♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «شیخ صدوق» که بود؟
🔸 «ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی» معروف به شیخ صدوق در قرن چهارم هجری قمری (306) در شهر مقدس قم متولد شد. وی از سنین کودکی به فراگیری علوم دینی در نزد پدر پرداخت و به زودی به محافل و مجالس درسی بزرگان امامیه راه یافت. او از مفاخر علمای شیعه و مشهورترین محدّث و فقیه کلامی به شمار میرود که نزدیک به سیصد اثر علمی تالیف کرده و مورد احترام علمای شیعه و سنی است.
🔹 شیخ با دعای امام زمان (عج) متولد شد؟
🔸بله. «علی بن حسین» پدر شیخ صدوق که فقیه و پیشوای قمیها بود، صاحب فرزندی نمیشد. او که بیش از پنجاه سال از عمرش گذشته بود، بر آن شد تا نامهای به امام زمان (عج) نوشته و از ایشان طلب دعا کند. او نامه را نوشته و به «حسین بن روح نوبختی» سومین نائب خاص امام در عراق رساند. نامه به رویت حضرت رسید و در حق او دعا کرد و سپس فرمود: «در آینده نزدیک خداوند به او فرزندی خواهد داد که سبب برکات زیادی خواهد شد.» و بدین وسیله شیخ صدوق با دعای امام زمان (عج) متولد شد.
🔹 شیخ سفرهای علمی زیادی داشت؟
🔸 عصر و دوره شیخ صدوق «عصر حدیث» بود. دورهای که با حرکت علمی «ثقه الاسلام کلینی» آغاز شد و با تلاشهای پیگیر شیخ صدوق ادامه یافت. شیخ حفظ، حراست و نشر سخنان پیشوایان دینی را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود و برای رسیدن به این هدف جان خویش را به خطر انداخته و از بلخ تا بخارا، از کوفه تا بغداد و از مکه تا مدینه سفر کرد و در تمام مراکز اسلامی شیعه و سنی اتراق نمود تا احادیث رسول خدا (ص) و اهلبیت (ع) او را جمعآوری و حفظ نماید.
🔹 برجستهترین اثر شیخ چه بود؟
🔸 شیخ صدوق آثار متعدد علمی تالیف کرده است که به فارسی نیز ترجمه شدهاند مانند: «الخصال المحموده و المذمومه»، «علل الشرایع»، «معانی الاخبار»، «کمال الدین و تمام النعمه» و ... اما مشهورترین اثر شیخ کتاب «من لایحضره الفقیه» است که از «کتب اربعه شیعه» بوده و فقهای شیعه برای آن شرحها و حاشیهها نوشتهاند.
🔹 مهمترین خدمت علمی شیخ چه بود؟
🔸 بیشترین وقت شیخ صدوق برای گردآوری، تدوین، تبویب، نشر احادیث و نگارش کتب علمی صرف شد. او با ابتکار خود در تنظیم آثار معصومین (ع) چشمه جوشانی را جاری ساخت که نسلهای آینده از آن بهرهبرداری کردند. شیخ شاگردان زیادی را نیز تربیت نمود که پرآوازهترین آنها «شیخ مفید» است.
🔹 شیخ کی و کجا رحلت کرد؟
🔸 شیخ صدوق در سال ۳۸۱ هجری قمری، تقریبا در سن ۷۵ سالگی در شهر ری به سوی حق شتافت و در نزدیکی مرقد حضرت «عبدالعظیم حسنی» به خاک سپرده شد، مزار او به نام «ابن بابویه» زیارتگاه مسلمین است. در سال ۱۲۳۸ هجری قمری باران شدیدی بارید و مزار شیخ را شکافت. مردم در مرمت مزار به سردابی که جسد شیخ در آن مدفون شده بود رسیدند و جسد را سالم یافتند. به طوری که حتی آثار رنگ حنا بر روی ناخنهای شیخ باقی بود. این خبر به زودی در تهران پیچید و «فتحعلی شاه قاجار» نیز از آن آگاه شد. وی به همراه علما و سران قوم به سرداب رفته و جسد شیخ را سالم دیدند. پس از آن سرداب را پوشانده و بنای مزار شیخ را بازسازی کردند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: گلشن ابرار (شرح حال عالمان شیعه)، ج ۱، (شیخ صدوق)، تالیف: محمدحسین فلاح زاده، زیر نظر: استاد محمد جعفر طبسی، به کوشش: عبدالصمد جودتی استیار
#شیخ_صدوق
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۰
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا گناهان افراد مسلمان به لحاظ عقوبت چگونه است؟
🔸 از نظر مقررات موضوعه اسلامی که مربوط به رفتار اجتماعی افراد بشر است، هرگاه کسی شهادتین بر زبان بیاورد، مسلمان شناخته شده و از مزایای ظاهری اسلام برخوردار میگردد، ولی از نظر مقررات اخروی و حساب سرای آخرت از نظر رفتار خداوند، قانون «فمن تبعنی فانّه منّی» و «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم» حکومت میکند.
🔹 یعنی مسلمان هم به عذاب الهی معذب میشود؟
🔸 بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین این مطلب قطعی است که گناهکار هرچند مسلمان باشد به عذاب الهی معذّب خواهد بود؛ گو اینکه وقتی دارای ایمان باشد، بالاخره به رستگاری نهایی و خلاصی از دوزخ نائل میگردد، ولی ممکن است نجات او پس از سالها رنج کشیدن و عذاب دیدن باشد. حساب گناهان یک عده در شدائد و سکرات مرگ تصفیه میگردد، گروهی دیگر با عذابهای قبر و عالم برزخ جریمه گناهان خود را میپردازند و جمعی دیگر در اهوال قیامت و شدائد حساب، کیفر خود را میبینند و عدهای به دوزخ میافتند و سالها در عذاب درنگ میکنند.
🔹 چرا مسلمان عذاب میشود؟
🔸 چون مقررات الهی از نظر پاداش و کیفر، سعادت و شقاوت افراد، تابع شرایط واقعی و تکوینی است. چنین نیست که اگر کسی مدعی شود که چون من نامم در دفتر اسلام ثبت شده است و اسماً مسلمانم پس باید امتیاز داشته باشم، از او پذیرفته گردد.
🔹 در این صورت چه فرقی میان مسلمان و غیرمسلمان است؟
🔸 فرق بین مسلمان و غیرمسلمان وقتی آشکار میشود که مسلمان به برنامهای که اسلام به او داده است، عمل بکند، آن وقت در دنیا و آخرت مسلمان بر غیرمسلمان تقدم دارد. مسلمانی که فرامین اسلام را زیر پا گذاشته و به آن عمل نمیکند، با غیرمسلمان تفاوتی ندارد تا از عقوبت کمتری برخوردار باشد؟
🔸 برای مسلمان که عذاب ابدی وجود ندارد؟
🔹 چرا ندارد. مسلمانان و سایر اهل توحید واقعی اگر مرتکب فسق و فجور شوند و به برنامه عملی الهی خیانت کنند، مستحقّ عذابهای طولانی در برزخ و قیامت خواهند بود و احیاناً به واسطه بعضی از گناهان، مانند قتل عمد مؤمن بیگناه، برای ابد در عذاب باقی خواهند ماند.
🔹 عذاب مسلمان با غیرمسلمان یکسان است؟
🔸 هر یک از سعادت و شقاوت، درجات و مراتبی دارد؛ نه اهل سعادت در یک درجه و مرتبهاند و نه اهل شقاوت. این مراتب و تفاوتها، درباره اهل بهشت به عنوان «درجات» و درباره اهل جهنم به عنوان «درکات» تعبیر میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: عدل الهی، (گناهان مسلمانان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#عذاب_مسلمان
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۱
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «تغییر قبله» کی اتفاق افتاد؟
🔸 هفده ماه پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، قبله مسلمین با فرمان الهی از «بیت المقدس» به سوی «مسجد الحرام» تغییر کرد.
🔹 رسول خدا (ص) چه مدت به سوی بیت المقدس نماز خواند؟
🔸 پيامبر اسلام سيزده سال در مكه و هفده ماه در مدینه به سوى بيت المقدس نماز خواند. پس از مهاجرت به مدينه نیز دستور الهى بر اقامه نماز به سوی قبله يهوديان تعلق گرفت. قبله واحد نوعی همكارى و نزديك شدن دو آئين قديم و جديد را در پی داشت.
🔹 چه شد که قبله مسلمین تغییر کرد؟
🔸پيشرفتهاى روزافزون مسلمین نشان مىداد كه آئين اسلام در مدت کمى سراسر شبه جزيره عربستان را فراگرفته و قدرت و آئين يهود را از بين خواهد برد. رشد و ترقى مسلمین باعث خوف و ترس محافل يهودی شده و آنها را به كارشكنى واداشت. آنان در هر فرصتی به اشکال مختلف رسول خدا (ص) و یارانش را آزار مىدادند که از جمله آنها طرح مستمر مسأله نماز گزاردن مسلمین به سوی بیت المقدس بود. یهودیان میگفتند: محمد (ص) مدعى است كه داراى آئين مستقلى است و آئين و شريعت او ناسخ آئينهاى گذشته مىباشد، در صورتى كه او هنوز قبله مستقلى ندارد و به سوی قبله يهودیان نماز مىگزارد.
🔹 یعنی علت تغییر قبله آزارهای یهودیان بود؟
🔸 آزارهای یهودیان، امتحان مسلمین و ... دلیل تغییر قبله بود. زخم زبانهای یهودیان براى پيامبر اسلام گران میآمد. حضرت نيمه شبها از خانه بيرون مىرفت و به آسمان نگاه مىكرد و در انتظار نزول وحى بود كه دستورى در اين باره وارد شود. تا اینکه فرمان الهی نازل شد. «قَدْ نَرىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمٰاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضٰاهٰا» یعنی نگاههاى معنادار تو را به آسمان مىبينيم، تو را به سوى قبلهاى كه رضايت تو را جلب كند مىگردانيم. بدین وسیله قبله مسلمانان به سوی کعبه تغییر کرد.
🔹 تغییر قبله علتهای دیگری هم داشت؟
🔸 بله. كعبه كه به دست قهرمان توحيد، حضرت ابراهيم (ع) تعمير شده بود، مورد تعظيم و تکریم جامعه اعراب قرار داشت. قبله قرار دادن چنين نقطهاى، موجبات رضايت عموم اعراب را فراهم مىساخت و آنها را براى پذيرفتن آئين اسلام و دين توحيد راغبتر مىنمود و هيچ هدفى بالاتر از آن نبود كه مشركان سرسخت و لجوج وامانده از قافله تمدن، ايمان آورند و به وسيله آنها آئين اسلام در سرتاسر نقاط جهان منتشر گردد. همچنین فاصلهگيرى از يهودان آن روز كه از هیچ كارشكنى دریغ نمىكردند و هيچ اميدى به ايمان آوردنشان نبود، لازم به نظر مىرسيد. تغییر قبله يكى از مظاهر فاصلهگيرى و دورى از يهود بود.
🔹 تغییر قبله چگونه اتفاق افتاد؟
🔸 رسول خدا (ص) در حالی که دو ركعت از نماز ظهر را به سوی بیت المقدس خوانده بود؛ امين وحى فرود آمد و پيامبر (ص) را مأمور كرد كه به سوى مسجد الحرام متوجه گردد. در برخى از روايات آمده است: «جبرئيل دست رسول خدا (ص) را گرفته متوجه مسجد الحرام نمود.» زنان و مردانى كه به پیامبر اقتدا کرده بودند نیز از او پيروى كردند، از آن روز كعبه، قبله مستقلِ مسلمانان اعلام شد. پس از تغییر قبله برخى تصور كردند كه نمازهاى پيشين آنها باطل شده است. وحى الهى نازل شد كه: «وَ مٰا كٰانَ اللّٰهُ لِيُضِيعَ إِيمٰانَكُمْ إِنَّ اللّٰهَ بِالنّٰاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ» یعنی هرگز خدا اعمال شما را ضايع و تباه نخواهد كرد، خدا به مردم رؤف و رحيم است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، (تبدیل قبله)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#تغییر_قبله
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۲
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا کلیسا چگونه میان دنیا و آخرت فاصله انداخت؟
🔸 کلیسای قرون وسطی، بشر را در میان دو بدبختی قرار داد. این که انسان یا باید بدبختی دنیا را پذیرفته و از خوشبختی آخرت بهرهمند شود و یا از خوشبختی دنیا کامیاب شده و بدبختی آخرت را بپذیرد.
🔹 چه اشکالی بر این منطق وارد است؟
🔸 اوّلین سؤال و ایرادی که بر این منطق وارد است از ناحیه توحید و خداشناسی است. چرا باید خدا الزاماً بشر را به تحمّل یکی از دو بدبختی محکوم کند؟ چرا جمع میان دو خوشبختی ممکن نباشد؟ مگر خداوند بخیل است و از خزانه رحمت او کم میشود که انسان در دنیا و آخرت خوشبخت باشد؟ خدایی که از قدرت غیرمتناهی لبریز است، باید سعادت کامل بندگانش را بخواهد و سعادت کامل انسان در گرو خوشبختی او در دنیا و آخرت است.
🔹 کلیسا مبلغ کدام یک از این دو راه بود؟
🔸 کلیسا سعادت ابدی آخرت را تبلیغ میکرد که نتیجه طبیعی آن بدبختی در دنیا بود.
🔹 نفی دنیا به چه مشکلاتی دامن میزد؟
🔸 در وجود انسان غرایزی مانند حس فرزندآوری، حقیقتجویی، دانشطلبی، مالدوستی و ... نهاده شده است تا او را به سوی هدفی که در متن خلقت برایش ترسیم شده، بکشاند. وجود غرایز، عبث و بیهوده نیست و نمیتوان آنها را مهمل گذاشت و نباید با آنها به معارضه و مبارزه پرداخت.؟ روش کلیسا در نفی دنیا در واقع مبارزه با غرایز طبیعی بشر بود.
🔹 کلیسا دوری از دنیا و تعطیلی غرایز را به نام دین تبلیغ میکرد؟
🔸 کلیسا با نام خدا و دین، به مبارزه با غرایز پرداخت. تجرّد و رهبانیت را مقدّس شمرد و ازدواج را موجب پلیدی دانست. علم ثروت، قدرت و تمکن را مایه گمراهی و بدبختی معرفی کرد و فقر، ضعف و جهل را مایه سعادت و خوشبختی پنداشت. با نام خدا برای نابودی غرایز طبیعی بشری قیام کرد و خداپرستی را در مقابل زندگی قرار داد. وقتی این معانی و مفاهیم عالی دینی در روند انحراف و افراطگری کلیسا شکست خورد، مکتبهای ضدّ خدایی و ضدّ دینی رشد کرد و گریز مردم از دین و گرایش آنها به الحاد گسترش یافت.
🔹 اسلام در این باره چگونه میاندیشد؟
🔸 در تعلیمات اسلامی نه تنها مسائل مادی و معنوی در مقابل هم قرار ندارد، بلکه مسائل معنوی مکمل و وسیله سازش بیشتر با محیط زندگی سعادتمندانه است. رسالت اسلام به عنوان یک دین محو و نابود کردن غرایز نیست؛ بلکه تعدیل، اصلاح، رهبری، حکومت و تسلّط بر آنهاست.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: علل گرایش به مادیگری، (خداپرستی یا زندگی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#کلیسا
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا ماجرای «بَحیرای راهب» چه بود؟
🔸 هنوز رسول خدا (ص) به حد بلوغ نرسيده بود و پيش عموىش ابوطالب زندگی میکرد که همراه او براى تجارت رهسپار «شام» شد. وقتی کاروان ابوطالب به سرزمين «سوريه» رسید و وارد شهر «بُصرى» شد، در نزديكى صومعهای خيمه زده و به استراحت پرداختند. بَحیرا که راهب صومعه بود، به دیدار اهل قافله شتافت و همه آنها را به مهمانى دعوت كرد. با دعوت او همه اهل کاروان به غیر از پیامبر (ص) وارد صومعه شدند. ابوطالب، محمد (ص) را در کنار کاروان گذاشت و به مهمانى بحیرا رفت.
🔹 پیامبر به مهمانی نرفت؟
🔸 چرا، بَحيرا از مهمانان پرسيد آيا همه آمدهاند؟ ابوطالب گفت: جز جوانى كه از همه خردسالتر است، همه آمدهاند. بَحيرا گفت: او را نيز بياوريد. ابوطالب به دنبال محمد (ص) رفت و آن حضرت را كه در زير درخت زيتونى ايستاده بود، فراخواند و به صومعه برد.
🔹 بحیرا چگونه متوجه وجود پیامبر در قافله شده بود؟
🔸 در این سفر که به برکت حضور پیامبر (ص) راحتتر از سفرهای قبل بود، روزها که تابش آفتاب سوزان همه جا را فرامیگرفت، لکه ابری پیوسته بالای سر کاروانیان حرکت میکرد و آنان را از گرمای آفتاب نگاه میداشت. بَحیرا با مشاهده حرکت ابر روی کارون متوجه وجود شخصیتی الهی در آن شده بود.
🔹 وقتی پیامبر به صومعه رفت چه شد؟
🔸 بحيرا نگاه عميقى به آن حضرت كرده گفت: نزديك بيا با تو سخنى دارم! پس آن حضرت را به كنارى كشيد، ابوطالب نيز نزد ايشان رفت. او به پیامبر گفت: از تو چيزى مىپرسم و به لات و عزّى سوگندت مىدهم كه پاسخ دهى. آن حضرت فرمود: مبغوضترين اشياء پيش من اين دو بت هستند. بَحيرا گفت: تو را به خداى يگانه سوگند مىدهم كه راست بگويى؟ پیامبر فرمود: من هميشه راست مىگويم و هرگز دروغ نگفتهام، سؤال كن!
🔹 بحیرا از پیامبر چه پرسید؟
🔸 بحيرا پرسید: چه چيز را بيشتر دوست دارى؟ پیامبر فرمود: تنهايى را! پرسید: به چه چيز بيشتر نگاه مىكنى و دوست دارى كه به سوى آن نگاه كنى؟ فرمود: آسمان و ستارگانى كه در آن هست. پرسید: چه فكر مىكنى؟ حضرت سكوت كرد و بَحيرا با دقت به پيشانى او نگریست و پرسش خود را ادامه داد: چه هنگام و به چه انديشه مىخوابى؟ فرمود: هنگامى كه چشم به آسمان دوخته، ستارگان را مىنگرم و آنها را در دامان خود و خود را بالاى آنها مىيابم! پرسید: آيا خواب هم مىبينى؟ فرمود: آرى، و هرچه را در خواب ببينم، در بيدارى نيز همان را مىبينم. پرسید: مثلًا چه خوابى مىبينى؟ پیامبر سكوت كرد و بحيرا نيز خاموش شد.
🔹 پس از سکوت پیامبر چه اتفاق افتاد؟
🔸 بحيرا پس از اندكى توقف گفت: آيا ممكن است ميان كتف و دو شانه تو را ببينم؟ حضرت بىآنكه از جاى خود حركت كند فرمود: ببين! بَحيرا از جا برخاسته نزديك شد و لباس آن حضرت را از روى شانهاش كنار زد، خال سياهی پديدار شد، آنگاه نگاه عمیقى به پیامبر كرد و زير لب گفت: همان است. ابوطالب پرسيد: كدام است؟ چه مىگويى؟ بَحيرا گفت: بگو اين جوان با تو چه نسبتى دارد؟ ابوطالب از آنجايىكه آن حضرت را مانند فرزندان خود دوست مىداشت، گفت: فرزند من است! بَحيرا گفت: نه، پدر اين جوان بايد مرده باشد. گفت: تو از كجا دانستى؟ آرى اين جوان فرزند برادر من است. بَحيرا به ابوطالب گفت: گوش كن! آينده اين جوان بسىیار درخشان و شگفتانگیز است. اگر آنچه را كه من ديدهام، ديگران هم ببينند و بشناسند، او را زنده نخواهند گذاشت. او را از دشمنانش پنهان نگهدار. ابوطالب گفت: بگو او كيست؟ بَحيرا گفت: در چشمهاى او علامت چشمهاى يك پيغمبر بزرگ و در ميان كتف او نشانه روشنى در اين خصوص وجود دارد.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: تعالیم اسلامی، (ماجرای بَحیرای راهب)، تالیف: علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)
#بَحیرای_راهب
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «نبی» و «رسول» باهم متفاوتد؟
🔸 بله. قرآن كريم پيامبران الهى را غالباً با دو واژه نبى و رسول معرفى مىكند. در برخى از آيات تنها واژه نبى و در برخى ديگر، فقط واژه رسول و احياناً هر دو واژه را به كار مىبرد. از ظاهر برخى از آيات چنين بر میآید كه اين دو واژه با يكديگر متفاوتند، چنانكه قرآن کریم مىفرمايد: «وَ مٰا أَرْسَلْنٰا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لاٰ نَبِيٍّ إِلاّٰ إِذٰا تَمَنّٰى أَلْقَى الشَّيْطٰانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ...». یعنی قبل از تو هيچ رسول و نبى را نفرستاديم مگر اين كه هر وقت (براى پيشبرد مقاصد خود) آرزويى نمود، شيطان در آن آرزو مداخله و خدعه كرد.
🔹 نبی و رسول چه تفاوتی باهم دارند چیست؟
🔸 نبى به كسى گفته مىشود كه با عالم غیب ارتباط داشته و از جهان بالا خبر دريافت نماید، خواه از طریق امین وحی، خواه رؤيا و یا از طرقهای ديگر. اما رسول کسی است که مسئوليت ابلاغ پيامى و يا انجام عملى را بر عهده دارد. بنابراين ملاك نبوت ارتباط با غيب است و ملاک رسالت ابلاغ پيام و انجام مأموريت الهى.
🔹 کدام یک از نبی و رسول بر دیگری برتری دارد؟
🔸 مقام نبوت بالاتر و برتر از مقام رسالت است، زيرا جایگاه نبوت جایگاه ارتباط با مقام ربوبى است، در حالى كه جایگاه رسالت، جایگاه انجام وظيفه است. در نبوت پيامبر طرف وحى قرار گرفته و پيام خدا را دريافت مىكند و در رسالت مأموريت دارد كه كارى را انجام دهد. اگر يك نفر هم نبى و هم رسول باشد، شرافت و برترى او به خاطر نبوت اوست نه به خاطر رسالتش. و اگر رسالت او داراى فضيلت باشد، فضيلتى است كه از جانب نبوت كسب كرده است و اين فضیلت بالاتر از فضيلتى است كه از جانب رسالت كسب میکند.
🔹 نبی و رسول دو صنف جداگانه که نیستند؟
🔸 نه. رسول و نبى ناظر به دو گروه و دو صنف از پيامبران نيست، بلكه از نظر قرآن آنها گروه واحدى هستند که داراى دو حيثيتاند. یعنی از جهتى نبى و از جهت ديگر رسول مىباشند. وقتی نبی مخاطب وحى بر انجام كارى و تبليغ سخنى مأمور مىشود، قرآن از او با واژه رسول یاد میکند.
🔹 میان نبی و رسول چه رابطهای برقرار است؟
🔸 از نظر مصداق و در مقام انطباق، غالباً ميان آن دو تساوى برقرار است، بدین صورت که هر نبى، رسول هم بوده و وظيفهاى را بر عهده دارد و در پی رساندن پيامى و يا انجام عملى میباشد. همچنان كه هر رسولى، نبى و طرف وحى هم بوده و رسالتى را بر عهده دارد. اگرچه در موارد اندكى نبوت مخصوص خود نبی بوده و از شخص او تجاوز نكرده است. چنانكه بر اساس برخى روايات، نبوت بعضی از پيامبران بنى اسرائيل از خود آنها تجاوز نكرده و نسبت به ديگران مأموريتى نداشتهاند.
🔹 ختم نبوت به چه معناست؟
🔸 ختم نبوت ملازم با ختم رسالت است. در مقام ختم نبوت و رسالت، فرقى ميان «خاتم النبيين» و «خاتم الرسل» نيست. اینکه قرآن «خاتم النبيين» میگوید نه «خاتم الرسل» به اين جهت است كه نبوت اساس رسالت است و ختم باب نبوت، ختم باب رسالت را هم به دنبال دارد. یعنی اگر منصب پيامگيرى از جانب خدا قطع شود، ديگر موضوعی براى پيامرسانى نخواهد بود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: منشور جاوید، (رسول و نبی کیست؟)، جلد سوم، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#نبی_و_رسول
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۵
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «نظام احسن» چیست؟
🔸 نظام احسن یعنی نظام آفرینش و جهان موجود کاملترین، زیباترین، نیکوترین و بالاترین نظام ممکن است و نظامى برتر و بالاتر از آن وجود ندارد و امکان ندارد که وجود داشته باشد.
🔹 نظام هستی از چه جهت نظام احسن است؟
🔸 از این جهت که خداوند به هر مخلوقی همان خلقتی را که شایسته اوست و میتوانسته به آن شکل خلق شود را عطا کرده و سپس آن را در مسیر کمال خودش هدایت و رهبری نموده است، یعنی خلقت دیگری برای مخلوقات امکان نداشته است که به آنها داده شود. قرآن کریم میفرماید: «رَبُّنَا الَّذی أعْطى کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» یعنی پروردگار ما آن کس است که به هر چیزی همان خلقت خاص خود او را عطا فرمود.
🔹 یعنی هیچ نقصی در نظام هستی وجود ندارد؟
🔸 خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ. ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کرَّتَینِ ینْقَلِبْ إلَیک الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیر» یعنی همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید. در آفرینش آن خداى بخشایشگر هیچگونه اختلاف و تفاوتى نمىبینى. باز بنگر آیا خلل و نقصانى مىبینى؟ باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد. پیرو این آیه و آیات دیگر الهی نه تنها هیچ نقص و نقصانی در نظام آفرینش وجود ندارد که نظام موجود، نظام حسَن و بلکه احسن است.
🔹 آیا همه مکاتب بشری نظام موجود را نظام احسن میدانند؟
🔸 نه. مکاتب بشری بر اساس جهانبینیهایی که دارند در این باره متفاوت میاندیشند. برخی میگویند جهان ما بهترین جهان ممکن نیست؛ خداوند میتوانست بهتر از این جهان را خلق کند، ولی به هر علت و مصلحتی که بر ما پوشیده است، جهان هستی را متوسط و یا پایینتر از متوسط خلق کرده است. برخی نیز مدعیاند آنچه در عالم آفریده شده، نیمش خوب و نیمش بد است. آن نیمی که خوب است، بودنش از نبودنش بهتر است و آن نیمی که بد است، نبودنش از بودنش بهتر است. عدهای نیز نظام موجود را نه تنها نظام احسن نمیدانند که آن را بدترین نظام ممکن میدانند. رواج خودکشیهای فلسفی در یونان باستان و در دورههای پس از آن غرامت این دیدگاه است. خودکشیهایی که مولود بدبینی به نظام هستی بوده و نیستی را بر هستی ترجیح میدهند.
🔹 نظام احسن به چه دلیل احسن است؟
🔸 چون خالق هستی، قادر، علیم و حکیم مطلق است و اقتضای حکمت بالغه و علوّ ذات الهی ایجاب میکند که نظام هستی که مخلوق و آفریده خداست، نظامی احسن، اکمل و حکیمانه باشد. به طوری که بهتر از آن وجود نداشته باشد و بلکه غیرممکن باشد که وجود داشته باشد، چرا که آفریدگار جهان و منشأ هستی در نهایتِ علم، قدرت و حکمت است و لاجرم مخلوقش نیز عالیترین مخلوقات است.
🔹 آیا نظام احسن هدف و غایتی دارد؟
🔸 بله. از نظر جهانبینی توحیدی، جهان یک آفریده است و با عنایت و مشیت الهی نگهداری میشود. اگر لحظهای عنایت الهی از جهان گرفته شود، نیست و نابود خواهد شد. جهان به باطل آفریده نشده و هیچ مخلوقی خالی از حکمت و فایده نیست. اهداف و اغراض حکیمانهای در خلقت نظام آفرینش وجود داشته و به عبث آفریده نشده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: انسان شناسی قرآن، (نظام احسن)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#نظام_احسن
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۶
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا ماجرای نامه امام علی (ع) به «عثمان بن حنيف انصارى اوسی» چه بود؟
🔸 عثمان کارگزار امام و فرماندار «بصره» بود و این نامه در ملامت او نوشته شده است. عثمان دعوت مهمانى سرمايهدارى از مردم بصره را پذيرفت، به سوى آن شتافت، خوردنىهاى رنگارنگ و كاسههاى پر از غذا تناول کرد، در حالی که فقرای شهر از آن محروم بوده و تنها ثروتمندانشان اطمام میشدند. در این مهمانی خوردنیها و نوشیدنیهای حرام یا آلات قمار وجود نداشت، اما حضور عامل حکومت در آن، روح امام را به درد آورده و فشرد.
🔹 محور اصلی این نامه چه بود؟
🔸 دو مقوله آسیبشناسی اشرافیگری و راهکارهای مقابله با آن در ساحت مسئولان حکومتی محور اصلی این نامه است.
🔹 نامه دارای چه مضامینی است؟
🔸 نامه از مضامینی بسیار عالی و روحنوازی برخوردار بوده و به نوعی فوّران درد انسانیت است. توصیه به تقوا و پارسایی، توجه به الگوهای صالح، وارستگی از دنیا و معادباوری و اشاراتی به احوالات دوستان خدا از جمله درون مایههای این نامه جانپرور است که تنها میتواند از یک روح معنوی، مواج، بزرگ، دردمند و ستایشبرانگیز صادر شود.
🔹 مهمترین فرازهای این نامه کدام است؟
🔸 همه ابعاد این نامه مهم و ارزشمند است، اما بخشهایی که در آن امام به خود میپردازد از برجستگی خاصی برخوردار است. امام مینویسد: «سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقرهاى نیندوخته و از غنيمتهاى آن چيزى ذخيره نكردهام، بر دو جامه كهنهام جامهاى نيفزودم و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است. آرى از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده «فدك» در دست ما بود كه مردمى بر آن بخل ورزيده و مردمى ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين داور خداست. مرا با فدك و غير فدك چه كار، در حالى كه جايگاه فرداى آدمى گور است كه در تاريكى آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان مىگردد. گودالى كه هرچه بر وسعت آن بيفزايند و دستهاى گوركَن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده و خاك انباشته رخنههايش را مسدود كند. من نفس خود را با پرهيزكارى مىپرورانم تا در روز قيامت كه هراسناكترين روزهاست در أمان و در لغزشگاههاى آن ثابت قدم باشد.»
🔹 چه فرازهای دیگری با این مضامین وجود دارد؟
🔸امام در این سیاهه مینویسد: «من اگر مىخواستم، مىتوانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافتههاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وادارد كه طعامهاى لذيذ برگزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكمهايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند.» آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمؤمنين خوانند و در تلخىهاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختىهاى زندگى الگوى آنان نگردم. آفريده نشدهام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بىخبر است.»
🔹 امام به چه چیز دیگری میپردازد؟
🔸 در فرازی از این نامه که رَشحه در جان انسان میافکند، آمده است: «چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هرگاه بيابم شاد شود و به نمك به جاى نان خورش قناعت كند و آنقدر از چشمها اشك ريزم كه چونان چشمهاى خشك در آيد و اشك چشمم پايان پذيرد. آيا سزاوار است كه چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند و على نيز همانند آنان از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند، چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده و گلّههاى گوسفندان را الگو قرار دهد.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: نهج البلاغه، (نامه 45)، ترجمه: استاد محمد دشتی (ره)
#نامه_به_عثمان_بن_حنیف_انصاری
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۷
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «پیمان عقَبه» چه پیمانی است؟
🔸 پيامبر اسلام (ص) در موسم حج با شش نفر از قبيله «خزرج» ملاقات نمود و به آنها گفت: آيا شما با يهود همپيمانيد؟ گفتند: بله. فرمود: بنشينيد تا با شما سخن بگويم! آنان نشستند و سخنان پيامبر (ص) را به همراه آیاتی چند از قرآن کریم شنيدند و به قدری تحت تاثیر قرار گرفتند كه در همان مجلس ايمان آوردند.
🔹 منظور از پیمان عقبه همین است؟
🔸 نه. اين شش نفر فعاليت پىگيرى براى انتشار اسلام، در ميان مردم مدینه آغاز کردند تا آنجا كه خانهاى باقی نماند كه سخن از پيامبر (ص) در آن نباشد. تبليغات پیگير اين شش نفر سبب شد كه گروهى از مردم مدینه به آئين توحيد گرويدند و در سال دوازدهم بعثت، دوازده نفر از مدينه حركت كرده و با رسول خدا (ص) در «عقبه» گردنهای نزدیک «منی» ملاقات نمودند و نخستين پيمان اسلامى را بستند که به اولین پیمان عقبه شهرت یافت.
🔹 مفاد پیمان عقبه اول چه بود؟
🔸 طبق این پیمان آنها پس از پذیرش اسلام موظف شدند كه به خدا شرك نورزند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، به يكديگر تهمت نزنند، كار زشت انجام ندهند و در كارهاى نيك نافرمانى نكنند. اين پيمان به «بيعة النساء» نیز نامیده شده است، چون پيامبر (ص) در فتح مكه از زنان نيز به اين ترتيب بيعت گرفت. پس از بستن پیمان، اين دوازده نفر با دلى لبريز از ايمان به سوى مدينه بازگشته و شروع به فعاليت نمودند. سپس نامهاى به پيامبر نوشتنه و تقاضای فرستادن مبلغ براى تعلیم قرآن كردند. پيامبر (ص) نیز «مصعب بن عمير» را براى تعليم و تربيت آنان فرستاد.
🔹 پیمان عقبه دیگری نیز وجود دارد؟
🔸 بله. با فرارسیدن موسم «حج» كاروان مدينه با پانصد نفر حركت كرد که در ميان آنها هفتاد و سه تن مسلمان وجود داشت. این گروه در مكه با پيامبر (ص) ملاقات نموده و در شب سیزدهم ذیالحجه به سوی «منى» حرکت کردند. رسول خدا (ص) هم به همراه عموىش «عباس» رهسپار عقبه شدند. پاسى از شب گذشت و ديدگان مشركان عرب به خواب رفت. مسلمانان يكى پس از ديگرى از جاى خود بلند شده و مخفيانه به سوى عقبه روى آوردند تا با پیامبر بیعت کنند.
🔹 بیعت کردند؟
🔸 بله. ابتدا عباس، عموى پيامبر (ص) گفت: «اى «خزرجيان! شما پشتيبانى خود را نسبت به آئين محمد (ص) ابراز داشتهايد. بدانيد كه وى گرامىترين افراد قبيله خود است. تمام بنى هاشم، اعم از مؤمن و غيرمؤمن دفاع از او را بر عهده دارند، ولى اكنون محمد (ص) جانب شما را ترجيح داده و مايل است در ميان شما باشد. اگر تصميم داريد كه روى پيمان خود بايستيد و او را از گزند دشمنانش حفظ كنيد، او مىتواند در ميان شما زندگى كند، و اگر در لحظات سخت قدرت دفاع از او را نداريد، هم اكنون دست از او برداريد و بگذاريد او در ميان عشيره خود با كمال عزت، مناعت و عظمت به سر ببرد».
🔹 خزرجیان چه کردند؟
🔸 در اين هنگام «براء بن معرور» بلند شد و گفت: «به خدا سوگند هرگز در دل ما غير از آنچه بر زبان ما جارى مىشود، چيز ديگرى نيست. ما جز صداقت و عمل به پيمان و جانبازى در راه پيامبر (ص) چيز ديگرى در سر نداريم.» سپس خزرجيان رو به پيامبر (ص) كردند و تقاضا نمودند كه حضرتش سخنى بفرمايد. رسول خدا (ص) آياتى از قرآن کریم را برای آنها خواند و تمايلشان را نسبت به آئين اسلام تشديد کرد. سپس فرمود: «با شما بيعت مىكنم به اينكه از من دفاع كنيد؛ همانطور كه از فرزندان و اهلبيت خود دفاع مىكنيد.» در اين هنگام، دو مرتبه براء برخاست و گفت: «ما فرزندان جنگ، مبارزه و تربيتيافتگان جبهههاى نبرديم و اين خصيصه از نياكانمان به ما ارث رسيده است.» در اين اثنا كه شور و شوق سراسر جمعيت را فراگرفته بود، صداى خزرجيان كه حاكى از اشتياق فوقالعاده آنان بود، بلند شد. عباس در حالى كه دست رسول خدا (ص) را در دست داشت، گفت: «جاسوسانى بر ما گمارده شده و لازم است آهسته سخن بگوييد.» در اين حالت براء بن معرور و «ابو الهيثم بن تيهان» و «اسعد بن زراره» از جاى خود بلند شدند و با پيامبر (ص) دست بيعت دادند و سپس تمام جمعيت به تدريج بيعت نمودند و این پیمان عقبه دوم بود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، (پیمان عقبه)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#پیمان_عقبه
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۸
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا آيه «ليلة المبيت» چه آیهای است؟
🔸 آيهای که به آيه ليلة المبيت شهرت دارد، عبارت است از: «وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ رَؤُفٌ بِالْعِبٰادِ» یعنی بعضى از مردم جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. اين آیه در بين راه مكّه و مدينه بر رسول خدا (ص) نازل شد.
🔹 منظور این آیه چیست؟
🔸 اين آيه يكى از مهمترين آيات مربوط به فضايل و ولایت امام علی (ع) است و اشاره به شب تاريخى هجرت پيامبر اسلام (ص) و خوابیدن امام (ع) در بستر رسول خدا (ص) دارد، فضيلتى كه نظير آن براى هيچ كس دیگری ثابت نشده است. علماء شيعه و سنی معتقدند شان نزول این آيه مربوط به فداکاری امام علی (ع) بوده و اين مطلب را به طور گستردهای در كتابهاى خود نقل كردهاند، به گونهاى كه به حدّ تواتر رسيده و قابل انكار نیست.
🔹 داستان ليلة المبيت چیست؟
🔸 وقتی مشرکان از ناحیه پيامبر (ص) احساس خطر كردند، تصميم به قتل او گرفته و چهل شمشير زن از چهل قبیله را برای این منظور انتخاب کردند. خداوند به وسيله پيك وحى پيامبرش را از این توطئه آگاه كرد. پيامبر (ص) تصميم گرفت از مكّه به مدینه هجرت کند، بدين منظور به على (ع) فرمود: «تو بايد امشب به جاى من در بسترم بخوابى» امام عرض كرد: «اگر من در بستر شما بخوابم، آيا شما از دست مشرکان نجات خواهيد يافت و به سلامت به مدينه خواهيد رسيد؟» حضرت فرمود: «بله» امام (ع) در آن شب سرنوشتساز در بستر پیامبر (ص) خوابید و پیامبر (ع) با استفاده از غفلت دشمنان اسلام به سلامت از مکه خارج شد و به سوی «غار ثور» حرکت کرد.
🔹 برای امام (ع) چه اتفاقی افتاد؟
🔸 على (ع) علیرغم خطر بزرگى كه جانش را تهديد مىكرد، با كمال ميل و رغبت در بستر پيامبر (ص) خوابید. صبحگاهان كه مشرکان به خانه پيامبر (ص) حمله کردند، على (ع) از جاى برخاست و فرياد زد: «چه مىخواهيد؟» مشركان كه از ديدن على (ع) در بستر پيامبر (ص) مبهوت شده بودند، گفتند: «به دنبال محمّد (ص) هستيم، او كجاست؟» حضرت فرمود: «مگر او را به من سپرده بوديد كه سراغش را از من مىگيريد؟» آنان متحيّر و سرگردان شده و سرافكنده و مأيوس خانه پيامبر (ص) را ترک کردند.
🔹 چه کسانی از برادران اهل سنت این واقعه را نقل کردهاند؟
🔸 بسيارى از علماء اهل سنّت اعم از مورخانی مانند «طبرى» «ابن هشام» «حلبى» و «يعقوبى» و فقهایی مانند «احمد»، «ابن جوزى» و «ابن صباغ مالكى» آن را در کتابهای خود نقل کردهاند. ضمن این که «أبو جعفر اسكافى» استاد شارح مشهور نهج البلاغه «ابن أبی الحديد» معتزلى در این باره مىگويد: «حديث خوابيدن على (ع) در بستر پيامبر (ص) به تواتر ثابت شده و قابل انكار نيست؛ بنابراين جز انسان ديوانه و مجنون يا كسى كه با مسلمانان معاشرتى ندارد، چنين روايتى را انكار نمىكند، زيرا تمام مفسّران قرآن كريم اتّفاق نظر دارند كه آيه شريفه وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ يَشْرِي... در ليلة المبيت، در شأن على (ع) نازل شده است.»
🔹 این فداکاری در اشعار شعرای آن دوره نیز منعکس شده است؟
🔸 بله. مثلا «حسان بن ثابت» راوی و شاعر رسول خدا (ص) در سرودهای واقعه ليلة مبیت را به تصویر کشیده که ترجمه آن چنین است: «چه كسى توانست انگشترى را در حال ركوع نماز به صورت مخفيانه و به دور از چشم ساير مسلمانان به شخص نيازمندى بدهد، ولى خداوند اين انفاق او را آشكار نمود؟ چه كسى بود كه در آن شب تاريخى ليلة المبيت بر بستر پيامبر (ص) خوابيد، در حالى كه پيامبر (ص) اسير چنگال دشمن و در محاصره آنان بود و قصد غار ثور را داشت؟ چه كسى است كه در نُه آیه قرآن از وى به عنوان مؤمن حقيقى ياد شده است؟»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: آیات ولایت در قرآن، (ليلة المبيت)، تالیف: آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
#آيه_ليلة_المبيت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «اسرائيليّات» چیست؟
🔸 اسرائليات، قصهها، افسانهها، روايات و اخبارى است كه از «تورات» و منابع يهودى گرفته شده و به دست علماى يهود، به ويژه كسانى كه پس از ظهور اسلام مسلمان شدند، وارد فرهنگ اسلامى شده است. علماى اسلام، گاهى اصطلاح اسرائيليات را به «نصرانيات» و همه مجعولاتى كه رنگ يهودى دارد، تعميم مىدهند.
🔹 چه عواملی باعث نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامی شد؟
🔸 ريشههاى تاريخى نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامى را باید از يك سو به حضور جامعه يهودی در جزيرة العرب و ارتباط نزديكشان با قوم عرب و برترى فرهنگى آنان بر عرب جاهليت دانست و از سوى ديگر باید آن را در خصومت و كينهتوزى يهود با اسلام جستوجو كرد. یهودیان چون در رويارويى سياسى و نظامى با مسلمانان شكست خوردند، تلاش كردند تا از راه نفوذ فرهنگى و از درون به مسلمانان ضربه بزنند.
🔹 یهودیان در کدام نقاط جزيرة العرب زندگی میکردند؟
🔸 دين يهود چند قرن پيش از ظهور اسلام، در عربستان نفوذ يافته بود و برخى نقاط يهودىنشين در اين سرزمين پديد آمده بودند كه مهمتر از همه يثرب بود كه پس از هجرت پيامبر اسلام (ص) مدينه (مدينة الرسول) ناميده شد. علاوه بر يثرب كه سه طائفه يهودى ثروتمند و متنفّذ «بنىقينقاع»، «بنىنضير» و «بنىقُريظه» در آن سكونت داشتند، در «تيماء»، «فدك» و «خيبر» نيز نقاط يهودىنشين پديد آمده بود و تعدادى از اين گروه در آنجا حضور داشتند.
🔹 یهودیان چه چیزهایی را وارد فرهنگ اسلامی کردند؟
🔸رواياتى كه یهودیان در جامعه عرب بازگو مىكردند، بيشتر گزارشها و روايات آميخته با خرافات و افكار آشفته درباره آفرينش جهان، پيامبران، اقوام، امتهاى پيشين و امثال اينها بود. اينگونه مطالب در عصر اسلام از طريق راويان يهودىالأصل یا غیر آنها مانند «عبدالله بن سلام»، «كعب الأحبار»، «وهب بن منبّه» «ابو هُريره»، «عبدالله بن عمرو بن العاص» و «مُقاتل بن سليمان» وارد كتابهاى تاريخ اسلام شد.
🔹 خرافات هم جزیی از اسرائيليات است؟
🔸بله. مثلا «بخارى» و «مسلم» از «ابو هريره» نقل كردهاند كه وى مىگفت: «ملكالموت روزى نزد موسى (ع) رفت و گفت: دعوت پروردگارت را اجابت كن!. موسى (ع) سيلى به صورت او زد و چشم او را كور كرد! فرشته نزد خدا برگشت و گفت: مرا نزد بندهاى فرستادى كه نمىخواهد بميرد و دو چشمم را كور كرد!، خداوند چشم فرشته را به حال اول برگرداند و به او گفت: نزد بندهام برو و به او بگو اگر مىخواهى زنده بمانى، دستت را بر پشت گاو نرى بنه، به تعداد موهاى گاو كه زير دستت قرار مىگيرد، بر سالهاى عمر تو مىافزايم» همچنین وهب بن منبّه مىگفت: «مردم بيتالمقدس، همسايگان خدا هستند، بر خداست كه همسايگان خود را عذاب نكند. هركس در بيتالمقدس دفن شود، از عذاب و فشار قبر نجات خواهد يافت»
🔹 برخورد رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) با اسرائيليات چگونه بود؟
🔸آنها به سختی با اسرائيليات مبارزه میکردند. مبارزه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) با اسرائيليات گاهى به شكل تكذيب راويان آنها و سلب اعتماد مردم از آنها و گاهى از راه پاسخگويى به احاديث آنها با استدلال و روش علمى بود. امام على (ع) درباره ابوهريره فرمود: «دروغگوترين كسى كه احاديثى را به دروغ به رسول خدا (ص) نسبت داده، ابوهريره دوسى است.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: مجموعه مقالات تاریخی، (راههاى نفوذ اسرائيليّات در تاريخ اسلام)، تالیف: استاد مهدی پیشوائی
#اسرائيليّات
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۰
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «نهج البلاغه» چه کتابی است؟
🔸 نهج البلاغه منتخبی از خطبهها، وصایا، دعاها، نامهها و کلمات کوتاه امام علی (ع) است که توسط «ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی» معروف به «سید رضی» و «سید شریف رضی» از فقیهان و شاعران به نام شیعه در قرن چهارم جمعآوری شده است.
🔹 بیشترین بخش نهج البلاغه مربوط به چیست؟
🔸 بزرگترین بخش نهج البلاغه مواعظ آن است. تقریباً نیمی از نهج البلاغه مربوط به موعظههاست و بیشترین شهرت نهج البلاغه مدیون موعظهها، پندها، اندرزها و حکمتهای عملی آن است.
🔹 کدام موعظه نهج البلاغه از مضامین عالی برخوردار است؟
🔸 سخنان علی (ع) به حق از سخن خالق فروتر و از سخن مخلوق فراتر است، همه مواعظ امام (ع) حکیمانه، عالی و نامیراست. چنان که میفرماید: «پیش از این مرا برادری در راه خدا بود که کوچک و حقیر بودن دنیا در چشمش، او را در چشم من عظمت و شکوه ویژهای بخشیده بود. او از بندگی و چیرگی شکم خویش آزاد بود، چیزی را نمییافت، آرزو نمیکرد و چون مییافت، زیاده روی نمینمود. بیشتر روزگارش در سکوت میگذشت، اما گاهی که لب به سخن میگشود بر سخنوران غالب میشد و عطش پرسشگران و سوز تشنگیشان را فرو مینشاند. او به ظاهر افتاده مینمود و همه ناتوانش میانگاشتند، ولی اگر زمان کوشش فرامیرسید و برخوردی جدی در میان بود، به سان شیر بیشه میخروشید و چونان مار بیابان بر دشمن میپیچید. حجت و برهان خویش را جز در نزد قاضی طرح نمیکرد. چنین بود که هیچ کس را بر آن چه در موردش امکان توجیهی باشد تا عذرش را نمیشنید، ملامتش نمیکرد. از هیچ دردی جز به هنگام بهبودی شکوه نمینمود و نمینالید. آنچه میگفت عمل میکرد و آنچه را نمیکرد، نمیگفت، اگر در سخن مغلوب میشد، در سکوت و خاموشی شکستپذیر نبود، همواره به شنیدن حریصتر از گفتن بود. هرگاه دو کار برای او پیش میآمد مینگریست که کدام یک از آن دو به هوای نفس و هوسهایش نزدیکتر و سازگارتر است تا خلاف آن را انجام دهد، پس بر شما باد جست و جوی چنین خویها، آنها را فراگیرید و در به دست آوردنشان با یکدیگر رقابت نمایید، و اگر تحصیل این همه را نمیتوانید، دست یافتن به اندک بهتر از رها کردن همه است.»
🔹 برادر مورد اشاره امام (ع) چه کسی است؟
🔸 در این باره احتمالاتی داده شده است. عدهای معتقدند مراد امام (ع) «ابوذر غفاری» است، جمعی نیز «مقداد بن عمرو» و برخی «عثمان بن مظعون» را منظور امام (ع) تلقی کردهاند. شماری نیز بر این باورند که مراد امام (ع) شخص معینی نبوده، بلکه حضرت بر طبق عادت عربها که اینگونه سخن میگویند، اوصاف انسان شایسته و خوب را معرفی کرده است.
🔹 منظور امام (ع) از برادری در راه خدا چیست؟
🔸 فرهنگ برادری و اخوت در میان مسلمانان با نزول آیه «انما المومنون اخوه» شکل گرفت و پیوند عمیقی بین اهل ایمان پدید آمد. پیامبر (ص) با ورود به «مدینه» چندین بار مراسم اخوت برگزار کرد و هر مسلمانی را به عقد برادری مسلمانی دیگر درآورد و افتخار برادری خود را نصیب امام علی (ع) کرد. به تدریج عنوان «اخ فی الله» برادر ایمانی در میان مسلمانان رایج شد.
🔹 ملاک اخوت و برادری چه بود؟
🔸 ملاک و میزان اصلی در این برادری پیوندهای عقیدتی است که دلها را به هم گره زده و مومنان را در یک صف واحد قرار میدهد. اخوت دینی از چنان قدرتی برخوردار است که بر پیوندهای خانوادگی و برادریهای پدر و مادری غالب آمده و مصداق اعلای «اعتصام به حبل الله» و پرهیز از تفرقه و اختلاف میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: برادری داشتم که ...، (حکمت 289)، تالیف: محمد محمدیان
#برادر_دینی
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۱
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چرا برخی واژگان از قداست برخوردارند؟
🔸 کلمات از آن جهت که لفظ هستند، قداستی ندارند، بلکه قداست را از معانی خود کسب میکنند. قداست برخی معانی و مفاهیم به جنبههای خاصی از روانشناسی جوامع در زمینه ارزشگذاریهای معنوی مربوط میشود. در اسلام واژه «شهید» از چنین قداستی برخوردار است، گو اینکه هالهای از نور گرداگرد آن را فراگرفته است. شهید در میان کلمات و مفاهیم اسلامی و در اذهان مسلمین، کلمه و مفهومی نورانی و مقدس است.
🔹 شهید به چه کسی گفته میشود؟
🔸 شهید کسی است که با معیارهای خاص اسلام به «شهادت» رسیده باشد. یعنی در راه خدا و هدفهای عالی اسلامی و با انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری کشته شود. در این صورت او به یکی از عالیترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود به آن نائل شود، نائل میگردد. قرآن کریم درباره «شهدا» میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ امْواتاً بَلْ احْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونَ» یعنی گمان مبر آنان را که در راه حق کشته شدهاند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
🔹 چرا شهید از چنین جایگاهی برخوردار است؟
🔸 چون شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن، فانی شدن و روشنایی بخشیدن است تا دیگران در پرتو نور او و به بهای نیستی او زندگی و خدمت کنند. شهدا شمع محفل بشریتاند، میسوزند و محفل بشریت را روشن میکنند.
🔹 تشبیه شهید به شمع از چه جهت است؟
🔸 تمام کسانی که به بشریت از هر راه علم، فلسفه، اندیشه، صنعت، اختراع، اکتشافات، اخلاق، حکمت عملی و ... خدمت کردهاند، حقی بر بشریت دارند، ولی هیچ کس به اندازه شهدا بر بشریت حق ندارد و به همین جهت عکسالعمل احساسآمیز انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنها به شهدا بیش از سایر گروههاست. همه گروههای خدمتگزار مدیون شهدا هستند، ولی شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر هستند؛ عالِم در علم خود، فیلسوف در فلسفه خود، مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند و شهید آن کسی است که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای دیگران مساعد میکند.
🔹 رتبه، منزلت و مقام شهید چقدر است؟
🔸 جایگاه شهید به قدری بالا و والاست که در اسلام وقتی که میخواهند مقام کسی یا ارزش کاری را بالا ببرند، میگویند مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید و یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید. مثلا درباره طالب علم اگر واقعاً انگیزهاش حقیقتجویی و خدمت و تقرب به خدا باشد و علم را وسیله مطامع خود قرار ندهد، میگویند اگر کسی طالب علم باشد و در خلال دانشجویی و طلبگی بمیرد شهید از دنیا رفته است. این تعبیر، قداست و علوّ مقام طالب علم را میرساند.
🔹 چرا شهید غسل و کفن ندارد؟
🔸 شهید اگر در میدان معرکه به شهادت برسد، بدون غسل و کفن و با همان تن و جامه خونآلود دفن میشود. این استثنا نشانه آن است که روح و شخصیت شهید آنچنان پاک و وارسته شده که در بدنش و در خونش و حتی در جامهاش اثر گذاشته است. بدن شهید یک «جسد متروّح» است، یعنی جسدی است که احکام روح بر آن جاری شده است، همچنان که جامه شهادتش «لباس متجسّد» است؛ یعنی حکم روح بر بدن جاری شده و حکم جاری شده بر بدن، بر لباس و جامه جاری شده است. بدن و جامه شهید از ناحیه روح، اندیشه، حقپرستی و پاکباختگی شهید کسب شرافت کرده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: قیام و انقلاب مهدی (عج) و مقاله شهید، (مقاله شهید)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#شهید
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۲
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «قلعه خیبر» کجاست؟
🔸 وادی خیبر جلگه وسيع حاصلخيزى در شمال مدينه است که به هنگام ظهور اسلام، يهودیان در آن سكونت داشته و دژهاى هفتگانه «ناعم»، «قموص»، «كتيبه»، «نسطاة»، «شق»، «وطيح» و «سلالم» را در آن ساخته بودند. ساكنان خیبر با جمعيتی بالغ بر بيست هزار نفر در امور زراعت، تهيه سلاح، دفاع نظامی و مسائل مالی فعالیت میکردند و مردان جنگاور زیادی داشتند.
🔹چرا پیامبر (ص) در صدد تسخیر قعله خیبر برآمد؟
🔸 چون يهوديان خيبر با كمكهای مالى خود، قبايل عرب و سپاه شرک را براى نابودی حكومت نوپای اسلام تشویق کرده و در شعلهور شدن آتش «جنگ احزاب» موثر بودند. ناجوانمردى يهودیان خيبر، پيامبر (ص) را بر آن داشت تا اين كانون خطر را از بین برده و به لجاجت و ماجراجویی آنها پایان دهد.
🔹 جنگ خیبر چگونه آغاز شد؟
🔸 پيامبر (ص) «غيله ليثى» را جانشين خود در مدينه گذاشت، سپس پرچم سفيدى به دست على (ع) داد و فرمان حركت صادر کرد. سپاهیان اسلام با هزار و چهارصد سرباز و دويست سواره نظام برای تسخیر دژهای خیبر حرکت کردند. به زودی درب قلعههاى «ناعم» و «قموص» به روی سپاه اسلام گشوده شد، اما دژهاى «وطيح» و «سلالم» با مقاومت سرسختانه يهود در بيرون از قلعه روبرو گردید و سربازان اسلام نتوانستند آنها را تسخیر کنند. روزی «ابوبكر بن ابی قحافه» مأمور فتح آنها شد و مسلمانان با فرماندهى او به حركت آمدند، ولى پس از مدتى بدون نتيجه بازگشتند. روز ديگری فرماندهى لشكر به «عمر بن خطاب» سپرده شد. او نيز بدون نتيجه از صحنه نبرد بازگشت و با شرح دلاورىهای «مرحب» رئيس قلعه موجب تضعیف روحیه سربازان اسلام شد. پيامبر (ص) که از این وضعیت ناراضی شده بود به افسران ارتش فرمود: «فردا پرچم را به دست كسى مىدهم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نیز او را دوست دارند و خداوند اين دژ را به دست او مىگشايد. او مردى است كه هرگز پشت به دشمن نكرده و از صحنه نبرد فرار نمىكند.» و بنابه نقلی فرمود: «كرّار غير فرّار» يعنى به سوى دشمن حمله كرده و هرگز فرار نمىكند.
🔹 آن شخص چه کسی بود؟
🔸فردای آن روز سرداران اسلام گرد پيامبر (ص) جمع شدند تا بدانند اين افتخار نصیب چه کسی میشود. پيامبر (ص) پرسید: «على (ع) كجاست؟!» گفتند او دچار چشم درد شده و استراحت میکند. پيامبر (ص) فرمود: «او را بياوريد.» عارضه چشم به قدری شدید بود که امام (ع) را بر شتری سوار کرده و در برابر خيمه پيامبر (ص) فرود آوردند. پيامبر (ص) دستى بر ديدگان امام (ع) كشيد و در حق او دعا کرد. دم مسيحايى رسول خدا (ص) ديدگان علی (ع) را شفا بخشید و او را تا پايان عمر از چشم درد مصون نگاه داشت. پيامبر (ص) به على (ع) فرمود: «قبل از جنگ نمايندگانى را به سوى سران دژ اعزام کن و آنها را به آئين اسلام دعوت نما. اگر نپذيرفتند، به آنها بگو خلع سلاح شده و با پرداخت جزيه در زیر سایه حكومت اسلامى آزادانه زندگى كنند و اگر به هيچكدام گردن ننهادند، با آنان بجنگ.» سپس فرمود: «هرگاه خداوند يك فرد را به وسيله تو هدايت كند، بهتر از اين است كه شتران سرخ موى مال تو باشد و آنها را در راه خدا صرف كنى.»
🔹 امام (ع) چکار کرد؟
🔸 علی (ع) زره بر تن كرد، «ذوالفقار» را حمايل نمود و هرولهكنان به سوى دژ شتاب گرفت. در اين لحظه درِ خيبر گشوده شد و دلاوران يهود بيرون آمدند. نخست «حارث» برادر مرحب راهی میدان شد، اما لحظهاى نگذشت كه با ضربت ذوالفقار نقش زمین شد و جان سپرد. مرگ برادر مرحب را متأثر کرد. او براى گرفتن انتقام به میدان آمد و به مبارزه پرداخت. ناگهان شمشير امام (ع) بر فرق مرحب نشست و جان او را گرفت. با مرگ مرحب دلاوران يهود پا به فرار گذاشتند و على (ع) به تعقيب آنها پرداخت که ناگهان در این اثنا يكی از قهرمانان يهود با ضربت شمشير سپر على (ع) را از دستش انداخت. در این هنگام علی (ع) متوجه درِ قعله شد و آن را با نیروی الهی از جاى كَند و سپر خود قرار داد و پس از پايان نبرد آن را مانند پلی به روى خندقى كه يهوديان كَنده بودند، افکند و بدین وسیله درب خیبر گشوده شد.
🔹 امام (ع) چگونه درب قلعه را از جای کَند؟
🔸 اين حادثه هرگز با قدرت معمول بشرى امکانپذیر نبود. چنان که امام (ع) فرمود: «من هرگز آن در را با نيروى بشرى از جاى نكَندم، بلكه در پرتو نيروى خداداد و با ايمانى راسخ به روز باز پسين اين كار را انجام دادم.» مردى از امام (ع) پرسيد: «آيا سنگينى آن را احساس کردى؟» فرمود: «به همان اندازه سنگينى كه از سپر خود احساس مىكردم.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ اسلام، (كانون خطر يا دژ آهنين خيبر)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#درب_خیبر
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «علم کلام» چه علمی است؟
🔸 علم کلام یک رشته از «علوم اسلامی» است که درباره «عقاید اسلامی» یعنی آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت، بحث میکند، به این نحو که آنها را توضیح میدهد، درباره آنها استدلال عقلی و منطقی میکند و از آنها دفاع مینماید. در گذشته به علم کلام «علم اصول دین» و «علم توحید و صفات» هم میگفتند.
🔹 پیدایش علم کلام مربوط به چه زمانی است؟
🔸 بحث استدلالی درباره اصول اسلامی از قرآن آغاز شده و در سخنان رسول خدا (ص) و خطبههای امام علی (ع) مورد تعقيب و تفسیر قرار گرفته است. اما پارهای از مسائل کلامی از قبیل بحث «جبر و اختیار» در نیمه دوم قرن اول هجری میان مسلمین مطرح شده و شاید نخستین حوزه رسمی این مباحث، حوزه درس «حسن بصری» باشد.
🔹 چه عواملی موجب پیدایش علم کلام شد؟
🔸 دو عامل در پیدایش علم کلام نقش داشتند. اول اینکه قرآن کریم ایمان را بر پایه تعقّل و تفکر دانسته و از مردم خواسته است تا از راه اندیشه به ایمان برسند. قرآن در آنچه باید به آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، «تعبّد» را کافی ندانسته است. دوم اینکه پیوستن اقوام و ملل مختلف به اسلام با یک سلسله افکار و اندیشهها همراه بود، همزیستی مسلمین با ارباب دیانات دیگر و پیدایش گروهی به نام «زنادقه» در جهان اسلام که به طور کلّی ضدّ دین بودند و ظهور «فلسفه» در جامعه اسلامی که به نوبه خود موجب برانگیختن شکها و شبهههایی شد، موجب گردید که بیش از پیش ضرورت تحقیق در مبانی ایمانی اسلامی و دفاع از آنها در میان مسلمین احساس شود که نهایتا به ظهور علم کلام منتهی شد.
🔹 علم کلام مشتمل بر چه بخشهایی است؟
🔸 علم کلام مشتمل بر دو بخش است. اول بخش عقلی کلام، مسائلی است که مقدّمات آن صرفاً از عقل گرفته شده و اگر فرضاً به نقل استناد شود به عنوان ارشاد و تأیید حکم عقل است، مثل مسائل مربوط به توحید و نبوّت و برخی از مسائل معاد. در این گونه مسائل استناد به نقل (کتاب و سنّت) کافی نبوده و صرفاً باید از عقل استمداد شود. دوم بخش نقلی کلام، مسائلی است که هرچند از اصول دین است و باید به آنها مؤمن و معتقد بود، ولی نظر به اینکه این مسائل فرع بر نبوّت است نه مقدّم بر نبوّت و نه عین آن، کافی است که از طریق وحی الهی یا سخن قطعی پیامبر (ص) اثبات شود، مثل مسائل مربوط به امامت، البتّه به عقیده شیعه که امامت را از اصول دین اسلام میداند و اکثر مسائل مربوط به معاد.
🔹 اصول اعتقادی مذاهب و فرق اسلامی متفاوت است؟
🔸 بله. مسلمین همانطور که از نظر فقهی و آنچه مربوط به فروع دین و مسائل عملی است، مذاهب و روشهای مختلفی پیدا کردند و از این جهت به فرقههایی مانند جعفری، زیدی، حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی تقسیم شدند، از نظر مسائل اعتقادی و چیزهایی که مربوط به ایمان و اعتقاد مسلمانان است، نیز فرقه فرقه شدند و هر فرقهای مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود را دارد. اهمّ مذاهب کلامی عبارتند از: شیعه، معتزله، اشاعره و مرجئه.
🔹 این اختلافات علمی موجب اختلافات عملی مسلمین نمیشود؟
🔸 اختلافات مسلمین در مسائل کلامی و فقهی به اندازهای نیست که پایه وحدت اعتقادی و روش عملی آنها را به کلّی متزلزل کند، مشترکات اعتقادی و عملی آنها به قدری زیاد است که مفترقات آنها کمتر میتواند آسیبزا باشد. ضمن اینکه تا آنجا که ریشه اختلافات مربوط به طرز استنباط است نه غرضها، مفید بوده و موجب تحرّک، تجسّس، بحث، کاوش و پیشرفت میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: کلیات علم اسلامی، ج ۲، (درس اول: علم کلام)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#علم_کلام
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا بدن مطهر امام علی (ع) چگونه دفن شد؟
🔸 پس از شهادت اميرالمؤمنين (ع)، فرزندانش امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و «محمد بن حنفیّه» با همراهی «عبدالله بن جعفر» بدن مطهر آن حضرت را بنابر وصیتش شبانه و مخفیانه در «غریین» (نجف کنونی) دفن کردند. در روایات آمده است که امام (ع) به حسنین (ع) فرمود: «چون بمیرم، مرا غسل دهید و عقب جنازه را بردارید و با جلوی جنازه کار نداشته باشید که ملائکه آن را میبرند و هر جا که جلوی جنازه بر زمین آمد، عقب آن را بر زمین گذارید و به جانب قبله، کلنگی بزنید و آنگاه که چنین کنید، قبری ظاهر میشود که پدرم نوح (ع) نبی برای من نزد سینه خود ساخته است.» پس چنان کردند و لوحی یافتند که به خط و زبان سریانی دو سطر بر آن بدین صورت مکتوب بود. «بسم الله الرحمن الرحیم. این قبری است که نوح (ع) پیغمبر ساخته است، برای علی (ع) وصی محمد (ص)» سپس امام (ع) را در همانجا دفن کردند.
🔹 چرا امام (ع) را شبانه و مخفيانه دفن کردند؟
🔸 چون اگر «بنی امیه» و «خوارج» بر مزار امام (ع) دست مییافتند، آن را نبش قبر کرده و بر بدن مطهر جسارت و بیاحترامی میکردند. چنان که در دوران امارت «حجاج ثقفی» بر کوفه حدود سه هزار قبر را برای پیدا کردن مدفن امام (ع) نبش کردند، اما موفق به کشف آن نشدند.
🔹 مردم به دفن مخفيانه امام (ع) اعتراض نکردند؟
🔸 چرا، فردای آن شب مردم کوفه که مشتاق تشییع و نماز خواندن بر پیکر مطهر امام (ع) بودند، به خانه اميرالمؤمنين (ع) مراجعه کردند. حسنین (ع) آنها را به آنچه انجام داده بودند، آگاه نمودند و چون مردم خواهان معرفی مرقد امام (ع) شدند، پاسخ شنيدند که بنابر وصیت امام (ع) آن را مخفی نگاه داشتیم. این واقعه قلب مردم و شیعیان را محزون کرد و آنها با دلی شکسته به خانههای خود باز گشتند.
🔹 چگونه قبر امام (ع) آشکار شد؟
🔸 مزار شریف امام (ع) در میان ائمه (ع) مشهور بود و آنها به زیارت آن میرفتند و به برخی از خواص یاران خود نیز معرفی میکردند. اما آشکار شدن مزار امام (ع) برای مردم پس از حدود یک قرن و با انحلال حکومت بنی امیه و به قدرت رسیدن «بنی عباس» و از میان رفتن خطر خوارج اتفاق افتاد. در این دوره با توجه به آزادی نسبی پیش آمده، امام صادق (ع) آشکارا مضجع شریف جدشان را زیارت کرده و به شاگردان و اراتمندان خود نشان دادند و زیارتنامه و کیفیت زیارت مولای متقیان (ع) را تعلیم نمودند. همچنین نقل کردهاند که امام صادق (ع) در موقع ورودش نزد «منصور دوانقی» دومین خلیفه عباسی که در «حیره» بود، قبر امام (ع) را زیارت کرد. با این زیارت حضرت، شیعیان مزار امام علی (ع) را شناختند.
🔹 پس از آن مزار مولا معروف و مشهور شد؟
🔸 نه. گویا همچنان عموم مردم از آن اطلاع نداشتند تا اینکه «هارون الرشید» پنجمین خلیفه عباسی، مزار شریف امام (ره) را مجددا برای مردم آشکار کرد. «عبدالله بن حازم» میگوید: روزی با هارون الرشید از کوفه برای شکار به سوی غریین بیرون رفتیم، در آنجا آهوانی دیدیم و بازهای شکاری و سگهای تربیت شده را به سویشان فرستادیم. ساعتی دنبالشان رفتند تا اینکه آهوان به تپهای پناه برده و آنجا آرمیدند. در این هنگام بازها و سگها از تعقیبشان دست کشیده و برگشتند. هارون از این صحنه شگفت زده شد. سپس آهوان از آن تپه فرود آمدند و بازها و سگها به دنبالشان روان شدند. دوباره آهوان به آن تپه بازگشتند و دوباره بازها و سگها از آنها صرف نظر کردند. این واقعه سه بار تکرار شد. هارون فرمان داد که به کوفه روند و کسی را که سنش از همه بیشتر است را نزد او بیاورند. پیر مردی از بنیاسد را آوردند. هارون پرسید: قصه این تپه چیست؟ جواب داد: پدرم از نیاکانش نقل کرده که میگفتند که زیر این تپه قبر علی ابن ابیطالب (ع) است. خداوند آن را حرم امن برای هر چیزی قرار داده است.
🔹 اولین گنبد و بارگاه بر روی مزار امام (ع) کی ساخته شد؟
🔸 در این باره اقوال مختلفی وجود دارد، اما گویا نخستین گنبد روی قبر شریف آن حضرت را «محمد بن زید داعی علوی» در نیمه دوم سده سوم هجری ساخت و سپس در ادوار مختلف تاریخی مورد بازسازی و تجدید بنا قرار گرفت.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: نجف شناسی، (شهادت و دفن امام علی علیهالسلام)، تالیف: محمد جواد مهری
#مزار_امام_علی
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۵
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «سجده» چه معنا و مفهومی دارد؟
🔸 از نظر اسلام سجده براى خداوند مهمترين عبادت يا از مهمترين عبادات است. انسان در حال سجده از هر حال ديگر به خدا نزديكتر است. پيشوايان دینی سجدههاى طولانى داشتند، سجدههاى طولانى براى خدا، روح و جان انسان را پرورش مىدهد و بارزترين نشانه عبوديّت و خضوع در پيشگاه پروردگار است. از ممتازترین مصادیق سجده، سجده در هر ركعت نماز، سجده شكر، سجدههاى واجب و مستحب تلاوت قرآن است. انسان در حال سجده جز خدا را فراموش مىكند و خود را به او بسيار نزديك مىبيند. استادان سير، سلوك، عرفان و معلّمان اخلاق بر سجده تأكيد فراوان دارند. در حديث است كه هيچ كار انسان براى شيطان ناراحتكنندهتر از سجده نيست.
🔹 سجده فقط برای خدا جایز است؟
🔸 بله. سجده فقط برای ذات پاك خداوند واحد يكتا جايز است، زيرا سجده نهايت خضوع و مصداق بارز پرستش است و عبوديّت مخصوص خداست. قرآن کریم میفرماید: «وَ لِلّٰهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْض» یعنی هر آنچه در آسمانها و زمین است به خدا سجده میکند. «توحيد در عبادت» يعنى پرستش مخصوص خداست و پرستش غير خدا از شاخههاى شرك است. آنچه به عنوان سجده فرشتگان براى آدم و سجده يعقوب، همسر و فرزندانش براى يوسف در قرآن آمده است، به معناى احترام، تعظيم و تكريم است، نه سجده به معناى پرستش.
🔹 به چه چیزهایی میتوان سجده کرد؟
🔸 پيروان مكتب اهل بيت (ع) متّفقاً بر اين عقيده هستند كه فقط بر زمين مىتوان سجده كرد، البتّه بر آنچه از زمين مىرويد نيز مىتوان سجده كرد، به شرط آن كه خوردنى و پوشيدنى نباشد مانند برگ، چوب درختان، حصير، بوريا و امثال آنها. لذا شیعیان در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر اكرم (ص) بر روى سنگها سجده میکنند و گاه حصيرى همراه خود آورده و روى حصير سجده مىكنند. در حالى كه فقهاى اهل سنّت عموماً معتقد به جواز سجده بر همه چيز هستند. البتّه گروهى از آنان سجده بر آستين لباس يا گوشه عمامه و مانند آن را استثنا كرده و جايز ندانستهاند.
🔹 چه دلیلی برای سجده بر زمین وجود دارد؟
🔸 پيروان اهل بيت (ع) براى اثبات وجوب سجده بر زمين به دلايل فراوانى مانند احاديث پيامبر اسلام (ص)، سيره صحابه و روايات ائمه اهل بيت (ع) استناد میکنند. از جمله اینکه پیامبر (ص) فرمود: «جُعِلَتْ لِىَ الأرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً» یعنی زمين براى من محلّ سجده و طهارت (تيمّم) قرار داده شده است. أبو هريره مىگويد: «رسول خدا (ص) را در يك روز بارانى ديدم كه بر زمين سجده مىكرد و اثر آن بر پيشانى و بينى او نمايان بود.»
🔹 سیره «صحابه» و «تابعین» چگونه بود؟
🔸 آنها هم بر زمين سجده مىكردند. «جابر بن عبد الله انصارى» مىگويد: «من با پيغمبر اكرم (ص) نماز ظهر مىخواندم، مقدارى از سنگريزهها را در يك كف دست مىگرفتم و آن را از اين دست به آن دست مىكردم تا خنك شود و بر آن سجده كنم، اين كار به خاطر شدّت گرما بود.» «انس بن مالك» مىگويد: «ما در شدّت گرما در خدمت رسول خدا (ص) بوديم، بعضى از ما سنگريزه را در دستش مىگرفت تا خنك شود، سپس آن را بر زمين مىنهاد و بر آن سجده مىكرد». اين تعابير نشان از آن دارد كه اين كار در بين اصحاب معمول بوده است. امام صادق (ع) می فرماید: «سجود جايز نيست، مگر بر زمين يا چيزى كه از زمين مىرويد، مگر خوردنىها و پوشيدنىها».
🔹 پس شیعیان به سنت نبوی (ص) عمل میکنند؟
🔸 بله. پيروان اهل بيت (ع) به استناد روايات رسول خدا (ص)، ائمّه اهل بيت (ع) و عمل صحابه بر زمین سجده میکنند و در مساجد مفروش، قطعه خاكى به نام «مهر نماز» را روى فرش گذارده و بر آن سجده مىنمایند تا پيشانى كه اشرف اعضاى بدن انسان است، در پيشگاه خداوند به خاك ساييده شده و نهايت تواضع در پيشگاه الهی به عمل آيد. گاه اين قطعه خاك را از تربت شهيدان انتخاب مىكنند كه يادآور جانفشانىهاى آنها در راه خداست و موجب حضور قلب بيشترى در نماز میشود. تربت شهيدان كربلا را بر ديگران ترجيح مىدهند، ولى نه هميشه مقيّد به تربت هستند و نه خاك، بلكه بر سنگ فرشهای مساجد نیز سجده مىكنند. سجده بر زمین سنت است که برخی فقهای مذاهب آن را بدعت مینامند، در حالی که سزاست آنها نیز این سنّت نبوى (ص) را احیا کرده و بدان عمل كنند، چرا كه سجده بر زمین نهايت خضوع در پيشگاه الهی بوده و با حقيقت سجده سازگارتر است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شیعه پاسخ میدهد. «تحقیقی در مورد ده مساله مهم مورد بحث میان پیروان اهل بیت (ع) و اهل سنت»، (سجده بر زمین)، تالیف: آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
#سجده_بر_زمین
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۶
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «علم منطق» چه علمی است؟
🔸 علم منطق قانون صحیح فکر کردن است. قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس، معیار و آلت سنجش است که هرگاه بخواهیم درباره برخی از موضوعات علمی یا فلسفی تفکر و استدلال کنیم، باید استدلال خود را با این مقیاسها و معیارها سنجیده و ارزیابی نماییم تا از نتیجهگیری غلط مصون بمانیم. منطق ابزاری از نوع قاعده و قانون است که مراعات کردن و به کار بردن آن، ذهن را از خطا در تفکر باز میدارد.
🔹 علم منطق ریشه اسلامی دارد؟
🔸 نه. منطق از جمله علومی است که از جهان خارج وارد حوزه فرهنگ اسلامی شد و مورد پذیرش عمومی قرار گرفت. علم منطق از متون یونانی ترجمه شد. واضع و مدوَّن آن «ارسطاطالیس» یونانی بود. این علم در میان مسلمین نفوذ و گسترش فوقالعاده یافت و توسط مسلمانان به سر حدّ کمال رسید. بزرگترین منطقهای ارسطویی که در میان مسلمین تدوین شد «منطق الشفای بوعلی سینا» است که چندین برابر منطق خود ارسطوست.
🔹 منطق یونانی اصالت فرهنگ اسلامی را تهدید نمیکند؟
🔸 برای اثبات اصالت یک فرهنگ و تمدن، ضرورتی ندارد که آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهای دیگر استفاده نکند، بلکه چنین چیزی عملا ممکن نیست. هیچ فرهنگی نداریم که از فرهنگها و تمدنهای دیگر بهره نگرفته باشد، ولی سخن در کیفیت بهرهگیری و استفاده از آنهاست. یک نوع بهرهگیری آن است که فرهنگ و تمدن دیگر را بدون هیچ تصرفی در قلمرو خود وارد کنیم، اما نوع دیگر آن است که از فرهنگ و تمدن دیگر تغذی نموده و مانند یک موجود زنده آن را در خود جذب و هضم نموده و موجود تازهای خلق کنیم. فرهنگ اسلامی از نوع دوم است و مانند یک سلّول زنده رشد کرده و فرهنگهای دیگر را از یونانی، هندی، ایرانی و غیره در خود جذب نمود و به صورت موجود جدیدی با چهره و سیمایی مخصوص به خود ایجاد کرد. به اعتراف محققان تاریخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامی در ردیف بزرگترین فرهنگها و تمدنهای بشری قرار دارد.
🔹 علم منطق چه فایدهای دارد؟
🔸 فایده منطق جلوگیری ذهن از خطا در تفکر است. اساساً عمل فکر کردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آنها برای کشف امور مجهول نیست. پس وقتی از سویی میگوییم منطق قانون صحیح فکر کردن است و از سوی دیگر میگوییم فکر عبارت است از حرکت و سیر ذهن از مقدمات به نتایج، معنیاش این میشود که منطق کارش این است که قوانین درست حرکت کردن ذهن را نشان دهد. درست حرکت کردن ذهن چیزی جز درست ترتیب دادن و درست شکل و صورت دادن به معلومات نیست. پس کار منطق این است که حرکت ذهن را در حین تفکر تحت کنترل خود قرار دهد.
🔹 موضوع علم منطق چیست؟
🔸 موضوع یک علم عبارت از آن چیزی است که آن علم در اطراف آن بحث میکند. موضوع علم منطق عبارت است از «معرّف» و «حجّت» یعنی مسائل منطق یا درباره معرّفها یعنی تعریفات بحث میکند، یا درباره حجتها یعنی درباره استدلالها.
🔹 مباحث منطقی چگونه آغاز میشود؟
🔸 منطقّیین اسلامی بحث خود را در منطق از تعریف «علم» و «ادراک» آغاز میکنند و سپس آن را به دو قسم «تصور» و «تصدیق» تقسیم میکنند. منطق مجموعاً دو بخش است. بخش تصورات و بخش تصدیقات. هر یک از تصور و تصدیق به دو قسم ضروری یا بدیهی و نظری یا اکتسابی تقسیم میشوند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: کلیات علوم اسلامی، جلد ۱، (علم منطق)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#علم_منطق
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۷
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا سرزمین «فدک» کجاست؟
🔸 قریه فدک سرزمين آباد و حاصلخيزى بود که در نزديكى «خيبر» قرار داشت و فاصله آن با «مدينه» حدود 140 كيلومتر بود. فدک پس از دژهاى خيبر محل اتّكاى «يهوديان حجاز» به شمار مىرفت.
🔹 سرزمین فدک چگونه فتح شد؟
🔸 پيامبر اكرم (ص) پس از در هم شکستن يهودیان در خيبر و «وادى القرى» و «تيما»، خلأ بزرگى را كه در شمال مدينه احساس مىشد با نيروى نظامى اسلام پُر كرد و براى پايان دادن به قدرت يهود در اين سرزمين كه كانون خطر و تحريك علیه اسلام و مسلمانان بود، سفيرى به نام «محيط» را نزد سران فدك فرستاد. «يوشع بن نون» كه رياست دهكده فدک را بر عهده داشت، صلح و تسليم را بر نبرد ترجيح داد و ساكنان آنجا متعهد شدند كه نيمى از محصول هر سال را در اختيار رسول خدا (ص) قرار دهند و از آن پس زير لواى اسلام زندگى كنند و بر ضدّ مسلمانان دست به توطئه نزنند. حكومت اسلام نيز متقابلاً تأمين امنيت منطقه آنان را متعهّد شد و بدین وسیله فدک بدون جنگ فتح گردید.
🔹 فدک چگونه به حضرت فاطمه (ع) رسید؟
🔸 در اسلام سرزمينهايى كه از طريق جنگ و نبرد نظامى گرفته شود، متعلّق به عموم مسلمانان است و اداره آن به دست حكّام شرع میباشد. ولى سرزمينهایى كه بدون جنگ و نبرد نظامی در اختيار مسلمانان قرار گيرد، مربوط به شخص پيامبر (ص) و امام پس از اوست و بايد طبق قوانين اسلام در موارد خاصى مصرف شود که يكى از آنها تامین نيازمندیهاى مشروع و آبرومند نزديكان پیامبر (ص) و امام (ع) است. رسول خدا (ص) طبق این اصل و به استناد نزول آیهای از قرآن کریم، فدک را به دختر خود حضرت فاطمه (ع) واگذار كرد.
🔹 کدام آیه قرآن بر این موضوع دلالت دارد؟
🔸 آيه 26 سوره اسراء میفرماید: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ» یعنی حقّ خويشاوندان و مساكين و در راه ماندگان را بپرداز. كلیه مفسّران شيعه و سنّى اتفاق نظر دارند كه این آيه در حقّ نزديكان و خويشاوندان پيامبر (ص) نازل شده است و دختر آن حضرت و فرزندان او بهترين مصداق (ذَا الْقُرْبىٰ) هستد. اين موضوع در ميان مسلمانان از چنان شهرتی برخوردار بود که وقتى كه مرد شامى از امام سجاد (ع) خواست که خود را معرفى كند، آن حضرت براى شناساندن خود به شاميان آيه فوق را تلاوت كرد و مرد شامى در حالى كه سر خود را به عنوان تصديق حركت مىداد، به آن حضرت گفت: به سبب نزديكى و خويشاوندى خاصّى كه با آن حضرت داريد، خدا به پيامبر (ص) خود دستور داده كه حقّ شما را بدهد.
🔹 چرا پيامبر (ص) فدك را به دختر خود بخشيد؟
🔸 تاريخ گواه زندگى زاهدانه پيامبر (ص) و اهلبیت (ع) اوست. آنان هیچگاه به دنیا وابسته و دلبسته نبودند، از این رو دلایل دیگری موجب بخشش فدک به فاطمه (ع) شد که عبارت بودند از: زمامدارى مسلمانان پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) طبق تصريحات مكرّر آن حضرت، با امام علی (ع) بود و اين مقام و منصب به هزينه سنگينی نياز داشت. امام براى اداره امور وابسته به خلافت مىتوانست از درآمد فدك به نحو احسن استفاده كند. دودمان پيامبر (ص) كه مظهر كامل آن يگانه دختر وى و نور ديدگانش حسنین (ع) بودند، پس از رحلت پيامبر (ص) باید به صورت آبرومندى زندگى کرده و حيثيت رسول خدا (ص) و خاندانش را حفظ میکردند. تأمين اين منظور از جمله علل بخشش فدك به فاطمه (ع) بود. رسول خدا (ص) مىدانست که گروهى به دلیل اينکه بستگانشان در ميادین جهاد با شمشير امام علی (ع) كشته شدند، بغض و كينه آن حضرت را در دل دارند، از این رو براى زدودن اين كينهها و دلجویی از آنها بخششهای مالی امام (ع) به آنها کارساز بود که این مهم با درآمد فدک ممکن میشد. همچنين کمک به تهیدستان، بينوايان، درماندگان و ... از جمله علل بخشیدن فدک به فاطمه (ع) بود.
🔹 محدوده فدک چقدر است؟
🔸 به طور مسلم قریه فدک بخشی از خیبر بوده و از گستردگی چندانی برخوردار نبوده است، اما امام موسى بن جعفر (ع) درباره حدود مرزى فدك مىفرماید: «فدك از يك طرف به «عدن»، از طرف دوم به «سمرقند»، از جهت سوّم به «آفريقا» و از جانب چهارم به درياها، جزيرهها و «ارمنستان» محدود مىشود.» مقصود امام (ره) اين است كه نه تنها سرزمين فدك از اهلبيت پیامبر (ص) گرفته شد، بلكه آنان از حق حكومت بر ممالك پهناور اسلامى نیز محروم شدند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فروغ ولایت، «تاریخ تحلیلی زندگانی امیر مومنان علی علیه السلام»، (مشخصات فدک)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#فدک
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
▪️فهرست الو سلام حاج آقا▪️
۱. ترس از خدا
۲. هدف و وسیله
۳. احیای تفکر اسلامی
۴. خواستگاری
۵. شک مقدس
۶. خوارج
۷. تقلید
۸. نحس
۹. امتحان الهی
۱۰. تهمت
۱۱. تفکر
۱۲. علم ناقص
۱۳. شتابزدگی در قضاوت
۱۴. تمدن اسلامی
۱۵. آفت انقلاب
۱۶. کمیل بن زیاد نخعی
۱۷. علم و ایمان
۱۸. گریه بر امام حسین (ع)
۱۹. غدیر خم
۲۰. توحید مفضّل
۲۱. اخلاص در عمل
۲۲. حسد
۲۳. روحانیت
۲۴. شبهای پیشاور
۲۵. شیطان
۲۶. حروف مقطعه
۲۷. روحیه خوارج
۲۸. اصرار بر گناه
۲۹. خطبه متقین
۳۰. وحدت اسلامی
۳۱. الاحتجاج
۳۲. حدیث منزلت
۳۳. حکمت، موعظه، مجادله
۳۴. احسن تقویم
۳۵. محمد بن ابوبکر
۳۶. حجاب
۳۷. غیبت
۳۸. ورود اسلام به ایران
۳۹. شیخ صدوق
۴۰. عذاب مسلمان
۴۱. تغییر قبله
۴۲. کلیسا
۴۳. بَحیرای راهب
۴۴. نبی و رسول
۴۵. نظام احسن
۴۶. نامه به عثمان بن حنيف انصاری
۴۷. پیمان عقبه
۴۸. آیه ليلة المبیت
۴۹. اسرائيليات
۵۰. برادر دینی
۵۱. شهید
۵۲. درب خیبر
۵۳. علم کلام
۵۴. مزار امام علی (ع)
۵۵. سجده بر زمین
۵۶. علم منطق
۵۷. فدک
۵۸. شهدای فضیلت
۵۹. شجره معلونه
۶۰. اذان شیعه
۶۱. لقمان حکیم
۶۲. لعن
۶۳. نقد وهابیّت
۶۴. اویس قرنی
May 11
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۸
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «شُهَداءُ الفَضیلَة» چه کتابی است؟
🔸 شهَداءُ الفَضیلَة تالیف «علامه عبدالحسین امینی» است. در این کتاب به شرح حال مختصر صد و سی نفر از علما و فقهای بزرگ شیعه که در راه نشر حقایق اسلامی به شهادت رسیدهاند، پرداخته شده است. شهَداءُ الفَضیلَة با مقدمه «استاد شیخ محمد خلیل الزین عاملی» و تقریط «آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی»، «آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی»، «آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی» و «علامه محقق شیخ آقا بزرگ تهرانی» به عربی منتشر شده و با عنوان «شهیدان راه فضیلت» توسط «استاد جلال الدین فارسی» به فارسی ترجمه شده است.
🔹 این تعداد همه علمای شهید را شامل میشود؟
🔸 نه. صرفا اعاظم شهدای روحانیت شیعه و شخصیتهای برجسته آنها را از قرن چهارم تا اوایل قرن چهاردهم در بر میگیرد. علامه به این دلیل که شرح حال شهدای قرون اول تا سوم توسط دیگران تالیف شده است، از پرداختن به آنها خودداری کرده است. در این کتاب تتمهای هم برای برخی اعصار نوشته شده و در آن به شرح حال برخی معارف و اعیان شهدای روحانیت شیعه که فاقد شهرت علمی بودند، پرداخته است.
🔹 یعنی حتی به همه اعاظم شهدای روحانیت شیعه نیز نپرداخته است؟
🔸نه. علمایی که در جنگها، قتل عامها و حوادث عمومی به شهادت رسیدهاند، یا در جریان کشتارهای «حسن صباح» و حاکم تبهکار عثمانی در جبل عامل، فجایع وهابیها، واقعه احمد پاشایی جزار در عامله یا حوادث خونین مشهد مقدس، کربلای معلی، جزیره بحرین، مسجد زکریای شهر حلب و ... به خون خود غلتیدند یا شهدای گمنامی که هیچ ردی از آنها در کتاب تاریخ ثبت نشده است، همه و همه جزو غایبان کتاب شهدای فضیلت هستند.
🔹 سبک نگارش کتاب چگونه است؟
🔸 مؤلف در ابتدا شرح حال و نسب هر یک از شهیدان را بیان کرده، سپس سایر حالاتشان را نگاشته است. آنگاه به ذکر خصوصیات مناسب و مفید شهید پرداخته و از جمله استادان، شاگردان، افکار علمى و اجتماعىشان را به اختصار بیان کرده است. نقل مشایخ روایت، اجازات اهل حدیث، فرزندان، نسل دانشمند آنها و تألیفاتشان بر اهمیت این کتاب افزوده است. گروهى را نیز در پاورقی به مناسبتهای مختلف معرفى کرده و این اثر را از فواید ارزشمند رجالى، تاریخى و ادبى برخوردار کرده است.
🔹 این کتاب چه ویژگیهای برجستهای دارد؟
🔸 مؤلف براى تدوین این اثر، نسخههای کمیاب کتابخانههاى ایران و عراق را به دقت مورد بررسى قرار داده و سالهایى از عمر خود صرف آن کرده است تا اینکه توانسته اثری چنین بدیع، دارای سبک زیبا، با بیان لطیف و تعبیرات نیکو تالیف نماید. آثار ادبى منظومى نیز در کتاب آورده شده است. مدارک کتاب، نوعاً کتب تاریخ، رجال معتبر و معتمد فریقین است و چون شرح حال علماى شیعه در نظر رجالیون و مورخان شیعه بهتر آمده، به کتب آنان بیشتر استناد شده است.
🔹 چرا علامه به نوشتن این کتاب اقدام کرد؟
🔸 زمانی که استعمارگران با ترتیب دادن جنگهای جهانی در صدد برآمدند تا ملل اسلامی را مورد تجاوز قرار داده و جزو مستعمرات خود کنند. علامه با تالیف کتاب شریف شهداء الفضیلة، اسوههای بزرگ شجاعت و ایثار را در مقابل دیدگان مردم نهاد و آنان را به پایداری و استقامت فراخواند و روح هیجان دینی و از خود گذشتگی در راه حقایق آسمانی را در کالبد آنها دمید. فرهنگ شهادت جزو امتیازات بزرگ شیعه است و علمای اسلام هماره پرچمدار آن بوده و صفحات تاریخ را با خون خویش رنگین کردهاند. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «فَوقُ كُلِّ ذِیبِرٍّ بِرٌّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فی سبیلِ الله» یعنی هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد، مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر از آن عملی وجود ندارد. همچنین آن حضرت میفرماید: «يوزَنُ مِدادُ العُلَماءِ و دَمُ الشُّهَداءِ، يَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلى دَمِ الشُّهَداءِ» یعنی مركّب علما و خون شهدا با هم وزن مىشود و كفه مركّب علما بر خون شهدا سنگينى مىكند. شهادت و علما هر کدام به تنهایی دارای جایگاه رفیع الهی هستند و وقتی این دو با هم جمع شوند، پهلو به آسمان میزنند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شهیدان راه فضیلت، تالیف: علامه عبدالحسین امینی (ره)، ترجمه: استاد جلال الدین فارسی
#شهدای_فضیلت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa