.
#امام_رضا ( عالم آل نبی )
یا امام الرئوف علیک آلاف التحیه و الثناء ...
دور تا دور ضریحت دیدم اقیانوس را
می کنی دلشاد هر دلخسته و مایوس را
می شوم در مرقدت مهمان ، نگاهی کن به من
از شمالِ شرقیِ ایران نگاهی کن به من
عاجز و درمانده ام آقا ! اسیرم من ، اسیر
سائل کوی توام شاها ! فقیرم من ، فقیر
عالمِ آل نبی ! فرمانروای ملک دین
مرقد نورانی ات بر کشورِ ما شد نگین
از زمانی که دلم جَلدِ خراسان گشته است
کار من با گوشه ی چشمت چه آسان گشته است
زائر کوی شما سلطان خوبان می شود
سنگ در صحن شما دُرِّ درخشان می شود
کوریِ چشم تمام عنکبوتانِ ذلیل
بسته ام تنها به درگاه شما بندِ دخیل
باز هم جبریل آمد فرشِ شَهپَر باز کرد
حافظ از شیراز آمد باز دفتر باز کرد
" ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی "
هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آورده ام
" بر امام مهربانِ خود پناه آورده ام "
هر که خوشبخت است تنها مرغِ بختش مشهد است
کشور ما تا قیامت پایتختش مشهد است
هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس
چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس
با نگاهش حال ما را او دگرگون می کند
عشق او ، "خورشید" را این گونه مجنون می کند ...
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت
#علی_ساعتچی_خورشید
══◈══
.
#امام_زمان
با موضوع شهادت #امام_رضا علیه السلام
#مناجات_انتظار
از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی
جانها به لب رسیده و بیرون نیامدی
مانده هنوز روی لب شیعه بی امان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
هر روز ما گذشته چرا با نبودنت
مانده همیشه در دل ما شوق دیدنت
در پای منبر تو نشد سینه زن شویم
با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم
قسمت نشد که گریه کند پا به پای تو
این دیده، بین روضه ی صبح و مسای تو
روز عزای حضرت سلطان طوس شد
برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد
روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای
یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای
قربان شال مشکی و اشک عزای تو
در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو
این روزها تو زائر سلطان مشهدی
دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی
داری برای غربت او گریه می کنی
بر آن عبا و محنت او گریه می کنی
در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است
در بین قصر و حجره قد او خمیده است
خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد
از دست زهر و دوری فرزند خود جواد
جوری به خاک حجره سرش را نهاده است
گویا به صورت از روی مرکب فتاده است
افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون
داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون
یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده
با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده
دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین
جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
............................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_زمان
با مولایم امام مهربان
گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود
بام عروج من به جز گنبد تو نمی شود
گر که به من نظر کنی جانب دل سفر کنی
جز حرم دو چشم من مسند تو نمی شود
بیت خدا بجای خود کرب و بلا بجای خود
هیچ کجا برای من مشهد تو نمی شود
گفته دلم به احترام ، جلوه ی مسجدالحرام
مروه و مشعر و منا مرقد تو نمی شود
باز گره به کار من فتاده ای نگار من
باز کننده گره جز ید تو نمی شود
"یاسرم" و گدای تو فتاده ام به پای تو
گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#پیوند_آسمانی
"یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش
آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد
خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است
خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد
شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خطبهخط عشق است
حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد
شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظههایتان باشم
شعر زیباست تا زمانی که نور این بیتها علی باشد
به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن!
تا دلم آنچان که میخواهی شیعۀ مرتضی علی باشد
ورد لبهای من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده
لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد
#سالروز_ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا
#سیدمحمدجواد_شرافت ✍
.
.
#امام_جواد_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۱۳
سوخت در حجره ی در بسته همه بنیادم
کس در این حجره نباشد برسد بر دادم
نفسی نیست مرا بس که به خود پیچیدم
پا به سر آتش و خاموش بود فریادم
جگرم سوخت ولی یاد مدینه هستم
آن در سوخته پیوسته دهد بر بادم
یادم از خد تریب آمده و از گودال
تا به حجره رخ خود روی زمین بنهادم
خنده ها پشت در حجره دلم سوزاندند
یاد غارت شدن اهل حرم افتادم
همه با خنده سوی غارت طفلی رفتند
گوش خونی شده هرگز نرود از یادم
#محمود_اسدی_شائق✍
.
#حضرت_جواد_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۳۱۵
غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود
مرهم زخم دلت؛زخم زبانها نشود
جگرت سوخته از زهرو دلم می سوزد
جگر سوخته با خنده مداوا نشود
به لب تشنه ی تو همسر تو می خندید
طعنه می زد که دگر ابن رضا پا نشود
بازهم شکر که با نیزه نخوردی به زمین
خاطرت جمع سرِ راس تو دعوا نشود
هلهله بود به دور تو ولی حرمله نه
به روی سینه ی تو پای کسی وا نشود
دور ناموس تو را جمع حرامی نگرفت
دخترت در ملاعام تماشا نشود
#محمود_اسدی_شائق ✍
#شهادت_امام_جواد
.
.
#حضرت_جواد_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۱۷
بیا یکدم تماشا کن ببین حال پریشانم
بود ذکر لبم هر دم بیا بابا رضا جانم
بیا دامن کشان و بر سر دامن سرم بگذار
که باشد یکسره بابا به درب حجره چشمانم
زسوز زهر می غلتم ازاین پهلو به آن پهلو
به مانند غریب کربلا بنگر که عطشانم
اگر در حجره ی در بسته ماندم من ولی بابا
خیالت جمع در زیر سم مرکب نمی مانم
بخود پیچیده ام اما تنم را برنگرداندند
دراین ساعات آخرهم به یاد جسم عریانم
کنیزان کف زدندو من به یاد شام افتادم
دراین حجره به غیر از روضه ی عمه نمی خوانم
زنان شام دور عمه ی ما هلهله کردند
به یاد عمه ام در کوچه و بازار گریانم
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_جواد
.
.
#امام_جواد_علیه_السلام
#قطعه
۳۱۹
بی حیا همسر بی مهر و وفا
خیره بر حالتم آنجا می شد
خنده می کرد به غلتیدن من
خوب سرگرم تماشا می شد
تا در حجره به رویم می بست
غربت فاطمه معنا می شد
ما ز در خاطره ی بد داریم
دیده از اشک چو دریا می شد
پشت در مادر ما آمده بود
با لگد درب حرم وا می شد
میخ با سینه ندارد نسبت
قامتم از غم او تا می شد
یاد آن روز که در خانه ی وحی
مادرم حامی مولا می شد
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_جواد
.
.
#امام_جواد_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۱۲
به چشم نیلی ات بنگر،به چشمان ترم مادر
ز ظلم همسرم،چون مرغ بی بال و پرم مادر
اگر چه قاتلم در پشت در خنده به حالم کرد
ولی من یاد خون سینه و میخ درم مادر
اگر از سوزش زهر جفا،خشکیده حلقومم
ولی دیگر نخورده نیزه ای بر حنجرم مادر
به خاک حجره می غلتم من از فرط عطش اما
به زور نیزه ای دیگر نغلتد پیکرم مادر
تنم را روی بام خانه آوردن ولی هرگز
نباشد زیر دست و پای مرکبها سرم مادر
خدا را شکر در حجره به خود وقتی که پیچیدم
ندیده حالت جان کندنم را خواهرم مادر
شنیدم عمه ام روی بلندی بوده و دیده
به یاد حنجر خشک و،به یاد خنجرم مادر
شنیدم زنده زنده راس جدم را جدا کردند
خدا داند که این صحنه نیاید باورم مادر
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_جواد
.
.
#دحوالارض
دَحْوُ الْاَرْضْ
راه جان و راه جانان گشت طی
جامِ دَحْوُ الْاَرْضْ شد لبریز مَیْ
دستِ حق آورده نور پاک را
گسترش می داد اینجا خاک را
هرچه می بینید از آنِ خداست
کُلِّ هستی تحتِ فرمانِ خداست
می رود از خاکْ آبِ چشمه ها
می درخشد آفتابِ چشمه ها
از افق مِهرِ خداوندی دمید
شد ز دَحْوُ الْاَرْضْ بِیْتُ الَّه پدید
روز دَحْوُ الْاَرْضْ روز نعمت است
روز مِهر و روز لطف و رحمت است
بود تقدیر خداوندِ مُبین
تا گذارد پایْ انسان بر زمین
از عنایات خداوندِ جهان
این زمین گردید جای مردمان
این زمین را انبیا دادند نور
وز قدوم اولیاءاش یافت شور
نور خیل انبیا اینجا نشست
شور عشق اولیا در ما نشست
از جمیعِ انبیا و اولیا
سوی ما تابید نور مصطفی
مصطفی ختم رُسُل ، خورشید عشق
آسمان را جلوه ی جاوید عشق
در نبی بنگر ز حق منشور را
آمد و آورد با خود نور را
این زمین چون وادی طور است طور
مکّه چون یثرب همه نور است نور
می درخشد عشق در ارض و سما
در نجف چون کاظمین و سامرا
می درخشد عشق دائم بر زمین
از مزار آفتابِ هشتمین
بعد هر سُوءُالْقَضا ، حُسْنُ الْقَضا
بنگر ای دل بر زمین نینوا
عشق از کرب و بلا کرده طلوع
گشت دَحْوُ الْاَرْضْ از اینجا شروع
کربلا این سرزمین عاشقان
خاک او دُرِّ ثَمینِ عاشقان
کربلا این وادی عشق و جنون
ترجمان چشم های لاله گون
کربلا تصویرِ مِصْباحُ الْهُدی ست
کربلا زیباترین شهرِ خداست
کربلا این آرزوی اهلِ دل
خاک او شد آبروی اهلِ دل
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.............................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#پیوند_آسمانی
#ازدواج_حضرت_علی_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#مثنوی
می رسد قصه به آن جا که علی دل تنگ است
می فروشد زِرهی را که رفیق جنگ است
چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
"إن یکاد" از نفس فاطمه بر تن دارد
خبر از شوق به افلاک _سراسیمه_ رسید
تا که این نیمهء توحید به آن نیمه رسید
علی و فاطمه در سایهء هم... فکر کنید
شانه در شانه دوتا کعبهء یک دست سفید
عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت
ساز و آواز خدا گوشهء عشّاق نداشت
کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه... فاطمه با رایحهء گُل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد
آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد
دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد
ابر مهریهء او بود که باران آمد
نفَس فاطمه فرمود که باران آمد
ناگهان پنجره ای رو به تماشا وا شد
هر کجا قافیه "یا فاطمةالزهرا" شد
مثنوی نام تو را برده، تلاطم دارد
چادرت را بتکان، قصد تیمّم دارد
می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
سیدحمیدرضابرقعی✍
.
.
#پیوند_آسمانی
#ازدواج_حضرت_علی_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#مخمس_ترکیب
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می کند
امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می کند
یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می کند
با چشم دل در صورت او سیر معنا می کند
امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان
خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل .زمین؛ خرم زمان
در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل
با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل
امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل
هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل
در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا
ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا
از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است
وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است
چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است
ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است
دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است
امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد
شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد
خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند
صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند
وز طور موسی آمده تا آن که در بانی کند
آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند
یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند
کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه
عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه
امشب به ملک اهل دل مولی الموالی، والی است
بر سینه غم دست رد، شب موسم خوشحالی است
شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است
کوثر، کنار ساقی کوثر علیّ عالی است
زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است
امشب به روی مرتضی، لب های زهرا خنده کرد
آن دل گر از غم مرده بود، از خنده ی خود زنده کرد
#استاد_علی_انسانی✍
.