eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
466 عکس
140 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
خشم طوفان به غیرت اگر کوه آتشفشانیم عزادار و خون‌خواه مهمانمانیم از این پس به غوغای شمشیرهامان رجزهایی از جنس طوفان بخوانیم که این مرگ‌ها خط پایان ما نیست به هر قطره از خون خود بی‌کرانیم که ماییم خیبرشکن‌های امروز که ما ذوالفقاریم و ما بی‌امانیم سکوت شب تیرۀ دشمنان را به فریادمان تندری ناگهانیم دمی زیر آوار، دست نوازش به دلجویی از وحشت کودکانیم دمی هم‌نوا با غم مادران و... به بالین فرزندمان روضه‌خوانیم دمی خشم طوفانُ الاقصای غزه دمی پرچم سرخ بر جمکرانیم که ما وارثان زمینیم فردا که ما وعدۀ صادق آسمانیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بشارت‌های تو یک به یک از راه می‌آید قیامت‌های تو تا درخشد آفتاب استقامت‌های تو.. سوختی همچون خلیل و عالمی را ساختی چیست ای انسان از این آتش روایت‌های تو؟.. بی‌نهایت رنج داری، بی‌نهایت صبر هم کی نهایت می‌پذیرد بی‌نهایت‌های تو؟ کیستی ای کوهِ بشکوهی که هر ابر رفیع سر فرود آورده در پیش رشادت‌های تو؟ کیستی ای کوهِ پولادین که هرگز کم نکرد هیچ طوفان بلایی از صلابت‌های تو؟ تو دماوندی مگر کاین‌گونه با داغ درون برف آرامش نشسته بر حرارت‌های تو؟ آبشاری در پس این کوه پنهان گشته است ای صلابت‌هات، کتمان لطافت‌های تو.. با شهادت‌های یاران می‌شوی از نو شهید ای شگفتا رونق فصل شهادت‌های تو.. شرممان بادا که تاوان جهالت‌های ماست هر زمان افزوده دنیا بر مصیبت‌های تو وای بر ما کز پس این رستخیز لاله‌ها ناتوان باشیم از فهم اشارت‌های تو وای اگر از خون فرزند تو آسان بگذریم وای اگر بسیارتر گردد مرارت‌های تو عهد می‌بندیم از خون شهیدان نگذریم با همان درسی که داریم از شهامت‌های تو خاصه این خونی که داغ از شعله‌های غربت است غربتی سرشار، از جنس رسالت‌های تو تکیه بر کوه است ما را، پایمان بر جاده است تا که دل‌گرمیم با نور بشارت‌های تو.. ✍🏻 🏷 حفظه‌الله 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بدرقه مهمان عزیز 🖥 نگاهی به مراسم اقامه نماز رهبر انقلاب اسلامی بر پیکر شهید اسماعیل هنیه رهبر شجاع فلسطینی و تشییع به یادماندنی او در تهران ❤️ 💻 Farsi.Khamenei.ir
هم‌صدا با حلق اسماعیل صدای طبل جنگی تازه پر کرده‌ست صحرا را هلا این گوی و این میدان، علم بردار علمدارا! دری وا کن به آن سوی نبرد از کوچهٔ بن‌بست بیاور ترجمان تازه‌ای «اِنّا فَتَحنا» را شبیه تیرِ از چلّه رها، بی لحظه‌ای تردید برو تا قلب دشمن، خسته کن سعی سپرها را که مثل سایه رد شد سنگ از کانون آیینه که نامردی به‌هم‌ زد مجلس مهمانی ما را که باید هم‌صدا با حلق اسماعیل شعری گفت که باید با رجزها نوحه‌خوان شد خون یحیی را افق را ابرهای خشم و خون‌خواهی قرق کرده از این طوفان‌تر آیا دیده‌ای امواج دریا را؟ گلی که روی خاک افتاده می‌روید شکوفاتر جلوتر می‌برد با خون خود طوفان الاقصی را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شبیه مرد میدان روز وداع سرخ تو آغاز طوفان است ایران به فکر انتقام خون مهمان است پرواز کردی و به سمت آسمان رفتی چون آشیانت در بلندی‌های جولان است دور از وطن صبح غریبی رفتی از اینجا حتی عروج تو شبیه مرد میدان است.. هر کس گذشته از طریق القدس می‌داند سرشار از عطر قدم‌های شهیدان است قرآن بخوان با آن صدای عرشی‌ات ای مرد سوگند بر خونت که صهیون رو به پایان است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بابا تشنه‌ست شبیه ماهی بی‌دریا یا آهوی پابسته میان صحرا صبری بده، ای خدا به فرزند شهید وقتی که بلد شد بنویسد بابا ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«قضیه همین است» کسی خواب فرعونیان را برآشفته کرده کسی برج و باروی نمرودیان را به آتش کشیده کسی پشت ضحاک را سخت مالیده بر خاک کسی قصر شدّاد را داده بر باد کسی ریخته آبروی تماشاچیان را قضیه همین است قضیه همین است اگر ضجۀ مادران را شنیدی و چیزی نگفتی اگر کودکان و زنان را در آغوش هم زیر آوار دیدی و چیزی نگفتی اگر التماس و تمنّای گنجشک‌ها در شب زوزۀ گرگ‌ها را شنیدی و از خواب خرگوشی خود پریدی و چیزی نگفتی از آزادی و عشق و آبادی و دین و انسانیت دم نزن چون که دیگر حنای تو رنگی ندارد قضیه همین است قضیه همین است جهان مات این صبر و این بردباری جهان تشنۀ راز این پایداری جهان خشمگین از قوانین جنگل سیاستمداران خونخوار انگل جهان خسته از آن هیولای ملعون همان دستِ تا مرفق آلوده در خون قضیه همین است قضیه همین است ستم چیست؟ ظلم و فریب و دروغ و زر و زور و تزویر و طغیان و سرکوب و تهدید و تبعید و غصب و فساد و نفاق و ریاکاری و آتش‌افروزی و قلدری و هیاهو و گردن‌کلفتی و بی‌شرمی و قتل و نابودی و یاوه‌گویی و انکار و کتمان و جنگ روانی و آدم‌ربایی و کودک‌کشی و بلای جهانی! قضیه همین است قضیه همین است تقاص تو ای سروِ در خون تپیده! تقاص تو ای ملت زخم‌دیده! تقاص تو ای اشک و خون و حماسه! تقاص تو ای نالۀ استغاثه! تقاص تو ای مانده تنها و بی‌کس! تقاص تو ای سرزمین مقدس! تقاص تو خشکاندن ریشۀ شیطنت‌ها تقاص تو پایان دوران وحشی‌صفت‌ها تقاص تو آزادی مملکت‌ها قضیه همین است قضیه همین است قضیه همین ماندن و ایستادن در اوج زمستان، گل تازه دادن قضیه همین بی‌تفاوت نبودن همین مشت‌ها، مشت‌های تو و من... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غیرت مردانه کی غیرت مردانۀ ما بگذارد دشمن به حریم خانه پا بگذارد؟ هر کس که قدم به خاک ما بگذارد باید سر خویش را به جا بگذارد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 من آن خاکم که همواره در اوج آسمان هستم / پر از «عباس بابایی» پر از «عباس دورانم» 🔹️شعرخوانی سیدحمیدرضا برقعی در دیدار شاعران با رهبر انقلاب 🗓 ۱۵مرداد، سالگرد شهادت خلبان شهید عباس بابایی 💻 Farsi.Khamenei.ir
عقاب تیزپرواز شوق پرواز دیگری در اوست او که از آسمان خبر دارد خلبانی که مقصدش ماه است چه نیازی به هم‌سفر دارد؟ او که وقتی زمین خاکی هم زیر پایش به لرزه می‌افتد بهتر است آخرین قدم‌ها را برود روی ابر بردارد ابرها هر زمان مسیرش را... نه ندیده کسی نظیرش را از عقابان تیزپروازش آسمان باز هم مگر دارد؟ مثل دریا، شبیه اقیانوس می‌شناسند رودها او را آشنای تمام ساحل‌هاست بس که امواج زیر سر دارد او که بی‌اعتنا به رنگ فصول سبز شد در اواخر پاییز پس خدا هم برای رفتن او جامه‌ای سرخ در نظر دارد آسمان ابری است و بعد از او اصفهان پایگاه دلتنگی‌ست آه پرواز اصفهان - قزوین قصد تأخیر در سفر دارد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرد میدان پرنده کوچ نکرده‌ست زیر باران است اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است همین پرندهٔ سنگی که شکل غربت توست همین پرنده که بی‌ پر زدن پریشان است دگر نمی‌پرد از درد این هواپیما که در محاصرهٔ اوج راه‌بندان است خوشا به خلوت گنجشک‌ها که می‌دانند چقدر پر زدن از شانهٔ تو آسان است فرا نمی‌پرد از ارتفاع گندمزار پرنده‌ای که شب و روز در پی نان است خوشا به حال هر آن‌کس که مثل تو پر زد برای هرکه پری داشت، شهر زندان است و آسمان وصیت‌نامهٔ تو بود آری شناسنامهٔ تو برگ برگ قرآن است عقاب شهر به این راحتی نمی‌میرد که آشیانهٔ او آسمان ایران است نگاه کن! تندیست درست مثل خودت هنوز هم که هنوز است مرد میدان است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
طریق‌القدس ای رود! حیف است از پی دریا نباشی راهی شو تا زندانی دنیا نباشی ماندن تو را مرداب خواهد کرد، ای رود! دریا تو را بی‌تاب خواهد کرد، ای رود! عقل است می‌گوید بمان، اما تو برخیز برخیز با پیمانه‌ای از عشق لبریز بگذار، دنیا را به حال خویش بگذار تصویر اقیانوس را در پیش بگذار راهیِ آنجا شو که پاییزی ندارد دنیا برای عاشقان چیزی ندارد دنیا فریبت می‌دهد، دارالغُرور است دنیاطلب فرسنگ‌ها از عشق دور است عاشق به غیر از کربلا جایی ندارد بی کربلا دنیا تماشایی ندارد ما آرزومندان به عشقش مبتلاییم عمری‌ست از جاماندگان کربلاییم از جان گذشتن ادعا نه، پیشۀ ماست یا لیتنا کنا معک اندیشۀ ماست.. در بطن این جمله بسی رازِ نگفته‌ست هیهات منّا الذّلّه را در خود نهفته‌ست یا لیتنا کنا معک یعنی سعادت یعنی شبیه حاج قاسم تا شهادت وقتی که داری از حقیقت می‌نویسی یا لیتنا کنا معک یعنی رئیسی بهتر از این دیدید آیا سرنوشتی؟ مثل شهیدان شب اردیبهشتی! مثل وزیری که به پیمانش عمل کرد تابوتِ او را پرچم ایران بغل کرد بر سنگ کوبیدیم جام زهرها را در پیش رو داریم خرمشهرها را دشمن بکوبد هر قدَر بر طبل جنگش آیینۀ ما را نخواهد دید سنگش آری حیات ما، ممات ما، حماسی‌ست دشمن بداند اشک‌هامان هم سیاسی‌ست ما ملت عشقیم از نسل حسینیم در آرزوی لحظۀ وصل حسینیم همچون نسیم آزاد در هر سرزمینیم با یکدگر طوفان روز اربعینیم از اربعین گفتم دلم لرزید ناگاه از اربعین آغاز شد سِیر الی الله نادیده‌ها را می‌توان آنجا عیان دید آنجا قیامت را به خوبی می‌توان دید آنجا یقینا محشر روی زمین است عالم ببیند این سپاه اربعین است دشمن بداند خون این لشکر به جوش است این جمعیت دریای در حال خروش است مجنون صحراگرد و مدهوشان عشق‌اند رخت عزا بر تن کفن‌پوشان عشق‌اند این عاشقان دارند آهنگ فلسطین امسال دارد اربعین رنگ فلسطین رنگ برائت از یزید‌ی‌های دوران رنگ دفاع از حق، دفاع از حقّ انسان ما مرزهای بی‌هویت را شکستیم از کربلا رو به طریق‌القدس هستیم ما زائر عشقیم و عالم زائر ماست یاد شهیدالقدس‌ها در خاطر ماست هنگام رزم رستم و دیو است امروز آری هدف قلب تلاویو است امروز سجیل‌ها را بر سرش محکم بکوبید تا خانۀ ابلیس را درهم بکوبید آن خانه‌ای که مثل تار عنکبوت است از وضع او پیداست در حال سقوط است دیگر شبی راحت در این دنیا نخوابید ای بزدلان! از ترس این شب‌ها نخوابید ای موش‌ها! در لانه‌ها هر دم بترسید از این به بعد از سایۀ خود هم بترسید دنبالتان خواهیم آمد شهر تا شهر آزاد خواهد شد فلسطین بحر تا نهر پایان دهیم این مستی و این سرخوشی را خواهید دید آیندۀ کودک‌کشی را این حجم از خون‌خواری از روی جنون است دیگر از این پس بین ما میدان و خون است این موج را جز رفتن از خود ساحلی نیست جز بستر سرخ شهادت منزلی نیست نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست یا لیتنا کنا معک تا قبر با ماست ای عشق! ای آیینه! ای دلدار زینب! یا لیتنا کنا معک سالار زینب! آیینه! چل منزل کنار سنگ بودی ای سر به روی نیزه هم در جنگ بودی پشت سرت رفته‌ست صدها کاروان دل ای سر کجاها رفته‌ای منزل به منزل؟.. ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
راه صدق ز سنگ خاره، جواهر درست نتوان کرد علاج پَستی دونان به پُست نتوان کرد اساس ملک به عدل است و گر جز این باشد به هیچ قاعده آن را درست نتوان کرد اگر زمام سپردی به رهزنانِ طریق سفر به آنچه که مقصود توست نتوان کرد.. طمع به چیدن ریحان ز مزرعی که در آن به جای گل، علف هرزه رُست نتوان کرد قسم به دامن پاکیزه، اتّکا به کسی که از طهارت خود دست شست نتوان کرد به راه صدق چو خواهی به انتها برسی وفا به اهل ریا از نخست نتوان کرد به راست یا که به چپ، هر طرف که بنشینی بدان که تکیه به دیوار سست نتوان کرد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از ریحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | غوغای سرتاسر 🌷 لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی و صحبت با خانواده شهید 🗓 ۱۸مرداد، سالروز شهادت شهید حججی و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم 🖥 @khamenei_reyhaneh
چه پایانی از این بهتر؟ عنایت می‌کند دلبر، وساطت می‌کند خنجر که بی سر پر بگیری در هوای حضرت بی سر چگونه زیستی؟ ای گرمی ظهر عطش با تو! که چون خورشید، زیبا جلوه کردی لحظۀ آخر تو افتادی به خاک اما نیفتاده‌ست این بیرق و برمی‌خیزد از خون تو صدها محسن دیگر نمی‌دانم نمی‌دانم چه رازی در نگاه توست که چون من خیره می‌ماند به چشمت هر تماشاگر نگاه تو پر از ایمان، نگاه دشمنت حیران لبالب یک نگاه از خیر بود و یک نگاه از شر حسین آمد به بالین تو، زینب هم به همراهش چه رؤیایی از این خوش‌تر؟ چه پایانی از این بهتر؟ خوشا نذر شهید کربلا آن‌گونه جان دادن خوشا تنها، خوشا تشنه، خوشا زخمی، خوشا بی سر ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرامش چشمانت چشم تو خراب می‌شود بر سر کفر کُند است برای حنجرت خنجر کفر آرامش چشمان علی‌اکبری‌ات انداخته اضطراب در لشکر کفر ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سنگر من روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم شد آخرین لباس تنت، دستمال اشک این روضه را برای محرم گذاشتم گفتی که صبر پیشه کن ای باغ مریمم هر روز ختم سورۀ مریم گذاشتم هر بار روی خون تو قیمت گذاشتند غم‌های تازه‌ای به روی غم گذاشتم هرگز تکان شانۀ دل را کسی ندید من داغ لرزه را به دل بم گذاشتم تو در رکاب حضرت زینب قدم زدی من بر رکاب صبر تو، خاتم گذاشتم حالا من و یتیمی گل‌های باغ تو قابی که روی چادر بختم گذاشتم این خانه بعد رفتن تو سنگر من است این گونه پا به خطّ مقدّم گذاشتم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکر خورشید چشم در راه و هراسان باش، ما ناگاه می‌آییم از میان قلب‌های روشن و آگاه می‌آییم بیرق خود را به دست کوه‌ها دادیم و چون سیلاب با سپاهی از شهیدان خدا همراه می‌آییم بگذرد راه رهایی از دل کرب‌وبلای خون از نفیر سرخ عاشورائیان، از آه می‌آییم روزها با نیزه‌های آتشینِ لشکر خورشید شب به شب از زیر قرآن نگاه ماه می‌آییم بعد از این در سایه‌ات هم مردهامان مستتر هستند از کمین سایه‌ات توفنده و خون‌خواه می‌آییم.. می‌کُشی ما را بکش، از خون ما سرنیزه می‌روید کور خواندی گر تصور کرده‌ای کوتاه می‌آییم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
داغ جانگداز به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد سکوت نقره‌ای ماه را شکست غم دل در آن زمان که از آن ماه بی‌کفن خبر آمد شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت، به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد پس از تو هر گل خونین‌دلی که سر زد از این غم به سوگ لاله‌رخان شهید، خون‌جگر آمد به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی ز درد آبله‌پایی که خسته از سفر آمد؟» به گریه گفت که: «سنگم‌ ولی شکسته‌ترینم به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد» پدر به قافله‌سالاری آمد از سر نیزه ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد ✍🏻 🏷 | علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقوق‌بشرهای سوخته خون می‌چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته خون گریه می‌کنند درختان بی‌ثمر بر شانه‌های شانه‌به‌سرهای سوخته آوار خانه‌های امید است و کوه غم بر دوش زخم‌خوردۀ درهای سوخته بر روی دست، نام خودش را نوشته بود نامی نمانده است به سرهای سوخته غزه میان بهت بشر شعله می‌کشد در حسرت حقوق‌بشرهای سوخته زینب تویی هنوز پرستار خستگان! نام تو مرهم است به پرهای سوخته... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سکوت در لشکر تو قحطیِ ایمان شده بود دین دادن و زر گرفتن آسان شده بود هر چند سکوت کرده بودی اما فریاد تو در سکوت پنهان شده بود ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
امیر صف‌شکن بی تو می‌ماند فقط رنج عبادت‌هایشان بی‌اطاعت از تو بیهوده‌ست طاعت‌هایشان حرف‌ها در سینه داری و نداری محرمی مردها در سینه می‌ماند شکایت‌هایشان.. سکه‌ها، سردار‌ها را چون غلامی می‌خرند وه در آن بازار، پایین بود قیمت‌هایشان خون دل از سرزنش‌ها می‌خوری و می‌خورد بر دل آیینه‌ات سنگ ملامت‌هایشان ای امیر صف‌شکن! صفین به خود لرزیده است پیش شمشیر تو پوشالی‌ست هیبت‌هایشان بر تن دشمن به جز پیراهن نیرنگ نیست نیستی یک لحظه غافل از سیاست‌هایشان شانه‌هایت کم نیاوردند زیر بار درد خم نخواهد کرد پشتت را خیانت‌هایشان خار‌ها رفته‌ست در چشم حقیقت‌بینِ تو کوچه‌ها شرمنده از دست جسارت‌هایشان انتظار تیز تیغ ما به پایان می‌رسد تازه آن دم هست آغاز مصیبت‌هایشان ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته‌ام… قلبم شکسته… خسته‌ام… زخمی شده بالم… سایه به سایه مرگ می‌آید به دنبالم بی دامن سرسبز مادر، مانده پژمرده گل‌های زرد و قرمز پیراهن و شالم من با تمام کودکی، در میهنم امروز میراث‌دار رنج و اندوهی کهن‌سالم عکاس‌ها! عکاس‌ها! از من چه می‌خواهید؟ من کِی شبیه خنده‌های کارت‌پستالم؟ غمگین‌ترینم من! چه می‌فهمید از احساسم؟ تنهاترینم من! چه می‌پرسید از احوالم؟ شاید مرا در انفجاری تازه بشناسید با گریه‌های گیره‌مو… با بغض خلخالم… آه ای شما راحت‌نشسته گوشهٔ خانه! جز ایستادن راه حلی نیست در عالم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زخم بیداری نگاهت زنده می‌ماند اگرچه زیر آواری در این خاک پر از غم دانه‌ای لبخند می‌کاری... تریبون‌های عالم لال و چشم دوربین‌ها کور... تویی ای ماه در آوای رود و چشمه‌ها جاری نسیم صبح لالایی‌کنان پلک تو را بوسید بخواب ای گل که در قاموس طوفان‌ها گنه‌کاری عروجت را ملائک جشن می‌گیرند با لبخند عزیز غزه می‌دانم که از این خاک بیزاری هوای کودکی‌هایت در آغوش زمین مانده‌ست نمی‌خواهی غمت را از دل این خاک برداری؟ جهان سهمی نبرده از حلاوت‌های آغوشت نشد ای گل شمیمت را به جان دشت بسپاری تبسم می‌کنی یعنی برایت مرگ هم زنده‌ست که داغ گریه‌ات را بر دل کفار بگذاری نگاهت رو به آینده‌ست، محو انتقامی سخت که خواهی زد به جان مرده‌دل‌ها زخم بیداری نگاه تو پر از تصویرهای ممتد خشم است تو مثل صاعقه بر سنگ‌های سرد می‌باری تو ای ماهی به آزادیِ اقیانوس پیوستی و ما در این جهان، این تُنگ غم، غرق گرفتاری... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این روزها... این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام هم زخم می‌زنم به تو هم دوست دارمت در گیر و دار تیرگی و روشنایی‌ام گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر اما اسیر توست دل روستایی‌ام گفتند کربلای زمینی... نیامدم حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام این بار چندم است که تا مرز آمدم آه از شکسته‌بالی و بی‌دست و پایی‌ام... پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم با سُرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام آورده‌ام بضاعت مزجاة قوم را انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»‌ام آورده‌ام پناه به شش‌گوشهٔ غمت برگشته‌ام به اصلیَتِ نینوایی‌ام دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام :: شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab