#طنز
📌فحاشی به سبک اهل فرهنگ و ادب
✍️سمیه رستمی،عضو تحریریه مجتهده امین
در کتاب احوالات مریدان لاکچریه فی خانقاه غیر انتفاعیه باب سخن و مهارتهای کلامی آمده است: روزی مریدان دسته به دسته با نظم و ترتیب برجای بنشسته. چشم و گوش فرانهاده که پیر چه گوید و پیر در بحر تفکر و سکوت غرقه همی. که ناگاه با فریاد گفت: ای فرزند دشنام و ناسزا، فحش فضحیت، دری وری و لیچار و حرف چارواداری همگی به اتفاق یکی باشند و خود را گولْمال ننمایید، همه فحش غیر فرهنگی هستند و دور از شأن آنکه رخت علم بر تن دارد. چرت بعضی مریدان از فریاد او پاره پوره گشته و بعضی زهره بترکید. یکی از مریدان که با پارتی به خانقاه اندر شده بود گفت: ای پیر! گاهی ادب حکم میکند به فحش دادن! پیر آه محکم از نهاد بلکه حتی گزارهاش هم برخاست که: مرا خواندن یاسین در گوش چهارپایان خوشتر تا گفتن حکمت نزد بعض شمایان. مرید دیگری گفت: در نزد اهل فتوت و جوانمردی یکی را باید دو تا پاسخ گفت، نه هیچ، که شرط انصاف و عدالت این باشد.
پیر از جای بِجَست و گفت: کلاس را کنسل میکنم و به تربیت چهارپایان همت میگمارم که مرا امیدی به این جمع نیست. کمی پا به پا شد بلکه مریدان اصرار به ماندن کنند. مریدان همه سر در گوشی و بیخبر از حال وی. بچه درس خوان کلاس گفت؛ ای پیر! قبل رفتن در باب فحش فرهنگی ما را نصیحت و پندی ده که کلام بیفحش چون املت بی گوجه باشد.
پیر چون این بشنید گفت: حال که التماس میکنید میمانم و برجای تالاپی نشست و گفت: چه نیکو پرسشی بود. از عقل اندک خود بهره بردی یا از جایی خواندی؟ مرید گفت: حالا! و از جواب امتناع کرد. پیر ضایع گشت اما به سبب شوق علمآموزی به روی خویش نیاورد که مریدان جوانند و خام و از قدیم گفته باشند آنچه پیر در خشت خام بیند جوان در اینستاگرام نبیند.
پیر نگاهی عمیق به مریدان کرد و گفت: فحش فرهنگی لازمه ادبیات عصر کنونی است و یک جور مهارت کلامی است. آن را که در طریقت کسب معرفت است از واجبات باشد. مبادا روزی ساحت علم و ادب فروگذارد و فحش غیر فرهنگی از خود در بدهد. پس فراگیری ساخت فحش فرهنگی به تناسب احوالات و شرایط زمانه واجب است. مریدی چاپلوس گفت: ای پیـــر! پیر گفت: خموش! مرا حافظه اندک است. میان کلام من نپر چون غوک. زمان و مکان از یاد برم و فحش غیر فرهنگی حواله دهم تو را. مریدان چشم گرد کردند و گفتند: غوووک؟! و پنداشتند که کار از دست بشد و پیر فحش غیر فرهنگی بداد. پیر گفت: ای بابا! اعصاب بر آدمی باقی نمیگذارید. غوک همان وزغ است بیسوادها!همان قورباغه خودمان. پس مریدان به آسودگی نفس کشیدند و اولین فحش فرهنگی را فراگرفتند.
پیر دستی به ریش خویش کشید و گفت: پس بدان ای فرزند! فحش باید مناسب سن بوده و رعایت سایز شود. اگرچه سن یک عدد است اما رعایت آن حکم ادب است. پس بالای پنجاه شصت را از شاهنامه بهره برده و بگویید: ای پلشت زشت کردار! ای دیو سرشت بیمقدار! خدا را! خدا را! به رعایت حال ضعیفان و بیماران به هنگام فحش گفتن. پس آنان را فحش ویتامینه بدهید. از میوهجات چون شفتالو و زردآلو و صیفی جات چون خیار چنبر و خربزه و دستمبو و سبزیجات چون کرفس و کلم و شنبلیله. فحش فرهنگی باید نقطه زن باشد و صاحب فحش بداند از کدام نواحی مورد اصابت قرار همیگرفته و همچنین باید تولید داخل باشد. مبادا فحش خارجی بر لب آرید که تهاجم فرهنگی است.
مریدی گفت: ای پیر!میشود با فحش جذب توریست کنیم. مگر نه آنکه از قدیم گفتهاند: فحش را بینداز صاحبش آن را مییابد. فحش خارجی بدهیم تا خارجیها برای برداشتن فحششان بیایند. حال کردید فکر اقتصادی را؟! پیر در وی نگاهی انداخت حاوی انواع و اقسام فحشهای آب نکشیده و گفت: مگر در خارجه قحطی فحش است که برای یک مشت فحش ناقابل به این دیار سفر کنند. مرید بسی خز شد.
پیر ادامه داد: فحش باید که بیس علمی و تخصصی داشته باشد. مریدی پنهانی از بغل دستی خویش پرسید: بیس را معنی چه باشد؟ مرید بغل دستی گفت: تو چگونه بدین خانقاه درآمدی که معنی بیس نمیدانی؟ بیس را معنی پایه و بنیان است. افتاد؟! پیر پچپچ ایشان بشنید و گفت: این سرو صدا از کدام پدر محترقه بود و مریدان را چشمها گردالی گشت که پیر این دفعه دیگر فحش غیر فرهنگی ناجور بداد. پیر گفت :هرگز مباد که کرسی تدریس و تعلیم به فحش غیر فرهنگی آلوده کنم. پدری که دچار احتراق درونی شده باشد را پدر محترقه گویند و این نوعی فحش سازی بر پایه علم لغت و صرف و نحو است.
مریدان همه در شگفت شدند از علم و بلاغت پیر چندان که یقهها چاک دادند و از خانقاه بیرون دویدند و پیر برای جمله ایشان غیبت همی رد کرد.
❇️منتشر شده در دفتر طنز حوزه هنری تهران
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🌱شهید سلیمانیِ حداقلی
✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین
دشمن برای دشمنی حربههای متعددی دارد.
گاهی تخریب... گاهی ترور... گاهی تحریف...
گاهی در مرحلهای هدفش حاصل میشود و گاهی مجبور است هر سه را با هم، یا یکی را پس از دیگری عملیاتی کند.
مانند دشمنی با رسول الله (ص) ابتدا به خیال خام خود، در اوج حماقت، به پیامبر مکرم اسلام اهانت کردند تا شاید به روش تخریب، شخصیت ایشان را تحقیر کنند. آنها نمیدانستند که مشتی خاک به سوی آفتاب پاشیدن نهتنها از درخشش خورشید نمیکاهد بلکه خاک به سوی خودشان باز میگردد.
در وهلهی بعد نقشهی ترور حضرت را کشیدند که این نیز موفق نشد.
بعد از آن تصمیم گرفتند در کنار ایشان سکوت کنند و ادعای ایمان داشته باشند اما در هر فرصتی به تحریف ایشان و دین مبین اسلام مبادرت ورزند که البته در این زمینه به موفقیتهایی دست یافتند.
یکی از همین تحریفها اعتقاد به دین حداقلی است، دینی که فقط ساحت فردی انسان را پوشش میدهد و در برابر مسائل اجتماعی منفعل است. دین سکولار یا به قولی اسلام رحمانی دینی که ظاهری جذاب دارد و باطنی پوشالی که حتی قدرت حفظ خودش را هم ندارد.
حال امروز که دشمن از تخریب و حتی ترور حاج قاسم ناکام مانده، دست به تحریف او زده است.
او که بیشرمانه و بزدلانه شخص او را ترور کرد امروز در پی حذف شخصیت حقیقی اوست.
بههوش باشیم و بدانیم او فراجناحی بود اما بهشدت انقلابی بود.
اصلاً انقلابی و انقلابیگری خط قرمزش بود.
جمهوری اسلامی را حرم میدانست و اطاعت از ولایت فقیه را یکی از شئون عاقبت بخیری.
یادمان باشد خلق دوگانههای "امت و ملت" در وصف او حربهی دشمن است. محدود کردن او تنها به عنوان یک قهرمان ملی حداقلی کردن اوست.
🍃او قهرمان ملت بود و الگوی مقاومت امت🍃
#جان_فدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🌨دوشنبهی بارانی
✍️طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین
آخرین باری که دیدمت دوشنبه بود و باران می بارید.با خنده رفتی. با خانم جان برایت آش پشت پا درست کردیم و ریختیم توی کاسه های کشمیری و گلسرخی، بردیم در خانه ی همسایهها.
کاسه ی کشمیری! کاسه ی گلسرخی!
یادت هست چقدر به این کاسه ها حساس بود که لب پر نشوند! سال به سال فقط از توی بوفه میآوردشان بیرون و غبارشان را با دستمال یزدی می گرفت و دوباره می گذاشتشان سر جایش.
روزی که تو رفتی، آش پشت پایت را ریخت توی همان کاسه ها و داد به همسایه ها. بی سابقه بود!
من از این شکلی دل کندنش ترسیدم!
کاسه ی گلسرخی بی کعبش را، خاص تر تزیین کرد و خودش برد در خانه ی بهجت خانم اینها!
میگفت وصله یِ تنِ ما توی خانه ی بهجت خانم است، لیلا ابرو کمانیترین دختر بهجت خانم! وصله ی تن ما! خانم، باکمالات. در چادر سیاه مثل ماه شب چهارده میتابید!
آخرین باری که دیدمت دوشنبه بود! داشت باران می بارید. عکس امام(ره) را زده بودی روی سینهات.
کوله پشتیات را برداشتی و ما تا مسجد همراهت آمدیم، سوار اتوبوس که شدی، باران داشت بند می آمد، خانم جان حس دل کندن داشت، من هم! اما باران زودتر از همه از تو دل کند وقتی اتوبوس از انتهای خیابان داشت محو می شد.
باران بند آمده بود. جزیره ی مجنون آخرین جایی بود که تو را دیده بودند.
خبر نیامدنت که رسید، خانم جان نه گریه کرد و نه حرفی زد! فقط اُترجها را از سر شاخههای درخت چید و مربا درست کرد. برای تو، تو که هیچوقت باز نگشتی!
بهجت خانم اینها از این محل رفتند و لیلا ازدواج کرد. خانم جان فراموشی گرفت، اما تو را هیچوقت فراموش نکرد! زمستان امسال خانم جان نیست که برایت مربا درست کند. دوشنبه است! دارد باران می بارد. اترج ها سر شاخه ها سنگینی می کنند، همه را میچینم و میدهم واحد انفاق مسجد. یکیاش را می گذارم روی طاقچه کنار عکست!
شب خواب می بینم خانم جان دارد مربای اترج درست می کند و می ریزد توی کاسه های گلسرخ و تو می بری برای همسایه هایتان توی بهشت.
دو روز بعد یک شیشه مربا از مسجد برایم می آورند. رویش نوشته شادی روح مادر شهید حسینی و فرزند شهیدش صلوات.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#ویژه_طلاب_و_دانشجویان(برادر و خواهر)
✔️ آموزش مهارتهای پاسخگویی در فضای مجازی
🖊 دوره شبههشناسی و پاسخگویی(1)
🔍 محورها
1️⃣مبانی و اصول تبلیغ در شبکههای اجتماعی
2️⃣ تکنیکهای مناظره و گفتوگو
3️⃣ جریانشناسی رسانه
4️⃣ آشنایی با خبرنویسی
5️⃣ مهارتهای کنشگری
6️⃣ یادداشتنویسی
✍️نامنویسی و آشنایی با دوره
@Madrese_Shobhepajohi
✍️ این رویداد تولیدمحور به همت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه و با مشارکت مرکز علمی تربیتی مهدیه در قم برگزار میشود.
🖌 مزایا و امتیازات:
☑️ برگزاری به صورت حضوری و مجازی
☑️ ارائه گواهی شرکت در دوره
☑️ چاپ و نشر آثار برتر در نشریات و فضای مجازی
☑️ پرداخت حق الزحمه برای آثار پذیرفته شده
☑️ امکان ادامه همکاری در زمینه پاسخ گویی
#تبلیغ_مکتوب
#کنشگری_آگاهانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.....................................................................
نویسا بمانید تا #پویش_نوشتن تا #جهاد_روایت
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔖مکتب حاج قاسم، تراز انقلابیگری
✍️آمنه عسکری منفرد، عضو تحریریه مجتهده امین
امامخمینی (ره) بر پایهی دین مبین اسلام و مکتب رهاییبخش آن و تمسک به اصول نابی همچون خط سرخ حسینی و در جهت تحقق عدالت علوی، خاستگاه شجرهی طیبه انقلاب اسلامی شد. انقلابی که به معنی واقعی کلمه، معجزهی قرن به شمار میرود و از آنجاکه معجزه، تاثیری فرامرزی دارد، پیام فطری الهامبخش و سیال این مکتب که با اندکی خردورزی میتواند در جانودل هر انسانی بنشیند، به مرزهای ایران اسلامی محدود نشد و طیف گستردهای از آزادی خواهان شرق و غرب دنیا را با خود همراه نمود و فرهنگ و اندیشهی انقلاب اسلامی را از ایران به سرزمینهای دیگر صادر کرد، تا جاییکه در عرصهی مقاومت و شجاعت، ایران اسلامی را به «محور مقاومت اسلامی» در منطقه و شهید حاج قاسم سلیمانی را به «اسم رمز برانگیختگی بسیج مقاومت در دنیای اسلام» تبدیل کرد.
سپهبد شهید قاسم سلیمانی عصارهی ناب هشت سال دفاع مقدس بود که رهبر انقلاب در نخستین پیام خود به مناسبت شهادت این شهید عزیز، او را شاگرد مکتب امامخمینی (ره)، فرزند انقلاب و نمونهی انقلابیِ تراز، در مسیر پویش آرمانها و ارزشهای ایرانی اسلامی برای نسل جوان معرفی کرد. این شهید بزرگوار نمادِ تحققِ واقعی ارزشهایی نظیر؛ صدق و اخلاص، بصیرت و ولایتمداری بود که درواقع بهعنوان نماد و نمایهی مکتب سلیمانی بشمار میرود. ایشان درحالی از منظر رهبر انقلاب بهعنوان «مکتب» معرفی شد که نماد و تحقق واقعی ارزشهایی چون مقاومت، ایثار و ازخودگذشتگی، اعتماد به وعدههای الهی بود که همهی این عوامل، در میدان مبارزهی حق علیه باطل بهخصوص داعش و رژیم صهیونیستی در او تجلی عینی پیدا کرد. مکتب حاج قاسم به همه فهماند که میدان مبارزهی حق علیه باطل، طول و عرض جغرافیایی نمیشناسد و هر جای جهان که باشی همانجا خط مقدم نبرد حق و باطل است. میتوان چنین ادعا کرد که جنس مکتب شهید سلیمانی بیشاز آنکه ناظر به میدان جنگ سخت باشد، از جنس گفتمانی است که اسارت ناشی از اندیشهی استبداد و استکبار را در میدان مبارزهی نرم، از پای ذهنیّت ملتها برداشته، تا با خودآگاهی اسلامی، معنویتگرایی، تعهد و ایمان، شجاعت و تدبیر، ملتها را به راه روشن عزتمندی و آزادگی رهنمون سازد.
ایشان یک مجاهدِ دائمی بود که همواره اخلاص داشت و «انقلابیگری و انقلاب خط قرمز واقعی او بود. او در عالم انقلابیگری به شدت پایبند به انقلاب و خط مبارک و نورانی امام بود.» (بیانات رهبر انقلاب ۱۵تیر ۱۴۰۱). مکتب او نیز نمای کاملی از راه روشن انقلاب، جهتِ تحققِ «تمدن نوین اسلامی» و شکلگیری «امت واحدهای» است که در عصر انتظار، مقدمات ظهور منجی بشریت را فراهم میکند.
#جان_فدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
💌از خانهمان چه خبر؟
✍️زهرا حاجمحمدی، عضو تحریریه مجتهده امین
سلام بر پدر معنویام علیبن ابیطالب، درود خداوند بر شما که بیش از پدر طبیعیام با من مانوساید و زحمتهای همیشگیام شما را بیزار و مشمئز از گوش کردن به درد دلهای این فرزند گریزپا نکرده است.
پدرم؛ علی جان! امروز که این سطور را برایتان سیاهه میکنم چند روزی به پایان دههای که به نام مادرم گره خورده، باقی نیست، با غمی بس سنگین در ثانیه به ثانیهی آن. باز صدای ناله از زمین به آسمان بالا میرود تا با نالههای عرشنشینان گره بخورد. دلم برای مادر جانم بسیار تنگ است. از شما تقاضا دارم پابوسیام را خدمتشان عرضه کنید و بفرمایید که دلتنگ دیدارشان هستم.
پدرجان حال و روز این روزهایتان را میفهمم. نوشته بودید چندیست که همسایگان در مدینه از اتفاقی مبهم در "خانهی علی" سخن میگویند. گویا ساکنان خانههایی که در طول و عرض خانهی دختر رسول خدا واقع شدهاند، گلهمند هستند و دایم میپرسند در خانه فاطمه چه خبر است؟!
مرقوم فرمودید که ساکنان این خانهها همانند ارواح سرگردان؛ دربدر سکوت هستند، شهر خالی شدنِ شبها و روزهایش را از صدایِ "زهرا" طلب میکند. همسایهها گله دارند از وقتی پیامبر اعظم به رحمت خدا و دیدار معشوشاش رفت، صدای نالهی فاطمه قطع نشد و دو ماهی خواب و خوراک را از آنها گرفته بود، اما حال که فاطمه آرام شده و دیگر صدای نالهاش به گوش نمیرسد، نالهی فرزندان زهرا آرام و قرار را از مدینه گرفته! میپرسند حسنین و زینبین را چه شده؟ آیا "زهرا" بیمار شده، یا "علی" نیرو و توان خود را از دست داده که بچهها این چنین بیقرارند؟!
پدرجان ماجرا از چه قرار است؟ نگرانتان شدهام. مادرم زهرا حالشان خوب است؟ سرورانم حسنین و خواهران بزرگوارم زینب و ام کلثوم از چه سبب این چنین گریان و آشفته شدهاند؟ دلیل این همه پریشانی در خانهمان چیست؟ این همه بیتابی دلیلی جز "فاطمیه" دارد؟
راستی پدر جان در مرقومهی قبلیتان که چندی پیش بهدستم رسید، از جشن بزرگی نوشته بودید که برادرانم به آن دعوت بودند. نوشتید همگی بسیار خوب بودند و جای هیچ نگرانی نیست. گفتید در آن جشن، مادرم "زهرا" هم حضور داشتند و سرورانم حسنین و فرزندانشان.... اسامی مهمانان را که بردید خیالم آسوده شد که دوستان جدیدمان خدمتتان رسیدهاند و جمع خوبان در بهشت مشغول نوش و نیوش هستند و آسمانها زیر پایشان سر به سجده دارند.
یکی از آن مهمانان، آرمان علیوردی بود. پدر جان میدانید آرمان هنوز دورانِ طلبگی را به پایان نبرده و مادرش نگران ادامهی تحصیل اوست. همسر و سه فرزند شهید حمزه علینژاد هم این روزها ناخوشاحوالاند. بچهها بیتابی پدر میکنند و مادر از بیقراریهای بچهها، پریشان احوال گشته.
از مهدی لطفیپور هم برایم نوشتید و اینکه احوالش خوب است و اثری از درد و جراحت در بدنش باقی نیست. و نوشتید که برادرانم امیر کمندی و نورالدین جنگجو هم این روزها بسیار شاد و در محضر دیگر پاسداران و سربازان شهیدمان هستند. خدا را شکر.
راستی پدر جان نگران رهبرم نباشید. جانشین و پرچمدار دینِ شما در ایران؛ پیشمرگها و فداییان بسیاری دارد که حاضرند جانشان را برایش قربانی کنند. میدانم نگران ظهور هرچه سریعتر فرزندتان هستید، ما نیز بیقرار میزبانی از او و آمادهسازی جهان برای رجعت شما و مادرمان "زهرا" هستیم. لطفا در راز و نیازهای سحرگاهی خود از خداوند بخواهید به این فراق بیش از هزار ساله پایان دهد و دیدار شما و ما را محقق سازد.
پدر جان اطمینان دارم که برایم آرزوی خیر دارید، شما نیز مراقب خودتان و مادر عزیزم باشید. تا زمان حتمی دیدار، برادران شهیدم را به شما میسپارم. در انتظار پاسخ نامهتان هستم. به امید دیدار پدر جانم!
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#جان_فدا 🍃🌹
او قهرمان جنگ ها بود
قلبی بزرگ و مهربان داشت
چون کوه، سخت و پای برجا
در سینه اش آتشفشان داشت
تاریخ، مانندش ندیده
آن سوتر از جغرافیا بود
لبنان، فلسطین، شام، ایران
در حیرتم؛ اهل کجا بود؟!
با دشمن خونخوار، عمری
در جبهه های جنگ، جنگید
در غربت شام و فلسطین
با داعش دلسنگ جنگید
خود را فدای راه حق کرد
تا آنکه شد سردار دل ها
از او گرفته زیور امروز
«فرماندهی» در کشور ما
در سینه ی آزاد مردان
دارد حضوری سبز دایم
پاینده می ماند همیشه
نام و مرام «حاج قاسم».
#تقی_متقی
#شاعران_کودک
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🥀غم ثانیهها
✍️ فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین
وای امشب که چقدر ثانیهها غم دارند...
لحظههای گذران، دل به تلاطم دارند...
رفته بودی که مهیای خداوند بشوی
سهم آن موشک و خمپارهٔ دشمن بشوی
قدَمت سایهٔ سنگین به دل شیطان بود
حلق بستهشدهٔ دشمن خلق الله بود
کاش برگردی و بازم به حرم جان بدهی
پرو بالی به دلِ رفته زحالم بدهی
گو از آن روضهٔ ناگفته که مکشوفه نشد
قدمی مانده به صبح بود که بشکفته نشد
خون پاکی که ز تو ریخت، ره آوردی داشت
حاصلِ نسل خراسانی قاسم را داشت
#جان_فدا
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖تو بودی...
✍🏻 ریحانه حاجی زاده
تو که بودی؟! که بعد از رفتنت دختران مدرسه سیدالشهداء(علیهالسلام) نتوانستند ماندن را در دنیای بی تو تحمل کنند، به قول سید شهیدان اهل قلم: "آنان که ماندهاند شهر را به بهای اسارت خریدهاند، حیاتشان بر ترک ماندن است، ماندن سختتر و جانکاهتر از رفتن است."
تو که بودی؟! که دل دختران زهراییات برای آن لبخندها، صفا و صمیمیتی که وقتی بودی، بر روی لبهایشان بود، بسیار تنگ شده است.
تو که بودی؟! که تمام دخترانت بعد از رفتنت به ستوه آمدند و هر کدام به نوعی دلتنگیشان را بیان کردند یکی خوب و یکی بد؛ اما بگذار بگویم آن دختری که حتی حجاب مناسبی هم نداشت برای تو آنقدر گریه کرد که به هق هق افتاد.
تو که بودی؟! که یک دنیا از شنیدن نامت به لرزه در میآمد. تویی که بعد از رفتنت محاسن طلایهدار خراسان سفیدتر از قبل شد. بعد از رفتنِ تو دشمن نبودَنت را بهانهای برای حمله به شاهچراغ کرد و نبودَنت را بهانهای برای صدمه زدن به روح و روان دختران و پسرانت کرد.
تو که بودی؟! که وقتی رفتی پسرک ۱۳ سالهای در فلسطین، سنگِ در دستانش را با شتاب بیشتری به طرف صهیونیست پرتاب میکند.
تو که بودی؟! که یعقوبوارانه در عمق چاه این متن به دنبالت میگردم. آری تو یوسف چاه این متن شدی!
حالا به صراحت میگویم تو همانی بودی که ریشهی داعش را در کشورهای مسلمان خشکاند و نگذاشت کودکان بیشتری در یمن، عراق و سوریه یتیم شوند و تو بودی که شدی تمام کس و کار آنها.
تو بودی که شدی کابوس آن قمارباز آمریکایی. آری تو تنها کسی بودی که برای خونخواران اسرائیلی خط و نشان میکشیدی.
علمدارم هنوز آن جملاتی که به آن قمارباز احمق میگفتی در خاطرمان هست: "نیروهای مسلح ایران نمیخواهد، من حریف شما هستم نیروی قدس حریف شماست. بدانید اشهد بالله هیچ شبی نیست ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم. به شما میگویم آقای ترامپ قمارباز بدان در آنجایی که فکر نمیکنی ما در نزدیک شما هستیم. "
تو بودی که شب و روز از مرزهای این حرم دفاع میکردی. آه که هر چقدر هم که از تو بگویم تمام نمیشود.
سردارم تو بیمثال بودی و من یقین دارم تو با او میآیی و آوینی روایت میکند فتح نهایی را.
یک #دهه_هشتادی
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 مالکها و عمارها
✍️فاطمه ابن علی، عضو تحریریه مجتهده امین
ما چراغهایی هستیم که باید خیمه انقلاب اسلامی را روشن نگه داریم. اگرچه مصباح درخشان انقلاب از بین ما رفته و این خیمه امروز سیاهپوش است، اما با فقدان علامه بزرگ، متوجه وظیفه خودمان شدیم و آن را ملموس تر از قبل حس کردیم. ما امروز داغدار دو یار بزرگ انقلاب و اسلام هستیم اما استوارتر از گذشته ایستادهایم.
پرچم روشنگری و مقاومت مالک و عمار امروز روی دوش کسانی است که میخواهند ادامه دهنده راه حضرت علامه مصباح و سپهبد شهید سلیمانی باشند و پرچم را در قله ای که آنها آرزو داشتند به اهتزاز درآورند.
إنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ. مالک ها و عمارها یک به یک می روند. بدون شک فقدان آنها ثلمه ای است بر پیکر اسلام؛ اما اگر بر جامعه اسلامی غم چیره شود و ناامیدی ظاهر گردد و بگوییم مالک شهید شد، عمار از دنیا رفت و علی تنهاست، برمی گردیم به هزار و چهارصد سال قبل.
با این دیدگاه همه زحمات سختافزاری و نرمافزاری که برای رشد اسلام و مسلمانان در طول قرن ها کشیده شده و خون هایی که برای این هدف شریف به زمین ریخته را نادیده گرفته و فکر میکنیم قرار است مانند صدر اسلام اگر عمار نباشد بصیرت جامعه به زانو در می آید و اگر مالک شهید شود کار علی و حکومت او تمام است!
هیهات! صدها سال است شیعیان زحمت کشیدهاند، خون دل خورده اند و در خونشان غلطیده اند تا جامعه اسلامی به اینجایی که هست رسیده.
بیش از چهل سال است مردم ایران زیر فشارهای اقتصادی و شبیخون های فرهنگی و بمباران رسانه ای ایستاده اند؛ جان عزیزترین فرزندان شان به پای قدرت اسلام و بصیرت مسلمانان ریخته شده و حالا انقلاب عظیم اسلامی در گام دوم به مرحله تاسیس تمدن نوین اسلامی رسیده است.
ایرانیان دراین راه توانسته اند آزادگان جهان اسلام، از شرقی ترین مرزهای آسیای شرقی تا مدیترانه و شاخ آفریقا و سواحل اقیانوس اطلس را همراه جریان توحیدی انقلاب اسلامی کنند. امروز از لکنهو ،دهلی، کشمیر، کویته تا ضاحیه بیروت، غزه و ابوجای نیجریه عمار خیز و مالک خیز است.
در عصر جدید، خیمه عظیم انقلاب اسلامی همان شجره طیبه ای است که ثمرش مالک ها و عمارهای گوش به فرمان مرکز فرماندهی مقاومت اسلامی است.
وظیفه ما در این عصر حساس و پیچ تاریخی چیست؟
ما باید هدف ها را شناخته، بنیادهای فکری و اصول و مبانی انقلاب و تمدن اسلامی را در خود تقویت نموده و بر اساس شرایط خود به وظیفه مان عمل کنیم. مطهری خوانی، مطالعه طرح کلی اندیشه اسلامی، سیره اهلبیت و تاریخ اسلام در به دست آوردن این آگاهی ها مفید است.
جنگ امروز، جنگ اراده هاست. صاحبان ارادههای محکم، می شوند مالک و عمار برای انقلاب و اسلام. مانند سلیمانی و مصباح که چراغ راه بوده و هستند برای اراده هایی که می خواهند در این مسیر قدم بردارند و مالک و عمار مکتب علی شوند.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
✅ خاطره یک عکس
✍️معصومه پازکی، عضو تحریریه مجتهده امین
تو را اولین بار در یک تصویر دیدم، نمی شناختمت و شاید هنوز هم نمی شناسم. شناخت انسانهای بزرگ به قدر فهم های کوچک نمی آید شاید باید بزرگ شد تا بزرگانی مثل تو را شناخت.
خوب یادم هست خیره به عکس شما و امام خامنهای که روبه روی هم با فاصله خیلی کم ایستاده بودید بار اول چند دقیقهای با شعف به آن عکس نگاه کردم و گفتم، خوش به حالت در نزدیکترین فاصله از نور ایستادهای و بارهای دیگر هم به سراغ آن عکس رفته و هر بار به حال شما غبطه خوردم و دوباره تکرار کردم چقدر نزدیک به رهبر انقلاب! چقدر آقا از دیدن شما شاد بود چقدر قلبش در آرامش بود و شما متین و مودب و با حیا سر خم کرده و دست را به نشانه ادب بر روی دست گذاشته، ایستاده بودید و من هر بار می گفتم، خوش به حال زیبایت.
بعدها عکس ها و کلیپ های زیادی از شما منتشر شد و دانستم به شما حاج قاسم می گویند قاسم سلیمانی فرمانده سپاه در عملیات سوریه و عراق برای مقابله با داعش دیگر خودت هم برایم جذاب شده بودی حاج قاسم. هنوز زیاد از شناختم نگذشته بود که خبر شهادتت در صبح جمعه یک ملت را عزادار کرد، رهبرش را عزادار کرد و چه کن فیکونی شد عالم.
سرزمین ایران، عراق ، سوریه، لبنان و راستش را بخواهی من می گویم هر کسی که با نام علی آشنا بود عزادرا تو شد در تمام کره خاکی.
تو در مدار مغناطیسی حضرت علی جذب شده بودی و مشتاقان علی گرداگرد آن در هیاهوی غم از دست دادن تو گریان و عزادار بودند.
شناخت من از تو کوتاه بود به اندازه کوتاهی فهمم شاید اندازه بهره من از شناخت تو به قدر زل زدن به همان عکسی است که حالا دیگر قاب اتاقم شده است.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
⁉️چرا بانوان ایرانی دانش دینی ندارند؟
✍️زهرا حاج محمدی، عضو تحریریه مجتهده امین
شاید پاسخ به سوال بالا، برای بار نخست ذهن مخاطب را به دوران قاجار سوق دهد و با دلیل آوردن از گسترهی سفرهی فقر اقتصادی و فرهنگی در ایرانِ ۲۳۰ سال پیش، انگشت اتهام را بهسوی دودمان قاجار و شخص آقامحمدخان قاجار - سرسلسلهی ایران قاجاری - نشانه رفته و ناآرامیهای ممالک محروسهی ایران را هم شاهد مدعای این پاسخ عنوان کند. هرچه باشد هنوز مراسم خاکسپاری کریمخان پایان نیافته بود که سرانِ حکومتهای ملوکالطوایفی در کشور بازهم برای کسب قدرت به کشمکش پرداختند تا سرانجام سران ایل قاجار میوهی این درگیریها را به نفع خود چیدند و دودمان منحوس دیگری را در ایران پایهگذاری کردند. دودمانی که جز توطئه و ثروتاندوزی و تولید فساد و از میان بردنِ مردان بزرگ کار دیگری برای کشور نکردند اما، حتی با همین تاریخ تلخ و سراسر جنگ و درگیری بازهم نمیتوان پاسخ سوال را تنها به دودمان قاجار حواله داد و پروندهی تاریخ معاصر و کاستیها امروز جامعه ایرانی را برای همیشه بست!
چه دودمان قاجار و چه جانشینان آنها که درخت عدم کفایت قجرها را اینبار به نام سلسلهی پهلوی آبیاری کردند و ایران را بار دیگر به انتهای فهرست کشورهای صاحب دانش و توسعه برده و راه نفوذ بیگانگان را با گدایی دانش و توسعه به کشور بازکردند، هیچیک مقصران تام و تمام برای نبودِ جوهرهی دینی در میان بانوان ایرانی نیستند. چراکه اگر این سلسلههای نامیمون تنها دلیل عقبافتادگی دینی در میان بانوان بودند، امروز که بیش از ۴۰ سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد و در شرایطی که بانوان ایران همانند و همپای مردان ایرانی در عرصههای علمی، فنی، ورزشی، هنری و اقتصادی رشد مطلوبی داشتهاند و البته بخش زیادی نیز به خارج از کشور مهاجرت کردهاند، باید در حوزههای دینی نیز به میزان کافی پیشرفت میداشتند اما آیا به واقع اینگونه است؟
اگر پاسخ به سوال اخیر مثبت بود؛ تعداد بانوانی که به درجهای از اجتهاد و مرجعیت رسیده باشند؛ نمیبایست به دو یا چند نام ـ بانو صفاتی، بانو امین اصفهانی و زینتالسادات همایونی ـ محدود میبود. حتی اگر بپذیریم به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، نظام آموزشی در دانشگاه غنای بیشتری یافت و شرایط را برای حضور بانوان در نظام آموزشی و پرورشی فراهم کرد و در این میان حوزههای علمیه زنان نیز ظهور و بروز ویژهای پیدا کرد به گونهای که اکنون با گسترش آموزش بانوان، میتوان نسلی از زنان فرهیختهای که به طور بالقوه میتوانند به درجه اجتهاد برسند را انتظار کشید، با اینحال باید پذیرفت که کلیت جامعهی امروز ایران هنوز علاقه امیدوارکنندهای به ورود بانوان به مسایل و کسب دانشهای دینی ندارد که اگر جز این بود، همانگونه که آمار حضور دختران و زنان در دورههای آموزشی رسمی و غیررسمی شامل موضوعات علمی و ورزشی، مهارتهای فردی مانند زبانآموزی و دورههای هنری و اقتصادی و آموزشهای مرتبط با کسب و کار هر روز به فزونی میگذارد، تعداد بانوان علاقمند به علوم دینی نیز بایستی فراگیری قابل توجهی داشته باشد. شاید در این میان بیشترین دختران و بانوانی که سعادت فراگیری دانش دینی را دارند، یا در خانوادههای روحانیون متولد شدهاند یا به واسطهی برخورداری از مشاورههای درست مذهبی، قدم در این مسیر نهاده و به فراگیری دانش دینی پرداختهاند.
به هر روی نتیجهی آماری جمعیت نسوان علاقمند به دانش دینی نسبت به آمار ۴۲ میلیون نفری زنان در جامعهی امروز ایران هنوز با آماری که از متولیان امور دینی و آموزشی و خانوادهی مذهبی در کشور انتظار میرود، فاصلهی بسیار دارد. از این رو با تکرار همان سوال «چرا بانوان ایرانی دانش دینی ندارند؟» باید اهمیت اهتمام به ایجاد انگیزه در میان بانوان ایرانی برای کسب دانش دینی را دریافت و برای آن برنامهریزی را از همین امروز آغاز کرد که فردا بسیار دیر است.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖تشییع نامه
پردهی اول
چهارده خرداد ۱۳۶۸ بود با صدای گریهی پدر و مادرم از خواب بلند شدم. مادرم مثل مرغ پرکنده شده بود، با گریه و بیقراری داشت پیراهن مشکی پدرم را آماده میکرد. خواهر و برادرم از مدرسه برگشته بودند.
خبر، تلخ و سنگین بود. امام امت، امام خمینی به ملکوت اعلی پیوسته بود.
امامی که مُراد تمام مردم جنگزدهی آن روزها بود.
پدرم با چند نفر از اقوام و دوستانش راهی تهران شد.
ما هم به همراه مادر جلوی تلویزیون نشستیم و با زمزمههای مادرم گریه کردیم.
سیل جمعیتی بود که به سمت بهشت زهرا روانه شده بود.
سه روز و سه شب برای وداع مردم با پیر و مرادشان در نظر گرفته بودند. جسم بیجان امام را در تابوتی شیشهایی قرار داده بودند، تا مردم یک دل سیر با امامشان وداع کنند.
سه روز و سه شب در بیابانهای بهشت زهرا ماندند و گریه کردند و روضه خواندند و این شد باشکوهترین تشییع تا آن زمان.
پردهی دوم
صبح روز جمعه سیزدهم دی ماه ۱۳۹۸ خبر شهادت سردار را با صدای گریههای بلند همسرم که تا آن روز هیچ وقت شاهدش نبودم، شنیدم.
قلبم در فشار غیر قابل تحملی بود. تلفن را برداشتم تا به مادرم خبر را برسانم، اما صدای مادرم با گریه همراه بود و این به معنای این بود که خبر را زوتر از من شنیده است.
دقایقی نگذشته بود که سیل تماسها جاری شد و اولین سؤالی که همه همراه با گریه میپرسیدند این بود: خبر شهادت حاج قاسم واقعیت دارد؟!
تشییع سردار از روز شنبه ۱۴ تا چهارشنبه ۱۸ دی در شهرهای کاظمین، بغداد، نجف، کربلا، اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان نزدیک به پنج روز طول کشید و نهایتا پیکر مطهر او در نیمه شب ۱۸ دی در گلزار شهدای کرمان در مزاری که از قبل توسط خودشان مشخص شده بود آرام گرفت.
پردهی پایانی
در طول این سی سال از رحلت امام خمینی تا شهادت سردار، علما و فضلای بسیاری به ملکوت اعلی پیوستند، اما تاریخ چهل سالهی انقلاب با شکوه تر از این دو تشییع به خود ندید که این نشان از فتح قلوب این دو عزیز داشت.
همانطور که حضرت آقا در سخنرانی خودشان فرمودند: سردار سلیمانی سردار دلها بود.
✍🏻 زهرا کبیری پور
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖مصباح انقلاب
✍️آمنه عسکری منفرد
شجاعت این فقیه برجسته در بیان حق و حقیقت و بی توجهی به ملامت کنندگان و از سوی دیگر غیرت این مرد بزرگ در دفاع از ولایت حقه فقیه، حضرت امام خمینی (رحمتالله علیه) و مقام معظم رهبری، به میزانی مؤثر و عمیق بود که او را به خار چشم دشمنان این نظام و انقلاب مبدل کرد تا از هیچ تلاش و کوششی برای تخریب و ترور شخصیت این عالم وارسته کوتاهی نکنند. ایشان مصداق کامل عالمی بصیر و باصفا هستند که در وزانتِ علمی و وسعت بینش و صفا بسیار نادر بودند و حضورشان در مجلس خبرگان باعث ایجاد وزانت بیشتر برای این مجلس شده بود. علاقهی ایشان به امامین انقلاب، انگیزهی او را برای خدمت به اسلام بیشتر میکرد. مرحوم علامه مصباح یزدی دارای نگاهِ عملیاتی و اجرایی بودند. ایشان دارای رویکرد کلان جامعه تمدنی و راهبردی و نظاممند بودند. او از یک عمق و ظرافت فکری برخوردار بود و نگاه بینالمللی داشت. از نظر شخصیت انسانی به تمام معنا اخلاقی، عاطفی و معنوی بودند و بعد در پرتو اندیشهی امامخمینی و انقلاب اسلامی تفکری اجتماعی و سیاسی داشتند.
🔗ادامه متن در صفحه نویسنده
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#شعر
✍️زهره قاسمی
به خدا قسم که هرگز، غمت انتها ندارد
پُرم از غم و شکایت، وطنم تو را ندارد
دل آسمان تپیده، تن بی سرت که دیده
چه شده است ماه گردون، نفس دعا ندارد
پروبال مرغ مجنون، جلوی نگاه لیلی
به جز از شرر کشیدن، هنر و بها ندارد
گل لاله قد کشید از، قطرات غیرت تو
پر از انفجار نوری، کفنت که جا ندارد
سفرت شده دراز ای، پدر دلاور من
چه شب بدی شد امشب، غزلم صفا ندارد...
#جان_فدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
✨این یک قانون در فضای رسانه است:
🔰«اگر روایت نکنیم، روایت میشویم!»
به همین خاطر است که «رادیو بانور» را مهم میدانیم.
و از شما تقاضا میکنیم که قصه فداکاریهای خودتان را، قصه گرهگشاییهایتان را، قصه ارتباطتان با مردم را برای ما روایت کنید تا روای شما در رادیو بانور باشیم.
«امروز اگر این سنگر را از دست بدهیم، فردا قصه ما را جور دیگری حتی برای فرزندان خودمان روایت میکنند. باید قبل از ورود نیروهای دشمن به شهرها، دژهای مستحکم بسازیم.»
منتظر قصه های شما هستم. @mhm_asadi
☑️ رادیو بانور
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🥀ناآشنای،آشنا
✍️صدیقه عالیپور
باز باران چشم، با ترانه دلتنگی و
گوهرهای فراوان میخورد بر دشت خانه، برای عزیز سفرکرده، نام آشنا که دیر او را شناختیم.
اما میدانی او که ناآشنایی برای مردم دیارش بود، آشنای عالم شد؛ چون برای خودش نمیجنگید، برای اسلام، شیعه و مسلمانی، حق ، عدالت و...درتکاپو وتلاش بود، نه ترس و واهمهای داشت، نه اضطرابی و نه در پی شهرت و مقام
بلکه خودش را وقف ایثار و مقاومت کرده بود، به درستی که او تربیت شده مکتب علوی ومالک اشتر زمان بود.
دنبال شباهت میگردی، او عاشق علی و مطیع کلامش بود، معاویههای زمان را شناخته بود وبا شمشیر بر آنها میتاخت، تا بار دیگر قرآنها برنیزه نرود. باردیگر واقعه تلخی چون واقعه حره در مدینه برای دیگر مسلمانان رخ ندهد!
#جان_فدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖سربازِ سرباز
🏴از خاطر دنیا نمیرود ساعت ۰۱:۲۰ بامداد ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ را که به فرمودهی رهبر انقلاب، «سردار بزرگ و پرافتخار اسلام، سردار سلیمانی آسمانی شد و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر به زمین ریخت.»
دخترت میگوید: «ارتباط میان شما و شهید سلیمانی بالاتر از هر وصفی است و این عروج بدون سر و اِرباًاِربا و درهم آمیختن خون و خاکستر، بالاترین مرحلهی رفاقت در دنیا بود.» وقتی از نسبت شما با حاج قاسم سوال کردند، خود را «سرباز» معرفی کردی، درحالیکه هردو فرمانده بودید یکی فرمانده سپاه حشدالشعبی در عراق و دیگری فرمانده نیروی قدس در ایران و چه مبارک برادری بود بین شما و سردار دلها که او نیز خود را «سربازِ ولایت» مینامید.
🏴راستی سردار! بهگمانم دعای ولی امر مسلمین در حق شما مستجاب شد، آنگاه که در دیداری به شما خبر دادند که هرشب شما را به اسم دعا میکنند. خوشا به سعادتت که به فرمودهی نائب المهدی بالاترین سود یعنی مرگ تاجرانه نصیبت شد.
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ .
در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى جنگند و مى كشند و كشته مى شوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله اى كه با او كرده ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است. (توبه/۱۱۱).
هنیئالک «سربازِ سرباز»
✍️آمنه عسکری منفرد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
روایت دست...
اغلبِ گره ها را با دست باز میکنند و برای همین هم به شخصی که گره مشکلات دیگران را می گشاید،دستگیر می گویند...
شهدا هم بعد از همنشینی سفره رزق الهی در عرش،دستشان برای دستگیری از اسیران کره خاکی بازتر و توانمندتر میشود....
چه خام اندیش بودند آنانی که با توطئه به شهادت رساندن سرداردلها، تصور کردند دستهای کارگشای حاج قاسم را از یاری امام زمانش کوتاه کرده اند!
دستهای جهادگر حاج قاسم،روی زمین خاکی دنیا جا ماند تا گواه صادق "حیّ بودن"مردی از تبار حلّاج صفتان برای همیشه تاریخ بشریت باشد!
دستی که هنوز هم علمدار لشگر رهبر بینا ضمیری است که حاج قاسم را یک مکتب میداند ...
"مکتب زمینه ساز ظهور"
آری...
عَلَم از دست علمدار،نیفتاده هنوز!!
✍️زهرا سعادت
#جان_فدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍃🥀روضهی باغ
گلچین شدنت روضهی باغ است هنوز
چشمانِ بصیرت چراغ است هنوز
انگار نه انگار زمستان رفتی
داغ تو چقدر داغِ داغ است هنوز
✍️منیره عابدی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🥀🍂امشب ایران یک مرد کم دارد!
صبح روز ۱۳ دی ماه وقتی خبر رفتنات را شنیدیم!
همان وقتی که ترامپ به آذرخشِ کبود و پهبادهایش بالید! همان وقتی که سران آمریکا، انگلیس، اسراییل و عربستان از شادی در پوست خود نگنجیدند! همان وقتی که حشدالشعبی و محور مقاومت یتیم و بییاور شدند!
همان وقتی که ایدهی بسیار بد پرزیدنت با عواقب بزرگ کار خودش را کرد،
وقتی ۲۵ میلیون زن و مرد سراسیمه به کوچه و خیابان ریختند تا درد نبودنت را درکنار هم تجربه کنند!
همان وقتی که از انتقام سخت و عینالاسد سخن به میان آمد،
فهمیدیم که ایران یک مرد کم دارد!
ایران به راستی این روزها یک مرد کم دارد!
حاج قاسم نبودنت برایمان بسیار سخت است!
✍️زهرا حاج محمدی
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍂🍁مَثَل یک رفاقت
✍️فاطمه رجبی
رفاقتت منحصربهفرد بود، روزبهروز از او لبریز میشدی و او نیز هم. بعدها جایی این جمله را به زبان آوردی: «افتخار میکنم سرباز حاج قاسمم». حاج قاسم نیز همین را درباره تو تکرار کرد: «سرباز ابومهدیام». آن چیزی که تو را به او پیوند میداد، به همان عظمت در ذهن حاج قاسم از تو شکل گرفت: بزرگی، تواضع، شجاعت.
میگویند رفقا کم باشند، اما تک باشند. تو تک بودی. باصلابت به زبان فارسی مصاحبه کردی و گفتی: «زبان فارسی، زبان انقلاب است و زبان عربی، زبان قرآن. هر دو را باید یاد گرفت». این طرز نگاهتان به وحدت و برادری، معنای نابی بخشیده بود که خودتان را یک ملت بدانید با چند سرزمین: عراق، یمن، سوریه، افغانستان، ایران. فرقی نمیکرد این سرزمین زیر توپ و تانک ویران شده باشد یا اینکه تن خوزستان باشد که سیلاب آن را بلعیده بود. هر قدم که حاج قاسم در گِلولای بر میداشت، تو نیز پا جا پای او میگذاشتی. هر دو لبخند میزدید. چون تفریحتان جهاد بود. مثل هم شده بودید: لبخندتان، راه رفتنتان، لباس پوشیدنتان، سفیدی و کوتاهی یک اندازه موی سرتان. این اواخر هم همه از پشت سر شما را با هم اشتباه میگرفتند. خاصیت عشق و رفاقت همین است که بعد از مدتی دو نفر را شبیه هم میکند، خُلقاً و خَلقاً.
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#سوگ_سردار
حاج قاسمِ عزیز، اگر گمنام نمردم و صاحب قبری شدم، حتما نامت بر سنگ مزارم حک خواهد شد، همانگونه که نامت بر قلب و شناسنامهام حک شده است.
✍️مرضیه رمضان قاسم
#جان_فدا
#قاسم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍃انسان تراز
✍مریم زارعی
از ابتدای ورود به خاک عراق شما را کنارم حس میکردم اما در سامرا بیشتر از همیشه.
طبق معمول سامرا خلوت بود. هر قدمی که برمیداشتم ابومهدی مهندس و شما، حاج قاسم، را کنارم حس میکردم.
یک سالی میشد در اکثر کار هایم شریکتان میکردم. از خود شما یاد گرفته بودم که آب هم میخورم به نیت ظهور باشد.
شب را در سامرا ماندیم. به جز کاروان ما و خادمین شاید بیست نفر در حرم بودند. درحیاطِ صحن نشستم به گنبد خیره شدم. حس امنیتی که داشتم حاصل تلاش های شما و ابومهدی بود. به این فکر میکردم دید انسان چگونه میتواند این همه وسیع باشد؟
سرزمین ایران و عراق و یمن و فلسطین برایش فرقی نداشته باشد؟!
شیعه و مسیحی و اهل سنت برایش فرقی نداشته باشد؟!
هر کجا ظلم باشد شما برای حمایت از مظلوم بودید.
امام خمینی فرموده بود جغرافیای اسلام نباید حد و مرز داشته باشد و شما هم سرباز گوش به فرمان.
اگر بخواهیم انسان تراز انقلاب را معرفی کنیم بی شک می شود شما، حاج قاسم سلیمانی.
شاید قبل تر ها با وجود فتنه ها دلم میلرزید که نکند دشمن، جمهوری اسلامی ایران را ساقط کند.
اما با وجود شهادت تو و خونی که به درخت انقلاب تزریق شد. دلم نمیلرزد.
شهادت تو از جنس شهادت شهید بهشتی و شهید آوینی بود همان شهادت هایی که در دهه های بعد مسیر انحراف را اصلاح کرد.
شهادت تو دهه ها حرف دارد.
شهادت تو می تواند دهه ها انسان بسازد. انسانی که تراز انقلاب باشد.
حکیم ما گفت
«ویژگی های شهید سلیمانی را ماورایی ندانیم. بدانیم که سلیمانی در همین جا رشد کرد و خصوصیات او دست نیافتنی نیست.»
ما به گفته ی او ایمان داریم.
جوشش خونت در تن همه ی ما می جوشد.
ما قول میدهیم انسان شویم! انسانی که مکتب ساز باشد و عامل ظهور. انسانی که تراز انقلاب اسلامی ایران باشد. درست همانند تو.
در هم نشینی با مولایت علی علیه السلام به یاد ما هم باش.
دی ماه ۱۴۰۱
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI