eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
592 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
50 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 اول شهریور ماه روز پزشک است. درمان در مقابله با ویروس کرونا نشان داد آنجا که لازم است پزشکان با جان خود می آیند.... خویش را با سلامتی ما تعویض میکنند! ایثار از این بالاتر!!❤️❤️ احترام کادر درمان و پزشکان عزیز کشورمان،شهدای راه خدمت و سلامت، سر تعظیم فرود می آوریم،این روز را به خانواده‌های این عزیزان شریف تبریک عرض می کنیم.🌷🌷 منبع نشر کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹 https://eitaa.com/Yareanehamra
♦️♦️ قاصدک کوچک صلح هم اگر باشید... ارزشمندتر از یک سفیر کبیر جنگ است. ✍جان_لنون : ❄️تصور کنید، مردی که "همسرش" به شدت "بیمار" است و چیزی به مرگش نمانده. راه نجات یک "داروی بسیار گران قیمت" است که در شهر فقط یک نفر هست که آن را می فروشد. فقیر داستان ما، هیچ پولی ندارد، هیچ آشنایی هم برای "قرض گرفتن" ندارد، به سراغ "دارو فروش" می رود و "التماس" می کند. به دست و پایش می افتد و عاجزانه خواهش می کند آن دارو را برای همسر بیمارش به عنوان "وام یا قرض" به او بدهد. "دارو فروش به هیچ وجه راضی نمی شود، به هیچ وجه.!" مرد ما دو راه دارد. یا دارو را "بدزدد و یا نظاره گر مرگ همسرش" باشد. مرد دارو را شبانه می دزدد و همسرش را از مرگ "نجات می دهد." "پلیس شهر او را دستگیر می کند." کلبرگ، "روانپزشک و نظریه پرداز" بزرگ قرن بیستم، با "طرح این داستان" مردم خواست به دو سوال "جواب" دهند: ۱- آیا کار آن مرد درست بود؟ ۲- آیا برای این دزدی، مرد باید "مجازات" شود؟ چرا؟ معروف کلبرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید.!" وی پس از طرح آن گفت: روی جوابی که می توانید به این سوال بدهید من می توانم "میزان هوش و شعور اجتماعی" شما را تشخیص دهم... "مهمترین قسمت" این سنجش، پاسخ به سوال "چرا" در سوال دوم بود. هر کس "جواب متفاوتی" می داد. "سیاستمداران بزرگ دنیا" به این سوال پاسخ دادند: ، باید "مجازات شود،" دزدی به هر حال دزدی است. پا گذاشتن مقررات،" به هر حال "گناه" است. فارغ از بیماری همسرش. آن مرد "درست نبود" اما مجازات هم نشود. زیرا فقیر است و راهی نداشته. هنگامی که از "گاندی" این سوال را پرسیدند، "پاسخ عجیبی" داد.! گاندی گفت: آن مرد درست بوده است و آن مرد نباید مجازات شود.!" چرا؟ قانون از آسمان نیامده است." ما انسان ها "قانون" را "وضع می کنیم" تا "راحت تر" زندگی کنیم. تا بتوانیم در "زندگی اجتماعی" کنار هم تاب بیاوریم. هنگامی که قانون "منافی جان یک انسان بی گناه" باشد، دیگر قانون نیست.! انسان ها در اولویت است." آن قانون باید عوض شود. گاندی گفت: بر قانون مقدم است. "کلبرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت: بالاترین نمره ای که می توان به یک مغز داد همین است." امید روزی که انسانیت حرف اول رادرجهان بزنه... میتونه آدم باشد.... هرآدمی نمیتونه انسان باشد . ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ویدئوی زیر: قطعه ای کوتاه و شنیدنی از زنده یاد سیمین بهبهانی باصدای فریدون فرح اندوز https://t.me/Yareanehamra
🌹🌹🌹 اول شهریور ماه روز پزشک است. درمان در مقابله با ویروس کرونا نشان داد آنجا که لازم است پزشکان با جان خود می آیند.... خویش را با سلامتی ما تعویض میکنند! ایثار از این بالاتر!!❤️❤️ احترام کادر درمان و پزشکان عزیز کشورمان،شهدای راه خدمت و سلامت، سر تعظیم فرود می آوریم،این روز را به خانواده‌های این عزیزان شریف تبریک عرض می کنیم.🌷🌷 منبع نشر کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹 https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷🌷 #قسمت صد و نود و سوم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی‌نامه شهید محمّد (رضا )صیفو
🌷🌷🌷 صد و نود و چهارم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) شهید محمّد (رضا )صیفوری ( قسمت سوم )   برجای مانده از شهید ی کربلا : مادر شهید سال بعد از اتمام جنگ و پذیرش قطعنامه، راه کربلا باز شده بود. ☆دل های سرشار از عشق امام حسین (ع) جانی دوباره گرفت و سال های انتظار و حسرت به پایان رسید و سیل مشتاقان به‌سوی سرزمین ایثار و گذشت روانه شد. که شنیدم پدران ومادران شهدا را به نوبت به زیارت سیدالشهدا (ع) می برند، اشک شوق از چشم هایم جاری شد. مادر شهید تنها آرزویم زیارت مرقد امام حسین (ع) و شهدای کربلا بود. ☆عمری بود که در زیارت عاشورا و عزا داری های حسین (ع) دلمان در عطش زیارت مولایمان می سوخت وگریه تنها همدم و مونسم شده بود. فرزند شهیدم را که تقدیم راهش کرده و فراقش دردی بود که تنها زیارت کربلا تسکین دهنده اش بود. هر روز، هر ساعت و هر لحظه به زیارت شهید تشنه لب، تشنه تر می شدم. با خود می گفتم: «پروردگارا، یعنی روزی خواهد رسید که به زیارت قبر مطهر فرزند فاطمه (س) بروم؟» آرزو، امید بخش ادامه ی زندگی ام بود تا این‌که هر روز خبرهایی مبنی بر باز شدن راه کربلا از سوی صدام جنایت کار شنیده می‌شد. ☆در همین اضطراب وهیجان روزگار می گذراندم که شبی در عالم رویا، رضا را دیدم که بر در خانه ایستاده است. نگران ومضطرب به نظر می رسید. مهربانانه گفتم: «مادرم، عزیزم رضا جان، چرا بر در خانه تکیه داده ای؟ چرا نمی آیی داخل؟» با شوخی گفتم: «نا پیدایی؟ که ما نمی بینیمت؟» گفت: «مادر، من همیشه اینجا هستم. همیشه شماها را می بینم امّا شما مرا نمی بینید». ☆دستش را مشت کرده بود. احساس کردم چیزی در دستش پنهان است. جلو آمد وگفت: «مادر، دستت را نزدیک بیاور». دست های آسمانی اش را جلو آورد. انگار چیزی را در دستم گذاشت. دستم را عقب کشیدم و باز کردم ودیدم چند دانه مروارید است. از خواب بیدار شدم به همان شکل دستم را بسته دیدم و هدیه اعطایی پسرم را به تذکره و جواز کربلا تعبیرکردم. بعد از این ماجرا در مهر ماه سال 1378 من و پدر شهید، به سمت کربلا، سرزمین دلاوری عباس وپایداری زینب (س) مشرف شدیم و آرزوی دیرینه ی من با عنایت فرزندم برآورده شد. جا بود که به زنده بودن شهدا بیش از پیش معتقد شدم وخدای بی همتا را سپاس گزاردم.   صدایم را شنید و به کمکم شتافت. : خواهر شهید ادامه دارد. نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال تلگرامی و ایتای همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra