eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
234 عکس
140 ویدیو
33 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماه ارغوانی تا که با دیوار، چوبِ در تبانی می‌کند قامت رعنای یارم را کمانی می‌کند هرچه می‌پرسم از این مردم نمی‌داند کسی آنچه میخی آهنی با استخوانی می‌کند     دست بادِ سرد، سنگین هم نباشد باز هم صورت یاسی جوان را ارغوانی می‌کند تازگی در خانه رو می‌گیرد از من فاطمه مهربان من چرا نامهربانی می‌کند پس چرا دستی به پهلو می‌زند محبوب من؟ هی چرا در پا شدن یاد جوانی می‌کند؟ از تماشای پرستویم پریشان می‌شوم تا به چشمانم نگاهی آسمانی می‌کند باز کن یک بار دیگر چشم‌هایت را ببین دارد اینجا زینبت شیرین‌زبانی می‌کند ✍ 📚از کتاب مولای گندم‌گون ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. نادیدنی‌ها آتش در این کاشانه اصلاً دیدنی نیست خاکستر این خانه اصلاً دیدنی نیست در پیش چشمان ترِ یک شمع خاموش افتادن پروانه اصلاً دیدنی نیست وا می‌شد این در رو به اقیانوس و امروز پشت در این خانه اصلاً دیدنی نیست دستان ساقی بسته و ساغر شکسته خون بر درِ میخانه اصلاً دیدنی نیست بر صورت معصوم یک زن جای یک دست یک دست نامردانه اصلاً دیدنی نیست باور کنید افتادن یک مرغ زخمی بین چهل دیوانه اصلاً دیدنی نیست من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم... نه رفتن جانانه اصلاً دیدنی نیست ✍ 📚از کتاب "مولای گندم‌گون" ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. اسم اعظم خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را و آفرید به نام شما زمین و زمان را نوشته بود خدا پیش از آفرینش دنیا به مهر حضرت صدّیقه آب‌های روان را به قلب پاک شما ریخت چشمه‌های یقین را ز کنه ذات شما دور ساخت حدس و گمان را... همیشه‌های خداوند بوده‌اید از آن رو که آفرید به پاس شما تمام جهان را... اشارتی‌است به دست همیشه سبز شماها بهارتان که ندیده‌است رنگ‌و‌بوی خزان را... به اسم اعظم زهرا گشوده‌اند رسولان اگر به معجزه‌ای قفل دردهای نهان را... در این همیشه که غربت نشسته بر سر عالم سپرده‌ایم به دستانتان دل نگران را... 🏴 ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ابرهای جهان زخمی‌است داغِ فاطمه بر سینۀ‌ علی زخمی كه هیچ‌گاه مداوا نمی‌شود تنها نه هستی علی از دست رفته است هستی بدون فاطمه معنا نمی‌شود طاقت بیار خالیِ این خانه را علی! گفتی که گریه سر ندهی... ها نمی‌شود «حُزنی فَسَرمَدٌ، و لیالی مُسَهّدٌ» این گفته‌های توست که حاشا نمی‌شود می‌خواستی که دخترت از حال مادرش چیزی نپرسد از تو، دریغا! نمی‌شود «لا خیرَ بعد فاطمه» هم بی‌حساب نیست یعنی كسی برای تو زهرا نمی‌شود تقویم عمر یاس تو هجده بهار داشت این راز مبهمی‌است كه افشا نمی‌شود این گنج تا قیام قیامت نهفته است این قبر، گوهری‌است كه پیدا نمی‌شود باور كنید حكم گذرنامۀ بهشت الا به دست فاطمه امضا نمی‌شود دوزخ كنار می‌كشد از نام پاک او آتش حریف دختر طاها نمی‌شود برگَرد یاس پرپر گلخانۀ‌ رسول! در سینۀ علی غم تو جا نمی‌شود آن شب سپیده سر زد و روشن نشد چرا؟ از گوشۀ بقیع علی پا نمی‌شود 🏴 ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هدایت شده از ذاکر استودیو
حیدر حیرونه عالم گریونه-حاج محمود کریمی_.mp3
9.14M
حیدر حیرونه عالم گریونه-حاج محمود کریمی شراره سینه ها از آه سرد نفس تو سینه ام درگیر درد خدا زیر بغل هامو گرفته ببین داغ تو با حیدر چه کرد حیدر حیرونه ، عالم گریونه تنها شدم زهرا ، جونم قربونت بساط گریه هامون جوره جوره از امشب خونه بی تو سوت وکور خودت جای علی پیش یتیما چه جوری این همه خونُ بشوره چشمام میسوزه دستام میلرزه پیش تو تا بود پاهام میلرزه حیدر حیرونه ، عالم گریونه تنها شدم زهرا ، جونم قربونت بباره بارون که بی زهرا ببارم عصام میشه از امشب ذوالفقارم برا مُهره نماز زینبمون یه مشت از خاک قبرت رو میارم چشمامون خونِ روضه میخونه رو شونه ی سلمان میام تا خونه حیدر حیرونه ، عالم گریونه تنها شدم زهرا ، جونم قربونت حسینت چشم بی تاب آورده سر خاک تو سیلاب آورده به امیدی که پاشی آب بیاری یه ظرف خالیه آب آورده بدجوره بی حاله تا صبح میناله خاک مزار تو یا که گوداله تو رفتی حاله قلب من خرابه خوشی بعد ازتو واسه من سرابه حسین دیگه رمق تو پاش نداره دلم واسه حسین تو کبابه رفتی از پیشم دارم آب میشم چادر نمازه تو ، زده آتیشم روزا گریون شبا هم بی قراره ببین زینب دیگه آروم نداره حسین آروم نمیشه بعد غسلت نمیدونی چه حال و روزی داره یک روز تو گودال وقتی رفت از حال جسمش رو میبینی داره میشه پامال https://eitaa.com/joinchat/2112356606C120ab986a4
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فاطمیه آمد و درهای جنت باز شد بال و پر دادند ما را، موعد پرواز شد دوره ی درس ولایت باوری آغاز شد آری آری نام زهرا نام انسان ساز شد شیعیان فاطمه دل بی قرار و سینه چاک ذکرشان مولا امیرالمومنین روحی فداک نام زهرا استقامت را روایت می کند چادرش مرد یهودی را هدایت می کند حجت الله الحجج شرح فضیلت می کند بر امامان، حضرت زهرا امامت می کند فاطمه یعنی تمام انبیا و اولیاء فاطمه یعنی علی، یعنی نبی، یعنی خدا فاطمیه بر همه درس بصیرت می دهد درس نیت، درس همت، درس غیرت می دهد فاطمه مقبولیت بر هر حکومت می دهد هر که بر پای علی افتاد، عزت می دهد با ولایت هر که باشد جاودانه می شود با نشانِ عشق حیدر بی نشانه می شود عالم از روز ازل محو مقام فاطمه است التزام این نظام، از التزام فاطمه است ذکر تسبیح امام ما، امام فاطمه است انقلاب ما به زیر دین نام "فاطمه" است جاودانه ماندن ما از سر گمنامی است فاطمیه بانی "جمهوری_اسلامی " است هیچکس با روضه های فاطمه بیگانه نیست ظلمهایی که شده بر او جوانمردانه نیست کاش می گفتند که این حق یک ریحانه نیست روضه های مادرم زهراست؛ نه، افسانه نیست فاطمیه نقشه ی شوم زنی خودکامه است فاطمیه شرح تلخ یک شهادتنامه است هیزم آوردند؛ درب خانه را آتش زدند غنچه ی نشکفته ای را بی هوا آتش زدند مادر و فرزند را زیر کساء آتش زدند من از این آتش گرفتم که، چرا آتش زدند او گرفته دست بر پهلو، کمی آرامتر بار شیشه دارد این بانو، کمی آرامتر دست قنفذ رفت بالا؛ بازوی بانو شکست میخِ سوزانی رسید و ... وای من پهلو شکست با لگد در باز شد ... سر خورد ... از ابرو شکست فاتح خیبر خمید و دست بر زانو شکست با علی می گفت چیزی نیست ناراحت نباش جان خود را می دهم، اما تو در غربت نباش . ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. . دختری چون تو عزادار پدر نیست که نیست مادری چون تو عزادار پسر نیست که نیست چون شما و پدر و شوهر و فرزندانت لایق آیه جنات و نهر نیست که نیست هیچکس مثل کسی که به شما سیلی زد لایق آتش سوزان سقر نیست که نیست گردن آویز تو دیدی که چه غوغایی کرد هم عیارش به خدا دُرّ و گهر نیست که نیست تا ابد نام برازنده ی تو هست که هست ولی از غاصب حق تو اثر نیست که نیست ناله ای با غم و سوز بُنَیَّ قتلوک مانده در گوش نیاکان بشر نیست که نیست جز علی همسر و همتای تو یا دخت رسول احدی در همه ی جن و بشر نیست که نیست نور تسبیح تو یا فاطمه، زهرایت کرد پیش نورت اثر از شمس و قمر نیست که نیست روی گردان شدی از هرکس و هر ملعونی کمتر است از حد حیوان و بشر نیست که نیست خانه با رفتنت  از غم شده بی نور و چراغ در شب تار علی فجر و سحر نیست که نیست در فراق  تو برای حسنین و زینب چاره جز ناله و جز دیده ی تر نیست که نیست قبر مخفی تو مخفی شد و گفتند به ما چاره جز حضرت معصومه دگر نیست که نیست شیعه دلگیر شود ، مقصد او شهر قم است سفری بهتر از این سیر و سفر نیست که نیست نیست پرونده ام از سیئه خالی اما با شما در دل من بیم خطر نیست که نیست شاعر ✍ ....................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه‌شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر به‌جای شمع که سوزد به قبر پنهانت علی کنار مزار تو آب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امت ثواب شد مادر به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیده‌ی زینب گلاب شد مادر به یاد ناله‌ی مظلومی‌ات دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر علی به‌یاد جوانیت پیر گشت چو دید خمیده سرو قدت در شباب شد مادر عنایتی صف یوم الحساب «میثم» را که خسته از گنه بی‌حساب شد مادر ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دوباره شَب شُد و چَشمانِ ماه بیدار است دوباره شَب شُد و دل، تَنگِ دیدنِ یار است سَرِ مَزارِ تو می آیم و زِ طِفلانَم نَهان نِمودنِ این راز، سَخت و دُشوار است زِ جای خیز، که حیدر رِسیده زَهرا جان زِ جای خیز، که اَکنون زَمانِ دیدار است زِ زیرِ خاک، بِتاب اِی هَمیشه مَهتابم بِبین که دیده ی مَن، بی حُضورِ تو تار است حَسَن هنوز اَز آن روزِ تَلخ بَدخواب اَست به این قَبیل مُصیبات، عَلی گِرِفتار است هَنوز بوی تو از خِشت های خانه رِسَد هنوز رنگِ هَمان فاجِعه به دیوار است برای مَرگِ علی گِریه ی تو کافی بود وَلی هَنوز مَدینه به فکرِ آزار است تو را زَدند و به مَن نیز تَسلیَت گُفتند! بِبین چِگونه عَلی را، فَلَک هَوادار است به روی دوش گُذارم، غَمِ تو را زَهرا میانِ شَهر، که این داغ را خَریدار است؟ تو زیرِ خاکی و حِیدَر غَریب تر اَز پیش کِنارِ قَبرِ تو چَشمَش، چو اَبرِ پُر بار است دوباره شَب شُده زَهرا، بِخواب آسوده سه ماه می شَوَد این چَشمِ خَسته بیدار است ✍ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان روح از پیکر ما رفته بیا روضه بخوان باغمان پرپر و گل ها همگی پژمردند گل نیلوفر ما رفته بیا روضه بخوان همه آیات ، عزادار غم قرآنند سوره ی کوثر ما رفته بیا روضه بخوان از همین خانه که جبریل به وحی آمد و رفت جان پیغمبر ما رفته بیا روضه بخوان مهر و لطفی که خدا داشت در او بود عیان مهربان از بر ما رفته بیا روضه بخوان ماه شب های حرم رفته و در لیله ی تار نور چشم تر ما رفته بیا روضه بخوان نه توان مانده که نالیم و نه گریه نه سخن روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان تا ابد داغ به دل از غم زهرا داریم تا قیامت بخدا ماتم زهرا داریم ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
الا ستاره ی طاها ظهور کن آقا نظر دوباره سلیمان به مور کن آقا غم فراق تو از دل ببرده حالت صبر دل مرا همه سنگ صبور کن آقا اگر چه مرده ام از هجرت ای مسیحایم مرا تو زنده به عطر حضور کن آقا میان روضه اگر بینمت عجب زیباست مرا ز غربت هجران تو دور کن آقا مبین تو جرم و خطا و دل سیاهم را به لطف و مرحمت خود مرور کن آقا اگر چه غرق گناهم به خاطر مادر شبی ز مجلس ما هم عبور کن آقا اگر که جمله نداریم ارزشی اما بیا به خاطر زهرا ظهور کن آقا ✍ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. عشق تو را به سینه و در سر نداشته هر کس که گفته خانه ی تو در نداشته هر کس که گفته آتش سوزانِ پشتِ در کاری به کارت ای گل پرپر نداشته تاریخ را نخوانده ببین دختر رسول در بین شعله مانده و یاور نداشته ما دیده ایم آنچه که عمری شنیده ایم در فتنه های بی در و پیکر نداشته جز هیچ و‌پوچ پچ پچ چشمان هوچیان این کوچه هیچ عابر دیگر نداشته آه از غمی که این همه تکرار می شود در پیچ کوچه های ابوذر نداشته شعر تو را اگر قلمی سر نداده است شکی نمانده است که جوهر نداشته! ✍ ............... . این روایت پشت آدم رو میلرزونه امام صادق(ع)هنگام ذکر واقعه کوچه و هجوم به خانه حضرت زهرا(س) چندان می گریستندکه محاسن مبارکشان از اشک دیدگانشان تر می گشت وسپس می فرمودند: روشن مباد آن چشم که هنگام ذکر این واقعه نگرید‌ بحار الأنوار،ج۵۳،ص۲۳ .......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌علیها ✍ از ظلم مردمان دیاری که داشتم از دست رفت دار و نداری که داشتم نُه سال با تو بودم و یک عمر با نبی یادش به خیر ایل و تباری که داشتم نُه سال با تو آب در این دل تکان نخورد رفتی و رفت با تو قراری که داشتم جای علی شکست قد تو حلال کن افتاد روی دوش تو باری که داشتم پامال گرگ‌های خزانی شهر شد در پشت درب خانه بهاری که داشتم دیدم تو را زدند ولی آن میان مرا شرمندۀ تو کرد حصاری که داشتم من فکر می‌کنم که همان بازوی کبود از من گرفت فاطمه! یاری که داشتم امروز تازه در پی تشیع آمدند آتش زدند بر دل زاری که داشتم یک روز پا به کرب و بلا باز می‌کند از هیزم مدینه شراری که داشتم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام الله علیها شهر لبریز از طراوت شد تا که عطر تو بر مشام رسید و خدا گفت چشمتان روشن مادر یازده امام رسید کوچه پس کوچه های شهر شده غرق نوری که تا خدا جاریست از قنوت نماز شکر نبی نهری از نور ربنا جاریست نهر نوری که دائما جاریست آمد و پیش پای سیب چکید و همین شد که نور طاهره ای از سر شاخه های سیب چکید دست پیغمبر از حوالی خود تا همان باغ سیب پل زده است تا لبش سرمه روی چشم کشد سمت دستش دوباره زل زده است *** سمت دستش دوباره زل میزد دسترنج علی که گندم بود ثمر آسیاب او دائم رزق یک شهر رزق مردم بود برکت نان گرم این خانه به یتیم و اسیر روزی داد خود قرآن نوشته است این را که به مردی فقیر روزی داد نان گرم تنور این خانه بین اصحاب خاص باور ریخت از کنار لب همین دستاس باز سلمان و باز اباذر ریخت مرتضی با وجود فاطمه اش خانه اش بود فاطمه آباد با همان دست با محبت او "یطعمون الطعام" معنی داد یطعمون الطعام را گفتی باز هم آمده ست در یادم تشنگی و گرسنگی حالا آه یاد خرابه افتادم نان و خرما که پرت می کردند در نگاه رقیه غم می دید یطعمون الطعام را ای کاش مرد شامی درست می فهمید السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام یادواره ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد بی تو دلم اسیر خیالات خام شد آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام با هرکسی به غیر شما همکلام شد بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد خوشبخت آن کسی که فدای امام شد رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد از آن دمی که مادر ما پشت در رسید از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد مزد رسالت نبوی خوب شد ادا بر دختر نبی چقدَر احترام شد این آتشی که هستِ علی را از او گرفت تا کربلا رسید و وبال خیام شد عجل الله تعالی فرجه الشریف یادواره ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. با نگاهی به سخنان سردار دلها ، شهید پیرامون الطاف سلام الله علیها در سال‌های دفاع مقدس . --------- اَلسلام ای مادر سادات ای بانوی نور اَلسلام ای کوثر قرآن و ای روح صبور اَلسلام ای فاطمه ، ای دختر بَدرُالدُجی اَلسلام ای فاطمه ، ای جان نثار مرتضی ای حمایت از ولایت کرده در اوج شرف می رسد از تربت پنهانت اکنون لا تَخَف ما تأسی بر تو داریم ای فروغ بی کران با ولایت بوده و هستیم تا ایثار جان مهرتان یا فاطمه چون گل به قلب ما شکفت لطف تان را دید بسیار و، سلیمانی که گفت: روزهای سخت جنگ آنجا که راه ما نبود غیر زهرا هیچ کس پشت و پناه ما نبود بر لب اروند وقتی دشمنان با تیرها می زدند آسیمه سر بر جسم و جان شیرها روبرو وقتی که دشمن می گرفت از ما نَفَس هر سلاح کارگر ، زهرای اطهر بود و بس کربلای پنج وقتی در غروب اضطرار داشتیم از هر طرف اندیشه های بیقرار داشتیم آنجا غروب مضطر اما بی نشان روی دژ سر ، دیده سوی آب های بوبیان وقتی از هر سو خطر یا که بلا شد سوی ما عاجزانه می زدیم ای عشق زهرا را صدا گفت این زیبا کلام خویش را با زمزمه دیده ام در هور مهر مادری از فاطمه من که در میدان مین الطاف زهرا دیده ام پای تا سر خاک پای فاطمه گردیده ام نور زهرا بر دل رزمندگان افتاده بود قدرت مادر به ما نیرو دو چندان داده بود ما به یاد حاج قاسم نام زهرا می بریم دیده ی خود را به سمت موج دریا می بریم فاطمه آن طایر خونین دل بی بال و پر فاطمه آن بانوی بشکسته پهلو پشت در فاطمه آن مادر افتاده طفلش با لگد فاطمه آن زن که مانده بین اعدا بی مدد ** محمود تاری «یاسر» ٢٢ آذر ١۴٠١ .................... آن مرد مخلص و چنین می گوید : هر وقت در سختی های جنگ فشارها بر ما حادث می شد هیچ کاری از ما بر نمی آمد ، پناهگاهی جز زهرا ( سلام الله علیها ) نداشتیم . وقتی که عراقی ها لب اروند ایستاده بودند و بچه های ما را با تیر می زدند آن زمان هم سلاح کارگر ما زهرا ( سلام الله علیها ) بود . در کربلای پنج وقتی در آن غروبی که اضطرار داشتیم ، مضطر بودیم ، نگاهی به آب های بوبیان می کردیم سرمان را بر دژ گذاشته ، عاجزانه او را ( حضرت زهرا س ) صدا کردیم . قدرت او را ، محبت مادری او را در هور دیدم - در غرب کانال ماهی دیدم - در وسط میدان مین دیدم . خطاب به مادر شهیدان ؛ وقتی شما مادرها نبودید و بچه هاتون در خون دست و پا می زدند ..... ، گریه ی مادران شهداء و ..... . یادواره ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. من خاکی‌ام بانو! تو اما آسمانی «ای خاستگاه جلوه‌های لَن تَرَانی» من در غل و زنجیر نفس خود اسیرم بر من نگاهی کن، نگاه مهربانی سِرّ خفی لیله‌القدری تو بانو من غافل از مهر تو ای سِرّ نهانی ای هل‌اتی وکوثر و تطهیر و طاها تو واژه واژه آیه‌های بی‌کرانی در رشته‌های چادرت نور هدایت وقتی که می‌داد آن یهودی را نشانی تو با عباداتت که رفته تا خود عرش هم‌پایه بلکه بهتر از پیغمبرانی من از غبار چادرت حاجت گرفتم «ای حضرت حوریه ای روح معانی» بر رشته‌های چادرت بستم دخیلی پس مطمئنم سائل خود را نرانی ای روضه‌ات مشگل‌گشای کل هستی نیلوفر سرخ و کبود و قد کمانی یاس سپید حضرت حیدر تو بودی اما شد از غربت وجودت ارغوانی ارکان هستی داشت می‌پاشید از هم وقت هجوم ضرب دستی ناگهانی در کوچه‌ای باریک چشمان حسن دید یک ضربه از دیوار و یک ضربه ز ثانی از ضرب دستش گوشوار افتاد بر خاک جان حسن شد مملو از دل ناگَرانی حالا حسن مانده وَ عقده در گلویش «ای خاستگاه جلوه های لَن تَرَانی» ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
صل الله علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده می‌خواهم از بالا و بالاتر بخوانم می‌خواهم از جانان پیغمبر بخوانم می‌خواهم از تطهیر و از کوثر بخوانم می‌خواهم از صدیقه اطهر بخوانم ـــــــ می‌خواهم از بانوی افلاکی بگویم ـــــــ از وصله های چادر خاکی بگویم آن چادر خاکی همیشه پرچم ماست آری دلیل قلب زار و دَرهم ماست گریه برایش واجبات اعظم ماست این واجب اعظم قرار محکم ماست ـــــــ وقت قرار بی قراران فاطمیه‌ست ـــــــ ای چشم من باران بباران فاطمیه‌ست شکر خدا دست خدا زهرائی‌ام کرد دست خدای مرتضی زهرائی‌ام کرد لطف امام مجتبی زهرائی‌ام کرد یا رأس روی نیزه ها زهرائی‌ام کرد ـــــــ زهرائیم کردند تا آواره باشم ـــــــ تا روضه‌گرد چادری پاخورده باشم دارم میان روضه‌ها من سرپناهی احساس کردم بارها لطف نگاهی روضه بخوان ای روضه خوان هر جور خواهی از ضرب و شتم داغدارِ بی‌گناهی ـــــــ یک سو چهل نامرد و یک سو مادر من ـــــــ اصلاً به قصد کشت آنجا بود دشمن وقتی که دود و شعله‌ها پیچید آنجا یا خنده دجاله‌ها پیچید آنجا یا ازدحام سفله‌ها پیچید آنجا بعدش صدای ناله‌ها پیچید آنجا ـــــــ در گیر و دار دود و آتش رفت بالا ـــــــ صوت حزین و خسته و مظلوم زهرا کوچه شلوغ و درب خانه شعله‌ور بود منصوره بین شعله‌ها و در خطر بود اما دو دستش حائلی در پشت در بود هم فکر مولا بود و هم فکر پسر بود ـــــــ کم کم در آتش میخ آن در سرخ می‌شد ـــــــ در آن حرارت چشم مادر سرخ می‌شد یک ضرب پا آن صحنه را زیر و زبر کرد ضرب لگد آمد وَ بر آن در اثر کرد در باز شد زهرا خودش را جمع‌تر کرد در با شتاب آمد، چه کاری میخ در کرد؟ ـــــــ در آن کشاکش میخ سرخ بی‌مروّت ـــــــ آمد به سمت حضرت بانوی عصمت زهرای مرضیه در اوج بی معینی در بین دود و ناله با حال حزینی آمد ز سوی او ندایی این چُنینی کشتند محسن را بیا فضه خُذینی ـــــــ روضه زنانه می‌شود اینجای مقتل ـــــــ غم بی کرانه می‌شود اینجای مقتل بستند دستان یل خیبر گشا را با ریسمانی گردن شیر خدا را بردند از خانه ولی کبریا را بردند بی عمامه شاه اولیا را ـــــــ زهرا دوباره دیده‌اش را باز تا کرد ـــــــ قصد کمربند امیر لافتا کرد از یک طرف هم مرتضی را می‌کشیدند بر یاری‌اش جز فاطمه یاری ندیدند ثانی و قنفذ تا در این صحنه رسیدند وقتی دفاع حضرت صدیقه دیدند ـــــــ با یک اشاره تیغ قنفذ رفت بالا ـــــــ هی ضربه زد تا از نفس افتاد زهرا شمشیر بالارفت و قلب تو کجا رفت؟ قطعاً دلت تنگ غروب کربلا رفت تا بین جذر و مد تیغ و نیزه‌ها رفت وای از دمی که چکمه‌پوش بی‌حیا رفت ـــــــ رفت و به روی سینه جا خوش کرد آنجا ـــــــ سر را برید و قتلگه را کرد دریا دشت بلا شد لاله‌گون؛ ای وای زینب زخم تنش از حد فزون؛ ای وای زینب شد قتلگه دریای خون؛ ای وای زینب شمر آمد از مقتل برون؛ ای وای زینب ____ زینب تماشا می‌کند این صحنه‌ها را ____ دور و برش شادی کنان رقاصه‌ها را ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام_الله_علیها _________ سپردم یاس پرپر را به دستان بقیع امشب شمـیم یاســمن دارد  گلســتان بقیع امشب چراغ خانه اش روشن شده خاک بقیع، زیرا شده آیات نور و قدر ، مهــمان بقیع امشب بریدم بعدِ تو زهرا ! دل از دنیای بی مهـری سـرم را می گذارم روی دامان بقیع امشب تمام آسـمان امشب ز داغـت غـصه می بارد شکسته بغض من هم زیر باران  بقیع ، امشب بقـیع می نالد از زخــمِ تنت، یاسِ کبــودِ من! منـم همـناله با حــالِ پریشــان بقـیع امشب مصیبات دلت بانو!بقدری تلخ و سنگین است که گویی لرزه افـتاده ، به ارکان بقیع امشب زمین میسوزد و چرخ زمان دیگرنمی چرخد از این آتش که افتادست بر جان بقیع امشب   سرودم در رثای گل ، غزل مرثیه ها تا صبح شدم در بزم غم ، تنها نواخوان بقیع امشب بنا شــدتربـت زهـــرا مزاری بی نشان باشد دلم قرص است براین عهد و پیمان بقیع امشب __________ ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. خداحافظ ای یاور نیمه جانم خدا حافظ ای همسر قد کمانم خدا حافظ ای قوت قلب خسته خدا حافظ ای یار پهلو شکسته خدا حافظ ای مادر خوب زینب خدا حافظ ای مادر خوب زینب خداحافظ ای زخم بر دل نشسته خداحافظ ای یار پهلو شکسته خداحافظ ای رونق آشیانم خداحافظ ای قوت زانوانم خداحافظ ای جسم بی جان زهرا خداحافظ ای مانده در کوچه تنها خداحافظ ای گریه های شبانه خداحافظ ای بانوی بی نشانه خداحافظ ای داغ در دل نهفته خداحافظ ای موی آتش گرفته خداحافظ ای خاطرات غم یار خداحافظ ای خون مانده به دیوار خداحافظ ای یار در خون تپیده خداحافظ ای یاور قد خمیده خداحافظ ای یاور مهربانم خداحافظ ای مادر کودکانم خداحافظ ای یاس صورت کبودم .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. اى على صُوْلَت اى نبى جَلَوات اى خدائى جمال و جلوهء ذات اى كه هستى تو علّت خِلقت اى وجود تو مايهء بَرَكات سرِ سجّاده در دلِ شب ها بهر همسايه مى بَرى خِيْرات پدر و مادرم فداى تو باد كه پدر گفت: "جانِ من به فدات" فاطمه بر خصائل تو درود فاطمه بر فضائلت صلوات بى وجود تو ما همه مَعدوم با دَمِ تو گرفته ايم حَيات هر كه دنيا مُحِبِّ تو باشد كارِ او راحت است در سَكَرات هر كه در راه تو قدم برداشت پاىِ او مُحكم است در عَرَصات هر كه بر تو سلام مى گويد مى دهى پاسُخش به وقتِ مَمات اى شفاعت كنندهء فردا ألسّلامُ عَلَيْكِ يا زَهْرا فاطمه اى حبيبهء داور فاطمه اى بهشتِ پيغمبر بانوى بانوان هر دو جهان مُفتَخَر از كنيزى ات هاجَر اى كه معناى لَيْلَةُ الْقَدرى دَرْك كرده فقط تو را حيدر به حسين و به زينبين و حسن بهترين ، مهربانترين مادر اى به وصفِ تو سورهء انسان اى به مدحِ تو سورهء كوثر من گنهكارم و پشيمانم اى كه هستى شفيعهء محشر نَفَسِ پاكِ توست انسانْ ساز چادرت مى شود مسلمانْ ساز اى كرامت هميشه عادتِ تو اى به كُوْن و مَكان سِيادت تو به نمازت خداىْ فَخْر كند عرشيان عاشقِ عبادت تو اى تو تنها مُدافعِ مولا جانْ فداىِ تو و رشادت تو دستِ تو بوسه زد نبى و زَنى كور شد چشمش از حسادت تو من سِيَه پوشِ ماتمت هستم آمدم تا كه در شهادت تو بر غروبِ مدينه گريه كنم بر جراحاتِ سينه گريه كنم ياس بودى و أرغوان گشتى اى بهارِ على خزان گشتى اى رُخَت ماهِ آسمانِ على پُشتِ أبرِ سِيَه نهان گشتى اثرِ ضربه هاىِ قنفذ بود كه تو در كوچه نيمه جان گشتى قَدْرِ تو خاكيان ندانستند عازمِ روضهء جَنان گشتى صبر مبهوت مانده از صبرت سينهء عاشقان بُوَد قبرت .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. اگر چه رو سیه و با گناه مانوسم اگر چه در دل زندان نفس محبوسم اگر چه غفلت بی حد من در این ظلمت زمین زده است مرا و شکسته فانوسم مرا‌ نگاه کریمانه‌ ات دهد تغییر منی که از همه جز رحمتِ تو مایوسم خیالِ مُردنِ در حالِ معصیت عمری است بریده خواب مرا و شده است کابوسم به سان ابر گذشت است فرصتم اکنون ببین که میگذرد عمر و غرق افسوسم چه میشود که مرا هم به کربلا ببری عجیب تشنه دیدار شاه و پابوسم سروده : ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. پایداری کند این دل به هواداری تو می رود بر سرِ دار این دل خونین سردار می شود سنگ رها از کف این رودِ مَهیب چقدر آه ، بود داغِ تو سنگین سردار داغ تو آه چه سنگین و چه گلگون باشد چشمِ هر لاله ز هجران تو در خون باشد پرِ پرواز تو در شعله ای از خون افتاد بال های تو ولی هیچ زمینگیر نبود آسمانی شدی ای آیه ی سرخِ ملکوت عشق را بهتر ازین معنی و تفسیر نبود آسمان از رخِ آئینه گل افشانی شد می رود تا ملکوت آن که سلیمانی شد تو چه کردی که در آغوش ملائک رفتی تو چه کردی که چنین عرش نشین گردیدی رفتی و تختِ سلیمانی حق را دیدی و در انگشتری عشق نگین گردیدی ای عقیق یمنی ، دُرّ نجف چشمانت پیشِ تیرِ ستمی گشت هدف چشمانت رفتی ای عشق ولیکن پس ازین گلگون تر کوچه ها عکس تو را در دلِ خود قاب کنند بیم از ظلمت شب نیست که از این جاده رهروانِ رهِ تو رویْ به مهتاب کنند چشمِ تو ناب ترین نور و ضیا را دارد نفست بوی گلِ کرب و بلا را دارد جگرت سوخت ولی عشق تو در سینه نسوخت عشق یارانِ جگر سوخته آئینِ دل است ای جگر سوخته از آتش ابلیس خبیث انتقام تو فقط مایه ی تسکینِ دل است ما به خونخواهی تو آمده و در پیشیم ما به جز عشق به چیزی که نمی اندیشیم عرصه خون و خطر حسّ یتیمی دارد مرو ای مرد که این جبهه پدر می خواهد سپرِ خویش مینداز ، که خود می دانی دست و بازوی علمدار سپر می خواهد تو در این عرصه ی ایثار مداوم بودی تو علمدارترین مردِ مقاوم بودی مثل آن میخ که می ریخت ز چشمانش خون قسمت چشم تو شد خون بچکاند قاسم باید آن کس که به دل حُبِّ ولایت دارد خویشتن را به امامش برساند قاسم ای که در معرکه ی سرخ رجز می خوانی وقتی از باب ولایت نروی ، می مانی باید از فاطمه آموخت ولایت داری نور او راهبرِ اهلِ هدایت باشد عاقبت نور شود ، جانبِ جنّت برود هر که سردارِ سرافرازِ ولایت باشد حق چو از فاطمه آید به گل افشانی ها نظر لطف کند سوی سلیمانی ها بولهب در همه جا قصد جنایت دارد ما بپا خاسته تا دست بِبُرّیم از او بیش ازین تا که نباشد سبب ظلمت ها آنچه در دسترسش هست بِبُرّیم از او ما به قرآن و ولایت همه پا برجاییم ما به راه و روش فاطمه پا برجاییم همه پر جوش و خروش آمده بودند آن روز روح اخلاص بر انگیخته حیرانی ها بیشه از شیر نباشد لحظاتی خالی هست در جبهه ی حق خیلِ سلیمانی ها گرچه با رفتنِ گل خون به جگرها داریم دلی آکنده تر از عشق به زهرا داریم فاطمه کوثر دلهاست همه می دانند ما همه تشنه لب کوثر زهرا باشیم چون سلیمانیِ عاشق ، به سراپرده عشق او بخواهد سرِ ما ، ما که مهیّا باشیم آمدیم این که فدایِ رهِ مادر گردیم او اگر حکم کند فانی حیدر گردیم نام زهرا به لب آمد ، جگرم می سوزد چون که آن آینه در شعله دشمن ها سوخت آسمان سوخت به یک باره دل غمگینش بین دیوار و در خانه که او تنها سوخت چیره گشتند بر او راهبران ظلمت بر چنین راهبران و رهِ ظلمت لعنت فاطمه بود و دل آشوبی آشوبگران فاطمه بود و دلی با غم و اندوه قرین پهلویی داشت که با ضربِ لگد بشکستند آن کسانی که نه دین داشته و نی آئین زخم برداشت ز کین چهره و بازوی بتول بود آیا ستمِ اهل جفا حکمِ رسول oo "یاسر"✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🔹السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...🔹 بعدزهرا قسمتم خون جگرشد،حیف شد همدم تنهایی ام اشگ بصرشد،حیف شد کاش باهم مرده بودیم،هردو راحت می شدیم فاطمه تنهامهیای سفرشد،حیف شد روزهای خوب من نُه سال با زهرا گذشت روزهای خوب حیدر زود سرشد،حیفد پیش چشمم همسر مظلومه ام را میزدند چادرش خاکی میان رهگذرشد، حیف شد بیحیاطوری لگدزد پهلوی زهرا شکست فاطمه از هوش رفت و بی پسرشد، حیف شد ضربه ها خیلی اذیت کردزهرارا. ولی ضربه ی قنفذبرایش دردسرشد،حیف شد فاطمه ازغصه ی هجرپیمبر پیر شد از غم‌تنهایی من پیرترشد،حیف شد فاطمه ازدردهای خودبه من چیزی نگفت تازه وقتِ غسل،حیدرباخبرشد،حیف شد هستیم رابا دودست خودنهادم بین قبر روزهای تیره ی من تیره ترشد،حیف شد حال،شبهامونس من خاکِ قبر فاطمه است هرشبم باگریه برزهرا سحرشد،حیف شد زینب و کلثوم میگریندو میگویند،آه... مادر ما کشته اینجا پشت در شد حیف شد یاعلی ! یک استخوان بشکست از زهرای تو استخوانهای حسین بشکسته ترشد، حیف شد یاعلی بااسب برجسم حسینت تاختند پیکرِ پاشیده اش پاشیده ترشد،حیف شد عبدالحسین میرزایی✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌علیها ✍ قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم... نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 رودخوانی ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab