eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافع حرم سید علی منصوری 🍃🌷🍃 در سال 1335 در يک خانواده مذهبی و متدین درروستای تنگه عليا متولد شد. ازهمان دوران علاقه زیادی به خواندن داشت وبراي قلبش دردرون سينه اش آرام وقرار نداشت. 🍃🌷🍃 ایشان در دوران جوانی از انقلابی دوران انقلاب شکوهمند اسلامی بود و در سال1360 درجه رسيد. 🍃🌷🍃 در زمان دوران دفاع مقدس در های متعددی از جمله پنج شرکت داشت و در زمينه زرهی بود. 🍃🌷🍃 وبا درجه در سال 1386# از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایشان بازنشسته شد و بعد از بازنشستگی از برجسته دوران دفاع مقدس در های فرهنگی بود. 🍃🌷🍃 يکي از بارز ایشان، مداری و پذيري محض از فقيه زمان خود چه در زمان زعامت امام خمينی (ره) و چه پس از‌ آن از فرزانه انقلاب اسلامی آيت الله خامنه ای (مدظله العالي ) بود. 🍃🌷🍃 دلسوز ومهربان براي فرزندانش و گاه محکم واستواری براي همسرش بود ، ایشان در رفتاری و شهره وزبان زد خاص وعام بود. 🍃🌷🍃
و انتخاب شده بود که در از حريم و حرم دخت ولايت کعبه زينب (سلام الله عليها)🌷به ديدار معشوق خود بشتابد. 🍃🌷🍃 زماني که در اول شعبان سال 1395# با سمت زرهی به اعزام شد،ایشان آن قدر خوشحال بود که لحظاتش غير قابل توصيف بود. 🍃🌷🍃 ایشان در 20# در راه از حريم اهل بيت (عليه السلام )🌷 در طومان شهد شيرين را نوشيد. 🍃🌷🍃 به خاطر ي زيادی که به ی خود فاطمه زهرا (سلام الله عليها)🌷 و #امام حسين (عليه السلام)🌷 داشتند از ناحيه ی و مورد گلوله واقع شد. 🍃🌷🍃 «خداوندا من در طول زندگی نتوانسته ام به بکنم اگر با ريختن می توانم به ا بکنم پس ای رگبار مسلسل ها وای غرش توپخانه ها وای ترکش خمپاره ها مرا دريابيد». 🍃🌷🍃
به روایت از مادر: «پسرم نمى‏ خواست ازدواج كند و با اصرار زياد ما راضى به ازدواج شد و مى‏ گفت: تا زمانى كه تمام نشود من ازدواج نمى‏ كنم 🍃🌷🍃 بعد از اصرار زياد ما، گفت: باشد ازدواج مى ‏كنم كه اگر شدم، دينم كامل شده باشد. انتخاب همسر را به عهده من گذاشته بود؛ تمام كارها را ما انجام دادیم. خواستگارى و مراسم عقد همه را آماده كرديم و بعد زنگ زديم تا همان شبى كه مى‏ خواستيم عقد كنيم ايشان از آمدند.» «بعد از عقد، مى ‏خواست به برود» 🍃🌷🍃 ازش خواستيم كه مدّت ديگرى را بماند. ‏گفت: مادر، من در آنجا غذا تقسيم می كنم و افراد زيادى آنجا هستند كه اگر من نروم مشكلات زيادى برايشان ايجاد مى‏ شود. 🍃🌷🍃 چند روز بعد از عروسى، باز به رفت. در به صورت مى‏ كرد. را كه مى ‏گرفت، در به مى‏انداخت. مى ‏گفت: «همه به هر نحوى بايد به دولت كمك كنيم.» 🍃🌷🍃 در بسيارى از جمله 5 و 4 شركت داشت. بارها به شد و ، ماه در بيمارستانهاى شيراز و تهران بود. 🍃🌷🍃
شدن خود را به كسى خبر نمى ‏داد و در بيمارستانها هيچ ملاقات كننده ‏اى نداشت بعد از مدتها از مجروح شدنش با خبرشدیم، بدنش بود و احتياج به عملهاى مختلف داشت، امّا آن قدر در بود كه را فراموش كرده بود.😭 🍃🌷🍃 به دليل در سرد در فصل شده بود. و را دليل نرفتن به نمى‏ دانست و مى ‏گفت: «وقتى در هستم هيچ .» از و گریزان بود؛سعى مى‏ کرد و بماند.😭 🍃🌷🍃 در والفجر 8 - با اينكه بود - اصرار دوستان را براى آمدن به خط نپذيرفت و به درون رفت و خط شكن را در 8 به عهده گرفت.😭 🍃🌷🍃 در 4 و 5 يكى از گردانها، ياسين بود كه سشهيد محدثى ‏فر آن را به عهده داشت. او يكى از عمليّاتى بود. 🍃🌷🍃
ایشان در اواخر سال ۱۳۶۴# همراه همرزمانش به زادگاهش برگشت و سعی کرد چند ماهی درس بخواند، ولی طاقت نیاورد، سال ۱۳۶۵# مجددا عازم ها شد. 🍃🌷🍃 ابتدا در «فلق» و سپس در «اخلاص» خدمت کرد و پس از گذراندن مراحل به خرمشهر منتقل شد تا را ببیند. 🍃🌷🍃 در چون 1#، ۴# و ۵# و المقدس ۲ و در «بانه»، «کردستان»، «حلبچه» و «جزیره مجنون» بود و در چون و گروه خدمت کرد. 🍃🌷🍃 اوایل بود و به کربلای ۴ نزدیک می‌شدند. آنهابه عنوان غواصی نوک پیکان بودند و این درست همان چیزی بود که می خواستند. 🍃🌷🍃 همه خوشحال بودند و مراسم و پرشوری بعد از برگزار می‌کردند. دنیا، دنیای دیگری شده بود. 🍃🌷🍃 برادران چنان با فریاد «حسین، حسین» بر سر و سینه می‌زدند که گویا در جلوی چشمانشان سيد الشهدا (ع)🌷 را کرده‌اند»😭 🍃🌷🍃 «ایشان در آن موقع ۱۶ بیشتر نداشت. که شروع شد، لحظه به لحظه در جلوی چشمان خون گرفته‌اش، می‌شدند.💔 🍃🌷🍃
رضا(ع)🌷 ایشان و  تا مرتبه و معلی، هشتم🌷و ....از توفیقات ایشان بود. 🍃🌷🍃 از و در همجوار به صورت و حتی ، اثاثیه منزل و تحصیل فقیر و … تنها بخشی از پنهان ایشان بود. 🍃🌷🍃 یکی از های بارز ایشان این بود که وقت کسی را مورد قرار نمیداد، حتی اگر را می‌کرد ،همیشه می گفت زندگی انسان ها باهم می کند من در مورد آنها توانم کنم. 🍃🌷🍃
رضا(ع)🌷 ایشان و  تا مرتبه و معلی، هشتم🌷و ....از توفیقات ایشان بود. 🍃🌷🍃 از و در همجوار به صورت و حتی ، اثاثیه منزل و تحصیل فقیر و … تنها بخشی از پنهان ایشان بود. 🍃🌷🍃 یکی از های بارز ایشان این بود که وقت کسی را مورد قرار نمیداد، حتی اگر را می‌کرد ،همیشه می گفت زندگی انسان ها باهم می کند من در مورد آنها توانم کنم. 🍃🌷🍃
🔴19 دی، یادروز دلاوری‌ های رزمندگان اسلام در عملیات کربلای 5 است. از این عملیات به عنوان یکی از بزرگترین عملیات‌های ایران در یاد می شود. 🔹️ اصحاب عاشورایی امام خمینی در عملیات حماسه کربلا را تکرار کردند.
شدن خود را به كسى خبر نمى ‏داد و در بيمارستانها هيچ ملاقات كننده ‏اى نداشت بعد از مدتها از مجروح شدنش با خبرشدیم، بدنش بود و احتياج به عملهاى مختلف داشت، امّا آن قدر در بود كه را فراموش كرده بود.😭 🍃🌷🍃 به دليل در سرد در فصل شده بود. و را دليل نرفتن به نمى‏ دانست و مى ‏گفت: «وقتى در هستم هيچ .» از و گریزان بود؛سعى مى‏ کرد و بماند.😭 🍃🌷🍃 در والفجر 8 - با اينكه بود - اصرار دوستان را براى آمدن به خط نپذيرفت و به درون رفت و خط شكن را در 8 به عهده گرفت.😭 🍃🌷🍃 در 4 و 5 يكى از گردانها، ياسين بود كه سشهيد محدثى ‏فر آن را به عهده داشت. او يكى از عمليّاتى بود. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر: «پسرم نمى‏ خواست ازدواج كند و با اصرار زياد ما راضى به ازدواج شد و مى‏ گفت: تا زمانى كه تمام نشود من ازدواج نمى‏ كنم 🍃🌷🍃 بعد از اصرار زياد ما، گفت: باشد ازدواج مى ‏كنم كه اگر شدم، دينم كامل شده باشد. انتخاب همسر را به عهده من گذاشته بود؛ تمام كارها را ما انجام دادیم. خواستگارى و مراسم عقد همه را آماده كرديم و بعد زنگ زديم تا همان شبى كه مى‏ خواستيم عقد كنيم ايشان از آمدند.» «بعد از عقد، مى ‏خواست به برود» 🍃🌷🍃 ازش خواستيم كه مدّت ديگرى را بماند. ‏گفت: مادر، من در آنجا غذا تقسيم می كنم و افراد زيادى آنجا هستند كه اگر من نروم مشكلات زيادى برايشان ايجاد مى‏ شود. 🍃🌷🍃 چند روز بعد از عروسى، باز به رفت. در به صورت مى‏ كرد. را كه مى ‏گرفت، در به مى‏انداخت. مى ‏گفت: «همه به هر نحوى بايد به دولت كمك كنيم.» 🍃🌷🍃 در بسيارى از جمله 5 و 4 شركت داشت. بارها به شد و ، ماه در بيمارستانهاى شيراز و تهران بود. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر: «پسرم نمى‏ خواست ازدواج كند و با اصرار زياد ما راضى به ازدواج شد و مى‏ گفت: تا زمانى كه تمام نشود من ازدواج نمى‏ كنم 🍃🌷🍃 بعد از اصرار زياد ما، گفت: باشد ازدواج مى ‏كنم كه اگر شدم، دينم كامل شده باشد. انتخاب همسر را به عهده من گذاشته بود؛ تمام كارها را ما انجام دادیم. خواستگارى و مراسم عقد همه را آماده كرديم و بعد زنگ زديم تا همان شبى كه مى‏ خواستيم عقد كنيم ايشان از آمدند.» «بعد از عقد، مى ‏خواست به برود» 🍃🌷🍃 ازش خواستيم كه مدّت ديگرى را بماند. ‏گفت: مادر، من در آنجا غذا تقسيم می كنم و افراد زيادى آنجا هستند كه اگر من نروم مشكلات زيادى برايشان ايجاد مى‏ شود. 🍃🌷🍃 چند روز بعد از عروسى، باز به رفت. در به صورت مى‏ كرد. را كه مى ‏گرفت، در به مى‏انداخت. مى ‏گفت: «همه به هر نحوى بايد به دولت كمك كنيم.» 🍃🌷🍃 در بسيارى از جمله 5 و 4 شركت داشت. بارها به شد و ، ماه در بيمارستانهاى شيراز و تهران بود. 🍃🌷🍃
شدن خود را به كسى خبر نمى ‏داد و در بيمارستانها هيچ ملاقات كننده ‏اى نداشت بعد از مدتها از مجروح شدنش با خبرشدیم، بدنش بود و احتياج به عملهاى مختلف داشت، امّا آن قدر در بود كه را فراموش كرده بود.😭 🍃🌷🍃 به دليل در سرد در فصل شده بود. و را دليل نرفتن به نمى‏ دانست و مى ‏گفت: «وقتى در هستم هيچ .» از و گریزان بود؛سعى مى‏ کرد و بماند.😭 🍃🌷🍃 در والفجر 8 - با اينكه بود - اصرار دوستان را براى آمدن به خط نپذيرفت و به درون رفت و خط شكن را در 8 به عهده گرفت.😭 🍃🌷🍃 در 4 و 5 يكى از گردانها، ياسين بود كه شهيد محدثى ‏فر آن را به عهده داشت. او يكى از عمليّاتى بود. 🍃🌷🍃
دوران آغازين مصادف با# پيروزی انقلاب به رهبری خميني (ره) بود . اما هنوز چند صباحی از تشکيل نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که تحمیلی شروع شد. 🍃🌷🍃 خود را از و می دانست. تا اينکه مدرسه را رها و در ثبت نام کرد و پس از دوره عازم شد. 🍃🌷🍃 ایشان در حضور پيدا کرد و از پا شکستگي شد ، و در 4 هم از و مورد و قرار گرفت. 🍃🌷🍃 ولی هر بار بلافاصله پس از مجدداً عازم مقدم می شد. 🍃🌷🍃
رضا(ع)🌷 ایشان و  تا مرتبه و معلی، هشتم🌷و ....از توفیقات ایشان بود. 🍃🌷🍃 از و در همجوار به صورت و حتی ، اثاثیه منزل و تحصیل فقیر و … تنها بخشی از پنهان ایشان بود. 🍃🌷🍃 یکی از های بارز ایشان این بود که وقت کسی را مورد قرار نمیداد، حتی اگر را می‌کرد ،همیشه می گفت زندگی انسان ها باهم می کند من در مورد آنها توانم کنم. 🍃🌷🍃
آموز دفاع مقدس عالی 🍃⚘🍃 درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد. ضمن در مدرسه به مي‌پرداخت هنوز کودک بود که به پيروزي رسيد و آغاز شد. در سن سالگي به حق عليه باطل رفت و در ، یک و ۵ شرکت کرد. 🍃⚘🍃 ها و عملش را واداشت تا واحد عمليات ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز کربلاي ۵ فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثار‌الله و محور را بر عهده گرفت. 🍃⚘🍃
آموز دفاع مقدس عالی 🍃⚘🍃 درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد. ضمن در مدرسه به مي‌پرداخت هنوز کودک بود  که به پيروزي رسيد و آغاز شد. در سن سالگي به حق عليه باطل رفت و در ، یک و ۵ شرکت کرد. 🍃⚘🍃 ها و عملش را واداشت تا واحد عمليات ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز کربلاي ۵ فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثار‌الله و محور را بر عهده گرفت. 🍃⚘🍃
ایشان قبل از پیروزی انقلاب در گسترده علیه رژیم ستمشاهی فعالیت مستمر داشت و طی 20 توسط ساواک دستگیرشد. 🍃🌷🍃 در مرحله به همراه 10 از بستگان شامل ، ، ، و بازداشت شدند. 🍃🌷🍃 ایشان به منطقه ، و و در اغلب ها  شامل های ، ،   و داشت و در ، 4 و 5 و شد. 🍃🌷🍃 های محمد باقر🌷 ، حسین (ع)🌷و و 2 بود ، بعلت طولانی مدت درمناطق با لشکر 25 خانواده اش را برای به منتقل نمود. 🍃🌷🍃 همسر ایشان  با صبوری ، سختی های زندگی در مناطق را تحمل کردند و موجب دلگرمی در ادامه مبارزات ایشان بودند. 🍃🌷🍃 برخی از و در منزل ایشان ودر قرارگاه اهواز صورت می گرفت و اش بودند. 🍃🌷🍃
ایشان قبل از پیروزی انقلاب در گسترده علیه رژیم ستمشاهی فعالیت مستمر داشت و طی 20 توسط ساواک دستگیرشد. 🍃🌷🍃 در مرحله به همراه 10 از بستگان شامل ، ، ، و بازداشت شدند. 🍃🌷🍃 ایشان به منطقه ، و و در اغلب ها  شامل های ، ،   و داشت و در ، 4 و 5 و شد. 🍃🌷🍃 های محمد باقر🌷 ، حسین (ع)🌷و و 2 بود ، بعلت طولانی مدت درمناطق با لشکر 25 خانواده اش را برای به منتقل نمود. 🍃🌷🍃 همسر ایشان  با صبوری ، سختی های زندگی در مناطق را تحمل کردند و موجب دلگرمی در ادامه مبارزات ایشان بودند. 🍃🌷🍃 برخی از و در منزل ایشان ودر قرارگاه اهواز صورت می گرفت و اش بودند. 🍃🌷🍃
ایشان قبل از پیروزی انقلاب در گسترده علیه رژیم ستمشاهی فعالیت مستمر داشت و طی 20 توسط ساواک دستگیرشد. 🍃🌷🍃 در مرحله به همراه 10 از بستگان شامل ، ، ، و بازداشت شدند. 🍃🌷🍃 ایشان به منطقه ، و و در اغلب ها  شامل های ، ،   و داشت و در ، 4 و 5 و شد. 🍃🌷🍃 های محمد باقر🌷 ، حسین (ع)🌷و و 2 بود ، بعلت طولانی مدت درمناطق با لشکر 25 خانواده اش را برای به منتقل نمود. 🍃🌷🍃 همسر ایشان  با صبوری ، سختی های زندگی در مناطق را تحمل کردند و موجب دلگرمی در ادامه مبارزات ایشان بودند. 🍃🌷🍃 برخی از و در منزل ایشان ودر قرارگاه اهواز صورت می گرفت و اش بودند. 🍃🌷🍃
زمانی که در قرار می‌گرفت تمامی او را می‌کردند. وقتی که به می‌رفت، چند نفر از به می‌رفتند. 🍃🌷🍃 بینا به آن‌ها می‌گفت: «اگر یک خمپاره بیاید، ممکن است شوید». آن‌ها می‌گفتند: « شدن در برای ما است». 🍃🌷🍃 دربرخورد با# زیردستان، همیشه را از آن‌ها ک می‌دانست و زمانی که وارد# گردان او می‌شدیم کسی نمی‌توانست تشخیص بدهد که چه کسی است. 🍃🌷🍃 سرانجام شهید علی بینا هم در دی ماه 1365 کنار جاسم در پنج به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر جیرفت(کرمان) 🍃🌷🍃
✅ ورزشکار بسیجی، جانباز دفاع مقدس و سردار شهید 🌷حشمت الله کیانی بروجنی فرزند حاج اسماعیل 🗓 ولادت 🌺 ۲۸ مرداد ۱۳۴۰ 👈 گذراندن دوران کودکی تا راهنمایی در محله دانشسرای بروجن 👈 دیپلم رشته علوم انسانی (اقتصاد اجتماعی) از دبیرستان شهدای بروجن 👈 ورزشکار حرفه ای در رشته فوتبال 👈 دروازبان تیم منتخب استان در مسابقات لیگ قدس کشور 👈 فرمانده پایگاه بسیج شهدای بروجن 👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام) 👈 فرمانده گروهان خط شکن حمزه سیدالشهداء (علیه السلام) 🗓 شهادت🌷 ۲۴ دی ۱۳۶۵ 🔹 اصابت ترکش خمپاره به قلب، پهلو، دست و پا 👈 عملیات کربلای پنج 📌 منطقه شلمچه، پنج ضلعی 📍 مزار روضه الشهدای بروجن 🍃🌷🍃🌷
ایشان قبل از پیروزی انقلاب در گسترده علیه رژیم ستمشاهی فعالیت مستمر داشت و طی 20 توسط ساواک دستگیرشد. 🍃🌷🍃 در مرحله به همراه 10 از بستگان شامل ، ، ، و بازداشت شدند. 🍃🌷🍃 ایشان به منطقه ، و و در اغلب ها  شامل های ، ،   و داشت و در ، 4 و 5 و شد. 🍃🌷🍃 های محمد باقر🌷 ، حسین (ع)🌷و و 2 بود ، بعلت طولانی مدت درمناطق با لشکر 25 خانواده اش را برای به منتقل نمود. 🍃🌷🍃 همسر ایشان  با صبوری ، سختی های زندگی در مناطق را تحمل کردند و موجب دلگرمی در ادامه مبارزات ایشان بودند. 🍃🌷🍃 برخی از و در منزل ایشان ودر قرارگاه اهواز صورت می گرفت و اش بودند. 🍃🌷🍃
پس از پیروزی انقلاب ایشان  به سبب عالی و وسیعش به ۲ کمیته ۱۳ منصوب شد و در این منشأ شد. 🍃🌷🍃 و را در منطقه سازمان داد ،باشروع  تحمیلی علاوه بر به ، و ک فراوانی را جهت ارسال به جمع آوری نمود و به زده ارسال داشت. 🍃🌷🍃 به روایت از یکی از دوستان : همه ساله منزل مخبر از تا ۲۸# صفر شاهد سوگواری شهیدان حسین بن علی (ع)🌷 بود و حسینی را سیراب می‌کرد. 🍃🌷🍃 روز و پنجم آذر ۱۳۶۰# نیز طبق معمول هر ساله عزاداران و در ایشان نموده و مهیای مراسم بودند. 🍃🌷🍃 یکی از تروریست‌های منافق به مخبر را که پذیرایی از بود را به کوچه می‌کشاند.
و با یک دست پلید خود را به و ایشان آغشته می‌کند و این عالم متقی در بزرگوارش در کنار حسینی به الله می‌پیوندد.😭😭 🍃🌷🍃 مخبر پیش از این بار مورد قصد عوامل گروهک اسلامی منافقین قرار گرفته بود و هر بار به طور آسایی زنده مانده بود.😭 🍃🌷🍃 بود که این در به رسد که# مصادف با بزرگوارش باشد تا دیگر در همیشه تاریخ بر پا دارد.😭 🍃🌷🍃 سرانجام حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالکریم مخبر هم درتاریخ    ۱۳۶۰/۱۰/۲۵#  به دست به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : تهران ، بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه  ۲۴  🍃🌷🍃
آموز دفاع مقدس عالی 🍃⚘🍃 درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد. ضمن در مدرسه به مي‌پرداخت هنوز کودک بود که به پيروزي رسيد و آغاز شد. در سن سالگي به حق عليه باطل رفت و در ، یک و ۵ شرکت کرد. 🍃⚘🍃 ها و عملش را واداشت تا واحد عمليات ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز کربلاي ۵ فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثار‌الله و محور را بر عهده گرفت. 🍃⚘🍃