eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
210 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
8⃣8⃣استدلال کمر شکن در باب افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه رضی الله عنها روایتی در کتب شیعه وجود دارد که حضرت فاطمه به زیارت شهدای میرفت چناچه در روایت آمده است : ترجمه:.امام صادق عليه السلام : حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از رسول خدا ﷺ هفتاد و پنج روز زيست، كه هرگز خوشحال و خندان ديده نشد. در هر هفته دوبار به زيارت قبور شهدا مى رفت، دوشنبه و پنج شنبه ومى گفت: رسول خداﷺ اين جا بود و مشركان آن جا بودند. 📙الكافي الكليني ج: 3 ص: 228 : شیعه ادعا میکند حضرت فاطمه پهلویش شکسته شد . : شیعه ادعا میکند حضرت فاطمه رضی الله عنها سقط جنین شده است . ✅ حال ما از وجدان های بیدار میپرسم : : آیا کسی پهلویش شکسته بشود و سقط جنین بشود میتواند راه برود ؟ ⚫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1894 9⃣8⃣❔چرا 3 معصوم شیعه که علم غیب داشتند و ولایت تکوینی داشتند فاطمه را شفا ندادند ؟ مگر قدرت ندارند و شما را شفا نمی دهند ❗️چرا برای خودشان کاری نکردند ❕❕ ⚫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1897 0⃣9⃣❔شبهه ای مطرح شده است که حضرت خدیجه در چهل سالگی با پیامبر ازدواج کرد و حدود 60 سالگی حضرت فاطمه را به دنیا آورده است در حالی که زن در آن سن یائسه است و نمی تواند فرزند آورد ❗ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1934 1⃣9⃣❔این که در روایتی گفته شد که مقصود از شب قدر حضرت زهرا است یعنی چه ❗️شب قدر مگر شبی نیست که قرآن در آن نازل شده است ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2115 2⃣9⃣❔شیخ الطائفه طوسی اعتراف میکند که فاطمه در نبود علی چشمانش را آرایش کرده و در شهر با لباس رنگارنگ به گردش میپرداخته: ▪️|۴٣|-{وَقَدِم عَلِيٌّ مِنْ الْيَمَنِ بِبُدْنِ النَّبِيَِّ فَوَجَدَ فَاطِمَة مِمَّنْ حَلَّ وَلَبِسَتْ ثِيَابًا صَبِيغًا وَاكْتَحَلَتْ فَأَنْكَرَ ذَلِكَ عَلَيْهَا، و قال: من أمرک بهذا؟ فقالت: أبی} ▪️|۴٣|-[علی از یمن برگشت و فاطمه رو در حالی يافت که احرام خود شکسته و لباس رنگارنگ پوشیده و به چشمانش سرمه کشیده. علی آنرا نهی کرد و گفت چه کسی تو را به این کار دستور داده؟؟ فاطمه گفت: بابام] ◼️فاطمه در غیاب علی آرایش مىکرده و به خودنمایی در شهر میپرداخته که این کار موجب عصبانیت علی میشود ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2192 3⃣9⃣نزول سوره انسان در شان فاطمه س ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2598 4⃣9⃣❔شيخ مفيد اعتقادى به شهادت حضرت فاطمه عليها السلام توسط حضرت عمر ندارند اين اعتقاد را از كتب شيخ مفيد اثبات ميكنيم و شيخ مفيد در اين مسئله و حتى در اصل وجود فرزندى به نام محسن تشكيك كرده ...❔ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2945 5⃣9⃣پاسخ به شبهات دهباشی در مورد شهادت فاطمه س ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3037 6⃣9⃣کانال وهابی مدعی شده است که قرآن و سنت ، دستور به عفو کردن ظالمین داده است ، بنابراین اگر خلفا در حق فاطمه ‌و اهلبیت ع ظلمی هم کرده باشند ، حتما اهلبیت ع آنان را بخشیده اند و مطابق حکم مذکور عمل کرده اند ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3052 7⃣9⃣پاسخی به وهابیون در مورد انتساب کتاب الامامه و السیاسه به ابن قتیبه که در آن شرح شهادت فاطمه س آمده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3181 8⃣9⃣چگونه ممکن است منزل حضرت علی ( که از برگ درخت خرما ساخته شده بود) و به مسجد پیامبر چسبیده شده بود آتش بگیرد ولی آتش سوزی به مسجد سرایت نکند ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3282 9⃣9⃣پاسخی به عبدالحمید اسماعیل زهی ، امام جمعه زاهدان در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3307 0⃣0⃣1⃣آيا تهديد به آتش زدن خانه على در شريعت اسلام جايز است ؟ آيا تهديد امير المؤمنين عمر ابن الخطاب مستند شرعى براى اين تهديد دارد ؟ نظر اهل بيت چه بود ؟ پاسخ اهل سنت ؛ ❕حكم تهديد كه چیزی نيست . در شريعت اسلام حكم قتل كسى كه (ناخواسته يا خواسته) قصد بر هم زدن نظام جامعه را دارد داده شده . البته از نظر ما حضرت على و طلحه ناخواسته چند روز دچار اين اشتباه شدن و بعد پشیمان شدن ابراز ندامت كردن ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3308
1⃣0⃣1⃣یکی از شبهاتی که وهابیت خیلی روی آن مانور می دهند ، آن است که اگر فدک حق فاطمه و علی بود ، چرا علی در دوران خلافت خود ، فدک را به فرزندان فاطمه پس نداد ❗️در این رابطه پاسخی مستدل می خواستم ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3312 2⃣0⃣1⃣شهادت حضرت فاطمه (رَضِيَ‌اللّٰهُ‌عَنۡهٰا) افسانه است. ✅ و رابطه‌ی میان با ، رابطه‌ی بسیار نیک بوده. 👇🏻 👇🏻 عَنۡ زَيۡدِ بۡنِ أَسۡلَمَ عَنۡ أَبِيهِ أَنَّ عُمَرَ قٰالَ لِفٰاطِمَةَ رَضِيَ‌اللّٰهُ‌عَنۡهُمٰا : یٰا بِنۡتَ رَسُولِ‌اللّٰهِ مٰا أَحَدٌ مِنَ الْخَلْقِ أَحَبَّ إِلَيۡنَا مِنۡكِ. حضرت عمر بن خطّاب (رضي‌الله‌عنه) به حضرت فاطمه زهراء (رضي‌الله‌عنها) فرمود : 👈🏻 ای دختر پیامبر! بعد از پدرتﷺ، هیچ‌کس از خلائق در نزد ما محبوب‌تر از تو نیست. 👉🏻 📕 الآحاد والمثاني لابن‌أبي‌عاصم ٢٦٤٨ 📗 المستدرك للحاکم ٤٦٨٠ 📘 فضائل‌الصحابة لابن‌حنبل ٤٣٤ 📒 مصنّف ابن‌أبي‌شيبة ٣٦٣٤٨❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3324 3⃣0⃣1⃣پاسخی به ملحدین وهابی طرفدار عمر ، که در صدد بودند که شهادت فاطمه س را زیر سوال ببرند ( بررسی روایت نظام معتزلی ) ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3328 4⃣0⃣1⃣ عمری پرسیده که در زمان شهادت حضرت زهرا س اسما بنت عمیس زن ابوبکر بوده چطور درشب شهادت در خانه امیرالمومنین بوده یا بدون اذن شوهر بوده که معصیت کرده یا با اذن بوده پس نشان از رابطه حسنه بین ابوبکر وامیرالمومنین بوده است ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3331 5⃣0⃣1⃣پاسخی به شبهات ملحدین در مورد روایت ابن ابی دارم در مورد شهادت فاطمه سلام الله علیها ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3344 6⃣0⃣1⃣بررسی روایت مسعودی در شهادت فاطمه س ، و روشنگری در مورد مذهب او ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3346 7⃣0⃣1⃣حکم مراجعه به طاغوت چیست؟ آیا این دو تن (علی و فاطمه (رض) امکان دارد به طاغوت مراجعه کنند و به آن مشروعیت بدهند؟ قرآن کریم از مراجعه به طاغوت نهی، و خروج بر آن را امر میکند : « آیا ندیده اى کسانى را که مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و [به ] آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان آورده اند [با این همه ] مى خواهند داورى میان خود را به سوى طاغوت ببرند ،👈 با آنکه قطعا فرمان یافته اند که بدان کفر ورزند ، وشیطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد. (۶۰) سوره نساء طبق اعتقاد شیعه ابوبکر طاغوت است پس رفتن فاطمه و علی (ع) به نزد طاغوت گناهی عظیم است چطورمراجعه به طاغوت و غاصب خلافت به زعم شیعه ، که مخالف ایات قرآن است (نسا60) ؟؟ و امام علی را به کلی از عصمت خارج میکند 👈 میدانید امامت بدون عصمت معنی ندارد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3348 8⃣0⃣1⃣خطبه نماز جمعه سال 65_آیت الله العظمی خامنه ای از عدالت سیدنا عمر {رض}میگویدبشنوید. ⁉️فکر کنید؛آیا عمربن خطابی که حق شلاق خوردن یک قبطیِ روستاییِ بی نام و نشان را از پسرِ فرماندارِ مصر گرفت،به فاطمه بنت الرسول{ص}شلاق میزند و پهلویش را میشکند؟؟؟ ☝️قطعا هرکس کوچکترین اهانتی به فاطمه {رض}میکرد،عمر {رض}قبل از علی{رض}گردن آن شخص را میزد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3350 9⃣0⃣1⃣آخوند میگوید آیا عایشه وحفصه نمیدونستن که اذیت پیامبر 👈لعن خدارو در پی دارد👉خب همین سوال رو من از شما جناب آخوند میپرسم فاطمة الزهرا رضی الله عنها. از دیدگاه شیعه معصومه. در حالیکه فاطمه الزهرا سبب شدن پیامبر صل الله علیه وسلم 👈 خشمگین بشن ... ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3355 0⃣1⃣1⃣مولانا محمدحسین گرگیج امام جمعه اهل سنت آزادشهر با اشاره به ایام فاطمیه که در کشور مطرح می شود با بیان این که روایت شهادت حضرت فاطمه توسط حضرت عمر نادرست هست طرح چنین مسایلی را خلاف وحدت امت اسلامی دانستند ... ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3363 1⃣1⃣1⃣شبهه می کنند که اگر عمر قاتل فاطمه بوده است ، چرا امام علی فتوحات خلفا را تایید می کرد و امام حسن و امام حسین را به فتوحات خلفا می فرستاد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2260 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2736 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2992 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2805 2⃣1⃣1⃣این لقب ام ابیها که به حضرت زهرا گفته می شود یعنی چه ❗️در ایام شهادت ایشان منبریان بسیار بر روی این لقب تکیه می کنند اما مفهوم آن بعضا ممکن است کاملا روشن نشود ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3369 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔اگر کسی بگوید که قضیه فدک و این که حضرت زهرا طالب فدک بود ، همه از دروغ های شیعه است و واقعیت ندارد ، شما چه جوابی به او می دهید ❗️❗️ 💠💠 👌این که فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، فدک را درخواست نمود ، و ابوبکر که غاصب فدک بود ، از اجابت درخواست فاطمه س ، امتناع ورزید ، و فاطمه بر ابوبکر غضب ورزید و با او سخن نگفت ، از مسلمات تاریخ اسلام است تا جایی که بخاری و دیگران ، مفصلا این قضیه را نقل می کنند ؛ 📚صحیح بخاری ، طبع مصر ، ج 5 ص 198 _ مسند احمد ج 1 ص 205 _ صحیح مسلم ج 3 ص 1380 ❕در روایتی امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ « وقتى با أبو بكر بيعت شد و خلافت او بر همه مهاجر و انصار محقّق و ثابت شد، فردى را از جانب خود به سرزمين فدك فرستاده و دستور داد تا نماينده زهرا را از آنجا اخراج كند. در پى اين اقدام فاطمه نزد أبو بكر آمده و فرمود: چرا مرا از ارث پدرى محروم نموده و نماينده ‏ام را از انجام بيرون كردى، حال اينكه پدرم آنجا را به دستور خدا براى من قرار داده بود؟ ❕أبو بكر گفت: بر اين مطلب شاهد بياور، آن حضرت نيز امّ ايمن را آورد، و او گفت: پيش از اينكه شهادت و گواهى بدهم بايد از تو- اى أبو بكر- بپرسم: تو را به خدا قسم آيا اين فرمايش پيامبر را قبول دارى كه فرمود: «امّ ايمن يكى از زنان بهشتى است»؟ گفت: آرى قبول دارم، گفت: بنا بر اين من نيز شهادت مى‏ دهم كه خداوند عزيز و جليل بر پيامبر وحى فرستاد كه: «حقّ نزديكانت را بده- روم: 38» پس آن رسول گرامى نيز فدك را به دستور خداوند براى فاطمه قرار داد. 👌سپس علىّ عليه السّلام نيز وارد شده و به نفع فاطمه شهادت داد، با ديدن آن أبو بكر نيز مجاب شده و نامه‏ اى نوشته و به زهرا داد، در اين حال عمر وارد شده و گفت: اين نامه چيست؟ گفت: فاطمه ادّعاى فدك را نموده و امّ ايمن و علىّ براى او شهادت دادند! عمر بن خطّاب نامه را از دست حضرت فاطمه گرفته و پاره كرد! زهرا نيز گريان خارج شده در حالى كه مى‏ فرمود: هر كه نامه مرا پاره كرد خداوند شكمش را پاره كند!. ❕پس از آن علىّ به مسجد آمد و خطاب به أبو بكر- كه ميان جماعت مهاجر و انصار بود- فرمود: براى چه فاطمه را از ميراث پدرى او محروم ساختى حال اينكه او در زمان حيات رسول خدا مالك آن شده بود؟! أبو بكر گفت: اين فى‏ء (مال همه) مسلمين است، اگر شهودى را بياورد كه رسول خدا در زمان حياتش به او بخشيده قبول است و گر نه او هيچ حقّى در فدك ندارد. ❕حضرت امير عليه السّلام فرمود: اى أبو بكر، آيا در باره ما خلاف دستور خداوند در باره مسلمانان حكم مى ‏كنى؟ گفت: نه اين طور نيست، فرمود: اگر در دست يكى از مسلمانان چيزى باشد و من ادّعا كنم كه مالك آن هستم، تو از كداميك از ما درخواست شهود مى ‏نمائى؟ گفت: معلوم است كه فقط از تو طلب شاهد مى‏ كنم، فرمود: پس چرا از فاطمه طلب شاهد مى‏ كنى؛ با اينكه او فدك را از زمان رسول خدا تصاحب كرده و تا بعد از وفات او نيز مالك آن بوده، حال اينكه از مسلمانان ديگر- كه مدّعى هستند- درخواست شاهدى نمى‏ كنى؟ أبو بكر ساكت شده و مجاب گشت. عمر گفت: اى علىّ دست از اين سخنان بردار، كه ما قادر به بحث و احتجاج با تو نيستيم، اگر در اثبات اين مالكيّت شاهدانى آورديد كه قبول است و گر نه فدك مال همه مسلمين بوده؛ نه تو و نه فاطمه هيچ حقّى در آن نداريد!!. ❕حضرت امير عليه السّلام فرمود: اى أبو بكر آيا قرآن خوانده ‏اى، گفت: آرى، فرمود: به من بگو آيا آيه شريفه إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً در باره ما نازل شده، يا ديگران؟ أبو بكر گفت: بلكه در باره شما نازل شده، فرمود: اى أبو بكر اگر جماعتى گرد آمده و شهادت دهند كه فاطمه دخت پيامبر مرتكب فاحشه ‏اى شده است تو چه خواهى كرد؟ گفت: مانند زنان ديگر مسلمان حدّ را بر او جارى مى ‏سازم، حضرت امير عليه السّلام فرمود: اى أبو بكر در اين صورت در نزد خدا از كافران خواهى بود، گفت: براى چه؟ فرمود: زيرا تو منكر گواهى خداوند بر طهارت او شده و شهادت گروهى از مردمان را پذيرفته ‏اى، به همين ترتيب حكم خدا و رسول را در مسأله فدك- كه آن را در زمان حيات پيامبر تصاحب نموده- ردّ نموده و در مقابل شهادت فردى اعرابى دور از تمدّن را پذيرفته ‏اى، و فدك را از او غصب نمودى، و پنداشته‏ اى كه آن فى‏ء (مال همه) مسلمين است، حال اينكه پيامبر خود فرموده بود كه: «دليل و اثبات بر عهده شخصى است كه به زيان ديگرى ادّعايى دارد، و ديگرى تنها بايد سوگند ياد كند»، 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌 و تو از اين فرمايش پيامبر نيز غافل شده و درست عكس آن عمل نموده ‏اى، و از فاطمه كه فدك را تصاحب نموده اقامه شاهد مى‏ كنى. با شنيدن اين كلام جماعت حاضر متأثّر و متحيّر شده و به يك ديگر خيره شدند، و يك صدا گفتند: بخدا كه علىّ راست مى ‏گويد!!. حضرت امير عليه السّلام به خانه خود بازگشت....» 📚الاحتجاج ، ج 1 ص 90 _ بحار الانوار ج 29 ص 127 👌توضیح بیشتر ؛ ❕فدک ، در زمان رسول الله ، طبق آيه (وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ) از سوى پيغمبر به فاطمه زهرا واگذار شد، اين مطلبى است كه نه تنها مفسّران شيعه بلكه جمعى از علماى اهل سنّت نيز از صحابى معروف ابوسعيد خدرى نقل كرده‏ اند كه اسناد آن را قبلا بيان كرديم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4492 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5946 👌بعد از وفات پيامبرحكومت وقت دست روى آن گذارد، نمايندگان فاطمه را از آن بيرون كرد، بانوى اسلام براى گرفتن حق خود از دو راه وارد شد ؛ 1⃣نخست از طريق هديه پيامبر به او 2⃣ ديگر از طريق ارث (هنگامى كه مسأله هدايت پيامبر مورد قبول واقع نگشت). ❕در مرحله اوّل بانوى اسلام اميرمؤمنان على و امّ ايمن را به عنوان گواه نزد خليفه اوّل دعوت نمود، ولى خليفه به اين بهانه كه شاهد براى اثبات اين دعاوى بايد دو مرد باشد اين شهود را نپذيرفت. سپس به ادعاى حديثى از رسول خدا كه فرموده است: «ما پيامبران ارثى از خود نمى‏گذاريم، و هر چه بعد از ما بماند صدقه خواهد بود!» ، از قبول پيشنهاد «ارث» نيز سرباز زد. 👌در حالى كه در يك بررسى اجمالى روشن مى ‏شود كه نظام حاكم غاصب در اين عمل خود مرتكب ده خطاى بزرگ شد كه فهرست وار در اين‏جا مطرح مى‏ كنيم ؛ 1⃣ فاطمه (عليها السلام) «ذو اليد» بود، يعنى ملك فدك در تصرف او بود، و از نظر تمام قوانين اسلامى و قوانين موجود در ميان عقلاى جهان هيچ گاه از «ذو اليد» مطالبه شاهد و گواه نمى‏ شود مگر اين‏كه دلايلى بر باطل بودن «يد» و تصرف او اقامه گردد. ❕فى المثل اگر كسى در خانه‏ اى ساكن و مدعى مالكيت آن باشد، مادام كه دليلى بر نفى مالكيت او اقامه نشده، نمى‏ توان آن را از دست وى بيرون كرد، و هيچ جهتى ندارد كه شاهد و گواهى بر مالكيت خود اقامه كند، بلكه همين تصرف (خواه بوسيله خود او باشد يا نمايندگان او) بهترين دليل بر مالكيت است. 2⃣شهادت بانوى اسلام (عليها السلام) به تنهايى در اين مسأله كافى بود، چرا كه او به شهادت آيه شريفه: (إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)؛ ( احزاب 33 ) ، و نيز به شهادت حديث مشهور كسا كه در بسيارى از كتب معتبر اهل سنّت و كتب صحاح آنها نقل شده، معصومه است، و خداوند هر گونه رجس و پليدى را از پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام) دور نموده، و از هر گناه پاك ساخته است، چنين كسى چگونه ممكن است شهادت و ادعايش مورد ترديد و گفتگو واقع شود؟ 3⃣ شهادت و گواهى على (عليه السلام) نيز به تنهايى كافى بود، چرا كه او نيز داراى مقام عصمت است، و علاوه بر آيه تطهير و آيات و روايات ديگر، بر اين معناى، حديث معروف: « على با حق است و حق با على است و هر جا او باشد حق با اوست». ( تاریخ بغداد ج14 ص321 ) کفايت مى‏ كند، چگونه حق بر محور وجود على (عليه السلام) دور مى‏ زند، ولى شهادت او پذيرفته نيست؟! ❔چه كسى جرأت مى‏كند در برابر اين سخن پيامبر كه سنى و شيعه آن را نقل كرده‏ اند گواهى او را رد كند؟! 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣ شهادت امّ ايمن نيز به تنهايى كفايت مى‏ كرد، زيرا همان‏گونه كه ابن ابى الحديد نقل مى ‏كند: امّ ايمن به آنها گفت: آيا شما شهادت نمى ‏دهيد كه پيغمبر (صلى الله عليه وآله) فرمود من از اهل بهشتم! (اگر اين را قبول داريد پس چگونه شهادتم را رد مى ‏كنيد؟!). 📚شرح نهج البلاغه ، ج 16 ص 219 5⃣ از همه اينها گذشته علم حاكم هنگامى كه از قرائن مختلف (قرائن حسى يا شبيه حس) حاصل گردد براى داورى كفايت مى ‏كند، آيا مسأله تصرف و يد از يكسو، و شهادت اين شهود كه هر يك به تنهايى شهادتشان براى اثبات حق كافى بود از سوى ديگر، ايجاد علم و يقين نمى ‏كند؟ 6⃣ حديث عدم ارث گذاردن پيامبران به شكل ديگر و به معناى ديگر است، نه آن‏گونه كه غاصبان فدك نقل كرده يا تفسير نموده ‏اند، زيرا در منابع ديگر حديث چنين نقل شده: «پيامبران درهم و دينارى از خود به يادگار نگذارند، بلكه ميراث پيامبر علم و دانش بود، هر كس از علم و دانش آنها سهم بيشترى بگيرد ارث بيشترى را برده است». اين ناظر به ميراث معنوى پيامبران است و هيچ‏گونه ارتباطى با ارث اموال آنها ندارد، اين همان است كه در روايات ديگر آمده: «الْعُلَماءُ وَرَثَةُ الْانْبِياءِ دانشمندان وارثان پيامبرانند» ، در ذیل بیشتر توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5946 ❕مخصوصاً جمله «ما تركناه صدقة» چيزى است كه قطعاً در ذيل حديث نبوده، مگر ممكن است حديثى برخلاف صريح قرآن از پيغمبر صادر شود! زيرا قرآن مجيد در آيات متعددى گواهى مى ‏دهد كه انبيا ارث گذاشتند، و در اين آيات قرائن روشنى وجود دارد كه منظور تنها ميراث معنوى نبوده، بلكه ميراث مادى را نيز شامل مى ‏شده است. لذا بانوى اسلام فاطمه زهرا (عليها السلام) در خطبه معروفش كه در مسجد پيامبر در برابر مهاجرين و انصار ايراد فرمود به اين آيات تمسك جست و احدى از مهاجرين و انصار آن را انكار نكرد. اينها همه گواه بر نادرست بودن حديث فوق است. 7⃣اگر اين حديث صحيح بود چگونه هيچ‏يك از همسران پيامبر آن را نشنيده بودند، و سراغ خليفه آمدند و سهم خود را از ميراث پيامبر مطالبه كردند. 📚شرح نهج البلاغه ، ج 16 ص 228 8⃣ اگر اين حديث صحيح بود چرا سرانجام خليفه طى نامه‏اى دستور داده فدك را به فاطمه بازگردانند، نامه‏ اى كه خليفه دوّم آن را گرفت و پاره كرد. 📚سیره حلبی ج 3 ص 391 9⃣وانگهى اگر اين حديث واقعيتى داشت، و مى‏ بايست فدك به عنوان صدقه بين مستحقين تقسيم گردد، پس چرا خليفه دوّم در زمان خود- هنگامى كه كار از كار گذشته بود- به سراغ على و عباس فرستاد و حاضر شد فدك را در اختيار آنها بگذارد، كه در تواريخ اسلام مشهور است. 📚صحیح بخاری ، باب فرض الخمس _الصواعق ، ص 9 🔟در كتاب‏هاى معتبر و معروف شيعه و اهل سنّت آمده است كه بانوى اسلام فاطمه زهرا بعد از ماجراى منع فدك نسبت به آن دو غضب كرد و فرمود: «من يك كلمه با شما سخن نخواهم گفت». و اين امر ادامه يافت تا فاطمه زهرا (عليها السلام) با اندوه فراوان چشم از جهان پوشيد. در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8326 ❕در حالى كه اين حديث نيز از پيامبر در منابع اسلامى مشهور است كه پیامبر فرمود ؛ « هر كس دخترم فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته؛ هر كس او را خشنود كند، مرا خشنود كرده؛ و هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است». 📚به نمایه بالا مراجعه کنید . ❔آيا با اين حال مى ‏توان حقى را كه فاطمه مطالبه مى‏ نمود از او منع كرد، و به حديثى كه اثرى از آثار صدق در آن نيست در مقابل نصّ كتاب الله كه مى ‏گويد وارثان انبيا از آنها ارث مى ‏برند استناد جست؟! به هر حال هيچ‏گونه توجيه ای براى مسأله غصب فدك نمى ‏توان يافت و هيچ دليل موجهى براى اين كار وجود ندارد. 🔸از يك سو يد مالكانه فاطمه زهرا (عليها السلام). 🔸از سوى ديگر شهود مطمئن و معتبر. 🔸از سوى سوّم شهادت كتاب الله (قرآن مجيد). 🔸 از سوى چهارم روايات مختلف اسلامى، همگى گواه صدق ادعاى بانوى اسلام بر حقّ مسلّم او در فدك بودند. 👌از همه اينها گذشته عمومات آيات ارث كه به همه مردم حق مى‏ دهد از پدران و مادران و بستگان خود ارث ببرند، و مادام كه دليل معتبرى بر تخصيص اين عمومات در كار نباشد نمى ‏توان از اين حكم اسلامى چشم پوشيد، گواه ديگرى محسوب مى ‏شود. 📚زهرا برترین بانو ، مکارم شیرازی ، ص 126 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔شبهه می کنند که مگر حضرت فاطمه فدک را برای چه کاری میخواست؟ آخر فدک این بود که حضرت زهرا می خواست فدک را بگیرد و به نیازمندان بدهد ، این همه جنجال بر سر فدک پس چرا است ، فدک در اختیار حکومت هم که باشد ، صرف فقرا می شد ❗️❗️ 💠💠 👌بین مساله فدک و خلافت علی علیه السلام ارتباط مستقیم بوده است ، و به جهت پیوند این دو قضیه ، فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، سعی در بازپس گیری فدک داشتند ، زیرا باز پس گیری فدک ، رمزی بر این بود که خلافت و ولایت حق اهلبیت ع می باشد و کسانی که فدک را غصب کرده اند ، صلاحیت خلافت پیامبر را ندارند . ❕فدک روی یک سلسله اهداف سیاسی به فاطمه س بخشیده شد ؛ 1⃣پس از وفات پيامبر اكرم ، طبق تصريحات مكرّر آن حضرت، زمامدارى مسلمانان از آنِ امير مؤمنان (عليه السَّلام) بود و اداره اين مقام و منصب به هزينه سنگينى نياز داشت. حضرت على (عليه السَّلام) براى اداره امور وابسته به منصب خلافت مى ‏توانست از در آمد فدك به نحو احسن استفاده كند. گويا دستگاه خلافت از اين پيش بينى پيامبر مطلّع شده بود كه در همان روزهاى نخست، فدك را از دست خاندان پيامبر خارج كرد. 2⃣پيامبر اكرم مى دانست كه گروهى كينه حضرت على (عليه السَّلام) را در دل دارند، زيرا بسيارى از بستگان ايشان به شمشير در ميدان هاى جنگ با كفار كشته شده بودند يكى از راه هاى زدودن اين كينه اين بود كه امام (عليه السَّلام) از طريق كمك هاى مالى از آنان دلجويى كند وعواطف آنان را به خود جلب نمايد. همچنين به كليه بينوايان و درماندگان كمك كند و از اين طريق موانع عاطفى كه بر سر راه خلافت او بود، از ميان برداشته شود. پيامبر ، هرچند ظاهراً فدك را به زهرا (عليها السَّلام) بخشيد، ولى در آمد آن در اختيار صاحب ولايت بود تا از آن، علاوه بر تأمين ضروريات زندگى خود، به نفع اسلام و مسلمانان استفاده كند. 📚راهنمای حقیقت ، ص 425 3⃣مساله غصب فدک ، از نظر بعد اقتصادى نيز مهم بود، و روى بعد سياسى آن اثر مى‏ گذاشت، چرا كه على (عليه السلام) و خاندان او اگر در مضيقه شديد اقتصادى قرار مى ‏گرفتند توان سياسى آنها به همان نسبت تحليل مى ‏رفت، و به تعبير ديگر وجود فدك در دست آنان امكاناتى در اختيارشان قرار مى‏ داد كه مى ‏توانست پشتوانه مسأله ولايت باشد، همان‏گونه كه اموال خديجه (عليها السلام) پشتوانه ‏اى براى پيشرفت اسلام در آغاز نبوّت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) بود. ❕در همه دنيا معمول است هر گاه بخواهند شخص بزرگ، يا كشورى را منزوى كنند او را در محاصره اقتصادى قرار مى‏ دهند كه در تاريخ اسلام در داستان «شعب ابوطالب» و محاصره شديد اقتصادى مسلمين از سوى مشركان قريش آمده است. 📚زهرا برترین بانو ، ص 112 🔸 👇
🔸ادامه 👇 ❕بر این اساس ، فاطمه س ، از مطالبه فدک ، دو هدف مهم را دنبال می کرد ؛ 1⃣اعلام حق امير مؤمنان على عليه السلام بر امامت و خلافت پس از رسول خدا و اين كه قريش به آن حضرت خيانت كردند و انصار او را وانهادند. 2⃣ اعلام ناشايستگى ابوبكر براى خلافت و امامت پس از رسول خدا به سبب نداشتن شرطهاى لازم آن و محقّق نشدن اجماع بر او. 📚فدک در فراز و نشیب ، ص 139 ❕دستگاه خلافت هم متوجه این نکته شده بودند ، و روشن بود که اگر آنها حاضر مى‏ شدند فدك را به عنوان ميراث پيامبر و يا بخشش و هديه آن حضرت به فاطمه زهرا در اختيار آن حضرت قرار دهند راهى باز مى ‏شد كه مسأله خلافت را نيز از آنها مطالبه كند. ❕اين نكته را دانشمند معروف اهل سنّت «ابن ابى‏ الحديد معتزلى» در شرح «نهج البلاغه» به طرز ظريفى منعكس كرده است. 👌او مى‏ گويد ؛ « من از (استادم) «على بن فارقى» مدرّس مدرسه بغداد سؤال كردم: آيا فاطمه (عليها السلام) در ادعاى مالكيت فدك صادق بود؟ گفت: آرى. گفتم: پس چرا خليفه اوّل فدك را به او نداد، در حالى كه فاطمه نزد او راستگو بود؟ او تبسمى كرد و كلام لطيف و زيبا و طنزگونه‏ اى گفت، در حالى كه هرگز عادت به شوخى نداشت، گفت ؛ « اگر ابى‏ بكر آن روز فدك را به مجرد ادعاى فاطمه به او مى‏ داد، فردا به سراغش مى ‏آمد و ادعاى خلافت براى همسرش مى‏ كرد! و وى را از مقامش كنار مى ‏زد، و او هيچ‏گونه عذر و دفاعى از خود نداشت، زيرا با دادن فدك پذيرفته بود كه فاطمه هر چه را ادعا كند راست مى‏ گويد، و نيازى به‏ بيّنه و گواه ندارد». ❕سپس ابن ابى الحديد مى ‏افزايد: اين يك واقعيت است، هر چند استادم آن را به عنوان مزاح مطرح كرد . 📚شرح نهج البلاغه ، ج 4 ص 78 ❕به همین نکته در روایتی امام کاظم ع نیز اشاره کرده اند . 👌بر اثر فشار افكار عمومى، هارون الرشيد به فكر باز پس دادن آن به اولاد فاطمه عليها السلام افتاد؛ هنگامى كه به امام موسى بن جعفر عليه السلام عرض كرد ؛ «حدود فدك را تعيين كن تا آن را به تو بازگردانم» امام از گفتن پاسخ ابا كرد، هارون پيوسته اصرار مى ‏ورزيد، امام عليه السلام فرمود ؛ «من آن را جز با حدود واقعى ‏اش نخواهم گرفت! هارون گفت ، حدود واقعى آن كدام است؟ امام عليه السلام فرمود:" اگر من حدود آن را بازگويم، مسلماً تو موافقت نخواهى كرد!" هارون گفت": به حق جدت سوگند، كه حدودش را بيان كن" (خواهم داد). ❕امام عليه السلام فرمود ؛ اما حد اول آن سرزمين عدن است! هنگامى كه هارون اين سخن را شنيد، چهره ‏اش دگرگون شد؛ و گفت ، عجب، عجب! امام عليه السلام فرمود": و حد دوم آن سمرقند است"! آثار ناراحتى درصورت هارون بيشتر نمايان گشت. امام عليه السلام فرمود": و حد سوم، آفريقا است"! در اينجا صورت هارون از شدت ناراحتى تيره شد، و گفت": عجب ..."! امام عليه السلام فرمود": و حد چهارم آن سواحل درياى خزر و ارمنستان است"! ... ❕هارون گفت:" پس چيزى براى ما باقى نمى‏ ماند، برخيز جاى من بنشين، و بر مردم حكومت كن ( اشاره به اينكه آنچه گفتى تمام مرزهاى كشور اسلام است ) » 👌امام عليه السلام فرمود ؛ « من به تو گفتم اگر حدود آن را تعيين كنم هرگز آن را بازپس نخواهى داد » اينجا بود كه هارون تصميم گرفت، موسى بن جعفر عليه السلام را به قتل برساند. 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 4 ص 321 _ بحار الانوار ج 29 ص 200 ❕اين حديث پر معنى، دليل روشنى بر پيوستگى مسأله «فدك» با مسأله «خلافت» است؛ و نشان مى ‏دهد آنچه در اين زمينه مطرح بوده؛ غصب مقام خلافت رسول اللَّه بوده كه روستاى فدك جزئى از آن محسوب مى‏ شده؛ و اگر هارون مى‏ خواست فدك را تحويل بدهد، بايد دست از خلافت بكشد ، زیرا فلسفه بخشیده شدن فدک به فاطمه برای خلافت و امامت اهلبیت ع بوده است ، و اگر قرار بر برگرداندن فدک است ، باید خلافت ظاهری نیز به اهلبیت ع بازگشت کند و همين هارون را متوجه ساخت كه امام موسى بن جعفر عليه السلام هر زمان قدرت پيدا كند، او را از تخت خلافت فرو مى ‏كشد؛ لذا تصميم بر قتل آن حضرت گرفت. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔امام صادق عليه السلام فرمودند ، 👈 دانشمندان وارثان انبيا هستند و اين از آن روست كه پيامبران نه درهمى به ارث مى نهند نه دينارى [هیچ ارث دنیوی و مادی بجای نمی نهند] بلكه احاديثى از احاديث خود را به ارث مى نهند ، 👈 پس هر كه قدرى از آن را بیاموزد به بهره اى فراوان دست يافته است الکافی ؛ ج 1 ؛ ص 89 بااین حدیث کتب معتبر شیعه که کلام معصوم در نزد شیعیان هست و حجت شرعی 👈 ثابت شد پیامبر ارثی مادی نگذاشتند و موضوع فدک رفت به باد فنا ❗️❗️ 💠💠 👌ما در سالهای گذشته ، به این شبهه وهابیت پاسخ مفصلی دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5946 ❕هم اینک در پاسخ می افزاییم ؛ 1⃣شیخ كلينى در كافى شریف از امام صادق ع نقل كرده است كه فرمود ؛ « وإنّ العلماء ورثة الأنبياء، إنّ الأنبياء لم يورّثوا ديناراً ولا درهماً ولكن ورّثوا العلم، فمن أخذ منه أخذ بحظّ وافر » « همانا علما از پيامبران ارث مى‏ برند؛ به راستى كه پيامبران دينار و درهم به ارث نگذاشته ‏اند، بلكه علم به ارث گذاشته‏ اند. پس كسى كه از آن برگيرد سهم بسيار برده است » 📚الکافی ج 1 ص 32 ❕وهابیت گمان كرده كه معناى اين حديث مضمون همان حديثى است‏ که ابوبکر در قضیه غصب فدک ، به پيامبر نسبت داد ؛ «إنّا معاشر الأنبياء لا نورث». 📚صحیح مسلم ج 3 ص 1380 ❕در حالی که این يك خطاى بزرگ است؛ چرا كه در روايت كلينى رحمه اللَّه آمده است ؛ «لم يورّثوا»؛ «به ارث نگذاشتند»، در حالى كه در روايتى كه آنان نقل كرده ‏اند آمده است: «لا نورث»؛ «ارث نمى ‏گذاريم». ❔چقدر بين اين دو عبارت تفاوت وجود دارد؟ ❕اين روايت با توجّه به ظاهر عبارت «لم يورّثوا»؛ «به ارث نگذاشتند» ، خود دليلى است بر اين كه فدك هديه و بخششى از رسول خدا به پاره تنش فاطمه زهرا عليها السلام بوده است، و اين دليلى است بر اين كه فدك در زمان حيات پيامبر از ملكيّت ايشان خارج شده بود ، یعنی پیامبر فدک را به فاطمه بخشید و دیگر مالی نداشت که به ارث بگذارد . به اين ترتيب، اين روايت با رواياتى كه اهل تسنّن در ذيل آيه شريفه: «وَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ» نقل كرده ‏اند که پیامبر فدک را به فاطمه بخشید ، يكديگر را تصديق مى‏ كنند ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4492 👌بنابراین استناد اهلسنت به این حدیث کافی شریف در موضوع فدک ، دقیقا بر علیه خودشان است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣ آن گونه كه در روايات و كلمات علماى هر دو طايفه آمده است، پيامبر گرامی ، چيزهايى مثل شمشير، عمامه و ... را از خود بر جاى گذاشته و ديگران آن‏ها را از او به ارث برده ‏اند و اين موضوع نيز از جمله دلايل بطلان سخنى است كه ابوبکر به آن حضرت‏ نسبت داد . ❕احمد بن حنبل نقل مى ‏كند كه ابن عبّاس مى ‏گويد ؛ «هنگامى كه رسول خدا از دنيا رفت و ابوبكر جانشين وى شد، عبّاس و على عليه السلام درباره آن چه رسول خدا از خود به جا گذاشته بود اختلاف پيدا كردند و ... » 📚مسند احمد ج 1 ص 13 ❕چنان كه ملاحظه مى‏ كنيد در اين نقل تصريح شده است كه آن حضرت چيزهايى از خود به جا گذاشته بود . 👌همینطور در روایات ما آمده است که اهلبیت پیامبر و امامان معصوم ع ، وارثان آثاری بودند که از پیامبر بر جای مانده بود ، مانند انگشتر و سلاح و شمشیر و زره و پرچم ؛ 📚بحار الانوار ج 26 ص 201 باب 16 « ما عندهم من سلاح رسول الله ، و آثاره ... ❕به اين ترتيب معناى روايت شيخ كلينى رحمه اللَّه- به ويژه به قرينه عبارت نخست كه فرمود ؛ «إنّ العلماء ورثة الأنبياء»؛ «همانا علما وارثان پيامبرانند» و عبارت پايانى آن كه فرمود: «فمن أخذ منه أخذ بحظٍّ وافرٍ»؛ «پس هر كس كه از آن برگيرد سهم فراوانى برده است»- چنين مى ‏شود ؛ ❕پيامبران نيامده ‏اند كه مال جمع كنند و دينار و درهم ذخيره نمايند و آن‏ها را پس از خود براى وارثان خويش بگذارند، بلكه آنان با دانش و حكمت به سوى امّت‏هايشان آمده‏ اند، و همواره همّتشان تزكيه جان‏ها و تعليم دانش بوده است «پس كسى كه از آن برگيرد سهم فراوانى برده است». 👌البتّه اين منافاتى ندارد با اين كه پيامبران چيزهايى را كه همچون ديگر مردمان در زندگى دنيايى خويش حتّى در واپسين لحظات آن بدان‏ها نياز داشته‏ اند، مانند شمشير، مركب و موارد ديگر بر جا گذاشته باشند و پس از آن‏ها وارثان شرعيشان آن‏ها را به ارث برده باشند. ❕یعنی افتخار انبیاء و سرمایه آنها علم و دانش بوده است و مهمترین چیزی که از خود به یاد گار گذاشتند برنامه هدایت بوده و آنان به دنبال گذاشتن مال و اموال از خود نبوده اند و اموالی که از آنها باقی می ماند در برابر میراث علمی آنها چیز قابل توجهی نیست و به حساب نمی آید لذا امام هم آن اموال ناچیز انبیاء را کالعدم فرض کرده و فرموده است که مهمترین چیزی که آنان به ارث می گذارند علم و دانش است نه درهم و دینار و حدیث دلالتی بر ارث نبردن مادی از انبیاء ندارد. 3⃣در اینجا پاسخ سومی هم است که علامه مجلسی به آن اشاره می کند و آن اینکه مخاطب سخن امام صادق ع در آن حدیث علما هستند ، لذا جمله را با این سخن آغاز کردند که « علما وارثان پیامبرانند ». ❕ممکن بود که برای مخاطب سوال شود که علما در چه چیزی وارث پیامبرند ❔ 👌امام ع برای پاسخ به این سوال یاد آور شدند که« انبیاء برای علما ، درهم و دیناری به ارث نگذاشتند » تا علما وارث درهم و دینار انبیاء باشند ، تنها چیزی که پیامبران برای علما به ارث گذاشته اند و علما وارث آن هستند «احادیث گهربار و سخنان حکیمانه و راهگشا انبیاء است و نه چیز دیگر » ❕بنابراین مخاطب این روایت علما و طریقه ارث بردن آنان از پیامبران هستند و این حدیث ، ارتباطی به ارث بردن مادی فرزندان انبیاء از آنها ندارد . 📚مراه العقول ج 1 ص 105 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌اسلام ستیز مدعی است که پیامبر اسلام فرموده اند که در بهشت درخت پستان وجود دارد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1404 ❕او در ادامه برای تصحیح سندی این نقل ، به پاسخی از ما اشاره کرده است که گفته ایم روایات موجود در کتب معتبر ما ، معتبر و موثوق الصدور است ، پس روایت مورد استناد او نیز معتبر است و قابل رد نیست ، در ذیل پاسخش را گفته ایم ، اما متاسفانه او با تقطیع پاسخ ما ، در صدد فریب مخاطب است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2346
👌پاسخ شبهه پراکنی عقیل هاشمی ، کارشناس شبکه کلمه در مورد بخشش فدک به فاطمه س را در ذیل بخوانید 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخ شبهه پراکنی عقیل هاشمی ، کارشناس شبکه کلمه در مورد بخشش فدک به فاطمه س را در ذیل بخوانید 👇
؟ 🤔 ❔آیا رسول خدا ظلم کرده و فدک را به زینب و ام کلثوم نداده و فقط به فاطمه زهرا داده است ❗️طبق قواعد مسلم فقهی باید در بخشش مساوات رعایت شود و اگر پیامبر این مساوات را رعایت نکرده باشد ظالم است ❗️❗️ 💠💠 1⃣ام کلثوم در سال نهم هجری مرد ؛ 📚 الاستیعاب ج 4 ص 1952 . ❕رقیه نیز در همان سالی مرد که جنگ بدر واقع شد ، یعنی سال دوم هجری ؛ 📚 الاصابه ج 8 ص 139 👌زینب نیز در سال هفتم یا هشتم هجری از دنیا رفت ؛ 📚 مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1 ص 209 _ تاریخ طبری ج 2 ص 144 ❕علمای شیعه و اهل سنت نقل می کنند که وقتی آیه شریفه « حق نزدیکان را بپرداز » ( اسراء 26)  نازل شد ، پیامبر گرامی فدک را به دختر خود فاطمه بخشید ، در ذیل مفصل اسناد را ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2318 ❔حال وهابی اشکال کرده است که چرا پیامبر مساوات را رعایت نکرد و تنها به فاطمه سلام الله علیها ، فدک را بخشید و سایر دختران خود را بی بهره گذاشت ❗️ 👌از او می خواهیم یک سند ارائه کند که در زمان حیات سایر دختران ، فدک به فاطمه بخشیده شده باشد ❗️ هیچ سندی در این رابطه نیست . ❕پیامبر وقتی آیه نازل شد که حق نزدیکانت را بپرداز ، فدک را به فاطمه داد ، و این آیه می تواند پس از وفات آخرین دختر پیامبر نازل شده باشد که پیامبر جز فاطمه س ، قربی و دختر دیگری نداشت و برای اطاعت امر خداوند ، فدک را به تنها دختر باقی مانده خود یعنی فاطمه بخشید . 2⃣به فرض هم که بگوییم که فدک در زمان حیات سایر دختران ، به فاطمه س ، بخشیده شده باشد ، چه کسی گفته است که مساوات در بخشش بین فرزندان واجب است ❗️ 👌در روایات ما تصریح شده است که فرق قائل شدن بین فرزندان در بخشش واجب نیست و اشکالی ندارد . ❕محمد بن قیس می گوید ؛ « از امام باقر ع پرسیدم در مورد مردی که برخی از فرزندانش را بر برخی دیگر ( در عطایا و بخشش ) برتری می دهد !؟ امام ع پاسخ داد ؛ « بله ( اشکالی ندارد )» 📚الکافی ج 7 ص 10 _ التهذیب ج 9 ص 200 ❕مدائنی می گوید که از امام صادق ع سوال کردم در مورد هدیه ای که مرد به یک فرزندش می دهد و به دیگر فرزندان نمی دهد ؟ امام ع فرمود ؛ « اگر در حال صحت این هدیه را داده باشد ، جایز است » 📚التهذیب ج 9 ص 201 _ وسائل الشیعه ج 19 ص 245 ❕و فرمود ؛ « اشکالی نیست که مرد برخی از فرزندان خود را بر برخی دیگر در هبه و بخشش برتری دهد ، تا زمانی که صحیح الحال باشد ، می تواند هر طور که بخواهد در مالش تصرف کند ... چنان که امیر المومنین چنین می کرد نسبت به امام حسن و امام حسین نسبت به امام سجاد چنین می کرد ، و پدرم چنین می کرد و من نیز چنین می کنم ( و در عطایا برخی از فرزندان را مقدم می دارم )» 📚مستدرک الوسائل ج 14 ص 73 3⃣علمای اهلسنت هم ، مساوات در عطایا بین فرزندان را شرط الزامی نمی دانند . احمد بن حنبل ، اسحاق ، محمد بن الحسن ، شریح ، قائل بودند که می توان فرزندان پسر را بر دختران در هدایا ، مقدم داشت ؛ 📚المحلی ج 9 ص 143 _ عمده القاری ، ج 13 ص 146 _ نیل الاوطار ، ج 6 ص 112 4⃣علمای اهل سنت روایت می کنند که ابوبکر ، بیست اصله درخت خرما را قبل از مرگش به عایشه بخشید و به دیگر فرزندان چیزی نداد ؛ « ان ابابکر الصدیق کان نحلها جاد عشرین وسقا » 📚الموطا ، ج 2 ص 752 _ الریاض النضره ج 1 ص 189 ❕فقهای اهلسنت می گویند که چون عایشه همسر پیامبر و ام المومنین بوده است و فضل داشته است ، ابوبکر مالش را اختصاص به او کرده است و تفضیل و برتری دادن بین فرزندان اگر با دلیل موجهی باشد ، اشکالی ندارد ؛ 📚مغنی ابن قدامه ج 6 ص 264 ❕ما هم می گوییم که مطابق روایات خود اهلسنت ، فاطمه صدیقه س ، برترین زنان دنیا و اهل بهشت بوده است ، چنان که بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی ص به فاطمه س عرضه داشت ؛ « آیا راضی نمی شوی که تو سرور زنان بهشت و سرور زنان مومنین هستی» 📚صحیح بخاری ج 6 ص 63 و ج 10 ص 76 👌و فرمود ؛ « تو سیده زنان جهانیان هستی» 📚خصائص نسائی ص34 ❕پیامبر نیز به خاطر فضل و مقام فاطمه س ، ایشان را بر سایر دختران ترجیح داد و فدک را به ایشان بخشید . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ بر اساس یک روایت صحیح در کتاب «دلایل الامامه» منسوب به طبری شیعی، جریان آتش زدن درب، ضرب و جرح حضرت زهرا و سقط محسن آمده‌است. بیشتر علمای متأخر شیعه چون آیت‌آلله تبریزی و سید کمال حیدری و... به این روایت تکیه دارند. اما مشکل جدی در این است که نویسنده کتاب مشخص نیست. زمانی این کتاب به محمد بن جریر طبری، صاحب تفسیر طبری و تاریخ طبری از علمای بزرگ اهل سنت شهرت یافته. بعد دیده‌اند که محتوا با اندیشه طبری نمی‌خواند، کتاب را به محمد بن جریر شیعی صاحب المسترشد از علمای قرن چهارم و از معاصرین شیخ صدوق نسبت داده‌اند. بعد که دیده‌اند سند روایات او به قرن چهارم نمی‌خورد، گفته‌اند یک محمد بن جریر طبری در قرن پنجم و از معاصرین شیخ طوسی هم بوده‌است، لذا لقب طبری صغیر را به او داده‌اند. جالب این است که نویسنده را هیچ عالم شیعی از معاصرین و غیره نمی‌شناسند. کتاب هم دارای تحریفات، دست‌کاری و جعل زیاد است و جعل‌های آن به حدی است که روایات معتبر آن یک در برابر ده یا بیشتر است. لذاست که کتاب از نظر برخی رجالیون معاصر مانند علامه ریاحی رد شده‌است و از نظر علمای تاریخ هم اعتبار ندارد. این که سند روایت صحیح است، دلیل نمی‌شود زیرا نویسنده کتاب ناشناخته است ❗️❗️ 💠💠 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سبب وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید ) » 📚دلائل الامامه ص134 👌متاسفانه نویسنده متن مورد اشکال ، برای زیر سوال بردن روایت فوق ، نهایت جهل خود را به رخ ما کشیده و در مورد مولف کتاب « دلائل الامامه » و وجود « روایات جعلی » در کتاب مذکور ، مطالب ناصوابی و باطلی گفته است که همه نشان از جهل و ناآگاهی نویسنده ، در این موضوع را دارد . ❕مولف کتاب شریف دلائل الامامه ؛ « محمد بن جریر بن رستم ، طبری آملی » است که ابن حجر از علمای اهلسنت تصریح می کند از علمای شیعه است و آن طبری صاحب تاریخ معروف که از علمای اهل سنت است ، نمی باشد ؛ « رافضی له توالیف » 📚لسان المیزان ، ج 5 ص 103 ❕مولف مذکور از علمای بزرگ امامیه است و به « طبری شیعی » ، معروف است و آن « طبری » ، صاحب تاریخ معروف که از علمای اهل سنت است ، نمی باشد ، نجاشی ، رجالی معروف در مورد او می نویسد ؛ « او از اصحاب ما بوده و جلیل و بزرگ و کثیر العلم و زیبا کلام ، و ثقه در حدیث است ، صاحب کتاب مسترشد در امامت است » 📚رجال نجاشی ، ص 376 ❕شیخ طوسی در رجال خود تصریح می کند که این طبری از علمای شیعه است و طبری صاحب تاریخ معروف که از اهل سنت است ، نمی باشد ؛ 📚رجال طوسی ص 449 👌و در کتاب فهرست خود در مورد او می گوید ؛ « محمد بن جریر بن رستم طبری ، کبیر و بزرگ ( انسانی ) است و که کنیه او ابوجعفر و فرد فاضل و متدینی است ، او صاحب تاریخ ( معروف ) نیست ، زیرا صاحب تاریخ ، سنی مذهب است » 📚الفهرست ، ص 446 ❕ابن شهر آشوب نیز در مورد او می گوید ؛ « او متدین و فاضل بود و صاحب تاریخ معروف نیست ، از کتابهای او ، المسترشد فی اثبات الامامه و دلائل الامامه است » 📚معالم العلماء ، ص 107 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕علامه مجلسی نیز از او با عظمت یاد می کند و تصریح می کند که کتاب « دلائل الامامه » از او می باشد ، و کلام نجاشی در مدح و تمجید او را نقل می کند ، و کلام شیخ طوسی را نیز می آورد که او صاحب کتاب « المسترشد » نیز می باشد ؛ 📚بحار الانوار ج 1 ص 39 👌از علمای معاصر نیز ، شیخ عباس قمی در مورد او می نویسد ؛ « او از بزرگان علمای ما در قرن چهارم است ، از بزرگان و ثقات علمای ما ، صاحب کتاب دلایل الامامه و الایضاح و المسترشد است » 📚الکنی و الالقاب ج 1 ص 243 ❕دیگران از علمای شیعه نیز او را ستوده اند و تصریح کرده اند که او صاحب دو کتاب المسترشد و دلائل الامامه است ؛ 📚اعیان الشیعه ، ج 9 ص 199 _ ریاض العلماء ، ج 5 ص 430 _ مراه الکتب ج 5 ص 236 _ تکمله امل الآمل ، ج 4 ص 495 _ نقد الرجال ج 4 ص 157 _ زبده الاقوال ص 314 _ الرجال ، حر عاملی ، ص 213 و .... ❕با توجه به آنکه شیخ طوسی در معرفی طبری شیعی از عنوان « کبیر » استفاده کرد ، مرحوم صاحب الذریعه دچار توهم شده است که ما دو طبری شیعی داریم ، یکی طبری کبیر که شیخ طوسی از او یاد می کند و صاحب کتاب المسترشد است و دیگری طبری صغیر که صاحب کتاب دلایل الامامه است ؛ 📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ، ج 8 ص 241 ❕این سخن و برداشت او اشتباه محض است و بر خلاف تصریحات علمای فوق الذکری است که نام بردیم ، لذا صاحب کتاب قاموس الرجال به او پاسخ می دهد که مقصود شیخ طوسی از این که به او لقب « کبیر » را داده است ، برای آن است که او را از « طبری » سنی جدا کند ، و از او با عنوان « کبیر » یاد می کند تا یاد آور شود که این طبری از علمای بزرگ شیعه است ، نه آنکه در مقابل او طبری شیعی دیگری باشد ، به نام طبری صغیر » 📚قاموس الرجال ج 9 ص 156 ❕در کتاب فهرس التراث هم ، متذکر می شوند که صاحب الذریعه اشتباه کرده است و همان طبری شیعی صاحب دو کتاب « المسترشد » و « دلایل الامامه » است ، چرا که می بینیم ابن شهر آشوب که آملی الاصل است و علمای آن منطقه را بهتر از همه می شناسد ، تصریح به همین نکته کرده است ( که ما کلام ابن شهر آشوب را نقل کردیم ) ، همینطور سید بن طاووس هم در کتابهای خود ، به این مساله تصریح کرده است که با توجه این نکات اشتباه صاحب الذریعه روشن می شود . 📚فهرس الثراث ، ج 1 ص 359 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
1⃣0⃣1⃣یکی از شبهاتی که وهابیت خیلی روی آن مانور می دهند ، آن است که اگر فدک حق فاطمه و علی بود ، چرا
3⃣1⃣1⃣اگر کسی بگوید که قضیه فدک و این که حضرت زهرا طالب فدک بود ، همه از دروغ های شیعه است و واقعیت ندارد ، شما چه جوابی به او می دهید ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3381 4⃣1⃣1⃣شبهه می کنند که مگر حضرت فاطمه فدک را برای چه کاری میخواست؟ آخر فدک این بود که حضرت زهرا می خواست فدک را بگیرد و به نیازمندان بدهد ، این همه جنجال بر سر فدک پس چرا است ، فدک در اختیار حکومت هم که باشد ، صرف فقرا می شد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3384 5⃣1⃣1⃣امام صادق عليه السلام فرمودند ، 👈 دانشمندان وارثان انبيا هستند و اين از آن روست كه پيامبران نه درهمى به ارث مى نهند نه دينارى [هیچ ارث دنیوی و مادی بجای نمی نهند] بلكه احاديثى از احاديث خود را به ارث مى نهند ، 👈 پس هر كه قدرى از آن را بیاموزد به بهره اى فراوان دست يافته است الکافی ؛ ج 1 ؛ ص 89 بااین حدیث کتب معتبر شیعه که کلام معصوم در نزد شیعیان هست و حجت شرعی 👈 ثابت شد پیامبر ارثی مادی نگذاشتند و موضوع فدک رفت به باد فنا ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3386 6⃣1⃣1⃣آیا رسول خدا ظلم کرده و فدک را به زینب و ام کلثوم نداده و فقط به فاطمه زهرا داده است ❗️طبق قواعد مسلم فقهی باید در بخشش مساوات رعایت شود و اگر پیامبر این مساوات را رعایت نکرده باشد ظالم است ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3390 7⃣1⃣1⃣بر اساس یک روایت صحیح در کتاب «دلایل الامامه» منسوب به طبری شیعی، جریان آتش زدن درب، ضرب و جرح حضرت زهرا و سقط محسن آمده‌است. بیشتر علمای متأخر شیعه چون آیت‌آلله تبریزی و سید کمال حیدری و... به این روایت تکیه دارند. اما مشکل جدی در این است که نویسنده کتاب مشخص نیست. زمانی این کتاب به محمد بن جریر طبری، صاحب تفسیر طبری و تاریخ طبری از علمای بزرگ اهل سنت شهرت یافته. بعد دیده‌اند که محتوا با اندیشه طبری نمی‌خواند، کتاب را به محمد بن جریر شیعی صاحب المسترشد از علمای قرن چهارم و از معاصرین شیخ صدوق نسبت داده‌اند..... 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3391
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⚫️به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها تقدیم میشود ؛ ✔️پاسخ به بیش از 5⃣1⃣1⃣ش
❕دوستان گرامی اگر در قضیه شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، سوال و پرسشی دارند ، که در مجموعه فوق نمی باشد ، مطرح فرمایند ، در این ایام در اسرع وقت پاسخ گفته می شود . 👌چنان که قبلا هم یاد آور شدیم ، مجموعه فوق در طول پنج سال با تحقیقات میدانی در فضای حقیقی و مجازی گردآمده و مورد پاسخگویی ما قرار گرفته است ، و حاوی بروز ترین و تازه ترین شبهات در این مساله است ، و یک مجموعه کامل با بیش از صد و پانزده پرسش و شبهه پیرامون فاطمه صدیقه سلام الله علیها و شهادت ایشان است ، به نظر می رسد کمتر پرسش و شبهه ای در این قضیه باشد که مورد بحث و رصد و پاسخگویی ما قرار نگرفته باشد . 👌با این وجود ما کماکان در صدد شبهه یابی بیشتر در این موضوع هستیم ، لذا از شما عزیزان می خواهیم که اگر پرسش و شبهه ای در این رابطه دارید که در مجموعه فوق الذکر نیست ، حتما در این ایام با ما مطرح کنید تا به حول و قوه الهی پاسخ گوییم ، باشد که این اندک ، موجبات رضایت آن بانوی ستمدیده را فراهم آورد .
🤔 ❔ راجع به سلیم به طور مفصل سخن گفته شد که کتاب فعلی، جعلی است و اعتبار ندارد و تنها راوی آن، ابان بن ابی‌عیاش هم توثیق نشده‌است ، بنابراین اعتماد به این کتاب در قضیه شهادت حضرت زهرا صحیح نیست ❗️❗️ 💠💠 👌سلیم بن قیس روایات متعددی در شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها نقل می کند که همین امر موجب شده است که برخی در صدد برآیند تا این کتاب را از اعتبار ببندازند . ❕سليم بن قيس از عبد اللّه بن عباس كه جابر بن عبد اللّه هم در كنارش بود نقل می کند که گفت ؛ « پيغمبر پس از يك خطبه طولانى به على گفت: ، به زودى قريش بر ضدّ شما دست به دست هم مى‏ دهند و به منظور ظلم و ستم، و شكست تو با هم متّحد مى ‏شوند. اگر يارانى پيدا كردى، با آنان جهاد كن و الّا دست نگه دار و خونت را حفظ كن. اما شهادت در پى تو است. خداوند قاتل تو را لعنت كند». ❕سپس پيغمبر رو به دخترش كرد و گفت ؛ «تو نخستين كس از اهل بيت من هستى كه به من ملحق مى‏ شوى، و تو سرور زنان اهل بهشتى. به زودى پس از من مورد ظلم و خشم قرار مى‏ گيرى تا آنجا كه تو را مى‏ زنند و يكى از دنده ‏هاى پهلويت را مى ‏شكنند. خداوند قاتل تو را لعنت كند ...». 📚كتاب سليم، ج 2، ص 907. ❕سليم از ابن عباس نقل می کند ؛ « در ذو قار بر على عليه السّلام وارد شدم. صحيفه ‏اى برايم بيرون آورد و گفت: پسر عباس! اين صحيفه ‏اى است كه رسول خدا بر من املا فرمود و من، به خط خودم نوشتم. گفتم: يا امير المؤمنين! آن را برايم بخوان. على عليه السّلام آن را برايم خواند. همه حوادث پس از رسول خدا تا شهادت حسين و اينكه چگونه كشته مى ‏شود، چه كسى او را مى‏ كشد و چه كسانى با او به شهادت‏ مى‏ رسند، همه و همه در آن آمده بود. على عليه السّلام سخت گريست و مرا به گريه انداخت. از جمله مطالبى كه على عليه السّلام خواند، اين بود: چگونه با او رفتار مى‏ شود، و چگونه فاطمه به شهادت مى‏ رسد، و چگونه حسن شهيد مى‏ شود، و چگونه امّت با او مكر مى‏ ورزد .. » 📚كتاب سليم، ج 2، ص 915 ❕سليم بن قيس می گوید ؛ « عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت‏ مگر قنفذ عدوى- او نيز يكى از كارمندان او بود- كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى ‏شد، به او بازگرداند، و نه از او عشر گرفت و نه نصب عشر. 👌 سليم گفت با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم. فرمود: آيا مى‏ دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟ گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه ‏اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه علاز دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى بازويش مانده بود. » 📚كتاب سليم، ج 2، ص 674 ❕سليم بن قيس می گوید ؛ «فاطمه را چنان فشار داد كه يكى از دنده‏ هاى پهلويش شكست و فرزندش را سقط كرد» 📚کتاب سلیم ج 2 ص 558 ❕سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى ، از اصحاب خاصّ امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين و امام زين العابدين عليهم السّلام است و محضر امام باقر عليه السّلام را هم درك كرده است . 👌او از اقدم علماى شيعه و بزرگان اصحاب ائمه عليهم السّلام و مورد وثوق آنان بوده و نزد ايشان از محبوبيّت خاصّى برخوردار بوده است. 📚خلاصه الاقوال ص83 ❕به عقیده اکثر علمای شیعه ، كتاب سليم بعنوان اوّلين كتاب در موضوع حديث و تاريخ است كه پس از شهادت پيامبر گرامی تأليف شده، و با گذشت چهارده قرن محفوظ مانده و بدست ما رسيده است. 👌امام سجاد علیه السلام در مورد کتاب سلیم بن قیس فرمود ؛ « آنچه سلیم در کتابش آورده است ، راست گفته است و احادیث آن مورد شناخت و تایید ما است » 📚وسائل الشیعه ج27 ص101 ❕امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ «هر كس از شيعيان و محبّين ما كتاب سليم بن قيس هلالى نزد او نباشد چيزى از امر ولايت ما نزد او نيست، و از مسائل مربوط به ما چيزى نمى‏داند. آن كتاب الفباى شيعه و سرّى از اسرار آل محمّد عليهم السّلام است » 📚مستدرک الوسائل ج 17 ص 298 _ سفینه البحار ج 4 ص 260 ❕ابن نديم از علماى قرن چهارم مى‏ گويد ؛ «اوّلين كتابى كه براى شيعه ظاهر شده همين كتاب سليم بن قيس مشهور است» 📚فهرست ابن ندیم ، ص 275 ❕شيخ نجاشى از علماى قرن پنجم مى ‏گويد ؛ «اكنون نام كسانى از سلف صالحمان را كه در تأليف تقدّم داشته‏ اند ذكر مى‏ کنيم»، و سپس در شمار طبقه اوّل سليم و كتابش را نام مى ‏برد » 📚رجال نجاشی ص 6 ❕شيخ نعمانى از علماى قرن پنجم مى ‏گويد ؛ «بين همه علما و محدّثين شيعه اختلافى نيست كه كتاب سليم بن قيس هلالى اصلى از بزرگترين كتابهاى اصول و قديمى ‏ترين آنهاست ... اين كتاب از اصولى است كه از كتابهاى مرجع شيعه است و به آن اعتماد مى‏ كنند» 📚الغیبه نعمانی ص61 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در ذیل بیشتر در مورد اعتبار کتاب سلیم بن قیس نزد بزرگان شیعه بحث کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3317 ❕در سال 75 هجرى، حجّاج بن يوسف ثقفى از طرف عبد الملك بن مروان حاكم عراق شد و وارد كوفه گرديد. از اوّلين كسانى كه حجاج سراغشان را گرفت سليم بن قيس بود، چرا كه سابقه او با امير المؤمنين عليه السّلام روشن بود. بهمين جهت با ورود حجاج، سليم بن قيس به همراه كتابش از عراق فرار كرد و به سمت ايران آمد تا در سرزمين فارس در نزديكى شيراز به شهر بزرگى بنام «نوبندجان» رسيد. سليم در آنجا با ابان بن ابی عیاش آشنا شد و کتاب خود را به او سپرد . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 83 👌ابان از اصحاب امام زين العابدين و امام باقر و امام صادق عليهم السّلام بوده و در زمان آن حضرت از دنيا رفته است. اين مطلب از رواياتى كه ابان نقل كرده پيداست، و در رجال برقى و رجال شيخ طوسى نيز صريحا ذكر شده است . 📚رجال برقی ص 9 _ رجال طوسی ص 83 _ 106 _ 156 👌به خاطر شرايط سخت تقيّه كه در زمان حجّاج حاكم بود، ابان مذهب حقيقى خود يعنى تشيّع را در اوايل زندگى مخفى مى‏ كرد تا از اين رهگذر بتواند كتاب سليم و صدها حديثى را كه از اهل بيت عليهم السّلام به او رسيده بود حفظ كند، و از عهده اين مهم بخوبى بر آمد. ❕ولى پس از مرگ حجّاج و در حكومت عمر بن عبد العزيز كه آزادى نسبى در اجتماع راه پيدا كرد، با كنار رفتن شرايط شديد تقيّه، ابان بيشتر شناخته شد و اعتقادات واقعى او هم كم كم آشكار شد. بسيارى از علماى اهلسنت كه احاديث بسيارى از ابان نقل كرده بودند و او را به عنوان يكى از استوانه ‏هاى علمى جامعه بحساب مى‏ آوردند با اطلاع از تشيّع ابان چنان بر آشفتند و زبان به طعن او گشودند كه ذكر بعضى سخنان ايشان شرم آور و دور از ادب است. 👌البته اين عكس العملها ريشه ‏اى جز بغض امير المؤمنين عليه السّلام و حبّ ابو بكر و عمر نداشت، و ابان هم جرمى جز محبّت اهل بيت عليهم السّلام و بغض دشمنانشان نداشت. ❕اين سخنان ناروا كه از سوى امثال شعبه و سفيان ثورى و احمد بن حنبل و وكيع بن جراح و يحيى بن معين و امثالشان منتشر شد، همچنان در كتابهاى رجالى و تاريخى باقى ماند و موجب اشتباه عدّه ‏اى شد بطورى كه همان تصوير نادرست را براى معرفى ابان در نظر گرفته‏ اند . 📚ميزان الاعتدال ، ج 1 ص 10 و 11 و 12 و 14 و 15. التاريخ الكبير (بخارى): ج 1 ص 454 شماره 1455 و ... ❕لذا مرحوم خوانساری می گوید ؛ « شيخ طوسى فقط در اصحاب امام باقر عليه السّلام ابان را تضعيف كرده و در دو مورد ديگر كلمه «ضعيف» را نياورده است. علت اين مسأله معلوم نيست، و شايد سخنان مخالفين منشأ گفته شيخ طوسى باشد، در حالى كه تضعيف مخالفين بايد مدح حساب شود » 📚کشف الاستار ج 2 ص 30 ❕شيخ استرآبادى مى ‏گويد ؛ « اصل تضعيف ابان از طرف مخالفين بوده و بخاطر تشيّع اوست. » 📚منهج المقال ص 15 👌این سخن مورد تاکید شیخ حر عاملی نیز واقع شده است ؛ 📚رجال حر عاملی ص 35 👌و صاحب مستدرکات رجال الحدیث نیز تصریح می کند که ابان ثقه است و منشا تضعیفات ابان ، سخنان اهلسنت است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 83 ❕ شيخ موسى زنجانى می گويد ؛ «بنظر من روايات ابان مورد قبول است همان طور كه عدّه‏ اى از متأخرين علماى شيعه متوجّه اين نكته شده ‏اند. نظر آنان هم به روايات متقدّمين مانند شيخ صفّار و شيخ صدوق و ابن وليد و ديگران است كه به آنچه در باره ابان گفته شده اعتنا نكرده‏ اند و روايات او را نقل كرده ‏اند. اضافه بر آنكه روايات ابان از نظر محتوا و مطلب نشان مى‏ دهد كه او شيعه بوده و از اعتقاد بالايى برخوردار بوده است. » 📚الجامع فی الرجال ج 1 ص 11 ❕نتيجه سخن در باره ابان‏ ؛ 👌آنچه در اعتبار كتاب سليم از ائمه عليهم السّلام و از علما نقل شد و اينكه در طول چهارده قرن علما به نقل كتاب سليم و احاديث آن توجه خاصى داشته ‏اند، همه اينها به تأييد ابان بر مى‏ گردد، زيرا با توجه به اينكه تنها ناقل كتاب سليم ابان بن ابى عياش بوده و هر گونه تأييد كتاب سليم و احاديث آن در درجه اوّل به معناى تأييد ابان است كه كتاب بدست او رسيده و توسط او نقل شده است. ❕پيداست كه اين عده كثير از علما، در صدد تأييد كتابى نبوده ‏اند كه به سند ضعيفى روايت شده باشد، چنان كه علّامه خوانسارى مى ‏گويد ؛ «وقتى اين همه اسناد كتاب سليم، همگى به ابان منتهى مى‏ شود اين خود كاشف از وثاقت ابان است». 📚کشف الاستار ج 2 ص 123 👌سخنان علماى اهلسنت در باره ابان، نيز بهترين دليل بر تشيّع و وثاقت او نزد شيعه است كه مخالفين را چنان بر آشفته است. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔خلیفه دوم دروازه خانه فاطمه را نشکست،بلکه دروازه امپراطوری ها را بااقتدار شکست و پرچم لااله الاالله را در اقصی نقاط جهان برافراشته ساخت. ➕خلیفه دوم پهلوی فاطمه را نشکست بلکه پهلوی حکومت و دولت اتش پرستان را شکست. اری پهلوی فاطمه نشکسته پهلوی بازار مجوسیت شکسته وامروز انها از این داغ است که میسوزند نه از پهلوی نشکسته فاطمه رضی الله عنها ❗️❗️ 💠💠 👌مریدان عمر چشم خود را بر دهها نص تاریخی در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها و جنایت عمر در حق او بسته اند و مدعی شده اند که ایرانیان چون از عمر در فتح ایران ضربه خوردند ، کینه او را به سینه گرفتند و مساله شهادت فاطمه س را مطرح می کنند . ❕ایرانیان اگر قرار باشد در این زمینه کینه ای به دل بگیرند ، باید کینه لشگریانی را به دل بگیرند که آمدند و جنگیدند ، نه عمر را ، زیرا عمر در جنگ ها و نبردها ، نهایت ترس و بزدلی را داشته است و از ایرانیان نیز نهایت ترس را داشت ( چنان که در ادامه اسناد را ارائه می دهیم ) و در صحنه نبرد حاضر نمی شد و از میادین جنگ فرار می کرد ، بنابراین ، اگر فتح ایران ، فضیلتی هم در بر داشته باشد ، آن فضیلت برای لشگریان است نه عمر بن خطاب . 👌این ترس و بزدلی عمر ، از دوره پیامبر گرامی بوده است طبق نصوص مسلم تاریخی و حدیثی اهلسنت ؛ 1⃣در جنگ بدر ، از ابوسفیان و افراد او ، ترسیده بود و سعی داشت که پیامبر را از نبرد با آنها منصرف کند ، که پیامبر به مشورت او توجهی نکرد ؛ « شاور حین بلغه اقبال ابی سفیان ... ثم تکلم عمر فاعرض عنه » 📚صحیح مسلم ج 5 ص 170 ❕در میدان بدر نیز از حضور مستقیم در میدان نبرد ، امتناع ورزید ؛ « الی این یا ابن الخطاب » 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 464 2⃣در میدان احد نیز از صحنه نبرد گریخت ، چنان که خودش ، بر روی منبر چنین می گفت ؛ «روز احد از میدان نبرد فرار کردم و به بالای کوه رفتم چنان که همانند بز کوهی فرار میکردم «فلقد رایتنی انزو کاننی اروی » 📚جامع البیان، ج4 ص 193 _ کنزالعمال ج2 ص 376 ❕خداوند نیز فرار او و دیگران را از میدان احد ، چنین به تصویر می کشد ؛ « (به خاطر بياوريد) هنگامى كه از كوه بالا مى‏ رفتيد و (جمعى در وسط بيابان پراكنده مى‏ شديد و) به عقب ‏ماندگان نگاه نمى ‏كرديد، و پيامبر از پشت سر شما را صدا مى‏ زد » ( آل عمران 153)» 3⃣در جنگ خندق نیز جرات مقابله با عمرو بن عبدود را پیدا نکرد و پس از آنکه عمرو بن عبدود ، بارها مسلمین را دعوت به مبارزه می کرد ، جز علی علیه السلام ، کسی درخواست او را اجابت نکرد ؛ 📚السنن الکبری ج 9 ص 223 4⃣در جنگ خیبر نیز از یهودیان ترسید و شکست خود و فرار کرد ، چنان که علمای اهل سنت از ابن عباس نقل می کنند ؛ «پيامبر خدا، ابو بكر را به خيبر فرستاد. پس با همراهانش شكست خورده، بازگشت. چون فردا شد، عمر را فرستاد و او هم در هم شكسته بازگشت، در حالى كه 👈او يارانش را ترسو مى ‏خوانْد و يارانش هم او را.👉 پيامبر خدا فرمود ؛ ❕ «فردا پرچم را به دست مردى مى ‏سپارم كه خدا و پيامبرش را دوست دارد و خدا و پيامبرش هم او را دوست دارند. باز نمى‏ گردد تا خداوند، پيروزش كند». مردم به جنب و جوش در آمدند و پيامبر فرمود: «على كجاست؟». در اين ميان، او از دردِ چشمانش ناراحت بود. پيامبر خدا، آب دهان خود را بر چشمان او ماليد و پرچم را بدو سپرد. على عليه السلام، پرچم را به اهتزاز در آورد و خداوند، پيروزش كرد. » 📚مجمع الزوائد: ج 9 ص 165 ح 14717 _ سنن نسائی ج 5 ص 108 _ مصنف ابن ابی شیبه ج 8 ص 522 _ معجم الکبیر ، ج 7 ص 35 _ تفسیر ثعلبی ج 9 ص 50 5⃣در جنگ حنین نیز پا به فرار گذاشت ، چنان که واقدی از زنی به نام ام حارث نقل می کند که ؛ « در نبرد حنین دیدم عمر بن خطاب پا به فرار گذاشته است و از میدان می گریزد . به او گفتم این کار چیست گفت تقدیر الهی است ( و من در فرار کردن اختیاری ندارم) » 📚مغازی واقدی ج 3 ص 904 ❕بخاری از ابوقتاده نقل می کند ؛ « عمر را ( میان فراریان دیدم ) ، گفتم چرا مردم فرار می کنند ، گفت امر خداست ( و اختیاری از خود نداریم ) » « فلحقت عمر بن الخطاب فقلت ما بال الناس ، قال امر الله » 📚صحیح بخاری ج 4 ص 57 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، در خطبه معروف خود ، فرار عمر از صحنه های نبرد را یاد آور شده و می گوید ؛ « هر گاه شاخ شيطان نمايان مى‏ گشت و يا مشركى دهان به ياوه‏ گويى مى ‏گشود، پیامبر ، برادرش على عليه السّلام را در كام آن مى‏ افكند. على هم در مقابل تا آن زمان كه بر مغز و سر مخالفان نمى‏ كوبيد و بينى آنها را به خاك مذلّت نمى‏ ماليد، ترك امر نمى‏ نمود. او در راه خداوند كوشا، به رسول خدا نزديك، و مهتر اولياى نصيحتگر، تلاشگر و كوشنده بود، و شما در آن هنگام در آسايش مى‏ زيستيد و از امنيت برخوردار بوديد. مترصّد تغيير جهت چرخ گردون عليه ما و گوش به زنگ اخبار بوديد. 👈به هنگام كارزار عقب گرد مى‏ كرديد و در ميدان نبرد فرار را بر قرار ترجيح مى‏ داديد. 👉 📚الاحتجاج ، ج 1 ص 100 ❕پس از پیامبر نیز ، ترس و بزدلی عمر از میادین نبرد و از مقابله با ایرانیان ، مورد نقل مورخین و محدثین قرار گرفته است ؛ 6⃣عمر از قتال با مرتدین می ترسید و سعی داشت که ابوبکر را از قتال با آنها منصرف کند که ابوبکر گفت من امید به نصرت تو دارم ، در حالی که تو با خواری و خذلان نزد ما آمدی ؛ « ارفق بهم فانهم بمنزله الوحش ، فقال رجوت نصرک و جئتنی بخذلانک » 📚کنزالعمال ج 6 ص 527 7⃣در جنگ نهاوند ، وقتی خبر لشگر ایرانیان و پیشروی آنان را شنید ، لرزه بر اندامش افتاد چنان که از شدت ترس و ناراحتی صدای بر هم خوردن دندانهایش را مسلمین می شنیدند ؛ « وقعت علیه الرعده و النفضه حتی سمع المسلمون اطیط اضراسه » 📚الفتوح ج 2 ص 290 ❕و آرزو می کرد که میان او و ایرانیان ، کوهی از آتش باشد تا مبادا ایرانیان به او نزدیک شوند « وددت ان بیننا و بین فارس ، جبلا من نار لا یصلون الینا منه و لا نصل الیهم » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 176 ❕آری شجاعت عمر در همین خلاصه شد که ناجوانمردانه لشگری مهیا کند و به در خانه علی علیه السلام برود و یک بانوی بی دفاع را مورد ضرب و شتم و هتک قرار دهد ❗️❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است مکان قبر فاطمه سلام الله علیها مشخص است و شیعه اسناد آن را پنهان می کند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2779
🤔 ❔در کتاب «الاختصاص» منسوب به شیخ مفید روایتی آمده که از ضرب و جرح حضرت زهرا توسط عمر هنگام گرفتن قباله فدک در میان کوچه خبر می‌دهد. در این روایت نیز از سقط محسن در اثر لگد عمر سخن گفته شده اما نسبت کتاب به شیخ مفید اثبات نشده‌است ، لذا روایت اختصاص قابل قبول نیست ❗️❗️ 💠💠 👌شیخ مفید ( رحمه الله ) در مواضع متعددی از کتاب شریف « اختصاص » خود ، روایاتی در شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را نقل می کند و مظلومیت ایشان را به تصویر می کشد . ❕او در كتاب اختصاص از عبد اللّه بن سنان از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏ كند كه آن حضرت فرمود ؛ « ابو بكر نوشته ‏اى در ردّ فدك براى زهرا عليها السّلام نوشت. زهرا عليها السّلام در حالى كه نوشته را در دست داشت، از نزد ابو بكر بيرون آمد. عمر در راه به او رسيد. گفت: دختر محمّد! اين نوشته چيست كه در دست توست؟ فرمود: نوشته‏ اى است كه ابو بكر در ردّ فدك برايم نوشته است. گفت: بده به من. زهرا عليها السّلام حاضر نشد نوشته را به او بدهد. عمر لگدى به زهرا عليها السّلام كه فرزند پسرى به نام محسن در شكم داشت، كوبيد. در اثر اين ضربه، زهرا عليها السّلام محسن را سقط كرد. سپس عمر، او را سيلى زد. گويى هم اكنون به گوشواره‏ هاى گوشش مى‏ نگرم كه در اثر آن سيلى شكست. سپس نوشته را برداشت و پاره كرد. زهرا عليها السّلام به خانه رفت و هفتاد و پنج روز در اثر ضربتى كه عمر به او زد، مريض بود تا اينكه از دنيا رفت». 📚الاختصاص ص 185 ❕در همان كتاب، روايت ديگرى آورده كه مى‏ گويد ؛ « خليفه دوم، لگدى به در خانه كوبيد و آن را شكست. او لگدى به زهرا عليها السّلام زد. فاطمه عليها السّلام در اثر اين ضربه، فرزندش محسن را سقط كرد.» 📚الاختصاص ص 344 ❕ در حديث ديگرى در همان كتاب آمده است ؛ « امام صادق عليه السّلام فرمود: «و قاتل امير المؤمنين و👈 قاتل فاطمة 👉و قاتل المحسّن و قاتل الحسن و الحسين». 📚الاختصاص ص 344 ❕عده ای در صحت انتساب کتاب اختصاص به شیخ مفید تشکیک می کنند در حالی که کتاب شناس معروف شیعه ، مرحوم آقا تهرانی کتاب « الاختصاص » را از آثار شیخ مفید می داند . 📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ، ج 1 ص 358 👌مرحوم علامه مجلسی و شیخ حر عاملی ، دو محدث بزرگ شیعه نیز معتقدند که کتاب اختصاص برای شیخ مفید است ؛ 📚بحار الانوار ج 1 ص 7 _ وسائل الشیعه ج 30 ص 158 ❕در کتب ذیل نیز تصریح شده است که کتاب « اختصاص » برای شیخ مفید است ؛ 💠ریاض العلماء ج 5 ص 178 _ کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار ، ص 30 _ مراه الکتب ، ج 3 ص 328 _ تنقیح المقال ج 29 ص 67 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 30 _ قاموس الرجال ج 2 ص 78 _ معجم رجال الحدیث ج 14 ص 278 _ فهرس التراث ج 1 ص 470 _ تعلیقه امل الآمل ، ص 306 _ مستدرکات اعیان الشیعه ج 7 ص 290 _ اعیان الشیعه ج 1 ص 99 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕ملحد وهابی که در این ایام نتوانست دفاع جانانه ای از عمر بن خطاب داشته باشد ، در آخرین دست و پا زدن های خود ، تصاویری از پاسخ های کانال ما ارایه داده و شبهه پوسیده و کهنه هزار بار پاسخ گفته شده را مطرح می کند که قبلا پاسخ گفته ایم ، شبهه مذکور می گوید ؛ « شهادت محسن با سخن پیامبر که به فاطمه فرمود تو اولین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی در تعارض است .فاطمه نخستین فرد از اهل بیت بوده که به پیامبر ملحق شده است یا محسن.آیا پیامبر اشتباه گفته است یا اصلا محسنی در کار نبوده »❓ 👌پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1444 ❕در مورد علم غیب پیامبر و این که قرآن علم غیب را از پیامبر نفی می کند ،در گذشته پاسخهای مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3038 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3268
🤔 ❔رابطه عایشه با حضرت زهرا چگونه بوده است ❗️این که عایشه از مردن حضرت زهرا خوشحال شده بود چقدر واقعیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌عایشه کینه خدیجه سلام الله علیها را به دل داشت و بارها نسبت به خدیجه اظهار خشم و انزجار می کرد . ❕بخاری در صحیح روایت می کند که عایشه می گفت ؛ « من آنقدر که نسبت به خدیجه حسادت می ورزیدم نسبت به هیچ یک از زنان پیامبر چنین حسادتی نمی کردم» 📚صحیح بخاری ج 8 ص 195 ❕مسلم روایت می کند که عایشه به پیامبر چنین گفت ؛ « چقدر از خدیجه یاد می کنی او پیرزنی بود از پیر زن های قریش که از پیری دندان در دهان نداشت . هلاک شد و خدا بهتر از او را به تو داد» 📚صحیح مسلم، ج 7 ص 134 ❕دنباله روایت را احمد در مسند می آورد که پیامبر گرامی ، در جواب عایشه فرمود ؛ « خداوند بهتر از او را نصیبم نساخته است .آنگاه که مردم مرا قبول نداشتند او به من ایمان اورد و آنگاه که مرا تکذیب می نمودند او تصدیقم کرد و آنگاه که دیگران مرا محروم کرده بودند او به مالش مرا یاری کرد » 📚مسند احمد ج9 ص429 _ المعجم الکبیر، ج 23 ص13 ❕کینه عایشه از خدیجه س ، موجب شده بود که کینه فاطمه س را نیز به دل بگیرد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « پيامبر خدا وارد منزل خود شد و ديد كه عايشه رو به فاطمه كرده و با فرياد به او مى‏ گويد: اى دختر خديجه، تو گمان مى ‏كنى كه مادرت بر ما برترى دارد، او چه برترى بر ما دارد، او هم مانند يكى از ما بود و فاطمه سخن او را مى‏ شنيد و چون پيامبر خدا را ديد گريه كرد، پيامبر به او فرمود: اى دختر محمد براى چه گريه مى ‏كنى؟ گفت: او از مادر من ياد كرد و او را كوچك شمرد و من گريه كردم، پيامبر خشمناك شد و فرمود: ساكت باش اى حميرا ... » 📚الخصال ج 2 ص 405 ❕او به قدری فاطمه س را می آزرد که مطابق برخی نقلها ، در هنگامه رجعت ، امام زمان ع ، انتقام فاطمه س را از عایشه می گیرد ، چنان که امام باقر ع فرمود ؛ « گر قائم ما قيام كند حميراء را به دستش مى‏ سپارند تا بر او حدّ جارى كند و 👈انتقام دختر رسول اللَّه فاطمه را از او بگيرد. 👉عرض كردم: فدايت شوم، براى چه بر او حدّ جارى نمايد؟حضرت فرمودند: براى افتراء و بهتانى كه به مادر ابراهيم زد » 📚علل الشرایع ج 2 ص 580 ❕ابی داود از صاحبان صحاح سته اهلسنت ، نقل می کند که عایشه نسبت به فاطمه س ، فحاشی می کرد و او را دشنام می داد ؛ « ان عائشه وقعت بکم و فعلت » 📚سنن ابی داود ج 4 ص 2088 ❕و بدگویی های او نسبت به فاطمه س ، به قدری زیاد بود که زنان مدینه خبر بدگویی های او را به فاطمه س می رساندند و فاطمه س خیلی از عایشه شکایت داشت ؛ « کانت تکثر الشکوی من عائشه و یغشاها نساء المدینه و جیران بیتها فینقلن الیها کلمات عن عائشه » 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 9 ص 193 ❕پیامبر با عایشه برخورد کرد و گفت که تو دست از سر آزار و اذیت دخترم بر نمی داری ؛ « ما انت بمنتهیه یا حمیراء عن ابنتی » 📚فتح الباری ، ج 9 ص 222 👌ابویعلی نقل می کند که بین فاطمه و عایشه کدورت هایی بود ؛ « کان بینهما شی ء » 📚مسند ابی یعلی ج 8 ص 153 _ مجمع الزوائد ج 9 ص 201 ❕و مطابق نقل علمای اهلسنت ، نسبت به جایگاه فاطمه س در نزد پیامبر حسادت می کرد و بر سر پیامبر فریاد می کشید ، تا جایی که ابوبکر قصد داشت عایشه را بزند ❗️ 👌نعمان بن بشیر می گوید ؛ « ابوبکر اجازه گرفت که وارد منزل پیامبر شود ، به ناگاه شنید که عایشه فریاد می زند و می گوید به خدا سوگند می دانی که فاطمه و علی در نزد تو محبوبتر از من و پدرم می باشند و این جمله را دو الی سه بار تکرار کرد ، ابوبکر ( دستش ) را به سویش دراز کرد ( و قصد زدنش را داشت ) ، و گفت ای دختر فلانه ، نشنوم که بر سر پیامبر فریاد می زنی » «عن النعمان بن بشير قال استأذن أبو بكر على رسول الله صلى الله عليه وسلم فسمع صوتا عائشة عاليا وهي تقول والله لقد عرفت ان عليا وفاطمة أحب اليك منى ومن أبى مرتين أو ثلاثا فاستأذن أبو بكر فأهوى إليها فقال يا بنت فلانة لا أسمعك ترفعين صوتك على رسول الله صلى الله عليه وسلم » 📚محمع الزوائد ، هیثمی ، ج 9 ص 201 _ الخصائص ، نسائی ، ص 108 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕کینه و دشمنی عایشه با فاطمه س تا جایی بود که حتی نسبت به فرزندان فاطمه س ، یعنی حسن و حسین ع ، کینه ورزید و با این که آن دو محرمش بودند ، اما در برابر حسنین ع حجاب می گرفت و ابن عباس به او به خاطر این عملکرد اعتراض می کرد ؛ « تحتجب من حسن و حسین فقال ابن عباس ان دخلوهما علیها لحل » 📚طبقات ابن سعد ج 8 ص 73 ❕او در حالی از حسنین حجاب می گرفت که مطابق نقل بخاری ، به مردان نامحرم ، آموزش طریقه غسل کردن می داد ؛ « فدعت باناء نحو من صاع فاغتسلت و افاضت علی راسها » 📚صحیح بخاری ج 1 ص 68 👌او در حالی از حسنین ( به خاطر کینه فاطمه س ) حجاب می گرفت که برخلاف احکام اسلام ، معتقد بود که می توان مردان نامحرم را با شیر دادن به خود محرم کرد ، چنان که علمای اهلسنت نقل می کنند ؛ « عایشه به خواهرانش دستور می داد به مردانی که او دوست دارد آنها را ببیند و بر او وارد شوند پنج بار شیر دهد اگر چه مردان بزرگ باشند سپس بر او وارد شوند اما ام سلمه و سایر زنان پیامبر با این کار عایشه مخالف بودند که با این نوع شیر خوردن کسی بر آنها وارد شود مگر این که در گهواره شیر خورده باشد» 📚مسند احمد ج6 ص270 _ سنن ابی داود ج 2 ص 223 ❕فاطمه س ، نیز به تنبیه تمام این رفتارهای ناشایست ، عایشه ، به اسماء بنت عمیس وصیت کرد که نگذارد عایشه پس از مرگش بر بالین او حاضر شود ، چنان که علمای اهلسنت نقل می کنند که خطاب به اسماء فرمود ؛ « هنگامى كه از دنيا وفات كردم، تو و على بدن مرا غسل بدهيد و هيچ كسى هم در آن حال حق ورود به آنجا را ندارد. به مجردي كه زهرا دار فانى را وداع گفت، «عايشه» اجازه ورود خواست. «اسماء» به او اجازه ورود نداد. «عايشه» ناراحت شد و به پدرش شكايت كرد و اظهار داشت اين زن «خثعميّه» ( نوعی سب و ناسزا ) ، ميان ما و دختر پيغمبر حائل و مانع شده است و اجازه نمى ‏دهد در غسل دادن بدن او شركت نمائيم. به علاوه براى حمل جنازه او وسيله‏ اى مانند حجله عروسان ترتيب داده است. «ابو بكر» پس از شنيدن سخنان دخترش بلافاصله به در خانه زهرا آمد و گفت: اى اسماء! چرا نمى ‏گذارى همسران پيغمبر اكرم نزد دختر او بروند؟ چرا چنين وسيله ‏اى همچو حجله عروسان برايش ساخته ‏اى؟ «اسماء» در پاسخ گفت: خود زهرا به من وصيت كرده است كسى بر او وارد نشود و وسيله ‏اى را كه به آن اعتراض دارى، پيشنهادى بود از طرف من كه مورد پسند واقع شد و در حال حياتش دستور ساختن آن را داد. «ابو بكر» گفت: پس اگر مسئله از اين قرار است، هر چه به تو دستور داده است، اجراء كن. آنگاه بازگشت و على و «اسماء» بدن شريف آن حضرت را غسل دادند. » 📚السنن الکبری ، بیهقی ، ج 4 ص 34 _ الاستیعاب ج 4 ص 1897 _ کنزالعمال ج 13 ص 687 _ اسد الغابه ج 5 ص 524 ❕عایشه پس از شهادت فاطمه س نیز اظهار خوشحالی و شادمانی می کرد ، چنان که ابن ابی الحدید معتزلی سنی نقل می کند ؛ « پس از درگذشت فاطمه س ، تمام زنان پیامبر به نزد بنی هاشم رفتند و تعزیت گفتند ، اما عایشه چنین نکرد و خودش را به مریضی زد و به علی ع خبری رسید که حاکی از خوشحالی و سرور عایشه بود » « اظهرت مرضا و نقل الی علی کلام ، یدل علی السرور » 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 9 ص 198 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir