eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
919 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بر ناله های روز و شبش اعتنا نشد هر روز آب تر شد و دردش دوا نشد ابعاد جسم مختصرش وقت سجده اش در یک نگاه، بیشتر از یک عبا نشد خاک نمور و سرد سیهچال شد سبب از دردهای کهنه، شبی هم رها نشد دلتنگ بود سخت به دیدار دخترش اما ندیدش آخر و حاجت روا نشد بین فشارِ حلقه ی زنجیرها کسی چون او به ساقِ خُرد شده مبتلا نشد تا مغز استخوان تنش تیر می کشید بی دردسر نشد که شود جابجا، نشد بدکاره هم عوض شد و ذکر جلاله گفت بیچاره آنکه با کرمش آشنا نشد مردی که با حیا به نماز ایستاده بود حتی زمان نافله از او حیا نشد وقتی که زهر، تشنه لبش کرد، لحظه ای گریان به جز به تشنه لب کربلا نشد هرچند سینه اش به روی تخته پاره رفت دیگر شکسته زیر سم اسب ها نشد شکر خدا نماند تنش بر روی زمین شکر خدا که سهم تنش بوریا نشد eitaa.com/abdorroghaye
به مناسبت 24 رجب، سالروز فتح خیبر از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود eitaa.com/abdorroghaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی شبیه فاطمه چون سایه و خیال شدی   شبانه روز فقط مرگ را طلب کردی چه شد که این همه لب تشنه ی وصال شدی؟!   چه حیف! تشنه ی دیدار دخترت ماندی دچارِ غربت این دوری و ملال شدی   میان ظلمت زندان، به قلبِ بدکاره... هبوط کردی و خورشیدِ لم یزال شدی   چقدر وقت نمازت تو را کتک زده اند چقدر مضحکه ی قومِ بدخصال شدی   مگر به ساحتِ پاکِ علی ولی الله چه گفته مرد یهودی، مریض حال شدی؟!   شدید  ناخوشی ساق پا عذابت داد عجیب وقت پریدن شکسته بال شدی   چه گفته اند مقاتل بگو زبانم لال اگر غلط نکنم زنده زنده چال شدی   برای روضه ی جانسوزِ سیدالشهدا همیشه منتظرِ لحظه ای مجال شدی   لبت همین که چنان چوب خشک می لرزید اسیرِ تشنگی شاه بی مثال شدی   برای ذبحِ غریبانه، بین گودالش شبانه گریه کنش در سیاهچال شدی   تنت اگرچه روی تخته پاره رفت اما کجا به زیر سم اسب پایمال شدی؟! eitaa.com/abdorroghaye
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود حتی میان عرش، آن بالا علی بود اصلی ترین اعجاز احمد در رسالت قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد هر جای قرآن گشته ام، پیدا علی بود "ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد شرط کمال بعثتش، تنها علی بود در جنگ های سخت آن دوران، همیشه ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود در سختی جنگ احد، از گِرد احمد رفتند اصحاب نبی اما علی بود آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش در بسترش خوابید بی پروا، علی بود با او کسی احساس تنهایی نمی کرد بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود حیرت زده هستند سلمان و اباذر هر منزلی رفتند در آن جا علی بود با یا علی، موسی کلیم الله گشت و... ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود آن کس که مست سجده هایش بود جبریل آن عاشق دلداده، مولانا علی بود سُبحانَ رَبّی... جای حیرت نیست، محشر دیدی اگر که رَبّی الأعلی، علی بود بالاتر از هر رتبه ای را مرتضی داشت آرامش انسیة الحورا علی بود ممسوس حق بودند در یک نور واحد حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود eitaa.com/abdorroghaye
تو کیستی که حرمت اسلام بند توست معصوم، مستِ وصف مقام بلند توست بدو تولدت چه شد ای ماه هل اتی بوسه به دست های تو زد شاه لافتی تو کیستی که معرفتت عین واجب است دستت به دست فاطمه روز محاسبه است ای عبد صالحی که شدی منتهای عرش رفعت گرفت ذکر تو در ماورای عرش در دل به جز "علی" به کسی جا نداده ای نزد "احد" به گفتن "دو" پا نداده ای ممسوس ذات بی بدل پنج تن شدی هر لحظه جان فدای حسین و حسن شدی روز جمل کنار حسن تا قدم زدی آرایش سپاه جمل را بهم زدی یک عمر می شود‌ شهدا در تحیرند بر جایگاه اُخروی ات غبطه می خورند ماه بلند نیمه شب این قبیله ای فخرت همین بس است، کفیل عقیله ای تسلیم محض بودی و حرفی نداشتی حرف حسین را روی چشمت گذاشتی ای قله ی کرامتِ بی وصف و دامنه هستند ریزه خوار عطایت، ارامنه بی گوهر ولایت تو می شوم ذلیل باب الحوائجِ همه ی خلق، الدخیل عقده گشای هر گرهِ کارهای ما ای آخرین امید گرفتارهای ما صحنت همیشه ملجأ و کهف امان ماست نامت تسلی دل صاحب زمان ماست هر وصفی از وفا و مرامت شنیده ام در تکه پاره های امان نامه دیده ام معصوم ها به پای غمت گریه می کنند بر چوب سالم علمت گریه می کنند بین فرات رفتی و لب هات تشنه ماند جسمت میان لشکری از تیر و دشنه ماند بر چشم های ناز تو چشم حسود خورد در علقمه به چهره ی ماهت، عمود خورد شرمندگی، تمام وجود تو را گرفت وقتی که تیر حرمله، در مشک جا گرفت پای حسین ماندی و نقش زمین شدی یک عمر فخر مادرت ام البنین شدی eitaa.com/abdorroghaye
همین که بوی شب جمعه می رسد از راه اسیر کرب و بلا می شویم با گریه حسین کشته ی اشک است، پس به عشق حسین فدای شاهِ وفا می شویم با گریه eitaa.com/abdorroghaye
خاتم اگر نبود محمد به انبیاء جا داشت بین خلق که پیغمبری کنی از مأذنه صدای اذانت رسیده است تحریر میزنی ز پدر دلبری کنی Eitaa.com/abdorroghaye
مژده ای منتظران مقصد و مقصود رسید معدن رحمت و خیر و کرم و جود رسید  کاش روزی برسد تا که ببینیم همه از سوی کعبه ی حق مهدی موعود رسید Eitaa.com/abdorroghaye
من بی خیال هر دو جهان، عاشقش شدم دیدم ولی که هر دو جهانم دهد حسین Eitaa.com/abdorroghaye
ما را محبتی که به دل بر رقیه هست نزد عزیز فاطمه ممتاز می کند جانم فدای شأن عظیمش که سال هاست با دست های کوچکش اعجاز می کند Eitaa.com/abdorroghaye