eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
717 دنبال‌کننده
847 عکس
145 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. از طوفان‌الاقصی تا وعده صادق ✍مریم حمیدیان از طوفان‌الاقصی تا وعده صادق، که آسمان سرزمین‌های اشغالی موشکباران شد، من هر بار بیشتر از خودم ترسیدم‌. با شکستن ابهت پوشالی رژیم کودک‌کش من به خودم فکر کردم. به نقش خودم در دوران زوال صهیونیست. اگر قرار باشد نیرو‌های نظامی، زمین را از وجود آل یهود پاک کنند، من باید چه کنم؟ مدام به خوراکم، لباسم، معماری خانه‌ام، شنیدنی‌ها، دیدنی‌ها و به طور کل به سبک زندگی‌ام فکر کرده‌ام. نکند ذره‌ای شبیه این قوم لجوج باشد؟ نکند به خاطر سال‌ها استعمار رسانه‌ای فرهنگ غرب، زندگی من بر اساس مبانی آنها باشد؟ من در دوران نابودی اسرائیل، بیش از هر چیز بر خود بیمناکم. به رهبری حکیم و سربازان جان بر کف اسلام و به توان نظامی ایران و جبهه مقاومت ایمان دارم. اما از خود، این نفس اماره تردید دارم.. باید با همه توانم سعی کنم هر چه نماد و آثار فرهنگی اسرائیلی در من، خانواده و جامعه‌ام هست نابود شود. همزمان که سپاهیان محمد نابودی رژیم صهیونیستی را شروع کرده‌اند، خانه‌های ما، جان‌های ما و جامعه‌ما باید از سیطره پنهان فرهنگ صهیونیستی پاک شود. من باید در همه زمینه‌ها برای ظهور آماده شوم. @AFKAREHOWZAVI
. «یک تیر و دو نشان» ✍🏻فاطمه_شکیب رخ حمله ایران با آگاهی قبلی دشمن، صورت گرفته بود! این گزینش نظامی، قابل تامل است! زیرا اولاً، این حرکت مبین آن بود که مسلمانان، مانند یهودی ها، خنجر را از پشت نمی زنند و مردانه می جنگند! از این رو، پیش از شروع حمله، برای جلوگیری از هلاکت نوامیس دشمن، فرصت پناه گیری داده شد و به قصد شبیخون، برای کشتار و خرابی بیشتر، حمله آغاز نگردید! دوم، بر خلاف حمله غافلگیرانه، که نشانه ضعف مبارز است، ایران با حمله از پیش اعلام شده، به نمایش قدرت لشکر خویش پرداخت؛ این عمل در شمار رفتارهایی است که دل کفار را از تداوم اهداف خبیث می لرزاند. جالب آنکه، موشک هایی که توسط سپاه، برای پرتاپ انتخاب شده بودند، در شمار توان معمولی و دست کم ایران شناخته می شوند! سوم، این حمله با تعداد زیادی ابزارهای جنگی و البته متفاوت صورت گرفت؛ بنابراین بدون تردید، تنها هدف، تنبیه، انتقام و غیره نبود و ایران با این حمله در واقع، بدنبال شناسایی توان قدرت دفاعی اسرائیل، اعم از نقاط ضعف آنان، قدم برداشت! به خصوص آنکه، اسرائیل در دفاع، به کمک چند کشور، توانست نزدیک به نیمی از این حملات را دفع کند و این مطلب قابل توجه است! از این رو شاید بتوان این حمله را، تاکتیکی برای شناسایی دشمن، در اقدامات آتی ایران تصور کرد! @AFKAREHOWZAVI
‌. افسون دوبار نمی لَخشد ✍طیبه فرید بی بُته ها پنج بار رفته اند دور همی گرفته اند اما ثمره نزاعِشان یک‌ اجاق سوت و کور است.کاش یکی برایشان قصه خر حشمت قلی را بگوید.اسمش افسون بود،بی زبان نه عشوه گری کرده بود نه جادو .حشمت از افسون خاطره تلخ داشت.اسم معشوقه اش را که توی جوانی مرده بود گذاشته بود روی او.البته اگر هم‌نمرده بود او را به حشمت نمی دادند چون یک تخته اش کم بود.افسونِ بی زبان همدمش بود.بدنش یکپارچه خاکستری بود و چشم های مشکی شهلایی داشت.بار می آورد .گاهی بارَش موشک.....نه ببخشید آب بود.هِلِک و هِلِک می آمد توی حیاط خانه اسمال آقا این‌ها ،بار آبش را می ریخت توی حوض.زبان‌بسته چند دفعه می رفت و می آمد تا حوضِ کاشی پر شود.شب عید کار رُفت و روب خانه اسمال آقا که تمام شد روشنک خانم دستور صادر کرده بود که حشمت قلی با خرش آب بیاورد و حوض را پر کند.هر بار حشمت افسار حیوان را می گرفت و تا دم حوض می آورد.آب حوض هنوز به نیمه نرسیده بود که چشم های افسون چاله نوِ پایین حوض را ندید و پایش لخشید و پخش زمین شد.بار آب ول شد کف حیاط.زبان بسته دردش آمده بود،با عر و عرحیاط را گذاشته بود روی سرش.اسمال آقا کهنه چرک را پیچید دور پای افسون. این آخرین باری نبود که خر حشمت بارِ آب را تا لب حوض می آورد.اما آخرین باری بود که پایش لخشید و زمین خورد هر بار روشنک خانم از پشت شیشه های ارسی دیده بود که افسون موقع آوردن بار کمی مانده به چاله پایین حوض مسیرش را کج می کند که زمینگیر نشود. دیوانه ها پنج بار دورهمی گرفته اند یک بار قُپی می آیند که می زنیم،یک بار یک چیز دیگری می گویند.عین روز روشن است که راه پیش و پس ندارند.تنگه‌هرمز چاله نیست چاهِ عمیق است،تنگه‌باب المندب هم. زیر پای افسرها و سرباز هایشان پر از چاله است....چاه عمیق! کاش به اندازه خَرِ حشمت می فهمیدند. افسون به آن خری دو بار نمی لخشد. *لخشیدن:لغزیدن @AFKAREHOWZAVI
. "علمدار" ✍طیبه روستا همیشه به این فکر می کنم که آدم ها اول آدم بوده اند یا ذات؟ ذات یک نقطه ی ریز بوده که دست و پا درآورده یا آدم بوده و بعدا، قبل از آمدنش به دنیا ذات را قالبش دوخته اند؟ هر چه هست خوب بهانه ایست برای توصیف شخصیت آدم ها، خوب یا بدشان‌‌‌‌؛ به تصور ما. بی بی از آن دسته آدم هاییست که امید با ذاتش تنیده. همیشه توی چشم های قهوه ایش حتی حالا که وسط یک دایره ی گود و چروک گیر افتاده به روشنیِ نور، امید را می بینم. مخصوصا وقت هایی که یک لبخند ملیح دلنشین نشسته روی لب های قیطانی صورتی اش و چشم دوخته به خورشیدی که کم کم پشت درخت ها خودش را پنهان می کند. صورت گردش که چروک ها گوشه گوشه اش سبز شده اند جز گونه های گل انداخته اش، از زاویه ای که آخرین پرتوهای نور تابیده روی چهره اش برای من هزارتا معنا می دهد. این حالش را خوب می فهمم. وقت هایی که ابروهای سفیدش را جمع می کند، یکهو ساکت می شود و چند دقیقه بعد چشم هایش می لرزد و زبان باز می کند. می دانم باز دلش هوای عمو محمدرضا کرده. شک ندارم که شب قبلش هم خواب دیده. خواب عمو با چند تا پاسدار آشنای جوان. که شهید می شوند یا یک جوری توی خوابش زنده می مانند. خوابش را تعریف می کند و دنباله ی حرفش می گوید:"الهی بی قضا باشن همه شون." مثل همیشه زانوی راستش را می مالد و حرف دلش را با آهی کشدار می ریزد بیرون:" صبح دلُم می خواس برم سر مزار بچه م، هیشکی نیومد طرفُم امروز..." خوب می شناسدمان. می داند که همین جمله اش کافیست برای اینکه دست بیندازیم دور گردنش، دو سه تا ماچ آبدار بچسبانیم وسط پیشانی اش و بگوییم:"مگه ما مُردیم بی بی؟" "یاعلی" بگو بریم. "یا علی" می گوید و دست می گذارد روی زانویش. از آن" یاعلی" های جان دار که شب 26 فروردین ذکر لب هایمان شد. چشم هایم را خواب گرفته بود و آخرین پیام ها را چک می کردم که بخوابم. لابلای پیام های کمرنگ کانال ها نوشته ای آشناتر نشست وسط چشم هایم. واژه ای ترکیبی که دو هفته لحظه به لحظه منتظرش بودم. ناباورانه انگشت گذاشتم روی اسم کانال و نوشته را خواندم. "شروع شد" انگار که معلم سرمشق داده باشد؛ "شروع شد:" و من جلوی دو نقطه هزار تا جمله ی قشنگ ساخته باشم برای هزار آفرین. جمله هایی از دو طرف دعوای حق و باطل. _حمله ایران به اسرائیل آغاز شده است. _پهپادهای تهاجمی ایران از چندین نقطه پرتاب شدند. _پهپادهای متبرک به آسمان بین الحرمین _ به محض ورود با پهپادهای ایران برخورد می‌کنیم، اما... _وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ... _ژنرال مایکل، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا، اسرائیل را ترک کرد. _دعای مرزداران... _برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی در تهران، رویارویی مستقیم آنها و ما. _حمله بزرگ شهرک نشینان به مواد غذایی، پس از شروع حمله ایران. _ ایران با نزدیک شدن پهپادهای اسرائیل موشک های کروز پرتاب خواهد کرد. _ ایران از عراق موشک های هدایت شونده پرتاب کرد. _انصارالله هواپیماهای بدون سرنشین را به سمت ایلات پرتاب کردند. _ایران از پرتاب موشک های بالستیک به سمت اهداف اسرائیلی خبر داد. _ ایران فقط سایت های نظامی را هدف قرار می دهد. _راه قدس از کربلا می گذرد. _جشن‌هایی در تهران به مناسبت آغاز حمله ایران به اسرائیل... بیداری تندتر از جریان خون دویده بود توی تک تک سلول هایم. خواندم و خواندم. حرف زدیم و کلیپ ها را دیدیم. محاسبه کردیم که پهپادها کی می رسند و موشک ها را چه ساعتی شلیک می کنند. صدای غرش آمد، اول نرم و آرام، بعد با لرزش خفیف خانه. گمان کردیم رعد و برق است، یا زلزله؛ نبود. دویدیم پشت پنجره، چیزی نبود، جز صدا. همسایه ای از پایین صدا زد، از سمت راست مشخصه. کلید برداشتیم و پله ها را یکی دوتا کردیم و خودمان را رساندیم به پشت بام. همراه هیجان ما نور نارنجی رنگ گِردی، غران بالا می رفت. آنقدر رفت تا نقطه ای شد توی دل تاریکی. برگشتیم و تا بنشینیم و باز سرمان را فرو کنیم توی خبرها... _حملات به مقصد رسیدند. _آژیر خطر در سرزمین های اشغالی. _اسرائیل نتوانست جلوی حمله ایران را بگیرد. _و سلام بر مسجدالاقصی... چشم هایم را می بندم و نفس عمیقی می کشم. بی بی را می بینم با همان لبخند قیطانی و چشم های پرنور. صدایش را از همان فاصله ی صد کیلومتری می شنوم: " خواب دیدُم بی بی! خواب چند تا پاسدار، همراه محمدرضام اومدن..." @AFKAREHOWZAVI
. مرگ بابرکت ✍زينب نجیب امروز داشتم یک تحلیلی را درباره عملیات وعده صادق می‌خوندم که نوشته بود: "در عملیات وعده صادق قرار بود که فقط اسرائیل تنبیه شود اما با توجه به این‌که کشورهای بسیاری درگیر این عملیات شدند، تنبیهی دسته جمعی رخ داد. در شورای امنیت نیز دیدیم که کاری نتوانستند انجام دهند و الان جمهوری اسلامی ایران در تراز یک قدرت جهانی مطرح شده است و از امروز جهان طوری دیگر به جمهوری اسلامی ایران نگاه می‌کند." ناخودآگاه به یاد شهدای اخیر راه قدس افتادم...با خودم فکر کردم که این شهدا چطور زندگی کردند که حتی مرگشون هم انقدر پربرکت شد؟ خون پاک و مطهر این عزیزان، به ناحق و ناجوانمردانه ریخته شد. اما ثمره‌ی اون، آشکار شدن چهره‌ی مقتدر و پرقدرت جمهوری اسلامی ایران شد. چهره‌ی کشوری که در حدود ۴۵ سال هیمنه پوشالی ابرقدرت‌هارو شکست، در اوج تحریم به پرقدرت‌ترین سلاح‌های نظامی مجهز شد، بازدارندگی خودش رو به اوج رسوند و عمق راهبردی خودش رو تحقق بخشید. این‌ها شعار نیست، حقیقت امروز دنیاست. خیلی باید مخلص باشی تا مرگت، افتخارات یک ملت و امت رو نمایان کنه، مرگت، نقطه‌ی عطف یک تاریخ بشه...یک نقطه‌ی روشن، یک نقطه درخشان و پرافتخار ... این دیگه اسمش مرگ نیست. عین حیاته... و وای به حال اون انسان‌هایی که مرگشون فقط مایه‌ی فتنه و شر میشه...بگذریم. یکبار دیگه باید بیندیشیم! گاهی تفاوت آدم‌ها رو در حیاتشون نمیشه فهمید بلکه مرگشونه که اونهارو معرفی می‌کنه... نحوه‌ی مردن منظورم نیست... اثر مرگ منظورمه... دعا کنیم مرگمون فقط برای خودمون ختم به خیر نباشه بلکه دنیا و آخرت بازمونده‌هارو ختم به خیر کنه... الهی آمین @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. جهاد عظیم روشنگری ✍مرضیه عاصی [1]. جنگ سخت را برادران سپاه حسین‌وار با موفقیت انجام دادند، حالا نوبت جهاد تبیین ما در جنگ نرم است و باید زینب‌وار پیام حسینیان را به اقصی‌نقاط عالم برسانیم، چون اگر تبیین نکنیم، این پیروزی عظیم، توسط دشمنان در ذهنها به شکست تبدیل خواهد شد. امروز اسرائیل بیشتر از سپر آهنیِ خود، به "رسانه‌ها" امید بسته است. بعد از عملیات "وعده صادق" دیگر شبهات به صورت گسترده شروع خواهد شد. الآن یکی از اقدامات اسرائیل، ایجاد نگرانی و ترس در افکار عمومی بر مبنای حمله متقابل به ایران هست تا مردم عادی بگویند چرا نیروهای ما حمله کردند تا مجبور شویم تاوان پس بدهیم؟ باید با تمام توان برای افکار عمومی روشنگری کنیم که اسرائیل قابلیت اقدام متقابل و جنگ با ایران را ندارد. [2]. اسرائیل ضربه بزرگی خورده است ، ضربه بزرگ و چند بعدی که فوق تصور او بود. نابودی فرودگاه‌های حیاتی اسرائیل و ضربه سنگین باعث شده است که یهودیان، مخالفت شدیدی با رژیم خود در پاسخ حملات ایران داشته باشند ، از طرفی پاسخ به ایران در این شرایط تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. آمریکا هم به هیچ عنوان نه توان ایجاد جنگ جدیدی را دارد و نه علاقه‌ای برای این کار، زیرا هنوز در اوکراین، فلسطین و تایوان درگیر است و حیثیت او از بین رفته است. اسرائیل هم هیچگاه به تنهایی به ایران حمله نخواهد کرد ، چون توان و جرئت این کار را ندارد. جرئت او فقط در میدان رسانه‌ای است. حالا که او در جنگ رسانه‌ای در باره این عملیات در بوق و کرانای خود می‌دمد، ما هم باید رزمنده جهاد تبیین باشبم و خودمان را مسلح کنیم. [3]. شکست جبهه استکبار و نابودی هیمنه اسرائیل باعث خواهد شد موازنه قدرت در جهان تغییر پیداکند و دست بالا برای ایران باشد. غرب همه چیز را باخته است ، هم جنگ سخت را و هم حیثیت جهانی را، با این حال غرب می‌تواند در دو جبهه واکنش نشان بدهد، یکی ایجاد فشار اقتصادی با افزایش نرخ ارز ، فضا سازی دروغین برای ایجاد جنگ و تحریم بین‌المللی که همه‌اش برای مصرف رسانه و آسیب اقتصادی می‌باشد دوم، فعال کردن گروه‌های ولنگاری برای کشف حجاب ، ایجاد فتنه مخصوصاً پس از طرح جدید فراجا ، تحریک قومیت‌ها و گروهک‌های تروریستی برای حرکات نمایشی در قسمت‌های مختلف کشور.پس از عملیات "وعده صادق" کار ما سخت تر خواهد بود ، پوشش رسانه‌ای و تبیین برای مردم که موشک تاثیری در جهش نرخ ارز و طلا ندارد و بستن دهان غربگرایان داخلی جهت جلوگیری از تشویش اذهان عمومی و ایجاد فتنه جدید کاملا احساس می‌شود. پس مجاهدان جبهه تبیین باید تا آخرین حدّ توان خود، رسالت خویش را انجام بدهند تا مبادا دشمن به آرزوی دیرینه خود برسد. [4].همان‌طور که فرماندهان لایق نظامی ما در این عملیات، خودشان را برای فرضیه‌های مختلفی که ممکن است در جبهه سخت پیش بیاید، آماده آماده کرده‌اند، ما هم باید خود را برای مواجهه با فضایی که در جبهه نرم رسانه پیش می‌آید، آماده کنیم. عمده‌ترین آمادگی ما باید در مقابل شبهاتی باشد که از همان شب عملیات و حتی قبل از آن شروع شده است، مثل زیر سوال بردن اصل عملیات که می‌گویند این عملیات نه ضرورتی داشت نه اهمیتی! در صورتی که این عملیات خیلی مهم بود، چون منطقه کاملاً ناامن شده بود و از طرفی به کنسولگری ما در سوریه حمله شده بود که در عملیات "وعده صادق" به سپرهای دفاعی اسرائیل-گنبد آهنین، فلاخن داوود و پیکان- مورد اصابت موشک‌های ایرانی قرار گرفت وبا این عملیات، هیمنه اسرائیل در تمام جهان در هم شکسته شد. [5].باید مراقب بود که خناسان بزدل، مردم را از سپاه موهومی ابرهه نترسانند و بدانند که خداوند به قولش-اِن تَنصُروااالله یَنصُرکُم- عمل می‌کند و همیشه ابابیلش را مسلح به سجّیل برای دشمنان دین آماده کرده است و در جایی که افراد نهایت سعی و تلاش خود را در میدان‌های مبارزه می‌کنند، آنها را به کمک مبارزان و رزمندگان اسلام می‌فرستد.ممکن است دشمن در این میان، برای اینکه ذهن‌ها را از این عملیات مهم باز دارد و آن را تحت‌الشعاع قرار دهد موضوع یا مسئله‌ای را مطرح کند که حتی ربطی به این عملیات نداشته باشد تا مردم را غافل کند که در این موارد مردم باید با هوشیاری کامل جذب چنین صحنه‌سازی‌هایی نشوند. اگر به خدا اعتماد کنیم و در هر جایی وظیفه خود را به درستی انجام دهیم و شجاعانه در مقابل دشمن بایستیم، دشمن هر حرکتی را حتی حمله نظامی هم انجام بدهد، ما پیروزیم چون خدا با ماست، ما در حال عبور از یک پیچ تاریخی هستیم. @AFKAREHOWZAVI
. تبعیض تنش‌زا ✍محدثه زندی توصیه می‌کنند نگویید ایران حمله کرد بگویید ایران دفاع کرد و فاصله این دو کلمه بسیار است و ظرفیت ایجاد یا توقف یک جنگ و جابه‌جایی ظالم‌ و مظلوم‌‌ را دارد. به‌همان اندازه که در میدان نظامی قائل به دفاع هستیم و باید دفاع کنیم در میدان‌های دیگر مثل دیپلماسی، سیاست و فرهنگ و ... باید حمله کنیم، که اگر نکنیم دفاع‌مان ابتر خواهد ماند. در میدان دیپلماسی و فرهنگ ما طلبکاریم. طلبکار رویکرد دوگانه غرب هستیم. ما طلبکاریم که چرا غرب و سازمان‌های بین الملل در مورد شش ماه ، بگو هفتاد سال، اشغال‌گری، نسل‌کشی و ظلم در غزه سکوت کرده یا انفعالی عمل کرده‌اند، و حمله اسرائیل به کنسولگری ایران را با صراحت محکوم نکرده انداما همیشه تمام قد پشت جنایات ضد بشری رژیم غاصب و اشغال‌گر اسرائیل ایستاده‌اند؟ چرا برای آنها بشر یعنی فقط غربی‌ها و وابستگانش و به شرق و مسلمان و رنگین‌پوست که می‌رسد معنای بشر رنگ می‌بازد؟ چرا به قول خودشان، حق دفاع_ و دراصل جنایت_ را برای رژیم اشغال‌گر نامشروع به رسمیت می‌شناسد ولی وقتی کشوری مثل ایران از حق مشروع و قانونی خود برای دفاع استفاده می‌کند، مورد انتقاد قرار می‌گیرد؟ چرا سازمانی که خود را بی‌طرف بین ملت‌ها می‌نامد با دادن حق وتو به چند کشور خاص راه بهره‌بری یکسان ملت‌ها از قوانین را می‌بندد؟ سازمان ملل باید بداند با رفتار دوگانه خود نه تنها به ایجاد صلح کمک نمی‌کند بلکه خود عامل تنش می‌شود. چرا برای سازمان ملل، امنیت مکان غیرنظامی و دارای مصونیت قضاییِ کنسولگری ایران قابل ویرانی است، اما امنیت پایگاه‌های نظامی اسرائیل که در شش ماه بر سر زن و بچه‌های بی‌گناه بمب ‌ریخته و مبداء تجاوز به کنسولگری کشوری و بلکه به قوانین سازمان بین‌الملل بوده، قابل کوچکترین خدشه‌ای نیست؟ چرا جنایات ددمنشانه در بیمارستان و کشتار چندهزار کودک برای آنها قابل چشم‌پوشی است اما دروغ کشته‌شدن چند نوزاد خیالی، شایسته محکومیت؟ آیا برای سازمان ملل خون کودکان اسرائیلی و غربی رنگین‌تر ازخون دیگر کودکان جهان است؟ چرا آمریکا و انگلیس و غرب حمله‌ی خلاف قوانین به کنسولگری ایران را محکوم نمی‌کنند ولی از محکوم‌کردن حق دفاع کشوری که هیچ سابقه تجاوزی در کارنامه خود ندارد کم نمی‌گذارد؟ چرا کنسولگری‌های خود را مقدس‌تر از کنسولگری بقیه کشورها و خون‌شان را رنگین‌تر از خون دیگر جوامع می‌دانند؟ چرا کودکان غربی و صهیونیستی را معصوم و بی‌گناه‌ و مشمول کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل می‌شمارند، اما کودکان دیگران را استقلال‌طلبان و استعمارستیزان بالقوه‌ تلقی می‌کنندکه در قوانین این کنوانسیون نمی‌گنجند و به جرم غربی و صهیون ‌نبودن باید کشته شوند؟ سازمان ملل تبعیض نژادی را بازتعریف، تئوریزه و قانونی کرده‌است و باید پاسخ‌گوی رفتار دوگانه خود باشد. از اشغال‌گری، نسل‌کشی، کودک‌کشی، حمله به آمبولانس، خبرنگاران و نهادهای بین المللی و... که همه نقض قوانین بین‌المللی است به اسم دفاع از خود اغماض می‌کند ولی دفاع انسانی، جوانمردانه و در چهارچوب قوانین بین الملل ایران در مقابل این وحشی افسارگسیخته را برنمی‌تابد. دنیا باید از ایران به خاطر مهارزدن بر این سگ هار منطقه که سال‌هاست با ایجاد و حمایت گروه‌های تکفیری_تروریستی و اقدامات خرابکارانه دیگر، خواب راحت را نه تنها از مردمان منطقه بلکه از مردمان جهان ربوده سپاسگزار باشد، ولی چه شده است که کشورهایی که قسمت اعظمی از امنیت خود را مدیون فداکاری‌های ایران هستند، گستاخانه ایران را دعوت به خویشتنداری می‌کنند و او را عامل بی‌ثباتی منطقه می‌دانند؟ @AFKAREHOWZAVI
تبعیض تنش‌زا ✍محدثه زندی ملت‌های جهان چگونه به سازمان مللی اعتماد کنند که دبیرکلش بی‌شرمانه در مقابل چشم دوربین‌ها اعتراف کرد که در قبال گرفتن مثلا کمک مالی از عربستان در برابر جنایات سعودی‌ها در یمن سکوت کرده است؟ و این اولین و آخرین برخورد دوگانه سازمان ملل نبوده و نیست. سازمان ملل با کوتاهی در انجام وظایف خود و عدم رعایت اصل برابری انسان‌ها و ملت‌ها در برابر قانون، خود بزرگترین عامل جسارت‌یافتن قلدرهای جهان است و این تبعیض در اعمال قوانین باعث بی‌ثباتی در منطقه غرب آسیا و جهان است. که اگر او به وظایف خود عمل کرده و زورگویان ضدبشر جهان را مهار می‌کرد شاید نیاز به اقدام مستقیم خود کشورها از جمله ایران نمی‌بود. بعد از عملیات طوفان الاقصی و وعده‌ صادق، ناکارآمدی سازمان ملل و شورای امنیت، که نماینده‌ی نظم کنونی جهان‌اند، برای ایجاد برابری و صلح پایدار در جهان به وضوح برای تمام جهانیان روشن شد.وقت آن است که جهانیان از این سازمان ناکارآمد مطالبه کرده و از او بخواهند رفتارش را در جهت برابری انسان‌ها و ملت‌ها تغییر دهد و با شجاعت در مقابل زورگویان عالم که خطری برای صلح و امنیت جهان هستند، بایستد و بیش از این آبروی خود را فدای قدرت‌های در حال اضمحلالی مثل صهیونیست و آمریکای جنایکار نکند و اگر همچنان به این رویکرد خود ادامه دهد باید مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده بگیرد. @AFKAREHOWZAVI
. با خودمان مهربان‌تر باشیم ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد یاد نگرفتم از ناخوشی کسی خوشحال شوم، یاد ندارم کسی را برای اتفاقی که خودش مقصر نیست مسخره کرده‌باشم. قطعا هر واقعه‌ی طبیعی که کشوری را دچار اختلال می‌کند ناخوشایند است، اما در این سال‌های اخیر چقدر با کلیپ‌هایی مواجه شدیم که توانایی ایرانی را زیر سؤال برده‌است یا نقص در یک سیستمی را به هوش ایرانی نسبت داده‌است. حتی حوادث طبیعی هم دلیلی بوده بر خود تحقیری، مثل سیل، زلزله و... قطعا باید اتفاقات خوب در راستای هرچه بهتر شدن شرایط کشور انجام داد و در این شکی نیست اما مشکل اینجاست که چرا مقیاس و معیار و سنگ محک همه ایراد بگیران یکسان عمل نمی‌کند؟ این روزها فیلم‌هایی از سیل دبی پربازدید شده‌است. یک واقعه طبیعی که کشوری بر مدار مظاهر بهترین شهرسازی‌های دنیا را این چنین زمین‌گیر کرده‌است. دبی با زیر ساخت‌های پرهزینه و اکثرا تازه ساز از پس این شرایط آب و هوایی برنیامده و وضع از آن‌چه فکر می‌کنیم فاجعه بارتر است. با تاکید بر جمله اولم می‌گویم، خودتحقیری و خود کم‌بینی، بلا و بیماری بدعلاج و سوغات غرب است که هرچه بیشتر در آن بیوفتیم، کمتر نجات می‌یابیم. درون مایه و هویت شهرها بیش از مظاهر تمدنی با افراد آن ارج می‌یابد و مصداق "شرف المكان بالمكين" است. افراد شهر، شهر را می‌سازند و رشد می‌دهند، اگر این روحیه خود تحقیری حاکم باشد چه چیزی از شهرها و ملت‌ها باقی می‌ماند؟! با وام گرفتن از اوضاع نابسامان دبی، فقط می‌خواستم بگویم که مشکل و ناملایمات برای هر شهری امکان وقوع دارد و خدا هیچ قومی را بی‌امتحان رها نکرده‌است. گاهی سختی و تعب مقدمه رشد فردی و اجتماعی جامعه است برای حرکت به سوی امید به سمت روشنایی. در این میان باید باید باید با خودمان مهربان‌تر باشیم و از شکست‌ها پلی به سوی پیروزی بسازیم. دنیا به توانایی‌های ما باور دارد، خودمان هم خودمان را باور کنیم. یا علی @AFKAREHOWZAVI