eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
258 عکس
159 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح و مرثیه امام صادق(علیه السلام) دین زنده از شریعت ِ شیخ الائمه شد مرهون ِ صبر و همت ِ شیخ الائمه شد بی شـک قرار عاشـقی و شیعـگی ما ... از اِلطـفـات ِ حضـرت ِ شیخ الائمه شد هر کس نمازهای خودش را سبک شمرد بـی بهـره از شفاعـت ِ شیخ الائمه شد در شهر مادری خودش هم امان نداشت توهین چرا به‌ساحت شیخ الائمه شد‌ ...؟! با اینکه داشت یار فراوان ، بمیرم آه ... غربت به روی غربت ِ شیخ الائمه شد روزی همین مدینه همین کوچه‌های تنگ... آری ، دوبـاره نـوبـت ِ شیخ الائمه شد ... درکوچه‌ها دویدوزمین خورد و صبر کرد بی حرمتی ، به حرمت ِ شیخ الائمه شد آتـش زدن به خانه‌ی پدرومادرش ولی ... در زنـدگی ، مصـیبت ِ شیخ الائمه شد دلشوره‌داشت اهل‌وعیالش چه می‌شوند... مجروح و زخم ، غیرت ِ شیخ الائمه شد از بس که داغ مادر ِ خود را مرور کرد ... از غم شکـسته قامت ِ شیخ الائمه شد از کوچه , آتـش آمـد و از کربـلا ، بلا ... آتش نصیب و قسمت ِ شیخ الائمه شد مهر نماز اوسـت فقـط ، تُربت الحـسین خاکی که خـاک تُربـت ِ شیخ الائمه شد "یاجَدّیَ‌الغَریب‌،حسین"شصت‌و پنج سال عـمری تمـام ، صحـبت ِ شیـخ الائمه شد روح الله قناعتیان ...................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دلم هوای بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکی به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد محرم صادق سلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به غربت صادق سلام من به مدینه به آستان بقیع سلام من به بقیع و کبوتران بقیع سلام من به مزار معطر صادق که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع سلام من به ششم ماه فاطمی بقیع سلام من به گل یاس هاشمی بقیع ز غربتش چه بگویم که سینه ها خون است برای صادق زهرا مدینه محزون است دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت که ذکر غربت لیلی حدیث مجنون است همانکه غربتش از قبر خاکی اش پیداست امام صادق شیعه سلاله ی زهراست ز بس که کینه و غربت به هم موافق شد هدف به تیر جسارت امام صادق شد همانکه فاطمه را بین کوچه زد گویا ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد امام پیر و کهن سال شیعه را کشتند امان که روح سبک بال شیعه را کشتند برای فاطمه از بی کسی سخن می گفت برای مادرش از غربت وطن می گفت به خاک حجره اش از سوز سینه می غلطید پسر به مادر خود از کتک زدن می گفت از آن شبی که زد او را ز کینه ابن ربیع دوانده در پی اش اندر مدینه ابن ربیع فضای شهر مدینه به یاد او تار است هنوز سینه ی آن پیر عشق خونبار است هنوز می کشد او را عدو به دنبالش هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است هنوز تلخی کامش به حسرت شهدی است هنوز چشم دلش به رسیدن مهدی است ...................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بسم الله الرحمن الرحیم به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادق‌ها به نام آنکه می‌رویاند از جانها شقایق‌ها به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشق‌ها که می‌گردند از نورش مخالف‌ها موافق‌ها به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین دیگر ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین دیگر ندیده دل صراط‌َالمُستقیمی اینچنین دیگر حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین دیگر سفارش‌های او شرحِ کلامی از کمالِ اوست سفارش‌های او راهِ رسول‌الله و آلِ اوست سفارش می‌کند بارِ فقیران را زمین مگذار سفارش می‌کند در راهِ محرومان قدم بگذار سفارش می‌کند دل را به تدبیر خدا بسپار سفارش می‌کند هرگز نمازت را سبک مشمار سفارش کرد  ما را تا ادا سازیم دِینش را به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را زیارت نامه‌های ما زیارت نامه‌های اوست عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست تمام گریه‌های ما کمی از های‌هایِ اوست شلوغیِ حرم‌ها از حدیثِ کربلای اوست خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ  ماست ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست به روضه می‌کشد آقا همیشه منبر خود را به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را میانِ گریه می‌بیند همانجا مادر خود را ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت خدایا خانه‌یِ او در هجوم بی حیاها سوخت چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست به فکر مو سپیدی‌اش به فکر سن و سالش نیست به یاد کودکانِ بی کَسَش  فکر عیالش نیست چرا این شعله‌های در به فکر دست و بالش نیست کسی او را نمی‌گوید عصای خویش را بردار بیا از بِینِ شعله بچه‌های خویش را بردار زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد زمین اُفتاد و با نیزه  کسی اما نَزَد او را زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را میان مجلس منصور سرپا چند ساعت بود جسارت شد به پیری که نگاهش غرق محنت بود به یاد عمه جانش که اسیر یک جماعت بود جسارت بود و غارت بود و غارت با جسارت بود رُباب است و غم  زینب که دادِ او حرم را بُرد ببین دیر آمدم دیدم که نیزه کودکم را بُرد ....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
🌷🕊🌷 کانال اشعار حسینی در واتساپ افتتاح شد 👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/BxhY9mAzzte9pG6Vqfo6cd
. ای بهانه‌ی بودنمان! خيلي ببخش در به درِ غفلتيم ما تو حاضری همیشه و در غیبتیم ما بهره بریم از تو برای مسیرِ خويش اصلاً برای غیبت تو علّتيم ما بیش از عدو میانِ خودی ها غریبی و... امّا ببین... به شوق تو بی همّتيم ما تو منجیِ زمين و زمانی، ولی چه حیف امّا ببین... به وصلِ تو بی رغبتیم ما با تار و ساز، ندبه برایت نمی‌کنند مست و خمارِ هلهله‌ی بدعتیم ما از غصّه های حضرتِ صادق، پر از غمی ما را ببین... خوشیم... چه بی غیرتیم ما از من گرفته تا همه، از ذیل تا به صدر ظلم اَت نموده ایم... خودِ ظلمتيم ما با این همه، تویی پدر و، ما یتیم تو خيلي ببخش در به درِ غفلتيم ما عليه_السلام جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ ....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. يا بَقیّةَ اللّه آجَرَكَ اللّه به مناسبت شهادت امام صادق عليه‌السلام قال الامام الصادق علیه‌السلام: سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ عَنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي‏... اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته، آرامش قلبم را سلب نموده است... شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج ۲ باب ۳۳ حدیث ۵۱ مُنتظِر بر فَرَجَت بود امام ِ صادق ندبه‌ از هجر تو بِنْمود امام ِ صادق " سَيِّدِي غَيْبَتُكَ... " گفت و ز ما تاب گرفت بر غم ِ غيبتت افزود امام ِ صادق آتش اُفتاد به جانش ز غم غیبت تو قلبش از دوریِ تو سود امام ِ صادق گشت از هجر تو بی تاب تر از هر بی تاب دمی از غصّه‌، نیاسود امام ِ صادق داشت از دردِ فراقِ تو رئیس مذهب " سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادي... " بر لب غیبتت خواب ز چشمانِ تَرَش بُرد بیا پیر شد بس که غم ِ غيبت تو خُورْد بیا هَشتمْ گُلِ سَرْ سبد به بستان خدا... از غم ِ دوری تو شکست و افسرد بیا از غم ِ غربت تو صادقِ آلِ طاها... دلخون شد و محزون شد و آزُرد بیا ای مظهر جبران خدا اَدرِکنا! شد پشتِ بشر ز هجر تو خُرد بیا داشت از درد فراقِ تو رئیس مذهب " سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادي... " بر لب تو که خاتم به تبار آل عصمت باشی تو قرار است قرار دل اُمّت باشی تو که منظومه‌ی افلاک بگردد گِردت تو که صاحب به اَریکه‌ی ولایت باشی حیف باشد که غمین و دردمند و مضطر غایب پس ِ پرده‌های غیبت باشی وای بر ما نَبُوَد رسم وفا و غیرت غافل آییم ز تو، تو غرقِ غربت باشى داشت از درد فراقِ تو رئیس مذهب " سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادي... " بر لب سرِ سجّاده اش افتاد زمين، يا مهدي! کرد پشتِ در او شرر، کمین، يا مهدي! دستْ بسته چو علی غریب شد در کوچه در برِ دیده‌ی اولاد حزین، يا مهدي! نانجیب اَش به زبان و به جگر، زهر انداخت جدّتان گشت زمین‌گیر و غمين، يا مهدي! یک اَباعبدالله، اینجا، یک، کرب و بلا... ذبح شد در اثرِ خنجرِ کین يا مهدي! داشت از درد فراقِ تو رئیس مذهب " سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادي... " بر لب ✍ جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
سلام الله علیها ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی غصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
🍀 به بهانه سالروز ولادت حضرت معصومه(س) 📝 غزل کوتاهی از برادر حمید رمی باید دخیل بر پرِ مهتاب بست و بس باید کنار سفره ی باران نشست و بس آدم اگر بهشت طلب کرد کافی است باشد برای فاطمه بی پا و دست و بس وقتی که روبروی شما صحن آینه ست باید تمام آینه ها را شکست و بس آنقدر پشت بام حرم دیدنی ست که صیّادها شدند کبوترپرست و بس نوکر شدم زِ رحمت قالوا بلای تو هستم دخیل چادرتان از الست و بس مثل نسیم ، در حرم آرامتر شدم از هرچه بگذریم ، حرم خوشترست و بس .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
ماه ذیقعده شده ماه تمام آمده است موسم شادی وشیرینی کام آمده است خانه ی حضرت کاظم به مدینه غوغاست هرملک شاد به تبریک وسلام آمده است غنچه ای باز شده بین گلستان ولا دختری طاهره وفاطمه نام آمده است در نبود پدرش همدم مادر گردد بر رضا(ع)خواهر ودلدار مدام آمده است عصمت از فیض وجودش همه معنا گیرد دختران را به ابد اسوه ی تام آمده است اوست معصومه وصدیقه وارباب کرم درشفاعت،زن دارای مقام آمده است روز دختر بود این روز خوش میلادش دختران شاد که معصومه امام آمده است زایر مرقد او لایق جنت گردد عطر جنت زوجودش به مشام آمده است ای خوش آنروز گذارم به ضریحش سر را گویم ای حضرت معصومه غلام آمده است لطف کن همچو برادر به ضمانت برخیز آهوی این دل سرگشته به دام آمده است روز میلاد بده عیدی ما را بانو روز اعطای کرم بهرعوام آمده است   شاعر : اسماعیل تقوایی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
ای هلال اول ذیقعده محو روی تو  چشم بابا خیره مانده بر رخ دلجوی تو آل حیدر شادمان از اینکه دنیا آمدی شد بهشتی بو مدینه با بهشتی بوی تو زادروزت روز دختر باشد وهر دختری افتخارش باشد ای بانو شود رهجوی تو دامن مادر بود معراج تو یا فاطمه واژه ی معصومه باشد شهرت نیکوی تو فاطمه نامی وزهرا(س) اسوه ی رفتاریت راه ورسم جده ات پیدا بود در خوی تو بر رضا(ع)هستی تو خواهرهمچوزینب(س) برحسین(ع) هر کجا باشد بود میل دل او سوی تو ای کریمه،ای شفیعه،ای به عصمت جاودان فخر شیعه این بود باشد گدای کوی تو مرقد پاکت به قم شد قبله گاه عارفان ای طبیبا جمله محتاجیم بر داروی تو شاعر :اسماعیل تقوایی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
معطر شد مه ذی قعده در آغاز با عطری که ازیک گل زگلزار ولایت بر مشام آمد مدینه مفتخر گردید بر میلاد مسعودی چو از دامان نجمه دختری والا مقام آمد دل موسای کاظم شاد ولبهایش پر از خنده که بر اهل ولا دردانه ای زهرا (س)مرام آمد درخشان تر شده ماه وستاره مهر جان افروز زسوی جمله ی افلاکیان بر او سلام آمد علی موسی الرضا(ع)سرخوش ازین میلاد گردیده  برادر را نکو خواهر رفیق وهمکلام آمد زمادر مجتبایی ،وز پدر باشد حسینی او مثال فاطمه اوصاف نیکش در نظام آمد نهاده نام او را فاطمه مولای ما کاظم(ع) کریمه درکرم معصومه در عصمت،بنام آمد شفیعه باشد وهرکو زیارت کرد این بانو به عقبی بی گمان خوش عاقبت،جنت مقام آمد شاعر : اسماعیل تقوایی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
یا حضرت معصومه اولین بیت غزل واره ی ذیقعده تویی نیکی ماه ز این مطلع زیبا پیداست بهر میلاد تو ای دخت نکوی موسی(ع) در مدینه به سرای پدرت جشن بپاست مژده آمدنت حضرت صادق(ع)داده زین جهت منتظر آمدنت ارض وسماست مادرت نجمه بیاورده گلی کز بویش عطر جنت به مشام همه ی اهل ولاست عرشیان شاد زمیلاد تو غرق شعفند فرشی از گل به زمین زیر قدومت برپاست یک برادر شده مسرور که خواهز آمد راضی از آمدنت ای گل معصوم رضاست وه چه نامی به تو بگذاشت پدر،فاطمه ای علم وعصمت به در خانه تو همچو گداست باز ماندست به جا گفته ی جدت صادق(ع) زائر مرقد پاک تو بهشتی ماواست یا که گفته ست برای من وفرزندانم حرم امن بود قم که همی کوفه ماست سه در از هشت در جنت حق گردد باز بسوی قم که در آن مرقد زیبای شماست توئی امید همه در صف محشر بانو بی گمان شیعه بدون تو غریب وتنهاست روز میلاد شما کفتر دل قم آید بهر تبریک سپس عازم درگاه رضاست شاعر : اسماعیل تقوایی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا (س) شیعیان را لطف حی سرمدی اول ذیقعده دنیا آمدی با وجودت شد مدینه پر زنور حضرت موسای کاظم در سرور بهر بابا دختری ریحانه ای حمد لله برکت کاشانه ای نجمه خاتون را یگانه دختری تو علی موسی الرضا را خواهری شادمان بوسد گل رویت رضا ای گل گلزار آل مرتضی نام نیکوی تو باشد فاطمه حجت اللهی توبانو بر همه بحر عصمت را تو نیکو گوهری ای کریمه تو کرامت گستری ای دفینه در میان خاک ما بانوی بالاتر از ادراک ما زائرت آنجا بهشتی میشود عار ی از هرگونه زشتی میشود مرقدت بابی زابواب بهشت جان فدایت ای گل نیکو سرشت وصف تو اوصاف نیک کوثرست روز ميلاد تو روز دخترست دختران را اسوه ی نیکو توئی روح وجان ضامن آهو توئی اول ذیقعده ایران شادمان می‌شود صحن وسرایت گل فشان نوکران در مجلس جشن وسرور کوی وبرزن می شود دریای نور مشهد وقم کعبه دلها شود بس گره از کار مردم وا شود حضرت معصومه دریای کرم ای حبیبه، ای شفیعه، محترم زادروز تو بود روز خدا شیعه را عیدی بده کرببلا شعر:اسماعیل تقوایی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
دری از عشق به روی دل مستان وا شد پهنهء عرش به یک جلوهء حق زیبا شد باز در جام ولایت مِیِ دیگر جوشید خوش به حال دلِ هر دلشدهء شیدا شد سوره ای پر برکت آمد و نازل گردید که به تفسیر خدا جملهء اعطینا شد عوض چلّه نشینی همه مشتاقان جَلوات رُخ کوثر صفتی پیدا شد چون رضا داشت به دل شوق جمال مادر خواهری داد به او حق که خود زهرا شد مژده ای باده کشان باده لبالب آمد باز یک فاطمه یا حضرت زینب آمد طور شد خانهء موسی ز ظهورش امشب روز شد شب ، ز رُخ غرقهء نورش امشب قُذّو ابصارکم از هر طرفی می آید به زمین تا برسد وقت عبورش امشب پسری نیست که هم کُفو و طرازش بشود مدعی را بنما زنده به گورش امشب روزی عالم امکان بخداوند بُوَد لقمهء کوچکی از نان تنورش امشب فاطمه نام قشنگی است به او می آید میکند حق به شجرنامه صدورش امشب نام او در خور او باشد و در تقدیرش سیرتش فاطمی و فاطمه در تصویرش همه افلاک زمین خوردهء خاک قدمش برتر از فنّ حساب است به خوبی رَقَمش هر که شد مرجع تقلید طوافش کرده هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَش بوسه بر خاک مزارش بخدا شیرین است نمک حضرت زهراست در آب حرمش چشم جنّت به ره آمدن زُوّارش همهء عشق رضا اوست ، مگیرید کَمش هر کسی سجده به او کرد نگشته کافر نکنیدش به جز عشق وِرا مُتّهمش سجده بر خاک درش اهل کرم بگذارند عرشیان خاک ورا بهر شفا بردارند در حرم خانهء او درد شفا میگیرد زیر ایوان طلائیش دعا میگیرد صد مسیحا به ضریح حرمش بسته دخیل خضر از خادم او آب بقا میگیرد درِ این خانه فقط قدر و بها میبخشند سگ به کویش برود قدر و بها میگیرد کعبهء سنگ اگر جانب قم روی آرد در حرم خانهء الله لقا میگیرد هر کسی از درِ این خانه نصیبی دارد خرّم آنست که یک کرب و بلا میگیرد کاش هر ثانیه بودیم کنار حرمش کاش میشد که بگردیم غبار حرمش او کسی نیست که در ثانیه ها گم گردد یا کسی نیست فقط تاج سر قم گردد دختر آنست که دخت شه هفتم بشود خواهر آنست که یار مه هشتم گردد حیف باشد که چنین فاطمه ای غم بیند یا که از هجر گرفتار تألّم گردد اینکه غم نیست امان از اینکه در غربت خواهری در غُل و زنجیر تجسّم گردد غم همین است که زینب وسط کوفه و شام سبب خندهء بازاری مردم گردد حق همین است که زینب بخدا سر شکند سر به عشق سر بشکستهء دلبر شکند مجتبی صمدی شهاب .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
به روی بام حرم آفتاب زائر شد غزل تجلی باران و ابر، شاعر شد کسی که لب به ضریحش زده مفسر شد و شیعه از حرم قم به خلق، صادر شد نیاز نیست به باده نیاز نیست به خم شراب شور اگز خواستی بیا تا قم سلام حضرت باران سلام مادر نور سلام خواهر ایمان سلام دختر نور رسیده زائرتان با شما به آخر نور که نور مشتق و تنها تویی تو مصدر نور زبان گشود قلم از فراز بیت النور رسیده شعر به لب های خسته ام باشور نگفته حاجت من بارها روا شده است چهار رکن جهان خادم شما شده است ستاره در وسط حوضتان رها شده است و نور گنبدتان سُرَّ مَن رَأیٰ شده است دخیل بسته ام امشب به گوشه های ضریح تمام شهر فدای تو و فدای ضریح به جز کنار تو بودن دگر نمیخواهم ز کودکی سگتان بوده ام و حالا هم فقط نه ما سر این سفره بلکه دریا هم که مشهد است بهشتم چنان که اینجا هم ((زِ گریه مردمِ چشمم نشسته در خون است)) هر آنکه دیده مرا گفته است مجنون است محمدرضا نادعلیان .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
لطفِ بی حدّ تو در بند کشد انسان را پر و بالی بدهد هر نَفَست ایمان را بانویی!محترمه، عالمه و باهیبت سر به تعظیم کشاندی همه ی نِسوان را دخترِ حضرت ِ موسا ..هنرت موسایی سر و سامان بدهی آدمِ بی سامان را ابرِ رحمت شده ای بر همگان می باری بارش ات کرده پریشان، اثرِ باران را شهرِ قُـــم را حرم الله نمودی بانو تا تجّسم بکنی یکِ حرمِ پنهان را «عصمت الله ِ جهانی به نظر دریایی» «شک‌ ندارم گهرِِ ناب ، خودِ زهرایی» خواهرِ حضرت سلطان، نظرت بخشیدن ای کریمه کرمی کن کرمت بخشیدن مثلِ یک سایل افتاده ز پا ، دلگیرم گفته اند هست فقط در گذرت بخشیدن «خیـر»معنا بشود در حرمت بی بی جان کامِ ما را بکند مثلِ شکر بخشیدن بخششی کن که شوم جَلدِ شما بی وقفه می رهاند دلِ من را ز خطر بخشیدن در پناهِ تو به هر جا برسم می دانی سایه انداز بود سایه ی سر بخشیدن «ای سلامِ همه ی شهر به تو معصومه» «ناز دارد همه ی دهر به تو معصومه» ای کریمه کرمت پهنه ی دریا باشد شأنِ والای تو چون مریمِ عذرا باشد تو امان نامه دهی با نگهت بر سایل مَثَلِ کار تو چون شاخه ی طوبا باشد حرمی ساخته ای در دلِ ما بی بی جان حرمت ملجأ هر عاشقِ تنها باشد مادرانه به همه لطفِ مداوم داری خوی تو آینه ی حضرت زهرا باشد «زینبِ دوّمی» و خواهر سلطان هستی وجَناتت مَثَلِ زینبِ کبرا باشد «نامِ زیبای تو را مستمراً می خوانم» «شهر قُم را حرمِ آل عبا می دانم» محسن راحت حق .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
صدا صدای تپش‌های قلبِ باران است که مثل زمزمه‌ی قاریانِ قرآن است ستاره‌های فلک دانه‌های تسبیح‌اند دوباره خانه‌ی خورشید، ریسه‌بندان است کلیمِ آل عبا با خداست، هم‌صحبت کنار وادی گهواره‌ای غزل‌خوان است برای دختر خود «ان یکاد» می‌خواند کسی که روی لبش ذکر «فاطمه جان» است خدا دوباره به آل رسول، کوثر داد و برکتی که خدا می‌دهد فراوان است نشسته‌ام سر راهش؛ به زیر سایه‌ی نور سلام می‌دهم از دور، سمت آیه‌ی نور سلام خواهرِ خورشیدِ این دیار، سلام سلام حضرت گل؛ دخترِ بهار، سلام دوباره نوکری از نسل نوکران علی رسانده محضرت ای فاطمی‌تبار، سلام به قطره قطره‌ی آب وضوت، محتاجم به رود می‌دهم از سمت شوره‌زار، سلام نفس نفس به هوایت پریده مرغ دلم تپش تپش به تو داده‌ست، بی‌قرار، سلام به جبر هم که شده نوکرِ تو خواهم ماند مرا قبول کن ای صاحب‌اختیار، سلام !! گدای سر به هوا؛ سر به راه خانه‌ی توست برایم آخرِ پرواز، چاه خانه‌ی توست تو شاهزاده‌ای و من غلام‌زاده‌ی تو تویی ملیکه و من هم گدای ساده‌ی تو به دودمانِ گدایانِ دودمانِ شما ... همیشه خیر رسانده‌ست، خانواده‌ی تو دهانِ حاجتم از ذکرِ خواهشم خالی‌ست پر است، دستِ من از داده و نداده‌ی تو نفس کشیدن من از کریمه بودن توست که زنده‌ام به هوای تو؛ با اراده‌ی تو مرا دوباره ببر سر به راهِ گنبد کن کبوترم؛ که زمین خورده‌ام به جاده‌ی تو بیا مرا ببر از خود؛ مسافرِ قم کن اگر صلاح ِمن این است، در حرم گم کن دلم دو دل شده در شاهراه قم - مشهد که ماه، ماه جنون است، ماهِ قم - مشهد همیشه وقتِ بلا می‌شوم پناهنده به سایه‌سار شما؛ در پناهِ قم - مشهد کلاغ‌های شما هم سپید رو هستند منم کبوترِ چهره‌سیاهِ قم - مشهد به آسمانِ بخیلِ دیارِ ما هر روز رسیده ابر کَرم؛ از نگاهِ قم - مشهد دلم اسیرِ مسیرِ تو و رضاست، فقط که پرسه‌گاه من است ایستگاهِ قم - مشهد همیشه زائرِ جلدِ قم و خراسانم هزار شکر خدا را که اهل ایرانم رضا قاسمی .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه داری مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بی کن باسرش بازی نکن ......................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا مولاتی و سیدتی یا حضرت معصومه اغیثینی شوق نماز شکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختریست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است. . ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه باباست کوثر است لولاک آمدست برای دو فاطمه پیغمبران شدند گدای دو فاطمه عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه معصومه مثل مادر خود از همه سر است نشنیده اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته اش شدست دراین سالها رضا خواهر نگو که دارو و ندار برادر است آمد به قم رسید گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شان واقعی نوامیس حیدر است پادرد میکشید ولی خون جگر نبود با مست های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود. حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردیده ای تر است ......................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ای حرمت کعبۀ جان همه عمّۀ سادات بنی فاطمه فاطمۀ فاطمه بنت الامام حضرت معصومه علیهاسلام دختر موسایی و طور تو قم وادی سیناست به طور تو گم دختری و بر همه عالم اُمی قائمۀ عرش خدا در قمی پیرهنت از جلوات خدا بر تن و جانت صلوات خدا آیۀ تطهیرِ مکرّر تویی عصمت حق کوثرِ کوثر تویی اخت رضا نایبة الزینبی عمّۀ ساداتی و زینِ ابی تربت زهرا حرم پاک تو پیکر پاک علما خاک تو از کرم و لطف تو شد این حریم قبر بروجردی و عبدالکریم کعبۀ جانی و دهد صبح و شام مسجد اعظم به مزارت سلام فیض بوَد خاک کف پای تو فیضیه یک قطره ز دریای تو ماه به گردون شده دلبسته‌ات مهر، چراغ سرِ گلدسته‌ات خیل رسُل مدح‌سرای تواند زائر ایوان طلای تواند فرش گدایان درت بال حور آینه‌های حرمت چشم نور ور و ملک روز و شب از چارسو در حرم قدس تو آرند رو پیش رویت چون بنشیند رضا فاطمه در فاطمه بیند رضا گرچه بر آن حجت حق خواهری آینۀ عمّه‌ای و مادری چهره‌ هر آنکس به ضریحت بهشت دید ز هر پنجره باغ بهشت «موسی خزرج» که به جانش درود بر تو درِ خانۀ خود را گشود تا به ورود تو قدمگاه شد خانۀ موسی حرم‌الله شد با قدم قدس تو یا فاطمه ستّیه شد کعبه جان همه بعد ورود تو در آن بیت پاک ناز به گلزار جنان کرد خاک ماه اگر بگذرد از این مسیر سجده کند به خاک «میدان میر» حیف که در فصل بهار شباب قلب رضا گشت ز داغت کباب خصم شنیدم که تو را زهر داد داغ تو را بر دل عالم نهاد محنت ایام جزای تو شد اشک رضا وقف عزای تو شد فاطمه را فروغ هر دو دیده ایتها الصدیقة الشهیده گر چه ز غم سوختی ای جان پاک روز سپردند تنت را به خاک اهل قم از آتش غم سوختند چشم به تابوت تو می‌دوختند چوبۀ تابوت به دوش ملک شیون زنها همگی بر فلک جسم تو شد ای همه خلقت فدا! دفن به دستِ دو ولیِّ خدا گنبد زرین تو یا فاطمه گشته به قم چشم و چراغ همه قبر تو پیدا همه در چشم ماست خیز و بگو تربت زهرا کجاست تو بضعۀ بضعۀ پیغمبری چو مادرت شفیعۀ محشری نغمۀ «میثم» که به گوش همه است نالۀ «اشفعی لنا فاطمه» است ✍ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تا دیده گشودم به خراسان نظر افتاد بر چشم دلم پرتو نور سحر افتاد در قاب خیالم همه عکس قمر افتاد با لطف خدا برگ امیدی اگر افتاد از عرش بَرین روی زمین این خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد آنان که تو را جنت هشتم بشناسند لب های تو را غرق تبسم بشناسند آئينه ی نورانی مردم بشناسند کشتی رهایی ز تلاطم بشناسند با یاد تو از دیده ی مردم گهر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد تو خسرو دین آینه در آینه نوری هشتم ولی پاک خداوند صبوری سرسبزترین آینه در فصل حضوری خورشیدی و از عرش تو در حال عبوری نور تو درخشید و دلم شعله ور افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ظلمت زدگان نور تو را هیچ نفهمند چون بی خبران آب بقا هیچ نفهمند از تابش انوار ولا هیچ نفهمند وز رویش الطاف خدا هیچ نفهمند بر پیکرشان زآتش محنت شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد هر قدر شیاطین ز کمر تیغ کشیدند جز ظلمت خود پیش تو مهتاب ندیدند بندی شده و بر تن خود تار تنیدند این سنگ پران ها همه از نسل یزیدند در معرکه از دست لعینان سپر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد سلطانی و بر تخت جهان تکیه زدی تو طوبایی و بر باغ جنان تکیه زدی تو موسایی و بر طور زمان تکیه زدی تو در طوس به صد تاب و توان تکیه زدی تو نام تو ظفرمند و به نامت ظفر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای مُلک خراسان ز تو سرسبزترین ها دارد همه جا خاتم دین از تو نگین ها خاک قدمت روشنی ماه جبین ها خدام حریم تو همه عرش نشین ها از عرش نگاه تو به دلها ثمر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای گنبد تو گوهر شهوار مکرر ای صحن و سرایت همه گلزار مکرر ایوان طلایت شده انوار مکرر نام تو علی ، حیدر کرار مکرر از نور تو خورشید به چشمان تر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد در پیش تو ای آینه آهو زده زانو کشتی جهان باز به پهلو زده زانو هر آدم شایسته و نیکو زده زانو از بهر فراگیری الگو زده زانو یعنی همه جا حکم قضا و قَدَر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای بر همگان نور تو الطاف خدایی کردند اگر اهل جفا یاوه سرایی ماییم همه بهر تو ای ماه فدایی حال آمده این دل به حریمت به گدایی بر دفتر «یاسر» ز قلم سیم و زر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد شاعر: «یاسر» .......................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها طی شد شب هجران و مبارک سحر آمد مژده بده ای دل که صبا خوش خبر آمد در گلشن دین باز گل یاس در آمد بانوی قم آمد ، غم عالم به سر آمد درد همگان باز نگفته شده درمان آمد به جهان ، جان ِ علی جان ِ خراسان یک بار دگر سوره کوثر شده معنا فریادرس هر لب ِ تشنه شده دریا ای حیدریون فاطمه برگشت به دنیا تا کور شود هر که بُوَد دشمن مولا ای مردم عالم پس ازین عرش نشینید از فاطمه هر چیز شنیدید ، ببینید ماییم همه ملت ایران ِ کریمه هستیم کنیزان و غلامان کریمه در سفره ی ما هست فقط نان کریمه موریم ولی مور سلیمان ِ کریمه هر قدر جهان رنگ عوض کرد به کَرّات جز لطف ندیدیم ازین عمه سادات او کیست که صاحب نفسانند گدایش او کیست که معصوم کُنَد جان به فدایش والله فقط کار ائمه است ثنایش جمع ِ حرم آل کسا صحن و سرایش چون کعبه بُوَد عزت این روضه ی رضوان این فخر بهشت است که قم گشته در ِ آن ای فاطمه ی فاطمه ای بانوی جنت دلبسته ی دار الکرمت اهل کرامت دارند بزرگان ز تو امّید شفاعت ای مفتخر از پیر غلامی ِ تو بهجت قم مرد خدا دیده چه بسیار ، چه بسیار شیعه چه قَدَر هست به این شهر بدهکار بر سینه که مثل تو زده سنگ رضا را آوازه ی عشق تو گرفته همه جا را کوتاهی عمر ِ تو بر افراشت وفا را رفتی تو ره ِ زینب ِ شاه ِ شهدا را مانند عقیله تو وفادارترینی بر یوسف مشهد تو خریدار ترینی من گرچه بَدَم سائل درگاه شمایم گردیده قم و مشهدتان سعی و صفایم بی نان و نوایم نه تویی نان و نوایم من بنده ی سلطان معین الضعفایم بانو چو گذشته بده رنگی به حنایم بیچاره شدم ، دیر شده کرببلایم خرداد ۱۴۰۱ ✍ ........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. زندگی با مهربانی هایتان رونق گرفت آمدی سجاده ها هم عطر و بوی حق گرفت یا کریمه لطف تو دست مرا پُر می کند عرش را محو غبار روی چادر می کند هر سلامی که فرستادم علیکُم می رسد لطف زهرا بیشتر از مرقد قم می رسد التماس از جانب ما و کرامت با شماست دست خالی از من و لطف و عنایت با شماست روز میلاد تو بانو لحظه ی پرواز شد یا علی گفتیم و فصل عاشقی آغاز شد زندگی با عشق تو چیزی شبیه خاطره ست روزگار اهل بیتی از عسل شیرین تر است یا کریمه ، اِشفعی لی ای که نام تو دواست مطمئنم که کلید لطف تو ذکر رضاست آفتاب مهربانی ، پشت هر سختی تویی نور الطاف الهی ، اصل خوشبختی تویی می سپارم دست تو این زندگی را خوب من می شناسم با تو روح بندگی را خوب من من به دامان شما دست توسّل می زنم از همینجا تا کنار مرقدت پُل می زنم آمدم می دانم امشب تو به من رو می کنی آمدم مثل همیشه باز خانومی کنی راز والشمس و ضحایی ، نور منظومه تویی جلوه زار چارده معصوم ، معصومه تویی یا کریمه ، یاکریمی آمده غوغا کنی آمده در می زند تا در به رویش وا کنی لحظه ای پایان نگیرد این دعا از یادِ ما محضر دربارتان خدمت کنند اولادِ ما هر چه داریم از شما از برکت این نوکری است نوکری کردن برای تو یقیناً سروری است بیمه شد با گوشه ی چشمان تو این زندگی تلخی غم می رود با توست شیرین ، زندگی شاعر: .........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد کنار درب حرم, بین زائران گم شد نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد دوباره شیفته ی رنگ زرد گندم شد به یاد مشهد و باب الجواد افتادم سرود عاشقی ام,یاامام هشتم شد به محض بردن نام امام آینه ها لبان آینه هایت پر از تبسّم شد به استحاله کشاندی مرا به لبخندی دوچشم مملواشکم,دو خمره خم شد سلام بر تو و بر خاندان اطهارت سرم به زیر قدوم تمام زوّارت از آب شور حرم,شوق و شور می گیرم وضو برای تشرّف به طور می گیرم ستاره ام,که در این آسمان ظلمانی از آفتاب حضور تو نور می گیرم چه قدر زائر عاشق! شبیه کودکی ام ضریح مرقدتان را به زور می گیرم چه افتخار عظیمی ست آمدی اینجا عجیب نیست که حسّ غرور می گیرم برای رد شدنم از پل صراط جزا ز دست لطف تو برگ عبور می گیرم سلام بر تو و بر خاندان اطهارت سرم به زیر قدوم تمام زوّارت نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت بَرَد ز خاطره ها غصّه ی فراق بهشت رواق های حریمت بهشت نور و بلور بلند گنبد نورانیت, چراغ بهشت مدام روز قیامت پی تو می گردم نمی روم به جهنّم, و یا سراغ بهشت شکسته باد دو پایم,اگر که روز حساب بدون تو بگذارم قدم به باغ بهشت منم مدیحه سرایی که آرزو دارم جوار باغ تو باشم,شده کلاغ بهشت! سلام بر تو و بر خاندان اطهارت سرم به زیر قدوم تمام زوّارت وحید قاسمی✍ .........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🔶🔶🔶🔶 شب شب خوشحالی بی وصف کوثردارهاست روز روز محشر است و روز محشردارهاست شب در میخانه خیل عاشقان صف بسته اند صبح فردا نوبت مستی ساغردارهاست عارفان تو سر از تن می دهند آخر به باد ننگ امشب خورده بر پیشانی سردارهاست هر که دستش بیش سهم شادباشش بیشتر روز میلاد تو بانو! روز مجمردارهاست نقره جایی که طلا باشد ندارد قیمتی خانه ی موسی بن جعفر خانه زردارهاست گرچه خوشبخت است هر کس که پسر دارد ولی غالباً لطف خدا مشمول دختردارهاست مثل مادر، مادری خرج برادر می کند بخت پس در هر دو صورت یار خواهردارهاست .........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab