المرسلات
🔰 صوت صحبت های جناب استاد حجت الاسلام والمسلمین علی فرحانی 🔹 نگاه جامع و وحدانی شهید مطهری به اسلام
🌐انسان شناسی اسلامی و تاثیر آن در الگوی پیشرفت
🔰رهبر معظم انقلاب ۸۶/۲/۲۵
✅تاثیر انسان شناسی در الگوی پیشرفت
🔺آنچه که موجب میشود ما الگوی غربی را برای پیشرفت جامعه خودمان ناکافی بدانیم، در درجهی اول این است که نگاه جامعهی غربی و فلسفههای غربی به انسان -البته فلسفههای غربی مختلفند؛ اما برآیند همهی آنها این است- با نگاه اسلام به انسان، بکلی متفاوت است؛ یک تفاوت بنیانی و ریشهای دارد. لذا پیشرفت که برای انسان و به وسیلهی انسان است، در منطق فلسفهی غرب معنای دیگری پیدا میکند، تا در منطق اسلام. پیشرفت از نظر غرب، پیشرفت مادی است؛ محور، سود مادی است؛ هرچه سود مادی بیشتر شد، پیشرفت بیشتر شده است؛ افزایش ثروت و قدرت. این، معنای پیشرفتی است که غرب به دنبال اوست؛ منطق غربی و مدل غربی به دنبال اوست و همین را به همه توصیه میکنند. پیشرفت وقتی مادی شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ ولی اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد. اما از نظر اسلام، پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است، اما به عنوان وسیله. هدف، رشد و تعالی انسان است.
🔺پیشرفت کشور و تحولی که به پیشرفت منتهی میشود، باید طوری برنامهریزی و ترتیب داده شود که انسان بتواند در آن به رشد و تعالی برسد؛ انسان در آن تحقیر نشود. هدف، انتفاع انسانیت است، نه طبقهای از انسان، حتّی نه انسانِ ایرانی. پیشرفتی که ما میخواهیم بر اساس اسلام و با تفکر اسلامی معنا کنیم، فقط برای انسان ایرانی سودمند نیست، چه برسد بگوئیم برای طبقهای خاص. این پیشرفت، برای کل بشریت و برای انسانیت است. نقطهی تفارق اساسی، نگاه به انسان است.
✅دو زاویه نگاه اسلام به انسان
👈اینجا یک درنگی بکنیم و من یک مطلب معرفتی اسلامی را در اینجا عرض بکنم: در اسلام نگاه به انسان از دو زاویه است که این دو زاویه هر دو مکمل همدیگر هستند. این میتواند پایه و مبنائی برای همهی مسائل کلان کشور و نسخههائی که برای آیندهی خودمان خواهیم نوشت، باشد. این دو زاویهای که اسلام از آن به انسان نگاه میکند: یکی نگاه به فرد انسان است؛ به انسان به عنوان یک فرد؛ به من، شما، زید، عمرو به عنوان یک موجود دارای عقل و اختیار نگاه میکند و او را مخاطب قرار میدهد؛ از او مسئولیتی میخواهد و به او شأنی میدهد. یک نگاه دیگر به انسان، به عنوان یک کل و یک مجموعهی انسانهاست. این دو نگاه با هم منسجمند؛ مکمل یکدیگرند. هر کدام، آن دیگری را تکمیل میکند.
1⃣نگاه به فرد انسان
🔺در نگاه اول که نگاه اسلام به فردِ انسانی است، یک فرد مورد خطاب اسلام قرار میگیرد. در اینجا انسان یک رهروی است که در راهی حرکت میکند، که اگر درست حرکت کند، این راه، او را به ساحت جمال و جلال الهی وارد خواهد کرد؛ او را به خدا خواهد رساند؛ «یا ایّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه». اگر بخواهیم این راه را تعریف کنیم، در یک جملهی کوتاه میشود گفت این راه، عبارت است از مسیر خودپرستی تا خداپرستی. انسان از خودپرستی به سمت خداپرستی حرکت کند. مسیر صحیح و صراط مستقیم این است.
🔺مسئولیت فرد انسان در این نگاه، این است که این مسیر را طی کند. یکایک ما مخاطب به این خطاب هستیم؛ دیگران بروند، نروند؛ حرکت کنند، نکنند؛ دنیا را ظلمات کفر بگیرد یا نور ایمان بگیرد، از این جهت تفاوت نمیکند. وظیفهی هر فردی به عنوان یک فرد این است که در این راه حرکت کند؛ «عَلَیکُم أَنفُسَکُم لَا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم». باید این حرکت را انجام بدهد؛ حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهی به نور توحید.
🔺جادهی این راه چیست؟ بالاخره مسیری را میخواهیم حرکت کنیم و به جادهای نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبی موتور حرکت در این راه است؛ ملکات اخلاقی و فضائل اخلاقی، آذوقه و توشهی این راه است، که راه و حرکت را برای انسان آسان و تسهیل میکند؛ سرعت میبخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتنپایی؛ مواظب خود باشد که از این راه تخطی و تجاوز نکند. وظیفهی فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همهی زمانها، در حکومت پیغمبران، در حکومت طواغیت، یک فرد وظیفهاش این است که این کار را انجام دهد و تلاش خودش را بکند.
🔺اسلام در این نگاه به انسان به عنوان یک فرد، توصیه میکنند زهد بورزد. زهد یعنی دلباخته و دلبستهی دنیا نشود؛ اما در عین اینکه توصیه به زهد میکنند، قطع رابطهی با دنیا و کنار گذاشتن دنیا را ممنوع میشمارند.
🔺دنیا چیست؟ دنیا همین طبیعت، همین بدن ما، زندگی ما، جامعهی ما، سیاست ما، اقتصاد ما، روابط اجتماعی ما، فرزند ما، ثروت ما، خانهی ماست. دلبستگی به این دنیا، دلباخته شدن به این نمونهها، در این خطاب فردی، کار مذمومی است. دلباخته نباید شد. این دلباخته نشدن، دلبسته نشدن، اسمش زهد است؛ اما اینها را رها هم نباید کرد. کسی از متاع دنیا، زینت دنیا، از نعمتهای الهی در دنیا رو برگرداند، این هم ممنوع است. «قل من حرّم زینة الله الّتی اخرج لعباده و الطّیبات من الرّزق قل هی للّذین امنوا»؛ یعنی کسی حق ندارد که از دنیا اعراض کند. اینها جزو مسلّمات و معارف روشن دین است که من نمیخواهم توضیح بدهم.
🔺این، نگاه فردی است. در این نگاه به فردِ انسان، اسلام استفادهی از لذائذ زندگی و لذائذ حیات را برای او مباح میکنند؛ اما در کنار او یک لذت بالاتر را که لذت اُنس با خدا و لذت ذکر خداست، آن را هم به او یاد میدهند. انسان در یک چنین راهی به عنوان انسانِ اندیشمند و دارای اختیار، باید انتخاب کند و در این صراط حرکت کند و برود. در این نگاه، مخاطب البته فردِ انسان است. هدف این حرکت و این تلاش هم رستگاری انسان است. اگر انسان به این دستورالعمل و نسخهای که به او داده شده است. عمل بکند، رستگار میشود. این، یک نگاه است.
2⃣نگاه به انسان به عنوان مجموعه انسان ها
🔺در زاویهای دیگر در نگاه کلان، همین انسانی که مخاطب به خطابِ فردی است، خلیفهی خدا در زمین معرفی شده؛ یک وظیفهی دیگری به او واگذار شده و آن عبارت است از وظیفهی مدیریت دنیا. دنیا را باید آباد کند؛ «و استعمرکم فیها». همین انسان مأمور است که دنیا را آباد کند.
🔺آباد کردنِ دنیا یعنی چه؟ یعنی از استعدادهای فراوان و غیرقابل شمارشی که خدای متعال در این طبیعت قرار داده، این استعدادها را استخراج کند و از آنها برای پیشرفت زندگی بشر استفاده کند. در این زمین و پیرامون زمین، استعدادهایی هست که خدای متعال اینها را گذاشته است و بشر باید اینها را پیدا کند. یک روزی بشر آتش را هم نمیشناخت، اما آتش بود؛ الکتریسیته را نمیشناخت، اما در طبیعت بود؛ قوهی جاذبه را نمیشناخت، قوهی بخار را نمیشناخت، اما اینها در طبیعت بود. امروز هم استعدادها و قوای بیشمار فراوانی از این قبیل در این طبیعت هست؛ بشر بایستی سعی کند اینها را بشناسد. این مسئولیت بشر است؛ چون خلیفه است و یکی از لوازم خلیفه بودنِ انسان، این است.
🔺عین همین مطلب در مورد انسانهاست؛ یعنی انسان در این نگاه دوم، وظیفه دارد استعدادهای درونی انسان را استخراج کند؛ خرد انسانی، حکمت انسانی، دانش انسانی و توانائیهای عجیبی که در وجود روان انسان گذاشته شده، که انسان را به یک موجود مقتدر تبدیل میکند. این هم نگاه کلان است.
🔺در این نگاه کلان، مخاطب کیست؟ مخاطب، همهی افرادند. استقرار عدالت و روابط صحیح، خواسته شده است. از چه کسانی؟ از همهی افراد. یکایک افراد جامعهی بشری در همین نگاه کلان، مخاطبند؛ یعنی وظیفه و مسئولیت دارند. ایجاد عدالت، ایجاد حکومت حق، ایجاد روابط انسانی، ایجاد دنیای آباد، دنیای آزاد، بر عهدهی افراد انسان است. در این نگاه میبینید انسان همهکارهی این عالم است؛ هم مسئول خود و تربیت خود و تعالی خود و تزکیه و تطهیر خود، هم مسئول ساختن دنیا. این نگاه اسلام است به انسان.
✅انسان محوری در غرب و تفاوت آن با اسلام
🔺اومانیزم غربی هم انسانمحور است. اومانیزم -که محور فلسفههای قرن نوزدهمی و بعد و قبل از آن است- انسان را محور قرار میدهد. اما چهجور انسانی؟ انسان در منطق غرب و اومانیزم غربی، بکلی با این انسانی که در منطق اسلام هست، تفاوت دارد. انسان در الگو و نگاه اسلامی موجودی است هم طبیعی و هم الهی؛ دوبُعدی است؛ اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذتجویی، کامجویی، بهرهمندی از لذائذ زندگی دنیاست، که محور پیشرفت و توسعه در غرب است؛ انسان سودمحور.
🔺اما در جهانبینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیلهاند برای تعالی انسان. در آن جهانبینی غربی، ثروت و قدرت و علم، هدفند. انسانها تحقیر بشوند، ملتها تحقیر بشوند، میلیونها انسان در جنگها لگدمال بشوند و کشته بشوند، برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد یا کمپانیهایی سلاحهای خودشان را بفروشند؛ ایرادی ندارد! تفاوت منطقی، این است.
✅لزوم شناخت انسانِ در منطق اسلام
🔺بنابراین، آن چیزی که ما به آن نیاز داریم، این است که نقشهی پیشرفت کشورمان را بر اساس جهانبینی اسلام برای این انسان، انسانِ در منطق اسلام، فراهم و تهیه کنیم. در این نقشهی پیشرفت و تحول، دیگر معنا ندارد که پیشرفت با فحشا، با غوطه خوردن درمنجلاب فساد همراه باشد.
🔺معنویت، پایهی اساسی این پیشرفت خواهد بود. پیشرفتی که محورش انسان است و انسانی که دارای بُعد معنوی قوی است و انسانی که علم و دنیا و ثروت و فعالیت زندگی را وسیلهای قرار میدهد برای تعالی روحی و رفتن به سوی خدای متعال، این پیشرفت با آن پیشرفت خیلی متفاوت است.
#کلام_ولی #علوم_انسانی_اسلامی
#الگوی_ایرانی_اسلامی_پیشرفت #معارف
@fater290
☀️ ذکر امام سجاد علیه السلام در شب بیست و هفتم ماه رمضان
🔰 قال: سمعت أَبي عليّ بن الحسين عليه السلام ليلة سبع و عشرين من شهر رمضان، يقول من أَوّل اللّيل إِلى آخره:
🕌 «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجافِي عَنْ دارِ الْغُرُورِ، وَ الإِنابَةَ إِلىٰ دارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ»
📕 الإقبال بالأعمال الحسنة، ج1، ص: 403.
📣 شرح امام خمینی بر این دعای امام سجاد علیه السلام:
🔹از پيغمبر گرفته تا امام عصر- سلام اللَّه عليه- همه از گناه مى ترسيدند. گناه آنها غير اينى است كه من و شما داريم. آنها يك عظمتى را ادراك مى كردند كه توجه به كثرت، از گناهان كبيره است پيش آنها. حضرت سجاد در يك شبش- به حسب آن چيزى كه وارد شده- تا صبح [گفت:] «اللَّهُمَّ ارْزُقْنى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُورِ وَ الْانابَةَ الى دارِ السُّرُورِ و الْاسْتِعدادَ لِلْمَوتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْت».
🔹مسأله، مسئله بزرگى است. آنها در مقابل عظمت خدا، وقتى كه خودشان را حساب مى كنند، و مى بينند كه هيچ نيستند و هيچ ندارند. واقع مطلب همين است: جز او كسى نيست و چيزى نيست، وقتى كه توجه بكنند به عالم كثرت، و لو به امر خدا. اين است كه نسبت مى دهند به رسول خدا كه فرمود: لَيُغانُ عَلى قَلْبى فَإنّى لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فى كُلِّ يومٍ سَبْعيِنَ مَرَّة.
🔹او غير از اين مسائلى بوده است كه پيش ماهاست. آنها در ضيافت بوده اند، در ما فوق ضيافت هم بوده اند. در ضيافت بوده اند و از اينكه حضور در مقابل حق تعالى دارند و مع ذلك، دارند، مردم را دعوت مى كنند. از همين، كدورت حاصل مى شده. توجه به مظاهر الهى، از غيب متوجه شدن به شهادت به مظاهر الهى، و لو همه اش الهى است، براى آنها همه الهى است، لكن مع ذلك، از آن جايى كه، از آن غيبى كه آنها مى خواهند كه «كمالِ انقطاع إليك» است، وقتى كه توجه مى كنند به مظاهر، اين گناه بزرگ است. اين گناه نابخشودنى است، اين دار غرور است پيش سجاد. توجه به ملكوت دار غرور است. توجه به ما فوق ملكوت هم دار غرور است. توجه به حق تعالى طورى كه ديگر ضيافتى در كار نباشد كه مخصوص كُمَّل اوليا است، آنجا ديگر ضيافت اللَّه نيست در كار.
📕 صحيفه امام، ج20، ص: 269
@ofoqemobin
هدایت شده از KHAMENEI.IR
990302_سخنرانی تلوزیونی بهمناسبت روزجهانی قدس.mp3
9.04M
🎙بشنوید | صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی قدس. ۹۹/۳/۲
☑️ @Khamenei_ir
♨️اصلی ترین توصیه امروز رهبر انقلاب:
👈تداوم مبارزه با #دست_پر و #موضع_قدرت
⚡️اصلیترین توصیهی اینجانب توصیه به تداوم مبارزه و سامان بخشیدن به سازمانهای جهادی و همکاری آنان با یکدیگر و گسترش عرصهی جهاد در همهی سرزمینهای فلسطینی است. همه باید ملّت فلسطین را در این جهاد مقدّس یاری کنند.
⚡️همه باید دست مبارز فلسطینی را پُر، و پشت او را محکم کنند. ما با افتخار، هر چه در توان داشته باشیم در این راه انجام خواهیم داد. یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است. به هدایت و مدد الهی برنامهریزی کردیم و نتیجه این است که موازنهی قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود.
⚡️این تغییر معادله در بخش موسوم به سرزمینهای اشغالی خواهد توانست قضیّهی فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک کند. تشکیلات خودگردان در این امر تکلیفی بزرگ برعهده دارد.
⚡️با دشمن وحشی جز با اقتدار و از موضع قدرت نمیتوان سخن گفت، و زمینهی این اقتدار بحمدالله در ملّت شجاع و مقاوم فلسطین آماده است. جوانان فلسطینی امروز تشنهِی دفاع از کرامت خویشند. حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و حزبالله در لبنان، حجّت را بر همه تمام کردهاند.
#روز_قدس
@fater290
✅اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره رؤیت هلال ماه شوال و اعلام عید فطر
🔸بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔸با آرزوی قبولی طاعات و عبادات ملت عزیز در ماه مبارک رمضان، به اطلاع عموم مردم شریف ایران می رساند، بر اساس گزارشهای متعدد رسیده از راصدان کاردان و مورد اطمینان، رؤیت هلال ماه شوال المکرم در غروب شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ مطابق با ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۱ هجری قمری برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) محرز شده است، بنابراین فردا (یکشنبه) ۴ خرداد عید سعید فطر خواهد بود.
⚡️دفتر مقام معظم رهبری
farsi.khamenei.ir/news-content?id=45716
@fater290
♨️ مدتی این مثنوی تاخیر شد ...
✅تقریبا از ابتدای اردیبهشت مسائلی همچون شرایط ویژه ماه مبارک، اسباب کشی، خرابی کامپیوتر و ... حادث شد و لذا حجم محتوای کانال تقلیل پیدا کرد. انشالله سعی میکنم که دوباره بر همان روال سابق در خدمت شما باشم.
✅همچنین از همه بزرگوارانی که در خصوصی پیام دادند و نتوانستم پاسخگو باشم، عذرخواهی میکنم. انشالله کم کم پاسخ خواهم داد.
✅جهت یادآوری عرض میکنم که محتوای این کانال حول محورهای زیر است:
🔺تبیین و ترویج اندیشه های اعلام اربعه
🔺آموزش و پژوهش علوم حوزوی
🔺تولید علوم انسانی اسلامی
🔺اخلاق و عرفان
🔺تحول در حوزه
🔺مشاوره تحصیلی و روش درس خواندن
⚡️ضمنا قابل توجه است که عمده مباحث این کانال را بر اساس آنچه در ده سال گذشته از محضر استاد گرانقدرم حجت الاسلام علی فرحانی آموخته ام، در اختیار شما قرار میدهم. باشد که بتوانم با این کار، اندکی از شکر این ده سال را به جای آورم.
🔰ادمین @ebrahimi845
@fater290
♨️مهمترین تذکر به نمایندگان مجلس
🔰امام خمینی (ره)
🔸[آن] که در راس همه تذکرات است و با رسیدن به آن، همه چیز اصلاح میشود و سعادت فراگیر میگردد، آن است که به قلوب محجوب و منکوس خود برسانیم که عالَم، از اعلا علّیّین تا اسفل سافلین، جلوه حق- جل و علا- و در قبضه قدرت اوست؛ و هیچ موجودی، از روحانیون ملا اعلی و انبیای معظم و اولیای مکرم، تا اشقیا و هر جا بروید، از خود چیزی ندارند؛ بلکه چیزی نیست جز آنکه به جلوه او نورانی و هست شود. و این تذکر همان است که موجب اطمینان قلوب میشود که اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القلوبُ. و با این باور است که خوفها از غیر او از دلها رخت ببندند؛ و امیدها و رجاها بجز به او از قلوب زایل شوند.
📚پیام به نمایندگان مجلس به مناسبت گشایش دومین دوره مجلس؛ صحیفه امام ج18 ص 459
#در_مدرسه_امام_خمینی #اخلاق_و_عرفان
@fater290
barkhi-nazarate-allameh-piramoone-nafs.mp3
3.62M
🔉🔉 #بشنوید
♨️ از خاک تا خدا
👈مروری بر برخی از نظریات علامه طباطبایی در موضوع "نفس"
🔰استاد علی فرحانی
📌استاد در این صوت برخی از نظریات علامه در موضوع نفس، همچون: مسئله جسمانی یا روحانی بودن حدوث و بقای نفس، مسئله استکمال نفس، اثبات عوالم ثلاث از طریق نفس، معنای مراقبه و ... را به صورت بسیار اجمالی و مختصر تبیین می کنند.
#پای_درس_استاد #فلسفه
#در_محضر_علامه #عرفان
@fater290
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.pdf
16.45M
📚کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
🔰رهبر معظم انقلاب
🌀این نسخه پی دی اف توسط انتشارات صهبا منتشر شده است.
#کلام_ولی
#کتابخانه_مجازی
@fater290
المرسلات
🔉🔉 #بشنوید ♨️ از خاک تا خدا 👈مروری بر برخی از نظریات علامه طباطبایی در موضوع "نفس" 🔰استاد علی فرح
📚عیون مسائل النفس و سرح العیون في شرح العیون
🔰علامه حسن زاده آملی
✅لینک دانلود کتاب👇👇👇
http://alfeker.mediafire.com/file/7zd754g0be1n11n
#فلسفه #عرفان
#کتابخانه_مجازی
@fater290
📚منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران
🔰سید جلال آشتیانی
✅دانلود کنید 👇👇👇👇
eitaa.com/p_fater/2211
#فلسفه
#کتابخانه_مجازی
@fater290
♨️ عدالت و هدایت در زمان ظهور حضرت
🔰امام خمینی (ره)
🔸وقتى كه ايشان ظهور كنند- ان شاء اللَّه خداوند تعجيل كند در ظهور او- تمام بشر را از انحطاط بيرون مى آورد، تمام كجيها را راست مى كند: يَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً. همچو نيست كه اين عدالت همان كه ماها از آن مى فهميم كه نه يك حكومت عادلى باشد كه ديگر جور نكند آن، اين هست اما خير، بالاتر از اين معناست.
🔸معنى يَمْلَأُ الأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً الآن زمين و بعد از اين، از اين هم بدتر شايد بشود، پر از جور است، تمام نفوسى كه هستند انحرافات در آنها هست. حتى نفوس اشخاص كامل هم در آن انحرافاتى هست و لو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست، در عقايد انحراف هست، در اعمال انحراف هست و در كارهايى هم كه بشر مى كند انحرافش معلوم است.
🔸و ايشان مأمورند براى اينكه تمام اين كجيها را مستقيم كنند و تمام اين انحرافات را برگردانند به اعتدال كه واقعاً صدق بكند يَمْلَأُ الأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً. تمام بشر را ايشان هدايت خواهند كرد ان شاء اللَّه، و ظلم و جور را از تمام روى زمين بر مى دارند به همان معناى مطلقش.
🔸صحيفه امام ج ۱۲ ص۴۸۳
#اهل_بیت #مهدویت
#در_مدرسه_امام_خمینی
@fater290
♨️تشرف سید علی شوشتری (ره) و ملاحسینقلی همدانی(ره) به محضر حضرت ولی عصر (عج)/ به نقل از آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله)
✨از آخوند ملاحسینقلی (ره) پرسیدند که آیا به محضر حضرت ولی عصر (ع) مشرف شده اید؟ پاسخ داد: فقط در حد شنیدن همهمه. جریان از این قرار بود که به آخوند خبر می رسد که حضرت ولی عصر (عج) الآن در مسجد سهله در حجره سید علی شوشتری (ره) تشریف دارند. ایشان به آنجا می رود. وقتی به نزديك حجره می رسد، سید علی از درون حجره ندا میدهد که همانجا توقف کن و جلو نیا.
✨آخوند می گفت: من توقف کردم و فقط همهمه ای از داخل حجره می شنیدم. پس از مدتی سید علی به من اجازه داد. وقتی داخل حجره سید شدم، کسی نبود. نقل شده که آخوند گفته بود: ایشان در این باره به من وعده ها داد.
📚جرعه ای از دریا، ج۱ ص۵۰۷
#اخلاق_و_عرفان
#سلسلهی_شاگردان_آخوند_ملاحسینقلی
@fater290
المرسلات
💠معنای #خودفراموشی و اسباب آن @fater290 👇👇
💠معنای #خودفراموشی و اسباب آن
🔰شهید مطهری (ره)
🔺يادم هست در حدود هجده سال پيش در جلسهاي خصوصي که آياتي از قرآن کريم را تفسير ميکردم، براي اولين بار به اين نکته برخوردم که قرآن گاهي تعبيرات خاصي در باره برخي از آدميان به کار ميبرد از قبيل «خودزياني» يا «خودفراموشي» يا «خودفروشي». مثلًا ميفرمايد: قَدْ خَسِروا انْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنهُمْ ما کانوا يفْتَرونَ.
همانا خود را باخته و معبودهاي دروغين از دستشان رفته است. يا ميفرمايد:قُلْ انَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِروا انْفُسَهُمْ.
بگو زيان کرده و سرمايه باخته آن است که خويشتن را زيان کرده و خود را باخته است. و يا در مواردي ميفرمايد: نَسُوا اللَّهَ فَانْسيهُمْ انْفُسَهُمْ. از خدا غافل شدند و خدا را از ياد بردند، پس خدا خودشان را از خودشان فراموشاند و خودشان را از خودشان غافل ساخت.
🔺براي يک ذهن فلسفي اين سؤال پديد ميآيد که مگر ممکن است انسان خود را ببازد؟ باختن از دست دادن است و نيازمند به دو چيز است: يکي «بازنده» و ديگر «باخته شده و از دست رفته». چگونه ممکن است انسان خود را زيان کند و خود را ببازد و خود را از دست بدهد؟ آيا اين تناقض نيست؟. همچنين مگر ممکن است انسان خود را فراموش کند و از ياد ببرد؟ انسان زنده همواره غرق در خود است، هر چيز را با اضافه به خود ميبيند، توجهش قبل از هر چيز به خودش است، پس فراموش کردن خود يعني چه؟.
🔺بعدها متوجه شدم که اين مسأله در معارف اسلامي، خصوصاً دعاها و بعضي از احاديث و همچنين در ادبيات عرفاني اسلامي و بلکه در خود عرفان اسلامي، سابقه زياد و جاي بس مهمي دارد؛ معلومم شد که انسان احياناً خود را با «ناخود» اشتباه ميکند و «ناخود» را «خود» ميپندارد و چون ناخود را خود ميپندارد آنچه به خيال خود براي «خود» ميکند در حقيقت براي «ناخود» ميکند و خود واقعي را متروک و مهجور و احياناً ممسوخ ميسازد.
🔺مثلًا آنجا که انسان واقعيت خود را همين «تن» ميپندارد و هرچه ميکند براي تن و بدن ميکند، خود را گم کرده و فراموش کرده و ناخود را خود پنداشته است. به قول مولوي مثلش مثل کسي است که قطعه زميني در نقطهاي دارد، زحمت ميکشد و مصالح و بنّا و عمله ميبرد آنجا را ميسازد و رنگ و روغن ميزند و به فرشها و پردهها مزين مينمايد اما روزي که ميخواهد به آن خانه منتقل گردد يکمرتبه متوجه ميشود که به جاي قطعه زمين خود يک قطعه زمين ديگر که اصلًا به او مربوط نيست و متعلق به ديگري است ساخته و آباد کرده و مفروش و مزين نموده و قطعه زمين خودش خراب به کناري افتاده است.
🔺اميرالمؤمنين علي عليه السلام جملهاي دارد که بسيار جالب و عميق است. ميفرمايد: عَجِبْتُ لِمَنْ ينْشُدُ ضالَّتَهُ وَ قَدْ اضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يطْلُبُها. تعجب ميکنم از کسي که در جستجوي گمشدهاش برميآيد و حال آنکه «خود» را گم کرده و در جستجوي آن برنمي آيد.
🔺خود را گم کردن و فراموش کردن منحصر به اين نيست که انسان در باره هويت و ماهيت خود اشتباه کند و مثلًا خود را با بدن جسماني و احياناً با بدن برزخي- آنچنانکه احياناً اين اشتباه براي اهل سلوک رخ ميدهد- اشتباه کند. هر موجودي در مسير تکامل فطري خودش که راه کمال را ميپيمايد، در حقيقت از «خود» به «خود» سفر ميکند، يعني از خود ضعيف به سوي خود قوي ميرود. عليهذا انحراف هر موجود از مسير #تکامل واقعي انحراف از خود به ناخود است. اين انحراف بيش از همه جا در مورد انسان که موجودي مختار و آزاد است صورت ميگيرد. انسان هر #غايت انحرافي را که انتخاب کند، در حقيقت او را به جاي «خود» واقعي گذاشته است، يعني ناخود را خود پنداشته است. آنچه در مورد ذمّ محو شدن و فاني شدن در ماديات آمده است ناظر به اين جهت است.
🔺پس غايات و اهداف انحرافي داشتن يکي از عواملي است که انسان غيرخود را به جاي خود ميگيرد و در نتيجه خود واقعي را فراموش ميکند و از دست ميدهد و ميبازد.
هدف و غايت انحرافي داشتن تنها موجب اين نيست که انسان به بيماري «خود گم کردن» مبتلا شود؛ کار به جايي ميرسد که ماهيت و واقعيت انسان مسخ ميگردد و مبدل به آن چيز ميشود. علت اينکه انسان همواره با آن چيزهايي محشور ميگردد که به آنها عشق ميورزد و علاقهمند است، اين است که عشق و علاقه و طلب يک چيز آن را در مرحله غايت و هدف انسان قرار ميدهد و در حقيقت آن چيز در مسير «صيرورت» و «شدن» آدمي واقع ميشود؛ آن غايت هرچند انحرافي باشد سبب ميگردد که روح و واقعيت انسان مبدل به او بشود.
📚سیری در نهج البلاغه ص۲۸۳
#اندیشه_مطهر #عرفان
#ذکر #معرفت_نفس
@fater290
المرسلات
♨️ از خاک تا خدا 👈مروری بر برخی از نظریات علامه طباطبایی در موضوع "نفس" @fater290 👇👇👇👇
🔸اثبات برهانی عالم عقل و عالم مثال از طریق نفس انسانی
🔰علامه طباطبایی
🔹چنان كه در مقاله سوم به ثبوت رسيد، ما دو قسم ادراكات داشتيم كه از ماده مجرد بوده و احكام ماده بر آنها انطباق نمىپذيرفت، يعنى ادراكات خيالى و ادراكات عقلى.
اين ادراكات در عين اين كه مجرد از ماده هستند، دو سنخ مختلفند، زيرا ادراكات خيالى كثرت اشخاص مىپذيرد، مانند صورت خيالى زيد، عمرو، فريدون، جمشيد ... ولى ادراك عقلى كثرت اشخاص نمىپذيرد، مانند مفهوم كلى انسان، زيرا هر فرد از افراد انسان از نزديك آورده با آن بسنجيم همان خودش خواهد بود و خودش يكى است و در نتيجه همه اوصاف و احكام نوع كه در افراد پراكنده است در صورت عقلى نوع جمع است، ولى در صورت خيالى اين نحو نبوده و پراكنده است (درست تأمل شود). در نتيجه اين بحث، عالم را به سه قسمت مىتوان تقسيم كرده و طبقهبندى نمود: 1- وجود مادى؛ 2- وجود مثالى؛ 3- وجود عقلى.
🔹البته وجود مادى كه مساوق با حركت بوده و امكان و فعليّت در آن آغشته به هم مىباشد، پستتر از وجود مجرد مىباشد كه ثبات داشته و فعليّت بىامكان مىباشد، و هم چنين وجود مثالى كه كمالات در اشخاص آن پخش است، پستتر از وجود عقلى است كه همه كمالات در آن اجتماع دارند، و از اين روى وجود صورت خيالى را نمىتوان معلول تأثير مادى دانست بلكه وجود آن چنان كه در مقاله نهم گذشت، معلول موجودى مثالى هم سنخ خودش مىباشد، و هم چنين در صورت عقلى. (اصول فلسفه مقاله ۱۴)
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🔹أما الصور العقلية الكلية فإن مفيضها المخرج للإنسان مثلا من القوة إلى الفعل عقل مفارق للمادة عنده جميع الصور العقلية الكلية و ذلك أنك قد عرفت أن هذه الصور بما أنها علم مجردة عن المادة على أنها كلية تقبل الاشتراك بين كثيرين و كل أمر حال في المادة واحد شخصي لا يقبل الاشتراك فالصورة العقلية مجردة عن المادة ففاعلها المفيض لها أمر مجرد عن المادة لأن الأمر المادي ضعيف الوجود فلا يصدر عنه ما هو أقوى منه وجودا على أن فعل المادة مشروط بالوضع الخاص و لا وضع للمجرد. و ليس هذا المفيض المجرد هو النفس العاقلة لهذه الصور المجردة العلمية لأنها بعد بالقوة بالنسبة إليها و حيثيتها حيثية القبول دون الفعل و من المحال أن يخرج ما بالقوة نفسه من القوة إلى الفعل. فمفيض الصورة العقلية جوهر عقلي مفارق للمادة فيه جميع الصور العقلية الكلية على نحو ما تقدم من العلم الإجمالي العقلي تتحد معه النفس المستعدة للتعقل على قدر استعدادها الخاص فيفيض عليها ما تستعد له من الصور العقلية و هو المطلوب.
🔹و بنظير البيان السابق يتبين أن مفيض الصور العليمة الجزئية جوهر مثالي مفارق فيه جميع الصور المثالية الجزئية على نحو العلم الإجمالي تتحد معه النفس على قدر ما لها من الاستعداد. (بدایه و نهایه، مرحله علم و عالم)
#فلسفه #عرفان #در_محضر_علامه
@fater290
المرسلات
♨️ از خاک تا خدا 👈مروری بر برخی از نظریات علامه طباطبایی در موضوع "نفس" @fater290 👇👇👇👇
💠اثبات عالم عقل و عالم مثال از نگاه فلسفه، وحی و مکاشفه
🔰شهید آیت الله مطهری
🔺 یکی از مباحث مهم فلسفی، اثبات عالم عقل و عالم مثال است. شهید مطهری ره در این عبارت که مربوط به حاشیه مقاله۱۴ اصول فلسفه می باشد، توضیحی را در مورد براهین و طرق اثبات این عوالم بیان می کنند و می فرمایند که در این مسئله میدان برای فلسفه چندان باز نیست و باید به وحی و مکاشفه پناه برد.
🔰🔰🔰🔰🔰
🔸آنچه براي ما بالحس و العيان ثابت است #عالم_طبيعت است. حکما در اصطلاحات خود آنگاه که اين عالم را در مقابل ساير عوالم هستي نام ميبرند کلمه «ناسوت» را به کار ميبرند.
🔸عالم ديگر که به حکم دليل و برهان بر ما ثابت است #عالم_الوهيت است؛ يعني ذات مقدس واجب الوجود که مستجمع جميع صفات کماليه است. البته در آن مرتبه از وجود آنچه هست يک وجود اطلاقي است و بس. ذات پروردگار به تنهايي خود عالمي است و عظيمترين عوالم است، زيرا ذات حق محيط است بر همه عوالم مادون و ذرهاي از وجود از احاطه قيومي او خارج نميباشد و به قول بو علي در الهيات شفا: «العالم الربوبي عظيم جدّا». اين عالم اصطلاحا عالم «لاهوت» ناميده ميشود.
🔸آنچه براي ما قطعي و ثابت است همين دو عالم است، ولي در اينجا از نظر فلسفه دو پرسش باقي است:
1⃣آيا ميان عالم الوهيت و عالم طبيعت عوالم ديگري وجود دارد يا وجود ندارد؟ يعني آيا آن عالمي که بلاواسطه بر عالم طبيعت احاطه دارد و مباشرتا موجد و مدبّر و محيط بر اين عالم است عالم الوهيت است؟ و يا عالم و يا عوالمي متوسط ميان اين دو عالم هست؟ و البته چنين عالم يا عوالمي- به فرض وجود- محاط عالم بالاتر از خود، يعني عالم الوهيت، خواهد بود همچنانکه محيط عالم پايينتر از خود، يعني عالم طبيعت، خواهد بود.
2⃣آيا عالمي پايينتر از عالم طبيعت وجود دارد يا وجود ندارد؟ يعني آيا مرتبهاي از موجودات وجود دارد که عالم طبيعت محيط و موجد و مدبّر آن عالم باشد يا وجود ندارد؟
🔸بديهي است که فرض عالمي بالاتر از عالم الوهيت معني ندارد زيرا عالم الوهيت عالم اطلاق و لاحدّي و وجوب ذاتي است، براي ذات واجب الوجود مثل متصور نيست تا چه رسد به مافوق و محيط. پس پرسشها يکي درباره اين است که آيا عوالمي متوسط ميان عالم الوهيت و عالم طبيعت وجود دارد يا ندارد؟ ديگر درباره اينکه آيا عالمي پايينتر از طبيعت وجود دارد يا ندارد؟
🔸جوابي که فلاسفه به پرسش دوم ميدهند ساده و قاطع است، ميگويند عالمي پايينتر از طبيعت نميتواند وجود داشته باشد، زيرا اولًا وجود عالمي پايينتر از طبيعت مستلزم اين است که ماده طبيعي قادر بر ايجاد يک شئ از کتم عدم باشد، و به دلائلي ثابت ميکنند که تأثير جسم و طبيعت از نوع تحريک است نه از نوع ايجاد؛ و ثانيا عالم طبيعت عالم قوّه و فعل و مادّه و صورت و حرکت و زمان و مکان است، موجودي ضعيفالوجودتر از قوه و ماده و زمان و مکان که وجود و عدم در آن به هم آميخته است قابل تصور نيست.
🔸اما جواب به پرسش اول قدري دشوار است. حکما جوابهايي به پرسش اول دادهاند. در اکثر اين جوابها از ذات واجب الوجود و بساطت او و اينکه چه نوع موجودي ميتواند صادر بلاواسطه باشد استدلال کردهاند؛ مدعي شدهاند که صادر اول بايد کاملترين و بسيط ترين ممکنات باشد و چنين موجودي جز اينکه مجرد از ماده و زمان و مکان باشد نميتواند باشد، چنين موجودي طبعا داراي ماهيت هست، زيرا ماهيت داشتن لازمه معلوليت است.
اينچنين موجودي را به حسب اصطلاح «عقل» مينامند.
در بعضي استدلالهاي ديگر از قاعدهاي به نام قاعده «امکان اشرف» استفاده شده است که مجال سخن در آن بسيار است.
🔸در بعضي استدلالهاي ديگر وجود #انسان به عنوان نمونه از کل عالم وجود مورد استفاده قرار گرفته است. در اين مقاله همين راه که سادهترين راههاست طي شده است.
عالم عقل يا عقول به حسب اصطلاح «جبروت» ناميده ميشود.
🔸اگر استدلال حکما را بر وجود عقل بپذيريم تازه با سؤال ديگري روبرو ميشويم و آن اينکه آيا موجود مجردي که به نام «عقل» ناميده ميشود فقط يکي است و يا موجودات بسياري که همه عقولند وجود دارد؟ و بنابر اينکه عقول مجردهاي وجود دارند آيا اين عقول در طول يکديگرند و در حقيقت هر کدام عالمي را تشکيل ميدهند و يا در عرض يکديگرند؟ و يا بعضي از عقول عقول طوليهاند و بعضي از آنها عقول عرضيهاند؟ حکما براي اثبات عقول طوليه و يا عرضيه راههايي که هرگز مورد اتفاق نبوده و نيست طي کردهاند.
🔸مبنا قرار گرفتن هيئت قديم سبب شد که حکما يک سلسله عقول طوليه که عددشان به ده تا ميرسد قائل شوند. فرضيه معروف «عقول عشره» که مورد قبول اکثريت مشّائين قرار گرفت و برخي از مشّائين مانند خواجه نصير الدين طوسي و قاطبه اشراقيين آن را انکار کردند و امروز اصل مبنا، يعني فلکيات قديم، موهوم شناخته ميشود مبتني بر همين اصول و نظريات است.
🔸اشراقيون طرفدار عقول عرضيهاند، هر نوعي از انواع عالم طبيعت را تحت تأثير و تدبير يکي از آن موجودات مجرده ميدانند. فرضيه معروف «ارباب انواع» و يا «مثل افلاطوني» در شکل اسلامي و اشراقي آن، در همين زمينه است.
🔸حقيقت اين است که در زمينه عوالم متوسط ميان عالم الوهيت و عالم طبيعت ميدان براي #فلسفه چندان باز نيست، مخصوصاً براي فلسفه مشّاء. بحث در اين عوالم را فلاسفه اشراق بهتر از فلاسفه مشّاء، و #عرفا بهتر از هر دو دسته انجام دادهاند. و باز حقيقت اين است که در اين زمينه بايد ميدان را منحصرا در اختيار #مکاشفه و #اشراق و #وحي و #الهام گذاشت.
🔸از نظر وحي اسلامي، قدر مسلّم اين است که موجوداتي به نام «ملائکه و فرشتگان» وجود دارند که آنها اقرب به ذات پروردگارند از موجودات عالم طبيعت و قاهر و مسيطر بر عالم طبيعتاند. البته سخن در اين نيست که ذات واجب الوجود به آنها از ساير موجودات اقرب است زيرا او به همه چيز احاطه ذاتي و قيومي دارد (و هو معکم اينما کنتم)، سخن در قرب و بعد ساير موجودات به ذات حق است. از نظر اسلامي، ايمان به وجود ملائکه واجب و لازم است؛ ملائکه هم واسطه وحياند، و هم واسطه علم، و هم واسطه رزق، و هم واسطه خلق، و هم واسطه احياء، و هم واسطه اماته.
🔸از نظر حکماي اشراق و هم از نظر عرفا- که مورد تأييد نصوص اسلامي نيز هست- عالم ديگري غير از عالم عقول مجرده که متوسط ميان عالم عقول و عالم طبيعت است وجود دارد که #عالم_مثال مقداري است. اين عالم اصطلاحا «عالمملکوت» ناميده ميشود. اين عالم، متوسط است ميان عالم عقول مجرده و عالم طبيعت. اين عالم از قوه و حرکت و زمان و مکان مجرد است اما از ابعاد مجرد نيست. اين عالم، جسماني هست ولي مادي نيست.
🔸استدلالي که در اين مقاله بر وجود عالم عقل و عالم مثال آورده شده است از ناحيه وجود انسان است؛ يعني به دليل اينکه مرتبهاي از انسان طبيعت است و مرتبهاي از او مثال است و مرتبهاي از او عقل، و از طرف ديگر طبيعت قادر نيست که موجد مرتبهاي عاليتر از خود يعني مثال و عقل بوده باشد پس هر مرتبهاي از وجود انسان وابسته به عالمي از سنخ خود اوست. اين است مفاد استدلال متن.
🔸همان طور که گفتيم بهتر است در شناسايي اين عوالم به آنچه از ناحيه وحي و نبوّت رسيده است استناد گردد و يا همچون مردان راه از ضمير و باطن و مکاشفه شهودي استمداد شود.
#اندیشه_مطهر #فلسفه #عرفان
@fater290
♨️میدانم که اینها انشاءالله در دوران نه چندان دوری، به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد. (رهبری ۹۸/۱/۱)
🔸کشوری در این منطقه و شاید در همه جای دنیا، به بدیِ دولت سعودی من سراغ ندارم؛ دولت سعودی، هم مستبد است، هم دیکتاتور است، هم ظالم است، هم وابسته است، هم فاسد است. برای این دولتِ این جوری، امکانات هستهای فراهم میکنند؛ اعلان کردند که نیروگاه هستهای برایش میسازند، اعلان کردند که مراکز تولید موشک برایش درست میکنند! آنجا اشکالی ندارد؛ آنجا چون وابستهی به آنها است، چون متعلّق به آنها است، اشکال ندارد که بسازند. حالا البتّه دارند اعلان میکنند، اگر هم بسازند، بنده شخصاً ناراحت نمیشوم؛ چون میدانم که اینها انشاءالله در دوران نه چندان دوری، به دست #مجاهدان_اسلامی خواهد افتاد.
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📌پ.ن: سالروز تخریب قبور ائمه بقیع را توسط وهابی های ملعون تسلیت عرض میکنم. انشالله که با تحقق وعده رهبر معظم انقلاب و با نابودی دولت آل سعود، این قبور دوباره احیاء شود و ملجا و پناه عاشقان اهل بیت قرار گیرد.
#اهل_بیت #کلام_ولی
@fater290
hamearzagh-be-daste-khodast-980209-bushehr@almorsalat.mp3
1.99M
🔊🔊 #بشنوید
♨️ ضابطه نزول ارزاق علمی خدای متعال
🔰استاد علی فرحانی
🌀همه ارزاق علمی و غیر علمی به دست خداست و ضابطه رزق خدای متعال، عمل به دانسته ها، انجام تکلیف و اخلاص است.
🌀بخل از جانب خدای متعال وجود ندارد و همه خزائن عالم بدست اوست. ما باید قابلیت را در خودمان درست کنیم تا رزق از جانب او نازل شود.
📌بوشهر ۹۸/۲/۹
#اخلاق_و_عرفان
#معارف #پای_درس_استاد
@fater290
🎥گفتهها و ناگفتههای آیت الله یزدی درباره امام خمینی(ره)
🔹مصاحبه با آیت الله محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ویژه برنامه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(قدس سره)
🔹امشب یکشنبه ۱۱ خرداد ساعت ۲۳:۱۵ از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی
@HawzahNews
@fater290
📚 #معرفی_کتاب: کتاب #مثنوی_طاقدیس اثر ارزشمند مرحوم عالم عارف ملااحمد نراقی است که به سبک کتاب #مثنوی_معنوی در قالب شعر و به صورت بیان داستان و شرح آیات و احادیث، معارف اخلاقی عرفانی را تبیین کرده اند. این کتاب توسط آقای علی افراسیابی و انتشارات نهاوندی در قم چاپ و منتشر شده است.
📌جهت آشنایی بیشتر با این کتاب میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید.
👉 hawzah.net/fa/Magazine/View/4210/4236/28059
#اخلاق_و_عرفان #شعر
@fater290