eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. در مدح مولا باید از قرآن بگویم یعنی علی را چشمه ی ایمان بگویم باید شبیه فاطمه آن اسوه ی عشق هر موقع آمد نام حیدر ،جان بگویم ✍ .
. آسمان ها شد چراغان و ملائک در سرور چشمِ جهل از نور این ماه خدایی گشته کور پنجم‌ماهِ جمادی، نور حق پیدا شده مجلسِ جشنی برای عرشیان برپا شده دختری آورده دنیا ،حضرت خیرالنساء میوه ی قلب علی ،محبوبه ی آل عبا بهر پیغمبر پیامی جبرئیل آوَرده است نام او را حضرت خالق گزینش کرده است زینب است و زینتِ حیدر شدن در شأن او زینب است آئینه ی مادر شدن در شأن او احترام دختر زهرا به دنیا واجب است بعدِ نامش یک سلام الله علیها واجب است خانه ی اهل کسا را او نگارِ بی قرین در مقامش مینویسم اینچنین:صبر آفرین لفظ همدم بعد او دارد شکوهِ دیگری آمده بهرِ بَشر کشتیِ نوحِ دیگری در لغت خواهر به معنای حقیقش زینب است هر که وصل یار میخواهد،طریقش زینب است روز میلادش اگر روز پرستاری شده چون که عشق از دامن بانو فقط جاری شده بر نمی آید ز من مدحش ،خدا مداح اوست راه حق، راهِ نبی و مرتضی در راهِ اوست هرکه گوید کیست که رمز بقای مکتب است؟ فاش میگویم به او اُم المصائب زینب است شاعر: ✍ .
. تشنه... آتش هجرت بسوزاند همه جانم حسین مثل عشاق جدا افتاده گریانم حسین یا که می گریم برایت یا تباکی میکنم از حرم جا مانده ام ، خیلی پریشانم حسین بی قرار دیدنِ آن مضجع نورانی ام تشنه ی یک نافله در زیر ایوانم حسین لا تؤاخذْنی ، که از دوری تو دق میکنم با حرم نه ، جور دیگر تو بسوزانم حسین از قدیمی ها شنیدم ، قبه ات دارالشفاست من مریض عشقم و محتاج درمانم حسین در مفاتیح الجنانش، شیخ ما ذکری نگفت... چاره ی دلتنگی خود را نمی دانم حسین هر شب جمعه زیارت ، حسرت این نوکر است ساکن کرب و بلایی و من ایرانم حسین بهر تسکین دلم از داغِ دوریِ شما روضه ی ویرانه را با آه میخوانم حسین ✍ .
. السلام علیکِ ایتها الرضیة المرضيه او‌ که قبل از خلقتش ، شد آزموده فاطمه ست عالم هستی وجودش از وجودِ فاطمه ست با ولایت از ازل پیمان محکم بسته است خانه ی امنِ ولایت بر عمودِ فاطمه ست در تمام زندگانی ، بعد ذکر ربنّا یا علی جانم علی جانم، سرودِ فاطمه ست هیچ کس با دست خالی رد نشد از درگهش روزی هر سائلی از لطف و جودِ فاطمه ست با ملائک هم سخن باشد عزیز مصطفی آسمان مشتاق یک گفت و شنودِ فاطمه ست بی حرم هرگز نخوانیدش، خدا باشد گواه قلب هر شیعه بنای یادبودِ فاطمه ست دشمن نادان به فکر حذف او باشد ولی غافل از اینکه زمین خوردن، صعودِ فاطمه ست بغض جانسوزش در این شبها شهادت می دهد: قاتل شیر خدا روی کبودِ فاطمه س .
. مادرانه لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند درمیان موج وطوفانهای دریای بلا عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند او محبان علی را میخرد روز جزا خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط گفتن یک ذکرِ یا زهرا کفایت میکند از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ درصف طولانی محشر عیادت میکند مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند ✍ .
. پشت این در ، دست رد هرگز نمی بیند کسی بس که این مولا به نوکرها ، عنایت می کند رنگ زرد گنبد زیبای سلطان کرم چشم ها را تا دم ایوان هدایت می کند پیرمرد خادم، صحن نمی دانم کجا؟ ماجرای دل سپردن را روایت میکند سیل جمعیت کنار پنجره فولاد او از کراماتش به زائرها ، حکایت میکند او خودش گفته سه جا برداد عاشق میرسد یک نگاهش مردن ما را چه راحت می کند می شود آیا که ما را دست خالی رد کند؟ او که بر آهوی بیچاره ، محبت می کند ما که عمری گریه بر جد غریبش کرده ایم شک نکن ما را صف محشر ، شفاعت می کند ✍ .
. قطره ام باید خودم را راهی دریا کنم عاشقی را با تمام جان و دل معنا کنم قطره یعنی من که شغلم نوکری کوی توست جلوه ی دریا تویی ،باید تو را پیدا کنم چند روزی تا محرم مانده جانم را نگیر ای اجل مهلت بده تا گریه بر مولا کنم بهترین اعمال من باشد که پای روضه ها گریه بر آن کشته ی افتاده در صحرا کنم .
. . یا اباعبدالله(ع)...... پدرم  نوکرِ دربارِ حسین بن علیست مادرم گریه کن و زارِ حسین بن علیست جان زهرا من اگر نوکر این خانه شدم لطف بی حدِّ علمدارِ حسین بن علیست گره هایی که گشودند ز کارم همه دم شک‌ندارم که فقط کارِ حسین بن علیست ازغم هر دوجهان نیز امانش بدهند هرکه در سایه ی دیوارِ حسین بن علیست دعوتم کرده  اگر  فاطمه در بزم عزا همه  از زحمت بسیارِ حسین بن علیست همره ِ گریه کنان مادر غمدیده ی او وسط روضه عزادارِ حسین بن علیست غصه ی برگ عبور از صف محشر نخورد به جهان هر که گرفتارِ حسین بن علیست وسط گرمی بازار رسد سودِ کلان به همانی که خریدارِ حسین بن علیست بخدا در دم‌مرگم و در آن لحظه ی سخت آرزویم همه دیدارِ  حسین بن علیست ✍ .
. یا قتیل العبرات... با نگاهت دردهایم را دوا کردی حسین خیر عالم را به این نوکر عطا کردی حسین دست هایم را گرفتی و نجاتم داده ای تا مرا با روضه هایت آشنا کردی حسین مثل بابایی که بخشیده گناه بچه را با منِ آلوده دامن خوب تا کردی حسین روز و شب فکر گناهم ، دم به دم فکر منی بی وفا بودم ولی هر دم وفا کردی حسین من اگر در بین مردم آبرو دارم هنوز مطمئنم تو برای من دعا کردی حسین روسیاهم ، شرمسارم، سر به زیرم پیش تو جای راندن از درت ، من را صدا کردی حسین زنده باشم اربعین اینگونه نجوا میکنم عاشقت را راهی کرب و بلا کردی حسین ✍ .
. در بقیع سینه زنی آزاد باشد ،بهتر است جمع خادم ها که پُر تعداد باشد، بهتر است روضه خوانی بعدِ هق هق کردنش آرام گفت: روضه ها با گریه و فریاد باشد ،بهتر است قبر بی شمع و‌چراغت ای امام اشک ها مثل یک سجادیه آباد باشد، بهتر است صحن خاکی ات اگر چه جنت الاعلای ماست گوشه ی آن پنجره فولاد باشد، بهتر است ای که از فیض دعایت نوکر این خانه ام زندگی بی عشق تو بر باد باشد، بهتر است قول آن شاعر؛ از این درد فراقِ لعنتی دل سپرده، کورِ مادر زاد باشد ،بهتر است هر دری را من زدم ، امّا برای عاشقی دل اگر موقوفه ی سجاد باشد، بهتر است .
. شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست بر تمام زخم های ما دوا می آید و وارث تیغ علی شاه ولا می آید و عهده دار مردم بی دست و پا می آید و چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست‌ عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم می رسد او که دوباره عدل را جاری کند دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند حاج قاسم در رکاب او علمداری کند غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل یا ابالفضل ناله ی اهل حرم‌شد ، العجل العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه ✍ .
. من ماندم و درد غریبی بین سینه من ماندم و بغض یتیمیِ سکینه ای اهل عالم، زینب از غمها شکسته چون بی حسینش میرود سمت مدینه ✍ .