eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
879 عکس
152 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حجاب منهای تفسیر به رأی و برداشت سلیقه‌ای 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد تفسیر به رأی و برداشت سلیقه‌ای با توجه به جنبه‌های قومی و قبیله‌ای، در همه شئون زندگی اجتماعی مردمان وجود دارد. حجاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. شئون خاندانی برگرفته از تعالیم اسلام و در ادامه به انحراف رفتن اصل آن شأن و آن واجب الهی به سمت سلیقه‌ی برگرفته از افراد آن خاندان و قبیله، امری جدید نیست. چه بسیار باید و نباید دینی که با سلیقه افراد قید می‌خورند و از مدار صحیح خود خارج می‌شوند. مقوله حجاب از آن طیف احکام دینی و اجتماعی است که گاهی دچار دگردیسی در ملل و قبایل و خاندان‌ها شده‌است. در این میان چیزی که تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد، اصل حجاب است. این نوع دگردیسی از چهارچوب باید و نباید دین به چهارچوب خاندانی و قبیله‌ای تنزل می‌یابد و از کارکرد اصلی خود دور می‌شود. این‌گونه نیست که در این تغییر، تساهلی بوده‌باشد، گاه امری بیشتر از حکم الهی به مخاطب تحمیل می‌شود که در چهارچوب احکام خواسته شده، نبوده‌است. در بسیاری از قبایل، تعریف محارم شکسته می‌شود و عرف خانوادگی حلال و حرام را جابجا می‌کند. مثلا بر اساس‌ اصل احترام به پدر، عروس همیشه ملزم به یک نوع حجاب دستوری و مالایطاق شده‌است و با وجود همجواری همه ساعته با پدرشوهر مجبور به بایدی خلاف باید خداوند شده‌است. این یعنی افراط در امری که خدا از بنده‌اش نخواسته‌است. گاهی حجاب در خاندان‌ها و قبایل، تعریفی جدید می‌یابد و تمام نقصان این تعریف به پای دین نوشته می‌شود. طبق همین رویه شاهد عدم تعادل در امر حجاب در برخی مناطق می‌شویم و این نقصان به جامعه نیز تسری می‌یابد. در جامعه‌ای که شوهرِخواهر محرم و پدرشوهر نامحرم است، باید شاهد بسیاری ناهنجاری اجتماعی دیگری نیز بود. باید بپذیریم که حکم خدا استثناپذیر نیست و ما نباید به حکم ساخته‌ی ذهن خود رفتار کنیم. مفهوم شناسی حیا و حجب در خانواده‌ها می‌تواند در روند مثبت حیا و عفاف در جامعه موثر باشد. ▫️برداشت سلیقه‌ای با هر فریضه‌ای در دین ناپسند است، اما طبعات این امر در برخی از امور بیش از دیگری‌ست. مقوله حجاب نیز از اموری است که سهل‌انگاری فردی، چه در ذهن و چه در مقام عمل، فرد را به سمتی نامطلوب دینی سوق می‌دهد و این باور که حجاب امری فردی‌ست، اشتباهی جدی‌ است که بُعد اجتماعی این گناه را می‌پوشاند در حالی‌که جنبه اجتماعی ترک این واجب می‌تواند تا سالیان طولانی اثرگذاری منفی داشته باشد. ▫️در حیطه خانواده نیز عدم حفظ حریم شخصی و عدم پوشش مناسب، می‌تواند در روند کلی حجاب اطرافیان موثر باشد. آنچه در این‌جا احساس نیاز می‌شود، آموزش کامل و همگانی به خانواده‌ها در این مسئله است. از سویی باید افراط و زیاده‌روی در امر حجاب را در خانواده متذکر شد و از یک طرف بیم تفریط این قضیه را گوشزد کرد. ▫️یکی از مهم‌ترین راه‌های تبیین این امر، صدا و سیما است که رسالت سنگینی برعهده دارد که باید سال‌ها عقب‌ماندگی خود در این حیطه را جبران کند. این آموزش باید به صورت کارگاهی و نه دستوری در سریال‌ها و برنامه‌های سیما گنجانده‌شود. ▫️آموزش و پرورش به عنوان نهاد مهم آموزشی کشور هرچه بیشتر باید در تبیین چارچوب درست و دینی امر حجاب اقدام کند. چهارچوبی دور از سلایق فردی و تفسیر به رأی اشتباه. این امر یکی از مصادیق مهم تمدن اسلامی است که با پیشرفت و توسعه نه‌تنها کهنه نمی‌شود بلکه بر زیبایی آن افزوده می‌شود، شاهد این امر اقبال فوج فوج جوانان اروپایی به مقوله اسلام و حجاب است. با وجود تمام سیاه‌نمایی‌ها و کینه‌ورزی‌ها، سرشت پاک راه خودش را می‌یابد و به مقصود می‌رسد. شناساندن درست احکام و به‌ویژه حجاب راهی طولانی دارد. راهی که ما در تحقق آن بسیار وظیفه داریم. @AFKAREHOWZAVI
«بانوی نمونه‌ای به اسم فائزه رحیمی» ✍️🏻ف.مرادی ⭕️افسوس که نامت مهسا نبود تا با مرگت به خانواده‌ات زنگ بزنند یا در مجلس برایت اقدامی صورت بگیرد. سلبریتی‌ها گوش فلک را کر کنند که در ایران به زنان ظلم می‌شود و به دنبال حقوق ازدست رفته‌‌مان سینه چاک کنند. بگویند بیایید و ما را نجات دهید؛ اجباری را نمی‌خواهیم و... ☝️اما بدان کار تو مایه مباهات آسمان شد و آسمانیان را غرق در سرور و شادباش کرد. کنار مادر سادات با افتخار نشستی، نامت جز زائران سلیمانی برده می‌شود و چه سعادتی بالاتر از این! ما را با زمینیان چه کار، ما عزم عرش داریم و به قول مولانا: 🍃مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌ام ازبدنم ⭕️دی ماه که می‌شود، ماه استرس، امتحان و اتفاقات بزرگ فرا می‌رسد. روزی سردار ما را شهید کردند و رهبر عزیزمان فرمودند: شهید از حاج قاسم زنده برای دشمن خطرناک‌تر است. ⭕️حرفی پر مغز که هر چه از این حادثه بیشتر می‌گذرد به ابعاد سخن بهتر پی می‌بریم. حوادث غزه رخ داده است و مردم صدا می‌زنند ما ادامه دهنده هستیم. حاجی را از خودشان می‌دانند، نام فرزندان‌شان، هیئت‌ها، خیابان و بسیاری از مدارس خود را مزین به نامش می‌کنند. گویی همه ملت ایران نه، بلکه همه آزادی‌خواهان جهان افتخارشان این است که نام قاسم سرلوحه کارشان باشد. اخلاص این خاصیت را دارد، کار که برای خدا باشد جهانی می‌شود. ⭕️امسال در سالگرد انقلاب، استقبال بسیار عجیبی صورت گرفت. فائزه رحیمی، کسی که عاشق حاج قاسم و مکتبش بود راهی کرمان شد تا در این رویداد بزرگ شرکت کند. او که شهیدوار زندگی کرده و مدافع است، آن‌قدر که لقب حجاب‌بان می‌گيرد، تمام دغدغه‌اش کار فرهنگی است و دنباله‌رو راه عشق. دوستان هم‌رزمش می‌گویند او شهید زندگی کرد و به گفته حاج قاسم عزیز هرکس می‌خواهد شهید بشود باید شهید زندگی کند. ⭕️آری! دهه هشتادی که ره صدساله را یک شب طی کرد و بر سخن رهبر معظم ما صحه گذاشت که فرمودند: جوان امروز به مراتب از جوان دهه اول انقلاب، انقلابی‌تر است. ⭕️شهید رحیمی، دانشجوی فرهنگیان بود و می‌خواست معلمی در تراز انقلاب باشد. به مردم خدمت کند و چه خوب هم کار خود را انجام داد و رسالتش را به پایان رساند. @AFKAREHOWZAVI
