eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو هیچ گلی ندیده خندیدنت به غیر لحظهٔ حسین دیدنت دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... ‌........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آیِنه در آیِنه نورِ مُکَرَم زینب است جلوه در جلوه تجلیاتِ خاتم زینب است خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است زُهره در زُهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است (با مُسَمَط با قصیده با غزل با مثنوی صائِبی از اصفهان و بیدلی از دهلوی جودی و یَغما و نَیِر،شهریار و مولوی می بَرَد اما دلم را مصرعی از مُنزوی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است) نامِ او پُر کرده عالم را حجابش بیشتر خُطبه اش بنیان کَن و فصلُ الخِطابش بیشتر غیرتش مبهوت ساز است،انقلابش بیشتر محملش دارد تماشا و رکابش بیشتر گفت با عباس پُشتیبانِ پرچم زینب است شمع اگر این است دل پروانه باشد بهتر است مِی اگر این است پُر پیمانه باشد بهتر است سر اگر خاکِ درِ میخانه باشد بهتر است عقل در توصیفِ او دیوانه باشد بهتر است در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است عشق وقتی می تپد عاشق، پرستو می‌شود دستِ عاشق زود از حالِ دلش رو می‌شود هر که با خورشید شد آیینه ی او می‌شود دخترِ شاهِ نجف هم شاه بانو می‌شود یک تن اما حامیِ ناموسِ عالم زینب است از همان اول خدا میخواست او را...شُد حسین اصلاً او با اولین پلکِ تماشا شُد حسین فاطمه شُد مرتضی شُد پیش از آنها شُد حسین گرچه نامش بود زینب بعدش اما شُد حسین او حسین است و حسینش هم مُسَلّم زینب است گرچه بر بال و پرِ خود سلسله دارد هنوز او که باشد سایبانی قافله دارد هنوز می‌رود پشتِ برادر فاصله دارد هنوز با سرِ هر زلفِ او صدها گله دارد هنوز آنکه ریزد در فراقت اشک ماتم زینب است ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شب میلاد عمه ی سادات چشم هایم دوباره بارانی ست دلِ آتش گرفته از عشقم، میزبانِ شبی زمستانی ست شبی از جنس عشق و نور و امید، شبی ازجنس شوق و شور و شعف چشم وا کرده روی دست زمین دختر سربلند شاه نجف در بیان ستایشت بانو با غزل هم زبان ما لال است از بهشت خدا به سوی زمین آمدی و حسین خوشحال است آمدی و شد آسمان و زمین، غرقِ نور تو حضرت زینب عاشقانه قنوتِ گریه بگیر! ابرِ رحمت به حرمت زینب پر زدی تا در آسمان ، پُر شد، همه جا از شمیم عطر خدا آمدی بین واژه های نفاق خط کشیدی به زیر سطرِ خدا در ازل عاشقت شده ست حسین که ندیده تو را خریدار است روز میلاد تو تجلیِ عشق و ایثار هر پرستار است چه مدینه چه کربلا چه دمشق دل من هست روضه خوان حرم در رهت جان خویش را دادند فاطمیون..‌.مداافعان حرم حسین جعفری✍ ‌........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. گوئیا نازل دوباره سوره ی کوثر شده عرش اعلی صاحب یک حیدر دیگر شده او به حیدر نه که برکلّ جهان زیور شده وارث خُلق‌ نکوی حضرت مادر شده خنده زیبا بر لبان حیدر کرّار شد دختر ختم رسل امروز دختردار شد او برای اولیا نورالهدای دیگر است برمدینه حضرت خیرالنسای دیگر است احمد وحیدر،حسین ومجتبای دیگر است در دیار شام هم کرب وبلای دیگر است او شده مانند مادر بی معلم عالمه هم شده زین أب و هم آینه بر فاطمه پنجم ماه جمادی، ماه، کامل شد از او عرش با ناز قدوم او گرفته آبرو دارد از بس بی نهایت جذبه و خُلق نکو شرح اوصاف خداوندست گویا مو به مو صولت وسیمای او ارثیه ی مولا علی ست ذکر زیبای لبش وقت تولد یا علی ست ماه و خورشیدند روشن از جبین انورش شد عفاف خلق پابست نخی از معجرش می رود تا عرش هر که بوده مسکین درش او شده باب نجات شیعه روز محشرش روز محشر می دهد بر شیعیان زینب امان یک نگاهش می شود مفتاح درهای جنان با طلوع او شده شام غم حیدر سحر شد به نام حضرت زهرای ثانی مفتخر به چه زیبا می کند دائم حسینش را نظر نیست در کرب وبلا از او حسینی تر دگر اوست مجنون الحسین حضرت پروردگار آمده جان را کند در راه عشق او نثار آمده تا با حسینش پر زند تا نینوا هستی خود را کند در راه مولایش فدا سر دهد (الّا جمیلا) در میان دردها کوفه رابا خطبه های خود کند کرب وبلا آمده تا که شود راه امامش مستدام تا شود در کوفه و در شام نائب بر امام وای ،از آن دم که زائر بر تن بی سر شود در کنار قتلگه هم ناله با مادر شود اشک افشان در کنار لاله ی پرپر شود دل خوش بوسیدن زخم روی حنجر شود می شود او محتضر از غارت انگشتری از هزار و نهصد و پنجاه زخم پیکری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................... . اللهم ارزقنا زیارةالزینب علیهاالسلام سنگ فرش حرمت بوسه گه حور شده تحفه ی هرشب ِ ماه از حرمت نور شده نظری از تو و شهزاده رقیه برسد کلّ اسباب سفر سمت شما جور شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به صورت حسینش خندید بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. میلاد نور ای دل بیا به بزم ولا میهمانی است در بیت وحی  زمزمه  شادمانی است امشب ملائک آمده از عرش  روی فرش گویا شب  ولادت زهرای ثانی است عید ولادت است جهان غرق شور و شوق لطفش بسیط و سفره جودش  جهانی است شیرین و بس ملیح و متین است و با وقار نام بلند مرتبه اش آسمانی است جز مادرش زنی به مقامش نمی رسد بحر جلال و شوکت او لن ترانی است خواهی زمهر خواهری اش بشنوی اگر تندیس استقامت وهم مهربانی است چشمش بجز جلال و جمال خدا ندید در کوی عشق مصحف او جاودانی است از شیر مرد شیرزنی جلوه گر شده از هر طرف لیاقت او  قهرمانی است عشاق مهر او به دو عالم نمی دهند جز عشق  هر چه هست در این دهر فانی است ثابت نمود بر همه در کربلای عشق آماده مجاهدت و جانفشانی است "مدهوش" می شود همه عالم ز نام او الگوی عشق و اسوه هر زندگانی است ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. گلستان امامت را گلی یکدانه پیدا شد یَمِ مواج رحمت را یکی دُردانه پیدا شد به گِرد شمع عشق و معرفت پروانه پیدا شد برای جان عالم جان و هم جانانه پیدا شد که از بیت علی امشب نوای شوق می آید که طبع من ز شادی بر سریر ذوق می آید علی امشب ز خوشحالی تبسم بر لب آورده غم هجران زهرا را به پایان زینب آورده به دنیا فاطمه نوزاد خود را امشب آورده علی گردیده شادان ، فاطمه زِینِ اَب آورده همه خوشحال و خندانند از میلاد نور امشب شده چشم نبی روشن ازین جشن و سرور امشب به دنیا کوثر پیغمبرِ حق کوثر آورده برای مرتضی زهرای اطهر دختر آورده ز دریاب ولایت شیر حق را گوهر آورده حسین بن علی را اُمِّ اَب یک خواهر آورده قدم زد در جهان زینب که الگوی زنان گردد که روشن از وجود او زمین و آسمان گردد به دنیا آمده تا رهبر خیل زنان گردد چراغ روشنی در ظلمت مُلک جهان گردد که استاد وفاداری به هر پیر و جوان گردد که عشق آموز خیل کاروان عاشقان گردد علی را مونس و بر فاطمه جان است این دختر حسین بن علی را جان و جانان است این دختر امیر کاروان عشق و ایمان است این دختر به مُلکِ معرفت سرخیل و سلطان است این دختر سفیر عاشقان و محو جانان است این دختر زبانش بهر دشمن تیغ برّان است این دختر علی را وارث نطق و بیان و علم و دین باشد چو زهرا مادرش حُورایِ در روی زمین باشد کجا وصفش توان کردن که حُورائیست چون زهرا کجا مدحش توان گفتن که زهرائیست چون زهرا به علم و معرفت دردانه ی یکتائیست چون زهرا به گلزار ولایت گلشن آرائیست چون زهرا بُوَد زَینِ اَب این دختر که مادر بر جهان باشد که دین از نطق شیرینش همیشه جاودان باشد مبارک باد یا زهرا که نورِ بحر و بر زادی تو هستی کوثر و کوثر بر ابناءِ بشر زادی تو زهرا هستی و زهرا و مانندی دگر زادی حسین بن علی را یاور و نور بصر زادی خدا از بهر قرآن یاور و یار آفرید امشب برای قهرمان کربلا دلدار و غمخوار آفرید امشب به روی دست زهرا یاور دین خدا را بین فراز عرش حق محبوبه ی عرش خدا را بین به روی دست زهرا مصدر مهر و وفا را بین به گلزار ولایت غنچه ی سرخ ولا را بین که نخل عصمت پیغمبری امشب ثمر داده خدا بر آسمانِ غیرتِ هستی قمر زاده چه شور محشری در خانه ات برپاست یا زهرا که بر بال ملائک پای انسان هاست یا زهرا ز تبریک ملائک خانه پر آواست زهرا مبارک بادشان تا عرصه ی اعلاست یازهرا مبارک باد یا زهرا تو را میلاد فرزندت هزاران آفرین بر جان این محبوب دلبندت علی جان زینبت آمد مبارک باد مولا جان که جان در این تنت آمد مبادک باد مولا جان صفای گلشنت آمد مبارک باد مولا جان صفای دامنت آمد مبارک باد مولا جان برای جسم عشق و معرفت او جان جانان است برای حفظ ارزش های عاشورا نگهبان است ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ترکیب بند سلام الله علیها به نام زینت مولا، به نام سیده زینب شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران خدا زد استقامت را به نام سیده زینب نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب غلامم من ، غلامم‌ من ، غلام همت زینب به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی که دارد یادگاری در  ، جهان چون حضرت زینب چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟ که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری زنی با دست بسته کرد مشت حیله‌ ها را رو زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب آذر ۱۴۰۱ ✍ ایام ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام الله علیها شروع شعر با خطاب به عج الله تعالی فرجه ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ایام سلام_الله_علیها شب تولد زينب بلند شو مادر به جان دخترت امشب بلند شو مادر شب تولد زينب دعاي مرگ مكن بياو خانه مهيا براي مرگ مكن شب تولد زينب بخند مادر جان دو پلك زخمي خود را مبند مادر جان شب تولد زينب نفس بكش مادر بيا ز دست اجل دست پس بكش مادر شب تولد من مثل شمع ميسوزي به جاي طفل به تابوت چشم مي دوزي فداي آنهمه احساس مادرانه تو شب تولد زينب كجاست شانه تو شب تولد من تير مي كشد پهلوت شب تولد من درد مي كند بازوت شب تولد من دست من كفن دادي به جاي هديه به من كهنه پيرهن دادي ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ای دل بیا به بزم ولا میهمانی است در بیت وحی  زمزمه  شادمانی است امشب ملائک آمده از عرش  روی فرش گویا شب  ولادت زهرای ثانی است عید ولادت است جهان غرق شور و شوق لطفش بسیط و سفره جودش  جهانی است شیرین و بس ملیح و متین است و با وقار نام بلند مرتبه اش آسمانی است جز مادرش زنی به مقامش نمی رسد بحر جلال و شوکت او لن ترانی است خواهی زمهر خواهری اش بشنوی اگر تندیس استقامت وهم مهربانی است چشمش بجز جلال و جمال خدا ندید در کوی عشق مصحف او جاودانی است از شیر مرد شیرزنی جلوه گر شده از هر طرف لیاقت او  قهرمانی است عشاق مهر او به دو عالم نمی دهند جز عشق  هر چه هست در این دهر فانی است ثابت نمود بر همه در کربلای عشق آماده مجاهدت و جانفشانی است می شود همه عالم ز نام او الگوی عشق و اسوه هر زندگانی است .
. ولادت حضرت زینب (س) مبارک ------------ مادری آورده دختر مثل ماه آفتابی روی دامان پگاه وقتی از خورشید می گویی سخن می شکوفد آفتابت در دهن فاطمه دارد به بر مهتاب را بنگرید این جلوه های ناب را مادری در بر گرفته ماه را عاشقی پُر کرده این درگاه را عشق در گلخانه اش گل کرده است خانه را لبریز سنبل کرده است عرشیان از عرش مهتاب آورند عطر ناب و لاله و آب آورند عشق روی صفحه ی هستی نوشت خانه ی زهرا بهار است و بهشت گلشن هستی پُر از شمشاد ماست خاک این گلشن بهشت آباد ماست گلشن هستی که گفتم بیت اوست عطر یابی از گل گلشن نکوست شوق دارد خنده های فاطمه مژده بادا این ولادت بر همه لاله دارد در بغل از چشم او می چکد عطر و عسل از چشم او این که دارد بر رُخش نور جلی زینب است و زینت آل علی زینب است و ظاهرش نور تمام باطنش لبریز از مهرِ امام زینب است و مُتّصل بر آفتاب زینب است و دختر باران و آب زینب است و میوه ی قلب رسول زینب است نخل پُر بار بتول زینب است و یک جهان خورشید و ماه زینب است و نور در عمق نگاه زینب است این دختر مهر و عفاف آن که دارد آسمان گردش طواف باشد این آئينه ی باغ جنان آفتاب عشق در بین زنان بین زن ها ، این زن از نور است نور از حریم تیره گی دور است دور « زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بِنْتُ الْجَلال ، اُخْتُ الْوِقار » « زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین » زن مگو لبریز غیرت چون علی زن مگو تندیس عزّت چون علی زن مگو شیر دلاور در نبرد زن مگو راه بلا را رهنورد زن مگو چون فاطمه عزّت مدار زن مگو تفسیر عشق و اقتدار زن مگو این بانوی آزاده را مرد میدان به حق دلداده را این ز جان بگذشته در کوی خطر چادر حُجب و حیا دارد به سر باید از ایثار او گویم سخن گر بگویم زن ، بود الگوی زن الله الله آیت کبراست او جلوه های روشن تقواست او او که خود یک فاطمه ، یک حیدر است بانوی اسلام بعد مادر است ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. السلام علیک یا سیدتی یا زینب -------- دختر زهرا و حیدر زینب است پاره ی قلب پیمبر زینب است در دیانت ، در حجاب و در عفاف تالی زهرای اطهر زینب است در افق آئينه دار آسمان در سپهر دیده اختر زینب است می نویسد عشق روی برگ گل در جهان یاس معطر زینب است گردش لَیلُ النَهار از چشم اوست ماه و خورشید مکرر زینب است می درخشد بی نهایت در زمین آسمان را نور گستر زینب است کوثر آل نبی زهراست لیک جلوه ی زیبای کوثر زینب است بر علی زینت فزای زندگی بر نبی زهرای دیگر زینب است زن مگو ، زیرا که در میدان رزم چون علی شیر دلاور زینب است مثل زهرا ایستاده همچو کوه مثل زهرا نور پرور زینب است آن که همچون مادر خود فاطمه می خروشد بر ستمگر زینب است خطبه ی غَرای او باشد گواه دین حق را یار و یاور زینب است این که می تابد به دلها همچو ماه وامدار نور داور زینب است کربلا زیباترین معراج اوست عشق را یعنی که شهپر زینب است ایستاده آن که در پیش ستم بی هراس از تیغ و خنجر زینب است آن که مانند حسین اش در نبرد داشته از عشق سنگر زینب است آن که روز سرخ عاشورا ز غم باغ خود را دیده پرپر زینب است آن که دیده در میان قتلگاه لاله را در خون شناور زینب است آن که دیده در میان اشک و خون بر زمین نخل تناور زینب است آن که دیده با هزار اندوه و آه غرق خون جسم برادر زینب است دل بدان خوش دار «یاسر» بعد از این دستگیرت روز محشر زینب است ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. بهار در قدمت ،چون که گل فشانی کرد خزان به پای تو خود را فکند وفانی کرد شکفت تاگُل روی، توجبرئیل امین به باغ غرق گُل وحی، نغمه خوانی کرد به پاس مقدمت ای گُل،فرشته ی رحمت نثارراه توگُل های آسمانی کرد تورا به گلشن عصمت، چو ارمغان دادند دراین بهشت علی، ازتو باغبانی کرد تومیهمان عزیز حریم وحی شدی که ازتو دست خداوند، میزبانی کرد مدینه غرق سرور ونشاط وشادی شد که شاد شد،دل زهرا و شادمانی کرد بلور اشک تودل بُرد از همه، امّا حسین با نگهش ،از تودل ستانی کرد گُل از مرام تو آئین زندگی آموخت «که پاک آمدو پاکیزه زندگانی کرد» صبوری توبه مکتب، فروغ بینش داد نصیب گلشن دین، نورجاودانی کرد به سرفرازی تو،سرو سرفرازی نیست اگرچه قدّ تورا ،بار غم، کمانی کرد خدابه همره نام حسین وعاشورا شکوه وجلوه ی نام تورا ،جهانی کرد میان شعله ی آتش، به غیرتو زینب چه کس زگلشن توحید، پاسبانی کرد پس ازقیام حسینی ،چوخطبه می خواندی جهان برای تواحساس قهرمانی کرد کمربه محوستم بسته بودی ودشمن به پیش عزم تو،اظهار ناتوانی کرد دوباره طبع« وفایی»،به پای مدحت تو نظـربه گلشن غـرق گُل ،معانی کرد .
. هر دختری که دختر زهرا نمیشود هر بانویی که زینب کبری نمیشود دار و ندار حضرت حیدر ، مجلّله جز تو که کسی زینت بابا نمیشود وصف و مدیحت همه ی خاندانتان در فهم و عقل ما به خدا جا نمیشود پرونده ی زمین و زمان زیر دست توست بی اذن تو که نامه ای امضاء نمیشود صبر و ادب به پای تو قد خم نموده اند این واژه ها بدون تو معنا نمیشود دریا اگر مرکب و گلها قلم شوند یک شمه ای از فضائلت انشاء نمیشود عیسی به نام نامیِ تو میدهد شفاء بیخود مقام او که مسیحا نمیشود شأن و مقام حضرت مریم ز مِهر توست بی مِهر تو که بانوی دنیا نمیشود صدیقه و زکیه و تندیس عفتی تو گوهر مقدسه ی بحر عصمتی ای بانویی که اسوه شدی بر ادیب ها مدح و فضائل تو بُوَد از عجیب ها با هر خطابه ی تو علی زنده میشود مبهوت ذوالفقار کلامت خطیب ها وقتی که با حسین خودت حرف میزنی پیچیده میشود همه جا عطر سیب ها ای یادگار فاطمه اولیاء مخدره زهرا نسب شدی که شوی از نجیب ها وقتی که نام توست به دارو چه حاجت است اصلاً نیاز نیست وجود طبیب ها با نام تو تمامی حاجات ما رواست ای بهترین تجلی أمن یُجیب ها طعم خوشی و طعم بلا را چشیده ای ای مَحرَم تمام فراز و نشیب ها در ظهر واقعه چقَدَر غصه خورده ای ای خواهر خمیده ی شیب الخضیب ها بانو تو را برای حسین آفریده اند گریه کنِ عزای حسین آفریده اند ای یادگار فاطمه ، غم پرور حسین هم خواهر حسینی و هم مادر حسین هم پای او شدی و رهایش نکرده ای حتی میان موج بلا یاور حسین با رسالت علوی روی دوش توست با این حساب بوده ای پیغمبر حسین چشم امید او به نماز شبت بُوَد روح دعا و کعبه ی نیلوفر حسین دیدی که نیزه ها همگی حلقه بسته اند دور ضریح بی کفن پیکر حسین حتی به روی نِی چقَدَر خوب واضح است آثار بوسه های تو بر حنجر حسین در شام و کوفه بودی علمدار قافله جانم فدای تو و همه ی لشکر حسین اسلام با حضور تو ریشه دوانده است عالم از این شهامت تو مات مانده است زینب اگر نبود که زمزم نداشتیم از ابر دیده که بارش نم نم نداشتیم زینب اگر نبود دگر کعبه ای نبود باور کنید روح دعا هم نداشتیم زینب اگر نبود میان کتاب حق جایی برای سوره ی مریم نداشتیم زینب اگر نبود جهان کفر محض بود نامی زِ دین حضرت خاتم نداشتیم زینب اگر نبود دگر حیدری نبود شیر نبرد خط مقدم نداشتیم زینب اگر نبود علی فاطمه نداشت آیینه ی نبّی مکرم نداشتیم زینب اگر نبود کرم زاده ای نبود مثل حسن کریم دو عالم نداشتیم زینب اگر نبود به دنباله ی حسین جایی برای واژه ی جانم نداشتیم زینب اگر نبود تلاطم نداشتیم قطعاً برای شور و نوا دم نداشتیم این حرف آخر است که امشب قلم نوشت زینب اگر نبود محرم نداشتیم شاعر : . ..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ایام با چادرش قیامت عظما رقم زده بانویِ برتری که جهان را بهم زده در علقمه علم به زمین زَد برادرش در شام و کوفه اوست که حالا علم زده با«یاحسین»گفتن خود عشق می کند او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده غم های او چو کوه بلند است و اُستوار با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده زینب عفیفه ایست که در راه عفتش معجر نداده، بوسه به دست قلم زده از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او.. در کربلای خونِ خدایش قدم زده! ای«ملتمس»قیام خدا زنده شد از او، او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده.. .
. ولادت, مدح و منقبت ✍ وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن ................................... شبی كه مطلع مهر از، طلوع زینب بود فروغ روز نشسته، به دامن شب بود هزار رود نواگر ز كوثر و تسنیم روان به خانهٔ زهرا، به بوی زینب بود هزار چشمۀ خورشید، از كرانۀ شب دمیده از دل مهتاب و چشم كوكب بود شكوفه‌بار لب مرتضی به باغ دعا ستاره‌ریز دم مصطفی، به یا رب بود شراب نور ز خمخانۀ سحر، جوشید كه جام سرخ شقایق، ز می لبالب بود اگرچه «زینِ اَب» او را نهاد نام، رسول خدای داند، كاو زینت «اُم و اَب» بود... .
. سلام اللّه علیها سبزترین‌هایِ سرودم تویی سرخ‌ترین‌هایِ شعارِ منی رمزِ طلاییِ رسیدن به عشق همدم و همرازِ نگارِ منی آمدی و خنده به لبها شکفت دل غزلِ شادیِ دنیا شِنفت گریه‌یِ بی‌تابیِ چشمِ تو گفت نیست قراری و قرارِ منی دست به دستِ همه قنداق شد از تبِ تو فاطمه هم داغ شد شد عسلین کامِ تو وقتی غزل در بغلت زد که تو یارِ منی قندِ دلت را نگهش آب کرد بازویِ حق بهرِ تنت تاب کرد آبِ وضو اشک و به تکبیرِ عشق گفت حسین دار و ندارِ منی از غمِ ارباب به تاب و تبی‌ مونسِ او هر سحر و هر شبی خنده‌ات از روزِ اَزل دلبری‌ست وقفِ حسین ابنِ علی زینبی آمده‌ای یک‌تنه غوغا کنی دست نَه پَر سویِ حسین وا کنی آمده‌ای عاشقیِ ناب در جادّه‌یِ عشق هویدا کنی عشقِ تو از جنسِ دل و بندگی‌ست چشمه‌یِ عرفانیِ آزادگی‌ست زندگی از دیدِ تو آن زندگی‌ست که سر وُ جان در رَهش اهدا کنی جنّتِ تو خامسِ آلِ عباست عصمتَت ارثیه‌یِ خیرالنّساست حُرمتِ افلاکیِ اهلِ کسا بر اثرِ صبر تو پیدا کنی دخترِ شیری و دلِ شیر را کوفه و شام و غل و زنجیر را خُرد و جوان مرد و زن و پیر با قصّه‌یِ ایثار تو شیدا کنی ای جبروتی زِ وفا در هُبوط وِی ملکوتِ غم و صبر و سکوت یافت فقط شاه مقامت که گفت یادِ منم باش به وقتِ قنوت شب به تمنّایِ نمازِ شبَت روز در اندیشه‌یِ ذکرِ لبَت هر شب ‌و هر روز خدا ثبت کرد زمزمه و ناله‌یِ یارب ربَت اَلقرض امروز از آن روزهاست که همه جا صحبت و حرف از خداست آیِنه‌یِ مادرِ گلها تویی زانویِ احساس پُلِ مَرکبَت صاحبِ نطق و مثلِ حیدری تو بدلِ بی بدلِ مادری وصل به شهد و عسلِ کوثری ای خَلفِ فاطمه در مرتبت حسرتِ ایّوبِ نبی صبرِ تو چشمه‌یِ جوشانِ ولی ابرِ تو آیه‌ای از روضه‌یِ کرب‌وبلاست هر نفس و هر دم و تاب و تبت آیِنه‌یِ ماهِ کبودِ حرم نایِ نی و آتش و دود و وَرم فاطمیه آمد و آهسته گفت زیرِ لب آرام بگو مادرم مولِدِ اشک است نگه تر کنید چشمِ پر از بار سبک‌تر کنید مثلِ غریب از گلِ اَمَّن‌یُجیب مَرهمی آماده‌یِ بستر کنید بسترِ اُمّیدِ علیکَ‌السّلام دار و ندارِ دلِ خونِ امام پهن شده فکرِ درِ سوخته خاطره‌یِ میخ وَ مادر کنید سرخ شده میخ به رنگِ غروب تلخ شده قصّه وُ سنگی قلوب چادرِ خاکی به رویِ یاسِ خَم ناله برایِ غمِ حیدر کنید صورتِ این طفل به دیوار وای چشمِ جوان مادرمان تار وای فکرِ رَهِ وا شدنِ قفلِ این لعلِ غم و بغضِ برادر کنید فاطمیه آمده بانو مدد روزیِ اشک از نگهت می‌رسد بر نظرم در شبِ میلادِ اشک قطره‌ای از کوهِ غمت می‌رسد ✍ .
. ایام ...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشه ی آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسه ی تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایه ی تو سایه‌ات عمه ی ساداتی و زینِ اَبی عقیله ی هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هرچه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریه ی تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشته ی عشقی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینه ی نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینه ی همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... .
. تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها ************ السلام ای دخترِ والا مقامِ فاطمه زینب ای آیینه دارِ صبح و شامِ فاطمه جلوه کرده در وجودِ تو تمامِ فاطمه آمدی دنیا و دنیا شد به کامِ فاطمه گرچه ای بانو تو سر تا پا شبیهِ مادری در زمین و آسمان زینت برای حیدری جمعِ زهرا و علی ، بالاتر از باور تویی وارثِ حجب و حیا و عصمتِ مادر تویی کوهِ صبری که بُوَد از کوه محکم تر تویی زینتِ حق حیدر است و زینتِ حیدر تویی نامِ زیبای تو را خالق معین کرده است با تو یا زینب ، ولایت را مزیّن کرده است کیستی بانو؟ تویی جمعِ صفاتِ پنج تن در شجاعت چون حسین و در کرامت چون حسن دیده ی تاریخ مثل تو ندیده شیر زن کفر می لرزد به خود هر گاه می گویی سخن هر زمان مثلِ علی تفسیر قرآن می کنی با کلامت نامسلمان را مسلمان می کنی دفترِ عمرِ تو غرقِ عشق باشد خط به خط هر زمان حرفِ فداکاری است می آیی وسط بارها و بارها در وصفِ تو گفتم غلط چون که اوصافِ تو را معصوم می فهمد فقط انبیا و اولیا را برده صبرت زیرِ دین ما کجا و مدح تو! مدحِ تو باشد با حسین ثبت گشته مدحِ تو در متنِ دیوانِ حسین آمدی دنیا که باشی روح و ریحانِ حسین روز اول تا رسیدی روی دامانِ حسین رازِ لبخندِ تو را فهمید چشمانِ حسین بینِ آغوشِ حسینت چشم هایت باز شد از همان دم عاشقی بینِ شما آغاز شد با نگاهت قول دادی تا که باشی یاورش عهد بستی با حسینت تا شوی پیغمبرش نذر کردی تا شوی پروانه ای دورِ سرش هم که بعد از فاطمه باید تو باشی مادرش کربلایی شد دلم با اشک می گیرم وضو یادم آمد از وداع و بوسه ی زیر گلو یادم آمد جای مادر بوسه بر حنجر زدی یا که در گودال بر او مادرانه سر زدی ناله ها با دیدن آن لاله ی پرپر زدی رو به یثرب حرف هایی را به‌ پیغمبر زدی یا رسول الله، یا جَدّا ، حسینت را ببین زینتِ دوش تو افتاده رها روی زمین ********************** .
. به دل توسل و بر لب ترانه ها دارم به سینه باغِ بهار از جوانه ها دارم نه قصه های بدیعِ تخیلی، در ذهن نه شعر و شور و غزل از فسانه ها دارم به واژه گفتم اگر مدحِ بیکران داری بیار که سخن از بیکرانه ها دارم چگونه شرح بگویم، "اَشَدُّ حُبَّاً" را نَمی ز ترجمه اَش، از نشانه ها دارم سخن ز عاشق و معشوقِ وادیِ ازل است یقینِ مطلقم و نِی گمانه ها دارم بر آن شدم که بگویم، خدائیِ رب را تَرَنُّمی کنم، عشقِ حسین و زینب را به صحنِ صبحِ اَلَست، عاشقی مهیا شد خدای عَزَّوَجَل، طالبِ تمنا شد هر آنچه بود ز خلقت، به صحنِ عشق آمد هر آنکه آمد، از آن عاشقی مبرّا شد به انبیاء که نوبت رسید، یک جرعه... ز شهدِ جامِ بلا، هر یکی پذیرا شد ز اولیاء گذشت و رسید ختمِ رسل هزار جرعه، مِیِ عشق را تقاضا شد محمد و علی و فاطمه، حسن وَ حسین نگاهشان بسوی شاهکار زهرا شد حسین، گرچه به "قالوا بلا" سرآمد بود عقیله ی حرمش، ذوبِ عشق سرمد بود بنازم آن دلِ خون را، که شد شریک حسین فدای آن دلِ دریا، که شد شریک حسین منادیِ ازل، آوای ختمِ مَستی داد به آن سلاله ی طاها، که شد شریک حسین هر آنچه از غم و درد و بلا به او دادند بجان خرید همانجا، که شد شریک حسین نماند عاشق و مستی میانِ میخانه به غیرِ زینب کبرا، که شد شریک حسین چقدر چشمِ خدا بینَش، آنهمه غم را قلیل دیده و زیبا، که شد شریک حسین هر آنچه ریخت ز جامِ حسین، او نوشید هر آنچه ماند قیام حسین، او کوشید دَمی که رفت ز کف، راهِ چاره در گودال دو دست، زیرِ تنِ پاره پاره در گودال شروع کرد از آنجا جهادِ تبیین را نکرد با بدنش، استخاره در گودال میانِ عربده های اَراذل و اوباش بسوی قبرِ نبی کرد اشاره در گودال که بی عبا و عمامه، حسینِ تو افتاد ز صدرِ زین به زمین، چون ستاره در گودال کشیده شد، ز سرِ اهلبیتِ تو چادر و ماند اهلِ حرم، در نظاره در گودال سری به نیزه، تنی زیرِ نعلِ دَه مرکب رگِ بریده ی حلق است و بوسه زینب از این به بعد شروع شد حکایت زینب که خونِ حق زده امضا، ولایت زینب هر آنچه بود هدایت، به یکطرف اما حقیقتی است به نورِ هدایت زینب پس از حسین، همه دینِ حق زمین می‌خورد اگر نبود، حضورِ درایت زینب قیامِ سیدِ سجاد هم محوّل بود به ریشه های قیامِ ولایت زینب زمینه سازِ قیامِ امامِ منتقم است به اضطرار و دعا و عنایت زینب به خیمه آتش و بر نیزه رفت قرآنت ببین چه میکند این قوم، با اسیرانت ز کعبِ نِی گله ای نیست، چشمها تیز است ز چشمِ حرمله هیهات، بی حیا هیز است خدا گواه، که پیشِ دروغِ اِبنِ زیاد دروغِ شمرِ ستمگر، قلیل و ناچیز است ز جای ضربه ی این تازیانه ها غم نیست ز ناسزای سنان، خون ز دیده لبریز است سرِ بریده ی سقا که غیرتُ الله است ز شرمِ معجرِ پاره، به نیزه آویز است به پیشِ چشمِ سه ساله، میانِ تشتِ طلا ز خیزران لب و دندانِ ماه، خونریز است بگو که منتقم آید، رقیه دق کرده ز کار عقده گشاید، رقیه دق کرده ✍ ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آمدی معجزه‌ی عالم بالا باشی همه ی روشنی خانه‌ی مولا باشی فاطمه غصه‌ی بی مادری اش را می‌خورد آمدی دلخوشی حضرت زهرا باشی پدر و مادر اگر حیدر و زهرا بشوند حق همین است که تو زینب کبری باشی اشک‌ها سجده‌کنان روی تو را بوسیدند قسمت این است که همسایه‌ی دریا باشی ای دل‌آرامِ حسین، شوق نگاهت کافیست که تو محبوب ترین خواهر دنیا باشی گلِ لبخند حسن، علت لبخند حسین خواهر خوب حسن، خواهر دلبند حسین ای طبیب همه‌ی اهل کساء، ای مرهم تو علیِ دگری، فاطمه‌ی دیگر هم تو خودِ فاطمه! نه ، پنج تنی، پس یعنی هم حسین و حسنی، حیدر و پیغمبر هم چشمه‌ی نور تو سیراب کند زمزم را تشنه‌ی چشمه‌ی نور تو شده کوثر هم نه فقط رحمت و خیرِ تو به دنیا برسد که قیامت شود از بخشش تو محشر هم تو از اول دل خود را به حسین‌َت دادی پا به پایش بروی تا نفس آخر هم ای عفیفی که ندیده ست کسی رویت را باد هم لمس نکرده پر گیسویت را ذکر یاصبر برابر شده با یا زینب مدد زینبیون وقت بلایا زینب مرتضی زینت حق بود ولی حیرانم تو که هستی شده ای زینت مولا؟ زینب در تواریخ به دنبال تو گشتم، دیدم شده نزدیکترین فرد به زهرا زینب دل ما ریزه خور پنج تن آل عباست دل ما ریزه خور پنج تن اما زینب ای که همتای حسن بودی و همپای حسین مطمئنم که تویی ام ابیها زینب همه دیدند که تو نائبة الزهرایی پس تو هم فاطمه‌ای، انسیه الحورایی پای تا سر تو پر از عشق برادر بودی چند جایی عوض فاطمه مادر بودی شرح تفسیر تو از سوره ی مریم یعنی سالها مثل علی صاحب منبر بودی بانوی صبر و حیا، بانوی عفت زینب چه بگویم که شما از همه بهتر بودی معنی نازکی از کرببلا میگویم بعد عباس تو فرمانده ی لشکر بودی خطبه خواندی که حسینیه شود سینه‌ی کفر لب گشودی و شنیدند تو حیدر بودی بی گمان آمده‌ای مادر فردا باشی بی گمان آمده‌ای حیدر فردا باشی . . ماه بانوی علی ماه به دنیا آورد همدم و همدل و همراه به دنیا آورد "زِیْنِ اَب"ْ بود ولی کرببلا فهمیدند فاطمه زینت "الله" به دنیا آورد ۱۴۰۲ .
. سلام الله علیها اشکیم و می چکیم به پای شما فقط تقدیم می شویم برای شما فقط قلب تمام ما شده جای شما فقط اصل است تا همیشه رضای شما فقط خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم ای سرو سربلند گلستان اهل بیت ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر نام تو هست از همگان چاره سازتر شاعر شدم برای تو و خانواده ات ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات نقش است در حیات امامت نشانه ات نامت برای فاطمه قند مکرر است چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات وقف حسین گشته تمام جوانی ات تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات آغاز شد تنفس دنیات با حسین ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین ای قلب بی قرار،قرار دل حسین نقش دل تو نقش و نگار دل حسین آیینه ی همیشه کنار دل حسین لبخند تو شکوه بهار دل حسین ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین زینب شدی که زینت مولای ما شوی فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی آیینه ای به عفت دنیای ما شوی ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم در سایه سار محشر کبرای زینبیم از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن سرمست جان فدایی کرببلا شدن ✍ ‌
. قدومت نور باران کرده بانو وسعت شب را به تحسین تو وا کردند اهل آسمان لب را شدی آئینه ای از جلوه های حیدر و کوثر خدا رو کرد در شان مقامت نام زینب را حسین آرام جانت بود و لبخندت در آغوشش ادا کرده است در روز ولادت حق مطلب را به دنیا آمدی بانو که بر دوش تو بگذارند به حکم صبر و نطق باشکوهت حفظ مکتب را کنار لولو و مرجان،تو را کم داشت این دنیا خدا در خانه ی شمس و قمر آورد کوکب را .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af