🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۴)
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت سوم):
... که در صدد تصویب #سریال_سربداران بودند و لذا سایر سناریوها را به بهانههای مختلفی از مدار بررسی خارج میکردند! که سناریوی بنده هم مارک مکتبی (طرفداری از #بهشتی و #رجایی!) خورد و مردود شد!!
دعوای مکتبی/لیبرال، مد سیاسی و جناحی آنروزها بود. یکطرف، جریان حزباللهیها با رهبری #شهید_بهشتی و #شهید_رجایی و طرف دیگر جریان لیبرالها به سرکردگی #بنی_صدر و سایر تفالههای غربی بود از جمله #قطب_زاده معدوم که بر صندلی ریاست صداوسیمای #جمهوری_اسلامی ایران، تکیه زده بود!
الغرض؛ همکاری بنده با #رسانه_ملی، بعد از حدود یکسال کش و قوس (در طول ۱۳۵۹ با ماهی دو سه بار مراجعه و پیگیری)، قربانی دعوای مکتبیها و لیبرالها شد و شاید هم حکمتی داشت که باعث فراغت بنده گشت و به راحتی در فروردین ۱۳۶۰ عازم صحنههای نبرد مستقیم با #صدامیان و سایر #دشمنان_ایران در جبهههای #جنگ شدم.
اما قضیه «رد فیلمنامه بنده بخاطر #مکتبی بودن»! موجب #حساسیت_سیاسی بنده شد که ریشه دعوای مذکور را در #نهاد_ریاست_جمهوری ببینم که یکطرف #رجایی بود (با حمایت حزبالله و #شهید_بهشتی) و طرف دیگر آن #بنی_صدر (با حمایت غربزدها و #منافقین) و اتفاقاً این پیامد را هم داشت که بنده از لحاظ #سیاسی به #جریان_مظلوم مکتبی، گرایش پیدا بکنم و دستان خود را از حمایت بنیصدر بشویم.
درآمد من در آنسالها از کارگری در #بازار_تهران بود که «انجمن توحیدی مستضعفین بازار» را هم در جهت براندازی #رژیم_منحوس_پهلوی، قبل از #انقلاب در آن تشکیل داده بودم و در تشدید برخی اعتصابات و تعطیلیهای بازار مؤثر بود و این انجمن بعد از پیروزی انقلاب در لیست حامیان #ریاست_جمهوری بنیصدر هم فعال بود و از آنجا که متأسفانه قائم به شخص بنده بود، با نرفتن بنده به بازار، تمام شد!
ولیکن مرکز اصلی معرکه مکتبیها و لیبرالها، #نهاد_نخست_وزیری بود که #قوه_مجریه در اختیار آن بود (و ریاست جمهوری هم مقامی تقریباً تشریفاتی به شمار میرفت!) که ترکش آن دعوا، مرا در #رسانه_ملی، متوقف کرد!
#بنی_صدر متهم به #لیبرالیزم و #مصدق_گرایی و #غرب_زدگی بود (که البته بود) و #رجایی، متعهد به #مکتبی و #مقلد_امام بودن بود (که بود) و لذا معیار خودی و غیرخودی طرفداران هر دو طیف مذکور، همین گرایشات جناحی آنها بود.
فعالیت سیاسی بنده اگرچه در عرصه طرفداری از بنیصدر (البته صرفاً در انتخابات ریاست جمهوری و مدت کوتاهی هم عضویت در دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رئیس جمهور) بود که بعد از شرارتهای #میلیشیای_منافقین بویژه در غائله ۱۴ اسفند دانشگاه تهران، خاتمه یافت ولیکن فیلمنامه بنده دارای گرایشات مکتبی، ارزیابی شد و در مجموعه قطبزاده معدوم، مردود اعلام شد!
دو شکست پیاپی (ناکامی در پیشبرد اهداف انقلابیام در قالب «انجمن سینمایی فجر» با علیخانی و تلاش برای ورود به «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» با قطبزاده)، موجب شد که دریابم در عرصهای وارد شدهام که نه تنها چندان آسان نیست بلکه خیلی خشک و جدی است ولو اینکه رؤیایی مینماید! شاید هم نسبت به سن و سالم، توقع بیش از حدی از خودم داشتم و لازم بود که بیشتر احتیاط بورزم!
در اندیشه رهیافتی برای ایجاد مسیری جهت #صدور_انقلاب_اسلامی از طریق #سینما بودم که ناگهان #جنگ_تحمیلی صدامیان شروع شد و بنده بسوی جبهه #حق_علیه_باطل شتافتم.
اما ذهنم به شدت مشغول علتیابی دو شکست مذکورم بود! وقایع و مسائل را هر چه بیشتر تجزیه تحلیل میکردم نتیجهای جز این نمیگرفتم که؛
۱) فیلمنامه «نبرد تا آزادی» بنده (که با اقتباس از داستان «نقابداران جوان» و سایر داستانهای استاد #محمود_حکیمی تصنیف کرده بودم) هیچگونه اشکالی نداشت. و صد البته که حماسی-مذهبی (و بالتبع #مکتبی) بود.
داستان نقابداران جوان، در موضوع دلایل اسلام آوردن ایرانیان در صدر اسلام بود و سناریوی بنده در امتداد آن مطلب و در موضوع دلایل وقوع #انقلاب_اسلامی ایرانیان بود. و دنیا هم منتظر و متقاضی این مطلب بود که چرا #ایرانیان به انقلاب اسلامی برخاستند؟ و جواب فیلمنامه بنده این بود که؛ به همان عللی که #دین_اسلام را در صدر اسلام پذیرا شدند.
و بررسی این موضوع؛ اولین اقدام برای صدور انقلاب اسلامی ایران به جهان بود ولیکن رسانه ملی، ترجیح داد برود سراغ #حمله_مغول به ایران و #قیام_سربداران که البته در قالب آنهم میشد به همین سؤال جواب داد.
بنده در شور نوجوانی خود، ارادت خاصی به این استاد داشتم و چندباری هم به ملاقات حضوری او در آموزش و پرورش (خیابان نجاتاللهی-کریمخان) رفته بودم.
«سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده در سال ۱۳۵۶ نیز اقتباسی...
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۵):
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت چهارم):
... «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده علیه #رژیم_منحوس_پهلوی (در سال ۱۳۵۶ در محله #شهید_بخارایی جنوب تهران) نیز اقتباسی از عنوان یکی دیگر از داستانهای حماسی-مذهبی همین استاد پر برکت بود (که دو ماه پیش ۱۴۰۳/۶/۳۰ در سن ۸۰ سالگی رحلت کردند) و به نوبه خود در شورآفرینی انقلابی در نسل دهه چهلیها نقش بسزایی داشت.
(در باره دهه چهلیها مقاله مستقلی خواهم نوشت. همانان که نیروهای گهوارهای امام خمینیره نامیده شدند! همان نسل سلحشور بینظیری که دودمان #شاهنشاهی و بلافاصله #صدامیان را بر باد دادند و عرصه زمین را بر #استکبار_جهانی در جهان، تنگتر و تنگتر کردند و #نهضت ادامه دارد.)
۲) در نحوه تبدیل داستان به فیلمنامه (با آن #دکوپاژ آهنین) هم که بنده حرفهای کار کرده بودم و هیچکسی هم از لحاظ شکلی و تکنیکی و فرم به آن ایرادی نداشت.
۳) برای تولید آن بصورت فیلم سینمایی هم آنقدر ارزش و مطلوبیت داشت که بنده و ع.ع. و خیلی از دوستان برای آن یکسال دوندگی بکنیم و تشکیلات نسبتاً معظمی بنام «مرکز سینمایی فجر» را پدید آوریم که تبدیل به اولین #فرهنگسرای_جمهوری اسلامی ایران شد.
⁉️ ولیکن چرا در مقایسه با #سریال_سربداران، پس زده شد؟!
از طرف گروه فیلم و سریال #رسانه_ملی، به بنده نگفتند که فرضاً بودجه و امکانات محدودی داریم و به دلایلی، سریال #سربدران، اولویت یافته است و اثر شما بماند برای فرصتهای بعدی، بلکه صریحاً بخاطر اینکه بافت محتوایی آن، #مکتبی ارزیابی شد، مردود اعلام کردند!
در واقع به زعم خودشان، یک #انگ_سیاسی بدان زدند! و حال آنکه مکتبی بودن محتوای آن، افتخارآمیز بود نه اینکه عیب اساسی غیرقابل اغماضی باشد!
حال میشود تصور کرد که چه دستهایی در کار بودند از طرف قطبزاده تا به تفکرات امثال بنده، میدان ندهند!
اما برای بنده، تجربه جالبی بود و بنده را واداشت تا موضع خودم را تعیین بکنم. یا باید مکتبی بودن را رد بکنم و ادعا بکنم که من مکتبی نیستم و بلکه لیبرالمسلک هستم! و یا باید مکتبی بودن را بپذیرم و پای هزینههای آن هم بایستم. لذا موضوع تحول پیدا کرد به موضوع #حق و #باطل!
این مسئله باعث شد که بنده مکتبی بودن و مکتبیتر شدن را ترجیح بدهم و بحمدالله تاکنون بر همین مدار (ضدیت با هر نوع #پلیدی و #پلشتی) ماندهام و صد البته که هزینههای گزافی هم تاکنون پرداختهام!
آری! در آن مقطع، در اندیشه رهیافتی برای ایجاد مسیری جهت #صدور_انقلاب_اسلامی از طریق #سینما به دنیا بودم که ناگهان #جنگ_تحمیلی صدامیان شروع شد و از کارگری نه چندان مثمر در بازار تهران هم (بعد از ۴ سال) دیگر خسته شده بودم!
لذا بمحض احضار متولدین سال ۱۳۴۱ به #خدمت_زیر_پرچم، رفتم #سربازی! که بعد از آموزشی دو ماهه در پادگان زیبای لشگرک #تهران، به #باختران افتادم و لذا خودم را به پادگان شماره ۲ #کرمانشاه معرفی کردم و بعنوان جمعی گروه ۴۰۴ #مخابرات، مشغول خدمت شدم ولیکن در همان ماه اول به درخواست قرارگاه لشکر ۸۱ زرهی، به قرارگاه مرکزی اعزام شدم که سربازان آن، زندگی خیلی مرفهی داشتند! اما با #روحیه_انقلابی من سازگاری نداشت و لذا چندان دوام نیاوردم و به گروهان خودم برگشتم و اینبار توسط شعبه عقیدتی-سیاسی پادگان جذب و بعنوان مسئول نظارت بر آشپزخانه پادگان (که یکی از اهداف تخریبی نفوذیهای سازمان منافقین برای مسمومیت سربازان بود)، مأمور شدم که رفاهیات بیشتری نسبت به قرارگاه داشت که مهمتر از همه، آنقدر وقت اضافی داشتم که به عضویت #گروه_تئاتر «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باختران» در آمدم و تقریباً یکروز در میان در تمرینات آن شرکت میکردم و منتهی شد به اجرای نقشی در نمایشی با عنوان «ما تا آخر ایستادهایم» که بمناسبت دهه فجر ۱۳۶۰ در #تئاتر_شهر کرمانشاه، سالن نمایش ایلام، پادگان اللهاکبر اسلامآباد غرب، پادگان ابوذر سرپلذهاب، پادگان هوانیروز کرمانشاه و برخی مساجد کرمانشاه به نمایش در آوردیم.
بعد از اتمام تمرینات و اجرای نمایش مذکور، خوشی سربازی در آشپزخانه پادگان و رفت و آمد آزاد به شهر، زد زیر دلم و داوطلب حضور در #خطوط_مقدم جبهههای #حق_علیه_باطل شدم که به گردان ۱۱۹ تیپ اللهاکبر مستقر در #جبهه_میمک معرفی شدم (۱۳۶۱). اما #جانبازی بنده در #جبهه_سومار اتفاق افتاد (۱۳۶۲) که مصادف شد با اتمام دوره سربازی و احتیاط و به تهران برگشتم.
و در دوره نقاهت خود، وارد #حوزه_علمیه شرق تهران (مدرسه علمیه آیةالله جلالی خمینی) شدم و #سناریست_مکتبی و #سرباز_مکتبی بودنم تبدیل شد به #طلبه_مکتبی و در همان دهه شدم #افسر_مکتبی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران!
و اما نخستوزیری؛ ...
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
69.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ توضیحات شیخ حسین انصاریان درباره دیدار اخیر با خاتمی و ابطحی
╔═🍃🌺🍃══════╗
🙋@mohafezan
╚══════🍃🌺🍃═╝
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌توجیهات فزاینده ابهامات!
(بخش۱):
جناب شیخحسین انصاریان
(دامت افاضاته)!
علت دیدار اشخاصی از قبیل؛
سلطان قطب گنابادیه
رئیس انجمن حجتیه
رئیس حزب پوزیده
رئیس فرقه باغیه
با جنابعالی؛
⁉️آیا بمنظور گرامیداشت شما بعنوان یکی از سرمایههای #امت_اسماعیلی، صورت گرفته است یا به قصد مصادره جنابعالی به نفع #امت_اسراعیلی؟!
👌این ابهام، مهمترین و جدیترین پرسشی است که انتظار میرفت در 👈اعترافات حدود ۱۳ دقیقهای خودتان👉بدان پاسخ میدادید که متأسفانه هیچ اشارهای هم نکردید!
تمام #حرمت (حیثیت، اعتبار و احترام) جنابعالی، در دو چیز بوده است:
۱) عمری در ذکر #مصائب_اهل_بیت(ع)، جانانه کوشا بودید.
۲) در پیوند قلبی #رزمندگان_اسلام با #حماسه_عاشورا نقشآفرینی داشتید. چه رزمندگانی که قبل از اعزام به #خطوط_نبرد با #صدامیان به استماع #سخنان_حماسی شما در هیئت مشهور به «حسینجان» میشتافتند و چه رزمندگانی که جنابعالی در جبههها به دیدارشان میشتافتید.
اصل #سرمایه_اجتماعی شما همین دو امر بوده است که البته تکاپوی دوم شما موجب تقویت و ارتقاء تکاپوی اول شما گردید وگرنه روضهخوانان #سید_الشهدآء و #آل_الله(ع)، کم نبوده و نیستند الحمدلله!
⁉️قریب باتفاق بیانات شما، لازم به نقادیست ولیکن آنچه واجبتر است، اندیشیدن جنابعالی در این مسئله خطیر است که #اذناب_اجانب در شما چه دیدهاند که به شما #طمع_جدی ورزیدهاند؟!
..ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۱۲
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
استعمار⏪سازندگی⏪توسعه
پیچیدگیهای هاشمی رفسنجانی
(بخش دوم):
👈بخش قبلی👉
... اما با اصرار نفوذیها در #نهادینه_سازی کلمه و مفهوم مبهم #توسعه در #ادبیات_حکمرانی، #مقام_معظم_رهبری، ناچاراً گارد بستهتری گرفتند و بنظر آمد که معظمله از عبارت توسعه، نفرت دارند!
در بخش قبلی، اشاره کردم که بین #روحانی و #هاشمی، در نحوه #جانمایی_توسعه، اختلاف بوده است که در قضیه معطوف به #قدیری_ابیانه، خود را عیان میسازد!
هاشمی به بهانه انتشار «کتابی گزارشگونه در آمریکا (تاور)»، مصمم میشود که در ایران هم کتابی گزارشگونه منتشر شود اما به قلم کسی که خارج از گود کابالاهاست!
و بدینمنظور فرد منتخب خود را به عنوان «مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام» حکم میزند و آنرا هرگز پس نمیگیرد. ولیکن مأموریت محوله به قدیری، به علت عدم همکاری روحانی، شکست میخورد.
خب! هاشمی در مقابل گزارش #تاور، بازی قدیری ابیانه را راهاندازی میکند اما روحانی آنرا ظاهراً به شکست میکشاند!
بنظر بنده، اختلافی در بین نبوده است (چنانکه جناب قدیری تصور کرده است!) بلکه یک بازی سیاسی-روانی بوده است که نتیجه آن را باید در جای خاص خود جستجو کرد.
بعنوان مثالی دیگر؛ مسئله نقش #قربانی_فر در این معرکه است که ادعا میشود وی صرفاً یک #قاچاقچی بینالمللی بوده است و از آنجا که با #مقامات_آمریکایی هم روابطی داشته است و از طرفی به نیاز ایران به سلاحهای آمریکایی (و حداقل قطعات یدکی سلاحهای خریداری شده قبل از #انقلاب) واقف بوده است فلذا برای #منافع_شخصی وارد معرکه فروش سلاح به ایران شده است که به رسوایی #ایران_گیت انجامید!
و ایران هم محتاج چنین ارتباطاتی بوده است و... ولیکن وقتی میبینیم که قربانیفر از طرفی مشاور #میرنورد بوده و از طرفی با مقامات رژیم منحوس #شیطان_بزرگ هم روابط نزدیکی داشته است و از طرفی میرنورد، نامزد #ریاست_جمهوری از طرف #حزب_توسعه شده است و عبارت توسعه بازاختراع کابالاهاست، قضیه قطعاً از سطح فرصتطلبی یک قاچاقچی بینالمللی فراتر میرود و رد پای کابالاها و ماسونها را به میان میآید.
(در باره ماسون بودن #میرحسین_موسوی هم گزارشاتی مطرح است که ظاهراً #شهید_آیت قرار بوده اسناد آنرا در #مجلس افشاگری کند که قبل از رسیدن به مجلس با دهها گلوله آتشین، #ترور شد. یعنی که این پرونده اساساً خونین و رازآلود است!)
یا فرضاً ادعا میشود؛ با توجه به حمایت همهجانبه و حداقل؛ تسلیحاتی #چین و #شوروی از #صدام، آمریکا هم مصمم شده است تا در این #بازار_مکاره، سلاحهای خود را به #ایران بفروشد و صرفاً قصد #منفعت_اقتصادی داشته است!
ولیکن دو مسئله باعث میشود که این القائات پوچ، رنگ ببازد:
۱) آمریکا چرا بخشی از این سلاحها را از سلاحهای #ساخت_اسراعیل، عاریت گرفت؟!
۲) چرا مشخصات سلاحهای اسراعیلی، از روی آنها ازاله نشده تحویل ایران گردید؟!
قطعاً فقط #سود_اقتصادی قضیه، حرف اول را در #میدان نمیزده است و عمق ماجرا حکایت از #اهداف_شوم دیگری داشته است.
البته جناب 👈قدیری در مصاحبه خود👉، «عادیسازی روابط ایران با دشمنان» را ورای مطلب معرفی میکند ولیکن فراتر از این نمیرود که هدف اصلی دشمن از این عادیسازی روابط چیست؟!
بلی! #جمهوری_اسلامی_ایران هم وقتی تشخیص داد که دشمنان در صدد عادیسازی روابط هستند، علیرغم نیاز شدیدی که به سلاحهای ارسالی آمریکا و اسراعیل داشتند، سلاحهای اسراعیلی را پس فرستادند! تا تسلیم #سیاست_شوم آنها نشوند.
(حالا اگر #دهباشی ادعا میکند که #صدامیان با نشان دادن تبلیغاتی مشخصات اسراعیلی موشکهای مورد استفاده ایران در جنگ تحمیلی، صداقت ج.ا.ا. در مبارزه با اسراعیل را زیر سؤال بردند، باید به این پرسش هم بیاندیشد که وقتی سلاحهای اسراعیلی، پس فرستاده شدند، صدامیان آن مدارک نیمسوخته خود را از کجا آوردند؟! و آیا نباید احتمال داد که پشتپرده آن هم آمریکا بوده است و آن مدارک، #جعلی بودهاند؟ آوردن نیمسوخته تعدادی سلاح اسراعیلی به عراق بمنظور بدنامسازی ایران، برای آنها که آواکسهای #آمریکا را در خدمت #صدام قرار داده بودند، آیا کار سختی بوده است؟!)
ولیکن اگر هدف دشمنان را صرفاً به #منافع_مادی خلاصه کنیم، قطعاً گرفتار #خطای_محاسباتی خواهیم شد.
نکته حائز تحلیل دیگر اینست که فرضاً روابط محرمانه مکفارلین (از مقامات کاخ سفید) با هاشمی و روحانی، با خیانت #مهدی_هاشمی (از سران بیت #منتظری)، و با چاپ خبر آن در «جریده الشراع لبنان»، لو رفت، ولیکن چرا هاشمی برای طرح قضیه در #نماز_جمعه تهران از #امام اجازه گرفت؟!
باز هم ممکنست گفته شود، «آن مقطع؛ رسوا کردن آمریکا مهمتر از حفظ روابط مخفیانه اقتصادی و نظامی با آمریکا و اسراعیل بوده است.» و میشد گزارش الشراع و ادعای #بیت_منتظری را #شایعه بیاساس جلوه داد!
..ادامه دارد.
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۱۴
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
آتشبس و مذاکره؛
نیرنگ مؤثر ۷۰ ساله
صهاینه بر اعراب بیچاره
تمام عمر ننگین #اسراعیل در #غرب_آسیا همیشه بر مدار #حمله_وحشیانه و ارتکاب #جنایت با #قساوت و بلافاصله تقاضای #آتش_بس و #صلح_طلبی چرخیده است! البته صلح و سازشی که بجز #بد_عهدی هیچ ثمری نداشته است.
آتشبس؛ مکمل عملیات هجومی
راهبرد همیشگی اسراعیل+نفوذی!
سیاست راهبردی، قدیمی و همیشگی #صهیونیزم_اسراعیلی، تقاضا و حتی تمنای #آتش_بس بعد از #هجوم_نظامی بوده است. معمولاً تا هر جا که بتواند میتازد و آنگاه بمنظور اخته کردن حملات حریف خود و برای #تجدید_قوا و #تثبیت_موقعیت، پروپاگاندای عجیبی برای سوق دادن حریف به #صلح_کاذب، دم از آتشبس میزند و هیچگاه هم به #برجام آتشبس خود کمترین وفاداری بخرج نمیدهد.
زمانی که دشمن صهیونی یا اذناب آن، دم از آتشبس بزنند، نشانه یک #فریب_بزرگ است. هر کسی که دم از آتشبس و #مذاکره بزند، بدون تردید، مزدور #پول_خورده یا #گول_خورده دشمن است فلذا طبق سیاست #آتش_باختیار ولایی، اینها را (حتی در زمره #دولتمردان!)، بلافاصله باید به رگبار انقلابی بست.
دشمن کرد حمله هوایی
تا بدهد پاس گل طلایی
#یهود_عنود بیش از ۳۸۰۰ سال است که محرمانه و مخفیانه برای نابودی #ایرانیان، از هیچ غلطی از خیانت و جنایت که خواسته و توانسته، دریغی نورزیده است. ولیکن روزگار با #تقدیر_الهی در #تداول_ایام خود، کار را به اینجا رسانید که این کهنهترین تقابل و دشمنی تاریخی بالاخره خود را در رو در روئی آشکار تجلی پیدا کند تا زمینه انتقامجویی هزاران ساله ایرانیان از این دشمنان وحشی، نژادپرست، #سفاک و #مفسد فراهم گردد.
آری! حمله هوایی اسراعیل به #ایران، اهدای یک پاس گل طلایی بود که باید آنرا احمقانهترین عملیات این #تبهکاران_تاریخ نامید.
و خدای را سپاس که دشمنان ما را از احمقها قرار داد.
یک ضربالمثل ترکی میگوید؛
«کوپگین دونر گسی دُنَنَّه
گِدَر صاحابونی توبراسونو داغودور»
ترجمه لغوی: سگی که بدبیاری بیاره (و روزگارش از بدشانسی سیاه بشه)، میره توبره صاحبشو داغون میکنه!
به عبارتی بهتر؛
«سگ گله را أجل گر بِرَسد،
سفره چوپان خود را بِدَرَد»
اینک #سگ_هار کوچک #صهیونیزم_شیطانی با حمایت سگ هار بزرگ #استکبار_جهانی، به خود جرأت دادند و #سفره_ایران را دریدند!
حال یک #فرصت_طلایی برای ایرانیان است که دودمان این سگهای هار صهیونیزم جهانی را یکجا خاکستر کند و بر باد دهد.
متقابلاً ترورهای دشمن هرگز محدود به #فرماندهان، #دانشمندان، #خبرنگاران، #رزمندگان و #درمانگران نخواهد ماند و شامل حال کلیه ایرانیان (حتی ایرانیانی از #یهودیان) هم خواهد شد. زیرا این #قوم_ملعون و #نژاد_پرست با اصل #نژاد_ایرانی، پسرکشتگی دارد! زیرا خاخامهای شیطانی، به تار و پود اینها باورانیدهاند که #قوم_برگزیده خدا هستند و مابقی انسانها اگر برده اینها نباشند، لابد دشمنانی هستند که باید از صفحه روزگار محو شوند بویژه ایرانیان و یمانیان که در #آخر_الزمان، پسران آنها را خواهند کشت فلذا برای ابطال این پیشگویی واجب است که ملیت این دو ملت از ریشه، خشکانیده گردد.
البته ما با #یهود_عنود، پدرکشتگی داریم ولیکن آنها با ما پسرکشتگی دارند، البته پسرانی که قرار است در #آخر_الزمان به دنیا بیایند و طبق ادعای خاخامها به دست ایرانیان، کشته خواهند شد! فلذا ما #ملت_ایران، امروز همانند ۳۸۰۰ سال گذشته، گرفتار «قصاص قبل از جنایت» هستیم!
#جنگ_افروزی صهاینه علیه ایران، نه اولینبار است و نه آخرینبار و تا سرش به سنگ کوبیده نشود، دست از سر ایرانیان برنخواهند داشت.
چنانکه پشت پرده ماجرای هجوم سراسری #صدامیان به ایران در سالهای ۶۷-۱۳۵۹، #صهیونیزم_جهانی بود که دهها کشور را پشت سر #صدام_خائن، علیه ایران به خط کرد. فلذا حملات صهیونیزم به ایران، معمولاً غیرمستقیم بوده است ولیکن ایندفعه، گرفتار جنونی شد که مستقیماً به ایران بتازد تا برای هزارمین بار «بزن در رو» را تحقق بخشد! غافل از اینکه دوران بزن در رو تمام شده است.
این قوم #فرصت_طلب، تاب ورود به جنگهای کلاسیک و رعایت مقررات انسانی و اخلاقی در جنگها را (که معمولاً سایر ملل آنها را مراعات میکنند)، ندارند و همان جماعتی هستند که به علت شدت #حب_دنیا و آرزوهای طولانی برای این دنیا و وحشت شدید از کشته شدن در جنگ، حاضر به یاری #حضرت_موسی(ع)، نشدند و به او گفتند: تو با خدای خودت برو به جنگ #غاصبین_قدس و وقتی که آنها را شکست دادید به ما اطلاع بده که بیاییم! فلذا #موسی(ع) از اینها مأیوس گردید و آنها را به حال خود رها کرد تا چهل سال، سرگردان بیابانها شوند.
در عینحال نحوه ورود آنها به #جنگ_ناگزیر، شیوه خاصی است؛ مبتنی بر #ترور_غافلگیرانه و عملیات سریع و کاملاً ناجوانمردانه و برای #تثبیت_اشغال، شعار #آتش_بس سر دادن و..
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۲۸
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
آتشبس و مذاکره؛
نیرنگ مؤثر ۷۰ ساله
صهاینه بر اعراب بیچاره
تمام عمر ننگین #اسراعیل در #غرب_آسیا همیشه بر مدار #حمله_وحشیانه و ارتکاب #جنایت با #قساوت و بلافاصله تقاضای #آتش_بس و #صلح_طلبی چرخیده است! البته صلح و سازشی که بجز #بد_عهدی هیچ ثمری نداشته است.
آتشبس؛ مکمل عملیات هجومی
راهبرد همیشگی اسراعیل+نفوذی!
سیاست راهبردی، قدیمی و همیشگی #صهیونیزم_اسراعیلی، تقاضا و حتی تمنای #آتش_بس بعد از #هجوم_نظامی بوده است. معمولاً تا هر جا که بتواند میتازد و آنگاه بمنظور اخته کردن حملات حریف خود و برای #تجدید_قوا و #تثبیت_موقعیت، پروپاگاندای عجیبی برای سوق دادن حریف به #صلح_کاذب، دم از آتشبس میزند و هیچگاه هم به #برجام آتشبس خود کمترین وفاداری بخرج نمیدهد.
زمانی که دشمن صهیونی یا اذناب آن، دم از آتشبس بزنند، نشانه یک #فریب_بزرگ است. هر کسی که دم از آتشبس و #مذاکره بزند، بدون تردید، مزدور #پول_خورده یا #گول_خورده دشمن است فلذا طبق سیاست #آتش_باختیار ولایی، اینها را (حتی در زمره #دولتمردان!)، بلافاصله باید به رگبار انقلابی بست.
دشمن کرد حمله هوایی
تا بدهد پاس گل طلایی
#یهود_عنود بیش از ۳۸۰۰ سال است که محرمانه و مخفیانه برای نابودی #ایرانیان، از هیچ غلطی از خیانت و جنایت که خواسته و توانسته، دریغی نورزیده است. ولیکن روزگار با #تقدیر_الهی در #تداول_ایام خود، کار را به اینجا رسانید که این کهنهترین تقابل و دشمنی تاریخی بالاخره خود را در رو در روئی آشکار تجلی پیدا کند تا زمینه انتقامجویی هزاران ساله ایرانیان از این دشمنان وحشی، نژادپرست، #سفاک و #مفسد فراهم گردد.
آری! حمله هوایی اسراعیل به #ایران، اهدای یک پاس گل طلایی بود که باید آنرا احمقانهترین عملیات این #تبهکاران_تاریخ نامید.
و خدای را سپاس که دشمنان ما را از احمقها قرار داد.
یک ضربالمثل ترکی میگوید؛
«کوپگین دونر گسی دُنَنَّه
گِدَر صاحابونی توبراسونو داغودور»
ترجمه لغوی: سگی که بدبیاری بیاره (و روزگارش از بدشانسی سیاه بشه)، میره توبره صاحبشو داغون میکنه!
به عبارتی بهتر؛
«سگ گله را أجل گر بِرَسد،
سفره چوپان خود را بِدَرَد»
اینک #سگ_هار کوچک #صهیونیزم_شیطانی با حمایت سگ هار بزرگ #استکبار_جهانی، به خود جرأت دادند و #سفره_ایران را دریدند!
حال یک #فرصت_طلایی برای ایرانیان است که دودمان این سگهای هار صهیونیزم جهانی را یکجا خاکستر کند و بر باد دهد.
متقابلاً ترورهای دشمن هرگز محدود به #فرماندهان، #دانشمندان، #خبرنگاران، #رزمندگان و #درمانگران نخواهد ماند و شامل حال کلیه ایرانیان (حتی ایرانیانی از #یهودیان) هم خواهد شد. زیرا این #قوم_ملعون و #نژاد_پرست با اصل #نژاد_ایرانی، پسرکشتگی دارد! زیرا خاخامهای شیطانی، به تار و پود اینها باورانیدهاند که #قوم_برگزیده خدا هستند و مابقی انسانها اگر برده اینها نباشند، لابد دشمنانی هستند که باید از صفحه روزگار محو شوند بویژه ایرانیان و یمانیان که در #آخر_الزمان، پسران آنها را خواهند کشت فلذا برای ابطال این پیشگویی واجب است که ملیت این دو ملت از ریشه، خشکانیده گردد.
البته ما با #یهود_عنود، پدرکشتگی داریم ولیکن آنها با ما پسرکشتگی دارند، البته پسرانی که قرار است در #آخر_الزمان به دنیا بیایند و طبق ادعای خاخامها به دست ایرانیان، کشته خواهند شد! فلذا ما #ملت_ایران، امروز همانند ۳۸۰۰ سال گذشته، گرفتار «قصاص قبل از جنایت» هستیم!
#جنگ_افروزی صهاینه علیه ایران، نه اولینبار است و نه آخرینبار و تا سرش به سنگ کوبیده نشود، دست از سر ایرانیان برنخواهند داشت.
چنانکه پشت پرده ماجرای هجوم سراسری #صدامیان به ایران در سالهای ۶۷-۱۳۵۹، #صهیونیزم_جهانی بود که دهها کشور را پشت سر #صدام_خائن، علیه ایران به خط کرد. فلذا حملات صهیونیزم به ایران، معمولاً غیرمستقیم بوده است ولیکن ایندفعه، گرفتار جنونی شد که مستقیماً به ایران بتازد تا برای هزارمین بار «بزن در رو» را تحقق بخشد! غافل از اینکه دوران بزن در رو تمام شده است.
این قوم #فرصت_طلب، تاب ورود به جنگهای کلاسیک و رعایت مقررات انسانی و اخلاقی در جنگها را (که معمولاً سایر ملل آنها را مراعات میکنند)، ندارند و همان جماعتی هستند که به علت شدت #حب_دنیا و آرزوهای طولانی برای این دنیا و وحشت شدید از کشته شدن در جنگ، حاضر به یاری #حضرت_موسی(ع)، نشدند و به او گفتند: تو با خدای خودت برو به جنگ #غاصبین_قدس و وقتی که آنها را شکست دادید به ما اطلاع بده که بیاییم! فلذا #موسی(ع) از اینها مأیوس گردید و آنها را به حال خود رها کرد تا چهل سال، سرگردان بیابانها شوند.
در عینحال نحوه ورود آنها به #جنگ_ناگزیر، شیوه خاصی است؛ مبتنی بر #ترور_غافلگیرانه و عملیات سریع و کاملاً ناجوانمردانه و برای #تثبیت_اشغال، شعار #آتش_بس سر دادن و..
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۲۸