. «سلسله جبال الدحدوح» ✍طیبه فرید برای کسانی که غزه بخشی از زندگیشان است وائل چهره ای دوست داشتنی و نام آشناست.با شروع جنگ او با جلیقه خبرنگاری اش در تمام صحنه ها حاضر بود،پا به پای مردم در کنار خرابه ها ،در کنار پیکر شهدا و مجروحین و کودکان یتیمی که پدرانه آن ها را در آغوش می کشید. اما از یک جای داستانش او دیگر یک خبرنگار نبود .او چهره مقاومت مردمی فلسطین بود در رسانه های غرب .بدون تردید اگر حضور مردانه وائل و دوستانش زیر بمباران های غزه نبود اخباری از مقاومت مردم فلسطین به دست انسان های آزادیخواه غرب و اروپا نمی رسید و رسانه های عبری با نیرنگ و فریب همه این جنایت ها را وارونه نشان می دادند.چندی پیش حین گزارش، خبر شهادت جمعی از افراد خانواده الدحدوح‌ در اردوگاه النصیرات به وائل رسید اما او مردانه ایستاد و همچنان صدا و تصویر مقاومت بود.چند هفته قبل زخمی شد و هنوز آثار جراحت در بدنش بود که دوباره به میدان برگشت.حمزه پسر وائل که او هم مثل پدر صدای مقاومت بود دیروز به شهادت رسید.زخم های آقای الدحدوح‌ هنوز خشک نشده!او با جلیقه خبرنگاری که این روزها لباس رزم اوست بر بالای پیکر فرزندش حاضر شد.دوربین ها وائل را نشان دادند در حالی که می گفت خدا از ما قبول کند و دل هایمان را به هم نزدیک.او بر بالای پیکر حمزه آینه ی زخم و غرور غزه بود.آینه زخم و غرور..... واگر از تو درباره وائل پرسیدند بگو: وائل نام بلندترین قله سلسله جبال دحدوح است در غزه. @AFKAREHOWZAVI
«رهایی از آب و خواب» ✍زهرا نجاتی کارشهدا همیشه همین طوری است. دقیقا زمانی که همه را خواب و آب باهم برده، آب بی‌خیالی، خواب روزمرگی وخیلی خواب‌ها و آب‌های دیگر، شهدا از راه می‌رسند و با خونشان همه را بیدار می‌کنند؛ هم غرق‌شده‌ها را. هم به خواب‌رفته‌ها را . مثل حالا. همین روزها که دیگر خبر خرابی چندین خانه و بی‌فرزند شدن چندین مادر و شهادت چندین نفر از یک خانواده و آماری مساوی آمار شهدای تهران در عرض هشت سال جنگ تحمیلی داشتن در میان غزه و صد روز،برای همه‌مان تکراری شده. همین حالا که وائل، مرد کالجبل الراسخ این روزهای فلسطین به داغ جوانش هم علاوه برنوه و زن و فرزندان دیگرش دچار شده. اما خب مگر آدم چقدر می‌تواند فیلم و عکس گریه و خون شهادت بچه و زن را ببیند؟! مگر چقدر می‌توان «حیاتی،حیاتی» گفتن، های مرد فلسطینی برای همسرش را دید. پیش خودمان بماند. یک« بس است دیگر» های خفیفی، یک «برای روحیه‌مان بد است» های یواشکی‌ای، توی جان همه مان پیچیده بود. انگار داشت می‌شد مثل تمام طول عمرمان که:« خب هفتاد و پنج سال است که همین است دیگر» تا اینکه آن روز رسید آن شو‌م‌ترین سه بعدازظهر. شهدا هستند دیگر، سیب‌های رسیده‌ای که در هرسن و سالی باشند، وقت چیدنشان که برسد، معطل نمی‌کنند.دو سال و هشت سال و پانزده و بیست و پنجاه. فرق نمی‌کند. مثل همان جناب مداح، که شاید صبح سرمزارحاجی و با همان دعای:«جوری ببرمان که نوکر بودنمان معلوم شود»، به خواسته‌اش رسید. صبح روضه علمدار خواند و عصر بی دست و پا، به زیارت علمدار رفت. دقیقا وقتی بازهم روزمرگی داشت ما را باخود می‌برد؛ سیل و سیلی حدود صد شهید ما را از چرت درآورد که:_آهای! حواست هست چند ساله شدی؟ دو ساله ها، شش ساله‌ها، بیست ساله‌ها رسیدند ها؟! تو کجای کاری؟ که دیدی همین‌طور که پُرِگیرِ این و آن و پول و غم؟ های یک زاری و دوزاری هستی؛ پرستوها کوچ کردند؟ انتخاب شدنی‌ها رفتند؟ که از نگاه به قاب‌های خسته و پرخون غزه، چشم‌هایت را فرو می‌بندی؛ حالا بیا کرمان را ببین. همین پیش چشم خودت؛ ناامنی را، درد را. خون را، بچش! که فکرکردی مصلحت‌طلبی و عافیت طلبی‌ات و دررفتن از غصه برای فلسطین،کاری برایت ردیف می‌کند؟!! زهی خیال باطل. جمع کن بساطتت را. تنها راه همین است: مقاومت، مبارزه، شجاعت، خون دادن، بزرگ شدن میان جنگ و خون. قد کشیدن روح با درد عزیزان. کار شهیدان همین است یک دفعه از راه می‌رسند و سیل راه می اندازند، قلب‌ها را تکان می‌دهند، اشک‌ها را جاری می‌سارند و آه‌ها را از سینه بیرون می‌کنند، زیبایی و درخشش رنگ خون را به رخ جهان می‌کشند، پیروزی خون را فریاد می‌کنند و بعد.. بعد غوغایی که به پا کردند، در یک تابوت مزین به پرچم، و زیر خرواری خاک، آرام می‌شوند تا جسمشان بعد عمری تلاش بالاخره آرام بگیرد و روحشان آزادتر دستگیر من و تویی باشد که باز ممکن است در رنگ و لعاب دنیا، دچار درد روزمرگی و غفلت شویم. @AFKAREHOWZAVI
«دیدار روی ماه» ✍🏻مریم زارعی از وقتی که در کودکی ایشان را از قاب تلویزیون دیده ام. تمنای حضور در محضرشان را داشته ام. بارها در عالم رؤیا به دیدارشان رفته ام. اما در عالم واقع دلیلی نبود برای اینکه لیاقت ملاقتشان را داشته باشم. سال ها در خودم جست و جو میکنم که چه دارم؟ و هر بار دستانم تهی تر از قبل است. دو سه باری که در ابتدای سال مشهد بوده‌ایم به دیدار ایشان رفته‌ام. و از دور سعی کرده‌ام خوب ببینم. اما زیادی جمعیت مانع میشد.دل خوش بودم که ساعتی در اتمسفری نفش کشیده‌ام که ایشان نفس کشیده بود و سخن گفته بود. دست روزگار ما را به قم کشاند. و من خوش حال بودم که مردم قم ۱۹دی ها به دیدار یار خراسانی خویش می روند. اما هر سال با اینکه اسم می نوشتم. هیچ وقت نامم در قرعه کشی در نمی آمد. و هر بار با ناراحتی بیشتر به توفیق نداشته ام فکر میکردم. اما امسال... امسال حاج قاسم، رفیق خوب حضرت آقا را واسطه قرار دادم. گفتم من که توفیق ندارم. اما درهم انتخاب کنید. دو سه روز است که اسمم در آمده، و هر لحظه به این دیدار فکر میکنم و به لحظه رسیدن... امیدوارم این بار بتوانم به خوبی روی ماه حضرت آقا را ببینم. راستی، در لا به لای حس‌های گوناگونم گوشه ی دلم به این مشغول است که ای سرور و مولای ما، ما برای دیدن نائب تان اینگونه شوق حضور داریم. شما بیایی چگونه مشتاق دیدار روی ماهت هستیم؟ بگو کجایی و در کدام منزلی تا ما به حضورت رسیم؟ ما سرمایه ای نداریم تا لیاقت حضور در محضرتان را داشته باشیم، می شود شما هم درهم بخرید و به ما اذن ملاقات دهید؟ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ اى عزيز، به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه‏ اى ناچيز آورده‏ ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه‏ دهندگان را پاداش مى‏ دهد (سوره یوسف آیه ۸۸) ؟ @AFKAREHOWZAVI
«نقش زنان در حوادث تحولی بزرگ» ✍خالقی ۱. حضرت امام خمینی (رحمه‌الله علیه) واقعه کشف حجاب را توطئه‌ای برای فاسد کردن جامعه اسلامی می‌دانستند: «زنان که جامعه را باید بسازند، تبدیل کند به یک قشری که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت، بلکه جوانان مرد را هم همین طور، بکشانند به مراکز فساد و آن طور که می‌خواهند آن‌ها را تربیت کنند که اگر چنان‌چه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بی تفاوت باشند یا مؤید ». (صحیفه امام جلد ۱۴ صفحه ۱۹۶_ در دیدار با بانوان مؤسسه ۱۲ فروردین قم ۲۵ اسفند ۱۳۵۹) اگر با دقت به حوادث تحولی در تاریخ هر کشوری نگاه کنیم، درمی‌یابیم که زنده نگه داشتن آن حادثه به خصوص اگر آن واقعه‌ی عظیم نقش بزرگی در تحولات آن کشور ایفا کرده باشد، وظیفه‌ی همه‌ی مردم آن سرزمین است. بنابراین با توجه به این مسئله، تمام وقایعی که منجر شده تا انقلاب اسلامی به صورت معجزه‌آسا در اثر رهبری داهیانه‌ی حضرت امام خمینی (رحمه‌الله علیه) و همراهی مردم با بنیانی دینی رُخ داد و به پیروزی رسید، بر مردم وظیفه و واجب است که برای بزرگداشت هرساله‌ و مستمر آن حوادث کوشا باشند. از وقایع تاریخی که در پیروزی انقلاب اسلامی ایران موثر بوده است واقعه‌ی عظیم هفده و نوزده دی ماه سال ۱۳۵۶ می‌باشد. ۲. عظمت این دو قیام، آن‌جا مشخص می‌شود که توانست سرآغازی باشد بر یک تحول و جهادی که ملت ایران را از فرهنگ پوچ و پوسیده غرب به در آوَرَد، چرا که از تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ که رضاخان قلدر و ملعون و بعد او پسرش، دستور غربی شدن ملت و مملکت ایران را داد تا با مخالفت با اسلام و مظاهر آن مانند؛ کشف حجاب، متحدالشکل کردن لباس‌ها، مبارزه با روحانیون و خلع لباس کردن آنها... هویت تاریخی ایران اسلامی را نابود کند و قریب به مدت ۵۰ سال این پدر و پسر وابسته به غرب در حکومت پهلوی، ملت ایران را به زیر سلطه‌ی سیاسی، نظامی و فرهنگی غرب کشاندند و تا حدود بسیار زیادی نیز در این کار موفق شدند. به طوری که اگر کسی در تهران یا حتی در شهرهای زیارتی مانند مشهد نگاه می‌کرد، قدم زدن در یک کشور اسلامی با مردمی مسلمان را احساس نمی‌کرد. امام خامنه‌ای می‌فرماید: «... امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانیِ مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی را ایفا کردند؛ به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمی‌بود، به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمی‌شد؛ یا اصلاً پیروز نمی‌شد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید می‌آمد. بنابراین، حضور زنان مشکل‌گشا بود. در جنگ هم همین طور بود.» ( بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۶/۰۷/۳۰) ۳. شاید ملت ایران، اهمیت روز ۱۷ دی ۵۶ که زنان مومن و عفیف در اوج مظلومیت قیام کردند را مانند ۱۹ دی همان سال ندانند. قضیه از این قرار بود که به علت واقعه کشف حجاب هر ساله در روز هفده دی در میدان مجسمه مشهد جشن کشف حجاب برگزار می‌شد و مردمِ موافق با این سیاست استعماری، در این روز برای تجلیل از این باصطلاح دستاورد جمع شده و به پای مجسمه دسته‌گل اهدا می‌کردند. در زمستان سرد و سیاه و در سکوت روز ۱۷ دی سال ۵۶ که رژیم دیکتاتور پهلوی با خیالی آرام در جزیره‌ی ثبات خود به دور از هر مزاحم در حال حکمرانی بود، غافل از آنکه تعداد معدودی از زنان محجبه‌ی مشهدی در تدارک برپایی تظاهراتی آتشین بودند تا بتوانند زنان و مردان کشورمان را از شب سیاه و ظلمانی در کشور آگاه و مردم را نجات دهند. با شروع تظاهرات زنان دیگران نیز به جمع محدود آنان پیوستند و جمعیت زیادی بر علیه بی‌حجابی و ظلم و ستم در آن روزهای پر از خفقان، قیام کردند. نیروهای انتظامی نیز بانوان تظاهرکننده را با ضرب و شتم، دستگیر و روانه زندان کردند. در همین روز نیز یک مقاله‌ی توهین‌آمیز به ساحت حضرت امام خمینی (رحمه‌الله علیه) در روزنامه اطلاعات به نام استعمار سرخ و سیاه منتشر شد. این دو حادثه همزمان سبب شد تا اعتراضات خونینی در قم توسط مردم در ۱۹ دی برپا شود که در تاریخ به قیام خونین ۱۹ دی معروف شد. 🍃ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
ادامه‌ی «نقش زنان در حوادث تحولی بزرگ» ۴. رمضانعلی شاکری در شرح چگونگی واقعه هفدهم دی ماه در کتاب «انقلاب ‌اسلامی و مردم مشهد» آورده است:«به اعتقاد صاحبنظران، این قیام علنی و دلیرانه بانوان اسلامی مشهد در ایام اختناق، اولین ضربه‌ای بود که در شهر مشهد، به دستگاه استبداد و نظام حاکم نسبت به بیداری و حرکت مردم مسلمان ایران هشدار داد». بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران نیز معتقدند: نکته مهم در این زمینه این است که، حرکت اعتراضی در ۱۷ دی مشهد، یکی از عوامل  کمتر شناخته شده‌ی واقعه 19 دی قم بود، زیرا مردم معترض قم در راهپیمایی آن روز خود علاوه بر محکوم کردن مقاله توهین آمیز منتشر شده در روزنامه اطلاعات خواستار برخورد با عوامل حمله به زنان تظاهر کننده مشهدی نیز بودند. درنهایت بمناسبت کشتار خونین قیام ۱۹ دی و گرفتن چهلم آنان به ترتیب در شهرهای دیگر و قیام آن شهرها از پس چهلم‌های دیگر، منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن سال ۵۷ شد. به همین دلیل است که حضور بانوان تحول‌خواه که در سرنوشت انقلاب همیشه موثر و نقش‌آفرین بوده‌اند، هم‌چنان در انقلاب اسلامی و در صحنه‌های مختلف حائز اهمیت فوق‌العاده‌ایست. اکنون نیز حضور تاثیرگذار زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفند ماه ۱۴۰۲ مهم است که حضرت امام خامنه‌ای می‌فرماید: «در قضیّه‌ انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز می‌توانید نقش ایفا کنید. مادرها می‌توانند وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریان‌ها دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه می‌کنند. لذا در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوق‌ها، هم در داخل خانه، هم در خارج خانه، می‌توانید نقش ایفا کنید.» (در دیدار اقشار مختلف بانوان ۱۴۰۲/۱۰/۶) @AFKAREHOWZAVI
« قیام خونین مردم قم» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ پس از انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات که در بخشی از آن مطالبی توهین آمیز علیه امام خمینی بیان شده بود. ۱۹ دی ۱۳۵۶ در تاریخ ایران بنام « قیام خونین مردم قم» اتقاق افتاد. واقعه ی مهمی که در این قیام حادث شد، حضور بیش از ده هزار تن در تظاهرات بود و شاید همین حجم حضور پکپارچه را بتوان عامل شتاب حرکت در قطار انقلاب نامید؛ زیرا که این قیام، مولد احساسات عمیق تنفر نسبت به حکومت پهلوی، مسئولان همراه با این دولت و دول استعماری که مشوق چنین جسارت هایی بودند، گردید. با این قیام انگار که تکلیف بر بسیاری از مرددان و به قول امروزی ها، یک بام و دو هواها مشخص شد؛ مراجع و اشخاص سیاسی و گروه های فعال برعلیه پهلوی در جهت حمایت از این حرکت بیانیه صادر کردند و گویی با این حادثه، خونی تازه در رگ های جنبش انقلاب به جریان افتاد، در شهرهای دیگر نیز به حمایت از حرکت عظیم مردم در قم، تظاهرات می شد که تمام آنها با خشونت ناجوانمردانه دولت پهلوی سرکوب شد و در نتیجه آن خشم و انزجار بیشتری در اذهان مردم ایران حک می گشت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در وصف بزرگی این قیام فرموده اند: اگر ما حادثه‌ی نوزدهم دی را مبدأ تاریخ تحولات جدید دنیا بدانیم، سخنی به گزاف گفته نشده است. حوادث جامعه‌ی بشری و این عالم بزرگ، متأثر از قانون تأثیر متقابل است. حوادث بر روی هم تأثیر می گذارد و زنجیره‌ی حوادث تاریخی، وقایع بزرگ را به وجود می آورد... @AFKAREHOWZAVI
وسواس در طب سنتی( قسمت ۱): ✍مرضیه سادات حمیدی وسواس مانند بسیاری از بیماریهای روحی پیشینه بیماری جسمی دارد. طب سنتی عموما علت وسواس را غلبه سودا در بدن می داند. کم شدن رطوبت خون و یا خشکی بدن خصوصا مغز موجب می شود که فرد در کارهای خود بیش از حد پافشاری و اصرار کنند.این پافشاری هم می تواند در تکرار یک فکر باشد و یا در پافشاری بر یک رفتار. این افراد بسیار جزی نگر هستند. حال اگر این فکر و رفتار ها خوب و به جا باشد می تواند سبب پیشرفتهایی شود. مثلا برخی مشاغل که احتیاج به دقت زیادی هست چنین افرادی می توانند مثمر ثمر باشند و موفق تر از دیگران عمل کنند.مثلا در معماری، قطعه سازی، جراحی، دندانپزشکی، مدیران تضمین کیفیت، حسابرسی و دیگر مشاغل حساس چنین افرادی موفق تر از دیگران هستند. اما این جزی نگری گاهی سبب می شود از کاه کوه بسازند و یک مسأله کوچک را بسیار بزرگ ببینند.و جهت جزی نگری روی مسائلی برود که به ضرر پیشرفت فرد شود و مشکلاتی برای خودش و اطرافیانش به وجود بیاورد. تکرار شستشوی زیاد وسایل یا بدن یکی از این موارد درگیری وسواس بین برخی افراد است. بیماری اعتیاد می تواند از اقسام وسواس باشد که اعتیاد به مصرف مواد اعتیادآور باشد یا دیدن فیلم هایی خاص یا رفتارهایی اشتباه مثل زیاد استفاده کردن از تلفن همراه و استفاده از فضای مجازی باشد. یا گاهی این پافشاری و اصرار در علاقه مندی افراطی نسبت به برخی وسایل و یا حیوانات یا اشخاص ظهور و بروز پیدا می کند. یا حتی اینکه برخی نمی توانند با غم از دست دادن عزیران خود کنار بیایند از همین موارد است. لذا خوب است چنین اشخاصی در کنار رفتار درمانی و مراجعه به روانشناسان متعهد و توانمند حتما تحت درمان جسمی قراربگیرند و مزاج خود را به اعتدال برسانند تا بتوانند به رفتار درمانی پاسخ مثبت بدهند. درمان وسواس به صورت آنی صورت نمی گیرد بلکه این درمان به تدریج اتفاق می افتد. نسبت به شرایط فرد و شرایط محیطی که فرد وسواسی درآن قراردارد طول درمان متفاوت است. بهتر است که درمان کمتر از چهل روز نباشد. و تا درمان کامل ادامه پیدا کند. ادامه دارد ... @AFKAREHOWZAVI
. 📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار می‌شود. 📚شرایط آثار: 🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی_ اسلامی 🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی_اسلامی 🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی. 🗞موضوعات آثار: تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ... 🔆محور ویژه: آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده 📙آثاری که در سال‌های ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تألیف و منتشر شده‌اند، پذیرفته می‌شوند. 📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: پایان خرداد۱۴۰۳ 📪روش ارسال آثار: 1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری. 2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه.( ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده الزامی است.) 💎مراکز همکار: مرکز مدیریت حوزه های علمیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران جامعه المصطفی العالمیه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دانشگاه قم دانشگاه فرهنگیان پژوهشکده زن و خانواده جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) دانشگاه تفرش دانشگاه اصفهان دانشگاه کردستان دانشکده هدی ☎️ ارتباط با دبیرخانه: تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵ آیدی ایتا @Ketabsal003 سایت www.ketabebanovan.ir همایش‌ ملی کتاب‌سال‌بانوان https://eitaa.com/ketabbanvan02
«اَندَر خُماری فِسمولوژی» ✍طیبه فرید شما نمی دانید درباره کی صحبت می کنم.راستش خودم هم از نزدیک ندیده بودمش.فقط اسمش را شنیده بودم.می گذارم آخر روایتم اسمش را می گویم که ضربه محکمی بر دهان یاوه گو....عه ببخشید یعنی ضربه محکمی برای پایان بندی ام باشد.ظهر پنج شنبه چندم آذر در جلسه حوزه هنری تهران اساتید نویسنده قرار بود هر کدام خیلی کوتاه تجربیاتشان را بگویند. نوبت که به او رسید کنایتاً به شیوه رقابت های ناهنجارانه بین اهالی قلم اعتراض کرد.تمثیلات هنر آدم های زرنگیست که یکجوری یکدستی می زنند که نفهمی از کجا خوردی.من خودم هنوز تا رقابت کردن خیلی فاصله دارم ،راستش اصلا حس و حال رقابت ندارم.اما انگار کسانی رقابت کرده بودند،رقابتی که عین آدم‌نبوده.نقل مسابقه میان اسب ها بود و اینکه هیچ کس بین خرها رقابت نمی گذارد.فقط توجه داشته باشید که خر اساسا فحش نیست اسم یکی از مخلوقات خداست.اصلا چرا خر باید فحش باشد؟! چرا ما وقتی از کسی عصبانی هستیم می گوییم فلانی خر است؟البته من خودم یادم نیست به کسی گفته باشم خیلی خری اما خیلی شنیده ام. گوش هایم را تیز و چشم‌هایم را ریز کردم .همه ریسه رفته بودند.باورشان نمی شد توی یک جلسه رسمی یک نفر چنین تمثیلی استفاده کند.بعضی ها رو به انفجار و ترکیدن بودند.حرف هایش بوی واقعیت می داد،ما آدم ها با رفتارهایمان گاهی به بعضی موجودات تنه می زنیم.استدلالش مثل لبه چاقوی تیزی بود که برود زیر در شیشه کمپوتِ سیب و ف‍ِسَّش در بیاید. آن روز توی آن سالن جمع و جور ،دور آن میز مستطیل بزرگ همه ریسه رفته بودند واو با بیان ظریفی حکایت خریت را تبیین می کرد،خریت از مشتقات خر است اما برخلافِ فحش ....عه نه ببخشید برخلاف خر فحش است.اینکه ما آدمیم ،آدم ها مبتنی بر منطق ارسطویی حیوانات ناطقند و نباید همدیگر را بجوند.هیچ جای دنیا بین خرها مسابقه نمی گذارند،اما بین اسب ها چرا.خرها درکی از رقابت ندارند. به پر و پاچه هم می پیچند،یال و کوپال هم را گاز می گیرند،اما اسب ها نجیب و محترمند.راه خودشان را می روند. حرف هایش که تمام شد بعضی ها پانکراسشان نخکش شده بود،بعضی ها پَر پَر شده بودند،بعضی ها قولنج روحشان شکسته بود‌ من هم جزو متحیّرها بودم.خودش نمی دانست اما خرهای تمثیلاتش لگد انداخته بودند به یافته هایم.گاهی خوبست آدم سرعتش را کم کند.می خواهی به کجا برسی؟! همان تمثیل ده دقیقه ای با حواشی اش کار یک‌منبر یک ساعته را کرده بود.ما آدمیم و شیر خام خوردیم!لازم است گاهی لگدی رشته ی توهماتمان را پاره کند که یابو برمان‌ندارد. ظاهرصحبتش همین حرف های طنز و چیزکی بود اما تن ابن عربی در گور لرزید.اینجا پایان بندی روایت است و من اسمش را نمی گویم تا در خُماری اش بمانید.فقط کتاب« بی نام پدر را بخوانید». همین @AFKAREHOWZAVI
. ✍زهرا ارجمند مجاهد فی سبیل الله تولید کننده است ، بايد علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم .ما باید یک کشور عالم بشویم ....ما باید علم را به همه معنای کامل آن به عنوان یک "جهاد " دنبال کنیم .این را من به جوان ها ، استادان و دانشگاه ها می گویم . ۱ فروردین۱۳۸۵ ، بیانات مقام معظم رهبري در دیدار زائران و مشاورین حرم مطهر رضوی @AFKAREHOWZAVI
🧠 وسواس در طب سنتی( قسمت۲): ✍مرضیه سادات حمیدی وسواس در طب سنتی 4 راه درمانی دارد: الف- درمان با تغذیه و دارو : عموما کسانی که دچار وسواس هستند به خاطر خشکی بدن دچار یبوست هستند. اقدام اولیه و مهم ترین اقدام برای درمان با طب سنتی وسواس برطرف کردن یبوست است. عموما خانم های خانه به صورت سنتی با دستوراتی برای برطرف کردن یبوست آشنا هستند. دستورات زیر برای برطرف کردن یبوست مفید است. صبح ناشتا:خوردن یکی یا چند خوراکی زیر :جوشانده خاکشیر آب گرم نارنج تازه و عسل –آب گرم آبلیمو تازه وعسل –ترنجبین شیرخشت –خوردن سیب و انگور -مویز 21 -خوردن یک انار ترش و شیرین کامل به همراه گفتن بسم الله الرحمن الرحیم.خصوصا جمعه ها ( خوب است گلپر و روغن زیتون اضافه شود) مصرف شربت زرشک به همراه نمک می تواند جایگزین انار باشد.– 7 عدد انجیر در یبوست های حاد داروی سید الادویه توصیه می شود. خوردن آش ها و سوپ های حاوی سبزیجات آلو بخارا کدو حلوایی هویج به با پایه جو و یا بلغور جو با چاشنی آب غوره مصرف غذاهای گرم و تر مثل شربت سرکه انگبین مصرف کرفس کاهو خرفه برگ چغندر آویشن خوردن آب هویج یا نرگسی و مصرف جوانه گندم و نان تهیه شده با آرد کامل مقید بودن به دستور قبل و بعد از غذا خوردن یک قاشق غذا خوری سرکه –( سرکه با لبنیات مصرف نشود) و مقداری نمک نکتار میوه به همراه خرما –شیره انگور- هفت برگ کاسنی بعد از ناهار و بعد از شام – خوردن عرق کاسنی به همراه فرنجمشک – شکر قهوه ای استفاده از چهار ترشی در غذاهای روزانه ( سرکه آبغوره آب نارنج آب لیمو) استفاده از آجیل ها به غیر از گردو مصرف رقیق کننده های خون مثل لواشک آلبالوگیلاس زرد آلو انار و.. ادامه دارد ... @AFKAREHOWZAVI
. «انصارالله بازوی غزه» ✍فائزه سادات حسینی با توجه به برآورد وزارت دارایی اسرائیل از هزینه بالای 270 میلیون دلار در روز برای جنگ با غزه، انتظار می رود صهیونیست‌ها علاوه بر دست بردن به جیب مالیات‌دهندگان آمریکایی، با کاهش ذخایر خارجی، استقراض اجباری و انقباض اقتصادی روبرو شوند. این مسائل بنزینی برای شعله‌ور شدن نارضایتی‌های داخلی و به‌دنبال آن اعتراضات و اعتصابات است که امروزه در تل‌آویو به‌صورت درخواست برکناری سریع نتانیاهو و ماجرای تبادل اسرا توسط ساکنین فلسطین اشغالی به چشم می‌خورد. اما مساله مهم‌تر آسیب به اقتصاد رژیم است که طبق برآورد بانک جهانی 34.6 درصد از تولید ناخالص داخلی این رژیم جعلی به تجارت کالا بستگی دارد و با موشک باران بندر مهم ایلات، این ضربه پیش از قبل احساس می‌شود. به‌ این خاطر هم مدیر بندر ایلات طی مصاحبه‌ای اعلام کرد که اقدامات نیروی دریایی یمن در جلوگیری از عبور و مرور کشتی‌ها به طرف اسراییل موجب از دست رفتن ۸۵ درصد درآمدهای این بندر شد. وی اعتراف کرد که تهدیدات نیروی دریایی یمن از ورود کشتی‌های حامل ۱۴ هزار خودرو به آن ممانعت می‌کند و 85 درصد درآمد ما از واردات خودرو است. در موردی دیگر کشتی کانتینری زیم اروپا است که توسط شرکت حمل و نقل اسرائیلی زیم اداره می شود. این کشتی به‌سبب نگرانی از تهدیدات یمن علیه کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی مجبور شد مسیر خود را تغییر و از آبراه برنامه ریزی شده خود در کانال سوئز - باب المندب منحرف شود. در عوض، زیم اروپا یک سفر دریایی 56 درصدی طولانی‌تر را آغاز کرد و آفریقا را از طریق اقیانوس اطلس و دماغه امید نیک دور زد. چنین مساله‌ای در سایر شرکت‌های کشتیرانی برتر دنیا نیز قابل مشاهده است چنان‌که طی گزارشی از شورای آتلانتیک در نوزده دسامبر نوشته شد: « شرکت‌های کشتیرانی برتر مانند Maersk، Hapag Lloyd و MSC تصمیم گرفته‌اند از دریای سرخ استفاده نکنند و کشتی های خود را قبل از عبور مستقیم از باب المندب در مسیر کانال سوئز متوقف کنند. برخی از کشتی‌ها در اطراف دماغه امید نیک آفریقا تغییر مسیر داده‌اند و این باعث تأخیر و هزینه‌های قابل توجهی شده است. به عنوان مثال، سفرهای دریایی به اروپا را می‌توان تا دو هفته تمدید کرد و هزینه های سوخت و عملیات و همچنین هزینه های تاخیر برای صادرکنندگان، واردکنندگان و کاربران نهایی را افزایش داد. از آنجایی که 12 درصد تجارت جهانی از دریای سرخ می‌گذرد، از جمله 30 درصد از ترافیک جهانی کانتینر که هر سال یک تریلیون دلار تجارت را به خود اختصاص می‌دهد، تأخیر و انحراف در آن‌جا باعث اختلال قابل توجهی در تجارت جهانی می‌شود. به دنبال اخبار مربوط به این حملات، قیمت نفت و گاز و حق بیمه حمل و نقل برای برخی از شرکت های حمل و نقل طی هفته گذشته تقریباً دو برابر شد.» بنابراین، اختلال در ترافیک تجاری بین کانال سوئز و باب المندب تنها بر اسرائیل فشار نمی‌آورد چراکه پایگاه خبری کِریدِل در گزارشی نوشت تقریباً 12 درصد تجارت جهانی سالانه شامل حدود 21000 کشتی و 6 میلیون بشکه نفت در روز (9 درصد از کل حمل و نقل نفت از طریق دریا) بر این مسیر متکی است. پس صدایی که از انصارالله یمن به جهانیان مخابره می‌شود این است که اگر پول می‌خواهید، اسرائیل را ساکت کنید. @AFKAREHOWZAVI
ودیعه‌ی الهی با عزت مؤمنانه ✍مخدره چمن‌خواه ۱] زن گوهری به نام عفاف دارد که در برخوردهای اجتماعی و در جهت مرزبندی از این گوهر، باید به خوبی از آن محافظت کند. در طول تاریخ گفته نشده است که زنی به حریم عفاف مردی تجاوز کرد، اما برعکس موارد فراوانی وجود دارد که به عفاف زن تعرض شده است. لذا برای حفظ شرف دینی، باید یک مشی احتیاط‌آمیز داشته باشد و در رابطه با جنس مخالف رعایت حفظ حجاب و عفت و حیا را بنماید. عفاف یک امانت الهی برای زن است. نگهداری و حساسیت در حفظ عفت به عنوان اساس شخصیت و مکمل شرافت زن، به او توصیه شده است. رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در زندگی خویش برای مقام و شخصیت زن احترام فراوانی قائل بود. از سخنان گهربار ایشان است که «افراد کریم و بزرگوار زنها را مورد احترام و تکریم قرار می‌دهند؛ ولی اشخاص پست و فرومایه به زنها اهانت می‌کنند و کرامت آنها را نادیده می‌گیرند».(نهج‌الفصاحه صفحه ۳۱۸) ۲] دنیای فاسد غرب با برهنه کردن زن، او را تحقیر کردند. سرمایه‌داران و دست‌های پنهان و آلوده صهیونیستی، به عنوان تجلیل از زن، او را به ابتذال کشاندند. از او خواستند برای چشم نوازی مردان، حجاب و عفاف خود را کنار بگذارد و برای مردان جلوه‌گری کند. این عین اسارت و حقارت است. شأن زن غربی، در حال تنزل است. از او برای لذت‌جویی و هوسرانی استفاده می‌کنند. بسیاری از زنان غربی از بی‌حرمتی که نسبت به آنها می‌شود، ناراحت و گلایه‌مند هستند. صدای اعتراض آنها را، از رسانه‌ها می‌توان شنید. آیت‌الله‌ خامنه‌ای در مورد شخصیت زن فرمودند: «عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزه‌ی ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ لذا در قرآن به عنوان نمونه‌ی ایمان - نه نمونه‌ی ایمان زنان، نمونه‌ی ایمان همه‌ی بشر؛ زن و مرد - دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون» و «مریم ابنت عمران»؛ (سوره‌ی تحریم آیه ۱۱ و ۱۲). یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. اینها اشاره‌ها و نشانه‌هائی است که منطق اسلام را نشان می‌دهد.» (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه‌ی کشور ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹) ۳] زن برای سرمایه‌داران و سیاست‌مداران غرب، حکم یک کالا را دارد که از آن سوء استفاده می‌نمایند. آنها از بُعد جنسیت به زن نگاه می‌کنند. برای آنها، زن ابزاری بیش نیست. او را وسیله‌ای برای تبلیغ کالاهایشان قرار داده‌اند. و هدفشان، سودجویی و لذت‌جویی از آنها است. زن برای آنها تاریخ مصرف دارد و با تمام شدن جذابیت‌های جنسیتی‌اش، او را رها می‌کنند. و این جز تحقیر زن ، چیزی دیگری نیست. فرهنگ غلط غرب برای تبلیغ فرهنگ خود و سلطه بر این موجود، با وسایل تبلیغاتی و رسانه های رسمی و غیررسمی، زن را مورد هجمه قرار دادند. و به بهانه‌های مختلف از جمله آزادی، به زنان جوامع دیگر، به خصوص به زن ایرانی و حجاب او هجوم ‌آوردند و در صدد اسارت او برآمدند. علتش چیست؟ چون زن ایرانی با حیا و و عفت و شرفش، بزرگترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده و ثابت کرده با رعایت قیود شرعی و اسلامی می‌تواند در تمام عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و...حضور داشته و موفقیت‌های بسیاری را کسب کند و این برای فهم غربی‌ها، ثقیل است. زن ایرانی با شخصیتش وارد جامعه می‌شود و علم و هنر و فعالیتش را به رخ می‌کشاند. او با حجاب کامل به دیگران می‌فهماند که به شخصیتم بنگر نه به جنسیتم. زن عفیف، ارزش خودش را به بدن، جسم و جذابیت‌های جنسی‌اش نمی‌داند و از ارزش درونی خودش یعنی حیا و عفت، باخبر است و از این موهبت الهی، که در وجودش به امانت گذاشته شده است، به خوبی محافظت می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
. «دعوا ختام» ✍طیبه فرید لا به لای خاطراتم، رنگ باخته. رفیق باید همینجوری باشد. چه جاهایی که باهم نرفته ایم. دو سه سال بیشتر نپوشیدمش، توی عروسی یا دور از گوشتان عزا. اما خب چه باید کرد وقتی توی این دنیای فانی اشیا، عمر محدودی دارند. آقاجانم هر سال چادر دخترها و نوه‌ها را از جیب خودش سفارش می‌داد و با عزت و احترام تقدیم حضورمان می‌کرد. اما از وقتی چادر...... باب شد همه گفتند؛ آقاجان دیگر نخر، کیفیت ندارد. مهمان سه ماهمان است، رنگش می پرد. و این اَوَّلَکِ دردسرهایمان بود. از آن به بعد خریدن چادر افتاد گردن خودم. هر بار بین صد مدل رنگ مشکی و بازار گرمی‌های پارچه فروش ها باید یکی را انتخاب کنم. توی اوج امتحانات ترم، فرصت گشتن و بازار رفتن ندارم. زحمتش را می دهم به یکی از خانمهای فامیل. یکی دو روز بعد می‌آوردش. می‌پوشمش و روبروی آینه می ایستم، خیلی قشنگ است. شیک، با‌کلاس، امروزی... خیلی خوشگل! حاج آقای درونم تا خودم را توی آینه می‌بیند با ادبیات حشمت فردوس طور می گوید: دِکی!!چادر باااس جادُر باشه نه پُر دُرّ! این چاقچورِ خیلی قشنگ چیه انداختی سرت؟ هنوز کلام توی دهانش منعقد نشده که منِ امّاره‌ام، ایرج‌میرزاطور، با طعنه و‌کنایه بنا می‌کند به خواندن: «بر سر در کاروان سرایی تمثال زنی به گچ کشیدند ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند گفتند که وا شریعتا، خلق روی زن خوش نقاب دیدند ابواب بهشت بسته می‌شد، مردم همه می‌جهنمیدند آسیمه سر از درون مسجد تا سر در آن سرا دویدند ...» هنوز جلو آینه‌ام که حاج آقا و ایرج میرزا با هم دست به یخه (یقه) می‌شوند. پایان مخاصمه به من بستگی دارد. ایرج میرزای درونم خیلی مغالطه کار است. همیشه پای او که به حدیث نفسم باز می شود تردید و دودلی می‌آید سراغم. خوش سابقه نیست. بهشان می‌گویم‌ امروز حوصله جر و بحث ندارم فعلا مرخصید تا بعد در موردش تصمیم بگیرم. یکی دو روز بعد وقتی از میهمانی خانه آقاجان بر می‌گردم وقتی زیر آفتاب تیز و تند تیر ماه از ماشین پیاده می‌شوم تا از گیاه ظریفی که از درز سنگ های دیوار خانه‌ای بیرون جسته عکس بگیرم، مدیر اتاق فرمان با صدای حاج آقای درونم می گوید:خانم عجب چادر خیلی قشنگی، خیلی قشنگ که نقض غرض است..... حق با اوست.نقض غرض است! چادر برای پوشیده شدن است نه قشنگتر شدن. حالا توی جبهه حاج آقای درونم، مدیر اتاق فرمان هم ایستاده. تکلیف من روشن است. دوتا شاهد عادل دارند از قشنگی چادرم حرف می‌زنند. همین کفایت می‌کند که رای به نفع ایرج میرزای درونم ندهم. دوباره آن یار رنگ باخته گذشته به زندگی‌ام بر می‌گردد. با مدیر اتاق فرمان می‌رویم اصل جنس را بخریم. بازار پارچه فروش ها چند تا مغازه پارچه چادر دارد که همه‌شان برای یکنفرست. همان مغازه اول سمت راست ورودی بازار را نشان می‌کنیم. توی بازار پر شده از جنس های جور واجور. ۳ثثچادرهای کار شده، پر نقش و نگار، جنس کَن کَن، کرپ خاویار، کریستال..... پارچه‌ها را می‌بینم و دست می‌کشم. یکیشان خیلی مشکی‌تر است. مخرج مشترک سیاه زغالی و مشکی پر کلاغی. مرد بزاز می‌گوید: _خانم این چادر خوبیه حداقل پنج سال برات کار می‌کنه، ازش خسته میشی میندازیش دور! فقط پاره نشه، نسوزه..... مشکیتش چشمم را می‌گیرد. قیمتش را می‌پرسم.ظلمات قیامتست. یک قواره‌اش خیلی زیاد تومان پای مدیر اتاق فرمان آب می‌خورد.اما خودش پیش دستی می‌کند که همین خوبست، سنگین است. بچین آقا.... حاج آقای درونم پنجره خانه‌اش را باز کرده توی بهار خواب روی صندلی‌اش نشسته و چای دارچین توی لیوان بلورش را هورت می‌کشد. دیوان حافظ را باز کرده: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد.... همه جا آرام است. از ایرج میرزا خبری نیست! @AFKAREHOWZAVI
💢انسانیت؛ وجوه جنسیت و عدالت جنسیتی زهرا راد ✅مردانگی به عنوان یکی از دو وجه جنسیت یکی از چالش‌های مهم حوزه مطالعات جنسیت است که به دلیل غلبه وجه زنانه در این دست مطالعات، مغفول مانده است. این غفلت چنان چشم‌گیر است که پرداخت وجه زنانه امر جنسیتی را نیز دچار ضعف و نقص کرده است. زنانگی و مردانگی به مثابه ابعاد انسانیت در یک تضایف منطقی با هم فهم می‌شوند و پرداختن به یکی بدون لحاظ دیگری، نه می‌تواند مسائل و معضلات یک وجه را به درستی شناسایی کند و نه می‌تواند راه‌حل روشنی برای مسائل پیش‌روی نهد. ✅برای حل این مسأله رویکرد مطالعات جنسیت به جای مطالعات زنان و یا حتی مطالعات مردان، راه برون رفت از این چالش خواهد بود. تحولات جهان مدرن چنان‌که وضعیت زنان را تغییر داد، تغییرات بنیادینی در موقعیت‌های مردانه به‌وجود آورد. این تحولات در حوزه انسان‌شناختی بر هر دو جنس وارد شد، به ‌طوری‌که از یک‌سو هویت انسانی را تحت تأثیر و تغییر قرار داد و از سویی دیگر هویت جنسیتی را متحول کرد. این تحول در وجه جنسیتی، گرچه از وجه فراجنستی جدا نیست اما بعد جنسیتی آن موضوع محوری در مطالعات جنسیتی است. ✅مطالعات زنان با طرح این پرسش که «زنان در چه وضعیتی هستند؟ » و پاسخ به آن که زنان در وضعیت نابرابر و تحت ستمند، نظریه فمینیستی را تولید کرده و با پرداختن به انواع ریشه‌های این ستم، نحله‌های این جریان فکری را صورتبندی کرده است. ✅راه‌برون رفتی که جنبش‌ و بعدها نظریات حوزه مطالعات زنان برای رفع ستم از زنان ارائه کرده، برابری زنان با مردان در تمام حوزه‌های حیات است که ایده اصلی متعادلترین گرایش فمینیسم یعنی فمینیسم لیبرال را تشکیل داده است. صحنه‌های نمایشی زن در سینمای غرب و به تبع آن ایران ، هرگز به توصیف فمینیسم لیبرال قناعت نکرده و همواره ترکیبی سازوار از فمینیسم لیبرال و رایکال را برپرده سینما به نمایش گذاشته است. در این رویکرد سینمایی با دوگانه‌ای از زن مواجهیم که در قبال یکدیگر تعریف شده و بازنمایی می‌شوند. زن مظلوم_ زن مقتدر(بخوانید ظالم). به این ترتیب قدرت مولفه زن مورد نظر گفتمان دفاع از حقوق زنان بر پرده نمایش است. زن مقتدر، زنی است که بر مردان زیادی فرمان می‌راند، با مردان تندی و خشونت می‌کند و در صورت افراطیش، مردی را در کنار خود نمی‌خواهد. ✅اما نگاه دینی به زن که سرچشمه نگاه انقلابی به زنان است، زن را در نسبت مرد چگونه ارزیابی می‌کند و چگونه می‌خواهد؟ و در نهایت چطور می‌خواهد بازنمایی کند؟ ✅ایده زن مورد ستم بی‌شک ایده انقلاب اسلامی برای توصیف وضعیت موجود نیست؛ چه این‌که اساساً عدالت اسلامی محور مناسبات انسانی در تفکر دینی است و عدالت به معنای قرار گرفتن هرچیز در جای خود، نمی‌تواند تنها زنانه باشد، که جهت مردانه هم دارد. بنابراین نمی‌توان اقتدار مردانه را از بین برد تا زنان را مقتدر نمایش داد. اساساً تضعیف هیچ‌یک از دوجنس به صلاح مناسبات کلان جنسیتی نیست و به نفع کسی تمام نمی‌شود. تحقیر مردان، موجب علو مقام زنان نیست و تنها جایگاه و نقش جنسیتی مردان را تضعیف کرده و تعادل جنسیتی جامعه را بر هم خواهد زد و ضرر این تغییر موازنه بیش وپیش از خود مردان، متوجه زنان خواهدشد. ✅در اینجا تبیین «نظریه زوجیت» در پایه "عدالت جنسیتی" کارساز است. برای جریان دادن عدالت در روابط دوجنس لازم است با لحاظ تکوینیات و امتداد آن در تشریعیات، مناسبات دوجنس را سامان دهیم. اقتدار به عنوان شکل مشروع قدرت، امری ضروری برای تکامل دوجنس درکنار یکدیگر است، اما جنس اقتدار زنانه و مردانه متفاوت است؛ مردان تکویناً به قدرت سخت تجهیز شدند و تظاهرات شرعی در سپردن بسیاری تکالیف و مسئولیت‌های خانوادگی به آنان همه در راستای تناسبات تکوین و تشریع قابل فهم است. اما اقتدار زنان از قدرت نرم منشأ می‌گیرد، این شکل از قدرت گرچه تظاهرات سخت ‌افزاری ندارد اما به عنوان روح حیات در جهان انسانی همه جا پراکنده است و مدیریت بسیاری مناسبات را برعهده دارد. این قدرت اگر در جای خود و درست به کار گرفته شود، تعیین کننده مناسبات انسانی مردانه نیز خواهدبود. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. «مقر» ✍زهرا نجاتی 🔹طول می‌کشد تا باورکنیم خانه مادری، بهشت دنیاست. حیف که جوان‌ها و گاهی نوجوان‌ها خیلی متوجهش نیستند؛ دنبال چیزهایی هستند که فکر می‌کنند دنیا با آنها زیباست. بعد که بال بال می‌زنند و نهایتا به خواسته‌شان می‌رسند، تازه می‌فهمند زهی خیال باطل! هیچ‌جا خانه مادری و آغوشش نمی‌شود. هیچ‌کس مادر و پدر نمی‌شودو هیچ‌ دعایی، دعای خیرمادر و هیچ لحظه‌ای، هیچ لحظه‌ای و تاکید می‌کنم هیچ لحظه‌ای، لحظه افتادن روی پای مادر و التماس دعا و لمس باران رحمت خدا نمی‌شود. نمی‌دانم چه اشتباهی است که دامن بیشتر آدم‌ها را می‌گیرد و فکر می‌کنند مادر و پدر مثل خدا ابدی هستند، بعد وقتی یک روز تلخ، یعنی تلخترین روز زندگی آدمیزاد از راه می‌رسد و دیگر امیدی به شنیدن صدا و دیدن لبخند و رخ مادر و پدرش را ندارد، آن وقت یک گلوله آتش دائمی، توی عیمق‌ترین جای قلبش، جایی بین روح وقلب و وجودش، درد می‌کند. یک بار و دوبار و یک روز و دو روز هم نیست. تا آخر آخرعمر، حتی وقتی خودت مادر باشی یا حتی مادربزرگ، دردش را حس می‌کنی تا وقتی بهشان ملحق شوی. 🔹امشب شب جمعه است و اموات عزیزمان دست نیاز به سمتمان دراز کرده اند و بدون شک روزی هم ما دست نیاز به سمت زنده‌هایمان دراز میکنیم، معامله خوبی است. قطعا ضرر نمی‌کنیم، شهدا و آنها را صلوات و خیراتی مهمانشان کنیم تا بعدها صلوات و خیرات مهمانمان کنند. @AFKAREHOWZAVI
🧠 وسواس در طب سنتی( قسمت ۳): ✍مرضیه‌سادات حسینی ب - درمان با ورزش : بهترین ورزش برای افراد وسواسی: 1- ورزش کوهنوردی و کلا پیاده روی بر پستی و بلندی ها و سطوح و جاده های طبیعی مثل جاده های روستایی و مناطق بکر طبیعی. 2- شنا‍ ✍ادامه دارد ... @AFKAREHOWZAVI
مصطفای مصطفی ✍ فاطمه مهدوی نامش مصطفی، شهرتش، شهید راهِ محمد مصطفی(صلی‌الله علیه وآله) پدر و مادرش، آبرومندانی از امت محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) مرام و مسلکش، منطبق بر آیین محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) مدت عمرش، کوتاه‌تر از بسیاری از شهدای راه محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) شیوه‌ی گذران عمرش، وقف در راه پیاده‌سازی سبک زندگی محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) رشته‌ی تحصیلی‌اش، یکی از موارد مورد نیاز و ضروری احیای دنیای در انتظار فرزند محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) شغلش، آنجایی که بنا بر نیاز جامعه، دستور داده شده، از طرف خدای محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) یادش، تا ابد، در دلِ ملتِ زنده به دین محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله) این شناسنامه‌ی پربرکت از نام مقدس رسول اسلام، تنها وصف کوچکی است از یک سرباز دینِ همه چیزتمامِ اسلام. برگه‌ای‌ است، شاهد، بر خواسته‌ی دین از مردم، مبتنی بر جمع دنیا و آخرت. گواه است بر نظر دین اسلام، به اینکه دنیا پلی است، برای آباد کردن آخرت و سکوی پرتابی است الی‌الابد. مصطفایی بود که برگزیده شد، برای آبیاری نهال دین محمد(صلی‌الله علیه و آله) و این فرزند را خداوند برگزید، زیرا والدین، او را بر مبنای سبکی برگزیده، تربیت نمودند و از هر چیزی برای رشد او، بهترینش را انتخاب نمودند؛ بهترین نام، بهترین لقمه، بهترین شیوه‌ی سخن، بهترین خُلق و خو و همه‌ی آنچه که نیاز بود به پای فرزندی ریخته شود تا ثمره‌ی عمرشان به بار بنشیند. پدر، نشستن پشت فرمان مینی‌بوس را بر نشستن پشت میزی که گویی بر لبه‌ی تیغ قرار داشت، ترجیح داد تا هر نانی بر سر سفره نیاورد. مادر، عاشقانه، امور خانه و فرزندان را، بر هر خوشی و لذتی از دنیای بیرون، ترجیح داد و فقط تکلیف الهی او را از خانه بیرون می‌آورد، آن هم دست در دست فرزندان تا با اعتقادات انقلابی والدین خو بگیرند. والدینی که به جای حرف و شعار و خطابه، عمل کردند بدانچه می‌پسندیدند برای اولادشان. وقتی فرهنگِ کمک به نیازمند به صورت کاملاً عملی در خانه از جانب فرزندان دیده شد، ایثار بخشی از شخصیت آنان گشت و نیاز نبود کسی برایشان جانفشانی و بخشش را تعریف کند و آموزششان دهد. همه چیز برای خدا و مورد پسند خدا، کار، تحصیل،تفریح،ازدواج و تمام برنامه‌های خانواده در محوریت خدا و بر اساس مهر و عطوفت. احساساتی ناب از جنس نور و به دور از هرگونه وابستگی‌های خودخواهانه، خلاصه‌ی کلام، زیست فرازمینی در این خانه جریان داشت. چه زحمت‌ها و مرارت‌ها و بی‌خوابی‌ها که متحمل شد تا انرژی هسته‌ای ایرانِ عزیز، جان بگیرد و دستاوردهایش چشم جهان را خیره کند و به فرموده کلام آیت الله خوش‌وقت، در راستای ظهور خدمتی ارائه نماید اما چه پنداشتند آنان که با برجام این خدمات ارزنده را تباه ساختند و خون به جگر خانواده‌های شهدای ترور دانشمندان هسته‌ای کردند؟ جانِ دلِ مادر، پشت و پناه خواهرها، ستون خیمه‌ی پدر و الگویی مناسب برای فرزند. همه و همه سرچشمه گرفت از راهی روشن برای مصطفی احمدی‌روشن. @AFKAREHOWZAVI
«خاتون و قوماندان» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد خواندن کتاب یعنی پرواز به سرزمین ناشناخته‌ای که حالا پای ذهن تو به آن باز شده، بعد می‌نشینی کنار اول شخص و به درد و دلش قصه گوش می‌کنی. قصه خاتون و قوماندان تمام شد، مثل هر کتابی که بالاخره صفحه آخر آن را می‌بینی. مثل عمر آدمی‌زاد که چه بخواهد و چه نخواهد به صفحه آخر می‌رسد. خوش‌به حال کسانی که مثل قوماندان با شهادت به برگ آخر زندگی‌ خود می‌رسند. در طول خواندن کتاب، همراه "بنین" زندگی کردم، غصه خوردم، گاهی کنارش اشک ریختم، گاهی به جای او غر زدم، گاهی مثل او حس غربت را چشیدم. توقع داشتم بیشتر نق بزند، از مشکلاتش بیشتر بگوید، اصلا این‌همه زیر بار زحمت نرود، ولی می‌رود. اصلا دلم می‌خواست آستین بالا بزنم و کمی از حجم کارش کم کنم. راستش حال غریبی بود در این داستان، قهرمان داستان قوماندانی بود که مرزها را شکافته‌بود و به حکومت الله رسیده‌بود. نامه‌ها و خاطرات "بنین" پر بود از قصه و غصه، اصلا کسی بود به او بگوید چه قلم خوبی داری!؟ تو که سواد آکادمیک خود را کامل نکردی، خدا به قلمت چه عنایتی کرده. دلم می‌خواهد به او بگویم: پاشو بنویس، تو برای نوشتن خلق شدی بانو. تمام لحظات داستان یک طرف و آخرین نامه کتاب قوماندان یک طرف، وقتی که قوماندان دارد نامه می‌نویسد در افغانستان و غصه‌دار باخت ایران از بحرین است و نمی‌تواند ناراحت نباشد. آن بازی کذایی و آن باخت سخت‌ترین باخت ایران بود. با وجود سن کم این را با تمام وجودم حس کردم. اوج آن غم وقتی بود که به جای پرچم بحرین، پرچم عربستان را در زمین چرخاندند. این نامه و حال غریب قوماندان برایم ستودنی بود. ورای تمام مرزهای کشیده شده، دلش برای مرزهای ایران می‌تپید. "بنین" هم همین نامه را حسن ختام قرار داده‌بود. اللهم ارزقنا، این لقمه بزرگ بر دهان کوچکم. @AFKAREHOWZAVI
«مراقبه» ✍سیده ناهید موسوی در پایان هرماه میزان مطالعه، نوشته‌ها، ساعات خواندن و پژوهش، معاشرت با افراد‌ حتی پیام‌های دریافتی و ارسالی، کارهای مثبت و منفی که انجام داده‌ام را یکی یکی در دفتری یادداشت می‌کنم. گاهی حتی با ماه قبل مقایسه می‌کنم آیا بهتر از قبل عمل کرده‌ام یا خیر، اصلا آدمی باید امروز را نسبت به دیروز و یک ساعت قبل را با حال بسنجد. چقدر تلاش کردیم که بهتر باشیم برای رابطه خود با خالق هستی چه میزان وقت گذاشته‌ایم، چقدر در جستجوی علم و یادگیری بودیم، به چند نفر کمک کردیم و... در طول زندگی لازم است که گاهی به عقب بازگشت، دفتر زندگی را ورق زده و در لابلای آن اتفاقات و تجربیات خوب و ناب را پیدا کرد و از تلخی‌های آن درس گرفت.در اسلام اما، به این‌گونه روش‌ها در زندگی «مراقبه» می‌گویند. واژه مراقبه از «رَقَبَ» به معنای حفظ کردن و در نظر گرفتن مراقب و توجه دادن فکر به سوی اوست و هرکس از کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید گفته می‌شود؛ فلانی را مراقبت کرد. درواقع پیشینه مراقبه به «مرابطه» بازمی‌گردد که عبارت است از نگاهبانی و مواظبت عقل از نفس. در هرحال، مشارطه پیش نیاز مراقبه و معاقبه و مقامات پس از آن، تکمیل کنندهِ محاسبه است. سیدبحرالعلوم (ره) در تعریف مراقبه می‌فرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال، تا از آنچه بدان عازم شده و عهد کرده تخلف نکند.»* علما و بزرگان اخلاق، مراقبه را سنگ اساسی در سیر و سلوک، ذکر،فکر و... می‌دانند. رجب که نام نهری در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است و از اهمیت این ماه همین بس که ثانیه ثانیه‌ های آن ارزشمند و پر برکت هستند.‌ اولین و از بزرگ‌ترین ماه‌های حرام می‌باشد که ابواب رحمت خداوند گشوده می‌شود. در روایات فراوانی آمده است که؛ ماه رجب منسوب به امیرالمومنین علی علیه السلام است، همانگونه که شعبان ماه رسول الله (ص) و رمضان ماه مهمانی خداوند است. پیامبر اکرم (ص) اما، درباب محاسبه و مراقبه فرمودند: «حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا وزنوها قبل أن توزنوا و تجهزوا للعرض الاکبر»* پیش از آن‌که به حساب شما برسند خود به حساب خویش برسید، و قبل از آنکه مورد سنجش قرار گیرید خویشتن را بسنجید، و خود را برای رستاخیز بزرگ آماده کنید. اکنون که در ماه رجب، ماه بارش رحمت و مغفرت الهی هستیم سزاوار است فرصت را غنیمت شمرده و از لحظه لحظه آن نهایت استفاده را ببریم تا گامی به سوی رشد و کمال برداشته باشیم. *سیدبحرالعلوم، رساله سیروسلوک، انتشارات علامه طباطبایی،ج چهارم، ص ۱۵۰. *وسائل الشیعه، شیخ حرالعاملی، ج۱۶،ص۹۹. @AFKAREHOWZAVI
«ماهی که نکوست از بهارش پیداست» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ هوای بارانی و طراوت طبیعت باران خورده، آنهم در اولین روز از ماه رجب المرجب، حال و هوایی تازه به انفوس مومنان بخشیده است. چه زیباست که بیاد بیاوریم، دگربار عمر تعیین شده ی ما مجوز ورود به ‌«ماه أصَبّ» را دریافت کرده است. پيغمبر اکرم (ص) این ماه را چنین ناميده‌اند؛ زيرا رحمت خدا در اين ماه بر امت فرو مى‌ريزد. از روايات متعددى که درباره روزه‌هاى ماه رجب وارد شده؛ اهميت فوق‌العاده اين ماه برای عبادت و خودسازى روشن مى شود، تا جایی که امام صادق (ع) در وصف اهمیت ماه رجب به يکى از ياران خویش، که توفیق روزه گرفتن از وی سلب شده بود، فرمودند: آن قدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را کسى جز خدا نمى‌داند! ولی خدا در ادامه تاکید کردند که اين ماه، ماهى است که خداوند آن را بر ساير ماه‌ها برترى بخشيده و احترام آن را عظيم شمرده و براى روزه داشتن آن، پاداش‌هاى مهمى قرار داده است. سپس ثواب‌هاى مهمى براى کسى که فقط روز آخر ماه يا دو روز آخر ماه يا سه روز آخر ماه را روزه بدارد، بيان فرمودند؛ مانند نجات از سکرات مرگ، عذاب قبر و لغزش بر صراط و شدايد قيامت و نايل شدن به برائت و رهايى از آتش دوزخ. ماه رجب را ماه رحمت خداوند نامیده اند؛ زیرا که پیامبر خدا(ص) آن را ماه خدا نامیده است. و ما شوریده احوالان درگه یار،‌ تنفس در رجب المرجب را شکر و‌ سپاس می گوییم، باشد که به شکرانه ی این ثناء، صاحب این ماه خریدار احوال ما شود. @AFKAREHOWZ