eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
783 عکس
852 ویدیو
36 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ؛ عامل اصلی ! با نضج‌گیری نهضت برای کردن ، ناچار به عقب‌نشینی بود ولیکن عقب‌نشینی خود را کرد که فوق‌العاده بود. فلذا یکی از نفوذی‌های جنجالی خود را وارد صحنه کرد و ملی شدن نفت را بنام او تمام کرد تا با یک تیر چند نشان بزند: - را به اولین مدرک رسانید. ( سابق را به تبدیل کرد) - را به و سپس به رسانید. - طی یک البته دارای سناریوئی هوشمندانه، دکتر مصدق را به سکوی رسانید تا برای توسعه ، بستر و عقبه پیشروتری را فراهم نماید. تا اینکه نهایتاً به این رسانیدن‌ها برسد که دو پیامد مهم آنها عبارت بودند از: ۱) آثار - مشارکت روزافزون در و - را در قالب کودتائی نابود سازد که زمینه‌های حقوقی توسط خود دکتر مصدق انجام گرفت و وی را پول‌خورده‌ها و گول‌خورده‌های رسانه‌های در حد یک کوچک تنزل دادند! (که از آن با عنوان یاد می‌شود) ۲) در ایران، مجدداً به شاهی واگذار شد که اجازه داد کماکان بر و سایر معادن و منابع آن بماند. فلذا نه تنها به اوضاع قبل از ملی شدن نفت که به اوضاع قبل از نهضت مشروطه برگشت! طرز رفتار در هم از سناریوهای انگلیسی‌های همیشه و خبیث بود که خیلی ماهرانه به درآمد. در مسئله نفت این نکته را هم نباید فراموش کرد که قبل از نفت در ایران عمده درآمد از محل مالیات‌ها بود که تحصیل آنها بر عهده مستوفی‌ها بود و مصدق از ۹ سالگی شد در و سپس و... با ارزش یافتن نفت بعنوان تارک‌نشین منابع مالی حکومت، بساط مستوفیان و مالیات‌ها تقریبا جمع شد و به پیوست! و آن‌ها را به بی‌کارالدوله‌ها ملحق نمود. ولیکن بعد از نهضت مشروطه ملت به رهبری و تشکیل و ، مسئله اینجا بود که در اختیار قرار بگیرد یا در اختیار منتخب ؟ بنظر می‌رسید مصدق با و خود در نهضت و طرح ملی کردن نفت دنبال آن بود که نفت در اختیار دولت باشد و لذا خود را از کف می‌داد و بستری جهت بازگشت قدرت به قاجار! از طرفی () دنبال چپاول بودند. آنها ترجیح می‌دادند که نفت در اختیار باشد نه دولت و مجلس. لذا مصدق (با که موجب بی‌اعتبار شدن دولت خودش شد و شاه را مجاز به کرد ولو با !) قطعه‌ای از پازل اجانب را بازی کرد تا قدرت مطلقه مجددا به منحوس برگردد. بنابراین نفت در ایران صرفا یک ابزار سیاسی بود. (خیانت) مصدق فراتر از مسئله نفت بود. وی که فرزند پیشکار بود و از ۹ سالگی شده بود بعد از اخذ اولین مدرک دکترای حقوق، از طرف مأموریت یافت تا با نقشه کاملا حساب‌شده‌ای، کلیه دستاوردهای نهضت مشروطه را نابود کند و ۱۰۰٪ را به رژیم سلطنتی برگرداند که با حمایت مشترک انگلیس و موفق هم شد. زیرا رژیم سلطنتی بمراتب راحت‌تر به سلطه در می‌آمد و می‌آید تا متمایل به . بنابراین؛ ملی شدن نفت خواست بود و سکه‌ای دارای دو طرف: _ «ممانعت از غارت آن توسط اجانب» و _ «ممانعت از چنگ‌اندازی سلطنت بر آن». کودتای ۲۸ مرداد هر دو طرف این سکه ملی را نابود کرد. و مصدق هم بود که با انحلال مجلس، وجاهت و اعتبار دولت خود را از کف داد و بهانه به شاه و برای کودتا. «ساقط شدن اعتبار دولت با انحلال مجلس» یک مقوله کاملا حقوقی بود و چیزی نبود که مصدق آنرا نداند یا به سادگی بتواند از آن بورزد! اگر نمی‌دانست و توجه نداشت، حقوقدانی و دکترایش پوچ بوده است. و اگر می‌دانسته که بالتبع بخشی از بوده است. اگرچه تلاش برای بازداشت حامل را هم نباید نادیده گرفت که احتمالا نشانگر توجه دیرهنگام مصدق به بزرگ خود بوده اما بی‌ثمر بود. شاید هم برای واقع‌نمائی حیله‌گرانه‌اش صرفاً بازی کرد تا تمام حلقات دغل‌کارانه‌اش را پوشش فریبکارانه بدهد. «الا لعنة الله علی القوم الظالمین»سیدمحمدحسینی(منتظر) مرداد ۱۴۰۰ این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2004 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ظریف؛ خدعه یا فتنه؟! ظریف از دو قطبی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی و آنگاه دو قطبی میدان و دیپلماسی رسید به دو قطبی رهبر و رهبری! بنده اصلاً دو قطبی بودن و در را انکار نمی‌کنم و بلکه تعمد دارم که اثبات نمایم، نه فقط مسئولین که کل (به علل مختلفی)، ترکیبی از دو و کاملاً ضد هم بودند و هستند و خواهند بود. در عین‌حال می‌دانم که جریانی تعمد بر برجسته‌سازی و بهره‌برداری از این وضعیت دو قطبی داشته و دارد. اما ناچارم بعنوان یک «تحلیل‌گر امور راهبردی نهضت+نظام اسلامی» به واقعیت‌های جاری اشاره بکنم ولو اینکه کاملاً تلخ و ناگوار باشد. اما لازمست این را هم تصریح بکنم که در این دو قطبی‌سازی و بهتر است بگویم واضح‌سازی دو قطبی (اگر خدعه‌ای علیه دشمنان نباشد)، قطعاً فتنه‌ای در حال تعقیب توسط امت اسراعیلی است که باید شفاف‌سازی شود. ، دارد که این دو قطبی نسبتاً نهان را هرچه بیشتر عیان نماید. اما از کجا چنین مأموریتی به او محول شده است؟! اظهارات او در گفتگو با بمنظور جلب حمایت او برای غلبه اصلاح‌طلب‌ها بر اصول‌گراها و نیز حرف‌هایی - مثلاً لو رفته! - در ترجیح بر و بالاخره ارتقاء آن دو قطبی‌ها و تصریح به دو قطبی و (و تراشیدن در مقابل ) حکایت از خط عمیق و مستمری دارد که او ده‌ها سال در تعقیب آنست. بدیهی‌ست که تبیین یا بودن این مسئله، نیازمند تحریر دو مقاله مفصل است. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
از سفر معاون پارلمانی رئیس جمهور به قطب جنوب انتقاد کرده بودند عده ای توجیه کرده بودند مربوط به قبل از مسئولیت بوده است. به عنوان منتقد دولت می خواهم جور دیگری از این موضوع انتقاد کنم، ایران مالک بخشی از قطب جنوب است اینکه آقای دبیری قبل از مسئولیت به قطب جنوب سفر کرده است قابل انتقاد نیست بلکه قابل تقدیر است اتفاقا می خواهم از ایشان و سایر مسئولین نظام از جمله وزیر اقتصاد، وزیر علوم ، رئیس کمیسیونهای مجلس و معاون علمی رئیس رجمهور انتقاد کنم چرا شما در زمان مسئولیت تا کنون به قطب جنوب نرفته اید، بخشی از قطب جنوب جزئی از سرزمین ایران است، معاون پارلمانی کار صحیحی انجام داده که قبلا از ایران به بخش دیگری از ایران سفر کرده است. چرا سرمایه گذاران ایرانی ، به عنوان یک ایرانی از منافع اقتصادی و گردشگری قطب جنوب به عنوان بخشی از ایران استفاده نکرده اند و چرا بعد از سالها از طرح موضوع هنوز قوانینی در مجلس در راستای تثبیت مالکیت ایران و نحوه سرمایه گذاری، تحقیقات و‌حفظ محیط زیست در بخش تحت مالکیت ایران در قطب جنوب تصویب نشده است؟!!! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 کدام ادعا کدام مصوبه؟! در باره سفر رئیس جمهور به قطب جنوب، چند نکته قابل تأمل است: ۱) نماینده مجلس نوشته: «صحتش را از مراجع ذی‌صلاح پیگیری کردم، سوگمندانه تأیید شد»! ۲) در پی اعتراضات ذی‌ربط که به طیف حامی خط سیاسی هم توسعه پیدا کرد، تاکنون سه نوع واکنش از طرف دولت را شاهد هستیم: ۲/۱- تکذیب و انکار ۲/۲- سفر شخصی و قبلی بوده ۲/۳- در راستای منافع ایران بوده ۳) در هرحال فرض می‌کنیم که سفر شهرام‌خان به اتفاق همسرشان، اتفاق افتاده است و هزینه بیش از دو میلیارد تومانی آن هم از جیب مبارک خودشان بوده است و این سفر هم در سال‌های دور از دوره مسئولیت فعلی وی رخ داده است که قاعدتاً در این‌صورت لزومی به بازخواست ایشان نیست. و اگر در دوره مسئولیت فعلی وی در دولت مستقر و با هزینه دولتی (بیت‌المال) صورت گرفته، بالتبع از دو جهت، قابل مؤاخذه است: ۳/۱- صرف بیت‌المال ولو در حد دو سه میلیارد تومان ناقابل، طبق کدام مصوبه معتبری پرداخت شده است؟ ۳/۲- این سفر چه تناسبی با مسئولیت رسمی ایشان داشته است؟ ۴) حال فرض می‌کنیم که طبق متنی که در بالای این پیام آورده شد (بدون معرفی نویسنده!)، این سفر مأموریتی بمنظور طرح و حفظ حقوق ایران در بوده است! که در اینصورت ایجاب می‌کند؛ ۴/۱- وی دارای دستورالعمل اداری طبق ذی‌ربطی باشد که ضرورت داشته ایشان (به همراه همسرشان!) آن‌را انجام بدهند! و قاعدتاً نباید بوده باشد. ۴/۲- دستاوردهای این (تثبیت حق و حقوق در قطب جنوب) در قالب مأموریت به مراجع ذی‌ربط انجام گرفته باشد و اگر نیست برای عموم هم به اشتراک گذاشته شود که قاعدتاً باید چیزی بیش از سلفی‌های همسرشان در باشد. ۴/۳- فرض می‌کنیم که در مقصد سفر معاون پارلمانی (بدون همراهی احدی از آحاد ایران!)، استیفاء و تثبیت شد. حال نوبت چیست؟ و قرار است چه نهادی در آن‌جا به چه کاری بپردازد؟ و چه امری را به انجام برساند؟ و عایدی از این فرایندها و اقدامات چه خواهد بود؟ ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۰۶
: 💠«إذهب أنت و أخوک بآیاتی و لا تنیا فی ذکری» (۲۰/۴۲) تو و برادرت با نشانه‌های من بروید و در ابلاغ ذکر من، سستی نورزید. 💠«إذهبا إلی فرعون إنه طغی» (۲۰/۴۳) هر دو باهم به سوی فرعون بروید؛ زیرا او سرکشی کرده است. 💠«فقولا له قولاً لیناً لعله یتذکر أو یخشی» (۲۰/۴۴) پس با گفتاری نرم به او سخن بگویید، امید است که متذکر شود [به حق گراید] یا بترسد [و از سرکشی باز ایستد] ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر خدا؛ نخستین مذاکره کننده در محدوده نرمش+هشدار+خشیة مطلب در ، چنان ارزشمند است که را باید نخستین ، تلقی کرد. چنانکه به حضرات و (علیهماالسلام)، به مذاکره با می‌دهد که سر به بلند کرده است. یعنی ، قبل از اقدام به ، برای او از ، وارد می‌شود. ولیکن برای ، و شرایطی را هم تعریف می‌کند که لازمست مراعات شوند: الف) مأمورین مذاکره؛ 🔲متکی به باشند 🔲در بیان ، سستی نورزند ✅هر۲ 🔲هیچکدام ب) نحوه پرداخت مذاکره؛ 🔲به و دل‌پذیر سخن گویند 🔲عبارات باش بکار ببرند 🔲ترس و الهی به‌بار آورند ✅هر سه 👌بنابراین گفتگو با ، فی‌نفسه امر خطیر و ارزشمندی است. بشرطی که ابعاد و تعریف‌شده آن، در حین مذاکرات، دقیقاً مراعات گردد. 👌مذاکره با دشمنان؛ با آغاز می‌شود تا به منتهی گردد. ⚠️ همه این‌ها در فقهی بودن آن، دارد و لا غیر👉 👈گزینه سوم فقهی👉 ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۵
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 دروغ‌های شاخ‌دار! (بخش دوم): عطف به بسته صوتی (شبه‌سخنرانی توسط ظاهراً یک شیخ ناشناس)، 👈مندرج در پیام قبلی👉، آمیخته به چندین دروغ بزرگ، قابل بررسی و نقادی در ابعاد ظاهری، محتوایی و آثار مترتبه بر آن است. این بسته صوتی، سوار بر عکس‌هایی از مرحوم آیةالله مهدوی‌کنی و شیخی دیگر (برای باورپذیری صحت پیام اما) در برداشتی بدبینانه، بمنظور انهدام باور و اعتقاد به فریادرسی (عج) را می‌توان نمونه‌ای از بسته‌های مجازی فریبنده اسراعیلی-انگلیسی برشمرد که راست+دروغ را درهم آمیخته است! گوینده ادعا می‌کند که از آیةالله مهدوی‌کنی، نقل قول می‌کند و از شخص مرتبط دیگری هم اسم برده می‌شود که برای بنده، چندان مفهوم نبود. اما عکسی از حجة‌الاسلام رستگار (مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه خوزستان؟)، هم در این پیام دیده می‌شود که ایضاً متوجه نشدم چه ربطی به این روایت دارد؟! و اما بعد؛ اولاً) (عضو جمعیت به رهبری شهید )، با رحلت آیةالله (۱۳۴۰)، به دلیل انقلابی‌گری، به محضر ، شرفیاب شد و در فضایی که همگان بدنبال انتخاب خود (از بین لیستی که مورد تأیید دربار شاه بود و اسمی از حاج در آن نبود!) بودند، خود را نامید و تمام‌قد، خود را در قرار داد. زیرا از نهضت ، برای ، جذابیت و اهمیت فوق‌العاده‌ای داشت. فلذا در ۱۳۴۲ در بودند و برای ایجاد و توسعه «نهضت» امام، شب و روز نمی‌شناختند. ⁉️حال چه معنی دارد که یکی دو سال بعد از مقلد و امام بودن، (۱۳۴۳) بلند بشوند و بروند نجف تا جویای / امام بشوند؟! آن‌هم با استفاده از کلمه «انقلاب»؟! در حالی که؛ عبارت متداول قبل از ۱۳۵۷، همان () بود و ۱۳۴۳ کلمه ، اصلاً متداول نبود که او (بجای سؤال از )، بپرسد هدف شما از انقلاب، چیست؟! پس استفاده از کلمه انقلاب، با ادبیات زمانه، هارمونی ندارد. ...تا از ... ثانیاً) امام در آبان۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند و ۱۳۴۴ به ، لذا در ۱۳۴۳ اساساً در نبودند که کسی، بتواند معظم‌له را در عراق ملاقات نماید. لازم به توضیح است که؛ با نخست‌وزیر شاه؛ حسنعلی منصور؛ عامل تصویب قانون ننگین ، که تروری در انتقام از بود (بهمن۱۳۴۳)، مجاهد بزرگ؛ هم بازداشت و محکوم به شد ولیکن در دادرسی مجدد به ، تنزل یافت و لغایت ۱۳۵۵ (به مدت ۱۳ سال)، در حبس بود. لذا عراقی، آزاد نبود که بتواند به نزد امام (که تبعیدی در بورسای بود) برود. بنابراین چنین سفری در ۵۶-۱۳۴۳ به عراق و ملاقات با امام، اصلاً انجام شدنی نبود. امام خمینی بعد از بازداشت در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه شدند و عراقی همراه با یاران حزبی خود، طی اولتیماتومی، مهلتی ۱۵ روزه به جهت بازگرداندن امام دادند و با اقدامات مختلفی از قبیل تحصن در محوطه زندان و... در تکاپوی آزادی و رجعت امام بودند. که ترتیب‌اثری داده نشد و لذا اقدام به ترور منصور کردند. اما همگی بازداشت و تعدادی محکوم به اعدام شدند که عراقی هم تا ۱۳۵۵ که مشمول عفو شد، گرفتار بود و لذا مجالی برای خروج از ایران و بلکه زندان نداشت. البته در سال ۱۳۵۷ عازم شد و مدیریت برنامه‌های امام خمینی را بر عهده گرفت و در هم به ایران برگشت. او در سال ۱۳۵۸ ترور و به شهادت رسید و... ثالثاً) امام خمینی در طی ۳۵ سال مبارزه خود، عبارت را در کنار عبارت ، منحوس می‌نامید (که احتمالاً ناشی از تنفر او از در قالب جمهوری‌خواهی و سپس سلطنت‌گزینی رضاخان پالانی بود) و این کلمه از ۲۰ مهر ۱۳۵۷ در نزد امام، موضوعیت مطلوب یافت که قبلاً در سلسله «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، مورد اشاره قرار داده‌ایم. لطفاً 👈اینجا👉 و 👈این‌جا👉 را ملاحظه فرمایید. بنابراین کلمه جمهوری در سال ۱۳۴۳ مذکور، اساساً در لسان امام، محلی از إعراب نداشت که بخواهند استقرار آن‌را دومین مأموریت خود بنامند. بلکه ایشان همیشه از عبارت ، استفاده می‌کردند. مضافاً که ، در نهضت نیمه خرداد ۱۳۴۳، صرفاً در صدد مبارزه‌ای در حد و لغو کاپیتولاسیون بودند نه سرنگونی شاه و تشکیل حکومتی جدید. و بلکه بعد از تبعید از ایران به این فکر افتادند و در سال ۱۳۴۸ نظریه خود را مورد تحقیق و تدریس و پردازش قرار دادند آنهم با پرهیز از آراستن آن به عباراتی از قبیل؛ سلطنت و مشروطه و جمهوری. رابعاً) این ادعا با حدیث ، تعارض دارد که... ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۷
حجةالاسلام : «... رفتیم خدمت امام، با همان خلوصی که داشت گفت حاج آقا واقعاً خیلی خوب می‌شد اگر این چیزی که شما می‌گویید اتفاق بیافتد. وضع خیلی خوب می‌شود. امام فرمود: بله وضع مردم هم خوب می‌شود، ولی ما مأمور به انجام چنین کاری نیستیم. آقای عراقی سمج هم گفت: آقا چی گفتید؟ امام فرمود: ما برای دیگری آمدیم، وضع مردم هم در حاشیه خوب می‌شود. آقای عراقی گفت: برای چه مأموریتی آمده‌اید؟ امام فرمود: برای سه مأموریت: اول، سرنگون کردن حکومت پهلوی دوم، استقرار نظام اسلامی سوم، دادن پرچم اسلامی به دست صاحب اصلی‌ش» ➕ «...یک وقتی در جمع بعضی از مسئولین نظام...، گفتم شهید عراقی و بنده شاهد چنین حرفی از امام بودیم. حالا دو مورد آن اتفاق افتاده، سومین آن یعنی چی؟ یکی گفت من از امام می‌پرسم. بعد رفت و اینقدر از امام اصرار کرد که آقای عراقی همچنین چیزی از شما شنیده‌، آیا درست است؟ امام فرمودند: بله درست است. گفته بود: دو تا از آنها محقق شده سومی چی؟ امام فرمودند: سومی هم خدا إن‌شاءالله می‌خواهد و می‌شود. (خیلی امام پرهیز داشت) او اصرار کرده و گفته بود: شما هستید که این را به دست صاحبش می‌دهید؟ یا شخص دیگر؟ بعد از اصرار او، امام فرمودند: بعد از من کسی خواهد آمد که پرچم را به دست صاحب اصلی‌اش خواهد داد.» ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ 👈متن کامل👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر این روایت☝️ نسبت به 👈روایت قبلی👉 منطقی‌تر و قابل قبول‌تر است اما ⁉️آیا از همان اول، عبارت را بر زبان آورد؟! ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۸