.
🔖به یاد مجتهده بانو امین
✍آمنه عسکری منفرد
در سال ۱۲۷۴ خورشیدی بانویی چون مروارید در اعماق دریای عرفان و معرفت، در میان عرفا و علمای برجستهی تاریخ اسلام درخشید که نخستین زن در تاریخ معاصر ایران بود که اجازه اجتهاد گرفت. سیده نصرت امین معروف به بانو امین (رحمة الله) در اصفهان دیده به جهان گشود و بعد از سالها تحصیل علم و معرفت و کسب درجه اجتهاد در سال ۱۳۶۲ در اصفهان به دیار حق شتافت. به فرمودهی رهبر معظم انقلاب، او در عصر خود آیتی از استعداد و استقامت و ظرفیتهای بالای ذهنی زنان تحصیل کردهی دینی ما میباشد که شایستهی الگو شدن برای زن مسلمان معاصر میباشد . این شخصیت فرهیخته معاصر، با همت خود و ارتزاق از خوان معرفت الهی توانسته است کلیه تعاملات خود را بر اساس دستورات مکتب اسلام مدیریت نموده و سبکی برای زندگی سعادتمندانه زنان ارایه دهد. این بانوی مستوره، نمونهی حقیقیِ یک بانوی عفیف و کامل بود که در ۱۵ سالگی ازدواج کرد و همراه با همسرداری و تربیت فرزندان به تحصیل علوم اسلامی فقه و اصول و حدیث پرداخت و با وجود مشکلات فراوانی که در تحصیل بانوان در آن برههی تاریخی وجود داشت، در سن چهل سالگی به درجه اجتهاد رسید و تا پایان عمر همزمان با تالیف کتب متعدد و پاسخگویی به پرسشهای دینی به تأسیس مؤسسات فرهنگی مشغول بود و شاگردان عالمه و برجستهای همچون بانو همایونی و بانو غازی را تربیت کرد از جمله کتابی با عنوان (سرو ناز) هفتصد و پنجاه کلمه در اخلاق و سیر و سلوک الی الله که از ایشان به چاپ رسیده و در دسترس است. از آیت الله مرعشی دربیان مقامات ایشان نقل است که بانو امین در ذیل آیه تسبیح «یسبّح له ما فیِ سَماوات و الارض» آورده که وقتی تفسیر این آیه را مینوشته، ذکر موجودات را میشنیده است. همچنین یکی از جملههای معروف ایشان چنین است که «اگر کسی از خدا در همه حال راضی شد، بداند که خدا هم از او راضی است، در صورتی که بداند هر چه برایش واقع میشود صلاح او و حکمت خداوند است.»
با وجود مقامات والای معرفتی و علمی، برجستهترین ویژگی ایشان به عنوان الگوی بانوی مسلمان؛ توجه به مسائل خانواده، به خصوص احوالات همسر گرامیشان بود. بانو علویه همایونی از شاگردان برجستهی ایشان در این مورد میگوید: «مردم دیدند که در عمر ۹۷ سالهاش تمام حرکات و رفتارش همه انسانی بود. او بانویی بود که به وظایف زنانگیاش بسیار اهمیت میداد وخانهداری و شوهرداریاش همه قرآنی بود و و طرز معاشرت با نامحرم را بسیار رعایت میکرد و تلاش داشت تا با نامحرمی روبهرو نشود.»
همچنین استاد وی آيتالله حاج ميرسيدعلي نجفآبادی میگويد: «روزی كه شنيدم فرزند ايشان فوت کرده، فکر کردم خانم ديگر درس را تعطيل خواهد کرد ولی برعکس، دو روز بعد از من خواستند برای تدريس به منزل ايشان بروم و من از اين علاقه او به تحصيل سخت حيرت کردم و وقتی رفتم با کمال تعجب او را آمادهتر از هميشه ديدم.»
بانو امين به فرهنگسازی در عرصهی عمومی توجه خاصی داشت. بر همين اساس بود که به مقابله با موافقان بیحجابی در سالهای پيش از انقلاب پرداخت و نوشتههای او در باب دفاع از پوشش دينی با عنوان «يک بانوی ايرانی» منتشر میشد. علاوه بر حضور در صحنه فکری، او در سال ۱۳۴۴ با سرمايهی شخصیاش دبيرستان مكتب فاطمه(سلام الله علیها) را در اصفهان تاسيس كرد، تا زمينهی تحصيل دختران در محيطی سالم را فراهم كند. توجه اين بانوی مجتهد ايرانی به حضور زنان در جامعه در محيطی عاری از فساد البته در بزنگاههای تاريخی مانند کشف حجاب نيز نمايان است. دغدغه فکری ایشان در اين زمينه موجب نگارش کتاب (روش خوشبختی) شد. در اين کتاب متذکر میشود: «همانگونه که اگر عضوی از اعضای بدن به بيماری مبتلا شود، ساير اعضا سالم نمیمانند، اگر زنان يک جامعه ـ که از ارکان آن هستند ـ فاسد شوند، جامعهای را به فساد میکشند، بهخصوص اگر فساد يا گناهشان علنی باشد.»
در بحث امور زنان مشی او مشی اعتدال بود؛ نه الگوی زن غربی را میپسندید و نه زن شرقی، بلکه بر اساس اعتدال حرکت میکرد. بانو امین از الگوی زن غربی که زن را به منزله یک کالا میدید، پرهیز داشت و الگوی زن شرقی که مقام زن را در حد تولید نسل محدود میساخت مخالف بود، بنابراین بر حضور فعال بانوان مسلمان در متن جامعه، در کنار رسالت اصلی بانوان در امر انسانپروری تاکید فراوان داشت و بر توحیدمحوری و تبعیت از وجود حضرت زهرا (سلامالله علیها) و بحث اخلاقمداری در خانواده و ارتباط خوب بانوان با همسر و فرزندان سفارش میکرد.
🔗ادامه متن در صفحه نویسنده
#مجتهده_بانو_امین
#الگوی_سوم_زنمسلمان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#اندکی_تأمل
✍مهتا صانعی
او میخواست نقطهی ثقل بدبختی زنان را به نمایش بگذارد. دُرمیشیان را میگویم.
و آنقدر این بدبختی را سنگین نشان دهد که چه بسا زن بودنت را نه مایهی هدفی کارگشا بل، مایهی بسی بدبختی بدانی...
کارگردان فیلم «مجبوریم» در اثرات گذشتهی خودش هم، روی پردهی سینما، زن را نقطهی معلّق داستانش روایت میکند، حتی وقتی اهل تحصیلات هست و برای خودش در جامعه حرفی برای گفتن دارد.
اینجا هم روایت سه زن و هر کدام به نحوی سایههای فرو پاشی را با خود به یدک میکشند. دخترکی ۱۶ ساله که فدای درماندگی و انحصار طلبیِ یک مرد میشود و در این بین حظِّ مادریِ خود را از دست میدهد. وکیلی که به واسطهی آنچه از آورگیِ زنان در جامعه دیده به یک روحِ پر نخوت و سرد تبدیل شده است و خانمِ دکتری که به واسطهی آنچه از باروری ناخواستهی زنان و دردهایشان دیده بسیار رنجور و ناتوان جلوه میکند که گوئیا تنها بستر درمان هرزگی را بستن لولههای باروری دختران و زنانِ در این مسیر میداند.
دُرمیشیان به خوبی تمام فلاکت و خاکستری بودن جامعهی هدفش را نشان میدهد. حتی وقتی خانم وکیل را در سناریوی خودش حذف میکند، در واقع به خوبی رنگ سیاهی جامعه را به رخِ مخاطب جستجوگر خودش نشان میدهد و فریاد میزند، آری همین هستیم. ما مجبوریم که فلکزده ادامه دهیم. ما مجبوریم ببینیم آنچه وجود دارد همین هست و چیز دیگری نیست. زنهای ما مجبور هستند......
شما مجبورید آنچه من گفتم را بپذیرید.
اینجاست که باید به فکر چاره بود. چارهای برای فیلمسازیهای ارزشمند. ما مجبوریم زن را ارزشمند نشان دهیم چون ارزشمند هستیم.
@AFKAREHOWZAVI
✍دکتر زهرا دلاوری پاریزی
از سر کوچه که وارد شد، شماره پلاکش را دیدم، با دیدن راننده، رویم را برگرداندم که فرصت کند، چادر مرا هضم کند و رفتار متناسب داشته باشد؛ زیرچشمی مراقبش بودم، شالش را روی سرش انداخت و کنار من توقف کرد، سوار ماشین شدم.
سلام کردم خیلی مودبانه خوشآمد گفت، تحصیل کرده به نظر میآمد و دارای روابط عمومی بالا، چون نقدی حساب کردم، گفتم خردهاش را نمیخواهم، اصرار کرد، گفتم بالاخره همنام هستیم دیگه.خندید و گفت آره، جالبه! و حدس میزنم شما خیلی خوشاخلاق باشید؛ از لبخندتون پیداست. بعد گفت شما هم مثل من اعتقاد دارید که همه زهراها خوشاخلاق هستند؟ من میگویم اسم آدم روی آدم تاثیر داره.
مردد شدم ادامه بدم یا جواب پیامک ها و چت های ایتا و روبیکا و تلگرام و ..را بدهم.
گوشی را داخل کیفم گذاشتم، گفتم بله معتقدم اگر روزی چندین بار یه کلمه به عنوان اسمش تکرار شود، انسان با آن همذات پنداری می کند.
گفت: اسم پسر اولم را محمد گذاشتم چون خواب دیدم. گفتم خدا حفظش کنه براتون، گفت دعا کنید عاقبت بخیر بشه. توی نور خورشید رژ صورتی رنگ و ریمل روی مژههایش میدرخشید.
هنوز توی تناقض ذهنی خودم بودم، که گفت توی این دوره که همه به مادیات فکر میکنند، خداکنه دو تا بچهام عاقبت بخیر شوند! احساس کردم یک دریا راز پشت این حرف بود.گفتم بله حق باشماست.گفت البته بچه ها تا کوچکند مشکلاتشون هم کوچیکه، اما وقتی بزرگ میشن، مشکلاتشون بزرگتر میشه و دیگه از یه زمانی به بعد همراهیت نمی کنن.
گفتم دقیقا همین نشانه استقلال و بزرگ شدنشون هست.
گفت ولی من به زور با خودم میبرمشون، مثلا هفتهای یه بار میریم خونه مادرشوهرم، و بچه ها که غر میزنن میگم بعدا حسرت می خورین، من که مادر ندارم، حداقل مادر شوهرم رو داشته باشم.
گفت فرزند دومم وقتی میخواست به دنیا بیاد، دو تا از امتحانات ارشدم مونده بود، اگر بهمن اومده بود، من فارغ التحصیل میشدم، پرسیدم چه رشتهای؟ گفت حقوق. بقیه حرفش را خورد و گفت، البته بازم خداروشکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر، این زبان شاکرش شاید تا رسیدن من به دانشگاه حدود ۳۰ بار در دهانش چرخید، بعد بغض کرد و گفت، اگر اون اتفاق تلخ نیافتاده بود، باز حرفش را خورد!
گفتم ناراحت نباش، برای تحصیل همیشه وقت هست! من ۱۰ سال بعد از دیپلم در خانه شوهر بعد از دو فرزندم شروع به درس خواندن کردم و خدا برکتش رو داد الحمدلله، گفت حدس می زدم شما تحصیل کرده یا فرهنگی باشید. گفتم به دانشجوهام میگم بچه ها من میخوام مصداق "زگهواره تا گور دانش بجوی باشم"، دوباره گفت اوه، پس استاد دانشگاه هستین، رشتهتون چیه؟ گفتم کلام و عقاید، بغض کرد و گفت به حجاب و ظاهر من نگاه نکنین، من روزی هزاربار خدا را صدا می زنم، هر از چندی می آیم امامزاده صالح چون بوی امام رضا میده، و بعد گفت من مدیون امام رضا هستم ، اگر سالی یکبار نرم مشهد، اون سال من سال نمیشه، پسرم دخیل بسته امام رضاست، وقتی که دکتر در ماه ۹، بارداری به من گفت، بچه ات زنده نمی مونه، رفتم امامزاده صالح و پسرم رو نذر زیارت امام رضا جان کردم.
چند وقت پیش هم توی امامزاده زار زار گریه کردم و از خدا خواستم راهی جلوی پام بذاره، گفتم همسرتون کجاست، اشکش سرازیر شد و گفت بهم خیانت کرد و من بچه دومم را با گریه و خون دل شیر می دادم، تا برگشت و التماس کرد و چون عاشقش بودم بخشیدمش. بازم خدا رو شکر کرد، که تونسته به خاطر بچه هاش همسرش رو ببخشه و زندگیش رو دوباره سامان بده.
گفت من هر روز که از خونه میام بیرون، آیت الکرسی و ناس و فلق می خونم و یک درصد از درآمدم را به نیت امام زمان کنار می گذارم و تا حالا نشده دستم خالی بمونه و خدا کارم رو درست نکنه. گفتم بله جریان یک درصد طلایی درآمد رو ماه رمضان از استادم شنیدم و توی زندگی همسرم انجامش میدن. بعد
گفتم راستی دیروز روز زیارتی مخصوص امام رضا بوده، از اونجا هر دومون، چشمانمان خیس شده بود.. او می گفت من گریه می کردم و من می گفتم او گریه می کرد.
راه نفسم تنگی می کرد، به من گفت خوش به سعادت دانشجوهای شما که چنین استادی دارند، بهش گفتم اما امروز شما استاد من بودی و من شاگرد این دریای معرفت شما.
گفت نه من حجابم درست نیست، گفتم فقط به اندازه کشیدن ۵ سانتیمتر روسری تون رو به جلوی سرتون کار داره و یه گره محکمتر، و پاک کردن ریمل و خط چشمی که صورتتون رو سیاه مالی کرده، نگاهی به آینه کرد، خنده و گریه اش در هم آمیخت.
گفت دعام کنید، گفتم شما منو دعا کن، خدا در قلب های شکسته است.. نزدیک دانشگاه بودم و با چشمانی خیس از اشک و نگاهی پر از بهت. گفتم سفر خوبی بود ممنونم، گفت مطمئنم خدا شما رو سر راه من قرار داده، خدا رو چه دیدین شاید دوباره برگشتم سر درس و بحث وکشیدن ۵ سانتی متر روسریام جلوتر.به خدایی سپردمش که در تمام سلولهایش وجود داشت، در تک تک کلماتش، در هر هرم نفس و زندگیاش.
@AFKAREHOWZAVI
.
💠🍃 روند نزولی قیمتها
و چند نکته 🍃
✍نظیفه سادات موذن
این روزها خبر پایین آمدن قیمتهای بعضی اقلام مهم زندگی، کمابیش به گوش میرسد. دلار، مسکن، خودرو، گوشی تلفن همراه، بعضی اقلام لوازم خانگی و...
جالب اینجاست که صدای خبرهای پایین آمدن قیمتها، اصلاً در فضای جامعه نمیپیچد و ضریب نمیگیرد! به خلاف وقتی که قیمتها بالا میرود!
این یعنی:
برای #امید آفریدن، خیلی کمتر تلاش میکنیم، تا فشار روانی تراشیدن!
در این اوضاع و احوال، چند نکتهی گفتنی دارم:
💠 از تمام مسئولانی که به هر شکلی در رسیدن به این نقطهی موفقیت نقش داشتهاند، صمیمانه تشکر میکنیم.
تلاش شبانهروزی کسانی که به دل کارهای سخت زدند و اصلاح اقتصاد را از بنیان آغاز کردند و از فحش و سرزنش نترسیدند، قابل ستایش است.
نظام، در بحبوحهی جنگ بزرگ ترکیبی و سنگینی که بر او تحمیل شد، از این امتحان سخت این گونه سربلند بیرون آمد.
هم اغتشاشات را کنترل کرد، هم با وجود این هجمههای سنگین همهجانبه، توانست اقتصاد را در ریل بهبود بیندازد.
💠 میدانیم که هنوز راه زیادی در پیش داریم. میدانیم هنوز فشار اقتصادی از دوش مردم برداشته نشده،
ولی
آیا میتوان اقدامات بزرگ و اثرگذار صورت گرفته را نادیده گرفت و از تأثیرشان در آینده، ناامید بود؟
به نظر میرسد این روزها در طلیعهی روزهای روشن آینده قرار داریم.
زیرا اقدامات بنیادی، مثل کاشتن دانهای هستند که تا به حاصل بنشینند، صبر و مراقبت میخواهند. ولی حاصلشان شیرین و پربرکت است.
💠 ان شاء الله دوستان انقلابی و حزباللهی بزرگواری که در انتقاد شدید و تند و بیرحمانه به دولت، گوی سبقت را از مخالفان ربوده بودند، این روزها به وظیفهی خود بیش از پیش عمل کنند و دستاوردها را منتشر کنند و در راستای عمل به توصیهی ولی امرشان و #امیدآفرینی کوتاهی نکنند.
💠 دوستانی هم که قائل بودند که هرگونه نقد دولت، خیانت است و گویندهاش نفوذی است و... لطفاً کمی جامعتر ببینند و متعادلتر عمل کنند.
💠 این افراط و تفریطها، بیشترین و سنگینترین لطمهها را میزند. نقد دلسوزانه و برادرانه و منصفانه، در کنار تحسین و تشویق مشفقانه، در کنار یاریرسانی و انجام وظیفه در حد توان، موتور پیشرفت و تعالی است.
#امیدآفرینی
#مهار_تورم_رشد_تولید
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
دحو الارض
روز بیست و پنجم ذیقعده هم زمان با «دَحْوُ الاَرْض » (گسترش یافتن زمین) است. در شب این روز نیز طبق روایتی از امام رضا علیهالسلام ولادت حضرت ابراهیم علیهالسلام و حضرت عیسی علیهالسلام واقع شده است.*
همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود علیهالسلام معرّفی شده است.*
در قرآن کریم میخوانیم:
«وَالاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها»؛* «و زمین را بعد از آن (آفرینش زمین و آسمان) گسترش داد.» مراد از «دَحیها» که از مادّه «دَحْو» است، همان «دحو الارض» میباشد.
در آیه دیگری میخوانیم:«وَالاَرْضِ وَماطَحیها»؛* «و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانید.» کلمه «طَحیها» از مادّه «طَحْوْ» بر وزن «سَهْوْ» هم به معنای انبساط و گستردگی و هم به معنای راندن و دور کردن و از میان بردن است و در اینجا به معنای گستردن میباشد. برای این روز اعمالی ذکر شده که در این لینک قابل مشاهده است.👇
https://b2n.ir/e94886
* علی بن طاووس الحسینی، الاقبال (چاپ قدیم موجود در کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1314)، ص525.
* همان.
* نازعات /30.
* شمس /6.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥نخستین همایش بینالمللی #دشمن_شناسی
🖇به مناسبت دومین سالگرد رحلت استاد محمدحسین فرجنژاد
⏰زمان برگزاری: 23 تیرماه 1402
⏱ مهلت ارسال آثار: 6 تیرماه 1402
👈جهت ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر به آی دی ایتا @f_mhfaraji یا سایت زیر مراجعه فرمایید:
🌐farajnejad.ir/hamayesh
http://eitaa.com/joinchat/1842479109C6a0ba6652b
🔖نخستین نفحهی رحمت از آسمان لاهوت به ناسوت
✍آمنه عسکری منفرد
برخی از فلاسفه، حکما و عرفای اسلامی همچون ملاصدرا، هستی و عالمِ وجود را به عوالم چهارگانهی لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت تقسیم کرده و معتقدند انسانها از ابتدای خلقت هستی تا ظهور، همواره در این عوالم چهارگانه در حال تکامل هستند.
آن زمان که حضرت آدم (علیه السلام) با خوردن میوهی ممنوعه از بهشت عالم لاهوت به عالم ناسوت هبوط کرد، بر اساس قاعدهی لطف، خالق یگانهی هستی به نسل بشر فرصت داد تا با طی کردن مراتب رشد، مقام خلیفه اللهی در زمین را کسب کند و دوباره به آسمان لاهوت صعود کند. به استناد آیات و روایات ، اولین نسیم رحمت خاصهی الهی همزمان با هبوط حضرت آدم بر زمین و در روز ۲۵ذیالقعده بود که امام باقر (علیه السلام) در این باره فرمود: «هنگامی که خدا خواست زمین را خلق کند، بادها را فرمان داد که بر روی آب بزنند تا اینکه آب به موج آمد و کف کرد و همه کفها یکجا جمع شد، بعد آن را در محل خانه کعبه قرارداد و به صورت کوهی از کف درآورد، سپس زمین را از دامنه آن کوه بگسترانید، مقصود از کلام خدا «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکهَ مُبارَکاً» همان است که گفته شد» همچنین از امام صادق (علیه السّلام) نقل است که فرمود: «همانا که خداوند زمین را از زیر کعبه تا منا گسترش داد و سپس آن را از منا تا عرفات گسترش داد و پس ازآن از عرفات تا منا گسترده ساخت». ( من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۴۱و ۲۴۲ )
دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از دحوالارض «گسترده شدن زمین» این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند.
حضرت آیه الله جوادی آملی در کتاب صهبای حج این روز مهم را چنین شرح میدهد که زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری میشود.
از طرفی در آیه ۳۲ سورهی حج، (وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ) بر تعظیم شعایر الهی و گرامیداشت آنها، توصیه و تاکید شده و روز ۲۵ ذیالقعده یکی از این شعائر الهی به شمار میرود و از وظایف ما شکرگزاری در برابر این نعمت الهی است. یکی از راههای شکرگزاری در این روز، روزه گرفتن، خواندن نماز و دعای مخصوص این روز و زیارت امام رضا (علیه السلام) است.
از امير المؤمنين (عليه السّلام) روايت شده است كه فرمودند: «اولين رحمتى كه از آسمان به زمين نازل شد، در بيست و پنجم ذى القعده بود. كسى كه اين روز را روزه داشته و شبش را به عبادت بايستد، عبادت صد سال را كه روزش را روزه و شبش را در عبادت باشد، خواهد داشت. هر گروهى كه در اين روز براى ذكر پروردگار بزرگشان گرد هم آيند، پراكنده نمىگردند مگر اين كه خواسته آنان داده مىشود. در اين روز يك ميليون رحمت نازل مىشود كه نود و نه هزار تاى آن براى روزهداران اين روز و عبادت كنندگان اين شب خواهد بود». (المراقبات، ج ۲،ص۱۸۶).
آری! فرصتهای معنوی در زندگی بشر ، نعمتهایی هستند که جسم و روح آنان را نوازش می دهد و موجبات شادمانی و آرامش را فراهم می سازد و دحو الارض نیز از همین گونه است. پس قدر این فرصت طلایی را بدانیم که رسول خدا فرمود: «همانا در طول زندگی شما نسیمهایی از سوی پروردگارتان میوزد. هان! خود را در معرض آنها قرار دهید.باشد که چنین نسیمی سبب شود که برای همیشه بدبختی از شما دور بماند.» (سیوطی، جامع الصغیر، ج ۱، ص ۹۵)
#دحو_الارض
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#فرهنگ_مهدویت۱۸
✍چمن خواه
مهدی منتظر(علیهالسلام) در نهجالبلاغه
رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله) به جمعی از صحابه فرمود: «هرکس فضیلتی از فضائل علی بن ابیطالب(علیهالسلام) را بنویسد و یا به آن گوش فرادهد و هرکسی به کتابی که فضائل آن حضرت در آن نوشته شده نظر کند، خداوند گناهان او را بیامرزد. خدا ایمان بنده اش را نمیپذیرد مگر به ولایت علی و بیزاری از دشمنان او».
از سال ۴۰۰ هجری سیدرضی(قدس سره) با فکری نورانی و با اهدافی والا، به جمعآوری برخی از آثار علمی حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) همت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد که عطر وجودی آن جان و جهان را شاداب نمود. نهج البلاغه اقیانوسی از علم و درایت و اسلامشناسی و معارف عمیق قرآنی و الهی هست و در وقت خواندن واله میمانید که آن حضرت چگونه بالبداهه این همه در و گوهر باریده است.
حضرت علی(علیه السلام) در خطبه ی ۱۰۰ بعد از ستایش خداوند و گواهی دادن به رسالت رسولالله و فرستاده خداوند، میفرمایند: «...پس چون در اطاعت او در آمدید و او را بزرگ داشتید، مرگ او فرا رسید و خدا او را از میان شما برد. پس از او چندان که خدا خواهد زندگانی را می گذرانید؛ تا آنکه خدا شخصی(منظور حضرت مهدی(علیهالسلام)است) را برانگیزاند که شما را متحد سازد و پراکندگی شما را جبران نماید. مردم! به چیزی که نیامده، دل نبندید و از آن که درگذشت، مأیوس نباشید، که آن پشت کرده اگر یکی از پاهایش بلغزد و دیگری برقرار باشد، شاید هر دو پا به جای خود برگشته و استوار ماند.»
شاید مقصود این باشد که به امام حاضر که به دنیا بیتوجه است یا از اصطلاح کار شما در شرایط موجود ناتوان است طمع مورزید و از امام زمان که غائب می شود ناامید نگردید(مصداق آن غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) و رویگردانی آن حضرت از تصدی ریاست و زعامت ظاهری باشد تا هنگام ظهور)که رمز پیروزی و کلید حل مشکلات در دست اوست. چه ممکن است کسیکه روگردانده، یک پایش بلغزد و پای دیگرش برقرار ماند آنگاه پس از مدتی هر دو با هم به جای خود برگردند.
امام علی (علیهالسلام) در خطبه ۱۳۸ میفرمایند:«هوای نفس را به هدایت و رهنمود الهی بر میگرداند، آن هنگام که مردم هدایت الهی را به خواستههای نفسانی برگرداندهاند. و آنگاه که بر مردم قرآن را تفسیر به رای کنند، او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد.» (مقصود از گرایش به قرآن، لغو احکام صادره از روی رای و قیاس و منع از عمل بر طبق گفتمان و تخمین و جایگزین کردن عمل بر طبق قرآن است.
برنامه کار و سازمان حکومت آن امام بزرگوار و موعود اسلام، همچون زمامداران جهان، متکی بر هوی و هوس و دین سازی و زورگویی و قوانین تحمیلی نیست؛ بلکه بر اساس رشد عقلی و پیشرفت های علمی است که در سایهی هدایت قرآن و تعالیم عالیه اسلام و رهبری حضرتش پایهگذاری میشود.
امام در فراز بعد چنین خاطرنشان میفرماید که: «رویدادها و حوادث بدانجا منتهی میشود که جنگ همه را به پا خیزاند و همانند حیوان درندهای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن تا آخرین حد باز میکند به شما نیشخند زند؛ پستانهای آن از شیر پرگشته؛ مکیدن شیر آن بس شیرین و سرانجام بس زهرآگین است».
هماانطور که می بینیم در آغاز جنگ غنائم جنگی و موفقیتهایی که نصیب جنگجویان میشود و به امید بهره بیشتر و پیروزی کامل، جنگ به ذائقهی آنها شیرین میآید. اما پایان شوم جنگ، کشتار، ویرانی، معلولین فراوان، بیماریهای روحی و جسمی، غارت اموال، تجاوز به نوامیس و انواع بدبختیها است که کام جنگ افروزان و ملل جنگ زده را تلخ میکند.
منظور از اینکه زمین میوههای دل خود را برای او بیرون میریزد و کلید هایش را به او میسپارد کنایه از گنج ها و ذخایر زیرزمینی مثل طلا، نقره، الماس، نفت و غیره است.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
"برسد به دست دختر مریم"
✍زهرا سبحانی
ماجرا دقیقا بعد از مرگ مادرت شروع شد!
تا قبل از آن، نمیدانستم انسانی با این شکل و شمایل بر روی کرهی زمین وجود دارد. شاید بگویی طبیعیست که از آن جمعیت میلیاردی کرهی زمین، خیلیها را نشناسیم، اما برای من و مادرت اوضاع فرق میکرد. او به چیزی رسیده بود که این روزها برای چال کردناش کمر همت بستهاند.
برای منی که حال و هوای دنیا به دلم نمینشیند؛ مهم است که یک زن «مادری» را بفهمد؛ کشف کند و برای رسیدن به آن از خودش بگذرد.
این شد که مادرت از تمام آن جمعیت ناشناختهی میلیاردی، برایم شناخته شد.
اگر حساب و کتابم درست باشد باید الان سیزده ساله باشی! تبعهی آمریکا و عاشق آواز.
سیزده سالگی مادرت در تهران گذشت، خودش میگفت آن روزها، عشق رمان بود، فکر میکرد روزی نویسنده میشود
ولی نشد! عجیبتر اینکه در سی سالگی حتی به آن فکر هم نمیکرد. بخواهم با خودم مقایسه کنم منِ سیزده سالهام، اصلا نمیدانست رمان چیست و منِ سی سالهام رمانخوان شد و نویسنده.
میدانستی به حال دنیا فرقی نمیکند چه میشویم ولی برای روزی که شمس و قمر جمع میشود فرق میکند که برای کِه، چه شدیم؟
حالا با این وضع تو چه میشوی؟ برای که میشوی؟
راستی، عکسهای مادرت را دیدهای؟
مدل لباس بچگیهایش هنوز برای من تازگی دارد نه فقط من، برای اغلب ایرانیها. به گمانم صدسال هم بگذرد باز هم تن دخترکان خردسال ایران، پیراهن چیندار گلگلی با آرایش موی دم اسبی را خواهیم دید.
شاید به این خاطر باشد که دوران بچگی دوران بیشیلهوپیله و یک رنگیست. اما راستش را بخواهی تیپ نوجوانیاش، مرا رنجاند، نه اینکه لباس مادرت بد باشد، نه!
آن مانتوهای اُپلدار گله گشاد و بلند کجاو این نیم متر پارچه که به زور تنمان را در آن، جا میدهیم آن هم بدون بستن دکمه، کجا؟
مادرت با همان روسری، دو مدال طلای جهانی به ارمغان آورد! روسری که این روزها عار شده برای خیلیها!
دمده شده برای ملتقطها!
و له شده زیر پای مصلحتاندیشیها!
دورهی «توسعه» است دیگر، باید با سازَش برقصی و بیخیال شوی از اصولی که وصلت میکند به ابدیت به اکسیر جاودانگی و الّا محکوم میشوی به تحجّر و خشکی مقدسی و اینجور حرفها!
از مدالهای مادرت گفتم، دختری از ایران در مدرسهی فرزانگان تهران نبوغش شکوفا شد! برای مادرت اهمیت نداشت که تو در ریاضی نابغه شوی ولی درست فکردنت برایش مهم بود که ندیده و نشناخته نگویی که هیچ سردَر نمیآورم؛ شاید اگر خداوند به او عمر بیشتر میداد زمینهاش را برایت فراهم میکرد، مثل ایران که برایش مهم بود مادر رمانخوانت با استعداد ریاضی، درست فکر کند و زمینهاش را هم فراهم کرد.
همانی که بعد از مرگ مادرت، کلی زخم زبان شنید!
با همین گوشهایم میشنیدم که میگفتند:
«ببین با آدم چه میکنند که فرار را بر قرار ترجیح میدهد و در غربت میمیرد»و...
کاش مادرت بود و جوابشان را میداد که ایران، دانههای مستعد را به ثمر نشاند و دیگری درو کرد!
کاش بودو میگفت که با اینکه دانش آموز سال سوم بیشتر نبوده، برده بودنش کنار دانشجوهای شریف با آن اساتید سطح بالا! بدون کنکور تا ارشد پذیرشش کردند و هزاران مورد دیگر.
مادر است دیگر، «ایران» را میگویم که با تمام لگدها هنوز دارد مادری میکند؛ همان مقتدر مظلومی که من میشناسم و تو نه! نمیدانم مادرت چرا قصد رفتن کرد؟ شاید توصیهی استادش بوده باشد! شاید هم روحیهی جستجوگرش! شاید هم همان وعدهی پیشرفتی که آب میکند دلها را! با این حال، کامنتهای بعد از فوت مادرت را که میخواندم یکی گفته بود: افتخار ایران!
نمیدانم مادرت هنگام فوت، افتخار ایران بود که اولین نمرهی کامل المپیاد ریاضی را گرفت یا افتخار هارواردی که در آن تدریس داشت و یا افتخار جامعهی زنان که برای اولین بار یک زن، جایزهی «فیلدز» را ازآن خود کرد!
برای من اما، افتخار مادرت به «مادری» مهمست؛ همان که حساب و کتابش را از بقیه برایم جدا کرد. «مادری» که این روزها ما را با لطایف الحیل از آن دور کردهاند.
آنقدر که یا دوست نداریم بچهدار شویم یا اگر هم بشویم روانهی مهدکودکها میکنیم که مسببات خوشحالی این «توسعه»ی بی پدر را فراهم کنیم و برای همه هم شاخ و شانه میکشیم تا بازی سرکاری جنسیت را به نفع خود پایان دهیم. به نظرت میارزد؟ آن هم برای این دنیا که نه وفا سرش میشود و نه قول و قرار!
جواب مادرت با وجود اختلاف مبنایی که با او دارم، عجیب به دلم نشست آنجا که بدون تعارف در مصاحبه گفت: «اگر کسی فکر کند که هم میتواند یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشد، هم کار به همان سرعت قبل پیش برود اینطور نیست، باید به هر حال هزینه کند»حالا با تمام این حرفها هنوز، به هزینهای که برای مادری تو خرج کرد، فکر میکنم.
آنا! تو هم فکر میکنی؟
#مریم_میرزاخانی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
واکنش
✍زهرا نجاتی
واکنشها به ازدواج محمدرضا گلزار، خیلی متفاوت بود از تمسخرکردن و انگ زدن به خاطر یکی دو دفاعش از تمامیت ارضی کشور تا این واکنش؛ ضجههای عاشقانی که یک عمردر حسرتش سوختهاند.
کسانیکه از ارزش زن میگویند، واکنششان به این گریهها چیست؟
آیا این گریههاباید موجب شود گلزار به خانوادهاش خیانت کند؟ آیا این گریهها باعث حال خوش آزادی در زن میشود؟
مرز آزادی در همان جوامع اومانیست، برداشته شده که تعداد تجاورهای جنسی، ازدواجهای همجنسان، درگیری، قتل خیانت فرزندان نامشروع و تعدادسقطهای سالانه، سر به فلک کشیده.
البته این احساسات یک دختر است که بیشتر از بی برنامگی پدر ومادر، تاخیر دررازدواج، سلبریتیسازی شخصیتهای کذایی و سلبریتی پرستی، نشات گرفته و علاوه شده به احساسات رام نشده و مرضی بنام بلاگری در هیولایی به اسم اینستاگرام.
آن قدر حجم غصه خوردن برای این دختر ودخترانی مانند او که به گلزار با پرخاش یا التماس، تبریک گفتهاند، زیاد است که دیگر حتی نوبت به ایراد کرفتن به گلزار به خاطر ازدواج در این سن بالا و سرلخت بودن عروس و خواندن عقد آریایی، نمیرسد!
غرض اینکه این ماجراها، تازه اولین ثمره عشق و عاشقی،ماجرای تاخیر بالابردن سن ازدواج و دقیقا موازی با آن بالابردن سطح ملزومات و توقعات ازدواج، سلبریتی سازی و این خرده فرهنگهای خزعبل، است. به قول شاعر این تازه از نتایج سحر است و قطعا فکری باید کرد و این فکر را نه فقط مسئولین بلکه همهی ما در هرجایگاهی که هستیم و هرنقشی بخصوص مادری، باید برای برنامه داشت و پدافند آماده کرد.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
حجاب، انرژی هسته ای فرهنگی
✍معصومه فاطمی، عضو تحریریه مجتهده امین
۲۰ سال کشور درگیر اوج و فرودهای مذاکرات هسته ای بود، تا برای آژانس ثابت کند که انرژی هسته ای ایران، صلح آمیز است اما آنها در کنش رسانه ای و رسمی خود نپذیرفتند هرچند عمیقا می دانستند ایران معتقد به مبانی فقهی حرام بودن بمب هسته ای هست.
از سوی دیگر در این ۲۰ سال، نظام سعی کرد برای افکار عمومی فرهنگ سازی کند که انرژی هسته ای صلح آمیز و حق مسلم هر ایرانی است و برای بشریت سودمند است و به میزانی که این موضوع را ملموس کرد موفقیت دست پیدا کرد.
نمایشگاهی که رهبر انقلاب در آن حاضر شدند ملموس کردن فواید پیشرفت های هسته ای ایران بود. انرژی که در تولید برق، شیرین سازی آب، تولید دارو،درمان بیماری و... موثر است.
حجاب هم از روزهای ابتدایی انقلاب محل نزاع دشمن با ما بوده است . که ما نتوانستیم فواید آن را در رشد۴۰ ساله زن ایرانی ملموس کنیم، رشد شاخص های کمی و کیفی پیشرفت زن ایرانی، نسبت به وضعیت مشابه زنان در سایر کشورها حاصل حیا مداری و عفاف ورزی زنان و مردان ایرانی است. چرا که در هر جامعه ای عفاف نباشد، تمرکز بر پیشرفت کاهش پیدا می کند. ملموس کردن رابطه حجاب و عفاف با پیشرفت می تواند امید و اقبال را در جامعه ایرانی رشد دهد.
اکنون نزاع تمدنی و فرهنگی ایران و استکبار ظاهرا بر روی مسئله حجاب است. درحالی که طبق بیانات رهبری مسئله اصلی حجاب نیست:"بنده بصراحت میگویم برنامهریزی[اغتشاشات ۱۴۰۱] کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنبالهروهای آنها است؛ نشستهاند برنامهریزی کردهاند. عَمَله و مزدوران و حقوقبگیران آنها، بعضی از ایرانیهای خائن هم که در بیرون از کشور هستند، به اینها کمک کردند... بنابراین، دعوا بر سر مسئلهی باحجاب و بدحجاب نیست؛ ... بحث سر اینها نیست. بحث سر اصل استقلال و ایستادگی و تقویت و اقتدار ایران اسلامی است؛ بحث سر این است.۱۴۰۱/۰۷/۱۱"
در رابطه با انرژی هسته ای هم همینطور بود، انرژی هسته ای مثل دیواری بود که هرگاه ایران ، از اهمیت آن دل برید و دیوار را کوتاه کرد، دست مخالفان به تعدی به دیوار پشت آن دراز شد مثل تعدی به حق موشکی که بارها مورد اعتراض غربی ها قرار گرفته است.
رهبری میفرمایند:"میگویند ما با سلاح هستهای مخالفیم؛ دروغ میگویند؛ این هم مسئلهشان نیست؛ شاید بسیاری از آنها یا همهی آنها میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ [آنها] حتّی با سلاح متعارف ما مخالفند، با امکانات دفاعی ما مخالفند؛ میخواهند مؤلّفههای قدرت را از ایران بگیرند؛ وَالّا اصل نیاز کشور به غنیسازی یک امر مسلّمی است۱۳۹۹/۱۲/۰۴بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری."
ادامه یادداشت...
پ.ن: کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشتهها، شما را به متن کامل نویسنده هدایت میکند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
"شنبه یا پنج شنبه"
✍زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین
در روزهای اخیر، خبر تایید تعطیلی شنبه، توسط کمیسیون اجتماعی مجلس، نقل تمام محافل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه شده است. با توجه به وسعت اجتماعی این رویداد، پیگیری چند نکته خالی از فایده نخواهد بود!
1⃣ مهمترین نکتهای که از موضعگیریهای افراد جامعه در فضای مجازی برداشت میشود، نگاه فرهنگی جامعهی ایرانی به روز شنبه است!
عدهای این تعطیلی را تبعیت از فرهنگ یهود میخوانند و از باب تشابه به کفار، آن را نادرست و حرام میدانند.
در مقابل، عدهای معتقدند که این امر، ارتباطی به دین ندارد و با توجه به شرایط جهانی باید تصمیمگیری شود.
اگرچه، گروه اول در رد این نوع دیدگاه پاسخ دادهاند که نمیتوان منکر تاثیر نگاه فرهنگی شد چرا که علت تعطیلی خود شنبه در کشورهای دیگر، خاسته از نگاه فرهنگی آنهاست به طوری که در قارهای مثل اروپا، کشورهای یهودینشین (شرق اروپا) شنبهها تعطیل است و در اروپای غربی یعنی کشورهای مسیحینشین، یکشنبهها تعطیل!
🔍به نظر میرسد جامعهی نخبگان ابتدا باید به حل این مسئله بپردازد که مناسبات تجاری در خارج از فرهنگ تعریف میشود یا خیر؟
2⃣ انتشار این خبر، موجب کنجکاوی مردم شده است به طوری که چه مخالف و چه موافق به دنبال پاسخ به این سوالاند که مگر
چند درصد افراد جامعه، شغلشان تجارت و در قالب تجارت بینالمللیست؟
آیا اعضای محترم کمیسیون اجتماعی، با توجه به ده هزارم این آمار، شمولیت آن را برای همهی جامعه، پذیرفتهاند؟ همچنین این بزرگواران، از فعالیت بخش خصوصی در روزهای تعطیل کشور، یعنی پنجشنبه و جمعه بیاطلاعاند که برای پذیرش این موضوع، به آن مستدل شدهاند؟
3⃣با در نظر گرفتن ابعاد مختلف و پیچیدهی سند 2030 و متاسفانه نفوذ آن، در شاخههای حاکمیتی، با وجود مخالفت صریح و علنی رهبر انقلاب اسلامی، آیا در این خصوص دقت و تاملی شده؟
در سند مذکور،
بندهایی زیر هدف اصلی 17 در رابطه با تجارت عنوان شده که هوشیاری سایر احاد جامعه را میطلبد، به عنوان نمونه در بند
۱۰-۱۷ - سند 2030 آمده: «اســتقرار و ترویــج یــک نظــام تجــاری چندجانبــۀ جهانــی، قانونمــدار، بــاز و بــه دور از تبعیـض، تحـت نظـارت سـازمان تجـارت جهانـی، از جمله: مذاکـره در چارچوب دسـتورکار
توسـعۀ دوحـه سـازمان تجـارت جهانـی»
اضافه بر آن، مطالعهی اهداف فرعی 60 تا 63، این سند، اتفاقی دانستن تعطیلی شنبه را زیر سوال میبرد.
❇️ در پایان، با جستجوی تعطیلی ایام در روایات و احادیث، این مطلب روشن میشود که سفارش به اعمال مستحبی عبادی در روزهای جمعه و پنج شنبه، بیشتر از سایر روزهاست. ضمن اینکه در سورهی جمعه، به جواز فعالیت تجاری بعد از انجام فریضهی نماز اشاره شده است. همچنین در تفسیر این سوره آمده، اسلام با معاملات و فعالیتهای تجاری، مخالفتی ندارد مشروط بر اینکه این نوع فعالیتها و تفکر حاکم بر آنها، با دین و حاکمیت الهی، دشمنی نداشته باشند.
حال باید بررسی شود که این امر، شامل شرکتهای فراملیتی فعال در بخش خصوصی (که در خود سند 2030 به عنوان ابزار حاکمیت بر جهان در راستای نظم نوین جهانی نام برده) میشود؟
#گام_دوم_انقلاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
✔️با حضور نویسندگان «مجلهی افکار بانوان حوزوی» برگزار میشود؛
💠 هماندیشی نویسندگان حجاب
🔻بیان راهکارهای بانوان نویسنده در مواجهه با مسأله بیحجابی
☑️ با حضور اعضای تحریریهی «بانو مجتهده امین» و «عصر زنان»
زمان: 6 تیرماه 1402، ساعت 17
🔸این رویداد به همت کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء، مجموعه رسانهای فکرت و ستاد کانونهای مساجد استان قم برگزار میشود.
#حجاب
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#تمدید_شد
📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعهالزهرا علیهماالسلام برگزار می شود.
📚شرایط آثار:
🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی- اسلامی؛
🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی -اسلامی؛
🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی.
🗞موضوعات آثار:
تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ...
🔆محور ویژه:
آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده
📙آثاری که در سالهای 1400 و 1401 تألیف و منتشر شدهاند، پذیرفته میشوند.
📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: پایان شهریور 1402
📪روش ارسال آثار:
1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری.
2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه.
تذکر: ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده ضروری است.
💎مراکز همکار:
مرکز مدیریت حوزه های علمیه
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
جامعه المصطفی العالمیه
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دانشگاه قم
دانشگاه فرهنگیان
پژوهشکده زن و خانواده
جهاد دانشگاهی
دانشگاه علامه طباطبایی ره
دانشگاه تفرش
دانشگاه اصفهان
دانشگاه کردستان
دانشکده هدی
☎️راههای ارتباط با دبیرخانه:
تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵
سایت همایش www.ketabebanovan.ir
پست الکترونیکی info@ketabebanovan.ir
🌐کانال معاونت پژوهش
🆔https://eitaa.com/jz2602
.
قتل فرزندان
✍م* صالحی
در آیهٔ ۱۴۰ سوره انعام آمده:" قطعا کسانی که فرزندان خود را از روی جهل و نادانی کشتند، گرفتار خسران شدند، زیرا آنها آنچه را خدا به آنها روزی داده بود بر خود حرام کردند، بر خدا افترا بستند و گمراه شدند و هدایت یافته نبودند."
✍در این آیه از قتل فرزند سخن به میان آمده، که در گذشته دختران را زنده به گور میکردند و یا از ترس فقر، فرزندان خود را به قتل میرساندند.
دردناکتر از آن، امروزه، با وجود اینکه خود را متمدن و پیشرفته میدانیم اقدام به سقط جنین کرده و فرزند در رحم را به قتل میرسانیم...
البته نوعی هم قتل معنوی داریم.
قتل معنوی چیست؟!
والدینی که به تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خود اهمیت نمیدهند و در رابطه با آموزش احکام، قران، معارف دینی، حجاب و... کوتاهی میکنند، فرزندان خود را از نظر روحی و معنوی به قتل میرسانند.
معمولاً ما به تغذیهی جسمی فرزندانمان اهمیت زیادی میدهیم ولی به تغذیهی روح آنها کمتر توجه داریم و غافلیم که کوتاهی در این زمینه، مؤاخذه در قیامت را به دنبال دارد...
#تفسیر_کوتاه
#تربیت_فرزند
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مظهر خیر و برکت
✍مخدره چمن خواه
تولد حضرت جواد(علیهالسلام) در شرایطی صورت گرفت که خیر و برکت خاصی برای شیعیان به ارمغان آورد. امام رضا(علیهالسلام) در مناسبتهای مختلف میفرمودند: «این مولودی است که برای شیعیان ما با برکتتر از او زاده نشده است". عصر امام رضا(علیهالسلام)عصر ویژهای بود. حضرت در تعیین جانشین خود با مشکلاتی روبرو گشت که در عصر امامان قبلی بیسابقه بود. زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، بر اساس انگیزههای مادی امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا(علیهالسلام) تا حدود ۴۷ سالگی فرزند نداشتند. احادیث رسیده از پیامبر حاکی بود که امامان ۱۲ نفرند که ۹ نفر آنان از نسل امام حسین(علیهالسلام) خواهند بود. فقدان فرزند برای امام، هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را زیر سوال میبرد و «واقفیه» این موضوع را دستاویز قرار داده، امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار میکردند. بعد از شهادت امام رضا(علیهالسّلام)، امام جواد(علیهالسلام) در سن هشت سالگی به امامت رسیدند. درباره رشد عقلی این امام همام، همین بس که که پدر گرامیشان در مورد ایشان فرمودند: «من ابوجعفر را درجای خود نشاندم و جانشین خود قرار دادم. ما خاندانی هستیم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگانمان ارث میبرند».
منصب امامت در خردسالی؛ باعث مناظرات و بحث و گفتگوهایی در بین شیعیان شد. علت اصلی پیدایش این مناظرات این بود که از یک طرف امامت او به خاطر کمی سن، برای بسیاری از شیعیان کامل ثابت نشده بود. از طرف دیگر در آن مقطع زمانی قدرت «معتزله» افزایش یافته بود و «مکتب اعتزال» به مرحله رواج و رونق گام نهاده و حکومت وقت در آن زمان از آنان حمایت و پشتیبانی میکرد. خط فکری اعتزال در اعتماد بر عقل محدود و خطا پذیر بشری افراط مینمود. «معتزلیان» دستورها و مطالب دینی را به عقل خود عرضه میکردند و آنچه را که عقلشان سریعاً تایید میکرد میپذیرفتند و بقیه را رد و انکار میکردند و چون نیل به مقام امامت در سنین خردسالی با عقل ظاهربین آنان قابل توجیه نبود. سوالات پیچیدهای را مطرح میکردند تا به پندار خود آن حضرت را در میدان رقابت علمی شکست بدهند.
ولی در همه این بحثها و مناظرات علمی حضرت جواد (علیهالسلام) در پرتو «علم امامت» با پاسخهای قاطع و روشنگر، هر گونه شک و تردید را در مورد پیشوایی خود از بین میبرد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت مینمود.
سخنان و مناظرات امام جواد(علیه السلام) و حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن حضرت، تحسین و اعجاب دانشمندان و پژوهشگران اسلامی اعم از شیعه و سنی را برانگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت علمی امام واداشته و هر کدام او را به نحوی ستودهاند. همین مسئله عظمت علمی امام و برتری ایشان بر همه دانشمندان و مقامات عالی مملکتی، باعث حس کینه و دشمنی در وجود «معتصم» شد و در صدد قتل امام برآمد و سرانجام امام را در سن بیست و پنجسالگی مسموم و به شهادت رساندند.
♡به مناسبت شهادت امام محمدتقی(علیهالسلام).آخر ذیالقعده ♡
منبع:
منتهی الاعمال نوشته حاج شیخ عباس قمی
سیره پیشوایان نوشته مهدی پیشوایی
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
به خاطر دو مثقال دوپامین فرد اعلا
✍سمیه رستمی، عضو تحریریه مجتهده امین
اینجانب خیر سرم مغز هستم آن هم مغز انسان. با دو نیمکره چپ و راست و یک فقره مخچه گوگول مگول و کلی مدار و سیمکشی در رأس اعضا بدن حضور دارم.
بای دیفالت کارمان ساماندهی به اوضاع احوال بدن است. بیست چهاری از اقصینقاط بدن گزارش میگیریم و مثلاً چهارچشمی مواظبیم چیزی کم و کسر نباشد.
اما چند وقتی است این روانشناسها و روانپزشکها که به ضرب زور کلاس و تست و پسگردنی مادر و فت پای پدر مدرک گرفتهاند؛ گفتهاند میشود مغز را با خنده الکی «گول» زد.
اسمش را هم گذاشتهاند خندهدرمانی. یعنی مغز را اوسکل موسکلی، چیزی فرض کرده باشند که گول بخوریم.
چون این خود ما هستیم فرمان میدهیم که در حیطه مدیریتیمان چه عضوی چه چیزی را کوفت کند.
بعد مگر مغز هر تازهبالغ با یونجه ارگانیک تناول کردهایم که بیاییم، خودمان به خودمان! دستور بدهیم «گول بخور! گول بخور!» و
طبق معمول ادامه شو اینجا بخونید👇
https://daftaretanz.ir/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86/
اینم لینک کانال نویسنده
https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔖بیتقوایی اجتماعی، ویروسی مهلکتر از کرونا
✍آمنه عسکری منفرد
یکی از زیباترین تعاریفی که میتوان برای تقوا تعریف کرد، تقوا به معنی «تمرکز برتکلیف» و در یک کلمه «تکلیفمحوری» است. بر این اساس، رکن و گوهر اصلی جامعه اسلامی و مکانیزم منحصربهفرد جامعهپردازی و ترقی اجتماعی تقواست و جامعه اسلامی، جامعهای است که بتواند رعایت تقوا را در فرد و سپس در جامعه به حداکثر برساند. طبق این تعریف، میتوان تقوای اجتماعی را به معنی تلاش برای تحقق آرمانهای اسلامی دانست. پس اگر تقوا بنیاد اخلاق و هنجارهای اجتماعی است، بیگمان ریشهی همهی ناهنجاریها نیز در بیتقوایی است. انسان متقی کسی است که نسبت به هرگونه پلیدی عقلانی و عقلایی و شرعی واکنش منفی نشان میدهد و به خود اجازه نمیدهد تا آن را مرتکب شود.
ملت ایران درتجربهی مقابله با ویروس مهلک جهانی کرونا در سال۹۸، در آزمون تقوای اجتماعی به معنی تمرکز بر تکلیفمحوری مانند تجربهی سالهای دفاع مقدس و بسیج عمومی کشور در پاسداری از آرمانهای نظام و دفاع از کشور سربلند شد. آن روزهای تلخ که با پدیدار شدن تهدید این بار در عرصهی سلامتی، همهی آحاد ملت دست به دست هم دادند و با بهکارگیری توصیههای رهبر معظم انقلاب؛ با عزم ملی، اتحاد و همدلی آحاد ملت در رعایت پروتکلهای اجتماعی خوش درخشیدند.
در روزهای پر از التهاب و اضطراب ناشی از شیوع بیوقفه ویروس جهانی کرونا، هر روز شاهد فوت تعداد زیادی از مردم دنیا و عزیزان و هموطنان خود بودیم و برای حفظ جان عزیزانمان مراکز آموزشی و مدارس به تعطیلی کشانده شد و ملت برای جهادی دیگر این بار در عرصه سلامت عمومی کشور به پا خواست. در این هنگام نیروهای مردمی با همراهی و همکاری بسیج و سپاه، به گندزدایی مراکز عمومی، بیمارستانها و پارکها پرداختند و عدهای با کمک در تغسیل و تدفین قربانیان کرونا و با برطرف کردن نیازهای خانوادههایی که درگیر بیماری و فوت عزیزانشان بودند، با آنها همدردی و همراهی کردند. نقش کانونی مساجد در بسیاری از محلهها به عنوان نقطهی مرکزی جمعآوری کمکهای مؤمنانه برای دوخت و تهیهی ماسک جهت پیشگیری و رفع نیازهای اولیهی اقتصادی اقشار آسیبپذیر جامعه، بسیار مؤثر و کارآمد بود.
همچنین برنامهریزی و همکاری نخبگان با دولت برای تولید واکسنهای ایرانی و همکاری دولت برای وارد کردن و تآمین واکسن از کشورهای امن منطقه و واکسیناسیون عمومی، تولید و تأمین ابزارهای درمانی همچون انکباتور برای کنترل بیماری و درمان همهی مردم در کل کشور نقش مهمی در کنترل بیماری داشت و بدین ترتیب همهی آحاد ملت در کنار دولت رزمایشی ایرانی اسلامی از تقوای اجتماعی به معنیِ «تکلیف محوری» را به نمایش گذاشتند و این تهدید بزرگ ملی را شکست دادند.
البته در این زمان نیز دشمن همیشه بیدار از پای ننشست و در مدت زمان تعطیلی آموزش حضوری مدارس و گسترش فضای استفادهی کودکان، نوجوانان و جوانان از فضای مجازی آموزشی به نفع اهداف شوم خود استفاده کرد.درکنار ارائهی محتوای آموزشی، ابتدا با ذائقهسازی مخاطب را هدایت کرده و در مرحلهی بعد با برنامهریزی از قبل تعیینشده و با صرف میلیاردها دلار، برنامهها و اهداف پلید خود را در قالبهای هنری جذاب؛ تحت عنوان فیلم، موسیقی و محتوای مسموم و ناامیدکننده از آیندهی روشن ایران قوی در شبکههای مجازی، به خصوص درشبکههای مجازی بیگانه در اختیار کاربران نوجوان و جوان قرار داد تا ذهنها را تسخیر و هدایت کند.
سپس در دوران اغتشاش و فتنه سال ۱۴۰۱ که از مدتها قبل و با هدف براندازی نظام برپا شدهبود، پیاده نظام غافل و فریبخوردهی خود را وارد میدان کرد. متاسفأنه با وجود تذکرات و توصیههای رهبر انقلاب در تمام سالهای بعد از انقلاب، خصوصا در سالهای اخیر مبنی بر اهمیت عرصهی جبههی فرهنگی و خطر وقوع جنگ نرم و شناختی از طریق رسانه خصوصا رسانههای بیگانه، به دلیل غفلت برخی والدین و مسئولین امر، دشمن در این زمینه تا حدی موفق بود و این اقدامات منجر به شهادت تعدادی از مدافعان امنیت و خسارات جانی و مالی شدیدی شد.
❗️اما...
متن کامل در صفحه نویسنده
#تقوای_اجتماعی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
صوت جلسه خانم علاسوند.mp3
22.2M
#صوت_نشست
♨️ جریان
سلسلهنشستهای تخصصی عصر زنان
♨️ موضوع:
هویت زن در جمهوری اسلامی؛ از گفتمان تا میدان
♨️ نشست پنجم
▫️دکتر فریبا علاسوند
🗓 برگزار شده در: یکشنبه ، ۲۸ خردادماه
https://eitaa.com/joinchat/683212834C1feea8e12e
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
شهادت امام جواد علیه السلام
امام جواد علیهالسلام پس از شهادت امام رضا علیه السلام، با وجود سن کم به امامت رسیدند و با اوضاع خاصى به لحاظ سیاسى و اجتماعی روبه رو شدند و توانستند به خوبی جامعه شیعه را رهبری کنند.
همزمانى حاکمیت مأمون و معتصم با دوران حیات پیشوای نهم از یکسو و وضعیت اجتماعى- سیاسی جامعه به ویژه فعالیت فرقههاى انحرافى و مذاهب شیعى از سوى دیگر، ایشان را بر آن داشت تا براى تحقق هدف راهبردی خود که همانا رهبری جامعه شیعیان و در امان نگه داشتن آنان از جور و ستم حکام وقت بود، گذشته از تصریح بر امامت خود و آشکار کردن علم و دانش و مبارزه با جریانهای انحرافی برای ایجاد وحدت بین مسلمانان نیز تلاش کنند.
همچنین با اعزام نماینده به کشورهای مختلف ارتباط خود را با شیعیان حفظ کردند اما در این میان معتصم عباسی نتوانست حضور امام جواد علیه السلام و فعالیتهای ایشان را تحمل کند و بنا بر قول مشهور با دسیسه و به دست همسر امام، ام الفضل دختر مامون عباسی ایشان را مسموم و جامعه را از نور وجود ایشان محروم گردانید.
♡دلم امشب ز داغت بی نهایت روضه میخواهد
تو غرقِ زهرِ جانکاه و من امّا دردِ هجرانت
از آن وقتی که زهرِ کین به جانت کارگر گشته
به سمتِ مشهدِ بابا تو بستی پلکِ چشمانت♡
✍شاعر:هستی محرابی
پ.ن:نگاره " وداع امام رضا(علیه السّلام) از مدینه " ، اثر رضا مهدوی، معاصر
#شهادت_امام_جواد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«خون دلِ رازقی»
✍طیبه فرید
شیطان کاسه انگور رازقی را گذاشت روبروی مسیحا! خوشه انگور آرزو می کرد که زمان به عقب برگردد و دست کودکی بازیگوش بچیندش و یا اصلا گنجشک های باغ، سر شاخه دخل حبه هایش را بیاورند.اما برای این آرزو دیگر خیلی دیر شده بود چرا که سیاهی خوشه زهرآلود رازقی به لب های سرخ مسیحا رسیده بود ، عقربه های ساعت داشت از جا کنده می شد.
فرشته آمده بود روی زمین. آمده بود مسیح را با خود ببرد به بهشت!
فرشته رو کرد به بقیه خوشه گریان رازقی و گفت:
بی خیال آدم ها، اما تو که میوه بهشت بودی!!چرا؟
و دل رازقی توی کاسه، خون بود.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
یکی بیاید و در گوش ستارهها بگوید
✍فاطمه میری طایفه فرد
ستارهها سرشان را خم کردهاند تا زمین را ببینند. این چه سرّیاست که زمین، پرنورتر از آسمانها شدهاست؟ این کدام خانه است که نورش تا کهکشانها ادامه دارد؟ در زمین چه خبر است؟
بوی دلدادگی میآید، بوی دلدادگی دو محبوب خدا، بوی محبت و علاقهای از جنس ماورا، مشامی از عطر ولایت، از شاخههای پربارترین درخت ریشهدار.
رایحه عطر ابراهیم که قرار است در خانه علی(ع) و فاطمه(س) ادامهدار باشد، تا آخر تاریخ، تا خنکای نسیم ظهور، همان وقت که آدمیان تشنهی عدلاند و 《اینبقیهالله》میگویند.
قرار است خدا دو محبوبش را به هم برساند، دو محبوبی که اگر نبودند، آسمان و زمین و ستارگان نبود.
یکی بیاید و این حرفها را در گوش ستارهها بگوید: اگر نوری هست از ولایت علی(ع) است و اگر محبتی، از مادری زهرا(س).
در خانه پیامبر(ص) ولیمه میدهند، قرار است فاطمه(س) به خانه ابوتراب رود. قرار است تمام زنانگی یک زن، در چشم تاریخ، به نمایش گذاشتهشود. قرار است فاطمه(س) لباس عروسیاش را به مسکین دهد و تمام معادلات تاریخ را بر هم زند. قرار است لباس عروس، بهانهی کوچکی باشد برای نشاندادن عدم تعلق و دلبستگی.
خداوند با این پیوند، محبتش را به زمین کامل کردهاست. خوشبهحال ما که قرار است حسنین(ع) داشتهباشیم. قرار است زینب بیاید و صبوری و صفا یادمان دهد...
... قرار است ما، ما که آن طرف جغرافیای حجاز نشستهایم، دلمان خوش باشد به خورشیدی از توس.
یکی بیاید و در گوش ستارهها بگوید....
#ازدواج_آسمانی
#یاامیرالمومنین
#یافاطمه_الزهرا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
✍مرضیه رمضانقاسم
⁉️جدهی خدابیامرزم همیشه میگفت: الهی سفیدبخت شوی، من هم بادی به غبغب میانداختم و میگفتم: خانمبزرگ، معلوم است که سفیدبخت میشوم، آخر دختر نیستم که سیاه.بخت شوم؛ اما سر از خاک در بیاورد ببیند این مار خوش خط و خال، زندگی مرا زهر مار کرده، سیاهبخت شدم رفت.
"ما علم غیب نداشتیم" اما برخی از پیامبران و امامان با وجود علم غیب داشتن، در انتخاب همسر از علم غیبشان بهره نبردند و تحقیق هم نکردند تا همسر همکفو نصیب شان شود، نظیر: حضرت نوح، پیامبرمان در ازدواج با عایشه، امام حسن و امام جواد این بزرگواران نیز در امر ازدواج دچار معضل شدند؟
1⃣الگو و اسوه بودن
درست است پیامبران و ائمه دارای علم غیباند اما
۱)علم غیبشان ذاتی نیست بلکه آن حضرات شأن و قدرت دانستن علم غیب را دارند تا در مواقعی که حکمت الهی اقتضاء میکند از علم غیب استفاده کنند استفاده کنند اما در مواقعی که مصلحت الهی اقتضاء نمیکند از علم غیب استفاده نمیکنند چون رضای اهلبیت در رضای خداست پس در آن هنگام که در صحنهی امتحاناند از علم غیبشان استفاده نمیکنند.
۲)آن حضرات امام مردماند پس اگر در امور عادی زندگی از علم غیب استفاده کنند و در زندگی عادی از طریقی حرکت کنند که مردم نتوانند دیگر الگو و حجتِ بر مردم نیستند تا آنجا که پیامبر در حل و فصل دعاوی مردم، طبق علم غیبشان عمل نمیکردند بلکه بر اساس ظاهر قضاوت و از آنها شاهد و دلیل شرعی طلب میکردند.
2⃣ملاک حال افراد است
بنا بر عقل و نقل هر فرد باید همسر✍مرضیه رمضانقاسم
مناسب انتخاب کند اما اینکه فرمودید: برخی پیامبران و ائمه تحقیق نکرده ازدواج کردهاند مورد پذیرش نیست زیرا به عنوان مثال همسر امام مجتبی دختر یکی از مدافعان اسلام بود و همسرشان نیز موردی نداشت اما بعدها فریب پدر منافق و معاویه را خورد زیرا انسان قادر است از اختیارش سوء استفاده کند.
3⃣مصلحتاندیشی
ازدواج امام جواد با دختر مأمون ناخواسته و از روی اجبار و فشار مأمون بوده است و حکمتهای فراوان بر آن مترتب بوده است:
۱)حفظ جان حضرت
۲)حفظ جان شیعیان
۳)حفظ دین
4⃣پیشنهاد
در پایان بخاطر طرح سوالتان کمال تشکر را دارم در ضمن بابت مشکلی که با همسرتان داريد متاسفم و آرزو ميکنيم هر چه زودتر اختلافتان برطرف شود.
قطعا ميدانيد که همهي ما انسانها در زندگی دچار مشکلات هستیم البته نوع آنها به یکدیگر متفاوت است چون ذات دنيا با سختي، نقص، بيماري، کمبود و امثال آن بنا نهادهشدهاست.
بنابراین پیشنهاد حقیر این است که:
در برابر رفتار همسرتان شکیبا باشید زیرا طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) کسی که برای رضای خدا اخلاق بد همسر خود را تحمل کند خدا ثواب شکرگزاران به او عنایت میفرماید.
در خاتمه اذعان میدارم از مهمترین عوامل سعادت و خوشبختی در زندگی مشترک تفاهم، درک متقابل، آرمان مشترک، تعهد به اصول اخلاقی، انضباط و اهتمام به زندگی است زیرا در پرتو این اصول، میتوان عشق به زندگی را تقویت نمود و این عنصر اصلی را در زندگی حفظ کرد.
خواهشا به چند نکته که در ادامه خواهد آمد توجه وافر مبذول دارید:
۱.سعی کنید به خواستههای یکدیگر احترام بگذارید.
۲.به کلیه فامیل و آشنایان یکدیگر احترام بگذارید.
۳.اجازه دخالت به هیچکس را در زندگی مشترکتان ندهید.
۴.به هنگام به وجود آمدن اختلاف هیچ کس را مطلع نکنید و حتی دشوارترین اختلاف را در درجهی اول خودتان و یا توسط مشاور متخصص متعهد حل کنید.
۵.در هر مکان و محفلی از خوبیها و مُحَسنات یکدیگر تعریف و تمجید کنید، هرگز عیوب هم را در جمع مطرح نکنید.
۶.در تمام مدت زندگی به یکدیگر ابراز علاقه کنید و به هر مناسبتی که شده برای هم هدیه هر چند ارزان قیمت تهیه کنید.
۷.با تمام مشکلات به طور منطقی برخورد کنید و کمتر دچار احساسات شوید.
۸.هرگز به همدیگر دروغ نگوئید.
۹.در کارها به یکدیگر کمک کنید.
۱۰.خوش زبان باشید.
✅نتیجه اینکه:
بر ازدواج پیامبرانی چون حضرت نوح، لوط و امامانی چون امام حسن و امام جواد علیهمالسلام ایراد و اشکالی وارد نیست چون:
اولا: آن حضرات سعی میکردند در امور عادی زندگی بر اساس ظاهر عمل کنند پس اینگونه نبوده است که برای هر کاری از علم غیب خود کمک بگیرند.
ثانیا: همسران آن حضرات در عین اینکه خباثت اخلاقی و ایمانی داشتند، اما اهل خلافِ عفت نبودهاند.
ثالثا: طبیعیست که هر فرد در جستجوی همکفو خود باشد اما در مقام عمل ممکن است کسی که انتخاب میکند در ظاهر با یکدیگر همسان بودهاند ولی بعدها روشن میگردد اینگونه نبوده است.
رابعا: هیچ شخص غیر معصومی نمیتواند بطور تام و تمام کفو انسان معصوم باشد، لذا آن بزرگواران با هرکسی ازدواج میکردند او نمیتوانست کفو واقعی آنها باشد. بلکه تنها زوجی که از همهی لحاظ کامل، همسان و همکفو بودند حضرت علی و حضرت فاطمه سلامالله علیهما بودند.
@AFKAREHOWZAVI
قاب پنجره
✍️چمنخواه
بهدنبال نوشتن روایتی از یک شهید بودم. به یاد خانوادهی شهیدی که سر کوچهمان زندگی میکنند افتادم. از این رو در خانه شهید رفتم. زنگ در خراب بود. با دست چندین بار به در کوبیدم ولی جوابی نشنیدم. چندین بار به شیشه پنجره زدم، باز هم جوابی نیامد. ناامید قصد برگشت به خانه را داشتم؛ که صدای ضعیفی مرا صدا زد... پنجره باز شد. جلو رفتم و با مادر شهید سلام و علیک کردم. گفتم همسایهی انتهای کوچه هستم. از دیدنم خوشحال شد. نسبت به چند ماه گذشته خیلی تکیده شده بود. توانایی ایستادن نداشت. دستش را به پنجره تکیه داد تا نیفتد. از قاب پنجره با من صحبت کرد. گفتم مادرجان اجازه میدهید یک روز بیام خانهتان تا در مورد شهید با هم صحبت کنیم؟ گفت: بله بیایید. حتما از خاطراتش برایت میگویم. ولی....پرسیدم ولی چی؟ خدایا! چه چیزی پشت این ولی پنهان است؟ گفت: دخترم! بعد از آن پسرم که در دفاع مقدس شهید شد. پسر دومم در اثر ابتلا به سرطان و طی یک دوره بیماری سخت، تسلیم امر خداوند شد. همه امیدم بعد از خدا به همسرم بود که از من نگهداری و پرستاری میکرد و نمیگذاشت آب توی دلم تکان بخورد. خرید خانه، پخت و پز، جارو و... همه چی به عهده خودش بود. ولی او هم مرا تنها گذاشت. من ماندهام با این پسرم که ناراحتی اعصاب دارد. او نیز تمام کارهای خانه و بیرون از خانه را انجام میدهد؛ اما دوست ندارد کسی خانهمان بیاید. من نیز ناچاریم به حرفش گوش دهم. خیلی دوست دارم دعوتتان کنم، به داخل منزل بیایید و با هم صحبت کنیم؛ ولی میترسم پسرم ناراحت شود. پشت این چهرهی شکسته و این چشمانی که با یادآوری خاطرات، غرق اشک میشد، دنیایی از غم نشسته بود. همین جور که از او خداحافظی میکردم و به سمت خانه میرفتم. با خودم گفتم چقدر از خانواده شهدا غافلیم. غفلت از پدر و مادرهایی که ثمرهی عمرشان را برای دفاع از کشور و اسلام فرستادند؛ تا ما در امنیت و آرامش زندگی کنیم. خدایا ما را شرمندهی خانوادهی شهدا نکن.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI