📌 قاعده #نفی_سبیل
🍁 امروز کلیپی در گروه ها به دستم رسید که قسمتی از صحبت های آیت الله خامنه ای درباره ی وحدت جهان اسلام و توطئه دشمنان علیه کشورهای اسلامی بود. ابتدا تصورم این بود که محتوا مربوط به دیدار اخیر (در 17 ربیع) است؛ اما با جست و جو متوجه شدم مربوط به دیدار #آقا با مسئولان و دست اندرکاران حج بود؛ آن هم در تاریخ 31/5/94 .
🍁 محتوای این فراز، به شرح ذیل است: «کشورهای اسلامی، امروز با توطئه مواجهند؛ این را میفهمیم یا نه؟ امروز نه علیه شیعه، نه علیه ایران، نه علیه فلان مذهب خاص، [بلکه] علیه اسلام توطئه است. چون قرآن مال اسلام است؛ آن مرکزی و کانونی که فریاد میزند «لن يجعل الله للكافرين علي #المسلمین سبيلا» که تشیّع نیست؛ آن #قرآن است، آن اسلام است؛ لذا با آن مخالفند. با هر مرکزی، با هر حنجرهای که مردم را و ملّتها را بیدار کند مخالفند؛ با هر دستی که با استکبار دربیفتد مخالفند و آن دست دست اسلام است، آن حنجره حنجرهی اسلام است؛ [لذا] با اسلام مخالفند.»
🍁 در کلیپ مذکور، فراز «لن يجعل الله للكافرين علي المسلمین سبيلا» را دستمایه شیطنت قرار داده و اینطور نشان داده بود که رهبری برای توجیه نظر خود و برای تثبیت موقعیت جهان اسلامی خود (!) دست به دامن #تحریف آیه شده اند. چرا که در آیه 141 سوره نساء، می فرماید «لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکٰفِرینَ عَلَی المُؤمنینَ سَبیلاً»، نه «المسلمین».
🍁 اما واقعیت آن است که تحریف و اشتباهی در بین نیست. در واقع ایشان به قاعده فقهیه «نفی سبیل» که قاعده ای قرآنی محسوب می شود اشاره کرده اند؛ نه آیه 141 سوره نساء که از ادلّه ی قاعده ی مذکور است.
🍀 توضیح اینکه یکی از قواعد فقهی مشهور نزد فقیهان مسلمان، قاعده ی «نفی سبیل» است. مفاد این قاعده، نفی سلطه و جعل سبیل کافران بر مسلمانان است.[1] بسیاری از فقها و اصولیون معتقد به اجماع قطعی برای این قاعده هستند و در ابواب مختلف فقه #شیعه و #اهل_سنت، کاربرد فراوان و گسترده دارد. هرچند برای این قاعده، دلیل های متعدد عقلی و نقلی و اجماع وجود دارد، اصلی ترین سند آن، آیه شریفه 141 سوره نساء است. سندبودن این آیه برای قاعده مذکور به حدی است که برای عنوان و اسم قاعده، از الفاظ به کار رفته در آیه استفاده شده است. در گزارش ها، آثار و افواه، از این قاعده گاهی با تعبیر «نفی السبیل للکافرین علی #المومنین » و گاهی با تعبیر «نفی السبیل للکافرین علی #المسلمین » یاد می شود.[2]
🍁 بنابراین، تعبیر مورد استفاده رهبری، اشاره به این قاعدهیِ مشهورِ فقهیِ برآمده از قرآن بوده؛ نه آیهی 141 سورهی نساء که اصلیترین دلیل آن محسوب میشود.
[1] مصطفوى، محمدكاظم، القواعد الفقهية، قم، چاپ اول، 1426 ق، ج1 ، ص293 ؛ بجنوردى، حسن، القواعد الفقهية ،قم، چاپ اول، 1377 ش، ج1 ، ص187.
[2] همان؛ فقه و حقوق قرارداد ها (ادله عام قرآنی)، ابوالقاسم علیدوست، ص409-410.
[ #فقه #شبهه #قرآن #قاعده_فقهیه #یادداشت #یادداشت_آزاد #آقا ]
🌐 @aliebrahimpour_ir [96.9.18]
عقل یشمی خالخال پشمی
✅ انواع جملات در پاراگراف پشتیبان #جزوه #یادداشت_شخصی #نویسندگی / #پاراگراف_نویسی / #مقاله / #مقال
📌توضیحی درباره #پاراگراف_نویسی
🖊اصل و قاعده اولیه در نوشتن #پاراگراف_ساختارمند، این است که هر #پاراگراف ، موضوع جزئی و مشخصی دارد و درباره ی آن موضوع جزئی، محتوایی را بیان می کند. موضوع و محتوای بیان شده درباره ی آن، در جمله ی به نام « #جمله_موضوع » قرار می گیرند.
🖊جمله موضوع، عموما در ابتدای پاراگراف قرار می گیرد. اما جمله موضوع نیاز به بسط و توضیح دارد.
🖊جملاتی که جمله موضوع را #بسط و توضیح می دهند، « #جملات_پشتیبان » نامیده می شوند. گاهی خود این جملات پشتیبان، نیازمند توضیح هستند. اینجاست که « #جملات_پشتیبان_فرعی (پشتیبان پشتیبان)» نوشته می شوند.
🖊در پایان نیز، « #جمله_نتیجه » قرار می گیرد و محتوای پاراگراف را با تعبیری متفاوت، بازنویسی می کند.
✅ سه نکته:
🔸این قاعده ی اولیه در پاراگراف است. مثل تمامی هنرها، در اینجا هم نویسنده بعد از اینکه مسلط بر قاعده اولیه شد، می تواند در ساختار دست ببرد. اما در نوشته های علمی، تا آنجا که می شود، باید ساختار اصلی را حفظ کرد.
🔸اینکه چگونه می توان جمله موضوع را #بسط داد، روش های مشخص شده ای دارد و قابل آموزش است. جزوه ی مربوط به روش های بسط پاراگراف را هم قبلا در کانال قرار داده بودم.
🔸کسی که نوشتن #پاراگراف_ساختارمند را یاد بگیرد، تا نوشتن مقالات کوتاه، راهی ندارد.☺️👌
[ #آموزشی | #آموزش_نویسندگی |#نویسندگی / #پاراگراف_نویسی / #مقاله / #مقاله_نویسی / #آموزشی / #نگارش / #آموزش / #آموزشی ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 #مهندسی_معکوس_کتاب
[ #ادبیات #کودک_و_نوجوان ]
🔰مشخصات #کتاب :
🔸 «برگ» / کتاب شکوفه (انتشارات امیرکبیر) / نویسنده: بنیاد هنر دینی الرضا / مخاطب: سری الف /24 صفحه
🔰دو خطی #داستان :
🔸برگ پاییزی که با ناراحتی به خاطر باد شدید از درخت (مادرش) جدا شده، فکر می کند مفید نیست؛ اما می فهمد سایر برگ ها، دارند کارهای مفیدی انجام می دهند. به دنبال کار مفید می گردد و می فهمد جنگلبان مریض، هیزم ندارد. با دوستانش، خودشان را در آتش می اندازند تا اتاق گرم شود.
🔰 #تحلیل ساختاری و #طرح_داستان :
🔸 0-مقدمه: باد با بی رحمی برگ ها را می کند.
🔸 1-عدم تعادل و گره اول: برگ جدا می شود و درخت می گوید: «خدایا خودت مراقب بچه ام باش و سرنوشت خوبی برایش در نظر بگیر.» [تعادل در پیش مادر بودن تعریف می شود؛ پس جدا شدن از درخت، عدم تعادل است.]
🔸 2-اتفاق: بر اثر اتفاق (یعنی بدون علت مشخص) بر اثر حرکت باد، به جایی می رود و با برگ های دیگر آشنا می شود.
🔸 3-گره دوم: «حس مفید نبودن» => گریه برگ و بیان مشکلش: «ما بدون مادر (درخت) به درد نمی خوریم و خشک و نابود می شویم.»
🔸 4-مخالفت برگ های دیگر و بیان اینکه هر کدامشان چه کارهای مفیدی انجام داده اند (برگ توت، چنار، انگور و بید)
🔸 5-خود مفیدپنداری برگ و گشتن به دنبال کار مفید.
🔸 6-اتفاق: پیدا نکردن کار مفید و دیدن اتفاقی کلبه جنگبان مریض با اجاق تقریبا رو به خاموشش.
🔸 7- راه حل رسیدن به تعادل: پیشنهاد به دوستان دیگرش مبنی بر سوختن جمعی و جبران کردن محبت های جنگلبان با مادرمان.
🔸 8-رسیدن به تعادل: همگی خود را می سوزانند و از نسیم می خواهند کارشان را به بقیه خبر دهد که "همیشه و همه جا می توانند مفید باشند و دیگران را خوشحال کنند."
🔸 9-پایان بندی: جنگل بوی برگ های سوخته را می گیرد و درخت (مادرها) خوشحال می شوند و آرزو می کنند بهار بیاید تا دوباره پُر برگ شوند.
🔰نقد و ملاحظات:
🔸 1.گره های اصلی داستان، با «اتفاق» حل می شود (ضعف پیرنگ)
🔸 2.ادبیات و نوع واژه گزینی، قطعا مناسب سری الف نیست.
🔸 3.دیالوگ ها -خصوصا دیالوگ های اصلی- به شدت ضعیف و غیرکارشناسی طراحی شده اند.
🔸 4.مشخص نیست چرا به کرّات در داستان، از «باد» به بدی یاد می شود: خودخواه، بی رحم، مغرور.
🔸 5.برگ ها خودشان را می سوزانند؛ اما مشخص نیست چرا از عبارت «از بین بردن» استفاده می کند. این در حالی است که در صفحه ی بعد، از کار آنها به صراحت به عنوان «ایثار و فداکاری» یاد می شود.
🔸 6.برگ کوچولو در توجیه دوستانش می گوید: «همه شما کارهای مفیدی انجام داده اید که کسی جز خودتان ندیده، الان بهترین فرصت است که همگی با سوزاندن خودمان، در اجاق جنگلبان، او را از سرما نجات دهیم.» با توجه به مرحله ی «رسیدن به تعادل» که از نسیم می خواهد داستان سوختنشان را به گوش بقیه برساند، مشخص نیست که چرا «اعلام کار خوب و مفید به دیگران» خوب انگاشته شده و «عدم اطلاع دیگران از کار مفید» بد القا می شود.
🔸 7.تلاش نویسنده، برای تقریر مضمونی سخت و پیچیده در قالب داستانی کودک، واقعا قابل ستایش است.
🔸 8.داستان را می شود بر مضامین متفاوتی منطبق کرد: قوس صعود و نزول در عرفان، شهادت در راه وطن، ضرورت مفید بودن و...
🗓 نگارش در: 20 آذر 1396
🔗 https://www.instagram.com/p/BcdN0FDgq9l
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 #مهندسی_معکوس_کتاب
[ #ادبیات #کودک_و_نوجوان ]
🔰مشخصات #کتاب :
🔸 «دم مارمولک» / نوشته شهلا بارفروش / شکوفه (امیرکبیر) / رده سنی ب، ج /32ص.
🔰دو خطی #داستان :
🔸 مار آبی می خواهد مارمولک را بخورد؛ مارمولک فرار می کند ولی دمش کنده می شود و ناراحت. پروانه با کمک حشرات دیگر سراغ خاله کفشدوزک می روند تا از او کمک بگیرند که دم مارمولک را بدوزد. اما به آنها میگوید لازم نیست، چون دم جدیدی برایش در می آید.
.
🔰 #تحلیل ساختاری و #طرح_داستان:
🔸 0-مقدمه: مار آبی به دنبال خوردن قورباغه است؛ اما دستش نمی رسد و سراغ مارمولک می آید.
🔸 1-گره اول (عدم تعادل): خودش را نجات می دهد، ولی دمش کنده می شود. [کنده شدن دم => ناراحت شدن]
🔸 2-پیشنهاد برای حل مسئله: پروانه به کمکش می آید که بروند پیش کفشدوزک.
🔸 3-گره دوم: مارمولک بدون دمش نمی تواند راه برود.
🔸 4-پروانه تنهایی می رود. در باغ سنجاقک را می بیند؛ از او می پرسد؛ با هم به گلزار می روند.
🔸 5-زنبور را می بینند؛ شب را در گلزار استراحت می کنند؛ فردا صبح سه تایی به چمنزار می روند.
🔸 6-ملخ را می بینند؛ ملخ می گوید که سوسک، دیروز در گندمزار، کفشدوزک را دیده؛ با هم به گندمزار می روند.
🔸 7- در گندمزار، کفشدوزک را می بینند؛ از او می خواهند که بیاید و دمش را بدوزد.
🔸 8-راه حل برای رسیدن به تعادل: می گوید لازم نیست. خدا طوری مارمولک را آفریده که دوباره دم در می آورد.
🔸 9-شب را آنجا می خوابند و صبح حرکت می کنند.
🔸 10-ملخ در چمنزار می ماند و به مارمولک سلام می رساند.
🔸 11-شب را در گلزار می مانند. زنبور سلامش را می رساند
🔸 12-صبح به باغ سیب می روند. سنجاقک می ماند و سلام می رساند.
🔸 13-پروانه تنها به برکه بر می گردد.
🔸 14-حل مسئله: می بیند مارمولک خوشحال است و دارد بازی می کند. چون دم در آورده.
🔸 15- پایان بندی: پروانه جریان سفر را تعریف می کند. مارمولک خوشحال می شود چون هم دم در آورده و هم چند دوست جدید پیدا کرده. پروانه هم خوشحال می شود و می خوابد.
🔰نقد و ملاحظات:
🔸 در طرح، از عنصر تکرار و چرخش استفاده شده.
🔸 داستان زیادی کش آمده.
🔸 پایان بندی بسیار ساده است.
🔸 (نتیجه از سه مورد قبلی) => داستان مناسب سری الف است؛ نه ب یا ج.
🔸 مضمون: دوستی و رفاقت و کمک/ ساختار بدن مارمولک(!) / آموزش جایگاه هر حیوان در جنگل (اما مگر جایگاه پروانه در کنار برکه است؟ قاعدتا باید سنجاقک در کنار برکه می بود!)
🔸 وقتی به کفشدوزک می گویند «خاله»، توقع نداریم او بقیه را «دوستان» خطاب کند. قاعدتا باید بگوید «بچه ها».
🔸 کتاب شماره صفحه ندارد.
🔗 https://www.instagram.com/p/Bcf4qEhgBn4 [96.9.20]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 #مهندسی_معکوس_کتاب
[ #ادبیات #کودک_و_نوجوان ]
🔰مشخصات #کتاب :
🔸 «خسیس و سکه هایش» [قصه هایی از بوستان] / مژگان شیخی / قدیانی / رده سنی ب،ج / 12ص.
🔰دو خطی #داستان :
🔸 تاجر خسیسی که پول هایش را خارج شهر انبار می کند. یک شهب پسرش با دنبال کردن او، جای سکه های طلا را می فهمد و در فرصت مناسب همه را برمیدارد و خرج خانواده می کند. پدر بعدا متوجه می شود و با ناراحتی به خانه آمده از کار پسرش مطلع می شود و برای آبروی رفته اش، گریه می کند.
🔰 #تحلیل ساختاری و #طرح_داستان:
🔸 1-مقدمه و عدم تعادل: مرد تاجری که خسیس بود و خانواده اش با بدبختی هرچه تمام تر زندگی می کردند. مرد همیشه به خانواده می گوید که هیچ پولی برای خرید ندارد.
🔸 2- مرد حتی یک روز کفشش را می فروشد تا مقداری گوشت بخرد.
🔸 3-پسر از ناراحتی، شب خوابش نمی برد.
🔸 4-می بیند که نیمه شب، پدر از خواب بیدار شده و بیرون می رود.
🔸 5-او را تعقیب می کند و می بیند در خرابه ای، مقدار زیادی سکه در دیگ مخفی کرده است.
🔸 6-راه حل: به خانه بر می گردد و تا صبح فکر می کند
🔸 7-فردا شب سراغ دیگ می رود و کل طلاها را بر می دارد و جایش سنگ می گذارد.
🔸 8-کل سکه ها را در مدت کوتاهی، خرج لوازم و نیازهای خانواده می کند و به پدر و مادرش می گوید که پول ها را قرض گرفته.
🔸 9-نقطه اوج: چند روز بعد، پدر سراغ سکه ها می رود و جای طلا، سنگ را می بیند و با گریه به خانه بر می گردد.
🔸 10-به سر و صورت می زند و می گوید همه زندگی ام از دستم رفت.
🔸 11-پسر به پدر می گوید، وقتی پول را خرج نکنی، چه فرقی بین طلا و سنگ است؟
🔸 12-پایان بندی: پدر، می فهمد قرضی در کار نبوده. خانواده هم دروغ پدر را متوجه می شوند. مرد فقط گریه می کند به خاطر طلاها و آبروی رفته اش پیش خانواده.
🔰نقد و ملاحظات:
🔸 جملات اضافه و تکرار در عبارات، زیاد است.
🔸 قصه حکمت آموز است؛ به داستان تبدیل نشده.
🔸 ریتم داستان در ابتدا کش دار و آرام ولی ناگهان در صفحه آخر تند و شدید می شود!
🔰بررسی نهایی:
🔸 اصل حکایت را در بوستان پیدا کردم. حکایت 20 از باب دوم. کاملا مشخص است که داستان سازی نویسنده از این حکایت، به هیچ وجه قابل قبول نیست. زیرا متن نگارش شده، صرفا بازنویسی متن بوستان نیست که بتوانیم از ضعف ساختاری آن چشم پوشی کنیم. بلکه اثر به عنوان بازطراحی برگرفته از بوستان نگارش شده. در چنین بازطراحی ای باید ساختار و قوام داستانی به اثر داد. پایان بندی داستان شدیدا ضعیف است. نکات اضافه ای هم که در بالا اشاره شد، نمونه ای از تلاش نوشته برای قرار دادن اجباری معانی ابیات در متن داستان است و باعث خراب شدن داستان شده.
🔸 حتی از غنای ادبی خود عبارات بوستان، برای داستان استفاده نکرده است. مثلا در متن صرفا به سنگ و طلا اشاره می کند؛ در حالی که سعدی تشبیه زیبایی دارد و طلای زیرخاک را به طلای درون معدن که هنوز استخراج نشده تشبیه می کند: «زر اندر کفِ مرد دنیا پرست/ هنوز ای برادر به سنگ اندر است.»
🔗 https://www.instagram.com/p/BclB5mBgBMr [96.9.21]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺 [ #حرفای_خدا ] 🌺
📌 #دوس_داری_اینطوری_بشه؟
🔸أ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ 🍇
🔸تجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ 🌊
🔸لهُ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ 🍑🍎🍓🍋 😋
🔸و أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ 👨👧👦
🔶فأَصابَها إِعْصارٌ فيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ ؟!؟ 🌪🔥😳
🔸كذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ 🤔 (266-بقره)
🔹 هیچکدامتان دوست دارد باغ خرما و انگوری داشته باشد 🍇
🔹که زیر درختاناش جویها روان است 🌊
🔹و برایش در آن باغ میوه های دیگری هم هست 🍑🍎🍓🍋😋
🔹وآنوقت، درحالیکه دوران پیریاش فرا رسیده و بچههایی ناتوان دارد، 👨👧👦
🔷ناگهان #گردبادی_سوزان آن باغ را نابود کند؟!؟ 🌪🔥😳
🔹خدا آیات و احکامش را اینطور برایتان توضیح میدهد تا به #فکر فرو بروید. 🤔 (ترجمه #علی_ملکی )
✅ پ.ن: کسی هم که کمکهای خود به دیگران را با #خودنمایی و #آزار همراه کند، اعمالش را نابود ساخته است و دیگر راه جبرانی ندارد. 🏻♂️
[ #قرآن | #تامل | #حرف_خدا ]
[ #آیه_تصویری | #تصویر_سازی_قرآن ]
[ #ترجمه_خواندنی #پیام_رسان #باقرآن ]
[ #صاد #ذی_الذکر #بی_واسطه_با_خدا ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺 [ #حرفای_خدا ] 🌺
🌺 #آخرین_حرف_خدا 🌺
🔸و اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ 😯😓😥
🔸ثمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (281-بقره)
🔹 #بترسید از روزی که بهسوی خدا برِتان میگردانند! 😯😓😥
🔹بعد، در #عدالت محض، کارهای هرکس را کامل به او پس میدهند. (ترجمه #علی_ملکی)
💠 پ.ن: این آخرین آیهای است که بر پیامبر (ص) فرستاده شده. یعنی #آخرین_حرف خداست و به دستور الهی بهعنوان آیه 281 سورهی بقره قرار گرفته است.
[ #قرآن | #تامل | #حرف_خدا ]
[ #ترجمه_خواندنی #پیام_رسان #باقرآن ]
[ #صاد #ذی_الذکر #بی_واسطه_با_خدا ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
#توییت
💠 موهامون داره سفید میشه؛ لوسبازیها و قِروفِر و اداواطوارامون کم نمیشه...!
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 ترس از #زلزله
🔸عنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: لَمْ يَقُلْ أَحَدٌ قَطُّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَنَامَ «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ...» فَسَقَطَ عَلَيْهِ الْبَيْت (من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص471)
🔹امام رضا علیهالسلام از پدرشان نقل میکنند: «تاکنون کسی آیه 41سوره فاطر را هنگام خواب تلاوت نکرده، مگر اینکه هرگز خانه بر سرش خراب نشده است.»
✅ إنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً (41-فاطر)
🔻 خدا آسمانها و زمین را حفظ میکند تا از مدار خودشان منحرف نشوند. اگر هم منحرف بشوند، کسی جز خدا نمیتواند حفظشان کند. بله، او بردبار آمرزنده است. (ترجمه #علی_ملکی )
🌐 @aliebrahimpour_ir
مِى بياور؛ كه ننازد به گُلِ باغِ جهٰان /
هر كه غارتگرىِ بٰادِ خزانى دانست
- #شعر #حافظ ؛ #غزل 48.
🌐 @aliebrahimpour_ir
❄️ #زمستان_نویسی ❄️
بیچاره #زمستان !
اسمش بد در رفته،
به سردی؛
به ناامیدی.
مگرنه، اگر راستش را بخواهید،
بهترین فصل است.
زمستان، «رو» بازی میکند؛
ظاهرش سردترین؛
اما گرمترین فصل است.
چون گرماها را نشان میدهد.
خودش را بدنام کرده تا نشانمان بدهد:
سردهای #گرم_نما را
و گرمهای #واقعی را.
زمستان، تنها فصلی است که میتواند این کار را بکند؛
خب مگر عیار گرمی،
جز در دل سردی، مشخص میشود؟؟
زمستان با اینکار،
متواضعانه امیدوارترمان میکند به زندگی؛
تا از گرمنماها،
به گرماهای واقعی فرار کنیم...
#زمستان عزیزم؛ دوستت دارم.💙
[ به جای #دلنوشته ]
[96.10.1 - 2:00 بامداد]
🌐 @aliebrahimpour_ir
#توییت
💠 #خوش_بختی یعنی استادِ #اولین_کلاس صبحات، عضو هیئت علمی باشه و از اول ترم، #شنبه ها رو تعطیل کرده باشه.😇
انصافا فقط اینطوری یکم از زهرِ شنبه صبحها، گرفته میشه. 😐
#شنبه_خر_است 🐴
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺🌹
🌹
به دُرْد و صاف تو را حکم نیست؛ خوش دَرکَش/
که هر چه ساقی ما کرد، عین اَلطاف است
- #شعر #حافظ ؛ #غزل 44.
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 کتاب پُرمغز و مهجور « #اصول_فلسفه »
☘ در دو سه هفتهی اخیر، برای پژوهشی، نیازمند شدم به مراجعه مکرر به کتاب شریف #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم ؛ کتاب تالیفی بزرگفیلسوف قرن، #علامه_طباطبایی و شاگرد مبرزش #شهیدمطهری . خاطرات دورهای که میخواندمش، زنده شد! 🙂
☘ قلم فوقالعاده روان و تقریر سهلممتنع شهیدمطهری اعجابآور است. جناب #طریقه_دار -سرویراستار بوستان کتاب و مدرس ویراستاری- متن شهیدمطهری در پاورقیهای اصول فلسفه #علامه را، بارهاوبارها به عنوان متن علمی #معیار معرفی میکردند.📝
☘ اصول فلسفه به دلایلی مهجور مانده. غیر از اینکه با زبان فارسی نوشته شده، حالت متن و شرح بودن، متن درسی شدنش را سخت کرده. اما به هیچ عنوان مطالب جدی و دقیق این کتاب را -مثل مباحث #اعتباریات - نمیشود در نظر نگرفت. کتابی پرمغز و پرمحتواست و نقطه عطفی در #فلسفه اسلامی محسوب میشود. اصول فلسفه، کتابی برآمده از نیاز روز جامعه بوده. #فلسفه_اسلامی، امروز بدون اصول فلسفه نمیتواند خود را فلسفهای فعال بداند.👌
🌸 شب جمعه است. فاتحهای بخوانیم برای این دو اندیشور جریانساز اسلام، شیعه و انقلاب اسلامی.🙏😌
🔹 پینوشت: سیدناالاستاد دکتر مهدی موسوی، با نیازسنجی دقیقشان، امسال تدریس این کتاب شریف و وزین را آغاز کردهاند. فایل صوتی تدریس هم در کانال کلاسشان قرار داده میشود. ( @usul121 ) مشتاقان و علاقهمندان، از تقریر و تدریس زیبای ایشان، بهرهها خواهند برد.
🔹پینوشت2: 23آذر، بعد از نماز عشا، سر مزار این دو عالم رفتم و بابت اصول فلسفهشان، تشکر کردم و فاتحهای خواندم. عکس را همان شب گرفتم. امشب (6دی) هم فرصت ارسالش پیش آمد.
🗓 نگارش در: 7 دی 1396
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
☑️ مرحوم #مطهری به حقیر [علامه طهرانی] گفتند: من و آقای #بهشتی در قم در ورطه هلاکت بودیم، برخورد و
🔅🔆 #تکمله 🔆🔅
🔻 من جریان آشنایی شهید بهشتی با #علامه را، قبلترها شنیده بودم، اما از نگاه شهید #بهشتی. اتفاقا از زاویه #شهیدبهشتی، این اتفاق خواندنیتر است:
🌸 #شهیدبهشتی تمام مقدمات و مقداری از دروس سطوح حوزه را در اصفهان میخوانند. سال 25 به قم میآیند. در یک سال، دروس سطح را تمام میکنند. از سال 26 دروس خارج را شروع میکنند. در سال 27 به این فكر میافتند كه تحصیلات جدید را هم ادامه دهند. میآیند تهران و از 27 تا 30، لیسانس معقول و منقول میگیرند و زبان را هم تمام میکنند.
🌸شهید بهشتی پس از گرفتن لیسانس تصمیم گرفت برای مطالعه #فلسفه_غرب با بورس تحصیلی كه در آن قبول شده بود به خارج از كشور سفر كند. در آن زمان شهید بهشتی در كلاسهای فلسفه در بحثهایی كه میشد اشكال میگرفت، با استاد جدل میكرد و استاد نیز به همان شیوه پاسخ ایشان را میداد. گاه حتی سوال و جوابها به داد و فریاد كشیده میشد. به همین دلیل ایشان از #فلسفه_اسلامی ناامید شده بود.
🌸در همان دوره #علامه طباطبایی از تبریز به قم میآیند. شهید بهشتی با اینكه به این استاد جدید هم امیدی نداشت، به خاطر اصرار دوستشان، #شهیدمطهری ، در یك جلسه از كلاسهای علامه حاضر شد. بعد از كلاس اشكالی كه به درس علامه داشت به ایشان گفت. علامه با دقت به ایشان گوش كردند و با شهید بهشتی با آرامش و بدون تعصب و تندی بحث كردند. این برخورد علامه طباطبایی چنان روی شهید بهشتی تأثیر گذاشت كه ایشان قید تحصیل در خارج از كشور را زد و دوباره به قم برگشت.
🌸از اینجا به بعد است که میشوند نمکگیر علامه و یکی از شاگردان پر و پا قرصشان. #اسفار و شفا را پیش علامه میخوانند؛ همینطور شرکت در جلسات پنجشنبه و جمعهای که علامه برای شاگردان خاص تشکیل داده بودند و ماحصلش شد کتاب وزین #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم.
📜 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/287 [عکسنوشت بیان شهیدمطهری]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 روایت #فاطمیات 💝
🌟 خواستم بهمناسبت بزرگداشت وفات شهادتگونه #حضرت_فاطمه_معصومه مطلبی پیدا کنم برای انتشار در کانال. در مجموعه آثار #شهیدمطهری جستوجو کردم. هیچ مطلبی پیدا نشد، مگر دو خط؛ ذیل بحث «زنان بزرگ در تاریخ اسلام» در کتاب حماسه حسینی. آن دو خط این است:
📖 «در اين ضريح جديدى كه اخيراً براى #حضرت_معصومه ساختهاند، #روایتی را انتخاب كردهاند كه راويها همه زن هستند تا میرسد به پيغمبر اكرم. در ضمن، اسم همه آنها فاطمه است (حدود چهل فاطمه): روايت كرده فاطمه دختر ... از فاطمه دختر ... تا میرسد به فاطمه دختر موسى بن جعفر. بعد ادامه پيدا میکند تا فاطمه دختر حسينبنعلىبن أبيطالب و در آخر مىرسد به فاطمه دختر پيغمبر. يعنى شركت [اجتماعی] اينها اين قدر رايج بوده، ولى هيچ وقت اختلاط نبوده.» [مجموعه آثار، ج17، ص405]
⭐️ کمی جستوجو کردم برای پیداکردن روایت. هرچند در مجامع اصلی روایی نیافتمش، اما روایتی جالبتوجه است.
🌟 این #حدیث مشهور به #فاطمیات یا #فواطم ، یکی از زیباترین #روایات در مقام #حب آل پیامبر است. این روایت را از این جهت #فاطمیات مینامند که سلسله روات خانم در این #روایت -غیر از حضرت زینب سلاماللهعلیها- همگی « #فاطمه » نام دارند. ازاینرو برخی، این روایت را #زنانه_ترین روایت موجود میدانند. آن حدیث، این است:
💫علامه نجفی مرعشی به نقل از سيد محمد غماري شافعي
از فاطمه دختر حسين رضوي
از فاطمه دختر محمد رضوي
از فاطمه دختر ابراهيم رضوي
از فاطمه دختر حسن رضوي
از فاطمه دختر محمد موسوي
از فاطمه دختر عبدالله علوي
از فاطمه دختر حسن حسيني
از فاطمه دختر ابوهاشم حسيني
از فاطمه دختر محمد بن احمد بن موسي مبرقع
از فاطمه دختر احمد بن موسي مبرقع
از فاطمه دختر موسي مبرقع
از فاطمه دختر حضرت رضا علیهالسلام
از فاطمه #معصومه دختر حضرت موسي بن جعفر عليهاالسلام
از فاطمه دختر حضرت صادق علیهالسلام
از فاطمه دختر باقر علیهالسلام
از فاطمه دختر حضرت زينالعابدين علیهالسلام
از فاطمه دختر امام حسين علیهالسلام
از حضرت زينب عليهاالسلام دختر امیرالمؤمنین عليهالسلام
از حضرت فاطمهالزهرا عليهاالسلام دختر حضرت رسول (ص)
روايت میکند که پیامبر فرمود: «اَلا مَنْ مَاتَ علي حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهيداً»
🌟💖یعنی: «هرکس بر #محبت خاندان محمد بميرد، #شهید از دنيا رفته است.» 💕
📘 #منبع #روایت : عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد، ج21-الكاظم ع، ص 355.
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺 [ #حرفای_خدا ] 🌺
📌 #اختیاردار
🔶بگو:
🔸«خدایا، ای اختیاردارِ همهی #سلطه ها ¹،
🔸مقام و موقعیت را به هرکه صلاح بدانی، میدهی 🏻
🔸و از هرکه صلاح بدانی، پس میگیری. 🏻♂️
🔸هرکه را لایق ببینی، عزیز و گرامی میداری 😇
🔸و هرکه را نالایق ببینی، خواروزار میکنی! 😵
🔸همهی خوبیها دست توست
🔸و تو از عهدهی هر کاری برمیآیی 💪 (26).
🔸در طول سال، مدتی شبها را بلند و روزها را کوتاه میکنی 🌒
🔸و مدتی روزها را بلند و شبها را کوتاه. 🌖
🔸همچنین، موجود زنده را از مادّهی بیجان
🔸و مادّهی بیجان را از موجود زنده.
🔸به هرکه هم مصلحت بدانی، فراوان روزی میدهی! (27 - آلعمران)»
(ترجمه #علی_ملکی )
¹. خدا، دهنده و گیرندهی همهی سلطههای دنیایی و آخرتی است: تمام اقتدارهای مادی و معنوی، تکتک قدرتهای تکوینی و تشریعی، تمامی ولایتهای نبوی و ولایی، یکیک چیرگیهای علمی و فنی، کل ریاستها و مدیریتهای اداری و سازمانی و همهی سِمَتها و مقامهای اعتباری.
♦️ قلِ: اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (26) تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (27-آلعمران)
[ #قرآن | #تامل | #حرف_خدا ]
[ #ترجمه_خواندنی #پیام_رسان #باقرآن ]
[ #صاد #ذی_الذکر #بی_واسطه_با_خدا ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 ابتکار #خواجه_نصیر درباره #احکام_قضایا
✅ دو نکته در طرح خواجه دربارهی احکام قضایا (استدلال مباشر) در کتاب #منطق_تجرید قابلاعتنا است:
🌀اولا، خواجه برای به دست آوردن الگوی #عکس_نقیض، از اجرای متوالی #عکس_مستوی و #نقض_محمول استفاده میکند و چنانکه خواهد آمد، این کار او الگو و الهامبخش محققین معاصر در این زمینه شده است.
🌀ثانیا، خواجه عملا از قاعده « #نقض_محمول » استفاده میکند و آن را صحیح میداند. وی برای حل مشکل اعمیت سالبه از موجبه، موضوع را برای سالبهها مفروض میگیرد و از این طریق اخصیت موجبه را از بین میبرد و رابطه تلازمی دوطرفه میان سالبه و موجبه برقرار میکند. #علامه_حلی ذیل این قسمت، این تلازم را از طریق قیاس خلف اثبات میکند. (خواجه نصیر و علامه حلی، 1371ش (جوهرالنضید)،ص95)
🔖 بخشی از #مقاله «بررسی سیر تطوّر و جایگاهشناسی احکام قضایا در میان منطقدانان مسلمان»؛ نگارش علی ابراهیمپور؛ سال 1394.
[ #منطق | #منطق_اسلامی | #استدلال | #استدلال_مباشر #گزارش_مقاله ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 فارابی و قاعده نقض محمول
✅ #فارابی در جلد دوم #المنطقیات در مقام شرح عبارتی از ارسطو، به تناسب به «قانون برقلس»¹ اشاره میکند. مفاد این قانون همان « #نقض_محمول » است. سپس با دلیل و مثال به نقد آن پرداخته و #باطل_بودن آن را بهعنوان قانونی کلی و تلازمی طرفینی اثبات میکند. (فارابی، 1366ش، ج2، ص145-148)
✳️با توجه به این مطلب، بهتر است در همین ابتدا اشاره شود –چنانچه در ادامه نیز روشن خواهد شد- #هیچ_کدام از قدمای از منطقدانان اسلامی، نهتنها قاعدهی نقض محمول را ذکر نکردهاند، بلکه #بطلان آن نیز به تناسب مباحث مختلف در جایجای کتب ایشان ذکر شده است. اساسا در دستگاه منطق اسلامی، از آنجایی که « #سالبه_محصله » اعم از « #موجبه_معدوله » است و «سالبه به انتقاء موضوع»ها را نیز شامل میشود، نمیتوان به صورت یک قاعدهی کلی و عمومی از #سالبه ، #موجبه نتیجه گرفت. (همان؛ علامه حلی،1371،ص53؛ همو،1370،ص257؛ شهرزوری، 1382، ص202؛ ابنرشد،1981،ص88؛ ابنسینا،1404،عبارت،ص79-81؛ همو،1379،ص27-28؛ قطبالدین رازی،1390، ص366؛ همو،ص265-271؛همو،بیتا،ص144؛ همو، 1375ش،ص144؛ میرداماد،1381-1385،ص42؛ بهمنیار،1357، ص55؛ بغدادی،1373،ص97؛ خواجه نصیر، 1375، 130-136)
¹. «و المفسّرون يزعمون ان برقلس الافلاطونى اعطى حين ما فسّر هذا الموضع من كلام أرسطوطاليس قانونا فى المتلازمات المعدولات و البسائط. فقال: كل قضية بسيطة وافقت معدولة ما فى الكمية و خالفتها فى الكيفية، فان كل واحدة منهما تلزم الاخرى و تتبعها»
🔖 بخشی از مقاله «بررسی سیر تطوّر و جایگاهشناسی احکام قضایا در میان منطقدانان مسلمان»؛ نگارش علی ابراهیمپور؛ سال 1394.
[ #منطق | #منطق_اسلامی | #استدلال | #استدلال_مباشر ]
🌐 @aliebrahimpour_ir #گزارش_مقاله
🌺 [ #حرفای_خدا ] 🌺
📌 #مرگ دست خداست 👻
🔸 مسلمانان، 🔊
مثل بیدینها نباشید که دربارهی اطرافیانشان که به #سفر یا #جنگ میرفتند و دیگر برنمیگشتند، میگفتند:
«اگر پیشمان مانده بودند، نمیمردند یا کشته نمیشدند! 😤»
شما از این رفتارها نداشته باشید تا خدا همین را داغ حسرتی بر دلهایشان قرار بدهد. 😠
آخر، #زندگی و #مرگ #دست_خداست ✋
و او کارهایتان را میبیند. 👀 (156)
🔸اگر #در_راه_خدا شهید شوید یا بمیرید، آن آمرزش و لطف خدا که نصیبتان میشود، بهتر است از تمام #ثروتی که بیدینها و منافقها در زندگی جمع میکنند. (157)
🔸اگر بمیرید یا شهید شوید، آن #پایان_زندگی_نیست؛ بلکه شما را دستهجمعی به محضر خدا میبرند. 👨👩👧👦 (158- آلعمران)
(ترجمه #علی_ملکی )
♦️ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيي وَ يُميتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (156) وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (157) وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ (158 آلعمران)
[ #قرآن | #تامل | #حرف_خدا ]
[ #ترجمه_خواندنی #پیام_رسان #باقرآن ]
[ #صاد #ذی_الذکر #بی_واسطه_با_خدا ]
🌐 @aliebrahimpour_ir