eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
186 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
28.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفت و گو با استاد امینی نژاد 🔹 حجت الاسلام امینی نژاد از اساتید فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم در گفت و گو با رسا اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ را از دریچه فلسفه صدرایی مورد بررسی قرار داد. متن کامل👇👇👇 https://rasanews.ir/0032hH 🆔 @rasanewsagency
0️⃣ علت برخورد سرد انقلابیون با آیت الله سیدصادق روحانی 🔹بعد از رحلت مرحوم آیت الله ، مجددا یکی از ابهاماتی که زیاد مطرح میشود علت نوع مواجهه انقلابیون با ایشان است. بررسی چندین مسئله میتواند این ابهام را روشن کند که یکی از آنها مشی ایشان پیش از انقلاب است. 🔸در واقع با اینکه ایشان پیش از انقلاب در مقاطع مختلف علیه رژیم اعلامیه های تندی صادر میکرد و عملا نیز به انقلابیون کمک میرساند و جزو شناخته میشد اما میبینیم هیچگاه در میان اغلب انقلابیون جایگاهی پیدا نمیکند و کمتر به ایشان توجه میشود تا آنجا که به مرور از صحنه سیاسی کناره گیری میکنند. خب علت چیست؟ 🔹آقای از انقلابیون پیش از انقلاب(دادستان کل انقلاب درسال60-62/نماینده دوره اول و سوم مجلس/داماد آیت الله /هم اکنون دبیر) علت این مسئله را چنین مطرح میکنند: ➕«آقای روحانی در آن مقطع در مسائل مبارزاتی فعالانه شرکت میکرد و شاید خیلی داغتر و از سایر آقایان بود و از این جهت مشکلی نداشت، منتها ایشان و همچنین آیت الله که ایشان نیز از مراجع و انقلابیون خیلی داغ به شمار می آمد و در مشهد مستقر بود، با تمام فعالیتهای سیاسی که این دو بزرگوار انجام می دادند، برخورد شدیدی با آنان نمیکرد و اگر هم برخوردی صورت میگرفت خیلی آرام و محترمانه بود ▪️در حالی که با انقلابیونی مثل آیت الله آقای ، آقای و مرحوم آقای بشدت برخورد میکرد و اینها را به بهانه های گوناگون به زندان و تبعید می فرستاد در صورتی که آن آقایان اصلاً زندانی نشدند و تنها یک بار آقای قمی تبعید گردید... ▪️به نظر من علت عدم حساسیت رژیم و ساواک نسبت به این آقایان این بود که اینها به جای اینکه را محور قرار دهند و تحت رهبری ایشان به مبارزه بپردازند، قصد داشتند که خودشان عمل کنند مثل اینکه به دنبال سهمی در رهبری و هدایت مبارزه و انقلاب باشند ▪️رژیم هم از این نوع کارها که نهایتش تضعیف و یا تقسیم رهبری امام بود به طور غیر مستقیم حمایت میکرد و نسبت به کسانی که در خط مبارزه بودند ولی برای خودشان نیز داعیه ای داشتند و در فکر برافراشتن پرچم جداگانه ای بودند حساسیت نشان نمیداد تا بدین وسیله با تقسیم انقلاب و مبارزه، از قدرت عمل مخالفانش بکاهد، همچنان که رژیم از تمرکز در یک شخص در هراس بود و سعی میکرد با تقسیم مرجعیت بین افراد متعدد از قدرت و محبوبیت پیدا کردن یک فرد جلوگیری کند... ▪️بر همین اساس بود که اکثر علما و روحانیون انقلابی وجهه همتشان را علی رغم خواست رژیم، تقویت رهبری حضرت امام و توجه دادن مردم به سوی ایشان قرار داده بودند؛ به همین خاطر عمده علمای انقلابی مثل آقایان ، ، ، ، ، و رابطه خوبی با آقای نداشتند ▪️اگر هم بنا بر مقتضیات و شرایط زمانی ارتباطی برقرار می شد خیلی دوستانه و صمیمی نبود چون ایشان میخواست خودش محور باشد در حالی که علما و بزرگانی بودند مثل مرحوم آقای که با تمام منزلت علمی و سیاسی، رهبری امام را پذیرفته بود و تحت رهبری ایشان به مبارزه اشتغال داشت؛ لذا ارتباط سایر انقلابیون در حوزه قم و جاهای دیگر با ایشان خیلی بیشتر و صمیمانه تر بود. ▪️آقای روحانی در آن مقطع حتی در بین علمای غیرانقلابی نیز جایگاه مهمی نداشت چون ایشان خیلی زود در صدد احراز برآمده بود در حالی که گام نهادن در مسیر مرجعیت مستلزم ملاحظه شرایط خود و احترام بزرگان و پیشکسوتان است و همان طوری که تاریخ مرجعیت نشان داده است کسانی که خواسته اند با پیشدستی کردن به این مقام برسند ناکام مانده اند. ▪️در آن مقطع و همچنین پیش از آن در حوزه علمیه قم حتی معیارهایی برای تدریس وجود داشت و مثل الآن نبود که یک طلبه ای که ده سال نیست وارد حوزه شده کلاس درس خارج دایر کند... هر کس که میخواست پا را از گلیم خودش دراز کند به حساب خودنمایی گذاشته میشد و به جهت عدم مراعات حرمت بزرگان طرد می شد. در خصوص نیز همین معیار وجود داشت و کسانی که می خواستند بدون طی آن مراحل یک شبه ره صد ساله بروند نه در حوزه مورد توجه واقع می شدند و نه در جامعه و میان مردم. ▪️به هر حال ایشان نه در مبارزه و نه در کسب مقام مرجعیت توفیقی به دست نیاورد و با اینکه در مسیر مبارزه گاهی حرکتهای خیلی خوب و انقلابی هم انجام میداد مثل برگزاری در سال ۵۷ که در میان علما تنها ایشان حاضر شد بیاید... ولی با وصف حال به خاطر همان جهاتی که در شخصیت ایشان وجود داشت توجهی از سوی انقلابیون تراز اول به وی نمی شد.» 📚خاطرات آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج1، ص426 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
تاریخ دیروز، امروز، فردا
0️⃣ علت برخورد سرد انقلابیون با آیت الله سیدصادق روحانی 🔹بعد از رحلت مرحوم آیت الله #سید_صادق_روحان
بازخورد و تعریض دو تن از اساتید عزیز و گرامی: احتراما اگه اینگونه مطالب انتشار نشه بهتره.. فقاهت و مرجعیت با ذکر خاطره و برداشتهای شخصی نباید خفیف و سبک جلوه داده شود. —————————————————————————————- جهت اطلاع: موسوی تبریزی صاحب این خاطرات ذکر شده از اصلاح طلبان و به اصطلاح چپ هایی بود که با رهبر معظم انقلاب سر ناسازگاری داشت و با حضرت ایشان زاویه ۱۸۰ درجه داشت.
تاریخ دیروز، امروز، فردا
0️⃣ علت برخورد سرد انقلابیون با آیت الله سیدصادق روحانی 🔹بعد از رحلت مرحوم آیت الله #سید_صادق_روحان
بنا داشتم بعد از ذکر این خاطره یک جمع بندی از نوع مواجهه با مرحوم آیت الله سید صادق روحانی بنویسم و اینکه آیا بیان آقای موسوی تبریزی صحیح هست یا نه؟ آیا این مسئله برای امروز ما عبرتی دارد یا نه؟ آیا با ایشان رفتار صحیحی شد؟ اساسا رفتار صحیح در چنین مواقعی چیست؟ اما پاسخ به این سوالات نیاز به تجربه، تامل و تحقیق جدی دارد لذا دوستان گفتند اگر ابتدا فیش های مهم مربوط به آیت الله روحانی که نوع کنش و مشی ایشون رو نشون میده بزارید و بعد پیرامونش بحث بشه بهتر میشه جمع بندی کرد که حرف درستی است لذا به اندازه توان برخی از فیش های مربوط به ایشون رو در ادامه میگذارم: 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽
1️⃣ ماجرای اقامه نمازی که فقط آیت الله روحانی داوطلبش شد 🌱 در قم نیز ما در روزها و شبهای پایانی ماه رمضان به وسیله بعضی از وعاظ و مبلغین اعلام کردیم که امسال به جای اینکه به طور پراکنده در مساجد مختلف برگزار شود، به صورت یکپارچه در خارج شهر اقامه میشود. 🌱 به همین منظور بخشی از زمینهای آن سوی پل صفاییه() را که در آن موقع هنوز ساختمان سازی در آنجا شروع نشده بود، برای روز عید آماده کردیم. 🌱 در مورد امام جماعت نیز تصور ما این بود که حتماً یکی از مراجع عهده دار اقامه نماز خواهد شد، بخصوص که قبلاً شخص آقای اظهار تمایل کرده بود. از طرف بیت مرحوم آقای هم تقریباً قولی به دوستان ما داده شده بود. 🌱 با وصف حال هیچ یک از این دو بزرگوار نپذیرفتند که نماز عید فطر را اقامه کنند. با آقای نیز چون میدانستیم قبول نمیکنند اصلاً صحبتی نکردیم 🌱 به ناچار به سراغ بزرگان و علمایی که در مرتبه بعد قرار داشتند رفتیم و از آنجا که بسیاری از علمای انقلابی مثل آقای در زندان و تبعید به سر می بردند، از آقای که از علمای انقلابی و مطرح قم بود و همیشه آمادگی همکاری با انقلابیون را داشت برای اقامه نماز دعوت کردیم 🌱 و به این ترتیب نماز عید فطر به امامت آقای روحانی و باشکوه خاصی برگزار شد و بعد از نماز مردم شروع به راهپیمایی و کردند. از نکات قابل توجه این راهپیمایی حضور گروهی از جوانها بود که یکی از آنها با لوله ای قیف مانند و با صدای رسایی که داشت میگفت: 🌱 بگو و دوستانش فریاد میزدند: «» که خیلی مورد توجه سایر مردم نیز قرار گرفت و به سرعت به شهرهای دیگر هم سرایت کرد. 🌱 به هر حال راهپیمایی مردم تا نزدیک حرم بدون درگیری و خشونت ادامه پیدا کرد. تنها در نزدیکی حرم یک درگیری مختصری در حد پراکنده کردن مردم صورت گرفت؛ 🌱 اما بعد از راهپیمایی جمع زیادی از مردم و جوانان و طلاب به خیابان که از مناطق مهم و به اصطلاح سوق الجیشی مبارزه و تظاهرات علیه رژیم بود، رفتند و با سنگ و چوب به تظاهرات و درگیری با مامورین پرداختند که متاسفانه بر اثر تیراندازی نیروهای دولتی دو سه نفر به رسیدند. 📚خاطرات آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج1، ص436 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
2️⃣ ماجرای سیلی خوردن کروبی و وساطت آیت الله روحانی 🌱در سال تبعید امام به ، اگرچه رژیم با ایجاد رعب و وحشت بر اوضاع مسلط شده بود ولی در مقابل، شاگردان امام نیز از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن یاد و نام امام و مسائل انقلاب استفاده کردند. سال 1343 بعد از تبعید حضرت امام، آقای حاج از علمای سرشناس شهر از دنیا رفت... 🌱آن ایام رسم بود وقتی روحانی سرشناسی در شهرستانها از دنیا می رفت، هر کدام از که با وی ارتباط و آشنایی بیشتری داشتند، برای او مجلس ترحیم برگزار میکردند. به همین سبب آیت الله برای آقای اثنی عشری مجلس گرفت. 🌱این مجلس شب زیر گنبد برقرار بود. پیش از آنکه خطیب به منبر برود شخصی که گویا آقای بود از میان جمعیت بلند شد و از حاضران خواست برای سلامتی و بازگشت حضرت امام به وطن صلوات بفرستند. در این هنگام برخی ها که از قبل آماده بودند و این حرکت را ظاهراً پیش بینی میکردند، بلند شدند با ایشان به درگیری لفظی پرداختند. 🌱یکی از آنها به گوش او نواخت. مجلس یک قدری متشنج شد ولی به حالت عادی بازگشت. بعد از مجلس، همان شب گروهی جمع شدند و به عنوان اعتراض به این برخورد به طرف منزل آقای راه افتادند که من هم در میان این جمعیت بودم. 🌱منزل آقای شریعتمداری در کوچه شریعت قرار داشت. همه وارد منزل شدند. خود آقا در اندرون بود. آیت الله و آیت الله حاج ... دو نفری از طرف آقای شریعتمداری آمدند برای حاضران صحبت و آنها را به آرامش دعوت کردند. 🌱بعد هم قول دادند متخلف را ولو آقای باشد، تنبیه کنند و هتک حرمت به اشخاص را جبران نمایند. آقای شیخ غلامرضا زنجانی به منزله رئیس دفتر آقای شریعتمداری بود. 🌱این ماجرا و شبیه آن که هر از چندگاهی در حوزه و در میان روحانیون رخ می داد، در واقع به موجود در حوزه باز میگشت. این دو نگرش از سالها پیش در حوزه بود، ولی پس از ماجرای تبعید امام به ترکیه نمود و بروز بیشتر به خود گرفت. 1️⃣یک تفکر متعلق به و شاگردان انقلابی اش بود که اعتقاد داشتند مبارزه با رژیم ستم شاهی در راس مسائل و وظایف حوزه و روحانیت است ولو بلغ ما بلغ. بنابراین از هر نوع وسیله ای و زمینه ای، مجلس ترحیمی و دعای توسلی برای این آرمان و هدف استفاده میکردند... 2️⃣در مقابل کسانی هم بودند که میگفتند: وظیفه اصلی حوزه و روحانیت، درس و بحث و تحقیق پیرامون مسائل علمی است و ورود به مسائل سیاسی و حکومتی کار ما نیست و از ما ساخته نیست. 📚خاطرات آیت الله ، ص168 ➕حجت الاسلام نیز ماجرا را از زبان آیت الله روحانی چنین نقل میکنند: 🌱در سالهای قبل از پیروزی انقلاب، طرفداران آقای در مراسمی که در قم برگزار شده بود، به آقای جسارت کرده بودند. آقای برای من تعریف کرد که یک روز در منزل نشسته بودم، دیدم صدای نعره افرادی از منزل آقای شریعتمداری می آید.(منزل آقای روحانی و آقای شریعتمداری در کنار هم قرار داشت و در واقع همسایه دیوار به دیوارند.) 🌱پس از آن تلفن منزل زنگ زد. گوشی را برداشتم، دیدم آقای شریعتمداری است. گفت بیا که طلبه ها به منزلم ریختند و میخواهند دردسر درست کنند. اینها مثل هستند، نمیدانم چه کنم؟ من به منزل آقای شریعتمداری رفتم و دیدم عده ای از طلبه ها از جمله آقای در آنجا هستند و یک نفر هم مشغول سخنرانی است. 🌱آقای شریعتمداری هم داخل اتاق و پشت شیشه ها بود و گوش میکرد اما جرأت نمیکرد که جلو برود و نزد جمعیت بیاید. من نزد آقای شریعتمداری رفتم و گفتم جریان چیست؟ مقداری صحبت کردیم و معلوم شد که آقای در جریان مراسم فاتحه آن روز مسجد اعظم گفته: «برای سلامتی آیت الله العظمی صلوات بفرستید». 🌱بعد از آن گفته بزن توی گوشش. یک شخصی هم این کار را کرده و سیلی به آقای کروبی زده است. این جمعیت که در منزل آقای شریعتمداری جمع شده بودند، در اعتراض به این عمل یکی از اطرافیان آقای شریعتمداری بود. آقای شریعتمداری متعهد شد که ضارب را تنبیه کند و این گونه حرکات دیگر تکرار نشود. 📚خاطرات حجت الاسلام محمدافشاری، ص241 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
3️⃣ توهین به خمینی، توهین به پیامبر و امام زمان است 🌱 بعد از انتشار روزنامه اطلاعات در تاریخ 17 دی 56 قم به تکاپو افتاد و مراجع، مدرسان و طلاب به این اقدام واکنش نشان دادند. 🌱 مردم نیز در اعتراض به این مسئله تظاهراتی به راه انداختند و بعد از ظهر ابتدا به منزل آیت الله رفتند و بعد به سمت منزل آیت الله . 🌱 آیت الله روحانی توهین به را «جسارت به ، جسارت به و جسارت به » دانست و هدف رژیم را از این اقدام، زمینه سازی «برای کاری و نقشه ای که در پیش دارند» اعلام نمود و گفتند: 🌱 «به آن شخصی که جسارت به او شده است، او که دامن کبریایش گردی ننشیند، این حرف به او ضرر نزده، ولی این کاشف از این است که خواب هایی بر حوزه دیده اند.» 📚چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، ص872 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
4️⃣ سند سازی بیت منتظری علیه آیت الله روحانی 🌱 یکی از اعمال ناروا که در بیت آیت الله انجام میشد، و بر ضد کسانی بود که اعضای بیت با آنها که درگیری و اختلاف پیدا میکردند و یا از آنان مخالفتی نسبت به مقام و موقعیت آیت الله منتظری اظهار شده بود. 🌱 از جمله ساختن سند بر ضد آیت الله به جرم اینکه با قائم مقامی آیت الله منتظری مخالفت کرده بود و نیز سندسازی ضد برادر دیگری که با برخی اعضای بیت در افتاده بود و همچنین حضور بعضی افراد وابسته به گروهک های منحرف و ضد روحانی و رفت و آمد بیش از حد آنان در بیت. 📚 مصاحبه با یکی از نشریات(منتشر شده در روزنامه کیهان، 13/5/1378)، مهدی کروبی در مدار سقوط، ص56 ➕ همچنین ، و در رنجنامه خود خطاب به منتظری چنین مینگارند: 🌱 در حضور حضرتعالی به جعل سند علیه دکتر هادی و اعتراف کرد و صریحا اعلام داشت که با سند جعلی، آنان را جازده است و در حقیقت با بدترین شیوه با آبرو و حیثیت آنان بازی کرده است. 🌱 شما که درباره قانون و حیثیت افراد آنگونه داد سخن میدهید، لطفا بفرمایید که درباره این کار خلاف قانونِ نامبرده چه واکنشی از خود نشان دادید؟! 📚 روزگار قائم مقامی، ص290 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
5️⃣ ماجرای تحریم حزب رستاخیز 🌱 بعد از اعلام و تهدید شاه برای شرکت در آن، بلافاصله طی پیامی در 21 اسفند 53 مواضع خود را در قبال این حزب اعلام کردند. 🌱 ایشان در این پیام آوردند که «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن از روشنترین موارد نهی از منکر است.» 🌱 حضرت امام در ادامه تأسیس چنین حزبی را نشانه « طرح استعماری به اصطلاح انقلاب ششم بهمن و برخوردار نبودن آن از پشتیبانی ملت» دانستند و را «با این شکل تحمیلی مخالف و موازین بین المللی اعلام کردند که در هیچ یک از کشورهای عالم نظیر ندارد و ایران اولین کشوری است که حزبی به تأسیس کرده و ملت است وارد آن بشود.» 🌱 امام خمینی در پاسخ به شاه که مخالفین حزب را نامیده بود، نوشتند: «آیا علمای اسلام و محصلین و رجال دین و طبقه دانشگاهی که با این نظام پوسیده و دستگاه ظلم و جور و با این انقلابِ رسوا، مخالفند، بی وطن هستند و باید شکنجه گاه بروند و یا از حقوق اجتماعی محروم باشند؟» 🌱 امام همچنین مراجع اسلام را مورد خطاب قرار داده و فرمودند: «بر است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذراند حقوق ملت مسلمان پایمال شود.» 🌱 همچنین از سایر اقشار ملت «خصوصاً خطبای محترم و محصلین و طبقه جوان دانشگاهی و طبقات کارگر، زارع و تجار و اصناف خواستند تا با مبارزات پیگیر و همه جانبه و خود، اساس این حزب را ویران کنند و مطمئن باشند که رژیم در حال فرو ریختن است و پیروزی با آنهاست.» صحیفه ج3 ص71-75 🌱 رژیم به شدت از این موضع امام عصبانی شد و طی اقدامی احمقانه متوسل به انتشار اعلامیه ای تحت عنوان «؟» شد. در متن اعلامیه آمده بود: «عجیب نیست که روح الله خمینی نیز هم صدا با با این حزب مخالفت و در این مورد اعلامیه صادر کرده باشد.» 🌱 بعد از موضع امام، طلاب برای گرفتن فتوای به سراغ دیگر مراجع میروند. با توجه به اوج اختناقی که در سال ١٣٥٤ وجود داشت، مراجع قم از صدور فتوای کتبی علیه حزب رستاخیز خودداری کردند؛ ولی به صورت شفاهی جواب استفتا را می دادند. 🌱 به گزارش ساواک آیت الله تا مدتی بعد از صدور فرمان تشکیلات جدید در مقابل سؤال طرفداران خود برای پیوستن به تشکیلات مذکور به طور غیرعلنی آنها را به عدم عضویت در حزب رستاخیز ملت ایران و مخالفت با آن دعوت میکرد. بعداً آیت الله گلپایگانی و طرفداران وی در جواب سؤال کنندگان اظهار میداشتند: «شرکت در این حزب جایز نیست و است.» 🌱 طبق همین گزارش آیت الله در پاسخ اظهار می کرد: ثبت نام در حزب رستاخیز ملت ایران اجباری نیست، اگر با ما کاری نداشته باشند ما هم با آنها کاری نداریم. 🌱 در این میان آیت الله اقدام شجاعانه تر و کرد و با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد: ➕«دخول در حزب جدیدالتأسیس را به این صورت که دولت و مطبوعات و رادیو پس از نطق طرح حزب برداشت نموده و مردم را ملزم میکنند در این حزب فعالیت نمایند و باید ایمان به سه اصل داشته باشند والا زندان و یا تبعید و لااقل محروم از حمایت دولت خواهند شد، چون با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران مخالف است و نیز با اعلامیه حقوق بشر و قانون اساسی مملکت... مغایرت دارد، میدانم.» 📚چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، ص571 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
6️⃣ نامه های مهم امام به آیت الله روحانی(بخش اول) 🌱 نامه های متعددی از و آیت الله به یکدیگر وجود دارد که محتوای آنها نشان از طرفین به یکدیگر میباشد. بخشی از این نامه ها در و بخشی دیگر در کتاب آیت الله روحانی آمده است که در اینجا به چند مورد مهم آن اشاره میکنیم. 🌱 19 شهریور 48 امام راحل خطاب به ایشان میفرمایند: ➕«شما كه اول را دارا هستيد بايد مجهز باشيد كه در آتيه مشكلات به حسب ظواهر بيشتر است... به عقيده اينجانب اگر انسان به عمل كند با اخلاص، چه نتيجه منظوره وصل شود و چه نشود بُرد نموده است... ▫️شما از دودمان پيغمبر اسلام(ص) هستيد و تاريخ گذشتگان اين سلسله جليله مشحون است از و حبس و زجر و قتل در دنبالش. «پس چه نالم كى ز مردن كم شدم».» 🌱 حضرت امام در اواخر اسفند1351 نیز خطاب به آیت الله روحانی مینویسند: ➕«از پيرها كارى ساخته نيست، نوبت جوانهاست كه نيروى بزرگ الهى را در راه مقاصد صاحب نيرو صرف كنند با وضع داخل و خارج گمان ندارم نيروهاى عظيم روحانى شود و در راه صحيح مصرف شود. شما كوشش كنيد كه نيروها بی ‏مصرف به باد نرود.» 🌱 در نامه دیگری که 28 خرداد 52 صادر شده، حضرت امام در پاسخ به نامه آیت الله روحانی مینویسند: ➕«مرقوم شريف واصل و مطالبش موجب تأسف شد. كوشش اينجانب در اين اواخر عمر براى حضرات دوستان به جايى نرسيد و هر روز بر اختلاف آنها دامن زده می‏شود و نمی‏دانم بايد چه كرد. دشمن از اين اختلافات بهره كامل می‏برد و ما هم در غفلت میگذرانيم. ▫️پخش اكاذيب براى روزافزون است و آقايان بدون تحقيق باور می‏كنند. اينجانب... به هيچ وجه در شخصيات دخالت نكرده و بنا ندارم دخالت كنم و به اهانت به اشخاص راضى نبوده و نيستم. ▫️از دو شقّى كه مرقوم شده بود كه يا مطلع هستى يا نه، دوم صحيح است و بنا ندارم در اين امور دخالت كنم و وقت و حال و مزاجم اجازه نمی‏دهد. جنابعالى مطمئن باشيد كه تاكنون نسبت به شما و كسان شما يك كلمه نگفته ‏ام، چه باور كنند كسان شما يا نه.» 🌱 در نامه دیگری که تاریخ آن معلوم نیست اما به احتمال قوی مربوط به دهه 50 باشد، حضرت امام خطاب به ایشان میفرمایند: ➕«راجع به اينكه در فلان مؤسسه، از علما و اعلام خرده‏ گيرى می‏شود و از آنهايى كه جنبه سياسى دارند، تجليل می‏شود، اينجانب هيچ‏گاه دخالت در آن مؤسسه نداشته و ندارم و اطلاع از مطالبى كه مرقوم شده بود تاكنون ندارم ▫️و نمی‏دانم به چه عالمى توهين و از چه شخص سياسى تجليل شده است و نبايد در هر موضوعى كه احياناً اسمى به اغراض خودشان از اينجانب می‏برند، پاى اينجانب را پيش كشيد. ▫️...بعض اهل علم گله كرده بودند كه اشخاص به اسم تو به ما اهانت می‏كنند و از ايران نيز كراراً نوشته شد كه اين شخص مرد صالحى است، من چند كلمه دلجويى كرده ‏ام‏... هيچ‏كس حتى انبيا و اوليا نمی‏توانند طرفين نقيض را حفظ كنند و حق و باطل را راضى كنند... اگر از اوضاع آنجا گاه‏گاهى مطلعم فرماييد متشكر میشوم.» 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
6️⃣ نامه های مهم امام به آیت الله روحانی(بخش دوم) 🌱 نامه مهم دیگری نیز از امام راحل در پاسخ به نامه آیت الله روحانی صادر شده که از حیث صدور شبیه به نامه قبلی است. در آنجا حضرت امام خطاب به ایشان میفرمایند: ➕«مرقوم شده است[در نامه آیت الله روحانی]: «نه تنها جاعلين را تنبيه نفرموديد، بلكه آنها كمافی ‏السابق از اطرافيان و اصحاب محسوب می‏شوند». سركار دور تشريف داريد و ، از اين جهت آنچه شنيده‏ ايد يا نوشته شده است، باور فرموديد. ▫️اينجانب اطرافى و اصحاب ندارم حتى كاتب براى نوشته ‏جات و اصحاب استفتا ندارم، خودم با قدرت كم و ضعف چشم و لرزش دست... متكفل امور هستم. دو نفر در منزل اينجانب دائماً تقريباً هستند كه به نوبت رابط بين اينجانب و بيرونى هستند كه اگر كسى از طلاب احتياجى داشت برسانند. ▫️جنابعالى يكى از آنها را می‏شناسيد به نام آقاى حاج شيخ كه از صلحا و احدى درباره او احتمال اين معانى نمیدهد حتى آقاى اخوى[اشاره به آیت الله ]؛ ديگرى شخصى كه آن هم داخل در اين نحو امور، نه هست و نه می‏تواند باشد... ▫️در هر صورت خلاف عرض شده است و من نمی‏دانم چه اشخاصى به اين امور باطله دست زده ‏اند تا تنبيه كنم يا ترك مراوده. ▫️حضرت آقاى اخوى[سیدمحمد روحانی] هم با آنكه نزديك هستند از منزل من، هيچ اطلاع نزديك ندارند و ممكن است به ايشان خلاف عرض شده باشد و ايشان هم باور فرمودند... ▫️مطلب پيش آقاى ، بالاتر جلوه كرده است و تلگرافى مشحون از هتاكى زده‏ اند كه رونوشت آن را به آقاى اخوى بزرگ[سیدمحمد روحانی] فرستاده‏ اند و پس از هتاكى مرقوم داشته ‏اند: ▫️«من سرگرم به جمع ‏آورى مداركى كافى هستم تا شما و فرزند شما را به جمعيت روحانيت و ملت ايران معرفى نمايم، با ابراز انزجار از اعمال ظالمانه شما، ، پاريس». ▫️اينجانب اين تلگراف را به احدى نشان ندادم، حتى به مصطفى... اينجانب با آقاى اخوى مكاتبه ندارم لكن شما اگر مكاتبه داريد مرقوم بفرماييد: ▫️جنابعالى در اين امر زحمت نكشيد، زحمت شما را در قزوين و در تهران پشت راديو به تفصيل و شواهد و بعضى از سنخ خودمان على ‏المحكى در قم با نشر كتابچه و هتاكى فوق‏ العاده كشيده‏ اند و بعيد است شما بيش از آنها مدارك پيدا كنيد... جناب ايشان خوب است كسى را بترسانند كه دلبستگى به اين مسند را مقصد اعلاى خود محسوب مىیدارد. ▫️مرقوم شده است: «در قم كسان منتسب به شما نامه ادعايى را منتشر نموده ‏اند»، خوب‏ است مرقوم داريد كه اينها چه اشخاصى هستند؟ البته اشخاص بسيارى به مقاصد مختلفه به اينجانب خود را منسوب می‏كنند حتى اشخاص منحرف از قبيل حزبی ‏ها لكن اين امر باعث نمی‏شود كه اينطور امور مربوط به من باشد... ▫️من به جنابعالى دارم و مدتى كه محصور بوديد هر روز دعا كردم به شما...، چطور ممكن است كه يك نفر انسان اگرچه معتقد به معاد نباشد، از كسى كه در مقصد با او همراه است و به هيچ وجه مخالفت از او نديده است، كند يا راضى به اهانت شود. ▫️مرقوم شده است چندى قبل از كسى آمده بود می‏گفت ما هر وقت بخواهيم از شما[آیت الله روحانی] در راديو چيزى بگوييم، اطرافيان فلان[حضرت امام] منع می‏نمايند. ▫️بايد عرض كنم كه آن شخص يا مُفسد بوده است و به دروغ گفته است يا در اشتباه بوده است. من اطرافى ندارم يا پخش فرمايشات شما از راديو بغداد چه ضررى به من دارد... ▫️من از قم اطلاعى ندارم، سركار اگر اشخاصى كه در منزل من هستند، مرتكب اين نحو اعمال هستند، مرقوم داريد با اسم تا آنها را تصفيه كنم و اما فشارهايى كه به شما می ‏آورند، نه ضرر دنيايى دارد و نه اخروى. انسان اگر به عمل كند هرچه شود به نفع اوست.» 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
بررسی مختصات شخصیت و شاکله امام خمینی(ره)-227-55.mp3
463.4K
💠 برجسته کردن و الگو کردن حوزه نجف در مقابل حوزه قم بخاطر تضعیف اندیشه امام خمینی! 🎙 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
7️⃣ نوع مواجهه و برخورد امام با مخالفین و منتقدینش 🌱 یکی دیگر از ویژگیهای که بنده در دیگر شخصیتهای بزرگ کمتر دیدم، این بود که ایشان نسبت به مخالفان سرسخت خویش در میان طلاب، علما و روحانیون، بسیار و عمل میکرد و با آنان بـرخـورد می نمود. 🌱 از حجة الاسلام و المسلمین آقای شنیدم میگفت: طلبه ای در نجف به حضرت امام خیلی بد و بیراه میگفت و اهانت را به نهایت رسانده بود. او بسیار بددهن بود و هر چه به دهانش می آمد می گفت. 🌱 مدتی ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که با او چکار بکنم؟ شبی فکر کردم و بین خود و خدا به این نتیجه رسیدم که پرداخت به او جایز نیست فلذا شهریه اش را در آن ماه قطع کردم. او هم نامه ای به امام نوشته و از من شکایت کرده بود. 🌱 بدون این که از موضوع خبر داشته باشم، فردا صبح مثل همیشه به منزل امام رفتم تا به کار روزانه دفتر بپردازم. همیشه وقتی وارد می شدم و سلام میکردم حضرت امام با روی گشاده از من استقبال و احوالپرسی میکرد، ولی این بار دیدم فقط به جواب سلام اکتفا کرد و خیلی ناراحت و اخمو است. با خود گفتم شاید از ایران در ارتباط با نهضت خبر ناگواری به ایشان رسیده است، به خاطر آن حالشان مساعد نیست. 🌱 چند روز همین وضع ادامه یافت تا این که با قرائنی فهمیدم ایشان از من ناراحت میباشد. در مسیر منزل به محل تدریس که ملازم حضرت امام بودم، عرض کردم: آقا! از من چه خطایی سر زده است؟ چرا از دست من ناراحت شدید؟ 🌱 آقای قرهی میگفت: همین طور که به راهمان ادامه میدادیم، ایشان ایستاد و خطاب به من فرمود: آقای مگر قرار است همه ما را مدح و ثنا گویند؟ مگر قرار است هر کسی که از ما تعریف و تمجید کرد، فقط به او شهریه بدهیم؟ چرا شهریه فلان طلبه را قطع کرده ای؟ بر فرض هم او خطاکار باشد، گناه زن و بچه اش چیست؟ آیا آنها نان و لباس لازم ندارند؟ 🌱 آقای قرهی گفت: در حالی که به شدت غافلگیر شده بودم، روی دو پایم خشک شدم. عرض کردم آقا فرمایش شما صحیح است ولی بینی و بین الله این گونه تشخیص دادم. منظور دیگری نداشتم فرمود بیخود این گونه تشخیص دادی، هر چه زودتر برو به منزلش و شهریه او را دو برابر تحویل بده. او هر چه گفته به من گفته است. او این جور مرا میشناسد، بگذار بشناسد. 🌱 همان طوری که قبلاً گفتم حضرت امام در درس اصول، اغلب مبانی مرحوم را با استدلال و برهان مورد نقد قرار میداد. وقتی به نجف هم تبعید شد، همین کار را در آنجا نیز پی میگرفت و این در حالی بود که اکثر مراجع و اساتید برجسته نجف جزو شاگردان مرحوم میرزای نائینی به شمار می آمدند و برای آنها باور کردنی نبود. 🌱 در این میان برخی از افراد مانند آقای [برادر بزرگتر سید صادق روحانی] چون در برابر استدلال های منطقی و روشن امام جوابی نداشت به روش و روی آورده بود. 🌱 نقل میکرد در نجف به درس حضرت امام می رفتم، روزی آقای جلوی مرا گرفت و گفت: یادت باشد که تو هم با رفتن به درس این سید(امام خمینی) به حوزه نجف و مراجع و اساتید آن توهین کردی. 🌱 آقای راستی در جواب گفته بود: اتفاقاً من هم روزهای اول مثل تو خیال میکردم و تصورم این بود که ما فوق مطالب مرحوم نائینی و شاگردانش مطلبی وجود ندارد، ولی وقتی در درس این سید حاضر شدم فهمیدم که خیلی اشتباه میکردم و هم اکنون نیز پشیمان و ناراحتم که چرا دیر متوجه این موضوع شدم و فرصت استفاده بیشتر از محضر این سید را از دست دادم. منظورم از نقل این نکته ی تاریخی در اینجا بزرگواری و آقا منشی حضرت امام بود. 🌱 آقای سید محمد روحانی که این قدر نسبت به ساحت مقدس حضرت امام تند و تیز بود، ولى معظم له در طول اقامت در نجف حتی یک بار هم در مقابل حرکت های این چنینی او عکس العمل نشان نداد و همواره اطرافیان و شاگردان را نیز از واکنش نسبت به او باز می داشت. 🌱 حضرت امام واقعاً مجسمه و مصداق بارز آیه مبارکه «اذا مروا باللغو مروا کراماً» بود. حتی پس از پیروزی انقلاب که معظم له در اوج قدرت مطلقه قرار داشت، وقتی آقای سید محمد روحانی از دست فرار کرد و به ایران آمد و در شهر قم ساکن شد، در همان روزهای اول ورود او، حضرت امام فرزندش را به عنوان احترام و پذیرایی پیش او فرستاد و از وی دلجویی و تفقد به عمل آورد. 🌱 چنان که بعدها نیز هر از چند گاهی این عمل از سوی معظم له تکرار میشد و این در حالی بود که او(سید محمد روحانی) تا آخر عمر همان حالت گذشته را در خود داشت و یک قدم هم عقب ننشست، ولی در قاموس و به دور از انصاف بود که هر کسی ایشان را مدح و ثنا نکرد، شهریه اش قطع شود. 📚خاطرات ، ص115 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ توبه... 🔹بعد از چند روز پیگیری برا اینکه امسال شهرستان رو داشته باشیم، نهایتا خودم تنها موندم و بعدا یکی دیگه از دوستان هم اضافه شد و بقیه دوستان به هر دلیلی براشون مقدور نشد که همراهی کنن. 🔸خلاصه بنا شد امروز برم متوسطه اول کلاس هشتم، مدیر میگفت شلوغ ترین کلاس ماست، میگفت بعد از اغتشاشات اخیر هم تحرکاتی تحت عنوان ، ، داشتن. 🔹وارد کلاس که شدم گفتم دوست دارید مباحثی رو از خودم مطرح کنم یا اینکه به سوالات شما پاسخ بدم، همه گفتن سوالات ما. چند دقیقه فرصت دادم سوالاتشون رو بنویسن. 🔸بعد از دیدن سوالات، حدسم درست بود، تقریبا 90 درصد سوالات درباره ، و بود. از قبل به مدیر گفته بودم کلاسی برم که حداقل دو سه جلسه بتونم برم لذا قبول کردن که امروز دو جلسه با این کلاس داشته باشم. 🔹تمام تلاشم این بود که بتونم بچه ها رو تغییر بدم، نه اینکه صرفا پاسخ چند شبهه رو داده باشم اما خب دو جلسه خیلی کم بود. 🔸جلسه اول عمده سر و صدا میکردن و کمتر به صحبت هام گوش میکردن. بعد از ده بیست دقیقه، یه نفر به مرور حجابش رو برداشت، بعد از چند لحظه نفر دوم، بعد نفر سوم و... تو جلسه اول تقریبا 7 8 نفر کلا حجابشون رو بیرون آوردن. 🔹سعی کردم خیلی با آرامش به بحثم ادامه بدم و به سوالاتشون پاسخ. خیلی تلاش کردم بهشون فهمونم این همه راه از قم نیومدم برا کردن، فقط و فقط اومدم که با هم کنیم که از این مسیر به و برسیم. 🔸چند جا اشکالاتی مطرح کردن که واقعا درست میگفتن به خاطر همین صریحا بهشون حق دادم، میخواستم یه کم از فضای احساسی جدا بشن و به یک سری چیز ها فکر کنن. 🔹عجیب بود، خیلی از چیزهایی که فکر میکردم این رو دیگه حداقل باید به گوش شون خورده باشد اما با کمال تعجب میدیدم خیر، اینجوری نیست. بدیهی ترین چیزها رو هم بعضا نشنیده بودن یا منکر بودن. غلبه احساس به شدت فراوان بود، به شدت تحت تاثیر اتفاقات اخیر و شبکه های مجازی بودن. 🔸اواخر کلاس عمده بچه ها به حرف هام گوش میدادن و فقط چند نفری میدیدم دارن کار خرابی و سر و صدا میکنن. خلاصه زنگ کلاس خورد اما بچه ها همچنان نشسته بودن و گفتن میخایم کلاس بمونیم. 🔹 که تموم شد، معلم عربی اومد و گفت بچه ها باید امتحان بدن و بعد از امتحان جلسه دوم رو شروع کنید. سر و صدای بچه ها بالا رفت... 🔸کلاس دوم که شروع شد، همون ابتدا گفتم ، هر کی میخاد میتونه از کلاس بره بیرون و غیبت هم نمیخوره، تقریبا 5 6 نفری رفتن بیرون، دوباره شروع کردم و از زاویه دیگه ای به سوالاتشون پاسخ دادم. 🔹اما این بار با توجه به اینکه چند نفر از کلاس خارج شده بودن، مابقی تقریبا کامل داشتن به بحثم گوش میدادن، اون چند نفر که حجابشون رو تو جلسه اول برداشته بودن هم این بار حجابشون رو گذاشته بودن و تا انتهای کلاس کسی دیگه نکرد. 🔸به روشنی داشتم اثر صحبت هام رو حداقل روی نصف بچه ها میدیدم، نصف دیگه رو هم به نظرم حداقل به فکر واداشته بود. مدرسه ای که میگفتن کلا تا حالا سر کلاسمون نیومده... 🔹برداشتم این بود که اگر کسی به صورت مداوم با اینها ارتباط داشت، حداقل اثر مستقیم روی نصف بچه ها میتونست بذاره و اثر غیر مستقیم روی مابقی بچه ها اما حیف که خیلی خیلی از این چیزها غافلیم، خودم رو میگم... 🔸حقیقتا خوردم چرا تو این چند سال وقتی برمیگشتم شهرستان دغدغه ام این نبود که برم مدارس و با بچه ها گفتگو کنم، واقعا بچه ها حق داشتن اینجوری فکر کنن، فضای خانواده ها رو در نظر بگیرید، فضای رفقاشون، فضای جامعه، فضای مجازی و... 🔹همه و همه موثر بودن در شکل گرفتن این شخصیت ها اما تقریبا ما در شکل گرفتن شخصیت مثبت اینها هیچ نقشی رو ایفا نکردیم، البته خودم رو میگم، تقریبا هیچ نقشی... 🔰خدایا از این همه کوتاهی میکنم، توبه ام را بپذیر... 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ ... 🔹نمیدونم چرا اما از قبل چندین بار به دوستان مسئول و هماهنگ کننده گفتم فقط ، اونم فقط کلاس 11 یا 12 رو هماهنگ کنن اما هم دیروز و هم امروز تقدیر به نحوی شد که برم مدارس ، دیروز کلاس هشتم، امروز هم کلاس هفتم و نهم. 🔸خلاصه بعد از هماهنگی های امروز گفتن برید . حدود 25 30 نفر تو کلاس بودن. از حیث خیلی با مدرسه دیروزی که رفته بودم متفاوت بود، عمده بچه ها حجاب خوب داشتن الا سه چهار نفری که اون هم مقداری از موهاشون بیرون بود. 🔹ابتدای کلاس گفتم دوست دارید مباحث خودم رو مطرح کنم یا سوالات شما رو پاسخ بدم؟ به خلاف کلاس دیروزم، اینجا همه گفتن دوست داریم مباحث خودتون رو بشنویم. هم این نکته و هم نکته قبل برام بود. 🔸اما اینکه کلاس با این تعداد دانش آموز، به شدت آروم بودن، به شدت به حرف هام گوش میکردن، خیلی کم وسط حرف هام میپریدن، با خودم میگفتم کلاس نهمی، اون هم با این تعداد دانش آموز، این همه آروم، مگه داریم؟ 🔹خلاصه سعی کردم از زاویه ای جدید اهمیت و جایگاه بحث و در لابه لاش یه سری مباحث دیگه رو براشون تبیین کنم به نحوی که خسته کننده نباشه و بتونه در اونها ایجاد کنه. البته لابه لای مباحث سوالاتشون رو هم میپرسیدن ولی مقدارش خیلی کم بود. 🔸اما این آرامششون، خوب گوش دادنشون، سر و صدا نکردنشون، اینکه کم سوال بودن و بیشتر دوست داشتن مباحث من رو بشنون و... همه و همه برام خیلی عجیب بود، به شدت کم تاثیر نسبت به ، حداقل من بروز خاصی ندیدم، دقیقا به خلاف مدرسه ای که دیروز رفته بودم. 🔹خلاصه این کلاس تموم شد و قرار شد ساعت بعد بریم ، تعدادشون کمتر بود، حدود 20 نفر. بچه های این کلاس هم خوب بود الا سه چهار نفر خصوصا دو نفر که وضعیت حجاب مناسبی نداشتن 🔸وارد کلاس که شدم، همین دو دختر دست تو گوشاشون گرفتن که حرف های من رو نشنون، برام جالب بود، سعی کردم هیچ واکنش خاصی نشون ندم، 5 دقیقه ای که گذشت چون بحث داشت به جاهای جذاب میرسید دیدم آروم دست هاشون رو از گوششون بیرون آوردن و بعد شدن جزو فعال های توی بحث. شاید نصف یا یک سوم بچه ها وقتی صحبت میکردم میکردن که برام جالب بود. 🔹خلاصه این کلاس هم از جهات متعدد خیلی شبیه به کلاس قبلی بود، این مدرسه و مدرسه ای که دیروز رفته بودم، با اینکه هر دوشون متوسطه اول بودن اما تفاوتشون خیلی محسوس و واضح بود، تو ذهنم داشتم بررسی میکردم علتش چیه؟ تا اینکه وارد دفتر شدم و چند دقیقه ای با مدیر و معاونشون صحبت کردم. 🔸دیدم چندین عامل به نحو جدی موثر بوده، از جمله مهمترین عواملش، شخص و مدرسه بود. واقعا برا مدیر و معاون پرورشی مهم بود علاوه بر درس، بچه ها تربیت صحیح هم بشن، رشد دینی هم داشته باشن و... 🔹عامل مهم دیگه به تبع همین مسئله، دعوت از چندین اعم از طلبه خواهر یا برادر توی همین مدت سه ماهه امسال بوده، میگفت شما نهمین روحانی هستید که تو همین مدت به مدرسه ما میاید. 🔸تازه داشتم متوجه میشدم این مدرسه با مدرسه ای که دیروز رفته بودم به چه چیزی برمیگشت: این مدرسه با پیگیری های معاون پرورشی مدرسه تو این مدت کوتاه، من نهمین روحانی اونجا بودم اما مدرسه دیروزی، من اولین روحانی اونجا بودم چون به هر دلیلی مسئولین اون مدرسه خیلی پیگیر روحانی و مسائل فرهنگی اونجا نبودن. 🔰 اینجاست که انسان میبینه مثل یک بمب میتونه موثر واقع بشه، اینجاست که و در تربیت به خوبی خودش رو نشون میده... 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ انجیل و تورات واقعی 🔹حقیقت با حقیقت تفاوتی ندارد. همان چیزی را که آورده است، اسلام شاید اضافه هم داشته باشد. چون اسلام بعداً آمده؛ 🔸اما مشکل اینجا است که این انجیلی که دست شماست، انجیلی نیست که خدا از آسمان فرستاده باشد. اینها است. احتمال دارد آن دست یهودیها باشد؛ . آنها خیلی آدمهای هستند. 🔹بعید نیست و را داشته باشند. البته قایم میکنند و به کسی نشان نمیدهند. اما اینهایی که ما داریم، و من هم دارم، روایت است. با چیزی که خدا بر قلب حضرت عیسی نازل کرده است فرق میکند. 🔸آن انجیل متأسفانه الان در اختیار کسی نیست. اگر آن بود، خیلی از مشکلات حل میشد. آدم میگذاشت کنار قرآن و میدید که اینها با هم هیچ تفاوتی ندارند. 📚بیانات در منزل خانواده شهید ارمنی «»؛ دی ماه ۱۳۹۴. ➕مطالعه کامل متن و حاشیه این دیدار: https://khl.ink/f/35223 ➕دانلود کلیپ این دیدار: https://khl.ink/f/35212 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ پدیده ای به نام اینستا 🔹تقریبا برام مسجل شده که همه ما باید یه پیج توی داشته باشیم تا حداقل همین محتواهای بدیهی و روشنی که توی برای هم دیگه میفرستیم رو با یک و سلیقه ای توی اینستا بذاریم تا حداقل اون بخش از مخاطبین مون رو که بیشتر اونجا پرسه میزنن و در امثال ایتا حضور ندارن، بتونیم تغذیه کنیم. 🔸امروز روز عجیبی برام بود، تقدیر باز هم ما رو به مدرسه برد اما این بار . وارد کلاس که شدم دانش آموزان حدود 20 25 نفر بودن، در ظاهر بدک نبود، غیر از 5 6 نفری که نصف و نیمه پوشش سر نداشتن. 🔹ابتدا گفتم مباحث تو ذهن خودم رو بگم یا بیام سراغ سوالات تو ذهن شما؟ همه گفتن سوالات ما. اول یه مقدمه براشون رفتم و بعد رسیدم به سوالات اونها. مدارس قبلی هم بعضا میدیدم که تحت تاثیر هستن، اما اینجا جور دیگه ای بود. خیلی خیلی متاثر از فضای مجازی خصوصا بودن. 🔸البته به حرف هام خوب گوش میدادن اما سوالاتشون خیلی زیاد بود، از این شاخه میپریدن به اون شاخه، خیلی سعی میکردم یکی یکی سوالاتشون رو پاسخ بدم اما مگه وقت اجازه میداد، به سرعت در حال تمام شدن. 🔹سوالاتشون رو که پرسیدن، دیدم عینا همون پُست هایی هست که امثال تو اینستا گذاشتن، جالبیش اینجا بود که با تردید هم نمیگفتن بلکه از بهش اعتقاد داشتن، پیش خودشون انگار این مسائل از هم بالاتر باشه. 🔸از استناد خنده دار اون خانم بازیگر به گرفته تا اینکه چرا خامنه ای بچه هاشو فرستاده اروپا خوشگذرونی اما اینجا رو میکشه؛ از اینکه چرا این همه آدم مثل رو میکشید گرفته تا اینکه چرا به فلانی تجاوز کردید، چرا این همه بخور بخور راه انداختید و... 🔹خب سوالات خیلی زیاد بود، به خاطر همین فقط رسیدم سه چهار مورد رو که خیلی هم با اعتقاد و یقین میگفتن بررسی کنم و تهش هم تقریبا تو کلاس قبول کردن که اشتباه میکردن اما باز دست میزاشتن رو چیزهای دیگه و مجدد با یقینی عجیب و غریب مطرحش میکردن. 🔸فکر میکردم حداقل با پاسخ دادن به همین سه چهار سوال، بعد کلاس احتمالا یه کم از موضع خودشون عقب نشینی کنن و حداقل این قدر با یقین مطرح نکنن اما دیدم کلاس که تموم شد ریختن سرم و دوباره همون حرف ها رو تکرار کردن 🔹هی میگفتم مگه من پنبه این ها رو تو کلاس براتون نزدم، ولی انگار هنوز به قلبشون رسوخ نکرده بود، خب شاید طبیعی بود چون تیرهای اینستا خیلی عمیق تر به قلبشون نشسته بود که به این راحتی قابل پاک کردن نبود. قطعا اگه این جلسات داشت میتونست اثرات جدی در این بچه ها ایجاد کنه، چه اینکه در همین حدش هم به نظرم روی بعضی شون که اثر خیلی خوب داشت رو برخی هم کمتر 🔸از بچه ها خواستم از بخوان که یه جلسه هم چهارشنبه بزاره تا بحث رو ادامه بدیم، خودمم بعد کلاس به مدیر گفتم داستان اینجوری هست و اگه میشه حتما یه کلاس چهارشنبه به من بدید که ادامه بحث رو با این بچه ها داشته باشم اما مدیر هم آب پاکی رو ریخت روی دست من و گفت به هیچ وجه امکانش نیست، شما رو به خیر و ما رو به سلامت. 🔹تو همون چند دقیقه ای که باهاش صحبت کردم، متوجه شدم تقریبا خاصی تو این بحث ها نداره، میگفت کلا تا حالا هیچ اینجا نیومده، اگه الانم من رفته بودم، به خاطر اصرار خودم بود و گرنه اونها طلب خاصی نداشتن، سال گذشته هم خبر خاصی از روحانی اونجا نبوده. 🔸بله اگه وضعیت مدیر و پرورشی مدرسه اینچنین باشه، روحانی هم اونجا حضور نداشته باشه، قطعا نتیجه اش میشه همون که من دیدم. 🔰خدایا به حق (س) بچه های ما رو از دست ایادی دشمن نجات بده و به دامن اهل بیت برگردان، دوستان این شب ها تو ها تون برا این بچه ها هم دعا کنید، بخواید که به خودشون برگردن. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ عصبانیت از ذکر یا زهرا(س) ▪️تمامی بازجوهای کمیته مشترک ضد خرابکاری معتاد و الكلى بودند و بسیار قسی القلب. ▪️تازه وقتی متوجه میشدند متهم مذهبی هم هست، شکنجه ها چند برابر میشد. ▪️ از بازجویان از آوردن نام (س) خیلی عصبانی میشد. ▪️هر وقت یکی از زندانیها زیر شکنجه اسم ایشان را می آورد، میگفت: ➕«اسم هر کس را میخواهی بیاور، این اسم را نیاور. اگر بیاوری آن قدر میزنمت تا بمیری.» 📚 خاطرات ، ص۲۸۶ 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
تاریخ دیروز، امروز، فردا
❇️ پاسخ شهید بهشتی به طراحان رفراندوم #آمار_دین_داری_مردم ▫️«طرح مسئله #رفراندوم، درست به منظور #ت
❇️ 🔹چند نفر از دوستان از آماری که تو این پیام داده بودم پرسیدن، الحمدلله فایل ارائه این جلسه تو آپارات بارگذاری شده، فایل صوتیش هم هست. 🔹پیشنهاد میکنم حتما حتما فایل این جلسه رو گوش کنید، شاید به بخشی از محتوای ارائه شده در این جلسه اشکال داشته باشید، اما بالاخره نتیجه کار علمی یک گروه کارشناسی شده این آمارها، صرف خود این میتونه قابل توجه باشه 🔹اگر میخاید یک از اسلامی داشته باشید، نه شناختی که فضای مجازی برای ما تصویر کرده، پیشنهاد میکنم حتما این فایل رو گوش کنید. 🔹بخش دوم جلسه هم مربوط به تحلیلی از اتفاقات و هست، مبتنی بر همان شناختی که در بخش اول ارائه شده بود. ➕دیدن فیلم تصویری با ارائه طه رضا نیرهدی ▪️بخش اول: https://www.aparat.com/v/pb9E5 ▪️بخش دوم: https://www.aparat.com/v/V49tZ?playlist=1874593 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ به جای رفتن به مدارس 🔹دیروز بعد از پیگیری برای اینکه ببینم کدوم یکی از مدارس هماهنگ شده، متوجه شدم هیچ مدرسه ای رو هماهنگ نکرده، 🔹گفتن ظاهرا قراره وزیر آموزش پرورش بیاد و آقایون مشغول جلسات برای هماهنگی برنامه هستند، خب قبول باشه ان شاالله. 🔹البته خب بیکار ننشستیم، به جاش با شهر که تازه منصوب شدن جلسه ای گرفتیم و برنامه ریزی یک برنامه تبلیغی مدارس برای هفته و رو دنبال کردیم. 🔹امسال شروع اعتکاف از شنبه 15 بهمن هست، به مدت سه روز، دقیقا دهه فجر هم مقارن با این ایام شده، بهترین فرصت هست برای اینکه بشه بخش زیادی از دانش آموزان رو به اعتکاف کشوند و اونجا برنامه ریزی خاص برا این بچه ها کرد. 🔹این برنامه ریزی خاص برا بچه هایی که اومدن اعتکاف اما صبح ها که معتکفین خواب هستند هم میشه برنامه ریزی عام برا بقیه بچه ها که تو مدارس هستند کرد و وارد مدارس شد. 🔹خلاصه امام جمعه هم بسیار همکاری کردند تا بشه یه طلاب شهرستان برگذار کنیم تا طلاب منطقه(شهر ما فقط 70 مبلغ برادر و خواهر در داره) بتونن با توان بیشتری به مدارس ورود کنند و یک تیم منسجم بشن. بچه های قمی رو هم بتونیم به خط کنیم برا اون هفته که عالی میشه. 🔰 از الان برا اون هفته کنیم... 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ سیره امام در عمل به قانون دیگر کشورها ▪️یکی از مواردی که در اتفاقات اخیر زیاد میدیدیم، زیر پا گذاشتن بلکه له کردن توسط عده ای بود. استنادشون هم به بود، میگفتن شما خودتون تا خواستید کردید حالا که به ما رسیده قانون مدار شدید. ▪️راست میگن شاید عده ای از انقلابی ها قانون خیلی براشون مهم نبوده، کسانی که در هم رو رقم زدن، چه اینکه همین الان هم ممکنه خیلی ها رعایت نکنن اما جالبه بدونیم اتفاقا به عنوان رهبر انقلاب 57 به شدت روی قانون تاکید داشتن حتی قانون کشورهای غیراسلامی. در ادامه به چند مورد از سیره ایشون در احترام به قانون دیگر کشورها اشاره میکنیم: 1️⃣ خانم نقل میکنند: «یکی از خصوصیات بارز امام این بود که حتی در مملکت کفر هم حقوق و قوانین اجتماعی آن جامعه را رعایت می کردند. ▪️از جمله وقتی در برادران پولی جمع کرده و گوسفندی خریدند و آن را در پشت حیاطی که امام برای نماز به آنجا می آمدند، ذبح کردند و به مناسبت مقداری از آن خوراک تهیه کردند و مقداری از آن را هم برای منزل امام فرستادند. ▪️چون در فرانسه قانونی وجود دارد که طبق آن ذبح هر حیوانی در خارج از کشتارگاه به خاطر رعایت مسائل بهداشتی ممنوع است تا امام از چنین قانونی اطلاع یافتند، فرمودند: چون تخلف از قانون حکومت اینجا شده است، من از این گوشت نمی خورم.» 📚برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ ج 4، ص 291 2️⃣ از همراهان امام در نقل میکنه: ▪️«یک‌بار چند تا از دوستان دو عدد مرغ کشتند و خوراک مرغ درست کردند و وقتی برای امام بردند، امام اعتراض ‌کردند و نخوردند. بعداً هم گفتند: من راضی نیستم در این‌جا کاری خلاف قانون و مقررات فرانسه انجام شود... یک بار یک گوسفند می گیرند و در همان باغ ذبح می کنند و یکی از دوستان همان نیمه شب شروع کرد به درست کردن . صبح به حاج مهدی[] گفت شنیده ام دیشب علیه تو کودتا کرده اند! او هم گفت می کنم و به گوش امام رساند و امام نیز علاوه بر آنکه از آن غذا نخورد، به شدت آن را منع کرد. تا اینکه بعد از چند روز توانستیم توسط ترک ها و مراکشی ها گوشت برایشان فراهم کنیم.» 📚مجله حضور، ش 80، ص 240 3️⃣ یکی از شاگردان امام نقل میکنه: «من در ایام اقامت امام در ، به دلیل ممنوع‌الخروج بودنم، به‌صورت به نجف رفتم و خدمت حضرت امام رسیدم. ظهر بود، در اتاق را باز کردم و سلام کردم. فرمود: ▪️علیکم‌السّلام. شما هم قاچاق آمدید؟ گفتم: بله. بعد امام فرمود: «‌دیگر به شکل قاچاق نیایید. هر وقت خواستید بیایید، با گذرنامه باشد» و این اصرار امام برای آن بود که مرا به رعایت قانون وادار سازد.» 📚پا به پای آفتاب، ج4، ص157 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
به نظرتون چرا مردم، از با حجاب گرفته تا کم حجاب، از پیرمرد گرفته تا دهه نودی، از فقیر گرفته تا غنی، از معترض گرفته تا غیرمعترض، همه و همه الان چند روزه که هجوم آوردند سمت گلزار شهدای کرمان؟ آیا غیر از اینه که مردم عمیقأ عاشق هویت و اهداف و آرمان های حاج قاسم بودند؟ عمق مسئله چیه؟ حاج قاسم می‌گفت جمهوری اسلامی حرمه و حفظش واجب، یعنی این همه جمعیت میلیونی که زیر تابوتش رو گرفتن و الان رفتن به زیارتش، مخالف اصل جمهوری اسلامی اند یا معترض به عملکرد ضعیف و غیرانقلابی مسئولین؟ به نظرتون چند درصد از مردمی که زیر تابوت حاج قاسم رو گرفتند و الان یا خودشون یا دلهاشون رفته زیارت حاج قاسم حقیقتا با اصل جمهوری اسلامی مشکل دارن؟ قضاوت با شما اما یعنی این همه جمعیت، مردم ایران نیستند؟ اتفاقات اخیر دستگاه محاسباتی خیلی ها رو بهم ریخت، همه اش فکر میکردن فرداست که دیگه انقلاب برگرده، از این وری گرفته تا اون وری، اما... البته که همه مردم ایران هم اینها نیستند، نباید این اشتباه رو هم کرد... 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ محکوم شرایط نباش!(بخش اول) 🌱 یکی از مسائلی که جوون های ما خیلی دچارش اند، اینه که معمولا محکوم شرایط اطراف خودشونند، چون از حیث درونی دارای کافی نیستند، خیلی راحت رنگ محیطشون رو میگیرند. 🌱 یادم نمیره تازه دو سه ماه از ورودمون به نگذشته بود که رفیق اذان گو و مذهبیم، کسی که به هیچ وجه فکرش رو هم نمیکردیم، دیدم رنگ هم اتاقی هاش رو گرفته و داره میکشه، چند روز بعد متوجه شدم دار شده و... 🌱 از این نمونه ها من که کم ندیدم، شما هم حتما زیاد دیدید، چه بسا خود ما هم خیلی دچارش شدیم اما نکته اش چیه؟ نکته مهمش اینه که تهی و خالیه. هر وقت کسی کنه، نداشته باشه، راحت از اطرافیانش رنگ میگیره. 🌱 هرگاه کسی به این قدرت رسید که اطرافش نشد بلکه تونست تاثیرگذار بر اطرافش باشه، این نشون دهنده اینه که چنین شخصی دارای نفس و ای شده. 🌱 بله منکر افراد نیستیم، قطعا محیط اثرگذاره اما به قول (، ص51و187) نکته اینه که هیچگاه انسان، محصور و محکوم شرایط نیست که بگیم دیگه کار تمام شد بلکه نهایتش انسان اثرپذیر از شرایطه، به این معنا که انسان از شرایط و جبرهای پیرامونیش متاثر میشه ولی هیچگاه اون شرایط و جبرها، حاکم بر انسان نیستند. 🌱 اساسا همین شرایط محیطی و جبرهاست که زمینه ، و انسان را فراهم میکنه، به خاطر همینه که انسان هیچگاه محکوم اونها نیست بلکه با توجه به اختیار و آزادیش، افعال و اعمالش میشه. 🌱 پس شرایط، زمینه ساز انتخاب آدمی است، نه حاکم بر انتخاب های او. آدمی محکوم شرایط و موقعیت ها نیست بلکه فرزند انتخاب خویش و زاده موضع گیری هاست. ممکنه دو نفر در یک موقعیت باشند، ولی موضع گیری های متفاوت، اونها را متفاوت میکنه. 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ محکوم شرایط نباش!(بخش دوم) ➕نسبت به نوشته قبلی، آقای (ردپای نور،ج1، ص126) خاطره جالبی از نقل میکنه: 🌱 شب هنگام که روی متکا لم داده بود و دور و برش شلوغ بود، یکی از آدمهای روده دراز به پستش خورده بود و با آب و تاب از مشکلات زندگی اش میگفت و می خواست تا فيها خالدون جریان را برای ایشان تعریف کند. 🌱 حاج آقا در همان حالت لمیده، گاه چشمهایش را می بست و مثلا به حرف های او گوش میداد، ولی هر از گاهی از خُرخُرهای او مشخص میشد که ظاهراً خواب است. آن بنده خدا هم که گاهی شک میکرد شیخ خواب است یا بیدار می پرسید: متوجه میشید حاج آقا؟! 🌱 حاج شیخ هم گویی از میان تمام صحبتها فقط متوجه همین یک جمله شده باشد با همان حالت خواب آلوده سرش را به علامت تایید تکان میداد و با صدایی مابین خواب و بیداری میگفت: آره آره دارم گوش میدم. 🌱 من که داشتم جریان را میدیدم با خودم میگفتم: خدایا! حاج آقا خوابه یا بیدار؟ اگه خوابه چه جوری جواب اینو میده، اگر هم بیداره چرا خُرخُر میکنه؟ یعنی میشه آدم هم خواب باشه هم بیدار؟! و عجیب تر این که بعد از تمام شدن حرفهای آن شخص، حاج شیخ گویی واو به واو حرفهایش را شنیده باشد، خیلی شسته رفته در چند جمله جوابش را داد. 🌱 وقتی سر حاج آقا خلوت تر شد من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم: اجازه هست من هم یکی از مشکلاتم رو براتون مطرح کنم؟ گفت بگو می شنوم. 🌱 جریان ، و روی صداهایی هر چند خفیف را برایشان توضیح دادم و راه چاره ای خواستم. حاج آقا با یک داستان از خودش و پدرش نه تنها مشکل مطالعه ام را حل کرد، که برای حل خیلی از مشکلات دیگر به دستم داد که خیلی جاها به دردم خورد. حاج شیخ گفت: ▪️مشکل تو اینه که روی تو تأثیر میگذارن، نه تو روی شرایط. ما آدما قدرتی داریم که می تونیم خودمون رو با شرایط وفق بدیم. ▪️به عنوان مثال پدرم هم برای مطالعه مشکلی شبیه مشکل تو داشت. پدرم توی شلوغی و سرو صدای بچه ها نمیتونست مطالعه کنه و از اونجا که خانواده ما هم خانواده پُرجمعیت و پُر سر و صدایی بود، قاعدتا ایشون نباید میتونست وقت زیادی برای مطالعه بگذاره، ▪️در حالی که بعد از مدتی پدرم رو میدیدم که نه تنها توی جمعیت و اوج سرو صدای بچه ها نشسته و مطالعه میکنه که بعضی وقت ها در همون حالت خوابش هم میبرد. ▪️این همون آدمی بود که با این سرو صداها اصلاً نمی تونست حتی چند دقیقه کنار بیاد ولی دیدیم جوری خودش رو با شرایط وفق داد و با و که در این کار داشت، نه تنها دیگه نیازی به سکوت نداشت بلکه سر و صدای بچه ها براش آوای لالایی هم بود. ▪️ما باید یاد بگیریم که با هر شرایطی چه جوری کنار بیاییم و در هر شرایطی چه موضعی داشته باشیم وگرنه این شرایط هستن که سوار ما میشن و روی ما تأثیر میگذارند. ▪️اصلاً یه چیز دیگه؛ همین امشب که اون آقا داشت با من صحبت میکرد نمیدونم حواست بود یا نه؟ اگه پانزده دقیقه صحبت کرد، من ده دقیقه اش رو خواب بودم؛ من در چند دقیقه اول اصل مطلبش رو گرفتم و بقیه مطالب رو لا به لای چرت زدن می گرفتم. ▪️این رو هم بدونی بد نیست که من مقدار زیادی از احتیاج به خوابم در شبانه روز رو توی همین چرت زدن های یک دقیقه و پنج دقیقه ای که با رفقا هستم تأمین میکنم ▪️چون میبینم در طول روز که فلان تا فلان ساعت رو مطالعه و درس دارم، ساعتی هم برای نشست و برخاست و حل مشکلات رفقا، مقداری از وقت هم به خانواده تعلق داره و مقداری هم که باید با خدای خودم خلوتی داشته باشم، اینه که وقت برای خواب کم میارم، ▪️پس باید از این یکی دو دقیقه ها کمال استفاده رو ببرم و خواب خودم رو تا حدودی تأمین کنم، این طوریه که با مشکل بی خوابی یا کم خوابی مواجه نمیشم. پس تو هم یاد بگیر بر شرایط تأثیرگذار باشی که البته این کار هم احتیاج به ، و داره. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF