eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
709 دنبال‌کننده
868 عکس
149 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«آن‌چه داریم...» ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد توی آشپزخانه دارم ظرف می‌شویم و همه حواسم به تلویزیون است؛ دارد؛ مهمانان این برنامه از آمده‌اند. ◽◽◽ هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم شست دست چپ، این‌قدر مهم باشد که اگر برود لای در ماشین، این‌قدر از کار و زندگی بیفتم، کارها به کندی پیش می‌رود و شروع می‌شود. ◽◽◽ اسم برایم کافی است که بروم حدود ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، قبل این‌که شهر سوخته، بسوزد؛ دلم غنج می‌رود از این همه تمدن و اصالت که چشم هر ببیننده‌ای را پر می‌کند؛ بعد می‌روم سمت و تا نوک کوه کم‌کم بالا می‌روم، یاد می‌افتم که شاید روزگاری این‌جا زیسته‌است. ▫️▫️▫️ هنوز دارند می‌خوانند، سرم گیج می‌رود دستم را می‌گیرم به لبه میز آشپزخانه، پسرم می‌پرسد که چرا سرم گیج رفته؟ می‌گویم: «هیچی مامان نمی‌دونم چرا؟»، ولی می‌دانم چرا... از بالای کوه خواجه دریاچه را می‌پایم که خشک شده و سرم دوباره می‌چرخد. ▫️▫️▫️ هنوز دارند می‌خوانند، با وجد در پایان اجرا خودش را می‌خواند، توی دلم می‌گویم، اگر شناسنامه دومی می‌دادند یا چيزی شبیه به اقامت، دلم می‌خواست غیر از شهر خودم اقامت و را داشته‌باشم. مانند شهروند افتخاری، نه! برعکسش، افتخار داشتم به شهروندزابل‌بودن، افتخار داشتم به شهروندشوش‌بودن. با این دست که نمی‌شود کار کرد، می‌روم هم‌پای در شادی آل‌الله سهیم شوم. ◽◽◽ بعضی از اظهارنظرها نیاز به اطلاعات کافی دارد، بعد از اطلاع و اشراف، بروی با دل درست بگویی و نقد کنی و تازه بیرون‌گودنشسته لنگ بفرمایی... راستش من اصلاً در حیطه مداحی تخصص ندارم و این مهم را به اهلش می‌سپارم، نان نوشته‌های‌ من از تنور تمدن گرم می‌شود و کلی بحث سر ، یا آن و... برنامه با تمام فراز و فرود و نقدها و بحث‌ها تمام شد، پانزده شب مهمان تلویزیون ما بود، درست وقتی که کلی باید با کنترل ور بروی تا شاید در یکی از شبکه‌ها، یک برنامه درست و درمان بیابی... در این قحطی برنامه‌ها، مخاطب خودش را داشت و به یُمن ماه میلاد ارباب، شادی را به قدر و قد خودش مهمان خانه‌ها کرد. ▫️▫️▫️ شاید هیچ‌وقت پیش نیاید که آن گوشه بیرون‌زده در جنوب‌شرقی نقشه جغرافیایی ایران را ببینی، ولی دلت پر بکشد برای خاک این ملک که بوی ولایت و محبت می‌دهد. شاید هیچ‌وقت کنار ساحل خلیج همیشه‌فارس شعرهایی در وصف رئیس‌علی دلواری را نشنوی، ولی به برکت همین برنامه‌ها، حال و هوای بوشهر و جنوب، می‌آید پیشت، کنار خانواده‌ات؛ آن‌وقت اگر پولی و وقتی بود، عزم جنوب می‌کنی، خطه‌ای از این خاک که هیچ شبکه ماهواره‌ای از فوق‌العاده‌بودنش چیزی نمی‌گوید، از زیبایی‌های نهفته هرگوشه از این خاک نمی‌گوید و تو خودت باید به کشف برسی. هم‌پای اهل‌سنت کردستان وصف امام علی(علیه‌السلام) می‌کنی و در پیچ وتاب اورامانات بیشتر از هر وقت دیگر، ایرانی می‌شوی. این برنامه اقوام مختلف ایران، تنوع و کثرت در عین وحدت را خوب نشان داده‌بود. نظاره مراسم متنوع گوشه‌گوشه ایران، منهای تمام مؤلفه‌های تفاوت، واقعا زیبا بود. حس زیبای یکی‌بودن این سرزمین مادری زیر پرچم محبت و مودت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) از نکات قابل تقدیر در برنامه بود. قطعاً ایراد‌هایی هست، قطعاً مسیر رسیدن به نقطه مطلوب، راهی طولانی‌است، ولی همین راه طی‌شده هم، چیزی جز در مسیر تمدن اسلامی قرارگرفتن نیست؛ می‌شود جای‌جای ایران را با همین مودت و رحمت به فرزندان‌مان معرفی کرد... @AFKAREHOWZAVI
«هرگلی زدید...» ✍زهرا نجاتی 🔹نمایندگان مجلس فعلی، شاید نتوانستند رضایت مردم را کسب کنند اما نمره نسبتا قابل قبولی گرفتند. واقعیت این است که مجلس اگر قدرت نداشت، و در راس امور نبود، بهترین دولت هم دست و بالش می‌شود. 🔹از طرفی مجلس فعلی طرح‌هایی مثل حمایت ازجوانی جمعیت و قضایایی از این دست، را به نفع مردم پیش برد. 🔹قوانین که چون در مجلس‌های پیشین، اراده‌ای برایشان وجود نداشت، دولت‌ها هم در صددش برنیامدند. همه ما به خاطر داریم که دولت چندسال پیش؛ نتوانست خدماتش را به خاطر چوب لای چرخ گذاشتن‌های مجلس وقت، خوب ارایه کند. واقعیت این است که برخلاف آنچه عموم جامعه به دلیل نااگاهی از قوانین، تصور می‌کنند که رهبر، بالاترین دست را در قانون دارد و باقی مقامات دست نشانده محسوب م‌یشوند، مجلس بالاترین دست را در قانون دارد: ❇️ مجلس می‌تواند قانون وضع کند و به همه مقامات نظارت کند. ❇️ مجلس می‌تواند وزیر و رییس جمهور را استیضاح یا برکنار کند. ❇️ بعد از مجلس ریاست جمهور، دارای 34 اصل در قانون است. ❇️و این رهبر است که تنها پنج وظیفه برایش تعیین شده و دستش آن قدر که به نظر می‌آید؛ باز نیست. 💠اینها را باید گفت تا همه بدانیم اصولا تعیین نماینده مجلس، اگرچه امسال باتوجه به گستردگی طیف کاندیداها، کار بسیار دشواری است اما هم وظیفه شرعی است هم شاید تنها کاری که از خیلی‌ از ما، برای مملکت بر می‌آید. باید گفت:« هرگلی زدید، به سرخودتان زدید.» 👈اما فراموش نکنیم پله مهم بعد از انتخاب اصلح، مطالبه‌گری از نمایندگان است. 👈به خصوص در بخش‌های محروم و ضعیف‌تر که همیشه مشکل توزیع ناعادلانه امکانات وجود دارد، این وظیفه بزرگان هرشهر که نماینده‌ای را به مجلس می‌فرستند، است که بعد از گذشت زمانی در حدود شش ماه، به سراغ نماینده بروند و با دعوت او به بخش‌های محروم و کوچک حوزه انتخابی، امکان گفتگوی رو در رو با اقشار مختلف مردم نه صرفا دیدارهای نخبگانی، فضارا برای مطالبه گری مستقیم مردم فراهم کنند. 👈بدون شک، نماینده‌ای که با اعتقادش، خود را در پیشگاه خدا و شهدا و با مردم دوستی‌اش، خودش را در پیشگاه مردم، موظف بداند، تلاش خواهد کرد یک لحظه و یک ساعت از مسولیتش را هم درگیر باندبازی، حواشی و دوری از وظیفه نشود. 👈به قول شهید چمران عزیز، جامعه ما نیازمند متعهد متخصص است.👉 همین @AFKAREHOWZAVI
«بستنی» ✍ راضیه کاظمی زاده دو هفته‌ای بود که درگیر ویروس جدید شده بودیم، از روز دوشنبه کمی بهتر بودم و می توانستم در کلاسها شرکت کنم، و این موضوع حالم را بهتر کرده بود. عصر چهارشنبه به طور ناگهانی و خیلی غیر منتظره سردرد شدیدی گرفتم، قرص مسکنی خوردم و با خود گفتم حتما تاشب دردش تمام می شود! نزدیکای ساعت ۹ شب بود که حالت تهوع عجیبی به سراغم آمد! بوی غذا که به مشامم می خورد حالت تهوع شدیدتر می شد، مقاومت فایده ای نداشت! آنچه که از آن می ترسیدم به سراغم آمد! با بدنی لرزان و سردرد و سرگیجه ای شدید به رختخواب رفتم و خدا را التماس کردم تا به خواب روم تا از این درد رها شوم، تنها به این امید که فردا با حالی خوب و بدون درد روزم را شروع خواهم کرد! برای نماز صبح که بیدار شدم، هنوز سرگیجه داشتم ولی باز با خود گفتم کمی می‌خوابم حتما بهتر می شود، اما نشد! هر چه بیشتر می گذشت حالت تهوع بیشتر و سردرد و سرگیجه شدید تر می شد، اصلا توان تکان خوردن نداشتم فقط در رختخواب بودم و لب به غذا نمی زدم چون بوی غذا حالت تهوع ام را تشدید می کرد! شب به دکتر رفتم و با وصل سرم و آمپول به خانه برگشتم و به دلم نوید دادم دیگه دردا تموم شد! اما فردا بدتر بودم، حالا دو روز بود که بدون غذا زنده بودم و دیگر توانی در پاها و دست هایم نبود، انگار در حالت کما به سر می بردم، بی خبر از اطراف و فرزندانم، فقط دعا میکردم به خواب روم تا از این درد رهایی یابم... روز شنبه رسید، یک روز مانده به نیمه شعبان ! موکب های بلوار حرم تا حرم دایر شده بودند و همسرم مدام از حال و هوای آنجا می گفت، از پیاده روی، از حال خوش سال گذشته! ناگهان بدون مقدمه گفت:«آماده شو بریم»، با چشمانی گرد شده از تعجب پرسیدم کجا ؟! گفت می‌رویم کمی پیاده روی و بر میگردیم! دلم نمی آمد او را از رفتن منع کنم، می‌دانستم بدون من او هم نخواهد رفت، با خود گفتم امروز که از دیروز بهتر بودم و بعد از دو روز بدون غذا، توانسته بودم با هزار زحمت یک پیاله سوپ بخورم، می روم! عقل می‌گفت تو که توان پیاده روی نداری! مرا از رفتن منع می کرد، اما من تصمیمم را گرفته بودم! با خانواده به راه افتادیم، به اولین موکبی که رسیدیم، همسرم تا صندلی های چیده شده و برنامه هایی که در حال اجرا بود را دید، فورا گفت همینجا می مانیم! رفتم نذری بگیرم، وقتی نوبت به من رسید با کمال تعجب دیدم «بستنی» است، ماتم برده بود! با صدای مرد به خود آمدم و بستنی را گرفتم در دل با خود می گفتم من تازه از آن گلودرد رهایی پیدا کرده ام با این بستنی حتما دوباره ... به سمت همسرم به راه افتادم، او که تا مرا دید گویا ذهنم را خوانده باشد، به من نزدیک شد و در گوشم گفت:«به نیت شفا بخور»! به حرفش گوش دادم و خوردم! کمی بعد به راه افتادیم و چند متری جلو رفتیم، حالم خوب بود و سردردم خیلی کم شده بود! شب وقتی به خانه رسیدم دیگر خبری از آن سردرد و سرگیجه های شدید و حالت تهوع و بی اشتهایی کاذب نبود و این تنها معجزه ای بود از سوی مولایم! الحمدلله علی کل حال @AFKAREHOWZAVI
سسلسله استوری های جهاد تبیینی صفحه باغچه کوچک من جهاد تبیین:: اللهم عجل لولیک الفرج:: https://eitaa.com/atayebefarid حتما دنبال کنید
. 🔖طعم آزادی و انتخاب در سطح ملی ✍آمنه عسکری منفرد 🇮🇷موقع انتخابات که می‌شود، رای‌اولی‌ها که اولین‌بار است وارد یک صحنه‌ی مهم سیاسی می‌شوند و می‌بینند که نظرشان در سرنوشت جامعه و مملکت تاثیرگذار است، بسیار خوشحال و هیجان‌زده می‌شوند! حق هم دارند، چون اولین‌بار است طعم آزادی و انتخاب در سطح ملی را تجربه می‌کنند! 🇮🇷رفیق رأی‌اولی! امروز همه‌ی کشور به حضور و انتخاب خوب و آگاهانه‌ی تو نیاز داره! 🇮🇷این‌بار نظر تو هم مستقیم در سرنوشت تک‌تک افراد ملت تاثیرگذار است! 🇮🇷این روزها چشم همه‌ی دنیا، خصوصا استکبار جهانی به انتخاب من و توست! 🇮🇷مطمئن باش حضور در پای صندوق رأی و انتخاب درست ما، یک‌بار دیگر دشمن را ناامید می‌کند! پس با قدرت، از آزادی و حق‌ انتخابت استفاده کن! @AFKAREHOWZAVI
«شمام بلدید سوت بزنید؟» ✍طیبه فرید برای انجام کاری می روم مرکز شهر.بافت قدیم.حال و هوای خیابان ها حسابی انتخاباتی شده.یکی از نامزدها از محلات تبلیغات مفصلش را شروع کرده .هر چند متر یک عکس با زاویه متفاوت،تمام رُخ ،سه رُخ،نیم رخ ،تمام قد.از آن عکس های آتلیه ای که آدم ها سالی یک بار می گیرند و می گذارند توی آلبوم تا روند پیر شدنشان را ببینند!چشم هوادارهاش کف پاش.من را سننه.آدم های این تیپی شلوغ انتخاب من نیستند.مگر من رأیم را از سر راه آوردم! پس کارنامه‌ی جماعت به چه دردی می‌خورد! توی مسیر همه جا را آباد کرده اند.تیر برق و تنه درخت و نرده و حصار پله‌های هوایی نبوده که از نگاهشان مخفی مانده باشد.بعضی نماینده‌های قبلی هم تبلیغات مفصلی کرده‌اند حتی بیشتر.یکی نیست بگوید شما دیگر چرا! ناسلامتی شما آنچه از خدمت به مردم بوده بیختید و الکتان را آویختید.قصه مُشک وخود ببوید و اینجور حرف ها.توی فلکه ها و میدان های توی مسیرمان هر جا امکان داشته ملت احساس وظیفه کن، از خودشان عکس وبنر آویزان کرده‌اند .این همه آدم کجا و چهار نفر منتخب کجا!قطعا خیلی هایشان ملتفتند هیچ شانسی در انتخاب شدن ندارند.بسوزد پدر نام و رزومه..... توی بافت قدیم نزدیک‌یکی از امامزاده ها تبلیغات یکی را می بینم.او‌گزینه ی احتمالی من است.کنجکاو می شوم .اولش فکر می کنم ستاد تبلیغاتی اش باشد.صبح سرچ کردم همان حوالیست.اما میوه فروشی به آن زپرتی که نمی شود ستاد تبلیغاتی او باشد.صاحبش مرد سن و سال داریست که جلو مغازه هفت سین بساط کرده.سه چهارتا تنگ بلور روی میز درب و داغانی چیده که چندتا ماهی گُلی تویشان پِل پِل می کند.روی دیوارِ پشت میز نوشته کیوی سی و پنج هزار تومان و همه این ها پشت زمینه عکس آدمیست که گزینه ی احتمالی من است.کلا انگار همین یک عکس را دارد.هم کارنامه اش هم تبلیغات اتو نکشیده ی محدودش را می پسندم.با کنجکاوی بساط جلو‌مغازه و سبزی فروشی را وارسی می کنم.پیرمرد طفلک هاج و واج نگاه می کند ومی پرسد: بابا چی میخوای در خدمتم. می‌پرسم: _ با ایشون فامیلید که اینجوری تبلیغشو می‌کنید؟ می‌گوید:نه عامو فامیل کجو بود،جوون خوبیه .خوب سوت می زنه... تا اسم سوت می‌آید خنده ام می‌گیرد. دارد طرح حمایت از گزارشگران فساد(سوت زنی) را به ادبیات خودش می‌گوید.از ذهنم‌ می‌گذرد که کجا هستند اقلیتی که مردم کوچه و بازار را فاقد قوه ی تحلیل می دانند که ببینند پیرمرد میوه فروشی در یک‌نقطه پایین شهر برای خودش دلیل پیدا کرده که به کی رأی بدهد. این ایام کلی ملاک جوریدم برای انتخاب نامزدها و همه را توی مجازی استوری کردم.تا دیر نشده ملاک پیرمرد را به لیستم اضافه می کنم. نماینده باید سوت زنی بلد باشد.... @AFKAREHOWZAVI
. تا پایان امروز آثار ارسالی در حال انتشار در کانال 👇 https://eitaa.com/hamnevisan @AFKAREHOWZAVI
پیش به سوی روشنایی! ✍ فاطمه مهدوی می‌گوید: «در این دوران هیچ‌چیز برایم به وضوح روشن نیست، نمی‌دانم چه کسی دروغ و چه کسی راست می‌گوید. هدف نامزدها از شرکت در انتخابات برایم روشن نیست» و چندین و چند روشن نبودن‌های دیگر را بهانه می‌سازد برای شانه خالی کردن از زیر بار تکلیف. هم‌وطن گرامی! تمام این نقاط مبهم را به راحتی با کمی تحقیق می‌توان متوجه شد، اما من می‌خواهم به تو از روشنی‌ها بگویم. آنچه روشن است و می‌درخشد، کارنامه‌ی من و توست، کارنامه وطن‌دوستی، کارنامه عرق به میهن و پایداری و استقامت در راه صیانت از عزت و آزادی ملی. من و تو موظفیم به انتخاب اصلح، ما سکان‌داریم و مکلفیم به شناخت مسیر و انتخاب‌های صحیح و منطقی. نمی‌دانیم؟ این را قرآن به ما آموخته «فَسْئَلوا اَهْلَ الذّکرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعلمون. پس بپرسید از علمای هر امت آنچه را نمی‌دانید.»(نحل /۴۳). می‌پرسیم، تحقیق می‌کنیم، مشورت می‌کنیم و در آخر اعتماد. این را بدانیم که این تکلیف مهم را هیچ‌کس به جای ما نمی‌تواند انجام دهد. واجبی است عینی که فقط من و تو، خودمان مامور و موظف به ادای آن هستیم و البته واجبی که اگر ادا نکردیم فرصت قضای آن را نخواهیم داشت. این واجب در زمان معین و در میدان مبارزه ادا می‌گردد و ارزش و منزلت پیدا می‌کند و در صورت خسران و پشیمانی، فرصت به سادگی جبران کردن آن، به دست نخواهد آمد و هزینه‌ی گزافی روی دستمان خواهد گذاشت. تکلیفی است آسان، بسیار مهم و سرنوشت‌ساز. آنقدر مهم که هم سرنوشت خودمان را رقم می‌زند هم کشورمان را. سرنوشت خودمان را از آن رو که بصیرت اعتقادی-سیاسی ما در این صحنه مشخص می‌گردد و دشمن‌شناسی و هوشیاری ملی ما در این عرصه بروز و ظهور پیدا می‌کند و سرنوشت کشورمان را از این جهت که میزان ایستادگی ملت ما را در برابر دشمن، معین می‌سازد. آمار مشارکت در این عرصه‌ی مهم، تکلیف دشمن را یکسره می‌سازد که مردم شریف ایران بعد از این همه فتنه و آشوب و شبهه‌افکنی، تا چه حد پای آرمان‌های ملی-مذهبی خودشان ایستاده‌اند و میزان تاثیرگذاری تلاش‌های شومشان، برایشان معلوم می‌گردد. آنان منتظر آمار مشارکتند تا نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری‌هایشان را بررسی کنند. ما به آنان نشان خواهیم داد که ملتی هستیم اهل روشنی و مثل همیشه در ابهام و تاریکی نخواهیم ماند و به راحتی از مسیرهای پرسنگلاخ و غبارآلود عبور کرده و به سوی نور می‌تازیم و پیش می‌رویم. @AFKAREHOWZAVI
. تاریخ و انتخاب‌نجمه صالحی سراسر زندگی بشر و حتی تاریخ با انتخاب عجین شده اما این انتخاب همیشه به‌دست خود شخص و بدنه جامعه نبوده است؛ از قضا بیشتر تحولات تاریخ در دست انتخاب سلاطین، حکما و سردمداران حکومتی بود و عوام، به ناچار تابع این انتخاب اجباری یا تحمیل شرایط می‌شدند! به عنوان نمونه، پس از رحلت نبی خاتم صلی الله علیه و آله، اقلیتی معلوم الحال دست به انتخابی دیگر زدند و مردم عامی را با خود همراه کردند و بدنه‌ی عظیم مردم، ساکت و مقهور این انتخاب ماند؛ زیرا عوام، هنوز اهمیت انتخاب بد را درک نکرده بود و نمی‌دانست این خشت کج تا کجا دیوار را کج، بالا می‌برد! نمی‌دانست این انتخاب نادرست، گردبادی می‌سازد که سرنوشت اسلام را طور دیگری رقم می‌زند و می‌شود آنچه نباید شود. به تدریج ملت‌ها دریافتند اگر جامعه از انتصاب الهی خالی شود ناچار به‌دست حکمای جور می‌افتد، دین و دنیای مردم به تاراج می‌رود و دست‌خوش طوفان‌های عظیم می‌شود. قرن‌ها گذشت تا مردم متوجه شوند، نباید اجازه داد سرنوشت‌شان به‌دست جنایتکاران بیفتد، پس حداقل کاری که می‌توانستند انجام دهند، اعتراض در مقابل اعمال سلاطین بود! چه بسیار جان‌ها که بر سر این واکنش‌ها از دست رفت تا این‌که آن میراث، به انقلاب اسلامی ایران رسید؛ انقلابی که انتخابِ سرانجامی نیکو و خروج ازظلمت با هدف پرواز به سمت نور و رهایی از ظلم بود. شواهد تاریخی نشان می‌دهد در ایران، نحوه‌ی اداره امور شهرها از ابتدای پیدایش حیات اجتماعی غیر از عصر سلوکیان تا اواخر دولت سلطنت پهلوی دوم با اراده سلاطین و حاکمان اداره می‌شد. با انقلاب مشروطه، پادشاهی مطلق به پادشاهی مشروط تبدیل شد و نخستین تجربه مشارکت ایرانیان شکل گرفت. مجلس شورای ملی قوانین انجمن بلدیه و انجمن ایالتی و ولایتی و نظایر آن را به تصویب رساند، لکن عدم آمادگی ساختاری ایران، برای پذیرش این سبک قوانین و شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه موجب اجرا نشدن و شکست قانون‌های مصوب شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 شرایط مناسبی فراهم گردید تا مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه خویش سهیم باشند و دوباره انتخاب کنند، انتخابی در راستای اهداف مکتب تشیع و چه بسا تمرینی برای تشکیل دولت کریمه‌ی مهدوی و زمینه‌سازی ظهور بعون الله! 🍃امروز ما بر شالوده‌ی انتخاب‌های گذشته‌ی ما بنا شده است🍃 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«تلخ روزهای قند» ✍ طیبه فرید خداوکیلی همین حرف‌ها را می‌زنید که بعضی نامردها طمع می‌کنند. هر جا می‌رسید هی سفره دلتان را باز می کنید که: _مگه دفعه قبل که رأی دادیم چه گُلی به سرمون زدن؟! این دفعه دیگه رأی نمیدیم. بارها دیدمتان جلوی آدم‌های هفت پشت غریبه‌ای که ازین ور و آن ور قصه سختی هایمان را شنیدند و می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند سیسِ غیرتی ها را گرفتید که به شما مربوط نیست،خودمان حلش می کنیم .من که اخلاقتان را می دانم ،شما دلتان به قاعده گنجشک کوچک است تاب نمی آورید.شاید آن صفحه سجلّتان که کلی مهر داخلش دارید را استوری نکنید و اصلا درباره اش حرفی نزنید اما وجدانتان اجازه نمی دهد.آخرین ساعت ها هم‌که شده یواشکی پا می شوید می روید یک جای خلوت صندوقی پیدا می‌کنید رأی تان را می‌دهید.آدم حسابی زیر دِین کسی نمی رود. گفتم دِین..... از همسن و سال های ما آدم هایی بودند که پای امنیت کشور که افتاد با همه گرانیِ اجاره خانه و گوشت و مرغ و پوشک بچه تاب نیاوردند.کنایه ی خنّاس ها را به جان‌خریدند اما بی درنگ رفتند جانشان را دادند وبرگشتند بعضی هایشان هم بر نگشتند! این روزها با همه سختی هایی که محاصره‌مان کرده اما سرمان گرم زندگی مان است، جانمان پیشمانست.درست وقتی که دارید کنار قند روزهای تلختان چایی و کیک می خورید بعضی ها روزگارشان عین زهر مار است . قند روزهای تلخشان توی خانطومان گم شده.برای اینکه پای وحشی ها به شهر ما نرسد.نارنجستان قوام مخروبه نباشد و طاووس دروازه قرآن پرپر نشود.تا ناموس های این شهر حتی آن ها که فکر می کنند ناموس کسی نیستند دست به دست نشوند. ما دیوانه ها اخبار جنگ را فراموش نمی‌کنیم. بخت سیاه دخترهای مسلمان و ایزدی عراق را... این را با خودتان مرور کنید.ما سهمی در ایجاد امنیت سرزمین‌ مادریمان داریم.همه خرجش یک اثر انگشت است.اثر انگشتی که هر کدامش به قاعده یک مشت محکم پهلوانی زور دارد.کفتارها دور و برمان‌کمین کرده اند.بدخواه و حسود کم نداریم. «جمعه بیایید پای صندوق» . نه به خاطر جمهوری اسلامی ،نه به خاطر مسئولینی که فکر می کنید اگر رأی بدهید پررو می شوند.نه‌به‌خاطر حرف های من.فقط به‌خاطرامنیتی که با هر قیمتی تا امروز حفظ شده.به خاطر حفظ همین حال قشنگی که دارید و صبح ها برای خودتان لَته درست می کنید و‌کوکی می پزید و استوری می کنید و‌من این‌حالتان را دوست دارم.برای تکرار عکس های دو نفره تان برای کلیپی که از دست و پای بچه تان با آرامش می گیرید و می گویید «بششه ی خودمه....» شما خیلی کم توقعید که با باران ذوق زده می شوید وبا عطر بهار نارنج حالتان عوض می شود،کور شود هر کسی این اخلاقتان را نداند.جمعه بلند شوید بروید دورهایتان را بزنید و بعدش محض رضای خدا بروید رأی بدهید.دشمن های مشترکمان دندان تیز کرده اند.... من و شما به یک اندازه ایرانی هستیم. امنیت ما خیلی به ما بستگی دارد..... @AFKAREHOWZAVI
رأی من «بیمه یک ملّت» ✍آمنه عسکری منفرد 🔺داستان آن کشتی و سرنشینانش را شنیده‌اید که در مواجه با فردی که با میخ کف کشتی را سوراخ می‌کرد، سکوت کردند؟... بعضی فکر کردند نباید در کار دیگران دخالت کنند،بعضی فکر کردند کار او به هیچ‌کس آسیبی نمی‌زند، گروهی بی‌تفاوت بودند و تنها عده‌ی کمی اعتراض کردند، ولی با این پاسخ مواجه شدند که « من فقط زیر پای خودم را سوراخ می‌کنم و به دیگران آسیب نمی‌زنم...» پس اعتراضشان کاری از پیش نبرد و بعد از چند ساعت با نفوذ آب، کشتی با تمام سرنشینان آن غرق شد. 🔺داستان این ضرب‌المثل را چطور: «آتش که شروع شود، خشک و تر با هم می‌سوزد»؟ حالا باز هم فکر می‌کنید اگر کسی در انتخابات شرکت نکند، به دیگران ربطی ندارد⁉️ یا گمان می‌کنید رأی یک نفر در سرنوشت کشور تأثیری ندارد⁉️ مگر نه این است که عدم حضور فعال و قوی در انتخابات، با امنیت ملی کشور ارتباط مستقیم دارد⁉️ پس اگر هموطنان خود را با استدلال برای حضور و شرکت فعال در پای صندوق‌های رأی تشویق و ترغیب نکنیم و یا افراد مخالف یا ناآگاه را از ناامید کردن دیگران منع نکنیم، ناخواسته در تکمیل پازل دشمنی سهیم شده‌ایم که از اتحاد و انسجام ملّت ایران می‌ترسد. بدانیم: عدم حضور حداکثری ملت پای صندوق‌های رأی یعنی بی‌تفاوتی نسبت به «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» و این برابر است با ایجاد ناامنی برای آینده‌ی کشور. پس در روز جمعه ۱۱ اسفند۱۴۰۲، ما میآییم تا «ایران» بماند🇮🇷، «انقلاب» بماند🇮🇷، «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی»🇮🇷 بماند، 👈چون رأی من «بیمه یک ملّت» است. @AFKAREHOWZAVI
. 🔖بانو حدیث(۱) بانو حدیث مادر امام عسکری (علیهما السلام)، کنیزی مغربی بود که قبل از سال 230ق، به منزل امام هادی (علیه‌السلام) آورده شد. وى امّ‌ولد و از زنان عارف و فاضل عصر خود بود. نام حُدَیث و سَلیل در منابع برای وی ذکر شده است. امام هادى ‏(علیه‌السلام) پس از اولین ملاقات، او را ستود و ‏فرمود: سَلیل (یکى از القاب سوسن) از بدى‏ها و آلودگی‌ها پاک است. بانو حدیث(سلام الله علیها) پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری(علیه‌السلام) با کنیه «امّ‌ُ الحسن» و «امّ ابی‌محمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانه‌اش (حجت بن الحسن )، با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت. ◻️ نویسنده تلاش داشته است شخصیت و زندگی بانو حدیث سلام الله علیها را به تصویر کشد. ◻️در نگارش رمان تاریخی سطور سفید نانوشته‌ی تاریخ را می‌توان تخیل کرد اما در سطور سیاه و نوشته شده‌ی تاریخ باید امانت رعایت شود تا دگرگون، وارونه و جعل نشود. 🌐https://eitaa.com/bouath
. 🍃کانالی در راستای خدمت به ادبیات تاریخی، پیشنهاد عضویت☝️🌹🍃 لینک کانال👇 https://eitaa.com/bouath
«گمنامی» ✍رویا ایمانی گمنامی یعنی شناختی از تو وجود نداشته نباشد نه نامی و نه نشانی تا به حال این همه شهید گمنام را یکجا ندیده بودم انگار مثل روز اول که برای رفتن به جبهه و دفاع از ناموس وطن و دین اسلام صف کشیده بودند، اینبار هم آمده بودند و به صف شدند برای دستگیری از ناموس وطن و حفظ دین. این همه انرژی مثبت یکجا، حس و حال عجیبی به انسان می دهد. با خود فکر می‌کردم چقدر غریب و گمنام هستند؛ ولی در حقیقت، غریب و گمنام ما هستیم که در هفت آسمان یک ستاره هم نداریم. آنها شناخته شده‌تر از ما زمینیان در آسمان نورافشانی می‌کنند و در زمین حس و حال خوب را می‌گسترانند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموات بل احیاء عند ربهم یرزقون راستش گمنام برازنده تو نیست، تو آشناتر از هر آشنایی چون تمام دلتنگی‌هایم را با تو قسمت کردم. @AFKAREHOWZAVI
«زمان شما به پایان رسید» ✍موسوی باردئی درگیر فضای مجازی بودم و پیام‌های کانالی را بالا و پایین می‌کردم. جمله‌ی ((زمان تبلیغات رسمی برای انتخابات به پایان رسیده است ...)) توجهم را به خودش جلب کرد. تمام خاطرات و اعمال گذشته‌ام یک به یک در ذهنم تداعی شد. غبار غمی تلخ و آشنا به روی سینه‌ام نشست. زمانی می‌رسد که دیگر قدرت نفس کشیدن نداریم، فرصت ما به پایان می‌رسد و سوت پایان را می‌زنند‌ و آوازه، زیبایی ،فرزند،خانه،کاخ و‌ کلبه به دردمان نمی‌خورد. آن وقتی که ما را با نام جسد یا مرده خطاب می‌کنند و ما می‌مانیم و اعمالمان... ((فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره،و‌من یعمل مثقال ذرة شرا یره)) شب جمعه است و همانطور که به یاد مردگان میفتیم باید به یاد آوریم که ما هم یک روز خاطره‌ای می شویم در تاریخ... در این فرصت باقیمانده به فکر باشیم و قدر تک تک لحظاتمان را بدانیم. مبادا روزی که حجاب ها کنار می رود پشت دست را بگزیم و آه حسرت بکشیم. ((اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا)) @AFKAREHOWZAVI
. انتخابات زیبا و سرنوشت‌ساز ✍خالقی ۱. در نقشه‌ی الهی، انسان مختار آفریده شده است. بر همین اساس چون انسان دارای اختیار است؛ می‌تواند دست به انتخاب زند، و به همین علت در هرکاری، همیشه و به ناچار در تب و تاب انتخاب است. بنابراین انتخاب، حقی است که برای هر انسانی محفوظ است و هیچکس نمی‌تواند این حق را از او سلب نماید. این حق می‌تواند در سرنوشت او تاثیرگذار باشد یعنی با هر حرکتی انسان در حال گزینش است. حال این گزینش می‌تواند او را برای رسیدن به آرمان‌هایش کمک کند یا در اثر انتخاب نادرست، او را از اهدافش دور کند. انسان برای رسیدن به سعادتمندی و حیات طیبه، باید در نقشه‌ی خدا طی طریق کند. از سوی دیگر شیاطین و استکبار جهانی، با ترفندها و حیله‌های گوناگون اما با یک هدف مشترک_آن هم مدیریت انسان_ همیشه سعی کرده‌اند اکثریت مردم را در جهل و تاریکی و گمراهی نگه دارند تا حق انتخاب را از آنها سلب کنند و از مسیر هدایت بازدارند. بنابراین انسان‌ها برای رهایی از شرّ شیاطین اِنسی و رسیدن به رشد و هدایت، لازم است در راستای مشیّت و اراده‌ی الهی گام برداشته و از این نعمت الهی به درستی استفاده ‌کنند. ۲. آزادی و داشتن اختیار برای انتخاب این‌ است که انسان با میل و اراده‌ی باطنی نه به زور و اکراه مسیر الهی را طی کند. مردم ما توانستند این نعمت الهی و خواست و تمایل قلبی خود را با اراده الهی یکی کنند و در اثر پیوند این صلاح و رضایت، شاهد پیروزی انقلاب اسلامی باشند. اکنون همچنان پس از گذشت ۴۵ سال از معجزه انقلاب اسلامی، بار دیگر ملت هوشیار و آگاه ما برای رسیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی، با انتخاب زیبا و سرنوشت‌ساز خود یعنی مردم‌سالاری دینی، در جبهه حق و مقاومت نه تنها در کشورمان بلکه به همراه مظلومان در منطقه و دنیا، در برابر نظم باطل جهانی که در حال فروپاشی است؛ ایستادگی می‌کنند. حال ما در موقعیت حساس تاریخی و مهمی هستیم تا پیچ تاریخی جهان را پس از دورانی تاریک و مالامال ستمگری، به سمت اهداف عالیه نظام اسلامی برگردانیم و در این امر مهم و سرنوشت‌ساز در نظم آینده جهان نقش ایفا کنیم. ۳. همراه با ملت فهیم و سرافرازمان بار دیگر به صحنه می‌آییم تا از حقی که خدای متعال به همه‌ی انسان‌ها داده است؛ با همه‌ی توان، با تواصی و بالا بردن مشارکت همه‌ی آحاد ملت، به پای صندوق‌های رای می‌رویم و حضور خود را اعلام می‌کنیم تا زمینه‌ساز نظم جدید در دنیا و سبب ارتقای قدرت ایران اسلامی و حل و فصل مسائل منطقه‌ای و جهانی شویم. حضرت آقا در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌فرماید: «انتخابات در یک روز انجام می‌گیرد امّا اثر آن در چند سال باقی می‌ماند. در انتخابات شرکت کنید، انتخابات را متعلّق به خودتان بدانید و از خدا بخواهید که شما را هدایت کند به آنچه درست و حق است و بروید پای صندوق رأی و به کسی که شایسته است رأی بدهید.» (۶ خرداد ۱۴۰۰) در روز جمعه با هم همراه می‌شویم و حضرت را صدا می‌زنیم که: «أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا. دعای ندبه» تا در راستای صلاح الهی با رضایت قلبی با خدای خود، صندوق‌های رای را با وحدت و یکپارچگی آذین‌بندی کنیم و با رای به گزینه اصلح، تمدن نوین اسلامی را هرچه سریع‌تر برپا و غم غربت و هجران حضرت را از خود بزداییم و راه ظهورش را هموار کنیم. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تأثیرات فردی و حرکت جمعی ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد در هر حرکت جمعی، یک روح مشترک جریان دارد، هدفی مشخص و تلاش برای رسیدن به آن هدف. نقطه کانونی هر حرکت جمعی حرکت فرد فرد تشکیل دهنده آن است. در حقیقت، رشد فردی جهت‌دار باعث بروز یک حرکت جمعی می‌شود. پس در اتفاق و یا کنش جمعی، توجه به فرد فرد تشکیل دهنده آن الزامی‌ست. هیچ‌گاه نمی‌توان ادعا کرد که یک فرد به تنهایی در روند پیشروی جمعی سهیم نیست. اگر این را بپذیریم رابطه علی و معلولی را زیر سؤال برده‌ایم. برای یک حرکت اجتماعی فعال و هدف‌مند، نیاز به افرادی داریم که فعال و با هدف عمل می‌کنند. رابطه طولی در این تعریف همان هدف تعريف شده و خاص است و رابطه عرضی، همان رشد فردی و شخصی است. ◽◽◽◽◽ انتخابات مثالی برای این حضور جمعی که حرکتی را جلو می‌برد، است، این حضور قطعا منتهی به نتیجه‌ است و هرچه این حضور بیشتر باشد، نتیجه مطلوب‌تر خواهدبود. نکته طلایی حرکت فردی، رشد فردی افراد تشکیل دهنده است؛ این اتفاق در امری چون انتخابات بیشتر نمود دارد. هر برگ رأی، قبل از پیش‌بری هدف کلی حکمرانی، یک حق است برای کسی که می‌خواهد از او بهره ببرد. حقی که به‌واسطه عضو و شهروند این اجتماع بودن، شامل حالش شده‌است. او می‌تواند به قاعده خود و اطرافیان خود اثر‌گذار باشد؛ زیرا هرکدام از ما به واسطه مقام‌هایی که در اجتماع داریم، اثرگذاریم؛ مقام والدگری، مقام مربی، مقام رفیق و همسال و... بی‌شمار مقام را می‌توان برای یک شخص تعریف کرد. پس یک رأی را می‌توان به علاوه دایره میزان تاثیر محاسبه کرد، پس حضور این فرد نیز بسیار جدی است. از طرفی باید در انتخاب افراد موثر جامعه‌ی خود پویا بود، انفعال به هر میزان، عدم مشارکت در خوبی‌های اجتماعی و مقصر در بسیاری از بزهکاری‌های اجتماعی است. با این تفاسیر هر فرد در جامعه، خودش، یک اجتماع است و موثر، اثری که در همه جوامع مدنی مورد پذیرش است. هر جامعه مدنی، منهای روش اداره آن، به شهروندانی خوب و مثمر نیاز دارد. شهروندانی که خود و اثرگذاری خود را بشناسند و در بزنگاه حوادث بهترین تصمیم را بگیرند. @AFKAREHOWZAVI
. درکارخیرحاجت هیچ استخاره نیست، امام خامنه‌ای ✍عابده سادات صدر زاده‌ی ایرانم، خوب یادم می‌آيد بمباران‌های پیاپی صدام هتاک را، خوب یادم است راهپیمایی‌هایی که دست دردست مهربان مادرم و نازنین خواهرانم برای حفظ و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مملکت امام زمان عجل الله فرجه قدم بر می‌داشتم، خوب یادم است که میزان رأی ملت است و باید این پرچم صحیح و سالم به دست مولایمان، صاحب اصلی‌مان برسد، به عشق امام زمان عجل الله فرجه پای کار نظام مقدس اسلام باشیم تا آسيبي به مملکت نرسد. @AFKAREHOWZAVI
. «گرفتارِ جان» ✍طیبه فرید ساعت از دوازده گذشته.شب آخری دلم نمی آید بخوابم.فردا شب،این‌موقع همه ی این هیاهوها تمام شده،این‌خودکشی کردن ها برای دیده شدن،این آفتابه خرج لحیم کردن ها.نتیجه انتخابِ فردایِ کسانی که رأی می دهند می شود سرنوشت چهار سال آینده همه مردم ایران و منطقه.شک ندارم چشم‌امید بعضی از بچه های جبهه مقاومت به ماست.اینکه کدام شیر پاک خورده ای رأی بیاورد خیلی مهم است.یکی فقط دغدغه ی تیر و طایفه خودش را دارد،یکی معتقد است چراغی که به استان رواست به بقیه جاها حرام است.کاش این‌هایی که رأی ما هستند راست گفته باشند و دغدغه هایشان بزرگتر و حساب شده تر از سطح استان باشد.چرا دروغ!ما یک قلب ایرانی داریم که یک تکه اش افتاده ضاحیه‌جنوبی،یک تکه اش پاراچنار و تکه های دیگرش هر جا که محور مقاومت هست.قدس اما مرکز تمام این دغدغه‌هاست.ما اگر گرفتار آب و نانیم غزاوی ها گرفتار جانند.فلسطین مظهر بی قراری ماست... @AFKAREHOWZAVI
. ✍مریم قربانزاده دیگر خبری از صندوق و‌کاغذ و اثر انگشت و‌ مهر نیست. در این شرایط عکس یادگاری بچه ها چه می شود! عکس‌های اثر انگشت ما و رنگ جوهر و شناسنامه های زرشکی و... خوشبخت ما دهه شصتی ها که همه ی این ها داشتیم و دیدیم. دختر بزرگم پرسید : چرا روی صندوق ها می نویسند « میزان رأی ملت است.» و این دخترک حکیم و متفکرم جواب داد :«چون صندوق‌ها روی میزه. یعنی رأی های مردم روی میزه!» سوای این جواب بانمک،به نظرم کاملا درست جواب داد. روی میز تا وقتی از رأی ملت پر باشد گزینه ی دیگری جا نخواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
به عزیزان و جریان‌هایی که به وفور پیامک می‌دادند، کانال می‌زدند، تماس تلفنی می‌گرفتند و لیست‌های متعدد می‌ساختند: حال که کاندیدای شما منتخب و پیروز میدان شده؛ از امروز مطالبه گری کنید اول: برنامه آنها را برای کشور دوباره و جدی‌تر بخواهید دوم: یک وقتی فکر سهم‌خواهی و این حرف‌ها به سرتان نزند! @HOWZAVIAN