eitaa logo
انباز
274 دنبال‌کننده
402 عکس
79 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علوم انسانی اسلامی
◾️شهید نواب و منشور حکومت اسلامی◾️ ▫️ آشنایی اجمالی با کتابی که در محرم منتشر شد تا تأکیدی باشد بر ارتباط مستقیم حکومت اسلامی و محرم! 🔹 شهید سید مجتبی میر لوحی معروف به نواب صفوی، روحانی مبارزِ عصر ستمشاهی پهلوی، که سرانجام توسط ایادی شاه خائن به شهادت رسید کتابی به نام "رهنمای حقایق (جامعه و حکومت اسلامی۱۳۵۷ش)" دارد که محرم ۱۳۷۰/آبان ۱۳۲۹ چاپ و منتشر شده و حکم مانیفست سازمان تحت رهبری وی"فدائیان اسلام" را دارد. 🔹وی در جای جای این کتاب، از مرجع شهید علامه نوری به نیکی یاد و تجلیل کرده است.برای نمونه در بخش مشروطیت و مجلس شورا(ص۵۵)از مرجع شهید به عنوان "مجتهد روحانی و عالی مقام و شهید عزیز اسلام" یاد کرده و کسانی را که با فریفتن مسلمانان نا آگاه و بد بخت، سبب شهادت عزیزترین پیشوای روحانی خود، حضرت شهید معظم، حاج شیخ فضل الله نوری(ره) شدند، نوکران اجرای نقشه شوم استعمار شمرده است. 🔹به نوشته او: مسلمانان سالها است که آثار شوم آنرا دیده و دم خروس ها از زیر پرده جنایت پیدا شده و پشیمان شده اند.دیدند که همه چیز خود را باختند و عزیز ترین رجال خود مثل شیخ فضل الله نوری(ره) را از دست داده اند، اینک می سوزند ودر پی چاره می گردند.... 🔸در ص۶۷ مرجع شهید نوری و حاج آقا حسین قمی(از شاگردان شیخ فضل الله نوری و زعیم قیام گوهر شاد، علیه کشف حجاب رضاخانی) و شهید مدرس را از جمله مسلمانان بیدار و با حقیقتی می داند که یک تنه با اساس سیاست های شوم می جنگند../ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی ▫️شهید نواب صفوی: 🔸اساس این مشروطه از کجا پیدا شد و کدام سیاست، سموم تلخی را در لباس دوستی نشان داد و مسلمانان را بفریفت؟ و آلت اجرای مقاصد شومی شدند؟ معلوم است که از چه شوره زار فاسدی بوده است[انگلیس]. 🔸آنان که مجتهد و روحانی عالی مقام و شهید عزیز اسلام مرجع شهید حاج شیخ فضل الله نوری را با فریفتن مسلمانان بدبخت کشتند، همان ها نوکران اجرای این نقشه شوم بودند، اما مسلمانان، آن روز با دست خود حتی از ریختن خون پاک عزیزترین پیشوای روحانی خود، حضرت شهید معظم حاج شیخ فضل الله نوری خودداری نکردند. 🔸سال هاست که آثار شوم آن را دیدند و دم خروس ها از زیر پرده جنایت پیدا شده است و پشیمان شده اند، دیدند همه چیز خود را به دست خود باختند و عزیزترین رجال خود مثل شیخ فضل الله نوری را از دست داده اند. اینک می سوزند و در پی چاره می گردند.../ک، راهنمای حقایق،ص 56-55/نوید شاهد از ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ شماره 102-103 🔹کلامی از شهید نواب صفوی(در دوره مرحوم حاج آقا حسین بروجردی) و تأکید بر وظایف ذاتی مرجعیت: 🔸مرجعیت باید بیدار، آگاه و شجاع باشد و به وظایف ذاتی خود به موقع عمل نماید!کجایند شیخ فضل الله نوری ها؟!(نشریه عبرتهای عاشورا) 📙 مشخصات کتاب نام کتاب : راهنمای حقایق نویسنده : مجتبی میرلوحی(نواب صفوی) ناشر : امید فردا تعداد صفحات : 104 صفحه شابک : 978-622-6258-70-8 تاریخ انتشار : 1398 دسته بندی : تاریخ ایران, علوم سیاسی, انقلاب اسلامی ایران ◾️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس◾️ @OlomEnsaniEslami
انباز
◾️شهید نواب و منشور حکومت اسلامی◾️ ▫️ آشنایی اجمالی با کتابی که در محرم منتشر شد تا تأکیدی باشد بر
ملاحظه‌ای بر گزارشی خلاصه از کتاب "راهنمای حقایق" از نواب صفوی: برای قضاوت درباره هر کتابی، باید دست کم بخش عمده آن خوانده شود، و بنده این کتاب را نخوانده‌ام، اما چطور برخی از مدافعان و مبلغان این کتاب، آن هم با عنوان فعالیت در مسیر و با ادعای "منشور حکومت اسلامی" به چنین گزارشی راضی می‌شوند؟! یا این کتاب چیزی درباره حکومت (چه رسد به حکومت اسلامی) ندارد و یا گزارشگر محترم چیزی در این باره نیافته است. چند گلایه از شهادت شیخ فضل الله نوری، شد منشور حکومت و مانیفست یک جریان سیاسی دینی؟!
مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام برگزار می‌کند: 🛑 جلسۀ بررسی و نقد کتاب مقتل پیوسته؛ گزارش مستند واقعۀ عاشورا🛑 🎙با حضور: 🔵 سید محمود طباطبایی نژاد (از پژوهشگران همکار در تألیف کتاب) 🔵 محمد اسفندیاری (ناقد) ⏰ زمان: چهارشنبه، 25 مرداد 1402، ساعت 17:30 مکان: قم، خیابان دورشهر، کوچۀ 15، پلاک 4 شرکت به صورت حضوری و مجازی لینک شرکت مجازی در جلسه از طریق آپارات: https://aparat.com/CHSIQS/live اطلاعات کتاب‌شناختی و مقدمۀ رئیس پژوهشکدۀ علوم و معارف حدیث بر کتاب مقتل پیوسته را در اینجا بخوانید. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید: @chsiqs
اَللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى وَ وَفِّقْنِي لِلَّتِي هِيَ أَزْكَى وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى‏ خدایا! زبانم را به هدايت بگشاى و پرهيزگارى را به من الهام كن و مرا به هر كارى كه پاكيزه‏تر است توفيق ده و مرا به کاری بگمار که خشنودى تو در آن بیشتر است. 🤲
بررسی روانشناختی علل حضور نوجوانان در اعتراضات دکتر مهکام.mp3
44.62M
💢 بررسی روان‌شناختی علل حضور نوجوانان در اعتراضات ارائه دهنده: دکتر مهکام 🔰 https://eitaa.com/mah_neshann/1411 وقتی از ضرورت تربیت و تقدم آن بر ارزش‌های رفتاری دینی و ملی سخن می‌گوییم، دقیقا منظور ما این است که چون این مسیر درست و منطقی را طی نکرده‌ایم، گرفتار صحنه‌هایی هستیم که دور از انتظار ما است. اگر پس از این هم کار ریشه‌ای تربیتی را جدی نگیریم، با حوادث بدتر و گسترده‌تری مواجه خواهیم شد. ___ 🎙 متاسفانه فایل صوتی، کیفیت خوبی ندارد، اما حتما ارزش شنیدن دارد. https://eitaa.com/anbaz60/1278
🔻خلاصه مطالب ارائه شده در نشست تحلیل علل روانشناختی علل حضور نوجوانان در اعتراضات 🔻 🎙سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهکام ریاست محترم انجمن روانشناسی اسلامی حوزه علمیه قم هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) 💢 مقدمه اتفاقات اخیر دل همه را به درد آورد. اما یکی از مهم‌ترین اخبار در این میان حضور نسبتا درخور توجه نوجوانان است. نکته مهم دیگر اینکه بخش جدی از پرخاشگری‌ها مربوط به این گروه سنی بوده است. اظهار نظر بسیاری از نخبگان متأسفانه با واقعیت‌ها سازگاری نداشته است. در این جلسه ما به دنبال عوامل حضور نوجوانان هستیم. پدیده‌های اجتماعی از عوامل متعددی پیروی می‌کند، ما بیشتر به عوامل روان‌شناختی توجه خواهیم داشت و علل را با نگاه روان‌شناختی تبیین خواهیم کرد. 🎖مطالب ارائه شده، نتیجه پژوهشی میدانی است: مصاحبه با ۳۰۰ نوجوان دستگیر شده در اغتشاشات در ۴ استان مصاحبه با ۱۰۰ نوجوانان همراه با خانواده‌هایشان ✅ نتایج به‌دست‌آمده از علل، به شرح زیر است: 1⃣ عوامل مرتبط با دین و مذهب 🔸 شبهه ذهنی نسبت به خدا و مناسک دینی 🔹 شبهات متعدد نسبت به تبعیض دین در جنسیت 🔸 شبهات متعدد نسبت به حجاب و حجاب اجباری 🔹 شبهات متعدد نسبت به نگاه دین به آزادی 🔸 شبهات متعدد درباره نظام جمهوری اسلامی 🔹 تقید پایین یا عدم تقید به مناسک دینی 🔸 عدم تقید به حجاب و داشتن روابط با نامحرم 2⃣ عوامل خانوادگی 🔹 روابط ضعیف درون خانواده (طلاق، اعتیاد، خیانت و عوامل مختلف ضد استحکام خانواده) 🔸 مشکلات بین فرزندان با والدین (گسست بین نسلی)، اختلافات شناختی، فاصله عاطفی 🔹 به‌هم‌ریختگی ساختار خانواده 🔸 سبک نامناسب فرزندپروری خانواده‌هایی با سبک: سخت‌گیر، سهل‌گیر، بی‌توجه سبک بی‌توجه: فرزندان یاغی و طغیانگر بار می‌آورند انتقال خشم از والدین به جامعه نکته: مسائل معیشتی در خانواده، متغیر اثرگذاری نبوده است. ۳۰ درصد در خانواده‌های مرفه ۳۵ درصد در خانواده‌های متوسط ۲۵ درصد در خانواده‌های فقیر 3⃣ عوامل اجتماعی 🔹 عوامل انسانی هم‌سالان: بحث نفوذ اجتماعی و همنوایی: ضعف اعتماد به نفس و عزت نفس پایین باعث همنوایی معلمان: انتقال نگاه منفی در چهار پنج سال گذشته و ایجاد حس کمبود اعتماد به نفس و تشویق مهاجرت و بزرگ‌نمایی غرب سلبریتی‌ها: تبدیل شدن شخصیت‌های مشهور به مرجع علمی و فرهنگی 🔸 حاکمیت سیاست‌های غلط برخوردهای بد اداری 🔹رسانه‌ها القاء مطالب زیر: ایران بدترین کشور عدم آزادی بیان دروغ‌گویی حاکمیت احساس مظلوم بودن مطالبه‌گری پرخاشگرانه 🔸 احساس‌های عمومی وضعیت بد آزادی وضعیت بد اقتصادی تمایل به زندگی در خارج از کشور 4⃣ عوامل فردی (روانشناختی) 🔸 عوامل فردی - هوش انتزاعی ضعیف (تجزیه و تحلیل پایین) - مرکز کنترل بیرونی (شخصیت پیرو + همنوایی بالا) و خودکنترلی پایین - حرمت خود پایین (دریافت احساس ارزشمندی از بیرون) - نیاز شدید به خودنمایی - هیجان‌پذیری شدید 🔹 بیماری‌های مشاهده شده: - رگه‌هایی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی نمایشی مرزی اختلال دوقطبی 🔸 سایر عوامل فردی: - اعتیاد به بازی‌های رایانه‌ای (خشونت‌آمیز و هجومی علیه ایران) - حضور مستقیم در فضای مجازی و وابستگی به آن - ضعف و افت تحصیلی - اعتیاد دائم و موقت یا مصرف مواد و الکل 🔷 مشکلات هویتی: جنسیتی، دینی، ملی، خانوادگی، مَنِشی (شخصیت)، اجتماعی اگر داده‌های این شش بُعد مختل شد، چه می‌شود؟ بزرگ‌ترین ضعفی که در بین نوجوانان مشاهده شد: گم‌گشتگی هویت به خصوص: هویت دینی، ملی، منشی https://eitaa.com/anbaz60/1279
هدایت شده از حکمت بالغه
خاطره‌ای از دکتر صفوی این روزها جامعه زبانشناسی ایران داغدار از دست دادن استادی چون دکتر کوروش صفوی است که از نظر کوشش علمی و اخلاق زبانزد عامه و خاصه بود. از خداوند برای ایشان رحمت و مغفرت می‌طلبم و به همکاران زبانشناس به طور خاص و جامعه علمی ایران به طور عام، فقدان این استاد را تسلیت عرض می‌کنم. این فرصت را مغتنم می‌شمارم تا خاطره‌ای از ایشان را نقل کنم و در ادامه به یک نکته‌‌ی کلی علمی از آن نشست اشاره می‌کنم. ✅بنده از سالها قبل با آثار ایشان آشنا بودم و قلم ساده و روان ایشان را در زمینه معناشناسی و زبان‌شناسی بسیار می‌پسندیدم، هر چند در مورد پاره‌ای از نکات و آراء ایشان نقدهایی هم داشتم. ولی همیشه ایشان را می‌ستودم و هر اثری از ایشان می‌یافتم با ولع می‌خواندم. یک بار در 28 آذر سال 92 جلسه‌ای در دانشگاه علامه طباطبایی تهران با عنوان «معناشناسی و متون دینی» برگزار گردید که محور بحث آن نشست، کتاب حقیر؛ یعنی «معناشناسی شناختی قرآن» بود که ایشان و بنده بحثی را ارائه دادیم. این اولین بار بود که بنده ایشان را از نزدیک دیدم. نخست ایشان کلیاتی در باره معناشناسی شناختی به زبان ساده مطرح کردند و بعد با زبانی بسیار متواضعانه که در استاد دیگری سراغ ندارم، به تعریف این اثر پرداختند و گفتند: «می‌دانم پوست کله شما برای نوشتن این اثر کنده شده است». بعد از جلسه ایشان با مهربانی تمام تشکر کردند و پرسیدند شما اهل کجا هستید؟ عرض کردم: «ارومیه». ایشان گفتند: «عجب من هم اهل اردبیل هستم» و بعد با هم خندیدیم و گفتیم انگار معناشناسان ترک هستند. این برخورد ایشان با حقیر در شرایطی صورت می‌گرفت که با برخوردهای دوگانه رو به رو می‌شدم. برخی از اساتید که چیزی از معناشناسی شناختی نمی‌فهمیدند و ادعای علامه بودن داشتند و در جلسات خود می‌گفتند یک طلبه چه حقی داردکه به این بحث‌ها ورود کند. در مقابل، دسته‌ای از حوزویان هم به شدت این مباحث را کفرآمیز می‌دانستند و بنده را به صدها چیز متهم می‌کردند. اما روش و منش دکتر صفوی کاملا متفاوت بود؛ روحیه و اخلاق علمی را سرمشق خودش کرده بود. جامعه ایران به خاطر این برخوردهای دوگانه که ریشه‌های سیاسی هم دارد بیمارگونه است و نمی‌تواند رشد علمی داشته باشد. جامعه علمی تواضع و روحیه علمی؛ مانند روحیه و تواضع صفوی، را می‌طلبد. ✅اما نکته‌ای علمی کلی که در آن نشست بر سر آن با ایشان وفاق داشتم و هر دو بر آن تأکید می‌کردیم، این بود که پیوند زبان‌شناسی با متون دینی در ایران منقطع شده و همین امر موجب گردیده زبان‌شناسی در ایران چندان رشد نکند. باری، یکی از زمینه‌ها و بلکه یکی از مهم‌ترین زمینه‌هایی که باید زبان‌شناسی در آن بروز و ظهور داشته باشد و توانایی خود را در تحلیل نشان دهد، متون دینی است که امیدوارم این نکته مورد توجه دوستان علاقه‌مند به زبان‌شناسی و نیز علاقه‌مند به مطالعات دینی قرار گیرد. این نکته اهمیت مطالعات بینارشته‌ای را نشان می‌دهد. بی‌تردید، در مطالعات بینارشته‌ای میان زبان‌شناسی و مطالعات دینی گشایش علمی، هم برای زبان‌شناسی و هم برای مطالعات دینی، وجود دارد. @hekmatebaleghe
💠 آیا ماه صفر نحس است؟ 💠 ✍🏻 در عالم هستی، موجودِ نحس و شوم و بد یُمن و شرّ بِالذّات وجود ندارد و تمامی موجودات، مخلوق خدا و خیر و زیبا و خوب اند. 🔅الَّذِی أحْسَنَ کُلَّ شَئٍ خَلَقَهُ- سجده، آیه۷🔅 آری، نحس و شرّ نسبی وجود دارد که آن هم از ناحیهٔ خود موجودات می باشد. ✍🏻 سال ها، ماه ها، روزها و ساعت‌ها همه خوب و خیر هستند و سَعد و نحس بودنِ آنها به جهت رویدادها و حوادثی است که در آن ها اتفاق افتاده است؛ مانند نزول قرآن و ولادت های چهارده معصوم عليهم السلام که مبارک اند. یا به جهت نزول عذاب الهی برای قوم عاد در ۸ روز، که خداوند در قرآن، آن روزها را " ایّام نَحِسات " نامیده است. (سورهٔ فصِّلت، آیهٔ ۱۶) 🔅 اگر کسی بخواهد مسئلهٔ نحس بودن را از جهت عقل و شرع بداند، به جلد ۱۹ المیزانِ مرحوم علامهٔ طباطبایی در ذیل آیهٔ شریفهٔ: "فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ" در سورهٔ " الْقَمَر " مراجعه کند که بیش از ۱۰ صفحه، مطالبِ عمیقِ عقلی و روانشناسی و خلاصه ی بیش از ۱۲۰ صفحه، احادیثِ بحارالأنوار و سایر کتب حدیث را به صورت تحلیلی مطرح کرده است. ⭕️ نحوست ماه صفر ⭕️ ✍🏻 دلیل و سند و مدرک معتبری راجع به‌ نحس بودن‌ ماه صفر وجود ندارد. اتفاقات در ماه صفر مانند اسارت اهل بیت و شهادت پیامبر اکرم "صلی الله علیه و آله" و امام حسن و امام رضا "علیهما السلام" دلیلی بر نحس بودن نیست چون شهادت امام حسین "علیه السلام" در محرم، بزرگترین مصیبت است و کسی نگفته محرم، نحس است؛ محزون و عزادار بودن نیز غیر از نحس بودن است. ✍🏻 مرحوم علامه مجلسی که در تسلط بر احادیث بمنزله عنقای علما می باشد در زاد المعاد می فرماید: "این ماه به نحوست و شوم بودن مشهور است، بعد از نقل دو احتمال بر نحس بودن می نویسد: ولی در احادیث شیعه چیزی که دلالت بر نحوست کند ندیده ام و در روایات غیر معتبره عامه وارد شده است‌. 📚(زاد المعاد، ص ۳۷۳) ✍🏻 تاثیر افکار و تخیلات منفی و ناامیدی و تلقین به بدشانس و بدبخت بودن، از موانع بسیار خطرناک یک زندگی موفق و سالم و با نشاط است. در عین حال بعد از مدیریت صحیح ذهن وزندگی هدفمند، دعا و توسل و ذکر و تلاوت قرآن و توبه و استغفار و صدقه و انفاق برای دفع و رفع بلاها و گرفتاری ها و مشکلات، لازم و ضروری است. 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 ✍🏻 استاد علی مومنی ✅
noormags_پنداره_نحوست_ماه_صفر_1034344_264139.pdf
396.6K
مقاله دقیق و علمی حجت الاسلام عبدالهادی مسعودی درباره روایات نحوست ماه صفر https://eitaa.com/anbaz60/1284
آیا ماه صفر نحس است؟ استاد یوسفی غروی: حدیثی را به پیغمبر اکرم نسبت می‌دهند که ایشان فرمودند: «من بشرنی بخروج صفر فله الجنة». و از این استفاده کرده‌اند که پس ماه صفر نحس است که پیامبر بهشت را برای کسی قرار داده که به خروج از این ماه بشارت دهد. اما صحیح آن «من بشرنی بخروج آذار» هست و این تحریف شده است به «من بشرنی بخروج صفر». «آذار» از ماه‌های رومی است. جریان این حدیث این است که اهل قبا به پیامبر پیشنهاد داده بودند که روزهای شنبه را به آنها سر بزند و این حدیث مربوط به همین دیدارهاست. پیامبر برای اینکه نشانه‌ای به مؤمنان بدهد تا در نزاع‌های پس از او (در اینجا نزاع ابوذر با خلیفۀ سوم) حق را گم نکنند در مسجد قبا به اصحابش فرمود: «اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می‌شود مردی از اهل بهشت است». کسانی که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند تا مصداق این حدیث باشند. پیامبر که از این موضوع آگاه بودند به اصحاب داخل مسجد فرمود: «انه سیدخل علیکم جماعة یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنة؛ هم اکنون عدۀ زیادی وارد می‌شوند و کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد از اهل بهشت است». ابوذر در بین کسانی بود که وارد مسجد شده بودند. پیامبر از آنان پرسید اکنون در کدام یک از ماه‌های رومی قرار داریم؟ فقط ابوذر بود که گفت یا رسول الله از ماه آذار خارج شده‌ایم. و این گفتۀ پیامبر به خاطر این بود که مردم به محق بودن ابوذر پی ببرند و اصلاً ربطی به ماه صفر و نحوست آن ندارد. عده‌ای از علمای ما مخصوصاً علمای اخلاق ما از جمله مرحوم نراقی پدر و پسر اعتقاد به نحوست و سعد ایام را جز شرک خفی دانسته‌اند. یعنی اگر کسی معتقد باشد خود این روزها و ماه‌ها مؤثر در سعد و نحس زمان باشد مرتکب شرک خفی شده است. اما آنچه در قرآن آمده است به خاطر این است که در بعضی روزها عذاب الهی نازل شده است، نه اینکه چون آن روز نحس بوده است عذاب الهی نازل شده است، بلکه چون در آن روز عذاب نازل شده تعبیر به نحس بودن داریم. دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید: @chsiqs
تفسیر علمی قرآن کریم تخصصی تفسیر سطح ۳ مخاطب: طلاب شهرستان بشاگرد، شهر سردشت مکان برگزاری دوره: قم طی 8 جلسه و به مدت تقریبیِ ۷ ساعت و نیم مدرّس: سجاد دین‌پرستی صالح @Sajjaddinparast60 آرشیو فایل‌های صوتی در تلگرام: https://t.me/tafsire_elmie_qoran/2
نالیدن بلبل ز نُوآموزیِ عشق است هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
4_5818794595672131022.pdf
3.98M
آقای رسول جعفریان در کتاب «داستانی که تبدیل به حقیقت تاریخی شد» نشان داده که ماجرای سقوط اندلس در اثر ترویج بی‌حجابی و شرب خمر، صرفا یک داستان ساختگی برای پند و موعظه است. می‌توانید محتوای این کتاب را (که فایلش پیوست شده) در لینک زیر هم مشاهده کنید: https://B2n.ir/k09499 محقق محترم در تاریخ 6 دی 1401 (در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها) در تلگرام نوشت: «دیدم امشب منبری حسینیه امام خمینی (آقای ع) این داستان اندلس را با آب و تاب نقل می‌کند. بنابراین بی‌مناسبت نیست، دوباره این متن را تقدیم دوستان کنم.» https://t.me/jafarian1964/12870 سقوط اندلس ____ پی‌نوشت: همانگونه که در انتهای کتاب آمده، بدیهی و ناگفته‌پیدا است که آن کتاب و این فرسته، فوائد حقیقی حجاب و سایر احکام اسلامی، و نیز آفات بدحجابی و می‌گساری و فساد اخلاقی را -حتی به اندازه سر سوزنی- انکار نمی‌کند. https://eitaa.com/anbaz60/1288
۱۴۰۲۰۵۱۱ بوستان آل یاسین، محبت و احترام.mp3
39.64M
🔹 دو اصل بسیار مهم و مؤثر در تمام روابط انسانی، خصوصا در عرصه تربیت: محبت و احترام ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ بوستان آل یاسین
💠 غبار بهشت «ماجرای شیعه شدن خلیعی شاعر با عنایت امام حسین (علیه‌السلام)» 🔹 پدر و مادرش ساکن موصل بودند و در زندگی‌شان به ظاهر چیزی کم نداشتند جز فرزند. دیدن اولاد همسایه‌ها حسرت چند سالۀ مادرش را بیشتر می‌کرد. برای همین نذر کرد اگر خداوند به آن‌ها فرزندی عنایت کند، او را در راه حسین (علیه‌السلام) قرار دهد اما نه برای خدمت در این مسیر، بلکه برای آزار و قتل زائرانی که به زیارت حسین بن علی (علیهما‌السلام) مشرف می‌شدند. از خانواده‌ای ناصبی غیر از این انتظار نمی‌رود. ناف این جماعت را با کینۀ علی (علیه‌السلام) و آل علی و مریدان علی بریده‌اند. گذشت تا لطف عام الهی شامل آن‌ها شد و خداوند پسری را در دامانشان گذاشت. جمال‌الدین روز به روز قد می‌کشید و بزرگتر می‌شد. حالا دیگر جوانی شده بود که در کنار انجام کارهای روزمرّه، دستی هم بر آتش شعر داشت و گاه گاهی در خلوت خود ابیاتی می‌سرود. روزی که مادرش احساس کرد جمال‌الدین می‌تواند از عهدۀ آن نذر برآید، ماجرا را با او درمیان گذاشت و از او خواست تا آن وعده را عملی سازد. 🔸 همواره کاروان‌هایی بودند که از منطقۀ جبل عاملِ شیعه‌نشین و برخی مناطق شام عازم زیارت سیدالشهدا (علیه‌السلام) می‌شدند و در مسیر خود از موصل عبور می‌کردند. جمال‌الدین ناچار برای ادای نذر مادر به دنبال یکی از آن کاروان‌ها رفت اما برای انجام آن فریضۀ شیطانی عجله نکرد. نمی‌دانم دو به شک بود که آیا دستش را به خون مظلوم آلوده کند یا این‌که می‌خواست مطمئن شود نیت کاروان، زیارت حسین بن علی (علیهما‌السلام) است، تا بی‌گدار به آب نزده باشد. هرچه بود تا منطقۀ مسیّب که نزدیک کربلا قرار دارد کاروان را تعقیب کرد. بیش از ۹۰ فرسخ، حدود ۵۰۰ کیلومتر در طریق الحسین (علیه‌السلام) راه طی کنی آن هم به نیت سوء قصد به جان زائران حسین (علیه‌السلام)! چه حکایت غریبی‌ست! 🔹 با مشاهدۀ عبور کاروان از فرات، خاطرجمع شد که آن‌ها به زیارت حسین (علیه‌السلام) می‌روند. همان‌جا بار سفر زمین گذاشت تا هنگام بازگشتن کاروان نذر مادرش را قربة الی الله ادا کند. آن روزها و ساعت‌ها فرصت خوبی بود تا خنجرش را صیقل دهد، برای خودش شعر بخواند و به خیلی چیزها فکر کند؛ به خودش، به نذر مادرش، به عذاب وجدانش، به زائران حسین (علیه‌السلام) به کربلا. اوقات نفس‌گیری بود. در همین فکرها بود که خوابش برد. در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و او را می‌برند تا به خاطر عقاید باطلش راهی جهنم کنند. هرچه التماس کرد فایده‌ای نداشت و او را در دوزخ انداختند. بین شعله‌ها غوطه‌ور بود اما احساس سوختن نمی‌کرد، گویا زبانه‌های آتش بر بدن او بی‌اثر بود! در آن هول و ولا ناگهان صدای مهیبی از قعر جهنم بلند شد: «من اجازه ندارم تنی را که غبار راه کربلا بر آن نشسته، بسوزانم...» آری آن گرد و خاک برخاسته از کاروان، بر سر و روی او نشسته بود. همان غبار بهشتی حائلی شد بین او و آتش. مگر جهنم می‌تواند بهشت را بسوزاند؟ حاشا و کَلّا! 🔸 پس از عمری دشمنی با اهل‌بیت پیامبر (صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه‌و‌آله) از خواب غفلت بیدار شد. خدا خواست که بیدار شود تا حجتی باشد بر هم‌مسلکان سابقش تا حسین (علیه‌السلام) را بشناسند. حجتی باشد بر ما که غبار طریق الحسین (علیه‌السلام) را دست‌کم نگیریم، تربت کربلا که جای خودش را دارد. این رؤیای صادقه باعث شد خوابی که مادرش برایش دیده بود بی‌تعبیر و عقیم بماند. خاصیت اعجاز حسین (علیه‌السلام) این است که هر سِحری را باطل می‌کند. با حالی آشفته به حرم رفت و این دو بیت را سرود: اِذا شِئتَ النّجاةَ فَزُر حُسينا لِكَی تَلقى الاِلهَ قريرَ عَينِ فَاِنَّ النارَ لَيسَ تَمُسُّ جِسماً عَلَيهِ غُبارُ زوارِ الحسينِ اگر به دنبال رستگاری هستی پس حسین (علیه‌السلام) را زیارت کن تا خداوند متعال را با چشمی روشن ملاقات کنی. پس همانا جسمی را که بر آن غبار راه زائران حسین (علیه‌السلام) نشسته باشد، آتش نمی‌سوزاند. 🔹 جمال‌الدین از باورهای اجدادی‌اش برگشت اما دیگر پای برگشتن از کربلا را نداشت. او مجاور حرم کربلا شد و برای جبران لطفی که در حقش شده بود اشعار بسیاری در ستایش خاندان رسالت خصوصا سیدالشهدا (علیه‌السلام) سرود. این شاعر اهل موصل، صله‌ای از حضرت دریافت کرده است که حسرت هر شاعری‌ست؛ صله‌ای که تخلص شعری او را نیز رقم زده است. روزی رو به ضریح ایستاده بود و یکی از قصایدش در مدح حضرت را می‌خواند، ناگاه پرده‌ای که از در آویزان بود از جایش کنده شد و بر شانۀ او افتاد، کسانی که شاهد ماجرا بودند، پردۀ حرم را هدیه و خلعتی از طرف اباعبدالله‌الحسین (علیه‌السلام) به جمال‌الدین ‌دانستند. از آنجا بود که این شاعر قرن هشتم به خَلیعی یا خِلَعی مشهور شد و اشعارش را به این تخلص، متبرک می‌کرد. ✍🏻 🌐 shereheyat.ir/node/5954https://eitaa.com/ShereHeyat/4976
هدایت شده از مهدي عاملي [کانال]
‏اگر طهور شود مُنَجَّس‌ای به آبِ مُضاف‌ای رسد عَدویِ علی از عداوت‌اش سوی صافی [ببند کام و مزن نزدِ شاهْ حرفِ اضافی «بحار» و «مُختصر» و «عروه» و ««مکاسب» و ««کافی» عریضه‌ای‌ست که افتاده در بحارِ تو هر پنج] ‎ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️یکی از حکیمانه ترین تحلیل‌ها، در مورد تمدن غرب، در داستان پینوکیو..! 🎥 استاد 📣 حتما ببینید و منتشر کنید. @tarbiatkadeh
292495106_-2041991998.mp3
17.73M
✨نظام تربیتی در نگاه اندیشمندان مسلمان 1⃣ 🔹در اندیشه های مرحوم صفائی، حتی زمانی که از «نظام سیاسی اسلام» گفتگو میکنند ،شروع بحث با تربیت است. 🔹اولین دغدغه مرحوم صفائی، اصالت و استناد طرح به آیات و روایات ست. 🔹تربیت از نگاه مرحوم صفائی، آغازِ همه چیز است. 🔹اولین هدف تربیت اسلامی از نظر مرحوم صفائی،این است که انسانها امکان انتخاب پیدا کنند. 🎙 🌷🇮🇷🌷
زاویه عکاس هنگام عکس گرفتن، ضریح امام حسین (علیه‌السّلام) همانند کشتی و زائرین مانند غرق‌شدگان در دریا که به دنبال نجات هستند. 🔺انّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النّجاة
هدایت شده از مهدي عاملي [کانال]
‌. باشیم اوجال‌سا جِـدایه، «حسین‌ حسین» دِیَـه‌جاخ کولوم سَپیلْسه هَوایه «حسین‌ حسین» دیه‌جاخ ‌‌
🔹️از لباس تا ته‌مانده استکان چای روحانیان ✅ ... در کوچه‌های روستا قدم می‌زدم. مرد میان‌سالی با کمک همسایه‌اش داشت دیوار ساختمان خانه‌اش را کاه‌گل می‌کند. به رسم روستائیان با صدای بلند "سلام علیکم و خداقوت" گفتم. آن دو هم با صدایی بلندتر جواب دادند. چانه‌ای کاه‌گل را به دیوار کوبید و پرسید از کجا آمده‌اید؟ گفتم از قم. با ته لهجه‌ی خاصی که داشت گفت: "خوش آمدید." کمی خوش و بش کردیم و از هر دری سخن گفتیم. یک جایی از صحبت، به او گفتم "اگر کمک لازم است، بیایم؟" در جواب من گفت "شما میهمان مائید. من هم بچه‌ی روح‌الله (منظورش امام خمینی بود) هستم و به این زودی‌ها خسته نمی‌شوم. لبخندی زدم و گفت‌م "خدا روح‌الله را رحمت و بچه‌های‌ش را حفظ کند!" آقای فریدونی که می‌گفت جانباز جنگ هم هست، حالا که فهمیده بود من در لباس روحانیّت هستم دل‌ش نمی‌آمد گفتگوی ما به این زودی‌ها تمام شود. پرسید می‌توانم یک خاطره برای‌تان بگویم؟ با اشتیاق گفتم بله حتما! گفت: خانه‌ی ما محل روحانیانی بود که می‌آمدند این‌جا برای تبلیغ. من نوجوان بودم و ذوق می‌کردم پیش آن‌ها بنشینم و با آن‌ها حرف بزنم. فلانی (اسم یک نفر از معروف‌ها را آورد.) از سال ۱۳۵۴ تا همین چند سال پیش می‌آمد این روستا برای تبلیغ. پدر و مادرم لباس‌ش را می‌بوسیدند؛ ولی لیوان آب و فنجان چائی‌اش را می‌شستند. من از پدرم پرسیدم، شما که لباس‌ش را می‌بوسید، چرا لیوان و استکانش را می‌شورید؟ پدرم جواب داد که لباس این‌ها از پیامبر است و حرمت دارد ولی ته‌مانده‌ی لیوان و استکان‌شان از خودشان است؛ ما به چیزی که پیامبر است تبرّک می‌جوییم ولی به آن‌چه از خودشان است کاری نداریم! حالا می‌خواهم بگویم که به آن دوستانِ حوزوی‌ات بگو حواس‌شان به لباس پیامبر باشد. مردم آن‌ها را به خاطر این لباس احترام می‌کنند. نمی‌دانستم چه بگویم. پدرش خیلی دقیق مرز میان دینی و غیردینی را مشخص کرده بود. چند باری گفتم: خدا پدرتان را رحمت کند و از او دور شدم. مهراب صادق‌نیا ۱۴۰۲/۶/۱۲ @sadeghniamehrab https://t.me/sadeghniamehrab
مدیریت یا وقف؟ اخیرا مدیر محترم کانال گنجینه مشاهیر نجف‌آباد (جناب آقای فاضل -حفظه الله-)، به بنده (که عضوی بی‌مقدار و ناشناس در آن کانالم) فرمودند نظرم را درباره «وقف یک زمین برای امور دینی» بنویسم. اصل پرسش و پاسخ را می‌توانید در لینک زیر ببینید: https://eitaa.com/MashahirNajafabad/7937 با توجه به اینکه مسائل مرتبط با آن پیام (از قبیل موقوفات و مساجد و وضعیت منازل مسکونی و ازدواج جوانان و فعالیت‌های فرهنگی و ...) دغدغه‌ی چندین‌ساله‌ام است، توضیحات زیر را خدمتشان تقدیم کردم: 1️⃣ کاملا با این موافقم که مالک، زمین را وقف مصطلح نکند؛ زیرا متاسفانه بلائی که گاهی (نه‌چندان‌کم) بر سر موقوفات می‌آید، تقریبا یا تحقیقا قابل جبران نیست، از تعیین متولی وقف تا مصرف موقوفات. سازمان اوقاف هم اگر بتواند مسائل خودش را درست مدیریت کند مرد بزرگی است. 2️⃣ قطعا اولویت اصلی امروز ما، برای است؛ خصوصا مسکنی که نسبتا وسیع و دارای امکانات متعارف امروزی باشد و ترجیحا غیر آپارتمان، مثل خانه‌های دوطبقه با ورودی‌های مجزا. مردم در خانه خودشان هم می‌توانند به اقامه‌ی نماز و کلاس قرآن و مراسم عزاداری و علم‌آموزی و ... بپردازند (البته تبصره‌ای بر این مطلب دارم که در شماره 6 عرض خواهم کرد). 3️⃣ تلاش برای تسهیل ازدواج جوانان هم قطعا از اصلی‌ترین اولویت‌ها است، و مهمتر از آن، تلاش برای بقای خانواده‌ها و متلاشی نشدن زندگی‌ها است. بنابراین هرچند جوان بودن افراد، اولویت دارد، خصوصا که معمولا جوان‌ها هنوز به درآمد زیادی نرسیده‌اند، اما حتما در مواردی افراد مسن‌تر هم اولویت می‌یابند. 4️⃣ حتما تا جایی که برای ساکنان آن منازل مشقت غیر متعارف نداشته باشد، کرایه‌منزل یا اقساط خرید منزل دریافت شود، تا در مسیر ارتقای کمّی و کیفیِ این کارِ خیر، هزینه شود. البته قطعا این سخن، به‌معنای نادیده‌گرفتن وسع و توانِ نیازمندان نیست؛ بلکه سخن در این است که حتی‌الامکان، مدت خدمت‌رسانیِ معقول، بیشتر باشد. حتی می‌توان اینطور عمل کرد که اگر مثلا زمین، گنجایش ۲۰۰ واحد مسکونی دارد، اول، مثلا ۱۰ واحد (به‌اندازه‌ی وسعِ بانی) ساخته و تحویل شود، و بعدا با درآمدش به تدریج واحدهای جدید بنا گردد، یا مثلا با درآمد ۲۰۰ واحد، زمین‌های دیگری را بخرند و بسازند. 5️⃣ حتما پیوست امکانات و زیرساخت‌های شهری (مثل برق و آب و فاضلاب و مسیر و وسایل عبور و مرور و ...) در چنین اقداماتی لحاظ شود. مسئله‌ی مسیرها و وسایل عبور و مرور خیلی مهم است؛ خصوصا اگر زمین، در مناطق حاشیه‌ایِ شهرها باشد. 6️⃣ حتما ملاحظات فرهنگی (عرفی و دینی) در ساخت‌وسازها و تحویل منازل به افراد و ... لحاظ شود. شخصا معتقدم باید حدود یک‌درصد از واحدهای مسکونی، مسجدِ با حسینیه شود تا امکان فعالیت‌های فرهنگی و دینی فراهم باشد. یعنی مثلا اگر ۱۰۰ واحد ساخته‌شود، یکی از آنها (بدون تجملات رایج) مخصوص فعالیت‌های عام‌ّالمنفعه‌ی فرهنگی شود. مساجد کوچک و متعددِ محله‌های قدیم مشهد و قم و ... نمونه‌های تاریخیِ نسبتا موفقی از این پیشنهادند. البته، باید برای این امکانِ نسبی تدبیر شود که اگر لازم شد، همین یک‌درصدها هم تغییر کاربریِ مناسبی بیابند که هیچ‌وقت، بدون استفاده‌ی مطلوب نمانند. 7️⃣ حتما به‌شکلی آینده‌نگرانه، شرایط تولیت و متولیان اداره‌ی چنین مجموعه‌هایی لحاظ شود، که در آینده کسانی متصدی کار نشوند که منافع شخصی خود را بر نیاز ساکنان آن منازل ترجیح می‌دهند، یا متصدیانِ مستبدّ، جایگزین اهل مشورت از تخصص‌ها و مخاطبان نشوند. اگر سازوکاری تدبیر شود که کارها به‌فراخورِ پیشرفت، به خود افراد ساکن تحویل شود و عملا به‌تدریج مالک شوند خیلی بهتر است، تا هم برای‌شان پشتوانه مالی باشد و هم سازمان مدیریت این مجموعه، بیش‌ازحد بزرگ و چاق و هزینه‌بر نشود. 🌷 https://eitaa.com/anbaz60/1297
ترجمهٔ موزون امثال عربی (۱) ۱- و عَيبُ مَن أَحبَبتَ مَستورُ عیبِ معشوق بر تو پوشیده‌ست. ۲- الأسَدُ لا یَأکُلُ إلّا مِن فَریسَتِه: شیر تنها از شکار خود خورَد. ۳- اِسعَ‏ بِجَدٍّ أَو دَعْ: یا سخت‏ بکوش یا رها کن. ۴- كَالكِلابِ تَتبَعُ خُبزاً: چون سگان در پیِ نانی اُفتی. ۵- أَحبِبْ حَبیبَکَ هَوْناً: دوستت را نرم‌نرمک دوست دار. ۶- كُلُّ امرِئٍ في بَيتِهِ‏ صَبِيٌّ‏: هرکسی در خانۀ خود کودک است. ۷- أَفِق قَبلَ أن يُحفَرَ ثَراكَ: پیش از آن‌که کَنده گردد گورِ تو بیدار شو. ۸- مَن لَم يَتَأدَّبْ في صِغَرِه لَم يَتَرَأَّس في كِبَرِه: هرکه در کودکی ادب نشود گاهِ پیری به سروری نرسد. ۹- و کُلُّ ما یَفعَلُ المَحبوبُ مَحبوبُ: هرچه معشوق کند، محبوب است. ۱۰- قَد یَنبَحُ القَمَرَ الکَلبُ: گاه سگ بر ماه عوعو می‌کُنَد. ۱۱- إنّ المُحِبَّ لِمَن یُحِبُّ مُطیعُ: عاشق از معشوق فرمان می‌برد. ۱۲- هُوَ أَوحَشُ مِنَ القَبرِ: وحشت‌انگیزتر از گور بوَد ۱۳- لا تُؤَخِّرْ عَمَلَ الیَومِ لِغَدٍ: کار امروز به فردا مسپار ۱۴- إنَّمَا الجودُ أن تَجودَ عَلیٰ مَن هو لِلجودِ مِنکَ و البَذلِ أَهلُ: جود آن است که بخشی به کسی که بوَد درخورِ بخشش آن کس. ۱۵- لا تَسقُطُ مِن کَفِّهِ خَردَلةٌ: نمی‌افتد از دست او خردلی. https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
ترجمهٔ موزون امثال عربی (۲) ۱۶- شَرُّ أَخلاقِ الرِّجالِ البُخلُ و الجُبنُ: بدترین اخلاق مردان بخل و ترس است. ۱۷- دِعامَةُ العَقلِ الحِلمُ: ستونِ خرد بردباری بوَد. ۱۸- و المَرءُ لا تُرتَجَی النَّجاةُ لَهُ یَوماً إذا کانَ خَصمُهُ القاضي: امّید رهایی نیست، چون دشمنِ کس قاضی‌ست. ۱۹- النّاسُ عَلیٰ دینِ مُلوکِهِم: مردمان بر دینِ شاهان خودند. ۲۰- مَورِدُ الجَهلِ وَبیُّ المَنهَلِ: سرچشمهٔ جهل ناگوارست. ۲۱- رُبَّ فَرحَةٍ تَعودُ تَرحَةً: چه‌بسا شادی‌ای که غم گردد. ۲۲- أُریقَ ماءُ شَبابِه: آبِ جوانیش فروریخته‌ست. (پیر شده است) ۲۳- کَأنَّهُ خلیفةُ آدَمَ: گوییا او جانشین آدم است. (کهن‌سال است) ۲۴- تَصامَمَ الحُرُّ : آزاده از شنیدنِ دشنام کر بوَد ۲۵- أوّلُ الحَزمِ المَشورَةٌ: مشورتْ آغازِ دوراندیشی است. ۲۶- کَلبٌ جَوّالٌ خَیرٌ مِن أَسَدٍ رابِضٍ: سگِ چالاک به از شیرِ زمین‌گیر بوَد ۲۷- الطّامِعُ فی وِثاقِ الذُّل: طمع‌کار در بندِ خواری بوَد. ۲۸- فِی الطَّمَعِ المَذَلَّةُ لِلرِّقاب: طمع موجب خواریِ آدمی‌ست. ۲۹- أَعذَرَ مَن أنذَرَ: آن‌که هشدار داد معذور است. ۳۰- بَعدَ کُلِّ خُسرٍ کَیسٌ: پسِ هر زیانی بوَد هوشیاری. ۳۱- حَیاةُ المَرءِ ثَوبٌ مُستَعارٌ: زندگانی لباسِ عاریتی‌ست. ۳۲- رُبَّ رَأسٍ حَصیدُ لِسانٍ: بسا سر کان دِرُوگشته‌یْ زبان است. ۳۳- زُمَّ لِسانَکَ تَسلَم جَوارِحُک: زبان درکَش که تا سالم بمانی. ۳۴- فُلانٌ أَسخیٰ مِنَ الرّیحِ الهابَّةِ: بخشنده‌تر از بادِ وزان است فلانی. ۳۵- فُلانٌ نائمٌ و رِجلاهُ فِی الماء: فلانی خفته و پایش در آب است. https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw