رمان "مسیر امید"
ژانر: اجتماعی-ماجراجویی
قسمتها: 50
خلاصه داستان: گروهی از نوجوانان با مشکلات مختلف در زندگیشان مواجه میشوند و تصمیم میگیرند با کمک یکدیگر، راهحلهایی برای مشکلات پیدا کنند. این داستان نشان میدهد که دوستی، امید و تلاش میتواند هر مشکلی را حل کند.
#_قسمت_اول_مسیر_امید
#_قسمت_دوم_مسیر_امید
#_قسمت_سوم_مسیر_امید
#_قسمت_چهارم_مسیر_امید
#_قسمت_پنجم_مسیر_امید
#_قسمت_ششم_مسیر_امید
#_قسمت_هفتم_مسیر_امید
#_قسمت_هشتم_مسیر_امید
#_قسمت_نهم_مسیر_امید
#_قسمت_دهم_مسیر_امید
#_قسمت_یازدهم_مسیر_امید
#_قسمت_دوازدهم_مسیر_امید
#_قسمت_سیزدهم_مسیر_امید
#_قسمت_چهاردهم_مسیر_امید
#_قسمت_پانزدهم_مسیر_امید
#_قسمت_شانزدهم_مسیر_امید
#_قسمت_هفدهم_مسیر_امید
#_قسمت_هجدهم_مسیر_امید
#_قسمت_نوزدهم_مسیر_امید
#_قسمت_بیستم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_یکم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_دوم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_سوم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_چهارم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_پنجم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_ششم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_هفتم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_هشتم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_هشتم_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_نهم_مسیر_امید
#_قسمت_سی_ام_مسیر_امید
#_قسمت_بیست_و_هفتم_مسیر_امید
قسمت ۲۷: قدم اول
صبح روز بعد، علی زودتر از همیشه بیدار شد. ☀️ او با دقت نگاهی به برنامههایشان انداخت و تصمیم گرفت اولین قدم را خودش بردارد. موبایلش را برداشت و با دوستانش تماس گرفت:
"بچهها، باید امروز همه کنار هم باشیم. ممکنه اولین سرنخ رو پیدا کنیم." 📞
آنها در کافهای کوچک دور هم جمع شدند. نیما لپتاپش را باز کرد و گفت:
"من دیشب کلی درباره ناشناسها و این جور ایمیلها تحقیق کردم. احتمالاً پشت این پیامها یه گروه حرفهای هست." 💻
سارا که همیشه دقیق و نکتهسنج بود، اضافه کرد:
"باید خیلی محتاط باشیم. ممکنه بخوان ما رو به دام بندازن." 😟
رویا با شوق گفت:
"شاید این یه آزمونه. اگه قبول شیم، میتونیم خیلی چیزها به دست بیاریم." 🤩
علی به نقشهای که روی میز گذاشته بود، اشاره کرد و گفت:
"باید از اینجا شروع کنیم. این منطقه ممکنه اولین سرنخ رو بهمون بده." 🗺️
آنها تصمیم گرفتند با هم به مکان مشخصشده بروند. حس کنجکاوی و هیجان در چشمان همه موج میزد. اما آیا این مسیر آنها را به موفقیت میرساند یا چالشی جدید در انتظارشان بود؟ 🚶♂️✨