eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
تبریک که ماهِ صلوات است این ماه میلادِ سفینه ی نجات است این ماه یعنی که ، از مقدمِ گلهای بهشت لبریز زِ خیر وُ برکات است این ماه! http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
یا حسین ع عشق تو روزی نجاتم میدهد زندگانی و حیاتم میدهد تو کریمی و ز اولاد کرام عشق تو هردم زکاتم میدهد بردن نام قشنگت بین شعر قدرت درک لغاتم‌میدهد شد تبرک کام من از تربتت خاک تو طعم نباتم میدهد لحظه مرگم ابالفضل آید و جرعه ای آب فراتم میدهد خلقت تو از ازل غمناک بود این تولد بوی ماتم میدهد مطمئنّم کربلایی میشوم اشک بر زینب براتم میدهد سینه و دست و لبت با عطر خوش بوسه های سبز خاتم میدهد روز میلادت پیمبر گریه کرد مرتضی ، زهرای اطهر گریه کرد http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
سه آینه ای که عشق مادرزاد است در دام غمش هزار دل افتاده ست این ماه و ستاره و جمال خورشید عباس و حسین و حضرت سجاد است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
حمد و شکرِ مزید یکتا را خالق واهبُ العطایا را که عطا کرد روزیِ ما را آفرید آیۀ تولا را کربلا داد و ذکر مولا را او بما حِسِ ناطقه داده رحمتُ اللهِ واسعه داده آن خدایی که هل اتا بخشید چارده بار مصطفا بخشید عترتِ ختم الانبیا بخشید مرتضی داد و مجتبی بخشید او بما شاه کربلا بخشید آن که مَه پارۀ ولایت شد صاحب پرچم هدایت شد کیست مولودِ ماه پاره ، حسین عرش حق را چو گوشواره ، حسین آنکه دارد به دل نظاره ، حسین جبرئیلش کند اشاره ، حسین نغمه دارد به گاهواره ، حسین هدیه قبل از ولادتش دادند وعده های شهادتش دادند روزی از روزها همین مولود روی دامان مصطفی خوش بود بوسه می زد نبی بر او به سُرود مدح او داشت با سلام و درود مَلَکِ وحی خواست اِذن ورود آمد و گفت نزد پیغمبر می شود کشته این پسر آخر ای ز حکمت نهاده بر تو خدا لقب خوبِ سید الشهدا این تو هستی سفینه السُعدا ای به راه خدا فنا و خدا وی ز نسل اَعَزَّکم بِهُداه بخدا نازنین امامِ منی آسمانی ترین امامِ منی ای زِ بابا بما تو باباتر پدر مهربانتر از مادر مایۀ شادمانی حیدر علت تشنه کامی کوثر همۀ دلخوشیِّ پیغمبر او سراپات از چه می بوسد جای شمشیر را که می بوسد ای که بر تو جهان گریسته اند همه پیغمبران گریسته اند برتو اهل جنان گریسته اند همۀ مومنان گریسته اند اولیا هر زمان گریسته اند به زبانِ همه سروده شدی در کتاب خدا ستوده شدی ای تمام حقیقت قرآن هم صراط و طریقت قرآن رمز و راز شریعت قرآن مدح و وصف و فضیلت قرآن نام تو هست زینت قرآن ای تو نزدیکتر ز حبل  ورید السلام علی الحسین شهید آمدی کِشتی نجات شوی خون دهی چشمۀ حیات شوی جان دهی برگۀ برات شوی از کرم شافع ممات شوی مظهر ذات و هم صفات شوی بخدا راه بندگی با توست بهترین سبک زندگی با توست هیچ گه لفظ((من)) نمی گفتی خطبه نزد حسن نمی گفتی پیش مولا سخن نمی گفتی حرفی از پیرُهن نمی گفتی سخنی از کفن نمی گفتی عاقبت بی کفن شدی آقا پاره پاره بدن شدی آقا زیر نیزه به پیکرت چه گذشت بر سر نیزه بر سرت چه گذشت زیر خنجر به حنجرت چه گذشت تَهِ مقتل به خواهرت چه گذشت به سر و روی دخترت چه گذشت معجر دخترت کشیده شده نالۀ مادرت شنیده شده http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
سرمایه سری هست، فدای سر ارباب سر به سر ارباب، سرِ نوکر ارباب بهتر که سرم را به روی دست بگیرم چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب تا بوده همین بوده و تا هست همین است جَمعند گداها همه دور و بر ارباب کار آن قدری هست که بی کار نباشد یک کارگر از این همه کارگر ارباب این بال و پر سوختۀ فطرسی ام را امشب برسانید به خاک در ارباب با گفتن یک بار «حسین جان» گنهم ریخت قبل از رمضان، سوم شعبان گنهم ریخت تا سفره ی افطار شما هست، گدا هست آقا که حسین است، برای همه جا هست ما درد نگفتیم و مداوا شده رفتیم پس بیشتر از هر چه که درد است، دوا هست عیسی نَفَسی هست اگر از نَفَس توست در سینه ات انگار نفس نیست، شفا هست تا خانه ببر سائل خود را، که بگویی هر وقت گرفتار شدی، خانه ی ما هست در سینۀ سینایی ات، ارباب دو عالم! گنجینه ای از جلوۀ اسماء خدا هست ما عرش خدا را که ندیدیم، ولیکن جایش شب جمعه، حرم کرب و بلا هست ما تا ابد دهر بدهکار حسینیم دیوانه زنجیری بازار حسینیم سرچشمهٔ توحید دو تا چشم ترت شد تا عرش پریدن هنرِ بال و پرت شد با زلفِ کشیده، صف خیرات کشیدی یک شهر نمک گیر تو و موی سرت شد بالا بنشین ای به قیامت، قد و قامت یک بار زمین خوردی و دل خون جگرت شد باید که ز خاک قدمش بوسه بگیرند هر وقت که هم بازی تو در به درت شد این پیرهن سرخ نشان داد شهادت از روز ازل آمد و مدّ نظرت شد لیلا تویی و ما همه مجنون تو هستیم جانانه مسلمان تو و خون تو هستیم آواره ترین سائل درگاه رسیده درمانده ترین ماندۀ در راه رسیده ای جلوهٔ رحمانیت! ای رحمت مطلق! نور تو به دادِ دل گمراه رسیده قطع به یقین، دستِ بگیر است، قیامت دستی که به دامان تو ای شاه رسیده یک وقت تن محترمت درد نگیرد از عرشِ خدا حولۀ دلخواه رسیده شش ماه به روی جگرِ سوخته دل ها داغ انا العطشان تو با آه رسیده می خواست که از مادر تو اشک بگیرد این بوسه که حالا به گلوگاه رسیده جبریل که پر ریخت، پیمبر نفسش رفت حرف از گلوی توست که مادر نفسش رفت http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هرچه بادا باد اما عشق باد عشق بادا عشق بادا عشق باد جوهر این عاشقی‌ها عشق باد کارِ دنیا کارِ فردا عشق باد عقل رفت وگفت تنها عشق باد عین و شین و قاف یعنی جان حسین عشق یعنی جان سَنَ قربان حسین "عشق یعنی جلوه‌ای در آبگین"۱ عشق یعنی دست حق در آستین عشق یعنی عقل اما با یقین عشق یعنی نیست غیر از او همین عشق یعنی یا امیرالمومنین یا علی گفتیم و بعداز آن حسین جان ما ای جان سَنَ قربان حسین اینهمه غارتگری‌ها را ببین از دلِ ما دلبری‌ها را ببین زیر پایت پادری‌ها را ببین شور و شوقِ نوکری‌ها را ببین یا حسینِ آذری‌ها را ببین سالدی قَلبیم د َعجب طوفان حسین جان ما ای جان سن قربان حسین روز اول که دلم را ساختند با همین دلها حرم را ساختند بعد آن شادی و غم را ساختند از نوکِ مژگان قلم را ساختند نقش شد نامت عَلَم را ساختند نعره زد میرِ علمداران حسین جان ما ای جان سن قربان حسین تو حسینی و سلامت شد حسن خوش بحالت که امامت شد حسن آمدی و همکلامت شد حسن آفتاب رویِ بامت شد حسن استلامت احترامت شد حسن "شد حسن با هیبتت حیران حسین"۲ جان ما ای جان سن قربان حسین نام آقازاده هایت تا علی است با همین سه کارهامان با علی است یادمان دادی فقط آقا علی است با شما شیرینی دنیا علی است یاعلی و یاعلی و یاعلی است گفت ایوان نجف : سلطان حسین جان ما ای جان سن قربان حسین مادرم من را به دستش تا گرفت ماجرای ما همانجا پا گرفت کربلایت در دلِ ما جا گرفت کار عشق و عاشقی بالا گرفت دست ما را حضرت زهرا گرفت درحرم گفتیم آقا جان حسین جان ما ای جان سن قربان حسین ای دل از این زخم پنهانی بخوان چند بیت عمان سامانی بخوان یاد زینب از پریشانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخوان رفت پیراهن ، زِ عریانی بخوان من کی‌اَم عمان بی سامان حسین جان من ای جان سن قربان حسین "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان در قفای شاه رفتی هر زمان بانگِ مَهلاً مَهلَنَش بر آسمان اهل دل را آتش اندر جان زنان"۳ بی تو ای وای من و طفلان حسین صبر کن ای جان سن قربان حسین ۱.اشاره ای به آیه ی مبارکه نور ۲.حدیثی از امام مجتبی علیه السلام ۳.ابیاتی از گنجینه ی اسرار عمان سامانی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
اي دل زمان هجـر به پايان رسيده است دور وصال حضرت جانان رسيده است گُل كرده طبع طوطي اشعار من كه باز فيض جمال گُل به گُلستان رسيده است هم سرخوشم كه تاج سرم جلوه گر شده هم مست اينكه سوّم شعبان رسيده است بدرُ الدجای عرش ، در عالم طلوع كرد شمس الضُّحاي روضهي رضوان رسيده است بعد از حسن كه لؤلؤ "بیتُ العقیق شد نوبت به جلوه کردن مرجان رسیده است خلقت گرفته جان که درون رگ حیات خون شــريف ايـزدِ منان رسیده است از رحمت کسی كه خودش رحمت خُداست لطف خدا به خلق دو چندان رسيده است بر بال جبرئيل ، به عنوان رو نمـاش آيات سُرخِ فجـر به قرآن رسيده است دوران پر شكستگي ات رو به خاتمه ست فطرس بيا كه نوبت درمان رسيده است چيزي كم از خزانه ي لطفش نمي شود گر چه نيازمند ، فراوان رسيده است در چشم تك تك شهدا برق شادي است سالارشان ، "امام شهيدان" رسيده است هارونِ مصطفاي نبي ، يا اباشُبير در خانه ي تو آمده از عرش ، كلّ خير ريحانه ي مُطهّره ي ختم الانـبيا اي از اَلَـست ، مادر سلطان اوليا بانو ، ظهور نور دوعينت ، مباركت بوسيــدنِ جمال حسينت ، مباركت زهرا ! عروس بنت اسد ، زوجة الاسد از عطر سيب سُرخ تو مستيم تا ابد آن سان كه مجتباي تو مثل پيمبر است از هر نظر حسين تو مانند حيدر است مولود گريه ، بر رُخ طاها نگاه كن اشك پدر بزرگ خودت را نگاه كن غوغا شده درون دل پُر خروش تو گفته پدر اذان و اقامه به گوش تو ياد از خُدايِ لم يَزَلت مي كند حسن با ذوق و شوق تا بغلت مي كند حسن رويت لطيف چون گُلِ سُــرخ مُحمّـدي دستار تو سياه نه "سبــزِ زبــرجدي" با جذبه هاي خاصِّ چشم سياه تو ما را طلسم كرده ، طلسم نگــاه تو سوگند بر علي كه وليّ دو عالم است نام تو يا حسين همان اسم اعظم است شك ميكند دراين كه تو باشي خدا،حسين هر دل كه زنده مي شود از ذكر يا حسين عُمريست گفته است به كرّات و باز هم در مجلـس سُرور تو قلبم گرفته دم: "اي دل بگير دامن سلطان اوليا" "يعني حسين بن علي شاه كربلا" http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
نسیم عشق وزیدن گرفت در جان ها بهار نور رسیده پس از زمستان ها خبر دهید به فطرس سر امده تبعید دوباره بال بزن بر فراز میدان ها بگو به مدعیان کرم که چاره کنند رسیده است کریم تمام دوران ها کسی که ساحل ارامش است و کشتی او گذر کند به سلامت ز هر چه طوفان ها کسی که قطره ی اشک عزای او کافی ست برای چیدن برگ و بساط شیطان ها همان که طفل دبستان روضه اش باشد معلم همه ی رهروان عرفان ها در امتحان "اَلَسْتُ بِربِكمْ " با عشق گذاشت هستی خود را به پای پیمان ها کسی که خنده ی نوزاد او به تیر بلا چه اعتبار رفیعی دهد به قربان ها به جایگاه غلام سیاه او فردا چه غبطه ها که نخواهند خورند سلطان ها بگو به هر که غم دل شکستگی دارد حسین امده یعنی کلید درمان ها کلیدْ واژه ی توبه حسین گفتن شد برای حضرت ادم برای انسان ها بگو نبیِ خداوند با دلی آگاه بگو"اَحَبَّ حسينا" شده اَحَبَّ الله http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
افــتــخـارُ الـثَّـقـَلِین آمده است بـه نــبی نـور دو عِـین آمده است نور بـاران شــده ایــوان حـجـاز عاشقان مژده، حسین آمده است ساقی بزم ولائی تو حسین چشمه ی آب بقائی تو حسین محور دایره ی کرب و بلا افتخارالشهدائی تو حسین در دل افتاده عجب غوغائی همه خیره به گل زیبائی جبرئیل آمده با خیل ملک تا بخواند به حسین لالائی مرحبا ای شه فرزانه حسین رونق خانه و کاشانه حسین شمع پر نور همه انجمنی جان عالم به تو پروانه حسین ز آسمان صوت جلی می آید شهسوار ازلی می آید به زمین و به زمان مژده دهید که حسین ابن علی می آید عرشیان که به علی مانوسند حافظان شرف و ناموسند میهماندار گل زهرایند همه از دست حسین می بوسند شب میلاد و شب احسان است آسمان روشن و نور افشان است گفتم آنجا چه خبر، روح الامین گفت در عرش حسین مهمان است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشکر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
آیات عاشقی است که تنزیل می شود یس و مریم است که ترتیل می شود کوثر و مُلک بوده و والفجر هم رسید قرآن فاطمه است که تکمیل می شود سبِّح بحمد ربِّک یا مرتضی علی... با این پسر ز شأن تو تجلیل می شود کشتی عشق او که دلش را به آب زد دوزخ یقین نمود که تعطیل می شود بسم خدای فجر و قسم بر لیال عشر کانون عاشقی است که تشکیل می شود إنی أنا الغریب زمان ولادتت... با سرخی گلوی تو تاویل می شود http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌اَت، همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حدّ است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی» اشک‌ها از غمت همیشه روان السلام ای شهید روز دهم السلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلام علیکَ ثارالله السلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُم بنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لله! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین ـ زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّانند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
وَ مِنَ المَاء کُلَّ شَی ءِِ حَیّ اشکها از غمت همیشه روان 😭
بر عرش دوباره زیب و زین آمده است محبوب رسول ثقلین آمده است از کنگرۀ عرش به ذکر صلوات گفتند حسینیان حسین آمده است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گر چه از عشق فقط لاف زدن را بلدیم گر چه چندی ست که بی روح تر از هر جسدیم گر چه در خوب ترین حالتِ‌مان نیز بدیم جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم روزگاری ست که ما رعیت این خانه شدیم سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم  از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد از همان دم که دمش طعنه به جامِ‌جَم زد از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد عشق پیدا شد وُ آتش به همه عالم زد بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی در رگم نیست به جز خون حسین بن علی  آسمان با طپش ماه تماشا دارد قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد روح در جسم که باشد همه جا جا دارد  عشق با نام حسین است که معنا دارد تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین شب میلاد حسین است شب عشق، همین او رسیده که به داد دل غافل برسد کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد کاروانی که به ره مانده به منزل برسد نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد به همان کس که به میزانِ خدا هست محک هر کجا سفره ی عشق است ،حسین است نمک شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام خیس از بارش احسان فراوان شده ام جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام که شب سوم این ماه حبیب آمده است باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است او همان است که احسانِ قدیمش خوانند در مدینه همه آقای کریمش خوانند صاحب جام بلایای عظیمش خوانند پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند از ازل تا به ابد خلقِ خدا می دانند ما همه بنده وُ این قوم همه سلطانند غم عشق است که آتش زده بر بنیادم تا که در راه محبت بدهد بر بادم من مَلَک بودم وُ فردوس نه آمد یادم که من از روز ازل ، اهل حسین آبادم منم آن رود که جز جانب دریا نروم بر  دری غیر در خانه ی مولا نروم ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم باز هم در سرمان شور زیارت داریم  هرکه دارد سر همراهیِ ما بسم الله هر که دارد هوس کربُ‌بلا بسم الله کربلا گفتم وُ دیدم جگرم می سوزد آسمان دود ، زمین در نظرم می سوزد گوییا معجر بانوی حرم می سوزد دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است آتش سینه ی زینب زِ همه بیشتر است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
جبرئیل آمد از سما امشب ، می زند از شعف به هم شهپر همه دنبال او ملائکه ها ، صف زده گرد خانه ی حیدر  هر چه در آسمان ستاره که هست ، می درخشند کنار یکدیگر نکند حق برای دوم بار ، کرده کوثر عطا به پیغمبر  که نهیبی به خود زدم گفتم ، من به بیداریم و یا خوابم که ز گهواره این ندا آمد ، تو مرا نوکری ،من اربابم فُطرس از بعد این همه حسرت ، صاحب بال و پر شد از کَرَمَش می برد لذت دو عالم را ، به دو چشمش اگر نهد قدمش  گرچه نا قابلم ولی قلبم ، شده مشتاق یک نگاه کَمَش به خدا عاقبت به خیر شود ، پاگذارد هر آنکه در حرمش هر که دارد به سینه مهرش را ، جایگاهش بود بهشت برین تا قیامت گدای در گاهش ، پادشاهی کند به عرش و زمین هر چه در چهره اش نگاه کنی ، چهره اش جلوه ای ز روی علیست از میان ملائکه یکسر ، با نگاهش به جستجوی علیست  خنده اش مو نمی زند با مادر ، خُلق و خویش به خُلق و خوی علیست می گشاید همین که آغوشش ، بوی خوش می دهد که بوی علیست  به علی رفته هر که می نگرد ، جود و احسان و هم مرام حسین با دل شیعه می کند بازی ، از همین کودکی مرام حسین  می کند مثل لاله پیغمبر ، نوه ی نو رسیده را بویش به چه عشقی و از تمام وجود ، شانه مادر زند به گیسویش هر چه نور بوده در عالم ، تابَد از پشت پرده ی رویش اگر این پرده را کنار زند ، آسمان ها شوند پی جویش  دین و دنیا ببازد آنکس که ، دوست دارد کسی به غیر حسین از قیامت دگر نمی ترسد ، هر که دارد به سینه مِهر حسین   به مسیحی بگو بیا و ببین ، جلوه ای از خدای عیسی را ای یهودی ببین به گهواره ، باعث معجزات موسی را پیر عیسی بود همین کودک ، که شفا می دهد مسیحا را به روی دست مصطفی بینید ، این تجلی طور سینا را هر که شد عاشق حسین هرگز ، حرفی از عشق دیگری نزند هر که شد گدای کوی حسین ، در خانه ی دگری نزند  او ردم گر کند خدا نکند ، یا که از خود جدا ،خدا نکند هر چه دارم من از عنایت اوست ، دل به او بسته ام رها نکند گر چه خوارم اگر چه پَستَم من ، نکند او مرا دعا نکند شب میلاد می زنم صدا او را ، جان دهم گر مرا صدا نکند  جمع ما یک شب از عنایت او ، اگر او از همه رضا باشد سال دیگر ولادت ارباب ، وعده ی ما به کربلا باشد  نگران بود مادرت تا دید ، بوسه زد مصطفی به حنجر تو پدرت با خبر از این که شود ، قطعه قطعه تمام پیکر تو گریه می کرد مجتبی به آن روزی ، که جدا می شود زتن سر تو سر و جان تمام علمیان ، به فدای تن مطهر تو شده از کودکی به هر محفل ، گریه کردن به تو سعادت من من ز خاک کمترم اگر که شود ، سر موئی کم از ارادت من http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
ای آن که تو را حُسن خداداد بود میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود ما را به نگاه لطف خود شادان کن امروز که قلب فاطمه شاد بود ××× امشب که فضا پُر است از بوی حسین عطر گل سرخ آید از سوی حسین ای فطرس پر سوخته احرام ببند از بهر طواف کعبۀ روی حسین ××× ما ریزه خور خوان گل فاطمه ایم پروردۀ احسان گل فاطمه ایم خاریم ولی به یمن میلاد حسین صد شکر که مهمان گل فاطمه ایم ××× از عشقِ حسین تا تکلّم کردند قدسی نفسان باز تبسّم کردند از بهر زیارتِ حسین بن علی در خاکِ قدوم او تیممّ کردند http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
ببینید گیسوی پُر تابِ ما را ببینید جوش مِی ناب ما را ببینید ماه جهانتاب ما را ببینید لبخند ارباب ما را ندارد ظهورش در عالم نظیری امیری حسینُ و نعم الامیری جنون چاک کرده گریبان ما را قیامت ندیده است طوفان ما را چه می خواهد از جان ما،جان ما را ببینید این عید قربان ما را سر آورده ام تا سرم را بگیری امیری حسینُ و نعم الامیری پرم کرده ای با سبوی دو چشمم که شش گوشه شد آرزوی دو چشمم به سوی شما می رود سوی دو چشمم تو و جانِ من ای به روی دو چشمم کنارت ندارم بجز سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری خدا با تو وا کرده درهای خود را به گِردت دوانده قمرهای خود را علی دیده جمع پسرهای خود را خدا رو نموده هنرهای خود را چه نور عظیمی چه شاه و وزیری امیری حسینُ و نعم الامیری زمانی که میدان نفس گیر می شد زمانی که لشگر سرازیر می شد زمانی که دشمن کمی شیر می شد فقط ضربه های تو تکثیر می شد تو سلطان میدان در آن دار و گیری امیری حسینُ و نعم الامیری به میدان رسیدی و عالم به پا شد که با تو خدایِ مجسم به پا شد به پیش تو محشر دمادم به پا شد که با ذوالفقارت جهنم به پا شد تو مانند مولایی و در غدیری امیری حسینُ و نعم الامیری اگر بار دیگر قدم را بکوبی بهم دستگاه ستم را بکوبی سر کافران کاخ غم را بکوبی اگر زینبیه عَلَم را بکوبی الا نور عینی و بدرالمنیری امیری حسینُ و نعم الامیری اگر ما به یادت اگر یادِ مایی تو آرامش حیدر آبادِ مایی توو شهربانو تو سجادِ مایی تو همشهری ما تو دامادِ مایی تو ایرانی وقبله ی این مسیری امیری حسینُ و نعم الامیری خدا آرزویِ علی را برآورد حسن بوسه زد از لبت شکر آورد حسین امشب از خنده ات پَر در آورد علی را برای علی اکبر آورد تو حسن قدیمی و خیر کثیری امیری حسینُ و نعم الامیری http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بی تو هزار گوشه ی دنیا صفا نداشت اصلاً خدا بدون تو این جلوه را نداشت گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود چنگی به دل نمی زد اگر کربلا نداشت حتی زِ معجزاتِ مسیحا خبر نبود مُشتی اگر زِ خاکِ قدومِ شما نداشت بی تو هوایِ خانه یِ زهرا گرفته بود این قدر جلوه جاذبه یِ مرتضیٰ نداشت شکرِ خدا که خانه ی تان هست رویِ خاک ور نه زمینِ تیره که دارالشفا نداشت مجموعه ی خَصائِلِ بی انتها شُدی یک جا تمامِ سِلسِله یِ انبیا شدی گیرم بهار نیست دَمی جانفزا که هست گیرم بهشت نیست غبارِ شما که هست بر خِشت خِشتِ کعبه نوشتند با طلا گیرم که قبله نیست ولی کربلا که هست در ازدحامِ خیلِ گدا جا اگر کم است تشریف آورید دو چشمانِ ما که هست جایی اگر نبود خدا را صدا کنید باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست کوتاست سقفِ عالم اگر وقتِ پَر زدن غم نیست ، رویِ گنبد و گلدسته ها که هست خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود هر یوسفی که یوسفِ زهرا نمی شود تو آمدی قیامتِ کُبریٰ رَقَم زدی بر تارُکِ همیشه ی عالم عَلَم زدی می خواستی که رشک برند دیگران به من زلفِ مرا گِره به نسیمِ حرم زدی حِس می کنم میانِ دلم بویِ سیب را از آن زمان که در حرمِ دل قدم زدی می خواستی که شعله بگیریم بی اَمان آتش به جانِ هر غزلِ مُحتشم زدی با شیر ، طعمِ روضه ی تان را چشیده ام وقتی سَری به چشمِ ترِ مادرم زدی مجنونِ کوچه های غَمَم، دستِ من بگیر دل تنگِ دیدنِ حرمم دستِ من بگیر تو تشنه و دریغ زِ یک جرعه آب ، آه تو تشنه و تمامیِ صحرا سراب ، آه در زیرِ نیزه هایِ شکسته نهان شدی با زخم هایِ تازه تر و بی حساب، آه یک سو صدایِ العطش آرام می رسید یک سو صدایِ هِلهله ها در شتاب، آه یک سو صدایِ ضَجه یِ زینب بلند بود یک سو صدایِ مادرت اما کباب، آه یک سو عَلَم به خاک و علمدار غرقِ خون یک سو به رویِ نیزه عزیزِ رُباب، آه کم کم نگاه بر بدنت سخت می شود کم کم نَفَس زدنت سخت می شود http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هرکس برای نوکریش انتخاب شد یک شب نگشته کل صوابش ثواب شد او حاجت تمامی عالم کند روا بیهوده نیست سید کل شباب شد دنبال اجر سینه زنان بودم و سپس بیتی ز معنی آمد و بهرم جواب شد. ((وقتی خدا به حشر بگوید چه داشتی سربر کند حسین و بگویی حساب شد )) http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
امشب حسنات می فرستد زهراء برشیعه برات می فرستد زهراء درهای بهشت وا شده پس حتما دارد صلوات می فرستد زهراء سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
امشب همه عالم پر از شور حسین است چشم ملایک روشن از نور حسین است سینای دل یک شعله از طور حسین است قلب رسول الله مسرور حسین است خورشید ثاراللهیان امشب درخشید چشم همه آزادگان را نور بخشید امشب عجب شوری دل دیوانه دارد امشب یم رحمت به کف دردانه دارد امشب محمد در بغل ریحانه دارد امشب علی قرآن به روی شانه دارد امشب ز هم وا شد گل لبخند زهرا آمد به دنیا نازنین فرزند زهرا این مشرق الانوار رب المشرقین است این جان عالم این امام العالمین است این عین حق یعنی علی را نور عین است این شمع جمع آل پیغمبر حسین است دیدار روی خالق سرمد مبارک قرآن به روی سینه ی احمد مبارک این کیست مصباح الهدا فلک نجات است شویندۀ لوح تمام سیئات است این کام خشکش خضر را عین الحیوة است این هستی ما در حیات و در ممات است دار و ندار انبیا، هست خداوند چشم خدا، روی خدا، دست خداوند نام حسین اول به قلب ما نوشتند آن گه گل ما را به مهر او سرشتند آن که بذر حب او در سینه کشتند نه عاشق حور و نه دنبال بهشتند فردای محشر چشمشان سوی حسین است حور و قصر و خلدشان روی حسین است ای روح پاک انبیا پروانه ی تو قلب همه خوبان عالم خانه ی تو کوه غم خلق جهان بر شانه ی تو عقل و خرد دیوانه ی دیوانه ی تو بگذار تا آشفته ی موی تو باشم دیوانه ی زنجیری کوی تو باشم این جرم های بی شمارم یابن زهرا این چشم های اشک بارم یابن زهرا بر درگهت امیدوارم یابن زهرا تنها تویی دار وندارم یابن زهرا من هر که هستم "میثم" کوی شمایم آلوده ام امــا ثــناگـوی شـمایم http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بگشوده اند باز ، درهای مغفرت روح الامین زند ، آوای مغفرت نوری دگر گرفت ، دنیای مغفرت فطرس گرفته است ، ویزای مغفرت از درگه حسین ، دریای مغفرت پوشیده از خدا ، دیبای مغفرت این صوت دلنشین خیزد ز عالمین صلوا علی النبی، صلوا علی الحسین شهر مدینه غرق، در صد چمن گل است در کوچه ها گل است، در انجمن گل است در هر سخن در است، در هر دهن در است حب علی گل است،مهر حسن گل است ام الائمه را ،در پیرُهن گل است فرموده مصطفی ،زهرای من گل است زین گل دمیده است، یک گل که سرمدی است در برگ و ساقه اش ،عطر محمدی است امشب امام عشق ،مهمان فاطمه ست سرشارِ نور او، دامان فاطمه ست زین لاله سرخ رو ،بُستان فاطمه ست محو نگاه او، چشمان فاطمه ست سُکرِ کلام او، در جان فاطمه ست او جان حیدر وُ، جانان فاطمه ست گلبوسه میزند، زهرا به روی او اما چرا نبی، بوسد گلوی او ؟😭 زهرا که نفسِ او، نفس پیمبر است از طفل دیگرش ،تمدید کوثر است طفلی که چهره اش، مِرآت داور است طفلی که بر لبش، الله اکبر است عشق مجسم است ، حس مصور است طفلی که در رَحِم ،دمساز مادر است با مادرش سخن ،می گوید آن وحید گاه از اَنَا الغریب، گاه از اَنَا الشهید آیات عشق را ،معنا کند حسین اسلام ناب را، احیا کند حسین وقتی قیام خون، برپا کند حسین در عالم وجود، غوغا کند حسین قانون بردگی، الغا کند حسین وز خون سرخ خویش، امضا کند حسین آن روز شد سرش، بر نیزه گر بلند قرآن از او شده ست ،پاینده سر بلند سنگین تر از فلک، سنگ کرامتش بر فرق کهکشان، دست عنایتش جبریل غوطه ور ، در بحر رحمتش در چنگ قدسیان، دامان رحمتش از عرش هم گذشت، کوی شهادتش روزی که وا شود ، چتر شفاعتش آید ز هر کران، فریاد یا حسین گویند انبیا، مائیم با حسین نام کبیر او، باب الحوائج است رای منیر او ، باب الحوائج است عباس امیر او ، باب الحوائج است مسلم سفیر او ، باب الحوائج است سردار پیر او ، باب الحوائج است طفل صغیر او ، باب الحوائج است باب الحوائجی، یک منصبش بُوَد آنکس که چشم خلق ، بر زینبش بود دارد جهان قرار ، با ذکر یا حسین جان‌پرورد بهار ، با ذکر یا حسین گل میدمد ز خار ، با ذکر یا حسین ای دل نفس برآر ، با ذکر یا حسین خ جان میکنم نثار ، با ذکر یا حسین شادم به روزگار ، با ذکر یا حسین قدوسیان که وی ، از جام او زدند نقش بهشت را ، با نام او زدند جان های خسته را ، در دو جهان کفیل کم کرده راه را ، داناترین دلیل با حرز نام توست ، پرواز جبرئیل قربانیَت ذبیح ، شیدائیت خلیل با سید الکریم ، هستم تورا دخیل یا ایها العزیز ، رحمی بر این ذلیل جان مرا بگیر ، از خود جدا مکن دستم گرفته ای ، دیگر رها مکن ای قدر انبیاء ، از آبروی تو عمرم تمام گشت ، در گفتگوی تو با وصف موی تو ، با یاد روی تو جانم به لب رسید ، در آرزوی تو کی میرسد لبم ، بر خاک کوی تو ای در نماز عشق ، از خون‌وضوی تو هم چون مُوَیَّدَت ، یک نوکرم بخوان یا در کِشَم به خون ، یا در برم بخوان http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af