eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
708 دنبال‌کننده
883 عکس
154 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه..... با اشاره به ریشه دشمنی‌ها، به خطبه‌ای که امام حسین(علیه‌السلام) در روز عاشورا بیان می‌دارند، توجه کنیم: «می‌دانید منشأ این جنگ داخلی چیست؟ می دانید چه کسی شما را وادار کرده که این آتش مشتعل را شعله‌ور کنید؟ کسی که دشمن مشترک من و شماست (و حَشَشتُم عَلَینا نارَ الفتنِ التی خبأها عَدوّکم و عَدوّنا) الان شما باد می‌زنید به آتش فتنه‌ای که این آتش را، دشمن مشترک من و شما ایجاد کرده. شما دشمن نیستید، شما را بازی دادند». حال این دشمن را در زیارت عاشورا که حدیث قدسی هست، می‌یابیم. اللهم خص انت اول ظالم باللعن مني و ابدا به اولا ثم الثاني و الثالث و الرابع اللهم العن يزيد خامسا و العن ... اینجاست که می‌بینیم یزید نفر پنجم لعن است و «اول ظالم» با تمام ظالمان متفاوت است. این «اول ظالم» کیست؟ خدایا تخصیص بزن لعن را با اول ظالم، سپس اغاز کن به سبب این تخصیص، لعن کن اولی و بعد دومی، سومی، چهارمی و پنجمی که یزید است. بنابراین نفر اول با اولی فرق می‌کند. باید به این کلید واژه‌های قرآنی و ادعیه دقت کنیم. در زیارت عاشورا حدود ۳۰ سلام و ۶۰ لعن داریم و این یعنی اهمیت دشمن شناسی. در قرآن دشمنان مسلمانان بارها معرفی شده‌اند. گروه اول مشرکان، گروه دوم منافقان و گروه سوم یهود و نصاری. اگر دقت کنیم می بینیم که حدود یک ششم از آیات قرآن به بنی اسرائیل اختصاص دارد و این تاکید ناشی از میزان ضربه زننده بودن این دشمن است که باید مورد توجه قرار گیرد. در واقع غفلت اصلی نیز از همین نقطه است. منافقان پیاده نظام این گروه هستند. در صدر اسلام نیز ضربات اصلی از توطئه های یهود و نصاری به دین وارد شده است. بنابراین می‌توان گفت که یهود چه در جریان سقیفه و چه در شکل‌گیری و تحکیم خلافت خلفای سه‌گانه و چه در استقرار معاویه و قدرت بخشی به این حزب در شام و علم کردن آن‌ها در مقابل حکومت امام علی(علیه‌السلام) و شهادت امام حسن(علیه‌السلام) و شکل گیری حادثه کربلا چه به صورت مستقیم و چه به واسطه حزب اموی نقشی غیر قابل انکار داشته است. آنچه امروز در غربِ آسیا، سوریه و فلسطین شاهد هستیم؛ چیزی جدای از این نقشه‌ی مُحرَّف بنی‌اسرائیل نیست. بنی‌اسرائیل سعی می‌کند با غصب موقعیت‌ها‌ی بنی‌اسماعیل, مسیر تاریخ را عوض کند و از غفلت‌های مسلمانان در برهه‌های مختلف تاریخ، نهایت بهره را ببرد. پایان. 🌱 @AFKAREHOWZAV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«شب سوم» ✍زهرا نجاتی وسط حیاط سرامیکی می‌دویدم. شاید چند دقیقه اما پاهایم جواب نداد. ناچار آرام‌تر راه رفتم. کسی نبود مجبورم کند، خودم بودم وخودم. کسی تهدیدم نکرده بود. از عزیزانم دور بودم اما خیالم راحت بود که خوبند. که زنده‌اند.. اما بدن انسان است دیگر. یک وقتهایی کم می‌آورد پا است دیگر یک‌هو گیر می‌کند، به خصوص اگر زمین هموار نباشد و مثلا خار داشته باشد. انسان را زمین می‌زند.. اساسا اگر عزادار باشی، که خدانکند، بدنت بدن سابق نیست. انگار ستون فقراتت را کسی با شدت بیرون کشیده. این را همسرشهید توسلی می‌گفت. به همه اینها اضافه کن مثلا جثه‌ای کوچک داشته باشی و عزیزی را به زور و به جفا ازت گرفته باشند که تمام هستی‌ات بوده. معمولا دخترها از پسرها ظریفترند، شاید در جسم گاهی هم ضعیفتر. حالا گیریم به عمویش برود و قامتی اندکی بلندتر داشته باشد اما به هرحال کودک سه ساله، خانه پرش چقدر قد دارد. گمان نمی‌کنم به یک متر برسد... و خب دویدن بی پایان و شب تاریک و تشنگی و گرسنگی و داغ و داغ و داغ و... ـ ... امشب هوا، هوای روضه‌است، هوای گدایی درخانه کودک سه ساله‌است، کودکی که شاید اسمش رقیه نبود اما بی‌شک در کربلا بود. بی‌شک دامنش سوخته و گوشواره از گوشش کشیده شده و صورتش کتک خورده و دل کوچکش همزمان هم برای پدر و عمو تنگ شده و هم نگران هم بازیها و دخترعموهایی‌است که لابه لای درختها پناه گرفته و از ترس و گرسنگی و سوختگی، جان سپرده‌اند. بیایید قبول کنیم درکش نمی‌کنیم. ... امشب خیلی برای مادرهایی دعاکنیم که رقیه‌هایی بیمار دارند، خیلی برای زنانی دعاکنیم که خواسته‌اند مادرشوند اما ناکام ماندند، مثل رقیه که هر قدر در بیابان دوید، نه به عمو رسید، نه بابا. و خیلی دعاکنیم برای کودکانمان که در زمانه‌ای بزرگ می‌شوند که شیطان مشغول لشگرکشی‌ است... دعاکنیم رقیه‌هایمان با حیا، علی اصغرهایمان غیور، علی اکبرهایمان ممذوج فی ذات الله، باشند. وهمه دعا کنیم این یتیمی‌مان تمام شود و دست نوازشگر حضرت پدر، ظاهر و آشکار روی سرمان بنشیند. @AFKAREHOWZAV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼 برشی از داستان مصور "روزِ کاشانی" ۱. چرا ۳۰ تیر روز کاشانی است؟ 🔍 ادامه👇 https://khl.ink/f/53394 🔍 نسخه متنی روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از درس‌ها و عبرت‌های ماجرای ۳۰ تیر ۱۳۳۱👇 https://khl.ink/f/52221#ayatollahkashani @AFKAREHOWZAVI
. «محرم محفل زیبایی هاست» ✍فاطمه شکیب رخ با آمدن محرم هر سال رنگ مهربانی حسین علیه‌السلام شهر را غرق نظم شور انگیز و نوینی می‌کند؛ مسبب این تغییر مثل آمدن بهار پس زمستان، پیوند محبان را در محافل اشک، به عرضه نمایش می‌آورد. همه با هر عقیده، سن و سال، نژاد، پوشش و امثال آن در زیر یک سقف، به‌خاطر یک عشق مشترک گرد می‌آیند، خود را محتاج به نگاه صاحب‌خانه می‌دانند، خدمت و شرکت در این محافل را رزق می‌شمارند، زیرا که دل‌های محبان متصل به محبتی خالص گشته که اشک و آه و سوز، حاصل تراوش آن شده است… محرم با تمام زیبایی‌هایش، تمرینی مقدماتی برای دوران ظهور است، همان روزگاری که در آن قلوب جمیع مومنان، به قلب قطب عالم امکان متصل می‌شوند، با عشق او روزگار را سپری می کنند، برای رضایت محبوب، بی‌ادعا و بی منت تمام لحظه های خویش را خرج می کنند و شهادت در رکاب ایشان را التماس می‌کنند. محرم زیباست چراکه، نمایش بخشی از آموزه‌های اسلام ناب در پیوندهای معنوی و مالی بین مسلمانان است! لحظه‌های ناب این ماه سرخ، گوارای وجودتان! در این شب‌ها برای هم ظهور دعا کنیم، باشد که محرمی را با صاحب الزمان‌مان عجل الله فرجه تجربه کنیم. @AFKAREHOWZAVI
چند سؤال به بهانه دو عروسی چند شبی‌ست که فیلم، عکس و انواع کلیپ‌های عروسیِ دو تن از بازیگران، محمدرضا گلزار و بهرام رادان در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود که قطعا پخش، انتشار و دیده شدنِ حداکثری آن برخاسته از اراده‌ی صاحبان آن است و از آن‌جا که عصر، عصر مخاطب‌سالاری‌ست چند سؤال دارم: 👈۱. این افراد چه اهداف پیدا و پنهانی از این همه خودنمایشی دنبال می‌کنند❓ 👈۲. چه کسی یا کسانی از حمایت آن‌ها در دیده‌شدن حداکثری بهره می‌برند❓ 👈۳. چرا از همه‌ی تصاویر این دو مراسم تنها بخش خطبه‌ی عقدِ (به‌قول خودشان) آریایی منعکس شده است❓ 👈۴. هر دوی این دو نفر در ظاهر عقد آریایی بسته‌اند در صورتی که قطعا دروغ محض است. چراکه هر دو یا در ایران عقد کرده‌اند.( گلزار در تهران )یا به ایران برخواهند گشت. (بهرام رادان در تفلیسِ گرجستان) در این صورت برای زندگی‌ در ایران باید عقد خود را ثبت کنند که قانون خود را دارد و نمی‌توانند زندگی خود را به‌طور غیرقانونی و علنی در ایران ادامه دهند و از آنجا که هر دو فقط در ایران است که زندگی به‌اصطلاح هنری خود را معنا می‌کنند بنابراین قطعا عقد با خطبه اسلامی آن را ثبت کرده‌اند. حال سؤال اینجاست که چرا با مخاطبان خود صادق نیستند❓حال بگذریم از اینکه به دلیل یک جمله عربی این‌گونه بازی می‌کنند اما برای سرمایه‌گذاری، سفر،خوشگذرونی و ...کشورهای عربی را می‌پسندند. این تناقض را چگونه حل کنیم❓چگونه آنان را یک آریایی غیور بدانیم❓🤔 از سوی دیگر اجازه می‌خواهم به‌عنوان یک شهروند از مسئولین چند سؤالی بپرسم: 📛 قطعا امر حجاب و رعایت آن در جامعه اسلامی از اهم مسائل است و برخورد قوه‌ قضائیه با تمام نقاط ضعف و قوتش قابل حمایت است. مخصوصا در برخورد با سلبریتی‌هایی که نقش الگو و گاهی رهبری در برخی جریانات دارند اما سؤال، آیا گناه امثال محمدرضا گلزار و بهرام رادان در ترویج این سبک مراسم عروسی، انتشار عکس و فیلمهای کاملا خصوصی و از همه مهمتر پخش خطبه عقد آریایی، کمتر از کشف حجاب امثال آزاده صمدی‌ست؟ آیا این دو بازیگر مرد بیش از آزاده صمدی و افسانه بایگان و...نیاز به تشکیل پرونده ندارند❓ 📛 از این‌ها مهم‌تر، یک سؤال ِ درِ گوشی. داستان این مدل فیلتر کردنِ فضای مجازی چیست❓ 📛 آیا با توجه به روند حضور کاربران در صفحات اینستگرام در این چند ماه اخیر هنوز متوجه نشده‌اید که این سبک از محدودیت بازدارندگی ندارد❓ 📛 آیا اجازه داریم به‌گونه‌ای دیگر به این مدل فیلترینگ نگاه کنیم که نه با نبودنش فرقی دارد و نه محدودیتی در استفاده‌ی از آن مطرح است ❓ 📛آیا می‌توانیم فلسفه این نوع از فیلترینگ را لقمه‌ی چربی برای برخی بدانیم❓ 📛 تا چندی پیش با مافیای شکر، روغن، سیمان، چادر، مرغ و گوشت و حتی کنکور مواجه بودیم. آیا امروز حق داریم به وجود مافیای فیلترشکن نیز معتقد باشیم❓این چه مافیایی‌ست که هیچ دولت و مجلسی دستش به خنثی کردنش نمی‌رسد❓ 📛 آقایان متولی امر، آقای فرهنگ، آقای شورای عالی فضای مجازی، آقایان مسئول، خوابید یا خود را به خواب زده‌اید❓ 📛ما تا کی آش فرهنگ جامعه را هم بزنیم❓ تا کی پاسخ شبهات و ناامیدی‌ها و ناکارآمدی شما را در این فضای ولنگار فرهنگی بدهیم❓تا کی می‌خواهید دلیل بسیاری از اعمال خود را رسانه‌ای نکنید❓ 📛تا کی قرار است مدیریت فرهنگ جامعه به‌دست نرم‌افزارهای خارجی باشد و چنان بر اذهان مخصوصا جوانان حکومت کند که نه ما بدانیم آنها در چه دنیایی سیر می‌کنند و نه آنها بدانند ما که هستیم و چه می‌گوییم❓ 📛مگر شما از چین و روسیه کمترید که حتی حاضر نیستید برای حفظ نظامی که بر کرسی آن تکیه زده‌اید مدیریت فضای مجازی و فرهنگی آن را به‌دست گیرید❓ 📛مگر شما کمتر از آمریکا هستید که حتی حاضر نمی‌شوید همچون او که نماینده پلتفرم تیک‌تاک را به دادگاه کشاند نماینده این افتضاح (اینستا) را به محکمه بکشانید❓ نگویید که نماینده‌ای در کشور ندارد که این خود عذری بدتر از گناه است. کلام آخر تکلیف افراد بسیاری در کشور روشن است ما نه از سلبریتی‌ها انتظار حرکت‌های معقول و منطقی داریم و نه از برخی مسئولینی که یک دهه کشور را از هر جهت یا متوقف کردند یا به عقب کشاندند. بلکه تمام مطالبه و توقع ما از آن دسته مسئولینی‌ست که همچون بسیاری از افراد جامعه رنج دوران کشیده‌اند و امروز با نام انقلاب و انقلابی حضور دارند. ما از فرماندهان این جنگ فرهنگی شجاعت و تقوا می‌خواهیم. این را بدانید که کارآمدی و ناکارآمدی شما هرگز خدشه‌ای به باورها و مبانی دینی و انقلابی ما وارد نخواهد کرد این شما هستید که با اعمال و گفتارتان هر لحظه در دادگاه‌ عدل و حق قضاوت می‌شوید و باید پاسخ‌گو باشید. آن روز خیلی دور نیست.... ✍زينب نجیب @AFKAREHOWZAVI
. مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب ... ✍نرگس ایرانپور، عضو تحریریه مجتهده امین حکایتش حکایت غریبی است. تکرار تاریخ، قصه هر روز ماست. هم‌چنان تمام زمین‌ها کربلاست و ندای هل من ناصر حسین بن علی در آن طنین‌انداز است و تمام روزها عاشورا است. من الغریب تا الحبیب پیام غربت ابی عبدالله است که دست به دست و به گواهی تاریخ به دست ما رسیده. حبیب‌ابن‌مظاهر، یادگار هفتاد و پنج ساله‌ای بود که شمشیر رزمش را در جمل و صفین و‌ نهروان در دفاع از اسلام از نیام کشیده و حالا در دیار هزار رنگ کوفه سکونت داشت. در رکاب پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام محاسن سپید کرده و گرد پیری بر قاب چهره‌اش نشسته بود. پیری و از کار افتادگی به اضافه تمام خدماتی که در خدمت به دین خدا کرده بود، بهانه خوبی بود تا نیاید و با خیالی آسوده بعدها هزاران مجلس بر مصایب امامش گریه کند. اما نامه به دستش رسید: من الغریب الی الحبیب "بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(ع) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(ص) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا"¹. هفتم محرم بود که حبیب به کربلا رسید²، به موقع رسید. لبخند رضایتی بر صورت مبارک عقیله بنی هاشم نشست، فرمود: سلام مرا به حبیب برسانید. تاریخ مفصل است، القصه که حبیب با دل به کربلا رسید و با اشتیاق اذن جنگ طلبید و وارد میدان شد و با سر وارد کوفه شد³ و تا ابد سربلند تاریخ است. آمدن و لبیک به امام مهم است و مهم‌تر از آن به موقع آمدن است، آنجا که به کار امامت بیایی. سر بلند کن و ببین زیر کدام بیرق سینه چاک می‌کنی، مباد که رنگ و لعاب عاریتی دنیا، فریبمان دهد و از رسیدن به وقت غافل شویم. ۱. معالى السبطین، 1/228. ۲. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۵. ۳. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه پاینده‏، ابو القاسم، ج7، ص 3020. @AFKAREHOWZAVI
. «سهم ما زن‌ها از عاشورا» ✍زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین من یک زنم.. اما به قدر زنانگی‌ام از عاشورا و برای عاشورا حرف دارم. از عاشورا حرف دارم: از رباب که عشق امامش بود، از سکینه که چنان تربیت شده بود که در سنین کودکی، شاعر و سخنران بود. از زنان کاروان که غم‌شان نه عزیزشان بود، نه بدن‌های چاک چاک عزیزان‌شان، نه دوری راه، نه غربت. و باورت می‌شود حتی نه اسارت؟ غم‌شان این بود که روی آفتاب مهتاب ندیده‌شان، حالا پیش نامحرم‌ها گشاده است و نامحرم‌ها نزدیک‌شان راه می‌روند و نامحرم‌ها جسارت می‌کنند. نه به خاطر جسارت که آن هم جراحتی عمیق بود، که به سبب آنچه خلاف حیایشان برآن‌ها می‌رفت... دوست ندارم بیت شعری را بنگارم که می‌دانم قلب امام زمانم را به درد می‌آورد فقط خودت تصورکن دست‌های زینب را یک نامحرم بسته! .. منِ زن، از کربلا زیاد حرف دارم چه از عروس هفده روزه‌ی وهب، چه از مادر وهب که سر پسرش را به سمت عمرسعد پرتاب کرد. چه از همسر زهیر که برخلاف زنان کوفی مردش را فرستاد زیرتیغ دشمن، برای دفاع از امامش، چه از زینب درکربلا که برخلاف همیشه و همه‌جا، موقع شهادت دو جوان رعنایش، رخ به حسین ننمود تا مبادا امامش را شرمنده ببیند. چه از زینب، در غروب عاشورا که امام زمانش به او التماس دعا گفته بود و چه از زینب پس از عاشورا که زبان تلخ شیطان را در کاخ یزید و ابن زیاد، با خطبه علی‌وارش، درهم پیچید. و چه از رباب وقتی یک‌سال به یاد امام بی کفن، زیر سایه نرفت.. امامنِ زن، با آن همه حرف از عاشورا، حرف زیادی برای عاشورا ندارم جز اینکه؛ حیا و عفت را بیاموزم و به دخترانم و دختران سرزمینم مشق کنم و جز اینکه خودم را وقف امامم کنم، یا به جهادتبیین یا به جهاد فرزندآوری. و امام زمان من امروز ازهمیشه بیشتر چشم دوخته به من، به چادرمن، و به منیت من که آیا قرار است برای امامم،به مسلخ عشق برود یا نه! و در مسلخ عشق، مجال برای هیچ عذری نیست! @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم احساس سوختن به تماشا نمی‌شود ✍ مرضیه رمضان‌قاسم به ما می‌گویند اینطور در عزای اباعبدالله‌الحسین اشک نریزید ناله نزنید، به ما می‌گویند آرام گریه کنید. این جذبه‌ی امام است که مردان ما همانند مادران فرزند مرده در رثای امام‌مان ضجه می‌زنند. آخر خدا فرموده است: «وابتغوا إلیه الوسیله» در این دنیا که سجن مومن است باید متوسل به آل‌الله شد، مگر در زیارت عاشورا عرضه نمی‌داریم به حجت خدا «السلام علیک یااباعبدالله» مگر ما ادعا نداریم که عبد خدائیم پس در مصیبت پدرمان باید ضجه بزنیم. «و لئن اخرتنی‌الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور  فلاندبنک صباحا و مساء ولابکینک بدل الدموع دما» یا صاحب‌الزمان! طبق فرمایش شما اشک که چیزی نیست در مصیبت جد غریبتان حسین باید خون گریه کرد‌؛ باید در راه او جان داد... بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی یا اباعبدالله آخر حسین ماتم تو می‌کشد مرا @AFKAREHOWZAV
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 مداح:حسن عطایی بدون تو جهنمه دنیامون تو زندگی نمیذاری تنهامون زنونه گریون تو اند مردامون مردونه پای کارتند زن هامون پسرامون فدای پسرات دخترامون فدای دخترات نسل ما نسلیه که هممون میمیریم برات به جوونت جوون ها رو سامون بده کسب و کار حلال و فراوون بده خونه میخواهیم که روضه بگیریم برات بچه میخواهیم که واست یه روز جون بده تا همیشه روضه های تو چراغش روشن است در جوانی پاک بودن شیوه سینه زن است حسین حسین حسین ... @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسمه تعالی اثرات برپایی روضه در خانه و یا هیئت! ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽ(رحمة الله علیه): ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ؛ (علیه‌السلام) کوتاهی ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ. ﺁﯾﺖ الله ﺑﻬﺠﺖ(رحمة الله علیه): ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ شب ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ(رحمة الله علیه): برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد: یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله… آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری(رحمة الله علیه): روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا(علیه‌السلام) عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است. حاج میرزا اسماعیل دولابی(رحمةالله علیه): محبت و عزاداری برای امام حسین(علیه‌السلام) انسان را زود به مقصد می رساند همه اهلبیت کشتی نجاتن ولی کشتی امام حسین(علیه‌السلام) سریعتر است.. علامه طباطبایی( رحمةالله علیه): «این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت میکنند». آیت الله بروجردی(رحمةالله علیه): به مقداری که امام حسین(علیه‌السلام), بزرگ و واجب الاحترام است، منسوبین (سادات)به آن حضرت هم لازم الاحترام می باشند. ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ(رحمة الله علیه): ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﺭﺍ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﻨﺪ. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین جمیعا و رحمة الله و برکاته. تنظیم: سرکار خانم زینب الوندی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. اندکی تأمل ✍️نجمه صالحی حضرت قاسم بن الحسن به عمویش، سید الشهدا علیه السلام نگفت:«أحلی من العسل»! ؛ او به عمویش عرض کرد:«فیکَ أحلیٰ مِن العَسَل»! یعنی« ... [کشته شدن]در راه شما از عسل شیرین تر است! » قاسم بن الحسن علیه السلام عروج به سوی خدا و کشته شدن در راه امام زمان خویش را از هر مرگی شیرین‌تر می‌دانست. شیرینی عسل یک شیرینی محسوس است و قابل درک با حواس چشایی! اما شیرینی شهادت در راه خدا با حس باطن درک می‌شود و قاسم بن الحسن علیه السلام شهادت در راه خدا را به عسل تشبیه کردند که هم شفاست و هم شیرینی دارد که برای ذهن ملموس‌تر است. در واقع یادگار امام حسن علیه السلام، یک امر معقول را به امر محسوسِ قابل‌لمس تشبیه کرده است و این یعنی نهایت عرفان و معنویت و رشد یک جوان و بهترین اسوه برای جوانان! 🥀او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست در ازدحام هلهله او... بی صدا شکست🥀 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«جمع مونث حاضر» ✍طیبه فرید نه فقط گهواره که بعضی از برهه‌های مهم تاریخ را زن‌ها تکان داده‌اند. ابدان شهدا روی زمین مانده بود و مردها از ترس رذالت آل امیه جرات نداشتند دست به تدفین ببرند. زن‌های بنی اسد اما یک پا مرد بودند. با کلنگ آمدندکربلا برای حفاری قبور.اینجاتاریخ تکان خورد و خون مردهابه جوش آمد. @AFKAREHOWZAV
«جامانده» ✍نرگس ایرانپور عشق را که مشروط کنی بال پروازش را بسته‌ای. هوای عاشقی هوای آزادگی است. هوایی که در آن نفس تازه کنی و پر و بالت را به آسمان گره بزنی. عشق تسلیم محض می‌خواهد، چشمانت را ببندی و با خاطر جمع دستانت را بسپاری به بی‌انتهای دلدادگی‌. راوی بود، وقایع کربلا را ثبت صفحات تاریخ کرده است. دل یک دله نکرد، پایش در زمین دفاع از حرم سیدالشهدا بود و دلش در هوای دنیا. آفتاب دشت تفتیده‌ در میانه راه کاروان کربلا شاهد بود که امام او را به یاری طلبید. قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوار و مقروضم تا آنجا برایت می‌جنگم که سودمند باشم و بتوانم از تو دفاع کنم.»¹ شاید ندانست که تسلیم بودن رمز رسیدن است. صبح روز عاشورا جنگ نمایانی کرد تا نماز ظهر بخت یارش بود، به امامت امام اقامه نماز کرد‌. آتش لشکر دشمن بالا گرفته و چکاچک شمشیرهای آخته سر به آسمان زده بود‌. اصحاب پر کشیده و آواز غربت امام دشت را پر کرده بود. تنها سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی از اصحاب باقی مانده بودند. ضحاک بن عبدالله مشرقی همو که شاخه‌های عشقش به ابی عبدالله را به ریشه‌های پوسیده و نمور دنیا گره زده بود، اسبش را در پناه خیمه‌ای پنهان کرده و پای ماندنش به لرزه افتاد. ندای مظلومیت و بی‌یاوری فرزند رسول‌الله به عرش رسیده بود که ضحاک پا در رکاب گریز از میدان نهاد و نامش را بر تارک یاران به خون غلتیده ابی‌عبد‌الله ثبت نکرد. ماندن تنها شرط جاودانگیست. فَمَعَکُم مَعَکُم، لاٰ مَعَ غَیْرِکُم. انتخاب هم‌چنان ادامه دارد یا جاودانگی زیر لوای حسین علیه‌السلام و یا گم شدن در قیل و قال دنیا. ۱. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۹. ___________ @AFKAREHOWZAV
«هیاهو برای حسین علیه‌السلام» ✍مهتاصانعی امام المسلمین و فرزند بلافصل امیرالمومنین را چُنان دچار مصیبتی می‌کنند که تا دنیا دنیاست هُرمِ این مصیبت خاموش نمی‌شود. عالم پر از هیاهوی حسین می‌شود و کائنات دست از سرِ این ارادت پر جنب و جوش بر نمی‌دارند. باید هم همین باشد. باید هیاهو کرد و در طبلِ رسوایی اشقیاء به وسعت تاریخ کوبید. و کوفتن همانا و پژواک این رسواییِ لَعین‌ابنِ‌لَعین همانا.... باید هیاهو کرد تا بدانیم و بدانند مصیبت عظمای حسین را، تا تکرار نشود آنچه بر امامی گذشته است. بشریت به این هیاهو محتاج است تا دیگر بار به درستی بر سرِ خوان کریمان بنشینند و صلای عام دردهند. پویایی حرکت حسینی همان برکت اتصال به هیاهوی اربعین است. صف دارالسلام و هنگامه‌ی وصل به سرزمین موعود و تشنگانی که با دم مسیحایی امام، اهمیت این هیاهو را به وضوح و ظهور درک کرده‌اند. آری.... ما به این هیاهوی عُظمی برای التیام به مصیبت عُظمی محتاجیم.... تا در دایره‌‌ای پویا حقیقت ظهور منجی را دریابیم. در نعره خیز طوفان عالم کر از هیاهو... @AFKAREHOWZAV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد ✍زینب نجیب 🔥آقا مرا به لاک سیاه همان زنی که پشت دسته های عزا می‌رود،ببخش 🔥 گاه در بین برخی از مداحان بزرگوار دیده می‌شود که برای احترام به همه‌ی عزاداران و عاشقان اباعبدالله بیتی می‌خوانند و برایش خوب می‌گریند اما نمی‌دانند که چقدر می‌تواند سخن او بیراهه باشد و باعث سوء‌برداشت‌ها شود. یک مداح با صدایش، با سروده‌هایش، زینت‌بخش هیئت‌هاست. او با هنرش شور می‌دهد اما باید بداند که شور او منطبق بر دین و دیانت باشد. نه خوش‌آمد این و آن. آری، حسین برای همه انسان‌هاست از شیعه و سنی گرفته تا مسیحی و زرتشت و یهود و بودا. مگر وهب مسیحی نبود که در رکاب حسین شهید شد. مگر به نقلی زهیر بن قین عثمانی نبود که در سرزمین نینوا شیعه شد و برای حسین تا لحظه آخر جان داد. مغناطیس حسین آن چنان قوی‌ست که اگر درونمایه‌ات از جنس او باشد جذب خواهی شد. این‌ها را می‌دانیم و به چنین امامی می‌بالیم. اما یادمان نرود که حسین برای زنده نگه داشتن همه‌ی دین قیام کرد. نه فقط محبت و عشق. او برای اجرای تمام احکام اسلام شهید شد. حرکت او را پلورالیستی تفسیر نکنیم. قیام او سیاسی هم بود. او به سیاستی معتقد بود که بر پایه دیانت باشد. قیام او را سکولار تعریف نکنیم. حرکت حسین مقابله با ظلم هم بود. ستم به انسان و انسانیت. قیام او را خانوادگی جلوه ندهید. حسین را بما‌هو حسین تعریف کنیم. نه یک کلمه اضافه نه یک کلمه کم. @AFKAREHOWZAV
. جویندگان حقیقتنجمه صالحی همیشه یافتن چهره‌ی حق آن‌گونه که وجود دارد، آرزوی انسان‌ها بوده و هست. در جستجوی حقیقت بودن یعنی شهامت مواجهه با نور حقیقت را داشتن حتی اگر گاهی از لحاظ مادی به ضرر شخص باشد؛ دست از تلاش برنمی‌دارد. افراد حقیقت‌طلب دو دسته هستند. یک نوع آن بیمارگونه است و شخص دنبال کار زود بازده و سریع است و پتانسیل و نیروی لازم برای حرکت و پرسش مستمر را ندارد و دیگری حقیقت طلب صبور و متواضع و سخت‌کوش است. به پدیده پیش رو صفر و یکی نگاه نمی‌کند. دائما در حال پرسش و پویش است و هیچگاه خود را مطلق و بی‌خطا نمی‌بیند و در صدد رفع کاستی‌هاست و همیشه حالت مراقبه دارد. یافتن حقیقت مانند عمل جراحی است همراه با درد و سختی است، زحمت دارد. مهم‌ترین شاخصه اصحاب سیدالشهدا علیه‌السلام در رویداد عاشورا حقیقت‌طلبی آن‌ها بود. 🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ،اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ ... اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى‏ عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى‏ اَنْتُمْ وَاُمّى‏ طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ‏[ اَنْتُم‏] الَّتى‏ فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ‏ فَوْزاً عَظيماً،فَيا لَيْتَنى‏ كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعَكُمْ.🥀 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حق نمی‌سوزد... ✍زينب نجیب وقتی به مرد ۳۷ ساله‌ای که به گفته‌ی نزدیکانش از ثبات شخصیت برخوردار نیست و مرتکب هر عملی می‌شود تا دیده شود، از وطن و سرزمین مادری خود گریخته، به کشوری غریب پناهنده می‌شود و در فاصله‌ی زمانی اندک، دو بار با حمایت پلیسِ امنیتِ کشوری غربی به عقیده و باور و مقدسات میلیاردها انسان در این کرهٔ خاکی اهانت می‌کند، به بدترین شکل ممکن کتاب قرآن، این کلام الهی را در مقابل چشمان حقیقت‌جوی بشر آتش می‌زند و بعد حکم شهروندی خود را از همان کشور دریافت می‌کند؛ با خود می‌اندیشم که چه هدف یا اهدافی پشت این روایت تصویری دنبال می‌شود؟ مسلم است که مشتی خاک به‌سوی آفتاب، ذره‌ای از نور و درخشش و گرمای آن نمی‌کاهد. این خاک است که پس از پرتاب به اجزائش تجزیه می‌شود و هر ذره‌ی آن بی‌خاصیت در کناری می‌افتد. اما این چشمان حق‌جوی انسان‌هاست که نگاهشان بعد از کنار رفتن غبار، به دنبال آن نور پرجاذبه، به‌سوی آن آفتاب درخشان، روشن می‌شود. چشم‌ها به افق خیره شده و چنان تشنه‌ی انوار آن خواهد شد که یادشان نمی‌ماند آن مشتی خاک که بود و چه بود. و اما هدف دشمن... دشمنِ گمراه و دستپاچه‌ای که در تب و تاب روند هدایتی این کتاب عظیم‌الشأن متحیر است که چطور چند آیه‌ی مکتوب قادر است قلب‌ها و اذهان را اینچنین تصاحب کند، دامن هدایتی خود را بر جهان تاریک امروز پهن کند، داعیه‌ی آزادی و عدالت سر دهد و دلها را برانگیزد تا خط بطلانی بر جاهلیت مدرن کشند؛ تصمیم می‌گیرد مفلوکانه به نام آزادی بیان و آزادی عقیده، باب اهانت را بگستراند تا شاید کمی از قدرت، شأن و اعتبار آن بکاهد. غافل از آنکه تاریخ نشان داد آنان که برای نشنیدن صوت قرآن از زبان پیغمبر، روزها پنبه در گوش می‌گذاشتند و با هم عهد می‌بستند که حتی آیه‌ای از آن را گوش نسپارند؛ شبانه، مخفیانه پشت دیوارها می‌نشستند و با شنیدن آیات مشعوف می‌شدند. آری شما را نرسد که خطی بر آینه‌ی صیقل‌یافته‌ی باورهای این امت بکشید. اما بدانید که جنگ خطرناکی را آغاز کرده‌اید چنان که رهبر انقلاب جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین نامید. اشد مجازات را برای عامل این جنایت که مورد اتفاق همه علمای اسلام است، از دولت سوئد خواستار شد و تأکید کرد که کشور سوئد باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است. پس با ما نجنگید که آغاز آن شکست شماست. @AFKAREHOWZAV
. ▪️طرمّاح، طرحی برای تاریخ ✍نرگس ایرانپور، عضو تحریریه مجتهده امین نامش بر طومار ارادتمندان به خاندان پیامبر ثبت شده بود، آوازه ولایت‌مداری و سینه چاکی‌اش در شام و کوفه شهره بود. بارها شمشیر کلامش در حمایت از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بر جان معاویه زخم زده و حسرت داشتن یاری چون او را بر دل امویان گذاشته بود.¹ دنباله دلدادگی‌اش او را به منزلگاه «عذیب‌الهجانات» رساند، همان منزلی که لشکر حُر راه را بر امام تنگ کرده بود. به سپاه حسین‌بن علی پیوست. سابقه‌اش درخشان بود و جز یاری فرزند رسول الله از او انتظار نمی‌رفت.² راه‌بلد بیابان‌های کوفه بود و طلایه‌دار کاروان امام شد.³ یک به یک خطرات پیش رو را به امام گوشزد کرد و راه‌های گریز را هم. کوه‌ها و قبیله‌های امن را خدمت امام معرفی کرد و پیشنهاد نجات داد.⁴ امام فرمود: خداوند تو و قبیله‌ات را جزای خیر دهد. ما و این گروه (اصحاب حر) پیمانی بسته‌ایم که نمی‌توانم از آن باز گردم، معلوم نیست، عاقبت کار ما و آن‌ها به کجا می‌انجامد.⁵ طرمّاح، خطر را در جاده پیش روی امام احساس کرد و غصه آب و نان عیال و فرزند پای رفتنش را لرزاند. شاید که بر لغزشگاه دنیا پایش سست شده باشد. بهانه خرید آذوقه و اموال برای خانواده راه طرماح را از تاریخ عاشوراییان جدا کرد. روزگاری سمت یاری امام برگشت که داغ شهادت کربلاییان بر قلبش نشست⁶ ‌و نامش را در خیل اصحاب حسرت رقم زد.‌ ۱. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۳، ص۲۸۸. ۲. محمدبن‌جریر طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۰۶. ۳. محدث قمی، نفس‌المهموم، ص۱۷۶. ۴. محمدباقر مجلسی، زندگانی امام حسین، ج۳، ص۱۰۱. ۵. ابن اثیر، کامل‌التاریخ، ج۴، ص۳۰۷. ۶. قاموس‌الرجال، ج۵، ص۶۰. @AFKAREHOWZAVI