eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
545 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
fegh-v-oloome-ensani-98.11.26.mp3
8.18M
🔉🔉 💠فقه و علوم انسانی 🔰استاد علی فرحانی 📌📌📌📌📌 🔹همانگونه که سابقا در کتاب جام جم اجتهاد تبیین کرده ایم، مسائل علوم انسانی عمدتا از جنس مسائل فقهی هستند و با همان روش باید به تولید علوم انسانی پرداخت. 🔹استاد در این صوت به عنوان مقدمه ورود در مباحث فقهی علوم انسانی، نگاه صحیح به فقه را تبیین می کنند. 🔹همینطور که استاد در این صوت بیان میکنند، توجه به این نگاه در تولید علوم انسانی بسیار حائز اهمیت است. 📌📌📌📌📌 📌جلسه فقه فرهنگ ۹۸/۱۱/۲۶ @fater290
💢 سخنرانی استاد علی فرحانی در جمع طلاب مدرسه امیرالمومنین (ع)، آران و بیدگل 👈 به همراه مراسم تعمیم جمعی از طلاب 🔰شنبه ۹۸/۱۱/۲۶ @fater290 🔉🔉 صوت بیانات استاد در همین کانال
📌 : غزل شماره 111 غزلیات حافظ ✨عکس روی تو چو در آینه جام افتاد ✨عارف از خنده می در طمع خام افتاد ✨حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد ✨این همه نقش در آیینه اوهام افتاد ✨این همه عکس می و نقش نگارین که نمود ✨یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد ✨غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید ✨کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد ✨من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ✨اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد ✨چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار ✨هر که در دایره گردش ایام افتاد ✨در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ ✨آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد ✨آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی ✨کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد ✨زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت ✨کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد ✨هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است ✨این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد ✨صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی ✨زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد @fater290
🔉🔉 تدریس ولایت فقیه از کتاب مکاسب 👇👇👇👇
04-velayate-faghih-makaseb-981127.mp3
10.72M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه چهارم، شنبه ۹۸/۱۱/۲۷ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
📌ثبات در آرمانهای فطری نظام اسلامی و تغییر و نوسازی در سازوکارها و نظامات بر اساس اقتضائات زمانه و مطابق با اصول اسلامی 🔰رهبر معظم انقلاب ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 💢وقتی انسان اهداف و آرمانهای نظام اسلامی را نگاه میکند، میبیند اینها هیچ وقت کهنه نمیشود. انسان همیشه دنبال این آرمانهاست. مثلاً یکی از آرمانهای شما پیشرفت است. پیشرفت نهایت ندارد، آخر ندارد. پس اینها کهنه نمیشود؛ 💢لیکن در راه رسیدن به اینها، آن حلقه‌ قبلی، دولت اسلامی است. دولت اسلامی، یعنی سازوکارها و نهادسازیهای لازم برای ایجاد آن جامعه‌ اسلامی؛ اینها ممکن است کهنه شود. ممکن است اقتضائات در دنیا جوری بشود که این سازوکار، این هندسه‌ نظام، کامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشکال ندارد. نظام اسلامی این ظرفیت را دارد. اگر نظامی دنبال آن آرمانهاست، آن آرمانها کهنه‌بشو نیست؛ اما سازوکارها، چینش این نهادهائی که میخواهد ما را به آن آرمانها برساند، قابل نو شدن است. 💢البته نو شدن به معنای این است که اقتضائات بیرونی و واقعیتها گاهی یک چیزی را اقتضاء میکند، یک روز چیز دیگری را اقتضاء میکند؛ یک نمونه‌ عملىِ عینی اش همین سیاستهای اصل ۴۴ در باب اقتصاد است. یک روز تقسیم منابع اقتصادی در کشور به آن شکلی بود که در صدر اصل ۴۴ قانون اساسی آمده است. اسم آوردند؛ این نهادها، این بنیادها متعلق به بخش عمومی است، اینها متعلق به بخش خصوصی است - احصاء کردند، مشخص کردند - لیکن در ذیل همین اصل آمده است که این تا هنگامی است که به شکوفائی اقتصاد کشور کمک کند. معنایش چیست؟ معنایش این است که اگر شرائط جوری شد که این تنظیم و این ترتیب به شکوفائی و پیشرفت اقتصاد کمک نمیکند، میتواند تغییر پیدا کند؛ و تغییر پیدا کرد. این، همان جابه‌جا کردن خطوط هندسی نظام است. 💢فرض بفرمائید ما یک روزی در قانون اساسی نخست‌وزیر و رئیس جمهور داشتیم، با یک شکل خاصی؛ بعد تجربه به ما نشان داد که این درست نیست. امام دستور دادند گروهی از خبرگان ملت، از دانشگاهیان، از روحانیون، از مجلس شورای اسلامی، از برجستگان و نخبگان بنشینند و آنچنان که بر طبق نیاز است، آن را تغییر بدهند. همین کار را هم کردند. یا در زمینه‌ی قضا همین جور. در آینده هم اینها قابل تغییر است. 💢امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رأی مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه‌ی بسیار خوب و تجربه‌شده‌ای است. اگر یک روزی در آینده‌های دور یا نزدیک - که احتمالاً در آینده‌های نزدیک، چنین چیزی پیش نمی‌آید - احساس بشود که به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است - مثل اینکه در بعضی از کشورهای دنیا معمول است - هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند. و از این قبیل. 💢البته همین تغییر هم باید متکی به اصول باشد. همین نگاهِ دوباره و نوسازی و بازسازی هم بایستی ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاسته‌ از اصول اسلامی باشد. مثلاً فرض بفرمائید شایسته‌سالاری. احساس بشود که شایسته‌سالاری، به این شکل، بهتر تحقق پیدا میکند؛ یا عدالت، به این شکل، بهتر تحقق پیدا می کند. 💢سیاستها هم همین جور. سیاستهای نظام هم ممکن است تغییر پیدا کند؛ یک روزی یک سیاست اقتصادی در کشور حاکم باشد، یک روز دیگر به اقتضای نیازها، یک سیاست دیگر؛ منتها هر دو باید از اسلام گرفته شده باشد. این تغییر هم بایستی مبتنی باشد بر اصول اسلامی. سیاست دیپلماسی ما ممکن است در یک شرائطی تغییر پیدا کند، لیکن این تغییر هم باید بر اساس اصول اسلامی باشد. اینجور نیست که اگر چنانچه کسی سلیقه‌اش اینجور است، یا منفعت شخصی اش اینجور است، یا بقایش در مسند قدرت اینجور اقتضاء میکند، حق داشته باشد که این سیاست را یا این خط را تغییر دهد؛ نه، لازم است بر طبق معیارها باشد. البته در خود قانون اساسی تضمینهای لازم برای این معنا هم پیش‌بینی شده است. 💢بنابراین نتیجه‌ای که میتوانیم بگیریم، این است که نظام اسلامی آرمانهایش غیر قابل تغییر است؛ علت این است که آرمانها، آرمانهای فطری است. نگاه به این آرمانها، نگاه هوس‌گونه و از سر هوسِ گذرا نیست؛ بلکه نیاز طبیعی و جوشیده‌ی از فطرت انسان است. نیاز به عدالت، نیاز به آزادی، نیاز به پیشرفت، نیاز به رفاه عمومی، نیاز به خُلقیات عالی، اینها نیازهای فطری انسان است. جامعه‌ی اسلامی یعنی این. ما دنبال این هستیم. این قابل تغییر نیست؛ اما نظاماتی که ما را به اینها میرساند، احیاناً قابل تغییر است؛ بستگی به این دارد که اقتضائات زمانه چگونه باشد. 💢بنابراین با این دید، نظام جمهوری اسلامی، هم ثبات دارد، هم تحول دارد. ثبات وجود دارد، یعنی حرکت، یک حرکت مستمری است به سمت آرمانها؛ تذبذب و عوض کردن راه وجود ندارد؛ حرکت در خط مستقیم به سمت آرمانهای معین است؛ اما سازوکارها عوض میشود. 💢بنابراین اگر بخواهیم این بخش را خلاصه کنیم، در پاسخ به این سؤال که مسئله‌ی جوانی و پیری نظام چگونه قابل حل است، باید بگوئیم: اولاً نوسازی نظام ممکن است، اما به معنای تجدیدنظر در آرمانها نیست؛ زیرا این آرمانها فطری است. دوم، نوسازی به معنای تغییر نظامات، تغییر سازوکارها، تغییر سیاستها، عملی است، ممکن است، در مواردی هم لازم است و مانع از تحجر است؛ منتها باید بر طبق اصول باشد. نکته‌ی سوم هم همین است که این تغییر باید بر اساس اصول باشد. 📚بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ @fater290
📌اسلام و سازگاری با توسعه تمدن 🔰شهید مطهری 🔅اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگي نپرداخته است. تعليمات اسلامي همه متوجه روح و معني و راهي است که بشر را به آن هدفها و معاني مي‌رساند. اسلام، هدفها و معاني و ارائه طريقه رسيدن به آن هدفها را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غير اين امر آزاد گذاشته است و به اين وسيله از هر گونه تصادمي با توسعه تمدن و فرهنگ پرهيز کرده است. 🔅در اسلام يک وسيله مادي و يک شکل ظاهري نمي‌توان يافت که جنبه «تقدس» داشته باشد و مسلمان وظيفه خود بداند که آن شکل و ظاهر را حفظ نمايد. 🔅از اين رو، پرهيز از تصادم با مظاهر توسعه علم و تمدن يکي از جهاتي است که کار انطباق اين دين را با مقتضيات زمان آسان کرده و مانع بزرگ جاويد ماندن را از ميان برمي‌دارد. 🔅اين همان درهم آميختن تعقل و تدين است. از طرفي اصول را ثابت و پايدار گرفته و از طرفي آن را از شکلها جدا کرده است. کليات را به دست داده است. اين کليات مظاهر گوناگوني دارند و تغيير مظاهر، حقيقت را تغيير نمي‌دهد. 🔅اما تطبيق حقيقت بر مظاهر و مصاديق خود هم آنقدر ساده نيست که کار همه کس باشد، بلکه نيازمند درکي عميق و فهمي صحيح است. 📚جاذبه و دافعه ص۱۴۴ @fater290
📌در پژوهشهای کاربردی باید از تجربه دیگران بهره برد. 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۷/۲/۲۷ 🔸من ... قبول دارم که روشها مطمئناً از اهداف تأثیرپذیر هستند - در این شکی نیست - اما این معنایش این نیست که ما از روشها و تجربه‌های دیگران هیچ نتوانیم استفاده کنیم؛ نه، بلاشک میتوانیم استفاده کنیم. ... در بخش پژوهشهای کاربردی، نوبت استفاده‌ی از تجربیاتی است که دیگران انجام داده‌اند. 🔸فرض کنید در زمینه‌ی بانکداری یا در هر زمینه‌ی دیگری در مسائل اقتصادی، یا در بحثهای اجتماعی به یک شکل دیگری، یا در بحثهای قضائی به یک صورت دیگری، تجربه‌ای را یک ملتی انجام داده و با آن تجربه مدتی را گذرانده، آثارش هم مشخص است؛ خب، از این میشود استفاده کرد؛ این هیچ اشکالی ندارد. بنابراین از تجربه‌های دیگران بایستی بهره برد. @fater290
💢 مشروح مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی(4جلد) ✅ لینک دانلود 👇👇👇👇 http://www.majlesekhobregan.ir/fa/MashroheMozakerat.html @fater290
♨️ با هر تعب‏‎ ‎‏و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّۀ نماز اهل معرفت را‏‎ ‎‏تحصیل کن. 🔰امام خمینی (ره) 💠💠💠💠💠💠💠 ✨اکتفا نمودن به صورت نماز و قشر‏‎ ‎‏آن و محروم ماندن از برکات و کمالات باطنیّۀ آن، که موجب سعادات ابدیّه‏‎ ‎‏بلکه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب‏‎ ‎‏مطلق  ـ که غایت آمال اولیاء و منتهای آرزوی اصحاب معرفت و ارباب قلوب‏‎ ‎‏بلکه قرّة العین سیّد رسل صلّی اللّه علیه و آله است،‏ از اعلا مراتب خسران‏‎ ‎‏و زیان کاری است که پس از خروج از این نشأه و ورود در محاسبۀ الهیّه موجب‏‎ ‎‏حسرتهایی است که عقل ما از ادراک آن عاجز است. ✨ما تا در حجاب عالم‏‎ ‎‏ملک و خدر طبیعت هستیم از آن عالم نمی توانیم ادراکی نماییم و دستی از‏‎ ‎‏دور بر آتش داریم. کدام حسرت و ندامت و زیان و خسارت بالاتر از آن است‏‎ ‎‏که چیزی که وسیلۀ کمال و سعادت انسان و دوای درد نقایص قلبیّه است و در‏‎ ‎‏حقیقت صورت کمالیّۀ انسانیّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه‏‎ ‎‏آن از آن به هیچ وجه استفادۀ روحیّه نکرده سهل است مایۀ کدورت قلبیّه و‏‎ ‎‏حجابهای ظلمانیّه شود، و آنچه قرّة العین رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم است موجب ضعف بصیرت ما گردد ‏‏یا حَسْرَتی علَیٰ مٰا فَرَّطْتُ فی جَنْبِ‏‎ ‎‏اللّه.‎ ✨پس ای عزیز، دامن همّت به کمر زن و دست طلب بگشای و با هر تعب‏‎ ‎‏و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّۀ نماز اهل معرفت را‏‎ ‎‏تحصیل کن؛ و از این معجون الهی که با کشف تامّ محمدی صلّی اللّه علیه و‏‎ ‎‏آله برای درمان تمام دردها و نقصهای نفوس فراهم آمده استفاده کن؛ و خود را‏‎ ‎تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بُعد از‏‎ ‎‏ساحت مقدس ربوبیّت جلّ و علا کوچ ده و مستخلص کن و به معراج وصال و‏‎ ‎‏قرب کمالْ خود را برسان؛ که اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع‏‎ ‎‏است: ‏‏اِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مٰا سِوٰاها؛ وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها. 📚آداب نماز @fater290
💢 مبانی فقهی امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی 🔰سخنران: استاد علی فرحانی 📆 چهارشنبه ۹۸/۱۱/۳۰، ساعت ۱۹:۴۵ 🏢 خیابان سمیه، خیابان شهیدین، کوچه۶، پلاک ۵۰، موسسه فرهنگی حضرت معصومه (س) ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌐فاطر، حوزه علمیه عصر انقلاب https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
🔉🔉 تدریس ولایت فقیه از کتاب مکاسب 👇👇👇👇
05-velayate-faghih-makaseb-981129.mp3
9.39M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه پنجم، سه شنبه ۹۸/۱۱/۲۹ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
📜شروع تدریس برهان شفا توسط علامه طباطبایی 🔅🔅🔅🔅🔅 📝 باسمه تعالی و تقدس ✏️ در تاریخ ماه شعبان ۸۶قمری برابر آذرماه ۴۵شمسی، حضرت استاد علامه آیت الله العظمی سید محمد حسین طباطبایی تبریزی مدظله تدریس این کتاب را شروع فرمودند. 🔰یحیی انصاری شیرازی @fater290
⁉️چرا و چگونه انتخاب کنیم؟؟؟ 🔰خلاصه بیانات دیروز رهبر انقلاب ۹۸/۱۱/۲۹ ♨️♨️♨️♨️♨️ ✅انتخابات جهاد عمومی و آبروی کشور 🔺مسئله‌ی انتخابات خیلی مهم است. انتخابات یک جهاد عمومی است؛ انتخابات مایه‌ی تقویت کشور است؛ انتخابات مایه‌ی آبروی نظام اسلامی است. می‌بینید تبلیغات آمریکایی‌ها را که چطور میخواهند بین نظام اسلامی و بین مردم فاصله بیندازند؟ ... هدف فعّالیّت این است که جوان ایرانی را از نظام اسلامی جدا کنند؛ امّا به نتیجه نمیرسند. ... در انتخابات، باید ببینند دشمنان که با وجود اصرار آنها برای اینکه مردم را از نظام جدا کنند، مردم به انتخابات اقبال میکنند؛ که این اقبال، آبروی نظام اسلامی است. 🔺چشم دوستان و دشمنان هم دوخته‌ی به اینجا است؛ به این هم توجّه داشته باشید. دشمنان میخواهند بدانند که حالا بعد از این همه تلاش و تبلیغات و مشکلات اقتصادی‌ای که در کشور وجود دارد و بدعهدی‌ای که غربی‌ها و اروپایی‌ها با ما کردند و فشارهایی که -به قول خودشان فشار حدّاکثری- آمریکایی‌ها دارند وارد میکنند، بالاخره نتیجه‌اش در مردم ‌چه شده؟ دشمن دارد نگاه میکند و میخواهد این را ببیند. دوستان ما هم در اطراف دنیا با نگرانی نگاه میکنند تا ببینند چه خواهد شد. البتّه هر وقت پیغامی به یک مجموعه‌ای از دوستانمان میدهیم، همیشه بنده میگویم هیچ نگران نباشید، از ملّت ایران نگران نباشید؛ ملّت ایران میداند چه‌ کار دارد میکند، بلد است چه‌ کار بکند و دارد میکند کار خودش را. ✅انتخابات خنثی کننده نیتهای شوم دشمن و تحول آفرین 🔺انتخابات، خنثی‌کننده‌ی بسیاری از نیّتهای شومی است که آمریکایی‌ها در ذهن دارند، صهیونیست‌ها در دل دارند علیه کشور؛ انتخابات این نیّتهای شوم را خنثی میکند. این انتخابات، بدل‌فنّ مکر و کید دشمنان ایران است؛ ... خدا به حضورِ به‌هنگام برکت میدهد؛ اینجا هم حضور در پای صندوق انتخابات، به توفیق الهی مایه‌ی برکت خواهد بود. اگر خوب انجام بدهیم کارمان را، ممکن است تأثیرِ تحوّل‌آفرین داشته باشد؛ با این کار یک تأثیرِ تحوّل‌آفرینی در کشور به وجود می‌آید. ✅انتخابات سبب تقویت کشور 🔺ما مکرّر عرض کرده‌ایم ایران باید قوی بشود؛ اگر قوی بشود، دشمن مأیوس میشود، توطئه‌های دشمن در نطفه خفه میشود و به نتیجه نمیرسد؛ این نتیجه‌ی قوی شدن است. یکی از مصادیق قوی شدن همین است که یک مجلس قوی داشته باشیم؛ مجلسی که در مقابل توطئه‌های دشمن، با وضع قوانین لازم، با هدایت دولتها به سمت مطلوب، بتواند کشور را مصونیّت ببخشد؛ یک مجلس قوی این جوری است. خب هرچه حضور مردم در پای صندوقها بیشتر باشد، مجلس قوی‌تر است. یک رکن قوّت مجلس همین است که کسان زیادی، جمع بیشتری به مجلس رأی بدهند. آن مجلسی که با آراء اکثریّت قاطع مردم به وجود آمده، مجلس قوی و معتبری خواهد بود. این تأثیری که انتخابات میگذارد، فقط این نیست که در دوره‌ی چهارساله‌ی این مجلس تأثیر میگذارد، بلکه تأثیرهای بلندمدّت میگذارد؛ برای خاطر اینکه این نمایندگانی که شما میفرستید مجلس، ممکن است یک تصمیم‌هایی بگیرند، قوانینی را تصویب کنند که تا سالها اثرش ادامه داشته باشد. بنابر‌این، تأثیر یک مجلس -چه مجلس قوی و خوب، چه مجلس ضعیف- طولانی‌مدّت خواهد بود. خدای نکرده مجلس ضعیفی هم باشد، مجلس خودباخته‌ای هم باشد در مقابل دشمن، آن هم تأثیرات منفی خواهد گذاشت برای بلندمدّت. ✅حضور در انتخابات یک حکم شرعی، جشن ملی و حق مدنی 🔺به نظر بنده، با ملاحظه‌ی همه‌ی جوانب، امروز حضور در انتخابات و شرکت در رأی دادن یک حکم شرعی است؛ صرفاً یک وظیفه‌ی ملّی و انقلابی نیست؛ وظیفه‌ی شرعی است؛ در عین حال یک جشن ملّی هم هست، در عین حال یک حقّ مدنی هم هست. مردم حق دارند در سرنوشت کشور دخالت کنند؛ این استنقاذِ حقّ خودِ آحادِ مردم است که شرکت کنند. بنابر‌این، هم از لحاظ شرعی، هم از لحاظ جنبه‌ی ملّی، هم از لحاظ احقاق حقّ مدنی، انتخابات یک برجستگی ویژه‌ای دارد. ✅ملاک های انتخاب 🔺چه جوری انتخاب کنیم، چه کسی را انتخاب کنیم؛ این خیلی مهم است. ... باایمان باشند، شجاع باشند، کارآمد باشند و افراد مؤمن، شجاع، وظیفه‌شناس، پُرانگیزه، وفادار به مردم، وفادار به انقلاب باشند. عزیزان من! ما در مجلس شورای اسلامی یک روزی نمایندگانی داشتیم -در همین مجلس شورای اسلامی خودمان- که امروز همانها نوکر و کُلفَت آمریکا و دشمنان ایرانند، دشمنان جمهوری اسلامی‌اند؛ [امّا] یک روزی اینجا نماینده بودند! اینها را باید خیلی مراقبت کرد. وفادار به اسلام، وفادار به مردم، وفادار به انقلاب، وفادار به کشور، سرسخت در مقابل دشمن [باشند]؛ در مقابل دشمن احساس ضعف و اظهار ضعف نداشته باشند؛ چشم و دلِ حریص به مال دنیا نداشته باشند؛ چشم و دلشان سیر باشد. بعضی ممکن است وارد میدان نمایندگی بشوند برای اینکه بتوانند به مال و منالی، به امکاناتی دست پیدا کنند؛ این آدم شایسته‌ی نمایندگی این ملّت نیست؛ [یعنی] آن کسانی که چشمشان به این است که بتوانند نماینده بشوند، بعد تأثیر بگذارند در وضع اداره‌ی بعضی از جاها -این را بردار، آن را بگذار- این را یک مطمعی قرار بدهند برای مسائل مالی! این جوری نباید باشد. 🔺سابقه‌ی دلبستگی و انفعال در مقابل دشمن هم بایستی یک نقطه‌ی منفی به شمار بیاید و مردود به حساب بیاید. کسانی که این سابقه را دارند که در مقابل دشمن منفعلند، در مقابل دشمن قدرت ایستادگی ندارند، اعتماد به نفْس ندارند، اینها انصافاً برای نمایندگی این ملّت مناسب نیستند. این ملّت اعتماد به نفْس ملّی دارد؛ ملّت ما اعتماد به نفْس ملّی دارد، که هر کسی نگاه کند به کشورِ ما همین را احساس میکند. ✅ترکیب مجلس از جوانان و باتجربه ها 🔺یک ترکیب متناسبی در مجلس باید وجود داشته باشد بین جوانان و بین افراد باتجربه؛ این لازم است. بنده همیشه روی جوانها تکیه میکنم، امّا معنایش این نیست که از آدمهای مجرّب و دانا و راه‌بلد، انسان چشم بپوشد. جوانها در واقع کنش‌گر اصلی، پیشران و حرکت‌دهنده‌ی به جلو هستند؛ وجودشان بنابر‌این لازم است؛ هم در دستگاه‌های دولتی لازم است، هم در دستگاه‌های قانون‌گذاری لازم است، [هم] در بخشهای مختلف لازم است. این جوانگرایی‌ای که ما گفتیم، یک ضرورت قطعی کشور است؛ امّا به معنای این نیست که آدمهای مجرّب، کارکشته، راه‌بلد، کاربلد از دُور خارج بشوند؛ نه، ترکیب این دو یک ترکیب مطلوبی است. ✅اهمیت انتخابات مجلس خبرگان 🔺ضمناً [اهمّیّت] انتخابات را که عرض کردیم، انتخابات مجلس بسیار مهم است، امّا انتخابات خبرگان هم بسیار مهم است که ما در کنار این، داریم و در تعدادی از شهرها انتخابات خبرگان هست؛ آن هم نباید به حاشیه برود. کاری که بر عهده‌ی خبرگان ملّت هست یک کار بسیار مهمّی است. ✅دو رکن انتخابات: اصل انتخابات و کیفیت انتخابات 🔺بنابراین دو رکن در باب انتخابات هست: یکی اصل انتخابات است و شرکت عمومی مردم که ما عرض کردیم هر کس اسلام را دوست دارد، انقلاب را دوست دارد، نظام را دوست دارد، ایران را دوست دارد باید در انتخابات شرکت کند؛ [ولی متأثّر از] تبلیغات گوناگون، نه. هر کسی که این خصوصیّات را دارد باید انتخابِ خوب بکند. این هم رکن دوّم. رکن اوّل، اصل انتخابات است و رکن دوّم، کیفیّت انتخابات و چگونگی انتخابات است. این عرض ما در باب انتخابات است. انتخابات همین چند روز دیگر است؛ نعمت الهی و امتحان الهی است، میدان حضور است و امیدواریم که ان‌شاءالله همه‌ی مردم عزیز کشورمان ... از این امتحان سربلند بیرون بیایند. @fater290
♨️ برگزار شد 💢 مبانی فقهی امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی 🔰سخنران: استاد علی فرحانی 🏢 خیابان سمیه، خیابان شهیدین، کوچه۶، پلاک ۵۰، موسسه فرهنگی حضرت معصومه (س) @fater290 🔉صوت جلسه را 👇
mabani-feghhi-emamm-khomeini-98.11.30.mp3
14.66M
🔊🔊 💢المبانی الفقهیه للامام الخمینی فی ثورته 🔰استاد علی فرحانی 🌿🌿🌿🌿🌿 🔸استاد در ابتدای این جلسه به عنوان مقدمه بیان کردند که متاسفانه در انقلاب اسلامی، ابعاد علمی و فقهی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، تحث تاثیر جهات سیاسی و حکومتی و رهبری ایشان قرار گرفته و ناشناخته مانده است. 🔸ایشان در ارتباط با موضوع بحث بیان داشتند اندیشه امام خمینی (ره)، 8شاخصه اصلی دارد که با توجه به این شاخصه ها، می توان بیان کرد که نظام فکری امام خمینی (ره) یک مکتب فکری مستقل است. 🔸اولین شاخصه ای که در این جلسه تبیین شد، نگاه حضرت امام (ره) به کلیت دین و شریعت بود. حضرت امام معتقدند که شریعت و طریقت و حقیقت، یک چیز هستند و از هم جدا نیستند. استاد، این دیدگاه و لوازم آن را به تفصیل در این جلسه تبیین کردند. 🔸امید است که سایر شاخصه ها در جلسات دیگری تبیین شود. 📌منتدی السیده المعصومه الثقافی، قم، 98.11.30 @fater290
🕌 خبرگان انقلاب اسلامی، حضرات آیات مصباح و یزدی ⭕️ دو بزرگی که در مسیر حق مسامحه نکردند ... ☀️ ان شاء الله اجتماع مصباح و جنتی و یزدی در مجلس خبرگان، که خناسان می خواستند محقق نشود این بار شکل می گیرد... #خبرگان_انقلابی #قم #مشهد @ofoqemobin
| درس خارج اصول/ 👈جلسه سوم: ۹۵/۲/۲۷ 🔰استاد آیت الله فرحانی ✍️ مقرر: محسن ابراهیمی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ♨️ادلّه حرمت ضد خاص: مسلک مقدّمیّت 🔹جناب آخوند در کفایه ص129 در توضیح این دلیل می فرمایند: از آنجایی که اجزاء علت تامه عبارتند از مقتضی و شرط و عدم مانع. و برای تحقق شئ لازم است که اجزای علت تامه محقق شوند. وقتی شئ بخواهد محقق شود، مانع نباید وجود داشته باشد. یکی از موانع، ضد خاص است. مثلا یکی از موانع تحقق بیاض، سواد است. پس عدم ضد خاص (عدم سواد) از باب عدم مانع، از مقدمات وجودی ضد دیگر (بیاض) است. 🔹پس عدم ضد خاص، مقدمه تحقق ضد دیگر است. و از آنجایی که بر اساس مبحث مقدمه واجب، مقدمه، واجب است، پس عدم ضد خاص واجب است. و از جایی که ضد عامِ واجب، حرام است، پس عدمِ عدمِ ضد خاص، حرام است. و چون عدمِ عدم مساوی با وجود است، در نتیجه وجود ضد خاص حرام است. در نتیجه وقتی که مثلا صلاه واجب است، ازاله که ضد خاص آن است، حرام است. ✅نقد اول آخوند به مسلک مقدمیت: حد وسط ملائمت 🔹جناب آخوند، پس از تقریر مسلک مقدمیت، با بیاناتی سعی دارد آن را نقد کند. در بین محشین و شارحین نظر آخوند، اختلاف نظر شده است که آیا آخوند با سه حد وسط (مثل محقق قوچانی)، مسلک مقدمیت را نقد می کند یا با دو حد وسط (مثل مرحوم مروج در منتهی الدرایه). 🔹نقد اول آخوند در کفایه ص130 به مسلک مقدمیت این است که: با توجه به قانون استحاله اجتماع ضدین و شرایطی که برای آن در مباحث منطق و فلسفه بیان شده است، وجود ضد با عدم ضد دیگر ملائم است. در اینصورت نمی توان گفت که عدم یکی، مقدمه وجود دیگری است. برای اینکه عدم ضد، مقدمه وجود ضد دیگر باشد، باید مقدمه که در رتبه علت است، تقدم رتبی بر ذی المقدمه (وجود ضد دیگر) داشته باشد. اما می بینیم که وجود یکی (بیاض) با عدم دیگر (عدم بیاض) ملائمت دارد. 🔹در ذیل این بیان مطلبی در مورد اجتماع نقیضین آمده است که برخی گفته اند که این بیان، نقد مستقلی است و برخی گفته اند که تتمه نقد اول است و بدون آن، نقد اول ناقص است. ✅اشکال به نقد اول آخوند 🔹به آخوند اشکال شده است که نقد اول ناتمام است. حد وسط اشکال به آخوند این است که ملائمت، منافاتی با اختلاف رتبه ندارد و حد وسط ملائمت را نقض کرده اند. در اشکال به آخوند و نقض حد وسط وی دو بیان وجود دارد. 🔸بیان مرحوم مروج در نقض حد وسط ملائمت 🔹ایشان می فرمایند (منتهی الدرایه ج2 ص429): در مورد وجود علت و وجود معلول، می توان گفت که وجود علت ملائم با وجود معلول است، و به همین خاطر است که وجود علت، وجود معلول را به دنبال می آورد. اما در عین اینکه ملائمت دارند، اختلاف رتبه دارند. لذا حرف آخوند کلیت ندارد و به رابطه وجود علت و وجود معلول نقض می شود. 🔸بیان آیت الله فاضل در نقض حدوسط ملائمت 🔹آقای فاضل در نقض حدوسط آخوند (اصول فقه شیعه ج‏۵، ص۳۳) ، روی عدم ها کار کرده است. ایشان می فرمایند که در نقض حرف آخوند می توان گفت که عدم علت با عدم معلول ملائم است. چون وقتی که علت معدوم است، معلول هم معدوم است. و اگر چه که در فلسفه گفته می شود که علیت حقیقی بین وجودات است و علیت بین اعدام تسامحی است، ولی عدم علت، علت برای عدم معلول است. و با توجه اینکه – همانطور که آخوند هم در ادامه بیان می دارند- نقیضین در یک رتبه هستند، وجود و عدم علت در یک رتبه هستند و وجود و عدم معلول هم در یک رتبه هستند، از آنجایی که وجود علت رتبتا مقدم بر وجود معلول است، عدم علت هم، مقدم بر عدم معلول است. پس عدم علت و عدم معلول در عین اینکه، با هم ملائم هستند، اما در یک رتبه نیستند. پس حدوسط آخوند کلیت ندارد. و ملائمت با اختلاف رتبه تنافی ندارد. 🔸مستقل بودن حد وسط اول از دوم 🔹با توجه به تقریر نقد آخوند و اشکال هایی که به آن وارد شده است، مشخص می شود که نقد اول آخوند، نقد مستقلی است. و بیان دوم، نیز نقد مستقل و دارای حدوسط مستقلی است. ✅نقد دوم آخوند به مسلک مقدمیت: حد وسط اجتماع نقیضین 🔸بیان مختصر از نقد دوم 🔹آخوند در کفایه ص130 در ذیل بیان اول می فرماید که اگر تمانع وجودی بین ضدان، دلیل اختلاف رتبه بین طرفین باشد، باید در نقیضین نیز که منافرت و معاندت بیشتر است، به طریق اولی اختلاف رتبه وجود داشته باشد. حال آنکه می دانیم یکی از وحدات ثمان در نقیضین،اتحاد رتبه است و طرفین نقیض دارای اتحاد رتبه هستند. پس وقتی که اختلاف رتبه و تقدم و تاخر در نقیضین درست نیست، در ضدان هم صحیح نیست و اتحاد رتبه دارند. 🔸بیان محقق قوچانی در تقریر نقد دوم آخوند 🔹محقق قوچانی گفته اند (تعلیقه قوچانی ج‏1، ص: 315) که ولو اینکه بیان اول آخوند، اشکال دارد، اما بیان دوم آخوند، استدلال محکمی است. در بحث استحاله اجتماع نقیضین در فلسفه ثابت شده است که باید وحدت های هشتگانه وجود داشته باشد. و یکی از آنها اتحاد در رتبه است. پس وجود و عدم در صورتی با هم تناقض دارند که وحدت رتبه داشته باشند. همینطور که باید وحدت در زمان و مکان و شرط و... رعایت شود. 🔹از آنجایی که بازگشت اجتماع ضدان به اجتماع نقیضین است، در اجتماع ضدان هم باید وحدت های هشتگانه و من جمله آنها، اتحاد در رتبه وجود داشته باشد. پس اگر بیاض و سواد به عنوان دو ضد، هم رتبه هستند، و سواد و عدم سواد هم هم رتبه هستند، پس بیاض و عدم سواد هم رتبه هستند و دیگر یکی نمی تواند در رتبه مقدم بر دیگری واقع شود. 🔹پس وقتی یک شئ و ضد، به دلیل اینکه ضدان هستند، در یک رتبه اند و ضد و عدم ضد هم به دلیل نقیضان بودن، در یک رتبه هستند، آنگاه نتیجه می شود که شئ و عدم ضد آن در یک رتبه هستند. لذا عدم ضد، نمی تواند تقدم رتبی بر شئ داشته باشد. و در این صورت عدم ضد نمی تواند به عنوان یکی از اجزای علت شئ، در رتبه مقدم واقع شود. 🔹البته نباید گفت که چون متناقضین، در یک رتبه اند، ضدین هم مثل متناقضین در یک رتبه اند. بلکه باید این توضیح را داد که ضدان بازگشت به تناقض دارد. لذا "کاف" تشبیه در عبارت لازم نیست. 🔸تایید نظر محقق قوچانی توسط استاد 🔹حق با محقق قوچانی است و این دو بیان، دو استدلال با دو حد وسط است و استدلال اول ناقص است. امام هم همین برداشت را از عبارت آخوند دارند. اما برای نقض استدلال اول نباید همانند آیت الله فاضل به سراغ اختلاف رتبه در عدم ها رفت. چون در اینصورت باید نقص بیان اول را با بیان دوم جبران کنیم و مجموعا یک استدلال می شود. اما حق عبارت کفایه این است که تا این قسمت از عبارت دو استدلال است و استدال اول منقوض به اختلاف رتبه وجود علت و وجود معلول در عین ملائمت آنهاست. ✅نقد امام به تقریر محقق قوچانی از عبارت آخوند 🔹حضرت امام (مناهج ج2 ص11) می فرمایند که مشکل تقریر محقق قوچانی این است که بین سلب تحصیلی و ایجاب عدولی خلط کرده اند و لذا برای عدم، رتبه قائل شده اند. حضرت امام معتقدند که نمی شود برای عدم رتبه قائل شد. اگر کسی نقیض را درست تصور کند، می داند که نقیض به معنای رفع الشئ است و با رفع همه چیز از بین می رود و هیچ چیزی باقی نمی گذارد. لذا نمی توان برای عدم رتبه قائل شد. امام هم مشخص می کنند که عبارت «عدم مضاف له حظ من الوجود» تسامح دارد و صحیح نیست و هم اینکه «عدم و وجود در یک رتبه اند» غلط است. ✅نظر علامه طباطبای در مورد عدم 🔹علامه طباطبایی هم در نهایه، ذیل بحث اعاده معدوم (نهایه ص23) بیان می دارند که اینکه بگوییم عدم جای وجود را می گیرد و بدل از وجود می شود، غلط است. چون عدم بدلی، عدم مضاف است و مسامحه دارد. @fegh_alkhomeini
| درس خارج اصول/ 👈جلسه چهارم: ۹۵/۲/۲9 🔰استاد آیت الله فرحانی ✍ مقرر: محسن ابراهیمی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ✅خلاصه تقریر محقق قوچانی از نقد دوم آخوند به مسلک مقدمیت 🔸همانطور که در جلسه قبل بیان شد، تقریر محقق قوچانی سه پله دارد: 1⃣1- نقیضین در یک رتبه هستند. مانند سواد و لاسواد 2⃣2- ضدین در یک رتبه هستند. مانند سواد و بیاض 3⃣3- از دو مقدمه فوق نتیجه می شود که: چون سواد و بیاض در یک رتبه و سواد و لا سواد هم در یک رتبه اند. پس لاسواد و بیاض نیز در یک رتبه اند (شبیه به قیاس مساوات). 👈نتیجه: پس نمی توان گفت: عدم ضد (عدم سواد) مقدمه وجودی ضد دیگر (بیاض) است. چون تقدم رتبی ندارد. ✅اشکال امام به محقق قوچانی در هر سه مقدمه 🔸اشکال مقدمه اول (مناهج ج2 ص 8): این که گفته شود نقیضین (سواد و عدم سواد) در یک رتبه هستند، اشتباه است. چون عدم، در نقیضین به معنای رفع الشئ و سلب تحصیلی است و سلب تحصیلی هیچ قیدی ندارد و مقید نیست. اما لازمه حرف شما که می گویید: عدم الشئ در زمان و مکان و رتبه و ... باید با وجودالشئ، وحدت داشته باشد، این است که عدم الشئ و سلب الشئ مقید به زمان و مکان و رتبه و.... بشود. حال آنکه در نقیضین، سلب، هیچ قیدی ندارد. آنچه شما تصور کرده اید، ایجاب عدولی و عدم مضاف است. اما در نقیضین عدم مضاف وجود ندارد. آنکه مناطقه و فلاسفه می گویند که در تناقض هشت وحدت شرط دان، به معنای مقید کردن سلب نیست. 🔸اشکال مقدمه دوم: باید توجه داشت که در استحاله اجتماع ضدان، آن مقدار که عقلی است این است که گفته می شود که ضدان دو امر وجودی هستند که در غایت تباعد از یکدیگر هستند. اما این که کدام دو امر هستند که ضدان می باشند، به تجربه و شناخت خارجی بر می گردد و حیثیت عقلی ندارد. لذا صحیح این است که استحاله اجتماع ضدین ارتباطی به رتبه های عقلی ندارد. که آنگاه بگوییم هم رتبه هستند یا نیستند. سلمنا که کسی بخواهد تلاش کند و آنها را به رتبه های عقلی و خصوصا امتناع اجتماع نقیضین برگرداند، همان جواب و اشکال قبل را در اینجا بیان می کنیم که عدم حقیقی و سلب تحصیلی رتبه ندارد. 🔸اشکال مقدمه سوم: (سلمنا که اشکالات فوق وجود نداشته باشد و بتوان برای عدم رتبه قائل شد) این است که شما امری شبیه به قیاس مساوات را بین هم رتبه ها پیاده کرده اید و بیان کرده اید که هم رتبه هم رتبه، هم رتبه است. در صورتی که نمی توان از هم رتبه بودن سواد و بیاض نتیجه گرفته که لاسواد (که هم رتبه سواد است) و بیاض هم رتبه اند. چون احکام عقلی تابع مناط و ملاک و حیثیت خود هستند و در جایی که ملاک و مناط جاری نمی شود، آن حکم جاری نیست. یکی از آن احکام هم رتبه بودن است. بین نقیضین به ملاک نقیض بودن، اتحاد رتبه وجود دارد و بین ضدان هم به خاطر ملاک ضد بودن، اتحاد رتبه وجود دارد. اما ملاکی وجود ندارد که یکی از ضدان با یکی از نقیضین اتحاد رتبه داشته باشند. 🔸به عنوان مثال می دانیم که علت، تقدم رتبی بر معلول دارد. و اگر همراه با علت، چیزی وجود داشته باشد، بدون وجود داشتن ملاک نمی توان گفت به صرف همراهی با علت، تقدم رتبی بر معلول دارد. 🔸لذا همان طور که قبلا به آخوند گفته شد که از ملائمت بیاض و عدم سواد، اتحاد یا اختلاف رتبه بدست نمی آید، در اینجا هم می گوییم که نمی توان به صرف هم رتبه بودنِ هم رتبه، حکم به اتحاد و یا اختلاف رتبه کرد. چون در آنجا مناطی وجود نداشت و در اینجا هم ندارد. ✅نقد سوم آخوند به مسلک مقدمیت 🔸آخوند نقد دیگری را به مسلک مقدمیت وارد می کند. این نقد را صاحب هدایه المسترشدین نیز بیان کرده است. آخوند بیان می دارد (کفایه ص130) که لازمه حرف مسلک مقدمیت، دور است. چون بین ضدان تمانع وجود دارد. و همینطورکه تحقق بیاض متوقف بر عدم سواد است، عدم سواد هم متوقف بر تحقق بیاض است. و بیاض هم مقدمه عدم سواد است. لذا دور ایجاد می شود. ✅اشکال امام به نقد سوم آخوند حضرت امام می فرمایند (مناهج ج2 ص10) که اولا اگر حد وسط شما تمانع است، تمانع یعنی اینکه وجود هر کدام متوقف بر عدم دیگری است، اما به این معنا نیست که عدم یکی هم متوقف بر وجود دیگری باشد. تمانع به این معناست که اگر بیاض متوقف بر عدم سواد است، سواد هم متوقف بر عدم بیاض است. اما به این معنا نیست که اگر بیاض متوقف بر عدم سواد است، عدم سواد هم متوقف بر بیاض باشد. لذا دور ایجاد نمی شود. 🔸ثانیا: (سلمنا که تمانع را همانگونه که شما گفتید تصور شود) اشکال اصلی شما این است که برای عدم، شیئیت قائل شده اید لذا گفته اید که عدم سواد، متوقف بر بیاض است. حال آنکه، عدم، چون سلب تحصیلی است، توقف بر هیچ چیزی ندارد. ✅اشکال اصلی امام به مسلک مقدمیت 🔸از همین توضیحات اشکال به مسلک مقدمیت هم واضح می شود. اشکال اصلی این است که ایشان، برای عدم، شئیت و شان قائل شده اند و آن را در عداد مقدمات بوجود آورنده، محسوب کرده اند. حال آنکه عدم که سلب تحصیلی است و هیچ شأنیتی ندارد، لذا نمی توان آن را مقدمه تحقق چیزی قرار داد. ✅اشکال به بیانی از محقق اصفهانی 🔸محقق اصفهانی در همین بحث، می فرمایند (نهایه الدرایه ج1 ص220) که عدم المانع، گاهی متمم قابلیت قابل است و گاهی متمم فاعلیت فاعل است. و در رابطه با ضدان تصور کرده اند، که عدم ضد (عدم سواد) متمم قابلیت قابل است و محل را برای تحقق ضد آخر (بیاض) آماده می کند. 🔸حضرت امام می فرمایند (مناهج ج2 ص14): در این بیان هم برای عدم، شأنیت قائل شده اند و آن را وجودی و موثر دیده اند. حال آنکه عدم هیچ گونه تاثیر و شأنیتی ندارد. آنچه که هست تمانع بین دو امر وجودی است و بقیه را ذهن انتزاع و مفهوم سازی می کند که عدم یکی، مقدمه برای دیگری است و اما در واقع، عدم، واقعیتی ندارد. ✅تعریض به محقق خوئی 🔸محقق خوئی هم در همین بحث، در بیان و بررسی کلام محقق نائینی چه آنجا که نقد کرده اند و چه آنجا که اثبات و تایید کرده اند، تمام فرمایش ایشان مبتنی بر همین خلط است که فرموده اند، عدم المانع در قابلیت قابل، دخالت دارد. لذا برای عدم، شأنیت و تأثیر قائل شده اند. @fater290
💠تبیین نظریه خطابات قانونیه 💢نظریه خطابات قانونیه یکی از شاهکارهای حضرت امام خمینی (ره) است که تاثیر شگرفی بر مباحث علم اصول و دستگاه استنباط دارد. 💢حضرت امام ره این نظریه را در کتاب مناهج خود، در بحث ضد و ترتب مطرح کرده اند. 💢از بهترین کسانی که این نظریه را به خوبی تبیین و اشکالات وارده به آن را دفع کرده اند، استاد بزرگوار ما، آیت الله فرحانی است. 💢ایشان در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ و ۹۶-۹۷در درس خارج اصول، به بحث ضد رسیدند و در ضمن آن، بر اساس کتاب مناهج این نظریه را تبیین فرمودند. 💢در راستای تبیین نظرات حضرت امام، انشالله تقریرات خودم از بحث ایشان را به صورت جلسه ای در این کانال قرار خواهم داد. تا کنون چهار جلسه از این تقریرات را در کانال گذاشته ام. 👇👇👇👇👇 1⃣ eitaa.com/fater290/91 2⃣ eitaa.com/fater290/103 3⃣ eitaa.com/fater290/150 4⃣ eitaa.com/fater290/151 5⃣ eitaa.com/fater290/173 @fater290
💠چرا انسان؟! 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار ✅ نوشته زیر تلاشی است برای پاسخ به چرایی رویکرد انسان شناسانه استاد مطهری (رحمه الله علیه) در آخرین مجموعه مصنفات خود @taef110 @fater290 📖 👇👇
♨️ چرا انسان؟ 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار ✨ استاد شهید مرتضی مطهری در مجموعه «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» در صدد ارائه عقائد اسلامی به صورت منسجم هستند؛ اما آن چه در این مجموعه آثار جلوه خاصی دارد تاکید ایشان بر مساله است. ✨ ما از دوران کودکی عقائد دینی خود بر مبنای و دین یاد گرفته ایم و در ارتکاز ما اصول دین و مذهب عبارتند از: توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل؛ این در حالی است که استاد مطهری در این اثر خود، همه عناوین فوق را با پدیده ای به نام انسان گره زده است. پس این سوال به صورت کاملا طبیعی به ذهن انسان خطور می کند که چرا انسان؟! ✨برای پاسخ به این سوال باید به دنبال این سبک بحث از عقائد دینی رفت و مزیت آن را بر شیوه سنتی بر شمرد؛ ما در این جا به چهار عنوان از این مزایا به ترتیب اهمیت اشاره می کنیم اما پیش از آن متذکر می شویم که ماجرا و آن، ریشه در نگاه دیگری دارد که در جای خود باید تشریح شود؛ ✅ پس در این فرصت تنها به بیان چند نمونه از مزایای این رویکرد می پردازیم. 1️⃣ حل ریشه ای اختلاف درون دینی: اختلاف بین تشیع و تسنن در زمینه امامت و خلافت، کهن ترین اختلاف موجود میان مسلمانان است و دانشمندان این دو مذهب در دوره های مختلف تاریخی در این زمینه با یکدیگر گفت و گو استدلال کرده اند؛ ضمن اقرار به ارجمندی زحمات این دانشمندان باید گفت که دو مشخصه اصلی در مباحثات آن ها بوده است که می توان آن دو را دو نقطه ضعف بر شمرد؛ نخست آن که اختلاف نظر را ولایت امام علی(علیه السلام) فرض گرفته و سپس در صدد اثبات آن بر آمده اند و دیگر آن که شیوه استدلال آن ها در غالب موارد نقلی و حول ریزمسائل و روبناها بوده است. یکی از آثار و فوائد بحث از حقیقت انسان، شئون و کمالات او این است که نشان می دهد محل بحث میان این دو مذهب در اصل نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به عنوان است و خلافت امام علی(علیه السلام) پرده ی دیگری از شناخت حقیقت رسول ختمی(صلی الله علیه و آله) است. اساسا اشکال عمده و زیربنایی مباحث اهل سنت، ضعف آن ها در شناخت جایگاه انسان کامل است و تفسیر بسیاری از ادله ی نقلی و غرر روایات شیعی منوط به داشتن چنین نگاه عمیق است. 2️⃣مواجهه با جهان غرب: امروزه تردیدی وجود ندارد که جهان نسبت به جهان شرق و به خصوص مسلمین وجهه ای دارد و این در حالی است که در روزگار نه چندان دور، دوران طلایی تمدن مسلمین مقارن با عصر تاریک زندگی انسان غربی بود. این خاصیت است که انسان را قدرتمند می سازد و او را بر سایر ملل سیطره می بخشد و اگر انسان دانشمند عاری از باشد معادلاتی نظیر آن چه امروز بر بشریت حاکم است را به وجود خواهد آورد. آن چه روشن است این است که تسلط غرب بر شرق نه تنها حاصل مجهز بودن آن بر نیست بلکه آن چه راه را برای حرکت در مسیر تکنولوژی به شیوه غیر انسانی برای آن ها باز کرده است تجدید نظر آن ها در نوع به و بوده است و همین مساله منجر به تولد و رشد غیر دینی در جهان غرب شده است. اکنون آن چه به عنوان دست برتر غرب در مواجهه با ما قرار دارد گستره وسیع مسائل مربوط به انسان در قالب علوم انسانی است که حکومت بی رقیب آن ها بر مناسبات مدنی مسلمین، ما را به نوعی دچار فلج و زمین گیری کرده است. علوم انسانی غربی در سه کلان "مبادی تصدیقی و تصوری مسائل مربوط به انسان"، "متد و روش بررسی مسائل علوم انسانی" و "غایت و هدف حاکم بر حقیقت انسان و افعال او" دچار نقص و کجروی هستند و تنها راه برای مقابله و اتخاذ موضع در این زمینه انسان شناسی اسلامی است. 3️⃣تبیین رابطه انسان با خود: انسان در درون خود با و ابهاماتی مواجه است که باید برای آن ها راه حلی بیابد. این پرسش حاصل زندگی اجتماعی او و تعامل او با سایرین نیست بلکه اگر محیطی ایزوله برای زندگانی او در نظر گرفته شود باز این گونه سوالات از درون او برخواهد ساخت و او را دچار خواهد کرد. مسائلی از قبیل اینکه من به وجود آمده ام؟! کسی مرا به وجود آورده است؟! پایان دشواری ها یا خوشی های زندگی خواهد بود؟! نوع انسان محکوم به فنا است ؟! و... تنها که انسان ها در مواجهه با این پرسش ها دارند مقدار آن ها از این پرسش ها است. برخی در طول مدت ها اندکی به این مسائل می اندیشند و برخی شبانه روز خود را با اندیشه پیرامون این پرسش ها می گذرانند و در این میان هستند کسانی که به پاسخ دست نمی یابند و در نهایت به زندگی خود خاتمه می دهند حال یا به صورت فیزیکی و یا به صورت عاطفی-فکری! تامل پیرامون انسان و حقیقت او تنها راه برای پاسخ به این پرسش ها است و در حقیقت می توان چنین گفت که هدف تمام پیامبران و اولیاء الهی توجه دادن انسان به پاسخ این پرسش ها است. 4️⃣ وصول به حقیقت معرفت: یکی از اساسی که بر قوانین و احکام اسلامی حاکم است قشر بودن آن ها برای حقیقت است. روح عبادات و دستورات شرعی بر اساس ادبیات حاکم بر آن ها و ادله فراوان و خارج از شمارشی که بر این احکام احاطه دارند این مطلب را می رسانند که هدف دین اسلام از عمل به دستورات شرعی، صرف عمل جوارحی یا جوانحی نیست بلکه همه این امور مقدمه ای برای وصول به کمالی از جنس معرفت است. این حقیقت که در لسان ادله دینی در قالب "من عرف نفسه عرف ربه" بیان شده است تنها از مسیر حاصل می شود. البته که این مطلب از مقامی عالی برخوردار است که تشریح آن تنها از عهده حکما و اولیاء بر می آید و قلم فرسایی در این عرصه بر جماعت خُرد جایز نیست اما به این مقدار می توان نوشت که رهگذر وصول به حقایق، همان علم حصولی و خرق حجاب آن است. ✅موارد فوق اجمالی بود از آن چه در ذهن من میگذرد برای تبیین حکمت عملکرد استاد شهید مطهری که از کلمات اساتید خود استفاده کرده ام؛ طبیعی است که موارد فوق، انحصاری نیستند و می توان موارد دیگری را نیز افزود. 🔰بسیار مشتاقم در این رابطه نظرات شما خوبان را بدانم؛ آماده دریافت آراء شما هستم؛👈@entezarsajjad👉 📚منبع: کانال طائف| سجاد انتظار ( @taef110 ) @taef110 @fater290