🔸ادامه 👇
❕يكى ديگر از فرزندان امام حسن عليه السلام كه در كربلا شهيد شد، ابو بكر نام داشت. سنّ او را 35 سال گفته اند.
👌 در «زيارت ناحيّه مقدسه»، در باره وى آمده است ؛
« سلام بر ابو بكر، فرزند حسن بن على پاك و ولى! آن تيرخورده با تير كُشنده! خداوند، قاتلش عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى را لعنت كند »
📚الاقبال بالاعمال ج 3 ص 75
❕شیخ مفید می نویسد ؛
« عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى، تيرى به سوى ابو بكر بن حسن بن على بن ابى طالب انداخت و او را كُشت»
📚الإرشاد ج 2 ص 109، مثير الأحزان: ص 68، إعلام الورى: ج 1 ص 466؛
❕در رابطه با نامگذاری های صورت گرفته به نام اسامی خلفاء ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3109
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034
👌می بینید که ما از این شهداء نام می بریم و کیفیت شهادت و مظلومیت آنان را در کتب تاریخی و مقاتلی خود بیان می کنیم .
❕در جلسات عزاداری هم اگر موضوع منبر و سخنرانی ، شهدای کربلا باشد ، از این شهداء و کیفیت شهادت آنان سخن به میان می آوریم .
👌طبیعی است معاندین جیره خواری که در سوله های منافقین در آلبانی مشغول شبهه پراکنی هستند ، در مجالس عزاداری ما حضور ندارند تا شاهد ذکر مصیبت ما در مورد شهدای فوق الذکر باشند .
❕ممکن است آنچه برای معاند موجب شبهه شده است ، نامگذاری شب و روز هر یک از ایام ابتدایی محرم به موضوع و مناسبتی است که عرفا و به تدریج توسط مداحان صورت گرفته است که در هر روزی از یک واقعه مهم و شهید شاخصی یاد می کنند و ذکر مصیبت می خوانند .
✔️شب و روز اول روضه مسلم بن عقیل ، شب و روز دوم: ورود به کربلا ، شب و روز سوم ، روضه رقیه دختر امام حسین علیه السلام ، شب و روز چهارم ، فرزندان حضرت زینب ، یا حر بن یزید ریاحی، یا طفلان مسلم یا برخی از اصحاب معروف مثل حبیب بن مظاهر، زهیر و...شب و روز پنجم: عبدالله بن حسن ، شب وروز ششم: قاسم بن حسن ، شب و روز هفتم: علی اصغر و در برخی مناطق حضرت ابوالفضل شب و روز هشتم: علی اکبر ، شب و روز نهم: روز نهم تاسوعا است و روضه حضرت ابوالفضل (عباس بن علی) خوانده میشود. شب و روز دهم: روز دهم روز عاشورا که روضههای مربوط به شخص امام حسین خوانده میشود.شام روز دهم: شام غریبان، روضه حضرت زینب.
🌐https://b2n.ir/944146
❕این تقسیم بندی را ذاکرین به نام شهدای شاخص صورت داده اند و بر طبق آن محور روضه های خود را حول آن شهید قرار داده اند ، اما این دلیل بر آن نیست که از سایر شهداء کربلا سخنی به میان نمی آید و برایشان عزاداری نمی شود .
👌ما برای دیگر شهداء کربلا را نیز عزاداری کرده و از مقتل و کیفیت شهادت آنان چه در کتب و چه در مجالس، سخن به میان می آوریم ، اما معاندین چون سر سفره اربابان آمریکایی و اسرائیلی خویش هستند ، از مجالس ما اطلاع ندارند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕معاند دلقک سه تحدی پیرامون واقعه کربلا را مطرح کرده است ❗️ 👌پاسخش را در ذیل بخوانید 👇
❕معاند دلقک برای قطع نشدن جیره و مستمری اش نخواسته است که در این ایام محرم بیکار باشد و سه سوال مطرح کرده است ؛
1⃣اثبات وجود تاریخی رقیه سلام الله علیها 2⃣روایت در مورد اینکه یزید به کشتن امام حسین علیه السلام فرمان داده است 3⃣چرا از شهدایی که همنام خلفاء بوده اند نام نمی بریم ❗️
1⃣در مورد حضرت رقیه سلام الله علیها در گذشته توضیحات کافی داده شده است ، هم اینک اضافه می کنیم ؛
❕نسب شناس معروف قرن ششم، ابن فُندُق بيهقى (م 565 ق) است در لباب الأنساب مى نويسد ؛
« از فرزندان امام حسين عليه السلام ( بعد از عاشوراء ) جز زين العابدين عليه السلام، فاطمه، سَكينه و رُقيّه، باقى نماند »
📚لباب الانساب ج 1 ص 355
❕مرحوم سيد بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا كه نقل مى كند حسين عليه السلام زنان را دلدارى مى دهد، از رقيه نام مى برد و مى نويسد ؛
« امام حسين عليه السلام امّ كلثوم، زينب، رقيه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آنها را به صبر و بردبارى دعوت كرد »
📚الملهوف ص 141
❕این جریان مورد نقل دیگران نیز قرار گرفته است ؛
📚احقاق الحق ج 11 ص 633 _ ینابیع الموده ، قندوزی حنفی ، ج 3 ص 79
👌مرحوم علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعه از رقيه بنت الحسين ياد مى كند و مى گويد در دمشق قبرى است كه منسوب به اوست .
📚اعیان الشیعه ج 7 ص 34
❕در رياحين الشريعه نيز نام آن دختر رقيه آمده است .
📚ریاحین الشریعه ج 3 ص 309
👌شیخ عباس قمی نیز قضیه دخترک خردسال امام حسین علیه السلام و شهادت او را در خرابه شام نقل می کند ؛
📚نفس المهموم ص 259
👌و ما در ذیل از علماء و محدثین بزرگ و ثقه و مورد اعتمادی آوردیم که آنان قضیه شهادت رقیه دختر امام حسین علیه السلام در شام را نقل کرده اند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2085
👌اینان از علمای بزرگ و مورد اطمینان هستند که جریان مذکور را نقل کرده اند و ما حق شک و تردید در آنچه که جمعی از محدثین مورد اعتماد شیعه آن را نقل کرده اند ، نداریم و نقل آنان برای ما حجت است ، چرا که آنان ثقه بوده اند و حتما مبتنی بر منابع متقدم نقل کرده اند ، چنان که امام عصر علیه السلام فرمود ؛
« برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند »
📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150
2⃣در مورد دستور یزید به قتل امام حسین علیه السلام نیز معاند سخن ابلهانه ای مطرح کرده است ، از نظر شیعه این قضیه مسلم و قطعی است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛
📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47
❕نصوص مسلم و قطعی اهلسنت نیز گواه بر آن است که یزید ، دستور قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده است که در ذیل می توانید بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1293
❕آلوسی از بزرگان اهل سنت می گوید ؛
« برای یزید مانندی در میان فاسقان یافت نمی شود و ظاهر آن است که توبه نکرده است ، چنان که در حکم او هستند افرادی مانند ابن زیاد ، عمر سعد ، و دیگر همراهان آنها ، پس تا روز قیامت و هرگاه قطره اشکی برای حسین ریخته می شود ، لعنت خدا بر همه اینان و یاران و پیروانشان و هر که ارادتی به آنان دارد »
📚روح المعانی ج26 ص73
3⃣در رابطه با پرسش سوم او ، پاسخ ساعات گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2673
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که می گوید چرا امام حسین علیه السلام خانواده خود را به همراه خویش به کربلا برد و آنان را در معرض کشته شدن قرار داد را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3192
👌در رابطه با اشکال معاند که براستی واقعیت دارد که انسان هر جنایتی بکند ، آن وقت با یک اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام تمام گناهانش بخشیده شود ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1646
#نهی_علی_علیه_السلام_از_گریه_کردن
🤔#پرسش
❔عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان
❕در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
امالی صدوق ص ۳۹۶
٨) روايت بعدی از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
💠#پاسخ💠
❕قلب انسان كانون عواطف است و اين عواطف مخصوصا هنگامى كه شديد باشد، در همه وجود انسان اثر مى گذارد. هنگامى كه عزيزى از دست رود، قلب متلاطم مى گردد و اشك جارى مى شود، بغض گلوى انسان را مى گيرد و زبان به اظهار اشتياق به عزيز از دست رفته مى پردازد. اينها هيچكدام ممنوع نيست، بلكه ممدوح است .
❕در حديثى مى خوانيم ؛ «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه (در جنگ موته) به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى شد شديدا براى آنها گريه مى كرد و مى گفت: آنها براى من سخن مى گفتند و با آنها انس مى گرفتم، هردو باهم رفتند».
📚الفقیه ج 1 ص 177
❕و نيز در داستان جنگ احد مى خوانيم ؛ «هنگامى كه پيغمبر به مدينه بازگشت از هر خانه اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: ولى حمزه گريه كنندگانى ندارد. اهل مدينه كه از اين سخن
باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز (زمانى كه امام باقر عليه السّلام اين حديث را بيان مى فرمود ادامه دارد).
📚همان ص 183
❕حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى گريد و قلب محزون مى شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى گويم»
📚الکافی ج 3 ص 262
🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« گریه کردن بر فراق عزیزان موجب تسکین و آرامش انسان می شود »
📚الفقیه ج 1 ص 187
👌در نقل دیگری آمده است ؛
« فاطمه عليها السلام براى پدر خود نوحه كرد و رسول خدا دستور داد براى حمزه نوحه گرى كنند. »
📚بحار الانوار ج 82 ص 84
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« امام باقر به امام صادق علیهما السلام سفارش كرد که از مالم فلان مقدار را اختصاص بده تا نوحه گران برایم ( بعد از مرگم ) تا ده سال در منی و در ایام منی ، نوحه گری و عزاداری کنند ( تا آل پیامبر فراموش نشوند )»
📚الکافی ج 5 ص 117 _ الفقیه ج 1 ص 182
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« دخترى از امام صادق عليه السلام درگذشت، حضرت، يك سال بر او گريست، سپس فرزند ديگر او از دنيا رفت، باز حضرت يك سال نوحه گرى كرد، آنگاه كه اسماعيل فوت كرد، ناله او شدت يافت، برخى به امام صادق عليه السلام گفتند ؛ چرا از خانه تو، صداى ناله شنيده مى شود؟ در پاسخ فرمود ؛ « آنگاه كه حمزه درگذشت، پيامبر دستور داد زنان مدينه بر او نوحه سرايى كنند، چون او نوحه گرى ندارد.»
📚کمال الدین ج 1 ص 73 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 241
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕يكى از غلامان امام زين العابدين عليه السلام نقل می کند ؛
« امام سجاد عليه السلام روزى به بيابان رفت و من هم دنبال ايشان رفتم. ديدم روى سنگ سختى به سجده افتاد. ايستادم و شيون و گريه اش را مى شنيدم و شمردم كه هزار بار فرمود: «لا إله إلّااللَّه حقّاً حقّا، لا إله إلّااللَّه تعبّداً و رِقّا، لا إله إلّااللَّه إيماناً و تصديقا!». آن گاه سرش را از سجده برداشت، در حالى كه محاسن و صورتش را اشك، فرا گرفته بود. گفتم: اى مولاى من! آيا وقتِ آن نرسيده كه غمت پايان يابد و گريه ات كمتر گردد؟به من فرمود ؛
«واى بر تو! يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم، پيامبر بود و پسر پيامبر. او دوازده پسر داشت. خداوند سبحان، يكى از آنان را ناپديد كرد و موى سر او از اندوه، سفيد شد و از غم و غصّه، كمرش خميد و چشمش از فرط گريه نابينا گشت، در حالى كه پسرش زنده بود؛ ولى من ديدم كه پدر و برادر و هفده تن از خانواده ام، كُشته بر خاك افتاده اند. پس چگونه غصّه ام به پايان برسد و از گريه ام كاسته شود؟!»
📚الملهوف ص 88 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 282
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام بيست سال يا چهل سال بر حسين عليه السلام گريست و هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست. يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! جانم به فدايت! من مى ترسم كه تو از بين بروى. فرمود: «من غصه و اندوهم راى به خدا شكوه مى كنم و از خدا چيزى راى مى دانم كه شما بى اطلاعيد». من، هيچگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به ياد نمى آورم، جز اين كه گريه، راه گلويم را مى گيرد».
📚کامل الزیارات ص 213 _ مکارم الاخلاق ج 2 ص 93
❕در نقل های متعدد تاریخی آمده است که پیامبر گرامی در فراق عزیزان هم خود گریه می کردند و هم دیگران را توصیه به گریه کردن می کردند و اهلبیت علیهم السلام هم دستور به گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام میدادند که تفصیل سخن را در ذیل بخوانید ؛
⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3089
⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3086
👌دو نقلی هم که معاند بر ممنوعیت گریه کردن به آن استناد کرد ، نمی تواند ادعای او را ثابت کند زیرا ؛
1⃣هر دو نقل از جهت سند مخدوش است ، در سند روایت اول عمرو بن شمر وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید به جد ضعیف است و در احادیث جعل می کرده است ؛
📚رجال نجاشی ص 287
❕در سند روایت دوم نیز ، دو راوی به نامهای « محمد بن سلیمان المقری و عبدالصمد بن علی النوفلی » وجود دارند که هر دو مجهول هستند ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 436 _ ج 7 ص 120
2⃣اگر بگوییم دو روایت مذکور صحیح هم هستند باز هم روشن است که نهی علی علیه السلام نهی ارشادی بوده است نه تحریمی .
❕علی علیه السلام فرزند خود ام کلثوم یا برخی از صحابه خویش را از گریه و بی تابی کردن نهی کرد و به آنان دلداری داد تا مبادا آنان پس از شهادت علی علیه السلام همواره مشغول گریه و ناله و سوگواری باشند و از حمایت امام حسن علیه السلام غفلت کنند تا معاویه از این فرصت استفاده کرده و خلافت را از دستان امام حسن علیه السلام برباید ، چرا که معاویه در صدد بود که پس از شهادت علی علیه السلام کار خلافت خویش را یکسره کند و بر این امر برنامه ریزی نیز کرده بود ، چنان که می نویسند ؛
« چون خبر شهادت امير المؤمنين عليه السّلام و بيعت كردن مردم با حضرت امام حسن عليه السّلام به معاويه رسيد دو جاسوس فرستاد، يكى از مردم بنى القين به سوى بصره و ديگر از قبيله حمير به سوى كوفه كه آنچه واقع شود به او بنويسند و امر خلافت را بر امام حسن عليه السّلام فاسد گردانند. چون امام حسن عليه السّلام بر اين امر مطّلع شد جاسوس حميرى را طلبيد و گردن زد، و مكتوبى فرستاد به بصره كه آن جاسوس قينى را نيز پيدا نموده گردن زنند و نامه به معاويه نوشت و در آن نامه درج فرمود كه جواسيس مى فرستى و مكرها و حيله ها بر مى انگيزى گمان دارم كه اراده جنگ دارى اگر چنين است من نيز مهيّاى آن هستم. چون نامه به معاويه رسيد جوابهاى ناملايم نوشت و به خدمت حضرت فرستاد، و پيوسته بين آن حضرت و معاويه كار به مكاتبه و مراسله مى گذشت تا اینکه معاويه لشكر گرانى برداشت و متوجّه عراق شد ... »
📚الارشاد، مفید ج 2، ص 9 و 10 _ منتهی الامال ج 1 ص 537
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#راوی_مکالمه_امام_حسین_با_علی_اکبر_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❔اساس و بنياد داستان كربلا بر دروغ بنا شده است
در سايت خبرگزارى برنا در مورد كشته شدن على اكبر نوشته است:
امام حسین بر بالین حضرت علیاکبر آمد. صورت به صورت او گذاشت و فرمود: «خداوند بکشد کسانی که تو را کشتند! چقدر اینان نسبت به خداوند و هتک حرمت رسول خدا گستاخ شدهاند.
پسرم! بعد از تو خاک بر سر این دنیا.
▪️اينجا چند موضوع مهم وجود دارد:
الف) راوى اين مكالمه چه كسى است؟
ب) على اكبر كه كشته شده و اصلا خبر نداشت!
پ) حسين هم بعدش رفت و كشته شد و ايشان هم وسط اين بلبشو نمياد بگه من تازه رفتم به على اكبر اينو گفتم
ج) فاصله جسد تا باقيماندگان را حتى اگر ٥٠ متر حساب كنيم بازهم كسى صداى حسين را نميشنيد
د) طبق اين نوشته حسين دم گوش على اكبر اون حرف رو زده، كى شنيد و اومد تعريف كرد براى بقيه؟
ببينيد به همين راحتى دروغ و جعليات را وارد تاريخ ميكنند!
▪️آخه اين چه مذهبيه كه به جز دروغ و جعل و جهالت چيزى براى عرضه نداره
💠#پاسخ💠
1⃣از جمله راویان واقعه کربلا امامان معصوم علیهم السلام هستند که آن بزرگواران ، آنچه در جریان کربلا واقع شده است را روایت کرده اند .
❕گاهی امام معصوم مانند امام سجاد علیه السلام ، آنچه که در میدان کربلا دیده و شنیده است را روایت می کند ، گاهی نیز امام معصوم علیه السلام خبر از واقعه ای می دهد که عینا ندیده و نشنیده است ، اما با علم غیب الهی از آنچه در میدان کربلا واقع شده است خبر دارد و از آن اطلاع می دهد .
👌مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛
« باب در مورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست »
📚الکافی، ج1 ص 260
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد »
📚بحار الانوار، ج 26 ص 110
👌آنچه مورد اشکال معاند در مکالمه امام حسین علیه السلام با علی اکبر قرار گرفته است ، توسط امام مهدی علیه السلام به ما رسیده است ، آن امام همام با علم غیبی که خداوند در اختیارش قرار داده است ، از مکالمه امام حسین علیه السلام با علی اکبر در هنگام شهادت علی اکبر ، پرده برداشته است .
❕از امام مهدی علیه السلام در «زيارت ناحيه مقدّسه» خطاب به علی اکبر علیه السلام آمده است ؛
« سلام بر تو، اى نخستين كُشته از تبار بهترين بازمانده از نسلِ ابراهيم خليل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه كه در باره ات فرمود: «خدا، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت. پسرم! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند. و چه جسارتى در هتكِ حرمت پيامبر! پس از تو، خاك بر سرِ دنيا!».
📚المزار الکبیر ، ابن مشهدی ، ص 486 _ اقبال الاعمال ج 2 ص 573 _ بحار الانوار ج 98 ص 269
2⃣یکی از راویان واقعه کربلا ، حميد بن مسلم ازدى است . او يكى از لشكريان عمر سعد بود که در میدان حضور داشت اما به نبرد مشغول نشد . در روز عاشورا پس از شهادت امام حسين علیه السلام با شمر، بر سر آتش زدن خيمه ها مجادله داشت. از جمله گروهى بود كه سر حسين علیه السلام را به كوفه بردند. در لشكر توّابين هم حضور داشته و به قولى از اصحاب امام سجاد ( پس از توبه ) گردیده بود . با مختار و ابراهيم بن مالك نيز همكارى داشته است. بيشتر وقايع كربلا در «تاريخ طبرى» و برخى منابع ديگر از قول او نقل شده است.»
📚فرهنگ عاشوراء ، جواد محدثی ، ص 154 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 3 ص 289
❕آنچه که از سخن گفتن امام حسین با علی اکبر علیهما السلام نقل شده است ، توسط حمید بن مسلم که در سپاه عمر سعد بوده و شاهد ماجرا بوده است ، بیان شده است .
❕طبری از ابومخنف از سليمان بن ابى راشد، از حُمَيد بن مسلم ازْدى نقل می کند که حمید بن مسلم ازدی در مورد شهادت علی اکبر علیه السلام می گوید ؛
« در روز عاشورا، به گوش خود شنيدم كه حسين عليه السلام مى گويد: «خدا، بكشد كسانى را كه تو را كشتند، اى پسر عزيزم! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتك حرمتِ پيامبر! دنيا، پس از تو ويران باد »
📚تاريخ طبري ، ج 5 ص 446 _ الكامل في التاريخ ، ج 2 ص 569
❕ابوالفرج اصفهانی نیز به نقل از ابو مِخنَف، از سليمان بن ابى راشد، از حُمَيد بن مسلم نقل مى كند كه حمید بن مسلم در مورد شهادت علی اکبر علیه السلام گفت ؛
« در روز عاشورا، به گوش خود شنيدم كه حسين عليه السلام فرمود: «خداوند، بكُشد كسانى كه تو را كُشتند، اى پسرم! چه قدر در برابر خدا و بر هتك حرمت پيامبر ، گستاخ بودند!». سپس فرمود: «دنيا، پس از تو، ويران باد!».
📚مقاتل الطالبيّين _ ص 115 _ بحار الأنوار ، ج 45 ص 45 _ مروج الذهب ج 3 ص 71 و سير أعلام النبلاء ج 3 ص 302
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ شبهات تکراری معاند ؛
👌معاند با استناد به کتاب « آصف محسنی » مدعی است که بزرگتر از مصیبت امام حسین علیه السلام هم در تاریخ بوده است که افرادی به طرز فجیع تری کشته شده اند ، چرا ما تنها مصیبت حسین علیه السلام را بزرگترین مصائب می دانیم ❗️در ذیل پاسخ این اشکال را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1391
❕پاسخ شبهات تکراری معاند ؛
👌در رابطه با وجود آب در کربلا و غسل و نوره کشیدن در شب عاشوراء توسط یاران امام حسین علیه السلام پاسخ ذیل را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1279
#آب_بستن_به_روی_یهودیان_در_جنگ_خیبر
🤔#پرسش
❔ بستن آب بر روى دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام ؟؟
سرى به متون تاريخى خود مسلمانان ميزنيم.
در #جنگ_خيبر كه هدف آن از پا درآوردن #يهوديان قلعه خيبر و بدست آوردن #طلا و #جواهرت رئيس قبيله بود نيز پيامبر اسلام ازين تاكتيك ناجوانمردانه استفاده كرده است.
- پیامبر دستور داد:
آب کاریزها و منابع قطع شد و یهودیان به واسطه تشنگی از قلعه خارج شدند و جنگیدند و شکست خوردند.
#منابع:
المغازی، ج ٢ صفحه ٦٦٦
دلائل النبوة البیهقی، ج ٤ صفحه ٢٢٤
حال از #روحانيون_شيعه و طرفدارانشان ميپرسيم اگر #لشكريان_يزيد در مقابل #حسين و يارانش اين تاكتيك ناجوانمردانه را بكار بردند،
فقط و فقط سنت پيامبر اسلام را به جا آورده است و بدعتى در كار نبوده است.
💠#پاسخ💠
👌انگیزه پیامبر گرامی از نبرد خیبر به دست آوردن طلا و جواهرات نبوده است و اساسا نبردهای پیامبر گرامی همه با انگیزه الهی بوده است نه انگیزه مادی ، چنان که از خود پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛
« جز اين نيست كه اعمال به نيّتهاست و براى هركس همان چيزى است كه نيّتش را دارد. پس هركه براى تحصيل آنچه نزد خداست بجنگد، بى گمان اجرش با خداست و هركس براى رسيدن به متاع دنيا يا به نيّت #عقالى (زانوبند شتر) بجنگد، او را [نصيب و پاداشى] جز همان چه برايش جنگيده است، نباشد. »
📚امالی طوسی ص 618
❕جرم بزرگى كه يهوديان خيبر داشتند، اين بود كه تمام قبايل عرب را براى كوبيدن حكومت اسلام تشويق كردند و سپاه شرك با كمك مالى يهودان خيبر، در يك روز از نقاط مختلف عربستان حركت كرده، خود را به پشت مدينه رسانيدند. در نتيجه، جنگ احزاب رخ داد و سپاه مهاجم با تدابير پيامبر و جانفشانى يارانش پس از يك ماه توقف در پشت خندق، متفرق شدند و به وطن خود- از آن جمله يهودان خيبر به خيبر- بازگشتند و مركز اسلام آرامش خود را بازيافت.
👌ناجوانمردى يهود خيبر، پيامبر را بر آن داشت كه اين كانون خطر را برچيند و همه آنان را خلع سلاح كند، زيرا بيم آن مى رفت كه اين ملت لجوج و ماجراجو، بار ديگر باصرف هزينه هاى سنگين، بت پرستان عرب را بر ضد مسلمانان برانگيزند و صحنه نبرد احزاب، بار ديگر تكرار شود. به خصوص كه تعصب يهود به آيين خود، بيش از علاقه مردم قريش به بت پرستى بود و براى همين تعصب كور بود كه هزار مشرك اسلام مى آوردند، ولى يك يهودى حاضر نبود دست از كيش خود بردارد .
❕عامل ديگرى كه پيامبر را مصمم ساخت، قدرت خيبريان را درهم شكند و همه آنها را خلع سلاح كند و حركتهاى آنان را زير نظر افسران خويش قرار دهد، اين بود كه او با ملوك و سلاطين و رؤساى جهان مكاتبه كرده و همه آنان را با لحن قاطع به اسلام دعوت كرده بود. در اين صورت هيچ بعيد نبود كه ملت يهود آلت دست كسرى و قيصر شوند و با كمك اين دو امپراتور، براى گرفتن انتقام كمر ببندند و نهضت اسلامى را در نطفه خفه سازند و يا خود امپراتوران را بر ضد اسلام بشورانند، چنان كه مشركان را بر ضد اسلام جوان شورانيدند. خصوصا، در آن زمان ملت يهود در جنگهاى ايران و روم، با يكى از دو امپراتور همكارى داشت. از اينرو، پيامبر لازم ديد كه هرچه زودتر اين آتش خطر را براى ابد خاموش سازد.
📚فروغ ابدیت ص 722
❕آب بستن به روی دشمن در نبرد عملی ناصواب است که مردان الهی ، هیچ گاه به آن تن در نمی دهند ، چنان که علی علیه السلام که طبق بیان خودش ، شاگرد و تربیت شده پیامبر گرامی است و می فرمود ؛ « من عبدی از عبدهای محمد هستم »
📚الکافی ج1 ص90
❕آب بستن به روی دشمن را صحیح نمیدانست و می فرمود ؛
« آب بستن به روی دشمن جایز و حلال نیست »
📚مراه العقول ج 18 ص 354
👌علی علیه السلام در نبرد صفین وقتی که سپاه معاویه آب را به روی سپاهش بست از مقابله به مثل و بستن آب به روی سپاه معاویه خود داری کرد ، چنان که ابن اثیر نقل می کند ؛
«[سپاه على عليه السلام] با سپاه شام جنگيدند تا ميان آب و آنان فاصله انداختند و آب در چنگ ياران على عليه السلام افتاد. پس گفتند: به خدا سوگند، شاميان را از آن نمى نوشانيم! على عليه السلام به يارانش پيك فرستاد: «به قدر حاجت از آب برگيريد و اجازه دهيد كه ايشان [هم] برگيرند، كه همانا خداوند، پيروزىِ شما را از رهگذرِ سركشى و ستمِ آنان مقرّر فرمود [پس شما، خود، ستم مكنيد]».
📚الكامل في التاريخ ، ج 2 ص 365، تاريخ الطبري ، ج 4 ص 572
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕ابن ابی الحدید نقل می کند ؛
« ياران و هوادارانش به وى گفتند اى امير مؤمنان! همان گونه كه آنان آب را بر تو بستند، آب را بر آنها ببند و مگذار شاميان قطره اى از آن را بياشامند و به شمشير تشنگى، هلاكشان ساز و [بدين سان] دستْ بسته بگيرشان، كه [اگر چنين كنى] تو را نيازى به جنگ نيست. امام عليه السلام فرمود: «نه. به خدا سوگند، با ايشان همچون خودشان مقابله نمى كنم. قدرى از سرچشمه را براى آنان باز بگذاريد، كه لبه شمشير، براى رويارويى با آنان بس است».
📚شرح نهج البلاغة ج 1 ص 24 و ج 3 ص 331 _ ينابيع المودّة ، ج 1 ص 451؛ بحار الأنوار ، ج 32 ص 443
❕نصر بن مزاحم» در كتاب «صفّين» چنين نقل مى كند، بعد از آن كه لشكر امير مؤمنان على عليه السّلام شريعه فرات را از لشكر معاويه باز پس گرفتند، عمرو عاص به معاويه گفت: اى معاويه اگر آنها نيز مانند تو عمل كنند و آب را به روى تو و لشكريانت ببندند چه خواهى كرد و گمان تو چيست؟ آيا اين قدر در خود قدرت مى بينى كه بتوانى ضربه اى بر آنان وارد كنى و آب را باز پس بگيرى، همان گونه كه آنها بر تو وارد كردند؟ و اين در واقع سرزنشى بود به معاويه كه پيشنهاد او را در مورد خوددارى از بستن آب به روى لشكر على عليه السّلام رد كرده بود.
معاويه گفت: گذشته را رها كن، اكنون بگو ببينم در باره على چه عقيده اى دارى؟
عمرو عاص گفت: گمان من اين است كه او در باره تو مقابله به مثل نمى كند، و آب را به روى تو و لشكرت نمى بندد، يعنى او جوانمرد است و اين كار را با اصول جوانمردى هماهنگ نمى بيند. سپس افزود چيزى كه او براى آن آمده است غير از اين است ؛
📚وقعة صفّين ص 186 _ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 3 ص 330
👌پیامبر گرامی در نبرد خیبر از بستن آب به روی یهودیان خودداری کرد و آنگاه که شخصى از يهوديان شايد براى استخلاص جان خود بود شرفياب خدمت پيامبر شد و چنين گفت ؛
« اگر يك ماه در اين محل توقف كنى، هرگز دست بر آنها نخواهى يافت، ولى من مجراى آب اين قلعه را نشان مى دهم و شما مى توانيد آب را به روى آنها ببنديد.
پيامبر با بستن آب به روى دشمن موافقت نكرد و گفت من هرگز آب را بر روى كسى نمى بندم تا از تشنگى بميرند »
📚ناسخ التواریخ ج 3 ص 1200
❕آری علی علیه السلام سنت آب نبستن بر دشمن را از استاد خویش پیامبر گرامی آموخته بود ، پیامبری که هیچ گاه به چنین ابزارهایی برای تسلط بر دشمن دست نزد و از آن استفاده نکرد و به قدری در نبردها مقید به اصول اخلاقی و رعایت مکارم و فضائل اخلاقی و جوانمردی بود ، که خداوند در وصف او فرمود ؛
« تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» ( قلم 4 ) و فرمود ؛ « برای شما در زندگی رسول خدا سر مشقی نیکویی است» (احزاب21 )
❕آری چنین پیامبری هیچ گاه اصول اخلاقی را زیر پای نمی گذارد و آب را بر روی دشمن نمیبندد ، آنچه هم که معاند از دو کتاب « مغازی واقدی ، و دلائل النبوه بیهقی » نقل کرد که پیامبر گرامی آب را به روی یهودیان بست ، از جهت استدلال مخدوش است .
❕بیهقی مطلب را از واقدی نقل می کند و واقدی نیز در مغازی جریان مذکور را از فردی به نام « ابن ابی سبره » نقل می کند که علمای رجالی اهلسنت تصریح کرده اند که ابن ابی سبره ضعیف است و روایت و حدیث جعل می کرده است .
👌مزی در تهذیب الکمال در مورد او می نویسد ؛
« حدیث او حجت نیست . احمد بن حنبل می گفت او جعل حدیث می کرده است ، و دروغ می گفته است ، یحیی بن معین گفته است او ضعیف الحدیث است و به روایتش توجه نمی شود ، علی بن مدینی می گوید او در حدیث ضعیف است ، و او منکر الحدیث است ، ابراهیم بن یعقوب جوزجانی می گوید حدیث او ضعیف است و بخاری نیز گفته است که او ضعیف و منکر الحدیث بوده است و نسائی گفته است او متروک الحدیث است ، و ابوبکر بن احمد بن عدی گفته است از واضعان و جاعلان حدیث بوده است ...»
📚تهذیب الکمال ، مزی ، ج 33 ص 103
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕معاند مدعی است مطابق آنچه در کتاب الطبقات الکبری ابن سعد از کتب اهلسنت آمده است ، امام حسین علیه السلام به مروان فحاشی کرده است ، در حالی که روایت مذکور طبق مبانی رجالی خود اهلسنت ضعیف و جعلی است و محقق کتاب الطبقات الکبری ، آقای محمد بن صامل السلمی، در ذیل روایت مذکور تصریح به ضعف سندی روایت کرده و می گوید ؛ « اسناده ضعیف »
📚الطبقات الکبری ، الطبقه خامسه ج1 ص 399
❕در رابطه با ناسزگویی و این که آیا مطلقا حرام است یا در مواردی استثناء وجود دارد ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2711
#تغذیه_امام_حسین_از_پیامبر_گرامی_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❔آیاشیر دادن ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب به امام حسین علیه السلام صحت دارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه از نصوص روایی استفاده می شود ، آن است که امام حسین علیه السلام در ایام کودکی به طریق اعجاز گونه ای توسط پیامبر گرامی تغذیه می شد .
👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« حسين عليه السلام، نه از فاطمه عليها السلام و نه از هيچ زن ديگرى شير نخورد؛ بلكه او را نزد پيامبر مى آوردند و ايشان انگشت شست خود را در دهان او مى گذارد و حسين عليه السلام به اندازه اى مى مكيد كه دو سه روزش را كفايت مى كرد. از اين رو، گوشت حسين عليه السلام از گوشت و خون پيامبر روييد.»
📚الکافی ج 1 ص 465 _ کامل الزیارات ص 124
👌و فرمود ؛
« پيامبر هر روز نزد حسين عليه السلام مى آمد و زبانش را در دهان او مى نهاد و حسين عليه السلام آن را مى مكيد تا سير مى شد. خداى متعال، گوشت حسين عليه السلام را از گوشت پيامبر رويانْد و او هيچ گاه، نه از فاطمه عليها السلام و نه از غير او، شير نخورد. »
📚علل الشرایع یک جلدی ص 206 _ بحار الانوار ج 43 ص 245
❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛
«حسين عليه السلام را نزد پيامبر مى آوردند و ايشان، زبانش را در دهان حسين عليه السلام مى نهاد و او، آن را مى مكيد و به همان، اكتفا مى كرد و از هيچ زنى شير نخورد».
📚الکافی ج 1 ص 465
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« فاطمه عليها السلام هنگامى كه حسين عليه السلام را به دنيا آورد، بيمار شد و شيرش خشك گرديد. پيامبر زن شيردهى را جستجو كرد؛ امّا نيافت. پس خود نزد حسين عليه السلام مى آمد و انگشت شَستش را در دهان او مى نهاد و حسين عليه السلام آن را مى مكيد. خداوند، روزى اى در انگشت شست پيامبر نهاده بود كه حسين عليه السلام را با آن، تغذيه مى كرد. »
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 50 _ بحار الانوار ج 43 ص 254
❕و در نقل دیگر آمده است ؛
« مسلمانان، دچار بى آبى شديدى شدند. فاطمه عليها السلام، حسن و حسين عليهما السلام را نزد پيامبر آورد و گفت: اى پيامبر خدا! اين دو، كوچك اند و تاب تشنگى ندارند. پيامبر، حسن عليه السلام را فرا خواند و زبانش را در اختيار او نهاد و حسن عليه السلام، آن را مكيد تا سيراب شد. سپس حسين عليه السلام را خواند و زبانش را در اختيار او نهاد و حسين عليه السلام، آن را مكيد تا سيراب شد. »
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 384 _ بحار الانوار ج 43 ص 283
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕بنابراین این احادیث چند دسته اند ؛
1⃣ احاديثى كه بر تغذيه امام حسين عليه السلام از انگشت ابهام پيامبر دلالت دارند.
2⃣ احاديثى كه دلالت دارند پيامبر ، امام حسين عليه السلام را از زبان خود، تغذيه كرده است.
3⃣حديثى كه مى گويد استفاده امام حسين عليه السلام از انگشت پيامبر ، به دليل خشك شدن شير مادرش فاطمه عليها السلام بوده است.
4⃣ حديثى كه مى گويد امام حسن و امام حسين عليهما السلام، در شرايطى كه مردم با كمبود آب مواجه بودند، از زبان پيامبر سيراب شدند.
👌با تأمّل در مضمون اين احاديث، معلوم مى شود كه مدلول آنها، قابل جمع است، بدين صورت كه اقدام پيامبر به دليل خشك شدن شير دخترش فاطمه عليها السلام بوده و ايشان، گاه با انگشت ابهام خود و گاه با زبان مباركش، فرزند دلبند خود را تغذيه كرده است. همچنين جدا از اين كار، در شرايطى كه مسلمانان با مشكل كم آبى مواجه بوده اند، نوادگان خود را از زبان خويش، سيراب نموده است و اين گونه معجزات و كرامات، از شخصى مانند خاتم انبياء بعيد نيست ، در گذشته پیرامون این اعجاز از پیامبر گرامی بیشتر توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2530
❕جالب آن است که تغذیه امام حسین از پیامبر گرامی مورد نقل اهلسنت هم قرار گرفته است .
👌از «ابو هريره» روايت می کنند که گفت ؛
«گواهى مى دهم در يكى از اوقات، همراه رسول خدا حركت مىكرديم كه ناگهان رسول خدا صداى حسنين را شنيد كه مى گريستند و مادر ايشان هم همراه آنها بود. پيغمبر با سرعت بسوى آنها شتافت و از زهرا عليها السّلام پرسيد: چرا اين دو فرزندم مى گريند؟ فاطمه پاسخ داد: از شدّت تشنگى! رسول خدا به سراغ مشك كهنه اى كه با آب آن وضو مى گرفت، رفت. ولى آن روز آب بسيار كم بود و مردم همه دنبال به دست آوردن آب بودند. رسول خدا فرياد زد: آيا كسى از شما آب همراه دارد؟ همراه هيچكس قطره اى آب يافت نمى شد! آنگاه رسول خدا خطاب به فاطمه فرمود: يكى از آن دو فرزند را به من بده. فاطمه يكى از آنها را از زير چادرش بيرون آورد و پيغمبر اكرم او را در حاليكه مى گريست به سينه چسبانيد و زبان مباركش را در ميان دهان او فرو برد او زبان مبارك رسول خدا را مى مكيد تا سيراب شد و از گريه باز ايستاد و همين رفتار را با فرزند ديگرش هم انجام داد. »
📚تهذیب التهذیب ابن حجر ج 2 ص 298 _ مجمع الزوائد ، هیثمی ، ج 9 ص 180 _ کنزالعمال ج 7 ص 105 _ المعجم الکبیر ج 3 ص 51 _ تاریخ مدینه دمشق ج 13 ص 222 _ تهذیب الکمال ، ج 6 ص 231
❕در مقابل این نقلها ، در روایات اهلسنت نقلی از امّ فضل، همسر عباس بن عبدالمطّلب است که گفت ؛
« اى پيامبر خدا! من در خواب ديدم كه گويى عضوى از اعضاى تو، در خانه من است. فرمود: «خوابِ خيرى ديده اى! فاطمه، پسرى به دنيا مى آورد، و تو، او را با شير پسرت قُثَم، شير مى دهى».فاطمه عليها السلام، حسين عليه السلام را به دنيا آورد و امّ الفضل، عهده دار شير دادن به او شد. »
📚الطبقات الکبری ج 8 ص 278 _ مستدرک الصحیحین ج 3 ص 176
❕اين نقل نادرست است؛ زيرا ؛
🔸 اوّلًا، عبّاس و همسرش در اين ايّام، در مكّه زندگى مى كردند و پس از فتح مكّه به مدينه آمدند.
📚الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 7 ص 47
🔸ثانياً ؛ مطابق آنچه علمای اهلسنت نقل کرده اند ، قُثَم بن عبّاس، پيامبر را درك نكرده است. بنا بر اين، نمى تواند همسال امام حسين عليه السلام باشد .
📚الاصابه ج 5 ص 320
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#علم_غیب_پیامبر_به_منافقین
🤔#پرسش
❔آخوندها قرآن را حساب نميكنند و مهم برايشان چرنديات مجلسى و باقى عمامه به سران است!
ابعنوان مثال:
▪️در آيه ١٠١ سوره توبه الله ميگويد:
محمد در اطرافت منافقين زيادى هستند اما تو آنها را نمى شناسي چون علم غيب ندارى!
مِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ
الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ
نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ. (سوره توبه آيه ١٠١ )
#ترجمه:
و برخى از اعرابى كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه [نيز عده اى] بر نفاق خو گرفته اند تو آنان را نمى شناسى ما آنان را مى شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى كنيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى شوند
حالا ببينيد آخوندها چگونه الله را به پشمك هم حساب نميكنند.
آخوند هاى شيعه:
الله بيخود كرده محمد منافقهارو ميشناخت چون علم غيب داشت(تصوير بالا) ❕❕
💠#پاسخ💠
❕ما در گذشته مفصلا علم غیب پیامبر گرامی را بر اساس قرآن ثابت کرده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3268
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3254
❕حال معاند به آیه ای از قرآن برای نفی علم غیب پیامبر گرامی استناد کرده است که می فرماید ؛
« و از (ميان) اعراب باديه نشينى كه اطراف شما هستند جمعى از منافقانند و از اهل (خود) مدينه (نيز) گروهى سخت به نفاق پاى بندند كه آنها را نمى شناسى و ما آنها را مى شناسيم، به زودى آنها را دو باره مجازات مى كنيم (مجازاتى به وسيله رسوايى اجتماعى، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس به سوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى شوند. » ( توبه 101 )
👌می گوید در این آیه تصریح شده است که پیامبر گرامی علم غیب ندارد و منافقین را نمی شناسد ، حال چگونه شما می گویید پیامبر علم غیب داشته و منافقین را می شناخته است ❗️
✔️معاند سطحی نگر این قدر توجه ندارد که مقصود آیه شریفه آن است که پیامبر به خودی خود نسبت به منافقین اطلاع ندارد ، اما هیچ مانعی ندارد که با تعلیم الهی نسبت به آنان اطلاع داشته باشد ، چرا که ما معتقدیم علم غیب پیامبر گرامی و امامان علیهم السلام استقلالی و از نزد خودشان نیست و همه به تعلیم الهی است ، لذا می بینیم که در تفسیر نمونه در مورد آیه مذکور می نویسد ؛
« اين اشاره به علم عادى و معمولى پيغمبر است، ولى هيچ منافات ندارد كه او از طريق وحى و تعليم الهى به اسرار آنان ( منافقان ) كاملا واقف گردد. »
📚تفسیر نمونه ج 8 ص 113
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕پیامبر گرامی مطابق تعلیم الهی نسبت به احوالات منافقین اطلاع داشت چنان که خداوند می فرماید ؛
« هنگامى كه به سوى آنها (منافقینی كه از جهاد تخلف كردند) بازگرديد از شما عذر خواهى مى كنند، بگو عذر خواهى مكنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد، چرا كه 👈خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته، و خدا و رسولش اعمال شما را مى بينند ، 👉 سپس به سوى كسى كه آگاه از پنهان و آشكار است بازمى گرديد و او شما را به آنچه انجام مى داديد آگاه مى كند (و جزا مى دهد). » ( توبه 94 )
❕می بینیم در این آیه صراحتا تصریح می کند که خداوند ، پیامبرش را نسبت به احوالات منافقین مطلع کرده بود و پیامبر گرامی شاهد اعمال آنان بوده است ، چنان که در آیه دیگر به این نکته تصریح کرده و می فرماید ؛
« بگو عمل كنيد،👈خداوند و فرستاده او و مؤمنان ( یعنی امامان ) اعمال شما را مى بينند 👉 و به زودى به سوى كسى باز مى گرديد كه پنهان و آشكار را مى داند و شما را به آنچه عمل مى كرديد خبر مى دهد. » ( توبه 105 )
❕و در آیه دیگر ، خداوند پیامبرش را نسبت به احوال دو تن از همسران منافقش مطلع کرد ، چنان که می فرماید ؛
« به خاطر بياوريد هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و 👈خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخته؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت 👉» ( تحریم 3 )
❕همه این آگاهی ها به تعلیم الهی است و پیامبر از نزد خودش چیزی از غیب را نمی داند چنان که خداوند خطاب به پیامبرش فرمود ؛
«👈 اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى کنيم، نه تو و نه قوم تو اينها را قبل از اين نمى دانستيد 👉» ( هود 49 )
👌بنابراین مطابق این آیات ، پیامبر گرامی نسبت به تمام منافقین اطلاع داشت چنان که در نقلی آمده است که پیامبر گرامی فرمود ؛
«اگر از اين اتّهام نمى ترسيدم كه بگويند: «محمّد در آغاز نبوّتش عدّه اى را به كمك طلبيد و با كمك و يارى آنها پيروز شد و پس از استحكام پايه هاى حكومت، آنان را كشت ، گردن عدّه زيادى از منافقين را مى زدم (و اسلام را از شرّ آنها راحت مى كردم.) » « لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُقَالَ إِنَّ مُحَمَّداً اسْتَعَانَ بِقَوْمٍ حَتَّى إِذَا ظَفِرَ بِعَدُوِّهِ قَتَلَهُمْ لَضَرَبْتُ أَعْنَاقَ قَوْمٍ كَثِيرٍ »
📚الکافی ج 8 ص 345
❕ولى با توجّه به اين اتّهام، كه در واقع موجب تزلزل مردم در پايه هاى نبوّت مى شد، و براى جلوگيرى از چنين توهّمى، آن حضرت با منافقين كارى نداشت و كارشكنى هاى آنها را تحمّل نمود.
👌بر همین اساس می بینیم ، مطابق نقلهای شیعه و سنی ، پیامبر گرامی حذیفه را نسبت به اسامی منافقین مطلع کرده بود و به خاطر همین حذیفه به صاحب سر پیامبر گرامی مشهور شده بود ؛
📚 بحار الانوار ج 10 ص 123 _ اسد الغابه ج 1 ص 468
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir