eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» ج۱ص۱۵۵ نیاز به در انسان به دلیل بودنش که اقتضای این انس این است که با دیگری باشد؛ دیگران در انسان به دلیل اینکه انسان به انس سبب تاثیرپذیری از دیگران می‌شود؛ المجالسة مأثرة؛ حال انسان به چه کسی کند که در تاثیرپذیری قهری از او این تأثیر مفید باشد؟؛ خیال عدم تاثیر انسان از دیگران است مگر اینکه این و مجالست بسیار حساب شده باشد که در اینصورت تاثیر کمتر می‌شود؛ در علوم گفته شده که انسان با هرکسی معاشرت کند همان کس است ولو خیال نکند تاثیر نمی‌گیرد تو اول بگو با کیان دوستی پس آنگه بگویم که تو کیستی منشین با بدان که صحبت بد گرچه پاکی ترا پلید کند آفتاب ار چه روشن‌ست او را پاره‌ای ابر ناپدید کند معاشرت با نشان از به و معاشرت با نشان از گرایش به است؛ میل انسان را به جهات مختلف می‌کشد گر در همه شهر یک سر نیش‌ترست در پای کسی رود که درویش‌ترست با این همه راستی که میزان دارد میل از طرفی رود که زر بیشتر است جریان شخصی که مدام میل به داشت کمی انسان و کثرت انسان ؛ به معنای عام و تربیت به معنای خاص؛ در بحث ما تربیت به معنای خاص منظور است که انسان با تربیت کسی است که در راه وجودی خودش گام برداشته است؛ مسأله تربیت پذیری در ؛ کردن علیه‌السلام: وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا (۲۶) إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا علیه‌السلام:۲۷؛ تأثیر جامعه از تربیت عام ؛ تبیین کمی تربیت خاص مطابق با کمال وجودی در جامعه؛ تبیین تاثیرپذیری انسان با مثال جریان شخصی که در به محله‌ای برخورد به نام محله که عین است که در آن‌جا زندگی می‌کنند؛ بودن تاثیرپذیری در بسیاری از موارد؛ صورت ظاهر بی‌تربیت (به معنای خاص) مربوط به تعاملات ظاهری است و حقیقت باطن مردم بی‌تربیت همان است که در صلوات الله علیه به فرزندشان جناب آمده است: وَ إِیَّاکَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَی مِنْ إِخْلاَدِ أَهْلِ الدُّنْیَا إِلَیْهَا وَ تَکَالُبِهِمْ عَلَیْهَا فَقَدْ نَبَّأَکَ اللَّهُ عَنْهَا وَ نَعَتْ هِیَ لَکَ عَنْ نَفْسِهَا وَ تَکَشَّفَتْ لَکَ عَنْ مَسَاوِیهَا فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلاَبٌ عَاوِیَهٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِیَهٌ یَهِرُّ بَعضُهَا عَلَی بَعضٍ وَ یَأکُلُ عَزِیزُهَا ذَلِیلَهَا نامه ۳۱؛ استعمال عباراتی مثل و در بسیاری از موارد برای مردمان بی‌تربیت؛ ( ) تألیف (۱۱۶۶-۱۲۲۱ق) که بوده و از تا سفر کرده که از مجالس شب‌نشینی در می‌گوید که خوشی در شب‌ها به شکایت در محاکم در روزها از همدیگر می‌رسد آدمی صورتان به صورت دیو نه یکی صد هزار می‌بینم اوصاف مرحوم آیت‌الله شیخ استاد مرحوم و دیگران؛ ذکر شخصیت و حالات بی‌نظیر و عجیب مرحوم (۱۱۹۰- ۱۲۷۰ق) در روزنامه رسمی دولتی و اهمیت آن کتاب تألیف دوران ؛ وجود منحصر دو کتاب کریم و در حجره آخوندملاحسن آرندی نائینی؛ جریانی از آخوندملاحسن آرندی نائینی رحمه‌الله در دستوری به به نقل مرحوم حاج آقا رحیم ؛ جریانی از شخصی که باطن مردم بی‌تربیت را در دیده بود؛ توصیه‌ای از مرحوم آیت‌الله پیرامون معاشرت و تاثیر نفَس مردم؛ حالات مرحوم آیت‌الله و جریانی از ایشان «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» ای هشام بپرهیز از مخالطت و مجالست یا مردم و انس با ایشان مگر اینکه بیابی در میان ایشان انسانی و ؛ بی‌عقل به درد نمی‌خورد: عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی
آیت الله شیخ عباس اخوان
قَدْرِ الْعَقْلِ ج۱ص۱۱؛ ارزش انسان با توجه میزان عقل شخص؛ الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى «إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» یعنی انسان از ناحیه او احساس کند؛ امین نسبت به : نقل از یکی از علما و نمازگزاران بازاری مسجدش!؛ امین نسبت به : انسان بد گاهی می‌خواهند دیگران را هم مثل خودشان کنند؛ هنر اینکه انسانی که بد است خودش را بد بداند و جواب یکی از علما به سوال انسانی که کار بدش را بد می‌داند؛ زینت دادن به اعمال بد: أَ فَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۱۴؛ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا علیه‌السلام:۱۸و۸۳؛ نمونه‌ای از نقشه کشیدن اشخاص بد برای گمراه کردن دیگران با نقل جریانی از مرحوم آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی و برخورد با رفیق طلبه خود پس از سالیان دراز «إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» با عاقل مأمون انس بگیر و از باقی مردم فرار کن همان‌گونه که از حیوانات درنده فرار می‌کنی [شام ۲۱ ماه مبارک رمضان] السلام علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین توسل به آقا امیرالمؤمنین و صلوات الله علیهم اجمعین غلام تو منم حسین اگرچه روسیاهم خودت می‌دونی عمریه عاشق یک نگاتم به جان زهرا مادرت، حسین بده پناهم می‌میرم از برای تو اگه کنی نگاهم چی کارکنم دوست دارم خدای تو می‌دونه در بگشا، عقده گشا، راهم بده تو خونه حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ «مُلقی فِی الارضِ جُثةً بِلا رَأسٍ وَ لاغُسْلٍ وَلا کفنٍ» ج۴۵ص۱۹۱ حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۲۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴ ارزانی شدن ها و خدا بر اساس ؛ گرفتن کریم از و برای عدم نعم الهی به علل مختلفی مثل اینکه اعطای نعم الهی تابع حکمت است؛ أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ (۱۷) وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ (۱۸) وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ (۱۹) وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ :۲۰؛ نعمت کردن؛ زندگی در راه خدا باعث آیات الهی می‌شود؛ انّ الله خلق آدم علی صورته؛ خلقت آدم و صدور جلوات از صورت آدم همان‌گونه که از خدا صادر شد؛ در عربی به معنای زندگی کردن است؛ تبیین چگونه و چه موقع به ظهور رسیدن آیات الهی در زندگی در مسیر خدای متعال با تمثیل قطار در ریل و قطار در خارج از ریل؛ انسان در خود همه و خوبی است و انسان در غیر شأن خود همه پستی و بدی است؛ انسان موقعی در مسیر است که مطابق و وجودی خودش باشد؛ سیر علی نبینا و آله و علیه السلام؛ قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ علیه‌السلام:۵۵؛ اشاره به دو انسان: و ؛ در انسان به جهت حفیظ بودن قرار داده شده است؛ کمال در انسان به است؛ هنگامی انسان می‌تواند مطابق بایسته‌ها و نبایسته‌ها عمل کند که اراده‌اش قوی باشد و تحت دانایی و توانایی قرار بگیرد؛ توانا بود هرکه دانا بود (منسوب به ) اشاره به دو صفت اراده و علم دارد؛ محور تمام کمالات در انسان به علم و اراده است و کمال این دو به حفظ و علم که خود حفیظ بودن هم تحت علیم بودن است؛ اگر دانایی در انسان بود توانایی به درد می‌خورد وگرنه توانایی سبب بدبختی انسان می‌شود غایة الغایات کمال در کلام امام علیه‌السلام: «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» در زندگی انسان از بهره می‌برد مگر به اینکه در یکی از دو حیثیت باشد: یا یا ؛ ضرورت به کارگیری و در مسیر کمال برای بهره بردن از زندگی؛ «لرجلین» یعنی دو قسم بهره‌ور: «لمستمع واع»: دانش‌آموزی گیرا و «عالم ناطق»: دانشمندی سخنگو؛ شأن والای دانش‌آموز گیرنده (=واع)؛ ذکر یکی از صفات علیه‌السلام در قرآن (اذن واعیة) است: الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هِیَ أُذُنُکَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) ج۱ص۴۲۳؛ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲: ما شما را از نجات دادیم و شما را بر کشتی نشانیدیم تا اینکه این نجات دادن ما شما را برای شما یادگاری بوده باشد؛ چه یادگاری‌ای؟ (= اینکه در نظر داشته باشید ما شما را وا نمی‌گذاریم و شما را نجات می‌دهیم)؛ این سخن الهی را آنکسی می‌گیرد که داشته باشد؛ شرایط گوش شنوا در انسان؛ وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (۱۶) وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ :۱۷؛ پس ای که صاحب گوش شنوا بودی این عالم روزی بساطش به هم می‌ریزد و آن روز آنکسی بهره‌مند است که شنوایی لازمه را داشته است «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» واع از وعی یعی به معنای گیرایی؛ شنوایی با و شنوایی بدون غفلت؛ وقتی انسان سراپا گوش است نکات را می‌گیرد مثل درسی که سیصد نفر هستند و چهار نفر بیشتر نمی‌شوند چون فقط این‌ها سراپا گوش بودند؛ قرار دادن آلات گیرایی در انسان: أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ (۸) وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ (۹) وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (۱۰) فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ :۱۱؛ گوش نکردن سخن منذران: تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ (۸) قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ :۹؛ گوش نکردن و نکردن: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ :۱۰
آیت الله شیخ عباس اخوان
«يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» باید در شنوایی یک گیرایی باشد؛ شدن اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم توسط کسانی‌که گوش شنوا نداشتند مثل کسانی که خانه آل الله علیهم‌السلام را آتش زدند؛ بهره‌مندی کسانی مثل و به علت وجود گوش شنوا در ایشان؛ تبیین بهره‌مندی در علم و کثرت و اینکه گاهی در تدریس برای خود مسأله‌ای روشن می‌شود؛ سخن مرحوم در احوالات مرحوم ج۲ص۶۷۵ به بعد؛ وصف انسانی که گوش شنوا ندارد یا عالمی ناطق و گویا نیست: لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ ۚ فَتَمَتَّعُوا ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ :۵۵؛ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ :۲۲ صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه حضرت زینب سلام الله علیها تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم تا تو به خاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو، آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه به شخص غائبی، در نظری مقابلم داس غم تو می‌کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو رفتم و دل بماند در سلسلۀ غمت گرو ای که مهار می‌کشی صبر کن و سبک برو کز طرفی تو می‌کشی وز طرفی سلاسلم دیوان یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا ج۴۵ص۱۱۵ حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۱محرم۱۴۴۵ ۱۷مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.........بسم الله الرحمان الرحیم......... با عنایت مادر سادات صدیقةکبری حضرت زهراء سلام الله علیها و با اجازه از قطب عالم امکان حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه آقا امام زمان (عج) و مدد امیر المومنین حضرت علی علیه السلام روضه و ذکرمعارف آل الله علیهم السلام بنفس دانشمند معظم آیت الله اخوان از شنبه ۱۲ آبان بمدت ۵۰ شب ساعت۲۲ ( به استثناء پنجشنبه ها) ‌ برادران خیابان مولوی بین خیابان وحدت اسلامی وخیابان ولیعصر(عج)خیابان تشکری موحد حسینیه اصحاب الحسین علیه السلام موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فراز قبلی مبنی بر بهره‌مندی از به سبب بود و در این فراز امام علیه‌السلام می‌فرمایند: برترین موهبت الهی به بندگان است چه اینکه علم به عقل فهمیده می‌شود؛ عقل آن حیثیتی و جایگاهی است که و خود را در آن می‌نماید و ظرف دانش در عقل است که این دانش در کجا و چگونه به کار می‌آید و در کل هر حیثتی دانش دارد با مقام عقل است پس برترین موهبت الهی عقل است؛ کسی که تمام نعم دنیوی را دارد ولی جهاز هاضمه را نداشته باشد یه کارش نمی‌آید؛ سخن ( ): «الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى» ریشه در کلام علیه‌السلام دارد فلذا گفته می‌شود در سخن اینان رگه‌های هست چون این سخنان در وجود ندارد بلکه این حرف‌ها را علیهم‌السلام می‌آموزد؛ کارکرد در و ؛ تفاوت خطوط در پیشانی و صورت انسان زنده و انسان مرده؛ فعالیت در هنگام خواب که تدبیر و و غیره را می‌کند که تمام این‌ها تابع در انسان است؛ انسان در خواب هم شاد است و انسان در خواب هم غمگین است؛ خواب انسان تابع این است که اگر اهل تباهی باشد خوابش هم در تباهی است و اگر اهل صلاح و سداد است خوابش هم در صلاح و سداد است؛ اشرف بودن خواب از بیداری چون انسان عاقل در خوابش نیز مشغول تبعیت از خود در بیداری است در حالی‌که انسان جاهل در بیداری‌اش هم در تباهی است؛ باطل محصولش خرابی است و فکر خراب محصولش تباهی است؛ عدم خواب در انسان عاقل «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» ای هشام چیزی بالاتر از عقل بین بندگان تقسیم نشده است، خواب عاقل افضل از جاهل است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه» هیچ پیامبری را خدا در میان اقوامی مبعوث نکرد مگر اینکه عقل او از تمام کوشش‌گران زمان خودش والاتر بوده است؛ جنبه‌ای که سبب دستگیری انسان از دیگران است است که این در علیهم‌السلام در بالاترین مقام عقلی است تا بتوانند مردمان را آنگونه که شایسته و بایسته است دستگیری کنند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن رایت حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۲محرم۱۴۴۵ ۱۸مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فضیلت ؛ بهره به مقام است؛ افضل خلائق الهی علیهم‌السلام هستند که ایشان بالاترین مقام عقلی را دارند؛ سیر عقلی در ؛ انبیاء علیهم‌السلام در مقام و هستند که همه‌چیز که لازم است را در اختیار مردمان قرار می‌دهند؛ ارتقای عقل مردم توسط انبیاء علیهم‌السلام؛ اهمیت و سیر در عقل؛ ضرورت انتقال مفاهیم عقلی به به با زبان طفولیت؛ مرور سیر جوامع بشری با مرور جریان فرزندان علیه‌السلام؛ غایت دوری از عقل در در هنگام عجز از خاکسپاری پیکر : فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ :۳۱؛ انبعاث کلاغ بر قابیل نشان از عدم ظرفیت قابیل به داشتن مربی انسانی؛ مزایای علم به و کریم: وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَىٰ ۗ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا :۳۱؛ روند و سیر انسان در طریق با آموزش دیدن از و حیوانات تا رسیدن به قابلیت استفاده از انبیاء علیهم‌السلام تا عقل مردمان در کمال بیشتری قرار بگیرد «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» خداوند هیچ نبی‌ای را مبعوث نکرد مگر اینکه بود؛ با عقل به ظهور می‌رسد؛ افضلیت عقل نبی از جمیع تلاش تلاشگران؛ ضرورت برای بهره‌وری از ؛ محاسن با ؛ گزارشی از مستندمانند محصول در مورد چوپان زاده‌ای نیمه وحشی که متحول شد و به دنبال رفت؛ نسبت انبیاء علیهم‌السلام با حالت پدر به فرزند است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» در باید به تعالیم انبیاء علیهم‌السلام مراجعه کرد تا به موفقیت رسید وگرنه خود صورت عمل نتیجه خاصی ندارد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۳محرم۱۴۴۵ ۱۹مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ هیچ بنده‌ای هیچ واجبی را نمی‌تواند به حق خودش ادا کند مگر آنگاه که در این واجب تفکر و تعقل کند؛ سوال از اینکه حق نماز چگونه ادا می‌شود پاسخی دارد ولی این کلام امام علیه‌السلام این‌جا این است که هیچ واجبی را به حق خودش نمی‌توانی ادا می مگر آنکه با عقل خودت سنجیده باشی آن را که این از تو چه می‌خواهد؟ وظیفه تو نسبت به این واجب چیست؟ چرا باید این را انجام بدهی؟؛ کردن یعنی بررسی کردن و زیر و رو کردن عمل و یافتن حکمت عمل که این عمل چرا واجب شده است و از من چه می‌خواهد «و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» هیچ بنده‌ای ادا نمی‌کند هیچ واجبی از واجبات الهی را مگر آن زمانی که در این واجب تعقل لازم را انجام داده باشد؛ عدم نیاز خدای متعال به اعمال ما؛ بازی در آوردن انسان برای چیزی که به صلاحش است؛ مفید بودن برای خود انسان؛ جریانی از جوانی که فرزندی نابینا پیدا کرد؛ ضرورت به دست آوردن اجزای معنوی با انجام دستورات برای عدم نقصان در آخرت؛ مناط شادی و غم در آخرت؛ وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا (۱۳) اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا :۱۴؛ تشکیل احزاب معنوی انسان به سود یا ضرر او؛ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ :۶۵؛ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا ۖ قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۲۱؛ اهمیت برای تقویت روح؛ و طمع انسان در امور نه امور معنوی؛ ضرورت تعقل در فرازهای عباداتی مثل ؛ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ :۴؛ روز فقط قیامت نیست بلکه همین الآن در جزای عمل خود هستی با داشتن در نماز که حاصل عمل تو بوده است؛ با بر یک یک مجموعه تعقل کرد مثل تعقل در مفاهیم و ؛ هر موقع انسان فهمید که و و دیگر و سیر به سوی زندگی دیگر یعنی چی آن‌وقت می‌فهمیم که معنای رحمانیت و رحیمیت خدا چیست؛ در عبادت انسان باید اول بفهمد که چه کاره است؛ نهی صلوات الله علیه بر بی حقیقت؛ وَ قَالَ (عليه السلام) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ. ح۴۱۷؛ از کلاه‌مالی فقط پف نم‌زدنش را یاد گرفته‌است ؛ جریانی از حالات شب بیداری مرحوم و گریه وی بر دلدادگی‌؛ وادی و وقت صرف کردن دل داده‌ام به یاری، شوخی‌کشی، نگاری مَرضیّةُ السَجایا مَحمودَةُ الخَصائل در عینِ گوشه‌گیری بودم چو چشمِ مستت و اکنون شدم به مستان چون ابرویِ تو مایل صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین شاهی که عنان عالمش بود به دست بر ناقهٔ بی‌عنان شدش اوج نشست این مفخر اولیا پس از ختم رسل معراج به ناقه کرد زین عالم پست روضه علیه‌السلام و اسارت آل الله علیهم‌السلام آن پردگیان که مهرشان چهره ندید چون مهر چهره گشوده گشتند پدید حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۴محرم۱۴۴۵ ۲۰مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
سه شنبه ۱۵آبان حدود ساعت ۲۰۴۵ :خ امام خمینی،نرسیده به میدان حر کوچه مبین علامت چراغ (برادران) حدود ساعت ۲۱:۴۵: خ مولوی،بین خ وحدت اسلامی و خ ولیعصر(عج)، ح تشکری موحدحسینیه اصحاب (برادران) @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام قال رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم: إذا رأيتم المؤمن صموتاً فادنوا منه، فإنّه يلقي الحكمة، و المؤمن قليل الكلام كثير العمل، و المنافق كثير الكلام قليل العمل.» ج۱ص۱۵۴ الهی گفتن؛ ظهور سخن گفتن در دو جهت: سخن به لسان و حدیث نفس کردن؛ امر و درونی است به اینکه انسان در درون خودش مطالبی را مرور می‌کند؛ تبیین حدیث نفس به مثال دنیایی به توفیق و موفقیت اشخاص موفق در امور مادی با حدیث نفس ایشان که سخن گفتن اینان با برای ارتباط با دیگران است ولی سخن درونی برای رسیدن به موفقیت است؛ اصل مطلب در لفاظی نیست بلکه در حدیث نفس و مرور درونی است؛ مشاهده حاصل درونی اشخاص به اثر بیرونی بزرگی سَراسَر به گُفتار نیست دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست منسوب به ظاهری نبودن که همان در فارسی است؛ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ :۸۲؛ امر درونی ایمان؛ سخن زیاد با دیگران در جواب یک احوالپرسی ساده یا برای به خود است یا برای و نسبت به دیگران است؛ نشان دادن آرامش به دیگران یا برای تلقین به خود است که این شخص در مراحل ابتدایی ایمان است یا برای خودنمایی به دیگران است که از صفات است. «إذا رأيتم المؤمن صموتاً فادنوا منه.» یعنی بسیار کم سخن؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله شیخ محمد و بیان علامه پیرامون ایشان؛ کلام تکان دهنده مرحوم آیت‌الله کوهستانی پیرامون حرف بی‌جا زدن؛ بیهوده حرف زدن است مثل خودفروشی تن؛ کلام مرحوم آیت‌الله آقا پیرامون مرحوم آیت‌الله ؛ ذکر برخی خصوصیات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ نقش بالای در صنف ؛ تقدم سنی و استاد دیدن آیت الله سید احمد خوانساری (مثلاً نزد ) بر مرحوم آیت‌الله ؛ مبارزه با مرحوم خوانساری؛ جریان رد و بدل شدن مرحوم آقای حکیم و مرحوم خوانساری «إذا رأيتم المؤمن صموتاً فادنوا منه، فإنّه يلقي الحكمة» اگر دیدید صموت و ساکت است به او نزدیک شوید که او را به تو می‌کند (که باز بحث سخن گفتن نیست)؛ تبیین القاء حکمت توسط مومن صموت با ذکر سیره مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و جریان شلوغ‌تر شدن نماز جماعت ایشان از نماز جماعت مرحوم آیت‌الله شیخ یزدی و واکنش مرحوم خوانساری؛ نقل آیت الله از مراجعت آیت الله سید احمد خوانساری از به ؛ جریان فعالیت مرحوم آیت‌الله با روز آخر عمر شریفشان (و سخن ایشان: آخوند تا زنده است باید کار خودش را بکند) دو صد گفته چون نیم کردار نیست منسوب به «و المؤمن قليل الكلام كثير العمل، و المنافق كثير الكلام قليل العمل.» مؤمن کم حرف می‌زند و کار زیاد می‌کند و منافق زیاد حرف می‌زند و کم عمل می‌کند؛ دقت در نشدن به کسی که زیاد حرف می‌زند چون شاید خود می‌داند؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله پیرامون شخصی که برخی رفتارها را داشته؛ ما وظیفه داریم به دیگران باشیم ولی باید خودمان را ببینیم که آیا واقعاً به حرف زدن داریم یا نه. صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین مقصد من، خواجه، مولای من است توشه من نیز تقوای من است در مناجاتم چو موسی با اله خلوت دل طور سینای من است می روان مرده‌ام را زنده کرد آری آری می مسیحای من است نشئۀ ناسوتم اندر خور نبود عالم لاهوت ماوای من است یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین روضه و علیهماالسلام تا چه کرد آن شیرخوار شیر خوی با امیر شیرخویان گفتگوی بانگ زد کای ساقی بزم الست شیرخوار از کودکی شد می پرست غیر دستت نیست جایی چون مرا بر به دستت نیست پایی چون مرا گر ندارم گردنی شمشیر جوی تیر عشقت را سپر سازم گلوی گر که‌ نتوانم‌ به‌ میدان تاختن‌ سوی میدان، جان توانم‌ باختن‌ یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ۲۵محرم۱۴۴۵ ۲۱مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
چهار شنبه ۱۶ آبان بمناسبت: ولادت حضرت زینب سلام الله علیها شروع جلسه حدود ۲۱:۳۰ پیش منبر حدود ۲۱:۴۵ فیض منبر حدود. ۲۲:۱۰ خ مولوی،بین خ وحدت اسلامی و خ ولیعصر(عج)،خیابان تشکری موحد حسینیه اصحاب(جلسه ویژه برادران) موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
951113-00-sokhanrani.mp3
52.66M
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان @veaaolelm
آیت الله شیخ عباس اخوان
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان #سخن
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم [سخنرانی در شب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها] وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ :۵۸ در این آیه مبارکه آمده غرض تربیت‌شدگان تحت حضرات علیهم‌السلام است به‌خصوص علیهم‌السلام؛ معنای تحت‌اللفظی آیه: سرزمین و شهر نیکو و خوب روئیدنی‌هایش به اذن پروردگار می‌روید و آن شهر و سرزمینی که ناپاک است پس از این سرزمین نمی‌روید مگر مختصری آن هم کم‌کم؛ تبیین شأن امامزادگان که بزرگی آن‌ها از ناحیه علیهم‌السلام به ما رسیده است؛ تفاوت تربیت‌شدگان تحت تربیت ولی خدا با دیگران؛ هر کدام می‌تواند انسان را زمین بزند چه از شاخه باشد مثل و و چه از شاخه مثل و و چه از شاخه مثل و و و علم و ؛ جریانی به نقل از به نقل از مرحوم آیت‌الله شیخ : ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محالِ؛ نقل جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ پیرامون پدرشان مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی در دوران جوانی و ارتکاب طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد در وادی انسان نباید دم بزند و باید کند قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا که دهانشان بسته باشد از دعا جریان صبر چهل ساله مرحوم آقای ؛ روایت دارد گاهی خدا از مومن بیست سال را می‌گیرد تا مبادا به عشق اشک ریختن رو به عبادت بکند؛ جریان قضا کردن نماز‌های تمام عمر توسط ؛ جریان به مرحوم قاضی توسط صلوات الله علیه میخانه، نه جای‌ افتخار است جای‌‌ گُنه است و سر بزیری‌ دخالت و در ؛ نقل از شخصی که توهم افضلیت در علم از حضرت عباس علیه السلام داشته است؛ دخالت بیشتر شیطان (نسبت به علوم کسبی) در مثل علم ؛ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ (۱۷۵) وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ :۱۷۶؛ وصف حال و و در کریم؛ قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِنْدِي ۚ أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا ۚ وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ :۷۸؛ قارون؛ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ۖ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ :۷۶؛ نزد اهل معروف به است؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی پیرامون کسی که صاحب کرامت شده؛ شدید اهل علوم وهبی از دیگران؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله و جریان عمل جراحی ایشان و اجازه ندادن به بیهوش کردن ایشان به علت عدم بطلان و فسخ ایشان به وکلایشان؛ وصایت مرحوم آیت‌الله برای مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و نقل‌های ایشان در مورد ماترک مرحوم خوانساری و حالات روزهای پایانی عمر ایشان؛ جریانی منقول از آیت الله در هنگام تحصیل خصوصی نزد آیت الله سید احمد خوانساری و واکنش ایشان به اذیت‌های همسرشان و نقل دیگری از مرحوم آیت‌الله در این مورد؛ پیام تسلیت مرحوم امام برای رحلت مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری: ‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏‏‏انا لله و انا الیه راجعون‏ خبر رحلت مرحوم مغفور آیت الله خوانساری ـ رحمة الله علیه ـ موجب تأسف و‏‎ ‎‏تأثر گردید. این عالِم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزه های علمیه و‏‎ ‎‏مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس و تربیت و‏‎ ‎‏علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه ها دارد؛ چه که با رفتار و اعمال خود و‏‎ ‎‏تقوا و سیرۀ خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود.
آیت الله شیخ عباس اخوان
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان #سخن
از خداوند تعالی‏‎ ‎‏برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه های علمیه صبر و اجر‏‎ ‎‏خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ج۱۹ص۱۲۸؛ نقل آقای در مورد فرمایش مرحوم امام پیرامون شک در ( ) مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله شیخ در مورد حالات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش سید پیرامون صعوبت تشخیص و عدم شرط بودن کرامات (که حتی ممکن است به دست نیز رسیده باشد): «و اما استاد عامّ‌ شناخته نمى‌شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنيّه و ملاحظۀ تماميّت ايمان جوارح و نفس او. و زينهار به ظهور خوارق عادات و بيان دقائق نكات و اظهار خفاياى آفاقيّه و حباياى انفسيّه و تبدّل بعضى از حالات خود، به متابعت او فريفته نبايد شد، چه اشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقائق و عبور بر ماء و نار و طىّ‌ زمين و هوا و استحضار از آينده و امثال اين‌ها در مرتبۀ مكاشفۀ روحيّه حاصل مى‌شود و از اين مرحله تا سر منزل مقصود راه بى‌نهايت است. و بسى منازل و مراحل است، و بسى راهروان اين مرحله را طىّ‌ كرده و از آن پس، از راه افتاده به وادى دزدان و ابالسه داخل گشته، و از اين راه بسى كفّار را اقتدار بر بسيارى از امور حاصل بلكه از تجلّيات صفاتيّه نيز پى به وصول صاحبش به منزل نتوان برد. و آنچه مخصوص واصلين است تجلّيات ذاتيّه است و آن نيز قسم ربّانيّه‌اش، نه روحانيّه.» صص۱۶۸-۱۷۰؛ قسم سوم علوم که منأش مثل علوم کسبی و علوم وهبی دیگر حسب و ریاضت نیست است؛ صاحب علم لدنی به هر اندازه به مبدأ تعالی نزدیک شود در او آثار خدایی به جلوه می‌رسد؛ و روى الحافظ البرسي قال: ورد في الحديث القدسي عن الرب العلي انه يقول: عبدي أطعني أجعلك مثلي... تألیف مرحوم شیخ ص۲۸۴؛ فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا :۶۵ قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا که دهانشان بسته باشد از دعا علیهم‌السلام ( ) علم لدنی است؛ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَیْفَ کُنْتُمْ حَیْثُ کُنْتُمْ فِی الْأَظِلَّةِ فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ کُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَیْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَیْرُنَا فِی ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ وَ مَا مِنْ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا ذِی رُوحٍ غَیْرُنَا حَتَّی بَدَا لَهُ فِی خَلْقِ الْأَشْیَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ کَیْفَ شَاءَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ غَیْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَی عِلْمَ ذَلِکَ إِلَیْنَا. ج۱ص۴۴۱؛ اثرات نزدیکی به ائمه اطهار علیهم‌السلام در ظهور آثار؛ تنها صاحب شأنی که نزدیک ائمه اطهار علیهم‌السلام هست دارد این است که از منبع خودش فاصله بگیرد فلذا وقتی حضرت به علیهماالسلام در فرمود من می‌روم و تو می‌مانی حضرت زینب سلام الله علیها افتادند؛ سفارش سیدالشهداء به حضرت زینب سلام الله علیهما در مورد نگهداری و حفظ علیه‌السلام هر کجایی سخن از رب بوده همه‌جا جلوه زینب بوده از ازل رب که خدایی می‌کرد زین أب جلوه‌نمایی می‌کرد عدم دسترسی به حضرت سجاد علیه‌السلام به علت ممانعت زینب کبری سلام الله علیها و دخالت ؛ رها کردن تجهیز و تکفین و تدفین سیدالشهداء علیه‌السلام به علت تعارض با حفظ جان امام دیگر این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش این مهر سپهر حلم و گردون وقار می‌ریخت زدیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روا شد یه زمین بی‌صبر و قرار لیک با صبر و قرار تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست چون دید سرش بریده از راه قفاست وان پیکر انورش لگدکوب جفاست دانست یقین که باشد این جسم امام زیرا که بلا همیشه بر اهل ولاست صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
جلسه هفتگی هیئت الزهراء(۱۷ آبان) حدود ساعت ۲۲ با موضوع شرح زیارت امین الله بکلام دانشمند معظم آیت الله اخوان برقرار میباشد میدان قیام،بعد از پل ری،خیابان ری،حسینیه همدانیها(جلسه ویژه برادران می‌باشد) موقعیت: https://nshn.ir/85Qbv8tjexuoX0 @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ بالذات و فارغ از اینکه این دارا باشد یا ندار یا زشت باشد یا زیبا؛ مجذوب شدن انسان به علم؛ عالم منحرف با جذبه‌ای که در علمش دارد می‌تواند عده‌ای را به انحراف بکشد؛ فرمایش صلوات الله علیه پیرامون علت مردم به علت ممزوج شدن و با همدیگر: فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ خطبه ۵۰؛ گمراهی با جذبه‌ای که مربوط به ناخالصی در عالم ربطی نه به بدی در علم زیرا علم بدی ندارد؛ انسان بالذات در پی علم و دانستن و کشغ حقیقت و نفس الأمر است و اگر انسان سستی در کسی علم می‌کند چون مقدمات علم را ندارد و اگر مقدمات را داشته باشد به دنبال علم می‌رود؛ جریانی از سیره شخصی که از های ( ) سنتی بود؛ تبیین ممزوج کردن حق و باطل در و ؛ اعمال بد عالم برگرفته از علم او نیست بلکه برگرفته از اوست ولی دیگران همراه با گرفتن علم او این بدی‌های در عمل او را هم می‌گیرند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي» ای هشام خدای متعال به علیه‌السلام وحی کرد که به بندگانم بگو (این وحی برای رسیدن پیام به بندگان بوده)؛ گستره مبحث در و اینکه عدالت در هر طائفه‌ای فرق می‌کند مثل فرق عدالت مورد نیاز بین و و صاحب فتوا؛ شرطیت (= مکبا علی الدنیا) نبودن : فلا یجوز علی الأحوط تقلید المفضول مع التمکن من الأفضل و أن لا یکون متولدا من الزنی و أن لا یکون مقبلا علی الدنیا و طالبا لها مکبا علیها مجدا فی تحصیلها ج۱ص۹؛ مرحوم آیت‌الله شیخ : فلانی عادل پدرسوخته‌ایست «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا» نخی از دنباله‌روی عالم مفتون شده به ؛ به دنیا یعنی شیفته و شیدای دنیا؛ مفتون به دنیا خلاف عدالت نیست ولی را نمی‌شود از او گرفت زیرا در لابلای دین به تو دنیاطلبی را هم می‌آموزد و خودبه‌خود این‌گونه می‌شوی؛ خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله ؛ خاصیت زرق و برق دنیا انسان به آن است؛ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ :۱۳۱؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا :۷۴ «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» به بندگان من بگو بین من و خودشان عالمی را که شیفته دنیاست قرار ندهند که این عالم سبب می‌شود شما از یاد خدا باز بمانید؛ جریان سفر به و گذر از و ملاقات با مرحوم تألیف ناصرالدین شاه؛ و ملاهادی سبزواری؛ قسمتی از نقل از ملاقات ملاهادی سبزواری با ناصرالدین شاه «... شاه می گوید: من گفتم كه بفرمایید ناهار بیاوردند تا خدمت شما صرف طعام هم كرده باشیم. حاجی، بدون این كه از محل خود حركتی بكند خادم خود را امر به آوردن ناهار كرد، خادم فوراً یك طبق چوبین با نمك و دوغ و چند قاشق و چند قرص نان پیش ما گذاشت، حاجی نخست آن قرصها را با كمال ادب بوسید و بر رو و پیشانی گذاشت و شكرهای بسیار از ته دل بجا آورد، سپس آنها را خورده كرده و توی دوغ ریخت، یك قاشق پیش من گذاشته و گفت شاها بخور كه نان حلال است، زراعت و جفت كاری آن دسترنج خودم می باشد، شاه گوید من یك قاشق صرف كردم، دیدم كه خوردن آن برای من دشوار است، اینك بعد از اجازه بقیۀ آن قرصها را به دستمالم بسته و به پیشخدمت دادم كه موقع مرض و كسالت یكی از افراد خانواده سلطنتی از آن نان حلال استشفا نمایند» تألیف محمد علی صص۴۲۴-۴۲۵؛ جریان درویشی که طلب سالیانه خیک روغن از ملاهادی سبزواری می‌کرد؛ یکی به مکبا علی الدنیا است و یکی به ؛ ملاک
آیت الله شیخ عباس اخوان
دنیاطلبی داشتن و نداشتن نیست بلکه ملاکش و دل‌ندادگی به دنیا است که این در عمل خودش را نشان می‌دهد؛ جریان فروش باغ توسط سیدالشهداء علیه‌السلام به والی و مطرح شدن احیای پیمان توسط سیدالشهداء علیه‌السلام تألیف ج۱ص۱۴۲؛ آزاد کردن غلام و بخشش باغ به او توسط سیدالشهداء علیه‌السلام علیه‌السلام تألیف ج۱صص۲۲۲-۲۲۳؛ نکردن علیه‌السلام از معتقدات است؛ دلدادگی دنیا در کلام و سخن آثارش را نشان می‌دهد و با علمش نفوذ در طرف مقابل می‌کند و این هم مثل او می‌شود صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۶محرم۱۴۴۵ ۲۲مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110