eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
288 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. یارب بنویس منتقم برگردد با عطر رخش،جهان معطّر گردد این است تمام آرزویم؛ ای کاش دیدار امام ما میسّر گردد علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍ .
. ای شیرخدا و اسد احمد مختار در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار هم پیش‌تر از حزب خدا یار محمّد هم بهر نبی بعد علی، حیدر کرار از خشم تو بر جان عدو آتش دوزخ وز تیغ تو در سینه، نفس‌ها شرر نار در بدر مه روی تو چون بدر درخشید در جنگ اُحُد جان به کف و عاشق ایثار رویید ز لب‌های محمّد گل لبخند در رزم چو کردی به عدو حمله علی‌وار با دست غضب فرق ابوجهل شکستی تا کس نرساند به محمّد دگر آزار هرجا که تو شمشیر گرفتی به کف دست دشمن به هراس آمد و در عرصه ی پیکار در خطبه ی شام از تو و نام تو سخن گفت چارم وصی ختم رسل، حجّت دادار هم شیرخدا خوانْدَت و هم شیر پیمبر هم خواند تو را هم‌قدم جعفر طیّار ای کاش که در عرصه ی صفّین تو بودی تا یار علی بودی و چون مالک و عمار ای کاش پس از ختم رسل بودی و بودی یار علی و فاطمه بین در و دیوار... ✍ .
. سالگرد شهید پهلوان مفقودالاثر تو ابراهیمی و آتش به جانِ خود خریدی تا .... نگیرد شعله‌هایِ دشمنی دامانِ ایران را اِمامت را قیامت را مَرامَت را که می‌بینم تجسّم می‌کنم وَاللّهِه ماهِ پهلوانان را تو که کشتی گرفتی نفسِ‌خود را خاک می‌کردی حریفت برده امّا ضربه کردی باز شیطان را لباسِ رزم می‌پوشی برایِ یاریِ مظلوم دوباره عزم داری تا کنی یاری غریبان را اگر چه ظاهراً جسمِ تو مفقود است پیدایی و برمی‌دارد از این خاکها دلخواه قرآن را هدایت می‌کنی ما را به سویِ بندگی هادی ولایت‌ را که بشناسی تو می‌فهمی شهیدان را اگر چه پهلوانی و زمین خوردی ولی گرگی.... میانِ خانه با پنجه نیازُرده یتیمان را زمین اُفتاد شیری و حرم از گرگ‌ها پر شد به غارت برده بینِ ندبه که مویِ پریشان را؟! .
. به بهانه اول اردیبشهت زادروز پربرکت حضرت استاد، معلم عشق و عرفان و نوکری ؛حاج آقا منصور ارضی(دامت برکاته) با گریه فقط خاطر من مسرور است از برکت اشک است که دل ماجور است در کنج دلم اگر گرفتم روضه زیرا که دلم ز روضه‌ها پر نور است بیچاره‌ترین است کسی که نفسش از اشک و مناجات سحر مهجور است وای از دل آن عبد گرفتاری که از مسجد ارک و رمضانش دور است پرواز دل ماست به آوای حسین خاصه اگر از حنجره منصور است ارضی نه که عرشی است به قول بهجت این قول و صفت بین همه مشهور است ✍ .
. "صلازنید" صلا زنید به ایمان، که باغ را جان داد به سرزمین عطش، ابرِنورباران داد به لحظه‌های شکوفایی گل زیتون به سبز رُستن لبخند کودک دل‌خون به آن دقایق آرامِ خوابِ بی‌کابوس به سرنوشتِ مبین ِمزارع ِمحبوس به یاد سوختگان، یادمان پروانه به شوق کندن آن تک‌ستاره از شانه صلازنید و سپس هرطرف شنیده‌‌شوید به گعده‌های شبانگاهشان سپیده شوید به طبل هیبتشان چوب برملا بزنید به تار سست زمین، مهر انقضا بزنید به نام نامی چشم خمار او بزنید به سبک خیبر و خشم عیار او بزنید چنان زنید که معراج‌رفته برگردد که روزگار پر از آزگار سرگردد به باوری که از این راه راز می‌آید سواررفته‌ی این قوم باز می‌آید طلوع از پس قرن‌ِغروب دیدنی است ندای "این منم آن مرد" او شنیدنی است چقدر خنده‌ی معصومِ صبح می‌چسبد! چقدر وعده محتومِ صبح می‌چسبد! ✍ .
. سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست خیلی گران تمام شده ، مُلک خون بهاست هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست پشت قباله و سندش یک سر جداست زان روز که معامله شد سرزمین ما ری نیست نام آن و شده وادی البکاء ازآن به بعد فاطمه (س) زین خاک رو گرفت این سرزمین به گریه عشاق خو گرفت آنقدر گریه شد که کمی شستشو گرفت از خانه امام حسن (ع) آبرو گرفت اوضاع را امام حسن (ع) رو به راه کرد زهرا (س) دوباره جانب ایران نگاه کرد عبدالعظیم آمد و عبد خداشدیم با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم همسایه عزیز دل مجتبی شدیم درهر طواف زائر کرب و بلا شدیم پیچیده باز در حرم یار عطر سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب یا ذالکرم عزیز حسن (ع) سید الکریم امشب زنام توست سخن سید الکریم پرده زرخ کنار بزن سیدالکریم سر می نهم به پای تو من سیدالکریم گریه میان صحن شما مستی آور است با گریه در حریم حسینی برابراست پرمی کشیم از حرمت محضر حسین(ع) پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع) عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع) شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع) فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید فریاد می زند پسرمن سرت کجاست قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست خنجر که کند شد اثرش این گلو شود مانند گیسوان سرت مو به مو شود این شعر و هدیه میکنم به تمام نوکرای امام حسین که سالها در حرم سیدالکریم ناله زدند و الان مهمان ارباب هستن ✍ .
. السلام علیک يا عم رسول الله یا حمزه سیدالشهداء.. ای نور چشم آل رسول ای همدم علی و بتول ای شاهدِ به وحی و نزول ای تو مُقیّدِ به اصول ای حاملِ لوای خدا یا حمزه، سید الشهداء ای غرقِ در عبادت حق ای راوی روایت حق ای شامل محبت حق از مظهر شهامت حق حق گشته در تو جلوه نما یا حمزه، سید الشهداء پشت و پناه دولت عشق ای بی قرار حضرت عشق ای حافظ سلامت عشق ای حامی ولایت عشق عشقِ نبی و شیر خدا یا حمزه، سید الشهداء ای تو عموی آل نبی ای تو دلاور عربی ای که شریف و بانسبی تو ماه بی فروغ شبی ای شمع بزم اهل ولا یا حمزه، سید الشهداء دریای علم و عشق و عمل ای تو به دفعِ فتنه مثل ای عاشقِ نبی ز ازل ای عاملِ به خیرالعمل خیرالعمل ولای شما یا حمزه، سید الشهداء ای شاملِ نگاه خدا بودی تو در پناه خدا ای حیدر سپاه خدا گشتی فدای راه خدا جان داده ای به خاک بلا یا حمزه، سید الشهداء از کینه های هنده پَست وحشی که در کمین بِنِشَست پهلوی تو ز نیزه شِکست خون راه سینه تو بِبَست مُثلِه شده تنت ز جفا یا حمزه، سید الشهداء غرقِ به خون شده سر تو شد پاره پاره پیکر تو قربانِ جسم پرپر تو گرچه رسیده خواهر تو اما امان ز کرببلا یا حمزه، سید الشهداء دیگر ندیده خواهر تو خنجر به روی حنجر تو سُمّ سُتور و پیکر تو بر روی نیزه شد سر تو..؟ قربانِ کُشته ز قفا یا حمزه، سید الشهداء حمزه نبودی و جگرش.. خون شد ز غربت پسرش زهرا، همان که چشم ترش می ریزد از برای سرش.. ..آن سر که رفته شامِ بلا یا حمزه، سید الشهداء می آید آن امامِ همام با رمز انتقامِ قیام بر محضرش سلامِ مدام باشد همین تمامِ پیام می گیرد انتقام تو را یا حمزه، سید الشهداء ای شیعه ی ولیِ خدا ای غصه دار خیرنِساء حقِ کریم آل عبا جانِ حسین و کرببلا لطفی به"ملتمس"بِنَما یا حمزه، سید الشهداء .
. علیه‌السلام امامزاده‌ی ری مُلک واجب التعظیم سلام قبله‌ی شهرم  سلام عبدالعظیم سلامِ ما به حسینی‌ترین حسینیه سلام بر حرمت اولین حسینیه به کوریِ همه‌ی ابن‌سعدها دیدیم نصیبِ آل حسن شد تمامِ گندمِ ری از آن زمان که رسیدی به کشور زهرا خوشا به مردم ایران  خوشا به مردم ری من از کنار ضریحت به کربلا رفتم که بوی سیب حسین است با تبسم ری هوای مسلمیه داری و به یادم هست... صدای گریه کنان در شبِ تلاطم ری نوشته‌اند که از روزگار غم دیدید روایت است شما هم هزار غم دیدید روایت است به نَقلی که ناله‌ها کردی حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی غریبِ شهر  پُر از غربتِ مدینه شدی روایت است که مسمومِ زهرِ کینه شدی  تو زهر خوردی و آتش به سینه‌ات انداخت به خاکِ رِی نه به خاکِ مدینه‌ات انداخت شبیهِ جدِّ خودت شعله‌ور شدی آقا غریب بودی و خونین‌جگر شدی آقا شبیهِ جدِّ خودت نه  که او شبیه نداشت تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت ضریح داری و  پیرِ کرم ندارد آه هنوز جد غریبت حرم ندارد آه نوشته‌اند مقاتل که سینه چاک شدی تو زنده بودی و زنده به زیر خاک شدی نصیب روضه‌ی تو روضه‌های دیرین شد تو زنده بودی و دیدی که سینه سنگین شد برای یاری تو هیچکس نمی‌آید مکن دوباره تقلا ، نفس نمی‌آید دوباره رو به حسینت سلام کردی وای تو دست و پا نزدی و تمام کردی وای *در برخی از مقاتل آمده حضرت با جور و ظلم ؛ سرانجام زنده به گور و شهید می‌شوند (حسن لطفی ) .
. رفته و زنده است در دلها هرنفس خاطرات او با ماست هر که باشد شهید زندگی اش گفت باید:شهید راه خداست بند بند وصیت او هم بند بند وصیت شهداست چون شهیدان پاک راه خدا یاد او نیز هر نفس باماست کاش هر قدر یاد آنانیم رهروی در مسیرِشان باشیم با عمل بر وصیت شهدا پیروِ صاحب الزمان باشیم خواهرانم حجاب اسلامی بند بند وصیت شهداست چون به فکر حجاب خود باشی در عمل یاد لاله ها برپاست هدف از یاد عاشقان این است نشویم از مسیر آنان دور نکند دور مان ز قصه ی عشق مکر و نیرنگ دشمن مزدور کور خوانده است اهرمن ،چون ما بازی برده را نمی بازیم در همه عرصه ها به لطف خدا با شهیدان مان سرافرازیم وقتِ طوفان مان فرا برسد روز را شام‌ تیره می سازیم دشمن آنگاه خوب می فهمد لشکری خانمان براندازیم هست ممنوع خستگی یاران چونکه نزدیک قله ها هستیم راه مان از ولی نگردد دور ما که پیمان به خون خود بستیم با امام عزیز فرزانه هیچ بیمی به سینه ی ما نیست در دل ما همیشه تابنده عشق سید علی خامنه ایست ما که دلداده ی شهیدانیم در مسیر حضور می مانیم برکت انقلاب ماست ،حجاب حامیِ طرح نور می مانیم شهدا دیده اند سر حیات رسد از خون پاکشان برکات شاد کن روحشان به نغمه ی عشق به نوای معطر صلوات .
. نذر حسنی علیه السلام درسایه ولایت نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می رسید زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود هفتاد و نه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایه امید و ولایت مقیم بود در گلشن همیشه بهار حریم او هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق بهشتی شمیم بود پروانه بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود عبد حقیر اوست "وفایی" اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود ✍ .
. این جمله کافی است برای فضیلتش تسبیح ذکر گفتن زهراست تربتش آن یل که جز  شجاعت حیدر به روزگار چشمی ندیده است نظیر شجاعتش این نَقل رایج است که در هر نبرد بود نُقل در دهان دوست و دشمن شهامتش بی شک بنای دین خدا پا نمی گرفت در دستِ دین نبود چو دست حمایتش ای کاش بود تا نشود گونه‌ای کبود می بود اگر اجازه نمی داد غیرتش از این مزار خاکی و بی سنگ و بی حرم بعد از چهارده صد پیداست غربتش توصیفش از زبان پیمبر شنیدنیست با این سیاهه بی ادبی شد به ساحتش ✍ .
. «بیمنه رزق الوری» تو صبحی ای همه‌ی شوق زیستن از تو تو نوری ای همه‌ دلگرمی وطن از تو چه رزق ها که به ما می‌رسد به یمن شما چه خیرها که رسیده امام من! از تو به یمن هر نفس تو بهار می‌آید نفس بکش که شکوفا شود چمن از تو ببین چقدر کُمیت زبانمان لنگ است بخوان که شعر شود رشته سخن از تو به شوق اینکه بیایی، چه مرگ شیرینی‌ست! زیارت از من و _الوعده_ آمدن از تو خوشا که لحظه آخر بگویم از ته دل: سلام ای همه آرامش کفن از تو .