eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
738 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
208 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ ✍آمنه عسکری منفرد ▪️حادثه‌ی صلح امام حسن (علیه السلام) با معاویه، حماسه‌‌ای سرنوشت‌ساز و بی‌نظیر در کل روند انقلاب در صدر اسلام بود که حادثه‌ای دیگری نظیر آن وجود نداشت. این حرکت امام حسن (علیه السلام) باعث حفظ اسلام به‌ عنوان ‌یک نهضت ارزشی گشت. اگر امام حسین (علیه السلام) هم به‌جای ایشان بود، در جهت حفظ نهضت عظیم انقلابی که پیامبر اکرم به راه انداخت و امام علی (علیه السلام) از آن صیانت کرد، همین کار را می‌کرد. ▪️این حرکت امام مجتبی صددرصد بر استدلال منطقی غیرقابل تخلف انطباق داشت، زیرا در دوران ایشان جریان مخالف اسلام معاویه به‌قدری رشد کرده بود که می‌توانست به‌عنوان یک مانع ظاهر شود و به‌ دلیل ضعف نیروهای شیعیان حامی امام، بر اسلام غلبه می‌یافت. بنابراین «حتی اگر خود امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم به‌جای امام مجتبی بود، در آن شرایط ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کرد... امام حسین (علیه السلام) در این صلح با امام حسن شریک بودند، اگر امام حسن صلح نمی‌کرد تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین می‌بردند و کسی را باقی نمی‌گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اسلام باشد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۳ فروردین ۶۹).لذا اگر این صلح تحمیلی از جانب امام مجتبی که خود یک مکر الهی بود «و مکروا مکر الله» (آل عمران/ ۵۴) قبول نمی‌شد، مکر معاویه قوت می‌گرفت و به شهادت خاندان پیامبر و اصحاب او منتهی می‌شد.- به احتمال قوی به‌دست اصحاب امام که جاسوسان معاویه آن‌ها را خریده بودند، کشته می‌شدند-و معاویه به بهانه‌ی خون‌خواهی عزاداری کرده، تمام اصحاب امیرالمؤمنین را هم ازمیان بر‌می‌داشت و دیگر چیزی به‌نام تشیع باقی نمی‌ماند، تا عده‌ای بعد از ۲۰ سال امام حسین را در کوفه دعوت کنند. امام حسن (علیه السلام) شیعه را حفظ کرد تا بعد از ۲۰ الی ۲۵ سال حکومت به اهل‌بیت برگردد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۳ خرداد ۷۹). ▪️بنا روایتی از امام صادق (علیه السلام) «و قطع هذا الأمر فی سبعین» (اصول کافی، جلد ۱، ص۳۶۸). تقدیرات الهی چنین بود که با فاصله‌ی سی سال از شهادت حضرت امیر و ده سال بعد از شهادت امام حسین امر حکومت به دست اهل‌بیت برگردد تا مردم مقدمات حکومت اسلام را با اراده و تصمیم خودشان فراهم کرده باشند. اما چون در قضیه امام حسین خواص -از جمله عبدالله جعفر و عبدالله عباس- وظیفه خود را به‌خوبی انجام نداده بودند، حادثه‌ی کربلا نیز آن‌چنان رقم خورد. ▪️ بر این اساس در ماجرای صلح و بعد از آن امام مجتبی به عنوان مرد جنگی، مرد سیاست و مرد تدبیر، با مباحثات و مجادلات بسیار قوی و قدرتمندانه با کلماتی قاطع و کوبنده‌تر از کلام مولا علی، برای دفاع از اسلام، استوار ایستاد و با تغییر روش و مانور در انتخاب روش‌ها (قبول صلح ) کاری اساسی و لازم برای حفظ اسلام انجام داد. @AFKAREHOWZAVI
«ترندینگ(روند) حجاب استایل ها» ✍سیده ناهید موسوی 📌پوشش و حجاب یک امر، فطری است که تاریخ آن به آدم و حوا می‌رسد. و از سوی دیگر با نگاهی تحلیلی به تاریخ فرهنگی زنان جامعه ایران که نشان می‌دهد در طی تاریخ همواره مردم ایران از فرهنگ غنی و استواری در توجه به رعایت پوشش ظاهری و نوع لباس متناسب بافرهنگ و عرف خود می‌باشد، برخوردار بودند. به نحوی که انتخاب پوشاک مناسب و آراسته منزلت اجتماعی و موازین فرهنگی آنان را نیز نمایان‌تر می‌نموده است. 🔖رویش پدیده حجاب استایل‌؛در چندسال اخیر و با گسترش فضای مجازی در دهه هشتاد به بعد همزمان با دوره‌ای که صنعت پوشاک تقریبا در دهه نود به مرحله اشباع رسیده بود. و دغدغه لباس مناسب برای قشر محجبه جامعه افزایش یافت. با پدیده‌ای به نام حجاب استایل مواجه شدیم. «مُد حجاب» یا «حجاب استایل» که در فضای مجازی و با تاثیر گذاری فراوان به راحتی در حال جولان است. گروهی که هدف آن‌ها ترویج و تبلیغ حجاب و سبک زندگی اسلامی بود، و اما حالا آن روی سکه حجاب استایل‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهد. معضل حجاب استایل که هیچ شباهتی با فرهنگ عفیفانه و اصیل ایرانی_ اسلامی ندارد. در واقع حجاب استایل، کلمه‌ای با تعبیری وارونه و در جهت منافع شخصی که هر لحظه این تعبیر در مکان و موقعیت های مختلف تغییر می‌کند. حجابی که این افراد به اصطلاح حجاب استایل خود را مُبلغ آن می‌دانند و بر آن مفتخر هستند. حجابی که همراه با «خودنمایی» و نقطه‌ی مقابل حجاب «شرع مقدس» است. 🔖بلاگرها و مخاطبین؛ بلاگرها با نشان دادن جذابیت‌های زیاد کاربر را مجذوب کرده و او خواسته یا ناخواسته وادار به همزادپنداری و همانند سازی با عناصر ارائه شده توسط بلاگر می‌شود. و او برای یافتن جایگاه خود شروع به تقلید از نوع «پوشش»، «آرایش»، «تغذیه» و... می‌کند. همه این عوامل تاثیر مستقیم در سبک زندگی دارد و به تدریج باعث تغییر ذائقه افراد دنبال کننده می‌شود. تأثیرگذاری و شهرت بلاگرها از کجا به اوج رسید؟ تاثیرگذاری بلاگرهای حجاب استایل، به جایی رسید که بسیاری از فروشگاه‌های نوپا، برای معرفی «برندها» توسط آن‌ها به صف شدند و بابت هر تبلیغ، مبلغ قابل توجهی را به شکل غیر رسمی و غیرقراردادی پرداخت کردند. تا لباس‌ها و محصولاتشان در یکی از استوری ها توسط بلاگر حجاب استایل پوشیده و معرفی شود. 🔖ذائقه و مدل سازی به سبک حجاب؛ حجاب استایل‌ها حجابی را که برای بعضی از افراد دافعه دارد با مدل‌ها و ابزارهای متفاوت جذاب و به اصطلاح امروزی می‌کنند. به طوری که حتی افرادی که به «اصل حجاب» اعتقادی ندارند، برای بیشتر دیده شدن از این پوشش استفاده «ابزاری» می‌کنند. این افراد اصطلاح «مُد اسلامی» را به حجاب ایجاد کردند وحجاب را به شکل یک صنعت و برند درآوردند تابرای مخاطب «مدل سازی» کنند. آن‌ها برای مخاطب مهره‌هایی می‌سازند که با هر عقیده‌ای می‌تواند در این زمین بازی کند و برای جذب مخاطب از هر روشی اما با پوشش دین و حجاب استفاده می‌کنند. 🔖بلاگری ابزاری برای شهرت و دیده شدن؛ اصل کار بلاگرها بر جذاب دیده شدن است. هرچقدر بیشتر دیده بشوند موفق‌تر خواهند بود و اساس حجاب بر پوشش زیبایی‌ها و جذابیت ها است. بلاگر حجاب یک تناقض است که تنها با تغییر مفهوم بنیادین حجاب دست یافتی است. بی شک،دستورات و توصیه‌ های دینی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در اصلاح سبک زندگی فعلی مسلمانان وجود دارد.شاید مشکل اصلی در شیوه ارائه آن است که به روز وجدید، و البته نیازها و تغییرات روانی که در نسل‌های جدید ایجاد شده در آن‌لحاظ نگردیده است. پس لازم است مواردی همچون، اقتدار بخشی به خانواده و احترام به پدر و مادر و همسر، به سبک نوینی آموزش داده شود. نهادهای مرتبط با آموزش و تولید محتواهای آموزشی و البته متنوع در آموزش باعث کمک در جهت مهارت آموزی و توانمند کردن فرزندان در جامعه برای ایفای نقش در خانواده و اجتماع و از جهتی دیگر ترغیب و تشویق به استفاده از معارف اسلامی نمایند. 📌و در آخر؛ حجاب استایل‌ها «مروج حجاب» نیستند بلکه، «مانکن لباس» و دست نشانده «کمپانی های لباس» هستند و با قرارگیری در رده محجبه ها، سطح توقعات پوشش یک خانم را به راحتی دست‌خوش تغییر می‌دهند. و هر روز با یک نسخه جدیدی متناسب با اقتضائات ،فضای جامعه، و افکار عمومی پیاده سازی می‌کنند. و این درحالیست که حجاب استایل با فلسفه حجاب در اسلام در تعارض است.اما امروزه شاهد هستیم که‌مافیای ضد دینی عفاف و حجاب و البته چادر همانند بختک بر فرهنگ جامعه رخنه کرده است. در این‌صورت وظیفه گروه‌های مُد و لباس کشور، نهادهای امنیتی و قضایی برای ساماندهی و حذف صفحات مجازی و عدم حضور حجاب استایل ها را در صحنه می‌طلبد. تا بیش از این هزینه‌های جبران ناپذیری برای متولیان امر عفاف و حجاب به بار نیاورد. نصرٌ من الله و فتحٌ قریب @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. در حسرت دیدارنجمه صالحی به سمت هر دری که می‌رفتیم بسته بود، درهای محدودی برای ورود بانوان اختصاص داده بودند. روبه‌روی در باب القبله ایستادیم، از دور به سمت ضریح ابوالائمه علیه‌السلام سلام دادیم و دوباره به امید باز بودن یک در حرکت کردیم. بالاخره پس از تفتیش یا بازرسی نهایی، وارد رواق حضرت فاطمه‌الزهرا سلام الله علیها شدیم و به خواندن زیارت بدون رؤیت ضریح مطهر امام علیه‌السلام رضایت دادیم! به‌دلیل ازدحام جمعیت، دیدار و زیارت ضریح، برای بانوان ممنوع شده است! امواج متلاطم دل، آمده بود تا آرام گیرد اما... در بخش بانوان، به وفور، زائرین خسته‌ای می‌دیدیم که مانند کودکی در کنار مادر آن هم در خانه پدری، چشم بر هم نهاده و در خواب ناز بودند. بی‌شک یعسوب الدین علیه‌السلام و دو پیامبر عظیم‌الشأن حضرت آدم و نوح علیهماالسلام در این مضجع شریف، دعاگوی زائران که پروانه‌وار دور آن‌‌ها می‌گردیدند، بودند! بیشتر از قبل دلم برای دیدار نقش گل‌ و انگورهای زیبای منقش بر نقره اطراف ضریح، تنگ شد! پیچک‌های مارپیچ و بالارونده که راه را تا رسیدن به گل‌های بهشتی پیموده بودند و عطر و بوی دل‌انگیزی داشتند! تابستان ۴۰۲ @AFKAREHOWZAVI
. فرصت تازه ✍م.حیدریان منش امروز یک روز جدید است یک فرصت تازه بعضی ها بین راه نجف و کربلا هستند بعضی ها در مرز بعضی ها مشغول بستن ساک و اما من و تو کجا هستیم؟ این "سیر" خروشان هستی بخش را در کجا همراهی یا نظاره می کنیم؟ چقدر در این مدت با آموخته هایمان توانسته ایم حسینی شویم همه در حال پیوستن به این کشتی نجات هستند امروز برای نزدیک شدن به امام زمان، روز رسیدن به حسین است "قافله عشق در سفر تاریخ است" تو هم با "دل" همره این کاروان باش کربلا "انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دل بستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لا زمان و لا مکان ملحق شوی" پس برخیز برای "هم فکری"، "هم عملی" و "هم روحیه" شدن با ولی برخیز اینجا با هم می شود رسید پس شتاب کن. @AFKAREHOWZAVI
. 🔰چند نکته برای کسانی که شرایط پیوستن به خیل عظیم جمعیت را دارند اما به دلیل خبرهای ضد و نقیض و... هنوز تردید دارند، آنچه ما مشاهده کردیم. 🔅هوا گرم است اما نفس‌گیر، خیر! 🔅مرز مهران جمعیت زیاد است اما با ترافیک روان! 🔅ازدحام جمعیت وجود دارد اما به تناسب آن، امکانات هم در حد توان برگزارکنندگان فراهم شده است! 🔅صف‌ها طولانی است، سختی وجود دارد اما طاقت فرسا نیست! 🔅امنیت سفر برای بانوان هم فراهم است فقط گروهی و سه چهار نفره بیایند خیال‌شان جمع‌تر است! 🔅خلاصه که فرصت را از دست ندهید! با کوله‌باری سبک آماده‌ی حرکت شوید! فراموش نکنیم اربعین حماسه ظهور است! ➖➖ 《این موج جمعیت خروشی پشت سر دارد پایان عمر قطره‌ها خشم شب دریاست این راهپیمایی فقط یک راه رفتن نیست آمادگاه یاوران یوسف زهراست از این ستون تا آن ستون بوی فرج آید من مطمئنم آخرین موعود هم اینجاستیاحسین   @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. درد جاماندگی! ✍مهدوی نصیبتان مباد حال این روزهایم! خدا نیاورد برایتان، لحظات حسرت‌باری که این روزها سپری‌می‌کنم. هر چقدر تا به امروز نفس امّاره می‌تاخته، این‌روزها مغلوب لوّامه گشته و او هم، سرِ خجالت پایین‌انداخته‌است. نمی‌دانم کجا بهانه آورده‌ام برای یاری خیمه‌ی حسین(علیه‌السلام) که این روزها بهانه‌ها سر راهم صف‌کشیده‌اند تا پایم به آن خیمه‌ی مقدس نرسد؟ آری این است وصف حال لحظات منِ جا مانده. پای ارادت بدجوری در گِل مانده و از همراهی عشاق عقب‌مانده‌ام. برگزیده‌ها رفتند و به آغوش ارباب رسیدند و من ماندم و اشک و غم و حسرت. خوبان روزگار کوله‌بار ارادت بربستند و پا به مسیر عشق نهادند و سهمشان شد، زیارت شاه و من ماندم و سینه‌ای پرآه. با هر وداعی از سوی خوش‌روزیانِ عالم، فاتحه‌ی دلم را خواندم و التماسشان کردم برای احیای این بیمار در حال احتضار. آری در احتضاری مرگبار دست‌و‌پا‌می‌زنم و چنگ به بسترِ بی‌توفیقی می‌زنم و حسرت، راه نفسم را بسته‌است. آقاجان! ارباب خوبم! محتاج نگاهم، از آن نگاه‌هایی که حرّ را پرواز‌داد، دام دنیا بدجوری پاگیرم کرده‌است. وای بر من! اگر در دام‌گیرافتاده، به صحرای قیامت برسم. حضرت شاه! این کنیز، بی‌تابت گشته و در آتشِ دوری می‌سوزد و نمی‌سازد با دلِ بی‌قرارش برای شما. کاش بشود نقطه پایانی به این خط طولانی حسرتم عنایت فرمایید، به حق خواهر عقیله و صبورتان زینب کبری سلام الله علیها! بگو بگو به کدامین دعات خواهم یافت؟ بگو کجا برم این حسرت سوالی را؟ @AFKAREHOWZAVI
. خاطرات سفر اربعین ✍زهرا نجاتی سیدمحمد از کنارم رد می‌شود. کل مسیر، بالهجه فارسی و اَل اَل گذاشتنش سر هر کلمه ما را خندانده! برای اینکه خیلی هم با عرب‌ها هم‌ذات پنداری نکند، گفتم:«توی شلوغی صدای بلندی که شنیدید با لهجه غلیظ فارسی، عربی بلغور می‌کند، محمد است» حالا اما که طبعا زیربارش محبت و لقمه و آبمیوه و شربت موکب‌داران اغلب عراقی، آبادتر شده، نمی‌دانم چرا چشم‌هاش قرمز است. کنارش می ایستم و نگاهش می‌کنم، اشکهایش را با دست پاک و کوله و چمدانش را پشت سر را مرتب می‌کند ماتم برده. وسط شوخی و خنده و ساندویچ بی‌صف سلف سرویس، اشک چه میکند؟ انگار منتظر سوال من است. میان گریه می‌گوید:«اینا بدون اینکه مارو بشناسن، دارن یا التماس به ما غذا میدن و به خونه‌هاشون ببرن؟ عاشق این نقطه‌زنی‌های به وقتش هستم. تنور داغ است و وقت چسباندن نان تربیتی:_آره مامان. این اصل معنی ولایت مداریه. این اصل عشقه. یعنی فقط چون عاشق امام حسین علیه السلام هستند، دیگه هیچی مهم نیست. منت‌مون زو می‌کشند، پول خرج میکنند، عرب و عجم فراموش میشه، اینطور با اصرار نیمه شب، غذا و خوراکی آماده میکنن. محمد واقعا ماتش برده، نگاهم میکند و همینطور که نسبتا بلند مشغول گریه‌است، انگار هنوز میخواهد بشنود، بغضی پر از شوق، لحن مادرانه‌ام، را تشدید می‌کند: هرموفع همه مردم دنیا همه مسلمونا، همه شیعه‌ها این‌قدر عاشق امام زمان و همینقدر ولایتمدار بشن که هیچی براشون جز شیعه و محب اهل بیت بودن ارزش نداشته باشه و باقی اختلافاتشونو بذارن کنار، آقاظهور میکنه فرصت نیست. سیدمحمد هنوز بین گریه و شوق مانده. راه خیابان باز میشود و جماعت راهی سمت دیگر خیابان می‌شوند، پدرش از پشت سر ما را می‌بیند و دلیل حالش را نی پرسد و بعد همه بدون هیچ حرفی، به جامعه‌ای فکر می‌کنیم که اول باید لااقل در واحدهای کوچک مثل خانواده و فامیل مهدوی شود تا بعد به لطف حضرت دوست، کل جهان رافرا بگیرد. @AFKAREHOWZAVI
. ۱ مهمترین تصمیم ✍ راضیه کاظمی زاده از روزی که تصمیم به رفتن من شد و تا زمان حرکت، تنها چند روز طول کشید و من در این چند روز مدام قرار سفر را کنسل می‌کردم و دنبال هر بهانه‌ای بودم تا به این سفر معنوی و پر از شور و هیجان نروم و تنها دلیلم دلتنگی جدایی از دخترهایم بود! دلتنگی از دو فرشته کوچولو که یکی از بهترین هدیه‌های خداوند به من بوده و هست. لحظه‌ای خودم را جای حضرت رباب تصور کردم، او چگونه توانسته بود از بچه‌ی شش ماهه‌اش دل بکند و او را در راه ولایت قربانی کند، دلم لرزید و از خودم خجالت کشیدم! ما چگونه می‌خواهیم فرزندان‌مان را فدای حسین علیه السلام کنیم ؟! و چگونه چنین ادعایی داریم که اولاد و پدر و مادرم به فدایت؟! این چه فدایی بود که حالا نمی‌توانم دل از دخترانم بکنم آن هم با آن همه تدابیری که برای راحتی‌شان اندیشیده بودم، از خوراکی گرفته تا پارک رفتن و بازی کردن! به همسایه‌ها هم سپرده بودم هوای آنها را داشته باشند، آن‌ وقت چگونه زینب کبری سلام الله علیها دل از جگر گوشه‌هایش کَند؟ مگر فرزندان من عزیزتر از آنها بودند!؟ چگونه اباعبدالله الحسین علیه السلام دل از دختران و پسرانش کند و آنها را تقدیم خدا نمود؟! آن‌همه از عمق وجود و از ته قلب، مگر دختران من عزیزتر از آن‌ها بودند؟! نه هرگز عزیزتر نبودند! ولی دل‌کندن سخت بود به قدری که هرشب خواب از سرم می‌برد و ساعت‌ها برای دلتنگی‌ها، پیشاپیش اشک می‌ریختم! اینجا بود که فهمیدم این‌بار باید محبت فرزندانم را فدا کنم و از آنها بگذرم تا بتوانم به قله برسم! من در این راه فدایی‌های زیادی داده بودم که واقعا ارزشش‌ را داشت و بالاخره با کمک همسرم توانستم بر حس مادری‌ام غلبه کنم و دل از دو فرشته‌ی زمینی‌ام بکنم و فرزندانم را به حضرت رقیه سلام الله علیها بسپارم و راهی سفر عشق شوم. در راه برای خداحافظی با چند تن از اعضای خانواده تماس گرفته شد و طلب حلالیت نمودیم؛ مثل همیشه از همان ابتدا همه احوال پرس دخترهایم شدند و گفتند چگونه می‌توانی آنها را بگذاری و بروی و شاید هم در خیالشان مُهر بی‌مهری برایم می‌زدند! اما آنها نمی‌دانستند من چگونه با این درد و درگیری با نفس، دست و پنجه نرم کردم؟! نمی‌دانستند که چقدر آزمایش شدن توسط اولاد سخت است! و به آن‌ها نگفتم من آنها را به حضرت رقیه سلام الله علیها سپرده‌ام و یقین دارم او خودش مواظب آنهاست. همه وقتی به سفر می‌روند آنها را با سلام و صلوات بدرقه می‌کنند و برایشان آرزوی سلامتی دارند اما برای من چیز دیگری رقم خورده بود! انگار باز هم باید در راه آزموده می‌شدم تا با دلی شکسته وارد این راه شوم! شده بودم مانند انگشتری که باید نگینش را صیقل دهند! هر روز مقداری از آن را می‌تراشند، فقط از ارباب بی‌کفنم می‌خواستم که مرا صبر دهد و رو سفید از این مراحل عبور کنم! اربابم تا اینجای سفر برایم سنگ تمام گذاشته بود، مطمئنم ما بقی راه را نیز برایم سنگ تمام خواهد گذاشت! ما باید برای ظهور آماده شویم و این آمادگی، هزینه دارد و یقینا این راه‌ها ابتدایی‌ترین و آسان‌ترین راه برای آمادگی ظهور است! به امید اینکه روزی برای دیدن مولایمان راهی سفر عشق شویم و با مولایمان در اربعین حسینی هم قدم باشیم! @AFKAREHOWZAVI
. آقا سید حسین نشانه شد برای محله ی ماسمانه اسفندیاری دولابی، با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان کانال افکار بانوان حوزوی پیوست. جمعه سوم شهریور ، محله ما به وجود پیکر شهید سی ساله عملیات کربلای پنج ، عطرآگین شد.شهیدی که همراه او پارچه سبز سیدی بود و سید حسین نام گرفت. آری او نشانه‌ای بود از خود امام حسین و نگاه اهل بیت علیهم السلام به محله ما . او که آمد تا ما را بیش از پیش دلگرم کند و روحیه استقامت را در محله تزریق کند. او که آمد تا مأمن ما باشد در روزهای دلتنگی و روز های جاماندگی آقا سید حسین حسابی به موقع آمدی، ماییم و یک دنیا دلتنگی و برات کربلا و دستهای خالی که دخیل شماست. آقا سید، خودت پا در میانی کن. @AFKAREHOWZAVI