eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده ایستاده بر تل قرین (تپه ای مشرف به مرزاسرائیل) 🔸از عملیات سختشان میگوید و از
🌴خودش را می‌دید. واسطه‌ای که باید کارش را کند، سختی‌ها را تحمل کند💪 و بداند که نتیجه دست . 🌴بله. سختی‌های زیادی را تحمل می‌کرد. ما یک ماشین داشتیم و هر کس که این ماشین را می‌دید به ما خرده می‌گرفت😕 که الان زمان پاترول نیست، زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر. 🌴وقتی این حرف‌ها را شنید گفت: این پاترول توانسته چند نفر👥 را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی🚗 در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است. ماشین یکی از همسایه‌هایمان در مسیر شمال خراب شده بود. با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. 🌴وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده می‌کنی⁉️ گفت که می‌خواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. گفت: خدا این را به ما داده تا بتوانیم به دیگران استفاده کنیم. راوی: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎞بدترین توشه برای قیامت، ستم بر بندگان است... #حکمت٢٢۱ #امیرالمومنین_علی_علیه_السلام #شهید_بهشتی🌷
💞 🔰برادرها و خواهرها عاشق شوید ↫زندگی به است. عقل به آدم زندگی نمی‌دهد عقل به آدم می‌دهد که ⇜چه جور بهتر بخورد ⇜چه جور بهتر بخوابد ⇜چه جور بهتر پلاسیده شود ⇜چه جور بهتر دل مرده باشد عشق است که در درون آتش زندگی و زندگی را بر می‌افروزاند مسلمان عاشــ♥️ـق است عاشق ... ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #انفاق‌_به‌_سبک‌_شهدا🌷 🔹 ابراهیم معلم عربی یکی از مدارس محروم تهران شده بود. اما تدریس عربی #ابرا
✨﷽✨ 🥀🍃 🔰📌‌يکبار به گفتم: داداش، اينهمــه پول 💶از کجا مياري⁉️ از و پــرورش ماهي هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني❗️ 🔰📍نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان . در اين برنامه ها فقط وسيله‌ام. من از خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند.🥀🍃 هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.💞 🥀🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💥💥 گاهی خــ♥️ـدا آنقدر زود به خواسته هامون میده که؛ باور نمیکنیم از طرف خدا بوده😍 اینجاست که میگیم آوردیم😃 💥اما نمیدونیم... شانس نام مستعار اونجاکه نمیخواد؛ امضاش پای دادهاش📝 باشه بنازم عطای را خـــدا🌺 هستی وبرامون خدایی میکنی😍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🚧 ♥️دوست واقعى فقط ! خــ♡ــــدا دوســتيه ڪه هيچــوقت پشـــــتت رو خالى نميڪنه☝ ♥️و تنــــها ڪه هميشه محبتش 🌷 يك طرفه است با خدا دوستى ڪن ڪه خلق نشى‼️ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹سال 1367 بود که #محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد. او در #شب_جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به
⁉️ ️🌳ویژگی های هادی ذوالفقاری ۱- همیشه بود. ۲- میکرد. ۳- ذکر📿 میگفت. ۴- عاشق (علیه السلام) و گریه😭 برای ایشان بود. ۵- او زنبان زد رفقا بود. ۶- اگر کسی از او میکرد، خیلی بدش می آمد. ۷- وقتی که شخصی از زحمات او تشکر میکرد، میگفت: را خدا آزاد کرد! یعنی ما کاری نکردیم☺️ همه کاره وهمه ی کارها برای خداست‌. ۸- انرژی اش را وقف و کار فرهنگی کرده بود. ۹- روی صورتش چفیه می انداخت و میگفت: اگر به نگاه کنیم راه بسته میشود. ۱۰- خیلی دوست🌸 داشت از حرم (علیهاالسلام) دفاع کند و میگفت: نباید بگذاریم عمه ی سادات دست تروریست ها👹 بیفتد ۱۱- هیچ وقت از نگران کننده حرف نمیزد. آرامش😌 درکلامش جاری بود ۱۲-نمیگذاشت❌ کسی از دستش ناراحت شود اگر دلخوری پیش می آمد، از دل💗طرف در می آورد. هیچ وقت دوست🥀 نداشت کسی با دلخوری از او جدا شود 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📌 💥 به خـیال ∝∝ لحظه های باهاش می گذرونے!! اما همش توهمـه❗️ فقط عذاب وجدانہ نامشروع ⇩ ⇦دشمنے با حرفِ ⇨ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️ #افتاب_در_حجاب 2⃣ #قسمت_دوم 💢وطوفان به قصد شکستن آخرین امید به تکاپو
📚 ⛅️ 3⃣ 🏴پرتودوم🏴 💢 بایست بر سر زینب! که این هنوز اول 💘 است. سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه وجود گذاشتى اى! بیش از هر کس ، از آمدنت شد.... دوید به سوى پدر و با خوشحالى فریاد کشید: 🖤پدرجان! پدرجان! خدا یک به من داده است!زهراى مرضیه گفت: على جان! دخترمان را چه بگذاریم ⁉️حضرت مرتضى پاسخ داد: نامگذارى فرزندانمان پدر شماست. من سبقت نمى گیرم از پیامبر در نامگذارى این دختر. 💢 پیامبر در بود... وقتى که بازگشت، یکراست به خانه🏡 وارد شد، حتى پیش از ستردن گرد و غبار سفر، از دست و پا و صورت و سر.پدر و گفتند که براى نامگذارى عزیزمان چشم انتظار بازگشت شما بوده ایم. 🖤پیامبر تو را چون جان شیرین ، در آغوش فشرد، بر گوشه خندان☺️ بوسه زد و گفت:نامگذارى این عزیز، کار خود . من اسم آسمانى او مى مانم. 💢 بلافاصله آمد و در حالیکه 😢 در چشمهایش حلقه زده بود، اسم را براى تو از آسمان آورد، اى زینت پدر! اى درخت زیباى معطر! 🌸 از جبرئیل سؤ ال کرد که این غصه و گریه😭 چیست ⁉️ عرضه داشت:همه عمر در اندوه این دختر مى گریم که در همه عمر جز و اندوه نخواهد دید. 🖤پیامبر گریست. و على گریستند. دوبرادرت حسن و حسین گریه کردند و تو هم کردى و لب برچیدى.همچنانکه اکنون بغض، راه گلویت را بسته است.. و منتظر بهانه اى تا رهایش کنى و قدرى آرام بگیرى. و این بهانه را چه زود به دست مى دهد 💢یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاءصیل محرم باشد،.. 🌙 تو بر بالین ، به تیمار نشسته باشى ، سنگینى کند و زمین چون جنین ، بى تاب در خویش بپیچد،جون_غلام_ابوذر، در کار تیز کردن شمشیر🗡 برادر باشد،.. 💢 و برادر در گوشه ، زانو در بغل ، از فراق بگوید و از دست روزگار بنالد.چه بهانه اى بهتر از این براى اینکه تو ات را رها کنى و بغض فرو خفته چند ده ساله را به این خیمه 🏕کوچک بریزى. 🖤نمى خواهى حسین را ازاین درآورى. حالى که چشم به ابدیت دوخته است و غبار لباسش👕 را براى رفتن مى تکاند. اما چاره نیست.... پناه اشکهاى تو، همیشه آغوش حسین بوده است و تا هنوز این آغوش گشوده است باید در سار آن پناه گرفت... 💢 این قصه، قصه اکنون نیست. به برمى گردد که در آرام نمى گرفتى جز در بغل_حسین . و در مقابل حیرت دیگران از مادر مى شنیدى که:بى تابى اش همه از حسین است. در آغوش حسین،چه جاى گریستن ⁉️ 🖤اما اکنون فقط این است که جان مى دهد براى و تو آنقدر گریه مى کنى که از هوش مى روى و حسین را نگران هستى خویش مى کنى.حسین به صورتت مى پاشد... و پیشانى ات را لبهاى خویش مى کند. 💢 زنده مى شوى و آرام بخش حسین را با گوش جانت مى شنوى که: آرام باش خواهرم ! صبورى کن تمام دلم!💗 ، سرنوشت محتوم اهل زمین است . حتى هم مى میرند. بقا و قرار فقط از آن و جز خدا قرار نیست کسى زنده بماند. اوست که مى آفریند، مى میراند و دوباره زنده مى کند.... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کاری کن ای #شهید...🌷 🔅بعضی وقت ها #نمیدانم؛ درگرد و غبارگناه این دنیاچه کنم. 🔅مرا#جداکن اززمین دس
7⃣3⃣3⃣1⃣🌷‍ 🌀متولد می‌شوند، نور ✨چون هر چه بیشتر می‌گذرد، شعاعِ نورشان وسیع تر می‌شودو با که میتوان راه را پیدا کردروز به روز قامتِ منیَّت در آنها تر می‌شود و است که در لحظه هایشان ریشه می‌دواند 🌀هر چه می‌کنند تنها برای . می‌شوند چشم و چراغ .دلسوز❤️ ملت و تمام فکر و ذکرشان معطوف به قدرتمندیِ است.می‌شوند مخلص و کارآمد.برای کشور می‌جنگند، ☄تلاش می‌کنند، آنچه در دانشگاه آموخته اند را برای پیشرفت خرج می‌کنند و را با دل تقدیم می‌کنند. 🌀مصطفی ها، خارِ می‌شوند برای آنهایی که تابِ دیدن سربلندی و توانایی را ندارند.و قدرتمند ایستادند.تا ثابت کنند هیچ دستِ ای اجازه نفوذ به قلمرو این را ندارد.مصطفی، پروازش هم تولد دیگری بود. 🌫اش، مصطفی های دیگری را متولد کرد 🌀، 🌫طاقت دوری نداشتدر واپسین دقایقِ ،🌤 بالهایش🕊 را به سوی آسمان گشود چشم کورِ عدو طاقت یک مصطفی را نداشت اما نمیدانست از خونِ یک مصطفی، های دیگری بال می‌گشایند 🌀 متولد شد تا چراغ باشدمردِ قدرتمندِ باشدامید دل رهبر و ملت باشد انگیزه باشد.میلادت مبارک، ستاره 🌟آسمانِ هسته ای. : "با این ستاره ها می‌توان راه را پیدا کرد" ✍نویسنده : به مناسبت سالروز 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣ 🌳سلام بر که نشان باقیمانده از دین و حجّت های . 🌸سلام بر او که گنجینه علم است...   به امید دیدن روز ظهور 🌳روزی که دین و جانی تازه میگیرد… 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب #قسمت_بیستم_وپنجم 💢پس خودت را #مهیا کن زینب... که حادثه
📚 ⛅️ 💢براى ماجرا است... او از و و و🐲 ، هنوز چیزى نمى داند. دخترى که در تمام عمر سه ساله خویش جز ندیده است ، دخترى که در تلاقى آغوشها، پایش به زمین نرسیده است، چگونه مى تواند با مقوله هایى مثل جنگ و محاصره و دشمن ، آشنا باشد. 🖤او پدر را عازم سفر مى بیند،... سفرى که ممکن است هم باشد. اما نمى داند که چرا خبر این سفر، اینقدر دلش💗 را مى شکند، اینقدر بغضش را بر مى انگیزد و اینقدر اشکهایش😭 را جارى مى کند.نمى داند چرا این سفر پدر را اصلا دوست ندارد. فقط مى داند که باید پدر را از رفتن باز دارد. با مى شود، با خنده 😄مى شود، 💢با شیرین زبانى مى شود، با تکرار کلامهایى که همیشه پدر دوست 🌺داشته ، مى شود، با کرشمه هاى کودکانه مى شود، با دستها مى شود، با نوازش کردن گونه ها مى شود، با حلقه کردن بازوهاى کوچک ، دور گردن پدر و گذاشتن بر لبهاى پدر مى شود، با هرچه مى شود، او نباید بگذارد، پدر، پا از خیمه🏕 بیرون بگذارد. با هر ترفندى که دخترى مثل رقیه مى تواند، پاى پدرى مثل حسین را سست کند، باید به میدان بیاید.... 🖤 او که در تمام عمر سه سال خویش ، هیچ خواهش نپذیرفته نداشته است ، بهتر مى داند که با چه کند تا او را ازاین سفر باز دارد. و این همان چیزى است که تو تاب دیدنش را ندارى... دیدن جست و خیز ماهى کوچکى بر خاك در تحمل تو نیست.بخصوص اگر این ماهى کوچک ، قلب💛 تو باشد، تو باشد، تو باشد.از خیمه بیرون مى زنى... 💢و به خیمه ⛺️اى خلوت و خالى پناه مى برى تا بتوانى را بى مهابا رها کنى و به آسمان🌫 ابرى ☁️چشم مجال باریدن دهى.نمى فهمى که زمان چگونه مى گذرد و تو کى از هوش مى روى و نمى فهمى که چقدر از زمان در بیهوشى تو سپرى مى شود.احساس مى کنى که سر بر گذاشته اى و با این حس ، باورت مى شود که رخت از این جهان بر بسته اى و به دیدار خدا شتافته اى . حتى وقتى آب را بر روى گونه ات احساس مى کنى ، گمان مى کنى که این قطرات کوثر است که به پیشواز چهره تو آمده است. 🖤با حسى آمیخته از و ، چشمهایت را باز مى کنى... و را مى بینى که را به روى گرفته است و با 😢 گونه هاى تو را طراوت مى بخشد.یک لحظه آرزو مى کنى که کاش زمان متوقف بشود و این حضور به اندازه عمر همه کائنات ، دوام بیاورد.حاضر نیستى هیچ بهشتى را با زانوى حسین ، عوض کنى و حتى هیچ کوثرى را جاى سرچشمه چشم حسین بگیرى.حسین هم این را خوب مى داند 💢و چه بسا از تو به این ، مشتاق تر است ، یا محتاج تر! این شاید تقدیر شیرین براى تو که وداعت را با حسین در این خلوت قرار دهد و همه را از این آتشناك ، بپوشاند.هیچ کس تا ابد، جز خود خدا نمى داند که میان تو و حسین در این لحظات چه مى گذرد. حتى از بیم آتش 🔥گرفتن بالهاى خویش در هرم این وداع به شما نزدیک نمى شوند. 🖤هیچ کس نمى تواند بفهمد که با قلب 💜تو چه مى کند؟هیچ کس نمى تواند بفهمد که در جان تو چه مى ریزد؟ هیچ کس نمى تواند بفهمد که بر پیشانى تو چگونه تقدیر را رقم مى زند.فقط آنچه دیگران ممکن است ببیند یا بفمند این است که از خیمه بیرون مى آید. ... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣ 🌾سلام بر که تنها نشان از دین و حجّت های سلام بر او که 🌾گنجینه علم است. به امید دیدن ! روزی که دین و ایمان جانی تازه می گیرد 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁دنیا بماند #برای عاقل‌ها ! ما مجنون ها دل هایمان هوای آسمان🌫 دارد،هوای #شهادت؛هوای حسین(ع) #شهید_
🎈حدیث دل اینبار راوی گمنامی سربازان . راوی شهدای گمنام🌷نه! اتفاقا داستان با نام و نشان را روایت میکند 🎊می‌دانی گاهی میخورم به اینکه در این هیاهوی زمانه که هرکس نام و نشان خویش را فریاد میزند شما و امثال شما چطور آرام و غرق در سکوت در کوچه پس کوچه های این شهر قدم میزنید و خدمت میکنید 🎏میخواهم از اول بگویم. تقویم ورق میخورد📆سی سال پیش اواسط پاییز🍂 را نشانم میدهد. ستاره ای دستچین شده از از آسمان به زمین فرود می‌آید مادرش نام را در گوشش میخواند و قصه های میشود لالایی شبانه او😌 🎉جلوتر میروم میخواهم پرشی داشته باشم به ۲۱ سال بعد، قرار نبود از ، خیمه های غارت شده و معجر های نیم سوخته بشنوی و فقط به آه کشیدن و اگر و اما بسنده کنی. از جمله ای که به دیوار اتاقت چسبانده بودی میشد تا ته قصه را خواند، نوشته بودی: "پایان ماموریت بسیجی است"✌️ 🎊چند سال بعد خبر آوردند که را به نحو احسن به پایان رساندی. اما اینبار هم آهسته و بی هیاهو خبر آمد. گویی از همان اول زندگی ات گره خورده بود به به سکوت و 😓 🎀بارها از رسم و و... گفته بودم اما گمنامی را جا گذاشتم یادم رفته بود بگویم در قاموس فعل و فاعل هردو گمنامند 🎈وحالا سی سال گذشت و امروز تولد توست، هرچه کنم حق مطلب را نمیتوانم ادا کنم ولی ... ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🔹خیمه 🏕ی ماه محرم 🏴زده شد بر دل ماباز نام تو شده #زینت هر محفل ماجز غم عشق 💓تو 🔹ما را نبو
🌷 تکیه کن به شـهـــ🕊ــدا شهــــدا تکیه شان به اصلا گــ🌺ـل بنشینی بوی گل میگیری 👌 پس کن زندگیت را با یاد شهــــدا 😍 میخوام مثل تو باشم ❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تقوای_شهید ♥️ همچون شهید ابراهیم هادی که #خالصانه برای خدا کار کرد و همواره و همه جا تلاش کرد و #ت
📚برشی از کتاب 🌷گاهی وقت ها با خودم میگویم: چه میشود که شهیدی مانند اینقدر محبوب شود که کتابش📚 بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود⁉️ 🌷خدای خوب ابراهیم جوابم را می دهد که اگر باشی محبتت💖 را در دل مردم می اندازم. همانطور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم. 🌷محبت دست . من و تو کاره ای نیستیم. ما فقط برای او باشیم، آن موقع خدا جبران می کند. * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا * (به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد!) (مریم۹۶) 📚 خدای خوب ابراهیم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💞 🔰برادرها و خواهرها عاشق شوید ↫زندگی به است. عقل به آدم زندگی نمی‌دهد عقل به آدم می‌دهد که ⇜چه جور بهتر بخورد ⇜چه جور بهتر بخوابد ⇜چه جور بهتر پلاسیده شود ⇜چه جور بهتر دل مرده باشد عشق است که در درون آتش زندگی و زندگی را بر می‌افروزاند مسلمان عاشــ♥️ـق است عاشق ... ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔰برای رفتن به به توجه کن؛ 💪 ما در گردان تخریب ۱۷۰-۱۸۰ نفر بودیم..🤝 وقتی می‌خواستیم به برویم، او عادت داشت، به اندازه نیاز نیرو می‌فرستاد. 👥 قبل از در دوکوهه روی تل خاکی نشسته بود و لیست‌ها را تنظیم می‌کرد، به او گفتم: «حاج‌عبدالله اسم ما را هم بنویس و ما را سرکار نگذار»‌ ✍ گفت: «چرا به من می‌گویی برو به👆 بگو، دل من دست ، اگر می‌خواهی اسم تو را بنویسم برو به خدا توجه کن و به(ع) توسل کن»🤲 امروز این را کجا می‌توان پیدا کرد؟! 🤔 مسئول مهندسی و تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) 🌷 شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۴ عملیات ولفجر ‌۸ ، منطقه فاو 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
°•🍃🌻🍃•° ‏‌ ‌ هرکسی‌بتواند دردِاصلیِ‌خودرادرڪ‌ڪند، رنج‌هایش‌کاهش‌خواهدیافت؛ دردِ‌اصلیِ‌همـه‌انسان‌ها، چه‌خوب و چه‌بـد، دوری از . خوب‌هایڪ‌جور،بدهایڪ‌جور... |🌱 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی‌. 🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را. 🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی. عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی‌.🥰 🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش. 🍃آن زمان هایی که آرام و ، سر به زیر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد😌 🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی. 🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد🙃 🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام (س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم😇 ♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :) ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب 🥀مزار شهید : قزوین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠تاریخ تولد : 1345/05/27 🔰محل تولد: تهران 💠تاریخ #شهادت: 1396/07/29 🔰محل شهادت: دیرالزور - #سوریه
🌸🍂🌼🍃🌸🍂🌼🍃 📜 📌بسم الله الرحمن الرحیم 🔸فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ🔸 🔹سپس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود وخدا براو ببخشود آری اوست که پذیر مهربان است ♦️ای کسانی که ایمان آورده‌اید همچون کسانی نباشید که کفر ورزیدند و به هنگامی که به سفر رفته و در سفر مردند و یا شدند و کشته شدند گفتند اگر نزد ما مانده بودند نمی‌مردند و کشته نمی‌شدند. شما چنین سخنانی مگویید تا خدا آن را در دل‌هایشان حسرتی قرار دهد و که زنده می‌کند و می‌میراند و خداست که به آنچه می‌کنید بیناست. ♦️حفاظت از که محافظ اصلی دین و حرم اهل بیت هستند از است و حفاظت از ایشان حفاظت از حرم هاست🕌 و همچنین از همه عزیزان می‌خواهم که در جهت آمادگی دفاعی و علمی برای تحقق حضرت حجت (عج)♥️ بکوشند تا جزء "سربازان واقعی" آن حضرت و از زمینه سازان ظهور باشند👌 ♦️به توصیه می‌کنم مراقب مراوده با دشمنان دین خدا باشید که ایشان شما را به چشم یک دوست نخواهند دید❌ و تا مانند ایشان نشوید شما را نخواهند پذیرفت که این وعده خداوند متعال است و‌اگر بخواهند خلاف جهت مصالح اسلام حرکت کنند قطعا مورد غضب خداوند متعال و انتقام امت قرار خواهند گرفت. 💢اللهم وفقنا لما تحب و ترضی مصطفی نبی لو ۹۶/۶/۲۳ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃جایی نوشته بود "چه کسی می‌گوید جاذبه رو به زمین است⁉️من کسانی را دیدم رفته‌اند تا بالا‌‌‌ ، تا اوج! فارغ از هر کششی. جاذبه رو به " 🍃خوب که تامل کردم متوجه شدم سخن انیشتین را نقض کرده! انیشتین در دنیای حرف از جاذبه زمین زده و حالا یکی پیدا شده حرف از جاذبه رو به آسمان می‌زند!بهتر بگویم جاذبه رو به خدا💕جاذبه ای که از شوق می‌گوید، پرواز به سوی آسمان🕊 🍃دفترم را که ورق زدم دیدم در هر صفحه‌اش از کسانی نوشته شده📝 که فارغ از هر کششی سوی خدا رفته‌اند و به قانون پرواز در معنا بخشیدند. 🍃یکی از همانها بود! به واسطه علاقه‌اش به عماد مغنیه و شال سبزی که همراهش بود از بین این همه اسم نام " سید عماد " را برای خودش برگزید. 🍃از آن روز به بعد او دیگر محمد حسین بشیری نبود! سید عماد بود. متولد بیست و نهمین روز از تیر ماه سال شصت در همدان. 🍃نوزده سالش که بود عضو س.پ.ا.ه پاسداران شد. و این سرآغاز تحقق رویایش بود.زندگی‌اش را روی دور تند گذاشتم جلوتر رفتم؛ به سال نود و پنج. در آن سال دوبار اعزام شد به سوریه برای دفاع از . هر دوبار صحیح و سالم برگشت به آغوش خانواده.اما بار سوم برگشتی در کار نبود. 🍃رویایش رنگ حقیقت گرفت ، هنگامی که تله های انفجاری داعش را خنثی می‌کرد و او به وقت بیست و دومین روز آبان فارغ از هر کششی سوی خدا پرواز کرد. 🌷سالگرد شهادتت مبارک سید عماد🌷 ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۲۹ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ شهادت: ۲۲ ابان ۱۳۹۵ 🕊محل شهادت: سوریه 🥀مزار: همدان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzade
📜 💌به برادران اهل مسجد و جماعت سفارش می کنم که سعی کنید بیشتری در بین خود داشته باشید و در برخورد با یکدیگر هرگز تکبّر نورزید❌و یادتان باشد که همه ی ما بندگانی هستیم که بازگشتمان به سوی 💌لذا اگر توانستیم خودمان را اصلاح کنیم، ما در جامعه، موثّر و مفید خواهد بود👌 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🥀🥀🥀🥀🥀درقسمتی از وصیت نامه به فرزندشان آمده: سلام برپسر عزیزم🌺 .ای تنها یادگاری من،ای عزیزتر از جانم،از روزی که خدا تورا به ما داد زندگیمان رنگ و بوی دیگری گرفت.. تو و مادرت از بزرگترین های زندگی من بودید. در زندگی ات بسیار به مادرت بگذار که از زنان پاک و بزرگ روزگار است. وهرچه میخواهی از مادرت بخواه تا برایت دعاکند. در زندگیت همواره و باش که امتداد آن (عج) و فرمانش و فرمان .. همواره بر احترام بگذارید که در دنیا و آخرت برگرفته از به پدرومادر است  همیشه برایم دعا کنید و مرا از یاد نبرید و همیشه و باشید و در دستوراتشان شک نکنید و با جان  و دل بپذیرید  و در پایان اگر جنازه برگشت مرا در گلزار به خاک بسپارید.و تا میتوانید بر سر مزارم بیایید و برایم طلب کنید.  انتهای تاریکی روزنه ای است به   و رسیدن به و گذری است از . 🕊 ✨❤🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی: 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh