر و پس از ان حضرت داخل خانه کعبه به دنیا نیامده واین از اختصاصی او است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است» 📚 کفایه الطالب ص407 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA 🤔 ❔اگر تولد یافتن در خانه کعبه است پس چرا پیامبر اسلام در کعبه تولد نیافته و دیوار کعبه برایشان شکافته نشد❗️آیا شما می گویید مقام حضرت علی از مقام پیامبر هم بالاتر است ❕❕ 💠💠 👌در این مطلب شکی نیست که پیامبر گرامی اسلام برترین فرد عالم و از نوع بشر و تمام انبیاء و اوصیاء است . ❕امام رضا علیه السلام فرمود : « آقای پیامبران و برترین افراد پیامبر اسلام است» 📚عیون الاخبار ج2 ص122 🔶پیامبر گرامی فرمود : « من برترین و آقای تمام هستم » 📚بحار الانوار ج26 ص349 🔷و فرمود: « من چون اولین نفر بودم که در عالم ذر به پرودگار ایمان آوردم برترین تمام هستم» 📚الکافی ج2 ص12 🔷و فرمود : « خداوند به جهانیان نظر کرد و از میان تمام آنان برگزید» 📚خصال ج1 ص96 ❕علی علیه السلام نیز با تصریح بر برتری مقام پیامبر گرامی اسلام می فرماید ؛ ❕« من عبدی از محمد هستم » 📚الکافی ج1 ص90 👌با این وجود عنایت الهی به این تعلق گرفته است که وجود برخی اولیائش با خوارق عادتی باشد که آن اولیاء الهی در به وجود آمدن آنها نداشته و آن خوارق عادت مستقیما فعل و مستقیم خداوند محسوب می شود ، مانند تولد حضرت آدم بدون پدر و مادر و یا مانند تولد حضرت عیسی بدون پدر و ... ❔آیا کسی می تواند بگوید که حضرت آدم یا عیسی از مقام پیامبر اسلام بالاتر است چون آنها بدون پدر و مادر یا بدون پدر به دنیا آمدند بر خلاف پیامبر اسلام ❗️ 👌بنابراین همانگونه که تولد یافتن بدون اجتماع والدین که برای برخی انبیاء افتاده است دلیل بر برتری آنها بر پیامبر گرامی اسلام نیست ، تولد یافتن علی علیه السلام به صورت خارق العاده در خانه کعبه نیز دلیل بر ایشان بر پیامبر اسلام نیست . ❕البته در روایات ما آمده است که پیامبر گرامی اسلام قادر انجام تمام معجزات که از انبیاء و اوصیاء سر زده است مانند زنده کردن مردگان ، شفاء دادن نابینا ، اخبار غیبی ، راه رفتن بر آب و ... بوده است . 📚بحار الانوار ج27 ص 29 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA 🤔 ❔آیا می توان با توجه به این که حضرت فاطمه بنت اسد امام علی را در خانه کعبه به دنیا آورد اما حضرت در هنگام تولد حضرت عیسی از خانه خدا بیرون شد برتری مقام فاطمه بنت اسد بر حضرت مریم را اثبات کرد ❗️ 💠💠 👌برخی از علما و عقیده دارند که جریان مذکور دلالت بر برتری مقام حضرت فاطمه بنت اسد بر حضرت مریم سلام الله ع
لیهما می کند ، چنان که در سوالی از آیت الله سید صادق روحانی چنین پرسیده شده ؛ ❔ آيا مقام فاطمه بنت اسد مادر حضرت على(علیه السلام) ، از مقام مريم دختر عمران مادر حضرت عيسى(علیه السلام) بالاتر مى باشد؟ 💠 پاسخ : بله، حضرت فاطمه بنت از حضرت مريم والاتر است. زيرا حضرت مريم هنگام زايمان دستور داشت تا در حالت نفاس از محل عبادتش خارج شود در حالى كه حضرت فاطمه بنت اسد با دستورى تكوينى از خارج شدن از خانه خدا منع شدند. 👌 قابل توجه اين است كه خانه كعبه از مقام محل عبادت حضرت مريم گرامى تر مى باشد. ❕ منظور از دستور تكوينى چنان چه در روايات مربوط به ميلاد اميرالمؤمنين(علیه السلام) آمده، اين است كه چون ديوار خانه كعبه شكافته شد و جناب فاطمه بنت اسد از شكاف داخل شد، شكاف به هم آمد و هر چه تلاش كردند، درب خانه خدا باز نشد، در نتيجه دانستند كه اين امر از سوى خداى تعالى و باز نشدن درب خانه خدا امرى تكوينى است. 🌐http://yon.ir/WFgOh ❕اما به نظر می رسد که جریان دلالت بر برتری حضرت فاطمه بنت اسد بر حضرت مریم سلام الله علیهما ندارد و تنها دلالت بر برتری حضرت علی بر حضرت عیسی علیهما السلام دارد چنان که در روایتی که در گذشته هم به آن اشاره کرده ایم، علی علیه السلام به این نکته کرده اند . ❕ در لحظات آخر عمر شریف حضرت علی هر یک از صحابه ایشان به بالین ایشان حاضر می شدند و سوالات خود را مطرح می کردند ، یکی از این افراد بن صوحان بود . 👌صعصعه سوال از برتر بودن حضرت امیر بر انبیا می کرد تا آنجا که رسید و گفت : ❔ تو برتر هستی یا عیسی؟ علی علیه السلام فرمود: 👌من از عیسی هستم چرا که پس از آنکه مریم بواسطه دمیدن جبرییل در گریبان او به قدرت خدا حامله شد همین که زمان وضع حملش شد وحی شد ای مریم از بیت المقدس خارج شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت لذا از بیت المقدس بیرون رفت و در میان صحرا پای نخله خشکیده عیسی بدنیا آمد ❕اما من وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت به کعبه پناه برد و گفت خدایا بحق این خانه و بحق کسی که این خانه را بنا کرده این درد زاییدن را بر من آسان گردان همان ساعت دیوار خانه شکافته شد ندای غیبی برخاست که ای فاطمه داخل خانه شو، فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا امدم. 📚 شب های پیشاور ص476 👌البته شکی در این نیست که حضرت فاطمه بنت اسد مقامی بس والا دارد و تعبیرات در عظمت و مقام این بانو در مجامع روایی ما آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج 35 ص 68 باب 3 احوال والدیه علیه السلام ❕با این وجود در روایاتی تصریح شده است که برترین زنان عالم تنها چهار نفر هستند . 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند از میان زنان عالم چهار زن را برگزیده است ؛ و آسیه و خدیجه و فاطمه » 📚الخصال ج 1 ص 225 👌و فرمود ؛ « برترین زنان عالم ( و بهشت ) چهار زن هستند ؛ مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و آسیه بنت مزاحم » 📚بحار الانوار ج 43 ص 36 و ص 51 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓نظر اسلام در مورد عید نوروز چیست ؟ در روایتی دیدم که امام کاظم فرمود این عید سنت ها است که اسلام آن را محو و نابود کرده است❕❕ 💠💠 👌درباره روز نوروز روایات متعددی در مجامع روایی ما نقل شده است. 1⃣شیخ صدوق می نویسد: «خدمت حضرت امير هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند: «يا أمير المؤمنين اليوم النيروز» اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا». شما هر روز را براى ما قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد). 📚 الفقيه، ج 3 ص 300 📚وسائل الشیعه ج17 ص288 2⃣شيخ طوسى در مصباح از امام صادق نقل می کند كه حضرت به معلى بن خنيس فرمودند:  «روز نوروز غسل كن و پاكيزه ترين لباست را بپوش و خود را خوشبو نما و اين روز را روزه بگير و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز (با آداب خاصى) بجاى آور و دعا كن خداوند گناه سال تو را مى آمرزد» 📚 مصباح المتهجد ص790 📚وسائل الشيعه ج 8 ص 172 3⃣ابن حلى در مهذب خود نقل می کند كه امام صادق به معلى بن خنيس فرمود: « روز نوروز روزی است که خداوند در آن روز از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند و به پیامبران و امامان ایمان آورند .این روز روزی است که طوفان نوح فرو نشست و کشتی آن حضرت بر کوه جودی قرار گرفت .نوروز روزی است که رسول خدا بت های کافران را در مکه نشست و پیش از آن نیز حضرت ابراهیم نیز در این روز بت های کافران را شکست . 👌روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم در خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند. ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند.» 📚المهذب ص 194 📚وسائل الشيعه ج 8، ص 173 📚بحار الانوار ج56 ص91 👌بر اساس همین روایات، فقهای بزرگ شیعه فتوا به استحباب روز نوروز داده اند و می آورند که دلیل قابل توجهی که روایات مذکور در مورد عید نوروز را رد کند در دست نیست. 📚جواهر الکلام ج5 ص41 👌ما اگر در مورد عظمت روز نوروز روایتی هم نداشتیم باز هم گفتنی بود؛ ❕مراسمی که در نوروز بین مردم معمول است و به شکل سنت ملی در میان ایرانیان و کشورهای دیگر در آمده ، قسمت قابل ملاحظه ای از آن در شمار اموری است که اسلام به کلی بر آن تاکید نهاده است مانند نظافت ، خانه تکانی ، کمک بر ارحام ، و بستگان و افراد نیازمند و آبرومند برای تهیه لباس و وسائل اولیه زندگی و دید و بازدید و صله رحم و ملاقات دوستان و رفع کدورت ها و بیرون ریختن غم و اندوه از دل ها و آماده برای فعالیت های مختلف ثمر بخش در سال نو و مانند اینها ؛ این امور و مانند آن جنبه های مثبت مراسم نوروزی است بنابراین عید نوروز و مراسم آن هم به خاطر روایات و هم به خاطر آثار که دارد نباید حذف شود ولی باید بعضی از مراسم منفی و ناپسند آن را کنار گذاشت . 📚مفاتیح نوین ، ایت الله مکارم شیرازی ص906 💠البته روایتی است که مورد برخی برای رد عید نوروز از منظر اهل بیت علیهم السلام قرار می گیرد . 👌مرحوم ابن شهر آشوب در مناقب خود می آورد: « حکایت شده است كه منصور از امام کاظم علیه السلام تقاضا كرد كه در روز نوروز در خانه بنشیند، تا مردم براى تبریك گویى پیش ایشان روند و هدایایى را كه برایش مى برند نیز بپذیرد. امام فرمود : من در اخبار جدم پیامبر خدا كردم، اما براى این روز خبرى پیدا نكردم. نوروز سنت ایرانیان است و اسلام آن را منسوخ كرده است. پناه به خدا از این كه چیزى را زنده كنیم كه اسلام از بین برده است. 🔶منصور گفت ما این كار را فقط براى خاطر نظامیان مى كنیم. بنا بر این، تو را به خداى بزرگ سوگند مى دهم كه كنى و حضرت پذیرفت و جلوس كرد» 📚مناقب ج4 ص318 👌اما این روایت از حیث سند است زیرا هیچ گونه سندی برای آن ارائه نشده و تنها با تعبیر « حکی» « حکایت شده است» نقل شده است . ❗️از ضعف سندی هم که بگذریم است که این روایت از باب تقیه برای حفظ جان ایرانیانی که در دربار منصور خدمت می کردند صادر شده باشد چنان که شیخ جواهری این را نقل می کند. 📚جواهر الکلام ج5 ص42 https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
... 🤔 ❓ببخشید می خواستم ببینم که آیا دعایی که در هنگام تحویل سال جدید خوانده میشود « یا القلوب و الابصار ...» سند روایی دارد❗️برخی در سند این دعا خدشه وارد می کنند❕❕ 💠💠 👌علامه مجلسی می نویسد ؛ « در برخی از کتب غیر روایت شده است که در هنگام تحویل سال این دعا خوانده شود و برخی گفته اند 360 مرتبه گفته شود ؛ ❕ يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصارِ، يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْأَحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا إلى احْسَنِ الْحال» 👌« اى كسى كه تحوّل دلها و گردش چشمها در دست توست. اى تدبير كننده شب و روز و اى تغيير دهنده سال و حال؛ حال ما را به بهترين حال، تغيير ده » 📚زاد المعاد ص328 👌بی شک دعا کردن و به درگاه الهی از امور نیکی است که مورد توصیه آیات و روایات فراوانی قرار گرفته است . ❕خداوند می فرماید ؛ «وَ قَالَ رَبُّكُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60) «ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55) «فَادْعُواْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ»؛ (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14) «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْلَا دُعَآؤُكُمْ»؛ بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77) ❕در روایات اسلامی نیز تاکید بر این موضوع شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج7 ص23 ابواب الدعاء 👌بی شک دعایی که در کنار داشتن محتوایی عالی ، همخوانی با ساعات ابتدایی سال نو را دارد ، همان دعای یا مقلب القلوب و الابصار ‌.... است ، لذا از دیرباز توجه به دعای مذکور در هنگام تحویل سال مورد عمل مومنین بوده است و در این باره نیازی نیست که اساسا برای آن دعا سند متصل به معصوم ارائه داد ، بلکه از عمومات استحباب دعا می توان بر خواندن آن استدلال کرد . ❕گذشته از این ، علامه مجلسی می گوید این دعا در برخی از کتب شده است ، تعبیر به روایت یعنی دعای مذکور از معصومین نقل شده است ، بنابراین اگر چه آن دعا سند صحیحی ندارد ، اما می توان با استدلال به قاعده در ادله سنن ، بر مشروعیت آن استدلال کرد . 👌امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده صحیح نباشد» 📚بحار الانوار ج2 ص256 ❕علامه می نویسد: « به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار ضعیف و مجهول استدلال می کنند » 📚بحار الانوار ج2 ص257 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر زنى به ديدار برادرش رفت نبايد لباس و شاد بپوشد !!! 🖊در معتبرترين كتاب حديث شيعيان روايتى وجود دارد كه امام صادق بیان میکند زن تنها میتواند ار پس جامه با برادر خود دست بدهد و نباید لباس رنگی بپوشد معنا و مفهوم كاملا مشخص است، بله با پوشيدن لباس رنگى و با دست دادن به برادر، امكان شدن او وجود دارد... 🔴علي بن إبراهيم، عن محمد بن سالم، عن بعض أصحابه، عن الحكم بن مسكين قال: حدثتني سعيدة ومنة اختا محمد بن أبي عميد بياع السابري قالتا: دخلنا على أبي عبدالله (ع) فقلنا: تعود المرأة أخاها؟ قال: نعم، قلنا: تصافحه؟ قال: من وراء الثوب، قالت إحداهما: إن اختي هذه تعود إخوتها، قال: إذا عدت إخوتك فلا تلبسي المصبغة. 🔵دو خواهرِ محمدبن‌ابی‌عمیر گفتند، ما به نزد ابوعبدالله [امام صادق] رفتیم و پرسیدیم: آیا زن می‌تواند با برادرش دیدار کند؟ پاسخ داد: بله. ما پرسیدیم: آیا می‌تواند با او دست بدهد؟ پاسخ داد: بله، امّا از پسِ جامه. یکی از دو خواهر پرسید: آیا این خواهرم نيز می‌تواند با برادرانش دیدار کند؟ پاسخ گفت: بله👈، امّا هرگاه به دیدار رفتی رنگی و چشم‌گیر مپوش👉 📓الكافي نوشته شيخ كلينى ج٥ص٥٢٦ 💠💠 👌جایز بودن نشان دادن زینت به محارم و عدم رعایت حجاب در برابر آنها حکمی است که در آیات مورد اشاره قرار گرفته است و می فرماید ؛ « به با ایمان بگو ... خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، ... يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پاى هاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان تا رستگار شويد.» 🔰نور 31 👌در روایات اسلامی نیز تاکید شده است که پوشش و رعایت حجاب برای بانوان اختصاص به نامحرمان دارد ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص210 باب 17 🔸بر این اساس دست دادن با ، بدون این که نیاز باشد ، پوشش و حجابی مانع باشد ، در روایات جایز دانسته شده است ؛ 📚الکافی ج 5 ص 525 🔹آنچه ممنوع است ، نشان دادن زینت به نامحرم یا دست دادن با نامحرم است ، چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر زنان را منع کرد که برای غیر شوهر ، خودشان را زینت و آرایش کنند .اگر چنین کنند بر خداوند است که آنان را وارد آتش کند» 📚الفقیه ج4 ص6 ❕یا در مورد دست دادن با نامحرم پیامبر گرامی فرمود ؛ « کسی که با زن نامحرمی دست بدهد در روز قیامت در حالی که به کشیده شده است محشور می شود و سپس فرمان می رسد که او را راهی دوزخ سازند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص198 🔶امام صادق علیه السلام نیز فرمود : « هر کس با زنی که به او محرم نیست دست بدهد ، بدون تردید به غضب و خشم خداوند روی آورده و این خشم و را برای خود خواسته است» 📚الفقیه ج4 ص14 🔸تنها در یک صورت دست دادن با نامحرم جایز است که از پس پوشش باشد ، بدون آنکه ای بر آن مترتب شود ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ ❕ « مرد حق ندارد با زنی که محرم به او نیست مصافحه کند مگر از روی لباس ( و دستکش )» 📚الکافی ج 5 ص 525 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفته است ، اولا سند ضعیفی دارد چرا که تمام راویان آن ذکر نشده است ، لذا علامه مجلسی در ذیل آن می نویسد ؛ « این حدیث است » 📚مراه العقول ج 20 ص 355 👌دوما آنکه منظور از در روایت مذکور ، است که انسان نمی تواند در برابر او زینت خود را نشان دهد یا بدون پوشش ، با او دست دهد ، و منظور از برادر ، برادر نیست ، چنان که مرحوم فیض در ذیل آن نقل می نویسد ؛ « منظور از اخ و برادر در آن روایت ، برادر است نه برادر نسبی » 📚الوافی ج 22 ص 847 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⬛️کانال پرسمان اعتقادی وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها، عقیله بنی هاشم را خدمت عزیزان تسلیت می گوید و به همین مناسبت به برخی از فضائل ایشان اشاره می کنیم؛ 1⃣نام ایشان به تعلیم الهی انتخاب شد؛ ❕مرحوم بحرانی روایت می کند؛ « زمانی که زینب به دنیا آمد حضرت زهرا او را به نزد حضرت علی آورد و عرضه داشت که نامی برای او انتخاب کند. ❗️علی علیه السلام فرمود که باید پیامبر نام او را انتخاب کند و من از پیامبر پیشی نمی گیرم این درحالی بود که پیامبر در سفر بود. 🔶زمانی که پیامبر از سفر آمد از نام نهادن بر او خود داری کرد و فرمود خداوند باید نام او را انتخاب کند . ❕جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آنان رساند و فرمود نام او را زینب بگذارید خداوند این نام را برای او اختیار کرده است .سپس آنها را از مصائب او خبر داد .پیامبر گرامی گریه کردند و فرمودند: « هر کس بر مصائب این دختر گریه کند همانند آن است که بر دو برادرش حسن و حسین گریه کرده است» 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص947 2⃣عبادت ایشان ؛ ❗️امام سجاد علیه السلام فرمود: « من هیچگاه ندیدم عمه ام نماز شبش را نشسته بخواند جز شب یازدهم محرم که عمه ام حتی در آن شب حزین هم عبادت مستحبش را ترک نکرد در حالی که تمام عزیرانش را از دست داده بود و انواع مصائب بر او وارد شده بود» 📚همان مدرک ص953 3⃣علم و معرفت آن حضرت ؛ ❕امام سجاد در مورد ایشان فرمود: « عمه ام بحمد الله عالمه ای هستند که تعلیم بشری ندیده اند و فهیمه ای هستند که مورد تفهیم بشری قرار نگرفته اند» 📚الاحتجاج ج2 ص305 ❗️این روایت به وضوح علم الهی ایشان را اثبات می کنند . 🔷ویا نوشته اند: « ایشان مجلس خاصی برای زنان داشتند که زنان در آن حاضر می شدند و تفسیر قرآن را از ایشان تعلیم می دیدند» 📚زینب الکبری ، جزائری ، ص34 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص954 4⃣عفت و حیای ایشان؛ ❕یحیی المازنی می گوید: « من مدت زیادی در مدینه همسایه امیر مومنان بودم .هیچگاه دخترش زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم . زمانی که می خواست برای زیارت قبر پیامبر برود شبانه از منزل خارج می شد .حسن از جانب راست و حسین از جانب چپ و امیر مومنان از پیش رو او را همراهی می کردند .زمانی که به قبر می رسیدند روشنایی که به همراه داشتند را کم می کردند تا کسی زینب را نبیند» 📚همان مدرک ص955 6⃣عظمت و مقام ایشان ؛ ❗️در روایات وارد شده است؛ « زمانی که زینب به زیارت حسین می رفت ، حسین به سبب تعظیم او بر می خواست و او را در جای خود می نشاند » 📚همان مدرک ص955 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔عده ای میگن حضرت زینب کبری سلام الله علیها وفات کردن و عده ای دیگه میگن به رسیدند، میشه اگه امکانش هست در این باب توضیحی بدید ❗️❗️ 💠💠 👌مهم ترین محقّقان و مورّخان شیعه از جمله میرزا حسین نوری، علامه بحرالعلوم، شیخ عبّاس قمی، حسون بن زینی حسینی، علامه حسنین سابقی و... و نیز برخی از تاریخ نگاران اهل سنت، از آن میان ابن جبیر، عزالدین محمد صیادی شافعی، ابن حورانی، ابن بطوطه و... بر این و باورند که حضرت زینب دختر امیرالمؤمنین علیهما السلام در سرزمین شام در قریه «راویه دمشق» (زینبیه فعلی) به خاک سپرده شده است و مرقد و حرم فعلی متعلق به آن بانوی با عظمت اسلام می‌باشد. 📚برگرفته از: نفس المهموم 297 ؛ الرحله، زیارات الشام: 133و اماکن زیارتی و سیاحتی سوریه: 53 🔸حال باید دید ، علّت حضرت به شام چه بوده است. در این باره نیز نظریاتی از مورّخین جلب توجه می‌کند ؛ 1⃣تعدادی بر این باورند که در اثر تهاجم وحشیانه سپاه خون آشام یزید به مدینه منوره و هتک حرمت حرم نبوی و کشتار مردم مدینه و فجایع شرم آوری که مرتکب شدند؛ حضرت زینب طاقت تحمّل دیدن این شهر را نداشت لذا با همسرش عبدالله به شام هجرت کرد و در آن جا شد و به سوی حق پرواز کرد و در همان جا دفن شد. 2⃣ عدّه ای گفته اند که حضرت زینب علیها السلام با تمام توان در مدینه منوره علیه بنی امیه، بویژه یزید و ابن زیاد تبلیغ می‌کرد و فجایع آنان را با منطق رسایی که داشت به مردم مدینه می گفت، حکم تبعید ایشان صادر شده بود لذا ایشان با همسرش به شام کرد . 3⃣امّا بیشتر محقّقان فرموده اند که عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زینب علیها السلام در شامات بویژه دمشق مزارع و باغ‌های فراوانی داشت و در مدینه قحطی شده بود، عبدالله که آدم بخشنده ای بود، تصمیم گرفت به شامات همراه خانواده اش هجرت کرده از باغ‌های خود استفاده کند و به نیازمندان هم مثل همیشه کمک‌هایی داشته باشد، وقتی که به دمشق آمدند حضرت زینب علیها السلام از نظر مریض شد و از نظر روحی هم که مصائب جانسوز عاشورا، و رنج‌های اسارت را تداعی می‌کرد، بیماری حضرت را شدیدتر ساخت تا آن که مرغ روحش به سوی رحمت حق پرواز کرد و آن سرزمین، افتخار میزبانی پیکر پاک او را به دست آورد و امروزه میلیون‌ها زائر باورمند و بامعرفت از فیض زیارت آن پرچمدار انقلاب عاشورای حسینی بهره مند می‌شوند. مرحوم علامه بزرگ شیخ بهایی رحمة الله همین نظریه را پسندیده اند. 📚ریاحین الشریعة: ج 3 ص 37 👌بعید نیست که همه این عوامل و علل و حتی عوامل دیگری هم سبب هجرت حضرت زینب علیها السلام به شده باشند . 📚خوشه‌های خورشید در سوریه/ سیدمحمدطاهر مدرسی ص 95 🔸 منابعی چون بحار الانوار ، مستدرک سفینه البحار ، مستدرک رجال الحدیث ، عوالم العلوم ، منتهی الامال و ... که از حضرت زینب سلام الله علیها بحث کرده اند ، سخنی از آن بانوی بزرگوار به میان نیاورده اند ، و اکثرا نوشته اند ؛ «آن حضرت مریض شد و به طور وفات کرد » 📚منتخب التواریخ ص 67 🔸البته برخی می نویسند ؛ « آن حضرت توسط عوامل یزید مسموم شد و به رسید » 📚زینب الکبری من المهد الی اللحد ، ص 592 👌این احتمال اگر چه می تواند مورد قبول واقع شود ، چرا که آن بانوی گرامی همه وقائع کربلا را دیده بود و وجود او یاد آور فجائع حکومت یزید بود و روشنگری های او برای یزید قابل تحمل نبود ، بعید نیست که یزید ایشان را مسموم کرده باشد ، اما این سخن هیچ گونه مستند قابل اعتمادی در منابع متقدم ندارد . 🔸برخی نیز احتمال داده اند که گرفتاری ها و سختی هایی که در طول جریانات به آن بانو وارد شد ، سبب بیماری ایشان گردید و به خاطر همان از دنیا رفتند ، بنابراین می توان ایشان را شهیده خواند . ❕اما با توجه به آنکه منابع مورد اعتماد این مطلب را که بیماری ایشان ناشی از اسارت کربلا بوده است را نقل نکرده اند ، این قول نیز نمی تواند و یقینی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه ارث بردن در اسلام چیست ❗️در مورد اینکه چرا ارث به فرزندی که قبل از پدرمادر فوت میکنه نمیرسه نیز بدید ..شاید خانواده این مرحوم شدیدا تو فقر باشن چرا بهشون ارث نمیرسه ❕❕ 💠💠 👌چنان که در پرسش آمده است ، شايد بسيارى تصور كنند كه بهتر اين است كه به هنگام فوت كسى، اموال او جزء اموال عمومى گردد و در اختيار بيت المال قرار گيرد، ولى با دقت روشن ميشود كه اين كار كاملا دور از عدالت است، زيرا مسئله" وراثت" يك امر كاملا طبيعى و منطقى است، همان طور كه پدر و مادر قسمتى از صفات جسمى و روحى خود را طبق قانون وراثت ، به نسلهاى بعد منتقل مىكنند، چرا اموال آنها از اين قانون مستثنى باشد؟ و به نسل آينده منتقل نشود؟ 🔸به علاوه اموال مشروع هر كس نتيجه زحمات و كوششها و تلاشهاى اوست، و در حقيقت نيروهاى شده او را نشان ميدهد، و به همين جهت ما هر كس را مالك طبيعى دسترنج خود مىشناسيم، اين يك حكم فطرى است. 👌بنا بر اين به هنگام مرگ كه دست انسان از اموالش كوتاه ميگردد عادلانه ترين راه اين است كه اين اموال به كسانى گيرد كه نزديكترين افراد به اوست، و در واقع هستى آن اشخاص ادامه هستى آن شخص محسوب ميشود. ❕روى همين جهت، بسيارى از مردم با اينكه سرمايه كافى براى زندگى خود تا پايان عمر دارند دست از تلاش و كوشش براى كار و توليد بيشتر، بر نمى دارند، و هدفشان تامين آينده فرزندانشان است، يعنى قانون ارث مى تواند تحرك و جنبش بيشترى به چرخهاى اقتصادى يك كشور بدهد، و اگر اموال هر كس بعد از مرگ او به كلى از او بريده شود و جزء اموال عمومى گردد، ممكن است قسمت مهمى از فعاليتهاى اقتصادى خاموش شود. 📚تفسير نمونه، ج3، ص 286 👌اما این که چرا فرزندی که قبل از پدر و مادر می میرد ، از پدر و مادر ارث نمی برد ، پاسخ دارد . ارث زمانی معنا پیدا می کند که انسان زنده از مرده ، ارث ببرد ، ارث بردن مرده از مرده ، مفهوم صحیحی ندارد . وقتی فرزند زودتر می میرد ، طبیعتا ارث بردنی برای او پیدا نمی کند ، وقتی او حق ارث بردن ندارد ، فرزندان او نمی توانند در ارث بردن جایگزین او شوند . ❕انسان مرده چیزی نمی شود ، تا به واسطه او فرزندانش مایملک او را تصرف کنند ، و این مساله قبل از آنکه یک بحث شرعی باشد ، یک تحلیل عقلی را همراه خود دارد ، که زمانی چیزی به کسی در می آید که آن فرد داشته باشد ، وقتی حیاتی نباشد ، ملکیتی هم نمی باشد ، بنابراین فرزند فوت شده قبل از پدر ، چون ندارد ، نمی تواند مالک اموال پدری شود ، وقتی ملکیت برای او محقق نشود ، فرزندانش هم نمی توانند ارث و حق نداشته او را تصرف کنند ، چنان که گفته شد این یک تحلیل عقلی است که نقل های متعددی نیز آن را می کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 314 باب 5 ❕البته در صورتی که همه فرزندان میت در زمان حیات میت از دنیا رفته باشند ، نوبت به طبقه بعدی که نوه ها یا فرزند فرزندان است ، می رسد ، اما تا زمانی که از فرزندان میت کسی زنده باشد ، نوبت به بعدی ، یعنی نوه ها نمی رسد . 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 110 باب 7 🔰اگر فرزند زودتر از پدر بمیرد ، و فرزندان فرزند یا همان نوه ها در فقر به سر برند ، جد لازم است که معیشت آنان را تامین کند ، یا در هنگام موت می تواند در یک سوم اموال وصیت کند ،که نوه ها باشد ، خداوند نیز می فرماید ؛ « و اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه اى كه ارث نمى برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد.» ( نساء 8) ❕ محتواى آيه يك حكم اخلاقى و استحبابى در باره طبقاتى است كه با وجود طبقات نزديكتر، از ارث بردن محرومند، آيه مى گويد ؛ اگر در مجلس تقسيم ارث، جمعى از خويشاوندان طبقه 2 يا 3 و همچنين بعضى از يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند چيزى از مال به آنها بدهيد، و به اين ترتيب جلو تحريك حس حسادت و كينه توزى آنها را كه است بر اثر محروم بودن از ارث شعله ور گردد بگيريد و پيوند خويشاوندى انسانى خود را به اين وسيله محكم كنيد. ❕گرچه كلمه يتامى و مساكين بطور مطلق ذكر شده ولى ظاهرا منظور از آن ايتام و نيازمندان فاميل است زيرا طبق قانون ارث، با بودن طبقات نزديكتر طبقات دورتر، از ارث بردن محرومند، بنا بر اين اگر آنها در چنان جلسه اى حاضر باشند سزاوار است مناسبى (كه تعيين مقدار آن فقط بستگى به اراده وارثان دارد و از مال وارثان كبير خواهد بود) به آنها داده شود. 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 275 ❕بنابراین اگر چه قانونا ، فرزندان فرزند فوت شده از ارث محرومند ، اما در اسلام تدابیری اندیشه شده است تا آنان بی نصیب نباشند که تفصیل آن گذشت . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔ آیا روایت زیر درست می باشد؟ آیا آمدن سیل یکی از ظهور است؟ ❗️طبق روایات اسلامی، افزایش بارندگی و بالا آمدن سطح آب رودخانه‌ها و دریاها و جاری شدن سیل بر روی زمین، از جمله نشانه‌های نزدیک شدن زمان ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌باشد. در روایتی آمده است که از امام هادی علیه السلام پرسیدند: چه وقت آنان (مردم قم) منتظر فرج خواهند بود؟ حضرت فرمود: «هنگامی که آب روی زمین را فراگیرد» ✅ بحارالانوار ,ج18 , ص311 💠💠 👌علائم ظهور امام زمان به دو قسم حتمی و غیر حتمی می شود . ❕امور حتمی تحقق شدنی هستند اما امور غیر حتمی ممکن است محقق شود و ممکن است محقق نشود . 🔶در مورد علائم حتمی ، امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ندای آسمانی از امور حتمی است و خروج سفیانی حتمی است و خروج یمانی هم حتمی است و کشته شدن نفس زکیه نیز حتمی است و پدیدار شدن کف دستی از آسمان نیز حتمی است و نیز آیه ماه رمضان که خوابیده را بیدار می کند و بیدار را می ترساند و دخترکان را از پس پرده بیرون می کشد » 📚الغیبه نعمانی ص262 ❕اما امور غیر حتمی که به عنوان نشانه ظهور محسوب شده اند ، متعدد اند ، که از جمله آنان سیل و سیلاب است ، اما نه سیل و سیلاب عمومی بلکه سیل و سیلاب در کوفه و نجف به نشانه غیر حتمی ظهور بیان شده است . 🔸در نقلی از امام سجاد علیه السلام آمده است ؛ « هنگامی که سیل و باران ، این بلندی های شما یعنی نجف را پر کند و آتش در سنگ و گل پدیدار شود و تاتارها بغداد را به چنگ آورند ، ظهور قائم منتظر را متتظر باشید » 📚الصراط المستقیم ج 2 ص 259 ❕در نقل دیگری ، امام صادق از امام علی علیهما السلام نقل می کند که فرمود ؛ « هنگامی که در آتش سوزی شد و بلندی شهرتان یعنی نجف شما را آب فرا گرفت ،منتظر ظهور قائم باشید » 📚الصراط المستقیم ج 2 ص 258 🔸در نقل دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود ؛ « در سال فتح ، رود طغیان می کند تا آنجا که به درون کوچه های کوفه می ریزد » 📚الارشاد ج 2 ص 377 _ اعلام الوری ج 2 ص 284 👌و در نقل دیگر آمده است که فرمود ؛ « روز یا سال فتح ، فرات می کند ، تا آنجا که وارد کوچه های کوفه می شود » 📚الغیبه طوسی ص 451 _ بحار الانوار ج 52 ص 217 🔸روایتی که می گوید قمیان زمانی که آب بر روی زمین بیاید ، انتظار فرج را میکشند ؛ 📚الاختصاص ص 102 _ بحار الانوار ج 57 ص 207 🔸بر اساس روایات فوق الذکر ، چنین معنا می شود که زمانی که سیل و سیلاب کوفه و نجف را در بر بگیرد ، قمیان می دانند این حادثه از نشانه های ظهور است ، بنابراین منظور از جاری شدن آب بر روی زمین ، جاری شدن سیل و سیلاب در کوفه و نجف است و منظور از « الارض » ، ارض و زمین نجف و کوفه است که محل شدن سیلاب ها است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه ایجاد سیل چیست ❗️چرا خداوند عادل ایجاد می کند و بندگان خود را اذیت می کند ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که وجود ابر و باد و باران برای ادامه حیات و زندگی لازم و ضروری است . نقش ابرها، و باد و باران، در زندگى انسانها و تمامى موجودات زنده به آشكار است كه نيازى به شرح ندارد. درست است كه تقريباً سه چهارم روى زمين را آب فرا گرفته؛ ولى اولًا اين آبهاى شور نه براى زراعت قابل استفاده است، و نه براى نوشيدن انسانها و حيوانات، و ثانياً به فرض كه تمام درياها آب شيرين بود با چه وسيله ممكن بود آنها را به سرزمينهاى مرتفع و زمينهايى كه گاهى چند هزار متر از سطح دريا ارتفاع دارند منتقل نمود؟ ❕اينجا است كه قدرت نمائى بزرگ مبدأ آفرينش را به وضوح مىبينيم؛ كه اين مأموريّت مهم را بر عهده تابش آفتاب نهاده كه بر سطح اقيانوسها بتابد و آب دريا را تبخير و تصفيه كند، و به صورت قطعات ابر در آورد، سپس به كمك بادها روانه به سوى سرزمينهاى خشك كند، و به صورت دانه هاى ظريف و كوچك باران به آرامى بر آنها فرو فرستد، و روح حيات و زندگى را در سراسر كره زمين بدمد، و همه جا را آباد و خرّم و سرسبز كند؛ آن هم با نظام بسيار دقيق و حساب شده و توأم با ظرافت فراوان. 🔸قرآن می فرماید ؛ « خداوند همان كسى است كه بادها را مى فرستد تا ابرهائى را به حركت درآورند، سپس آنها را در پهنه آسمان آن گونه كه بخواهد مى گستراند و متراكم مى سازد، در اين هنگام دانه هاى باران مىبينى كه از لابه لاهاى آن خارج مى شود، و هنگامى كه اين (باران حيات بخش) را به هركس از بندگانش كه بخواهد مى رساند خوشحال مى شوند.» ( روم 48) ❕«از آيات (عظمت و قدرت) خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگرانى مى فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سيراب كند) و كشتى ها به فرمانش حركت كنند، و از فضل او گيريد، شايد شكر نعمت او را بجا آوريد.» ( روم 46) 🔸فوائد دیگری که می توان برای باران برشمرد از این قرار است ؛ 1⃣باران علاوه بر تأمين آب لازم براى پرورش گياهان، سطح زمين را مى شويد و آلودگى ها را با خود به سوى درياها مى برد. 2⃣باران، هوا را نيز مى شويد، و گرد و غبار و ذرّات معلّق در هوا را در خود حل كرده به زمين مى آورد؛ و اگر ريزش باران نبود بعد از مدّتى هوا چنان آلوده و كثيف مى شد كه تنفس براى انسان غير ممكن بود. 3⃣ باران سنگهاى كوهها را آرام آرام مى سايد و خاكهاى قابل استفاده از آن توليد مى كند، و در سطح جلگه ها مى گستراند. 4⃣ باران خاكهاى پر قوّت را از مناطق دور با خود حمل مى كند و براى تقويت مزارع بر صفحه آنها مى گستراند؛ به طورى كه در بعضى از مناطق (مانند سواحل نيل) جريان آب بهترين كودهاى طبيعى را براى گياهان همراه خود مى آورد. 5⃣باران فقط در خشكى ها حيات بخش نيست؛ بلكه ريزش باران در دريا نيز بسيار مؤثّر است، و به گفته بعضى كمتر از تأثير آن در خشكى ها نيست! چرا كه ريزش باران در دريا گياهان ريز را در ميان امواج آب پرورش مى دهد كه خوراك بسيار مناسبى براى ها و جانداران دريا است و آن سال كه باران كم ببارد وضع صيد دريا نامطلوب است. 6⃣ارتفاع ابرها از سطح زمين از ارتفاع بلندترين قطعات زمين بيشتر است؛ و به اين ترتيب نقطه اى از آب باران بى بهره نمى ماند. 7⃣بر سطح كوههاى بلند انواع درختان جنگلى و گياهان داروئى و غذائى مى رويد؛ و اين به دليل آن است كه باران سهم آب لازم را به آنها مى رساند، و اگر باران نبود آنها هم مى خشكيدند. 📚پیام قرآن ج 2 ص 234 🔸اما گاهی همین باران که برای حیات بشر لازم است ، تبدیل به سیل می شود که فراوانی را به همراه می آورد ، این که باران تبدیل به سیل می شود ، اکثرا به خاطر های بشر است ، اگر آنان به سد سازی و ایجاد تالاب ها و جنگل ها و ایجاد کانال های مناسب برای هدایت آب باران می کردند ، طبیعتا آب باران تبدیل به سیل نمی شد تا خسارات جبران ناپذیری بر جای گذارد . ❕لذا می فرماید ؛ «آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست» 💎نساء 79 ❕و می فرماید ؛ « خداوند آنچه را مردم دارند ، تغییر نمی دهد مگر اینکه آنها خودشان را تغییر دهند » ( رعد 11) 🔸 👇
🔸 👇 👌گاهی هم پیش می آید که بشر از تمام قدرت خود در جهت مقابله با سیل استفاده می کند ، اما گاهی قدرت سیل چنان قوی است که قابل کنترل نیست ، بی شک گرفتار چنین حادثه و شدن ، بدون آنکه کوتاهی در کار باشد ، یکی از آزمایش های خداوند می شود که صبر بر آن پاداش فراوان در پی دارد . 👌خداوند می فرماید؛ «شما را با بدیها و خوبیها آزمایش می کنیم » 💎انبیاء 35 👌و می فرماید: «آیا مردم گمان کرده اند که به حال خود رها می شوند و نمی شوند» 💎عنکبوت 2 👌و می فرماید ؛ « قطعا همه شما را با چیزی از ترس و گرسنگی ، زیان مالی و جانی و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان » 💠بقره 155 🔶امام علی علیه السلام فرمود: «خداوند بندگانش را با انواع شداید و گرفتاری ها آزمایش می کند» 💎نهج البلاغه خطبه192 🔶لذا امام صادق علیه السلام فرمود: «شدید ترین بلاها برای انبیا است سپس کسانی که به انبیا نزدیکترند و از پی آنان می آیند سپس سایر مومنان به تناسب » 📚الکافی ج2 ص252 🔶و : «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار میکند» 📚الکافی،ج2 ص 252 ❕گاهی نیز نسبت به برخی جوامع بی ایمان و طغیان گر ، این حوادث و سیل ها ، جنبه تنبیه و و بیداری آنان را از خواب غفلت دارد ، چنان که درباره قوم لوط می فرماید ؛ « هنگامى كه فرمان ما (دائر بر عذاب) فرا رسيد، شهرهاى آنها را زير و رو كرديم و بارانى از سنگهاى متراكم بر آنان فرو فرستاديم». ( هود 82) ❕درباره مردم ناسپاس و طغيانگر «سبا» مى فرمايد ؛ « آنها (از اطاعت خدا) روى گرداندند و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم» ( سبا 16) 👌چنان که گفته شد ، بخش ديگرى از اين حوادث، براى بيدار كردن انسانهاست تا به راه باز گردند ؛ ❕«فساد و تباهى در خشكى و درياها به خاطر كارهايى كه مردم انجام دادهاند آشكار گشت؛ خدا مى خواهد نتيجه پاره اى از اعمال آنها را به آنها بچشاند شايد بازگردند!» ( روم 41) ❕و می فرماید ؛ «ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم شاید متذکر شوند» ( اعراف130 ) 👌علی علیه السلام فرمود ؛ «خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام می دهند با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن درهای گنج خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند و آنها که باید دست از گناه بکشند خود داری نمایند و پند پذیران پند گیرند و آنها که آماده اند از گناه باز ایستند» 📚نهج البلاغه خطبه 143 👌خلاصه آنکه اکثرا ، خسارات سیلاب ناشی از کوتاهی های خود بشر است و در جایی که کوتاهی نباشد ، نسبت به جوامع مومن و انقلابی برای امتحان و آزمایش است تا به درجه افراد افزوده شود ، اما نسبت به جوامع کافر و بی ایمان از باب تنبیه و مجازات و بیدار ساختن آنان است . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔«مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلا بِإذنِ الله - هیچ مصیبتی جز به اذن خدا نرسد» (تغابن، ۱۱) 🔘 و اینگونه است که یک مومن و معتقد، منشاء شر، فساد و تباهی را مےپرستد و زمانی که این منشاء فساد، کودکان و بی گناهان را به بلایای طبیعی مےکشد، امید بخشایش گناهکاران از او را دارد. شاید هم یک مومن مےاندیشد و مےداند، الله، یاور و نابود کننده صالحین است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « هيچ مصيبتى رخ نمى ‏دهد مگر به اذن خدا، و هر كس به خدا ايمان آورد خداوند قلبش را هدايت مى‏ كند، و خدا به همه چيز دانا است » ( تغابن 11) 👌بدون شك همه حوادث اين عالم به اذن خدا است، چرا كه به مقتضاى توحيد افعالى در تمام هستى چيزى بدون اراده حق تحقق نمى ‏يابد، ولى از آنجا كه مصائب هميشه به صورت يك علامت استفهام در اذهان جاى داشته بالخصوص روى آن تكيه شده است. ❔در اينجا سؤال مطرح است و آن اينكه بسيارى از اين مصائب به وسيله ظلم ظالمان و اراده جباران رخ مى‏ دهد، و يا اينكه خود انسان بر اثر كوتاهى و ندانم كارى، و يا ارتكاب خلاف، گرفتار آن مى‏ شود، آيا اينها همه به اذن خدا است؟ 👌در پاسخ اين سؤال بايد گفت از مجموع آياتى كه در باره مصائب در قرآن مجيد آمده است برمى ‏آيد كه بر دوگونه است ؛ 1⃣ مصائبى كه با طبيعت زندگى انسان سرشته شده، و اراده بشر تاثيرى در آن ندارد، مانند مرگ و مير و قسمتى از حوادث دردناك طبيعى. 2⃣دوم مصائبى كه انسان به در آن نقشى داشته است. ❕قرآن در باره دسته اول مى‏ گويد همه به اذن خدا روى مى‏ دهد، و در باره قسم دوم مى ‏گويد به خاطر اعمال خودتان دامانتان را مى ‏گيرد ، لذا می فرماید ؛ « هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده اید » ( شوری 30) 👌و می فرماید ؛ « آيا هنگامى كه مصيبتى به شما (در ميدان جنگ احد) رسيد در حالى كه دو برابر آن را (بر دشمن در ميدان جنگ بدر) وارد ساخته بوديد گفتيد اين مصيبت از كجا است؟ بگو از ناحيه خود شما است (كه در ميدان جنگ احد با دستور پيامبر مخالفت كرديد) خداوند بر هر چيزى قادر است (و چنانچه روش خود را اصلاح كنيد در آينده به شما پيروزى مى ‏دهد). ( آل عمران 165 ) 👌بنا براين كسى نمى ‏تواند به اين بهانه كه تمام مصائب از سوى خدا است در مقابل ظالمان سكوت كرده، به مبارزه برنخيزد، و نيز نمى‏ تواند به اين بهانه دست از مبارزه با بيماريها و و مبارزه با فقر و جهل بردارد. 📚تفسیر نمونه ج 24 ص 197 🔸بر این اساس ، در پاسخی در گذشته ، دادیم که اگر مثلا سیل و سیلابی می آید و خسارات فراوانی از خود به جای می گذارد ، اکثرا این خسارات ناشی می شود از کوتاهی های خود بشر در جهت مقابله با آن و از سوی دیگر ، کوتاهی های بشر و فسق و فجورهای آنان در مواردی موجب آن می شود که خداوند آنان را مشمول مصائب و کند ، تا کسانی که شایستگی دارند ، از مسیر ناصحیح بازگردند . ❕و در موارد دیگری خداوند صالحان را نیز گرفتار مصائب می کند تا آبدیده شوند ، و با صبر بر آن مصائب به درجات برسند تفصیل مطلب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1039 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❔این اشکال باقی می ماند که در بلاها و حوادث طبیعی مانند سیل ، شاهدیم که کودکان و که هیچ گونه گناهی نکرده اند ، از بین می روند . این کودکان چه کوتاهی کردند که خداوند آنان را از بین می برد ❗️ 👌پاسخ با توجه به آنچه در گذشته ایم روشن است ، اگر انسان ها در جهت مقابله با حوادث طبیعی چون سیل ، نهایت دقت و کوشش را مصرف می داشتند ، بود که شاهد از بین رفتن نبودند ، بنابراین علت اصلی از بین رفتن خود انسان ها می باشند . ❕از سوی دیگر گفتنی است که یکی از شاخه های توحید خداوند ، توحید در است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است زیرا وقتی خالق همه اشیاء او است طبعا مالک همه اشیاء نیز ذات مقدس او است. 🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از » 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❔حال چه مانعی دارد همان خداوندی که مالک موجودات است و حیات را به موجودات و حیوانات داده است حیات را هر زمان خودش صلاح بداند از آنان بگیرد ، زیرا آنان الهی هستند و هر زمان خداوند بخواهد از طرق مختلف جان آنها و بسیاری دیگر از موجودات را می گیرد و هیچ اشکالی نیز بر خداوند وارد نمی شود زیرا خداوند در خود تصرف می کند. 👌البته این تصرف خداوند بر اساس حکمت هایی است که گاهی برای ما روشن است و گاهی روشن نیست . مثلا یکی از جنبه های آن می تواند مجازات پدر و مادر به خاطر باشد به این صورت که گناهان آنان موجب می شود خداوند ( فرزندشان ) از دستشان برود ، و یا جنبه دیگر پدر و مادر و درجه آنان به واسطه صبر و بردباری بر مرگ فرزند ، باشد و نیز شاید مرگ برای کودک از ادامه حیاتش بهتر بوده باشد ، خداوند که خیر بندگان را بهتر از خودشان می دهد ، مطابق با تشخیص خود با آنان رفتار می کند و چون بندگان مملوک خداوند هستند ، کسی نمی تواند انتقادی نسبت به عملکرد الهی داشته باشد . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔«وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ ۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ» و از آسمان، آبى به اندازه [معيّن‌] فرود آورديم، و آن را در زمين جاى داديم، و ما براى از بين بردن آن مسلّماً تواناييم. سوره المؤمنون / آیه ۱۸  «وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا ۚ كَذَٰلِكَ تُخْرَجُونَ» و آن كس كه آبى به اندازه از آسمان فرود آورد، پس به وسيله آن، سرزمينى مرده را زنده گردانيديم؛ همين گونه [از گورها] بيرون آورده مى‌شويد. سوره الزخرف / آیه ۱۱  ⚜ احتمالا بارش باران چند وقت اخیر در ایران کار خدای دیگری است؛ حتی بارش های زیادی که منجر به تخریب کعبه شد را هم مےتوان کار خدایی دیگر دانست. کدام خداست که خانه اش را با ریزش باران و سیل ویران کند؟! نتیجه اینکه، یا الله دروغ مےگوید، یا خدای دیگری هم هست که باران را به اندازه نازل نمےکند و این با اعتقاد به وحدانیت ندارد. 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و آن كسى كه از آسمان آبى فرستاد به مقدار معين، و به وسيله آن سرزمين مرده را بخشيديم، و همين گونه در قيامت زنده مى شويد » ( زخرف 11) ❕تعبير به « قدر » ( مقدار معین ) اشاره لطيفى است به نظام خاصى كه بر نزول باران حكمفرما است به اندازه اى مى بارد كه و ثمر بخش است و زيانبار نيست. ❕درست است كه گاهى سيلابها براه مى افتد و زمينهايى را ويران مى كند اما اين از حالات است که یا جنبه کوتاهی بشر را دارد و یا جنبه هشدار دارد، ولى اكثريت قريب به اتفاق بارانها سودمند و مفيد و سود بخش است، اصولا پرورش تمام درختان و گياهان و گلها و مزارع پر ثمر از بركت همين نزول به اندازه باران است، و اگر نزول باران نظامى نداشت اين همه بركات عائد نمى شد. 📚تفسیر نمونه ج 21 ص 15 🔸گفتیم که سیل و سیلاب نوعی استثناء است که گاها ایجاد می شود و خسارات مالی و به بار می آورد و این استثناء از دو جهت است ؛ 1⃣اقدامات خرابکارانه بشر موجب از بین رفتن طبیعت و تالاب ها و محیط زیست می شود که در این هنگام ، باران از جانب خداوند به مقدار معین و لازم نازل می شود اما به خاطر اقدامات مخرب بشر ، تبدیل به سیل و سیلاب می شود . مقصر این وضعیت بشر است نه خداوندی که باران به مقدار کافی و لازم نازل می کند . 2⃣مورد دوم استثناء آن است که گاهی خداوند باران را بیشتر از مقدار نیاز ، نازل می کند تا سیل و سیلاب به راه بیفتد و خسارات مالی و جانی در بر داشته باشد ، تا خداوند به این وسیله به بندگان خطاکار و منحرف نوعی هشدار دهد . 3⃣گاهی نیز خداوند برای امتحان بندگان مومن و ترفیع درجه آنان ، سیل و سیلاب ایجاد می کند تا بندگان با صبر بر آن به درجات بالاتر معنوی ، دست پیدا کنند . ❕ خداوند ایجاد این نوع سیل و سیلاب را نیز به خودش می دهد و می فرماید ؛ « خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر دره و رودخانه اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد، سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد ...» ( رعد 17) 👌و یا در مورد فرعونیان می فرماید ؛ « فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ » « بر آنان طوفان را فرستادیم » ( اعراف 133) ❕طوفان" از ماده" طوف" (بر وزن خوف) به معنى موجود گردنده و طواف كننده است، سپس به هر حادثه اى كه انسان را احاطه كند، طوفان گفته شده، ولى در لغت عرب، بيشتر به و امواج گردنده و كوبنده اى گفته مى شود كه خانه ها را ويران مى كند و درختان را از ريشه برمى كند (اگر چه در زبان فارسى امروز، طوفان بيشتر به بادهاى شديد و كوبنده اطلاق مى گردد) 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 320 👌و در مورد قوم می فرماید ؛ « اما آنها (از خدا) روى گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ (پر بركت) شان را به دو باغ (بى ارزش) با ميوه هاى تلخ، و درختان شوره گز، و اندكى درخت سدر مبدل ساختيم! اين را بخاطر كفرشان به آنها جزا داديم، و آيا جز كفران كننده را به چنين مجازاتى كيفر مى دهيم؟ » ( سبا 16 _ 17) 👌بنابراین سیل و سیلاب خالق دیگری ندارد ، همان خدایی که باران را به مقدار معین نازل می کند ، گاهی از برای امتحان یا تنبیه و هشدار ، بیش از مقدار نیاز باران را نازل می کند تا تبدیل به سیل شود و بندگان صالح امتحان و بندگان متمرد به وسیله آن تنبیه شده و آگاه شوند ، و خداوند صراحتا ایجاد کننده این سیلاب ها را پرودگار یگانه عالم می داند ، توضیحات بیشتر در مورد فلسفه ایجاد سیل و سیلاب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1039 👇 @Rahnamye_Behesht
👇 🔸خانه کعبه هم در موارد متعددی با سیل و سیلاب دچار آسیب شده است . ویرانی خانه کعبه هم از دو است ؛ 1⃣کوتاهی بندگان و اقدامات خرابکارانه آنان ، موجب ایجاد سیل می شود و از آنجایی که خانه کعبه هم یک خانه مادی است که دارای سقف و درب است و در برابر حوادث آسیب پذیر است ، بر اثر کوتاهی بندگان آسیب می شود . 2⃣تمرد بندگان موجب می شود که خداوند آنان را با سیل و طوفان تنبیه و عذاب کند ، از آنجایی که خانه کعبه هم یک خانه است و آسیب پذیر ، وقتی این سیل و طوفان ها برای امتحان یا عذاب کسانی که حول کعبه سکنی دارند ، ایجاد می شود ، کعبه هم به حکم قانون دچار آسیب می شود ، زیرا کعبه یک خانه مادی و دنیوی است نه فرامادی و غیر دنیوی و از گزند حوادث و آسیب ها در امان نیست و خداوند هم نکرده است که این خانه را در برابر تمام حوادث حفظ می کند ، حفظ کردن کعبه در جریان نیز پاسخ روشنی دارد که در گذشته مفصلا به آن پرداخته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/781 ❕لذا ما معتقدیم كه خانه كعبه نخست به دست آدم ساخته شد سپس در طوفان نوح دچار شد ( بحار الانوار ج96 ص65) و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل تجديد بنا و بازسازی گرديد که می توانید تفصیل مطلب را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2015 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔توی سیل اخیر برخی از صندوق های غرق شد ، برخی از سلبریتی ها شبهه می کردند که صندوقی که قرار بود دفع بلا کند خودش در بلا دفع شد برخی از ملحدین هم این طور اشکال کردند ؛ ❕صندوق که بلا دفع میکردی همه عمر... دیدی که چگونه بلا صندوق گرفت.. حالا هى ملاهاى فاسد و مفتخور مردم را ترغيب كنند كه پول بريزيد توى اين صندوقها كه ٧٠ بلا را رفع ميكند چون فلان امام عرب اين را گفته است! هرچند خود همان امام هم نتوانست خودش را ازبلا نجات دهد ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات و روايات اسلامى تأكيد فراوانى بر انفاق و صدقه در راه خدا و كمك به نيازمندان شده كه در چيزى اين گونه تأكيد وارد شده است. ❕اهميت اين مسئله به اندازه اى است كه در قرآن مجيد هنگامى كه به پرهيزگاران نويد بهشت برين را با وسعتى كه به اندازه آسمانها و زمين است مى دهد اولين صفت آنها را انفاق در هر حال مى شمارد، مى فرمايد: «و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است ، (همان) كسانى كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى كنند». ( آل عمران 133 _ 134) ❕در جاى ديگر به كسانى كه آشكارا و پنهان در راه خدا انفاق مى كنند وعده مىدهد كه هيچ ترس و اندوهى (در قيامت) در برابر عذابهاى الهى نخواهند داشت: «آنها كه اموال خود را، شب يا روز، پنهان يا آشكار، انفاق مى كنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگين مى شوند». ( بقره، آيه 274.) ❕مرحوم كلينى در كتاب كافى در آغاز جلد چهارم، چندين باب با روايات بسيار ذكر مى كند درباره اهميت صدقه و اينكه تأثير عميقى در دفع بلا دارد و موجب افزايش و بركت اموال مى شود از در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم ؛ « نيكى و صدقه فقر را از انسان دور مىكند و سبب طول عمر مى شود و نود (و در بعضى از نسخه هاى سبعين به معناى هفتاد) نوع مرگ بد را دور مى سازد». 📚الکافی ج 4 ص 2 ❕در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه فرمود ؛ « اگر خانواده اى از مسلمانان را كه فقيرند تكفل كنم، گرسنگى آنها را برطرف سازم، برهنگان آنها را بپوشانم و آنها را از اينكه دست نياز به سوى مردم دراز كنند باز دارم براى من محبوبتر از آن است كه يك حج و يك حج و يك حج، و همچنان امام عليه السلام ادامه داد تا ده حج و ده حج و ده حج تا به هفتاد حج رسيد به جا آورم». 📚همان ص 2 👌امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «صبحگاهان صدقه دهيد و به آن علاقه چمند باشيد. هيچ مؤمنى نيست كه براى خدا به نيازمند صدقه دهد تا شر بلاهايى كه از آسمان به زمين نازل مى شود در آن روز ازاو باز دارد مگراينكه چنين خواهد كرد و اين شرور را از او دفع مى كند». 📚همان ص 5 👌و فرمود ؛ « صدقه دادن با دست ، مرگ سوء را از انسان دور می کند و هفتاد نوع از انواع بلا را از انسان دفع می کند » 📚بحار الانوار ج 93 ص 129 🔸حال اشکال مطرح شده اینجاست که چرا این از مردم سیل زده دفع بلا نکرد و خود صندوق صدقات هم مثلا غرق شد ؟ 1⃣در پاسخ می گوییم شما از کجا می دانید که صدقه دهندگان در این بلا با مرگ سوء از دنیا رفتند یا گرفتار بلا شدند ❗️علم دارید ❕❔شاید آنانی که نجات کردند و گرفتار بلا نشدند همان صدقه دهندگان بودند . ❔مگر قرار است که صندوق صدقات دفع بلا کند که غرق شدن صندوق صدقات موجب تعجب عده ای شده است ؟! آن که دفع بلا می کند ، خداوند است نه صندوق ، و خداوند نیز به وعده خود نسبت به کسانی که اهل صدقه بوده اند کرده است . 2⃣گاهی ممکن است افرادی هم که صدقه می داده اند ، گرفتار بلا شده باشند ، این از جهت بوده که است آنان اخلاص را رعایت نمی کردند و از روی ریا و چشم و هم چشمی و نام و آوازه ، صدقه و کمک می کرده اند . طبیعی است که این صدقه و انفاق به درد نمی خورد و اثر و فایده ای هم ندارد چنان که در حدیث قدسی آمده است که پرودگار می فرماید ؛ « من بهترین شریک ها هستم ، هر کس عملش برای غیر من باشد ( و دیگری را در عملی که باید برای من باشد شریک کند ) ، من آن عمل را از او نمی کنم تا زمانی که عملش تنها برای من خالص باشد » 📚تفسیر عیاشی ج 2 ص 353 💠 👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇 3⃣گاهی هم ممکن است که افراد صدقه دهنده را رعایت کرده باشند ، اما تقوای خداوند را رعایت نکرده و در کنار صدقه دادن ، تن به گناه و معصیت هم داده باشند ، اینان در عین صدقه دادن باز هم گرفتار بلا و مصیبت می شوند تا سختی که از این بلا و می کشند ، کفاره گناهانشان باشد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «بنده زمانی که گناه کند و کاری نکند که ( تمام ) گناهاش بخشیده شود ، خداوند او را به حزن و بیماری و مبتلا می کند تا کفاره گناهانش باشد » 📚امالی صدوق ص294 4⃣گاهی هم ممکن است افراد صدقه دهنده هم اخلاص را رعایت کرده باشند و هم تقوا را ، اما باز هم گرفتار بلا و مصیبت شوند ، بلا و مصیبت آنان از این جهت است که بلا و مصیبت برایشان بهتر و به آنان است ، خداوندی که صلاح بندگان را بهتر از خودشان می داند و آنان را دوست نیز می دارد ، این بلا و مصیبت را برایشان ایجاد می کند تا از طریق خارج نشوند . در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص 60 5⃣در مواردی هم بلا و مصیبت از باب ؛ « هر که در این بزم مقرب تر است ، جام بلا بیشترش می دهند » می باشد . بندگان صالح خداوند بیش از دیگران در معرض بلا و مصیبت هستند ، اگر چه اهل صدقه و اخلاص و تقوی هم هستند . خداوند آنان را گرفتار می کند ، تا با صبر و بردباری آنان بر ، پاداش های فراوان و بی نهایت به آنان بدهد ، در راس این دسته پیامبران و اولیاء هستند ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر گرفتار مصیبتی در جانت یا مالت یا فرزندت شدی ، مصائب پیامبر خدا را متذکر شو زیرا هیچ یک از خلائق به مانند پیامبر اسلام گرفتار نشدند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص267 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش بگیرند بی آنکه مرتکب شده باشند» 📚الکافی ج2 ص325 _ قرب الاسناد ص79 ❕و فرمود ؛ «شدید ترین بلاها برای انبیا است سپس کسانی که به انبیا نزدیکترند و از پی آنان می آیند سپس سایر مومنان به تناسب » 📚الکافی ج2 ص252 🔶و : «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار میکند» 📚الکافی،ج2 ص 252 ❕بنابراین ، حکم اولیه و آن است که صدقه دادن موجب دفع بلا می شود ، اما این حکم کلی ، همانند بسیاری دیگر از احکام کلی الهی و ، استثناءاتی دارد که ما در بالا ، به برخی از این استثنائات ، اشاره داشتیم ، این استثنائات ، همانند تبصره هایی است که در قوانین کلی بشری و مجالس قانون گذاری ، وجود دارد ، روشن است که وجود تبصره با قانون کلی ، هیچ گونه تضادی ندارد . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این قضیه قرآن پیدا شده در چیست که کانال های ملحد آن را دلیلی بر تحریف قرآن محسوب کرده و می گویند که قرآن کنونی مطابق با قرآن گذشته نیست و تحریف شده است ❗️❗️ 💠💠 👌بعد از شهادت پيامبر اكرم ، بعضى از صحابه مانند ، ابن مسعود، ابىّ بن كعب، ابو موسى و ... هر يك برطبق ذوق خود ترتيب دادند كه از نظر ترتيب سوره ها و شيوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نيز گروه گروه شدند و هر گروهى از يك صحابه تقليد كرده، و برطبق مصحف او قرائت مى كردند. اين امر موجب شد، اختلافات بين مردم بالا بگيرد؛ به گونه اى كه عده اى، قرائت عده اى ديگر را غلط بداند؛ تا زمان كه اختلافها به شدت زياد شد و نگرانى هايى براى دستگاه حاكم به وجود آورد . ❕عوامل مؤثر در اختلاف قرائت ، بيشتر به رسم الخط مصحف بازمى گردد؛ چرا كه الفهاى ممدوده وجود نداشت؛ نقاط كلمات و نيز علامتها و شكلها نوشته نمى شد؛ افزون بر اينها بعضى از حروف به گونه اى نوشته مى شد كه مشابه حروف ديگر بود و آموزش آن تنها به وسيله قارى ممكن بود؛ اجتهادهاى شخصى قرّاء و لهجه هاى آنها نيز در كنار ديگر تأثيرگذار بود. 📚تاریخ قرآن ، معرفت ، ص 100 ❕عوامل بروز اختلاف قرائات چه بود ؛ ❕1. خالى بودن مصاحف از نقطه و اعراب؛ 2. عدم نگارش الف در وسط كلمات كه موجب اختلاف قرائت در كلماتى چون مسكين، مساكين و يخدعون با يخادعون و قصص و مى گرديد؛ 3. تفاوت لهجه ها؛ 4. اجتهاد و اعمال رأى قاريان. 📚پرسمان علوم قرآنی ص 91 ❕اجتهادات باطل ، موجب اختلاف شديد در نحوه قرائت قرآن گشت مثلا عبد اللّه بن مسعود و ابىّ بن كعب و مانند آنان كلمات قرآن را به مرادف تبديل كردند و در كار خود به آن حديث تمسك مى كردند. و از ابن مسعود نقل شده كه به جاى «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «كالصّوف المنفوش» تلاوت مى كرد، و مى گفت: چون صوف در معناى عهن است. و ابىّ بن كعب در آيه شريفه «كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ»، «سعوا فيه» يا «مرّوا فيه» تلاوت مى كرد، و مى گفت چون مشى و سعى و مرور داراى معناى واحدند، و همينطور انس در آيه شريفه «هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا» «اصوب قيلا» مى خوانده، و در وجه آن مى گفته اقوم و به يك معنايند. 📚تاریخ و علوم قرآن ص 172 ❕ما معتقدیم خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش می دهند دلیل بر تحریف قرآن نیست زیرا قرآن و قرائت های یاد شده دو حقیقت متمایز هستند .حقیقت قرآن سوای هاست و قرائت ها نمی تواند در نص قرآن تاثیر گذار باشد 👌قرآن کریم که سخن خداوند و اخرین کتاب اسمانی است از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است .پیامبر گرامی نسبت به قرائت ،حفظ و جمع آوری قرآن سفارش اکید داشته مسلمانان آن را محور و اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از روزمره خود می دانستند ❕متن قرآن در طول تاریخ اسلام سینه به سینه و دست به دست از نسلی به نسل بعد منتقل شده و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا در طول تاریخ رواج داشته است 💢امام صادق علیه السلام فرمود: « قرآن یکی بیش نیست و بر سر قرائت آن از جانب راویان ( قرآن ) صورت گرفته است» 📚الکافی ج2 ص630 ♦️وفرمود: « قرآن بر حرف واحد و از نزد خدای واحد نازل گشته است» 📚همان مدرک ❗️قرائت قرآن طبق قرائت مشهور که از پیامبر گرامی برجای مانده بوده و سینه به سینه منتقل میشد بین مردم رواج داشته تا ان جا که برخی از افراد از سر اجتهادات اشتباه از مشهور جدا شده ویک سری قرائت های شخصی را ابداع کرده که مورد تایید جامعه اسلامی نبوده است و اهل بیت نیز با آنها مخالفت کرده اند ومردم را امر میکردند که قرآن را طبق قرائت که برجای مانده از پیامبر بوده تلاوت کنند ❕سالمه بن سلمه می گوید : شخصی در محضر امام صادق آیاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود .امام به او فرمود: « از این قرائت خود داری کن و همان گونه که می خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج2 ص633 ♦️وفرمود: « همان گونه که اموخته اید ( ومشهور بوده) قرآن را بخوانید( وبه اجتهادات قاریان توجه نکنید)» 📚الکافی ج2 ص630 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 🔵یگانه قرائتی که دارای سند و با پشتوانه جمهور و طبق قرائت مشهور که بر جای مانده از پیامبر بوده استحکام یافته است قرائت حفص از عاصم بوده که این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میان مسلمین متداول بوده است چرا که : ❗️قرائت او همان قرائت عامه و مشهور مسلمین بوده است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا با انچه که با قرائت و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بوده پای بند بودند . 👌این قرائت را عاصم از شیخ ابوعبدالرحمان سلمی و او از امیر المومنین اخذ کرده است 📚معرفه القرائ الکبار ج1 ص77 ♦️و علی علیه السلام به هیچ عنوان قرائتی جز انچه با نصی اصلی وحی که میان مسلمانان متواتر بوده قرائت نمیکرده است از این رو در تمامی ادوار تاریخ مسلمانان مورد اعتماد قرار گرفت و قرآن های کنونی نیز طبق همین قرائت مشهور مسلمین بر جای مانده از قرائت پیامبر است ♦️ابن شهر اشوب چنین می اورد: « عاصم قرائت را از ابو عبدالرحمان سلمی فرا گرفته او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی علیه السلام دریافت کرده لذا فصیح ترین قرائات قرائت عاصم است زیرا از ریشه آن را فرا گرفته و هر انچه دیگران کج رفته اند او راه استوار را انتخاب نموده است» 📚مناقب ج2 ص43 ♦️حاصل انکه قرآن بر یک قرائت نازل شده و این قرائت همان قرائتی است که بین مسلمین مشهور بوده و از پیامبر بر جای مانده است که قرائت حفص از عاصم از سلمی و از علی علیه اسلام مطابق همین قرائت مشهور مسلمین و بر جای مانده از پیامبر است و سایر قرائات که قرائات شاذ بوده مورد تایید مسلمین و جامعه اسلامی نبوده وحجیت ندارد . ❕در سال 1972 میلادی در مسجد جامع صنعا ، نوشته هایی از برخی از آیات قرآن کشف شد که گفته می شود که متعلق به قرون ابتدایی اسلام تا قرن چهارم است که بعضا اختلافاتی با قرآن کنونی دارد . ❕این اختلافات ، همان است که در بالا عنوان اختلاف قرائت گذشت . برخی از صحابه و تابعین و پیروانشان ، بر خلاف قرائت مشهور ، و از روی اجتهادات باطل ، قرائات دیگری از قرآن ارائه می دادند که قابل قبول عموم جامعه مسلمین نبوده است . این قرائات شاذ و نادر به عنوان دست نوشته از آن ها باقی مانده تا آن که اخیرا در مسجد جامع ، آن ها مورد کشف قرار می گیرد . ❕بنابراین به هیچ عنوان نمی توان این کشفیات جدید را دلیلی بر تحریف قرآن دانست ، این کشفیات پرده از همان اختلاف قرائات بر می دارد که ما گفتیم ، قرائات مختلف از قرآن بر مبنای اجتهادات باطل صورت گرفته و مورد قبول اهل بیت علیهم السلام و عموم مسلمین نبوده است . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
⚫️ویژه نامه شهادت امام کاظم علیه السلام ؛ 💠جایگاه امام کاظم علیه السلام در نزد مخالفین ایشان و علمای اهل سنت ؛ 1⃣ «ابو حاتم» درباره امام كاظم عليه السّلام مى گويد: « مورد وثوق، راستگو و يكى از امامان مسلمين است». 📚تهذیب التهذیب ج 10 ص 240 2⃣«خطيب بغدادى» حضرت را چنين توصيف مى كند: « او بخشنده و بزرگوار بود به او خبر مى رسيد كه شخصى او را [با زبان] آزار مى دهد. حضرت كيسه اى حاوى هزار دينار براى او مى فرستاد. گاهى مى شد كه كيسه هاى سيصد و چهارصد و دويست دينارى را در [ميان مردم] مدينه توزيع مى كرد. هرگاه مانند كيسه هاى موسى بن جعفر [عليه السّلام] به كسى مى رسيد او را بى نياز مى كرد». 📚تاریخ بغداد ج 13 ص 27 3⃣توصيف حضرت كاظم عليه السّلام را در بيان «ابن صبّاغ مالكى» چنين مى خوانيم: «مناقب و كرامات آشكار و فضايل و صفت هاى خيره كننده او گواهى مى دهند كه او از آسمان شرافت برآمد و از آن فراتر رفت، اوج شايستگى ها را درنورديد و به ستيغ آن رسيد، سرورى در برابر او قد خم كرد و او آن را مركب خود گرداند و در بهره هاى بزرگوارى به داورى نشست و برگزيده آن را انتخاب كرد و نيك برگزيد». 📚الفصول المهمه ص 217 4⃣«سبط ابن الجوزى» حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام را چنين توصيف مى كند: « موسى فرزند جعفر، فرزند محمد (باقر)، فرزند على بن الحسين، فرزند على بن ابى طالب، كنيه اش «ابو الحسن» و به كاظم، مأمون (به امانت شناخته شده)، پاكيزه و سرور ملقب بود و به دليل عبادت و شب زنده دارى اش، بنده صالح خدا خوانده مى شد». 📚تذکره الخواص ص 312 5⃣«كمال الدين، محمد بن طلحه شافعى» درباره امام كاظم عليه السّلام مى گويد: « او امام گرانقدر، عظيم الشأن، بزرگ و كوشا در اجتهاد، به عبادت و بندگى خداوند بلند آوازه، بر امر بندگى مواظب و در كرامتها مشهور است. شب را به نماز و عبادت و سجده به درگاه خدا سپرى مىكرد و روز را به صدقه دادن و روزه دارى به شام مىرساند. به سبب بردبارى فوق العاده و چشم پوشى از آنان كه در حق وى ستم روا داشته و دست تطاول به سوى او دراز مىكردند «كاظم» خوانده شده است. او بدكردارى نسبت به خود را با نيكى به بدكردار و ظلم ظالم در حق خود را باگذشت از او جبران مىكرد. «عبد صالح» خوانده مى شد، زيرا بسيار عبادت مىكرد. مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مىديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است». 📚مطالب السوول ص 83 6⃣«احمد بن يوسف دمشقى قرمانى» امام را چنين تعريف كرده است: « او امام گرانقدر، يگانه عصر و حجت [بر مردم] است. شب را به نماز و بندگى صبح نموده و روز را به روزه شام مىكرد. از آنرو «كاظم» خوانده مىشود كه بى حد و حساب بردبار بوده و با كسى كه به حضرتش بدى مىكرد، راه گذشت در پيش مىگرفت. نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ... كرامات آشكارى از او ديده مىشود و مناقب خيره كننده اى دارد. از آسمان شرافت برآمد و از آن فراتر رفت و اوج شايستگى ها را در نورديد و به ستيغ آن رسيد». 📚اخبار الدول ص 112 7⃣«محمد بن احمد ذهبى» در توصيف امام موسى بن جعفر عليه السّلام مى نويسد: « [امام] موسى از بهترين حكيمان و از بندگان پرهيزگار خدا بود. مرقد او در بغداد (كاظمين امروز) شناخته شده است. در سال 183 ق. در 55 سالگى زندگى را وداع گفت». 📚میزان الاعتدال ج 3 ص 209 8⃣عبد المؤمن شبلنجى»، امام كاظم را چنين توصيف مى كند: « موسى كاظم رضى اللّه عنه عابدترين اهل زمان خود، دانشمندترين، بخشنده ترين و بزرگوارترين آنان بود. جوياى احوال فقيران و بينوايان مدينه مى شد و شبانه درهم و دينار و ديگر نيازمندى هاى زندگى را براى آنان مىبرد و آنان منبع اين بخششها را نمىشناختند. پس از وفات آن حضرت بود كه از خاستگاه اين كمكها آگاه شدند» 📚نور الابصار ص 218 9⃣ابن حجر نیز می نویسد ؛ « موسی الکاظم وارث علم و معرفت و کمال و فضل پدرش بود ، به او کاظم می گفتند به خاطر کثرت گذشت او از دیگران و حلم ورزیدن او ، و در نزد اهل عراق به باب قضاء الحوائج در نزد خدا معروف بود و او عابدترین مردم زمان خودش و عالمترین و بخشنده ترین آنها بود » 📚الصواعق المحرقه ص 121 ط البابی بحلب 0⃣1⃣یافعی نیز در مورد امام علیه السلام می گوید ؛ « او صالح و جواد و حلیم و کبیر القدر و مقام بود و به خاطر عبادت و سعی و تلاشش در بندگی خدا ، عبد صالح خوانده می شد و بخشنده و کریم بود » 📚مراه الجنان ج 1 ص 394 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️ 💠💠 👌شیخ عباس می نویسد ؛ «امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است» 📚منتهی الامال ج 3 ص 1463 ❕محمد بن طلحه در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛ « مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است». 📚مطالب السوول ص 83 ❕احمد بن یوسف یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛ « امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او نياز برده، نوميد بازنگشته است ...» 📚اخبار الدول ص 112 ❕ابو علی که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛ « هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم مرا برطرف مى كند» 📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120 👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است » 📚تحفه العالم ج 2 ص 20 ❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند. 👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد. زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد » 📚 المناقب ج 4 ص 305 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
👌برخی از پرسش و پاسخهای کانال پیرامون امام کاظم علیه السلام ؛ 1⃣می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود ❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8791 2⃣این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8793 3⃣جایگاه امام کاظم علیه السلام و فضائل و مناقب ایشان در نزد بزرگان اهل سنت ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8796 4⃣آیا حقیقت دارد که امام کاظم دخترش را به نام نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8451 5⃣آیا حقیقت دارد که مادر امام کاظم کنیز بوده است ❗️این که مادران برخی امامان کنیز بودند این واسه امامان بد نبود که مادرانشان کنیز هستند ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8030 6⃣شیعه همان عقائد مسیحیت مانند عقیده به فداء و فدا شدن عیسی جهت آمرزش گناهان مسیحیان را دارند.در روایتی از امام کاظم در کتب شیعه آمده است که من با دادن جان خودم شیعیان را حفظ کردم زمانی که خدا بر شیعیان غضب کرده بود ❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6901 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم. ❕اشاره ای به مقام حضرت ابوطالب علیه السلام در روایات شیعه؛ 🔷شیخ روایت می کند: « پس از وفات ابوطالب ، پیامبر بر بالین او وارد شد و خطاب به ایشان عرضه داشت که یا عموجان شما مرا زمانی که یتیم بودم تحت تکفل خود در آوردی و مرا که صغیر بودم تحت تربیت خود قرار دادی و در زمان بزرگسالیم مورد نصرت قرار دادی .خداوند پاداش خیر به تو دهد» 👌پس از آن علی را امر کرد که ایشان را غسل کرده و تجهیز کند» 📚امالی صدوق ص243 🔶مرحوم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: « علی علیه السلام روزی در رحبه نشسته بود و مردم نیز حول او گرد آمده بودند . مردی حضرت را مخاطب قرار داد که شما در جایگاهی الهی قرار دارید اما افسوس که پدرت در آتش است . ❕حضرت علی فرمود ساکت باش خداوند دندانهایت را فرو ریزد . قسم به خداوندی که محمد را به حق به پیامبری برگزید اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند را می پذیرد . پدرم در آتش معذب باشد در حالی که پسرش تقسیم کننده بهشت و دوزخ است . ❕قسم به خداوند نور پدرم در قیامت بر تمام انوار مردمان چیره می شود الا نور پیامبر و امامان زیرا نور او از نور ماست که خداوند دو هزار سال قبل از خلقت آدم آن را کرده بود» 📚الاحتجاج ج1 ص230 📚امالی شیخ طوسی ص192 🗯حضرت ابوطالب از جمله حضرت عیسی علیهما السلام نیز تلقی می شده است چنان که امام علیه السلام فرمود: « وقتی پیامبر اسلام مبعوث شد ابوطالب نبوت را به پیامبر تقدیم کرد» 📚الکافی ج1 ص445 🔷علامه می گوید: « ابوطالب از جمله اوصیاء بود و او امین بر وصایای انبیاء محسوب می شد » 📚بحار الانوار ج35 ص74 ❕متاسفانه برخی مخالفان مکتب اهل بیت علیهم السلام به خاطر دشمنی که با علی علیه السلام دارند ، برایشان سنگین است که پدر حضرت علی را به عنوان فردی مومن و موحد معرفی کنند لذا سعی می کنند به دروغ و تدلیس حضرت را کافر ( نعوذ بالله ) و اهل دوزخ معرفی کنند . 👌ما در دو پست زیر پاسخ برخی تدلیس ها و یاوه گویی های آنان را داده ایم و ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام را از کتب خودشان اثبات کرده ایم ؛ 1⃣ https://t.me/Rahnamye_Behesht/2667 2⃣ https://t.me/Rahnamye_Behesht/3640 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔ادله ای که برای ایمان ابوطالب از کتب اهل سنت ارائه دادید قانع کننده نیست ❗️برای دوستان ام ارائه دادم اما قبول نکردند ❕ 💠💠 👌 طرز تفكر و عقيده هر شخص را از سه راه مى توان به دست آورد ؛ 1⃣بررسى آثار علمى و ادبى كه از او به يادگار مانده است.2⃣ طرز رفتار و كردار او در ميان جامعه. 3⃣ عقيده دوستان و نزديكان بى غرض او در حقّ وى. 1⃣اشعار و سروده هاى ابو طالب، كاملا گواهى بر ايمان و اخلاص وى مى دهد. ❕همچنين، خدمات ارزشمند او در ده سال آخر عمرش، گواه محكمى بر ايمان فوق العاده او است. عقيده نزديكان بى غرض وى نيز اين است كه او فردى مسلمان و با ايمان بوده است و هرگز كسى از دوستان و اقوام وى در حقش جز تصديق اخلاص و ايمانش چيز ديگرى نگفته است. ❕ از ميان قصايد طولانى وى، قطعاتى چند انتخاب كرده و در اين جا براى روشن شدن مطلب مى آوريم: « اشخاص شريف و فهميده بدانند كه محمد بسان موسى و مسيح پيامبر است ، همان نور آسمانى را كه آن دو نفر در اختيار داشتند، او نيز دارد و تمام پيامبران به فرمان خداوند، مردم را راهنمايى و از گناه باز مى دارند » 📚مجمع البیان ج 7 ص 37_ مستدرک حاکم ج 2 ص 623 «همان نور آسمانى را كه آن دو نفر در اختيار داشتند، او نيز دارد و تمام پيامبران به فرمان خداوند، مردم را راهنمايى و از گناه باز مى دارند » « سران قريش! تصور كرده ايد كه مى توانيد بر او دست بيابيد؛ در صورتى كه آرزويى را در سر مى پرورانيد كه كمتر از خوابهاى آشفته نيست. او پيامبر است، وحى از جانب خدا بر وى نازل مى گردد و كسى كه بگويد: نه، انگشت پشيمانى به دندان خواهد گرفت.» 📚دیوان ابوطالب ص 32_ سیره ابن هشام ج 1 ص 373 « قريش آيا نمى دانيد كه ما او (محمّد) را مانند موسى پيامبر يافته ايم و نام و نشان او در كتابهاى آسمانى قيد گرديده است. و بندگان خدا محبت مخصوصى به وى دارند و نبايد درباره كسى كه خدا محبت او را در دلهايى به وديعت گذاشته، ستم كرد.» 📚دیوان ابوطالب ص 32_ سیره ابن هشام ج 1 ص 373 «برادرزاده ام! هرگز قريش به تو دست نخواهند يافت و تا آن روزى كه لحد را بستر كنم و در ميان خاك بخوابم، دست از يارى تو برنخواهم داشت. به آنچه مأمورى آشكار كن، از هيچ چيز مترس و بشارت ده و چشمانى را روشن ساز ، مرا به آيين خود خواندى و مى دانم تو پند دهنده منى، و در دعوت خود امين و درست كارى، حقا كه كيش «محمد» از بهترين آيينها است.» 📚تاریخ ابن کثیر ج 2 ص 42 «يا اينكه ايمان، به قرآن سراپا شگفتى بياوريد كه بر پيامبرى مانند موسى و يونس نازل شده است. » 📚شرح ابن ابی الحدید ج 14 ص 74 👌هر يك از اين قطعات، قسمت كوچكى از قصايد مفصل و سراپا نغز ابو طالب است كه ما به عنوان گواه، برجسته هاى آنها را كه صريحا بيانگر ايمان وى به كيش برادرزاده اش است، انتخاب كرديم. ❕خلاصه سخن: هر يك از اين اشعار در اثبات ايمان و اخلاص گوينده آنها كافى است و اگر گوينده اين ابيات يك فرد خارج از محيط اغراض و تعصبات بود، همگى بالاتفاق به ايمان و اسلام سراينده آن حكم مى كرديم، ولى از آنجا كه سازنده آنها «ابو طالب» است و دستگاه تبليغاتى سازمانهاى سياسى اموى و عباسى پيوسته بر ضد آل ابو طالب كار مى كرد؛ از اين نظر گروهى نخواسته اند چنين فضيلت و مزيّتى را براى ابو طالب اثبات كنند. 👌از طرفى وى، پدر على است كه دستگاههاى تبليغى خلفا بر ضد وى پيوسته تبليغ مى كردند، زيرا اسلام و ايمان پدرش، فضيلت بارزى درباره وى حساب مى شد؛ در حالى كه كفر و شرك پدران خلفا موجب كسر شأن آنان بود. 💠ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht 💠ادامه پاسخ ؛ 2⃣راه دوم، طرز رفتار او با پيامبر و نحوه فداكارى و دفاعش از ساحت اقدس پيامبر است و هر كدام از آن خدمات مى تواند، آئينه فكر و روشنگر روحياتش باشد، زيرا: 👌ابو طالب شخصيتى است كه راضى نشد، برادرزاده اش دل شكسته شود و على رغم تمام موانع و نبود امكانات، او را همراه خود به شام برد. ❕پايه اعتقاد او به فرزند برادر، تا آن حد است كه او را همراه خود به مصلّى برده و خدا را به مقام او قسم داد و باران رحمت طلبيد. 📚الغدیر ج 7 ص 346 👌وى در راه حفظ پيامبر از پاى ننشست و سه سال آوارگى و زندگى در شكاف كوه و اعماق درّه را بر رياست و سيادت مكّه ترجيح داد تا آنجا كه اين آوارگى او را فرسوده ساخت و مزاج خود را از دست داد و چند روز پس از نقض محاصره اقتصادى كه به خانه و زندگى برگشت، از دنيا رفت. ❕ايمان او به رسول خدا به قدرى محكم بود كه رضايت داشت تمام فرزندان عزيزش كشته شوند، ولى او زنده بماند. على را در رختخواب وى مى خوابانيد تا اگر سوء قصدى در كار باشد متوجه وى نباشد. بالاتر از آن، روزى حاضر شد، تمام سران قريش به عنوان انتقام كشته شوند و طبعا تمام قبيله بنى هاشم نيز كشته مى شدند. ❕ابو طا
لب هنگام مرگ به فرزندان خود چنين گفت: من «محمد» را به شما توصيه مى كنم، زيرا او امين قريش و راستگوى عرب و حايز تمام كمالات است، آيينى آورده كه دلها بدان ايمان دارد، اما زبانها از ترس شماتت به انكار آن برخاسته است. من اكنون مىبينم كه افتادگان و ضعيفان عرب به حمايت او برخاسته و به او ايمان آورده اند و محمد به كمك آنان بر شكستن صفوف قريش قيام كرده است. سران قريش را خوار، خانه هاى آنان را ويران و بى پناهان آنها را قوى و نيرومند كرده است. 👌سپس گفتار خود را با جمله هاى زير پايان داد: « اى خويشاوندان من، از دوستان و حاميان حزب او (اسلام) گرديد. هر كس از وى پيروى كند، سعادتمند مى گردد، هرگاه اجلم مهلت مى داد، من از او حوادث و مكاره روزگار را دفع مى كردم. » 📚سیره حلبی ج 1 ص 351_ تاریخ الخمیس ج 1 ص 339 👌بى شك وى در اين آرزو راستگو بوده، زيرا خدمات و جان فشانى هاى ده ساله وى، گواه صدق گفتارش است. چنانكه گواه صدق، وعده اى است كه وى در آغاز بعثت به محمد داد، زيرا روزى كه پيامبر تمام اعمام و خويشاوندان خود را دور خود جمع كرد و آيين اسلام را به آنان عرضه داشت، ابو طالب به وى چنين گفت: « برادرزاده ام قيام كن، تو والا مقامى، حزب تو از گرامى ترين حزبهاست، تو فرزند مرد بزرگى هستى، هرگاه زبانى تو را آزار دهد، زبانهاى تيزى به دفاع تو برمى خيزد و شمشيرهاى برنده اى آنها را مى ربايد. به خدا سوگند! اعراب مانند خضوع كودك به مادرش، در پيشگاه تو فروتن خواهند شد. » 📚الطرائف ص 85 3⃣ايمان و اخلاص ابو طالب را بايد از نزديكان بى غرض وى پرسيد، زيرا اهل خانه به درون خانه و آنچه در آن مى گذرد داناترند. ❕وقتى على خبر مرگ ابو طالب را به پيامبر داد؛ وى سخت گريست و به على دستور غسل و كفن و دفن صادر كرد و از خدا برايش طلب مغفرت نمود. 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 14 ص 76 👌در محضر امام چهارم، سخن از ايمان ابو طالب به ميان آمد. وى فرمود: «در شگفتم كه چرا مردم در اخلاص او ترديد دارند؛ در صورتى كه، هيچ زن مسلمانى نبايد بعد از گزينش اسلام در حباله شوهر كافر خود بماند و فاطمه بنت اسد، از سابقات در اسلام و از آن زنانى است كه خيلى جلوتر به پيامبر ايمان آورد و همين زن مسلمان در نكاح ابو طالب بود تا روزى كه وى از دنيا رفت و ايمان ابو طالب بر ايمان بسيارى از مردم ترجيح دارد و امير مؤمنان دستور مى داد از طرف وى حج به جا آورند. 📚همان، مدرک ص 69. ❕برگرفته از کتاب فروغ ابدیت ، ص 361 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185