eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
255 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. غمی که اشک مرا در عزای هجران ریخت درون سینه ی من "آه" را دوچندان ریخت شبی ز شرح فراقت به ابرها گفتم سحر نیامده دیدم چقدر باران ریخت عزیزکرده‌ی عالم هنوز در چاه‌ است چه اشک‌ها که از این داغ،پیرِ کنعان ریخت هنوز لیلی‌صحرانشین عزادار است... چقدر چشم تو خون‌گریه در بیابان ریخت بساط کاسبی روزگار..،جذبم کرد همین که سکّه‌ی "شُبهه" به دخل دکّان ریخت حرام باد حلالی که از تو دورم کرد "شکم‌پرست شدن"..،نقشه ای که شیطان ریخت به پیش چشم تو صدبار دست من رو شد تمام آبروی نوکرت به‌قرآن ریخت گناه کردم اگر..،جان "مادرت" بُگذَر به حقِّ یاس کبودی که بین گلدان ریخت تمام ثروت سائِل دو قطره اشکش بود... هزار شکر که پشت درِ کریمان ریخت سری به روضه ی ما هم بزن..،تو را به حسن ع همان کریم که در کامِ کَلب هم نان ریخت قسم به قاسم او گرچه غرق غم هستیم حسن اراده کند،اربعین حرم هستیم شاعر: ....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. سلام من به سر تو به آن سری که نداری زدیم بوسه چهل روز بر پری که نداری میان کوچه و بازار گریه ها کردم چقدر ناله زدم من به پیکری که نداری دوباره مثل گذشته برادر من باش صدا بزن بگو زینب ، ز حنجری که نداری رباب در پی اصغر سکینه در پی اکبر به روی قبر تو افتاده مادری که نداری خدا به داد دل من رسد پس از عباس خودت بیا کمکم کن ، دلاوری که نداری نشان مادر اصغر بده کجا دفن است بزار گریه کند او به اصغری که نداری به گوشه ای ز خرابه امانتت جا ماند مپرس جان رقیه ز دختری که نداری .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مدینه خالی و حرم شلوغ است تازه کند داغ مرا اربعین علت گریه های ما اربعین وعده ما کرب و بلا اربعین نفحه صور است نه یک اجتماع قیامت خون خدا اربعین سر به بدن می رسد از راه دور صل علی ، صل علی اربعین زینب و ارباب به هم می رسند محشر کبراست به پا اربعین بوی حرم می رسد از روضه ها اقامه می شود عزا اربعین اگر نرفته ای وَ یا رفته ای رقیه را بزن صدا اربعین فرصت کم مانده برای دموع اوج عزا اوج بکا اربعین درد ، نرفتن به حرم شد ولی گریه به ما داده دوا اربعین صاحب روضه همه جا حاضری خودت بیا خودت بیا اربعین زمزم ما اشک برای حسین مشعر ما سعی و صفا اربعین سینه اگر سوخته ی زینب است سینه بزن به هر کجا اربعین مادر اصغر پی او آمده گریه بکن بر این دو تا اربعین مثل عقیله سر خاک حسین روضه بخوان ز بوریا اربعین ناله ی "ای زینب من" می رسد از سر از بدن جدا اربعین گرچه دلم پیش حسین است و بس فتاده یاد مجتبی اربعین مدینه خلوت است و بصره شلوغ تازه کند داغ مرا اربعین یابن شبیب است گریز همه رزق گرفتم از رضا اربعین ......___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ای سمت خود کشانده خواص و عوام را دریاب این سپاه پیاده نظام را... هر کس سلام داد تو را در سفر، گرفت در موکب نخست، جواب سلام را از دست خادمان تو نوشید هر که چای یکجا چشید لذت شُرب مدام را... گفتم که «السلامُ عَلی مَن بَکَتهُ…» برد اشک علی‌الدوام ، قوام کلام را «ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش» ما قابلیم نوکری این امام را پای پیاده آمدم و روی من سیاه! پای برهنه نیستم این چند گام را با دست خالی آمدم و روی من سیاه! چیزی نبود قابل عرض این مقام را 🔸شاعر: ________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را ببخش بر من مسکین شکسته‌بالی را نشد که پای پیاده به درگهت برسم و تحفه آورم این دست‌های خالی را منی که چله‌نشین غم توام مولا نشدکه همدل و همره شوم موالی را نشد عراق غمت را بگریم از دل و جان بدل به آه کنم این شکسته‌حالی را دوباره چشمه جان‌بخش اربعین جوشید نشد که درک کنم حال آن زلالی را بگو بگو "به کدامین دعات خواهم یافت"؟ بگو کجا برم این حسرت سوالی را؟ ببار حضرت باران به شوره‌زار دلم ببر ز سینه من داغ خشک‌سالی را چکید قطره اشکی و از غم تو سرود قبول کن ز من این شعر ارتجالی‌ را 📚کوچه منتهی به حرم 📚با کاروان نیزه .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. خیزُ از جای و بین برادر جان خواهرت بر مزارت آمده است قد کمان نیمه جان به همراه رأس تو از اسارت آمده است خاطرم هست در همین گودال غرق در نیزه بود کل تنت دیدم از روی تل برادر جان لحظه ی تلخ دست و پا زدنت خاطرم هست لحظه‌ای را که شمرِ دون پنجه زد به گیسویت پای او روی سینه ات بودو خنجرش را فشرد بر گلویت این چهل روز هر کجا رفتم روی نیزه سر تو را دیدم دیده ام ابر نو بهار شد و بی صدا جرعه جرعه باریدم بعد عباس و بعد تو دیدم عصر روز دهم جسارت را خورده ام تازیانه و سیلی دیده ام خیمه ها و غارت را آه از آن کوچه ی یهودی ها از اهالی شهر شام بلا هدف سنگها شدیم از بام بین شادی و پایکوبی ها روبروی رباب حرمله بود یک نگاهی به حال زارش کرد با اشاره به نیزه ی اصغر (ع) با ولع آب زهرِ مارش کرد 😭 شمر می‌گفت آفرین ای ضجر حق مطلب عجب ادا کردی لگدت را به جا زدی احسنت اشک در دانه در آوردی 😭😭 از رقیه نپرس حسین جانم در خرابه ز بس که هق هق کرد نیمه شب بس که ناله زد طفلی عاقبت روی رأس تو دق کرد .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حسینی ای شهیدان شمع روشن، عود در مجمر کنید عمـه سـادات از شام آمده، باور کنید بـا گلاب اشک خود آیید بهر پیشباز شستشو از چهره او گرد و خاکستر کنید کـوثر زهـرا(ع) ز صحـرای اسـارت آمده جای گل با هم نثارش سوره کوثر کنید تا گل سرخِ «مبارک باد» بر لیلا(س) برید خلعت نو بر تن پاک علی‌اکبر(ع) کنید سینه‌ای پر شیر از خون دل آورده رباب گریه بر لبخندِ خونین علی‌اصغر(ع) کنید لالـه‌های پـرپـر ام‌البنین(س)، زهرا(س) رسید در پیِ عبـاس(ع)، استقبال از مادر کنید ام‌کلثوم(س) از سفـر آورده رو در علقمه لحظه‌ای دلجویی از آن مهربان خواهر کنید همره زینب(س) به سوی قتلگاه آرید رو گریه بر آن خواهر و آن پیکرِ بی‌سر کنید تا سکینه(س) چشم نگشاید به سوی قتلگاه خویش را سدّ ره آن نازنین دختر کنید طایـران خستـه اینجـا نیست دیگر کعب نی ناله و فریاد بر خاک شهیدان سر کنید این شما، این کربلا، این علقمه، این قتلگاه سرزمین نینـوا را صحنـه محشر کنید با وضوی اشک رو آرید سوی قتلگاه سجده بر زخمِ تنِ آن غرقه خون پیکر کنید ای ملایک تا قیامت رود رود و بحر بحر اشـک «میثم» را نثـار آل پیغمبر کنید (استادحاج غلامرضاسازگار) .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مدینه، مکه، نجف، کاظمین، کرب‌و‌بلایی عزیز مصر ولایت! ولی عصر! کجایی؟ صفا و مروه و حجر و حطیم و کعبه و زمزم تمام، دیده به ره دوختند تا تو بیایی گهی به سامره گاهی کنار مسجد کوفه گهی برای زیارت کنار قبر رضایی بیا که پرچم خون خداست چشم‌به‌راهت بیا که منتقم خون سیدالشهدایی خدا کند به حرم با دو چشم خویش ببینم که بین حجر و حجر رخ به حاجیان بنمایی رسد ندای انا المهدی‌ات ز کعبه به عالم از این ندا همه را جان دهی و دل بربایی سپاه بدر و سپاه تو هم عدد بود آری تو در مقام و جلال و شرف، رسول خدایی ز چشم خود گله دارم نه از تو ای گل نرگس که با منی همه جا و نبینمت به کجایی پیمبر است به شهر مدینه چشم‌به‌راهت که اشک ریزی و بر انتقام فاطمه آیی دعای شیعه همین ذکر «میثم» است که گوید عزیز فاطمه! مولا! بیا تو صاحب مایی ((استادحاج غلامرضاسازگار)) ......___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. یا اخا دستی برون از خاک کن اشک چشم زینبت را پاک کن ای به زینب در یم خون همسخن از گلوی چاک چاک خویشتن ای تکلّم کرده پنهانی سرت زیر چوب خیزران با خواهرت این تو و این دیدۀ دریائی ات بر مزار تشنگان سقائی ام گر چه دیدم محنت ایام را فتح کردم کوفه را و شام را خصم، پای گریۀ ما خنده کرد صوت قرآن تو ما را زنده کرد خطبۀ من کار صد شمشیر کرد سورۀ کهف تو را تفسیر کرد تا سرت بر نوک نی قاری نشد خون زپیشانی من جاری نشد آنچه گفتی زینبت با خون نوشت بر همه آزادگان قانون نوشت من نوشتم این شعار خون ماست رخ به خون آراستن، قانون ماست من نوشتم، عشق یعنی سوختن مثل آتش بی صدا افروختن آن قدر دور تو گشتم یا حسین تا به خون خود نوشتم، یا حسین قامت خم ، شرح ماتم نامه ام پیکر مجروح من غمنامه ام هیچ دانی داغ تو با من چه کرد هیچ پرسی با دلم دشمن چه کرد؟ آن قدر دشمن به ماغ دشنام داد سِیرمان در کوچه های شام داد آن به فرقت بر سر نی سنگ زد دیگری پیش ربابت چنگ زد جای گل می ریخت در آن سرزمین سنگ بر ما از یسار و از یمین آن که جسمت را به خون آغشته بود کاش اول زینبت را کشته بود کاش تیری کزکمان خصم جست جای تو بر قلب زینب می نشست کاش من جای تو ای خورشید نور می نهادم چهره بر خاک تنور کاش آن کو چوب می زد بر لبت شرم می کرد از نگاه زینبت کاش می مردم نمی رفتم وطن تا زشش یوسف برم یک پیرهن کاش می شد بوسه ای از قعر خاک می زدم بر آن گلوی چاک چاک کاش این جا چشم نامحرم نبود می گشودم بر تو رخسار کبود آن که داغت می کند آبش منم شاهدم این اشک دامن دامنم گر چه از من دور آنی، غم نگشت قامتم خم گشت پایم، خم نگشت من که برگرد امامم سوختم پشت در از مادرم آموختم ما دو همرزمیم و دو همسنگریم هم تو هم من هر دو از یک مادریم شد مشخص تا قیامت راه ما دامن زهراست دانشگاه ما ((استادحاج غلامرضاسازگار)) .......___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. امید دل! دل سوزان برایت آوردم خبر زتلخی هجران برایت آوردم بر آر سر زلحد ای گل خزان شده ام که یک بهار، گلستان برایت آوردم به داغ های دلم ای شهید، کن نظری که لاله های فراوان برایت آوردم مزن دم از عطش ای تشنه لب که آب روان زاشک دیدۀ گریان برایت آوردم به جای مُشک که بر خاک تربتت ریزم به چهره، گرد بیابان برایت آوردم عنایتی کن و سوغاتی مرا بپذیر زشام، موی پریشان برایت آوردم سخن رخاطرۀ بزم شام و طشت طلا خبر از آن لب و دندان برایت آوردم به اشک خجلت و چشمان بسته ام بنگر خبر زگوشۀ ویران برایت آوردم به زیر پیرهن خویش از کبودی تن هزار قصّۀ پنهان برایت آوردم سخن زخاطرۀ بزم شام و طشت طلا خبر از آن لب و دندان لب و دندان برایت آوردم بیار دست و سرشک سکینه را کن پاک و راز گوشۀ زندان برایت آوردم شکست سرو قدم زیر کوه غصۀ ولی لوای فتح نمایان برایت آوردم اگر چه نامه سیاهی به نزد ما (میثم) نوید رحمت و غفران برایت آوردم ((استادحاج غلامرضاسازگار)) ........___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ای حامیان مکتب هل من معین سلام. جاماندگان قافله اربعین سلام. قومی پیاده بر حرم یار می‌روند. حسرت‌کشان قبر امام مبین سلام.   زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان. گویند زائران همه، بانوی دین سلام.   زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود. او را دهد فرشته ز عرش برین سلام.   زینب اگر نبود کنون کربلا نبود. از او به ما رسیده شکوه آفرین سلام. آداب اربعین و زیارت نوشته شد. زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام.   اسلام را سلام جهت‌دار زنده کرد. لبیک بود معنی آن بهترین سلام.   زینب مرام باش که تا مکتبی شوی. لبیک یاحسین بگو زینبی شوی.   ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو. سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو. استاد کلامی زنجانی✍ .........___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹یا حسین🔹 صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین کاری نکرده‌ایم برای تو یاحسین.. چشمان ماست در عطش نینوا، فرات در جان ماست شور و نوای تو یاحسین امسال اربعین تو به دیدار ما بیا میقات ماست بزم عزای تو یاحسین از راه دور، محضر تو شکوه می‌کنیم از درد هجر کرببلای تو یا حسین تا نایب الزّیاره، امام زمان ماست سهل است هجر صحن و سرای تو یاحسین شکر خدا که سجده به خاک تو می‌بریم در هر نماز رو به خدای تو یاحسین صد لعن و صد سلام زیارت شهود ماست تسبیح ماست اشک عزای تو یاحسین.. تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست در قلب ماست شوق لقای تو یاحسین از کوچه‌ها به کرببلا کوچ می‌کنیم همراه دسته‌های عزای تو یاحسین این روضه‌ها مسیر رسیدن به کربلاست قربان ذکر راهگشای تو یاحسین میثاق ماست با شهدای تو یاحسین آن وارثان صدق و وفای تو یاحسین ای کربلا مقام شهیدان راه حق ای کربلا حریم خدای تو یاحسین ای اربعین روایت فتح قریب تو قربان منطق شهدای تو یاحسین ای اربعین رسانۀ خط قیام تو ای اربعین پیام عزای تو یاحسین ای اربعین قیامت «هل من معین» تو ای اربعین صدای رسای تو یاحسین باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد باید که داد دل به ندای تو یاحسین ما ملت امام حسین و شهادتیم اسلام ناب ماست ولای تو یاحسین یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید یک اُمّتیم تحت لوای تو یاحسین حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است عمری که سر شود به هوای تو یاحسین بایست در مقابل ظالم بایستد هرکس که سر گذاشت به پای تو یاحسین تا انتقام خون تو آرام نیستیم عمری گریستیم برای تو یاحسین تا خیمه‌گاه سبز فرج می‌توان رسید از خیمۀ سیاه عزای تو یاحسین.. تو وارث رسولی و ما وارث توایم میراث ماست مرثیه‌های تو یاحسین از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد!؟ کو پیرهن!؟ کجاست ردای تو یاحسین!؟.. تیر سه‌شعبه بود و دل داغدار تو تیری که خون گریست برای تو یاحسین پنجاه سال سینۀ تو تیر می‌کشید تیر سقیفه بود بلای تو یاحسین.. با خون محاسنت دم آخر خضاب شد این‌گونه بود رنگ حنای تو یاحسین ای روی لاله‌گون تو هردم شکفته‌تر مشهود بود شوق لقای تو یاحسین فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد لرزید پیکر شهدای تو یاحسین دیدی حرامیان به حریم تو تاختند طاقت نمانده بود برای تو یاحسین تابی نبود تا بتوانی بایستی نیزه شکسته بود عصای تو یاحسین.. از فرط تیر، جای جراحات محو شد اثبات شد، مقام فنای تو یاحسین ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه ای «ارجعی» جواب دعای تو یاحسین ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود جوهر ولی نداشت صدای تو یاحسین.. فریاد از آن دمی که صدایت نمی‌رسید دردا به نی دمید نوای تو یاحسین تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی طی شد چگونه سعی و صفای تو یاحسین!؟ آن خیمه‌های سوخته، غمخانۀ تو شد آن شب چه گرم بود عزای تو یاحسین زینب به هر نماز شبش بر تو می‌گریست با یاد التماس دعای تو یاحسین ای وای دخترت که به دستان بسته دید در دست باد، زلف رهای تو یاحسین پیچیده بود از سر گلدسته‌های نی عطر اذان کرببلای تو یاحسین.. 📝 .........___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. چشمِ ما عمریست ای آقا بر این در مانده است مثل رؤیا فکرِ دیدار تو در سر مانده است نیست جز یاریِ تو ، منظورِ ما از دیدنت آرزوی یاری اَت بر قلب نوکر مانده است با تحیُّر گاه گاهی چهره‌ها را بنگرم چشم ها خیره به هر روی منور مانده است در پیِ رخسار تو، سرها پریشان خاطرند از جدائیهای تو، دلها مکدّر مانده است کاش روزی شیعۀ دلخواه تان باشیم ما رتبۀ ایمانمان از درکِ تو درمانده است کسبِ ما در نزد تو چون پینه دوزی هم نشد وعدۀ دیدار ما تا کِی مقدر مانده است این چه سودائی است با خود کرده ام در عاشقی از تو گویم لیک، فکرم جای دیگر مانده است عده ای رفتند تا مقتل ز هیئت‌های تو چشم مامبهوت بر محراب و منبر مانده است هان! شهیدان، راهِ صد ساله به یکشب رفته اند دل هنور از راهِ خوبان صد برابر مانده است کربلا راهِ مرا نزدیک کرده با شما از میانبُر آمدم، یک دَم به لشگر مانده است وعدۀ ما شد ستونِ آخرِ راهِ نجف اربعین تا کربلا یک دیدۀ تر مانده است محمود ژولیده .............. نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود «نگذاریم دگر واقعه تکرار شود» مَردِ میدان عمل، پای ولی می‌ماند در رکابِ سپهِ سید علی می‌ماند پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم «نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم با شما دوست و با دشمن تان در حربیم آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا محمود ژولیده ................. حسینی عج چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد روح الله قناعتیان ..........__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ز جا برخیز مادر! شور محشر را بپرس از من نه، عاشورای از محشر سیه تر را بپرس از من زصحرای بلا با داغ هجده لاله می آیم به خون غلطیدن گل های پرپر را بپرس از من به این پیراهن صد پارۀ خونین نگاهی کن شمار زخم های جسم بی سر را بپرس از من اگر لیلا نبوده کربلا من بوده ام مادر به خون آغشتن رخسار اکبر را بپرس از من رباب از شدّت غم گریه بگرفته گلویش را لب خشک و تلظّی های اصغر را بپرس از من همان ناگفته بهتر، قصّۀ پیشانی و محمل سر نی صوت قرآن برادر را بپرس از من پس از مرگ شهیدان در میان آن همه دشمن وداع آخر بابا و دختر را بپرس از من اگر لاله های بوستان خود نمی پرسی غم گل های عبدالله جعفر را بپرس از من تن پاک حسینت زخم روی زخم ید امّا به حلق تشنۀ او آب خنجر را بپرس از من اگر چه کُشت بانگ العطش پیوسته زینب را خجالت های عبّاس دلاور را بپرس از من زسوز خویش (میثم) تا که عالم را بسوزانی مصیبت نامۀ آل پیمبر را بپرس از من .__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم: نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من .__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ورودِ کاروان داغدیده‌یِ کربلا به مدینه بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند هوا هوایِ غم و غصّه‌هایِ لیلا بود نوایِ داغِ جـوانی که اِرباً اِرباٰ بود آهای شهرِ مـدینه نَه آب بود نَه شیر جوابِ کودکِ بی‌تابِ این حرم شد تیر نَه قاسمی‌سْت در این کاروان نَه عبدُاللّه رسیـده قافـله‌یِ داغـدارِ ثاراللّه بگو به حضرتِ امُّ البنـین پسرها پـَر دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! بـِبار و ناله بزن ناله‌هایِ واویلا بگـو شبیهِ حـرم العجل گلِ زهرا ✍ ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
﷽❣ 🍁 عمر سفر آمد به سر مدینه داغ دلم شد تازه تر مدینه فریاد زن اعلام کن خبر ده برگشته زینب از سفر مدینه از کربلا و شام و کوفه سوغات آورده ام خون جگر مدینه هم داده ام از دست شش برادر هم دیده ام داغ پسر مدینه از کاروان بی حسین و عباس ام البنین را کن خبر مدینه گردیده جسم یوسف پیمبر از قلب زینب پاره تر مدینه پیراهن او را بگیر از من بر مادرم زهرا ببر مدینه بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه جان مرا لب تشنه سر بریدند هجده عزیزم را به خون کشیدند  هم پیکرش را پاره پاره کردند هم سینه اش را از سنان دریدند گه دور خیمه گه به دور مقتل با کعب نی دنبال ما دویدند با کام خشک از هیجده عزیزم بین دو نهر آب سر بریدند از کربلا تا شام لحظه لحظه رأس حسینم را به نیزه دیدند اعضای او گردیده سوره سوره آیات قرآن از لبش شنیدند حالا که آمد این سفر به پایان اکنون که از ره کاروان رسیدند بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه دادم ز کف گل های پرپرم را عبدالله و عباس و اکبرم را راهم مده راهم مده که با خود نآورده ام گل های پرپرم را دیدم به روی شانة ذبیحم با کام عطشان ذبح اصغرم را تا سر بریدند از تن حسینم دیدم لب گودال مادرم را وقتی سکینه تازیانه می خورد کردم صدا جد مطهرم را دردا که با پیشانی شکسته دیدم به نی رأس برادرم را تا بر حسین خود کنم تأسی بر چوبة محمل زدم سرم را یک روزه یک باغ گلم خزان شد از دست دادم یار و یاورم را بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه عریانِ تن در خون شناورش بود پیراهنش گیسوی دخترش بود آبی که زخمش را به قتلگه شست در آن یم خون اشک مادرش بود وقتی که جسمش را به بر گرفتم لب های من بر زخم حنجرش بود یک سوی او نعش علی اکبر یک سوی او دست برادرش بود من زائر جسمش کنار گودال زهرا به کوفه زائر سرش بود پیشانی اش را جای سنگ دشمن نقش سم اسبان به پیکرش بود با من بنال از داغ آن شهیدی کز نوک نی چشمش به خواهرش بود از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر بر زخم دیگر زخم دیگرش بود بر یوسف زهرا ز سوز سینه قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه (استاد سازگار) ‌...__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم: نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من محمود ژولیده .‌...__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال من همینقدر که نامت به زبانم جاریست به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال عاشقم کردی و این عشق بها داده به من به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال نیست لطف تو که محدود به این چند صباح محض توصیف‌ گداپروری ات نیست مجال بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر... اگر ای وای محقق شود این فرض محال- -باز فریاد زنان پای علَم میگویم: «بأبي أنت و أمي» نرسد بر تو ملال مرضیه عاطفی✍ .‌...__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. روزی چهل رکعت برایت گریه کردم هر رکعتی را در هوایت گریه کردم در هر گذر هر کوی و برزن در بیابان با ناله های بچه هایت گریه کردم هر جا رقیه بی محابا خورد سیلی جای تو خالی من به جایت گریه کردم از بعد سقای حرم بیرق گرفتم پیوسته در زیر لوایت گریه کردم با خطبه تا کاخ ستم نابود کردم در شام و کوفه در رثایت گریه کردم اصلا سلاحم گریه کردن بود لیکن با انقلابم با نوایت گریه کردم وقتی ز حلقومت کلام حق شنیدم با آن نوای جان فضایت گریه کردم ............. علیه‌السلام چهل شب است که پای غم تو سوخته‌ایم به اشک خویش و نگاه تو چشم دوخته‌ایم چهل شب است نفس‌هایمان همه آه است پر از سکوت، پر از گریه‌های ناگاه است چهل شب است که مات غروب صحراییم چهل شب است که محو طلوع سرهاییم چهل شب است ز دیدار آب می‌سوزیم به یاد هق‌هق طفل رباب می‌سوزیم چهل شب است خدایا و نیست باورمان سری به نیزه بلند است در برابرمان سرت ستاره دنباله‌دار صحراهاست همیشه در شب تاریخ شعله‌ات برپاست زمین مزار شهیدان توست سرتاسر زمانه شام غریبان توست تا محشر مرا دلی‌ست که چله‌نشین ماتم توست پیاده‌ای به ره اربعین ماتم توست امید هست مرانی ز خویش ما را هم رِعایتی کنی إبن‌السبیل‌ها را هم قبول کن تو دلم را که زائر آمده است ببین کنار قدم‌های جابر آمده است تو گویی از قفس سینه خارج است دلم میان گرد و غبار طویرج است دلم نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون دویده است به شوق فرج ستون به ستون ولایت است و شهادت شروع و مقصد ما مسیر زندگی ما: نجف به کرب‌وبلا ز جای‌جای جهان گِرد دوست جمع شدیم به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم 📝 .‌...__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. امید ِ نا امیدم ای مدینه دل خسته رسیدم ای مدینه سرا پایم نشان از غصه دارد به دل داغ شهیدم ای مدینه مرا سختست دیدار تو امروز حسینم را ندیدم ای مدینه مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مدینه مادرم را خبر کن سرو تو قدش خمیده گل نیلوفرت خورده کشیده دویده روی صحرای مغیلان به دنبال سرش خولی دویده همه بردند چون گوشواره ها را ز گوش لاله هایت خون چکیده مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مادرم را خبر کن از سفر بر گشته زینب خبر کن بی برادر گشته زینب به ضرب تازیانه تا چهل بار کبودی پای تا سر گشته زینب به راس روی نیزه تا چهل بار به هر منزل برابر گشته زینب مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مدینه مادرم را خبر دِه از من آشفته احوال مرا داغ حسینش برده از حال پرستویی که تو دادی نوازش نمانده در تن زخمش پر و بال تمام عمر زینب یک نفس بود که آن هم شعله شد در بین گودال مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مدینه مادرم را اگر خواهد خبر از این حزینه که حالا آمدم سوی مدینه خدا شاهد بود بودم سپر من برای اُم کلثوم و سکینه ولی نگذاشتم آن دم ببینند نشسته شمر ملعون روی سینه مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مدینه مادرم را خبر کن پیکرش را دوره کردند به روی نی سرش را دوره کردند نبودی ای مدینه تا ببینی که تنها خواهرش را دوره کردند برای کَندن یک گوشواره سه ساله دخترش را دوره کردند مگیر از من سراغ دلبرم را خبر کن ای مدینه مادرم را محسن غلامحسینی✍ __________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. با موضوع شهادت حضرت رضا علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی ماه صفر گذشته و بیرون نیامدی مانده هنوز روی لب شیعه بی امان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان بگذشته این دو ماه عزا با نبودنت بگذشت و مانده در دل ما شوق دیدنت در پای منبر تو نشد سینه زن شویم با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم قسمت نشد که گریه کنم پا به پای تو باشم میان روضه ی صبح و مسای تو روز عزای حضرت سلطان طوس شد برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای قربان شال مشکی و اشک عزای تو در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو این روزها تو زائر سلطان مشهدی دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی داری برای غربت او گریه می کنی بر آن عبا و محنت او گریه می کنی در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است در بین قصر و حجره قد او خمیده است خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد از دست زهر و دوری فرزند خود جواد جوری به خاک حجره سرش را نهاده است گویا به صورت از روی مرکب فتاده است افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب .__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. – جواد پرچمی   از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده  روزم به شام قربت و غم تیره تر شده   آزرده گشت خاطرت از کرده های من  آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده   تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده   از شام هجر یار بسی توشه می برد  آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده   بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده   رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی  حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده   بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده   یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است  یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده   باید که بعد از این به غم مادرت گریست  فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده   از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده   آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند .__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. اونقده دلم میخواد امام حسن بیام و میون صحنت بشینم بگیرم روضه تو ایوون طلات حرم و من پره زائر ببینم دوست دارم بیام برا کبوترا واسه نذرم آقا گندم ببرم واسه ی تبرک از سقا خونه یه کمی آب واسه مردم ببرم کنار پنجره فولاد شما حاجتو با اشک جاری بگیرم دست رو سینه رو به گنبدت آقا چند تا عکس یادگاری بگیرم اونقده دلم میخواد تو حرمت ببینم خیل عظیم زائرات تو طواف حرمت یکی بگه واسه ی ظهور مهدی صلوات اونقده دلم میخواد تو حرمت زائراتون همه محترم بشن غذای حضرتی سهمشون بشه مهمون تو شاه با کرم بشن اونقده دلم میخواد یه روز بیاد که بگن بهم میای کارگری هر هنرمندی بیاد تو حرمت خلق کنه اونجا براتو اثری کی میگه اینا خیاله واسه ما دل شیعه ها با این چیزا خوشه صحن و ایوون طلا توی خیال با ظهور مهدی واقعی میشه شاعر:علی اکبر غلامپور ...__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن(ع) را، دعا گرفت! بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر یا حسن(ع)، سفر کربلا گرفت! با دیدن مزار غریبت دلم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم... باید تمام صحن حسن(ع) را طلا گرفت شاعر: محسن زعفرانیه  .....__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .